بخش 7

فصل هشتم : مشاعر مقدّسه ( عرفات ، مشعرالحرام و مِنی ) الف ـ سرزمین عرفات وقوف پیامبر ( صلّی الله علیه وآله ) مسجد نَمِره جامع ابراهیم ( علیه السلام ) جبل الرَّحْمَه ب ـ مَشْعرالحرام ـ مُزْدلِفَه مسجد مُزْدَلِفَه مشعرالحرام ج ـ وادی مُحَسِّر د ـ سرزمین منا جَمَرات سه#160;گانه مساجد موجود در منا مساجد تخریب#160;شده در منا فصل نهم : اماکن تاریخی بین مکّه و مدینه 1 ـ مزار شهدای بدر 2ـ مسجد عریش 3 ـ رَبَذه ( زادگاه ، تبعیدگاه و آرامگاه ابوذر غفاری ) 4 ـ غدیر خم 5 ـ مسجد غدیر خم 6 ـ زیارتگاه ابواء ( مقبره آمنه بنت وهب )


145


فصل هشتم

مشاعر مقدسه

( عرفات ، مشعرالحرام و مِني )


147


الف ـ سرزمين عرفات

{ . . . فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَاذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضّالِّينَ } . ( 1 )

عرفات ، نام صحرايي است وسيع و هموار ، كه در 22 كيلومتري جنوب شرقي مكّه ميان ثويه و عُرَنَه ، نَمِرَه تا ذِي المجاز قرار دارد . ( 2 ) طول تقريبي اين صحرا ، 12 و عرض آن 5/6 كيلومتر است . بنابراين ، بخش بسياري از آن ، از حرم خارج است . در نامگذاري آن به « عرفات » اقوال مختلفي است . بعضي آن را جمع عَرَفه و به معناي كوه و بلندي ذكر كرده اند ؛ بعضي نيز از عرفان ، معرفت و شناخت دانسته اند و براي چنين نامگذاري نيز ريشه هاي تاريخي قائل شده اند ؛ از جمله آن كه حضرت آدم و حوا ( عليهما السلام ) پس از هبوط به زمين و بعد از جدايي طولاني در اين صحرا ، به يكديگر رسيده و با هم آشنا شده اند .

گروهي نيز گفته اند ، عرفات ( به معناي آشنايي ) به آن علت است كه حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) در اين جا براي قرباني كردن اسماعيل ( عليه السلام ) خواب ديد و لذا نسبت به وظيفه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره : 198

2 . شيخ طوسي ، تهذيب الاحكام ، ج5 ، ص179 ؛ ابن ابي شيبه ، المصنف في الاحاديث والآثار ، ج4 ، صص375 و 358


148


خود آشنا و عارف شد . يا اين كه جبرئيل ( عليه السلام ) در روز عرفه بر ابراهيم ( عليه السلام ) وارد شد و مناسك حج را به او آموخت و با اعمال اين روز آشنا كرد . ( 1 )

چنانكه از روايات بر مي آيد ، وقوف در عرفات نه تنها از اركان اصلي حج است و حج بدون عرفه حج نيست ، بلكه اين وقوف داراي فضايل بسيار ارزشمندي است . خداوند سرزمين مقدس عرفات را ، كه حوادث مهمي در طول تاريخ به خود ديده ، براي ضيافت و پذيرايي از ميهمانان خود مقرر و سفره خاص اِنعام و اكرامش را در دامنه « جبل الرّحمه » گسترانيده و از عموم ميهمانان و زائران بيت الله دعوت كرده تا در ساعت و روز معين ، همه با هم ، گرد خوان نعمت بي دريغش بنشينند و از لطف و رحمت بيكرانش برخوردار شوند . اين وقوف از ظهر شرعي تا غروب آفتاب روز نهم ذي حجه است و پس از آن مي توان از عرفات به سوي مزدلفه خارج شد . گفتني است كه اهل سنت علاوه بر عرفات ، روز قبل از عرفه ؛ يعني روز ترويه ( روز هشتم ذي حجه ) را در منا وقوف وبيتوته مي كنند و سپس صبح روز نهم به سوي عرفات پياده مي روند تا ظهر به عرفات برسند و آنگاه غروب از عرفات بارديگر به سوي منا بر مي گردند ؛ اما شيعيان مستقيم از مكه به عرفات مي روند تا ظهر شرعي در آنجا وقوف كنند .

امروزه براي راحتي و آسايش حجاج و تسهيل امور مربوط به وقوف در عرفات ، كارهاي چشم گيري انجام گرفته است . خيابان هاي وسيع ، جاده هاي پهن با چندين باند ، پل هاي هوايي روگذر و زيرگذر در مسير عرفات ، مشعر ، كاشت يكصد هزار درخت براي تلطيف هوا و ايجاد سايه و نيز استفاده از پمپ هاي قوي براي پخش قطرات آب در فضا و خنك كردن هوا ، ايجاد مراكز بزرگ درماني ، خدماتي و همه اين ها ، بيابان خشك و سوزان عرفات ، كه فلسفه اصلي وقوف در آن يادآوري گرما و سرگرداني در روز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فاكهي ، اخبار مكه ، ج5 ، ص9 ؛ ياقوت حموي ، معجم البلدان ، ج4 ، ص104 ، در علل الشرايع آمده است كه امام صادق ( عليه السلام ) در وجه تسميه عرفات چنين فرموده اند كه جبرائيل ( عليه السلام ) روز عرفه بر ابراهيم فرود آمد و به او گفت به گناهانت اعتراف كن و مناسك را بشناس و لذا آنجا را عرفات ناميدند . ( صدوق ، همان ، ج2 ، ص436 ) .


149


قيامت است را به سرزميني نسبتاً مطلوب مبدل ساخته است و كسي از وقوف در آن چندان احساس سختي و ناراحتي نمي كند .

وقوف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در عرفاتپيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) روز عرفه را در « نَمِرَه » ، نزديكي عرفات ، كنار سنگ بزرگي فرود مي آمدند . اين سنگ ، صخره اي در سمت راست عرفات بود . بعدها « مسجد نَمِرَه » را در مكان مورد نظر ساختند . محل وقوف رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ، همان محل وقوف حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) بوده است . قبيله قريش در دوران جاهلي و آغاز اسلام در عرفات وقوف نمي كردند ؛ زيرا معتقد بودند اهل حرم هستند و بايد بر خلاف ساير مردم در داخل حرم وقوف كنند ؛ يعني آنان خود را « حُمْس » ( 1 ) مي دانستند ، ولي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) كه خود از قريش بودند ، همراه ساير مردم در عرفات وقوف مي كردند . خداوند در قرآن كريم اين ارزش هاي جاهلي را مطرود دانسته و آنان را مأمور ساخت تا هرجا كه همه مسلمانان وقوف مي كنند ، وقوف داشته باشند . {  ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ . . . } . ( 2 )

صحراي با عظمت و مقدس عرفات در سال دهم هجري شاهد آخرين حج پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ( حَجّة الوداع ) بود كه يكي از حوادث مهم در تاريخ اسلام است . خطبه مهم و تعيين كننده آن حضرت ، كه به حق آن را « منشور حقوق بين المللي اسلام » نام نهاده اند ، در تاريخ اسلام جايگاه ويژه اي دارد . مشروح خطبه طولاني پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در تمامي منابع تاريخي آمده است . بعضي گفته اند پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) براي ابلاغ اين خطبه بر فراز همان سنگي كه بعدها به صورت منبر ساخته شد ، ايستاده بودند . برخي از محدّثان اهل سنت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حُمْس به كساني گفته مي شود كه در دين پشتكاري سخت دارند . قريش ، كنانه ، بني جديله و پيروان آنان را از آن جهت « حُمس » خوانده اند كه در دين سخت گير بودند ، آنان خود را اهل حمس و صاحبان بيت و حرم مي دانسته اند . در مقابل حُمسيان ، اهل حِلّ يا حلّيان يعني كساني كه در خارج حرم زندگي مي كردند قرار داشتند . ( بنگريد ابن هشام ، سيرة النبويه ، ج1 ، ص199 ) .

2 . بقره : 199


150


معتقدند آيه : {  الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ اْلإِسْلامَ دِيناً } ( 1 ) به هنگام وقوف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در عرفه ( حجّة الوداع ) نازل شده ( 2 ) است ؛ اما مفسّران شيعه نزول آن را در غدير خم ، كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) چند روز پس از وقوف در عرفه ، در آنجا خطبه خواندند مي دانند . ( 3 ) ( تصوير شماره 23 )

مسجد نَمِره = جامع ابراهيم ( عليه السلام ) نَمِره نام كوهي در عرفات است كه در نزديكي آن ؛ يعني محلّي كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) وقوف كرده و نماز خوانده اند ، مسجدي به نام نَمِرَه يا « عَرَفه » بنا شده است . بعضي نيز آن را مسجد ابراهيم ( عليه السلام ) خوانده اند . به روايتي ، حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) در اين مكان وقوف كرده و به نماز و عبادت ايستاده اند .

اين مسجد در ابتداي عرفات و در غرب آن قرار دارد كه البته سمت جنوبي آن ، خارج از عرفات واقع شده است . آن را در سال 150ق . به روزگار خلافت عباسيان ساخته اند . از عبد الله بن عمر نقل شده است كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) روز عرفه را در وادي نمره نزول مي كردند . در اين مكان غاري ( شكافي ) بوده و ايشان كنار آن مي نشستند . ( 4 ) مسجد عرفه در قرن سوم ، 153 متر عرض و 166 متر طول داشته كه مساحت آن به 2539 متر مي رسيده است . ( 5 ) در قرن ششم هجري ، بيش از چهار هزار متر بر آن افزوده شد . مساحت كنوني مسجد كه در دوران سعودي افزايش قابل ملاحظه اي يافته ، به 124000 متر مربع مي رسد و حدود 300 هزار نمازگزار را در خود جا مي دهد . يك گنبد و چهار مناره و ده در اصلي نيز براي آن ساخته اند . خواندن نماز در اين مسجد استحباب زيادي دارد . ( تصوير شماره 24 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مائده : 3 .

2 . بخاري ، صحيح ، كتاب المغازي ، حديث 4407

3 . علاّمه اميني در اثر ارزشمند خود الغدير ، نظرات مختلف در اين موضوع را با مستندات روايي و تاريخي ارايه كرده اند .

4 . فاكهي ، همان ، ج4 ، ص327 ؛ ازرقي ، همان ، ج2 ، ص457

5 . فاكهي ، همان ، ج5 ، ص5


151


جبل الرَّحْمَهاين كوه كوچك تقريباً در انتها و شرق عرفات است كه از سطح زمين ، 65 متر و از دريا 372 متر ارتفاع دارد و از كوه هاي اطراف مستقل و مجزا است . بر بالاي آن ، نمازگاه ابراهيم ( عليه السلام ) و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بوده است . برخي گفته اند آن حضرت بر تخته سنگي از اين كوه ايستاده و خطبه معروف عرفات را ايراد كردند . ( 1 )

از آنجا كه جبل الرحمه شاهد دعاي امام حسين ( عليه السلام ) در روز عرفه بود ، مستحب است اين دعا كنار آن كوه خوانده شود . بعضي نيز نماز خواندن در نمازگاه ابراهيم ( عليه السلام ) بر جبل الرّحمه را مستحب دانسته اند . اكنون بالاي كوه ، استوانه اي به ارتفاع 4 متر و عرض 80/1 متر قرار دارد كه از دور ديده مي شود . در مراسم عرفات چراغ و قنديل بر آن آويزان مي كردند تا راهنماي زائران و كاروان ها باشد . ( 2 ) كوه ياد شده نام هاي ديگري چون جبل الدّعاء ، جبل اَلاِْل و جبل المَشاة نيز داشته است . ( 3 ) وقوف و حضور بر بالاي كوه كراهت داردوبهتر است در دامنه وسمت چپ كوه به دعا وتضرّع پرداخته شود . ( تصوير شماره 25 )

ب ـ مَشْعرالحرام ـ مُزْدلِفَه { . . . فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ . . . } . ( 4 )

مشعرالحرام يا مزدلفه ، محلي است ميان عرفات و منا كه پس از وادي يا درّه « مئذمين » قرار دارد . حجاج بايد بعد از غروب شرعيِ روز عرفه ؛ يعني پس از پايان وقوف اختياري در عرفات ، به اين سمت حركت كنند تا از آن هنگام تا طلوع آفتاب روز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صاحب مرآة الحرمين ، مسأله نماز خواندن پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بر جبل الرحمه را صحيح ندانسته و مي گويد مسجد ابراهيم ( عليه السلام ) بر اين كوه را جواد اصفهاني وزير در سال 559 ق ساخته است . رفعت پاشا ، همان ، ج1 ، ص44

2 . رفعت پاشا ، همان ، ج1 ، ص44 ؛ ابن جبير ، الرحله ، صص135 و 136

3 . ابن رشيد الفهري البُستي ، ملء العيبه بما جمع بطول الغيبه ، ص 90 ـ 95

4 . بقره : 198


152


دهم ذي حجه ـ همان روز ـ ، اعمال مخصوص اين مكان را انجام دهند . وقوف در اين مدت از اركان حج است .

قريش قبل از اسلام در مشعر بيتوته نمي كردند . خداوند بر اساس آيه ياد شده فرمان داد تا آنان نيز همانند ساير حجاج در مشعر حاضر شوند . ( 1 ) در وجه تسميه آن ، مطالب فراواني گفته شده ؛ از جمله اين كه : مَشْعَر اسم مكان شعور است و در اين سرزمين بايد پس از شناخت در عرفات به شعور و آگاهي رسيد . مزدلفه كه نام ديگر آن است ، اسم فاعل از ازدلاف ، به معناي تقدم يا نزديكي و برگرفته از « زُلَف » است ؛ زيرا مردم در اين مكان به خدا تقرّب پيدا مي كنند يا حجاج در اين مكان اجتماع كرده و به هم نزديك مي شوند . ( 2 ) از امام صادق ( عليه السلام ) نقل شده است : جبرئيلپس از پايان وقوف در عرفات ، به ابراهيم گفت : « يَا إِبْرَاهِيمُ ازْدَلِفْ إِلَي الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ . . . » و به همين علت اين مكان را مزدلفه ناميدند . ( 3 )

مشعر در محدوده حرم واقع شده و به همين علت آن را مشعرالحرام گويند . طول آن حدود 4000 متر و مساحت آن 5/12 كيلومتر است . براي مشعرالحرام و مزدلفهمحدوده اي مشخص كرده اند ، در حقيقت مشعر به سرزمين مشخص در انتهاي مزدلفه گفته مي شود و نام كوهي است كه تا وادي يا درّه « مُحَسِّر » امتداد مي يابد . ( 4 ) در اين مكان ضمن بيتوته و عبادت در شب مي توان سنگ ريزه هايي را كه به لحاظ شكل و نوع ، تنها در اين منطقه يافت مي شود براي رمي جمرات در منا جمع آوري كرد . اخيراً امكانات بهداشتي و مراكز درماني و . . . براي راحتي حجاج در آنجا فراهم آمده است . ( تصوير شماره 26 و 27 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بخاري ، صحيح ، باب الوقوف بعرفه ، ج2 ، ص170

2 . طريحي ، مجمع البحرين ، ج5 ، ص68

3 . صدوق ، علل الشرايع ، ج2 ، ص436

4 . ابن رشيد الفهري ، ملء العيبه ص 103


153


مسجد مُزْدَلِفَه = مشعرالحراممسجد مزدلفه مربع شكل است كه مساحت اوليه آن حدود 1700 متر مربع و در دوران عباسي به 4000 متر مربع رسيده است . سعودي ها حدود 1400 متر مربع بر مساحت آن افزودند و تعميراتي نيز بر آن صورت دادند . اكنون حدود 12000 نمازگزار در آن جاي مي گيرند . قبله آن ، همان جايي است كه پيامبرخدا فرود مي آمدند .

بيشتر حجاج در همين مسجد كه بخشي از مشعر الحرام است نماز عشا را برگزار مي كنند . گفته شده است : در اين مكان جبرئيل ( عليه السلام ) بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نازل شده و در مورد مشعرالحرام و اهميت و اعمال آن دستورات و آياتي به ايشان ابلاغ كرده است .

ج ـ وادي مُحَسِّرجايي است ميان مزدلفه و منا و طبق روايات تاريخي ، اصحاب فيل و سپاهيان ابرههدر همين نقطه به هلاكت رسيدند و چون ياران ابرهه به سبب اين شكست حسرت خوردند ، اين وادي به « مُحَسِّر » مشهور گشت . ( 1 ) مُحَسِّر اسم فاعل از حَسِرَ به معناي از پا افتادن است . وادي نيز به معناي دره يا مكان جاري شدن رود است . ( 2 ) وادي مَحسّر ، نه جزو منا است و نه جزو مزدلفه . حاجيان پس از گذشتن از مزدلفه ، به محسر رسيده و سپس وارد منا مي شوند . مستحب است آنان اين مكان را سريع پشت سر بگذارند يا در آن بدوند و جايز نيست كه در آن بمانند و توقف كنند . طول محسّر 3812 متر و نقطه پاياني آن ، مئذمين ( دو كوه بين مزدلفه و منا ) است .

در كتب مناسك آمده است كه نبايد تا قبل از طلوع آفتاب از اين وادي گذشت و به مني وارد شد . زيرا وقوف در مشعرالحرام بين فجر و طلوع آفتاب است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ياقوت حموي ، معجم البلدان ، ج5 ، ص394 ؛ ابن هشام ، السيرة النبويه ، ج1 ، ص44 ؛ فاسي المكي ، شفاءالغرام باخبارالبلدالحرام ، ج1 ، ص499 ؛ ابن رشيدالفهري ، همان ص 101

2 . عاتق بن غيث بلادي ، معجم معالم حجاز ، ص 248


154


د ـ سرزمين منا

{ وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ } ( 1 )

حاجيان بايد پس از طلوع آفتاب ، صبح روز دهم ذي حجه ، از مشعر الحرام به سمت منا حركت كنند و شب هاي يازدهم و دوازدهم را نيز در منا وقوف داشته باشند و اعمال مخصوص آن را انجام دهند . ( تصوير شماره 28 و 29 )

منا در لغت از ريشه اُمنيه يا آرزوست . محدوده سرزمين منا از آخر وادي مُحَسِّر تا جمره عقبه است . گويند وقتي حضرت آدم ( عليه السلام ) به زمين هبوط كرد ، در اين مكان فرود آمد ؛ از او در اين جا پرسيدند : آيا آرزويي داري ؟ از اين رو ، اين سرزمين به منا معروف شد . ( 2 ) از دعاي امام صادق ( عليه السلام ) در منا برمي آيد كه ريشه منا از مِنّت است ؛ زيرا خداوند بر مردم منّت گذاشت و در اين مكان اعمال حج را به آنان ياد داد .

« اللَّهُمَّ هَذِهِ مِنًي وَهِيَ مِمَّا مَنَنْتَ بِهَا عَلَيْنَا مِنَ الْمَنَاسِكِ . . . » . ( 3 )

منا ميان مكه و مزدلفه و در 7 كيلومتري شمال شرق مسجد الحرام است كه البته از طريق تونل منا ، فقط 4 كيلومتر با مسجد الحرام فاصله دارد و در اين طرف تونل نيز منطقه عزيزيه است كه پياده مي توان از عزيزيه به منا رفت .

طول اين سرزمين را بيش از 3500 متر ذكر كرده اند . سرزمين منا شاهد وقايع مهمي بوده و پيش از اسلام يكي از مراكز مهم تجاري و بازرگاني محسوب مي شده است . پيمان هاي عقبه اول و عقبه دوم براي دعوت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به مدينه در اينجا بسته شد . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بقره : 196

2 . ازرقي ، همان ، ج2 ، ص446 ؛ صدوق ، همان ، ج2 ، ص435

3 . كليني ، فروع كافي ، ج4 ، ص461

4 . ر . ك . به : ص157 از همين كتاب .


155


از وقايع مهم ديگر اين سرزمين بسيج و سازماندهي و استقرار سپاه اسلام براي فتح مكّه در سال هشتم هجري بود . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) پس از فتح مكّه در مكان مسجد خَيْف علل پيروزي و فتح مكه را تشريح ساختند . ( تصوير شماره 30 )

جَمَرات سه گانه

از مهم ترين اعمال « ايام تشريق » ، ( 1 ) رمي جمرات است . گويند ابليس نخستين بار در محلّجمره عُقبي خود را بر ابراهيم ( عليه السلام ) نماياند و آن حضرت با سنگريزه هايي او را راند . بار ديگر در محل جمره وسطي و بار سوم در جايجمره اولي بر ابراهيم ( عليه السلام ) ظاهر شد و او در هر سه مورد ، شيطان را با پرتاب سنگريزه از آن مكان ها دور كرد . ابليس هنگام پرتاب اين سنگريزه ها به سرعت مي گريخت ؛ جمره و اجمار نيز به معناي شتاب كردن و گريختن است . فاصله جمره عقبه و وسطي 250 متر و ميان وسطي و اولي 200 متر است . حاجيان بايد در روز دهم ذي حجه ، جمره عقبي را رمي كنند و سپس در دو روز بعد ؛ يعني يازدهم و دوازدهم نيز بر هر سه جمره سنگ بزنند . جمرات سه گانه در گذشته به علت ازدحام و شلوغي ، تلفاتي را شاهد بوده است ؛ در 1383ق . پلي بر روي آن ها ساخته شد تا حاجيان بتوانند از بالاي پل نيز رمي كنند . لذا بر ارتفاع جمرات افزودند . در سال 1383 ش . جمرات سه گانه كه به صورت استوانه كوچك چهار ضلعي بود ، به شكل ديوار مستطيل بزرگ به طول 10 متر و ارتفاع 4 متر در آمد تا حاجيان راحت تر بتوانند بر آن سنگ بزنند و مجبور نباشند براي سنگ زدن به يك استوانه كوچك ، گرفتار مشكل شوند . اين افزودگي ها بر جمرات ، عمدتاً در كناره ها صورت گرفت و جاي اصلي جمرات ، تقريباً در وسط اين ديواره جديد بوده است .

( تصاوير شماره 31 ، 32 و 33 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . روزهاي يازدهم ، دوازدهم و سيزدهم ذي حجه كه حاجيان در منا بايد حضور داشته باشند را ايام تشريق گفته اند .


156


مساجد موجود در منا

1/1 ـ مسجد خَيْفاز مساجد بزرگ و با اهميّت در منا ، خَيْف است . به زميني كه ميان دو كوه واقع شده و يا از زمين مرتفع باشد ، ( 1 ) خيف گويند . به روايتي ، هفتاد پيامبر ؛ از جمله حضرت آدم ( عليه السلام ) در آن جا مدفون هستند . ( 2 )

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به هنگام حج دراين مسجد حضورمي يافتند ونمازمي گزاردند . نماز گزاردن در اين مسجد فضيلت فراوان دارد و در آن خصوص سفارش هاي زيادي شده است ؛ از جمله مجاهد گويد : « هفتاد و پنج پيامبر براي زيارت بيت الله آمده و همه در مسجد منا ( خَيف ) نمازگزارده اند ؛ پس اگر توان خواندن نمازدر مسجدمناداري ، از آن غفلت نكن » . ( 3 )

در دوران عثماني ، گنبدي بزرگ در محلّ نماز رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) قرار دادند و محرابي ساختند تا علامت خيمه و نمازگاه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) باشد . مكان مورد نظر را مسجد « عَيْثُومَه » ( 4 ) مي گفتند . در بازسازي و توسعه دوران سعودي ، اين گنبد و محراب برداشته شد .

در سال 256ق . پس از آن كه مسجد به وسيله سيل تخريب شد ، تعميراتي در آن انجام گرفت .

طول مسجد تا اين دوران 120 متر و عرض آن 55 متر بود كه مجموع مساحت آن ، بيش از 6380 متر مربع شد . اين مساحت ، مسجد خيف را در زمره بزرگترين مساجد شبه جزيره قرار داد كه حتي از مسجدالحرام نيز در آن زمان بزرگتر بود . در آن هنگام حدود 186 ستون و بيست در ورودي و خروجي داشت . ( 5 ) در قرون بعد نيز تعميرات اساسي و گسترده اي در آن انجام گرفت و مساحت آن افزايش يافت . تا دوران عثماني

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صدوق ، همان ، ج2 ، ص436 ؛ ياقوت حموي ، همان ، ج2 ، ص412

2 . فاكهي ، همان ، ج4 ، صص266 و 267 ؛ كليني ، همان ، ج4 ، ص214 ؛ صدوق ، من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص136 ؛ ابن حجر عسقلاني ، المطالب العاليه بزوائد المسانيد الثمانيه ، ج1 ، ص374

3 . فاكهي ، همان ، ج4 ، ص268

4 . عيثومه به معناي كندر و اسپنج است .

5 . فاسي المكي ، همان ، ج1 ، صص427 و 428 ؛ رفعت پاشا سير تعمير و توسعه مسجد خيف را دقيقاً ذكر كرده است . ( همان ، ج1 ، صص324 و 325 )


157


تنها نمازگاه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و برخي از ديوارهاي مسجد داراي سقف و شبستان بوده ولي در دوران اخير همه آن مسقف شد . در سال 1407ق . طرح توسعه و تكميل مسجد آغاز و مساحت آن به حدود چهار برابر قبل ؛ يعني 25 هزار متر مربع رسيد كه نزديك به 30 هزار نمازگزار را در خود جاي مي دهد . امروزه چهار مناره آن ، كه بسيار از يكديگر فاصله دارند ، در كنار كوه ، در مسير جمرات سه گانه جلوه زيبايي به مسجد بخشيده اند .

( تصوير شماره 34 )

2/1 ـ مسجد البيعَهاين مسجد در جاي بيعت عقبه دوم ساخته شد ، تا يادآور آن خاطره عظيم باشد ؛ ( 1 ) به همين مناسبت ، آن را مسجد البيعه نام نهادند . ( 2 ) مسجد ياد شده حدود 500 متر پايين تر از جمره عقبه ، در سمت راست كسي است كه به سوي مكه ، در جهت جنوب جمرات مي رود . البته به سبب آن كه در درّه اي كوچك واقع شده از داخل خيابان قابل رؤيت نيست و بايد اندكي از كوه را بالا رفت تا بتوان آن را ديد . بناي نخستين آن ، به دست منصور عباسي در 244 ق . ساخته شد و مستنصر عباسي نيز آن را تعمير كرد . ( 3 )

مسجد ياد شده ، كه در دهه گذشته مساحتي كوچك ، حدود 100 متر داشت و متأسفانه به زباله داني تبديل شده بود ، در سال هاي اخير بازسازي و توسعه يافت و مساحت آن به 375 مترمربع رسيد . ( تصوير شماره 35 )

مساجد تخريب شده در منا

1/2 ـ مسجد الكَبْش = النَّحْرهنگامي كه ابراهيم فرمان يافت اسماعيل را در راه خدا قرباني كند ، خداوند پس از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ر . ك . به : بخش مدينه از همين كتاب و همچنين فاكهي ، همان ، ج4 ، صص238 ـ 232

2 . ابن جبير ، همان ، ص121

3 . رفعت پاشا ، همان ، ج1 ، ص327


158


سربلندي او در اين آزمايش بزرگ ، به جاي فرزند دلبند او ، قوچ يا كبشي را فرو فرستاد . گويند قوچ ياد شده ، در اين مكان ظاهر و سپس قرباني شد . به همين مناسبت آنجا مسجدي ساختند كه به مسجد الكبش يا مسجد النَّحْرْ معروف شد . ( 1 ) ابن جبير گويد : اثر پاهاي كوچكي بر صخره نمايان است كه گويند جاي پاي آن قوچ است . ( 2 ) رفعت پاشا از مورخان و سيّاحان عصر دولت عثماني ، اين صخره را كنار كوه ديده و ارتفاع آن را 4 و عرضش را 5/2 متر نوشته است . ( 3 ) مكان دقيق آن ، ميان جمره اُولي و جمره وُسطي ( در شمال شرقي جمره عقبي در دامنه كوه ثَبير ) بوده ( 4 ) ولي در جريان احداث پل هوايي جمرات ، در دوران سعودي ، تخريب شده است .

2/2 ـ مسجد الصَّفائحصفائح نام كوهي است در منا كه در دامنه آن و جنوب مسجد خَيف ، مسجدي به نام الصَّفائح ساخته شده بود . در كنار و دامنه اين كوه ، غاري به اندازه سر يك انسان بوده كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) سر خود را در آن قرار مي دادند تا از آفتاب مصون بمانند . بعدها اين غار به علت نزول سوره مرسلات به غار مرسلات معروف شد . به گفته ابن جبير ، مردم سر خود را در داخل اين شكاف گذاشته و به آن تبرّك مي جسته اند . ( 5 ) رفعت پاشا در عصر عثماني اين مسجد و غار را ديده كه در سيصد متري جاده قرار داشته است . ( 6 ) اين مسجد در دوران سعودي تخريب شد .

2/3 ـ مسجد الكوثراين مسجد در وسط منا قرار داشته و بعضي گفته اند سوره كوثر در آنجا بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . فاكهي ، همان ، ج4 ، ص18

2 . الرحله ، ص 132

3 . رفعت پاشا ، مرآة الحرمين ، ج1 ، ص326

4 . همان جا .

5 . ابن جبير ، الرحله ، ص 122

6 . رفعت پاشا ، همان ، ج1 ، ص326


159


نازل شده است . به گفته رفعت پاشا ، مسجد الكوثر بسيار كوچك و در چهل متري سمت راست جاده اصلي بوده است . نامبرده در اين مسجد كتيبه اي به خط مغربي ديده است . ( 1 ) مسجد ياد شده در دوران سعودي ، هنگام احداث پل هاي هوايي مسير منا ـ عرفاتتخريب شد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان جا .


160


نقشه تقريبي عرفات ـ مزدلفه ـ محسِّر ـ مِني


161


فصل نهم

اماكن تاريخيِ بين مكه و مدينه


163


1 ـ مزار شهداي بدر

منطقه بدر يعني مكان نخستين رويارويي مسلمانان با مشركان و نيز مدفن و آرامگاه شهداي اين جنگ ، در 150 كيلومتري جنوب غربي مدينه واقع است . در گذشته راه مدينه به مكه از اين منطقه مي گذشت و زائران به زيارت شهداي بدر مي رفتند ، ولي اكنون با ساختن بزرگراه مدينه به مكه ، اين منطقه در كنار و حاشيه واقع شده است .

چگونگي نبرد بدر در تمامي كتب و منابع تاريخي مضبوط است . اين جنگ در هفدهمين ماه از هجرت ، با حضور پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و 313 تن از يارانش ، در كنار چاه هاي بدر صورت گرفت و به پيروزي قاطع مسلمانان منجر شد . ( 1 )

شهداي اين نبرد سرنوشت ساز ، كه چهارده نفر بودند ، به فاصله كمي از محل درگيري ، به خاك سپرده شدند . اكنون مزار آنان با ديوارهايي كوتاه محصور است . گفتني است چاه هاي بدر در فاصله 400 متري اين قبرستان قرار داشته است . ( تصوير شماره 36 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن هشام ، همان ، ج1 ، ص652 تا 606 ؛ عبدالمنعم خفاجي ، سيرة خاتم المرسلين ، ص217 ؛ ابن حجر عسقلاني ، فتح الباري بشرح صحيح البخاري ، ج7 ، صص261 ـ 243


164


2ـ مسجد عريش

اين مسجد در كنار مزار شهداي بدر و درگوشه باغي ، مشرف بر قنات چاه هاي بدر ، ساخته شده است . عريش به معناي سايه بان است . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) پيش از جنگ ، در آن سايه بان عبادت كرده و در شب نبرد بدر نماز شب خوانده اند .

3 ـ رَبَذه ( زادگاه ، تبعيدگاه و آرامگاه ابوذر غفاري ) ربذه در 50 كيلومتري جنوب « النقرة » ، در شمال شرقي مدينه و در مسير حج قديم عِراقي ها واقع شده و آرامگاه ابوذر غفاري ، ( 1 ) يار باوفاي پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله ) و از بهترين و پاك ترين صحابه و اركان اوليه شيعه در آنجا قرار دارد . وي هيچ گاه از حمايت امام و مقتداي خود ، علي ( عليه السلام ) دست برنداشت . او همواره در دوران پس از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، با شمشير برنده زبان ، از جانشيني و ولايت علي ( عليه السلام ) دفاع و حمايت مي كرد . حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) سخنان زيادي درباره صداقت و راستگويي و ايمان ابوذر فرموده اند ؛ از جمله اين كه :

« آسمان بر كسي سايه نيفكنده و زمين كسي را به خود نديده ، كه راستگوتر از ابوذر باشد » . « اي ابوذر تو اهل بهشتي . تو را به خاطر دوستي اهل بيت من تبعيد كردند و تنها خواهي مرد » . آن حضرت در جاي ديگري فرموده اند : « ابوذر تنها زندگي مي كند و تنها مي رود و تنها مي ميرد . » ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . « جُندب بن جُناده بن كعُيب بن صعيد بن الوقعة بن حزام بن سفيان » معروف به ابوذر ، از قبيله غفّار ؛ قبل از اسلام دين حنيف داشته و از بت پرستي مبرّا بوده است . چهارمين فردي است كه به اسلام گرويد و آشكارا در مسجدالحرام نداي تكبير سرداد و به اين سبب مورد ضرب و شتم مشركان قرار گرفت . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ميان او وسلمان پيمان برادري بست . ( ابن سعد ، طبقات الكبري ، ج2 ، ص354 و ج4 ، ص228 ؛ ابن اثير ، اسدالغابه في معرفة الصحابه ، ج1 ، ص358 ؛ ديلمي ، ارشاد القلوب ، ج2 ، ص227 )

2 . ابن سعد ، همان ، ج2 ، ص354


165


ابوذر در دوران خلافت عثمان ، به همراه همسر و دخترش ، به ربذه تبعيد شد . در بيابان ربذه ، ابتدا همسر و پسر او از دنيا رفتند . اندك زماني بعد نيز ابوذر وفات يافت و اين دختر خردسال در بيابان يكه و تنها ماند . او به جنازه پدر مي نگريست و مي گريست تا اين كه چند نفر از شيعيان علي ( عليه السلام ) از جمله مالك اشتر و عبدالله بن مسعود در ربذه توقف كرده و جنازه ابوذر را به خاك سپردند . ( 1 ) امروزه به مزار اين بزرگوار كمترين اعتنايي نمي شود . در ربذه ابو جعفر عبدالله بن حسن بن حسن بن امام حسن ( عليه السلام ) نيز مدفون است . ( 2 )

4 ـ غدير خمغدير خم ، نام منطقه اي در نزديكي جُحفه ، حدود 156 كيلومتري شمال غربي مكه است كه « شهرك رابغ » در 26 كيلومتري آن قرار دارد . غدير به معناي بركه است و خم نيز نام آن مكان مي باشد . وجه نامگذاري آن به غدير خم ، به سبب اين بوده كه آب در آن زمين چون باتلاق فرو مي رفته است . در صدر اسلام حاجيان عراق و شام از اين نقطه براي بازگشت به كشورهاي خود از يكديگر جدا شده و هر يك مسير خاص خود را پيش مي گرفتند . غدير خم ، كه مسجدي با همين نام نيز در آن بنا شده ، شاهد يكي از وقايع بسيار مهم و تعيين كننده در تاريخ اسلام بوده است .

واقعه غدير خم و خطبه تاريخي مهمّي كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هنگام معرفي امير مؤمنان علي ( عليه السلام ) ايراد كردند ، در بسياري از منابع شيعه و اهل سنت ثبت شده است . ( 3 )

( تصوير شماره 1/36 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مسعودي ، مروج الذهب ، ج2 ، ص344 ؛ ابن ابي الحديد ، شرح نهج البلاغه ، ج1 ، ص241 ؛ ابن سعد ، همان ، ج4 ، ص168 ؛ يعقوبي ، تاريخ اليعقوبي ، ج2 ، ص148

2 . كمونه حسيني ، آرامگاههاي خاندان پاك پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و بزرگان صحابه و تابعين ، ص 124

3 . واقعه غدير خم را 120 راوي از صحابه ، 84 نفر از تابعين و 360 نفر از علما و مورخان سني و شيعه نقل كرده اند . ( ر ـ ك به علاّمه اميني ، الغدير )


166


5 ـ مسجد غدير خم

در محلّ واقعه عظيم غدير خم ، مسجدي ساختند كه به نام « مسجد غدير خم » معروف شد . نماز در اين مسجد فضيلت بسيار دارد ؛ ( 1 ) زيرا مكاني است كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، عبارت معروف « مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَوْلاهُ » را در مورد علي ( عليه السلام ) بيان كردند . گفتني است اين مسجد در دوران عثماني ، بر اثر سيل خراب شد ولي بخشي از آن همچنان برجا مانده است . ( 2 ) ساختمان آن را تعدادي از ملوك شيعي هند بازسازي كرده اند . ( 3 )

تصوير شماره 1/36 )

6 ـ زيارتگاه ابواء ( 4 ) ( مقبره آمنه بنت وهب )

ابواء ، زيارتگاهي است در 45 كيلومتري راه جُحفه از سمت مدينه و در سمت راست كسي است كه از مدينه به مكه مي رود . آمنه بنت وَهْب ، مادر گرامي حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) ( همسر عبدالله بن عبدالمطّلب ) و نيز چند تن از بزرگان و سادات در اين محل مدفونند . ( 5 ) در سال هاي بعد ، تعدادي از بني هاشم و سردمداران قيام عباسيان ، در اين مكان عليه بني اميه گرد آمدند و هسته اوليه قيام خود را تشكيل دادند . ( 6 ) افراد ديگري كه در ابواء مدفون اند ، عبارت اند از :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صدوق ، من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص335

2 . سمهودي ، وفاء الوفاء باخبار دار المصطفي ، ج3 ، ص1018 ؛ كمونه حسيني ، همان ، ص147

3 . محسن الامين ، مفتاح الجنات في الادعيه و الاعمال و الصلوات والزيارات ، ج2 ، ص36

4 . « ابواء » نام كوهي بلند در اين منطقه است و بعضي گفته اند چون در آنجا وبا آمده آن را ابواء ناميده اند . ( بنگريد ياقوت حموي ، معجم البلدان ، ج1 ، ص79 )

5 . ابن هشام ، همان ، ج1 ، ص167 ؛ رفعت پاشا ، مرآة الحرمين ، ج1 ، ص31 ؛ قمي ، سفينة البحار ، ج2 ، ص399

6 . ابوالفرج اصفهاني ، مقاتل الطالبيّين ، ص 185


167


1 ـ عبدالرحمان بن حسن بن علي ( عليه السلام )

وي همراه امام حسين ( عليه السلام ) به حج مشرف شد و در حال احرام وفات يافته ، در اين مكان به خاك سپرده شدند . ( 1 )

2 ـ موسي بن نُصَير

از مجاهدان بزرگ وفاتح اندلس و سرزمين هاي ديگر ( متوفا به سال97 هـ . ق . ) بود .

3 ـ حاج سيد ميرزا حسن شهيد

فرزند سيد اسماعيل علوي و شاگرد برجسته شيخ مرتضي انصاري ، كه در راه بازگشت از حج در سال 1332 ق به شهادت رسيد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كمّونه حسيني ، همان ، ص 30



| شناسه مطلب: 77168