بخش 8
درس ششم: مسجد النّبی و آثار آن (از ابتدا تا عصر حاضر) مدخل الف) مسجدالنّبی در گذر تاریخ ب) آثار تاریخی و مقدس مسجدالنّبی 1. ستونهای مسجدالنّبی 2. ایوان صُفّه یا منزلگاه فقرا 3. منبـر 4. محرابهـا 5. روضة النّبی 6. بیت شریف پیامبر گرامی 7. خانه فاطمه 8. مرقد مطهّر و منوّر پیامبرخدا 9. قبر فاطمه دختر گرامی پیامبر 10. مقام و مهبط جبرئیل امین 11. محل اذان بلال 12. درهای مسجـد 1/12. عصر پیامبر باب جبرئیل 2/12. دوران عمر بن خطاب 3/12. دوران عمر بن عبدالعزیز 4/12. دوران عثمانی 5/12. دوران سعودی 13. مأذنهها 14. قبة الخضراء 15. قبة الزرقاء ج) آتشسوزیهای مسجدالنّبی د) سیر تاریخی توسعه مسجد النّبی از آغاز تا کنون 1. دوران پیامبر خدا (7 ق.) 2. مسجدالنبی در عصر حاضر خلاصه درس خودآزمایی منابع و مآخذ
|
|
درس ششم
مسجد النّبي صلي الله عليه و آله و آثار آن (از ابتدا تا عصر حاضر)
اهداف آموزشي
انتظار مي رود با مطالعه اين درس:
ـ با نحوه و چگونگي احداث مسجد النبي صلي الله عليه و آله آشنا شويم.
ـ از سير تاريخي توسعه مسجدالنبي از ابتدا تا عصر حاضر مطلع شويم.
ـ ستونهاي اصلي، روضة النبي، منبر و محرابها و ايوان صفه و ساير آثار آن را بشناسيم.
ـ با حوادث و رويدادهاي مهمي كه در تاريخ مسجدالنبي وجود دارد آشنا شويم.
ـ موقعيت خانه و محل دفن رسول خدا صلي الله عليه و آله را بدانيم.
ـ با رواياتي كه در ارتباط با محل دفن حضرت فاطمه عليها السلام وجود دارد آشنا شويم.
|
|
مدخل
آشنايي با نخستين مسجد در اسلام كه به دست رسول خدا صلي الله عليه و آله در شهر يثرب ساخته شد و پايگاه عبادي و سياسي مسلمانان گرديده ميتواند بيانگر اهميت آن در طول تاريخ و ازمنه باشد.آثار و اماكن متبرك و مقدس اين مسجد نشان از سير حوادث تأثيرگذار در تاريخ اسلام دارد. زائران و نمازگزاران در اين مسجد كه نمازگزاردن در آن برابر با هزار نماز در مساجد ديگر است با شناخت اين مكان مقدس و آثار آن مي توانند خود را در دل تاريخ و كنار رسول خدا صلي الله عليه و آله حس كنند. لذا در اين فصل مسجدالنبي در گذر تاريخ و آثار آن براي تحقق اين امر تشريح ميگردند.
الف) مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله در گذر تاريخ
پيامبر صلي الله عليه و آله از روز دوشنبه، دوازدهم ربيع الأول تا روز جمعه شانزدهم همان ماه، در قريه قبا ماندند و پس از پايان بناي مسجد و رسيدن امام علي عليه السلام و دخترشان فاطمه عليها السلام ، رهسپار مدينه شدند.(1) در اين مسافتِ كوتاه تا داخل شهر، با تقاضاهاي زياد قبايل مختلف براي سكونت در منازل آنان روبه رو گرديد و در پاسخ گويي به اين همه شور و اشتياق، انتخاب را ناگزير به تقدير الهي سپرد و با اشاره به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن هشام، همان، ج1، ص494؛ بعضي گفتهاند در قبا چهارده شب ماندهاند. (بحارالانوار، ج19، ص106).
|
|
شتر خويش (القصوه) فرمود:
«خَلُّوا سَبيلَها فَإِنَّها مَأْمُورَةٌ».(1)
راه شتر را باز بگذاريد كه او مأمور است.
سرانجام شتر پس از عبور از ميان قبايل مختلف، كنار خانه «ابو ايوب انصاري» زانو زد و اين سعادت بزرگ نصيب اين مرد الهي شد كه پذيراي خاتم پيامبران گردد. زميني را كه شتر در آن زانو زد، متصل به خانه ابو ايوب انصاري بود و از آن به عنوان «مربد»؛ (محل خشكانيدن خرما) استفاده ميشد و متعلق بهِ دو يتيم از قبيله بنينجار، به نامهاي
سهل و سهيل فرزندان عمرو بود. اين دو، در پناه و حمايت معاذ بن
عفراء قرار داشتند.(2) آن حضرت اين زمين را به رغم اصرار صاحبان
آن، كه ميخواستند از جان و دل بر پيامبر صلي الله عليه و آله هبه كنند، به ده دينار خريدند.(3)
اين مسجد كه ساخت آن تقريباً هفت ماه طول كشيد، از نهايت سادگي و پيراستگي برخوردار بود.
مساحت اوّليه آن را 70 ( عليه السلام ) 60 ذراع4 = 4200 ذراع (برابر با 74/1021
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن هشام، همان جا، سمهودي، همان، ج1، صص256 و 257؛ ابن قيم جوزي، زاد المعاد في هدي خير العباد، ج2، ص143
2. ابن هشام، همان، ج1، ص495؛ ابن نجار، اخبار مدينة الرسول، ص25؛ ابن قيم جوزي، همان، ج2، ص145؛ بيهقي، دلائل النبوه، ج2، ص187
3. ابن سعد، همان، ج1، ص239
4. هر ذرع را برابر با 33/49 سانتي متر (ذرع هاشمي) محاسبه كردهايم.
|
|
متر) و ارتفاع ديوارهاي آن را پنج ذراع نوشتهاند كه آن حضرت با كمك مهاجران و انصار، در نخستين روزهاي هجرت به احداث آن پرداختند.
تلاش پيامبر صلي الله عليه و آله در اين مورد، باعث ميشد تا همه صحابه، به طور فعال در ساخت آن مشاركت كنند. يكي از انصار چنين خواند:
لَئِنْ قَعَدْنا وَالنَّبي يَعْمَلُ
لذاك مِنَّا العَمَلُ المُضَلَّلُ1
اگر ما بنشينيم و پيامبر صلي الله عليه و آله كار كند، براي ما امري خطا و ناصواب است.
هنگامي كه ديوارها را بالا ميبردند، پيامبر صلي الله عليه و آله در پاداش زحمات اصحاب چنين سرودند:
لا عَيْشَ اِلاّ عَيْشُ الآخِرَةِ
اَلّلهُمَّ ارْحَمِ الاَْنْصارَ وَالْمُهاجِرَة2
در اين ميان، عمار از همه بيشتر كار ميكرد و برخي اصحاب نيز بار خود را بر دوش او ميگذاشتند؛ لذا عمار از روي مزاح به پيامبر صلي الله عليه و آله گفت: يا رسول الله، اينان مرا كشتند؛ بر گرده من باري مينهند كه خود آن را حمل نميكنند؛ پيامبر صلي الله عليه و آله خطاب به وي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن هشام، همان، ج1، ص496؛ ابن قيم جوزي، همان، ج2، ص144
2. ابن هشام، همان جا؛ ابن قيم جوزي، همان، ج2، ص145؛ ابن سعد، همان، ج1، ص240 با عبارت: "فَاغفِر الأنصار والمهاجرة"؛ بخاري در صحيح خود چنين آورده است. "اَلّلهمّ لا خير إلاّ خير الآخرة، فَاغْفر الأنصار و المهاجرة" (صحيح، جزء اول، كتاب الصلوة، حديث، ص292 ـ 292).
|
|
فرمود:
«يا عمار! انِّما تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الباغَيَةُ».(1)
اي عمار، همانا تو را گروهي ياغي و ستمكار ميكشند.
به روايت بخاري، پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:
«عمار آنان را به بهشت فرا ميخواند و ايشان او را به آتش دعوت ميكنند.» ( 2 )
اصحاب پس از بالا بردن ديوارها، سقف مسجد را با شاخههاي نخل پوشانيدند. بعضي از آن حضرت پرسيدند: آن را مسقّف نكنيم؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: خير، سايهباني ميخواهم چون عريش (سايبان) موسي. پس از آن، مكاني براي نماز پيامبر صلي الله عليه و آله به سمت بيت المقدس مشخص كردند. آنگاه براي مسجد سه در قرار دادند؛ دري در آخر مسجد، در ديگري كه به آن «باب الرّحمه» و «باب عاتكه» ميگفتند و دري كه بعدها باب جبرئيل عليه السلام نام گرفت. كنار مسجد نيز اتاقهايي براي پيامبر صلي الله عليه و آله ساختند و آن حضرت با عايشه و سوده در آن ساكن شدند. از خانه نيز دري به مسجد گشودند.(3) آنگاه هر يك از اصحاب، خانهاي كنار مسجد ساختند و دري به داخل آن باز كردند كه راه ورود آنان به مسجد بود. پس از اندك زماني؛ يعني قبل از جنگ احد، پيامبر صلي الله عليه و آله به بستن درها، به جز درِ خانه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن هشام، همان، ج1، ص497؛ متقي الهندي، كنزالعمال، ج16، ص137
2. بخاري، صحيح [جزء اول، كتاب الصلوة حديث 408« ص 302
3. ابن قيم جوزي، همان، ج2، ص146؛ ابن سعد، همان، ج1، ص240
|
|
علي عليه السلام امر فرمودند: «أَمَرَ بَسَدِّ الاَْبْوابِ إِلاّ بابُ عَلِي» لذا تمام درهايي كه به مسجد باز ميشد، جز آن در، مسدود شد.
مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله ، از آغاز بنا و احداث، شاهد ماجراهاي مهمّي در تاريخ صدر اسلام بود. آن حضرت در نخستين روزهاي پاياني بناي اين مكان مقدّس، خطبههاي غرّا و كوبندهاي عليه كفر و شرك ايراد فرمودند و سپس در طول يازده سال از هجرت پربركت خود، به منظور رشد و تعالي مسلمانان در سايه مكتب انسانساز اسلام، خطبههاي ديگري خواندند. در اين مسجد اساسيترين موضوعات مربوط به اداره حكومت اسلامي با حضور پيامبر صلي الله عليه و آله بحث و بررسي ميشد.
دوّمين حادثه مهم در تاريخ اين مسجد، انعقاد پيماننامه عمومي مدينه و نيز برقراري پيمان مؤاخاة يا برادري ميان مهاجر و انصار از سوي منادي وحدت بود.
از جمله رويدادهاي مهمّ ديگر، كه مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله در آن سالها شاهد بود، اعلان بسيج عمومي براي دفاع از اسلام و پاسخ گويي به آزار و ايذا و ظلم و ستم وارده از سوي مشركان بود.
در همين مسجد «وفود»؛ (گروهها) براي پذيرش اسلام به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله ميرسيدند و دهها حادثه ديگر كه ذكر آنها در گنجايش اين مختصر نيست.
ب) آثار تاريخي و مقدس مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله
|
|
1. ستونهاي مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله
به هنگام بناي مسجد، ابتدا ستونهايي از نخل خرما برافراشتند
و سقف را با شاخههاي نخل بر روي آنها قرار دادند. ستونها در
بناي نخست، هشت عدد بود كه هر يك نامي مخصوص داشت و
امروزه با همان نامها باقي ماندهاند. هر يك از آنها سابقهاي به
بلنداي تاريخ 1400 ساله اسلام دارند و يادآور حوادث و رخدادهاي مهمّي هستند. اين ستونها كه در داخل روضة النبي صلي الله عليه و آله واقع شدهاند، عبارتاند از:
1/1. ستون مُخَلَّقَه: اين ستون يادآور نمازگاه پيامبر صلي الله عليه و آله و نزديكترين ستونها به محل نماز آن حضرت است. اكنون ستون مورد نظر، كمي جلوتر از محلّ اصلي است1 و بالاي آن نيز بر دايرهاي سبز و طلايي، اين نام ديده ميشود. نامگذاري آن به سبب عطر و خُلوقي است كه بر آن ميسوزاندند تا فضاي مسجد را عطرآگين كند.
2/1. استوانه عايشه: نامهاي ديگرش «مهاجران» و «القرعه» است. اكنون بالاي آن نام اسطوانة العائشه ديده ميشود. سبب نامگذاري آن به اين نامها چنين است:
وجه تسميه آن به «عايشه» و «مهاجران» اين است كه عايشه، در فضل اين ستون احاديثي روايت كرده و لذا مهاجران گرداگرد آن مينشستند و نماز ميخواندند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، همان، ج2، ص439
|
|
«قرعه» ( 1 ) به آن سبب كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودهاند: «در مسجد من مكاني است نزديك اين ستون كه اگر مردم فضيلت آن را ميدانستند، كنار آن نماز نميخواندند، مگر آن كه ميان خود (براي نماز خواندن) قرعه ميزدند».
ستون ياد شده وسط ستونهاي اصلي ديگرِ مسجد قرار دارد؛
يعني ميان اين ستون تا منبر پيامبر صلي الله عليه و آله دو ستون، تا قبر ايشان دو ستون،
تا قبله و محراب دو ستون و تا صحن اوّليّه مسجد كه تا آن هنگام
مسقف نشده بود؛ يعني به موازات مأذنه بلال نيز دو ستون فاصله دارد.
در حقيقت از همه طرف سومين ستون است و كنار آن نيز ستون
«توبه» و سپس «سرير» قرار دارد. در مورد نماز خواندن كنار آن،
سفارش فراواني شده است؛ زيرا از ستونهاي روضة النّبي صلي الله عليه و آله
است.
3/1. ستون توبه: از ستونهاي بسيار مهم و با فضيلت مسجد النبي صلي الله عليه و آله ستون توبه يا ابولبابه است. ابولبابة بن عبد المنذر يكي از بزرگان اوس، هنگام غزوه بنيقريظه2 به درخواست يهوديان و با
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، همان، ج1، ص440، كنايه از اينكه ازدحام براي نماز خواندن در اين مكان به قدري زياد ميشد كه به ناچار بايد بين خود قرعه ميزدند. اين حديث نيز از عايشه نقل شده است.
2. پيامبر صلي الله عليه و آله پس از جنگ خندق كه طي آن يهوديان پيمان خود را با مسلمانان شكسته و به پيامبر صلي الله عليه و آله خيانت كردند، از سوي خداوند مأموريت يافت تا به تنبيه و نابودي خيانت كاران يهود بني قريظه پرداخته (ابن هشام، همان، ج32، ص23) و شرّ آنان را از سر اسلام كوتاه سازد لذا آن حضرت ايشان را محاصره كرد و نمايندهاي فرستاد كه يا اسلام آوريد و همچنان در خانههاي خود بمانيد و يا از مدينه همراه زنان و فرزندانتان خارج شويد. يهوديان بني قريظه به علت ارتباط و دوستي كه با ابي لبابه داشتند از پيامبر صلي الله عليه و آله خواستند تا وي را براي مشورت به نزد آنان فرستد و آن حضرت نيز پذيرفتند.
|
|
موافقت پيامبر صلي الله عليه و آله
به عنوان مشاور نزد آنان رفت. ابولبابه يهوديان را به جنگ و مقاومت تشويق كرد اما بيدرنگ از اين اقدام پشيمان شد و سوگند ياد كرد
كه هرگز با پيامبر صلي الله عليه و آله روبه رو نشود، مگر آن كه توبه كند و خداوند
نيز او را پاك گرداند. لذا يكسره به مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله رفت و خود
را به يكي از ستونهاي مسجد بست و به توبه و انابه پرداخت تا
شايد خداوند از كردار زشت او بگذرد و يا مرگ او را برساند.
او در مجموع شش شبانه روز به آن ستون بسته شده بود. در اين
مدّت تنها همسر او براي اقامه نماز دستان وي را باز ميكرد و دوباره او
را به ستون ميبست. سرانجام سحرگاهان آياتي مبني بر پذيرش توبه ابولبابه نازل شد.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. (يا ايها الذّين آمنوا لا تخُونُوا الله والرَّسول و لا تخُونُوا اَماناتِكم و اَنْتُمْ تعلمون...)؛
(اي كساني كه ايمان آورديد به خدا و رسول و امانات خويش خيانت نكنيد در
حالي كه ميدانيد جز اين نيست كه مالها و اولادتان فتنه و بلا است....)
(انفال : 128)
|
|
پيامبر صلي الله عليه و آله آن شب خندان و شاداب برخاست؛ به مسجد آمد و دستان او را گشود.(1) از آن روز اين ستون به «توبه» يا «ابولبابه» مشهور شد.
حضرت رسول نوافل خود را كنار اين ستون به جا آورده و گاهي نزد آن اعتكاف ميجستند.(2)
روايات وارده حاكي است اقامه نماز، عبادت و دعا نزد اين ستون بسيار مستحب است.(3) ستون توبه دوّمين ستون از حُجره و مرقد پيامبر صلي الله عليه و آله و به موازات ستون سرير در شرق و ستون عايشه در غرب است. به عبارت ديگر چهارمين ستون از منبر پيامبر صلي الله عليه و آله و سوّمين ستون از سمت قبله و جزو ستونهاي روضة النّبي صلي الله عليه و آله است. اكنون نام «اسطوانة التوبه» زينت بخش آن است. درب غربي خانه رسول الله صلي الله عليه و آله كه به داخل مسجد باز ميشد در مقابل اين ستون قرار داشت كه آن را «باب التوبه» نام نهادهاند.
4/1. ستون سرير: در بيان محلّ شب زندهداري رسول الله صلي الله عليه و آله نقل كردهاند كه ايشان سريري (تختي) از چوب خرما را كنار ستوني گذاشته و به پهلو روي آن ميخوابيدند و يا اعتكاف ميكردند.(4) امروزه ضريح و ديواره غربي مرقد مطهر پيامبر صلي الله عليه و آله در ميان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سيوطي، لباب النقول في اسباب النزول ص 111؛ ابن هشام، همان 2/236 ـ 238؛ ابن قيم جوزي، همان 2/190.
2. سمهودي، همان، ج1، ص447
3. صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص340
4. سمهودي، همان، ج1، ص447
|
|
اين ستون و ستونهاي محرس و وفود قرار دارد و در سمت شرق آن ستون توبه است. نبي گرامي صلي الله عليه و آله روزها نيز براي پاسخگويي به پرسشها و مسائل مسلمانان، به آن تكيه ميدادند و نيازمنديهاي آنان را برآورده ميساختند.(1) «اسطوانة السّرير» اوّلين ستون از سمت قبله است.
5/1. ستون مَحْرَسْ = علي بن ابيطالب عليه السلام : اين ستون به نام اميرمؤمنان علي بن ابي طالب عليه السلام نيز معروف بوده است. برخي آن را مكان نماز ايشان دانسته و برخي نيز گفتهاند كنار آن ميايستاد و به محافظت از جان پيامبر صلي الله عليه و آله ميپرداخت2 و مَحْرَسْ نيز به معناي مكان نگهباني است. اين ستون در ميان ستونهاي وفود و سرير و به موازات آنها در ديواره ضريح غربي مرقد پيامبر صلي الله عليه و آله واقع شده است. پيامبر صلي الله عليه و آله هنگامي كه از خانه عايشه براي نماز به مسجد ميآمدند، از دري كه ستون ياد شده كنار آن بود، وارد ميشدند. امروزه نام «اسطوانة الحرس» بر آن ديده ميشود.
6/1. ستون وُفود: اين ستون، كه پشت ستون مَحْرَس از سمت شمال قرار دارد، سوّمين ستون از سمت قبله است. پيامبر صلي الله عليه و آله براي ديدار با وفود؛ يعني دستهها و قبايل عرب كنار آن نشسته و با آنان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. اين ستون كه يكي از ستونهاي مهم و اصلي مسجدالنبي صلي الله عليه و آله است، دسترسي به آن به علت اتصال به ضريح و ممانعت مأموران امكان پذير نيست.
2. سمهودي، همان، ج1، ص448
|
|
ملاقات ميكردند.(1) اكنون بالاي آن، نام «اسطوانة الوفود» ديده ميشود. ستون مذكور به موازات ستونهاي محرس و سرير در ميان ديواره غربي ضريح پيامبر صلي الله عليه و آله قرار دارد.
7/1. ستون مقام جبرئيل عليه السلام 2: كنار اين ستون، كه به آن «مُرَبَّعة القبر» نيز گفته ميشود، دَرِ خانه فاطمه عليها السلام دختر گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله قرار داشت كه به مسجد باز ميشد.(3) مقام جبرئيل عليه السلام به موازات ستونهاي وفود و حرس قرار دارد ولي اكنون داخل ضريح و منتهي اليه حجره شريف واقع شده و در ديد كسي قرار ندارد.
8/1. ستون تهجّد: حضرت رسول صلي الله عليه و آله ، شبها به ويژه در ماه رمضان، پشت خانه فاطمه عليها السلام كنار ستوني به تهجّد و شب زنده داري ميپرداخت.(4) بعدها در اين مكان محرابي به نام «تهجّد» ساختند.(5) اين ستون كنار مكان اصلي باب جبرئيل عليه السلام پيش از توسعه مسجد النّبي صلي الله عليه و آله بود كه اكنون كمي عقبتر از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، همان، ج1، ص449
2. در مورد مقام جبرئيل و موقعيت دقيق آن رجوع كنيد به بحث مربوطه در همين فصل.
3. اين در، سمت مغرب محراب التهجد يعني به موازات ستونهاي وفود و حرس و منتهي اليه ديوار شمالي و غربي حجره شريف و ضريح پيامبر صلي الله عليه و آله قرار داشته و به داخل مسجد باز ميشده است. چنانكه گفتيم اين تنها دري بود كه خداوند از ميان درهاي ديگر آن را از بسته شدن مستثني ساخت. "امر بسد الابواب الاّ باب علي7".
4. سمهودي، همان جا.
5. ر.ك: بحث محرابهاي مسجدالنبي صلي الله عليه و آله .
|
|
مكان اصلي است. ستون ياد شده و نيز محراب التهجد اكنون داخل ضريح پيامبر صلي الله عليه و آله قرار گرفته است. اين ستون هشتمين و آخرين ستوني است كه از دوران آن حضرت باقي است.
9/1. ستون حنّانه: پيامبر صلي الله عليه و آله هنگام قرائت خطبه، ابتدا به درختي در سمت غرب محراب تكيه ميدادند و از آن به عنوان منبر استفاده ميكردند. هنگامي كه براي ايشان منبري ساختند، بر منبر نشستند. گويند در اين هنگام از آن درخت صدايي شبيه به ناله بلند شد كه گويي در فراق آن حضرت سر داده بود. لذا از آن روز اين درخت را «حَنّانه» ناميدند. يعني بانگ بچه شتري كه او را از مادرش جدا ميكنند. آن حضرت دستي بر درخت كشيدند و آرام شد.(1) بعدها به دستور پيامبر صلي الله عليه و آله حفرهاي كنده و آن درخت را دفن كردند. در مكان اين درخت ستوني ساختند و آن را «اسطوانة الحَنّانه» ناميدند. مكان آن نزديك محراب النبي صلي الله عليه و آله بوده كه امروزه اين ستون وجود ندارد. (تصوير شماره 84 و 85)
2. ايوان صُفّه يا منزلگاه فقرا
هنگامي كه جمعيت مهاجران در مدينه افزايش يافت، پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: براي مهاجران تهي دست كه در مدينه مكاني ندارند، ايوان مُسقَّفي، در آخر مسجد ساخته شود تا بتوانند در آن جا اقامت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، همان، ج1، ص388
|
|
گزينند.(1) اين عده شبها را بر همين ايوان به صبح ميرساندند. كساني چون سلمان فارسي، عمار بن ياسر و مقداد بن اسود و...، از آن دسته بودند. مورخان تعداد آنان را 70 نفر نوشتهاند.(2) اين افراد در تاريخ به «اهل صُفّه»
معروف شدند.
پيامبر صلي الله عليه و آله از مقابل اهل صفه ميگذشت و ميفرمود: اگر ميدانستيد كه نزد خدا چه جايگاهي داريد، به يقين ميخواستيد كه بر فقر شما افزوده شود.(3) خداوند تبارك و تعالي آيات شريفه سوره كهف را در مورد اين فقرا بر آن حضرت نازل كرد.
(وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ ...).4
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن اثير، النهاية في غريب الحديث و الاثر، ج3، ص37
2. ابونعيم اصفهاني در حلية الاولياء و طبقات الاصفياء، اسامي 38 نفر از آنان را ذكر كرده است. (ج1، صص385 ـ 347).
3. سمهودي، همان، ج1، ص454 ر.ك. به: صالح احمدالشامي اهل الصفة بعيداً عن الوهم والخيال. در صحيح بخاري روايت شده كه اين عده لباس كاملي نداشتند وبعضاً نيمه عريان بوده و يا لباس آنان تنها نيمي از بدن ايشان را ميپوشانيد و در نهايت فقر بودهاند. (همان، كتاب الصلاة، حديث103، ج1، ص299)
4. كهف : 28 ـ [اي پيامبر هميشه خويش را با كمال شكيبايي به محبت آنان كه صبح و شام خدا را ميخوانند و رضاي او را ميطلبند وادار كن و يك لحظه از آن فقيران چشم مپوش كه به زينتهاي دنيا مايل شوي، هرگز با كساني كه ما دلهاي آنان را از ياد خود غافل كردهايم و تابع هواي نفس خود شدند و به تبهكاري پرداختند همراه مباش.«
|
|
زماني كه اين آيات نازل شد، پيامبرخدا صلي الله عليه و آله فرمود:
«الْحَمْدُ للهِِ الَّذِي جَعَلَ فِي أُمَّتي مَنْ أُمِرْتُ أَنْ أَصْبِرَ نَفْسِي مَعَهُمْ» ( 1 ).
سپاس خداي را كه در امّت من كساني را قرار داد كه مأمور شدهام همراه آنان صبر پيشه كنم.
اين ايوان، كه اكنون در شمال شرقي محدوده اوليه مسجد و ميان باب جبرئيل عليه السلام و باب النساء قرار دارد، ارتفاعي حدود نيم متر و مساحتي حدود سي متر مربع داشته و به شكل مربع مستطيل است. يك سوم قسمت جنوبي آن؛ يعني به سمت قبله، از دوران پيامبر صلي الله عليه و آله و بقيه آن از افزودههاي دوران عمربن عبدالعزيز است. تلاوت قرآن و اقامه نماز بر اين ايوان بسيار سفارش شده است.
در مقابل اين ايوان، ايوان التهجد و نيز ديواره شمالي حجره شريف؛ يعني بيت فاطمه عليها السلام قرار دارد. (تصوير شماره 86)
3. منبـر
هنگام بناي مسجدالنّبي، براي پيامبر صلي الله عليه و آله منبري نساخته بودند؛ چنانكه پيشتر گفتيم، آن حضرت خطبههاي خود را كنار تنه درخت خرمايي كه به آن تكيه ميزدند ميخواندند. هنگامي كه براي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. احمد ياسين الخياري، تاريخ المعالم المدينة المنوره ص 70
|
|
ايشان منبري تهيه شد، روز جمعه بر فراز آن رفتند.(1)
در مورد نخستين كسي كه براي پيامبر صلي الله عليه و آله منبر ساخت اختلاف است؛ برخي نوشتهاند: نخستين منبر، از گِل ساخته شد و پله نداشت. برخي ديگر گويند از چوب و داراي سه پله بود.
در جريان آتشسوزي كه به سال 886 ق. در مسجد النّبي صلي الله عليه و آله رخ داد، اين منبر كاملاً در آتش سوخت. چندي بعد قطعهاي از چوب آن را يافتند و در محل خود قرار دادند؛ بر روي آن نيز منبري از چوب صندل و سپس از آجر و سنگ ساختند؛ چنانكه خواهيم گفت ميان منبر و قبر پيامبر را روضة النّبي گويند. از آن حضرت نقل شده است كه:
«قوائم منبري رواتب في الجنه».(2)
پايههاي منبر من در بهشت استوار است.
4. محرابهـا1
1/4. محراب النّبي صلي الله عليه و آله : پيامبر صلي الله عليه و آله نمازهاي خود را كنار ستوني ميخواندند كه بعدها به «المخلّقه» معروف شد. در دوران آن حضرت محرابي وجود نداشت، عمر بن عبدالعزيز،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. متقي الهندي، كنزالعمال في سنن والاقوال، ج14، ص58 به روايت بخاري، زني از انصار به پيامبر عرض كرد كه غلام نجاري دارم، اگر اجازه دهيد براي شما منبري بسازد (صحيح، كتاب الصلاة، ج1، ص302)
2. نورالدّين هيثمي، موارد الضمان صص 35، 256
|
|
والي مدينه، در دوران اموي نخستين كسي بود كه بر مكان نماز ايشان محراب ساخت؛ اين محراب سمت ديوار قبله بود كه بعدها در توسعه مسجد تخريب شد. محل محراب ياد شده در طول ساليان دراز و در توسعهها و تعميرات اندكي تغيير يافته است.
در دوران سلطان اشرف قايتباي، محرابي نفيس و زيبا از سنگ مرمر، مزيّن به آيات قرآن ساختند و بعدها حفره آن پر گرديد و همسطح زمين شد؛ آنگاه محراب پيامبر صلي الله عليه و آله را با پارچهاي نفيس پوشانيدند. اين محراب با همان تزييناتِ دوران عثماني همچنان موجود است. در فضيلت اين محراب گفتهاند كه به منزله كعبه است؛ يعني كسي كه به آن مينگرد، گويي نگاهش را به كعبه دوخته است.(1) محراب النبي صلي الله عليه و آله اكنون به ستون مُخَلَّقَه متّصل است؛ يعني اين ستون سمت مغرب آن قرار دارد. و به گونهاي ساخته شده كه سجده كننده در آن، صورت خود
را بر محل نشستن پيامبر صلي الله عليه و آله ، نه محل سجده آن حضرت ميگذارد.(2) (تصوير شماره 87)
2/4. محراب التّهجد: در پشت منزل فاطمه عليها السلام ؛ يعني منتهي اليه حجره شريف پيامبر صلي الله عليه و آله و مقابل ايوان صفه، محل و مكان تهجّد رسول الله صلي الله عليه و آله و فاطمه عليها السلام ، بوده است. محراب در دوران عثماني تعبيه شده و پس از برداشتن آن در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، همان، ج1، ص384
2. علي بن موسي، رسالة في الوصف المدينة المنوّرة، ص 60
|
|
دوران سعودي، بيرون حجره شريفه؛ يعني مقابل ايوان صفه، ايواني به ارتفاع سي سانتي متر و عرض حدود شش متر ساختهاند كه زائران براي درك فضيلت نماز در محراب ياد شده، بر اين ايوان به اقامه نماز ميپردازند. (تصوير شماره 88)
3/4. محراب فاطمه عليها السلام : اين محراب، داخل منزل فاطمه عليها السلام ؛ يعني جنوب محراب التهجّد قرار داشته كه محلّ اقامه نماز فاطمه عليها السلام بوده است. محراب مذكور اكنون داخل حجره پيامبر صلي الله عليه و آله است.
4/4. محراب عثماني: محراب عثماني، در ديوار كنوني مسجد در سمت قبله و پشت محراب النّبي صلي الله عليه و آله از عصر عثمان بن عفّان است. قسمتي كه اكنون محراب عثماني در آن قرار گرفته، از افزودههاي اين خليفه بوده كه از باب السَّلام تا باب البقيع امتداد مييابد.(1) اكنون امام جماعت مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله در اين محراب نماز اقامه ميكند.
5/4. محراب سليماني = حنفي: اين محراب در خارج روضة النّبي صلي الله عليه و آله و سمت غرب منبر قرار دارد. در ابتدا حنفيان در امامت نماز حرم نبوي شريك نبودند، فقط مالكيان امامت را بر عهده داشتند. در قرن هفتم هجري حنفيان نيز به امامت نماز جماعت مسجد راه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. علي بن موسي، همان جا. عثمان پس از اتمام توسعه در اين مكان به نماز ميايستاد.
|
|
يافتند. در دوران عثماني اين محراب براي حنفيها ساخته شد كه امام جماعت ايشان در آن نماز اقامه ميكرد. شمعهايي بر آن و ساير محرابها افروخته ميشد كه شمعدانهاي آن از نقره بود. در محراب حنفي يك شمع و در محراب نبوي دو شمع روشن ميشد.(1)
5. روضة النّبي صلي الله عليه و آله
رسول الله صلي الله عليه و آله فرمودند:
«مَا بَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَري رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ».(2)
روضة النّبي صلي الله عليه و آله يكي از بهترين مكانهاي روي زمين است كه پيامبر صلي الله عليه و آله همه روزه، پنج بار براي اقامه نماز جماعت و خواندن خطبه، در اين مسير تردد ميكردند. از آن حضرت احاديث بسياري در فضيلت اين مكان روايت شده كه آن را قطعه و يا زميني از بهشت دانستهاند. رواياتي كه از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده، مورد استناد و تواتر فريقين است؛ از جمله:
«إِنَّ مِنْبَرِي عَلي تُرْعَة مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ».(3)
ترعه را به معناي باب و در دانستهاند؛ يعني منبر من بر دري از درهاي بهشت قرار دارد.4
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. علي بن موسي، رسالة في وصف المدينة المنوره، 61
2. كليني، فروع كافي، ج4، ص555؛ نسائي، سنن [جزء الثاني« ص34
3. نسائي، همان، ص35؛ ابن بابويه، من لايحضره الفقيه، ج2، ص340
4. ابن قتيبه دينوري، تأويل مختلف الحديث، 91
|
|
«مَا بَيْنَ قَبْرِي وَمِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ».(1)
و نيز:
«مَا بَيْنَ حُجْرَتِي وَمُصَلاّئِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ».(2)
به نظر ميرسد روايت «مَا بَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَرِي» معقولتر باشد؛ زيرا با توجّه به اين كه پيامبر صلي الله عليه و آله براي مكان دفن خود وصيتي نكرد و ممكن بود آن حضرت را در مكانهاي ديگري دفن كنند؛ منطقي به نظر ميرسد كه منظور آن حضرت از «مَا بَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَرِي»، مكان دفن
او در هر نقطه از زمين تا منبر ايشان در مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله نباشد كه آن را باغي از باغهاي بهشت بدانند؛ اما مكان بيت ايشان روشن و مشخص است.
در معنا و تفسير «رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ» گفتهاند، مقصود آن است كه اين قسمت در آخرت به بهشت منتقل شده و همانند ديگر قسمتهاي زمين از بين نميرود و اين مزيّت وفضل عظيمي براي اين مكان است. عبادت دراين محل كه نسبت به ساير قسمتهاي مسجد فضيلت و برتري دارد، ان شاءالله اجر و پاداش بهشت خواهد داشت. بعضي گفتهاند: همانگونه كه حجرالأسود از بهشت براي جدّ پيامبر صلي الله عليه و آله يعني ابراهيم عليه السلام ، قرار داده شد تا آن را در كعبه نصب كند،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. كليني، همان جا.
2. همان جا.
|
|
براي
رسول الله صلي الله عليه و آله نيز مكان عبادت ايشان باغي از بهشت گرديد.
در عرض روضه شريف اندكي اختلاف است؛ امّا در مورد طول آن اختلافي نيست. ابن زباله طول روضه شريف پيامبر صلي الله عليه و آله را كه از منبر آن حضرت تا آخر حجره شريف در شرق است، حدود 22 متر ذكر كرده است.(1) بر اساس نظر اهل سنت، عرض روضه تنها دو ستون از سمت قبله را در بر ميگيرد. اما بر اساس نظر شيعه، عرض روضه از آغاز حد قبلي مسجد در دوران پيامبر صلي الله عليه و آله از سمت قبله، كه اكنون با نردههاي نقرهاي مشخص است تا منتهي اليه ديوار شمالي و به عبارتي ديگر، تا پايان ضريح كنوني و ديوار شرقي حجره است. به اين ترتيب عرض روضه شريف شامل هشت ستون از جنوب به شمال ميگردد كه همان حدّ اوليه مسجد است. با اين وصف خانه فاطمه عليها السلام نيز جزو روضة النبي صلي الله عليه و آله قرار ميگيرد.
6. بيت شريف پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله
پيامبر صلي الله عليه و آله در كنار مسجد، ابتدا اتاقي براي همسر خود سوده ساختند و در آن ساكن شدند. در سال بعد نيز حجره عايشه را بنا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. امروزه ستونهاي داخل روضه با سنگ مرمر سفيد مشخص و داخل آن با رنگ سبز رنگ آميزي شده است.
|
|
كردند. اين اتاقها در شرق مسجد قرار داشت؛ همان جايي كه اكنون قبر پيامبر صلي الله عليه و آله است. البته پس از چندي، براي صفيه و امّ سلمه؛ دو همسر ديگر رسول الله صلي الله عليه و آله نيز اتاقهايي بنا گرديد. منابع تاريخي، از بينهايت سادگي اين خانهها سخن گفتهاند.(1)
هنگامي كه وليد بن عبدالملك براي توسعه مسجد، فرماني صادر و آن خانهها را خراب كرد، بسياري از مسلمانان ميگريستند و ميگفتند كاش اجازه ميدادند اين خانهها به همان شكل براي آيندگان بماند تا ببينند كسي كه كليدهاي خزاين دنيا به دست اوست، چگونه به چند اتاق گِلي قناعت كرده است!2
رسول خدا صلي الله عليه و آله در نيمي از اتاقي كه با عايشه زندگي ميكردند دفن شدند و عايشه در نيمه ديگر زندگي ميكرد. اين اتاقها همگي در هنگام توسعه مسجد تخريب شدند كه موقعيت آنها اكنون در داخل حجره و ضريح مطهر است.
7. خانه فاطمه عليها السلام
خانه فاطمه و امام علي8 پشت خانه عايشه بود. دري به سمت شرق؛ يعني كوچه و دري به سمت غرب؛ يعني داخل مسجد و به موازات ستونهاي وفود و حرس قرار داشت. در ديوار جنوبي آن، روزنهاي به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن سعد، همان، ج1، ص499
2. سمهودي، همان، ج1، صص462 ـ 460، ابن سعد، همان جا.
|
|
خانه پيامبر صلي الله عليه و آله باز شده بود كه آن حضرت همواره از آن احوال دخترشان را جويا ميشدند و ميفرمودند:
«السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيتِ».
و به روايتي ديگر:
«الصَّلاةُ، الصَّلاةُ، الصَّلاةُ، (إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً)1.»
خانه فاطمه عليها السلام در داخل ضريح كنوني و در انتهاي ديواره غربي و شمالي حجره قرار گرفته است.
سمهودي گويد: ميان خانه فاطمه عليها السلام و عايشه ديواري بوده و وسط خانه فاطمه عليها السلام مكاني است كه مردم بسيار محترم ميدارند و از روي آن عبور نميكنند. برخي گفتهاند كه اين مكانِ، قبر فاطمه عليها السلام است. سمهودي و برخي ديگر از مورّخان سنگ قبري نيز در آن، با عنوان «هذا قبر فاطمة بنت رسول الله» ديدهاند.
دري كه اكنون در سمت باب جبرئيل، به عنوان درِ خانه حضرت
فاطمه عليها السلام مشهور است، همان دري است كه به سوي كوچه باز ميشده است.
خداوند به پيامبرش فرمان داد تا همه درهايي كه به مسجد باز
ميشد، جز درِ اين خانه را ببندند؛ «أَمَرَ بِسَدِّ الاَْبْوابِ إلاّ باب عليّ» اين حديث را بسياري از مورّخان اهل سنت چون احمد بن حنبل، نسائي،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. احزاب: 33
|
|
طبراني، حافظ بن حجر، حاكم نيشابوري و ديگران نقل كردهاند.(1) (تصوير شماره 89)
8. مرقد مطهّر و منوّر پيامبرخدا صلي الله عليه و آله
هنگامي كه «رحمة للعالمين» به «ربّ العالمين» پيوست، علي عليه السلام شيونكنان مسلمانان را از رحلت ايشان خبر داد؛(2) كساني چون علي عليه السلام ، عباس و پسران او، فضل و قثم و نيز اسامة بن زيد براي انجام مراسم غسل و كفن پيامبر صلي الله عليه و آله حضور يافتند.(3)
پس از انجام غسل و كفن پيامبر صلي الله عليه و آله ، براي دفن آن حضرت اختلاف پيش آمد. علي عليه السلام گفت: از پيامبر شنيده است كه «هيچ پيامبري تاكنون رحلت نيافته جز آنكه او را در همان جايي كه از دنيا رفته دفن كردهاند»، لذا آن حضرت را با كمك چند تن از ياران خود، از بنيهاشم، در همان محلّي كه رحلت كرد؛ يعني در خانه خود،كه عايشه در آن ميزيست به خاك سپردند. خليفه اول و پس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن حجر عسقلاني، الاصابة في تمييز الصحابه، ج2، ص502؛ سبط بن جوزي، تذكرة خواص الامه في معرفة الائمه 24؛ سمهودي، همان، ج1، صص474، 475
و 476. ابن جوزي، زاد المعاد في هدي خير العباد، ص24؛ سمهودي، همان
جا.
2. ابن سعد، همان، ج2، صص262 و 278
3. مقدسي، البدء و التاريخ، ج5، ص68؛ ابن اثير، اسدالغابة في معرفة الصحابه، ج1، ص34؛ طبري، تاريخ الطبري، ج2، ص451؛ احمد بن حنبل، المسند، ج4، ص104؛ ذهبي، تاريخ الاسلام، ج1، ص321
|
|
از آن، خليفه دوم نيز پس از فوت، كنار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله به خاك سپرده شدند. وضعيت دفن آن دو، اينگونه بود كه ابوبكر را پشت سر پيامبر صلي الله عليه و آله و سر او را محاذي شانههاي آن حضرت و عمر را پشت سر ابوبكر و سر وي را محاذي شانههاي ابوبكر قرار دادند. عايشه ديواري ميان قبور و محل سكونت خود كشيد و در نيمه آن زندگي ميكرد.(1) (تصوير شماره 90)
عمربن عبدالعزيز حاكم مدينه، اين ديوار و ساير اتاقها را تخريب كرد و ديواري پنج ضلعي برگِرد سه قبر كشيد و آن را مسقّف و اصلاح
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، الوفاء بما يجب لحضرة المصطفي، 138
|
|
و تعمير كرد. بعضي نيز گفتهاند: پوشانيدن قبر پيامبر صلي الله عليه و آله از چشم مردم، در زمان معاويه بود و آن هنگامي بود كه امام حسن عليه السلام از دنيا رفت؛ بر اساس وصيّت نواده پيامبر خدا صلي الله عليه و آله تصميم به دفن ايشان كنار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله گرفتند ولي مروان بن حكم و عايشه با اين امر مخالفت كردند؛ لذا ناگزير امام حسين عليه السلام ، جنازه برادر را در بقيع به خاك سپرد؛ پس از اين واقعه، قبر پيامبر صلي الله عليه و آله و دو خليفه را با ديوار و سقفي پوشانيدند كه حتي در هم نداشت.(1)
اكنون آن پنج ضلعي ياد شده با كاشيهايي منقش به آيات قرآن از داخل ضريح، البته به سختي قابل رؤيت است. اطراف اتاقهاي تخريب شده نيز يك ديوار ساختهاند كه ضريح و حجره رسول خدا صلي الله عليه و آله را امروزه تشكيل ميدهد.
1/8. پوشش قبر: چنانكه ابن نجّار نقل كرده، پس از پايان پوشش سنگ مرمر، ديوارهاي مرقد، كه به وسيله جواد اصفهاني در قرن ششم هجري انجام شده بود، پوششي از ديباي سفيد، با تزيينات و ابريشم زرد و سرخ و حرير با نقش آيات سوره يس بر مقبره شريف قرار دادند كه در دورانهاي بعد نيز پردههاي بسيار زيبا و نفيسي براي پوشش اين مقبره به مدينه ارسال ميشد.(2) اكنون نيز پرده داخلي كعبه، كه به رنگ سبز است، پس از تعويض، بر روي مرقد پيامبر صلي الله عليه و آله پوشانيده ميشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، وفاء الوفا، ج1، ص548
2. سمهودي، همان، ج1، صص583 ـ 581
|
|
9. قبر فاطمه عليها السلام دختر گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله
در تاريخ وفات و محل دفن حضرت فاطمه عليها السلام نظرات گوناگون وجود دارد؛ بيشتر منابع تاريخي، وفات آن حضرت را شش ماه پس از رحلت پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نوشتهاند،(1) اما نظريه مشهور نزد شيعه،
75 يا 95 روز است.(2) در مورد محل دفن آن معصومه نيز سه روايت وجود دارد.
1. طبق روايتي از ابن شبّه در «تاريخ المدينه»، قبر فاطمه عليها السلام در قبرستان بقيع و در گوشه خانه «عقيل بن ابي طالب» است.(3) اين خانه در ابتداي قبرستان بقيع و همان جايي بوده كه امروز قبور ائمه شيعه واقع است.
ابن شبّه همچنين از عبيدالله بن علي روايت كرده كه حسن بن علي عليه السلام وصيت كرد كه مرا كنار قبر مادرم در بقيع دفن كنيد، پس او را در مقبرهاي كنار قبر مادرش؛ در مقابل پنجره خانه نَبِيه بن وهب به خاك سپردند. در اين مقبره دو قبر با سنگ نبشتهاي وجود داشت: قبر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن قتيبه، الامامة و السياسه، ج1، ص16؛ مسعودي، مروج الذهب، ج2، ص309 بلاذري، انساب الاشراف، ج1، ص586؛ ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج2، ص331؛ يعقوبي، همان، ج2، ص105؛ مقدسي، البدء و التاريخ، ج5، ص9؛ بخاري، همان، ج2، ص186
2. ابن قتيبه، همان جا؛ مسعودي، همان، ج2، ص105
3. ابن شبه، تاريخ المدينة المنوره، ج1، صص105 و 106
|
|
حسن بن علي عليه السلام و قبر عايشه همسر پيامبر.(1) سمهودي نقل كرده كه امام صادق عليه السلام در بقيع كنار پدر و جدهاش مدفون شد؛ بر قبور آنان سنگ نبشته مرمري با اين عبارت ديده ميشد:
«هذا قبرُ فاطمة بنت رسول الله سيّدة نساء العالمين و قبر الحسن بن علي و عليّ بن الحسين و قبر محمّد بن عليّ و جعفر بن محمد عليهم السلام ».(2)
علي بن موسي از مورّخان عصر عثماني نيز گويد: فاطمه عليها السلام در
كنار ائمه شيعه عليهم السلام مدفون شده است.(3) در پايين قبور ائمه بزرگوار شيعه سنگ قبري مستقل قرار دارد كه اهل سنت معتقدند قبر حضرت فاطمه عليها السلام است و بر اساس نظر شيعه اين قبر متعلق به فاطمه بنت اسد است.
2. برخي از مورّخان گفتهاند قبر حضرت فاطمه عليها السلام در خانه ايشان قرار دارد. ابن شبّه و سمهودي نيز رواياتي در اين مورد ارائه كردهاند؛ از جمله سمهودي گويد: فاطمه عليها السلام از علي عليه السلام در لحظات احتضار خواستند تا فرش خانه را برداشته و محلّي را براي دفن ايشان آماده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. پيشين، ج1، ص107؛ مسعودي نيز گويد او را در بقيع كنار قبر مادرش فاطمه دفن كردند. (مروج الذهب، ج3، ص10).
2. سمهودي، همان، ج2، ص905
3. علي بن موسي، همان، ص11
|
|
سازد.(1)
شيخ صدوق از امام صادق عليه السلام روايت كرده است كه فاطمه عليها السلام در داخل خانه خود، كه در توسعه عمر بن عبدالعزيز جزو مسجد شد، دفن گرديدهاند.(2) ابن شبّه همچنين از ابو غسّان روايت ميكند كه فاطمه عليها السلام در خانه خود دفن شده و بر مقبره او مثل همان چيزي كه بر مقبره پدر ايشان قرار گرفت، ساختند؛ چون او را در شب به خاك سپردند، بسياري از مردم خبر نيافتند.(3)
سمهودي گويد: هنگامي كه پايههاي گنبد مقبره پيامبر صلي الله عليه و آله ساخته ميشد، در سمت شرق آن؛ يعني پشت حجره، مكاني مثلث شكل
بود كه قبري و لحدي در آن يافتند. خبر آن ميان مردم سر و
صدايي ايجاد كرد.(4) علاوه برآن، روايات ابن شهر آشوب در «المناقب»
و كليني در «كافي» حاكي است كه فاطمه عليها السلام در منزل خود، كه
امروزه داخل مقصوره و ضريح پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله قرار گرفته، مدفون گرديده است.(5)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، همان، ج2، ص903
2. صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج1، ص148 و ج2، ص341؛ رحماني الهمداني، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفي من المهد الي اللحد، ج2، ص270
3. ابن شبه، همان، ج1، ص108؛ سمهودي، همان، ج1، ص903
4. سمهودي، همان، ج2، ص907
5. ابن شهرآشوب، مناقب الائمّه، ج3، ص365؛ كليني، كافي، ج1، ص461
|
|
3. گروهي چون ابوالفتوح رازي و ابن شهرآشوب از محدثان و مفسران شيعه نيز نقل كردهاند كه قبر فاطمه عليها السلام در محل روضة النّبي صلي الله عليه و آله ؛ يعني فاصله ميان منبر و مرقد پيامبر قرار دارد1 كه اين نظريه نيز مؤيد نظريه دوم است؛ زيرا به اعتقاد شيعه؛ چنانكه گفتيم، منزل حضرت فاطمه عليها السلام جزو روضة النبي صلي الله عليه و آله محسوب ميگردد. پس ميتوان اين نظريه را با نظريه دسته دوم كه محل دفن را در خانه ايشان ميدانند، يكي دانست. در هر حال، بر اساس روايات مورد اعتماد شيعه، كه عمدتاً كساني چون شيخ صدوق، طوسي، مجلسي، ابن شهرآشوب و... نقل كردهاند، احتمال دفن آن مكرّمه در منزل ايشان محتملتر و قطعيتر است. اين مكان امروزه در داخل ديوار شمالي حجره و مرقد پيامبر صلي الله عليه و آله و پشت ايوان التهجد قرار دارد. والله اعلمُ بِالصّواب.
10. مقام و مهبط جبرئيل امين عليه السلام
در باره محلّ مقام و مهبط جبرئيل عليه السلام اختلاف است. ابن شبه از غسان روايت ميكند؛ آن جايي كه جبرئيل عليه السلام بر پيامبر صلي الله عليه و آله هبوط كرد، نزديك «باب آل عثمان» (باب جبرئيل عليه السلام ) است.(2) در گذشته، در
مدخل اين باب، سنگي سياهتر از سنگ ديوارهاي مسجد به ارتفاع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ابن شهرآشوب، همان جا؛ ابن جبير، الرحله ص 170
2. ابن شبه، همان، ج1، ص6 ـ 5
|
|
حدود 40 سانتي متر به عنوان نشانه مقام و مهبط جبرئيل عليه السلام قرار داده بودند.
در حقيقت امروز مكانِ مهبط جبرئيل امين عليه السلام در داخل ضريح و ديواره شمال شرقي حجره مطهّره قرار گرفته است؛ زيرا در قبل از توسعه، باب جبرئيل 3 متر بالاتر و كمي جلوتر از باب جبرئيل كنوني بوده است.(1)
11. محل اذان بلال
هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه و آله به بلال حبشي فرمود، اذان گويد، وي بر ديوار جنوب غربي مسجد يا بر ستوني در خانه عبدالله بن عمر در جنوب مسجد (دار العشره) اذان گفت. پس از تغيير قبله و زماني كه پيامبر صلي الله عليه و آله به توسعه مسجد پرداختند؛ يعني بعد از غزوه خيبر، اين محل داخل مسجد قرار گرفت و در حقيقت محل اذان جديد مقداري پايينتر و نزديك صحن مسجد، در انتهاي ديواره شمال غربي گرديد.
بعدها به ياد بلال حبشي، يار فداكار رسول الله صلي الله عليه و آله مئذنهاي زيبا از سنگ مرمر سفيد، به ارتفاع دو متر ساختند كه بر ستونهايي از سنگ استوار و اكنون در اوقات پنج گانه بر آن اذان سر ميدهند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ر.ك. بحث باب جبرئيل در صفحات بعد.
|
|
12. درهاي مسجـد
از هنگام بناي مسجد النّبي صلي الله عليه و آله تا كنون، تعداد درهاي آن گاهي افزايش و يا كاهش يافته است. اين مسجد در زمان حيات پيامبر صلي الله عليه و آله تنها سه در داشت و در دورانهاي بعد؛ به ويژه دوران اموي، تعداد آنها به 20 عدد رسيد. در دوران عثماني، همه درها بسته شد و تنها پنج در به جا ماند. در ابتداي دوران حكومت سعودي، شش درِ ديگر به مجموع آن افزوده شد و در توسعه دوم سعودي، تعداد درها به42 رسيد.
|
|
1/12. عصر پيامبر صلي الله عليه و آله
1. «باب جبرئيل عليه السلام » در ميانه ديوار شرقي.
2. «باب الرَّحمه» در شمال ديوار غربي.
3. «باب عاتكه» در ميان ديوار جنوبي.(1)
باب جبرئيل عليه السلام
اين در، از مهمترين درهاي مسجد النّبي صلي الله عليه و آله است كه به نامهاي «باب الجنائز»، «باب الجبر» و «باب عثمان» نيز معروف بوده است. وجه نامگذاري آن به «جبرئيل» چنين است كه آن مأمور امين و آورنده وحي، در پايان غزوه خندق، در اين مكان به محضر پيامبر صلي الله عليه و آله رسيد و به آن حضرت گفت: خداوند ميفرمايد: ما هرگز تو را به افكندن سلاح امر نكردهايم، بايد به سوي بنيقريظه حركت كني؛ آنگاه افزود: من به سوي آنان رفته و در خانههايشان زلزله ميافكنم. پس رسول الله صلي الله عليه و آله به بلال فرمان داد كه اذان سر دهد و آنگاه خطاب به مسلمانان فرمودند: «هر كس كه از ما اطاعت ميكند، نبايد نماز عصر را جز در سرزمين بنيقريظه بخواند». صحابه بيدرنگ مسلح و بسيج شده و همراه پيامبر صلي الله عليه و آله حركت كردند. اين باب را به آن سبب «باب الجنائز» گفتهاند كه مكان نماز بر مردگان (مكان جنائز) در مجاورت آن قرار دارد و همچنين پس از اقامه نماز بر ميت، تشييعكنندگان مجبور بودند وي را از اين باب به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. پيامبر صلي الله عليه و آله هنگام تغييير قبله به سوي مسجد الحرام، باب عاتكه را مسدود و باب ديگري كه ظاهراً در شمال مسجد قرار داشت به جاي آن گشود.
|
|
سوي «قبرستان بقيع» ببرند و لذا آن را «باب الجبر» هم ناميدهاند. اين در به «باب عثمان» نيز معروف بود؛ زيرا رو به روي خانه عثمان بن عفّان قرار داشت. باب جبرئيل عليه السلام اكنون در جاي اصلي خود نيست، بلكه در توسعه نخستين مسجد، پس از غزوه خيبر، حدود چهار متر پايينتر، به سمت شمال منتقل شد كه موقعيت آن اكنون منتهي اليه ديوار شرقي خانه فاطمه عليها السلام است.(1) در توسعه عثمان بن عفان از اين مكان نيز حدود سه متر همراه با ديوار شرقي عقبتر رفت و لذا محلّ اوّلي آن، داخل مسجد قرار گرفت.(2) در توسعه عبدالمجيد عثماني (1265ق.) براي سهولت ورود و خروج زائران يا براي امكان اقامه نماز در بيرون مسجد، اين در بسته شد و درِ ديگري به موازات آن، حدود سه تا چهار متر پايين تر، به طرف شمال، در همان ديوار باز شد كه امروزه اين در پابرجا و به «باب جبرئيل» مشهور است.
در مكان پيشين اين در، كه در دوره عثماني تغيير يافت، پنجرهاي گذاشته و بالاي آن به خط زيبايي اين آيه را نوشتند:
(إِنَّ اللهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً).(3)
اين كار به اين دليل انجام شد كه مكان اصلي باب جبرئيل عليه السلام در دوره عثمان مشخص باشد. از آنجا كه اكنون اتاقكي بزرگ براي قرار دادن ابزار و ادوات نظافت مسجد و خادمان ساختهاند، آن پنجره در ديد قرار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ر.ك. به: نقشه توسعه مسجدالنبي صلي الله عليه و آله در صفحات بعد.
2. سمهودي، همان، ج1، ص689
3. احزاب : 56
|
|
ندارد.
2/12. دوران عمر بن خطاب
عمر بن خطاب در سمت شرق و غرب، دو در به درهاي مسجدالنبي صلي الله عليه و آله افزود. «باب النّساء» را بعد از باب جبرئيل عليه السلام و «باب السّلام» را بعد از باب الرّحمه قرار داد.
3/12. دوران عمر بن عبدالعزيز
عمر بن عبدالعزيز، حاكم مدينه، در دوران وليد بن عبدالملك از 86 تا 96 ق. اقدام به توسعه و ترميم مسجد النّبي صلي الله عليه و آله كرد. در اين زمان تعداد درهاي مسجد به 20 رسيد، كه در سمت شرق 9 در و در غرب 7 در و در سمت شمال 4 در بود.(1)
4/12. دوران عثماني
در دوران عثماني، غير از پنج درِ اصلي، ديگر درها بسته شد. آنها عبارت بودند از: در غرب؛ باب السّلام و باب الرَّحمه. در شرق؛ باب النّساء و باب جبرئيل عليه السلام . در شمال؛ باب التوسّل يا باب المجيدي.(2)
5/12. دوران سعودي
در سالهاي آغازين حكومت سعودي، تعداد درهاي مسجد به 11
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سمهودي، همان، ج1، صص686 تا 698 ، نجفي، مدينه شناسي، صص 110 و 111
2. سمهودي، همان، ج1، صص698 ـ 686
|
|
رسيد، يعني به 5 درِ پيشين 6 در افزوده شد؛ در شرق، باب البقيع، كه مقابل پاي مبارك پيامبر صلي الله عليه و آله و كنار مناره گنبد سبز است. در غرب ابواب صديق (سه ورودي) در شمال، باب عثمان، باب عمر بن خطاب، باب عبدالعزيز و باب ملك سعود. در توسعه دوم؛ يعني دوران فهد بن عبدالعزيز، 42 در به درهاي مسجد و ورودي افزوده شد.
13. مأذنهها
در دوران پيامبر صلي الله عليه و آله ، بلال حبشي بر ستوني كه داخل خانه عبدالله بن عمر بود، اذان ميگفت. اين امر پيش از تغيير قبله بود. بعدها غلام عباس بن عبدالمطّلب، كه وي را «كلاب» ميگفتند، نخستين مأذنه را براي مسجد ساخت. عمر بن عبدالعزيز نيز چهار مأذنه در چهار گوشه مسجد بنا كرد. اين مأذنهها در چند دوره تعمير و بازسازي شدهاند. در دوران عثماني تعداد آنها به پنج رسيد كه مأذنه باب البقيع و باب السلام از آن دوران به همراه 7 مأذنه ديگر كه در عصر سعودي ساخته شد زينت بخش مسجدالنبي صلي الله عليه و آله است.
14. قبة الخضراء
پايه گذار اين گنبد، مماليك مصر بودند كه آن را بر ستونهاي اطراف مرقد، به صورت هشت ضلعي استوار ساختند. در دوران سلطان عبدالحميد عثماني گنبد مقبره پيامبر خدا صلي الله عليه و آله ترميم و به نحو اساسيتري بنا نهاده شد؛ چون جدار خارجي آن، با پوشش سبز مزيّن گرديد، اين گنبد به «قبة الخضراء» معروف شد. تمامي سطوح
|
|
داخلي گنبد به طور بسيار زيبايي تزيين و كاشيكاري و خطاطي شده است. قبة الخضراء از دوران عثماني همچنان باقي مانده است. از آنجا كه ساخت چنين بناهايي بر روي قبور، به اعتقاد وهابيت حرام است، لذا در بازسازي، نصب چراغ و روشنايي و حتي نظافت ظاهري، اعتنايي به آن نميشود. البته روشن است كه اين باور نزد شيعه و سنّي، پذيرفته نيست.
15. قبة الزرقاء1
قبّه يا گنبد زرقاء را روي محراب عثمان، در ديوار جنوبي ساخته و در سال 892 ق. نيز بازسازي شد.(2) اكنون اين گنبد در مجاورت گنبد خضرا قرار دارد. (تصوير شماره 91)
ج) آتشسوزيهاي مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله
مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله در دو نوبت، يكي در 654ق. و ديگري در 886ق. دچار آتش سوزي شد و بسياري از لوازم و تزئينات آن در آتش سوخت. سلطان اشرف قايتباي و ديگر مماليك با تلاش فراوان مسجد را كاملاً بازسازي و ترميم كردند.
د) سير تاريخي توسعه مسجد النّبي صلي الله عليه و آله از آغاز تا كنون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. زرقاء مؤنث ازرق به معناي رنگ كبود يا رنگ آبي آسماني است.
2. سمهودي، وفاء الوفا، ج1، صص611 ـ 608
|
|
1. دوران پيامبر خدا صلي الله عليه و آله (7 ق.)
همان گونه كه در مبحث ساخت مسجد النّبي صلي الله عليه و آله گفتيم، طول مسجد هفتاد و عرض آن شصت ذرع؛ يعني برابر با 35 ( عليه السلام ) 30 متر1 بود كه مساحت آن به 1020 مترمربع ميرسيد. پيامبر صلي الله عليه و آله در سال هفتم هجرت؛ يعني پس از بازگشت از غزوه خيبر، به توسعه مسجد پرداختند و سه ستون از سمت غرب و شمال به مسجد اضافه كردند و آن را به صورت مربع درآوردند؛ يعني هر ضلع آن به 100 ذرع2 برابر با 49 متر ميرسيد كه مساحت آن 2450 مترمربع گرديد. افزودههاي پيامبر صلي الله عليه و آله در اين دوران، 1410 مترمربع بوده است.
در دورانهاي پس از رسول خدا صلي الله عليه و آله خلفا، هر يك به بازسازي مسجدالنبي صلي الله عليه و آله پرداخته و آن را توسعه دادند. خليفه دوم نخستين كسي بود كه به اين كار اقدام كرد، سپس خليفه سوم، عمر بن عبدالعزيز، مهدي عباسي و ملك اشرف قايتباي هر يك مسجد را توسعه دادند. در عصر عثماني 1300 متر مربع به مساحت مسجد افزوده شد و مساحت آن به حدود 100/10 متر مربع رسيد.
2. مسجدالنبي صلي الله عليه و آله در عصر حاضر
عمدهترين توسعه مسجد النبي صلي الله عليه و آله در دوران حكمراني
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. هر ذرع هاشمي برابر با 33/49 سانتي متر است كه اين محاسبات بر اين اساس انجام شده است. شايان يادآوري است ميزان مطابقت ذرع با سانتي متر در ميان اقوام و ملل تا حدودي متفاوت است و ذرع هم انواعي دارد كه ما در اين جا فقط بر اساس ذرع هاشمي يعني 33/49 سانتي متر محاسبه كردهايم.
2. ابن رسته، اعلاق النفيسه ص 64
|
|
خاندان آل سعود بود كه مساحت آن به دهها برابر رسيد. در جريان اين توسعهها، كه عمدتاً از زمان ملك عبدالعزيز (1348 ق.) آغاز و در 1379 ق. با دو مرحله توسعه پايان يافت، بسياري از اماكن تاريخي، خانههاي صحابه و ائمه اطهار عليهم السلام تخريب و در طرح توسعه قرارگرفت.
توسعههاي سعودي بيشتر از سمت شمال، غرب و شرق بود. نخستين توسعه از 1370ق. آغاز شد و مساحتي بالغ بر 16هزار مترمربع تخريب شد كه 250/6 متر آن از دوران عثمانيها بود. در مجموع 350/16 متر مربع توسعه يافت كه مساحت مسجد به 570/23 متر مربع رسيد.
دومين توسعه در دوران ملك سعود انجام گرفت كه 000/35 متر مربع به عنوان نمازگاه به مسجد اضافه شد و در مرحله بعد 5550 مترمربع ديگر مسقّف گرديد.
در توسعه سوم سعودي، كه در دوران ملك خالد بن عبدالعزيز انجام شد، حدود 000/43 مترمربع از فضاي اطراف تخريب گرديد. بزرگترين توسعه در دوران فهد بن عبدالعزيز در دو مرحله انجام شد. در اين توسعه كه از 1406ق. آغاز شد، كليه بازارها، مغازهها و خانههاي تاريخي اطراف مسجد تا شعاع يك كيلومتري، به مساحت 100 هزار مترمربع تخريب و بر مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله و اطراف آن افزوده شد. مجموع آثار تخريب شده در اطراف مسجدالنبي صلي الله عليه و آله تا اين زمان، كه نگارنده آنها را شناسايي كرده، نزديك به چهل اثر تاريخي است. اگرچه جمعيت روز افزون زائران اين مسجد، حكام عربستان را از توسعه ناچار ساخته است، اما آنان ميتوانستند براي حفظ آن آثار مهم، كه هويّت تاريخي مسلمانان جهان است، لااقل نام آنها را با نشان يا اسم مكان بر روي سنگفرشها ثبت كنند. اين در
|
|
حالي است كه هيأتهاي مختلف باستانشناسي عربستان، به طور مستمر در مناطق شمالي و جنوبي اين كشور درصدد كشف آثار تاريخي دوران قبل از اسلام يعني دوران شرك و جاهليت هستند، اما آثار عصر اسلامي با بيمهري و بياعتنايي رو به تخريب ميرود.
در يك جمعبندي، مساحتهاي توسعه در دوران اخير را، كه در دو مرحله انجام شده، ميتوان اينگونه بيان كرد: مساحت افزوده شده به مسجد 000/100 مترمربع، پشت بام 000/67 متر مربع، پيرامون مسجد 000/235 متر مربع كه مجموع آن به بيش از 000/400 مترمربع ميرسد و يك ميليون نمازگزار را در خود جاي ميدهد.
اين در اين توسعهها تعداد مأذنهها به 10 مأذنه با ارتفاع 60 متر و تعداد درهاي ورودي به 42 باب افزايش يافت. بر سقفهاي افزوده شده در اين توسعه 27 گنبد متحرك كه به وسيله ريل در روز و شب جابهجا ميشوند با ارتفاع 5/16 متر و وزن 80 تن قرار يافت كه حكايت از استفاده از فنآوري پيشرفتهاي دارد. مسجد با تونلي از ايستگاه تهويه هوا كه در 7 كيلومتري مسجدالنبي صلي الله عليه و آله قرار دارد، از هواي خنك برخوردار ميگردد و سطح زمين فضاهاي بيروني (صحنها) در محدودة اقامه نماز نيز به واسطه حركت جريان هواي سرد در زيرزمين، خنك و سرد ميگردد.(1)
هزينههاي مصرف شده در اين توسعه، 30 ميليارد ريال سعودي بوده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. عبيدالله امين كردي، مكه و مدينه تصويري از توسعه و نوسازي، ترجمه حسين صابري، ص 285
|
|
است.(1) (تصاوير شماره 92 تا 97)
دوره طول و عرض بر حسب ذراع طول و عرض بر اساس متر مربع مساحت (متر مربع) افزودهها 1 ابتداي احداث 70 ( عليه السلام ) 60=4200 59/29 ( عليه السلام ) 53/34 74/1021 2 توسعه پيامبر 100 ( عليه السلام ) 100=10000 33/49 ( عليه السلام ) 33/49 44/2433 17/1411 3 خليفة دوم 140 ( عليه السلام ) 120=16800 19/59 ( عليه السلام ) 06/69 77/4087 33/1654 4 خليفة سوم 170 ( عليه السلام ) 130=22100 12/64 ( عليه السلام ) 86/83 4583 496 5 وليد بن عبدالملك (عمر بن عبدالعزيز) 200 ( عليه السلام ) 135
200 ( عليه السلام ) 5/167=27000 59/66 ( عليه السلام ) 66/98 6953 2369 6 مهدي عباسي 253 ( عليه السلام ) 135=34155 59/66 ( عليه السلام ) 80/124 9403 2450 7 ملك اشرف قايتباي ـ ـ 9523 120 8 عبدالمجيد عثماني ـ ـ 10939 1293 9 ملك عبدالعزيز و سعود ـ ـ 16963 6024 10 ملك فهد بن عبدالعزيز ـ ـ 117000 100000 11 توسعه اطراف مسجد (1416ق.) و سطح اختصاصي براي نماز ـ ـ ( قدس سرّه ) 235000 (اطراف مسجد)
68000 (سطح طبقه اول)
405000 متر مربع = 290000 1 . مكان الجنائز 26 . ستون وفود 2 . مهبط جبرئيل 27 . ستون توبه 3 . مكان اصلي باب جبرئيل (در دوران پيامبر صلي الله عليه و آله ) 28 . ستون عايشه 4 . مكان باب جبرئيل در توسعه پس از غزوه خيبر 29 . ستون مخلقه 5 . مكان باب جبرئيل در عصر عثماني و سعودي 30 . ستون مقام جبرئيل عليه السلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. عبداللطيف بن عبدالله بن دهيش، عمارة المسجد الحرام والمسجد النبوي في العهد السعودي ، صص393 ـ 380
|
|
6 . مكان اصلي باب الرحمه در عصر پيامبر صلي الله عليه و آله 31 . ستون تهجد 7 . مكان كنوني باب الرحمه 32 . قبر رسول خدا صلي الله عليه و آله 7 . باب الشمالي در عصر پيامبر صلي الله عليه و آله 33 . قبر خليفه اول، ابوبكر بن ابي قحافه 9 . باب عاتكه در دوران پيامبر صلي الله عليه و آله 34 . قبر خليفه دوم، عمر بن خطاب 10. مكان اصلي باب النساء در دوران خليفه دوم 11 . مكان كنوني باب النساء 12 . مكان اصلي باب السلام در عصر خليفه دوم 13 . مكان كنوني باب السلام 14 . باب البقيع 15 . ابواب صديق در دوران سعودي 16 . مئذنه بلال حبشي پس از تغيير قبله 17 . منبر پيامبر صلي الله عليه و آله 18 . محراب النبي صلي الله عليه و آله
19 . محراب عثمان بن عفان 20 . محراب سليماني يا حنفي 21 . مناره اصلي (دوران عثماني) 22 . مناره باب السلام (دوران عثماني 23 . مناره باب الرحمه 24 . ستون سرير 25 . ستون حرس (امام علي عليه السلام )
|
|
خلاصه درس
پيامبر صلي الله عليه و آله به هنگام ورود به مدينه با تقاضاهاي زياد قبايل مختلف براي سكونت در منازل آنان روبه رو گرديد و در پاسخ به
|
|
اين همه شور و اشتياق، انتخاب را ناگزير به تقدير الهي سپرد و با اشاره به شتر خويش (القصوه) فرمود: «راه شتر را باز بگذاريد كه او مأمور است».
سرانجام شتر پس از عبور از ميان قبايل مختلف، كنار خانه «ابوايوب انصاري» زانو زد. پيامبر صلي الله عليه و آله زميني را كنار خانه وي خريداري و نخستين مسجد را در مدينه كه به دست ايشان ساخته ميشد را بنا كردند.
اصحاب پس از بالا بردن ديوارها، سقف مسجد را با شاخههاي نخل پوشانيدند.
مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله ، از آغاز احداث، شاهد ماجراهاي مهمّي در تاريخ صدر اسلام بود. در اين مسجد اساسيترين موضوعات مربوط به اداره حكومت اسلامي با حضور پيامبر صلي الله عليه و آله بحث و بررسي ميشد. دوّمين حادثه مهم در تاريخ اين مسجد، انعقاد پيماننامه عمومي مدينه و نيز برقراري پيمان مؤاخاة يا برادري ميان مهاجر و انصار از سوي منادي وحدت بود.
آثار تاريخي و مقدس مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله عبارتند از:
1. ستونهاي مسجدالنّبي صلي الله عليه و آله ؛ 2. ايوان صُفّه يا منزلگاه فقرا؛ 3. منبـر؛ 4. محرابهـا؛ 5. روضة النّبي صلي الله عليه و آله ؛ 6. بيت شريف پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله ؛
7. خانه فاطمه عليها السلام ؛ 8. مرقد مطهّر و منوّر پيامبرخدا صلي الله عليه و آله ؛ 9. قبر فاطمه عليها السلام ؛ 10. مقام و مهبط جبرئيل امين عليه السلام ؛ 11. محل اذان بلال؛ 12. درهـاي مسجـد.
|
|
در دورانهاي پس از رسول خدا صلي الله عليه و آله خلفا، هر يك به بازسازي مسجدالنبي پرداخته و آن را توسعه دادند. عمدهترين توسعه مسجدالنبي صلي الله عليه و آله در دوران حكمراني خاندان آل سعود بود كه مساحت آن به صدها برابر رسيد.
در يك جمعبندي، مساحتهاي توسعه در دوران اخير را، كه در دو مرحله انجام شده، ميتوان اينگونه بيان كرد: مساحت افزوده شده به مسجد 000/100 مترمربع. پشت بام 000/67 متر مربع. پيرامون مسجد 000/235 متر مربع كه مجموع آن به بيش از 000/400 مترمربع ميرسد و يك ميليون نمازگزار را در خود جاي ميدهد.
خودآزمايي
1. حوادث و رويدادهاي مهمي كه در تاريخ مسجدالنبي صلي الله عليه و آله وجود دارد را بيان كنيد.
2. آثار تاريخي مسجدالنبي صلي الله عليه و آله را نام ببريد.
3. دليل شكلگيري ايوان صفه چيست؟
4. رواياتي كه در ارتباط با محل دفن حضرت فاطمه عليها السلام وجود دارد را ذكر كنيد.
5. سير تاريخي توسعه مسجدالنبي را توضيح دهيد.
6. روضة النبي را با ذكر روايات شرح دهيد.
7. نامهاي ديگر باب جبرئيل و وجه نامگذاري آنها چيست؟
|
|
|
|
منابع و مآخذ
الف) عربي
1 . آلباني، محمد ناصرالدين، صحيح سنن نسائي، رياض، زهيرالشاديش، المكتب التربية العربي لدول الخليج: چاپ اول 1409.
2 . ابن ابي شيبه، حافظ عبدالله بن محمد (م235)، المُصنّف في الاحاديث والآثار، تحقيق سعيد محمداللحام، بيروت: دارالفكر، چاپ اول 1409ق.
3 . ابن ابي الحديد، عزّالدين ابو حامد (655 ـ 586 هـ .) شرح نهج البلاغه، تحقيق: ابوالفضل ابراهيم، قاهره: دار احياء الكتب العربي، 1378ق.
4 . ابن اثير جزري الشيباني، عزالدين ابي الحسن (م 630 ه .)، الكامل في التاريخ، بيروت: دار صادر، دار بيروت 1956ق.
5 . ابن اثير جزري، مجد الدّين ابي السعادات (606 ـ 554)، النهاية في غريب الحديث و الأثر، تحقيق طاهر احمد الرادي، محمود محمد الطناحي، بيروت: مكتبة العلميه [بي ت«.
6 . ابن بابويه قمي، ابي جعفر محمد، من لا يحضره الفقيه، تحقيق: موسوي الخراساني، نجف: چاپ چهارم 1377ق.
7 . ابن بطوطه، ابو عبدالله محمد بن ابراهيم (756 ـ 683 ق.)، رحله ابن بطوطه، بيروت: دار بيروت ـ دار صادر 1379ق.
|
|
8 . ابن جبير، ابي الحسن محمد، رسالة اعتبار الناسك في ذكر الآثار الكريمة و المناسك، معروف به «الرحلة ابن جبير»، بيروت: دار مكتبة الهلال، چاپ دوم 1986 م.
9 . ابن جوزي، يوسف بن حسام الدّين قز اوغلي سبط (654 ـ 582 هـ .)، تذكرة خواص الامة في معرفة الائمة، في هامشه مطالب السئول، محمد بن طلحه نصيبي شافعي، چاپ سنگي 1285ش.
10 . ابن حجر عسقلاني، الاصابة في تمييز الصحابه، مصر: مصطفي محمد، 1358ق.
11 . همو، تهذيب التّهذيب، هند: مجلس دائرة المعارف النظاميه، حيدرآباد دكن 1325 ق.
12 . همو، فتح الباري بشرح صحيح البخاري، التزام، عبدالرحمان محمد، بيروت: دار احياء، چاپ دوم 1408ق.
13 . همو، المطالب العاليّة بزوائد المسانيد الثمانيّة، مكّة المكرمه، دار ابن باز [بي ت«.
14 . ابن حجر هيثمي، شهاب الدين (974 ـ 909 هـ .)، الصّواعق المحرقه في الرّد علي اهل البدع و الزندقه، مصر: مطبعة اليمينيه، احمد البابي الحلبي، چاپ سنگي 1312ق.
15 . همو، تحفة الزّوار الي قبر النّبي المختار، تحقيق: سيد ابو عمه، مصر: دارالصحاب للتراث بطنطا، چاپ اول 1412ق.
16 . ابن حجر هيثمي، نورالدين علي بن ابي بكر (875 هـ .)، موارد الظمان الي زوائد ابن حَبّان، حققه و نشره محمد عبدالرزاق حمزه، بيروت: دارالكتب العلميه [بي ت«.
|
|
17 . ابن حزم اندلسي، ابو محمد علي بن احمد بن يعيد، المُحلَّي بالآثار، تحقيق عبدالغفار سليمان البغدادي بيروت: دار الكتب 1408ق.
18 . ابن حنبل، احمد بن محمد (164 ـ 241 هـ .)، المسند، شرح و وضع فهارسه احمد محمد شاكر، مصر: دارالمعارف للطباعة و النشر، چاپ دوم 1368ق.
19 . ابن حيان، حافظ ابي محمد جعفر (م 369 هـ .)، اخلاق النبي ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) ، دراسة و تحقيق، سيد الكميلي، بيروت: دار الكتاب العربي، چاپ سوم 1409ق.
20 . ابن خردادبه، ابي القاسم عبيدالله بن عبدالله، المسالك و الممالك، وضع مقدمته و هوامشه محمد مخزوم، بيروت: دار احياء التراث العربي 1408ق.
21 . ابن خلدون، ابو زيد عبدالرحمن بن محمد (734 ـ 808 هـ .)، العبر و ديوان المبتدا و الخبر في ايام العرب و العجم و البربر ومن عاصرهم من ذوي السلطان الاكبر، بيروت: دار الكتب 1956 م.
22 . ابن رسته،احمد بن عمر، الاعلاق النفيسه، تصحيح و ستنفلد، ليدن: اي جي بريل 1891م.
23 . ابن رشيد فهري البستي، ابي عبدالله محمد بن عمر، ملء العَيْبه بما جُمع بطول الغَيبة في الوجهة الوجيهة الي الحرمين مكة و طيّبة، تحقيق: محمد الحبيب بن الخوجه، بيروت: دارالمغرب الاسلامي، چاپ اول 1408ق.
24 . ابن سليمان، محمد بن محمد، جمع الفوائد من جامع الاصول و مجمع الزوائد، قبرس: بنك فيصل الاسلامي 1405ق.
25 . ابن شبه النميري البصري، ابوزيد عمر (173 ـ 262 هـ .)، تاريخ المدينة المنورة، حققه فهيم محمد شلتوت، بيروت: دار التراث، چاپ اول 1410ق.
26 . ابن شهرآشوب، ابي جعفر رشيدالدين (م 588 ه .)، المناقب الائمة =
|
|
المناقب آل ابي طالب، قم: مطبعة العلميه [بي ت« .
27 . ابن صباغ مالكي، علي بن محمد بن احمد المغربي المالكي (م 855 هـ .)، الفصول المهمة في معرفة احوال الائمة، نجف: مكتبة الحيدريه، چاپ سوم 1381ق.
28 . ابن ظهيرة المخزومي القرشي، جمال الدين محمد جارالله بن محمد، الجامع اللطيف في فضل مكة و اهلها وبناء البيت الشريف، بيروت: المكتبة الشعبيه، چاپ پنجم 1399ق.
29 . ابن عبدالبر، ابو عمر يوسف بن عبدالله نمري قرطبي اشعري (368ه . 460)، الاستيعاب في معرفة الاصحاب، مصر: مطبعة مصطفي 1358ق.
30 . ابن عبدربه الاندلسي، احمد بن محمد (م 328 هـ .)، العقد الفريد، تحقيق عبدالمجيد استرحيتي، بيروت: دارالكتب العلميه، چاپ سوم 1407ق.
31 . ابن علان شافعي الاشعري الملكي، محمد بن علان (م 1057 هـ .)، دليل الفالحين لطرق رياض الصالحين، تصحيح وتعليق محمود حسن ربيع، مصر: مصطفي البابي الحلبي [بي ت« .
32 . ابن قتيبه دينوري، ابي محمد عبدالله بن مسلم (276 ـ 313 هـ .)، المعارف، حققه و قدم له ثروت عكاشه، مصر: دارالمعارف، چاپ دوم 1969 م.
33 . همو، الامامة والسياسة، (منسوب به ابن قتيبه)، قم: منشورات الشريف الرضي و مصر: مصطفي البابي الحلبي، چاپ دوم 1377ق.
34 . همو، تأويل مختلف الحديث، تحقيق عبدالقادر احمد عطا، بيروت: مؤسسة الكتب الثقافيّه 1408ق.
35 . ابن قيم جوزي، زادالمعاد في هدي خير العباد، فهرسه محمد اديب الجاور، بيروت: مؤسسة الرساله 1412ق. و تحقيق محمد حامد الفقي، قاهره: مطبعة
|
|
السنة المحمديه 1373ق.
36 . ابن كثيرالقرشي الدمشقي الشافعي، عماد الدين ابوالفداء اسماعيل بن عمر (700 ـ 774هـ .)، البداية و النهاية في التاريخ، مصر: مطبعة السعادة 1351ق. و بيروت 1409ق.
37 . ابن ماجه، ابي عبدالله محمد بن يزيد، السنن، به اهتمام محمد فؤاد عبدالباقي و محمد الاعظمي، رياض 1304ق.
38 . ابن منظور، امام علاّمه، لسان العرب، تحقيق علي سيري، بيروت: دار احياءالتراث العربي، چاپ اول 1408ق.
39 . ابن موسي، علي، رسالة في وصف المدينة المنورة، في ذيل رسائل في تاريخ المدينه، جمعها و قدم لها حمد الجاسر، رياض: منشورات داراليمامه 1393ق.
40 . ابن نجّار، امام حافظ بن محمود، اخبار مدينة الرسول، المعروف بالدُّرّة الثمينه ـ تحقيق صالح محمد جمال، مكة المكرمه: مكتبة الثقافه، چاپ سوم 1401ق.
41 . ابن وردي، زين الدّين عمربن مظفر (م 749)، تاريخ ابن وردي، نجف: المطبعة الحيدريه، چاپ دوم 1389ق.
42 . ابن هشام، ابو محمد عبدالملك بن ايوب حميري (218 هـ .)، السّيرة النبويّة، تحقيق محي الدين عبدالمجيد، قاهره 1356ق. و تحقيق مصطفي السقاء و ديگران، بيروت: دار الوفاق 1355ق.
43 . ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبيّين، شرح و تحقيق سيد احمد صفر، بيروت: مؤسسة الاعلمي، چاپ دوم 1408ق.
44 . همو، الاغاني، تحقيق سيد جابر، مكّه مكرمه: دار ابن باز [بي ت« .
45 . ابو نعيم اصفهاني، احمد بن عبدالله (م 430 هـ .)، حلية الاولياء و طبقات
|
|
الاصفياء، مصر: مكتبة الخانجي و مطبعة السعادة 1351ق. دار الكتاب العربيه، بيروت: چاپ دوم 1387 ق.
46 . اميني، عبدالحسين (1281 ـ 1349)، الغدير في كتاب والسنة و الادب، بيروت: دارالكتاب العربي، چاپ سوم 1346ق.
47 . باسلامَه، حسين بن عبدالله، تاريخ عمارة المسجدالحرام بما احتوي من مقام ابراهيم و بئر زمزم والمنبر و غير ذلك، جده: تهامه، چاپ دوم 1400ق.
48 . بحراني، هاشم بن سعيد بن سليمان (695 هـ .)، غاية المرام و حجة الخصام في تعيين الامام من طريق الخاص و العام، تهران: معارف اسلامي [بي ت« .
49 . بخاري، محمد بن اسماعيل بن ابراهيم بن بردزبه الجعفي، صحيح البخاري، مصر: نشر احياء كتب السنه، چاپ دوم 1410ق.
50 . بكداش، سائد، فضل ماء زمزم و ذكر تاريخه و اسمائه، مكه: المكتبة المكيه 1413ق.
51 . البكري الشافعي الاشعري المصري، محمد بن عبدالرحمن، الدُرَّةُ المكَلِّلَة في فتح مكة المشرفة المُبَجَّله، مقدمه و تصحيح محمد حجازي، مصر: مكتبة الثقافية الدينيه، چاپ اول 1407ق.
52 . بكري، احمد موسي و ديگران، جغرافية المملكة العربية السعوديه، رياض: وزارت المعارف 1394ق.
53 . بلاذري، ابي الحسن احمد بن يحيي بن جابر (ف 279)، انساب الاشراف، حققه محمد باقر المحمودي، بيروت: مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، چاپ دوم 1974 م.
54 . بيروني، ابوريحان محمد بن احمد (م 440)، الآثار الباقية عن القرون الخالية، بغداد: مكتبة المثني [بي ت« .
|
|
55 . بيضون، ابراهيم، زكار، سهيل، تاريخ العرب السياسي من فجر الاسلام حتي سقوط البغداد، بيروت: دارالفكر چاپ اول 1394ق.
56 . بن سلام، احمدسعيد، المدينة المنورة في القرن الرابع عشرالهجري، مدينه: 1414 ق.
57 . بيهقي، ابوبكر احمد بن حسين (384 ـ 458)، دلائل النبوّة، بيروت 1409و ترجمه مهدوي دامغاني، تهران: علمي فرهنگي 1361 ش.
58 . جاحظ، ابوعثمان عمرو بن بحر (160 ـ 255)، العثمانيّة، تحقيق عبدالسلام هارون، بيروت: دارالجيل، چاپ اول 1401ق.
59 . جندي المكي، ابي سعيد المفضل بن محمد (م 307)، فضائل المدينه، تصحيح محمد مطيع الحافظ، غزوه بدير، دمشق: دار الفكر، چاپ اول 1405ق.
60 . جواد علي، المفصّل في تاريخ العرب قبل الاسلام، بيروت: دارالعلم للملائين 1968 م.
61 . حاكم حسكاني نيشابوري، عبيدالله (سده پنج)، شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، حققه شيخ محمد باقر المحمودي، بيروت: مؤسسة الاعلمي للمطبوعات 1393ق.
62 . حرّ عاملي، محمد بن الحسن، وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعة، تهران: مكتبة الاسلاميه، چاپ پنجم 140ق.
63 . خطيب بغدادي، حافظ ابي بكر احمد بن علي (392 ـ 463 هـ .)، تاريخ البغداد او المدينة السلام، مصر: مطبعة السعاده 1349ق.
64 . خفاجي، محمدعبدالمنعم، سيرة خاتم المرسلين، بيروت: دار الجيل، چاپ اول 1411ق.
|
|
65 . الخياري، احمد ياسين احمد، تاريخ معالم المدينة المنورة قديماً و حديثاً، تحقيق: عبيدالله محمد امين كردي، مدينه: دارالعلم چاپ اول 1410ق.
66 . دائرة المعارف الاسلاميّه، احمد الشنتاوي، ابراهيم زكي خورشيد، عبدالحميد يونس، تهران: جهان، بوذر جمهري [بي ت« .
67 . دائرة المعارف الشيعيّه، حسن الامين، بيروت: دارالتعارف للمطبوعات، چاپ دوم 1393ق.
68 . ديار بكري حسن بن محمد بن الحسن (ف 966)، تاريخ الخميس في احوال انفس النَّفيس، بيروت: مؤسسة شعبان للنشر و التوزيع [بي ت« .
69 . ديلمي، ابن محمد الحسن بن الحسن محمد، ارشاد القلوب في فضائل علي ( عليه السلام ) ، نجف: مكتبة العلميه 1370ق.
70 . ذهبي، شمس الدين محمد بن احمد بن عثمان (م 748)، تاريخ الاسلام و طبقات المشاهير و الاعلام، عن نسخة دارالكتب المصريه، كويت: 1961 م.
71 . رازي، ابي محمد عبدالرحمن بن حاتم بن ادريس (240 ـ 327 م)، علل الحديث، مقدمه محب الدين الخطيب، بيروت: دارالمعرفه 1405ق.
72 . رفعت پاشا، ابراهيم (1324ق.)، مرآة الحرمين او الرحلات الحجازيّة و الحج و مشاعرة الدينيه، مصر: دارالكتب المصريه 1344ق.
73 . زبيدي، محمد مرتضي الحسيني، تاج العروس من جواهر القاموس، تحقيق مصطفي حجازي، بيروت: دارالهدايه 1393ق.
74 . زيعلي الحنفي، جمال الدين ابي محمد عبدالله بن يوسف (م 762)، نصب الراية لاحاديث الهداية، بيروت: دار احياء التراث، چاپ سوم 1407ق.
75 . سعدي المقدسي، ضياء الدين محمد بن عبدالواحد بن احمد (569 هـ .)، فضائل الاعمال، قاهره: دار الفداء العربي [بي ت« .
|
|
76 . سهيلي، عبدالرحمان (501 ـ 581ق.)، الروض الانف في شرح السيرة النبوية، تحقيق، عبدالرحمان الوكيل، قاهره: دارالكتب الحديثه 1387ق.
77 . سمهودي، ابوالحسن علي بن احمد (م 911)، وفاء الوفا باخبار دار المصطفي، حققه و فصَّله محمد محيي الدين عبدالحميد، چاپ اول، قاهره: مطبعة السعادة 1374ق.
78 . همو، الوفاء بما يجب بحضرة المصطفي، في رسائل تاريخ المدينه، حمد الجاسر، رياض: دار اليمامه 1393ق.
79 . سيوطي، جلال الدين عبدالرحمان بن ابي بكر (م 911)، لباب النقول في اسباب النزول، تصحيح احمد عبدالشافي، بيروت: دارالكتب العلمية [بي ت« .
80 . الشامي، صالح الاحمد، اهل الصفه بعيداً عن الوهم و الخيال، بيروت: دار اعتصام. 1407ق.
81 . شريف مرتضي، علي بن حسين بن موسي (355 ـ 436)، الامالي = غرر الفوائد و درر القلائد، تحقيق محمدابوالفضل ابراهيم، مصر: داراحياءالكتب العربي، عيسي البابي 1373ق.
82 . الصاعدي، سعود بن عبدالمحيي و مطرالمحمدي، احد ـ الآثار، المعركه، التحقيقات، مدينه: دارالمجتمع 1413 ق.
83 . طباطبائي حكيم، سيد محسن، مستمسك العروة الوثقي، بيروت: دار احياء التراث چاپ دوم 1391ق.
84 . طبرسي، ابو منصور احمد بن علي (سده 6)، الاحتجاج علي اهل اللجاج، محمد حسين خلف، رمضانعلي كاشاني، ايران: چاپ سنگي، دارالطباعه 1302 ش.
|
|
85 . طبري، محمد بن جرير بن يزيد (224 ـ 310هـ)، الرسل و الملوك = تاريخ الطبري، بيروت: دارالكتب العلميه، چاپ دوم 1408ق. و مصر: مطبعة الاستقامه 1357ق.
86 . همو، تهذيب الآثار، مسند عمر بن خطاب، السفر الثاني، اخرج احاديثه محمد محمود شاكر، قاهره: المؤسسة السعودية [بي ت« .
87 . طبري، حافظ ابي العباس احمد بن عبدالله محب الدين (615ق.)، القري لقاصد ام القري، تحقيق مصطفي السقاء، بيروت: دارالفكر چاپ دوم 1403ق.
88 . طريحي نجفي، فخرالدين بن محمد بن علي بن احمد (1085 هـ .)، مجمع البحرين و مطلع النيرين، تحقيق: احمد الحسيني، تهران: مرتضوي 1362ش.
89 . طوسي، ابي جعفر محمد بن الحسن، تهذيب الاحكام في شرح المقنعة شيخ مفيد، تحقيق موسوي الخراساني، تهران: دارالكتب الاسلاميه 1365ش.
90 . عبدالغني، محمد الياس، بيوت الصحابة حول المسجد النبوي الشريف، المدينة المنورة، مطابع الرشيد، 1412ق.
91 . همو، تاريخ مكة المكرّمة قديماً وحديثاً، المدينة المنورة، مطابع الرشيد، 1422ق.
92 . همو، تاريخ المسجد النبوي الشريف، المدينة المنورة، مطابع الرشيد، 1424ق.
93 . العاملي، جعفر مرتضي، الصحيح من سيرة النبي الاعظم، قم: 1403ق.
94 . عسّاف، احمد محمد، خلاصة الاثر في سيرة سيد البشر، بيروت: دار احياء العلوم، چاپ اول 1408ق.
95 . غزّالي، ابوحامد محمد بن محمد، احياء العلوم، بيروت: دارالفكر، چاپ دوم 1409ق.
|
|
96 . فاسي المكي المالكي، ابي الطيب تقي الدين محمد بن احمد بن علي (775 ـ 823هـ .)، شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، حققه عمر عبدالسلام تدمري ـ بيروت: دارالكتاب العربي، چاپ اول 1405ق.
97 . فاكهي، ابي عبدالله، محمد بن اسحاق، اخبار مكة في قديم الدهر و حديثة، تحقيق عبدالملك بن عبدالله بن دهيش، مكه: مكتبة النهضة الحديثه، چاپ اول 1407ق.
98 . فروخ، عمر، تاريخ صدر الاسلام و الدولة الاموية، بيروت، دارالعلم للملائين، چاپ اول 1970م.
99 . فيروزآبادي، مجدالدين ابوطاهر محمد بن يعقوب (729 ـ 817 هـ .)، المغانم المطابة في معالم طابة، تحقيق حمد الجاسر، رياض: داراليمامه 1389ق.
100 . كاندهلوي، محمد يوسف، حياة الصحابه، بيروت: دارالمعرفه [بي ت« .
101 . كلبي، هشام بن سائب، الاصنام، تحقيق احمد زكي پاشا، قاهره: 1925 م.
102 . كليني، ابي جعفر محمد بن يعقوب (م 328)، الفروع من الكافي، تصحيح علي اكبر غفاري، تهران دارالكتب الاسلاميه، چاپ دوم 1363ش.
103 . گنجي شافعي، ابوعبدالله محمد بن يوسف (ف 658)، كفاية الطالب في مناقب علي بن ابي طالب عليه السلام ، تحشيه طباطبائي [بيم. بين. بيت« .
104 . لبيب البتنوني، محمد، الرحلة الحجازية، عباس حلمي پاشا الثاني خديو مصر، قاهره: مكتبة الثقافية الدينيه [بي ت« .
105 . العاملي، محسن الامين، مفتاح الجنّات في الادعية و الاعمال و الصّلوات و الزّيارات، بيروت: مؤسسة الاعلمي، چاپ اول [بي ت« .
106 . متقي الهندي، علاءالدين متقي بن حسام الدين، كنزالعُمال في سنن و
|
|
الاقوال والافعال، بيروت: مؤسسة الرساله 1409ق.
107 . مجلسي، محمد باقر (1111هـ .)، بحارالانوار، نهض مشروحه سيد جواد العلوي و محمد الاخوندي، تهران: 1388ق.
108 . مسعودي، ابوالحسن علي بن الحسين شافعي (ف 345 هـ .)، مروج الذهب و معادن الجوهر، مصر: مطبعة البهية المصرية، ادارة الملتزم 1346ق؛ لبنان، دارالقلم 1408ق.
109 . همو، التّنبيه و الاشراف، بيروت: مكتبة خياط 1965م.
110 . مسلم، امام محمد، الصحيح، بشرح الامام النووي، بيروت: دارالفكر [بي ت« .
111 . مصعب زبيري، ابي عبدالله مصعب، كتاب نسب قريش، تحقيق ليوي بردفينسال، مصر، دار المعارف، [بي ت« .
112 . مفيد، محمد بن نعمان (336 ـ 413 هـ .)، الارشاد، صححه و اخرجه سيد كاظم الموسوي المياموي، شيخ محمد الآخوندي، بيروت: دارالكتب اسلاميه 1377ق.
113 . مقدسي، طاهر بن مطهر (م1010 هـ .)، البدء و التّاريخ، پاريس: تحت اشراف كلمان هوار فرانسوي 1907م؛ ايران: مكتبة الاسلاميه 1962م.
114 . ملا خاطر، ابراهيم، فضائل المدينة المنورة، دمشق ـ مدينه: مؤسسة علوم القرآن1404ق.
115 . نسائي، سنن، به شرح جلال الدين سيوطي، بيروت: دارالكتب العلميه [بي ت« .
116 . نهرواني المكي الحنفي، قطب الدين، الاعلام باعلام بيت اللّه الحرام، بيروت: دارالرائق التراث العربي [بي ت« .
|
|
117 . واقدي، محمد بن عمر بن سعد بن كاتب (م 207 هـ .)، المغازي، تحقيق مارس جونس، بيروت: [بي ت« .
118 . وزارة الاعلام الشؤون الاعلامية الاعلام الداخلي، في خدمة ضيوف الرحمن، رياض: دارالموسوعة العربيه 1411ق.
119 . ولي، طه، المسجد في الاسلام، بيروت: دارالعلم للملائين 1409ق.
120 . همداني، احمد الرحماني، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفي من المهد الي اللحد، بيروت: النعمان 1411ق.
121 . ياسين، محمود، الرحلة الحج و العمرة، بيروت: دارالهجره، چاپ اول 1408ق.
122 . ياقوت حموي، شهاب الدين ابو عبدالله (574 ـ 626 هـ .)، معجم البلدان، تهران: كتابخانه مركزي دانشگاه تهران [بي ت«؛ مصر: تصحيح محمد الخانجي، احمد ناجي الجمالي 1323ق، بيروت: دارالفكر [بي ت« .
123 . يعقوبي، احمد بن يعقوب بن جعفر، الشهير بابن واضح الاخباري (ف 284 هـ .)، تاريخ اليعقوبي، نجف: مكتبة المرتضوية 1358ق؛ بيروت: دار صادر، دار بيروت 1379ق.
124 . همو، كتاب البلدان، بيروت: دار احياء التراث العربي 1408ق.
125 . يلماز طرجان، الكعبة المشرفة، دراسة اثريةٌ لمجموعةِ اقفالِها و مفاتيحها المحفوظة في متحف طوب قابي باستانبول، استانبول: 1414ق.
ب) فارسي
126. ابو يوسف قاضي انصاري، يعقوب بن ابراهيم (112 ـ 182هـ)، الخراج،
|
|
ترجمه مير علي اصغر شعاع، افغانستان: مديريت جريده وزارت ماليه 1335ق.
127 . ازرقي، ابوالوليد محمد بن عبدالله بن احمد، اخبار مكه و ماجاء فيها من الآثار، تحقيق رشد الصالح ملخس، ترجمه محمود مهدوي دامغاني، تهران: بنياد 1368ش.
128 . شوقـي ضيف، العصرالجاهلي، ترجمه عليرضا ذكـاوتي قراگوزلو، تهران: اميركبير 1364ش.
129 . فراهاني، ميرزا عبدالحسين (1303)، سفرنامه فراهاني به قفقازيه ـ مكه، به اهتمام حافظ فرمانفرماييان، دانشگاه تهران، دانشكده ادبيات 1342ش.
130 . كَمّونه حسيني، سيد عبدالرزاق، آرامگاههاي خاندان پاك پيامبر ( صلّي الله عليه وآله وسلّم ) و بزرگان صحابه و تابعين، ترجمه عبدالعلي صاحبي، مشهد: آستان قدس رضوي 1371ش.
131 . مصاحب، غلامحسين (1289 هـ .)، دائرة المعارف فارسي، تهران: فرانكلين 1345ش.
132 . نجفي، محمد باقر، مدينه شناسي، بينا، 1363ش.
ج) خارجي
133_ - Encyclopedia of Islam. Ej. Brill. Leiden. New York. Robenhurn 1987.
134- Carl Brokelmann - History of the Islamic peopels. London and Bradford, 1964.
135- Glubb, John Bagot - the life and times of Mohammad. hodder and stoughton first printed 1970.
|
|
136- Wellhosen, Julius - the Arab kingdom and its fall. london curzen pres, 1