بخش 4

منابع و مآخذ بخش اول بخش دوم : مکه مکرّمه آشنایی مختصری با تاریخ مکه شبه جزیره عربستان مکة المکرمة اماکن معنوی ـ تاریخی مکه کعبه در قرآن کعبه در روایات


75


مرحوم شيخ انصاري در مناسك خود به آن اشاره كرده و دعائي هم در مورد آن نقل كرده است .

از آثار تاريخي ديگر در نزديكي مساجد سبعه نام مي بريم كه عبارت است از :

قبر شهيد محمد بن عبدالله محض

در ضلع شرقي جبل سلع كنار شهر مدينه محلي است كه مشهور به مسجدالكبير يا مصلي الاستسقاء است ، آنجا محل دفن شهيد والا مقام « محمدبن عبدالله بن حسن بن حسن مجتبي ( عليه السلام ) است كه او را نفس زكيه مي نامند .

محمد نفس زكيه از قيام كنندگان عليه ظلم بني اميه و سپس بني العباس بوده است .

قبل از پيروزي نهايي بني العباس ، منصور دوانيقي دو بار با او بيعت كرد ولي هنگامي كه به خلافت رسيد براي سركوبي او و يارانش به تعقيب وي پرداخت . محمد و ابراهيم دو فرزند عبدالله كه به عبدالله محض شهرت داشت ، در خفا بسر مي بردند .

منصور براي دستگيري آنان بسياري از بني الحسن را زنداني كرد ، ولي سرانجام محمد و ابراهيم قيام كردند .

محمد در سال 145 هجري با 250 نفر از سادات و بزرگان تكبير گويان در مدينه قيام كرد ، آنان زندان مدينه را گشودند ، عمال منصور دوانيقي را بجاي زندانيان ، زنداني كردند . محمد بر ضد منصور خطبه خواند و مردم با او بيعت كردند . او نخست مدينه را در اختيار گرفت و سپس بر مكه و يمن نيز مسلط شد و صدها هزار نفر با او بيعت كردند .

سپاه منصور مدينه رامحاصره كرد ، او با كندن خندق از مدينه دفاع كرد ولي سرانجام با متفرق شدن اصحاب او و باقي ماندن تنها 316 نفر از يارانش ، طي جنگ شديد با سپاه خليفه ستمگر عباسي شهيد شد . و سر او را براي منصور به كوفه بردند و بدنش را زينب خواهرش و فاطمه دخترش در اين مكان دفن كردند .

او قبلا اسامي بيعت كنندگان با خود را آتش زد تا مبادا بدست منصور بيفتد .

شهادت محمد در رمضان 145 هجري بود .

امير مومنان علي ( عليه السلام ) در اخبار غيبيه اش به شهادت اين سيد بزرگوارخبر داد و


76


فرمود : « وانه يقتل عند احجار الزيت . . . » او در نزديك احجار زيت شهيد مي شود .

احجار زيت ، همين مكان مسجد كبير است كه در ضلع شرقي كوه سلع و بنقلي محل نماز استسقاء نيز هست قرار دارد .

سقيفه بني ساعده كجااست ؟

سقيفه يعني سايباني كه در زير آن مي نشينند . ( 1 )

صفه و سكو و نيز بناي سقف داري كه داخل آن آشكار باشد و در و پيكر نداشته باشد ، سقيفه ناميده مي شود . ( 2 )

بني ساعده طايفه اي از انصار بودند كه به گفته دانشمندان نسب شناس از فرزندان ساعدة بن كعب بن خزرج اكبر بودند . ( 3 )

فرزندان ساعده خود به تيره ها و قبايل مختلف تقسيم مي شدند و هر يك در ناحيه اي از مدينه سكونت داشتند . و سقيفه بني ساعده مجاور خانه « سعد بن عباده » از بناهاي احداثي بنوابي خزيمه بوده كه در حد فاصل مسجد مصلي و چاه بضاعه بوده و مسجد مصلي در جنوب آن قرار داشته است . ( 4 )

آنچه مسلم است ، سقيفه بني ساعده در اين محل بوده است كه بلافاصله پس از رحلت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) گروهي از انصار به رياست سعد بن عباده و از مهاجران ابوبكر و عمر و ابو عبيده جراح جمع شدند و انصار ، سعد را براي خلافت نامزد كردند و مهاجران آن را نپذيرفتند و پس از مذاكرات و مشاجرات بين طرفين ، به تفصيلي كه در تاريخ اسلام ياد شده ، سرانجام ابوبكر برنده شد و به عنوان خلافت با وي بيعت كردند .

آثار اين بنا تا نيمه قرن سيزده پا برجا بوده است و عبدالقدوس انصاري در « آثار المدينة المنورة » عكسي از آن ، مربوط به سال هاي قبل از تخريب حصار مدينه ، به چاپ رسانده است .

بعد از تخريب حصار مدينه و آغاز نوسازي شهر در عصر حكومت سعوديها چهره قديمي مدينه كاملا عوض شد . به نحوي كه تطبيق آثار تاريخي با موقعيت فعلي دشوار است .

مولف مدينه شناسي مي گويد : « از دست اندركاران قديم و جديد شهرداري و اوقاف مدينه كمك خواستم و آنان با سوابقي كه در دسترسشان بود حقير را به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . لسان العرب ابن منظور

2 . الانساب سمعاني

3 . مدينه شناسي ص 251

4 . معجم المعالم الجغرافية


77


شناخت محل سقيفه بني ساعده در بافت نوين شهر ، راهنمايي كردند :

محل سقيفه در موقعيت كنوني ، در سمت شمالي مثلث ميدان سلطانيه است .

ميدان سلطانيه به صورت يك مثلث ، خيابان سلطانيه و خيابان سحيمي را به خيابان مناخه متصل مي كند ، و در قسمت شمال غربي مسجدالنبي واقع شده است .

خيابان سلطانيه در قسمت جنوبي ميدان و خيابان سحيمي در قسمت شمالي ميدان به نحوي واقع شده اند كه انتهاي غربي دو خيابان ياد شده ، به خيابان شمالي جنوبي مناخه ختم ، و به آن متصل مي شود .

آنچه مسلم است ، محل بناي سقيفه بني ساعده در قسمت شمال غربي مثلث سلطانيه قرار داشته است .

در سال 1383 هجري شهرداري مدينه مدعي اراضي مثلث سلطانيه گرديد و پس از پرداخت حدود 2 ميليون ريال سعودي ، ميدان فعلي را بصورت پاركي مشجر بنا نهاد و قرار شد طبق نقشه پيشنهادي ، مسجد بني ساعده را احياء و محل سقيفه را بصورت سالن اجتماعات عمومي مردم شهر مدينه ، احداث كنند .

مساحت اين مثلث 4938 متر مربع است كه طبق نقشه مصوب و موجود در شهرداري مدينه ، 649 متر مربع را اختصاص به سالن كنفرانس ( محل سقيفه بني ساعده ) و 573 متر مربع را جهت مسجد و امور اداري ، و 468متر ديگر را براي بناي كتابخانه در نظر گرفته اند .

عكسهايي كه از پشت بام اداره اعلام مدينه واقع در سمت غربي خيابان مناخه ، و نقشه و اسلايدهاي متعددي كه از محل سقيفه بني ساعده تهيه شده توجه پژوهندگان را جهت تطبيق مندرجات تاريخي با واقعيت موجود آن تا سال 1398هجري جلب مي كند .

مسئول كتابخانه ملك عبدالعزيز معتقد است سقيفه 30 تا 40 متر جلوتر از كتابخانه قرار دارد .

فدك كجاست ؟

معمولا زائران مدينه در جستجوي فدك مي باشندو سراغ آن را مي گيرند و برخي نيز مي پندارند كه آن در يكي از نخلستانهاي اطراف شهر مدينه است و برخي هم زائران را به آنجا راهنمايي مي كنند . . . !


78


فدك بخشي از مزارع خيبر يا بهتر بگوييم از مزارع مربوط به يهوديان وادي القري بود .

بنا به نوشته كتاب زندگاني فاطمه زهرا ( س ) خيبر در 165 كيلومتري مدينه به طرف شام قرار دارد . ( 1 )

آقاي دكتر شهيدي در كتاب جنايات تاريخ ج 1 مي نويسد : خيبر تا مدينه 120 كيلومتر و از خيبر تا فدك ده كيلومتر است كه جمعا 130 كيلومتر مي شود .

يهوديان فدك پس از شكست خيبر با پيامبر مصالحه كردند ، به اين نحو كه ،

نصف زمينهاي فدك خالصه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) باشد و نصف ديگر مال خود يهوديان و بدست آنان با شرايط خاصي اداره شود . ( 2 )

با نزول آيه « و آت ذي القربي حقه » طبق فرمان الهي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فاطمه ( عليه السلام ) را خواست و آنرا به او بخشيد . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نقش تاريخي و سياسي فدك تاليف علي اكبر حسني

2 . سوره اسراء آيه 28

3 . وفاء الوفا


79


منابع و مآخذ بخش اوّل


85


بخش دوم :

مكّه مكرّمه


87


آشنايي مختصري با تاريخ

شبه جزيره عربستان

شبه جزيره عربستان به لحاظ موقعيت جغرافيايي در جنوب غربي قاره آسيا قرار داشته و داراي 000/156/3 كيلومتر مربع مساحت مي باشد كه از شمال به فلسطين و صحراي شام ، از ناحيه جنوب به اقيانوس هند و درياي عمان ، از سوي شرق به خليج فارس و از جانب غرب به درياي سرخ محدود مي شود . اين شبه جزيره شامل : عربستان سعودي ، يمن شمالي و جنوبي ، امارات متحده عربي ، قطر ، بحرين و كويت مي شود كه عربستان با مساحت 690/139/2 كيلومتر مربع بزرگترين كشور اين شبه جزيره است . اينك جهت آشنايي بيشتر با اين شبه جزيره به برخي از شرايط اقليمي آن اشاره مي كنيم :

از دير زمان اين سرزمين داراي سه بخش عمده بوده كه عبارتند از :

1 ـ بخش شمالي و غربي كه آن را « حجاز » ناميده اند .

2 ـ بخش مركزي و شرقي كه آنرا « صحراي عرب » خوانده اند .

3 ـ بخش جنوبي كه « يمن » را تشكيل مي دهد .

در اين شبه جزيره ، صحراي وسيع و شنزارهاي بسيار گرم و غيرقابل سكونت به چشم مي خورد كه از آنجمله مي توان « صحراي نفود » را نام برد . وجود همين مناطق خشك و سوزان و كمبود بارندگي است كه زندگي كوچ نشيني را در ديرينه اين سرزمين بر مردم آن تحميل ساخته است . ناگفته نماند كه مناطقي همچون طائف نيز يافت مي شوند كه از آب و هوايي نسبتا خوب و معتدل برخوردارند . آنچه اين شبه جزيره را در تاريخ بيادماندني نموده ، به اولين بخش اين سرزمين مربوط مي شود كه آنرا « حجاز » مي نامند ، آنهم از آن روست كه حجاز ، شهرهاي مقدسي چون مكه و مدينه را درخود جاي داده است .


88


با راهيان كعبه

با توجه به اينكه انگيزه ما آشنا ساختن عاشقان حريم معبود و راهيان كعبه مقصود ، با آن ديار مقدس مي باشد ، در اين نوشتار از آغازين لحظات ورود به اين شبه جزيره شروع و شما را با اماكن تاريخي آن آشنا مي سازيم :

جده

اين شهر كه با مكه حدود 90 كيلومتر و تا مدينه 425 كيلومتر فاصله دارد از قديمي ترين و مهمترين شهرهاي عربستان و بزرگترين بندر آن به شمار مي رود و به لحاظ سياسي نيز از اهميت ويژه اي برخوردار است . زيرا بسياري از وزارتخانه ها ، سفارتخانه ها و ادارات دولتي در آنجا قرار دارد . اين شهر از آن جهت كه به قولي مدفن حضرت حوا « ام البشر » در آن قرار گرفته « جده » نامگذاري شد ، گرچه برخي آنرا جُده به « ضم جيم » نيز خوانده اند ، بدان معنا كه در ساحل دريا جاي گرفته است . به هر صورت جده نخستين شهري است كه همه ساله پذيراي ميهمانان الهي گرديده تا پس از درنگي هر چند كوتاه راهي ميقات گردند .

ميقات

اين واژه از ريشه « وقت » و به معناي زمان يا مكان مشخص است و در قاموس حج به اماكن خاصي گفته مي شود كه از صدر اسلام توسط شخص رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) به منظور نقطه آغاز تشرف به حريم قدس الهي تعيين گرديده و در طول قرون متمادي تاكنون شاهد « لبيك » راهيان كوي دوست بويژه اولياي الهي بوده است .

مواقيت حج

با توجه به آنكه حجاج بيت ا . . . الحرام از نواحي مختلف راهي حرم امن الهي مي شوند ميقاتهاي گوناگوني جهت احرام مشخص گرديده كه عبارتند از :

1 ـ جحفه :

ميقات كساني است كه از طريق مصر ، شام و . . . راهي مكه مي شوند . اين ميقات در 32 فرسخي مسير مكه به مدينه در نزديكي منطقه « رابغ »


89


قرار دارد . نام باستاني آن مهيَعَه بوده و مورخان بر اين عقيده اند كه در روزگاران اين منطقه شاهد سيلي عظيم و بنيان كن بوده است و به همين جهت نيز آنرا جحفه ناميده اند . شايان يادآوري است كه از حجاج ايراني آنان كه مدينه بعد هستند پس از ورود به جده جهت انجام مراسم احرام راهي اين ميقات مي شوند .

2 ـ مسجد شجره ( ذوالحليفه )

ميقات اهل مدينه و ديگر كساني است كه از مدينه راهي مكه مي شوند . مانند حجاج ايراني ( مدينه قبل ) كه ابتدا از جده به مدينه رفته و پس از اقامت چند روزه در اين ميقات احرام بسته و به سوي مكه روانه مي گردند . اين ميقات دورترين ميقات از مكه بوده و با آن 486 كيلومتر فاصله دارد .

3 ـ قرن المنازل :

ميقات اهل نجد و طائف است و تا مكه 94 كيلومتر فاصله دارد .

4 ـ يَلَملَم :

ميقات اهل يمن بوده و تا مكه 84 كيلومتر فاصله دارد .

5 ـ وادي العقيق :

ميقات اهل عراق و كساني است كه از ناحيه شرق عربستان راهي مكه مي شوند و شامل سه نقطه : « مسلخ » ، « غمرة » و « ذات عرق » مي باشد و فاصله آن تا مكه 94 كيلومتر است . ( 1 )

حريم حرم امن الهي

حجاج پس از آنكه در يكي از مواقيت احرام مي بندند تلبيه گويان راهي ديار توحيد و حرم امن الهي مي شوند و گرچه حرم به مكه اطلاق گرديده و در آياتي چند از قرآن نيز اين ديار مقدس ، حرم امن الهي خوانده شده است ولي قلمروي وسيع تر از شهر مكه را در برمي گيرد .

آنگونه كه در برخي نقل ها آمده ، حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) حدود حرم را مشخص كرده ، در زمان پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) نيز همان حدود كه امروزه با ستون هايي به شكل مكعب مستطيل يا استوانه اي شكل در اطراف مكه و در مرز 14 كيلومتري راههاي عراق ، طائف و يمن بچشم مي خورد تعيين فرمود . در نقلي ديگر حدود حرم و مشخصه آنرا چنين آورده اند :

1 ـ دو ستون در مسير جده كه در منزل حديبيه كه فاصله آن تا مسجدالحرام 20 كيلومتر است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . به روايات باب حج كافي مراجعه شود


90


2 ـ دو ستون در مسيرمدينه به مكه در منزل تنعيم كه فاصله آن تا مسجدالحرام 6 تا 7 كيلومتراست .

3 ـ دو ستون در راه جعرانه به مكه در بطن نمره كه فاصله آن تا مسجدالحرام 15 كيلومتر است .

4 ـ دو ستون در راه عراق به مكه در ذات عرق كه فاصله آن تا مسجدالحرام 15 كيلومتر است .

5 ـ دو ستون در راه طائف به مكه در مزدلفه كه فاصله آن تا مسجدالحرام 21 كيلومتر است .

6 ـ دو ستون در راه يمن به مكه در اضائة اللَبن كه فاصله آن تا مسجدالحرام 12 كيلومتر است .

ناگفته نماند كه نقل هاي ديگري نيز آورده اند كه در مجموع ، مركزيت حرم از مسجد الحرام و كعبه است و در شعاع جغرافيايي حرم اختلاف است . چنانكه محقق در شرايع و مختصر النافع و يا علامه حلي ( ره ) و ديگراني در تبعيت از ايشان شعاع آنرا چهار فرسخ از هر طرف دانسته اند و در ديرينه تاريخي آن آورده اند . مكه به نقل روايات آنروز كه آدم ( عليه السلام ) بر ابوقبيس فرود آمد از تنهايي به خدا شكوه نمود . از اينرو خداوند ياقوتي سرخ براي او فرستاد . وي آنرا در جاي كعبه نهاد و برگرد آن طواف نمود ، روشنايي آن ياقوت احمر شعاعي را به وسعت آنچه كه حدود حرم ناميده مي شود روشن ساخت كه بعدها آن حدود علامت گذاري شد .

حرمت حرم

اين منطقه وسيع از چنان حرمتي برخوردار است كه جنگ و خونريزي در آن ( مگر در مقام دفاع ) حرام است . همانگونه كه براي حيوانات نيز منطقه امن اعلام گرديده و صيد حيوانات در آن ممنوع است ، و آنكس كه حرمت اين حريم را حفظ نكند و عمداً آنرا هتك نمايد مهدور الدم خواهد بود . ( 1 ) و مشركان نيز حق ندارند با ورود خويش به اين منطقه حرمت آنرا لكه دار سازند . از اينرو بود كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) دائم بهنگام ورود به قلمرو حرم كاروانيان را متوقف ساخته و با آنكه مُحرم بودند غسل مي نمودند و با حالتي سرشار از تواضع و با پاي برهنه در حاليكه ذكر حق را در زير لبان خويش زمزمه گر بودند پاي در اين خطه مي گذاردند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . معجم معالم الحجاز ص 262 و ص 262


91


مكة المكرمة

چنانكه پيشتر نيز گذشت اولين شهر از دو شهر مذهبي حجاز كه ام القراي ممالك اسلامي نيز هست مكه معظمه است . اين شهر كوهستاني ، با ديرينه تاريخي در جنوب سرزمين حجاز قرار دارد و از جانب شمال به مدينه ، از ناحيه جنوب به يمن ، از سوي شرق به نجد و رياض و از جهت غرب به جده محدود مي شود .

ارتفاع آن از سطح دريا 33 متر و در عرض جغرافيايي 21 درجه و 38 دقيقه و طول 40 درجه و 9 دقيقه واقع گرديده و محصور به سلسله جبالي است كه برخي از آن رشته كوهها عبارتند از :

1 ـ رشته كوه شمال مكه كه به « جبل فلق » مشهور است و بطرف غرب امتداد دارد و در همين ناحيه « جبل احمر » يا « اعرف » مشرف به قيعيقعان و آنسوي « جبل هندي » و « جبل لعل » و « جبل كدّا » است و كدّا همان كوهي را گويند كه در حادثه فتح مكه ميزبان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) قبل از ورود حضرت به مكه بوده است .

2 ـ رشته كوه جنوبي مكه كه همان « جبل ابي حديده » بوده و بسوي غرب امتداد دارد و در « جبل كدي » در امتداد جنوب قرار گرفته است .

3 ـ كوه ابو قبيس كه در جنوب شهر مكه نزديك صفا و مشرف بر مسجدالحرام است .

4 ـ جبل النور كه در شرق مكه قرار گرفته و غار حرا ( محل نزول اولين وحي بر پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) و آغاز بعثت ) در آن قرار دارد و در تورات از آن به « جبل فاران » ياد شده است .

5 ـ حبل الثور در آغاز راه مكه به يمن كه غار ثور ( محل اختفاي پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در ليلة المبيت و بهنگام هجرت به مدينه ) در آن قرار دارد . ( درباره اين دو كوه توضيحات ديگري را در ادامه نوشتار خواهيم داشت ) .

نامهاي مكة

براي اين شهر نامهاي متعددي ذكر گرديده از جمله در قرآن بنامهاي زير ياد شده است :

* مكة * * بكَةّ * * البلد * * بلدالامين * * حرم * * اُم القري * * بلد امن *

هر يك از اين اسامي خود ، گوياي حقيقت و بلكه حقايقي است و در مجموع


92


حكايت از شرافت اين زمين دارد . اينك در جهت تكميل نوشتار به علت نامگذاري « مكه » به اين اسامي اشاره مي نماييم :

مكة

اين نام ، يكبار در قرآن آمده و در نامگذاري آن گوناگون گفته اند . صاحب مجمع البحرين آنرا از ريشه « مك » بمعناي هلاكت و نابودي دانسته و آنرا كنايه از اين مي داند كه هر كس ( مانند اصحاب فيل ) بدان قصد سوء بنمايد جز نابودي سرنوشتي نخواهد داشت . دو وجه ديگر نيز ذكر مي كند : يكي آنكه محل نابودي و پاك شدن گناهان است و ديگر آن كه زميني بي بهره از آب آشاميدني ، گويي زمين ، آب آنرا مكيده و نابود ساخته است .

فريد مجدي كلمه « مكه » را از « مكا » بمعناي خانه مي داند و معتقد است كه اين كلمه واژه اي بابلي است و چون حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) اهل بابل بود پس از بناي كعبه اين نام را برگزيد و بعدها تدريجاً بتمام شهر اطلاق گرديد .

بكة

براي اين نام نيز كه در قرآن يكبار آمده است وجوه مختلفي ذكر كرده اند . از جمله در بياني امام صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد :

« اين سرزمين ، بكة نامگذاري شده چه آنكه مردم در كنار كعبه گريان ميشوند » ( 1 )

البته شايان ذكر است كه به بيان امام صادق ( عليه السلام ) تمام شهر را « مكه » و جايگاه كعبه را « بكة » ناميده اند . مولف مجمع البحرين معتقد است كه آنرا « بكة » ناميده اند بدان جهت كه گردن ستمكاران و جباران را مي شكند .

ام القري

به معناي مادر شهرها ، نام ديگري است كه براي مكه ذكر كرده اند و در قرآن دو بار آمده است . علت نامگذاري آن نيز مركزيت اين شهر است .

حرم

اين نام در دو جاي قرآن آمده است ، آنهم با پسوند « امن » كه گوياي كرامت و امنيت آن است . چه آنكه حرم مكاني را گويند كه هر گونه بي احترامي بدان حرام است و اگر از اموري در آن بايد پرهيز شود بدليل حرمت حرم خواهد بود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . علل الشرايع


93


البلدالامين

اين نام در قرآن به شكلهاي مختلف وارد گرديده و مورد سوگند خداوند قرار گرفته است . در موردي بصورت « البلد » ، در جايي با عنوان « البلدالامين » ويا « البلدآمنا » كه اينها گوياي يك حقيقت است و آن چيزي جز « شهر امن » نخواهد بود .

يادآوري

آنچه از اسامي كه تاكنون ذكر نموده ايم نامهايي است كه در قرآن از آنها ياد شده بود ، لكن اسامي ديگري نيز براي مكه آورده اند . در بياني از امام ششم ( عليه السلام ) آمده است كه مي فرمايد : مكه پنج نام مهم دارد و آنها عبارتند از : * ام القري * * مكه * * بكة * * بساسته * * امّ رحم * و در علت نامگذاري دو نام اخير حضرت فرمودند : آنرا « بساسته » گويند زيرا هر گاه در آن به كسي ستم نمايند ، آنها را از خود رانده ، هلاكشان مي سازد و « ام رحم » از آنرو ناميده مي شود كه هر گاه كسي به آن چنگ زند مورد ترحم خداوند واقع خواهد گرديد .

طريحي نيز در مجمع البحرين نامهاي زير را براي مكه برشمرده است :

* صراح * * العرض * * المقدسة * * نساسته * * بيت العتيق * * ام رحم * * ام القري * الحاطة * القادس * الباسة * الرأس * كوثي *

شرافت مكه :

اين شهر از كرامت و شرافت ويژه اي برخوردار و در طول تاريخ مورد توجه بوده است ، چه آنكه خاستگاه انبياي بزرگ الهي بوده و « روايات بسياري » به اهميت و عظمت آن اشاره گرديده كه در برخي روايات از زبان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) آمده است : اي مكه ! چقدر خوبي . تو برترين زمين خدايي و محبوب ترين زمينها نزد او ، و گر نبود كه مرا بيرون ساختند هرگز تو را رها نمي ساختم . ( 1 )

اين شهر و زمين باارزش از ويژگي هاي منحصر به فردي برخوردار است كه به برخي از آنها ذيلا اشاره مي نماييم :

* حرم امن الهي است و از ديرينه تاريخي برخوردار و همواره مورد تقدس و ارزش بوده است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صحيح ترمذي به نقل از في رحاب البيت الحرام ، ص 166


94


* هيچكس را نشايد كه بدون احرام در آن گام گذارد .

* ورود مشركان و كافران به آن حرام و ممنوع است .

* حمل سلاح در آن حال احرام ، حرام است .

* بريدن درخت و گياه در آن حرام است .

* صيد در آن حرام است .

* انتقال خاك مسجدالحرام ، به نقطه ديگر حرام است .

* قصد معصيت در آن بمصابه گناه بوده و كيفر خواهد داشت .

* احتكار در آن الحاد و كفر است .

* مورد سوگند الهي قرار گرفته است .

* مظا استجابت دعا ( مطاف ـ ملتزم ـ كعبه ـ صفا ـ مروه ـ مسعي ـ خلف مقام ـ عرفات ـ مزدلفه ـ مني و . . . ) در آن قرار دارد .

* قرآن خواندن در آن ، اقامه نماز در آن ، هر عمل نيك در آن از پاداش ويژه برخوردار است .

* جنگ و ستيز در آن حرام است .

* مرگ در آن ديار هر چند در راه وصول به اين شهر باشد سبب نجات از محاسبه اخروي است و كيفر الهي نيز از او برداشته ميشود .

و بسياري ويژگيهاي ديگر كه در روايات بطور پراكنده آمده و در اين مختصر نمي گنجد .

اماكن معنوي ـ تاريخي مكه

مكه اين شهر تاريخي و پايگاه عظيم معنوي در جاي جاي خود ، مشاهد مشّرفه و اماكن متبركه اي را سراغ دارد كه در اين مجموعه به هر يك از آنها اشاره مي كنيم :

مسجد الحرام

اين مسجد كه با همين نام در بيش از ده مورد در قرآن از آن ياد گرديده است ، سابقه اي تاريخي دارد ، آنگاه كه ابراهيم و فرزندش اسماعيل « عليهماالسلام » كعبه را تجديد بنا كردند گرداگرد كعبه ساختماني وجود نداشت ( 1 ) و عموما قبايلي كه در آن خطه مي زيستند در دره ها و شعب هاي اطراف اسكان گزيده بودند ، تا آنكه بتدريج نقاط نزديك نيز مسكوني شد ، تا آنكه در زمان قُصّي بن كلاب جد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . معجم معالم مكة التاريخيه و الاثرية ، ص 270


95


چهارم پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) حضور مردم در مكه افزون شد و اطراف كعبه بصورت

مسجدي در آمد . هر چند در سال هاي بعد تجديد بناها و توسعه هايي صورت گرفت ، مثل آنچه در سال 17 هجري اتفاق افتاد و در پي سيلي عظيم كه خساراتي بر مسجد وارد ساخت و لذا تجديد بنا صورت گرفت ( 1 ) و در سال 26 هجري بر گستره آن افزوده شد و اين بنا هم چنان پا بر جا بود تا عصر عبدالملك مروان و والي او حجاج بن يوسف كه پس از شكست عبدالله بن زبير در سال 75 هجري مجدداً ساختمان آن تجديد گرديد و به ترتيب در سنوات 91 هجري ( عصر وليد بن عبدالملك ) و 137 هجري ( عهد منصور عباسي ) و 196 هجري ( زمان مهدي عباسي ) اضافاتي صورت گرفت . تا آنكه بالاخره در زمان سلطان سليم عثماني در سال 979 ه بناي جديد مسجدالحرام آغاز و در سال 1039 ه پايان يافت . پس از آن ديگر بار در سال 1375 هجري مسجد توسعه يافت وبه آخرين مساحت « 160861 » مترمربع ) رسيد . ناگفته نماند كه در سالهاي اخير ( 1412 ـ 1410 ه ) مسجد شاهد تغييرات ديگري بوده است كه هم چنان ادامه دارد ، در اين مرحله نيز ، /76000 متر مربع با گنجايش 000/190 نماز گزار بر مساحت مسجد افزوده شد ، بنابراين مساحت كل مسجدالحرام پس از آخرين توسعه 000/361 متر مربع خواهد بود كه مي توان افزون بر 000/730 نمازگزار را در موسم حج در خود جاي دهد .

درب هاي مسجدالحرام

تعداد درب هاي مسجد در زمانهاي مختلف افزايش يافته ، تا آنجا كه امروزه داراي 62 درب بزرگ و كوچك است ، درب هاي اصلي و رئيسي آن عبارتند از :

* باب السلام * باب العمره * باب ملك عبدالعزيز

و ابواب ديگر آن به نقل « ازرقي » در اخبار مكه چنين است :

* باب بني شيبه كه به باب الكبير موسوم است . ( 2 )

* باب دار القوارير يا تالار آئينه و خانه آئينه كه فعلا به نام باب القراره ناميده مي شود .

* بابي كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از منزل خود كه در كوچه عطرفروشان بود به مسجد مي آمدند وبه آن مسجد خديجه بنت خويلد نيز گفته مي شد .

* دربي كه در سوي بين صفا و مروه قرار دارد .

* دربي در محله بني هاشم كه به باب بني هاشم نيز معروف است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . في رحاب البيت الحرام ، ص 93

2 . اخبار مكه ص 368


96


* باب بني تيم .

* باب عبدا . . . بن جذعان و او كسي است كه حلف الفضول يا پيمان جوانمردان با شركت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) پيش از بعثت در خانه او تشكيل مي شد .

* باب ام هاني دختر ابي طالب خواهر علي ( عليه السلام )

* باب العمره * باب العتيق * باب الباسطه * باب القطبي * باب الزيارة * باب المحكمة * باب سليمانيه * باب الدربيه و باب الدولة * باب السلام كبير * باب النبي * باب العباس * باب السلام صغيركه بباب قايتباي نيز معروف است * باب علي كه همان را نيز باب بني هاشم نيز مي دانند * باب الصفا * باب الاجياد * باب بازان * باب البغله * باب الرحمة * باب بني تيميم * باب جده * باب جبرئيل كه برخي آنرا باب آل عثمان گفته اند * باب وداع * باب ابراهيم * باب داوديه * باب فتح * باب مكه * باب دارالندوه * باب جديد * باب حج مقابل باب بني هاشم * باب شريف * باب الفرضه * باب المدبغه * ( 1 )

مناره هاي مسجدالحرام

بنا بر آنچه ازرقي نقل كرده مسجد الحرام داراي 4 مناره بوده كه موذن بر بالاي آن اذان مي گفته است .

مناره اول در ناحيه درب بني سهم بود ، مناره دوم در جانب اجياد و مشرف بر بازار خياط ها در باب الخزوره بود و در آن اذان سحرهاي ماه رمضان گفته مي شد . مناره سوم مشرف بر خانه ابن عباد و خانه سفياني ها و سوق الليل بود ، كه به آن مناره مكه مي گفتند . مناره چهارم ، ميان شرق و شمال و مشرف بر دارالاماره و بازار كفاش هاست . هم اكنون مسجدالحرام داراي 7 مناره مي باشد كه بنام هاي زير مشهور است :

* مناره باب العمره * مناره باب السلام * مناره باب الخزورة * مناره باب الزياره * مناره باب علي * مناره قايتباني * مناره سليمانيه

سالار موذنان در مناره باب العمره اذان مي گفته و ديگران آنرا تكرار مي كردند . ( 2 ) دو مناره ديگر هم در توسعه اخير مسجدالحرام در سالهاي 69 و 70 و 71 توسط آل سعود بر آنها افزوده شده كه در نتيجه مناره هاي مسجدالحرام به 9 مناره ميرسد .

خانه كعبه

مسجدالحرام ، كعبه را چون نگين انگشتري در درون خود جاي داده است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . معالم الحجاز ، ص 169

2 . اخبار مكه للازرقي ص 275


97


كعبه قبله مسلمين جهان از قدمت تاريخي برخوردار است تا آنجا كه اصل پيدايش آن به دورانهاي قبل از حضرت ابراهيم ( صلّي الله عليه وآله ) و بلكه طبق نقل هايي به قبل از حضرت آدم باز مي گردد و حرمت و شرافت آن نيز به ديرينه هاي پيش از اسلام مربوط مي شود . اكنون جهت ارزيابي پيشينه تاريخي آن به آينه آيات و روايات نظري مي افكنيم :

كعبه در قرآن

1 ـ در جايي از قرآن چنين مي خوانيم :

* انَّ اَوَّلَ بَيت وُضِعَ لِلنّاسِ * ( 1 )

با اين بيان از كعبه بعنوان اولين خانه اي كه براي مردم نهاده شده ياد مي كند و در ذيل آيه در روايتي چنين مي فرمايد :

* آنگاه كه خداي متعال اراده فرمود تا زمين را هستي بخشد از موضع كعبه آغاز كرد و آنرا گسترانيد .

2 ـ در آيه اي ديگر خداوند مي فرمايد :

* وَليَطَّوَفوا بِالبيتِ العَتيقِ * ( 2 )

يكي از معاني عتيق « قديم » است ، كه رواياتي چند در ذيل آيه به اين حقيقت اشاره دارد . خاورشناس معروف انگليسي « موئيس » در كتابي كه بعنوان بيوگرافي پيامبر عرضه كرده مي گويد : قديمي ترين معبد بشر خانه كعبه مي باشد .

3 ـ در آيه اي مي فرمايد :

رَبَّنا انّي اَسكَنتُ مِن ذُرّيتَي بواد غَيرِ ذِي زَرعِ عِندَ بَيتِكَ المُحَرَّم ( 3 ) از اين آيه استفاده مي گردد كه قدمت كعبه به قبل از حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) مربوط مي شود ، چه آنكه ابراهيم همسرش هاجر و فرزندش اسماعيل را نزد آن اسكان داده ، پس كعبه پيش از آن هم وجود داشته است .

4 ـ در آيه اي آمده است :

وَ اذ يَرفَعُ اِبراهيِمُ القَواعِدَ مِنَ البَيتِ و اسمعيِلُ ( 4 ) . . .

به بيان اين آيه حضرت ابراهيم و فرزندش اسمعيل مامور بالابردن پايه هاي كعبه شدند . فخر رازي ( در مفاتيح الغيب ) ذيل اين آيه معتقد است كه از همين آيه سبقت تاريخي خانه كعبه بر حضرت ابراهيم استفاده مي شود . گويي پايه ها از قبل موجود بوده لكن ابراهيم مامور تعمير و ترفيع آن گرديد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سوره آل عمران آيه 96

2 . سوره حج آيه 29

3 . سوره ابراهيم آيه 27

4 . سوره بقره آيه 27


98


كعبه در روايات :

همان گونه كه از آيات استفاده گرديد در روايات نيز قدمت آن مورد توجه بوده و بيشتر نظر به قبل از حضرت آدم ( عليه السلام ) دارد كه در اين مجال برخي از آنها را يادآور مي شويم :

* زراره از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه فرمودند :

« دو هزار سال پيش از آدم ابوالبشر حج صورت مي گرفت . » ( 1 )

* زراره از امام باقر ( عليه السلام ) نيز نقل مي كند كه حضرتش فرمودند :

« حضرت آدم ( عليه السلام ) هزار بار با پاي خود به اين خانه آمد كه هفتصد بار آن به قصد حج و سيصد مرتبه آن به نيت عمره صورت پذيرفت » ( 2 )

* در ضمن روايتي كه زمخشري وي را ديدار كرده و به او گفتند :

اي آدم ، ما اين خانه را ، دو هزار سال قبل از تو زيارت كرده ايم .

* اميرالمومنين ( عليه السلام ) در پاسخ پرسشهاي مرد شامي از جمله فرمود :

« دو هزار سال قبل از آدم ( عليه السلام ) در خانه كعبه توسط ملائكه حج انجام مي گرفته است »

نامهاي كعبه

براي خانه خدا اسامي متعددي ذكر كرده اند كه برخي از آنها در قرآن آمده است . از جمله با همين عنوان ( كعبه ) كه نام اختصاصي و معروف اين خانه بوده و در دو جاي قرآن آمده است ، شايد اين نام بدليل مكعب بودن آن باشد . از ميان اسامي خانه ، مشهورترين نامها عبارتند از :

بيت الله

انتساب اين خانه به خداوند نشان عظمت و شرافت كعبه است ، گو اينكه اضافه « بيت » به « الله » از نوع اضافه تشريفي مي باشد . حتي در مواردي خداوند با كلمه « بيتي » يعني « خانه من » از آن ياد فرموده است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شرح مناسك حج شهيد ثاني ، بخش اول

2 . همان مدرك


99


البيت

اين نام در قرآن شش مورد آمده است . از آنجمله در آيه تشريع حج كه مي فرمايد :

« وَالله علي النّاسِ حِجُّ البَيت » ( 1 )

بيت الحرام

اين نام را بدليل حرمت ويژه كعبه بر آن نهاده اند ، حرمتي كه پيشتر بدان اشاره شد و بجهت همين حرمت است كه ورود مشركان به آن حرام است . در جايي از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيدند كه چرا كعبه را بيت الحرام نام گذارده اند ؟ حضرتش فرمود : از آنرو كه مشركان حق ورود به آنرا ندارند . ( 2 )

بيت عتيق

براي نامگذاري آن به اين اسم وجوه مختلفي ذكر شده است . برخي « عتيق » را بمعناي « قديم » دانسته اند و علت اين نام را « قدمت كعبه » گفته اند و گروهي آنرا بمعناي آزاد شده مي دانند ، چه بدانجهت كه در توفان نوح از نقاط آزاد شده بود و يا از آنرو كه از سلطه كافران و ستمپيشگان آزاد و يا از شرك و پليدي پيراسته است . ( 3 )

بيت المعمور

بنا به نقل بعضي تفاسير مراد از « بيت المعمور » كه در قرآن آمده است ، خانه كعبه مي باشد كه عمران آن با انجام شكوهمند حج تحقق پذير است .

بكة

گر چه در نظر مشهور موضع كعبه را بكة گويند ، لكن از بعضي از روايات استفاده مي شود كه به كعبه نيز اطلاق گرديده است . عبدا . . . بن منان از امام صادق ( عليه السلام ) نقل مي كند كه حضرت پرسيدند چرا كعبه رابكة گويند ؟ حضرتش فرمودند : زيرا مردم در اطراف كعبه و نيز در داخل آن گريه مي كنند . ( 4 )

شرافت كعبه

هر چند كه روايات اسلامي ارزش خاصي را براي كعبه يادآور شده اند تا جايي كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سوره آل عمران آيه 97

2 . علل الشرايع


3 . اخبار مكه ج 1 ص 215

4 . علل شرايع


| شناسه مطلب: 77380