بخش 4
فصل سوم : جامع اموی ، جلوه ای شگفت انگیز از تمدن و معماری اسلامی مسجد اموی دمشق در بستر تاریخ 1 ـ قبة المال 2 ـ قبة الغواره 3 ـ قبة الساعات 4 ـ قبة النسر یا عقاب 5 ـ ابواب مسجد اموی باب الساعات 6 ـ مأذنه های مسجد 7 ـ آثار و مقام انبیاء الهی در مسجد اموی الف ـ قبر و مقام هود ( ع ) ب ـ مقام خضر ( ع ) ج ـ مکان نزول حضرت عیسی ( ع ) د ـ مقام و مدفن سر یحیی ( ع ) غزالیه 8 ـ شبستان جامع اموی 9 ـ محرابهای چهارگانه اهل سنت 10 ـ مصحف عثمانی 11 ـ منبر مسجد 12 ـ محل غسل تعمید مسیحیان
|
75 |
|
|
79 |
|
مسجد اموي دمشق در بستر تاريخ
جامع اموي ، جلوه اي شگفت انگيز از تمدن و معماري اسلامي
مسجد اموي يكي از شاهكارهاي درخشان تمدن و فرهنگ اسلامي است كه نه تنها قدمت و سابقه آن به دوران هزار و چهارصد ساله اسلامي محدود نمي شود بلكه ريشه و بنياني ديرينه ، به بلنداي چهار هزار سال در تاريخ بشريت داشته و در حقيقت بيانگر سير و تاريخچه تحول و دگرگوني اديان و مذاهب است .
مكان اين مسجد در چهار هزار سال پيش معبد آتش پرستان بوده و خداي آنان يعني « آذر » مورد پرستش قرار مي گرفته است . هنگامي كه قبيله « حَدَدْ » آرامي از شبه جزيره به سرزمين شام آمدند ، حدود هزار سال ، اين مكان را ، معبد خود قرار دادند . اين بنا در طول چند قرن تسلط مصري ها بر اين سرزمين ، به معبد خدايان ايشان يعني ، « رامون » و « آمون » تبديل شد . پس از چندي يونانيان با تصرف اين سرزمين در « عصر هلني » ، آنرا معبد خود قرار دادند و تا قرن اول ميلاد حضرت مسيح ( ع ) در اين مكان به عبادت خدايان خود مي نشستند .
پس از يونانيها ، روميان با حضور و سلطه بر اين سرزمين ، اين معبد را توسعه داده و آن را به محل عبادت خداي خويش « ژوپيتر » تغيير دادند . با گسترش مسيحيت در جهان و بويژه در شام ، قسمت كوچكي از معبد ژوپيتر به كنيسه تبديل گشت كه به نام « قديس يوحنا » يا « ماري يوحنا » خوانده مي شد .
|
80 |
|
سرانجام در سال هفده هجري با فتح دمشق به وسيله مسلمانان ، اين آتشكده و بتكده به مسجد و محل عبادت ذات باريتعالي و خداي واحد گشت كه البته نيمي از آن بر اساس مصالحه اي كه صورت پذيرفته بود همچنان بصورت كليسا باقي ماند . مساحت اوليه آن براساس آنچه كه ابن جبير نقل كرده است از شرق به غرب يعني در طول دويست قدم ( حدود 150 متر ) و از سمت جنوب به شمال يعني در عرض 135 قدم ( حدود صد متر ) بوده و در مجموع به پانزده هزار متر مربع مي رسيده است ( 1 ) .
هنگامي كه دمشق به وسيله سپاه اسلام فتح شد ، كليساهاي فراواني در اين شهر بود كه بعضي از آنها طبق معاهده صلح در مقابل نيمي از كليساي اصلي شهر در دست مسيحيان ماند و مسلمانان نيمه مذكور را تبديل به مسجد كرده و در آن به نماز مي پرداختند كه بعدها جامع اموي بجاي آن ساخته شد . مسيحيان كه نسبت به دين جديد با بي اعتنايي مي نگريستند با ايجاد سروصداي عمدي در مراسم خود از جمله صداي مهيب ناقوس به هنگام اقامه نماز جماعت ، خواندن سرودها به صداي بلند ، نسبت به عبادت مسلمانان مزاحمت فراهم مي كردند .
وقتي معاوية بن ابي سفيان در شام ولايت و حكومت يافت ، تصميم به الحاق نيمه باقيمانده از كنيسه به مسجد نمود ولي مسيحيان نپذيرفتند ؛ پس از وي عبدالملك بن مروان مال فراواني به آنان داد تا اجازه دهند اين قسمت نيز به مسجد ملحق شود ولي ايشان نپذيرفتند ؛ تا اينكه وليد بن عبدالملك كه مردي شجاع و جسور بود مال فراواني به مسيحيان داد و حتي گفت اگر نپذيريد ، كنيسه باب توما را كه با زور و اين قسمت را با صلح گرفتيم ، بجاي آن تخريب خواهم كرد . ( آن كليسا بزرگتر از كليساي داخل شهر يعني مكان مسجد اموي بود ) ؛ لذا مسيحيان راضي شدند كه نيمه باقيمانده نيز به مسجد اضافه شود ( 2 ) . بعضي گويند آنان راضي نشدند و وليد تهديد كرد اگر قبول نكنيد خود آن را تخريب مي كنم سپس كلنگ بدست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن جبير ، الجامع الاموي ، تحقيق مطيع الحافظ ص 13 .
2 . نعيمي ، الدراس في تاريخ المدارس ، ج 2 ، ص 285 ؛ ابن بطوطه ، الرحله « تحفة النظار في غرائب الامصار و عجائب الاسفار ، ص 63 .
|
81 |
|
گرفته و ديوار آن را خراب و سپس مسجد را بنا كرد .
بعضي گفته اند چند كليساي ديگر در داخل شهر به مسيحيان داد و آنان را راضي كرد ( 1 ) .
وليد بن عبدالملك كه علاقه فراواني به ساختن مساجد و ابنيه هاي مذهبي داشت براي تبديل اين كليسا به مسجد ، ماليات هفت سال كشور خود را خرج آن كرد و گويند وقتي اسنادِ مخارج آن را بر هيجده شتر بار كردند و براي تصويب نزد خليفه بردند ، وي بدون بررسي ، همه آنها را تصويب كرد و گفت اين چيزي است كه به راه خدا داده ايم و در مقابل آن چيزي نمي خواهيم .
مسجد جامع اموي يكي معجزات هنر معماري اسلامي و رومي است ( 2 ) زيرا در ساخت آن از مهندسان رومي نيز كمك گرفته شد . وليد در ابتدا طرح بناي آن را به روم فرستاد و دوازده هزار نفر از معماران و مهندسان آن سرزمين را براي ساخت آن به دمشق دعوت كرد . عمليات بناي آن از سال 86 هجري آغاز ( 3 ) و بهترين زينتها و سنگهاي مرمر براي تزئين آن بكار رفت به گفته ابن معلي پولي كه در اين راه خرج كرد داخل يك صد صندوق بود كه هر صندوق 228 هزار دينار در آن بود و مجموع آن بالغ بر 000/800/22 دينار مي شد ( 4 ) .
وليد دوازده هزار سنگ رخام و مرمر در آن بكار برد كه هزينه آن 144 قنطار دمشقي بود . هنگام بناي آن كتيبه اي از هزاران سال پيش به زبانهاي مختلفي در ديوار قبله و همچنين مناره شرقي يافت كه بر آن پندها و اندرزهاي اخلاقي نوشته شده بود ( 5 ) .
بر فراز شبستان مسجد ، گنبدي به نام « نسر يا عقاب » ساخت و ستونهايي در زير آن قرار داد و آن را با طلا و جواهر و پوششهاي حرير مزين كرد . محراب مسجد را با جواهر و قنديلهاي طلا و نقره ، معرقهاي زيبا و زنجيرهاي طلا آراست . مخارج ساختمان مسجد چندان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . نعيمي ، الجامع الاموي ، ص 99 ؛ ابن العمري ، الجامع الاموي ، تحقيق مطيع الحافظ ، ص 51 .
2 . حسن ابراهيم حسن ، تاريخ السياسي الاسلام ، ج 1 ، ص 276 ـ 277 همچنين بنگريد به :
- Encyclopedia of Islame, V . 7 . p . 232 .
3 . ابن بطوطه ، الرحله ، ص 63 .
4 . ابن جبير ، الجامع الاموي ، ص 13 ؛ ابن العمري ، الجامع الاموي ، ص 52 ـ 53 .
5 . ابن عساكر ، تاريخ مدينه دمشق ، ج 2 ، ص 8 ؛ نعيمي ، الدراس في تاريخ المدارس ، ج 2 ، ص 286 .
|
82 |
|
زياد بود كه مردم ، وليد را به اسراف متهم نمودند و گفتند مسجد را از بيت المال ساخته و از آن نفعي به مسلمانان نمي رسد .
هنگاميكه عمر بن عبدالعزيز به حكومت رسيد ، چون معتقد بود مالي كه در ساختمان مسجد صرف شد ، اسراف بوده است در صدد برآمد تا اين خسارات را تا حدي جبران كند و معرقها و زينتهاي ديگر را بردارد ولي هنگامي كه هيأتي از روم اين مسجد را مورد بازديد قرار داده و از عظمت و زيبايي آن در شگفت شدند ، عمر بن عبدالعزيز از هدف خود منصرف شد ( 1 ) . در اين زمان مسيحيان كه با رأفت و نرمي عمر بن عبدالعزيز اميد يافتند از آن همه سخت گيري هايي كه وليد در حق آنان انجام داده بود به او شكايت بردند وخواستند كنيسه خود را باز پس گيرند و دوباره بسازند ، عمر بن عبدالعزيز نيز به دادن چنين اجازه اي تمايل داشت ولي مسلمانان گفتند مسجدي كه ما در آن اذان گفته و نماز گذاشته ايم را مي خواهي تخريب كني ؟ در اين هنگام فقها و علماء نيز مخالفت كردند و نزد مسيحيان آمده و گفتند هر كنيسه اي كه در داخل و اطراف دمشق هست و مسلمانان آن را بزور تصرف نمودند در اختيار مسيحيان باشد ؛ لذا ايشان از كنيسه خود در مسجد اموي گذشتند و رضايت خود را به خليفه اعلام نمودند ( 2 ) .
قابل گفتن است كه بناي مسجد در دوران وليدبن عبدالملك هفت سال طول كشيد ولي نيمه تمام ماند و بقيه قسمتهاي آن را سليمان بن عبدالملك تمام كرد . در طول قرون مختلف تعميرات و توسعه هايي در آن انجام شد ه و همچنين بر اثر چندين آتش سوزي ، بسياري از قسمتهاي آن در آتش سوخته است كه به شرح آن خواهيم پرداخت .
اكنون جامع اموي پس از مختصر تعميراتي كه در اواخر حكمراني مماليك يعني تا قرن هشتم در آن صورت گرفته به همان حال باقيمانده است . صحن حياط به كلي از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . حسن ابراهيم حسن ، همان كتاب ، ج 1 ، ص 525 به بعد .
2 . نعيمي ، الجامع الاموي ، ص 99 ـ 100 ؛ ابن عمري ، همان كتاب ، ص 60 ـ 61 ؛ در فضائل مسجد اموي گفته اند منظور از « والتين » در قرآن كريم مسجد دمشق است . چون تعدادي در اين مسجد درختي از تين يا انجير ديده بودند كه قبل از بناي وليد وجود داشته است .
|
83 |
|
سنگهاي دوران مماليك بوده و ديواره ها نيز از سنگ هاي بسيار بزرگ است . نيمي از ديواره هاي شمالي ، شرقي و غربي از كليسا و معبد باقيمانده از دوران قبل از اسلام است و نيمه فوقاني ديواره ها در دوره وليد و دوره هاي بعد اضافه شده است كه تفاوت نوع سنگهاي آن مشخص است . وليد ديواره ها رامسقف نموده و ديواره هاي شرقي و شمالي و غربي را با ستونهاي سنگي بصورت كنگره اي بر زير سقف هاي مزبور قرار داده است . در دوره مماليك سقف ديواره هاي غربي با نقاشيهايي به رنگ طلايي كه به آن « فسيفساء » مي گفته اند تزئين گـرديد . متـأسفـانه فسيفساء بيشتـر سقفـها بـه مـرور تخريب شده و اكنون اثري از آنها نيست .
|
84 |
|
در صحن سه قبه و گنبد كوچك ساخته شده است .
1 ـ قبة المال
اين قبه در سال 172 هجري به وسيله امير دمشق « فضل بن صالح بن علي العباس » پسر عموي منصور عباسي ساخته شد و چون اموال و ذخائر مسجد در آن نگهداري مي شد به « قبة المال » معروف گرديد ( 1 ) . اين قبه در غرب صحن مسجد قرار دارد كه بزرگتر از دو قبه ديگر است . هشت ستون مستطيل از مرمر بر زير گنبد مذكور قرار دارد . اين قبه و يا مخزن داراي نقاشيهاي زيبا و مزيّن به فسيفساء است .
2 ـ قبة الغواره
اين قبه در وسط صحن قرار دارد و در سال 369 هجري ساخته شد . در زلزله سال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . نعيمي ، همان كتاب ، ص 113 .
|
85 |
|
1173 هجري تخريب گرديد و عثمان پاشا به سال 1182 هجري آن را بازسازي كرد . اين گنبد كوچك بر شش ستون از سنگ مرمر قرار داد .
قبه ياد شده به « صخره قربان » نيز معروف بوده است . گويند حضرت هابيل قرباني خويش را كه گوسفندي بود بر اين صخره قرار داد چون مورد قبول حق قرار گرفت به وسيله آتش سوخت و قرباني قابيل كه گندم بود پذيرفته نشد و به همان حال باقي ماند لذا به برادرش حسادت ورزيد و او را در كوه قاسيون به قتل رسانيد . از آن روز اين مكان به صخره قربان معروف شد ( 1 )
3 ـ قبة الساعات
اين قبه در شرق صحن اموي و كنار « باب الساعات » قرار دارد كه در قرن پنجم هجري ساخته شده و محل استقرار ساعت مسجد بوده است ( 2 ) . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مسعودي ، مروح الذهب ، حاشيه ، ج 2 ، ص 112 ؛ نصرالدين البحره ، دمشق الاسرار ، ص 12 بنقل از عبدالوهاب المقدسي .
2 . مطيع الحافظ ، الجامع الاموي ، ص 18 .
3 . براي اطلاع از چگونگي كار ساعت به ص از كتاب حاضر رجوع شود .
|
86 |
|
عكس
|
87 |
|
4 ـ قبة النسر يا عقاب
يكي از بزرگترين بناهاي فوقاني مسجد اموي است كه برفراز شبستان قرار داشته و از سنگ مرمر مي باشد . زير اين گنبد سه گنبد ديگر وجود دارد . گنبدي كه به محراب متصل و گنبدي ديگر به ديواري كه در سمت صحن قرار دارد متصل است و سومين گنبد نيز زير گنبد مرمر و بين آن دو است . مجموع اين گنبدها شكل يك عقاب را تشكيل مي دهند كه گنبد بزرگ سر اين پرنده و نصف جدار بين دو ستون از سمت راست و نصف دوم از سمت چپ ، دوبال او هستند گويي اين پرنده ميان آسمان در حال پرواز است . وجه تسميه آن به نسر يا عقاب نيز به همين علت است .
5 ـ ابواب مسجد اموي
از هنگام بناي مسجد براي ورود و خروج در چهار سمت آن درهايي قرار داده شد كه عبارت بودند از :
|
88 |
|
1 ـ باب الزياده : در سمت ديوار قبله و جنوب مسجد بوده كه در دوره عثماني به « باب العنبرانيين » و بعدها نيز به « باب القوافين » مشهور شد . خانه معاويه معروف به « قصرالخضراء » در كنار آن قرار داشته است ( 1 ) . اين در اكنون نيز موجود و از سمت قبله به داخل شبستان باز مي شود . در مقابل آن بازار طلا فروشان است .
2 ـ باب جيرون : در شرق مسجد و از بزرگترين درهاي آن بوده است . اين در ، بعدها به « باب الساعات » معروف گشت و « باب الكلاسه » و « باب اللبادين » نيز به آن گفته مي شد . در كنار آن رأس الحسين ( ع ) قرار دارد .
3 ـ باب الناطفين : در سمت شمال مسجد بوده و به « باب الفراديس » و « باب العماره » نيز معروف گشته است ( 2 ) . در كنار ديوار خارجي اين در ، « مدرسه سميساطيه » و « خانه عمر بن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن جبير ، الجامع الاموي ، ص 22 .
2 . پيشين ، همان جا ؛ ابن بطوطه ، همان كتاب ، ص 66 .
|
89 |
|
عبدالعزيز » قرار داشته كه اكنون به « معهدالدراسات الشرعيه » تبديل شده است .
در دوران معاويه ، قبل از آنكه جامع اموي به شكلي كه در دوران وليد ساخته شده تبديل شود ، چهار دروازه به نامهاي 1 ـ المسكيه 2 ـ باب العماره 3 ـ باب النوفره 4 ـ باب الخلفا داشته است .
1 ـ « باب المسكيه » بخاطر بوي مشكي كه از سر حضرت اباعبدالله ( ع ) ـ كه بر اين دروازه گذاشته بودند ـ به مشام مي رسيد معروف بود .
2 ـ « باب العماره » نيز محل ورود حضرت زينب و اسراي كربلا بوده است . گويند آن معصومه از اين دروازه تا مصلا و محراب مسجد شش مرتبه از فرط خستگي و شدت مصيبت بر زمين نشستند .
3 ـ باب النوفره ، به محله قديمي شام منتهي مي شد و گويند سر شهداي كربلا از اين در وارد مسجد شده است .
4 ـ باب الخلفاء نيز به مناسبت ورود خلفاي اموي به داخل مسجد ناميده شده است .
|
90 |
|
باب الساعات
باب الساعات يكي ابواب اصلي جامع اموي است كه تاكنون موجود مي باشد . اين در به « باب الزياده » نيز معروف بوده و در شرق مسجد قرار دارد . از آن روي آن را « باب الساعات » گفته اند كه ساعتي در نزديكي آن ساخته شده كه زمان را در روز نشان مي داد . اين ساعت به وسيله آب كار مي كرده و داراي دوازده استوانه پلاستيكي مدور بوده كه بر محوري به سقف قبة الساعات تعبيه شده . و پر شدن هر يك از اين استوانه ها نشانه يك ساعت بوده است . سازنده ساعت مذكور محمد بن عبدالكريم مؤيد الدين ابوالفضل حارثي دمشقي مهندس بود كه در بسياري از علوم هندسه ، رياضي ، نجوم و طب استاد بوده است . وي در سال 559 هجري وفات يافت ( 1 ) .
صفدي سازنده آن را رضوان خراساني ساعاتي ذكر كرده كه از خراسان به شام آمده است ( 2 ) قابل گفتن است كه ساعت فوق در زمان ملك عادل نورالدين محمود زنگي نصب گرديده و از آن هنگام هر زماني كسي متولي حفظ و اداره آن بوده است . اكنون ساعت مذكور كه در وسط صحن جامع اموي قرار دارد مورد استفاده نيست ولي ادوات آن همچنان بر جاي مانده است .
6 ـ مأذنه ها و مناره هاي جامع اموي
اين مسجد داراي سه مأذنه بزرگ است كه از سنگ و بصورت مربع ساخته شده و در سمت شمال ، جنوب غربي و جنوب شرقي قرار گرفته اند .
1 ـ مناره شرقي : اين مأذنه به « منارة البيضاء » و « مناره عيسي » معروف است . گويند در آخرالزمان حضرت عيسي ( ع ) بر اين مناره فرود خواهد آمد . در گذشته سنگي دراين مأذنه بوده كه مي پنداشتند قطعه اي از همان سنگ است كه موسي با عصاي خود بر آن زد و دوازده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . نعيمي ، همان كتاب ، ص 114 ـ 115 .
2 . پيشين همان جا ؛ ابن عمري ، همان كتاب ، ص 70 .
|
91 |
|
چشمه از آن جاري شد ( 1 ) . نعيمي در قرن نهم كتيبه اي يوناني به تاريخ 224 قبل از ميلاد برروي مأذنه شرقي مشاهده نموده است ( 2 ) .
2 ـ مناره شمالي : اين مأذنه به « العروس » مشهور است . آن را بدين جهت مناره عروس گفته اند كه در زمانهاي قديم ، مردم به هنگام اجراي مراسم عروسي و جشنها ، بانصب چراغ و آويزان كردن دستمال ها و پارچه هاي رنگارنگ آن را تزئين مي كرده اند و معتقد بودند اين عمل باعث بركت خواهد شد .
3 ـ مناره غربي : به مأذنه « آق باي » معروف است ( 3 ) . غزاليه يا محل تدريس امام محمد غزالي در زير اين مأذنه بوده است .
7 ـ آثار و مقام انبياء در جامع اموي
الف ـ قبر و مقام هود عليه السلام
در روضة الانام آمده است كه قبر « حضرت هود » در ديوار جنوبي ( ديوار قبله شبستان ) مسجد اموي است . بسياري از مورخان دمشق گفته اند كه قبر هود در اينجا است و بعضي گفته اند در اينجا سنگ قبري بوده كه بر آن نوشته شده بود « وَقَضي رَبُّكَ اَنْ لا تَعْبُدُو اِلاّ ايّاه وَبِالْوالدِينِ اِحْسانا » « اَنَا هُودِ بْنِ الجُلود بن عاد بن عوص بن سالم بن نوح ، جِئتُهُمْ بِالرِّسالَةِ وَبَقَيْتُ مِنْهُمْ مُدَةَ عمري فَكَذَّبُوني فَاَخَذَهُمْ اُلله بِالرّيحِ العَظْيمْ » ( و خداوند تو را فرمان مي دهد كه جزاو را نپرستي و به والدين خود نيكي كني ، [ قرآن كريم ] من هود بن جلود بن عاد . . . هستم كه به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . مسعودي ، همان كتاب ، ج 2 ، ص 118 .
2 . نعيمي ، همان كتاب ، ص 28 .
3 . قتيبه شهابي ، مأذن دمشق ، ص 57 ، 65 .
|
92 |
|
رسالت نزد آنها آمدم و مدت عمرم را نزد آنان بودم ، مرا تكذيب كردند و خداوند ايشان را به بادي شديد عذاب نمود ( 1 ) .
اين مكان در سمت چپ « مقام رأس يحيي » يعني در مقابل ستون چهارم در ديوار قبله از سمت شرق شبستان قرار دارد و بر سنگ ديوار ، قبله به خطي زيبا در زمينه سبز نوشته شده است « هذا مَقام هُود النّبي عليه السلام » در اين مكان كتيبه اي در دوران وليد يافت شد كه وقتي ترجمه كردند پند و اندرزهايي از حضرت هود بوده است ( 2 ) .
بعضي گويند اين جا معاويه اول مدفون شده و چون از خوارج وحشت داشته اند او را در ديواره قبله مسجد مدفون كرده اند ( 3 ) .
ب ـ مقام حضرت خضر عليه السلام
گويند حضرت خضرِنبي عليه السلام در مسجد اموي همواره نماز مي گذاشته است ( 4 ) . مكان نماز ايشان در سمت شرقي قبله ( جنوب شرقي ) نزديك مناره شرقي بوده است . اكنون نزديك به محراب اصلي مسجد و به موازات مقام هود بر ديوار قبله عنوان « هذا مقام خضر النبي » بر تابلويي سبز ديده مي شود . شايان گفتن است در بسياري از نقاط سوريه مقام حضرت خضر ديده مي شود . آن حضرت بر اساس روايات تاظهور حضرت مهدي ( عج ) زنده هستند .
ج ـ مكان نزول عيسي ( ع )
مسلم از اوس بن اوس و از رسول خدا ( ص ) نقل كرده است كه حضرت عيسي بن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . فهري زنجاني ، مراقد اهل بيت در شام ، ص 24 .
2 . ابن عمري ، همان كتاب ، ص 47 .
3 . شايان گفتن است قبري نيز درپشت جامع اموي در كوچه معاويه منسوب به اوست كه ذكر خواهد شد . همچنين ابن بطوطه قبري در يمن كه به حضرت هود منسوب بوده را مشاهده نموده است ( الرحله ، ص 65 ) .
4 . ابن حوراني ، زيارات الشام ، ص 14 ـ 15 .
|
93 |
|
مريم ، كنار مناره شرقي دمشق يعني جامع اموي نزول خواهد كرد و كنار آن مناره ، قطعه سنگي كه حضرت موسي در « كوه طور » با عصاي خود بر آن زد و دوازده چشمه جاري شده وجود دارد ( 1 ) .
د ـ مقام و محل دفن سر يحيي ( ع )
« حضرت يحيي » عليه السلام به قدرت الهي از پدر و مادر پيري كه اميد به فرزند نداشتند بدنيا آمد . خداوند يحيي را در كودكي علم و حكمت عنايت فرمود « و آتيناه الحكم صبيا » . وي از دوران جواني با عفت و با تقوي بود ، همواره در « مسجد الاقصي » به عبادت و رياضت مشغول و از اختلاط با اهل دنيا پرهيز مي كرد . او به هنگام بعثت عيسي ( ع ) نبوت ايشان را شهادت داد و در همين دوران بود كه به دستور پادشاه بني اسرائيل به قتل رسيد .
واقعه و جريان قتل وي بدين صورت بود كه در ميان قوم بني اسرائيل پادشاهي به نام « سردوس » و به قولي « احب » نام ، از همسرش ، دختري بغايت زيبا داشت . اين زن كه بسيار مفسد و پليد بود همواره مي كوشيد تا شوهر را از ازدواج با ديگري مانع شود و لذا از او مي خواست كه دختر خود را به نكاح خويش درآورد . پادشاه خدمت حضرت يحيي ( ع ) رفت تا نظر شرع مبين را در مورد ازدواج با دختر خود سئوال كند . يحيي ( ع ) آن را جايز ندانست و گفت دختر تو بر خودت حرام است . همسر پادشاه كه بدين علت كينه يحيي ( ع ) را بدل گرفته بود ، در حال مستي ، دخترش را آراست و پيش همسر فرستاد ؛ هنگامي كه پادشاه خواست با آن دختر خلوت و مباشرت كند دختر امتناع كرد و گفت تنها در صورتي مي تواني به من دست يابي كه خواهش من مبني بر قتل يحيي را جامه عمل بپوشاني . پادشاه نيز كه در مستي و هيجان شهوت غوطهور بود پذيرفت و فوراً دستور داد تا سر مبارك حضرت يحيي ( ع ) را از بدن جدا سازند . پس از اين اقدام شوم آن سر مبارك را در طشتي نهاده و نزد پادشاه آوردند . گويند اين سر ، سه مرتبه آواز داد كه اين دختر بر تو حلال نيست .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . پيشين ، همان جا .
|
94 |
|
بر اساس روايتي ، آن پادشاه و دختر را زمين بلعيد . بعضي نيز گفته اند ، خون آن حضرت پس از شهادت از زمين مي جوشيد تا آنكه خداوند فردي بيرحم را بر بني اسرائيل مسلط ساخت و او در بيت المقدس هفتاد هزار نفر از بني اسرائيل را كشت تا اينكه خون يحيي از جوشش باز ايستاد ( 1 ) .
از « زيد بن واقد » كه سرپرست ساختمان و بناي جامع اموي در دوره وليد بوده است نقل شده كه من به هنگام كار در جامع اموي شكافي در ديوار يافتم و به وليد بن عبدالملك گزارش دادم . وي آمد و آن را مورد بررسي قرار داد . در داخل آن شكاف ، صندوقي بود ، وقتي آن را باز كرديم سبدي در آن ديده ، وقتي سبد را گشوديم سري بريده در آن يافتيم ؛ برروي آن سبد نوشته شده بود « هذا رَأسُ يَحْييَ بْنِ زَكَريا » وليد امر كرد آن را بر جاي خود گذاشته و ستونهايي بر آن قرار داديم ( 2 ) . از « وليد بن مسلم » نقل شده است كه آن سر را از زير گوشه اي از زواياي ديوار قبله بدست آورديم كه پوست و مو داشت و هنوز تغيير نيافته بود .
گويند سر يحيي ( ع ) در ابتدا از دمشق به « بعلبك » منتقل شد و پس از آن به حمص و آنگاه در قلعه حلب قرار داده شد . هنگام تسلط مغول بر حلب و قلعه آن ، اين سر به مكان جامع دمشق منتقل گرديد ( 3 ) .
اكنون مدفن رأس يحيي ( ع ) در داخل شبستانِ جامع اموي و نيمه شرقي آن قرار گرفته است . مقام بصورت مربع با 22 ستون سنگي سفيد است كه حد فاصل ميان آنها پنجره ضريح مانندي قرار گرفته است . بر بالاي اين مقام گنبدي كوچك بين دو ستون كه با رنگ سبز تزئين شده استقرار يافته است . داخل مقام ، مقبره و سنگ قبر بزرگي است كه با پارچه اي سبز رنگ پوشانيده شده است . فاصله مقام تا ديوار قبله حدود ده متر مي باشد . شايان گفتن است مقام رأس يحيي در نيمه اي از جامع اموي است كه ابتدا كليسا بوده و بعداً به مسجد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . زين العابدين شيرواني ، رياض السياحه ، ج 2 ، ص 478 ـ 479 .
2 . ابن حوراني ، زيارات الشام ، ص 16 ـ 17 ؛ نعيمي ، الدارس في تاريخ المدارس ، ج 2 ، ص 286 ؛ ابن عساكر ، تاريخ مدينة دمشق ، ج 2 ، ص 10 ؛ ابن عمري ، همان كتاب ، ص 58 ـ 97 .
3 . نعيمي ، الجامع الاموي ، ص 97 ـ 98 .
|
95 |
|
الحاق شده است .
غزاليه
در كنار مناره غربي مسجد و در گوشه صحن آن ، شبستان بزرگي است كه امام محمد غزالي در آن جا به تدريس و عبادت مي نشسته است ( 1 ) . اين مكان به « غزاليه » معروف بوده و اكنون نيز موجود و در سمت چپ كسي قرار دارد كه از درب غربي يعني انتهاي بازار حميديه به جامع اموي وارد مي شود .
8 ـ شبستان جامع اموي
شبستان مسجد داراي بيست ستون در سمت شرق و بيست ستون در سمت غرب بوده و چهار ستون اصلي و بزرگ به ابعاد 3×2 متر در وسط آن قرار دارد كه پايه هاي گنبد بزرگ مسجد يعني « قبة النسر » مي باشد . ارتفاع داخلي اين گنبد بيش از سي متر بوده وتماماً از سنگ و با گچ سفيد تزئين و بازسازي شده است . بر روي چهل ستون مذكور ، چهل ستون كوچك ديگر قرار دارد . اين ستونها بصورت هلالي شكل هستند كه سقف مسجد را ـ كه شايد بتوان گفت بلندترين سقف موجود در ميان مساجد جهان است ـ را نگه داشته اند .
شبستان جامع همانند صحن و ساير قسمتهاي ديگر از معماري بسيار عالي برخوردار بوده و شگفت انگيز و حيرت آور است . شبستان داراي سه در مي باشد . در جنوبي آن يكي از ابواب اصلي مسجد است كه به سوق الصاغه و بازار طلافروشان كنوني باز مي شود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ابن حوراني ، همان كتاب ، ص 21 ؛ نصرالدين البحره ، دمشق الاسرار ، ص 11 .
|
96 |
|
عكس
|
97 |
|
9 ـ محرابهاي چهار گانه
در شبستان مسجد اموي چهار محراب قرار دارد كه هر يك مخصوص يكي از فرق چهارگانه اهل سنت است . يكي از آنها در وسط و دو محراب ديگر در سمت راست آن و محرابي نيز در سمت چپ آن قرار دارد . محراب وسط كه اصلي و بزرگتر از بقيه است مخصوص مالكي ها است . محرابهاي سمت راست از حنفي ها و حنبلي ها و محراب سمت چپ نيز از آن شافعي ها است . در عصر مماليك در هر چهار محراب نماز مي گذاشته اند ( 1 ) .
محراب مالكي ها كه كنار منبر قرار دارد به محراب الصحابه نيز معروف است . اين نخستين محراب مسلمانان در صدر اسلام بوده كه در بناي آغازين جامع ساخته شده و مالكي ها در قرن هشتم در آن نماز مي گذاشته اند . شايان گفتن است هريك از اين محرابها مؤذن ، مدرس ، امام و جماعتي از فقها داشته اند كه در كنار آن به تدريس و خطابه مي نشسته اند ( 2 ) .
10 ـ مصحف عثماني
در گوشه شرقي محراب اصلي مسجد ، مخزني است كه صندوق بزرگي داخل آن است . در اين صندوق يكي از قرآن هاي عثمان ـ خليفه سوم ـ قرار دارد . اين قرآن در دوران وي به سوي شام فرستاده شده بود . در روزهاي جمعه اين مخزن باز و مردم آن قرآن را تبرّك مي كنند ( 3 ) . البته بنظر نمي رسد اين قرآن همان قرآن دوران خليفه سوم باشد زيرا چنانچه در شرح آتش سوزيهاي جامع اموي خواهيم گفت آن قرآن در آتش سوخته است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . اكرم العلبي ، دمشق بين عصر مماليك و عثماني ، ص 166 .
2 . ابن عمري ، همان كتاب ، ص 67 ؛ ابن بطوطه ، همان كتاب ، ص 64 .
3 . مطيع الحافظ ، الجامع الاموي ، ص 22 ؛ العلبي ، همان كتاب ، ص 166 ؛ نعيمي ، الدراس في تاريخ المدارس ، ج 2 ، ص 307 ؛ ابن بطوطه ، همان كتاب ، ص 64 .
|
98 |
|
11 ـ منبر مسجد
در كنار محراب اصلي ، منبري بسيار زيبا و بي نظير از سنگ مرمر ساخته شده است . اين منبر كه در صدر اسلام چوبي بوده در سمت راست محراب مي باشد و بربالاي آن قبه كوچكي قرار داده شده است . منبر مذكور يكپارچه از سنگ تراشيده شده و از آثار معماري دوره غثماني هاست .
12 ـ محل غسل تعميد مسيحيان
همانگونه كه در شرح تاريخ جامع اموي گفته شد نيمي از جامع كنوني اموي ( نيمه شرقي ) كليسا بود و سپس به وسيله وليد به نيمه ديگر آن الحاق و كليساي مذكور تخريب شد . دراين نيمه و كنار درب ورودي شرقي شبستان به فاصله بيست متري ، بقاياي استوانه و چاهي است كه گويند مسيحيان فرزندان خود را در آن غسل تعميد مي داده اند . اين مكان نزد آنان از ارزش خاصي برخوردار بوده است . اكنون اين چاه و استوانه هاي آن كه از مرمر ساخته شده موجود بوده ولي چاه آن پوشيده شده است .
|
99 |
|