بخش 1

مقدمه بخش اول : مدینه منوره جغرافیای مدینه کوه های معروف مدینه اسامی و نام های مدینه زیارت پیامبر ( صلّی الله علیه وآله ) مسجدالنبی یا مسجد پیامبر ( صلّی الله علیه وآله ) تغییرات و توسعه های مسجدالنبی ( صلّی الله علیه وآله ) مرقد مطهر رسول خدا ( صلّی الله علیه وآله ) حجره طاهره


7


بسم الله الرحمن الرحيم

« يكي ديگر از وظايف مهمّ ، قضيه آشنا كردن مردم است به مسائل حجّ ، آدم بسيار مي بيند كه حجّ مي روند ، زحمت مي كشند ، لكن مسأله حجّ را نمي دانند . . . » امام خميني رضوان الله تعالي عليه

حجّ نمايشي پرشكوه ، از اوج رهايي انسان موّحد از همه چيز جز او ، و عرصه پيكاري فرا راه توسن نفس ، و جلوه بي مانندي از عشق و ايثار ، و آگاهي و مسئوليت ، در گستره حيات فردي و اجتماعي است . پس حجّ تبلور تمام عيار حقايق و ارزش هاي مكتب اسلام است .

مؤمنان گر چه با اين عبادت الهي ، آشنايي ديرينه دارند ، و هر سال با حضور شورانگيز از سراسر عالم ، زنگار دل ، با زلال زمزم توحيد مي زدايند ، و با حضرت دوست تجديد ميثاق مي كنند ، و گر چه ميراث ادب و فرهنگ ما ، مشحون از آموزه هاي حيات بخش حجّ است ، امّا هنوز ابعاد بيشماري از اين فريضه مهمّ ، ناشناخته و مهجور مانده است .

پيروزي انقلاب اسلامي ، در پرتو انديشه هاي تابناك امام خميني رضوان الله تعالي عليه ، حجّ را نيز همچون ساير معارف و احكام اسلامي ، در جايگاه واقعي خويش نشاند ، و سيماي راستين و محتواي غني آن را نماياند .

امّا هنوز راهي دراز در پيش است ، تا فلسفه و ابعاد و آثار و بركات حجّ ، شناخته و شناسانده شود ، و مؤمن حجّ گزار با آگاهي و شعور ديني ، بر آن مواقف كريمه ، و مشاعر عظيمه ، كه محلّ هبوط ملائكة الله ، و توقّف انبياء و اولياء بود ، گام بگذارد .

در راستاي تحقق اين هدف بزرگ ، بعثه مقام معظّم رهبري با الهام از


8


انديشه هاي والا و ماندگار امام راحل احياگر حجّ ابراهيمي ، قدسّ سرّه الشّريف و بهره گيري از رهنمودهاي ارزشمند رهبر عزيز انقلاب اسلامي حضرت آية الله خامنه اي مدّظلّه العالي ، با تأسيس معاونت آموزش و تحقيقات ، تلاش مي كند فصل جديدي فرا راه انديشمندان مسلمان ، و علاقمندان به فرهنگ حجّ ، و زائران و راهيان حرمين شريفين بگشايد . از اين رو در عرصه تحقيق و تأليف و ترجمه آثار گوناگون پيرامون حقايق و معارف حجّ ، آشنايي با اماكن مقدسه ، تاريخ و سرگذشت شخصيت هاي بزرگ اسلام ، بررسي رويدادها و عرضه خاطرات و به ويژه آموزش مسائل و آداب حجّ تلاش هايي را آغاز كرده است . آنچه اينك پيش روي خواننده قرار دارد برگ سبزي است از اين دفتر .

بي گمان راهنمايي و همراهي انديشوران ، از نارسائي ها خواهد كاست ، و در اين راه معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظّم رهبري ، از همكاري همه علاقمندان استقبال كرده ، و دست آنان را به گرمي مي فشارد . كتاب سيري در اماكن سرزمين وحي توسط فاضل ارجمند جناب حجة الاسلام والمسلمين آقاي علي اكبر حسني تهيه و تنظيم گرديده و پس از ويرايش ، تصحيح عبارات و در پاره اي موارد بازنويسي متن در مركز تحقيقات حج ، به شكل كنوني در اختيار خوانندگان محترم قرار گرفته است اميد آنكه با مطالعه آن ، حجاج عزيز بيت الله الحرام و زائران حرم نبي اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) بتوانند با آگاهي و بصيرت بيشتر ، و شناخت دقيق نسبت به اماكن مكّه و مدينه ، از بركات فراوان اين سفر معنوي و الهي بهره مند گردند .

و من الله التوفيق و عليه التكلان

معاونت آموزش و تحقيقات بعثه

مقام معظم رهبري


9


بخش اول :

مدينه منوره


11


جغرافياي مدينه

مدينه منوره ، در شمال شرقي جده ، و شمال مكه واقع است ، و در عرض 5/23 از خط استوا ، و طول 70 درجه از جزائر خالدات ، قرار گرفته و 720 متر از سطح دريا ارتفاع دارد . فاصله آن تا مكه حدود 90 فرسخ شرعي و تقريباً 500 كيلومتر است .

شهر مدينه ، در ميان يك جلگه است ، امتداد آن جلگه از شمال به جنوب تقريباً 30 كيلومتر و عرض آن حدود 20 كيلومتر مي باشد . مدينه در قسمت شمال اين جلگه قرار دارد و بندر آن ينبوع ( ينبع ) است . زمين اين منطقه براي كشاورزي و پرورش درختان مناسب است .

اين جلگه كه شهر مدينه را در ميان گرفته ، از سه جهت ( شمال و شرق و جنوب ) به دشت هاي لم يزرع و به كوه هاي سياه متصل ، و از طرف مغرب به دريا محدود است . اين سه دشت ، كه شامل سنگ ها و مواد آتشفشاني در شرق و غرب ، و جنوب مدينه است ، در گذشته از نظر اياب و ذهاب بهوسيله شتر ، بسيار مشكل بوده است . بسياري از بخش هاي اين دشت ها « حرّه » ناميده مي شود . ( 1 )

كوه هاي اطراف مدينه ، از نظر بزرگي و كوچكي مختلف بوده و با يكديگر فاصله دارند .

كوه هاي معروف مدينه

در سمت جنوب غربي كوه ، عائر ( عيراوعير ) است ، كه سرخ رنگ ، تيره ، و ممتد است ، و آن را « جماء الكبري » نيز مي نامند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . حره به زمين سنگلاخي گفته مي شود كه سطح آن از سنگهاي آتشفشاني تيره رنگ پوشيده باشد .


12


و ديگري كوه احد است كه در جهت شمال شرقي قرار دارد . در سمت مغرب و شمال غربي ، يك رشته كوه بنام « سَلع » است ، كه يك گوشه اش به شهر اتصال دارد ، و راه شام ، مابين كوه سلع و احد بوده است .

در طرف جنوب ، يك رشته كوه پست تري است ، كه « جماء الصغري » ناميده مي شود و به مسجد شجره اتصال دارد ، قبرستان « شهداي حرّه » نزديك به همين كوه ، يعني در جهت جنوب غربي شهر واقع است و در دامن « جماء الصغري » قرار دارد .

مساحت مابين مسجد شجره تا مسجد ذوقبلتين و شهر را « وادي حصون النيق » و مساحت مابين مشرق شهر و جنوب آن را « وادي رائونا » مي گويند .

باغات و نخلستان هاي مدينه ، در طرف جنوب آن واقع ، و بيش از ده كيلومتر امتداد دارد ، در ميان اين باغات چند كوه كوچك ، سرخ رنگ ( كله قندي ) واقع شده كه به آنها « جماء » مي گويند ، و منظره لطيفي را بوجود آورده اند ، چنانكه « ابوقطيفه » توصيف مي كند :

القصر والنخل والجماء بينهما * * * اشهي الي القلب من ابواب جيرون

زيباترين اشياء فرخ ترين اعيان * * * از هر چه هست پيدا وز هر چه هست پنهان

از انبياء محمد ( صلّي الله عليه وآله ) از شهرها مدينه * * * از شاخ ها طوبي ، از باغ هاست رضوان ( 1 )

مدينه را پيش از هجرت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) « يثرب » مي گفتند .

نخستين قومي كه پس از طوفان نوح در آن سكونت يافتند قوم تبع يا تبايعه ( 2 ) بودند و آنگاه قوم عمالقه ، بر يثرب و حجاز و مكه مسلط شدند و ظلم و ستم بسيار كردند و مدت ها بر آن نواحي سلطه داشتند تا اينكه موسي ( عليه السلام ) به رسالت مبعوث شد . آنگاه حضرت موسي لشكري از پيروان خويش ، به آن سو گسيل داشت و آنان به تدريج عمالقه را نابود ساختند ، و يهوديان در اين مناطق سكونت گزيدند . ياقوت حموي و ديگران نقل مي كنند كه : يهوديان به ناچار از ستم هاي امپراتور روم ( مسيحي ) به اين نواحي پناهنده شدند و سپس به خاطر پيشگويي هاي تورات در مورد ظهور پيامبر آخر الزمان حضرت محمد ( صلّي الله عليه وآله ) به مدينه كوچ كردند و در مدينه ساكن شدند .

به هر صورت پس از عمالقه اقوام يهود و اوس و خزرج در آنجا سكونت داشتند ، بعدها همين اوس و خزرج بنام « انصار » ناميده شدند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . راهنماي حرمين ج 5 ص 30

2 . عمدة الاخبار في مدينه المختار تاليف شيخ احمد بن عبدالحميد عباسي چاپ مدينه ص 36الي 43


13


اسامي و نام هاي مدينه

مدينه نام هاي متعددي دارد « سمهودي » در تاريخ معروفش نودوچهار نام براي مدينه نقل كرده است كه مهمترين آنها عبارت است از :

1 ـ حرم رسول الله

2 ـ طيبة

3 ـ قبة الاسلام

4 ـ يثرب ( 1 )

5 ـ قرية الانصار ( شهر ياران رسول خدا )

6 ـ مدينة الرسول

7 ـ و نيز المدينة كه قرآن نيز آن را به كار برده است : ( ما كان لاهل المدينة و من حولهم . . . ) ( 2 )

8 ـ دارالهجرة

9 ـ ارض الهجرة

10 ـ دار الايمان

11 ـ دارالأبرار

12 ـ دار الأخيار ( 3 )

13 ـ الحرام

14 ـ غلبه و . . .

« ياقوت حموي » بيست و نه نام براي آن ذكر كرده است .

و « مجد شيرازي » لغوي ، سي نام گفته است .

و طبق نقل « ابن زباله » در تورات چهل نام براي مدينه آمده است . ( 4 )

بسياري از اين نام ها در كتاب « عمدة الاخبار » ذكر شده است . ( 5 ) از جمله غلبه كه در جاهليت غلبه خوانده مي شده است . ( 6 )

مدينه حرم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

مدينه حرم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) است چنانكه مكه حرم خداست .

مرحوم « محقق حلي » مي گويد : مدينه حرم است و حد آن از عاير تا وعير ( عوير ) مي باشد و به نقلي : تاثور ـ ( نام كوهي است در مدينه )

قطع درخت در آن جايز نيست . ( 7 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اين نام در سوره احزاب آيه 13 آمده است

2 . سوره توبه آيه 120

3 . عمدة الاخبار ص 68

4 . راهنماي حرمين شريفين ج 5ص 23

5 . عمدة الاخبار ص 9 ـ 68

6 . عمدة الاخبار ص 43

7 . مساحت اين دو كوه 12 ميل است فروع كافي ج 4ص 564


14


صيد در آن كراهت شديد دارد . ( 1 )

صاحب جواهر مي فرمايد : در اينكه مدينه حرم است بين ما مسلمانان اختلافي نيست . ( 2 )

صاحب مسالك مي گويد : عاير و وعير نام دو كوه است كه از طرف مشرق و مغرب مدينه را احاطه كرده است . حرم مدينه چهار فرسخ در چهار فرسخ است . ( 3 )

حكم حرم مدينه با حرم مكه فرق دارد . زيرا در مكه بدون احرام نمي توان وارد شد ولي در حرم مدينه چنين نيست .

خوردن صيد در حرم مكه و همچنين صيد كردن در آن حرام است ولي در حرم مدينه حرام نيست و . . .

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : همانطور كه مكه حرم الهي است كه حضرت ابراهيم آن را حرم قرار داده است ، مدينه هم حرم من است . ( 4 ) حديث معروفي نيز از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آمده است كه : هر كس در يكي از دو حرم بميرد در قيامت بدون حساب وارد بهشت مي شود . و با اصحاب بدر محشور مي گردد . ( 5 )

فضيلت و شرافت مدينه

سمهودي براي مدينه و فضايل آن نود و نه خصوصيت نقل كرده است . ( 6 )

مدفن بزرگ ترين انبياي الهي و اشرف كائنات ، قهراً از تمامي زمين برتر و اشرف خواهد بود .

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : المدينه قبة الاسلام و دارالايمان و ارض الهجرة و مبوّء الحلال و الحرام . ( 7 )

و نيز فرمود : مقصود از سوگند به تين ( والتين ) مدينه است و مقصود از سوگند به زيتون ( والزيتون ) بيت المقدس و همچنين مقصود از سوگند به طور سينين و بلد امين به ترتيب كوفه و مكه است . ( 8 )

« ابو سعيد خدري » از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نقل كرده است كه مسافرت شايسته نيست ، مگر به سوي سه مسجد :

مسجد من ( درمدينه ) ، مسجدالحرام و مسجد الاقصي . ( 9 )

از « مالك بن انس » پرسيدند كه منزل كردن در مدينه بهتر است يا در مكه ؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شرايع الاسلام ج 1 ص 278

2 . جواهر الكلام ج 20 ص 75

3 . مسالك شهيد ثاني ج 1 ص 128

4 . و هذا الحرم بريد في بريد


5 . سفينة البحار ج 1 ماده حرم

6 . وفاء الوفا سمهودي ج 2 وسائل الشيعه ج 10ص 283

7 . كتاب الحج و العمرة عبدالرزاق نوفل مصري مناسك حج عبدالرحمن محمد امين مصري

8 . وسائل الشيعه ج 10 ص 283

9 . عمدة الاخبار ص 95و96


15


گفت : در مدينه ، چرا بهتر نباشد در حالي كه در آنجا راهي نيست مگر اينكه رسول خدا از آنجا عبور كرده و جبرئيل بر آن حضرت در آنجا نازل شده است . ( 1 )

اقامت در مدينه و سكونت در آن يا مجاورت آن مستحب ، و حتي مجاورت در آن از مجاورت در مكه افضل است .

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : هر كس در حرم خدا يا حرم رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) از دنيا برود در ضمن افرادي كه در امان هستند محشور مي شود . چنين كسي در قيامت از حساب و سوال و جواب معاف است . ( 2 )

امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : هر كس در حرم دفن شود در امان است . ( 3 )

مستحب است انسان سه روز در مدينه منوره براي برآورده شدن حاجات روزه بگيرد .

امام صادق ( عليه السلام ) فرمود كه علي ( عليه السلام ) فرموده است : مكه حرم خداست . مدينه حرم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و كوفه حرم من است .

در گذشته بسياري از بزرگان و علماء هنگام تشرف به مدينه و زيارت به احترام آن حضرت پياده و با پاي برهنه وارد شهر مي شدند . ( 4 )

غسل براي زيارت مستحب است . و حتي غسل براي ورود به شهر نيز مستحب است .

دعاي ويژه اي براي ورود به شهر نقل شده است كه از جمله بگويد : اللهم هذا حرم نبيك محمد ( صلّي الله عليه وآله ) فاجعله وقاية لي من النار و امانا من العذاب و سوء الحساب . . .

امتيازهاي ديگر مدينه

مدينه شهريست كه مردمش پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را در هنگام غربت و تنهايي پناه دادند و به استقبالش شتافتند و او را ياري كردند در حالي كه قوم و عشيره اش و ساير همشهريانش او را رانده بودند .

مردم مدينه در جبهه هاي جنگ در كنار پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بوده ، و در راه اسلام ، ايثار و فداكاري نمودند .

مدينه شهري است كه پايگاه اسلام و مركز اولين حكومت اسلامي گرديد .

شهري است كه آيات حقوقي ، سياسي و نظامي ، اقتصادي ، اخلاقي و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وفاء الوفا سمهودي

2 . سفينة البحار ماده حرم

3 . وسائل الشيعه ج 10 كتاب الحج ابواب المزار

4 . من لا يحضره الفقيه ج 2 باب فضائل الحج


16


اجتماعي است و آيات مربوط به روابط بين الملل و . . . در آن نازل شد . شهريست كه اتحاد واقعي اسلامي و برادري و اخوت در آن رسما پايه ريزي و اجرا گرديد .

شهريست كه معالم دين و معارف اسلام از آنجا توسط صحابه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و سپس شاگردان مكتب امام صادق ( عليه السلام ) به سراسر جهان گسترش يافت .

شهري است كه پيكر پاك پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را در برگرفته و جسم پاك بزرگترين بانوي جهان زهراي اطهر ( عليها السلام ) را چون گنجينه اي مخفي در درون خود جاي داده است ، پيكر پاك و مطهر چهار ستاره درخشان آسمان ولايت و امامت ، و صدها نفر از صحابه و ياران پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و شهداي گرانقدر اسلام را در خاك هاي گرم خويش براي هميشه نگهداري مي كند .

زيارت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و امامان معصوم ( عليهم السلام )

در رابطه با اهميت زيارت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و استحباب آن علاوه بر منابع شيعه ، روايات زيادي نيز از طريق اهل سنت نقل گرديده است . ( 1 )

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :

« من زار قبري و جبت له شفاعتي » : هر كس قبرم را زيارت كند ، شفاعت او در قيامت بر من واجب گردد . ( 2 )

و نيز فرمود : هر كس مرا زيارت كند و جز زيارت من مقصودي نداشته باشد بر خداست كه من شفيع او در قيامت باشم . ( 3 )

و باز فرمود : من زارني حياً و ميتا كنت له شفيعايوم القيامه . ( 4 )

و همچنين فرمود : من در قيامت همسايه زائران خود خواهم بود . ( 5 )

و نيز فرمود : مقام زائران من همانند مقام مهاجراني است كه براي ياري من به مدينه هجرت كردند . ( 6 )

اهميت زيارت آن حضرت تا بدان پايه است كه فرموده اند .

هر كس پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را زيارت كند ، گويي خدا را در عرش زيارت كرده است .

علي ( عليه السلام ) فرمود : اتمّوا برسول الله حجكم اذا خرجتم الي بيت الله .

نماز در مسجد مدينه برابر است با 50 هزار نماز و در مسجد الحرام با يكصد هزار نماز . ( 7 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . عمدة الاخبار في مدينه المختار ص 28 خلاصه وفاء الوفاص 82وفاء الوفا سمهودي ج 1 وفاء الوفا سمهودي ج 1

2 . بحار الانوار ج 97ص 139

3 . بحار ج 97ص 143

4 . بحارالانوار ج 97ص 144

5 . بحارالانوارج 97ص 145

6 . بحارالانوارج 97ص 141تهذيب الاحكام شيخ طوسي ج 6ص 4

7 . وفاء الوفا ج 1ص 420


17


« زركشي » در « اعلام مساجد » از ابن عباس روايتي نقل كرده است كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : نماز در مسجد من با ده هزار نماز برابر است . ( 1 )

در منابع عامه روايات زيادي داريم كه نماز در مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) برابر است با هزار نماز در مساجد ديگر . ( 2 )

مسجد النبي يا مسجد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )

با ورود پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به يثرب گروه هاي زيادي از مردم به استقبال آن حضرت آمده ، اصرار داشتند كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) بر آنان وارد شود مخصوصا كساني كه در دو بيعت عقبه در مني در سال 12 و 13 بعثت با آن حضرت بيعت كرده و از آن حضرت تقاضا كرده بودند كه به مدينه هجرت كند . بعلاوه فاميل مادري جدّ پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) يعني قبيله بني النجار نيز توقع داشتند كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به خويشاوندان مادري جدّ خود وارد شود .

ازدحام مردم جلوي شتر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) زياد بود ولي آن حضرت فرمود : « خلّوا سبيلها فانها مأمورة » : راه شتر را باز بگذاريد كه او مأمور است و هر جا خوابيد همانجا منزل خواهم كرد . سرانجام شتر بر در خانه ابو ايوب انصاري كه مسلماني فقير و مخلص و با ايمان بود خوابيد و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در آنجا سكونت كرد .

در كنار آن خانه ، « مربد » يعني زميني بود كه در آنجا خرما خشك مي كردند و متعلق به دو يتيم به نام سهل و سهيل فرزندان رافع بن عمر از طايفه بني النجار بود كه تحت كفالت « ساعد بن زراره » بودند . ( 3 )

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آن را خريده و در آن مسجدي به مساحت 70×60 ذراع ساخت ( طول آن هفتاد ذرع از شمال به جنوب و عرض آن 60 ذرع از شرق به غرب ) .

اكثر مورخان گفته اند كه مسجد را از خشت خام ساخته ، و سقف آن را با شاخه هاي خرما پوشانده و ستون هايش را از تنه درخت خرما درست كرده بودند . ( 4 )

بيهقي از عباده نقل مي كند كه : انصار مالي جمع كرده و نزد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آمدند كه مسجد را تزيين كنند و از نو بسازند ، حضرت نپذيرفت و فرمود : « لا تزخرفه و لا تنقشه » و نيز فرمود : سقف مسجد برادرم حضرت موسي نيز چنين بود . ( 5 )

طبق نوشته « ابن رسته » به اتفاق مورخان شخص پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) همانند ياران در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وفاء الوفا ج 1 ص 321

2 . عمدة الاخبار وفاء الوفا سمهودي

3 . دلائل النبوة بيهقي ج 2ص 187 ترجمه فارسي

4 . دلائل النبوة بيهقي ج 2 ص 187 ترجمه فارسي

5 . معالم دارالهجره ص 209


18


بناي مسجد كار مي كرد . انس بن مالك و زهري و ديگران گفته اند كه حضرت همزمان با كار ، اين شعر را مي خواند :

اللهم لا خير الا خير الآخرة * * * فانصر الانصار و المهاجرة ( 1 )

به نقل سمهودي علي ( عليه السلام ) نيز اين شعر را مي خواند :

لا يستوي من يعمر المساجدا * * * يدأب فيها قائما و قاعدا

و من يري عن الغبار حائدا ( 2 )

مردم نيز عموماً همگام با پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) شروع به كار كردند و اين شعر را مي خواندند :

لئن قعدنا والنبي يعمل * * * فذلك مناالعمل المضلّل

سرانجام مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) به عنوان بزرگترين پايگاه عبادي و سياسي و فرهنگي و نظامي و . . . ساخته شد .

اين مسجد تا سال 7 هجري به همين صورت بود تا آنكه پس از فتح خيبر لزوم توسعه آن بيش از پيش احساس مي گرديد و به نقل امام صادق ( عليه السلام ) از آن سال مسجد به نحوي توسعه يافت كه به شكل مربع در آمد يعني 100×100 ذرع ، كه تا رحلت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ( 3 ) به همين وضع باقي بود .

اين مسجد در زمان عمر بن خطاب نيز در سال 17 هجري توسعه يافت و خليفه خانه عباس عموي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را داخل مسجد نمود در حالي كه عباس راضي به فروش و هبه آن نبوده است . اين موضوع را تمام مورخان و سيره نويسان نقل كرده اند و علت خودداري عباس را آن دانسته اند كه چون در بناي اين خانه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) شخصاً او را ياري داده بوده او حاضر به تخريب آن نشده است .

عمر سپس قسمتي از خانه جعفر بن ابيطالب ( عليه السلام ) را نيز تخريب و ضميمه مسجد ساخت . . . ( 4 )

بعد از او عثمان در سال 29 هجري تغييرات و اضافاتي در مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) صورت داد و آن را به طول 160 و به عرض 150 ذراع وسعت داد . عمر بن عبدالعزيز نيز در دوران خلافت عبدالملك مروان كه والي مدينه بود در سال 88 هجري مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) را توسعه داد . ( 5 )

در دوره هاي بعد نيز در چند نوبت مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) توسعه يافته و در آن

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . معالم دارالهجره ص 212

2 . وفاء الوفاء باخبار المصطفي

3 . اعلاق النفيسه ابن رشد ص 64و65

4 . تاريخ طبري ج 9 ص 3815ترجمه فارسي

5 . تاريخ يعقوبي ج 2 ص 58ترجمه فارسي


19


حجره طاهره در يك مربع مستطيل قرار گرفته و محل اصحاب صفه نيز مشخص گرديده است .

طبق محاسبات كارشناسان ترك عثماني در اوايل قرن 13 هجري ، مساحت مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) 2475 متر مربع برآورد شده است .

تغييرات و توسعه هاي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) در طول تاريخ

مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) در زمان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) يك درب به طرف بيت المقدس داشت و بعد از تغيير قبله به دستور پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) اين درب بسته شد و پيامبر دري به طرف مكه باز كردند . مسجد النبي محراب مشخص و توخالي نداشت و خلفا نيز تغيير در محراب ندادند .

اولين كسي كه محراب را به اين صورت درآورد ، عمر بن عبدالعزيز والي مدينه بود كه از سال 88 تا 91 هجري به دستور وليد بن عبدالملك مسجد را تعمير و بازسازي كرد .

و بعدها طبق حديثي كه از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) به اين مضمون نقل كرده اند : « لو مدّ هذا المسجد الي صنعاء فهو مسجدي » بر توسعه آن همت گماردند .

ترتيب ساختمان مسجد و توسعه آن را از آغاز تاكنون بدين ترتيب مي توان جمع بندي كرد :

1 ـ سال اول هجرت 70×60 ذراع .

2 ـ سال هفتم هجرت 100×100 ذراع

پس از رحلت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) :

3 ـ در سال هفدهم هجرت به طول 140 و عرض 130 و ارتفاع 11 ذراع ، جمعاً 1400 متر مربع توسط خليفه دوم .

4 ـ از سال 28 ـ 30 هجري از طرف قبله و شمال و جنوب به مقدار ده ذراع افزايش دادند و سقفش را با چوب ساج ساخته و بدين ترتيب تقريباً 496 متر اضافه شد ، يعني به مساحت 1896 متر مربع رسيد .

5 ـ در سال 88 هجري در ظرف 5 سال 200×200 از سمت جلو مسجد و 180×200 ذراع نيز از سمت پائين بر وسعت مسجد اضافه شد ، كه جمعاً بالغ بر 2369 متر مربع گرديد و در هر گوشه يك مأذنه يا مناره قرار داده شد كه از آن تاريخ


20


مناره يا مئذنه در هر مسجدي مرسوم شد .

مناره باب الرحمه در توسعه اول سعودي ها از بين رفت ولي چهار مناره ديگر باقي ماند .

6 ـ در عهد سلطان عبدالمجيد عثماني مناره ها به پنج عدد افزايش يافت به اين ترتيب :

1 ـ مناره شاميه غربيه .

2 ـ مناره شاميه شرقيه .

3 ـ مناره جنوبيه شرقيه يا مناره رئيسي

4 ـ مناره غربيه جنوبيه يا مناره باب اسلام .

5 ـ مناره غربيه يا مناره باب الرحمة .

6 ـ در سال 161 مهدي عباسي طول مسجد را 300 ذراع و عرض آن را 180 ذراع اضافه كرد و مساحت مسجد به 2450 متر مربع رسيد و در سال 165 هجري اين توسعه پايان يافت .

7 ـ در سال 654 هجري مسجد دچار آتش سوزي شد و خليفه عباسي مستعصم بالله تعمير آن را شروع كرد تا آنكه بغداد سقوط كرد و سلاطين ديگر مثل منصور نورالدين از مصر ، شمس الدين يوسف از يمن ناصر محمد قلاوون و . . . ، مسجد را با حفظ وسعت قبلي و بدون هر گونه تغييري تعمير كردند .

8 ـ در اواخر قرن نه هجري مسجد مجدداً دچار آتش سوزي شد و مردم مدينه جريان را به « قايتباي » نوشتند و او مسجد را از نو ساخت . محرابي نو بنا كردو مسجد را توسعه داد و از هر طرف دو و يك چهارم ذراع اضافه نمود . كه در مجموع 120 متر مربع بر مساحت مسجد افزوده شد .

9 ـ بعد از 380 سال يعني سال 1263 ضرورت تعمير و توسعه مسجد به سلطان عبدالمجيد گزارش داده شد ، و او پس از بررسي در سال 1265 هجري شروع به تعمير و توسعه آن كرد كه 13 سال طول كشيد . در دوره هاي بعد نيز در چند نوبت مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) توسعه يافت كه در آن حجره طاهره در يك مربع مستطيل قرار گرفته و محل اصحاب صفه نيز مشخص گرديده است .

10 ـ در سال 1370 هجري ، مجدداً مسجد توسعه داده شد و مساحت آن به نام هاي : باب السلام ، باب الرحمة ، باب جبرائيل ، باب نساء ، باب ابوبكر بود


21


كه چند درب ديگر به نام هاي باب عثمان ، باب مجيدي ، باب عمر بن خطاب ، باب عبدالعزيز ، و باب الملك به آن افزوده گرديد .

11 ـ در توسعه ديگري / 35000 متر به عنوان مصلاي بزرگ به مسجد اضافه شد .

12 ـ و در توسعه بعد از آن / 43000 متر مربع كه براي آن سايباني ساخته بودند به عنوان مصلي در خارج مسجد ايجاد نمود ولي تغييري در ساختمان مسجد ندادند . ( 1 )

13 ـ در چند سال اخير بازارها و مغازه هاي اطراف مسجد تخريب و به مسجد اضافه شد به شكلي كه مساحت آن هم اينك به / 165000 متر مربع افزايش يافته است .

مناره هاي مسجد نيز كه چهار عدد بوده و 72 متر بلندي داشت به ده مناره با ارتفاع 92 متر تبديل گرديد .

در اين توسعه ، درب هاي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) نيز كه 16 درب بزرگ و اصلي و 14 درب فرعي و در مجموع حدود 65 درب بود به 81 درب افزايش يافت .

ظرفيت قبلي مسجد النبي ( صلّي الله عليه وآله ) براي نمازگزاران چيزي حدود 27 هزار نفر بود كه با توسعه هاي جديد به / 257000 نفر رسيده است .

در توسعه جديد نصب 5 پلكان برقي براي استفاده از سقف مسجد جهت اقامه نماز ، نيز پيش بيني شده است .

همچنين براي فضاي باز مسجد ، سقف هاي متحركي پيش بيني نموده اند كه در مواقع لزوم از آن استفاده نمايند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نشريه ضيوف الرحمن طبع مكه سال 1411هجري


22


مرقد مطهر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله )

« حجره طاهره و ديگر اماكن مقدسه داخل مسجد »

حجره طاهره

پيامبر بزرگوار اسلام ( صلّي الله عليه وآله ) ، چون در خانه مسكوني خود ، دفن شده است ، ( 1 ) لذا آن محل مقدس را « الحجرة الطاهرة » و گاهي « الحجرة الشريفه » و يا « المقصورة الشريفه » ناميده اند .

اين حجره كه فعلا در زاويه جنوب شرقي مسجد قرار گرفته و كاملا مشخص است ، قبلا در كنار مسجد و خارج آن بوده است .

طول آن 16 متر و عرض آن 15 متر و مساحت كلي آن 240 متر مربع است كه ، با حصار مشبّكي به شكل ضريح ، از مس و فولاد ساخته شده و سپس ميناكاري و طلاكاري شده است ، ليكن طرف جنوبي آن برنجي مي باشد . اين حجره ، بنايي پنج ضلعي است كه دو ضلع شمالي آن ، چون دو ساق مثلث ، و سه ضلع جنوبي آن مربع است و بلندي اين بنا شش متر است .

ضريح شريف ، در طول ، شش حجره و طاق نما ، و در عرض سه حجره و طاق نما مي باشد . از اين حجره ها و طاق نماها ، چهار غرفه مربوط به قسمتي است كه مرقد حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) در آن قرار دارد و دو غرفه ديگر مربوط به قسمتي است كه منسوب به حضرت فاطمه ( عليها السلام ) است كه متاسفانه با موانع ايجاد شده در اطراف آن ، ضريح كاملا قابل رؤيت نيست . درون اين ضريح ، مشتمل بر چهار پايه است ، كه هر پايه دو متر و نيم عرض دارد ، و سقف گنبد ، بر روي اين پايه ها است .

در گوشه هاي حجره طاهره ، ستون هايي از سنگ مرمر ، به رنگ هاي بسيار جالب وجود دارد كه گنبد سبز ( قبّة الخضراء ) بر آن ستون ها قرار گرفته است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كتاب ابن دفن النبي


23


اين ستون ها ، با سبك خاصّي ، باريك و عمودي ، تراش داده شده كه با ستون هاي مسجد ، فرق دارد ، و در واقع وجه تمايز بين ستون هاي حجره طاهره و مسجدالنبي ، ( صلّي الله عليه وآله ) سبك تراش و حكاكي آنها است .

روي ستون هاي حجره ، و شبكه هاي ضريح كه از فولاد و مس و برنج است ، زراندود مي باشد ، و به صورتي زيبا و ديدني ، تزئين شده است .

در اطراف و كتيبه هاي آن نيز ، آيات قرآن مجيد ، و اشعار بسياري به عربي نوشته شده است .

قبّة الخضراء ، كه با كاشي سبز رنگ ، پوشش يافته ، از مس و به رنگ ميناي بسيار جالب ، با نقوش و خطوط مختلف طرح ريزي گشته است .

اين حجره طاهره ، چهار باب دارد كه باب ورودي آن پشت به قبله مي باشد :

1 ـ باب الوفود ، ( ياباب الرحمة ) در جهت غربي و بالاسر .

2 ـ باب التوبه ، ( ياباب الرسول ) ( صلّي الله عليه وآله ) در جهت جنوبي و پيش رو .

3 ـ باب فاطمه ( عليها السلام ) در جهت شرقي و پايين پا .

4 ـ باب التّهجّد ، درشمال و پشت سر .

مرقد مطهر پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) ، در قسمت جنوبي حجره ، و قبر حضرت فاطمه ( عليها السلام ) ، ( بنابه بعضي روايات ) در قسمت شمالي آن ، قرار دارد .

در داخل حجره ، ضريح ديگر و مرقدي ، وجود ندارد ، ولي قبر منور پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) و نيز قبر ابوبكر و عمر نزديك قبر آن حضرت ، مشخص است .

چگونگي قرار گرفتن قبر پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) و ابوبكر و عمر

« سمهودي » در تاريخ خود ، براي قبر آن حضرت ، و شيخين ، هفت كيفيت ذكر كرده ، كه مشهورترين آنها ، ترسيمي است كه مشاهده مي فرمائيد :

ابولبابه يكي از سرداران سپاه اسلام بود . هنگامي كه يهود بني قريظه توسط مسلمين محاصره شدند ، فرستاده اي نزد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) اعزام نموده ، و درخواست كردند تا يكي از سرداران اسلام ، به ميان آنها آمده ، شرايط صلح را اعلام نمايد . حضرت ، « ابولبابه » را به اين مأموريت اعزام داشتند ، او خواست با يك تير دو نشان بزند ، هم به منظوراجراي دستور پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) به آنها پيشنهاد تسليم كند ، و هم به خاطر سابقه دوستي كه با بزرگان آنان داشت ، آنها را از جنگ برحذر داشته مقام خود را نزد آنان بالا ببرد ، لذا وقتي به بني قريظه نزديك شد بر فراز نقطه بلندي


24


محل تصوير محراب فعلي مسجد يا محراب عثمان

رفت و محاصره شدگان را به اطاعت از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ، و تسليم بلا شرط ، در برابر نيروي اسلام دعوت كرد ، ولي در ضمن با دست اشاره به گلوي خود نمود به اين معني كه اگر تسليم نشويد گردن شما را خواهند زد .

ابولبابه مي گويد : وقتي كه از آن قلعه خارج شدم ، بناگاه وجدانم بيدار شد ، فهميدم خيانت نموده ام ، بدون آن كه نزد پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) مراجعه كنم و نتيجه


| شناسه مطلب: 77377