بخش 15
گروهها و نیروهای اصلی در فلسطین 1. حرکة التحریر الوطنی الفلسطینیه (جنبش فتح) 2. حرکة المقاومة الاسلامیه (جنبش مقاومت اسلامی ـ حماس ـ) 3. جنبش جهاد اسلامی 4. جبهه خلق برای آزادی فلسطین (فرماندهی کل) به دبیر کلی احمد جبرئل 5. جبهه آزادیبخش فلسطین PLF 6. جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین 7. جبهه مقاومت مردمی فلسطین موضع جمهوری اسلامی ایران خلاصه درس خودآزمایی
|
|
امام علي، از حكمراني شام عزل شد، اما او زير بار نرفت و اين نزاع به جنگ صفين منتهي شد. پس از شهادت امام علي عليه السلام ، معاويه با نيرنگ به حكومت رسيد و شام را مركز حكومت امويان قرار داد و تا سال 127 قمري پايتخت باقي ماند. از آن پس عباسيان، حمدانيان، فاطميان مصر، سلاجقه و عثمانيان بر آن ديار حكومت كردند تا اينكه در قرون اخير پس از سلطه غربيان، اين سرزمين از هم متلاشي و به چند كشور عربي تقسيم شد.
|
|
دوران معاصر
سوريه در سال ميلادي، با فتح مصر توسط ناپلئون بناپارت به اشغال فرانسه در آمد. با استقلال نسبي مصر، سوريه نيز دوباره به عثماني
|
|
عثماني واگذار گرديد. آزار مسيحيان و سركوب شورشهاي آنان در اين شهر، راه مداخله بيش از پيش دولتهاي اروپايي را به اين كشور باز كرد. سرانجام در سال ميلادي، فرانسه بهعنوان كمك به سلطان عثماني در اداره سوريه، نيروهاي نظامي خود را در بيروت (كه آن زمان جزو سوريه بود)، پياده كرد. با ورود دولت عثماني به جنگ جهاني اول در سال 1914 م، مليگرايان عرب
|
|
عرب، زمينه را براي اجراي اهداف استقلالطلبانه خود مساعد ديده و شروع به فعاليت كردند. در همين زمانها نيز تلاشهايي براي ايجاد يك دولت يهودي در اسرائيل كنوني آغاز شده بود. در پايان جنگ جهاني اول و شكست عثماني، امير فيصل بن حسين (كه بعدها پادشاه عراق شد)، از سوي كنگره مردم سوريه به پادشاهي اين كشور انتخاب گرديد. در سال ميلادي با حكومت وي، موقعيت و مركزيت سياسي دمشق
|
|
دمشق تثبيت گرديد. در سال ، نيروهاي فرانسه و متفقين، اين كشور را به تصرف خود درآوردند و سوريه و لبنان با رأي جامعه ملل، تحت قيموميت فرانسه قرار گرفتند. در سال ، لبنان از سوريه تجزيه و كشوري جداگانه شد.
پس از مذاكرات طولاني در سالهاي 1930 و 1932، توافقهايي براي تأسيس سوريه خودمختار بهعمل آمد. با سقوط فرانسه به دست آلمان در جنگ جهاني دوم، سوريه تحت قيموميت دولت فرانسه آزاد يا ويشي در آمد. در سال 1941م، نيروهاي انگليس و فرانسه آزاد، سوريه را
|
|
اشغال كردند. در همين سال سوريه استقلال خود را اعلام كرد و ژنرال كاترو، فرمانده نيروهاي فرانسه آزاد، استقلال و سپس تأسيس جمهوري سوريه را در شانزدهم سپتامبر 1941م اعلام كرد و شيخ تاج الدين حسني، رئيس جمهور شد. با اين وجود استقلال سوريه تا سال 1944، عملاً محقق نشد.
در سال 1967، پس از جنگ با اسرائيل، قسمتي از خاك سوريه ـ از جمله ارتفاعات جولان (گولان) و بخشي از قنيطره ـ به تصرف اسرائيل درآمد. سرانجام در سال 1970، ارتشبد حافظ اسد با
|
|
كودتايي قدرت را به دست گرفت و به رياست جمهوري انتخاب شد.
در سال 1973م، سوريه دوباره در جنگ اعراب و اسرائيل شركت كرد و خسارات زيادي بر اسرائيل وارد آورد. در حال حاضر (2007)، رياست جمهوري بر عهده بشاراسد، فرزند حافظ اسد است. فرزند ديگر وي ملقب به اباباسل، كه همه مقدمات براي جانشيني او به قدرت آماده بود در يك سانحه كشته شد.
خلاصه درس
سوريه در جنوب غربي قاره آسيا، واقع شده است.
سوريه كنوني در گذشته بخش عمدهاي از شام بوده است. نام كنوني سوريه را فرانسويان پس از فروپاشي عثماني و مستعمره نمودن، بر اين سرزمين نهادند.
سوريه كشوري است متشكل از گروههاي نژادي و قوميتهاي
|
|
گوناگون. عربها حدود 90 درصد و كردها 10 درصد باقيمانده جمعيت كشور را تشكيل ميدهند، حدود پنج هزار يهودي نيز در دمشق و اطراف آن زندگي ميكنند.
مسلمانان سوريه 86 درصد و مسيحيان 5/13 درصد از جمعيت آن را به خود اختصاص ميدهند.
سوريه در سال ميلادي، به اشغال فرانسه در آمد. با استقلال نسبي مصر
|
|
مصر، سوريه نيز دوباره به عثماني واگذار گرديد. در پايان جنگ جهاني اول و شكست عثماني، امير فيصل بن حسين (كه بعدها پادشاه عراق شد)، از سوي كنگره مردم سوريه به پادشاهي اين كشور انتخاب گرديد.
در سال 1967، پس از جنگ با اسرائيل، قسمتي از خاك سوريه به تصرف اسرائيل درآمد.
در سال 1973م، سوريه دوباره در جنگ اعراب و اسرائيل شركت
|
|
كرد و خسارات زيادي بر اسرائيل وارد آورد. در حال حاضر (2007)، رياست جمهوري بر عهده بشاراسد، فرزند حافظ اسد است.
خودآزمايي
1. سير تاريخي كشور سوريه را در دوران معاصر توضيح دهيد.
2. فضاي سياسي سوريه در سالهاي اخير را بيان نماييد.
|
|
درس يازدهم
مصر
اهداف آموزشي
انتظار ميرود با مطالعه اين درس:
ـ با ساختار جمعيتي ـ مذهبي مصر آشنا شويم.
ـ پيش زمينه تاريخي مصر را بشناسيم.
ـ با نظام سياسي مصر آشنايي پيدا كنيم.
ـ احزاب سياسي موجود در مصر را بشناسيم.
ـ سياست خارجي مصر را بدانيم.
ـ به چگونگي روابط خارجي مصر با ايران واقف شويم.
در اين درس موقعيت جغرافيايي، ساختار جمعيتي و مذهبي، پيش زمينه تاريخي مصر، نظام سياسي، احزاب سياست خارجي و ربواط مصر با ايران توضيح توضيح داده ميشود.
|
|
موقعيت جغرافيايي و طبيعي
جمهوري عربي مصر در حوزه جغرافيايي شمال آفريقا و در منطقه خاورميانه قرار گرفته است. وسعت كشور مصر بيش از يك ميليون كيلومتر مربع (km2 1،100،145) ميباشد و از غرب به ليبي، از جنوب به سودان و از قسمت شرق به نوار غزه محدود ميشود و ساحل شمالي مصر به درياي مديترانه و ساحل شرقي آن به درياي سرخ ميرسد. اكثر جمعيت 80 ميليوني مصر در سواحل رود نيل زندگي ميكنند (در محدوده 400 هزار متر مربع) و منطقه بزرگ بياباني مصر عموماً غيرمسكوني است. نيمي از شهروندان مصري در مناطق غربي زندگي ميكنند و اكثريت آنها در شهرهاي پر جمعيت و متراكم قاهره، اسكندريه و ديگر شهرهاي بزرگ در دلتاي نيل سكني گزيدهاند.
شهرت جهاني مصر به قدمت باستاني اين كشور و وجود اهرم ثلاثه و فراعنه باز ميگردد. واژه مصر ريشهاي سامي دارد و به معناي «دو تنگه» است (كه نشان از جدايي دو سرزمين عليا و سفلايي مصر ميباشد). واژه مصر معاني تمدن، كلان شهر و مناطق مرزي را نيز شامل ميشود. نام انگليسي مصر (Egypt) از ريشه لغت يونانيAegyptus گرفته شده است كه واژه ژيتيوس از كيپتيوس از لغت Copt به معني قبلي اخذ شده
است.
مصر با وسعت بيش از يك ميليون كيلومتر متر مربع سي و هشتيمن كشور بزرگ دنيا است. با توجه به شرايط اقليمي مصر، مراكز جمعيتي
|
|
اين كشور در كنار دره نيل و دلتاي نيل واقع شده است و 99 درصد از جمعيت مصر تنها در 5/5 درصد از اين سرزمين ساكن هستند. اهميت نقش مصر در طول تاريخ به دليل موقعيت ژئوپليتيكي و استراتژيكي اين منطقه بوده است. كانال سوئز كه درياي مديترانه را به درياي سرخ و اقيانوس هند متصل ميسازد، در واقع كانال ارتباطي بين شرق و غرب دنيا تلقي ميگردد و آسيا، آفريقا و اروپا را به هم وصل ميكند.
به غير از حاشيه دره رود نيل، سرزمين مصر بيابان و ماسهزار ميباشد و طوفانهاي شني مشخصه صحراي مصر است. قسمتهاي بياباني مصر شامل بيابان صحرا (Sahara) و بيابان ليبي ميباشد. از بيابانهاي مصر در مصر باستان به عنوان سرزمين قرمز ياد ميشد كه پادشاهي مصر را از جانب تهديدات جبهه غربي محافظت مينمود. شهرهاي اصلي و مهم مصر شامل اسكندريه، آسوان، آسوت، قاهره، المحله، الكبري، حقد، لور، پورت سعيد، شرمالشيخ، سوئز و المينا ميباشد.
مصر عموماً منطقه كم باراني است و در مناطق جنوب قاهره متوسط بارندگي سالانه حدود 2 تا 5 ميليمتر ميباشد. بالاترين ميزان بارندگي سالانه متعلق به قسمتهاي كوچكي از نوار ساحل شمالي است كه به 410 ميلي متر در سال ميرسد. به جز مناطق ساحلي درياي سرخ، ساحل مديترانه و ساحل رود نيل از آب و هواي نسبتاً معتدلي برخوردار است و بادهاي منطقه شمالي از مديترانه به اعتدال هوا كمك ميكند. افزايش سطح آب دريا باعث مشكلاتي در ساحل مديترانه گرديده است و
|
|
ميتواند در آينده تبعات و مشكلات اجتماعي و اقتصادي براي مصر به دنبال داشته باشد.
ساختار جمعيتي و مذهبي
مصر يكي از پرجمعيتترين كشورهاي خاورميانه و دومين كشور پرجمعيت قاره آفريقاست. جمعيت مصر در حدود 80 ميليون نفر تخمين زده ميشود. بيشتر جمعيت مصر در كرانههاي رود نيل و تقريباً در قاهره و اسكندريه ساكن هستند.
بين 80 تا 90 درصد از جمعيت مصر را مسلمانان تشكيل ميدهند
و بقيه مردم مصر غالباً مسيحي و ارتدوكس قبطي ميباشند. مصر از
لحاظ دموگرافيكي به 2 منطقه بزرگ شهري و روستايي تقسيم
ميگردد.
مصريها بزرگترين گروه قومي در مصر ميباشند (94 درصد، در حدود 5/72 ميليون نفر) و اقليتهاي قومي شامل اعراب بدونين (كه
در بيابانهاي شرقي مصر و صحراي سينا زندگي ميكنند) و بربرها ميباشند.
مصر ميزبان تعدادي آواره نيز ميباشد كه جمعيت آوارگان بين 500 هزار تا 3 ميليون نفر تخمين زده ميشود. در بين آنها حدود 700 هزار آواره فلسطيني و 150 هزار آواره عراقي حضور دارند. مذهب
نقش محوري و مهمي در زندگي مصريها دارد. قاهره معروف به
|
|
داشتن مساجد، منارهها و كليساهاست، 80 تا 90 درصد مردم مصر مسلمان هستند و اكثر آنها سني مذهب و تعدادي از مسلمانان مصر تحت تعاليم صوفيها قرار دارند و در مصر اقليتي شيعه نيز زندگي ميكنند.
مسيحيها 10 تا 20 درصد جمعيت مصر را شامل ميشوند كه بيش از 95 درصد آنها پيروان كليساي ارتدوكس قبطي اسكندريه ميباشند. اقليتهاي ديگر مسيحي شامل كليساي كاتوليك قبطي، كليساي انجيلي قبطي، كليساي ارتدوكس يوناني، كليساي كاتوليك رومي، كليساي كاتوليك ارمني و... ميباشند.
بر طبق قانون اساسي مصر هيچ كدام از قوانين كشور نبايد مغاير قوانين شريعت اسلام باشد. فرقه حنفي، خط غالب فكري اسلام سني در مصر ميباشد و وزارت اوقاف بر تمامي مساجد و روحانيون نظارت دارد. امامان جماعت و جمعه در دانشگاه الازهر آموزش ميبيند و اين دانشگاه به عنوان مركز فكري مسلمانان در مصر محسوب ميشود و مفتيهاي الازهر داراي حق صدور فتاواي مذهبي در مورد موضوعات مختلف ميباشند.
دانشگاه الازهر مصر يكي از قديميترين مراكز علمي جهان اسلام محسوب ميشود و تأثيرات فكري و علمي فراواني در دنياي اسلام بر جاي گذارده است. از ديگر مؤسسات مذهبي مطرح مصر ميتوان كليساي ارتدوكس قبطي اسكندريه را نام برد كه 15 ميليون مسيحي را
|
|
در جهان، تحت تعاليم خود دارد.
آزاديهاي مذهبي در مصر تحت تأثير فعاليتهاي اسلامگرا
و سياستهاي دولت مصر در نوسان بوده است. مسيحيان قبطي
پس از كودتاي 1952 جمال عبدالناصر، بيش از گذشته به حاشيه
رفتند.
مسيحيهاي قبطي داراي محدوديتهايي براي استخدام در مراكز عمومي و امنيتي هستند و تحت تبعيضهاي اجتماعي قرار ميگيرند و با وجود جمعيت 10 تا 15 درصدي نتوانستهاند، حقوق مدني و سياسي بالايي به دست آورند.
2 وزير از 32 وزير در كابينه مصر قبطي هستند و از 25 فرمانداري، تنها يك فرمانداري در اختيار قبطيهاست. مصر يكي از قديميترين جوامع يهودي را دارا ميباشد. غالب يهوديان مصر در اواخر قرن نوزده و اوايل قرن بيستم از عثماني و اروپا به مصر وارد شدند، اما پس از بحران سال 1956 كانال سوئز و جنگ مصر و اسرائيل، تعداد زيادي از يهوديان توسط جمال عبدالناصر از مصر اخراج شدند.
پيش زمينه تاريخي مصر
فرهنگ مردمان مصر قدمتي 5 هزار ساله دارد. مصر باستان جزو اولين تمدنهاي بشري بوده است و غناي فرهنگي مصر همواره الهام بخش جوامع پيراموني اين كشور در دنياي اسلام، شمال آفريقا و خاورميانه
|
|
بوده است. پس از عصر فراعنه، مصر تحت تأثير فرهنگ هلنيسم مسيحيت و اسلام قرار گرفته است و قاهره به عنوان بزرگترين شهر قاره آفريقا به يكي از مراكز آموزشي و فرهنگي تبديل شده است. مصر بيشترين تعداد برندگان جايزه نوبل در قاره آفريقا و جهان عرب را دارا ميباشد. طي يك دهه اخير پطروس غالي، دبير كل اسبق سازمان ملل و محمد البرادعي رئيس آژانس بينالمللي انرژي اتمي برندگان جايزه صلح نوبل بودند. كشور مصر در عرصههاي هنري (آرشيتكت، موسيقي و برگزاري جشنوارهها و كارناوالهاي مذهبي) نيز در جهان عرب و شمال آفريقا شهره ميباشد. قاهره به پايتخت فرهنگي جهان عرب نيز مشهور است.
مصر زادگاه و مهد نخستين تمدنهاي بشري بوده است و آثار سكونت بشر در كنار رودنيل يافت شده است. پس از تغييرات آب و هوايي در حدود 8000 سال قبل از ميلاد و تشكيل بيابانهاي مركزي و غربي (صحرا)، جمعيت مصر به حاشيه رود نيل عزيمت نمودند. مهاجرت به سوي رود نيل باعث گسترش و رونق كشاورزي، اقتصاد و مظاهر تمدن گرديد. تاريخ موجود اولين فرمانروايان مصر به 3200 سال قبل از ميلاد برميگردد كه اهرام ثلاثه و مجسمه ابوالهول ميراث تاريخي و باستاني آن دوران است. با شكست آخرين فرعون (نكتانبو دوم) در سال 343 قبل از ميلاد، توسط امپراتور ايران، دوره فراعنه در مصر پايان پذيرفت. پس از اين شكست، مصر توسط يونانيها و روميها بار ديگر
|
|
سقوط كرد و به مدت 2000 سال تحت حاكميت امپراتوريهاي خارجي قرار گرفت، قبل از اينكه مصر به جزيي از قلمرو بيزانس درآيد. مسيحيت توسط سنت مارك در قرن اول ميلادي به مصر آورده شد. در سال 451 ميلادي، كليساي قبطي مصر تأسيس گرديد.
امپراتوري بيزانس (روم شرقي) توانست با شكست لشكر ايران مجدداً كنترل مصر را در قرن هفتم ميلادي در اختيار گيرد. اما در سال 639 ميلادي (قرن اول هجري)، مصر به تصرف اعراب مسلمان درآمد و قوانين اسلامي توسط خليفه مسلمانان بر تمامي خاك مصر به مدت 6 قرن اعمال گرديد. (اين دوره شامل خلافت فاطميون مصر نيز ميشود).
با پايان حكومت ايوبيان، مملوكيان (جانشين ايوبيها) در قرن هفتم هجري (1250 ميلادي) كنترل مصر را در دست گرفته و فرمانروايي آنها بر مصر تا سال 1517 ميلادي كه تركهاي عثماني بر مصر مسلط شدند ادامه يافت.
حمله فرانسه به مصر تحت رهبري ناپلئون در 1798، تأثيرات عظيم اجتماعي و فرهنگي بر جاي گذاشت و مصريها مبارزات خود عليه فرانسويها را آغاز نمودند. در اين دوره مصر شاهد جنگهاي داخلي بين تركهاي عثماني، مملوكيان و آلبانياييها با نيروهاي فرانسوي بود كه در نهايت محمدعلي پاشا كنترل مصر را در اختيار گرفت. او در سال 1805 ميلادي، فرمانرواي مصر شد و تحت رهبري او اصلاحات در عرصههاي كشاورزي و صنعتي آغاز گرديد.
|
|
پس از تكميل حفر كانال سوئز در 1896 توسط خديو اسماعيل، مصر به محور مهم حمل و نقل دريايي جهان تبديل گرديد. به دليل بدهي مالي سنگين مصر به قدرتهاي اروپايي، در سال 1882، بريتانيا كنترل دولت مصر را به بهانه حمايت از منابع مالي بريتانيا به خصوص در كانال سوئز به دست گرفت و نيروهاي نظامي خود را به اسكندريه و منطقه حاشيه كانال اعزام كرد. پس از شكست ارتش مصر نيروهاي انگليسي به قاهره رسيدند و دولت ملي را بركنار نمودند؛ اما عملاً تا سال 1914، مصر يكي از استانهاي امپراتوري عثماني محسوب ميگرديد.
تحركات اعتراضي مردم مصر عليه انگليسيها در طي سالهاي پس از جنگ اول جهاني ادامه داشت و در نهايت در 22 فوريه 1922، استقلال كشور مصر از سوي انگلستان اعلام گرديد و قانون اساسي مصر در سال 1923، بر مبناي سيستم پارلماني تصويب شد. در سال 1936 با انعقاد پيمان مصر ـ انگلستان بار ديگر زمينه ادامه مداخلات سياسي و استمرار حضور نيروهاي نظامي انگليس فراهم آمد. تسلط انگلستان بر امور كشور باعث ايجاد اعتراضاتي شد كه منجر به كودتاي افسران آزاد عليه ملك فاروق، پادشاه مصر شد. در 18 ژوئن 1953 جمهوري عربي مصر اعلام و جمال عبدالناصر (رهبر جنبش افسران آزاد) به عنوان اولين رئيس جمهور مصر برگزيده شد و به طور رسمي در 18 ژوئن 1956 استقلال كامل مصر از بريتانيا اعلام گرديد.
اقدام ناصر در ملي كردن كانال سوئز در سال 1956 بحران كانال
|
|
سوئز و جنگ بين مصر و دول غربي و اسرائيل را به دنبال داشت. 3 سال پس از جنگ 1967 و اشغال صحراي سينا توسط اسرائيل، ناصر در گذشت و جانشين وي انور سادات بر خلاف ناصر رويكرد مثبتتري نسبت به ايالات متحده و غرب داشت تا به شوروي كه از متحدين مصر در آن زمان به حساب ميآمد.
در جنگ 1973، عليرغم موفقيت اوليه ارتش مصر، در نهايت جنگ با حمايت كامل غرب از اسرائيل، با شكست مصر و سوريه پايان يافت. سادات در ديداري تاريخي در سال 1977 از بيتالقدس، زمينهساز انعقاد پيمان صلح كمپ ديويد در سال 1979 و صلح با اسرائيل شد. صلح مصر و اسرائيل ضربهاي سنگين به انسجام و اتحاد جبهه عربي در قبال اسرائيل بود و به دنبال آن مصر از اتحاديه عرب اخراج شد. سادات در 1981 توسط خالد اسلامبولي يك مبارز اسلامگرا ترور شد. از آن تاريخ تاكنون حسني مبارك به عنوان رئيس جمهور مصر بر مسند قدرت مصر تكيه زده است.
نظام سياسي و تقسيمات كشوري
مصر داراي 26 استان ميباشد كه هر كدام از استانها به مناطق كوچكتري تقسيم ميگردد. 26 استان مصر به شرح ذيل ميباشند.
دقهليه، بحرالاحمر، بحيره، قيوم، غريبه، اسكندريه، اسماعيليه، جيزه، متوفيه، متيا، قاهره، قلبوبيه، وادي الحديد، شرقيه، سوبس، اسوان، اسبوط،
|
|
بني سويف، پورت سعيد، دمباط، جنوب سينا، شمال سينا، كفرالشيخ، مطرح، قنا و سوهاج.
همان گونه كه ذكر گرديد 99 درصد از مردم مصر تنها در 5/5 درصد از اين سرزمين و در كنار رود و دلتاي نيل زندگي ميكنند.
نوع نظام سياسي مصر جمهوري ميباشد و رئيس جمهور در رأس اين كشور قرار ميگيرد. پس از ترور سادات، حسنيمبارك از سال 1981 تاكنون بر مسند قدرت قرار دارد و حزب دولتي متبوع او حزب دموكراتيك ملي، حزب حاكم بر پارلمان است.
اگر چه نظام سياسي بر سيستم چند حزبي استوار است اما عملاً طي نزديك به 3 دهه گذشته حزب حاكم دموكراتيك ملي با ايجاد شرايط محدود كننده براي ساير احزاب و جريانهاي سياسي عملاً قدرت را به طور كامل در دست دارد.
مبارك، در سال 2005 اعلام كرد كه دولت قصد اجراي سياستهاي اصلاحي در قانون انتخابات كشور را دارد تا راه براي انتخابات رياست جمهوري با حضور چند چهره ميسر شود اما در عمل با ايجاد محدوديت براي شركت اخوانالمسلمين به عنوان اصليترين جريان سياسي ـ مذهبي و اجتماعي مصر و نيز محدوديت براي احزاب منتقد مانند حزب «وفد» و «الغد» زمينه را براي انتخاب مجدد خود هموار كرد. پس از اصلاح قوانين انتخاباتي، حضور نامزدهاي احزاب در انتخابات رياست جمهوري منوط به اين مسأله شده بود كه حزب مربوط توانسته باشد 5% از كرسيهاي
|
|
پارلمان را به دست آورد، از طرف دولت به عنوان حزب سياسي قانوني شناخته شده باشد و 5 سال از عمر فعاليت سياسي آن گذشته باشد.
اصلاح قانون انتخابات به دنبال آن بود كه مجراي قانوني براي انتخاب نامزد حزب حاكم در انتخابات رياست جمهوري آينده نيز از هماكنون مهيا گردد. مبارك ميكوشد تا فرزند خود جمال مبارك را به عنوان رياست جمهور بعدي كشور بر مسند قدرت بنشاند.
احزاب سياسي
اخوان المسلمين
اخوانالمسلمين بزرگترين و تأثيرگذارترين جريان اجتماعي سياسي و مذهبي در مصر به شمار ميرود كه توسط دولت مصر به عنوان حزبي غير قانوني شناخته ميشود. اخوان المسلمين در سال 1928 توسط حسن البنا در اسماعيليه تأسيس شد. پيدايش اين سازمان از يك سو در نتيجه جريانها و شرايط خاص اجتماعي مصر و از سوي ديگر ناشي از شخصيت كاريزماتيك رهبر اخوان بود.
جنبش اخوان هدف از تأسيس خود را احياي اصول اساسي اسلام
و تشكيل يك جامعه سياسي مبتني بر اصول اسلام كه با تهديدهاي فرهنگي و سياسي غربي مقابله كند، اعلام كرد. اخوانالمسلمين نماد
و سمبل اسلام ميانهرو تلقي ميگردد و در طول فعاليتش الهام بخش مكاتب و جريانهاي اسلامي در جهان اسلام بوده است. در حال
|
|
حاضر اخوانالمسلمين مهمترين جريان اجتماعي و سياسي مخالف
دولت مصر ميباشد و دكتر مهدي عاكف رهبر اخوانالمسلمين مصر ميباشد.
حزب دموكراتيك ملي (حزب الوطني الذيمقراطي)
حزب حاكم بر پارلمان مصر كه در سال 1978 توسط انور سادات تأسيس گرديد اين حزب در انتخابات چند دهه گذشته حسني مبارك را براي رياست جمهوري نامزد خود نمود و تلاش مينمايد تا جمال مبارك كه رهبر فعلي حزب ميباشد، را براي رياست جمهوري آينده نامزد كند. حزب دموكراتيك ملي حزب اكثريت در پارلمان فعلي مصر ميباشد.
حزب وفد (حزب الوفدالجديد)
از قديميترين احزاب مصر است كه در سال 1952 و پس از كودتاي افسران آزاد منحل شد، اما فعاليت مجدد خود را در اوايل دهه 80 آغاز نمود. منير فحري عبدالنور رهبر فعلي حزب وفد است.
حزب متحد پيشرو
حزب ناصريت دموكراتيك عربي (حزب ناصري)
در اواخر دهه 70 و در واكنش به سياستهاي انورسادات در عرصههاي سياسي و اقتصادي، تأسيس گرديد اين حزب ريشههاي چپ
|
|
و سوسياليستي دارد و رهبر فعلي آن دياالدين داود ميباشد.
حزب فردا (حزب الغد)
كه رهبر آن ايمن نور يكي از شاخصترين نيروهاي مخالف رژيم فعلي مصر ميباشد رويكرد اين حزب سكولاريستي است. ايمن نور انتقادات تندي عليه رژيم مبارك دارد.
سياست خارجي مصر
موقعيت ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك مصر به علاوه وسعت سرزمين و جمعيت مناسب و تاريخ و تمدن كهن وغني شرايط بالقوهاي را براي تأثيرگذاري مصر بر تحولات پيراموني خود به وجود آورده است. جامعه مصر برخلاف ديگر جوامع جهان عرب از پويايي و نشاط اجتماعي برخوردار بوده است و در طول قرن بيستم الهام بخش افكار و ايدههاي پان عربيستي و پان اسلاميزم بوده است.
كانال سوئز به عنوان شاهرگ و بزرگراه ارتباطي شرق و غرب دنيا و مصر كشوري بزرگ و تأثيرگذاري در خاورميانه و آفريقا محسوب ميشود و تأثير فرهنگي و فكري جامعه مصر بر محيط عربي و اسلامي خود مشهود بوده است. دبيرخانه و مركزيت اتحاديه عرب در قاهره مستقر است و دبيركل اتحاديه عرب به طور سنتي شهروند مصر ميباشد. اگر چه مصر در طول قرن بيستم، سردمدار مبارزات ضد استعماري در شمال آفريقا و خاورميانه بود و پس از ملي شدن كانال سوئز و جنگ با
|
|
اسرائيل در سالهاي 1967 و 1973 الهامبخش مقاومت و مبارزه بر عليه اسرائيل و ابرقدرتهاي حامي او تلقي ميگرديد، اما دولت مصر پس از امضاي توافق صلح با اسرائيل و شكستن جبهه اتحاد عربي و اسلامي و اعمال سياستهاي خودكامه دولت مبارك در داخل و ايجاد محدوديت براي فعاليت جنبش اخوانالملسلمين و غالب گروههاي سياسي اسلامگرا در بين برخي از كشورهاي خاورميانه و افكار عمومي منطقه به دنبالهروي و همسويي با غرب و اسرائيل متهم است. سياست خارجي دولت مبارك طي نزديك به سه دهه گذشته اتحاد و نزديكي با آمريكا و كشورهاي غربي بوده است؛ اگرچه مصر در سياست خارجي خود همواره حركتي زيگزاگي داشته اما ميتوان گفت در طي سالهاي اخير قاهره بر تعهدات منطقهاي خود تأكيد بيشتري دارد.
مصر همچنان به عنوان يكي از وزنههاي بسيار مهم در معادلات منطقهاي مطرح است و تلاش نموده است كه همواره نقشي ميانجيگرايانه و مثبت در تحولات منطقه ايفا نمايد. سياست رسمي دولت مصر در مورد فلسطين حمايت از تشكيل دولت مستقل فلسطين در سرزمينهاي اشغالي سال 1967 با پايتختي بيتالمقدس بوده است و اگر چه در طي 2 دهه اخير حمايت كامل خود را از رهبران سازمان آزاديبخش فلسطين و جنبش فتح و دولت خودگردان فلسطين نشان داده است اما در عين حال تلاش نموده است تا نقش ميانجيگرانهاي بين نيروها و گروههاي مختلف فلسطيني انجام دهد. ميتوان گفت نقش