بخش 22

فاصله میان باب بنی شیبه تا این دو عَلَم ( نشان ) محلّ توقّف پیامبر ( صلّی الله علیه وآله ) مسجد عرفه و حکم توقف در آن


535


فاصله ميان باب بني شيبه تا اين دو عَلَم ( نشان )

از باب بني شيبه تا عَلَمينِ ( دو نشان ) ياد شده 40381 ذرع و شش هفتم ذرع دستي است ، البته بر حسب ميل و با فرض اينكه هر ميل برابر با 3500 ذرع مي باشد ، يازده و نيم ميل و يك چهارمِ يك هفتم ميل به اضافه شش ذرع و شش هفتم ذرع مي شود . از باب معلاّة تا عَلَمينِ ياد شده 38254 ذرع و شش هفتم ذرع دستي و به اعتبار هر ميل 3500 ذرع برابر با ده ميل و چهار پنجم ميل و يك دهم و يك پنجم يك هفتم ميل به اضافه چهار ذرع و شش هفتم ذرع دستي است . ما در اصل اين كتاب اندازه هاي ياد شده از باب معلاّة و باب بني شيبه را بر حسب هر سه اندازه ميل بيان كرده ايم .


536


محلّ توقّف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در عرفه

گروهي از علما ، محل توقّف پيامبر را تعيين كرده اند ، ولي در اين مورد مطلبي چون مطلب قاضي بدرالدين بن جماعه نيافتم . از اين رو تنها به نقل گفته او بسنده مي كنم : دايي ام قاضي حرمين محبّ الدين نويري به من خبر داد كه قاضي عزالدين بن جماعه در « منسك » خود گفته است : لازم است محلّ توقّف حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) تعيين شود و مرحوم پدر من در اين راه تلاش و كوشش فراوان كرد و همه روايات مربوط را گرد آورد وگفت : اين محل ، شكافِ مرتفع مشرف بر جايگاه است كه از سمت پشت به طرف پشته ، بالا رفته است و در سمت راست و پشت آن دو صخره متصل به صخره هاي كوه موسوم به جبل الرحمه است . اين شكاف ميان كوه ياد شده و بناي چهارگوش سمت چپ آن واقع است وكمي به كوه نزديك تر است ، به طوري كه كوه در برابر كسي قرار مي گيرد كه رو به قبله ايستاده باشد و پهلوي كوه درست روبه روي وي قرار مي گيرد و بناي مربّع اندكي به سمت چپ وي واقع مي شود .

وي همچنين مي گويد : پدرم ( رحمه الله ) يادآور شده كه فرد مورد اعتمادي از محدّثان مكه و علماي آنجا با وي هم رأي شده و در نتيجه گمان او به يقين مبدل شده است . مي گويد : اگر ( كسي ) جاي توقف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را يافت چه بهتر ، ولي اگر موفق بدين كار نشد ، بايد ميان كوه تا بناي مربع بر روي همه صخره ها و جاهايي كه وجود دارد ، بايستد . ممكن است در اين ميان به جايگاه واقعي محل توقّف پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) برخورد كند و بركات آن حضرت بر او سرازير گردد .

گفتني است بناي مربّعي كه در اين سخن بدان اشاره شد ، همان است كه در عرفه به آن « بيت آدم » مي گويند و سقاخانه حُجّاج بوده است و بنا بر نوشته اي كه در سنگ ديوارِ رو به قبله آن آمده است مادرِ پير مقتدر عباسي دستور بناي آن را داده بود . از ركن اين سقاخانه كه كنار جبل الرحمه ، در سمت مكه قرار دارد تا جايي كه امروزه محمل ها در عرفه قرار دارد 111 ذرع آهني فاصله است كه به ذرع دستي برابر با 126 ذرع و شش هفتم ذرع مي شود . و از محلّ توقّف محمل ها ( موقف المحامل ) در عرفه تا روبه روي آن


537


از سمت جبل الرحمه ، 37 ذرع آهني برابر 42 ذرع و دو هفتم ذرع دستي است و از « موقف المحامل » در عرفه تا ركن مسجد نَمِرَه كه در كنار عرفه و جاده قرار دارد 3395 ذرع و يك چهارم ذرع ( آهني ) است كه برابر با 3876 ذرع دستي و به اندازه يك ميل و سه چهارم يك هفتم ميل به اضافه دو ذرع ـ با احتساب هر ميل 3500 ذرع ـ است .

و از ديوار باب بني شيبه تا موقف المحامل در عرفه 43088 ذرع و يك هفتم ذرع دستي است و با احتساب هر ميل برابر با 3500 ذرع ، دوازده ميل و يك پنجم و يك دهم و يك صدم ميل به علاوه سه ذرع و يك هفتم ذرع است و فاصله آستانه باب معلاّة تا موقف المحامل در عرفه 40961 ذرع و يك هفتم ذرع دستي و با احتساب هر ميل برابر با 3500 ذرع ، يازده ميل و سه پنجم ميل و يك دهم ميل و يك پنجم يك هفتم يك دهم ميل به علاوه يك ذرع و يك هفتم ذرع است .

توقف بر كوهي كه در عرفه است و به آن جبل الرحمه مي گويند ، هيچ فضيلتي ندارد ؛ زيرا مالك وقوف بر كوه عرفه را مكروه دانسته است . صعود از اين كوه دشوار است ليكن وزير جواد اصفهاني راه آن را ( نسبتاً ) هموار كرد و در آن مسجدي و حوضي بنا كرد . گنبدي كه در حال حاضر در آنجا وجود دارد ، در سال 799 و پس از سقوط گنبد قبلي ، در سال پيش از آن بنا گرديد و بناي آن از هزينه اي كه ملك ظاهر برقوق ، حاكم مصر براي آن منظور كرده بود ، انجام نشد . من ندانستم كه ( بار اوّل ) اين گنبد چه هنگام بنا گرديد ، ولي بنا به گفته ابن جبير ، اين گنبد در سال 579 وجود داشته و او يادآور شده كه اين گنبد منسوب به « امّ سلمه » بوده است . ( 1 )

مسجد عرفه و حكم توقف در آن

مسجد عرفه ، همان مسجدي است كه در روز عرفه ، امام جماعت در آن به نماز مي ايستد و اين مطلب كه پيشتر گفتيم : « اين همان مسجد عرفه است » ، با سخن ازرقي در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ رحله ابن جبير ، ص153


538


چند جاي كتابِ وي سازگاري دارد .

محبّ طبري يادآور شده كه آنچه نزد اهل مكه و آن مناطق متداول است ، ( تلفظ ) عرفه با « فاء » است و گفته شده كه از عُرَنَه با « نون » ، برگرفته شده است كه با گفته شافعي و نيز بيان حدّ و مرز عرفه ، كه پيش از اين بدان اشاره شد و نيز ضبط آن از سوي ابن صلاح كه محبّ طبري از وي نقل كرده همخوان است ؛ زيرا مي گويد : به آن مسجد عُرَنَه ( با نون ) و ضمّ اول مي گويند و ابن صلاح در « منسك » خود چنين ضبط كرده و پس از آن مي گويد : و آنچه متداول است . . . .

نووي در كتاب خود « الإيضاح » با اطمينان و قاطعيت از مسجد عرفه ياد مي كند و ابن جلاّد از دوستان مالكي ما نيز مطلبي دارد حاكي از اين كه عرفه با ( فاء ) وجود ندارد و ابن مواز نيز يادآور شده كه ديوار قبله اين مسجد در حدّ عرفه است و اگر اين ديوار سقوط كند ، در عرفه مي افتد . همچنين مي گويد : قسمت جلوي اين مسجد ، ازعُرَنَه ( بانون ) و قسمت عقب آن جزو عرفه ( با فاء ) است . اين مطلب را گروهي از ائمه شافعي خراساني ؛ از جمله شيخ ابومحمد جويني و فرزندانش امام الحرمين و قاضي حسين در « تعليق » خود و رافعي بيان كرده اند .

شيخ ابومحمد مي گويد : و اين دو بخش ( مسجد ) با صخره هاي بزرگي كه در آنجا فرش شده ، مشخص مي گردد . نمودهاي اين اختلاف نظر ، تأخير توقف در اين مكان و نيز سكوت مالك در جواز توقّف در اين مسجد است . اصحاب ( مالكي ) ما در اين مورد دو نظر دارند : الف : منعِ توقف از سوي اصبغ ب : رأي جواز كه متعلق به محمد بن مواز و مضمون سخن شيخ خليل جندي در « مختصر » خود ـ كه براي بيان فتواها تصنيف كرده است ـ جواز توقف همراه با كراهت اين كار است . اين سخن فقهاي ياد شده كه گفته اند : همه يا بخشي از اين مسجد در عرفه قرار دارد ، با نظر آن دسته از كساني كه حدّ عرفه را از جهت مكه نشان هاي سه گانه اي مي دانند ـ كه مظفر حاكم اِربل آنها را مرمّت و بازسازي كرد ـ و نيز دو نشاني كه مستنصر عباسي مرمّت كرده است ، منافات دارد ؛ زيرا روي آنها نوشته شده است كه : حاكم اِربل فرمان بناي آنها را در انتهاي سرزمين عرفه و وادي عُرَنَه


539


صادر كرد . وجه منافات نيز با توجه به گفته فقها درباره اين مسجد اين است كه ركن مسجد يادشده از كنار عرفه تا روبه روي دو نشان فعلي 774 ذرع و ربع ذرع آهني و يك هشتم ذرع و بالغ بر 885 ذرع دستي است و اگر اين نشان ها ، علامت حدّ عرفه باشند ، لازم مي آيد كه مسجد ياد شده داخل عرفه واقع نباشد ، فاصله ميان مسجد و نشان هاي ياد شده نيز چنين است و با آنچه فقهاي مزبور گفته اند مغايرت دارد .

به اين مسجد ، مسجد ابراهيم ( عليه السلام ) نيز مي گويند و ابراهيمي كه اين مسجد بدان منسوب است ، همان حضرت ابراهيم خليل ( عليه السلام ) است و اين مطلب از سخن ازرقي در چند جا ، بر مي آيد ( 1 ) و رافعي و نووي نيز بدان تصريح كرده اند و البته قاضي عزالدين بن جماعه اين را رد كرده و گفته است : اين مطلب بي اساس است . شيخ جمال الدين نيز استاد رافعي و نووي را كه اين مسجد را به حضرت ابراهيم خليل ( عليه السلام ) نسبت مي دهند ، بر خطا مي داند و يادآوري مي كند كه ابن سراقه نيز پيش از آنها ، همين اشتباه را در كتاب خود « الأعداد » مرتكب شده است و آنچه اِسنوي و ابن جماعه گفته اند ، جاي تأمّل است ؛ زيرا با مضمون سخن ازرقي تعارض دارد ، حال آنكه سخن او در اين زمينه ، حجت است و علاوه بر اين چندين تن از علماي بزرگ ؛ از جمله ابن منذر كه سليمان بن خليل از وي نقل كرده ، با ازرقي در اين باره نظر موافق دارند .

ازرقي تاريخ بناي اين مسجد را ذكر نكرده است . ابن عبدالبرّ يادآوري كرده كه اين مسجد ، ده سال پس از بني هاشم ساخته شده است . شيخ خليل در توضيح خود بر « مختصر ابن حاجب » اين خبر را از ابن عبدالبرّ نقل كرده و در تفسير آن مي گويد : اين مسجد ده سال پس از بني هاشم ساخته شده ؛ زيرا اين گفته چنين توهمي را پيش مي آورد كه پس از انقراض ايشان ساخته شده است و در نتيجه ( بايد گفت ) كه اين مسجد در اوايل دهه پنجاه ( قرن دوم ) ساخته شده است . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ اخبار مكه ، ج2 ، ص202

2 ـ در « مرآة الحرمين » آمده است : مسجد عرفه را وزير محمدبن علي بن منصور معروف به جواد اصفهاني در سال 559 ساخته است ، به نقل از كتاب « منائح الكرم » مرآة الحرمين ، ص44 ) .



| شناسه مطلب: 77214