بخش 6

درس چهارم: موقعیت جغرافیایی مدینه منوره (ویژگی‌ها و اماکن) مدخل موقعیت جغرافیایی مدینه منورّه (یثرب) 1. کوه‌ها، وادی‌ها و ثنایای مدینه 1ـ 1. کوه‌ها 1 ـ 2. وادی‌ها 1 ـ 3. ثنیه‌ها 2. حصار و دروازه‌های مدینه 3. مقابر و زیارتگاه‌های مدینه الف) قبرستان بقیع فضایل بقیع گنبد و بارگاه‌های بقیع به خاک آرمیدگان بقیع 1. عثمان بن مظعون 2. ابراهیم فرزند پیامبر 3. رقیّه 4. امّ کلثوم 5. زینب 6. فاطمه بنت اسد 7. امام حسن مجتبی 8. امام زین العابدین 9. امام باقر 10. امام صادق 11. عباس بن عبدالمطّلب 20 ـ 12. قبور همسران رسول الله 23 ـ 21. عمه‌های رسول خدا 30 ـ 24. قبور صحابه و تابعین برخی از شهیدان اُحد شهدای واقعه حرّه سایر قبور بقیع بیت الاحزان ب) زیارتگاه شهدای اُحد ج. سایر آرامگاه‌ها و مقابر تخریب شده (دوران سعودی) خلاصه درس خودآزمایی


126


درس چهارم

موقعيت جغرافيايي مدينه منوره (ويژگي‌ها و اماكن)

اهداف آموزشي

انتظار مي‌رود با مطالعه اين درس:

ـ با موقعيت جغرافيايي مدينه آشنا شويم.

ـ اهميت و فضايل هر يك از كوه‌هاي مدينه را بدانيم.

ـ با وادي‌هاي مدينه و احاديث و روايات وارد شده در فصل آن‌ها آشنا شويم.

ـ با مقابر و زيارتگاه‌هاي مدينه آشنا شويم.

ـ تاريخچه و فضائل قبرستان بقيع را بدانيم.

ـ دفن‌شدگان قبرستان بقيع را بشناسيم.

ـ از سير شكل‌گيري زيارتگاه شهداي احد آگاه شويم. مدخل

شناخت وضعيت جغرافيايي مدينه به سبب وجود كوهها و موانع طبيعي، دره‌ها و دروازه‌هاي تاريخي به منظور آگاهي از موقعيت ژئوپوليتيك مدينه و نيز آشنايي با زيارتگاه‌ها و اماكن مقدسي كه



127


صحابه، ائمه شيعه و بزرگان اسلام در آن‌ها دفن شده‌اند داراي اهميت است، لذا در اين فصل به توضيح موقعيت جغرافيايي، كوه‌ها، وادي‌ها، ثنايا و مقابر و زيارتگاه‌هاي مدينه پرداخته مي‌شود.

موقعيت جغرافيايي مدينه منورّه (يثرب)

شهر مدينه در شمال غربي شبه جزيرة العرب و شمال مكه مكرمه واقع شده و فاصله آن، از طريق بزرگراه هجرت، تا جده 395 كيلومتر و تا مكه 425 كيلومتر است. اين شهر از دو سو؛ يعني غرب و شرق، به وسيله «حرّه‌ه» ( 1 ) محصور شده است. اين حرّه‌ها از مسجد ذو قبلتين به سوي جنوب و سپس به سوي شرق و شمال امتداد مي‌يابد و مردم مدينه معمولاً آن‌ها را حرّه شرقي و حرّه غربي مي‌خوانند؛ با اين كه آن دو حرّه يكي هستند.(2)

مدينه به وسيله چندين كوه محاصره شده است؛ كوه احد در شمال، كوه عير در جنوب و كوه جماوات در غرب.(3) در مدينه سه وادي يا درّه وجود دارد: عقيق، بطحان و قناة.(4)

مدينه در تقسيمات جغرافيايي در منطقه حجاز واقع شده است. آب و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. "حرّه" به معناي "سنگلاخ" است كه اين زمين‌ها به علت وجود سنگ‌ها و صخره‌هاي آتشفشاني بزرگ غير قابل نفوذ بوده و هم‌چون دژي طبيعي مدينه را در محاصره خود گرفته است. (ابن منظور، لسان العرب، ماده حرّه).

2. سعيد بن سلام. المدينة المنورة في القرن الرابع عشر الهجري، ص 13

3. ر.ك. به: بخش كوه‌هاي مدينه، در همين كتاب.

4. ر.ك. به: بخش وادي‌هاي مدينه، در همين كتاب.


128


هواي آن در تابستان گرم و خشك و در زمستان سرد و باراني است و درجه حرارت آن در زمستان نسبت به مكّه و جدّه پايين‌تر است؛

در دي ماه پايين‌ترين دما 2 درجه و بالاترين آن 6/24 درجه

سانتي‌گراد است و در تيرماه پايين‌ترين دما 2/17 درجه و بالاترين

دماي آن 44 درجه سانتي‌گراد است. بالاترين ميزان بارندگي در دي ماه به 3/8 ميلي‌متر مي‌رسد و پايين‌ترين ميزان آن، در آذرماه 2 ميلي متر است.

مدينه برخلاف مكه به لحاظ اين بارندگي نسبتاً منظم، از كم آبي رنج نمي‌برد و در منطقه حجاز، پس از طائف، مطلوب‌ترين آب و هوا و مناسب‌ترين زمين را براي كشاورزي دارد.

اراضي زراعي آن در جنوب شهر واقع شده كه محصول آن عمدتاً خرما و بعضي ميوه‌ها است و در شمال آن نيز البته اندكي خرما، حبوبات، ميوه و ساير نباتات به عمل مي‌آيد. زمين‌هاي زراعي در مدينه از آب چاه‌ مشروب مي‌شود.

1. كوه‌ها، وادي‌ها و ثناياي مدينه

1ـ 1. كوه‌ها

1. اُحـد: از كوه‌هاي مشهور و مهمّ مدينه است كه در شمال شرقي شهر و چهار كيلومتري مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله قرار دارد. چون



129


اين كوه تنها كوهِ جدا و مستقل است، آن را «اُحُد» ناميده‌اند.(1) طول آن هفت كيلومتر (از شرق به غرب) و عرض آن بين يك تا سه كيلومتر است و 19 كيلومتر مساحت دارد. از اين رو طولاني‌ترين كوه در شبه جزيره به حساب مي‌آيد. ارتفاع آن از سطح زمين 300 متر و از سطح دريا 1000 متر فاصله دارد. رنگ كوه متمايل به قرمز است.

احاديث فراواني از پيامبر صلي الله عليه و آله در مورد فضل و اهميت اين كوه نقل شده است. از جمله: «كوه احد ما را دوست دارد و ما نيز آن را دوست داريم.» ( 2 )

در روايتي ديگر، از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است: «كوه احد از كوه‌هاي بهشت است.»

در برابر كوه عير كه پيامبر صلي الله عليه و آله آن را شوم مي‌داشتند و مي‌فرمودند: «كوه احد دري است از درهاي بهشت و كوه عير دري است از درهاي جهنم. او ما را دوست نمي‌دارد ما نيز آن را دوست نمي‌داريم.» ( 3 )

گويند هارون، برادر موسي عليه السلام ، هنگام عزيمت به حج، در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فيروز آبادي، المغانم المطابه في معالم طابه، ص10

2. ابن شبه، تاريخ المدينة المنوره، ج1، ص80؛ ابن حجر عسقلاني، فتح الباري بشرح صحيح البخاري، ج7، ص302

3. سمهودي، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفي، ج2، ص108؛ فيروز آبادي، همان جا.


130


اين كوه وفات يافته و قبرش آن‌جا است.(1)

يكي از غزوات مهم پيامبر صلي الله عليه و آله به نام اين كوه مشهور است كه در سال سوم هجري رخ داد و كوه احد پناهگاه مهمّي براي لشكريان اسلام و به ويژه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله گرديد.

امروزه از طريق بزرگراه فهد بن عبدالعزيز مي‌توان به كوه و مزار شهداي احد رفت، كه البته از شارع سيد الشهدا نيز مي‌توان به آن‌جا راه يافت.

2. جبل عَينَين = الرُّماة: كوه كوچكي است در جنوب قبور

شهداي جنگ احد كه در كنار وادي قنات، به صورت مستقل و

در فاصله تقريباً يك كيلومتري جنوب كوه احد قرار دارد. طول آن

175 و عرض آن 55 متر است و 20 متر ارتفاع و 380 مترمربع مساحت دارد. در نبرد مهم اُحد، اين تپه نقش مهم و مؤثري به عنوان يك گذرگاه استراتژيك ايفا كرده است؛ پيامبر صلي الله عليه و آله براي اين كه نيروهاي دشمن از پشت سر به سپاه اسلام هجوم نياورند، تعداد پنجاه تيرانداز را به فرماندهي عبدالله بن جبير بر اين كوه گمارد تا از تنگه محافظت كنند، لذا به سبب استقرار اين نيروها، تپه ياد شده به «جبل الرّماة» معروف شد. نام قبلي آن جبل عينين بود كه گويي چون دو چشم بر منطقه اشراف دارد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فيروز آبادي، همان، ص11؛ ابن شبه، همان، ج1، ص85. در يكي از كوه‌هاي شهر پترا در اردن نيز قبري از هارون وجود دارد كه از سوي يهوديان اسرائيل زيارت مي‌شود.


131


در طول قرون متمادي، بر روي اين تپه خانه‌هايي ساخته شده كه به مرور زمان رو به خرابي رفته‌اند. بر اساس تصاوير موجود، طول و ارتفاع اين تپه از اندازه كنوني آن بسيار بزرگ‌تر و بيشتر بوده است. (تصوير

شماره 48)

3. كوه سَلْع: اين كوه نيز يكي از كوه‌هاي مهم و استراتژيك شمال غرب مدينه است كه شاهد يكي از جنگ‌هاي پيروزي آفرين سپاه اسلام؛ يعني نبرد بزرگ «احزاب» يا «خندق» بوده است. كوه سلع به عنوان يك استحكام طبيعي پشت سر سپاه اسلام قرار گرفت و خندق نيز در مقابل دشمن حفر گرديد. در دامنه آن، قبيله بني‌حرام مي‌زيستند. در صخره‌هاي غربي آن، غار و كهف بني‌حرام بوده كه از ميان رفته است. مساجد هفتگانه كه محل فرماندهي يا عبادت چند تن از صحابه سپاه اسلام در غزوه خندق بوده بر دامنه اين كوه ساخته شده است.

4. سُلَيـع:كوه كوچكي در جنوب كوه سلع است كه به آن «عثعث» نيز گفته‌اند. در دوران عثماني قلعه فرمانرواي مدينه بر آن ساخته شده بود.(1) بر فراز آن، يكي از برج‌هاي قلعه باب شامي مدينه بوده كه آثار اين قلعه و برج هم‌چنان بر جاي مانده است. موقعيّت اين كوه در نزديكي كتابخانه «ملك عبدالعزيز» (سمت باب السّلام) است و به سبب احداث بناها و برج‌هاي بزرگ، تنها بخشي از آن ديده مي‌شود.

5. عَيْـر: كوه بزرگي است در جنوب مدينه و شرق وادي عقيق،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فيروز آبادي، همان، ص185


132


نزديك مسجد شجره. از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده كه «كوه عير» يكي از درهاي جهنّم است؛ اين كوه بر ما خشمگين است و ما نيز بر آن.(1) «عَيْر» در لغت به معناي خَرِ چموش و وحشي است.(2) اين خر از آنِ «مويلع» كافر بوده كه خداوند بر قنات يا ملك او آتشي زده و آن را سوزانده است. در حقيقت وي مورد غضب خداوند قرار گرفته است.(3) بر اين اساس رسول خدا صلي الله عليه و آله از اين كوه تنفر داشته‌اند.

6 . ثَــوْر:كوه كوچك و سرخي است در پشت كوه احد، در

شمال مدينه. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ميان «عير» تا «ثور» را حرم (مدينه)

قرار داد.(4)

7 . ذِبـاب5: اين كوه در مشرق كوه سلع (مساجد سبعه) است «ذباب» نام پرنده و يا سمت برنده شمشير است و در بعضي از جاها به معناي زنبور عسل نيز آمده است. برخي گويند نام كسي است كه در دوران اموي بر اين كوه گردن زده شد. پيامبر صلي الله عليه و آله هنگام غزوه خندق، پرچم فرماندهي را برآن استوار ساخت. در محل استقرار پرچم سپاه، بعدها مسجدي ساختند كه «مسجد الرايه» نام گرفت، ولي بعدها آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابن شبه، تاريخ المدينة المنوره، ج1، ص83

2. ياقوت حموي، معجم البلدان، ج4، ص173.

3. فيروز آبادي، همان، ص288

4. پيشين، ص82؛ سمهودي، وفاء الوفا باخبار دار المصطفي، ج1، ص92

5. اين كوه را "ذُباب" نيز خوانده‌اند.


133


را ذباب

ناميدند.

1 ـ 2. وادي‌ها1

1. عَقيق: اين وادي به سه بخش صغير، كبير و اكبر تقسيم شده است.(2) قسمت اكبر آن در اختيار حضرت علي عليه السلام بوده كه 23 چاه در آن كنده بودند. اين چاه‌ها در منطقه مسجد شجره كنوني بوده و به همين جهت هنوز مسجد شجره به «مسجد ابيار» يا «آبار علي» معروف است. از پيامبر صلي الله عليه و آله احاديث زيادي در فضل اين وادي نقل شده و آن حضرت آن را مبارك خوانده‌اند.(3) از ايشان نقل شده است كه جبرئيل عليه السلام در شبي نازل شد و از جانب خداوند فرمود: در اين وادي مبارك نماز بگزار.(4)

گفتني است وادي عقيق طولاني‌ترين وادي‌هاي حجاز است.(5) به سبب آب اين وادي، مناطق پيراموني آن حاصل خيز و داراي آب وهوايي خوب هستند. قصر عروة بن زبير، سعيد بن عاص و مروان بن حكم در كنار اين وادي ساخته شده بود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وادي به معناي "دره" و يا راهي است كه در آن آب جاري مي‌‌شود.

2. يعقوبي، البلدان، ص76

3. ابن شبه، همان، ج1، ص148؛ فيروزآبادي، همان، ص270

4. محمد بن سليمان، جمع الفوائد من جامع الاصول و مجمع الزوائد، ج1، ص566

5. الياس عبدالغني، تاريخ المدينة المنوره، ص120


134


2 . بُطْحان1: اين وادي به «ابي جَيده» نيز مشهور است. آغاز آن، از نزديكي شرق قبا و پايان آن، نزديك مساجد سبعه بوده كه به وادي عقيق مي‌پيوسته است. پيامبر صلي الله عليه و آله فرموده‌اند: «بطحان بركه‌اي از بركه‌هاي بهشت است».(2)

3. رانُوناء: مسجد جمعه در نزديكي قبا كه پيامبر صلي الله عليه و آله نخستين نماز جمعه را در آن برگزار كرده‌اند، در ميان اين وادي قرار داشته است.

وادي‌هاي ديگر مدينه عبارت‌اند از:

4. وادي مُذَيْنب: در جنوب شرق مدينه و محل سكونت بني‌نضير.

5. وادي مَهْزور: در شرق مدينه و محل سكونت بني‌قريظه.

6. وادي قناة: در منطقه اُحد و كنار تپه جبل الرماة و قبور شهداي احد.

براي استفاده از آب اين وادي‌ها چندين سد ساخته شده است.

1 ـ 3. ثنيه‌ها3

1. ثنيّة الوداع: اين ثنيه در خارج باب شامي؛ ميان «مسجد الرّايه» ( 4 ) و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. آن را "بَطْحان" و بَطِحان نيز ثبت كرده‌اند. (ياقوت حموي، معجم البلدان، ج1، ص446) به معناي انبساط و سرور.

2. پيشين، همان جا.

3. ثنيه به معناي گذرگاه يا راه، در اطراف مدينه، مكان‌هايي براي بدرقه سپاهيان وجود داشته كه به "ثنية الوداع" معروف بوده است. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله گاهي در اين ثنيه‌ها حضور مي‌‌‌يافتند. برخي نيز براي استقبال بوده كه به ثنية الركاب معروف شده‌اند.

4. چنان كه پيشتر گفته شد "مسجدالرايه" بر فراز كوه ذباب، در نزديكي مساجد سبعه است.


135


محل دفن «محمد نفس زكيه» است و امروزه در تقاطع شارع سيدالشهدا و شارع ابوبكر واقع شده و سمت راست كسي است كه از تونل زيرگذر مناخه خارج مي‌شود. از مسجدالنبي صلي الله عليه و آله تا آن‌جا، 700 متر فاصله است. قبل از اسلام، اين محل به «ثنيّة الركاب» شهرت داشت.(1) پيامبر صلي الله عليه و آله هنگام عزيمت براي غزوه تبوك در آن جا اردو زدند و به سازماندهي سپاه پرداختند. ثنيّة الوداع مكان وداع و خروج لشكريان و خارج شوندگان از مدينه بوده است. هنگام غزوه خيبر، زنان پيامبر صلي الله عليه و آله در اين ثنيه با ايشان وداع كردند. مسجدي نيز در اين مكان به نام ثنية الوداع ساختند كه در سال 1365 در توسعه خيابان تخريب شد.

2. العَثْعَث: اين ثنيه بر كوهي به نام عثعث ميان كوه سُليع و كوه سلع در مدينه قرار داشته و به سُليع نزديك‌تر بوده است.(2)

2. حصار و دروازه‌هاي مدينه

در دوران گذشته، براي حفاظت از هجوم دشمنان و تأمين امنيت، ديوارهايي پيرامون شهرها مي‌ساختند و در پشت اين ديوارها گاهي خندقي مي‌كندند تا دشمن نتواند به راحتي وارد شهر شود. پيرامون مدينه يا يثرب نيز ديواري مرتفع ساخته بودند كه در طول تاريخ از سوي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ياسين الخياري، معالم المدينة المنوره، ص217

2. ياقوت حموي آن را همان سليع دانسته است. (معجم البلدان، ج4، ص85).


136


حكمرانان و امراي شهر بازسازي و مرمت شده است. سلطان محمود عثماني، در سال 1162ق. اين ديوار را تعمير و ارتفاع آن را به 25 متر رسانيد؛ براي آن، چهل برج ساخت كه بر شهر مشرف بود. در سال 1305ق. سلطان عبدالحميد عثماني از ناحيه باب العنبريه بر اين ديوار افزود و پس از آن كه دروازه ياد شده را تجديد بنا كرد، آن را «باب الحميدي» ناميد.

حصار شهر از دو بخش داخلي و خارجي تشكيل شده بود كه ديوار داخلي از چهار سمت مدينه را در محاصره داشت و شش دروازه براي آن تعبيه كرده بودند؛ از جمله:

1. باب الشامي (در شرق قلعه شامي)؛ 2. باب المجيدي (كنار حرم مطهر)؛ 3. باب الجمعه يا باب البقيع (پشت بقيع)؛ 4. باب المصري؛

5. باب الحمام؛ 6. باب صبري پاشا.

دروازه‌هاي حصار خارجي شهر نيز عبارت‌ بود از: 1. باب العوالي (متصل به ديوار جنوبي بقيع)؛ 2. باب قبا (نزديك مسجد عمربن خطاب)؛ 3. باب العنبريّه (وردي غرب شهر)؛ 4. باب الكومه يا باب الجبل (غرب قلعه شامي)؛ 5. باب الصّدقات (در شرق شهر).(1)

پس از توسعه مدينه، اين حصار و دروازه‌ها برداشته شده است. (تصوير شماره 49)

3. مقابر و زيارتگاه‌هاي مدينه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ احمد سعيد بن سلم، همان، ص171 ـ 173


137


الف) قبرستان بقيع

قبرستان عمومي مدينه را، كه زميني مملو از درختان غرقد بوده «بقيع الغرقد» ناميده‌اند. برخي نيز بقيع را از بقعه گرفته‌اند؛(1) زيرا قبور آن داراي بقعه بوده است.

شمال غربي اين قبرستان، كه عمّه‌هاي پيامبر صلي الله عليه و آله در آن مدفون‌اند «بقيع العمّات» ناميده مي‌شود. جنوب شرقي بقيع، كه محل دفن مردگان يهود و غير مسلمان بوده «حش كوكب» خوانده‌اند. بعدها در دوران اموي، ديوار آن را خراب و به بقيع ملحق كردند.

بقيع الغرقد تاريخچه‌اي ديرينه در دل شبه جزيره دارد؛ زيرا تاريخ نگاران، پيشينه آن را به دوران جاهلّيت بازگردانده‌اند. در ابتدا اين مكان قبرستان مردم يثرب بوده كه قبل از اسلام اموات خود را در آن به خاك مي‌سپردند. پس از اسلام، تنها به دفن مسلمانان اختصاص يافت و يهوديان و غير مسلمانان را در حش كوكب به خاك مي‌سپردند. برخي نيز خانه‌هايي در آن ساخته بودند مثل عقيل كه تعدادي از مردگان را در خانه او يا كنار آن دفن مي‌كردند. قبرستان بقيع، كه به صورت مستطيل شكل و بسيار كوچك بوده، بيرون از ديوار شهر قرار داشته2 و در گذشته مساحت آن 3493 متر مربع بوده است. (تصوير شماره 50)

فضايل بقيع

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص463؛ دائرة المعارف الاسلاميه، ج7، ص462؛ فيروزآبادي، المغانم المطابه في معالم طابه، صص 61 و 62

2. دائرة المعارف الاسلاميه، ج7، ص463


138


قبرستان تاريك و خاموش بقيع، آرامگاه چهار امام معصوم شيعه، فرزندان و همسران رسول خدا صلي الله عليه و آله و بسياري از صحابه بزرگوار، ياران ائمه اطهار عليهم السلام و شهداي گرانقدر صدر اسلام است. در اين قبرستان، بيش از 1000 و به روايتي 10000 نفر از صحابه گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله ، تابعان، قاريان، سادات بني‌هاشم و... مدفون‌اند. بيشتر قبور آنان جز چند تن، گمنام و ناشناخته است.

از امّ قيس نقل شده كه همراه پيامبر صلي الله عليه و آله به بقيع آمدم، فرمود: «ام قيس، از اين قبرستان در آخرت 70000 نفر برانگيخته شده و بدون حساب به بهشت مي‌روند، در حالي كه صورت‌هاي آنان مانند ماه شب بدر مي‌درخشد.» ( 1 )

هم‌چنين از رسول گرامي اسلام روايت شده كه از اين مكان در روز قيامت نوري بلند مي‌شود كه ميان آسمان‌ها و زمين را روشن مي‌كند. روايت ديگري است كه آن حضرت در بقيع ايستاد و فرمود:

«السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ الْقُبُورِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُسْلِمِينَ».(2)

مُوَيهبه، غلام حضرت رسول صلي الله عليه و آله گويد:

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مرا در دل شب از خواب بيدار كرد و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مسلم، صحيح، ج4، ص40، نسائي، سنن، ج4، ص91؛ ابن ماجه، سنن، ج1، ص493 (با اندكي اختلاف در عبارت)؛ ابن شبه، تاريخ المدينه، ج1، ص92؛ سمهودي، وفاء الوفا باخبار دار المصطفي، ج3، ص888 و ج3، ص916

2. محمد بن سليمان، جمع الفوائد من جامع الاصول و مجمع الزوائد، ج1، ص566؛ متن كامل زيارت بقيع در فروع كافي آمده است (ج4، ص559).


139


فرمود: مأمورم تا براي اهل بقيع استغفار كنم، پس همراه من بيا. همراه ايشان رفتم، وقتي رو به روي قبور بقيع ايستاد، فرمود:

«اَلسَّلامُ عَلَيكُمْ يا أَهْلَ المَقابِر، لَيَهن لَكُم ما أَصْبَحتُم فِيهِ مِمّا أَصْبَحَ النّاسُ فِيهِ أَقْبَلَتِ الفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ المُظْلِمِ يَتَّبِعُ آخِرُها أَوَّلها الآخِرَةُ شَرٌّ مِنَ الأُولي».

پس مدّتي طولاني براي آنان به استغفار پرداخت.

يكي از همسران پيامبر صلي الله عليه و آله نيز نقل كرده است كه آن حضرت هر شب به زيارت قبور بقيع مي‌رفتند.(1)

در كتب زيارات و ادعيه آمده است هنگام زيارت بقيع، به سبب قداست آن مكان، كه روزي قدم‌هاي مبارك پيامبر صلي الله عليه و آله بر آن نهاده شده و بهترين اولياي خدا در آن مدفون شده‌اند، با پاهاي برهنه وارد شويد. پيامبرخدا صلي الله عليه و آله فرمودند: كسي كه در مقبره ما (بقيع) مدفون شود، از شفاعت من برخوردار گردد؛(2) لذا شايسته است بر كساني كه مورد شفاعت پيامبر صلي الله عليه و آله قرار خواهند گرفت، كمال احترام و خضوع را رعايت كرد.

گنبد و بارگاه‌هاي بقيع

طبق تصاويري كه جهانگردان، سفرنامه نويسان و... ارائه كرده‌اند، بيشتر قبور بقيع تا دوران سعودي داراي گنبد و ضريح آهنين، مسي يا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابن شبه، همان، ج1، ص90؛ ابن سعد، طبقات الكبري، ج2، ص203

2. سمهودي، همان، ج3، ص889


140


نقره‌اي بوده و كتيبه‌ها و سنگ نبشته‌هايي نيز داشته‌اند كه نام و نشان صاحب قبر بر آن ثبت شده بود.

متأسفانه با تسلّط تفكّر وهابيت در سرزمين حجاز، بسياري از آثار تاريخي، كه در اعتقادات آنان جايگاهي نداشت. از جمله بقعه‌هاي بقيع، شهداي احد، محمد نفس زكيّه، عبدالله، پدر گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله و... نيز بقاع مكه و ساير نقاط را تحت عنوان شرك و بدعت تخريب كردند. (تصوير شماره 51)

پيش از آن كه بر فراز قبور امامان شيعه؛ يعني امام حسن عليه السلام ، امام سجاد عليه السلام ، امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام گنبد و بارگاهي ساخته شود، سنگ نبشته‌اي بر آن قبور بوده كه بعضي از جهانگردان و مورّخان آن را ديده‌اند. قديمي‌ترين مورّخي كه از اين سنگ نبشته گزارش مي‌دهد، مسعودي است. او كه در قرن چهارم فوت كرده است، مي‌گويد:

بر قبور ايشان سنگ نبشته‌اي ديدم كه بر آن نوشته بود:

«بسم الله الرَّحمن الرَّحيم، الحمد للهِِ مُبِيد الأُمَمْ و مُحيِي الرُّمَمْ، هَذا قَبر فاطمة بنت رَسُول الله و قبر الحسن بن عليّ بن أبي طالب عليه السلام و عليّ بن الحسين عليه السلام و محمد بن علي عليه السلام و جعفر بن محمد عليه السلام ».(1)

ابن نجّار (متوفّاي 643ق.) از بناي گنبد و بقعه‌اي در ابتداي بقيع ياد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج2، ص288


141


مي‌كند كه هر روز صبح، درهاي آن براي زيارت باز مي‌شده است. مطري گويد: گنبد آن را خليفه النّاصر عباسي ساخته است.(1) ابن جبير و ابن بطوطه، دو جهانگرد مسلمان نيز از گنبد مرتفعي كه بر قبر عباس و امام حسن عليه السلام بوده، گزارش كرده‌اند.(2)

ميرزا حسين فراهاني، از سيّاحان عصر قاجار نيز در سفرنامه خود مي‌نويسد:

«چهار ائمه اثني عشر، در بقعه بزرگي كه به طور هشت ضلعي ساخته شده واقع‌اند و گنبد اندرون آن سفيدكاري است. بناي اين بقعه معلوم نيست كه از چه وقت بوده است.» ( 3 )

علي بن موسي، از ديگر سفرنامه نويسان عصر عثماني، قبه و بارگاه اهل بيت را بزرگ‌ترين قبّه‌هاي بقيع ذكر كرده است كه بعضي از سادات علوي و بزرگان و امراي مدينه كنار آن به خاك سپرده شده‌اند.4 (تصوير شماره 52)

قبور ديگري كه منابع از گنبد و بارگاه آن‌ها گزارش كرده‌اند، عبارت‌اند از:

1. دختران و همسران پيامبر صلي الله عليه و آله ؛ 2. عقيل و مالك بن انس؛ 3. ابراهيم فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله ؛ 4. فاطمه بنت اسد؛ 5. عثمان بن عفان؛ 6. عثمان بن مظعون و...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابن نجار، اخبار مدينة الرسول، ص45

2. الرحله، ص155؛ سفرنامه ابن بطوطه، ص113

3. فراهاني، ميرزا حسين، سفرنامه، ص281

4. علي بن موسي، رسالة في وصف المدينة المنورة، ص7


142


به خاك آرميدگان بقيع

1. عثمان بن مظعون

نخستين كسي كه به دستور پيامبر صلي الله عليه و آله در قبرستان بقيع دفن شد، عثمان بن مظعون، صحابه بزرگوار ايشان بود. پيامبر صلي الله عليه و آله سنگي بالا و پايين قبر وي قرار داده، فرمودند: «اهل بيت مرا در اين جا دفن كنيد.» ( 1 )

هنگامي كه مروان، والي مدينه شد، آن سنگ‌ها را برداشت و سوگند ياد كرد كه نمي‌گذارد بر قبر عثمان بن مظعون سنگي باشد و به اين وسيله شناخته شود.(2)

برخي از شيعيان، قبري را كه در انتهاي محدوده نخستين بقيع واقع شده ـ و اهل سنت آن را از آنِ خليفه سوم، عثمان بن عفّان مي‌دانند ـ به اشتباه گفته‌اند كه آن قبر عثمان بن مظعون است، در حالي كه وي در وسط محدودة نخستين بقيع دفن شده است.

2. ابراهيم فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله

ابراهيم، كه مادرش «ماريه قبطيه» بود، در ذي‌حجه سال هفتم هجري به دنيا آمد. اما بسيار زود؛ يعني در هيجده ماهگي از دنيا رفت. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: او را در بقيع، كنار عثمان بن مظعون دفن كنند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابي محمد عبدالرحمان رازي، علل الحديث، ج1، ص348؛ بيهقي، السنن الكبري، ج3، ص412

2. ابن شبه، همان، ج1، صص100 و 101، سمهودي گويد: مروان، خود بر قبر عثمان بن عفّان سنگي گذاشت (ج3، ص894).


143


پيامبر صلي الله عليه و آله چهار تكبير بر او گفت و بر روي قبر وي آب پاشيد. ابراهيم نخستين كسي بود كه بر قبرش آب پاشيدند.(1)

3. رقيّه

رقيّه، دختر پيامبر صلي الله عليه و آله ابتدا همسر عتبة بن ابي لهب بود، كه بعد از اسلام، از همسرش جدا شد و به عقد عثمان بن عفّان درآمد.(2)

روايت شده كه فاطمه عليها السلام كنار قبر رقيّه مي‌گريست و پيامبر صلي الله عليه و آله با جامه خود اشك چشمان او را پاك مي‌كردند.(3) گفتني است رقيّه هنگام جنگ بدر از دنيا رفت و عثمان بن عفّان، همسر وي، كه به سبب مريضي رقيّه از جنگ بازمانده بود، او را به خاك سپرد.4پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: او را كنار عثمان بن مظعون به خاك بسپاريد.

4. امّ كلثوم

هنگامي كه امّ كلثوم دختر پيامبر صلي الله عليه و آله وفات يافت، در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابن شبه، همان، ج1، ص98 ، مرگ ابراهيم فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله بر آن حضرت بسيار سنگين و گران بود. در هنگام مرگ وي خسوفي رخ داد و باعث شد تا مردم

تصور كنند خورشيد در مرگ او گرفته شده است! لذا پيامبر صلي الله عليه و آله به شدت اين اعتقادات را نكوهش كرد و فرمود: خورشيد و ماه در مرگ كسي كسوف يا خسوف نمي‌كنند.

2. مصعب زبيري، كتاب نسب قريش، ص22

3. سمهودي، همان، ج3، ص897

4. ابن هشام، همان، ج 2، ص 334


144


كنار خواهرش رقيّه مدفون شد. امّ كلثوم نيز همسر عتبة بن ابي لهب بود كه بعد از

اسلام از همسرش جدا شد و پس از فوت رقيه به عقد عثمان بن عفّان درآمد.(1)

5. زينب

زينب، بزرگ‌ترين فرزند رسول الله صلي الله عليه و آله بود كه پيش از اسلام به ازدواج ابوالعاص بن ربيع درآمد. همسر وي كه در مكه مانده بود در جنگ بدر به اسارت مسلمانان درآمد و پس از چندي مسلمان شد و به زينب پيوست. دختر گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله در سال هشتم هجرت از دنيا رفت و پيامبر صلي الله عليه و آله نيز بر او نمازگزارد و كنار دو خواهر ديگرش؛ يعني در جوار عثمان بن مظعون به خاكش سپرد.(2)

6. فاطمه بنت اسد

مادر بزرگوار علي بن ابي طالب عليه السلام و همسر فداكار ابوطالب، به منزله مادر پيامبر صلي الله عليه و آله بود. به روايت طبراني در معجم و ابن حبان در الثقات، وقتي او وفات يافت، پيامبر صلي الله عليه و آله بر جنازه‌اش حاضر شدند و داخل قبر او خوابيدند و قرآن خواندند؛ آن‌گاه پيراهن خود كه از بُرد يماني بافته شده بود را كف قبر پهن كرده و فاطمه بنت اسد را بر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مصعب زبيري، همان، ص22

2. ابن هشام، همان، ج2، ص313؛ ابن عبد البرّ، الاستيعاب في معرفه الاصحاب، ج4، ص311


145


آن خوابانيدند، سپس بر او نماز گزارده، فرمودند: هيچ كس جز فاطمه بنت اسد از فشار قبر در امان نمي‌ماند. آن‌گاه دست به دعا برداشته و فرمودند:

«الله الذي يحيي و يميت و هو حي لا يموت، اغفر لامي فاطمه بنت اسد ووسع عليها مدخلها بحق نبيّك والانبياء من قبلي فإنّك ارحم الراحمين» ( 1 ).

رسول خدا صلي الله عليه و آله براي گشايش قبر فاطمه و آمرزش او، خود و پيامبران قبل از خود را وسيله و واسطه نزد خداوند قرار دادند. اين روايت كه مورد نقل بسياري از محدثان اهل سنت است نخستين دليل براي ردّ ادعاي وهابيت در خصوص وسيله قرار دادن اشخاص براي آمرزش و مغفرت است.

پيامبر صلي الله عليه و آله در وفات مادر گرامي حضرت علي عليه السلام بي‌تابي فراوان مي‌كردند. وقتي دليل آن را پرسيدند، فرمود: «او به راستي مادرم بود؛ چرا كه كودكان خود را گرسنه مي‌داشت و مرا سير مي‌كرد، آنان را خاك‌آلود مي‌گذاشت و مرا شسته و آراسته مي‌داشت، به راستي كه او مادرم بود.» ( 2 )

شايان يادآوري است كه فاطمه بنت اسد در سال سوم هجرت از دنيا رفت. قبر مادر گرامي علي بن ابي طالب عليه السلام ، در كنار قبر عباس بن عبدالمطّلب و ائمه بزرگوار شيعه است. بعضي از تاريخ نگاران و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. سمهودي، همان، ج3، ص898؛ ابن عبد البرّ، همان، ج4، ص382

2. يعقوبي، تاريخ اليعقوبي، ج1، ص368


146


پژوهشگران، قبّه و بارگاه فاطمه بنت اسد را در شمال شرقي؛ آخرين حدّ كنوني بقيع دانسته‌اند و بيشتر اهل سنت نيز بر همين نظريه‌اند.(1) كساني كه بر اين باورند، اين قبر را از آن فاطمه عليها السلام دختر پيامبر صلي الله عليه و آله مي‌دانند.(2) اما با توجه به شدت علاقه رسول خدا صلي الله عليه و آله به فاطمه بنت اسد بعيد مي‌نمايد او را در آخرين نقطه بقيع به خاك سپرده باشند، ضمناً آن‌جا در آن عصر خارج از محدودة بقيع بوده است.

7. امام حسن مجتبي عليه السلام

از قبرهاي بسيار محترم و عزيز بقيع، قبر نوادة رسول خدا صلي الله عليه و آله حسن بن علي بن ابي طالب عليهما السلام دوّمين امام شيعه است. آن امام همام در سال سوم هجرت متولد و در سال 50 هجرت مسموم شد. از نوفل بن فرات نقل شده كه حسن بن علي عليه السلام به برادر خود حسين عليه السلام وصيت كرد كه دركنار قبر جدش پيامبر صلي الله عليه و آله دفن شود؛ اگر بني‌اميه مانع شدند، او را در بقيع به خاك بسپارد.

هنگامي كه امام حسن عليه السلام وفات يافتند، مروان گفت نمي‌گذارم فرزند علي را در جايي دفن كنند كه فرزند عفان را نگذاشتند.

امام حسين عليه السلام نيز ايشان را در بقيع و در مقابر بني‌هاشم دفن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابن عماد حنبلي، شذرات الذهب، ج1، ص15

2. ر.ك. به: بحث بيت و مرقد فاطمه عليها السلام در قسمت مسجد النبي.


147


كردند.(1)

قبر شريف آن حضرت عليه السلام در ابتداي بقيع و بالاي قبر عباس بن عبدالمطّلب است كه سه امام ديگر نيز بعدها كنار ايشان به خاك سپرده شدند.

8. امام زين العابدين عليه السلام

علي بن الحسين عليهما السلام ، چهارمين امام بزرگوار شيعه است. او در سال 38 هجري در مدينه متولد و در سال 95 ق. مسموم و كنار عمويش حسن عليه السلام به خاك سپرده شد.

9. امام باقر عليه السلام

پيشواي پنجم شيعيان، در سال 57ق. به دنيا آمد و سال 114ق. از دنيا رفت. آن حضرت را كنار پدر گرامي‌اش به خاك سپردند.

10. امام صادق عليه السلام

ششمين پيشواي بزرگ شيعيان، در سال 83ق. به دنيا آمد و در

سال 148ق. از دنيا رفت. او را كنار پدرش دفن كردند. قبور ائمه عليهم السلام

به اين ترتيب است كه: اول قبر امام حسن عليه السلام ، دوم قبر امام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ابن شبه، همان، ج1، صص110 و 111؛ ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص74؛ مسعودي گويد: او را در بقيع، كنار قبر مادرش فاطمه عليها السلام مدفون ساختند. (مروج الذهب، ج3، ص10).


148


سجّاد عليه السلام ، سوم قبر امام باقر عليه السلام و چهارم قبر امام صادق عليه السلام

است.

11. عباس بن عبدالمطّلب

عباس ، عموي پيامبر صلي الله عليه و آله سه سال پيش از عام الفيل به دنيا آمد1 و در سال 32 ق. درگذشت. قبر او كمي جلوتر از قبور چهار امام شيعه واقع شده است.(2) (تصوير شماره 53)

20 ـ 12. قبور همسران رسول الله صلي الله عليه و آله

اين قبرها در «خانه عقيل» بوده و بعدها در اين مكان سنگ قبرهاي آن يافت شده است. غير از ميمونه و خديجه8، ديگر همسران پيامبر صلي الله عليه و آله در اين محل مدفون‌اند كه عبارت‌اند از: امّ سلمه، امّ حبيبه، عايشه، سوده، جويريه، حفصه، صفيّه، زينب و ماريّه قبطيّه. اين

قبرها، همگي در كنار هم و كمي بالاتر از قبور دختران پيامبر صلي الله عليه و آله قرار دارند.

23 ـ 21. عمه‌هاي رسول خدا صلي الله عليه و آله

عمه‌هاي گرامي حضرت رسول صلي الله عليه و آله در كنار ديوار

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. سن او سه سال از پيامبر صلي الله عليه و آله بيشتر بود.

2. ابن شبه، همان، ج1، ص 127، بسياري از سياحان و مورخان، از بناي قبه بزرگ و باشكوهي بر قبر وي و چهار امام شيعه كه هم‌اكنون آثار پايه‌هاي ديواره آن نيز ديده مي‌‌شود، خبر داده‌اند.


149


شرقي بقيع دفن شدند. اين قسمت درگذشته از بقيع جدا بوده وبه سبب وجود قبر صفيه و عاتكه و جمانه دختران عبدالمطّلب، عمّه‌هاي پيامبر صلي الله عليه و آله به «بقيع‌العمّات» مشهور شده است. در كنار قبور عمات الرسول، قبر ام‌البنين عليها السلام مادر گرامي ابوالفضل العباس عليه السلام نيز قرار دارد.

30 ـ 24. قبور صحابه و تابعين

خانه عقيل در وسط بقيع، علاوه بر آن‌كه محل دفن او گرديد، برخي از صحابه و تابعين نيز در داخل يا اطراف آن مدفون شدند كه قبرشان كمي بالاتر از قبور همسران پيامبر صلي الله عليه و آله زيارت مي‌شود. آنان عبارتند از عبدالله بن جعفر (همسر زينب عليها السلام ف 80)، محمد بن زيد (نواده امام سجاد عليه السلام )، سفيان بن حارث (ف20)، عبدالله بن مسعود (ف 32)، عثمان بن عفان، مالك بن انس، ابوعبدالله نافع الفقيه. هم‌چنين در انتهاي قبرستان بقيع در كنار ديوار كنوني جنوب غربي، قبر ابوسعيد خدري صحابي و سعد بن معاذ و نيز حليمه سعيده مادر رضاعي رسول خدا صلي الله عليه و آله قرار دارد كه بقعه و بارگاهي بر فراز قبر آنان بوده است.

برخي از شهيدان اُحد

پس از نبرد احد، برخي از مجروحان پس از چندي در مدينه به شهادت رسيدند و در قبرستان بقيع دفن شدند. اين شهدا، كه تعداد دقيق آنان مشخص نيست، در شمال شرقي بقيع، حدود بيست متر بالاتر از قبر



150


ابراهيم فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله و سمت چپ آن، به خاك سپرده شده‌اند.

شهداي واقعه حرّه

در سال 63 هجري به دستور يزيد، مسلم بن عقبه مُرّي براي سركوبي مردم مدينه، كه بر ضدّ حكومت يزيد قيام كرده بودند، عازم اين شهر شد و در «حرّه واقم» ( 1 ) به قتل عام مردم مدينه پرداخت. در اين قتل عام، حدود هفت هزار نفر از ساكنان شهر مدينه، كه بيشترشان از انصار، مهاجر، سادات و شيعيان بودند، كشته شدند و نواميس مردم مورد تجاوز سپاه بني‌اميه قرار گرفت.(2) قبور شهداي حرّه كمي بالاتر از قبور مجروحان احد است. در كنار قبور اين شهدا، اسماعيل بن جعفر بن محمد صادق عليه السلام مدفون است.

ساير قبور بقيع

همان‌گونه كه پيشتر گفتيم، بيش از ده هزار نفر از صحابه، تابعان، قاريان، سادات، بني‌هاشم، نوادگان ائمه و... در بقيع مدفون‌اند.(3) كه مكان دفن آن‌ها روشن نيست. معروف‌ترين آن‌ها عبارت‌اند از:

33. ابي بن كعب؛ احتمالاً ايشان در منزل خود، كه بعدها به مسجد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. مدينه ميان دو حرّه واقع شده كه يكي از آن‌ها حره واقم است و پيامبر صلي الله عليه و آله ميان اين دو حرّه را حرم قرار دادند. (ر.ك. به: الجندي المكي، فضائل المدينه، ترجمه نگارنده اين سطور، فصلنامه ميقات حج، شماره 5).

2. ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج4، ص114؛ ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيين، ص123

3. سمهودي، همان، ج3، ص916


101


مكان، ميان دو كوه «ناعم و منعم» و در راه مدينه به مكه واقع است و نام اين منطقه نيز نعمان يا تنعيم است.(1)

پيامبر صلي الله عليه و آله در حَجّة الوداع در اين مكان مُحرم شدند. گفتني است

دو علامت، در دو طرف جاده اصلي، مرز حرم را نشان مي‌دهند.

كساني كه از مكه مي‌خواهند براي عمره محرم شوند چه؛ ساكن باشند يا مسافر، مي‌توانند در اين‌جا كه نزديك‌ترين محدوده حرم است مُحرم شوند.

5. حُدَيبيّه

منطقه حديبيه آغاز حرم در سمت جدّه است كه در 20 كيلومتري مكه قرار دارد. در سال ششم هجري، پيمان صلح معروف حديبيه و بيعت رضوان در اين مكان بسته شد؛ به همين مناسبت بعدها در آن جا مسجدي به نام «رضوان» ساختند.

6. اَضاءَةُ لَبَن

«اَضاءَةُ لَبَن» محدوده حرم در سمت يمن (جنوب شبه جزيره) است، كه در 16 كيلومتري مكّه قرار دارد.(2) اضاءة به معناي «مَسيل» يا درّه و «لبن» نيز به سبب رنگ مايل به سفيدي كوه مجاور آن است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فاكهي، همان، ج5 ، صص60 ـ 59

2. ياقوت حموي، همان، ج1، ص280؛ ابن خرداد به، المسالك والممالك، ص116


102


ج) مساجد منطقه آغازين حرم

1. مسجد تَنْعيم

همان‌گونه كه پيشتر اشاره شد، تنعيم يكي از نقاط آغازين حرم و در 5/7 كيلومتري شمال مسجدالحرام است. در مكان احرام پيامبر صلي الله عليه و آله در حَجّة الوداع، مسجدي ساختند كه نام آن را «تنعيم» گذاشتند. نام ديگر آن عايشه است؛ زيرا وي همراه آن حضرت در اين مكان براي

انجام عمره مفرده محرم شد. امروزه اين مسجد بيشتر به «العمره» مشهور است.

والي مكه در سال 240 ق. مسجد تنعيم را ترميم و بر چاهي كه داخل آن بود گنبدي بنا كرد. پس از آن نيز بارها مسجد بازسازي شد.(1) در دوران فهدبن عبدالعزيز اين مسجد را از نو ساختند و مساحت آن را به 6000 مترمربع رسانيدند كه پانزده هزار نمازگزار را در خود جاي مي‌دهد.(2) در پانصد متري اين مسجد، يعني در شارع شهدا، قبرستان شهداي فخ قرار دارد. (تصوير شماره 33)

2. مسجد حُدَيبيه = آل شُمَيْسي

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در ذي‌قعده سال ششم هجرت، همراه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. رفعت پاشا، مرآة الحرمين، ج1، صص 342 و 343

2. حامد عباس، قصة التوسعة الكبري، ص 56


103


گروهي از مسلمانان، براي انجام فريضه حج، از مدينه خارج و راهي مكه شدند. در نزديكي مكه، كفار قريش به هراس افتاده و با اعزام سپاهياني مسلّح، تصميم گرفتند تا از ورود آن حضرت جلوگيري كنند. با اين كه پيامبر صلي الله عليه و آله به نمايندگان مشركان اطمينان دادند كه قصد جنگ ندارند و تنها براي انجام حج آمده‌اند، ليكن آنان نپذيرفتند و مانع ورود مسلمانان به مكه شدند. پيامبر صلي الله عليه و آله عثمان بن عفان را به عنوان نماينده خود براي گفتگو با سران مكه فرستاد، اما تا سه روز از وي خبري نشد و مسلمانان گمان كردندكه كفار قريش او را كشته‌اند. چون صحابه به نيّات مشركان واقف نبودند، در كنار درختي با پيامبر صلي الله عليه و آله پيمان بستند كه تا پاي جان ايستادگي كنند. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: «هيچ يك از كساني كه در كنار اين درخت با من پيمان بستند به آتش جهنم نخواهند سوخت». در اين هنگام خداوند نيز با نزول آياتي بر پيمان مسلمانان صحّه گذاشت و از كساني كه در آن حضور داشتند، اظهار رضايت كرد:

(لَقَدْ رَضِي اللهُ عَنْ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ

الشَّجَرَةِ...).(1)

بدين سبب بود كه اين پيمان «بيعت رضوان» نام گرفت. سرانجام قريش با آن حضرت پيمان صلحي بستند؛ بدان شرط كه امسال بازگردند و در سال ديگر براي انجام حج به مكّه بيايند؛ لذا پيامبر صلي الله عليه و آله

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فتح : 18


104


و همراهان ايشان نيز، به مدينه بازگشتند.(1)

از آن‌جا كه اين صلح در منطقه حديبيه به وقوع پيوست، به همان نام مشهور شد. يكي از نتايج پرثمر آن، فتح مكّه بود كه خداوند آن را وعده داد. بعدها در مكان درخت مذكور مسجدي ساختند كه به نام رضوان معروف شد. هم اكنون بقاياي آن باقي است. در دوره سعودي، مسجد ديگري كنار آن ساختند كه حدود 200 متر مربع مساحت دارد و داراي ديوارهاي سفيد و يك مناره است. امروزه تابلويي بر بالاي آن، با عنوان مسجد آل شميسي ديده مي‌شود كه نام خاندان يا چاهي در منطقه است. كمي پايين‌تر از حديبيه، حدود دو كيلومتري آن، موزه حرم مطهر و نيز كارگاه‌هاي بافت پرده كعبه قرار دارد. (تصوير شماره 34)

3. مسجد جِعْرانَه

يكي ديگر از مساجدي است كه در آغاز حدّ حرم و در

24 كيلومتري شمال شرقي مكه واقع شده است.(2) كساني كه مي‌خواهند عمره مفرده انجام دهند، از اين جا نيز مي‌توانند محرم شوند و به اين فضيلت نايل آيند.

در جعرانه آيه (وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ للهِِ...)3 نازل شده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فاكهي، همان، ج4، صص74 و 75

2. اين نام را جِعِرّانه نيز خوانده‌اند. كه نام زني ساكن در اين مكان بوده است.

3. بقره : 116


105


روايات زيادي در فضيلت اين مكان نقل شده است. گويند سي پيامبر از جمله رسول خدا صلي الله عليه و آله در اين مكان مُحرم شده‌اند. رسول خدا صلي الله عليه و آله پس از غزوه حُنين. در اين‌جا غنيمت‌هاي جنگ را تقسيم كردند.

در هر حال، مسجدي كه در مكان احرام پيامبر صلي الله عليه و آله ساختند، بسيار ساده بود و ابن زبير در تكميل بناي آن كوشيد.(1) در دوران‌هاي بعد نيز ترميم و توسعه يافت. در زمان فهدبن عبدالعزيز مساحت مسجد به

430 متر مربع رسيد كه اكنون گنجايش هزار نمازگزار را دارد.(2)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فاكهي، ج 5، ص66

2. حامد عباس، همان، 56


106


د) سرزمين عرفات

(...فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَاذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ).(1)

عرفات، نام صحرايي است وسيع و هموار، كه در 22 كيلومتري جنوب شرقي مكّه قرار دارد.(2) طول تقريبي اين صحرا، 12 و عرض آن 5/6 كيلومتر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بقره : 198

2. شيخ طوسي، تهذيب الاحكام، ج5 ، ص179؛ ابن ابي شيبه، المصنف في الاحاديث والآثار، ج4، صص375 و 358


107


است. شايان گفتن است كه بخش بسياري از عرفات از حرم خارج است. در نامگذاري آن به «عرفات» اقوال مختلفي است. بعضي آن را جمع عَرَفه و به معناي كوه و بلندي ذكر كرده‌اند؛ بعضي نيز از عرفان، معرفت و شناخت دانسته‌اند و براي چنين نامگذاري نيز ريشه‌هاي تاريخي قائل شده‌اند؛ از جمله آن كه حضرت آدم و حوا عليهما السلام پس از هبوط به زمين و بعد از جدايي طولاني، در اين صحرا به يكديگر رسيده و با هم آشنا شده‌اند.

گروهي نيز گفته‌اند عرفات (به معناي آشنايي) به آن علت است كه حضرت ابراهيم عليه السلام در اين جا براي قرباني كردن اسماعيل عليه السلام خواب ديد و لذا نسبت به وظيفه خود آشنا و عارف شد. يا اين كه جبرئيل عليه السلام در روز عرفه بر ابراهيم عليه السلام وارد شد و مناسك حج را به او آموخت و با اعمال اين روز آشنا كرد.(1)

چنان‌كه از روايات بر مي‌آيد، وقوف در عرفات نه تنها از اركان اصلي حج است و حج بدون عرفه حج نيست، بلكه اين وقوف داراي فضايل بسيار ارزشمندي است. خداوند سرزمين مقدس عرفات را، كه حوادث مهمي در طول تاريخ به خود ديده، براي ضيافت و پذيرايي از ميهمانان خود مقرر و سفره خاص اِنعام و اكرامش را در دامنه «جبل‌الرّحمه» گسترانيده و از عموم ميهمانان و زائران بيت الله دعوت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. فاكهي، اخبار مكه، ج5، ص9؛ ياقوت حموي، معجم البلدان، ج4، ص104، در علل الشرايع آمده است كه امام صادق عليه السلام در وجه تسميه عرفات چنين فرموده‌اند كه جبرائيل عليه السلام روز عرفه بر ابراهيم فرود آمد و به او گفت به گناهانت اعتراف كن و مناسك را بشناس و لذا آن‌جا را عرفات ناميدند. (صدوق، همان، ج2، ص436).


108


كرده تا در ساعت و روز معين، همه با هم، گرد خوان نعمت بي‌دريغش بنشينند و از لطف و رحمت بي‌كرانش برخوردار شوند. اين وقوف از ظهر شرعي تا غروب آفتاب روز نهم ذي‌حجه است و پس از آن مي‌توان از عرفات به سوي مزدلفه خارج شد.

امروزه براي راحتي و آسايش حجاج و تسهيل امور مربوط به وقوف در عرفات، كارهاي چشم‌گيري انجام گرفته است. خيابان‌هاي وسيع، جاده‌هاي پهن با چندين باند، پل‌هاي هوايي روگذر و زيرگذر در مسير عرفات، مشعر، كاشت يكصد هزار درخت براي تلطيف هوا و ايجاد سايه و نيز استفاده از پمپ‌هاي قوي براي پخش قطرات آب در فضا و خنك كردن هوا، ايجاد مراكز بزرگ درماني، خدماتي و همه اين‌ها، بيابان خشك و سوزان عرفات را كه فلسفه اصلي وقوف در آن، يادآوري گرما و سرگرداني در روز قيامت است، به سرزميني نسبتاً مطلوب مبدل ساخته است و كسي از وقوف در آن چندان احساس سختي و ناراحتي نمي‌كند.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله روز عرفه را در «نَمِرَه»، نزديكي عرفات، كنار سنگ بزرگي فرود مي‌آمدند. اين سنگ، صخره‌اي در سمت راست عرفات بود. بعدها «مسجد نَمِرَه» را در مكان مورد نظر ساختند. محل وقوف رسول خدا صلي الله عليه و آله ، همان محل وقوف حضرت ابراهيم عليه السلام بوده است. قبيله قريش در دوران جاهلي و آغاز اسلام در عرفات وقوف نمي‌كردند؛ زيرا معتقد بودند اهل حرم هستند و بايد بر خلاف ساير مردم در داخل حرم وقوف كنند. خداوند در قرآن كريم اين امتيازات جاهلي را مطرود دانسته و آنان را مأمور ساخت تا هرجا كه



109


همه مسلمانان وقوف مي‌كنند، وقوف داشته باشند. (ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النّاسُ...).(1)

صحراي با عظمت و مقدس عرفات در سال دهم هجري شاهد آخرين حج پيامبر صلي الله عليه و آله (حَجّة الوداع) بود كه يكي از حوادث مهم در تاريخ اسلام است. رسول خدا صلي الله عليه و آله خطبه مهم و تعيين‌كننده حَجّة الوداع را كه به حق «منشور حقوق بين المللي اسلام» نام نهاده‌اند، در اين مكان ايراد كردند. (تصوير شماره 35)

1. مسجد نَمِره = جامع ابراهيم عليه السلام

نَمِره نام كوهي در عرفات است كه در نزديكي آن؛ يعني محلّي كه پيامبر صلي الله عليه و آله وقوف كرده و نماز خوانده‌اند، مسجدي به نام نَمِرَه يا «عَرَفه» بنا شده است. بعضي نيز آن را مسجد ابراهيم عليه السلام خوانده‌اند. به روايتي، حضرت ابراهيم عليه السلام در اين مكان وقوف كرده و به نماز و عبادت ايستاده‌اند. از عبدالله بن عمر نقل شده است كه پيامبر صلي الله عليه و آله روز عرفه را در وادي نمره نزول مي‌كردند. در اين مكان غاري (شكافي) بوده و ايشان كنار آن مي‌نشستند.(2)

مسجد در ابتداي عرفات و در غرب آن قرار دارد كه البته سمت جنوبي آن، خارج از عرفات واقع شده است. آن را در سال 150ق. به روزگار خلافت عباسيان ساخته‌اند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بقره: 199

2. فاكهي، همان، ج4، ص327؛ ازرقي، همان، ج2، ص457


110


مساحت كنوني مسجد كه در دوران سعودي افزايش قابل ملاحظه‌اي يافته، به 124000 متر مربع مي‌رسد و حدود 130 هزار نمازگزار را در خود جا مي‌دهد. يك گنبد و چهار مناره و ده در اصلي نيز براي

آن ساخته‌اند. خواندن نماز در اين مسجد استحباب زيادي دارد. (تصوير شماره 36)

2. جبل الرَّحْمَه

اين كوه كوچك تقريباً در انتها و شرق عرفات است و از كوه‌هاي اطراف مستقل و مجزا است. بر بالاي آن، نمازگاه ابراهيم عليه السلام و پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله بوده است. برخي گفته‌اند رسول خدا صلي الله عليه و آله بر تخته سنگي از آن ايستاده و خطبه معروف عرفات را ايراد كردند.(1)

از آن‌جا كه جبل الرحمه شاهد دعاي امام حسين عليه السلام در روز عرفه بود، مستحب است اين دعا كنار آن كوه خوانده شود. بعضي نيز نماز خواندن در نمازگاه ابراهيم عليه السلام بر جبل الرّحمه را مستحب دانسته‌اند. اكنون بالاي كوه، استوانه‌اي به ارتفاع 4 متر و عرض 80/1 متر قرار دارد كه از دور ديده مي‌شود. در مراسم عرفات چراغ و قنديل بر آن آويزان مي‌كردند تا راهنماي زائران و كاروان‌ها باشد.(2) وقوف و حضور

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. صاحب مرآة الحرمين، مسأله نماز خواندن پيامبر صلي الله عليه و آله بر جبل الرحمه را صحيح نمي‌داند. او مي‌افزايد در مكان نماز ابراهيم مسجدي به نام او در قرن ششم ساخته شد. (همان، ج1، ص44)

2. رفعت پاشا، همان، ج1، ص44؛ ابن جبير، الرحلة، صص135 و 136


111


بر بالاي كوه كراهت دارد و بهتر است در دامنه و سمت چپ كوه به دعا و تضرّع پرداخته شود. (تصوير شماره 37)

ه‍) مَشْعرالحرام = مُزْدلِفَه

(... فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفات فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ

الْحَرامِ...).(1)

مشعرالحرام يا مزدلفه، محلي است ميان عرفات و منا كه پس از وادي يا درّه «مئذمين» قرار دارد. حجاج بايد بعد از غروب شرعي روز عرفه؛ يعني پس از پايان وقوف در عرفات، به اين سمت حركت كنند تا از آن هنگام تا طلوع آفتاب روز دهم ذي‌حجه ـ همان روز ـ ، اعمال مخصوص اين مكان را انجام دهند. وقوف در اين مدت از اركان حج است.

قريش قبل از اسلام در مشعر بيتوته نمي‌كردند. خداوند بر اساس آيه ياد شده فرمان داد تا آنان نيز همانند ساير حجاج در مشعر حاضر شوند.(2) در وجه تسميه آن، مطالب فراواني گفته شده؛ از جمله اين كه: مَشْعَر اسم مكان شعور است و در اين سرزمين بايد پس از شناخت در عرفات به شعور و آگاهي رسيد. مزدلفه كه نام ديگر آن است، اسم فاعل از ازدلاف، به معناي تقدم يا نزديكي و برگرفته از «زُلَف» است؛ زيرا مردم در اين مكان به خدا تقرّب پيدا مي‌كنند يا حجاج در اين مكان اجتماع

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بقره : 198

2. بخاري، صحيح، «باب الوقوف بعرفه[، ج2، ص170


112


كرده و به هم نزديك مي‌شوند.(1)

از امام صادق عليه السلام نقل شده است: جبرئيل پس از پايان وقوف در عرفات، به ابراهيم گفت: «يَا إِبْرَاهِيمُ ازْدَلِفْ إِلَي الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ...» و به همين علت اين مكان را مزدلفه ناميدند.(2)

مشعر در محدوده حرم واقع شده و به همين علت آن را مشعرالحرام گويند. طول آن حدود 4000 متر مربع و مساحت آن 5/12 كيلومتر مربع است. اين محدوده از وادي مئذمين آغاز و به وادي مُحَسِّر منتهي مي‌شود.(3)

در اين مكان ضمن بيتوته و عبادت در شب، مي‌توان سنگ‌ريزه‌هايي را كه به لحاظ شكل و نوع، تنها در اين منطقه يافت مي‌شود براي رمي جمرات در منا جمع‌آوري كرد. اخيراً امكانات بهداشتي و مراكز درماني و... براي راحتي حجاج در آن‌جا فراهم آمده است. (تصوير شماره 38)

1. مسجد مُزْدَلِفَه = مشعرالحرام

مسجد مزدلفه مربع شكل است كه اكنون 5500 متر مربع مساحت دارد و حدود پنج هزار نمازگزار در آن جاي مي‌گيرند. قبله آن، همان جايي است كه پيامبرخدا صلي الله عليه و آله بيتوته مي‌كرد.

گفته شده است: در اين مكان جبرئيل عليه السلام بر پيامبر صلي الله عليه و آله نازل شد و در مورد مشعرالحرام و اهميت و اعمال آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. طريحي، مجمع البحرين، ج5 ، ص68

2. صدوق، علل الشرايع، ج2، ص436

3. ابن رشيد الفهري، ملء العيبه ص 103


113


دستورات و آياتي به ايشان ابلاغ كرد.

و) وادي مُحَسِّر

جايي است ميان مزدلفه و منا كه طبق روايات تاريخي، اصحاب فيل و سپاهيان ابرهه در همين نقطه به هلاكت رسيدند و چون ياران ابرهه به سبب اين شكست حسرت خوردند، اين وادي به «مُحَسِّر» مشهور گشت.(1) مُحَسِّر اسم فاعل از حَسِرَ به معناي از پا افتادن است. وادي نيز به معناي دره يا مكان جاري شدن رود است.(2) اين وادي، نه جزو منا است و نه جزو مزدلفه. حاجيان پس از گذشتن از مزدلفه، به محسر رسيده و سپس وارد منا مي‌شوند. مستحب است اين مكان را سريع پشت سر بگذارند يا در آن بدوند و جايز نيست كه در آن بمانند و توقف كنند. طول محسّر 3812 متر و نقطه پاياني آن، ابتداي منا است. شايان گفتن است كه چون وقوف در مشعرالحرام بين فجر و طلوع آفتاب است، لذا نبايد تا قبل از طلوع آفتاب از اين وادي گذشت و به منا وارد شد.

ز) سرزمين منا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ياقوت حموي، معجم البلدان، ج5، ص394؛ ابن هشام، السيرة النبوية، ج1، ص44؛ فاسي المكي، شفاءالغرام باخبارالبلدالحرام، ج1، ص499؛ ابن رشيدالفهري، همان ص 101

2. عاتق بن غيث بلادي، معجم معالم حجاز، ص 248


114


(وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ).(1)

منا در لغت از ريشه اُمنيه و به معناي آرزوست. محدوده سرزمين منا از آخر وادي مُحَسِّر تا جمره عقبه است. گويند وقتي حضرت آدم عليه السلام به زمين هبوط كرد، در اين مكان فرود آمد؛ از او در اين جا پرسيدند: آيا منيه يا آرزويي داري؟ از اين رو، اين سرزمين به منا معروف شد.(2) از محتواي دعايي كه امام صادق عليه السلام در منا خوانده‌اند برمي‌آيد كه ريشه منا از مِنّت است؛ زيرا خداوند بر مردم منّت گذاشت و در اين مكان اعمال حج را به آنان ياد داد.(3) حاجيان بايد پس از طلوع آفتاب صبح روز دهم ذي‌حجه، از مشعر الحرام به سمت منا حركت كنند و شب‌هاي يازدهم و دوازدهم را نيز در منا وقوف داشته باشند و اعمال مخصوص آن را انجام دهند.

منا ميان مكه و مزدلفه و در 7 كيلومتري شمال شرق مسجدالحرام است كه البته از طريق تونل منا، فقط 4 كيلومتر با مسجدالحرام

فاصله دارد و در اين طرف تونل نيز منطقه عزيزيه است كه پياده

مي‌توان از عزيزيه به منا رفت. بر اين اساس منا داخل مكه واقع شده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. بقره : 196

2. ازرقي، همان، ج2، ص446؛ صدوق، همان، ج2، ص435

3. كليني، فروع كافي، ج4، ص461 "اللَّهُمَّ هَذِهِ مِنًي وَهِيَ مِمَّا مَنَنْتَ بِهَا عَلَيْنَا مِنَ الْمَنَاسِكِ...".


115


طول اين سرزمين را بيش از 3500 متر ذكر كرده‌اند. سرزمين منا شاهد وقايع مهمي بوده و پيش از اسلام يكي از مراكز مهم تجاري و بازرگاني محسوب مي‌شده است. پيمان‌هاي عقبه اول و عقبه دوم براي دعوت پيامبر صلي الله عليه و آله به مدينه در اين‌جا بسته شد.(1)

از وقايع مهم ديگر اين سرزمين بسيج و سازماندهي و استقرار سپاه اسلام براي فتح مكّه در سال هشتم هجري بود. پيامبر صلي الله عليه و آله پس از فتح مكّه در مكان مسجد خَيْف علل پيروزي و فتح مكه را تشريح ساختند. (تصويرهاي شماره 39، 40، 41)

1. جَمَرات سه گانه

از مهم‌ترين اعمال «ايام تشريق»،(2) رمي جمرات است. گويند ابليس نخستين بار براي فريب و سست كردن اراده ابراهيم خليل عليه السلام جهت قرباني كردن فرزندش در محلّ جمره عُقبي خود را بر او عليه السلام نماياند و آن حضرت با سنگريزه‌هايي او را راند. بار ديگر در محل جمره وسطي و بار سوم در جاي جمره اولي ظاهر شد و او در هر مرتبه، شيطان را با پرتاب سنگريزه دور كرد. ابليس هنگام پرتاب اين سنگريزه‌ها به سرعت مي‌گريخت؛ جمره و اجمار نيز به معناي شتاب كردن و راندن است. فاصله جمره عقبه و وسطي 250 متر و ميان وسطي و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ر.ك. به: مبحث مساجد موجود در منا از همين كتاب.

2. روزهاي يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ذي‌حجه كه حاجيان در منا بايد حضور داشته باشند را ايام تشريق گفته‌اند.


116


اولي 200 متر است. حاجيان بايد در روز دهم ذي‌حجه، جمره عقبي را رمي كنند و سپس دو روز بعد؛ يعني يازدهم و دوازدهم نيز بر هر سه جمره سنگ بزنند. جمرات سه گانه در گذشته به علت ازدحام و شلوغي، تلفاتي را شاهد بوده است؛ در 1341ش. پلي بر روي آن‌ها ساخته شد تا حاجيان بتوانند از بالاي پل نيز رمي كنند. لذا بر ارتفاع جمرات افزودند. در سال 1383 ش. جمرات سه گانه كه به صورت استوانه كوچك چهار ضلعي بود، به شكل ديوار بزرگي به طول 10 متر و ارتفاع 4 متر در آمد تا حاجيان راحت‌تر بتوانند بر آن سنگ بزنند و مجبور نباشند براي سنگ زدن به يك استوانه كوچك، گرفتار مشكل شوند. اين افزودگي‌ها بر جمرات، عمدتاً در كناره‌ها صورت گرفت و جاي اصلي جمرات، تقريباً در وسط اين ديوار جديد بوده است. اخيراً منطقه جمرات را توسعه

داده‌اند و در حال اجراي طرحي بزرگ براي هفت طبقه كردن آن

هستند كه اكنون بخشي از آن در حال بهره‌برداري است. (تصويرهاي

شماره 42 و 1/42)

2. مساجد موجود در منا

1 ـ 2. مسجد خَيْف

از مساجد بزرگ و با اهميّت در منا، است. خيف به زميني گويند كه



117


ميان دو كوه واقع شده و يا از زمين مرتفع باشد.(1) به روايتي، هفتاد پيامبر؛ از جمله حضرت آدم عليه السلام در آن‌جا مدفون هستند.(2)

پيامبر صلي الله عليه و آله به هنگام حج در اين مكان حضور مي‌يافتند و نماز مي‌گزاردند. نماز گزاردن در اين مسجد فضيلت فراوان دارد و در آن خصوص سفارش‌هاي زيادي شده است. بر اساس روايات وارده بسياري از پيامبران الهي نيز در آن‌جا نماز گزارده‌اند.

در دوران‌هاي مختلف بر طول و عرض اين مسجد افزوده شد كه اكنون مساحت آن به 25 هزار متر مربع مي‌رسد و حدود سي هزار نمازگزار را در خود جاي مي‌دهد. چهار مناره آن، كه از يكديگر فاصله زيادي دارند، در كنار كوه، در مسير جمرات سه گانه جلوه زيبايي به مسجد بخشيده‌اند. (تصوير شماره 43)

2 ـ 2. مسجد البيعَه

اين مسجد در مكان بيعت عقبه دوم ساخته شد، تا يادآور آن خاطره عظيم باشد؛(3) به همين مناسبت، آن را مسجد البيعه نام نهادند.(4) مسجد ياد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. صدوق، همان، ج2، ص436؛ ياقوت حموي، همان، ج2، ص412

2. فاكهي، همان، ج4، صص266 و 267؛ كليني، همان، ج4، ص214؛ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج2، ص136؛ ابن حجر عسقلاني، المطالب العاليه بزوائد المسانيد الثمانيه، ج1، ص374

3. ر.ك. به: بخش مدينه از همين كتاب و هم‌چنين فاكهي، همان، ج4،

صص 238 ـ 232

4. ابن جبير، همان، ص121


118


شده حدود 500 متر پايين‌تر از جمره عقبه، در سمت راست كسي است كه در جهت جنوب جمرات به سوي مكه مي‌رود. اين مسجد كه داخل دره كوچكي در معرض ديد قرار نداشت و متأسفانه سال‌ها به زباله‌داني تبديل شده بود، اكنون در طرح توسعه جمرات در معرض ديد قرار گرفته و محتملاً در اين توسعه تخريب خواهد شد. شايان ذكر است كه سه مسجد ديگر به نام‌هاي مسجد الكبش (جايگاه قوچ و قرباني ابراهيم) مسجد الصفائح و مسجد الكوثر در توسعه‌هاي مختلف دوران سعودي تخريب شده‌اند. (تصوير شماره 44)



119


ح) اماكن تاريخي بين مكه و مدينه

در بين راه مكه و مدينه چند مكان تاريخي وجود دارد كه البته امكان دسترسي بر آن براي همه مقدور نيست.

1. مزار شهداي بدر: در 150 كيلومتري جنوب غربي مدينه و در نزديكي شهرك رابغ كه امروز يك شهرك صنعتي است. در بدر، مسجدي به نام عريش ساخته‌اند كه جايگاه حضور پيامبر صلي الله عليه و آله در نبرد بدر را نشان مي‌دهد. اين هم‌چنان پاي برجاست.

2. ربذه: زادگاه و موطن ابوذر غفاري، در شرق مدينه در نزديكي ذلت عرق يكي از ميقات‌هاي حرام است.

3. غدير خم: در 156 كيلومتري شمال غربي مكه در نزديكي ميقات جُحفه كه در آن‌جا به ياد حادثة معروف غدير خم مسجدي ساختند، به همين نام كه البته چندي پيش تخريب شد.

4. ابواء: مقبره آمنه مادر گرامي رسول خدا، در 45 كيلومتري راه جحفه از سمت مدينه. (تصاوير شماره 45، 46 و 47)

خلاصه درس

براي ورود به حرم امن الهي و انجام حج مكان‌هايي براي احرام حاجيان با عنوان ميقات وجود دارد. اين ميقات‌ها به تناسب مسير ورود آنان متفاوت‌اند كه به شرح زير در مسيرهاي ورودي مكه قرار دارند:



120


1. ذو الحُليفه (مسجد شجره = آبار علي عليه السلام )؛ 2. جُحفه؛ 3. وادي عقيق؛ 4. قَرْن المَنازل؛ 5. يَلَمْلَمْ؛ 6. فَخّ.

حضرت ابراهيم عليه السلام از خداوند خواست تا مكه را براي او حرم امن قرار دهد، لذا جبرئيل محدوده حرم را در شش جهت، اين چنين معين كرد: 1. وادي عُرَنَه (عرفات)؛ 2. وادي نخله؛ 3. جِعْرانه؛ 4. تَنْعيم؛

5. حُدَيبيّه؛ 6. اَضاءَةُ لِبْن.

مساجد منطقه آغازين حرم عبارتند از: 1. مسجد تَنْعيم يا عايشه در مكان احرام پيامبر صلي الله عليه و آله در حَجّة الوداع؛ 2. مسجد حُدَيبيَه = رِضْوان = آل شُمَيْسي؛ 3. مسجد جِعْرانَه.

عرفات، نام صحرايي است وسيع و هموار. در نامگذاري آن به «عرفات» اقوال مختلفي است. بعضي آن را جمع عَرَفه و به معناي كوه و بلندي ذكر كرده‌اند؛ بعضي نيز از عرفان، معرفت و شناخت دانسته‌اند. بدان معنا كه ابراهيم عليه السلام در اين محل نسبت به قرباني كردن فرزندش و نيز انجام مناسك حج آشنا و عارف شد.

در عرفات كوهي است به نام نمره كه در نزديكي آن؛ يعني محلّي كه پيامبر صلي الله عليه و آله وقوف كرده و نماز خوانده‌اند، مسجدي به آن نام بنا شده است.

در انتها و شرق عرفات نيز كوه كوچك و مستقلي است كه بر بالاي آن، نمازگاه ابراهيم عليه السلام و پيامبر صلي الله عليه و آله بوده است. آن را جبل الرحمه ناميده‌‌اند زيرا در روز عرفه در دامنه آن حاجيان از



121


رحمت الهي برخوردار مي‌شوند.

مشعرالحرام يا مزدلفه، محلي است ميان عرفات و منا كه پس از وادي يا درّه «مئذمين» قرار دارد. حجاج بايد بعد از غروب شرعي روز عرفه؛ يعني پس از پايان وقوف در عرفات، به اين سمت حركت كنند تا از آن هنگام تا طلوع آفتاب روز دهم ذي‌حجه ـ همان روز ـ ، اعمال مخصوص اين مكان را انجام دهند. وقوف در اين مدت از اركان حج است.

حاجيان پس از گذشتن از مزدلفه، به محسر رسيده و سپس وارد منا مي‌شوند. مستحب است آنان اين مكان را سريع پشت سر بگذارند و جايز نيست كه در آن بمانند و توقف كنند. سرزمين مقدس منا كه محل قرباني كردن آرزوهاست پس از وادي محسر آغاز و به جمرة عقبي منتهي مي‌شود.

منا در لغت از ريشه اُمنيه و به معناي آرزوست و يا از مِنّت است؛ زيرا خداوند بر مردم منّت گذاشت و در اين مكان اعمال حج را به آنان ياد داد. حاجيان بايد پس از طلوع آفتاب صبح روز دهم ذي‌حجه، از مشعر الحرام به سمت منا حركت كنند و شب‌هاي يازدهم و دوازدهم را نيز در منا وقوف داشته باشند و اعمال مخصوص آن را انجام دهند.

از مهم‌ترين اعمال «ايام تشريق»، رمي جمرات است. حاجيان بايد در روز دهم ذي‌حجه، جمره عقبي را رمي كنند و سپس در دو روز بعد؛ يعني يازدهم و دوازدهم نيز بر هر سه جمره سنگ بزنند.

مساجد موجود در منا عبارتند از:1. مسجد خَيْف؛ 2. مسجد البيعَه. در



122


فاصلة بين مكه و مدينه چند منطقه مهم و تاريخي وجود دارد كه اگرچه در مسير حركت كاروان‌ها نيست اما ياد آن‌ها مي‌تواند در حفظ و پاسداشت جايگاه آن در تاريخ اسلام موثر باشد. اين‌ اماكن عبارتند از:

1. مزار شهداي بدر؛ 2. ربذه (تبعيدگاه ابوذر)؛ 3. غدير خم؛ 4. ابواء (محل دفن آمنه مادر گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله ).

خودآزمايي

1. ميقات‌هاي مسير ورودي مكه را نام برده و توضيح ‌دهيد.

2. محدوده حرم را با توجه به جهات مختلف شرح دهيد.

3. علت تحريم در محدوده حرم را بيان كنيد.

4. مساجد منطقه آغازين حرم كدام‌اند؟

5. اقوالي كه در نامگذاري سرزمين عرفات بيان شده را شرح دهيد.

6. زمان وقوف در عرفات چه زماني است؟

7.كوه‌هاي منطقه عرفات را نام برده و وجه تسميه هر يك را بيان كنيد.

8. مكان‌هايي كه حاجيان بعد از محرم شدن به ترتيب در آن وارد مي‌شوند را نام ببريد.

9. زمان وقوف در مشعرالحرام چه زماني است؟

10. دليل نامگذاري منطقه مشعر الحرام به مزدلفه را بيان نماييد.

11. وادي محسر شاهد چه حادثة تاريخي بوده است؟

12. اعمال سرزمين منا و زمان وقوف در آن را بيان كنيد.



123


13. جمرات سه گانه را توضيح دهيد.

14. مساجد موجود در منا را نام ببريد.

15. ايام تشريق چه ايامي است، آن را تشريح كنيد.


| شناسه مطلب: 77316