بخش 5
11 . حرم مطهر حضرت عباس ( علیه السلام ) 1 . تاریخچه حرم الف ) نخستین بناها ب ) بنای دوم ج ) بنای سوم د ) بنای چهارم هـ ) عصر جلایریان و ) عصر صفویه ز ) عصر افشاریه ح ) عصر قاجاریه 2 . دورنمایی از حرم فعلی 3 . مقام ها الف ) محل دفن سر ب ) مقام دست راست حضرت عباس ( علیه السلام ) ج ) مقام دست چپ حضرت عباس ( علیه السلام ) 4 . پاداش زیارت حضرت عباس ( علیه السلام ) 5 . زیارت نامه کتاب نامه
103 |
11
حرم مطهر حضرت عباس ( عليه السلام )
1 . تاريخچه حرم
آستان مقدس حضرت عباس ( عليه السلام ) يكي از مهم ترين زيارتگاه هاي شيعيان جهان است كه تاريخچه مشتركي با حرم سيدالشهداء ( عليه السلام ) دارد . افراد قبيله بني اسد ، نخستين كساني بودند كه مزار پاك حضرت عباس ( عليه السلام ) را بنا نهادند تا با گذشت زمان ، از بين نرود . نخستين زائر مزار نوراني ايشان ، عبيدالله بن حر جعفي از برجستگان شيعه در كوفه بود . سپس در بيستم صفر ، صحابي مشهور پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) ، جابر بن عبدالله انصاري به زيارت مزار او شتافت . ( 1 )
الف ) نخستين بناها
مختار ثقفي در سال 66 هـ . ق به كمك گروهي از عرب ها و ايرانيان كه از شيعيان امير مؤمنان علي ( عليه السلام ) بودند ، دست به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بشارة المصطفي لشيعة المرتضي ، ص 74 .
104 |
قيام گسترده اي بر ضد دستگاه حكومت وقت زد . وي با شعار خونخواهي شهيدان كربلا به دستگيري و كشتن قاتلان آنان پرداخت و در بين النهرين ، به قدرت رسيد . او در دوران حكومتش ، نخستين عمارت را بر مزار حضرت بنا كرد . از آن پس ، كربلا رو به آباداني پيش رفت و مردم ، دسته دسته در آن سكونت گزيدند . عمارتي كه مختار ساخته بود ، در سال 170 هـ . ق به دستور هارون الرشيد ، خليفه عباسي ، به كلي ويران شد .
ب ) بناي دوم
مأمون ، خليفه عباسي كه در سال 198 هـ . ق به قدرت رسيد ، برخلاف پدرش ، براي مردم فريبي و جلب رضايت عمومي ، به ويژه شيعيان خراسان ، به بناي دوباره آستان حضرت عباس ( عليه السلام ) پرداخت . پس از او ، متوكل عباسي در سال 232 هـ . ق بر تخت نشست . او كه از دشمنان سرسخت اهل بيت ( عليهم السلام ) و شيعيان بود ، دستور داد تا اين آستان بلند و شهر كربلا را ويران سازند ، آن را شخم بزنند و بر آن آب بندند . بدين ترتيب ، دومين بناي مزار حضرت عباس ( عليه السلام ) نيز ويران شد .
ج ) بناي سوم
پس از متوكل ، فرزند او المنتصر بر اريكه قدرت تكيه زد . وي نيز هم چون مأمون ، سياست دو گانه اي نسبت به
105 |
شيعيان در پيش گرفت . به همين دليل ، اموال زيادي را ميان علويان تقسيم كرد و دستور داد كه آستان حضرت عباس ( عليه السلام ) را تجديد بنا كنند و شهر كربلا را از نو ساخت . شيعيان دوباره از اطراف و اكناف به سوي كربلا آمدند و اين شهر ، دوباره رونق گرفت . ( 1 )
د ) بناي چهارم
در سال 367 هـ . ق عضدالدوله ديلمي پس از ورود به بغداد ، به زيارت كربلا و نجف شتافت و با ديدن اوضاع حرم ، دستور داد مرقد شكوه مندي براي حضرت عباس ( عليه السلام ) بنا كنند . كار بناي جديد حرم ، ازهمان سال آغاز شد و تا سال 372 هـ . ق ادامه يافت . بناي امروزي حرم ، از آثار عضدالدوله است . ( 2 )
هـ ) عصر جلايريان
پس از تأسيس دولت جلايريان در ايران و به قدرت رسيدن شيخ حسن ايلكاني در سال 740 هـ . ق ، سلطان اويس ، فرزند شيخ حسن ، تعميرات گسترده اي را در اين آستانه مطهر آغاز كرد . كار تعمير به طول انجاميد و در عصر فرزند او سلطان احمد به پايان رسيد كه تاريخ پايان آن را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . محمد محمدي اشتهاردي ، پرچمدار نينوا ، ص 212 .
2 . اعيان الشيعة ، ج 1 ، صص 538 و 628 .
106 |
سال 786 هـ . ق بيان كرده اند . پس از پايان اين كار ، هداياي فراواني به آنجا فرستاده شد .
و ) عصر صفويه
شاه اسماعيل صفوي ، هنگامي كه در 25 جمادي الثاني 914 هـ . ق ، فاتحانه وارد بغداد شد ، مورد استقبال بي نظير شيعيان قرار گرفت . او فرداي آن روز به زيارت كربلا رفت و در حرم اباعبدالله الحسين ( عليه السلام ) معتكف شد . سپس به زيارت آستان مقدس علمدار كربلا شتافت و دستور بازسازي حرم ايشان را صادر كرد .
او دوازده قنديل طلاي ناب را كه با خود آورده و بر هر يك از آنها نام مقدس يكي از امامان معصوم ( عليهم السلام ) حك شده بود ، به آستانه مقدس حضرت اهدا كرد و تمامي حرم و رواق ها را با فرش هاي گران بهاي ابريشمي كه در اصفهان بافته شده بود ، پوشاند . شماري خدمتگزار نيز براي نگهداري از حرم و حفظ روشنايي قنديل هاي آن گمارد كه بعدها در كربلا به آلِ قنديل شهرت يافتند .
هم چنين دستور داد : گنبد حرم را كاشي كاري كنند كه اين كاشي كاري ، تا سال 1302 هـ . ق ، هم چنان باقي بود .
ز ) عصر افشاريه
نادرشاه در سال 1153 هـ . ق تعميرات گسترده اي را در معماري و زيباسازي آستان حضرت عباس ( عليه السلام ) انجام داد
107 |
و هداياي فراواني نيز عطا كرد . در 18 ذي حجه سال 1216 هنگامي كه مردم براي پاس داشت عيد بزرگ غدير از كربلا به نجف مي رفتند ، مورد حمله گسترده مسعود بن عبدالعزيز وهابي قرار گرفتند . در اين هجوم ، شهر كربلا به تاراج رفت و حرم حضرت عباس ( عليه السلام ) نيز ويران شد . در اين حمله جنايت آميزِ وهابيان ، همه هدايايي كه در دوره صفويه و افشاريه و ديگر دوره ها به حرم آورده شده بود ، به يغما رفت .
ح ) عصر قاجاريه
پس از حادثه غارت وهّابيان كه سال 1216 هـ . ق اتفاق افتاد و اشياي گران بهايي به غارت رفت ، فتحعلي شاه قاجار آن چه از اين حرم به غارت رفته بود ، به حرم بازگردانيد و گنبد حضرت عباس ( عليه السلام ) را كاشي كاري نمود . وي گنبد امام حسين ( عليه السلام ) و جلوي ايوان درب حرم از سمت قبله را نيز طلاكاري كرد و صندوقي از ساج بر مرقد امام حسين ( عليه السلام ) نهاد و ضريح را نقره كاري كرد و دستور داد ضريحي از نقره خالص براي مرقد حضرت عباس ( عليه السلام ) بسازند . ( 1 )
سقف ضريح را نواب بهراء با هزينه خود تجديد كرد . اين كار به دست ميرزا محمد باقر راجه حائري انجام گرفت و نجّار باشي اسطه ( 2 ) اسماعيل آن را زينت كاري نمود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . سيد عبد الرزاق المقرم ، قمر بني هاشم ، ص 127 .
2 . مقصود همان اوستا است كه تعبير محاوره اي استاد مي باشد .
108 |
حاج شكرالله فرزند بدل بك افشاري نيز نسبت به حرم مطهر حضرت عباس ( عليه السلام ) خدمات زيادي انجام داد و هزينه طلاكاري ايوان جلوي حرم را را تأمين كرد . اين كار با پيشنهاد فقيه بزرگ ، شيخ زين العابدين حائري انجام گرفت . گلدسته هاي حرم در سال 1221 هـ . ق كاشي كاري شده است . به نظر مي رسد صدر اعظم اصفهاني ( جدّ اعلاي خاندان نظام الدوله و خاندان صدري در كربلا ) آن را كاشي كاري كرده باشد . در تعميرات اخير حرم ، اين جمله روي ضريح نقش بسته است : « يا اباالفضل العباس ادركني سنه 1246 ق » .
در سال 1304 هـ . ق حاج محمد صادق شوشتري چهار طرف صحن را بنا كرد و در سال 1305 هـ . ق گنبد را كاشي كاري نمود .
محمد علي شاه لكنهوري ايوان كوچكي را كه جلوي درب اول قرار دارد و از قديم به ايوان طلا معروف بوده ، احداث كرد . احترام الدوله ، همسر ناصرالدين شاه قاجار نيز ، نماي درب قبله را طلاكاري نمود ، و سيد حسن ، ملقب به مقتدر السّلطنه ، نماي غربي ايوان را طلاكاري كرد . تاريخي كه بر ديوار غربي ثبت شده است ، سال 1319 هـ . ق را نشان مي دهد .
سلطان عبدالحميد عثماني در سال 1306 هـ . ق ، ايوان مزبور را با چوب ساج و چوب جنگل مسقّف ساخت ،
109 |
هم چنان كه از تاريخ بالاي درب قبله كه همراه با اشعاري تركي نگاشته شده است ، برمي آيد . ( 1 )
2 . دورنمايي از حرم فعلي
آستان نوراني حضرت عباس ( عليه السلام ) در 350 قدمي شمال شرقي حرم مطهر حضرت سيدالشهداء ( عليه السلام ) قرار دارد و ميدان بزرگي هر دو آستان را در بر گرفته است . قبر مطهر علمدار باوفاي كربلا در وسط حرم شريف ايشان واقع شده كه هديه حضرت آيت الله العظمي سيد محسن حكيم ( رحمه الله ) است كه با پنجه هنرمندان ايراني در اصفهان و با به كار بردن 400 مثقال نقره و 8 هزار مثقال طلا پس از سه سال كار شبانه روزي ساخته شده است . چهار گوشه حرم ، داراي چهار رواق قرينه است كه ابهت خاصي به حرم بخشيده است و به همديگر منتهي مي شود .
آينه كاري داخل رواق ها و طلاكاري گنبد را نيز هنرمندان ايراني انجام داده اند . در قسمت جنوبي حرم نيز ايواني وجود دارد كه سرپوشيده است و در وسط آن در طلايي ميناكاري ساخت اصفهان و در ضلع شرقي و غربي آن نيز دو در كوچك وجود دارد كه هر سه به رواق جنوبي گشوده مي شود و در دو طرف ايوان جنوبي حرم ، دو مأذنه با معماري چشم نوازي طرّاحي شده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . قمر بني هاشم ، ص 127 .
110 |
آستانه حضرت عباس ( عليه السلام ) داراي يك صحن چهار گوش است كه بناي حرم ، وسط آن قرار دارد .
در اطراف صحن نيز حجره هايي بنا شده است كه شمار زيادي از علماي شيعه و پادشاهان و حاكمان شيعي در آن دفن شده اند . هم چنين صحن ، هشت در ورودي و خروجي دارد .
در ضلع جنوبي حرم ، درب قبله يا باب الرّسول و در سمت شمال ، باب الجواد قرار دارد . در ضلع غربي ، چهار در به نام هاي باب الحسن ( عليه السلام ) ، باب الحسين ( عليه السلام ) ، باب صاحب الزمان ( عج ) ، باب موسي بن جعفر ( عليه السلام ) و در بخش شرقي نيز دو در ، به نام هاي باب امير مؤمنان ( عليه السلام ) و باب علي بن موسي الرضا ( عليه السلام ) وجود دارد .
مساحت كلي حرم ، افزون بر 4370 متر مربع و در نقشه و سبك معماري ، مانند حرم سيدالشهداء ( عليه السلام ) ، ولي در ابعادي كوچك تر است . ( 1 )
3 . مقام ها
الف ) محل دفن سر
پس از واقعه كربلا ، سرهاي شهيدان را به كوفه و از آنجا به شام بردند . گروهي معتقدند سر حضرت را در شام ، در قبرستان باب الصغير دمشق دفن كردند . گروهي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . چهره درخشان قمر بني هاشم ، صص 270 ـ 273 ، ( با تلخيص و تصرف ) .
111 |
نيز بر اين باورند كه سر او را به كربلا بردند و به بدن ملحق كردند . در اين باره ، نظريه هاي ديگري نيز مطرح است كه به دليل ضعف و كم اعتبار بودن آنها ، از بيان آن خودداري مي كنيم .
در تأييد ديدگاه نخست آمده است :
در سال 1321 هـ . ق در قبرستان باب الصغير در دمشق ، روي مقبره اي حك شده بود : اينجا محل دفن سرهاي عباس بن علي ( عليه السلام ) ، علي اكبر بن حسين ( عليه السلام ) و حبيب بن مظاهر ( رحمه الله ) است ؛ ( 1 ) ولي پس از گذشت مدتي ، سنگ مقبره در اثر ويراني بنا گم شد و ضريحي بر روي آن مقبره گذاشتند . ( 2 )
ب ) مقام دست راست حضرت عباس ( عليه السلام )
در كربلا ، دو زيارتگاه به نام مقام دست راست و مقام دست چپ حضرت عباس ( عليه السلام ) معروف است . مقام دست راست ، در سمت شمال شرقي دروازه بغداد ، نزديك در شرقي صحن مطهر حضرت عباس ( عليه السلام ) قرار دارد . اين نقطه ، جايي است كه دست راست حضرت ابوالفضل ( عليه السلام ) در اثناي نبرد با دشمن از بدنش جدا شده است . بر ديوار اين مقام ، ضريح كوچكي از برنز نصب شده است و بر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اعيان الشيعة ، ج 1 ، ص 627 .
2 . همان .
112 |
كتيبه آن ، اشعار زير نقش بسته است :
افتاد دست راست خدايا ز پيكرم * * * بر دامن حسين ( عليه السلام ) رسان دست ديگرم
دست چپم به جاست اگر نيست دست راست * * * اما هزار حيف كه يك دست بي صداست
بر ديوارش تصويري زيبا با تاريخ 1324 هـ . ق و دو شعر فارسي كه نام سراينده آن نيامده ، نقش بسته است . عكس دو بازوي قطع شده كه زير آن نوشته شده ، اينجا دو دست ابوالفضل العباس ( عليه السلام ) از بدن جدا شد روي ديوار به چشم مي خورد . معروف است كه اين بنا در اواسط قرن سيزدهم هـ . ق بر بقاياي نهري كه در آن زمان به نهر مقبره عباس ( عليه السلام ) معروف بوده و از بقاياي نهر علقمه محسوب مي شده ، احداث گرديده است . ( 1 )
ج ) مقام دست چپ حضرت عباس ( عليه السلام )
در فاصله 50 متري درب قبله صحن حضرت عباس ( عليه السلام ) در نزديكي دهانه بازار باب الخان ، جايگاه ديگري به چشم مي خورد كه در آن نقطه ، دست چپ حضرت عباس ( عليه السلام ) از بدن جدا شده است . اين نقطه داراي پنجره كوچكي از برنز است و با قطعات كوچك ، آيينه كاري شده است . بر اين پنجره تابلوهايي از دعا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ميراث كربلا ، ص 100 .
113 |
نصب گرديده است . ( 1 ) بر فراز پنجره عكس يك دست به چشم مي خورد . نقل شده است كه اين جايگاه را محمد علي آل شنطو در سال 1327 هـ . ق ، بر اثر خرابي كه ديده بود ، بنا كرد . مي گويند وي در خواب ديد دست حضرت عباس ( عليه السلام ) در اين نقطه از بدن جدا شده است . اين خواب ، او را بر آن داشت كه صبح روز بعد ، ديوار خانه اش را بشكافد و براي جاويد ماندن جاي قطع شدن دست آن حضرت ، بناي مزبور را احداث نمايد . ( 2 )
4 . پاداش زيارت حضرت عباس ( عليه السلام )
پس از حضرت اباعبدالله الحسين ( عليه السلام ) ، حضرت عباس ( عليه السلام ) ، ممتازترين شهيد عاشوراست و همان گونه كه امامان معصوم ( عليهم السلام ) او را ستوده اند ، جايگاهي دارد كه همه شهيدان بر آن غبطه مي خورند . هم چنين در فرازهاي بلند زيارت نامه اي كه حضرت صادق ( عليه السلام ) به ابو حمزه ثمالي آموخته ، اين معنا نهفته است .
صفوان بن مهران مي گويد :
سرورم امام صادق ( عليه السلام ) به من فرمود : در روز اربعين هنگام ظهر به زيارت امام حسين ( عليه السلام ) و يارانش برو و آنان را زيارت نما سپس به زيارت حضرت عباس ( عليه السلام )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . العباس ( عليه السلام ) ، ص 177 .
2 . ميراث كربلا ، ص 100 .
114 |
برو و پس از زيارت امام حسين ( عليه السلام ) او را هم زيارت نما . زيارت آنان چه در روز اربعين و چه در روز عاشورا و چه در ديگر روزهاي سال از سيره پاكان است . ( 1 )
مرحوم شهيد اول ( رحمه الله ) پس از اينكه زيارتي را براي حضرت عباس ( عليه السلام ) روايت مي كند ، پاداش اين زيارت را برابر با زيارت در عرش خدا دانسته و مي نويسد :
وقتي زيارت نامه را خواندي و به پايان رسيد ، دو جمله « اِنَّا لِلّهِ وَاِنَّا اِلَيهِ رَاجِعُونَ » و « لا حَوْلَ وَلا قَوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ العَلِيِّ العَظِيمِ » را آن قدر بگوي تا به اندازه اي از مزار دور شوي كه ديگر آن را نبيني . اگر چنين كردي به سان كسي خواهي بود كه خدا را در عرش اش زيارت نموده است . ( 2 )
بسياري از بزرگان و انديشمندانِ شيفته بارگاه او ، هنگام زيارت كربلا نخست به آستان بوسي حضرت عباس ( عليه السلام ) مي شتافتند ، سپس به زيارت امام حسين ( عليه السلام ) شرف ياب مي شدند . ( 3 ) آنان با اين كار ، نخست رخصت زيارت امام را دريافت مي كردند ؛ زيرا او برآورنده حاجت هاي دوست داران امام خويش است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اقبال الاعمال ، صص 592 ـ 589 .
2 . بحار الأنوار ، ج 98 ، صص 352 ـ 355 ؛ مصباح الزائر ، صص 329 ـ 333 .
3 . العباس ( عليه السلام ) ، ص 190 .
115 |
شيوه زيارت حضرت عباس ( عليه السلام ) ، مانند ديگر امامان معصوم ( عليهم السلام ) است . بايد اذن دخول خواند ، سپس رو به قبله ايستاد و اعمالي را كه در زيارت ائمه هدي ( عليهم السلام ) وارد شده است ، انجام داد . همين مسئله گوياي مقام بلند عباس ( عليه السلام ) و پاداش فراوان زائران اوست .
5 . زيارت نامه
ابوحمزه ثمالي از امام صادق ( عليه السلام ) ، زيارت حضرت عباس ( عليه السلام ) را اين گونه نقل مي كند :
سَلامُ اللهِ و سَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَاَنْبِيائِهِ الْمُرسَلِينَ وَعِبادِهِ الصّالِحِينَ وَجَمِيعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّيقِينَ وَالزّاكِياتِ الطَّيِّباتِ فِيما تَغْتَدِي وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ . أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَالتَّصْدِيقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ وَالدَّلِيلِ الْعالِمِ وَالْوصِيِّ المُبَلِّغِ وَالْمَظْلومِ المُهْتَضَمِ فَجَزاكَ اللهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِم اَفْضَلَ الْجَزاءِ بِما صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ . لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ وَلَعَنَ اللهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ وَلَعَنَ اللهُ مَنْ حالَ بَيْنَكَ وَبَيْنَ ماءِ الْفُراتِ . اَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً وَأَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ لَكُمْ ما وَعَدَكُم . جِئْتُكَ يَابْنَ أَمِيرِالمُؤْمِنِينَ وافِداً اِلَيْكُم وَقَلْبِي مُسَلِّمٌ لَكُم وَاَنَا لَكُم تابِعٌ وَنُصْرَتِي لَكُم مُعَدَّةٌ حَتّي يَحْكُمَ اللهُ
116 |
وَ هُوَ خَيْر الْحاكِمِينَ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ . اِنِّي بِكُمْ وَبِإيابِكُمْ مِنَ المُؤْمِنِينَ وَبِمَنْ خالَفَكُمْ وَقَتَلَكُمْ مِنَ الْكافِرِينَ قَتَلَ اللهُ اُمَةً قَتَلَتْكُمْ بِالاَْيْدِي وَالاَْلْسُنِ .
درود خدا و سلام فرشتگان مقربش و پيامبران فرستاده اش و بندگان شايسته اش و تمام شهيدان و راستگويان و درود پاكان و پاكيزگان در هر صبح و شام بر تو اي فرزند امير مؤمنان . گواهي مي دهم كه تو تسليم بودي و تصديق كردي و وفا و خيرخواهي كردي نسبت به يادگار پيامبر فرستاده شده و نوه برگزيده آن حضرت و راهنماي دانشمند و جانشين او كه رساننده احكام خدا بود و آن ستم ديده اي كه حقش پايمال شد . پس خداوند از جانب رسولش و اميرمؤمنان و حسن و حسين كه درود خدا بر آنان باد ، بهترين پاداش ها را به تو دهد به سبب آن بردباري ات و كمكي كه كردي و چه جايگاه نيكويي براي خود رقم زدي . خدا لعنت كند كسي كه تو را كشت و خداوند لعنت كند كسي را كه به حق تو جاهل بود و لعنت كند كسي را كه حرمت تو را نگاه نداشت و لعنت كند كسي را كه ميان تو و آب فرات مانع شد . گواهي مي دهم كه مظلوم كشته شدي و خدا به وعده اي كه به شما داده است ، وفا كند . به درگاه تو آمده ام اي فرزند اميرمؤمنان ! نزد شما آمده ام ، دلم تسليم شماست و خود نيز پيرو شما هستم . ياري ام به شما مهياست تا آن هنگام كه خدا حكم كند كه او بهترينِ دستور دهندگان است . با شما هستم با شما ، نه با دشمنان شما . من نسبت به شما و بازگشتتان ايمان دارم و با هر كه با شما
117 |
مخالفت كرده و شما را به قتل رسانده است ، دشمن هستم . خدا بكشد مردمي را كه شما را با دست و زبان كشتند .
پس داخل روضه شو و خود را به ضريح بچسبان و بگو :
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِيعُ لِلّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَالْحَسَنِ و الْحُسَيْنِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِمْ وَسَلَّمَ . السَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضوانُهُ عَلي رُوحِكَ وَبَدَنِكَ اَشْهَدُ وَاُشْهِدُ اللهَ اَنَّكَ مَضَيْتَ علي ما مَضي بِهِ الْبَدْرِيّونَ وَالْمُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ الْمُناصِحُونَ لَهُ فِي جِهادِ اَعْدائِهِ الْمُبالِغوُنَ فِي نُصْرَةِ اَوْلِيائِهِ الذّابُّونَ عَنْ اَحِبّائِهِ فَجَزاكَ اللهُ اَفْضَلَ الْجَزاءِ وَاَكْثَرَ الْجَزاءِ وَأَوْفَرَ الْجَزاءِ وَأَوْفي جَزاءِ اَحَد مِمَّنْ وَفي بِبَيْعَتِهِ وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ . اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بالَغْتَ فِي النَّصِيحَةِ وَأَعْطَيْتَ غايَةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَكَ اللهُ فِي الشُّهَداءِ وَجَعَلَ رُوحَكَ مَعَ اَرْواحِ السُّعَداءِ وَأَعْطاكَ مِنْ جِنانِهِ اَفْسَحَها مَنْزِلا وَاَفْضَلَها غُرَفاً وَرَفَعَ ذِكرَكَ فِي الْعالَمِينَ فِي عِلِّيِّينَ وَحَشَركَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحِينَ وَحَسُنَ اُولئِكَ رَفِيقاً . اَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْكُلْ وَإِنَّكَ مَضَيْتَ عَلي بَصِيرة مِنْ اَمْرِكَ مُقْتَدِياً بِالصّالِحِينَ وُ مُتَّبِعاً لِلنَّبِيِّينَ فَجَمَعَ اللهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِيائِهِ فِي مَنازِلِ الْمُخْبِتِينَ فَإِنَّهُ اَرْحَمُ الرّاحِمِينَ . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كامل الزيارات ، ص 785 .
118 |
سلام بر تو اي بنده شايسته و پيرو پروردگار و رسولش و اميرمؤمنان و حسن و حسين كه درود خداوند بر ايشان باد . سلام و رحمت و آمرزش و خشنودي خداوند بر روح و جسم تو باد . گواهي مي دهم و نيز خدا را گواه مي گيرم كه به راستي تو به همان راهي رفتي كه جنگجويان بدر و پيكاركنندگان راه خدا و خيرخواهان او در پيكار با دشمنانش و كوشندگان در ياري دوستانش و دفاع كنندگانشان رفتند . خدا تو را به بهترين پاداش جزا دهد ؛ به بهترين ، شايان ترين و كامل ترين پاداش كه به هر يك از آناني كه با او بيعت كردند و دعوتش را پذيرفتند و از واليان امر او پيروي كردند ، مي دهد . گواهي مي دهم كه تو به راستي كوشش خود را در خيرخواهي انجام دادي و نهايت تلاش خود را در اين راه به كار بستي . خدايت در زمره شهيدان برانگيزاند و روح تو را با ارواح نيك بختان قرار دهد و وسيع ترين خانه و برترين غرفه را به تو در فردوس برين دهد و نامت را در فراز بالاترين جايگاه ها قرار دهد و تو را با پيامبران و راستگويان و شهيدان و شايستگان برانگيزاند كه آنان بهترين دوستانند . گواهي مي دهم كه هرگز سستي نكردي و سر نتافتي و به راهي رفتي كه از روي آگاهي كامل بود . به مردم شايسته اقتدا كردي و از پيامبران پيروي نمودي . خداوند ، ما و تو و پيامبر و دوستانش را در جايگاه فروتنان حق گرد آورد كه او مهربان ترين مهرورزان است .
سپس بالاي سر او رفته و پس از دو ركعت نماز و
119 |
درخواست برآورده شدن حاجت ها خوانده مي شود :
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَلا تَدَعْ لِي فِي هذَا الْمَكانِ الْمُكَرَّمِ وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ وَلا هَمّاً إِلاّ فَرَّجْتَهُ وَلا كَرْباً إِلاّ كَشَفْتَهُ وَلا مَرَضاً إِلاّ شَفَيْتَهُ وَلا عَيْباً إِلاّ سَتَرْتَهُ وَلا رِزْقاً إِلاّ بَسَطْتَهُ وَلا خَوْفاً إِلاّ آمَنْتَهُ وَلا شَمْلاً إِلاّ جَمَعْتَهُ وَلا غَائِباً إِلاّ حَفِظْتَهُ وَاَدْنَيْتَهُ وَلا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ لَكَ فِيها رِضيً وَلِيَ فِيها صَلاحٌ إِلاّ قَضَيْتَها يا اَرْحَمَ الرّاحِمِينَ .
پروردگارا ! بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا در اين مكان بلند مرتبه و شهادت گاه سِتُرگ به خودم وا مگذار مگر اينكه همه گناهانم را بخشيده باشي ، گرفتاري هايم را برطرف كرده باشي ، اندوهم را زدوده باشي ، بيماري ام را سلامتي داده باشي ، عيبم را پوشانيده باشي ، روزي ام را گسترش داده باشي ، هراسم را ايمني بخشيده باشي ، پراكندگي ام را گردآوري و شخص غائب را نگاهدار باشي و ديدارش را نزديك گرداني و نيازهاي دنيا و آخرتم را كه خشنودي تو و صلاح من در آن است مرتفع ساخته باشي ، اي بخشنده ترين مهرورزان !
سپس پايين پاي حضرت آمده و خوانده مي شود :
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَالفَضْلِ العَبّاسِ بْنِ اَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَوَّلِ الْقَوْمِ اِسْلاماً وَاَقْدَمِهِم اِيماناً وَاَقْوَمِهِم بِدِينِ اللهِ وَاَحْوَطِهِم عَلَي الاِْسْلامِ اَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِخِيكَ ، فَنِعْمَ
120 |
الاْخُ الصّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحامِي النّاصِرُ ، وَالاْخُ الدّافِعُ عَنْ أَخِيهِ ، أَلْمُجِيبُ إِلي طاعَةِ رَبِّهِ ، أَلرّاغِبُ فِيما زَهِدَ فِيهِ غَيْرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزِيلِ وَالثَّناءِ الْجَمِيلِ فَأَلْحَقَكَ اللهُ بِدَرَجَةِ آبائِكَ فِي دارِ النَّعِيمِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ .
سلام بر تو اي ابالفضل العباس ، پسر امير مؤمنان ! سلام بر تو اي فرزند سرور جانشينان ، سلام بر تو اي پسر نخستين كسي كه اسلام آورد و در ايمان پيشرو بود و در دين خدا از همه استوارتر بود و بيشترين احاطه را بر اسلام داشت . شهادت مي دهم كه در راه خدا و رسولش و برادرت خير خواستي . [ تويي ] بهترين برادر كه بردبار ، جهادگر ، پشتيبان و ياريگر [ برادرش ] بود و [ تويي آن ] برادر كه از برادرش دفاع كرد و فرمان بردار پروردگارش بود و به آن چه ديگران از خير بهره آن دوري جستند ( جهاد ) تمايل نشان داد . خداوند تو را در منزلگاه بهشتي پدرانت به آنان ملحق كند كه او ستايش شده و بزرگ است .
سپس خوانده مي شود :
اَللّهُمَّ إِنِّي تَعَرَّضْتُ لِزِيارَةِ اَوْلِيائِكَ رَغْبَةً فِي ثَوابِكَ وَرَجاءً لِمَغْفِرَتِكَ وَجَزِيلَ إِحسانِكَ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرِينَ وَاَنْ تَجعَلَ رِزْقِي بِهِم دارّاً وَعَيْشِي بِهِمْ قارّاً وَزِيارَتِي بِهِمْ مَقْبُولَةً وَحَياتِي بِهِمْ طَيِّبَةً وَاَدْرِجْنِي إِدْرَاجَ الْمُكَرَّمِينَ وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ يَنْقَلِبُ مِن زِيارَةِ مَشاهِدِ اَحِبَّائِكَ مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ وَسَتْرَ الْعُيُوبِ وَكَشْفَ الْكُرُوبِ إِنَّكَ أَهلُ الْتَّقْوي وَأَهلُ الْمَغْفِرَةِ .
121 |
پروردگارا ! من به زيارت دوستان تو آمده ام به دليل اينكه به پاداشت و به آمرزش و لطف بي پايانت اميدوارم . از تو مي خواهم كه بر محمد و خاندان پاكش درود فرستي و روزي ام را به حق آنان ريزان ، خوشبختي ام را پايدار ، زيارتم را ـ به حق آنان ـ پذيرفته و زندگاني ام را پاك گرداني و مرتبه ام را چون مرتبه بزرگان بلند داري و مرا از جمله كساني قرار دهي كه به خاطر زيارت بارگاه هاي دوستانت به سوي نجات و رستگاري راه مي يابند و برازنده آمرزش گناهان ، پوشش عيب ها و برطرف شدن اندوه ها قرار مي گيرند كه همانا تو اهليت پارسايي و بخشايش بندگان را داري .
هنگام خداحافظي با مرقد حضرت عباس ( عليه السلام ) بالاي سر حضرت ايستاده و خوانده مي شود :
أسْتَوْدِعُكَ الله وَأَسْتَرْعِيكَ وَأَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلام آمِناً بِاللهِ وَبِرَسُولِهِ وَبِكِتابِهِ وَبِما جاءَ بِهِ مِن عِنْدِ اللهِ اَللّهُمَّ اكْتُبنا مَعَ الشّاهِدِينَ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِن زِيارَةِ قَبْرِ وَلِيِّكَ وَابْنِ أَخِي رَسُولِكَ وَارْزُقْنِي زِيارَتَهُ اَبَداً ما أَبْقَيْتَنِي وَاحْشُرْنِي مَعَهُ وَمَعَ آبائِهِ فِي الْجِنانِ وَعَرِّفْ بَيْنِي وَبَيْنَهُ وَبَيْنَ رَسُولِكَ وَاَولِيائِكَ . اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَوَّفَنِي عَلَي الاِْيمانِ بِكَ وَالتَّصْدِيقِ بِرَسُولِكَ وَالْوِلايَةِ لِعَلِيِّ بْنِ اَبِي طالِب وَالاَْئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَالْبَرائَةِ مِن عَدُوِّهِم فَإِنِّي رَضِيتُ بِذلِكَ وَ
122 |
صَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد . ( 1 )
تو را به خدا مي سپارم و از خداوند مي خواهم كه نگاهبان تو باشد و بر تو درود مي فرستم ، درحالي كه به خدا و رسول و كتابش و به آن چه رسولش از جانب خدا آورده ايمان دارم . پروردگارا ! ما را جزو شاهدان [ روز جزا ] قرار ده . خدايا اين زيارت را آخرين زيارت مزار دوستت و فرزند برادر پيامبرت قرار مده و زيارتش را تا آن دم كه زنده ام روزي ام گردان و مرا با او و پدرانش در بهشت محشور كن و بين من و بين او و پيامبرت و دوستدارانت را آشنايي بينداز . خدايا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و مرا بر ايمان به خودت و تصديق پيامبرت و دوستي علي بن ابي طالب و امامان ـ كه سلام بر آنها باد ـ و نيز بر بيزاري از دشمنانشان بميران كه من فقط بدان خشنود مي شوم . خدايا بر محمد و دودمان محمد درود فرست .
پس از زيارت ، فرد زائر به دعا براي خود ، پدر و مادر و مؤمنان پرداخته و هر دعايي كه بخواهد ، مي تواند بنمايد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . المزار ، ج 3 ـ 5 ، صص 121 ـ 126 ؛ بحار الأنوار ، ج 98 ، صص 206 ـ 217 ؛ مصباح المتهجد ، صص 670 ـ 668 ؛ مصباح الزائر ، صص 217 ـ 214 ؛ كامل الزيارات ، ص 786 .
123 |
كتاب نامه
* . قرآن كريم .
* . نهج البلاغه .
1 . آذرتاش ، آذرنوش ، فرهنگ معاصر ، چاپ اول ، تهران ، نشر ني ، 1379 هـ . ش .
2 . آل طعمه ، سلمان هادي ، ميراث كربلا ، ترجمه محمد رضا انصاري ، چاپ اول ، تهران ، مركز چاپ و انتشار سازمان تبليغات اسلامي ، 1373 هـ . ش .
3 . ابن ابي الحديد ، شرح نهج البلاغه ، بيروت ، دار احياء الكتب العربية ، 1378 هـ . ق .
4 . ابن ابي يعقوب ، احمد ، تاريخ اليعقوبي ، نجف ، مكتبة المرتضوية ، بي تا .
5 . ابن الاثير الجزري ، عزالدين ابوالحسن علي بن محمد ، الكامل في التاريخ ، چاپ دوم ، بيروت ، دار الكتاب العربية ، 1378 هـ . ق .
124 |
6 . ابن اعثم الكوفي ، الفتوح ، قم ، نشر دار الهدي ، 1379 هـ . ش .
7 . ابن حبّان ، محمد ، السيرة النبوية ، چاپ اول ، بيروت ، مؤسسة الثقافية ، 1407 هـ . ق .
8 . ابن حبّان ، محمد ، الثقات ، چاپ اول ، دائرة المعارف العثمانية ، 1395 هـ . ق .
9 . ابن الحزم الأندلسي ، ابو محمد علي بن احمد بن سعيد ، جمهرة أنساب العرب ، چاپ سوم ، مصر ، دار المعارف ، 1391 هـ . ق .
10 . ابن داود الدينوري ، ابو حنيفه احمد ، الاخبار الطوّال ، چاپ اول ، بيروت ، دار الكتب العلمية ، 1421 هـ . ق .
11 . ابن سليمان اليماني ، ابو الفتوح ، النفحة العنبرية في أنساب خير البرية ، چاپ اول ، قم ، مكتبة السيد المرعشي النجفي ، 1419 هـ . ق .
12 . ابن منظور ، محمدبن مكرم ، لسان العرب ، چاپ اول ، بيروت ، دار الاحياء التراث العربي ، 1407 هـ . ق .
13 . ابن شهر آشوب السروي المازندراني ، ابو جعفر محمد بن علي ، مناقب آل ابي طالب ، قم ، مطبعة العلمية ، بي تا .
14 . ابن طاووس ، علي بن موسي بن جعفر ، الإقبال ، چاپ دوم ، تهران ، دار الكتب الاسلامية ، 1390 هـ . ق .
15 . ابن طاووس ، علي بن موسي بن جعفر ، اللهوف علي قتلي الطفوف ، تهران ، انتشارات جهان ، بي تا .
125 |
16 . ابن طباطبا ، محمد بن علي ، الأصيلي في أنساب الطالبيين ، چاپ اول ، قم ، مكتبة السيد المرعشي النجفي ، 1418 هـ . ق .
17 . ابن عنبة الحسني ، جمال الدين احمد بن علي ، الفصول الفخرية ، تهران ، انتشارات علمي و فرهنگي ، 1363 هـ . ش .
18 . ابن عنبة الحسني ، جمال الدين احمد بن علي ، عمدة الطالب في أنساب آل ابي طالب ، چاپ دوم ، نجف ، المطبعة الحيدرية ، 1380 هـ . ق .
19 . ابن كثير الدمشقي ، الحافظ ابوالفداء اسماعيل ، البداية و النهاية ، چاپ اول ، بيروت ، دار احياء التراث العربي ، 1408 هـ . ق ،
20 . ابن محمد التميمي ، قاضي النعمان ، شرح الاخبار في فضائل ائمة الاطهار ( عليهم السلام ) ، چاپ اول ، قم ، مؤسسة النشر الاسلامية ، 1412 هـ . ق .
21 . ابن نبي ، رضي ، تظلم الزهراء ( عليها السلام ) ، قم ، منشورات الشريف الرضي ، 1360 هـ . ش .
22 . ابن نما الحلي ، نجم الدين جعفر بن محمد ، مثير الأحزان ، تهران ، كارخانه خداداد ، 1318 هـ . ش .
23 . الإصبهاني ، ابو الفرج ، مقاتل الطالبيين ، نجف ، مطبعة الحيدرية ، 1385 هـ . ق .
126 |
24 . امين العاملي ، سيد محسن ، اعيان الشيعة ، بيروت ، دار التعارف للمطبوعات ، 1406 هـ . ق .
25 . الباعوني ، شمس الدين ابو البركات محمد بن احمد ، جواهر المطالب في مناقب الامام علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) ، مجمع احياء الثقافة الاسلامية ، بي جا ، بي تا .
26 . بحر العلوم ، محمد تقي ، مقتل الحسين ( عليه السلام ) ، چاپ دوم ، بيروت ، دار الزهراء ، 1405 هـ . ق .
27 . البخاري ، ابو نصر سهل بن عبدالله بن داود ، سرّ السلسلة العلوية ، نجف ، مطبعة الحيدرية ، 1381 هـ . ق .
28 . البغدادي ، ابو جعفر محمد بن حبيب ، المحبّر ، بيروت ، منشورات دار الآفاق الجديدة ، بي تا .
29 . البلاذري ، احمد بن يحيي بن جابر ، أنساب الاشرف ، چاپ اول ، بيروت ، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات ، 1394 هـ . ق .
30 . البلاذري ، احمد بن يحيي بن جابر ، جمل من أنساب الأشراف ، چاپ اول ، بيروت ، دارالفكر ، 1417هـ . ق .
31 . البيهقي ، ابوالحسن علي بن ابي القاسم بن زيد ، لباب الأنساب ، چاپ اول ، قم ، مكتبة السيد المرعشي النجفي ، 1410 هـ . ق .
32 . التستري ، الشيخ محمد تقي ، قاموس الرجال ، چاپ دوم ، قم ، مؤسسه النشر الاسلامي ، 1415 هـ . ق .
33 . الجرجاني ، يحيي بن الحسين بن اسماعيل ، الأمالي الخميسية ، بيروت ، مكتبة المتنبّي ، بي تا .
127 |
34 . الحائري ، السيد عبد المجيد ، ذخيرة الدارين ، نجف ، المطبعة المرتضوية ، 1345 هـ . ق .
35 . الخراساني البيرجندي ، محمد باقر ، كبريت الأحمر في شرائط اهل المنبر ، چاپ دوم ، تهران ، انتشارات الاسلامية ، 1376 هـ . ش .
36 . المكي الخوارزمي ، موفق بن احمد ، مقتل الحسين ( عليه السلام ) ، قم ، مكتبة المفيد ، بي تا .
37 . رباني خلخالي ، علي ، چهره درخشان قمر بني هاشم ( عليه السلام ) ، چاپ پنجم ، قم ، مكتب الحسين ، 1378 هـ . ش .
38 . الرفاعي المخزومي ، عبدالله بن محمد بن عبدالله ، صحاح الأخبار في نسب السادة الفاطمية الأخيار ، بمبئي ، مطبعة نخبة الأخبار ، بي تا .
39 . زجاجي كاشاني ، مجيد ، ابو القربه ، چاپ دوم ، تهران ، انتشارات سبحان ، 1379 هـ . ش .
40 . سبط ابن الجوزي ، تذكرة الخواص ، نجف ، مطبعة الحيدرية ، 1383 هـ . ق .
41 . الصدوق ، ابو جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه القمي ، الأمالي ، چاپ چهارم ، تهران ، كتابخانه اسلامية ، 1404 هـ . ق .
42 . ابن قولويه قمي ، جعفر بن محمد ، كامل الزيارات ، برگردان محمد جواد ذهني تهراني ، چاپ اول ، تهران ، انتشارات پيام حق ، 1377 هـ . ش .
128 |
43 . الطبرسي ، فضل بن الحسن ، إعلام الوري بأعلام الهدي ، چاپ دوم ، نجف ، مكتبة الحيدرية ، 1390 هـ . ق .
44 . الطبري ، ابوجعفر محمد بن جرير بن يزيد ، تاريخ الطبري ، چاپ سوم ، بيروت ، مؤسسة عزالدين ، 1413 هـ . ق .
45 . الطبري ، الحسن بن علي بن محمد عماد الدين ، بشارة المصطفي ( صلّي الله عليه وآله ) لشيعة المرتضي ( عليه السلام ) ، چاپ دوم ، نجف ، بي نا ، 1383 هـ . ق .
46 . الطوسي ، ابو جعفر محمد بن الحسن ، رجال الطوسي ، چاپ اول ، نجف ، مطبعة الحيدرية ، 1381 هـ . ق .
47 . عقاد ، عباس محمود ، نگرشي به زندگاني امام حسين ( عليه السلام ) ، برگردان : مسعود انصاري ، تهران ، نشر پرديس ، 1380 هـ . ش .
48 . عمري العلوي النسابه ، علي بن محمد ، المجدي في انساب الطالبيين ، قم ، مكتبة المرعشي ، 1422 هـ . ق .
49 . العكبري البغدادي ( المفيد ) ، محمد بن محمد بن النعمان ، الإختصاص ، بيروت ، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات ، 1402 هـ . ق .
50 . العكبري البغدادي ( المفيد ) ، محمد بن محمد بن النعمان ، المزار ، چاپ اول ، بي جا ، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد ، 1413 هـ . ق .
51 . الفخر الرازي ، الشجرة المباركة ، چاپ دوم ، قم ، مكتبة السيد المرعشي النجفي ، 1419 هـ . ق .
129 |
52 . فريشلر ، كورت ، امام حسين ( عليه السلام ) و ايران ، ترجمه : ذبيح الله منصوري ، چاپ دهم ، تهران ، انتشارات جاويدان ، 1373 هـ . ش .
53 . القزويني ، صدر الدين واعظ ، رياض القدس المسمي بحدائق الانس ، تهران ، كتاب فروشي اسلامية ، بي تا .
54 . قمي ، شيخ عباس ، نفس المهموم ، قم ، منشورات مكتبه بصيرتي ، بي تا .
55 . قمي ، شيخ عباس ، سفينة البحار ، تهران ، كتابخانه سنايي ، بي تا .
56 . القندوزي ، سليمان بن ابراهيم ، ينابيع المودة ، نجف ، مكتبة الحيدرية ، 1411 هـ . ق .
57 . المازندراني ، محمد مهدي ، معالي السبطين ، چاپ دوم ، قم ، منشورات الشريف الرضي ، 1363 هـ . ش .
58 . المامقاني ، عبدالله ، تنقيح المقال في احوال الرجال ، نجف ، مطبعة الحيدرية ، 1352 هـ . ق .
59 . المجلسي ، محمد باقر ، بحار الأنوار ، بيروت ، مؤسسة الرسالة ، 1403 هـ . ق .
60 . المجلسي ، محمد باقر ، جلاء العيون ، چاپ اول ، قم ، انتشارات سرور ، 1373 هـ . ش .
61 . محدث نوري ، ميرزا حسين ، لؤلؤ و مرجان ، چاپ اول ، تهران ، دار الكتب الاسلامية ، 1375 هـ . ش .
130 |
62 . محدث نوري ، ميرزا حسين ، مستدرك الوسائل ، چاپ دوم ، بيروت ، مؤسسه آل البيت ( عليهم السلام ) لاحياء التراث ، 1408 هـ . ق .
63 . محلاتي ، ذبيح الله ، رياحين الشريعة ، تهران ، دار الكتب الاسلامية ، بي تا .
64 . محمدي اشتهاردي ، محمد ، پرچمدار نينوا ، چاپ دوم ، قم ، انتشارات مسجد مقدس جمكران ، 1378 هـ . ش .
65 . مدرسي ، محمد علي ، ريحانة الأدب في تراجم المعروفين بالكنية و اللّقب ، بي جا ، كتاب فروشي خيام ، بي تا .
66 . المسعودي ، ابوالحسن علي بن الحسين ، التنبيه و الأشراف ، ليدن ، مطبعة بريل ، 1893 م .
67 . المصعب الزبيري ، ابو عبد الله المصعب بن عبد الله ، نسب قريش ، دار المعارف للطباعة و النشر ، 1953 م .
68 . المظفر ، عبد الواحد بن احمد ، بطل العلقمي ، نجف ، مطبعة الحيدرية ، بي تا .
69 . المقرم ، عبدالرزاق ، العباس ( عليه السلام ) ، نجف ، مطبعة الحيدرية ، بي تا .
70 . المقرم ، عبدالرزاق ، قمر بني هاشم ، نجف ، مطبعة الحيدرية ، 1369 هـ . ق .
71 . موسوي الزنجاني ، وسيلة الدارين في انصار الحسين ( عليه السلام ) ، چاپ اول ، بيروت ، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات ، 1395 هـ . ق .
131 |
72 . النجاشي ، ابو العباس احمد بن علي ، رجال النجاشي ، چاپ اول ، بيروت ، دار الاضواء ، 1408 هـ . ق .
73 . هادي منش ، ابوالفضل ، آيين ستايشگري ، چاپ اول ، قم ، انتشارات مشهور ، 1380 هـ . ش .