بخش 1

1

3

چهل گام تا عتبات

احاديث و نكاتي چند، ويژة عتبات

جعفر اسلامي‌فر

7

مقدمه

سفر به عتبات مورد سفارش ائمه (عليهم السلام) بوده و ثواب‌هاي زيادي بر آن مترتب است. در هر روز عاشقان فراواني به آن سرزمين قدم گذاشته و از معنويت آن بهره‌ها مي برند، كاروان‌هاي زائرين، به‌همراه روحانيون گرامي، با حضور در آن حرم‌هاي پر از نور ، معنويتي وصف ناپذير را در دل‌ها مي‌گنجانند و لذتي ماندگار به ارمغان مي‌آورند ، و اين فرصتي بي‌بديل براي روحانيون و دلسوزان به مكتب اهل بيت (عليهم السلام) است تا معارف آن بزرگواران را در قالبي زيبا و جذاب به عاشقان و شيفتگان ائمه (عليهم السلام) برسانند. عزاداري، اشك، ناله، دعا، زيارت و ياد و خاطرة مظلوميت ائمة اطهار (عليهم السلام) در اين سفر مي‌تواند بهترين زمينه براي تعميق اعتقادات و باورهاي زائرين باشد .

لذا بر آن شديم تا با نگارش كتاب «چهل گام تا عتــــبات»، بعضي از احاديث خاص در موضوعات مختلف را در اختيار روحانيون محترم بگذاريم و هم

8

موضوعاتي را به زائرين ارائه داده باشيم، تا به اين وسيله، ضمن ساده‌تر كردن بيان مطالب، دريچه‌اي به روي عزيزان گشوده، تا با اطلاعات فراوان خود و بيان شيوا در بيان معارف اهل بيت (عليهم السلام) موفق‌تر باشند.

در پايان هر قسمت، اشعار مختصري، دربارة همان موضوع و در انتهاي كتاب، غزليات و پندهاي مفيد، آورده شده، تا با استفادة بجا، به جذابيت سخنان، افزوده شود. اميد است خداوند، بندة حقير را از بركات و آثار خير سفرهاي معنوي مؤمنين بهره‌مند فرمايد .

جعفر اسلامي فر

9

هوس كرببلا

هر كه دارد هــوس كرببـــلا بســـم الله * هـر كه دارد سر همراهي ما بســـم الله

گــر كه در سينة خود شوق زيـارت داري * رود ايـن قافلـه تا كرببـــلا بســم الله

هر كــه را ميل سوي قبلـــة عشــاق بود * مـي‌دهد عشـق به آواي رسا بسـم الله

اي كــه مشتاق گلستــان حسيني شـده‌اي * همره بوي گــل و باد صبــا بسـم الله

كــارواني شده آماده ز عشــاق حســين * گر كنون پاي طلب هست تورا بسم الله

وعده داديم كـه با هم سفر عشــق رويم * عــازم كـوي حـــسينيم بيا بسـم الله

علــقمه منتظــر مـاست چرا بنشـــستي * سـوي آن چشمة پر شرم و حيا بسم الله

گر كه داري گهري مشتريش هست حسين * مي‌خرد سوز دل و اشك تو را بسـم الله

زير آن قبـه دعــاي تو اجــــابت دارد * تا كه نگذشته تو را وقت دعا بســم الله

اي وفـــايي تـو اگـر خير دو دنيا طلبـي * چهـره بگذار به خاك شهـدا بســم الله

11

اهميت تبليغ

قالَ رَسُولُ الله (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) : مَرَرْتُ فِي لَيلَةِِ الْمِِعْراجِ بِقَومٍٍ يُقَرِّضُونَ أشفاهَهُمْ بِالْمَقاريضِ. فَقُلْتُ: يا جَبْرئَيِلُ مَنْ هؤُلاءِ؟

قالَ: الخُطَبَاءُ وَالْعُلَمَاءُ مِنْ اُمَّتِِكَ الَذينَ يَقْدِرُونَ عَلَي إِبلاغِ الأَحْكامِ وَالطّاعَاتِ عَلي أمّتِك [و] سامَحُوا.

حضرت رسول (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود: در شب معراج ديدم قومي را كه لب‌هاي آن‌ها را با قيچي مي بريدند. از جبرئيل پرسيدم : اينان چه كساني هستند؟

گفت : گويندگان و دانشمندان امت تو هستند كه توانايي ابلاغ احكام و طاعات را به امت داشتند ولي سهل انگاري كردند.⁽¹⁾

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- مسائل جديد ج 5 / 11، به نقل از آداب الطلاب / 344

12

موضوع پيشنهادي:

1- وظيفـة علمــاي دين در تبليغ معارف

2- نقش مؤمنين در ايجاد فضاي معنوي

در جامعه

3 ـ راه‌هاي تبليغ دين (زباني، عملي

اصلاح رفتار فردي و ...)

يا رب نگاه لطف برين خاك و آب كـــن

ما را به راه يــاري دين كامياب كـــن

يا رب به حق حجت غايب امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

ما را براي خــدمت او انتخــاب كـــن

حسان

* * *

شنــو اين حديث كه از حيــــدر است

سخن با بيان علي خوش تر است

كه در پنجــمين جلد كافـــي چــــنين

روايـت بــود ز آن امام مبيــن

چـــو مي‌گشتم اعزام ســوي يمــــن

بفـرمود احمد در آن دم به من

مبــادا كه شمشيـــر گيــري به كــف

كني جنگ با مردمان، بي هــدف

چـو در هــر زمــان و مكان جنگ مـا

بـود يـاور دين و فرهنـــگ ما

بِجنـگي كه از حـــق حمـــايت كني

اگــر يك نفر را هــدايت كنـي

13

بـــود خـــير تــو برتر اي بـوتـــراب

زآنـچـه بتـابد بـر آن آفتـــاب

«حسـان» گر كه خواهي تو هم خير خويش

به قصد هدايت بگو شعـر خويش

* * *

شب را تو به نــور مــه مزين كردي

خندان لب گُل به باغ و گلشن كردي

چــون قصــة هر كسي معين كردي

تنـها غم عشق قسمت مــن كردي

حسان

14

توسل به اهل بيت (عليهم السلام)

مسبب چــون خــدا باشد، سبب‌هـا را تقبّل كن

مگو از خود كه شرك است اين، كمي آخر تأمل كن

موحد كـي شـود مشرك، اگـر گيرد سبب ها را

خــدايت چون سبب سازد، تشكــر زين تفـضل كن

خــدا تنـها بـود رازق، ولي خواهي اگر نــاني

بيفشـان گنـــدم و رنـــج زراعت را تحــمل كن

شـفا بخشت خـــدا باشـد، ولي هنگام بيماري

مـداواي طبيــبان را ز جــــان و دل تقـــبل كن

خــدا ما را دهد حاجت ولي اي سائل مسكين

عـطاي هـل اتــي بنگر، سـؤال از رحمت كـل كن

چو احمد فاش مي‌گويد كه «إني تارك فيكم»

حسـان بـر عتـرت و قـرآن به هر مشكل توسل كن