بخش 15
فصل دوم: حائر و اصلاحات سلطان سلیمان قانونی در سال 941 هجری فصل سوم: حائر و اصلاحات آن در دولت صفویّه به دست شاه طهماسب، شاه عباس کبیر و سپس نادرشاه افشار فصل چهارم: حائر و اصلاحات مهم آن در دوران قاجار به دست سلطان آقا محمدخان، فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه فصل پنجم: حائر و آخرین اصلاحات آن، به دست سیدطاهر سیف الدین
به موجب اين عِرْق ديني، شاه اسماعيل در براندازي حكومت تركمانان آق قويونلو در كشور عراق شتاب كرد و بغداد را در اواخر سال 1508 م (914ه) تحت فرماندهي « حسين بك لاله » زير فرمان خود درآورد.
پيوستن عراق به قلمرو حاكميّت نوپاي شيعه ـ به گفته مستر لونكريك ـ شاه اسماعيل را به زيارت هر چه سريعتر عتبات مقدس عراق تشويق كرد، زيرا « هنوز سپاهيانش كاملاً در بغداد مستقر نشده بودند كه رهسپار زيارت ضريحهاي مقدس كربلا و نجف گرديد ».(1)
به همين جهت، گروهي از مورخان، قيام امپراطوري صفوي و نبرد با تركها و تركمانان را شيوة جديدي از ناسيوناليسم عربي، بعد از گذشت چند قرن از خاموشي آن تلقي كردهاند، زيرا: « نسبت صفويها به حضرت امام موسي كاظم( عليه السلام )، امام هفتم شيعيان ميرسد » ( 2 ) و از نژاد عرب اصيل به شمار ميروند. خدمات ارزندة آنان به مشاهد مشرّفه و امامان معصوم( عليهم السلام ) و عكس آن، نسبت به اماكن ديگر از ديدگاه اينان (مورخان) محرّكي جز تعصب عربي محض و جانبدارانه كه در ژرفاي دل آنان نهفته بود نداشته است، لذا ميكوشيدند جامعه اسلامي را به صبغة عربي، رنگآميزي كنند. همچنانكه شاه اسماعيل در زيارت خود از عتبات مقدس كربلا و نجف، به تعميرات و اصلاحات لازم دست زد كه به عمران و آباداني شهر كربلا منجر شد، « و در آنجا اصلاحاتي انجام داد كه از همان زمان « نهرشاه »، ناميده گشت و چون امام موسي كاظم( عليه السلام )، جدّ اعلاي خود را زيارت كرد، دستور داد پيرامون ضريح آن بزرگوار، ساختمان باشكوهي احداث نمايند ».(3)