بخش 37
درس هیجدهم: مالزی
|
|
روزنامه "تايمز آو اينديا Times of India» با بيش از 5/2 ميليون نسخه تيراژ، پرتيراژترين روزنامه انگليسي زبان جهان
است.
همچنين بيش از 140 كانال تلويزيوني ماهوارهاي از داخل هند
برنامه پخش ميكنند كه 19 كانال دولتي و بقيه خصوصي
هستند. صنعت فيلم سازي هند بزرگترين صنعت سينماي دنياست. هر سال در هند بيش از 900 فيلم ساخته ميشود كه اين تعداد بسيار بيشتر از رقم توليدات سينمايي آمريكاست. بر اساس قوانين هند، خارجيان ميتوانند تا 26 درصد در زمينه رسانههاي خبري در هند سرمايهگذاري كنند.
روابط ايران و هند
روابط ايران و هند در مارس 1950، در فاصله كوتاهي پس از استقلال هند، برقرار شد و دهلي نو و تهران يك پيمان دوستي كه «صلح و دوستي ابدي» ميان دو كشور ناميده شد را امضا كردند. اين سند دو طرف را به ايجاد روابط دوستانه متعهد كرد؛ ليكن، در عمل هريك از دو دولت ايران و هند وارد ائتلافهاي مخالف دوران جنگ سرد شدند و اين امر توسعه مناسبات دو جانبه را متوقف نمود.
ايران، در دوران محمد رضا شاه، از طريق مشاركت در «پيمان بغداد»
|
|
(كه بعداً سازمان پيمان مركزي، سنتو نام گرفت) مناسبات نزديكي را با ايالات متحده و پاكستان برقرار كرد. در طول جنگهاي 1965 و 1971 ميان هند و پاكستان، ايران براي پاكستان كمكهاي نظامي مهمي را فراهم نمود. در واقع ايران در آن دوران بخشي از «عمق راهبردي» پاكستان به شمار ميآمد. جواهر لعل نهرو چنين ائتلافهايي را به عنوان يك "رهيافت اشتباه، خطرناك و مضر" مورد انتقاد قرارداد و به جاي آن از «جنبش عدم تعهد» دفاع كرد. البته لازم به ذكر است كه علي رغم اين بيزاري از ائتلاف با ابرقدرتها، هند روابط نزديكي را با اتحاد جماهير شوروي برقرار كرد؛ به گونهاي كه اين كشور به اولين تأمين كننده تسليحات نظامي هند تبديل گرديد.
تا پايان جنگ سرد، بهبود قابل توجهي در روابط دو كشور حاصل نشد. در دوران پس از جنگ سرد، يكي از اولين و مهمترين حوادث تاريخ روابط ايران و هند، ديدار «ناراسيمها رائو»، نخست وزير هند از ايران در سال 1993 بود. رائو اولين نخست وزير هند بود كه پس از انقلاب اسلامي از ايران ديدار كرد و اين ديدار رسمي او از سوي هاشمي رفسنجاني، رئيس جمهوري وقت ايران، به عنوان يك نقطه عطف تفسير شد. در سال 1995 نيز هاشمي رفسنجاني يك ديدار متقابل را از هند انجام داد. در حالي كه ديدارهاي مقامات بلندپايه دو طرف پس از سال 1995 هم ادامه يافت ـ ديدارهايي كه براي تعيين و تحكيم حدود مناسبات و منافع اقتصادي دو طرف در بخشهاي مهم فني و
|
|
تكنولوژيك بسيار موثر بود ـ ديدار رسمي در سطح سران تا سال 2001، صورت نگرفت و در اين سال بود كه «اتال بيهاري واچپايي»، نخست وزير هند از تهران ديدار كرد. نقطه اوج ديدار سال 2001، صدور اعلاميه تهران بود كه توسط واچپايي و «محمد خاتمي» رييس جمهوري ايران به امضا رسيد. اعلاميه تهران در واقع پايه و بنياني متشكل از مجموعهاي گسترده از موضوعات راهبردي ـ شامل همكاريهاي دفاعي ـ را براي روابط ايران و هند طراحي نمود.
دو سال بعد، در ژانويه 2003، آقاي خاتمي به دهلي نو سفر كرد و به عنوان « مهمان ويژه» در جشنهاي روز استقلال هند شركت نمود. اين تشريفات عموماً براي مهمترين شخصيتها برگزار ميگردد. در اين ديدار، طرفين، توافقنامه دهلي نو را امضا كردند كه هم از نظر زمان امضا و هم از نظر مفاد آن از اهميت ويژهاي برخوردار بود. استقبال با شكوه و كم نظير هند از خاتمي، آن هم همزمان با گسترش حضور نظامي ايالات متحده در خليج فارس ـ در تدارك براي جنگ دوم آمريكا با عراق ـ و نيز گسترش بيسابقه كمي و كيفي مناسبات نظامي ايالات متحده و هند، نشان دهنده اهميتي بود كه هند براي روابط خود با ايران قائل شد. «اعلاميه دهلي نو» البته به دليل مفاد و محتوايش نيز حائز اهميت فراوان بود. با تأكيد بر گسترش مفاد «اعلاميه تهران» اين توافق جديد، دو دولت را براي تعميق سطح همكاريها از جمله همكاريهاي دفاعي بيشتر متعهد نمود.
|
|
مهمترين بسترهاي همكاري ميان ايران و هند را ميتوان اينگونه دستهبندي كرد:
همكاري در زمينه انرژي؛ زيرا به دليل نياز به سرعت گسترش يابنده هند به اين كالا از يك سو و قابليتهاي گسترده ايران در پاسخ دهي بهايننياز از ديگر سو، مهمترين ظرفيتها را در روابط دوجانبه پديد آورده است. علاوه بر اين، تجارت و همكاريهاي اقتصادي به دليل همپوشي نيازهاي اقتصادي دو كشور در برخي زمينه ها، به ويژه در سالهاي اخير ظرفيتهاي قابل توجهي در روابط دو جانبه پديد آورده است.
افزون بر اين، در حوزه مسائل امنيتي، اشتراك منافع دو كشور در حوزههاي مهمي چون همكاريهاي دفاعي و ثبات منطقهاي، ظرفيت ديگري در روابط دو جانبه پديد آورده است.
از اين روست كه هند در چارچوب سياست خارجي ايران از
اهميت مهمي برخوردار ميباشد و سعي ميشود از تمام ظرفيتهاي موجود در راه بسط روابط دوجانبه با اين كشور بهرهبرداري شود. سفر اخير آقاي احمدي نژاد به اين كشور را نيز در همين راستا ميتوان تحليل كرد.
خلاصه درس
گستره هند، بخش اعظم جنوب آسيا
|
|
آسيا و شبه قاره هند را به خود اختصاص داده است.
نام هند (India) مشتق شده از واژه? «ايندوس» (Indus) در زبان فارسي باستان است و نام محلي رودخانهاي بوده است.
هند يكي از بزرگترين و پر تنوعترين كشورهاي جهان است. غير از زبانهاي هندي و انگليسي شانزده زبان ديگر هم در آن كشور صحبت ميشود.
هند در تاريخ 15 اوت 1947 يك روز پس از استقلال پاكستان استقلال يافته است.
اقتصاد هند، اقتصادي متنوع است و كشاورزي، صنايع دستي، نساجي، صنعت و گستره وسيعي از خدمات را در بر ميگيرد، هند عمدتاً در طي دوران استقلال خود، رويكردي سوسياليستي
|
|
سوسياليستي نسبت به اقتصاد در پيش گرفته است. اقتصاد هند چهارمين اقتصاد بزرگ جهان است.
هند پس از چين دومين كشور دنيا از نظر ارزش توليدات كشاورزي است. بزرگترين توليدكننده چاي دنيا است. هند مانند ديگركشورهاي شرق آسيا پس از چين دومين توليدكننده برنج دنياست.
كشور هندوستان شامل 28 ايالت و 7 ناحيه به هم پيوسته است.
حكومت هند را بزرگترين دموكراسي
|
|
دموكراسي جهان مينامند.
قانون اساسي هند در سال 1949 به تصويب رسيد، اين قانون به دولتهاي ايالتي اختيارات گستردهاي اعطا كرده است. در نظام سياسي هند نخست وزير بالاترين مقام اجرايي كشور است و رئيس جمهور مقامي تشريفاتي است.
حزبي كه اكثريت آرا را در انتخابات به دست آورد، نخست وزير را تعيين ميكند. رئيس جمهور از جمعبندي آراي نمايندگان مجالس مركزي و ايالتي، از ميان كانديداهاي احزاب تعيين ميگردد.
قوه مقننه
|
|
هند در برگيرنده دو مجلس با نامهاي لوك سابا (مجلس عوام) و راجياسابا (مجلس سنا)ست.
هند به تبعيت از نظام حقوقي انگلستان از سيستم حقوق عرفي
(Common law) پيروي ميكند. تشكيلات قضائي اين كشور نيز با وجود پذيرش فدراليسم
|
|
در قانون اساسي بسيار منسجم است.
زبان فارسي هشت قرن پيش وارد هند شد و 700 سال بر تارك انديشه، روابط، سياست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاكميت داشت. زبان فارسي پيش از آنكه هندوستان مستعمره انگلستان شود، دومين زبان رسمي اين كشور و زبان فرهنگي و علمي بهشمار ميرفت.
هند همچنين معجوني از اديان مختلف و فرقههاي مذهبي
گوناگون است كه اكثراً از هندوئيسم، اسلام و بوديسم نشأت گرفتهاند. هند پس از اندونزي و پاكستان
|
|
پاكستان عظيمترين جمعيت مسلمان جهان را داراست.
اولين تماس اسلام با آسياي جنوبي، سال هفتصد و يازده ميلادي است كه مسلمانان تا كناره رود سند كه هم اكنون در پاكستان است پيش آمدند.
مسلمانان در هند در حاشيه قرار دارند. ميزان سطح سواد آنان پائينتر از ميانگين ملي است و ميزان فقر آنان تنها با فاصلة بسيار جزيي از طبقه پائين هندوها بالاتر است.
دولت بريتانيا بر اثر شورشهاي سال ميلادي در هند، كمپاني هند شرقي بريتانيا
|
|
كمپاني هند شرقي بريتانيا را كه گردانندة هند بود منحل كرد و به اين سرزمين خودمختاري داده شد.
به تدريج عدهاي از رهبران هندي در سال 1884، دستجات و سازمانهاي ملي را تشكيل دادند كه هدف اصلي آنان رسيدن به استقلال تام بود.
در اين هنگام بود كه رهبر بزرگ جنبش استقلال هند،
ماهاتما گاندي قيام كرد و عليه استبداد بريتانيا
|
|
بريتانيا به مبارزه پرداخت. پس
از تجاوز ارتش ژاپن در سال 1942 اختلاف شديدي در بين سران هند
و سران مسلمانان هند كه رهبر آنها محمدعلي جناح بود به وجود
آمد.
در آن هنگام حكومت بريتانيا قوانيني وضع نمود كه بهموجب آن به هند و سيلان و پاكستان استقلال داده شد. در ماه اوت 1947 م، آخرين سرباز بريتانيايي
|
|
بريتانيايي خاك هند را ترك گفت و در تاريخ ژانوية 1950، هند حكومت جمهوري مستقل خود را اعلام نمود و به عضويت اتحاديه كشورهاي مشترك المنافع بريتانيا درآمد.
روابط ايران و هند در مارس 1950 برقرار شد.
در طول جنگهاي 1965 و 1971 ميان هند و پاكستان، ايران براي پاكستان كمكهاي نظامي مهمي را فراهم نمود.
در دوران پس از جنگ سرد، يكي از اولين و مهمترين حوادث تاريخ روابط ايران و هند، ديدار «ناراسيمها رائو»، نخست وزير هند از ايران در سال 1993 بود كه براي اولين بار پس از انقلاب اسلامي از ايران ديدار كرد و اين ديدار رسمي او از سوي هاشمي رفسنجاني، رئيس جمهوري وقت ايران، به عنوان يك نقطه عطف تفسير شد.
خودآزمايي
|
|
1. وضعيت اقتصادي كشور هند را شرح دهيد.
2. ساختار سياسي كشور هند را بيان نماييد.
3. تأثير زبان فارسي بر ابعاد گوناگون كشور هند را توضيح دهيد.
4. روند به استقلال رسيدن كشور هند را شرح دهيد.
5. سير روابط ايران و هند را بيان نماييد.
|
|
|
|
درس هيجدهم
مالزي
اهداف آموزشي
انتظار ميرود با مطالعه اين درس:
ـ با سير به استقلال رسيدن كشور مالزي آشنا شويم.
ـ ساختار حكومتي كشور مالزي را بدانيم.
ـ منابع طبيعي موجود در مالزي را بشناسيم.
ـ به روند رشد اقتصاد كشور مالزي واقف شويم.
ـ با شيوه آموزش در كشور مالزي آشنا شويم.
ـ دستههاي نژادي موجود در كشور مالزي را بشناسيم.
ـ مذاهب موجود در كشور مالزي را بشناسيم.
ـ با فرهنگ مردم مالزي آشنا شويم.
در اين درس مطالبي درباره دولت و سياست مالزي، تقسيمات كشوري، جغرافيا، منابع طبيعي، اقتصاد،آموزش، نژاد و جمعيت مالزي، مذهب و فرهنگ مالزي، بيان خواهد شد.
|
|
شبه جزيره مالايي مدت زيادي از يك جايگاه مهم (مركزي) در مسيرهاي تجاري بين چين و خاورميانه برخوردار بوده است. اولين پادشاهي مالايي كه بر بنادر شهرهاي ساحلي حكومت ميكرد در قرن 10 ميلادي تشكيل شد. اولين مدارك مبني بر وجود اسلام در شبه جزيره مالايي به قرن 14 ميلادي در ترنگانو برميگردد، اما طبق برخي منابع مهاراجا دربار راجا (1179 ـ 1136 ميلادي) در قرن 9 به اسلام گرويد و نام خود را به مظفرشاه تغيير داد.
در سال 1511، مالاكا توسط كشور پرتغال تصرف شد و در آنجا يك مستعمره ايجاد نمود. پس از آن، تا زمان آغاز جنگ جهاني دوم، بخشهاي مختلف شبه جزيره مالايي تحت سلطه قدرتهاي مختلف قرار داشت. در پي تصرف مالزي از سوي ژاپنيها در (1945 ـ 1942) طي جنگ جهاني دوم، حمايت عمومي از استقلال افزايش يافت. برنامههاي پس از جنگ انگليسيها براي يكپارچگي اداره مالايا تحت يك مستعمره پادشاهي واحد كه اتحاديه مالايي ناميده شد، با مخالفت شديد از سوي مالاياييها مواجه شد كه مخالف
|
|
تضعيف حاكمان مالايايي و اعطاي شهروندي به نژاد چيني بودند. اتحاديه مالايايي در سال 1946 تأسيس شد و شامل تمامي املاك بريتانيا در مالايا، به استثناي سنگاپور ميشد.
طي اين زمان، شورشيان تحت رهبري حزب كمونيست مالايا عمليات چريكي خود را براي مجبور ساختن بريتانيا به خروج از مالايا انجام دادند و در نهايت استقلال به فدراسيون مالايايي درچارچوب كشورهاي مشترك المنافع در 31 اوت 1957 اعطا گرديد.
بين دهه 1980و اوايل دهه 1990، مالزي رشد چشمگير اقتصادي را تحت رهبري دكتر مهاتير محمد تون، تجربه كرده است. اين دوره به عنوان انتقال از اقتصاد مبتني بر كشاورزي به اقتصاد صنعت محور در حوزههايي چون كامپيوتر و وسايل الكترونيك، محسوب ميشود. در طي اين دوران بود كه منظره فيزيكي مالزي با ايجاد پروژههاي كلان و متعدد تغيير يافت.
|
|
در اواخر دهه 1990، مالزي در اثر بحران مالي آسيا و نيز ناآرامي سياسي ايجاد شده به دليل بركناري معاون نخست وزير، انور ابراهيم، دچار تزلزل شد. در سال 2003، دكتر مهاتير محمد، پرسابقهترين نخست وزير مالزي، به نفع معاون خود عبداله احمد بداوي، از حكومت كنارهگيري كرد.
دولت و سياست
مالزي يك كشور منتخب سلطنتي با حكومت پادشاهي مشروطه است. اين كشور ظاهراً از سوي يك حاكم عالي كه معمولاً از آن به عنوان شاه مالزي ياد ميشود، اداره ميگردد. او براي يك دوره پنجساله در ميان نه سلطان موروثي ايالات مالايايي انتخاب ميشود؛ چهار ايالت ديگر، اسماً داراي فرمانداراني هستند كه در امر اين انتخاب شركت نميكنند. اين امر موجب ميشود كه مالزي يك كشور داراي سلطنت محسوب شود.
|
|
نظام حكومتي در مالزي نسبتاً الگوبرداري از نظام پارلماني سيستم وست مينيستر، يا به عبارتي ميراث حكومت استعمار بريتانيا است. اما در عمل، بيشتر قدرت در شاخه اجرائي دولت متمركز ميشود تا بخش مقننه آن، و قوه قضائيه در اثر حملات مداوم دولت در دوره مهاتير تضعيف شده است. از زمان كسب استقلال در سال 1957، مالزي توسط يك ائتلاف چند نژادي تحت عنوان ناسيونال باريسان (قبلا" يك اتحاد بوده) اداره شده است.
مجلس مالزي شامل يك مجلس پايينتر، مجلس نمايندگان يا "Dewan Rakyat (يعني "خانه مردم ") و يك مجلس بالادستي، سنا يا Dewan Negara
|
|
Dewan Negara (يعني خانه كشور) ميباشد. مجلس 219 عضوي نمايندگان از طريق هيئتهاي تك عضوي موكلاني انتخاب ميشوند كه اعضاي آن براي حداكثر يك دوره 5ساله برگزيده شدهاند. قدرت قانونگذاري بين قانونگذاران فدرال و ايالتي تقسيم ميشود. تمام 70 سناتور آن براي مدت 3 سال متصدي امور هستند؛ كه 26 نفر از آنها از سوي مجامع ايالتي، 2 نفر به نمايندگي از منطقه فدرال كوآلالامپور، يعني 1 نفر از حوزههاي فدرال لابوان و پوتراجايا و40 نفر باقي نيز توسط شاه منصوب ميگردند. انتخابات پارلماني مالزي دست كم يكبار در هر 5 سال برگزار ميشود. سن رأيدهندگان بايد از 21 سال به بالا باشد تا بتوانند براي اعضاي مجلس نمايندگان و نيز بيشتر ايالات و نيز مجمع قضائي ايالتي رأي دهند.
قدرت اجرايي در اختيار كابينه مالزي (هيئت دولت) به رياست نخست وزير است؛ و قانون اساسي مالزي تأكيد ميكند كه نخست وزير
|
|
بايد عضو مجلس پايين دستي، پارلمان مالزي باشد كه بنابر نظر حاكم عالي ميتواند به گروه اكثريت در مجلس دستور دهد. كابينه از ميان اعضاي دو مجلس انتخاب ميگردد و مسؤول اداره آن مرجع نيز ميباشد.
تقسيمات كشوري
مالزي داراي 13 استان است و استاندار هر استان را اصطلاحاً "سلطان" مينامند.
جغرافيا
كشور مالزي در جنوب شرقي آسيا واقع و از لحاظ جغرافيائي از دو قسمت كاملاً جدا تشكيل شده است.
دو بخش متمايز مالزي از طريق درياي چين جنوبي از يكديگر جدا شدهاند، كه هردو بخش غربي شبه جزيره مالزي و شرق مالزي، داراي منظره بسيار مشابهي از دشتهاي مرتفع ساحلي هستند كه اغلب از تپه ها و كوهستانهاي جنگلي انبوه پوشيده شده كه مرتفعترين آن، كوه كينابالو
|
|
كوه كينابالو به ارتفاع 2/4095 متر بر روي جزيره بورنئو قرار دارد. آب و هواي محلي، استوايي بوده كه مشخصه آن بادهاي موسمي سالانه است كه (در ماههاي آوريل و اكتبر) در جنوب غرب و (از اكتبر تا فوريه) در شمال غرب ميوزد. تانجونگ پي آي، كه در ايالت جنوبي جوهور قرار دارد، جنوبيترين نقطه قاره آسيا ميباشد. تنگه مالاكا كه بين سوماترا و شبه جزيره مالزي قرار دارد، از مهمترين مسيرهاي كشتيراني جهان محسوب ميشود.
منابع طبيعي
مالزي به خوبي از مواهب طبيعي همچون زمينهاي حاصل خيزكشاورزي، جنگل و نيز مواد معدني در نواحي مختلف خود برخوردار است. از لحاظ كشاورزي، مالزي اولين صادر كننده پلاستيك طبيعي (كائوچو) و خرماي روغني است كه همراه آن الوارها و تنههاي بريده شده درختان، كاكائو، فلفل سياه، آناناس و تنباكو (توتون) موجب رشد اين بخش شده است.
قلع و نفت خام دو منبع عمده معدني هستند كه در اقتصاد مالزي از اهميت خاصي برخوردارند. مالزي تا زمان فروپاشي بازار قلع در دهه1980، به تنهايي بزرگترين توليد كننده قلع جهان بود. در قرون نوزده و بيست، قلع نقش غالبي را در اقتصاد مالزي ايفا ميكرد. در سال 1972 بود كه نفت خام و گاز طبيعي، جاي قلع را به عنوان عامل اتكاء
|
|
بخش معدن مالزي گرفتند. نفت خام و گاز طبيعي موجود در حوزههاي برون ساحلي ساباه، ساراواك و ترنگانو، به خصوص در آن سه ايالت، كمك فراواني به اقتصاد مالزي نموده است. ديگر مواد معدني داراي اهميت يا ويژگي (خاص) شامل مس، طلا، بوكسيت، سنگ آهن و زغال سنگ به همراه مواد معدني صنعتي نظير خاك رس، كائولن، سيليس، آهك، باريت، فسفاتها و سنگهاي ساختماني همچون گرانيت و نيز بلوكها و قطعات مرمر هستند. مقادير اندكي از طلا نيز توليد ميشود.
دولت برآورد نموده است كه مالزي با نرخ فعلي توليد قادر خواهد بود براي 18 سال نفت و به مدت 35 سال گاز طبيعي استخراج كند. مالزي در رتبه بيست و چهارم از لحاظ ذخاير نفتي و سيزدهم از نظر گاز طبيعي در دنيا قرار دارد.
اقتصاد
شبه جزيره مالايي و آسياي جنوب شرقي، همواره مركزي براي تجارت بوده است. اقلام گوناگوني همچون چينيآلات و چاشنيها، حتي پيش از آنكه سلطاننشين مالاكا و سنگاپور به اين شهرت برسند، فعالانه تجارت ميشده است.
در قرن هفدهم، ذخاير فراواني از قلع در چند ايالات مالايايي كشف گرديد. سپس، به دنبال تسلط امپراتوري بريتانيا
|
|
امپراتوري بريتانيا بر مالايا، درختان كائوچو و خرماي روغني براي مقاصد بازرگاني عرضه شد. در طول اين دوران، مالايا به بزرگترين توليدكننده عمده قلع، كائوچو و خرماي روغني تبديل شد.
همزمان با اين كه مالايا به سوي كسب استقلال خود حركت مينمود، دولت به اجراي برنامههاي پنجساله خود پرداخت. برنامه پنجساله اول آن كشور در سال 1955 آغاز گرديد. با تأسيس مالزي، اين برنامهها بازنگري و تكرار شدند، كه اولين برنامه مالزي در سال 1965 شروع شد.
در دهه 1970، مالزي به تقليد از رويه چهار ببر (قدرت اقتصادي) اصلي آسيا پرداخت و از وابستگي به استخراج معادن و كشاورزي به اقتصادي صنعتي تغيير هويت داد. با سرمايهگذاري ژاپن، در طول
چند سال صنايع سنگين آن شكوفا شد، و صادرات مالزي به موتور
اوليه رشد كشور تبديل شدند. مالزي پيوسته به رشد بيش از 7 درصد در توليد ناخالص ملي دركنار تورمي پايين در دهههاي 1980و1990 دست يافت. طي همان دوره، دولت كوشيد تا با سياست اقتصادي جديد مالزي (Neo Economy Politic) پس از حادثه شورش نژادي 13 مي1969 فقر را ريشهكن سازد.