بخش 4
زیارت امیر مؤمنان ( علیه السلام ) زیارت رجبیّة زیارت امیر مؤمنان ( علیه السلام )
|
75 |
|
وَعِتْرَةِ الْمُصْطَفي صَلَّي اللهُ عَلَيْكُمْ ، وَقَدْ اَعْلَي اللهُ تَعالي پيامبر مصطفي كه درود خدا بر همگيتان باد با اينكه خداي تعالي عَلَي الاُْمَّةِ دَرَجَتَكُمْ ، وَرَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ وَاَبانَ فَضْلَكُمْ ، درجه و مقام شما را بر مردم والا گردانيده و منزلتتان را رفيع وَشَرَّفَكُمْ عَلَي الْعالَمينَ ، فَاَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ و فضل و شرفتان را بر جهانيان آشكار كرده ، و پليدي را از شما دور ساخته وَطَهَّرَكُمْ تَطْهيراً ، قالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ : { إِنَّ الاِْنسَانَ خُلِقَ و از هر خطا و لغزش پاكيزه تان كرده است خداي عزوجل فرموده : « براستي انسان حريص هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً * وَإِذَامَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً * آفريده شده چون بدي به او برسد بيتابي كند و چون مالي بدستش رسد دريغ كند مگر إِلاَّ الْمُصَلِّينَ } ، فَاسْتَثْنَي اللهُ تَعالي نَبِيَّهُ الْمُصْطَفي وَاَنْتَ نمازگزاران » ، پس جدا كرد خداي تعالي پيامبر مصطفي و همچنين تو را يا سَيِّدَ الاَْوْصِيآءِ مِنْ جَميعِ الْخَلْقِ ، فَما اَعْمَهَ مَنْ اي آقاي اوصياء از همه مردم ، پس چه اندازه كور است آنكس ظَلَمَكَ عَنِ الْحَقِّ ثُمَّ اَفْرَضُوكَ سَهْمَ ذَوِي الْقُرْبي مَكْراً كه به تو ستم كرد درندادن حق تو ولي از روي مكر سهم خويشاوندان پيغمبر را براي تو مقرر داشت وَاَحادُوهُ عَنْ اَهْلِهِ جَوْراً ، فَلَمّا آلَ الاَْمْرُ اِلَيْكَ اَجْرَيْتَهُمْ در صورتي كه آن را از اهلش به ستم دور كردند ، و چون كار بدست تو افتاد به همان نحو كه آن عَلي ما اَجْرَيا ، رَغْبَةً عَنْهُما بِما عِنْدَ اللهِ لَكَ فَاَشْبَهَتْ دو درباره ات رفتار كرده بودند رفتار كردي ، بخاطر پاداش خدا و بي اعتنائي به عمل آن دو رفتار
|
76 |
|
مِحْنَتُكَ بِهِما مِحَنَ الاَْنْبِيآءِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عِنْدَ و شبيه شد گرفتاري تو با آن دو نفر به گرفتاري پيمبران عليهم السلام در هنگام الْوَحْدَةِ وَعَدَمِ الاَْنْصارِ ، وَاَشْبَهْتَ فِي الْبَياتِ عَلَي تنهائي و بي ياوري ، و شبيه گشتي در خوابيدن بر الْفِراشِ الذَّبيحَ عَلَيْهِ السَّلامُ ، اِذْ اَجَبْتَ كَما اَجابَ ، بستر ( رسول خدا ) به ( اسمعيل ) ذبيح عليه السلام چه آنكه تو نيز مانند او ( دستور را ) پذيرفتي وَاَطَعْتَ كَما اَطاعَ إسْماعِيْلُ صابِراً مُحْتَسِباً ، اِذْ قالَ لَهُ : واطاعت كردي چنانچه اسماعيل اطاعت كرد بردبارانه وپاداش جويانه ، درآن هنگام كه ( ابراهيم ) به او { يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَي فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَي گفت : « پسرم ! من در خواب ديده ام كه تو را ذبح مي كنم پس بنگر تا رأي تو چيست گفت قَالَ يَاأَبَتِ افْعَلْ مَاتُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَاللهُ مِنْ الصَّابِرِينَ } اي پدر انجام ده آنچه را مأمور گشته اي كه مرا اِنْ شاءَ اللّه خواهي يافت از بردباران » وَكَذلِكَ اَنْتَ لَمّا اَباتَكَ النَّبِيُّ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، و هم چنين تو هنگامي كه مسأله خوابيدن تو در بستر پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) پيش آمد وَاَمَرَكَ اَنْ تَضْجَعَ في مَرْقَدِهِ ، واقياً لَهُ بِنَفْسِكَ ، اَسْرَعْتَ و به تو دستور داد كه بيارمي در خوابگاهش و حفظ كني او را ، با به خطر افكندن جان خود ، فوراً اِلي اِجابَتِهِ مُطيعاً وَلِنَفْسِكَ عَلَي الْقَتْلِ مُوَطِّناً ، فَشَكَرَ اللهُ اجابت و اطاعت كردي و براي كشته شدن آماده شدي ، و خداي تعالي اين اطاعت تَعالي طاعَتَكَ وَاَبانَ عَنْ جَميلِ فِعْلِكَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِكْرُهُ : تو را سپاسگزاري كرد ، و پرده از اين كار شايسته و نيكت برداشت به گفتارش جَلَّ ذِكْرُه كه فرمود :
|
77 |
|
{ وَمِنْ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللهِ } « و از مردم كسي است كه مي فروشد جانش را براي رضاي خدا » ثُمَّ مِحْنَتُكَ يَوْمَ صِفّينَ ، وَقَدْ رُفِعَتِ الْمَصاحِفُ سپس گرفتاري تو در جنگ صفين در آن هنگام كه قرآن ها را از روي نيرنگ حيلَةً وَمَكْراً ، فَاَعْرَضَ الشَّكُّ ، وَعُزِفَ الْحَقُّ ، وَاتُّبِـعَ و خدعه بر نيزه ها كردند ، و در نتيجه شك و ترديد پديدار شد و حق به يك سو افتاد و از گمان الظَّنُّ ، اَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هارونَ اِذْ اَمَّرَهُ مُوسي عَلي پيروي كردند ، شبيه بود به گرفتاري هارون هنگامي كه موسي او را بر قَوْمِهِ ، فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ ، وَهارونُ يُنادي بِهِمْ وَيَقُولُ : { يَا قَوْمِ قوم خود امير كرد و آنها از دورش پراكنده شدند و هارون بر آنها فرياد مي زد : « اي مردم إِنَّمَافُتِنتُمْ بِهِوَإِنَّ رَبَّكُمْ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي * فريب خورده ايد شما بوسيله گوساله پرستي و همانا پروردگار شما خداي رحمان است مراپيروي كنيد و قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّي يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَي } مطيع فرمان من باشيد ، گفتند : ما هم چنان پرستش او را مي كنيم تا بازگردد بسوي ما موسي » وَكَذلِكَ اَنْتَ لَمّا رُفِعَتِ الْمَصاحِفُ قُلْتَ : يا قَوْمِ اِنَّما و همچنين تو هنگامي كه قرآنها بالاي نيزه رفت فرمودي : اي مردم شما فُتِنْتُمْ بِها وَخُدِعْتُمْ فَعَصَوْكَ وَخالَفُوا عَلَيْكَ ، وَاسْتَدْعَوْا به اينها فريب خورده ايد ، و دچار نيرنگ شده ايد ولي نافرماني و مخالفت تو را كردند و خواستند تا دو نفر نَصْبَ الْحَكَمَيْنِ فَاَبَيْتَ عَلَيْهِمْ ، وَتَبَرَّأْتَ اِلَي اللهِ مِنْ حَكَم معين شود ، و تو از اين كار خودداري كردي ، و از كردار ايشان بسوي خدا بيزاري
|
78 |
|
فِعْلِهِمْ ، وَفَوَّضْتَهُ اِلَيْهِمْ فَلَمّا اَسْفَرَ الْحَقُّ ، وَسَفِهَ جستي ، و كار را به ايشان واگذاشتي ، و چون پرده از روي حق برداشته شد ، و الْمُنْكَرُ ، وَاعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَالْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ ، نا روايي منكر روشن شد و به خطاي خويش و عدول از حق اعتراف كردند اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ ، وَاَلْزَمُوكَ عَلي سَفَهِ التَّحْكيمَ ، الَّذي پس از آن اختلاف نظر پيدا كرده و تو را مجبور به پذيرفتن حَكميّت سفيهانه كردند با اينكه اَبَيْتَهُ وَاَحَبُّوهُ ، وَحَظَرْتَهُ وَاَباحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِي اقْتَرَفُوهُ ، تو نخواستي و آنان خواستند و تو آنرا تحريم و آنها مباح دانستند ، گناهي بود كه مرتكب شدند وَاَنْتَ عَلي نَهْجِ بَصيرَة وَهُديً ، وَهُمْ عَلي سُنَنِ ضَلالَة و تو بر طريق بينائي و هدايت بودي ، و ايشان بر روش گمراهي وَعَميً ، فَما زالُوا عَلَي النِّفاقِ مُصِرّينَ ، وَفِي الْغَيِّ و كوري پس همواره بر نفاق اصرار داشتند ، و در گمراهي سرگردان مُتَرَدِّدينَ ، حَتيّ اَذاقَهُمُ اللهُ وَبالَ اَمْرِهِمْ ، فَاَماتَ بودند ، تا بالاخره چشانيد به ايشان خداوند وبال كارشان را ، و مي راند بِسَيْفِكَ مَنْ عانَدَكَ فَشَقِيَ وَهَوي ، وَاَحْيي بِحُجَّتِكَ مَنْ بوسيله شمشيرت دشمنت را ودر نتيجه بدبخت ونگونسار گرديد ، وزنده گردانيد بوسيله حجت تو هر كه سَعَدَ فَهُدِيَ ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ غادِيَةً وَرآئِحَةً وَعاكِفَةً سعادتمند و هدايت شد ، درودهاي خدا بر تو باد بامدادان و شامگاهان و در هنگام اقامت وَذاهِبَةً ، فَما يُحيطُ الْمادِحُ وَصْفَكَ ، وَلا يُحْبِطُ و در سفر وصف كننده اي نتواند وصف فضائل تو نكند و بدخواه و
|
79 |
|
الطّاعِنُ فَضْلَكَ ، اَنْتَ اَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبادَةً ، وَاَخْلَصُهُمْ عيب جويت نتواند فضل تو را نابود گرداند ، تو از همه مردم در عبادت بهتر ، و در زهد زَهادَةً ، وَاَذَبُّهُمْ عَنِ الدّينِ ، اَقَمْتَ حُدُودَ اللهِ بِجُهْدِكَ ، خالص تر ، و در دفاع از دين سر سخت تري ، بپاداشتي حدود خدا را به كوشش خود وَفَلَلْتَ عَساكِرَ الْمارِقينَ بِسَيْفِكَ ، تُخْمِدُ لَهَبَ و شكست دادي سپاه بيرون رفتگان از دين ( خوارج ) را به شمشيرت ، فرو نشاندي شراره الْحُرُوبِ بِبَنانِكَ ، وَتَهْتِكُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَيانِكَ ، جنگها را به سر انگشت تدبيرت و دريدي پرده هاي شبهه را به قدرت بيان خود وَتَكْشِفُ لَبْسَ الْباطِلِ عَنْ صَريحِ الْحَقِّ ، لا تَأْخُذُكَ فِي و كنار زدي پوشش باطل را از چهره حق ، باز نداشت تو را از وظيفه الهيت اللهِ لَوْمَةُ لائِم ، وَفي مَدْحِ اللهِ تَعالي لَكَ غِنيً عَنْ ملامت ملامت كننده اي و با مدح و ثنائي كه خداوند از تو كرده بي نيازي از مَدْحِ الْمادِحينَ وَتَقْريظِ الْواصِفينَ ، قالَ اللهُ تَعالي : مدح ثناگويان و توصيف توصيف كنندگان خداي تعالي فرمايد :
{ مِنْ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ « از مؤمنان مرداني هستند كه به پيماني كه با خدا كرده بودند صادقانه وفا كردند پس برخي از آنها مَنْ قَضَي نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلا } بدرود زندگي گفتند و برخي از آنها در انتظار بسر برند و به هيچوجه تغيير نيافتند » و چون وَلَـمّا رَأَيْتَ اَنْ قَتَلْتَ النّاكِثينَ وَالْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ ، كشته ديدي پيمان شكنان و متجاوزان و از دين بيرون روندگان را
|
80 |
|
وَصَدَقَكَ رَسُولُ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَعْدَهُ ، فَاَوْفَيْتَ و راست شد وعده رسول خدا صلي اللّه عليه و آله و تو هم به عهدش بِعَهْدِهِ قُلْتَ : اَما آنَ اَنْ تُخْضَبَ هذِهِ مِنْ هذِهِ ؟ اَمْ مَتي وفا كردي گفتي آيا وقت آن نشده كه خضاب شود اين ( محاسن ) از اين ( خون سر ) ؟ يا چه زمان يُبْعَثُ اَشْقاها ؟ واثِقاً بِاَنَّكَ عَلي بَيِّنَة مِنْ رَبِّكَ وَبَصيرَة برانگيخته شودبدبخترين امت ؟ ( ابن ملجم ) چون اطمينان داشتي كه بابرهاني آشكارازپروردگارت و بينائي مِنْ اَمْرِكَ ، قادِمٌ عَلَي اللهِ ، مُسْتَبْشِرٌ بِبَيْعِكَ الَّذي بايَعْتَهُ بِهِ ، در كارت به ملاقات خدا نائل مي شود و بشارت سوداي با خدا را مي يابي وَذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَنْبِيآئِكَ و اين است آن كاميابي بزرگ ، خدايا لعنت كن كشندگان پيمبران وَاَوْصِياءِ اَنْبِيآئِكَ بِجَميعِ لَعَناتِكَ ، وَاَصْلِهِمْ حَرَّ نارِكَ ، و اوصياء پيمبرانت را به همه لعنتهايت ، و جايشان ده در آتش سوزانت وَالْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ ، وَاَ نْكَرَ عَهْدَهُ وَجَحَدَهُ و لعنت كن هر كه حق ولي تو را غصب كرد ، و پيمانش را انكار كرد پس از يقين بَعْدَ الْيَقينِ وَالاِْقْرارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ ، يَوْمَ اَكْمَلْتَ لَهُ الدّينَ ، و اقرار به ولايتش ، در روز ( غدير ) كه دين را برايش كامل كردي اَللّـهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَمَنْ ظَلَمَهُ وَاَشْياعَهُمْ خدايا لعنت كن كُشندگان امير مؤمنان و هر كه به او ستم كرده و پيروانشان وَاَنْصارَهُم ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ ظالِمي الْحُسَيْنِ وَقاتِليهِ ، و يارانشان را ، خدايا لعنت كن ستمگران امام حسين ( عليه السلام ) و كشندگانش را
|
81 |
|
وَالْمُتابِعينَ عَدُوَّهُ ، وَناصِريهِ ، وَالرّاضينَ بِقَتْلِهِ وَخاذِليهِ و نيز پيروان و ياوران دشمنش را ، و هم آنانكه راضي به كشتنش بودند ، و دست از ياريش كشيدند لَعْناً وَبيلا ، اَللّـهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ آلَ مُحَمَّد لعنتي و بال آور ، خدايا لعنت كن نخستين ستمكاري را كه به آل محمد ستم كرد وَمانِعيهِمْ حُقُوقَهُمْ ، اَللّـهُمَّ خُصَّ اَوَّلَ ظالِم وَغاصِب و از حقوقشان ممانعت كرد ، خدايا اختصاص ده نخستين ستمكار و غاصب آل محمد را به لعنت لاِلِ مُحَمَّد بِاللَّعْنِ ، وَكُلَّ مُسْتَنّ بِما سَنَّ اِلي يَوْمِ الْقِيامَةِ ، و هم چنين هر پيرو بدعت گذاري را تا روز قيامت ، خدايا درود فرست بر اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِيّينَ ، وَعَلي عَلِيّ سَيِّدِ محمد خاتم پيمبران ، و بر علي آقاي اوصياء و آل الْوَصِيّينَ وَآلِهِ الطّاهِرينَ ، وَاجْعَلْنا بِهِمْ مُتَمَسِّكينَ پاكش و قرار ده ما را از متمسكين به دوستي ايشان ، و از كاميابان به ولايتشان وَبِوِلايَتِهِمْ مِنَ الْفآئِزينَ الاْمِنينَ الَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ و از ايمناني كه ترسي بر آنها نيست و بيم و اندوهي وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ .
ندارند .
|
82 |
|
زيارت امير مؤمنان ( عليه السلام )
در روز ولادت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله )
اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلي خِيَرَةِ اللهِ ، اَلسَّلامُ سلام بر رسول خدا ، سلام به برگزيده خدا ، سلام عَلَي الْبَشيرِ النَّذيرِ السِّراجِ الْمُنيرِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، بر نويد ده و بيم ده مردم و آن چراغ تابناك و رحمت خدا و بركاتش بر او باد اَلسَّلامُ عَلَي الطُّهْرِ الطّاهِرِ ، اَلسَّلامُ عَلَي الْعَلَمِ الزّاهِرِ ، سلام بر پاك و پاكيزه از عيب و گناه ، سلام بر پرچم رخشان اَلسَّلامُ عَلَي الْمَنْصُورِ الْمُؤَيَّدِ ، اَلسَّلامُ عَلي اَبِي الْقاسِمِ سلام بر آنكه نصرت و تأييد شد ، سلام بر ابي القاسم مُحَمَّد وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلي اَنْبِيآءِ اللهِ محمد و رحمت خدا و بركاتش بر او الْمُرْسَلينَ وَعِبادِ اللهِ الصّالِحينَ ، اَلسَّلامُ عَلي مَلائِكَةِ اللهِ سلام بر پيمبران فرستاده خدا و بر بندگان شايسته اش ، سلام بر فرشتگان خدا الْحآفِّينَ بِهذَا الْحَرَمِ وَبِهذَا الضَّريحِ الّلائِذينَ بِهِ .
كه گرداگرد اين حرم و ضريح و پناهنده به آنند
آنگاه به نزديك قبر برو و بگو :
|
83 |
|
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِيَّ الاَْوْصِيآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سلام بر تو اي وصي اوصياء ، سلام بر تو اي عِمادَ الاَْتْقِيآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ الاَْوْلِيآءِ ، اَلسَّلامُ تكيه گاه پرهيزكاران ، سلام بر تو اي ولي اولياء ، سلام عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْشُّهَدآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا آيَةَ اللهِ بر تو اي آقاي شهيدان ، سلام بر تو اي آيت بس بزرگ الْعُظْمي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خامِسَ اَهْلِ الْعَبآءِ ، اَلسَّلامُ خدا ، سلام بر تو اي پنجمين آل عباء ، سلام عَلَيْكَ يا قآئِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ الاَْتْقِيآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بر تو اي پيشواي سفيد رويان با تقوي ، سلام بر تو اي عِصْمَةَ الاَْوْلِيآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْمُوَحِّدينَ نگهدار اولياء ، سلام بر تو اي زيور يكتا پرستان النُّجَبآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خالِصَ الاَْخِلاّءِ ، اَلسَّلامُ برگزيده ، سلام بر تو اي خالص دوستان صميمي حق ، سلام عَلَيْكَ يا والِدَ الاَْئِمَّةِ الاُْمَنآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ بر تو اي پدر امامان امانتدار ، سلام بر تو اي صاحب الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّوآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا قَسيمَ الْجَنَّةِ حوض و پرچمدار ( در روز جزا ) ، سلام بر تو اي قسمت كننده بهشت وَلَظي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَكَّةُ وَمِني ، و دوزخ سلام بر تو اي كه شرافت يافت بدو مكه و مني
|
84 |
|
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَحْرَ الْعُلُومِ وَكَنَفَ الْفُقَرآءِ ، اَلسَّلامُ سلام بر تو اي درياي علوم و پناه بينوايان ، سلام عَلَيْكَ يا مَنْ وُلِدَ فِي الْكَعْبَةِ وَزُوِّجَ فِي السَّمآءِ بِسَيِّدَةِ بر تو اي كه بدنيا آمدي در خانه كعبه و به همسري تو بانوي النِّسآءِ وَكانَ شُهُودُهَا الْمَلائِكَةَُ الاَْصْفِيآءَُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ زنان درآمد در آسمان و گواهان بر عقد ازدواج تو فرشتگان برگزيده بودند ، سلام بر تو يا مِصْباحَ الضِّيآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ خَصَّهُ النَّبِيُّ اي چراغ روشن ، سلام بر تو اي كسي كه مخصوصش داشت پيامبر بِجَزيلِ الْحِبآءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ باتَ عَلي فِراشِ به عطاي شايان ، سلام بر تو اي كه خفتي بر بستر خاتَِمِ الاَْنْبِيآءِ وَوَقاهُ بِنَفْسِهِ شَرَّ الاَْعْداءِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خاتم پيمبران و محافظتش كردي بجان خودت از شر دشمنان ، سلام بر تو اي مَنْ رُدَّتْ لَهُ الشَّمْسُ فَسامي شَمْعُونَ الصَّفا ، اَلسَّلامُ كه بازگشت براي او خورشيد و بدين جهت همطراز گشتي با شمعون صفا ، سلام عَلَيْكَ يا مَنْ اَنْجَي اللهُ سَفينَةَ نُوح بِاسْمِهِ وَاسْمِ اَخيهِ بر تو اي كه خداوند بوسيله نام او و نام برادرش ( امير مؤمنان ) نجات داد كشتي نوح را حَيْثُ الْتَطَمَ الْمآءُ حَوْلَها وَطَمي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ در آن هنگام كه امواج آب گرد آنها را فراگرفت و مي خروشيد ، سلام بر تو اي كسي تابَ اللهُ بِهِ وَبِاَخيهِ عَلي آدَمَ اِذْ غَوي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا كه بوسيله او وبرادرش ( اميرمؤمنان ) خدا توبه آدم را پذيرفت در آن هنگام كه فريب خورد ، سلام بر
|
85 |
|
فُلْكَ الْنَّجاةِ اْلَّذي مَنْ رَكِبَهُ نَجي وَمَنْ تَاَخَّرَ عَنْهُ هَوي ، تو اي كشتي نجاتي كه هر كه بر آن سوار شد نجات يافت و هر كه از آن كناره گرفت به هلاكت افتاد اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ خاطَبَ اْلثُّعْبانَ وَذِئْبَ الْفَلا ، سلام بر تو اي كسي كه سخن گفت با اژدها و گرگ بيابان اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، سلام بر تو اي امير مؤمنان و رحمت خدا و بركاتش اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ عَلي مَنْ كَفَرَ وَاَنابَ ، اَلسَّلامُ سلام بر تو اي حجت خدا بر آن كس كه كفر ورزيد و بازگشت ، سلام عَلَيْكَ يا اِمامَ ذَوِي الاَْلْبابِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ بر تو اي پيشواي صاحبان خرد ، سلام بر تو اي كان الْحِكْمَةِ وَفَصْلَ الْخِطابِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ عِنْدَهُ حكمت و جدائي بخش حق و باطل ، سلام بر تو اي كه نزد او است عِلْمُ الْكِتابِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ميزانَ يَوْمِ الْحِسابِ ، علم كتاب ( قرآن ) ، سلام بر تو اي ميزان عمل در روز حساب اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الْحُكْمِ النّاطِقَ بِالْصَّوابِ ، سلام بر تو اي يكسره كننده داوري و گوياي بصدق و صواب اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُتَصَدِّقُ بِالْخاتَمِ فِي الْمِحْرابِ ، سلام بر تو اي صدقه دهنده انگشتر در محراب اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ كَفَي اللهُ الْمُؤْمِنينَ الْقِتالَ بِهِ يَوْمَ سلام بر تو اي كه بي نياز كرد خدا مؤمنان را از پيكار بوسيله او در جنگ
|
86 |
|
الاَْحْزابِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ اَخْلَصَ للهِِ الْوَحْدانِيَّةَ احزاب ، سلام بر تو اي كسي كه از روي اخلاص خدا را به يگانگي شناخت وَاَنابَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا قاتِلَ خَيْبَرَ وَقالِعَ الْبابِ ، و بسويش بازگشت ، سلام بر تو اي كشنده ( كفار ) خيبر و بركَننده ( آن ) دَر اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ دَعاهُ خَيْرُ الاَْنامِ لِلْمَبيتِ عَلي سلام بر تو اي كه فراخواندش بهترين مردمان ( پيامبر ) براي خوابيدن در فِراشِهِ فَاَسْلَمَ نَفْسَهُ لِلْمَنِيَّةِ وَاَجابَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ بسترش و او جان خود را به كف گرفت و به او پاسخ مثبت داد ، سلام بر تو اي كه لَهُ طُوبي وَحُسْنُ مَئآب وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ براي او است « شجره طوبي » و سرانجام نيك و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد ، سلام عَلَيْكَ يا وَلِيَّ عِصْمَةِ الْدِّينِ وَيا سَيِّدَ الْسّاداتِ ، اَلسَّلامُ بر تو اي سرپرست نگهداري دين و اي آقاي آقايان سلام عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْمُعْجِزاتِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ بر تو اي صاحب معجزات ، سلام بر تو اي كه نَزَلَتْ في فَضْلِهِ سُورَةُ الْعادِياتِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ نازل گشت در فضيلتش سوره « العاديات » سلام بر تو اي كه كُتِبَ اسْمُهُ فِي السَّمآءِ عَلَي الْسُّرادِقاتِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ نوشته شده نامش در آسمان بر سراپرده هاي عرش ، سلام بر تو يا مُظْهِرَ الْعَجائِبِ وَالاْياتِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ اي آشكار كننده شگفتيها و آيات ، سلام بر تو اي امير
|
87 |
|
الْغَزَواتِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُخْبِراً بِما غَبَرَ وبِما هُوَ آت ، در غزوات ، سلام بر تو اي خبردهنده از گذشته و از آنچه پس از اين آيد اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُخاطِبَ ذِئْبِ الْفَلَواتِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ سلام بر تو اي خطاب كننده گرگ بيابان ، سلام بر تو يا خاتِمَ الْحَصي وَمُبَيِّنَ الْمُشْكِلاتِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اي مهركننده سنگريزه و بيان كننده مسائل مشكله ، سلام بر تو اي مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِي الْوَغا مَلائِكَةُ السَّمواتِ ، كه بشگفت آمدند از حمله هايش در ميدان جنگ ، فرشتگان آسمانها اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ ناجَي الْرَّسُولَ فَقَدَّمَ بَيْنَ يَدَيْ سلام بر تو اي كه راز گفت با رسول خدا و پيش از راز نَجْواهُ الْصَّدَقاتِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا والِدَ الاَْئِمَّةِ الْبَرَرَةِ گفتنش صدقه ها داد ، سلام بر تو اي پدر امامان نيكو الْسّاداتِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا تالِيَ و سروران و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد ، سلام بر تو اي تالي مرتبه الْمَبْعُوثِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عِلْمِ خَيْرِ مَوْرُوث مبعوث به نبوت ، سلام بر تو اي وارث دانش بهترين ارث گذار وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْوَصِيّينَ ، و رحمت خدا و بركاتش ، سلام بر تو اي آقاي اوصياء ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْمُتَّقينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا غِياثَ سلام بر تو اي پيشواي پرهيزكاران ، سلام بر تو اي فريادرس
|
88 |
|
الْمَكْرُوبينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عِصْمَةَ الْمُؤْمِنينَ ، اَلسَّلامُ گرفتاران ، سلام بر تو اي نگهدار مؤمنان ، سلام عَلَيْكَ يا مُظْهِرَ الْبَراهينِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا طـه وَيس ، بر تو اي آشكار كننده براهين ، سلام بر تو اي طه و ياسين اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبْلَ اللهِ الْمَتينَِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ سلام بر تو اي واسطه مطمئن توسل به خدا ، سلام بر تو اي كسي تَصَدَّقَ في صَلاَتِهِ بِخاتَمِهِ عَلَي الْمِسْكينِ ، اَلسَّلامُ كه صدقه داد در نماز انگشتر خود را بر مسكين ، سلام عَلَيْكَ يا قالِعَ الصَّخْرَةِ عَنْ فَمِ الْقَليبِ وَمُظْهِرَ الْمآءِ بر تو اي بر كننده سنگ از در چاه و بيرون آورنده آب الْمَعينِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ النّاظِرَةِ ، وَيَدَهُ گوارا ، سلام بر تو اي ديده بيناي حق و دست الْباسِطَةَ ، وَلِسانَهُ الْمُعَبِّرَعَنْهُ في بَرِيَّتِهِ اَجْمَعينَ ، اَلسَّلامُ گشاده او و زبان تفسير كننده دين او در ميان همه خلق ، سلام عَلَيْكَ يا وارِثَ عِلْمِ النَّبِيّينَ ، وَمَسْتَوْدَعَ عِلْمِ الاَْوَّلينَ بر تو اي وارث علم پيمبران و گنجينه علم اولين و آخرين وَالاْخِرينَ ، وَصاحِبَ لِوآءِ الْحَمْدِ ، وَساقِيَ اَوْلِيائِهِ مِنْ و صاحب پرچم « حمد » و ساقي دوستان خدا از حوض خاتم حَوْضِ خاتَمِ النَّبِيّينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا يَعْسُوبَ الدّينِ ، پيمبران ، سلام بر تو اي پادشاه دين
|
89 |
|
وَقائِدَالْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ ، وَوالِدَ الاَْئِمَّةِ الْمَرْضِيّينَ و پيشواي سفيدرويان و پدر امامان پسنديده ( حق ) و رحمت وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلَي اسْمِ اْللهِ الرَّضِيِّ ، وَوَجْهِهِ خدا و بركاتش ، سلام بر نام پسنديده خدا ، و چهره الْمُضِيءِ ، وَجَنْبِهِ الْقَوِيِّ ، وَصِراطِهِ الْسَّوِيِّ ، اَلسَّلامُ عَلَي نوراني حق ، و ذات نيرومند ، و راه راست او ، سلام بر الاِْمامِ الْتَّقِيِّ الْمُخْلِصِ الْصَّفِيِّ ، اَلسَّلامُ عَلَي الْكَوْكَبِ امام با تقواي مخلص برگزيده ، سلام بر اختر الْدُّرِّيِّ ، اَلسَّلامُ عَلَي الاِْمامِ اَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ وَرَحْمَةُ رخشان ، سلام بر امام حضرت ابوالحسن علي ( عليه السلام ) و رحمت اْللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلي اَئِمَّةِ الْهُدي ، وَمَصابيحِ خدا و بركاتش ، سلام بر پيشوايان هدايت گر ، و چراغهاي اْلدُّجي ، وَاَعْلامِ التُّقي ، وَمَنارِ الْهُدي ، وَذَوِي اْلنُّهي ، شب تار ، و نشانه هاي پرهيزكاري ، و مشعلهاي هدايت ، و صاحبان خرد وَكَهْفِ الْوَري ، وَالْعُرْوَةِ الْوُثْقي ، وَالْحُجَّةِ عَلي اَهْلِ و پناه مردم ، و ريسمان محكم خدا ، و حجت ( او ) بر اهل اْلدُّنْيا وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلي نُورِ الاَْنْوارِ ، دنيا و رحمت خدا و بركاتش بر او ، سلام بر نور انوار وَحُجَّةِ الْجَبّارِ ، وَوالِدِ الاَْئِمَّةِ الاَْطْهارِ ، وَقَسيمِ الْجَنَّةِ و حجت پروردگار جبار ، و پدر امامان اطهار ، و قسمت كننده بهشت
|
90 |
|
وَالنّارِ ، الْمُخْبِرِ عَنِ الاْثارِ ، الْمُدَمِّرِ عَلَي الْكُفّارِ ، مُسْتَنْقِذِ و دوزخ ، و خبر دهنده آثار ، فروريزنده ( هلاكت ) بر سر كفار ، نجات بخش الشّيعَةِ الْمُخْلِصينَ مِنْ عَظيمِ الاَْوْزارِ ، اَلسَّلامُ عَلَي شيعيان با اخلاص از گناهان سنگين بار ، سلام بر الْمَخْصُوصِ بِالطّاهِرَةِ التَّقِيَّةِ ابْنَةِ الْمُخْتارِ ، الْمَوْلُودِ فِي آنكس كه مخصوص گشت به ( همسري ) طاهره ( آن بانوي ) با تقوا دخت پيامبر مختار ، و آن آقائي كه الْبَيْتِ ذِي الاَْسْتارِ ، الْمُزَوَّجِ فِي السَّمآءِ بِالْبَرَّةِ الطّاهِرَةِ متولد شد در خانه مستور ( كعبه ) آن كه تزويج شد در آسمان به بانوي نيكوكار طاهره الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ والِدَةِ الاَْئِمَّةِ الاَْطْهارِ وَرَحْمَةُ اللهِ مرضيه : مادر امامان پاك و رحمت وَبَرَكاتُهُ ، اَلسَّلامُ عَلَي النَّبَأِ الْعَظيمِ الَّذي هُمْ فيهِ خدا و بركاتش بر او ، سلام بر آن خبر بس بزرگي كه درباره اش اختلاف مُخْتَلِفُونَ ، وَعَلَيْهِ يُعْرَضُونَ ، وَعَنْهُ يُسْأَلُونَ ، اَلسَّلامُ عَلي كردند ، اعمال و مردم بر او عرضه شود ، و از او بازخواست شوند ، سلام بر نُورِ اللهِ الاَْنْوَرِ ، وَضِيائِهِ الاَْزْهَرِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، روشنترين نور حق و درخشنده ترين پرتوش ، و رحمت خدا و بركاتش بر او اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللهِ وَحُجَّتَهُ ، وَخالِصَةَ اللهِ سلام بر تو اي وليّ خدا و حجتش و بنده خالص و مخصوص وَخآصَّتَهُ ، اَشْهَدُ اَنَّكَ يا وَلِيَّ اللهِ وَحُجَّتَهُ ، لَقَدْ جاهَدْتَ خدا ، گواهي دهم كه تو اي ولي خدا و حجت او كه تو در راه
|
91 |
|
في سَبيلِ اللهِ حَقَّ جِهادِهِ ، وَاتَّبَعْتَ مِنْهاجَ رَسُولِ اللهِ خدا جهاد كردي آنطور كه شايد ، و پيروي كردي از طريقه رسول خدا صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ صلي اللّه عليه و آله ، و حلال شمردي حلال خدا را ، و حرام دانستي حرام خدا را اللهِ وَشَرَعْتَ اَحْكامَهُ ، وَاَقَمْتَ اْلصّلاةَ ، وَآتَيْتَ الْزّكاةَ ، و بپاداشتي احكامش را ، و اقامه كردي نماز را ، و بدادي زكات را و امر كردي وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَجاهَدْتَ في به معروف ، و نهي كردي از منكر ، و جهاد كردي در سَبيلِ اللهِ صابِراً ناصِحاً مُجْتَهِداً ، مُحْتَسِباً عِنْدَ اللهِ عَظيمَ راه خدا بردبارانه و خيرخواهانه و كوشا و پاداش جويانه در نزد خداي بزرگ الاَْجْرِ حَتّي أتاكَ الْيَقينُ ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ دَفَعَكَ عَنْ حَقِّكَ تا آنكه مرگ تو فرا رسيد ، پس لعنت كند خدا كسي كه تو را از حقت ممنوع كرد وَاَزالَكَ عَنْ مَقامِكَ ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ بَلَغَهُ ذلِكَ فَرَضِيَ بِهِ و از مقامت بركنار كرد ، و لعنت كند خدا كسي را كه اين جريان را شنيد و بدان خوشنود گشت اُشْهِدُ اللهَ وَمَلائِكَتَهُ وَاَنْبِيآءَهُ وَرُسُلَهُ اَنّي وَلِيٌّ لِمَنْ والاكَ گواه گيرم خدا و فرشتگان و پيمبران و رسولانش را كه من دوستم با آنكس كه تو را دوست دارد وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداكَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ .
و دشمنم با آنكس كه تو را دشمن دارد ، سلام بر تو و نيز رحمت خدا و بركاتش بر تو باد .
بعد خود را به ضريح مطهّر بچسبان و آن را ببوس وبگو :
|
92 |
|
اَشْهَدُ اَ نَّكَ تَسْمَعُ كَلامي ، وَتَشْهَدُ مَقامي ، وَاَشْهَدُ لَكَ يا گواهي دهم كه تو مي شنوي كلامم را ، و مي بيني جايم را ، و گواهي دهم درباره ات اي وَلِيَّ اللهِ بِالْبَلاغِ وَالاَْدآءِ ، يا مَوْلايَ يا حُجَّةَ اللهِ يا اَمينَ اللهِ ولي خداكه ( وظيفه ات را انجام دادي و ) رساندي و پرداختي ، اي مولاي من اي حجت خدا اي امين خدا يا وَلِيَّ اللهِ ، إنَّ بَيْني وَبَيْنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ ذُنُوباً قَدْ اَثْقَلَتْ اي ولي خدا ، براستي ميان من و ميان خداي عزوجل گناهاني است كه پشتم را ظَهْري ، وَمَنَعَتْني مِنَ الرُّقادِ ، وَذِكْرُها يُقَلْقِلُ اَحْشآئي ، سنگين كرده ، و خوابم را گرفته ، و يادآوريش اعضاء درونيم را بلرزه درآورده ، و وَقَدْ هَرَبْتُ اِلَي اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَاِلَيْكَ ، فَبِحَقِّ مِنَ ائْتَمَنَكَ من بسوي خداي عزوجل و بسوي تو گريخته ام ، پس بحق آنكس كه تو را امين بر عَلي سِرِّهِ ، وَاسْتَرْعاكَ اَمْرَ خَلْقِهِ ، وَقَرَنَ طاعَتَكَ بِطاعَتِهِ راز خود كرده ، و سرپرستي كار خلقش را به تو واگذارده ، و طاعت تو را به طاعت خويش مقرون ساخته وَمُوالاتَكَ بِمُوالاتِهِ ، كُنْ لي اِلَي اللهِ شَفيعاً ، وَمِنَ النّارِ و دوستي تو را بدوستي خودش پيوسته ، تو شفيع من باش در درگاه خدا و ، پناهم از دوزخ مُجيراً ، وَعَلَي الدَّهْرِ ظَهيراً .
و پشت و پناهم باش ، در پيش آمدهاي روزگار
باز خود را به قبر بچسبان و آن را ببوس و بگو :
يا وَلِيَّ اللهِ ، يا حُجَّةَ اللهِ ، يا بابَ حِطَّةِ اللهِ ، وَلِيُّكَ وَزائِرُكَ اي ولي خدا ، اي حجت خدا ، اي باب آمرزش خدا ، دوستت و زائرت
|
93 |
|
وَالْلاّئِذُ بِقَبْرِكَ وَالنّازِلُ بِفِنآئِكَ وَالْمُنيخُ رَحْلَهُ في و پناهنده به قبرت ، و فرود آينده بدرگاهت و باراندازد در جِوارِكَ يَسْأَلُكَ اَنْ تَشْفَعَ لَهُ اِلَي اللهِ في قَضآءِ حاجَتِهِ جوارت از تو درخواست مي كند كه شفاعت كني برايش به درگاه خدا در برآمدن حاجتش وَنُجْحِ طَلِبَتِهِ فِي اْلدُّنْيا وَالاْخِرَةِ ، فَاِنَّ لَكَ عِنْدَ اللهِ الْجاهَ و رسيدن به خواسته اش در دنيا و آخرت ، كه براستي براي تو در پيش خدا منزلتي الْعَظيمَ ، وَالشَّفاعَةَ الْمَقْبُولَةَ ، فَاجْعَلْني يا مَوْلايَ مِنْ بزرگ و شفاعتي پذيرفته است ، پس اي مولاي من مرا مورد توجه خود ساز هَمِّكَ وَاَدْخِلْني في حِزْبِكَ ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلي و در زمره حزب خودت داخل گردان ، و سلام بر تو و بر ضَجيعَيْكَ آدَمَ وَنُوح ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلي وَلَدَيْكَ دو آرميده در كنارت : آدم و نوح ، و سلام بر تو و بر دو فرزندت الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ ، وَعَلَي الاَْئِمَّةِ الطّاهِرينَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ حسن و حسين و بر امامان پاك از ذرّيه ات ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ .
و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد
|
94 |
|
زيارت رَجَبيَّة
زيارت مي كني در ماه رجب هر يك از امامان ( عليهم السلام ) را به اين زيارت :
الْحَمْدُ للهِِ الّذَي اَشْهَدَنا مَشْهَدَ اَوْلِيائِهِ في رَجَب ، ستايش خدايي را سزاست كه ما را در ماه رجب به زيارتگاه اوليائش رسانيد وَاَوْجَبَ عَلَيْنا مِنْ حَقّهِمْ ما قَدْ وَجَبَ ، وَصَلّيَ اللهُ عَلي و واجب كرد بر ما از حق ايشان آنچه را كه واجب بود و درود خدا بر مُحَمَّد اْلمُنْتَجَبِ ، وَعَلي اَوْصِيائِهِ اْلحُجُبِ ، اَلّلهُمَّ فَكَما محمد برگزيده و بر اوصياء در پس پرده اش ، خدايا چنانچه ما را اَشْهَدْتَنا مَشْهَدَهُمْ فَاَنْجِزْ لَنا مَوْعِدَهُمْ ، وَاَوْرِدْنا موفق به زيارت مرقدشان كردي پس وعده آنها را نيز درباره مَوْرِدَهُمْ ، غَيْرَ مُحَلَّئينَ عَنْ وِرْد في دارِ اْلمُقامَةِ وَاْلخُلْدِ ، ما وفا كن و ما را در جاي ورود آنها وارد كن نه اينكه ما را از ورود در خانه اقامت و خلود دور سازند وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ اِنّي قَصَدْتُكُمْ وَاعْتَمَدْتُكُمْ بِمَسْئَلَتي سلام بر شما كه براستي من شما را مقصود خويش قرار داده و در خواسته وَحاجَتي ، وَهِيَ فَكاكَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ ، وَاْلمَقَرُّ مَعَكُمْ و حاجتم به شما تكيه كردم و آن حاجت و خواسته ام آزاديم از آتش دوزخ و جايگير شدنم با شما است
|
95 |
|
في دارِ اْلقَرارِ ، مَعَ شيعَتِكُمُ اْلأَبْرارِ ، وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِما در خانه هميشگي با شيعيان نيكوكارتان و سلام بر شما به خاطر آن صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ ، اَنَا سائِلُكُمْ وَامِلُكُمْ فيما شكيبايي كه كرديد و چه نيكو است سرانجام آن خانه بهشت ، من از شما خواهم و آرزومند اِلَيْكُمُ التَّفْويضُ ، وَعَلَيْكُمْ التَّعْويضُ ، فَبِكُمْ يَجْبَرُ شمايم درآن چيزهايي كه دراختيار شما است وتعويض آن برعهده شمااست اْلمَهيضُ ، وَيُشْفَي اْلمَريضُ ، وَما تَزْدادُ اْلأَرْحامُ وَما پس بوساطت شما جوش خورد استخوان شكسته و درمان شود شخص بيمار و آنچه در رحم ها زياد تَغيضُ ، اِنّي بِسِرِّكُمْ مُؤْمِنٌ ، وَلِقَوْلِكُمْ مُسَلِّمٌ ، وَعَليَ اللهِ گردد يا كم شود همانا من به راز شما معتقدم ، و به گفتار شما تسليمم و خدا را بِكُمْ مُقْسِمٌ في رَجْعي بِحَوائِجي ، وَقَضآئها وَاِمْضائها به شما قسم مي دهم كه از اينجا كه بازگردم حوائجم را گرفته وبرآورده شده و به امضاء رسيده باشد وَاِنْجاحِها وَاِبْراحِها ، وَبِشُؤُني لَدَيْكُمْ وَصَلاحِها ، وبدانها كامياب گشته وسختيش رفع شده باشد و نيز درباره كارهايم نزد شما ، و اصلاحش را از او خواهم وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ سَلامَ مُوَدِّع ، وَلَكُمْ حَوائِجَهُ مُودِعٌ ، و سلام بر شما سلامي بعنوان خداحافظي از كسي ، حاجتهاي خود را نزد شما سپرده يَسْئَلُ اللهَ اِلَيْكُمُ اْلمَرْجِعَ وَسَعْيُهُ اِلَيْكُمْ غَيْرُ مُنْقَطِع ، وَاَنْ و از خدا خواهد كه دوباره نزد شما آيد و راهش بسوي شما بريده نشود و نيز خواهم يَرْجِعَني مِنْ حَضْرَتِكُمْ خَيْرَ مَرْجِع اِلي جَناب مُمْرِع ، كه خدا مرا از محضر شما به بهترين وجهي برگرداند ، بسوي جايي سرسبز و خرم و زندگاني با وسعت و
|
96 |
|
وَخَفْضِ مُوَسَّع ، وَدَعَة وَمَهل اِلي حين الاَْجَلِ ، وَخَيْرِ گوارا و در خوشي و آسايش تا هنگام رسيدن مرگ و بهترين سرانجام مَصير وَمَحَلّ ، في النَّعيم اْلأَزَلِ وَاْلعَيْشِ اْلمُقْتَبَلِ ، وَدَوامِ و جايگاه در بهشت پرنعمت ازلي و زندگي آينده اْلأُكُلِ وَشُرْبِ الرَّحيقِ وَالسَّلْسَلِ ، وَعَلّ وَنَهَل لاسَأَمَ مِنْهُ و خوراكيهاي هميشگي و نوشيدن شراب و آب پاكيزه و گوارا در چند بار وَلا مَلَلَ ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ وَتَحِيّاتُهُ عَلَيْكُمْ حَتَّي و يكبار كه نوشيدنش خستگي و ملال نياورد و رحمت خدا و بركات و تحيتهاي او بر شما باد اْلعَوْدِ اِلي حَضْرَتِكُمْ ، وَاْلفَوْزِ في كَرَّتِكُمْ ، واْلحَشْرِ في تا هنگام بازگشت من به نزد شما و رستگار شدن در زمان رجعت شما و محشور شدن در زُمْرَتِكُمْ ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ وَصَلَواتُهُ وَتَحيّاتُهُ زمره شما و رحمت خدا و بركاتش و درودها و تحياتش بر شما باد وَهُوَ حَسْبُنا وَنِعْمَ اْلوَكيلُ .
و او ما را بس است و نيكو وكيلي است .
|
97 |
|
در مبعث
زيارت امير مؤمنان ( عليه السلام )
در شب و روز مبعث
چون خواستي در شب مبعث يا روز آن زيارت كني حضرت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) رابردر حرم مطهر بايست و بگو :
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ گواهي دهم كه معبودي نيست جز خداي يگانه كه شريك ندارد ، و گواهي دهم كه مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ ، وَاَنَّ عَلِيَّ بْنَ اَبي طالِب اَميرَ محمد بنده و رسول او است ، و علي بن ابيطالب امير الْمُؤْمِنينَ عَبْدُ اللهِ وَاَخُو رَسُولِهِ وَاَنَّ الاَْئِمَّةَ اْلطّاهِرينَ مؤمنان بنده خدا و برادر رسول او است ، و امامان طاهرين مِنْ وُلْدِهِ حُجَجُ اللهِ عَلي خَلْقِهِ .
از فرزندانش حجت هاي بر خلق او هستند
سپس پشت به قبله و رو به ضريح بايست و پس از صد مرتبه تكبير بگو :
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ آدَمَ خَليفَةِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سلام بر تو اي وارث آدم خليفه خدا ، سلام بر تو اي وارِثَ نُوح صَفْوَةِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ اِبْراهيمَ وارث نوح برگزيده خدا ، سلام بر تو اي وارث ابراهيم
|
98 |
|
خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُوسي كَليمِ اللهِ ، خليل خدا ، سلام بر تو اي وارث موسي هم سخن خدا ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عيسي رُوحِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ سلام بر تو اي وارث عيسي روح خدا ، سلام بر تو يا وارِثَ مُحَمَّد سَيِّدِ رُسُلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ اي وارث محمد آقاي رسولان خدا ، سلام بر تو اي امير الْمُؤْمِنينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ المُتَّقينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ مؤمنان ، سلام بر تو اي پيشواي پرهيزكاران ، سلام بر تو يا سَيِّدَ الْوَصِيّينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِيَّ رَسُولِ رَبِّ اي آقاي اوصياء ، سلام بر تو اي وصي رسول پروردگار الْعالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عِلْمِ الاَْوَّلينَ جهانيان ، سلام بر تو اي وارث علم پيشينيان وَالاْخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظيمُ ، اَلسَّلامُ و آيندگان ، سلام بر تو اي خبر بسيار بزرگ ، سلام عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الْمُسْتَقيمُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا بر تو اي راه مستقيم ، سلام بر تو اي الْمُهَذَّبُ الْكَريمُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ التَّقِيُّ ، بس پاكيزه بزرگوار ، سلام بر تو اي وصي پرهيزكار ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا سلام بر تو اي پسنديده پاكيزه ، سلام بر تو اي
|
99 |
|
الْبَدْرُ الْمُضيءُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّديقُ الاَْكْبَرُ ، ماه تابان ، سلام بر تو اي صديق اكبر اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفارُوقُ الاَْعْظَمُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا سلام بر تو اي ، بزرگترين جدا كننده حق از باطل ، سلام بر تو اي السِّراجُ الْمُنيرُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْهُدي ، اَلسَّلامُ چراغ تابناك ، سلام بر تو اي پيشواي هدايت ، سلام عَلَيْكَ يا عَلَمَ التُّقي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ الْكُبْري ، بر تو اي نشانه پرهيزكاري ، سلام بر تو اي حجت بزرگ خدا اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خاصَّةَ اللهِ وَخالِصَتَهُ ، وَاَمينَ اللهِ سلام بر تو اي بنده خاص و خالص خدا و امانتدار او وَصَفْوَتَهُ ، وَبابَ اللهِ وَحُجَّتَهُ ، وَمَعْدِنَ حُكْمِ اللهِ وَسِرِّهِ ، و برگزيده اش ، و باب اللّه و حجتش و معدن حكم و راز او وَعَيْبَةَ عِلْمِ اللهِ وَخازِنَهُ ، وَسَفيرَ اللهِ في خَلْقِهِ ، اَشْهَدُ اَ نَّكَ و گنجينه علم خدا و خزينه دارش و نماينده خدا در ميان خلقش ، گواهي دهم كه تو براستي اَقَمْتَ الصَّلاةَ ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ برپا داشتي نماز را ، و بدادي زكات را ، و امر به معروف وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَاتَّبَعْتَ الرَّسُولَ ، وَتَلَوْتَ الْكِتابَ و نهي از منكر كردي ، و پيروي كردي از رسول خدا و تلاوت قرآن كردي آنطور حَقَّ تِلاوَتِهِ ، وَبَلَّغْتَ عَنِ اللهِ ، وَوَفَيْتَ بِعَهْدِ اللهِ ، وَتَمَّتْ كه شايسته تلاوتش بودي ، و رساندي دين خدا را از جانب او ، و وفا كردي به عهد و پيمان خدا ، و كامل