بخش 9

5/4 ـ محراب سلیمانی حنفی 5 ـ روضة النّبی ( صلّی الله علیه وآله ) 6 ـ بیت شریف پیامبر گرامی ( صلّی الله علیه وآله ) 7 ـ خانه فاطمه ( علیها السلام ) 8 ـ مرقد مطهّر و منوّر پیامبرخدا ( صلّی الله علیه وآله ) 9 ـ قبر فاطمه ( علیها السلام ) 10 ـ مکان الجنائز ( محل نماز بر مردگان ) 11 ـ مقام و مهبط جبرئیل امین ( علیه السلام ) 12 ـ محل اذان بلال 13 ـ درهـای مسجـد 2/13 ـ دوران عمر#160;بن خطاب 3/13 ـ دوران عمر#160;بن عبدالعزیز 4/13 ـ دوران عثمانی 5/13 ـ دوران سعودی 14ـ مئذنه#160;ها ( مناره#160;ها ) 15ـ قبة الخضراء 16ـ گنبد زرقاء آتش#160;سوزی#160;های مسجدالنّبی ( صلّی الله علیه وآله ) سیر تاریخی توسعه مسجد#160;النّبی ( صلّی الله علیه وآله ) فهرست آثار و اماکن اسلامی اطراف مسجد#160;النّبی ( صلّی الله علیه وآله )


200


5 ـ روضة النّبي ( صلّي الله عليه وآله )

قَالَ رَسُولُ الله ( صلّي الله عليه وآله ) : « مَا بَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَري رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ » . ( 3 )

روضة النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) يكي از بهترين مكان هاي روي زمين است كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) همه روزه ، پنج بار يا بيشتر براي اقامه نماز جماعت و جلوس بر منبر شريف ، در اين مسير تردد مي كردند . از آن حضرت احاديث بسياري در فضيلت اين محل روايت شده كه آن را قطعه و يا زميني از بهشت دانسته اند . رواياتي كه در اين مورد از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نقل شده ، مورد استناد و تواتر فريقين است ؛ از جمله :

« إِنَّ مِنْبَرِي عَلي تُرْعَةٌ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ » . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

3 . كليني ، اصول كافي ، ج4 ، ص555 ؛ نسائي ، سنن [ جزء الثاني ] ص34

4 . نسائي ، همان ، ص35 ؛ ابن بابويه ، من لايحضره الفقيه ، ج2 ، ص340


201


ترعه را به معناي باب و در دانسته اند ؛ يعني منبر ايشان بر دري از درهاي بهشت قرار دارد . ( 1 )

« مَا بَيْنَ قَبْرِي وَمِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ » . ( 2 )

و نيز

« مَا بَيْنَ حُجْرَتِي وَمُصَلاّئِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ » . ( 3 )

به نظر مي رسد روايت « مَا بَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَرِي » معقول تر باشد ؛ زيرا با توجّه به اين كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) براي مكان دفن خود وصيتي نكرد و ممكن بود آن حضرت را در مكان هاي ديگري دفن كنند ؛ منطقي به نظر مي رسد كه منظور آن حضرت از « مَا بَيْنَ قَبْرِي وَمِنْبَرِي » ، مكان دفن او در هر نقطه از زمين تا منبر ايشان در مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) باشد كه آن را باغي از باغ هاي بهشت بدانند .

درمعنا وتفسير « رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ » گفته اند ، مقصود آن است كه اين قسمت در آخرت به بهشت منتقل شده و همانند ديگر قسمت هاي زمين از بين نمي رود و اين مزيّت وفضل عظيمي براي اين مكان است . عبادت دراين محل كه نسبت به ساير قسمت هاي مسجدفضيلت وبرتري دارد ، ان شاءالله اجروپاداش بهشت خواهد داشت . بعضي گفته اند : همان گونه كه بر جدّ پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) يعني ابراهيم ( عليه السلام ) ، حجرالأسود از بهشت قرار داده شد تا آن را در كعبه نصب كند ، براي رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) نيز مكان عبادت ايشان باغي از بهشت گرديد .

در عرض روضه شريف اندكي اختلاف است ؛ امّا در مورد طول آن اختلافي نيست . ابن زباله طول روضه شريف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را كه از منبر آن حضرت تا آخر حجره شريف در شرق است ، حدود 22 متر ذكر كرده است . ( 4 ) بر اساس نظر اهل سنت ، عرض

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن قتيبه دينوري ، تأويل مختلف الحديث ، 91

2 . كليني ، همان جا .

3 . همان جا .

4 . پيشين ، همان جا . در دوران خلافت عثمان ، مكان روضه را بانرده هاي مسي زرد مشخص و نصف ستونهاي مستقر در روضه را با مرمرهاي سفيد و قرمز نما سازي كرده بودند . عبدالحميد عثماني نيز زمين آن را با سنگهاي سرخ وادي عقيق مفروش ساخت . امروزه ستون هاي داخل روضه همچنان با سنگ مرمر سفيد مشخص است و نرده هاي حد قبله نيز موجود و نرده هاي شمالي روضه را برداشته اند .


202


روضه تنها دو ستون از سمت قبله را در بر مي گيرد . اما بر اساس نظر شيعه ، عرض روضه از آغاز حد قبلي مسجد در دوران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از سمت قبله ، كه اكنون با نرده هاي نقره اي مشخص است تا منتهي اليه ديوار شمالي و به عبارتي ديگر ، تا پايان ضريح كنوني و ديوار شرقي حجره است . به اين ترتيب عرض روضه شريف شامل هشت ستون از جنوب به شمال مي گردد كه همان حدّ اوليه مسجد است . با اين وصف خانه فاطمه ( عليها السلام ) نيز جزو روضة النبي ( صلّي الله عليه وآله ) قرار مي گيرد . ( تصوير شماره 40 )

6 ـ بيت شريف پيامبر گرامي ( صلّي الله عليه وآله )

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هنگام بناي مسجد ، ابتدا اتاقي براي همسر خود سوده ساختند و در آن ساكن شدند . در سال بعد نيز حجره عايشه را بنا كردند . اين اتاق ها در شرق مسجد قرار داشت ؛ همان جايي كه اكنون قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) است . البته پس از چندي ، براي صفيه و امّ سلمه ؛ دو همسر ديگر رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) نيز اتاق هايي بنا گرديد . منابع تاريخي ، از بي نهايت سادگي اين خانه ها سخن گفته اند . ( 1 )

هنگامي كه وليد بن عبدالملك براي توسعه مسجد ، فرماني صادر و آن خانه ها را خراب كرد ، بسياري از مسلمانان به شدّت مي گريستند و مي گفتند كاش اجازه مي دادند اين خانه ها به همان شكل براي آيندگان بماند تا ببينند كسي كه كليدهاي خزاين دنيا به دست اوست ، چگونه به چند خشت گِلي قناعت كرده است ! ( 2 ) خانه هاي همسران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) پس از رحلت آن حضرت ، همچنان در دست آنان باقي بود و گاهي براي كسي وصيّت كرده و يا مي فروختند تا اين كه در دوران عمر بن عبدالعزيز ، والي مدينه ، تخريب و به فضاي مسجد افزوده شد . چون پيامبر در محل سكونت عايشه ؛ يعني منتهي اليه ضريح و ديوار كنوني حجره به سمت قبله دفن شد . عايشه همچنان در نيمي از منزل ساكن بود كه اين نيمه نيز در زمان وليد بن عبدالملك ، همراه ساير خانه هاي همسران و دختران

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن سعد ، همان ، ج1 ، ص499

2 . سمهودي ، همان ، ج1 ، صص462 ـ 460 ، ابن سعد ، همان جا .


203


پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) تخريب و در اطراف مرقد منوّر ديواري پنج ضلعي بنا شد .

7 ـ خانه فاطمه ( عليها السلام ) خانه فاطمه و امام علي ( عليهما السلام ) پشت خانه عايشه بود . دري به سمت شرق ؛ يعني كوچه و دري به سمت غرب ؛ يعني داخل مسجد و به موازات ستون هاي وفود و حرس داشت . در ديوار جنوبي آن ، روزنه اي به خانه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) باز شده بود كه آن حضرت همواره از آن احوال دخترشان را جويا مي شدند و مي فرمودند :

« السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيتِ » .

و به روايتي ديگر :

« الصَّلاةُ ، الصَّلاةُ ، الصَّلاةُ ، {  إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً } ( 1 ) . »

پيامبر گرامي اسلام هنگامي كه از سفر باز مي گشتند ، ابتدا به خانه دختر بزرگوار خود آمده ، آنگاه به منزل خود مي رفتند .

خانه فاطمه ( عليها السلام ) اكنون در داخل ضريح ، در انتهاي ديواره غربي و شمالي حجره قرار گرفته است .

سمهودي گويد : ميان خانه فاطمه ( عليها السلام ) و عايشه ديواري بوده و وسط خانه فاطمه ( عليها السلام ) مكاني است كه مردم بسيار محترم مي دارند و از روي آن عبور نمي كنند . برخي گفته اند كه اين مكانِقبر فاطمه ( عليها السلام ) است . سمهودي و برخي ديگر از مورّخان سنگ قبري نيز در آن ، با عنوان « هذا قبر فاطمة بنت رسول الله » ديده اند .

دري كه اكنون در سمتباب جبرئيل ، به عنوان درِ خانه فاطمه مشهور است ، همان دري است كه به سوي كوچه باز مي شده است .

خداوند به پيامبرش فرمان داد تا همه درهايي كه به مسجد باز مي شد ، جز درِ اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . احزاب : 33


204


خانه را ببندند ؛ « أَمَرَ بِسَدِّ الاَْبْوابِ إلاّ باب عليّ » اين حديث را بسياري از مورّخان اهل سنت چون احمد بن حنبل ، نسائي ، طبراني ، حافظ بن حجر ، حاكم نيشابوري و ديگران نقل كرده اند . ( 1 )

در همين خانه بود كه دو نور چشم پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله ) ؛ يعني حسن و حسين ( عليهما السلام ) به دنيا آمدند ؛ پس از رحلت جانسوز پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) عدّه اي در همين خانه بر شايستگي هاي علي ( عليه السلام ) براي خلافت تأكيد و از بيعت با خليفه خودداري ورزيدند . ابوبكر هنگام مرگ خود آرزو مي كرد كاش سه كار را نمي كردم كه يكي از آن ها استفاده از زور براي باز كردن درِ خانه فاطمه ( عليها السلام ) بود . ( 2 ) ( تصوير شماره 43 )

8 ـ مرقد مطهّر و منوّر پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله )

هنگامي كه « رحمة للعالمين » به « ربّ العالمين » پيوست ، علي ( عليه السلام ) شيون كنان مسلمانان را از رحلت ايشان خبر داد ؛ ( 3 ) روح بلند پيامبر عظيم الشأن اسلام به حق پيوست و پذيرش آن براي بعضي سخت مي نمود . كساني چون علي ( عليه السلام ) ، عباس و پسران او ، فضلو قثم و نيز اسامة بن زيد براي انجام مراسم غسل و كفن پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) حضور يافتند . ( 4 )

پس از انجام غسل و كفن پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، براي دفن آن حضرت اختلاف پيش آمد . علي ( عليه السلام ) گفت : از پيامبر شنيده است كه « هيچ پيامبري تاكنون رحلت نيافته جز آن كه او را در همان جايي كه از دنيا رفته دفن كرده اند » ، لذا آن حضرت را باكمك چند تن ازياران خود ، ازبني هاشم ، درهمان محلّي كه رحلت كرد ؛ يعني درخانه خودكه عايشه در آن مي زيست

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن حجر عسقلاني ، الاصابة في تمييز الصحابه ، ج2 ، ص502 ؛ سبط بن جوزي ، التذكرة خواص الامه في معرفة الائمه 24 ؛ سمهودي ، همان ، ج1 ، صص474 ، 475 و 476 . ابن جوزي ، زاد المعاد في هدي خير العباد ، ص24 ؛ سمهودي ، همان جا .

2 . مسعودي ، مروج الذهب ، ج2 ، ص210 ؛ ابن عبدربه ، العقدالفريد ، ج5 ، ص21 ؛ يعقوبي ، تاريخ اليعقوبي ، ج2 ، ص115

3 . ابن سعد ، همان ، ج2 ، صص262 و 278

4 . مقدسي ، البدء و التاريخ ، ج5 ، ص68 ؛ ابن اثير ، اسدالغابة في معرفة الصحابه ، ج1 ، ص34 ؛ طبري ، تاريخ الطبري ، ج2 ، ص451 ؛ احمد بن حنبل ، المسند ، ج4 ، ص104 ؛ ذهبي ، تاريخ الاسلام ، ج1 ، ص321


205


به خاك سپردند . خليفه اول و پس از آن ، خليفه دوم نيز پس از فوت ، كنار قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به خاك سپرده شدند . وضعيت دفن آن دو ، اين گونه بود كه ابوبكر را پشت سر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و سر او را محاذي شانه هاي آن حضرت و عمر را پشت سر ابوبكر و سر وي را محاذي شانه هاي ابوبكر قرار دادند . در دوران عثمان مردم همواره براي بردن تربت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به كنار قبور مي آمدند ؛ لذا عايشه ديواري ميان قبور و محل سكونت خود كشيد . در اين ديوار شكافي بودكه مردم از آن نيز تربت مي گرفتند و عايشه اين شكاف را نيز بست . ( 1 )

( تصوير شماره 44 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، الوفاء بما يجب لحضرة المصطفي ، 138


206


عمربن عبدالعزيز حاكم مدينه ، اين ديوار را تخريب كرد و از اساس ، ديوار ديگري ساخت و تمامي اتاق هاي همسران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را به مسجد افزود .

همچنين ديواري پنج ضلعي برگِرد سه قبر كشيد و آن را مسقّف و اصلاح و تعمير كرد . بعضي نيز گفته اند : پوشانيدن قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از چشم مردم ، در زمان معاويه بود و آن هنگامي بود كه امام حسن ( عليه السلام ) از دنيا رفت ؛ بر اساس وصيّت نواده پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله ) تصميم به دفن ايشان كنار قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) گرفتند ولي مروان بن حكم و عايشه با اين امر مخالفت كردند ؛ لذا ناگزير امام حسين ( عليه السلام ) ، جنازه برادر را در بقيع به خاك سپرد ؛ پس از اين واقعه ، قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و دو خليفه را با ديوار و سقفي پوشانيدند كه حتي در هم نداشت . ( 1 )

از ابن جوزي نقل شده كه روزي قحطي شديدي در مدينه به وجود آمد و مردم نزد عايشه همسر پيامبر آمدند . وي گفت : به قبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بنگريد . آنان نيز دريچه اي از سقف قبر آن حضرت به آسمان باز كردند ؛ به طوري كه ميان قبر و آسمان هيچ سقف و پوششي نبود . در اين حال ، رحمت الهي از آسمان نازل شد ؛ گياهان روييدند و شتران سيراب شدند . بعدها باز كردن اين دريچه جزو سنت هاي مردم مدينه شد كه تا حيات سمهودي ( قرن نهم ) نيز ادامه داشت . ( 2 ) پس از مدتي ديوار نا منظمي بر مقبره آن حضرت و دو خليفه كشيده شد ؛ به گونه اي كه ميان چهارديواري خانه و مقبره و ديوار جديد ، از سمت مشرق سه ذراع و از مغرب دو ذراع ( يك متر ) و در جهت قبله نيز كمتر از يك ذراع ( 49سانتي متر ) فاصله داشت .

در دوران متوكّل ( 232ق . ) و المتقي ( 548 ق . ) ديوار حجره شريف با سنگ مرمر پوشانيده شد و در دوران سلطان اشرف قايتباي مجدداً تعمير و مرمت گرديد و بالاي سر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) صندوقي قرار دادند كه رداي ايشان و دو قرآن به خط كوفي در آن نگهداري مي شد . يكي از آن ها قرآن خليفه سوم بود كه خون وي بر آن ريخته و ديگري نيز به خط حضرت علي ( عليه السلام ) بود كه هر دو در آتش سوزي مسجد سوخت . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، وفاء الوفا ، ج1 ، ص548

2 . پيشين ، ج1 ، ص560

3 . علي بن موسي ، همان ، 70


207


عمربن عبدالعزيز در تعميرات مسجد و مقبره ، هر دو جدار را به صورت مخمّسِ ( پنج ضلعي ) درآورد . ( تصوير شماره 3/44 )

1/8 ـ پوشش قبرچنانكه ابن نجّار نقل كرده ، پس از پايان پوشش سنگ مرمر ، مقبره شريف ، كه بهوسيله جواد اصفهاني انجام شده بود ، حسين بن ابي الهيجاء ، وزير مملوكي مصر ، در 566 ق . پوششي از ديباي سفيد ، با تزيينات و ابريشم زرد و سرخ و حرير با نقش آيات سوره يس بر مقبره شريف قرار داد كه در دوران هاي بعد نيز پرده هاي بسيار زيبا و نفيسي براي پوشش اين مقبره به مدينه ارسال شد . ( 1 ) اكنون نيز پرده داخلي كعبه ، كه به رنگ سبز است ، پس از تعويض بر روي مرقد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) پوشانيده مي شود .

2/8 ـ قناديل داخلدر داخل حجره شريف ، براي زينت و روشنايي چهل قنديل از نقره و بلور بر سقف نصب شده بود . تا دوران عثماني ، سلاطين و ملوك ، قناديل بسيار با ارزش و زيبايي را هديه و ارسال مي كرده اند ( 2 ) كه تمامي اين اشيا در ابتداي دوران سعودي به بهانه بدعت و شرك برداشته شده است . ( 3 )

9 ـ قبر فاطمه ( عليها السلام ) دختر گرامي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در تاريخ وفات و جاي دفن حضرت فاطمه ( عليها السلام ) نظريات گوناگون وجود دارد ؛ بيشتر منابع تاريخي ، وفات آن حضرت را سه يا شش ماه پس از رحلت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نوشته اند ، ( 4 ) اما نظريه مشهور نزد شيعه ، 75 يا 95 روز است . ( 5 ) صديقه كبري ( عليها السلام ) ، در آخرين لحظات

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، وفاء الوفا ، ج1 ، صص583 ـ 581

2 . پيشين ، ج1 ، صص598 ـ 590

3 . علي بن موسي ، همان ، 71

4 . ابن قتيبه ، الامامة و السياسه ، ج1 ، ص16 ؛ مسعودي ، مروج الذهب ، ج2 ، ص309 بلاذري ، انساب الاشراف ، ج1 ، ص586 ؛ ابن اثير ، الكامل في التاريخ ، ج2 ، ص331 ؛ يعقوبي ، همان ، ج2 ، ص105 ؛ مقدسي ، البدء و التاريخ ، ج5 ، ص9 ؛ بخاري ، همان ، ج2 ، ص186

5 . ابن قتيبه ، همان جا ؛ مسعودي ، همان ، ج2 ، ص105


208


حيات ، به همسرش ، علي ( عليه السلام ) وصيت كرد كه او خود شستشو و غسلش دهد و كسي جز او و اسماء بنت عميس ، كفن و دفنش نكنند و آنان شب هنگام و به طور مخفيانه به خاكش سپردند و تا ابد قبرش را بر ارادتمندان و مشتاقانش پنهان ساختند . بر اساس منابع تاريخي و روايات مأثوره ، محلّ دفن آن معصوم ، بنا به احتمال ، در يكي از سه نقطه زير است .

1 . طبق روايتي از ابن شبّه در « تاريخ المدينه » ، قبر فاطمه ( عليها السلام ) در قبرستان بقيع و در گوشه خانه « عقيل بن ابي طالب » است . ( 1 ) اين خانه در ابتداي قبرستان بقيع و همان جايي بوده كه امروز قبور ائمه شيعه واقع است . بر اساس اين روايت ، در مدخل خروجي ، كوچه اي ميان خانه عقيل و خانه نبيه بن وهب قرار داشته كه ميان قبر و قنات كنار آن ، 23 ذراع ( يازده متر ) فاصله بوده است .

ابن شبّه همچنين از عبيدالله بن علي روايت كرده كه حسن بن علي ( عليه السلام ) وصيت كرد كه مرا كنار قبر مادرم در بقيع دفن كنيد ، پس او را در مقبره اي كنار قبر مادرش ؛ در مقابل پنجره خانه نَبِيه بن وهب به خاك سپردند . در اين مقبره دو قبر با سنگ نبشته اي وجود داشت : قبر حسن بن علي ( عليه السلام ) و قبر عايشه همسر پيامبر . ( 2 ) سمهودي نقل كرده كه امام صادق ( عليه السلام ) در سال 148ق . وفات يافت و در بقيع كنار پدر و جده اش مدفون شد ؛ بر قبور آنان سنگ نبشته مرمري با اين عبارت ديده مي شد :

« هذا قبرُ فاطمة بنت رسول الله سيّدة نساء العالمين و قبر الحسن بن علي و عليّ بن الحسين و قبر محمّد بن عليّ و جعفر بن محمد ( عليهم السلام ) » . ( 3 )

علي بن موسي از مورّخان عصر عثماني نيز گويد : فاطمه ( عليها السلام ) در كنار ائمه شيعه مدفون شده است . ( 4 ) بر اين اساس ، كه البته اجماع نظر اهل سنت بر آن است ، قبري كه در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن شبه ، تاريخ المدينة المنوره ، ج1 ، صص105 و 106

2 . پيشين ، ج1 ، ص107 ؛ مسعودي نيز گويد او را در بقيع كنار قبر مادرش فاطمه دفن كردند . ( مروج الذهب ، ج3 ، ص10 ) .

3 . سمهودي ، همان ، ج2 ، ص905

4 . علي بن موسي ، همان ، ص11


209


پايين قبور ائمه شيعه است ، متعلق به فاطمه ( عليها السلام ) مي باشد نه فاطمه بنت اسد ، مادرِ امام علي ( عليه السلام ) ، آنگونه كه شيعيان مي پندارند .

2 . برخي از مورّخان گفته اند قبر فاطمه ( عليها السلام ) در خانه ايشان قرار دارد . ابن شبّه و سمهودي نيز رواياتي در اين مورد ارائه كرده اند ؛ از جمله سمهودي گويد : فاطمه ( عليها السلام ) از علي ( عليه السلام ) در لحظات احتضار خواستند تا فرش خانه را برداشته و محلّي را براي دفن ايشان آماده سازد . ( 1 )

شيخ صدوق از امام صادق ( عليه السلام ) روايت كرده است كه فاطمه ( عليها السلام ) در داخل خانه خود ، كه در توسعه عمر بن عبدالعزيز جزو مسجد شد ، دفن گرديده اند . ( 2 ) ابن شبّه همچنين از ابو غسّان روايت مي كند كه فاطمه ( عليها السلام ) در خانه خود دفن شده و بر مقبره او مثل همان چيزي كه بر مقبره پدر ايشان قرار گرفت ، ساختند ؛ چون او را در شب به خاك سپردند ، بسياري از مردم خبر نيافتند . ( 3 )

سمهودي گويد : هنگامي كه پايه هاي گنبد مقبره پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ساخته مي شد ، در سمت شرق آن ؛ يعني پشت حجره ، مكاني مثلث شكل بود كه قبري و لحدي در آن يافتند . خبر آن ميان مردم سر و صدايي ايجاد كرد . ( 4 ) علاوه برآن ، روايات ابن آشهرآشوب در « المناقب » و كليني در « كافي » حاكي است كه فاطمه ( عليها السلام ) در منزل خود ، كه امروزه داخل مقصوره و ضريح پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) قرار گرفته ، مدفون گرديده است . ( 5 )

3 . گروهي چون ابوالفتوح رازي و ابن شهرآشوب از محدثان و مفسران شيعه نيز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، همان ، ج2 ، ص903

2 . صدوق ، من لا يحضره الفقيه ، ج1 ، ص148 و ج2 ، ص341 ؛ رحماني الهمداني ، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفي من المهد الي اللحد ، ج2 ، ص270

3 . ابن شبه ، همان ، ج1 ، ص108 ؛ سمهودي ، همان ، ج1 ، ص903

4 . سمهودي ، همان ، ج2 ، ص907

5 . ابن شهرآشوب ، مناقب الائمّه ، ج3 ، ص365 ؛ كليني ، كافي ، ج1 ، ص461


210


نقل كرده اند كه قبر فاطمه ( عليها السلام ) در محل روضة النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) ؛ يعني فاصله ميان منبر و مرقد پيامبر قرار دارد ( 1 ) كه اين نظريه نيز مؤيد نظريه دوم است ؛ زيرا به اعتقاد شيعه ؛ چنانكه گفتيم ، منزل حضرت فاطمه ( عليها السلام ) جزو روضة النبي ( صلّي الله عليه وآله ) محسوب مي گردد . پس مي توان اين نظريه را با نظريه دسته دوم كه محل دفن را در خانه ايشان مي دانند ، يكي دانست . در هر حال ، بر اساس روايات مورد اعتماد شيعه ، كه عمدتاً كساني چون شيخ صدوق ، طوسي ، مجلسي ، ابن شهرآشوب و . . . نقل كرده اند ، احتمال دفن آن مكرّمه در منزل ايشان محتمل تر و قطعي تر است ؛ زيرا بعيد است با توجه به فاصله ميان خانه فاطمه ( عليها السلام ) و بقيع و اين كه ايشان وصيت كرده بودند تا هيچ كس از محل دفن و مراسم تشييع او با خبر نشود ، علي ( عليه السلام ) ايشان را از اين مسافت عبور داده و در بقيع به خاك سپرده باشد . اين مكان امروزه در داخل ديوار شمالي حجره و مرقد پيامبر و پشت ايوان التهجد قرار دارد . والله اعلمُ بِالصّواب .

10 ـ مكان الجنائز ( محل نماز بر مردگان ) در زمان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) براي اقامه نماز ميت ، مكاني در مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) اختصاص يافته بود كه آن حضرت ابتدا در آن جا بر مردگان نماز مي گزاردند و سپس بازماندگان اموات او را به سوي بقيع مي بردند . در آن زمان دو نخل خرما در مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) وجود داشت كه ميت را ميان آن ها گذاشته و نماز مي خواندند . عمر بن عبدالعزيز ، آن دو نخل را قطع كرد .

از عبدالله بن عمر نقل شده است كه در اين مكان بر خليفه دوم نماز گزارده شد و وي قبل از خود در اين محل بر ابوبكر نماز گزارده بود . بعضي گويند اين مكان نزديك منبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بوده است . اين سنت همچنان تا به امروز ادامه دارد و در سمت چپ ( شرق ) مقبره آن حضرت ؛ يعني در نزديكي مدخل باب البقيع ، بر مردگان نماز اقامه مي گردد و سپس متوفي را به سوي بقيع تشييع مي كنند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن شهرآشوب ، همان جا ؛ ابن جبير ، الرحله ص 170


211


11 ـ مقام و مهبط جبرئيل امين ( عليه السلام ) در باره محلّ مقام و مهبط جبرئيل ( عليه السلام ) اختلاف است . ابن شبه از غسان روايت مي كند مقام جبرئيل ( عليه السلام ) ؛ آن جايي كه جبرئيل ( عليه السلام ) بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هبوط كرد ، نزديك « باب آل عثمان » ( باب جبرئيل ( عليه السلام ) ) است ؛ ( 1 ) در گذشته ، در مدخل خروجي اين باب ، به اندازه 50/1 متر در سمت راست ، سنگي سياه تر از سنگ ديوارهاي مسجد به ارتفاع حدود 40 سانتي متر قرار داده بودند كه نشانه مقام و مهبط جبرئيل ( عليه السلام ) بوده است .

در حقيقت امروز مكانِ مهبط جبرئيل امين ( عليه السلام ) در داخل ضريح و چند متر بالاتر از ديواره شمال شرقي حجره مطهّره قرار گرفته است ؛ زيرا در قبل از توسعه ، باب جبرئيل 3 متر بالاتر و كمي جلوتر از باب جبرئيل كنوني بوده است . ( 2 )

12 ـ محل اذان بلالهنگامي كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به بلال حبشي فرمود براي اعلام وقت نماز ، اذان سر دهد ، وي بر ديوار جنوب غربي مسجد و به روايتي قبل از تغيير قبله ، بر ستوني در خانه عبدالله بن عمر در جنوب مسجد ( دار العشره ) اذان گفت . پس از تغيير قبله و زماني كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به توسعه مسجد پرداختند ؛ يعني بعد از غزوه خيبر ، اين محل داخل مسجد قرار گرفت و در حقيقت محل اذان جديد مقداري پايين تر و نزديك صحن مسجد ، در انتهاي ديواره شمال غربي گرديد .

بعدها به ياد بلال حبشي ، يار فداكار رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) مئذنه اي زيبا از سنگ مرمر سفيد ، به ارتفاع دو متر ساختند كه بر ستون هايي از سنگ استوار و اكنون در اوقات پنج گانه بر آن اذان سر مي دهند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن شبه ، همان ، ج1 ، ص6 ـ 5

2 . ر . ك . به : ص213 ، از همين كتاب .


212


موقعيت ستونهاي مهم مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) و روضة النّبي ( صلّي الله عليه وآله )

13 ـ درهـاي مسجـداز هنگام بناي مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) تا كنون ، تعداد درهاي آن در تغيير و تحول بوده و گاهي افزايش و يا كاهش داشته است . اين مسجد در زمان حيات پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) تنها سه در داشته و در دوران هاي بعد ؛ بهويژه دوران اموي ، تعداد آن ها به 20 عدد رسيد . در دوران عثماني ، همه درها بسته شد و تنها پنج در به جا ماند . در ابتداي دوران حكومت سعودي ، شش درِ ديگر به مجموع آن افزوده شد و درتوسعه دوم سعودي ، تعداد درها به42 رسيد .


213


1/13 ـ عصر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) 1 . « باب جبرئيل ( عليه السلام ) » در ميانه ديوار شرقي .

2 . « باب الرَّحمه » در شمال ديوار غربي .

3 . « باب عاتكه » در ميان ديوار جنوبي . ( 1 )

باب جبرئيل ( عليه السلام ) :

اين در ، از مهمترين درهاي مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) است كه به نام هاي « باب الجنائز » ، « باب الجبر » و « باب عثمان » نيز معروف بوده است . وجه نامگذاري آن به « جبرئيل » چنين است كه آن مأمور امين و آورنده وحي ، در پايان غزوه خندق ، در اين مكان به محضر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) رسيد و به آن حضرت گفت : آيا سلاح خود را افكنده ايد ؟ پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) گفت : بلي . وي گفت : خداوند مي فرمايد : ما هرگز تو را به افكندن سلاح امر نكرده ايم ، بايد به سوي بني قريظه حركت كني ؛ آنگاه افزود : من به سوي آنان رفته و در خانه هايشان زلزله مي افكنم . پس رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) به بلال فرمان داد كه اذان سر دهد و آنگاه خطاب به مسلمانان فرمودند : « هر كس كه از ما اطاعت مي كند ، نبايد نماز عصر را جز در سرزمين بني قريظه بخواند » . صحابه بي درنگ مسلح و بسيج شده و همراه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) حركت كردند .

اين باب را به اين سبب « باب الجنائز » گفته اند كه مكان نماز بر مردگان ( مكان جنائز ) در مجاورت آن قرار دارد و همچنين پس از اقامه نماز بر ميت ، تشييع كنندگان مجبور بودند وي را از اين باب به سوي « قبرستان بقيع » ببرند و لذا آن را « باب الجبر » هم ناميده اند . اين در به « باب عثمان » نيز معروف بود ؛ زيرا رو به روي خانه عثمان بن عفّان قرار داشت . باب جبرئيل ( عليه السلام ) اكنون در جاي پيشين و اصلي خود نيست ، بلكه در توسعه نخستين مسجد ، پس از غزوه خيبر ، حدود چهار متر پايين تر ، به سمت شمال منتقل شد كه موقعيت آن اكنون منتهي اليه ديوار شرقي خانه فاطمه ( عليها السلام ) و حجره و ضريح پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) است . ( 2 ) در توسعه عثمان بن عفان از اين مكان نيز حدود سه متر همراه با ديوار شرقي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هنگام تغييير قبله به سوي مسجد الحرام ، باب عاتكه را مسدود و باب ديگري كه ظاهراً در شمال مسجد قرار داشت به جاي آن گشود .

2 . ر . ك . به : نقشه توسعه مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) در صفحات بعد .


214


عقب تر رفت و لذا محلّ اوّلي آن ، داخل مسجد قرار گرفت . ( 1 ) در توسعه عبدالمجيد عثماني ( 1265ق . ) براي سهولت ورود و خروج زائران يا براي امكان اقامه نماز در بيرون مسجد ، بسته شد و درِ ديگري به موازات آن ، حدود سه تا چهار متر پايين تر ، به طرف شمال ، در همان ديوار باز شد كه امروزه اين در پابرجا و به « باب جبرئيل » مشهور است .

در مكان پيشين اين در ، كه در دوره عثماني تغيير يافت ، پنجره اي گذاشته و بالاي آن به خط زيبايي اين آيه را نوشتند :

{  إِنَّ اللهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً  } . ( 2 )

اين كار به اين دليل انجام شد كه مكان اصليِ باب جبرئيل ( عليه السلام ) در دوره عثمان مشخص باشد . از آنجا كه اكنون ديواري ميان دو درِ كنونيِ بقيع و جبرئيل روبه روي آن پنجره كشيده و اتاقكي بزرگ براي قرار دادن ابزار و ادوات نظافت مسجد و خادمان ساخته اند ، آن پنجره در ديد قرار ندارد .

البته نشانه ديگري نيز براي مكان پيشين آن در دوره عثمان وجود دارد و آن اين است كه بالاي آيه ياد شده ، دايره اي مكتوب به نام « عزرائيل ( عليه السلام ) » به خط زيبا و در زمينه سبز ديده مي شود و اين دقيقاً نشانه مكان باب جبرئيل ( عليه السلام ) در دوره عثمان است . پنجره هاي ديگري كه گفته شد ، از شمال اين پنجره ، نام « اسرافيل ( عليه السلام ) » و در جنوب نام « ميكائيل ( عليه السلام ) » بالاي آن ديده مي شود . نام « عزرائيل ( عليه السلام ) » كه نشانه مكان اصلي باب جبرئيل در دوره عثمان مي باشد ، ميان اين دو پنجره قرار گرفته است ، كه البته از بيرون ديوار ياد شده ديده نمي شود .

2/13 ـ دوران عمر بن خطابعمر بن خطاب در سمت شرق و غرب ، دو در به درهاي مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) افزود . « باب النّساء » را بعد از باب جبرئيل ( عليه السلام ) و « باب السّلام » را بعد از باب الرّحمه قرار داد و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، همان ، ج1 ، ص689

2 . احزاب : 56


215


مكان باب عاتكه و باب جبرئيل ( عليه السلام ) را تغيير نداد .

باب النِّساء به « باب رَيْطه » دختر سفاح عباسي مشهور بود ؛ زيرا رو به روي خانه وي قرار داشت . نام ديگر آن باب ابي بكر بوده ؛ زيرا خانه ريطه همان خانه ابوبكر بوده است . ( 1 )

باب النساي كنوني مقداري عقب تر از مكان اصلي آن است و جاي نخست آن به پشت ايوان صفّه متصل بوده است . زنان اغلب از اين در داخل مسجد شده و اكنون نيز ساعاتي از روز براي ورود آنان اختصاص يافته است . شايان يادآوري است در دوران عثمان به درهاي مسجد افزوده نشد .

3/13 ـ دوران عمر بن عبدالعزيزعمر بن عبدالعزيز ، حاكم مدينه ، در دوران وليد بن عبدالملك از 86 تا 96 ق . اقدام به توسعه و ترميم مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) كرد . در اين زمان تعداد درهاي مسجد به 20 رسيد ، كه در سمت شرق 9 در و در غرب 7 در و در سمت شمال 4 در بود . ( 2 )

4/13 ـ دوران عثمانيدر دوران عثماني ، غير از پنج درِ اصلي ، ديگر درها بسته شد . آن ها عبارت بودند از : در غرب ؛ باب السّلام و باب الرَّحمه .

در شرق ؛ باب النّساء و باب جبرئيل ( عليه السلام ) .

در شمال ؛ باب التوسّل يا باب المجيدي . ( 3 )

5/13 ـ دوران سعوديدر سال هاي آغازين حكومت سعودي ، تعداد درهاي مسجد به 11 رسيد ، يعني به 5 درِ پيشين 6 در افزوده شد ؛ در شرق ، باب البقيع ، كه مقابل پاي مبارك پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و كنار مناره گنبد سبز است . در شرق ابواب صديق ( سه ورودي ) در شمال ، باب عثمان ، باب عمر بن خطاب ، باب عبدالعزيز و باب ملك سعود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، همان ، ج1 ، ص692

2 . سمهودي ، همان ، ج1 ، صص686 تا 698 ، نجفي ، مدينه شناسي ، صص 110 و 111

3 . سمهودي ، همان ، ج1 ، صص698 ـ 686


216


در توسعه دوم ؛ يعني دوران فهد بن عبدالعزيز ، 42 در به درهاي مسجد و ورودي افزوده شد . اكنون درهاي مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) به اين شرح است :

الف ـ درهاي شرقي ( محدوده اصلي مسجد ) :

1 . باب جبرئيل 2 . باب النساء 3 . باب البقيع

ب ـ درهاي شرقي ( محدوده جديد ) :

8 ـ4 . باب ملك عبدالعزيز ( با 5 ورودي ) 9 . باب ابوذر 14 ـ 10 . باب علي ( عليه السلام ) ( با 5 ورودي ويژه زنان )

ج ـ درهاي غربي ( محدوده اصلي مسجد ) :

15 . باب السلام 16 . باب الرحمه 19 ـ 17 . ابواب صديق ( سه ورودي )

د ـ درهاي غربي ( محدوده جديد ) :

20 . باب سعود 21 . باب عقيق 22 . باب سلطان عبدالحميد

هـ ـ درهاي شمالي ( محدوده جديد ) :

27 ـ 23 . باب عمر بن خطاب ( با 5 ورودي ويژه زنان ) 28 . باب بدر 32 ـ 29 . باب ملك فهد ( با 5 ورودي ) 34 . باب احد 29 ـ 35 . باب عثمان ( با 5 ورودي ويژه زنان ) 40 . باب عثمان 41 . باب مجيدي 42 . باب عمر .

14ـ مئذنه ها ( مناره ها ) در دوران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، بلال حبشي بر ستوني كه داخل خانه عبدالله بن عمر بود ، اذان مي گفت . اين امر پيش از تغيير قبله بود . بعدها غلام عباس بن عبدالمطّلب ، كه وي را « كلاب » مي گفتند ، نخستين مناره را براي مسجد ساخت . عمر بن عبدالعزيز نيز چهار مناره در چهار گوشه مسجد بنا كرد كه سليمان بن عبدالملك پس از وي يكي از آن ها را تخريب نمود .

ابن زباله طول مناره ها را اينگونه شرح داده و نوشته است :

مناره شرقي و غربي 55 ذراع ( 25 متر ) . مناره غربي 53 ذراع ( 24 متر ) . همچنين


217


عرض و پهناي مناره ها 8×8 ذراع ؛ يعني سه متر بوده است . ( 1 ) اين مناره ها در چند دوره تعمير و بازسازي شده اند . در دوران عثماني تعداد آنها به پنج رسيد كه اكنون دو مناره از آن زمان موجود است :

1 ـ مناره باب البقيع ( اصلي ) ، در ضلع شرقي ديوار مسجد ، كه از آثار سلطان اشرف قايتباي ( 886 ق . ) است . اين مناره با شصت متر ارتفاع در كنار قبّة الخضراء ( گنبد سبز ) قرار دارد .

2 ـ مناره باب السلام ، در ضلع غربي ديوار مسجد در مجاورت باب السلام واقع است . اين مناره توسط عمر بن عبدالعزيز بنا و در سال ( 706 ق . ) بازسازي شد .

3 ـ مناره شكيبيّه ، در ضلع شمال شرقي ، و هفتاد متر ارتفاع داشت .

4 ـ مناره سليمانيه ، در ضلع شمال غربي بنا گرديد و آن نيز هفتاد متر ارتفاع داشت .

در دوران سعودي ، 7 مناره جديد به اين صورت ساخته شد :

2 مناره در ميانه ديوار شمالي ، 2 مناره در ضلع شمال شرقي و غربي ، 2 مناره در جنوب غربي و 2 مناره در شمال صحن دوم . به اين ترتيب ، اكنون 9 مناره بر فراز مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) است كه دو مناره آن به دوره عثماني در گوشه جنوب غربي و شرقي ( حد اوّليه مسجد ) تعلّق دارد .

15ـ قبة الخضراءپايه گذار اين گنبد ، مماليك مصر بودند كه آن را بر ستون هاي اطراف مرقد ، به صورت هشت ضلعي استوار ساختند . در دوران سلطان عبد الحميد عثماني گنبد مقبره پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ترميم و به نحو اساسي تري بنا نهاده شد ؛ چون جدار خارجي آن ، با پوشش سبز مزيّن گرديد ، اين گنبد به « قبة الخضراء » معروف شد . تمامي سطوح داخلي گنبد به طور بسيار زيبايي تزيين و كاشي كاري و خطاطي شده است . قبة الخضراء از دوران عثماني همچنان باقي مانده است . از آنجا كه ساخت چنين بناهايي بر روي قبور ، به اعتقاد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، همان ، ج1 ، ص524 و 525


218


وهابيت حرام است ، لذا در بازسازي ، نصب چراغ و روشنايي و حتي نظافت ظاهري ، اعتناي چنداني به آن نمي شود . البته روشن است كه اين باور در نزد مسلمانان ؛ شيعي و سنّي ، پذيرفته نيست .

16ـ گنبد زرقاء ( 1 ) قبّه يا گنبد زرقاء رااحمد بن برهان ، در سال 678ق . روي محراب عثمان ، در ديوار جنوبي ساخت .

در دوران ملك ناصر قلاوون ( 765 ق . ) تجديد و بازسازي شد و تمام آن ، در دوّمين آتش سوزي مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) ، در آتش سوخت كه بار ديگر گنبدي به همان رنگ به جاي آن نصب و در سال 892 ق . نيز بازسازي شد . ( 2 ) اكنون اين گنبد در مجاورت گنبد خضرا قرار دارد . ( تصوير شماره 45 )

آتش سوزي هاي مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله )

الف ـ نخستين آتش سوزي

مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) در شب دوم رمضان سال654 ق . در دوران المستعصم بالله عباسي دچار آتش سوزي شد . علّت آن بي احتياطي يكي از خادمان مسجد بود كه براي روشن كردن قناديل با آتش وارد گرديد و آتش به لوازمي كه در مسجد بود سرايت كرد و سوخت و به سرعت به سقف رسيد ؛ مردم مدينه براي خاموش كردن آن با شتاب خود را به مسجد رساندند ، ليكن موفق نشدند . در اين آتش سوزي ، منبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، درها ، خزاين ، ضريح ، صندوقها و قفسه هاي كتاب ها ، پوشش مرقد ، سقف ، قناديل و . . . سوخت ؛ پس از اين واقعه ، بلافاصله از سوي حكمرانان مصر و يمن براي ترميم و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . زرقاء مؤنث ازرق به معناي رنگ كبود يا رنگ آبي آسماني است .

2 . سمهودي ، وفاء الوفا ، ج1 ، صص611 ـ 608


219


بازسازي آن گام هايي برداشته شد . ( 1 ) سلطان اشرف قايتباي و ديگر مماليك با تلاش فراوان مسجد را كاملاً بازسازي و ترميم كردند .

ب ـ دومين آتش سوزي

در روز سيزدهم رمضان 886 ق . مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) باز دچار آتش سوزي شد كه اين بار علت آن رعد و برق بود . در اين حادثه تمامي مسجد دچار حريق شد ؛ مناره اصلي نيز فرو ريخت و حتي گروهي كشته و يا زخمي شدند . سلطان اشرف قايتباي باز به امر بازسازي مسجد همّت گماشت . مناره اصلي از نو برپا شد ؛ ديوارها ، ستون ها و سقف ها دوباره ساخته شدند . گنبدي نيز بر فراز محراب عثماني استوار و به وسيله سه گنبد ديگر در اطراف آن ، كه « مجاريد » ناميده مي شد مستحكم تر گرديد . همچنين در ورودي باب السّلام دو گنبد به پا شد و حتي محدوده اطراف مسجد را با تأسيس مدارس ، كاروانسراها و . . . رونق بخشيدند . اين تعميرات دو سال زمان برد . سلطان قايتباي در سال 889 ق . خود براي بازديد و زيارت ، به مدينه آمد . گفتني است كه ده سال بعد ، باز بر اثر رعد و برق ، در مناره اصلي آتش سوزي رخ داد و آن مناره فرو ريخت كه قايتباي آن را ترميم كرد . ( 2 )

سير تاريخي توسعه مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) از آغاز تا كنون

1 ـ دوران پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ( 7 ق . ) همان گونه كه در مبحث ساخت مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) گفتيم ، طول مسجد هفتاد و عرض آن شصت ذرع ؛ يعني برابر با 35×30 متر ( 3 ) بود كه مساحت آن به 4200 ذرع برابر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، الوفا بما يجب لحضرة المصطفي ص 97

2 . نجفي ، مدينه شناسي ، صص58 ـ 59

3 . هر ذرع هاشمي برابر با 33/49 سانتي متر است كه اين محاسبات بر اين اساس انجام شده است . شايان يادآوري است ميزان مطابقت ذرع با سانتي متر در ميان اقوام و ملل تا حدودي متفاوت است و ذرع هم انواعي دارد كه ما در اين جا فقط بر اساس ذرع هاشمي يعني 32/49 سانتي متر محاسبه كرده ايم .


220


1020 مترمربع مي رسيد . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در سال هفتم هجرت ؛ يعني پس از بازگشت از غزوه خيبر ، به توسعه مسجد پرداختند و سه ستون از سمت غرب و شمال به مسجد اضافه كردند و آن را به صورت مربع درآوردند ؛ يعني طول و عرض آن را به 100 ذرع ( 1 ) برابر با 49 متر رسانيدند كه مساحت آن 000/10 ذرع برابر با 2450 مترمربع گرديد . افزوده هاي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در اين دوران ، 1410 مترمربع بوده است .

2 ـ خليفه دوم ( 17 ق . ) عمر بن خطاب دو ستون از سمت غرب و چند ستون از سمت شمال بر مسجد افزود . وي طول مسجد را به 140 ذراع و عرض آن را به 120 ذراع ؛ يعني برابر با 59×69 متر مربع رسانيد كه مجموع مساحت آن 16800 ذراع برابر با 4088 مترمربع گرديد . افزوده هاي او به 1654 مترمربع مي رسيد . وي صحني بدون سقف براي مسجد قرار داد . براي اين توسعه ، خانه هاي اطراف و بهويژه برخي از خانه هاي همسران حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) را خريد و همه را خراب كرد . ( 2 ) عمر بن خطاب در اين توسعه سه در بر درهاي مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) افزود .

3 ـ خليفه سوم ( 29 ق . ) عثمان بن عفان يك ستون از سمت غرب و چندين ستون در سمت قبله ، به مسجد افزود و در آن جا محرابي نيز ساخت كه به نام او مشهور گرديد . افزوده هاي او تنها از آخر روضه ، از سمت مقبره تا ديوار جنوبي كنوني ؛ يعني از رو به روي حجره و مقبره پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در شرق تا مكان اوليه باب السّلام در غرب است . وي در سمت شمال نيز مقدار كمي بر صحن مسجد اضافه كرد . بناي توسعه او 500 مترمربع بود كه مساحت مسجد را به 4600 مترمربع مي رساند . در اين زمان ، ديوارهاي مسجد با سنگ تزيين و ستون ها نيز با

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن رسته ، اعلاق النفيسه ص 64

2 . سمهودي ، وفاء الوفا ، صص 491 ـ 481


221


سنگ هاي منقوش پوشانيده شد . او نخستين كسي است كه مسجد را تزيين كرد . ( 1 ) مردم و صحابه مي گفتند : خليفه مسجد رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) را توسعه مي دهد ولي سنت هاي او را به فراموشي مي سپارد ! ( 2 )

4 ـ عمر بن عبدالعزيز ( 88 ق . ) عمر بن عبدالعزيز ، تعميرات و توسعه هاي عمده اي در مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) انجام داد . وي بقاياي خانه هاي همسران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) وخانه فاطمه ( عليها السلام ) وساير خانه هاي چسبيده به مسجد را خريد وبر مسجد افزود . آنگاه حجرهومقبره آن حضرت را محصور ساخت و ديواري مُخَمَّسْ ( پنج ضلعي ) گرد آن كشيد . بيشتر افزوده هاي او در غرب بود ولي در شرق نيز شش ستون و درشمال چهارده ستون افزود وديوارهاي مسجد را نيز كاشي كاري كرد . مجموع افزوده هاي او 2370 متر مربع بود كه مساحت مسجد را به 6950 مترمربع رسانيد .

5 ـ مهدي عباسي ( 160 ق . ) پس از دوران عبدالملك بن مروان ، كسي جز مهدي عباسي به مساحت مسجد نيفزود . وي در سال 160 ق . به والي خود در مدينه فرمان داد تا به توسعه مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) بپردازد . او نيز 100 ذراع به شمال مسجد افزود و در جهت هاي ديگر چيزي اضافه نكرد . در مجموع ، ده ستون در صحن مسجد و پنج سقف براي زنان در شمال آن قرار داد . افزوده هاي او 2450 مترمربع بود و مساحت مسجد را به 9400 مترمربع رسانيد .

6 ـ ملك اشرف قايتباي ( 845 ـ 900 ق . ) ملك اشرف قايتباي از كساني بود كه براي ترميم و توسعه مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) تلاش زيادي كرد . وي افزون بر دو نوبت بازسازي پس از آتش سوزي ، محدوده وسيعي به حجره شريف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) افزود و پيرامون آن را با نرده و يا شبكه محصور كرد . او همچنين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمهودي ، همان ، ج1 ، ص500 ؛ احمد ياسين الخياري ، تاريخ معالم المدينة المنوره ، ص 57

2 . بلاذري ، انساب الاشراف ، ج5 ، ص38


222


با قرار دادن پايه هاي ستون ها در داخل حجره ، گنبدي را بر مقبره مطهّر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بنا كرد كه بعدها سلطان محمود عثماني گنبد خضراء را بر آن نهاد . توسعه مسجد در اين دوران ، از سمت شرق حدود 120 مترمربع بوده است ؛ ( 1 ) لذا مساحت مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) را به 9520 مترمربع رسانيد .

7 ـ عثماني ( 888 ـ 1280 ق . ) در دوران سلطان سليماول ، سليمان و سليم دوم ، از پادشاهان معروف عثماني تعميرات و توسعه هاي مختصري ؛ از جمله ترميم گنبدها ، مناره ها ، درهاي ورودي ، ستون هاي مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) ، محراب ها و . . . انجام گرفت ولي تعميرات عمده و توسعه مسجد ، در زمان سلطان عبدالمجيد عثماني بود . او از شمال محدوده اي مسقّف بر مسجد افزود كه از مناره مجيديّه تا مناره سليمانيّه امتداد مي يافت . در اين محدوده ، مدارس قرآن كريم ايجاد كرد و براي روشن ساختن قنديل ها مخازن روغن قرار داد كه در توسعه سعودي ، تمام اين آثار خراب شد . باب جبرئيل ( عليه السلام ) را قدري پايين تر باز كرد . وي اين توسعه ها را از 1265 ق . آغاز و سرانجام با نوشتن خطوط ديوارها و كاشي كاري ها و نماسازي هاي ديگر ، آن را در سال 1280ق . به پايان رسانيد . ( 2 )

مقدار افزوده شده به مسجد در اين دوران ، 1293 مترمربع بود كه مساحت مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) را به حدود 10940 مترمربع مي رسانيد . ( 3 ) ( تصوير شماره 46 )

8 ـ سعودي ( 1272 ـ 1416 ق . ) عمده ترين توسعه هاي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) در دوران حكمراني خاندان آل سعود بود كه مساحت آن را به ده ها برابر افزايش داد . در جريان اين توسعه ها ، كه عمدتاً از زمان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . پيشين ، همان جا .

2 . احمد ياسين الخياري ، همان ، ص58 و 59

3 . شايان گفتن است ستونها و محدوده اصلي مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) در زمان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از ساير قسمتها به وسيله رنگ جدا شده است . يعني ستونهايي كه به رنگ قرمز اكنون ديده مي شود نشانه حدّ مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) در حيات پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) است كه پس از غزوه خيبر انجام شد . ستونهايي كه با سنگ مرمرين سفيد نيمي از آنها زينت داده شده است ، مربوط به حدّ اوليه مسجد است .


223


ملك عبدالعزيز ( 1348 ق . ) آغاز و در 1379 ش . با دو مرحله توسعه پايان يافت ، بسياري از اماكن تاريخي ، خانه هاي صحابه و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) تخريب و در طرح توسعه قرارگرفت . توسعه هاي سعودي بيشتر از سمت شمال ، غرب و شرق بود . نخستين توسعه از شوال سال 1370ق . آغاز شد . در اين توسعه ، كه حدود دو سال به طول انجاميد ، مساحتي بالغ بر 16هزار مترمربع تخريب شد كه 6250 متر آن از دوران عثماني ها بود . در مجموع 16350 متر مربع توسعه يافت كه مساحت مسجد به 23570 متر رسيد . مبلغ 30 ميليون ريال سعودي براي خريد خانه ها و مغازه ها و هموار ساختن زمين هزينه شد . در اين توسعه ، دو صحن و دو مناره اضافه شد و 7 خيابان نيز به همراه سه ميدان در اطراف مسجد ساختند . در سال 1375 ش . از توسعه جديد بهره برداري گرديد و 6025 مترمربع به مساحت مسجد افزوده شد .

دومين توسعه در دوران ملك سعود انجام گرفت كه 35000 متر مربع به عنوان نمازگاه به مسجد اضافه شد و در مرحله بعد 5550 مترمربع ديگر مسقّف گرديد .

در توسعه سوم سعودي ، كه در دوران ملك خالد بن عبدالعزيز انجام شد ، حدود 43000 مترمربع از فضاي اطراف تخريب گرديد . بزرگترين توسعه در دوران فهد بن عبدالعزيز در دو مرحله انجام شد . در اين توسعه كه از 1406ق . آغاز شد . كليه بازارها ، مغازه ها و خانه هاي تاريخي اطراف مسجد تا شعاع يك كيلومتري ، به مساحت 100 هزار مترمربع و به مبلغ 700 ميليون ريال خريده شد و همه آن ها تخريب و بر مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) و اطراف آن افزوده شد . مجموع آثار تخريب شده در اطراف مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) تا اين زمان ، كه نگارنده آن ها را شناسايي كرده ، نزديك به چهل اثر تاريخي است . اگرچه جمعيت روز افزون زائران اين مسجد ، حكام عربستان را از توسعه ناچار ساخته است اما آنان مي توانستند براي حفظ آن آثار مهم ، كه هويّت تاريخي مسلمانان جهان است ، لااقل نام آن ها را با نشان يا اسم مكان بر روي سنگفرش ها ثبت كنند . اين در حالي است كه هيأت هاي مختلف باستانشناسي عربستان ، همه روزه در مناطق شمالي و جنوبي اين كشور در صدد كشف آثار تاريخي دوران قبل از اسلام اند ، كه البته بايد حفظ آثار اسلامي براي يك سرزمين اسلامي در اولويت باشد .


224


در توسعه دوم فهد بن عبد العزيز ، پشت بام نيز براي اقامه نماز بازسازي شد ، كه 68000 مترمربع مساحت داشت ، 8750 متر آن براي گنبدها و بقيه ؛ يعني 58250 مترمربع نيز براي نمازگزاران مهيا شد . اكنون 90 هزار نمازگزار مي توانند بر روي پشت بام نماز بگزارند و با پله هاي برقي نصب شده در اطراف مسجد ، به آن راه يابند . در اين توسعه چندين گنبد متحرّك نيز برفراز شبستان ها قرار گرفت كه به وسيله ريل هاي برقي ، در هنگام نياز باز و بسته مي شوند . در داخل دو صحن نيز چترهاي متحرك براي ايجاد سايه قرار داده شد . خدمات رفاهي در اطراف مسجد نيز قابل توجه است . در دو طبقه زيرزمين ، وضوخانه و دستشويي ساختند و مساحت زيادي در زير صحن هاي پيراموني مسجد ، به منظور ايستگاه هاي ماشين ها و وسايل نقليه ايجاد شد . علاوه بر آن ، در زير مسجد ، زيرگذر بزرگي براي ارتباط دو طرف مسجد ، احداث شد كه سي ورودي براي آن باز شده است . علاوه بر شبستان هايي كه در اين توسعه به مسجد افزوده شد ، بخش هاي عمده اي به ميدان ها و مساحت هاي پيراموني ، براي اقامه نماز اختصاص يافت ، كه مساحت آن ها به 235000 متر مربع مي رسد و چهارصد هزار نمازگزار در آنجا مي توانند نماز اقامه كنند . در تمامي سطح مسجد و صحن ها و ميدان هاي اطراف ، كه محل اقامه نماز است ، سيستم بسيار وسيع و پيشرفته خنك كننده تعبيه شده است . ايستگاه اين مجموعه عظيم ، كه 700 هزار مترمربع را به خود اختصاص مي دهد ، در هفت كيلومتري مسجد قرار دارد كه با شبكه هاي زيرزميني ، هواي خنك و مطبوع را به ستون ها وارد و به فضا منتقل مي كند . در يك جمع بندي ، مساحت هاي توسعه در دوران اخير را ، كه در دو مرحله انجام شده ، مي توان اينگونه بيان كرد : مساحت افزوده شده به مسجد 100000 مترمربع . پشت بام 67000 متر مربع . ـ پيرامون مسجد 235000 متر مربع كه مجموع آن به بيش از 400000 مترمربع مي رسد و يك ميليون نمازگزار را در خود جاي مي دهد .

تعداد مناره ها ؛ 10 مناره به ارتفاع 104 متر . گنبدهاي متحرك ؛ 27 گنبد و درهاي ورودي ؛ به 42 مي رسد . هزينه هاي مصرف شده در اين توسعه ، 30 ميليارد ريال سعودي بوده است . ( 1 ) ( تصاوير شماره 47 ـ 48 ـ 49 ـ 50 ـ 51 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . عبداللطيف بن عبدالله بن دهيش ، عمارة المسجد الحرام والمسجد النبوي في العهد السعودي ، صص393 ـ 380


225


نقشه توسعه ، درها ، ستون ها و ساير آثار مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله )

از آغاز تا دوره عثماني


226


1 . مكان الجنائز

2 . مهبط جبرئيل

3 . مكان اصلي باب جبرئيل ( در دوران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) )

4 . مكان باب جبرئيل در توسعه پس از غزوه خيبر

5 . مكان باب جبرئيل در عصر عثماني و سعودي

6 . مكان اصلي باب الرحمه در عصر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

7 . مكان كنوني باب الرحمه

8 . باب الشمالي در عصر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

9 . باب عاتكه در دوران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

10 . مكان اصلي باب النساء در دوران خليفه دوم

11 . مكان كنوني باب النساء

12 . مكان اصلي باب السلام در عصر خليفه دوم

13 . مكان كنوني باب السلام

14 . باب البقيع

15 . ابواب صديق در دوران سعودي

16 . مئذنه بلال حبشي پس از تغيير قبله

17 . منبر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

18 . محراب النبي ( صلّي الله عليه وآله )

19 . محراب عثمان بن عفان

20 . محراب سليماني يا حنفي

21 . مناره اصلي ( دوران عثماني )

22 . مناره باب السلام ( دوران عثماني

23 . مناره باب الرحمه

24 . ستون سرير

25 . ستون حرس ( امام علي ( عليه السلام ) )

26 . ستون وفود

27 . ستون توبه

28 . ستون عايشه

29 . ستون مخلقه

30 . ستون مقام جبرئيل ( عليه السلام )

31 . ستون تهجد

32 . قبر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله )

33 . قبر خليفه اول ، ابوبكر بن ابي قحافه

34 . قبر خليفه دوم ، عمر بن خطاب .


227


جدول توسعه و مساحت مسجدالنّبي ( صلّي الله عليه وآله ) از ابتدا تاكنون ( 1416 هـ ق )


228


فهرست آثار و اماكن اسلامي اطراف مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) كه به دنبال توسعه در دوران سعودي تخريب شده اند :

همان گونه كه اشاره شد ، در دوران سعودي ، آثار تاريخي و اماكن مهم و مقدسي تخريب گرديد كه برخي از آن ها در همسايگي مسجد النّبي ( صلّي الله عليه وآله ) يا داخل آن بود . اين امر بهويژه در تعريض و احداث خيابان هاي اطراف مسجد در توسعه اول و دوم سعودي انجام شد . بسياري از اين آثار متعلّق به صدر اسلام بوده و از شاخصه هاي فرهنگ و تمدن اسلام محسوب شده و شناسنامه و پيشينه تاريخي اين سرزمين بوده اند . در اين جا تنها به نام آن ها اكتفا كرده و سپس در فصلي مستقل ( 1 ) به تاريخچه و چگونگي تخريب آن ها خواهيم پرداخت .

الف ـ آثار و اماكن تخريب شده در توسعه جنوبي و جنوب شرقي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) : 1 . خانه ابو ايوب انصاري ( اقامتگاه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ) .

2 . خانه امام جعفر صادق ( عليه السلام ) .

3 . خانه حسن بن زيد علوي و كتابخانه عارف حكمت پاشا .

4 . خانه عبدالله بن عمر .

ب ـ آثار و اماكن تخريب شده در توسعه شمالي و شمال شرقي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) : 5 . مسجد عثمان بن عفان .

6 . مقبره عبدالله ، پدر گرامي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) .

7 . قصر بني جديله ( در كنار چاه حاء ) .

8 . قصر بني يوسف ( شمال بقيع ) .

9 . مدرسه حميديه ( از آثار سلطان عبدالحميد عثماني ) .

10 . المكاتيب القرآن ( مدارس آموزش قرآن براي اطفال ، از دوران عثماني ) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . در فصل سوم و چهارم به طور مفصل تاريخچه آنها را مورد بررسي قرار داده ايم .


229


11 . مسجد بلال بن رباح .

12 . چاه حاء .

13 . مُزَوَّلَه ، ( ساعت آفتابي براي شناخت اوقات پنج گانه نماز ، از قرن هفتم ) .

14 . مئذنه هاي دوران عثماني ( دو مناره ) .

ج ـ آثار و اماكن تخريب شده در توسعه غربي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) : 15 . خانه مروان بن حكم .

16 . كتابخانه بشير آغا ( دوران عثماني ) .

17 . كتابخانه محموديه ( دوران عثماني ) .

18 . مدرسه محموديه ( دوران عثماني ) .

19 . مدرسه بشير آغا ( از آثار عثماني )

20 . مسجد مالك بن سنان .

21 . مسجد و خانه سيده فاطمه صغري .

22 . چاه زمزم در صحن اول مسجد .

د ـ آثار و اماكن تخريب شده در توسعه شرقي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) : 23 . محله بني هاشم ؛ ( در مقابل « باب جبرئيل ( عليه السلام ) » و « باب النساء » خانه ها و كوچه هاي تنگ و بسيار قديمي وجود داشت كه به محل بني هاشم معروف بود . اين كوچه تا قبرستان بقيع امتداد داشت و در دوران هاي مختلف همچنان محفوظ و بعضي از خانه هاي آن نيز بازسازي شده بود . مالكان مغازه ها و دكانهاي آن نيز از سادات علوي بودند . در سال هاي ميان 1364 تا 1366 ش . اين محله به كلي تخريب و فضاي آن تا قبرستان بقيع باز و در طرح توسعه صحن هاي اطراف قرار گرفت . و بخشي از آن نيز در توسعه شرقي مسجد وارد شد . هم اكنون از باب البقيع ، قبرستان بقيع به طور مستقيم ديده مي شود . ( تصوير شماره 1/51 )

24 . خانه خالد بن وليد .


230


25 . خانه عثمان بن عفان .

26 . خانه ابوبكر بن ابي قحافه .

27 . خانه رَيْطَه دختر سفاح عباسي .

28 . خانه عثمان بن عفان صغري .

29 . مقبره پدر و عموي صلاح الدين ايوبي .

30 . كتابخانه اي در ميهمانسراي عثمان بن عفان .

31 . چاه انس بن مالك .



| شناسه مطلب: 77170