بخش 17

زیارت وداع امام هادی و امام عسکری ( علیه السلام ) زیارت سیدمحمد فرزندامام هادی ( علیه السلام ) اذن دخول سرداب مقدس غیبت نماز زیارت زیارت اوّل حضرت صاحب الأمر ( علیه السلام ) دعای بعد از زیارت


400


عَلَيْكَ يا مُوسَي بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الْطُّهْرَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ بر تو اي موسي بن جعفر امام پاك پاكيزه ، سلام بر تو اي يا عَلِيَّ بْنَ مُوسَي الرِّضَا الْمُرْتَضي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا علي بن موسي الرضا ملقب به مرتضي ، سلام بر تو اي مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد محمد بن علي تقي ، سلام بر تو اي علي بن محمد النَّقِيَّ النّاصِحَ الاَْمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ ، نقي آن خيرخواه امين ، سلام بر تو اي حسن بن علي اَلسَّلامُ عَلَي الْوَصِيِّ مِنْ بَعْدِهِ ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي نُورِكَ سلام بر وصي پس از او ، خدايا درود فرست بر نور وَسِراجِكَ ، وَوَلِيِّ وَلِيِّكَ ، وَوَصِيِّ وَصِيِّكَ ، وَحُجَّتِكَ و چراغ تابناكت ، و بر نماينده نماينده ات ، و وصي وصيّت ، و حجتت عَلي خَلْقِكَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، السَّلامُ بر آفريدگانت ، سلام بر تو اي دختر رسول خدا ، سلام عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَديجَةَ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ

بر تو اي دختر فاطمه و خديجه ، سلام بر تو اي دختر اَميرِ الْمُؤمِنينَ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ ، اميرمؤمنان ، سلام بر تو اي دختر حسن و حسين السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِيِّ اللهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ سلام بر تو اي دختر وليّ خدا ، سلام بر تو اي خواهر


401


وَلِيِّ اللهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا عَمَّةَ وَلِيِّ اللهِ ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا ولي خدا ، سلام بر تو اي عمه ولي خدا ، سلام بر تو اي بِنْتَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْتَّقِيِّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ ، السَّلامُ دختر محمد بن علي تقي ، و رحمت خدا و بركاتش بر تو باد ، سلام عَلَيْكِ عَرَّفَ اللهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ في الْجَنَّةِ ، وَحَشَرَنا في بر تو ، خداوند آشنائي برقرار كند ميان ما و شما در بهشت ، و محشور گرداند ما را در زُمْرَتِكُمْ ، وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ ، وَسَقانا بِكَأْسِ جَدِّكُمْ گروه شما ، و درآورد ما را در كنار حوض پيامبر شما ، و بنوشاندمان از جام جدتان مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ اَبي طـالِب صَلَواتُ اللهِ عَلَيكُمْ ، اَسْاَلُ از دست ( ساقي حوض كوثر ) علي بن ابيطالب ـ درود خدا بر همه شما ـ از خدا خواهم اللهَ اَنْ يُرِيَنا فيكُمُ الْسُّرُورَ وَالْفَرَجَ ، وَاَنْ يَجْمَعَنا وَاِيّاكُمْ كه شادماني و حكومت پيروزمندانه شما را به ما بنمايد ، و گرد آورد ما و شما را في زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَاَنْ لا در گروه جدتان محمد صلي اللّه عليه و آله ، و نگيرد از ما يَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ اِنَّهُ وَلِيٌّ قَديرٌ ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ بِحُبِّكُمْ ، معرفت شما را ، كه براستي او سرپرستي توانا است ، تقرب جويم بدرگاه خدا بوسيله دوستي شما وَالْبَراءَةِ مِنْ اَعْدآئِكُمْ ، وَالْتَّسْليمِ اِلَي اللهِ راضِياً بِهِ غَيْرَ و بيزاري جستن از دشمنانتان ، و تسليم بودن در برابر خدا و خوشنود بودن بدان مُنْكِر وَلا مُسْتَكْبِر ، وَعَلي يَقينِ ما اَتي بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ بي آنكه انكار داشته باشم و گردنكشي كنم ، و يقين دارم بدرستي آنچه محمد آورده و بدان


402


راض ، نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهَكَ يا سَيِّدي ، اَللّـهُمَّ وَرِضاكَ خوشنودم ، و بوسيله آن مي جوئيم خوشنودي تو را اي سرور ما ، اي خدا رضاي تو وَالدّارَ الاْخِرَةَ ، يا حَكيمَةُ اشْفَعي لي فِي الْجَنَّةِ ، فَاِنَّ و سراي آخرت را جويائيم ، اي حكيمه شفاعت كن مرا درباره ورود به بهشت ، كه براستي تو لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ ، اَللّـهُمَّ اِنّي أسْاَلُكَ اَنْ تَخْتِمَ در نزد خدا مقامي شايسته داري ، خدايا از تو خواهم كه سرانجامم را به سعادت به پايان رساني لي بِالسَّعادَةِ ، فَلا تَسْلُبْ مِنّي ما اَ نَا فيهِ ، وَلا حَوْلَ وَلا و از من نگيري آنچه را كه بدان معتقدم و حركت و نيروئي نيست قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ ، اَللّـهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ جز به خواست خداي والاي بزرگ ، خدايا دعايمان را اجابت فرما ، و بپذير از ما بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ ، وَصَلَّي اللهُ عَلي به بزرگواري و عزت و به رحمت ، و عافيتت ، و درود خدا بر مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعينَ ، وَسَلَّمَ تَسْليماً يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .

محمد و آلش همگي ، و سلامي كامل بر آنها باد اي مهربانترين مهربانان

امام سجّاد ( عليه السلام ) :

كسي كه در زمان غيبت قائم ما ، بر ولايت ما استوار و ثابت قدم باقي بماند ، خداوند ثواب هزار شهيد ، از شهداي بدر و اُحد را به او عنايت كند .

بحار 52 : 125 / 13


403



زيارت وداع امام هادي و امام عسكري

زيارت وداع امام هادي و امام عسكري ( عليهما السلام )


اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا وَلِيَّيِ اللهِ ، اَسْتَوْدِعُكُمَا اللهَ وَاَقْرَأُ سلام بر شما اي دو نماينده خدا ، شما را به خدا مي سپارم و به شما عَلَيْكُمَا اْلسَّلامَ ، آمَنّا بِاللهِ وَبِالْرَّسُولِ وَبِما جِئْتُما بِهِ سلام مي رسانم ، ايمان داريم به خدا و به رسول او و بدانچه شما آورديد وَدَلَلْتُما عَلَيْهِ ، اَللّـهُمَّ اكْتُبْنا مَعَ الْشّاهِدينَ ، اَللّـهُمَّ لا و مردم را بدان راهنمائي كرديد ، خدايا بنويس نام ما را در زمره گواهان ( به اين مطلب ) ، خدايا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتي اِيّاهُما ، وَارْزُقْنِي الْعَوْدَ قرار مده اين زيارت را آخرين بار زيارت من از اين دو بزرگوار و روزيم كن بازگشتن اِلَيْهِما ، وَاحْشُرْني مَعَهُما وَمَعَ آبآئِهِمَا الْطّاهِرينَ وَالْقائِمِ به زيارتشان را ، و محشورم گردان با اين دو و با پدران پاكشان و با حضرت قائم الْحُجَّةَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِما يا اَرْحَمَ الْرّاحِمينَ .

و حجت از نژادشان اي مهربانترين مهربانان در حرم عسكريين ( عليهما السلام ) قبور عده اي از سادات عظام است كه از جمله آنها است حسين فرزند امام هادي ( عليه السلام ) كه سيدي جليل القدر و عظيم الشأن بوده و از زهّاد و عبّاد به شما مي رفته است .


404


زيارت سيدمحمد فرزندامام هادي ( عليه السلام )

امامزاده سيد محمد فرزند بزرگ و بزرگوار حضرت امام هادي ( عليه السلام ) در شهر « بلد » مدفون است ، پدرش او را در كودكي در شهر مدينه گذاشت ، او در سن جواني در سامراء به خدمت پدر آمد ، و در بازگشت به حجاز در شهر بلد كه نه فرسنگي سامرا است بيمار شد و در سال ( 202هجري ) از دنيا رفت و در همانجا به خاك سپرده شد . در زيارت آن بزرگوار مي گوئي :

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيْعُ للهِِ وَلِرَسُولِهِ . سلام بر تو اي بنده شايسته مطيع خداوند و پيامبرش ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ابْنَ رَسُولِ اللهِ . اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابنَ سلام بر تو اي پسر رسول خدا ، سلام بر تو اي نَبِي اللهِ . اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ اَمِيْرِ الْمُؤمِنِينَ . اَلسَّلامُ پسر پيامبر خدا . سلام بر تو اي پسر امير مؤمنان ، سلام عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ . بر تو اي فرزند فاطمه زهرا سرور بانوان دو جهان ،


405


السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْهَادِيْ وَرَحْمَةُ اللهِ سلام بر تو اي محمد بن علي هادي و رحمت و بركات وَبَرَكَاتُهُ ، لا حَرَمَنَا اللهُ بَرَكَتَكَ وَبَرَكَةَ آبَائِكَ الْطّاهِرِيْنَ ، خدا بر تو ، خداوند از بركت وجود تو و از بركت وجود پدران پاكت محرومان نسازد وَرَزَقَنَا اللهُ شَفَاعَتَكُمْ يَوْمَ الدِّيْنِ ، والسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَي و شفاعت شما را در قيامت روزي مافرمايد ، سلام بر تو و بر اَبِيْكَ وَاَخِيْكَ وَابنِ اَخِيْكَ ، وَاَجْدَادِكَ الْطّاهِرِينَ پدر و برادر و فرزند برادر و اجداد پاكت وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ .

و رحـمـت و بركـات خدا بـر شمـا .


اذن دخول سرداب مقدس غيبت


اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفةَ اللهِ وَخَلَيفةَ آبائِهِ الْمَهْدِيّينَ ، سلام بر تو اي خليفه خدا و جانشين پدران راه يافته ات اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِيَّ الاَْوْصِياءِ الْماضينَ ، اَلسَّلامُ سلام بر تو اي وصيّ اوصياي گذشته ، سلام عَلَيْكَ يا حافِظَ اَسْرارِ رَبِّ الْعالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بر تو اي نگهبان رازها و اسرار پروردگار جهانيان ، سلام بر تو اي


406


بَقِيَّةَ اللهِ مِنَ الصَّفْوَةِ الْمُنْتَجَبينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ يادگار خدا از زبده برگزيدگان ، سلام بر تو اي فرزند الاَْنْوارِ الزّاهِرَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الاَْعْلامِ الْباهِرَةِ ، نورهاي تابان ، سلام بر تو اي فرزند مشعلهاي فروزان اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ الْعِتْرَةِ الطّاهِرَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سلام بر تو اي فرزند عترت پاكيزه ، سلام بر تو اي مَعْدِنَ الْعُلُومِ النَّبَوِيَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ الَّذي لا معدن علوم نبوي ، سلام بر تو اي درگاه خدا كه نروند ( بسوي او ) يُؤْتي اِلاّ مِنْهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَبيلَ اللهِ الَّذي مَنْ سَلَكَ جز از آن ( درگاه ) ، سلام بر تو اي راه خدا كه هر كه جز آن راه را پيمود غَيْرَهُ هَلَكَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ناظِرَ شَجَرَةِ طُوبي وَسِدْرَةِ به هلاكت افتاد ، سلام بر تو اي بيننده درخت طوبي وسدرة المنتهي الْمُنْتَهي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي لا يُطْفي ، سلام بر تو اي نور خدا آن نوري كه خاموش نگردد اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ الَّتي لا تَخْفي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ سلام بر تو اي حجت خداوند آن حجّتي كه پوشيده نماند ، سلام بر تو يا حُجَّةَ اللهِ عَلي مَنْ فِي الاَْرْضِ وَالسَّماءِ ، اَلسَّلامُ اي حجت خدا بر هر كه در زمين و آسمان است ، سلام عَلَيْكَ سَلامَ مَنْ عَرَفَكَ بِما عَرَّفَكَ بِهِ اللهُ وَنَعَتَكَ بِبَعْضِ بر تو همانند سلام كس كه تو را بدانسان كه خدا شناسنده شناخته است ، و توصيف مي كند به برخي


407


نُعُوتِكَ الَّتي اَنْتَ اَهْلُها وَفَوْقَها ، اَشْهَدُ اَنَّكَ الْحُجَّةُ عَلي از صفات تو كه شايسته آني و بالاتر از آن ، گواهي دهم كه توئي حجت بر مَنْ مَضي وَمَنْ بَقِيَ ، وَاَنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْغالِبُونَ ، رفتگان و باقيماندگان ، و حتماً حزب تو پيروز شوند وَاَوْلِياءَكَ هُمُ الْفائِزُونَ ، وَاَعْداءَكَ هُمُ الْخاسِرُونَ ، وَاَنَّكَ و دوستان تو رستگارند ، و دشمنانت زيارنكارند ، و توئي خازِنُ كُلِّ عِلْم ، وَفاتِقُ كُلِّ رَتْق ، وَمُحَقِّقُ كُلِّ حَقٍّ ، خزينه دار هر دانشي و گشاينده هر گره بسته ، و پابرجا كننده هر حق ، وَمُبْطِلُ كُلِّ باطِل ، رَضيتُكَ يا مَوْلايَ اِماماً وَهادِياً وَوَلِيّاً و باطل كننده هر باطل ، پسنديدم تو را اي سرور من به امامت و راهنمائي و سرپرستي وَمُرْشِداً لا اَبْتَغي بِكَ بَدَلا ، وَلا اَتَّخِذُ مِنْ دُونِكَ وَلِيّاً ، و رهبري و نجويم بجاي تو ديگري را ، و نگيرم جز تو سرپرست ديگري را اَشْهَدُ اَنَّكَ الْحَقُّ الثّابِتُ الَّذي لا عَيْبَ فيهِ ، وَاَنَّ وَعْدَ اللهِ گواهي دهم كه توئي آن حق مسلم و ثابتي كه عيبي در آن نيست ، و براستي وعده خدا فيكَ حَقٌّ لا اَرْتابُ لِطُولِ الغَيْبَةِ ، وَبُعْدِ الاَْمَدِ ، وَلا اَتَحَيَّرُ در باره تو مسلم است و در آن شك بخاطر طولاني شدن غيبت و درازي زمان و سرگردان نشوم مَعَ مَنْ جَهِلَكَ وَجَهِلَ بِكَ ، مُنْتَظِرٌ مُتَوَقِّعٌ لاَِيّامِكَ ، وَاَنْتَ به همراه آنكه تورانشناختند وبه تودانائي ندارند ، چشم به راه و منتظر روزهاي فرمانروائيت هستم و توئي الشّافِعُ الَّذي لا تُنازَعُ ، والْوَلِيُّ الَّذي لا تُدافَعُ ، ذَخَرَكَ آن واسطه و شفيعي كه نزاعي در آن نيست و آن سرپرستي كه مزاحم نداري ، ذخيره ات كرده است


408


اللهُ لِنُصْرَةِ الدّينِ ، وَاِعْزازِ الْمُؤْمِنينَ ، وَالاِْنْتِقامِ مِنَ خداوند براي ياري دين و شوكت مؤمنين و انتقام گرفتن از الْجاحِدينَ الْمارِقينَ ، اَشْهَدُ اَنَّ بِوِلايَتِكَ ، تُقْبَلُ منكرين و بيرون رفتگان از دين ، گواهي دهم كه اعمال بوسيله دوستي تو پذيرفته گردد اعمال الاَْعْمالُ ، وَتُزَكَّي الاَْفْعالُ ، وَتُضاعَفُ الْحَسَناتُ ، و پاك شود كردار ، و چند برابر گردد كارهاي خوب وَتُمْحَي السَّيِّئاتُ ، فَمَنْ جآءَ بِوِلايَتِكَ وَاعْتَرَفَ و محو شود كارهاي بد ، پس هر كه ولايت تو را داشت و به امامت تو اعتراف كرد بِاِمامَتِكَ قُبِلَتْ اَعْمالُهُ ، وَصُدِّقَتْ اَقْوالُهُ ، وَتَضاعَفَتْ اعمالش پذيرفته و گفتارش مورد تصديق و گواهي است ، و كارهاي نيكش مضاعف حَسَناتُهُ ، وَمُحِيَتْ سَيِّئاتُهُ ، وَمَنْ عَدَلَ عَنْ وِلايَتِكَ ، وبديهايش محو گردد ، و هر كه رو گرداند از ولايت و دوستي تو و تو را نشناخت وَجَهِلَ مَعْرِفَتَكَ وَاسْتَبْدَلَ بِكَ غَيْرَكَ ، اَكَبَّهُ اللهُ عَلي و بجاي تو ديگري را برگزيد خداوند او را سرنگون ساز مَنْخَرِهِ فِي النّارِ ، وَلَمْ يَقْبَلِ اللهُ لَهُ عَمَلا ، وَلَمْ يُقِمْ لَهُ يَوْمَ بصورت در آتش دوزخ و هيچ كاري از او پذيرفته و ميزاني برايش الْقِيامَةِ وَزْناً ، اُشْهِدُ اللهَ وَاُشْهِدُ مَلآئِكَتَهُ وَاُشْهِدُكَ يا در قيامت بر پا نكنند ، گواهي گيرم خدا و فرشتگانش را و نيز گواه گيرم تو را اي مَوْلايَ بِهذا ظاهِرُهُ كَباطِنِهِ ، وَسِرُّهُ كَعَلانِيَتِهِ ، وَاَنْتَ سرور من بدانچه گفتم كه ظاهر و باطنش يكسانست ، و نهان واشكارش يكي است ، و تو


409


الشّاهِدُ عَلي ذلِكَ ، وَهُوَ عَهْدي اِلَيْكَ ، وَميثاقي لَدَيْكَ ، گواهي بر اين ، و اين عهد و پيمان من است در پيش تو اِذْ اَنْتَ نِظـامُ الدّينِ ، وَيَعْسُوبُ الْمُتَّقينَ ، وَعِزُّ چون توئي نظام بخش دين ، و بزرگ متقين ، و عزت بخش الْمُوَحِّدينَ ، وَبِذلِكَ اَمَرَني رَبُّ الْعالَمينَ ، فَلَوْ مردمان يكتاپرست و به همين دستور داده است مرا پروردگار جهانيان ، و اگر تَطـاوَلَتِ الدُّهُورُ ، وَتَمادَّتِ الاَْعْمارُ لَمْ اَزْدَدْ فيكَ اِلاّ طولاني گردد روزگارها و بدرازا كشد عمرها نيفزايد مرا در باره تو جز يَقيناً ، وَلَكَ اِلاّ حُبّاً ، وَعَلَيْكَ اِلاّ مُتَّكَلا وَمُعْتَمَداً ، يقين و زياد نگرداند در من بجز محبت و توكل و اعتماد بر تو وَلِظُهُورِكَ اِلاّ مُتَوَقِّعاً ، وَمُنْتَظِراً وَلِجِهادي بَيْنَ يَدَيْكَ و جز انتظار و توقع ظهور و پيروزيت ، و جز آنكه چشم براه آن باشم كه در پيش رويت پيكار كنم مُتَرَقِّباً فَاَبْذُلُ نَفْسي وَمالي وَوَلَدي وَاَهْلي وَجَميعَ ما و جان خود و مال و فرزند و خاندان و خلاصه هر چه را خدا به من داده است خَوَّلَني رَبّي بَيْنَ يَدَيْكَ وَالتَّصَرُّفَ بَيْنَ اَمْرِكَ وَنَهْيِكَ ، همه را در راهت نثار كنم و همه را در اختيار امر و نهي تو بگذارم مَوْلايَ فَاِنْ اَدْرَكْتُ اَيّامَكَ الزّاهِرَةَ ، وَاَعْلامَكَ الْباهِرَةَ ، مولاي من اگر من آن دوران درخشان را درك كنم و آن پرچمهاي نمايان تو را ببينم فَها اَنـَا ذا عَبْدُكَ الْمُتَصَرِّفُ بَيْنَ اَمْرِكَ وَنَهْيِكَ ، اَرْجُو بِهِ پس من همان بنده تو باشم كه خود را در اختيار امر و نهي تو بگذارم تا بلكه بدان وسيله


410


الشَهادَةَ بَيْنَ يَدَيْكَ ، وَالْفَوْزَ لَدَيْكَ ، مَوْلايَ فَاِنْ اَدْرَكَنِي در پيش رويت بشهادت رسم و در نزد تو كامياب گردم اي مولاي من و اگر الْمَوْتُ قَبْلَ ظُهُورِكَ فَاِنّي اَتَوَسَّلُ بِكَ وَبِابآئِكَ پيش از زمان ظهور تو مرگ به سراغم آيد من توسل جويم بوسيله پدران الطّاهِرينَ اِلَي اللهِ تَعالي ، وَاَسْاَلُهُ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد پاك تو بدرگاه خداي تعالي و از او خواهم كه درود فرستد بر محمد وَآلِ مُحَمَّد ، وَاَنْ يَجْعَلَ لي كَرَّةً في ظُهُورِكَ وَرَجْعَةً في و آل محمد ، و مقرّر فرمايد برايم زندگي دوباره در زمان ظهورت اَيّامِكَ ، لاَِبْلُغَ مِنْ طـاعَتِكَ مُرادي ، وَاَشْفِيَ مِنْ اَعْدائِكَ بازگشتم را در آن روزهاي درخشان حكومتت ، تا در مورد فرمانبرداري تو به مقصود برسم ( و جراحت ) فُؤادي ، مَوْلايَ وَقَفْتُ في زِيارَتِكَ مَوْقِفَ الْخاطِئينَ دلم را از دشمنانت شفا بخشم ، سرورا من ايستاده ام براي زيارت تو چون خطاكاران النّادِمينَ الْخائِفينَ مِنْ عِقابِ رَبِّ الْعالَمينَ ، وَقَدِ پشيماني كه ترسان است از كيفر پروردگار جهانيان ، و اتَّكَلْتُ عَلي شَفاعَتِكَ ، وَرَجَوْتُ بِمُوالاتِكَ وَشَفاعَتِكَ ، تكيه كرده ام بر شفاعت و وساطت تو ، و از دوستي و شفاعت تو اميد آن دارم مَحْوَ ذُنُوبي وَسَتْرَ عُيُوبي وَمَغْفِرَةَ زَلَلي ، فَكُنْ لِوَلِيِّكَ يا كه گناهانم محو شود و عيوبم پوشيده گردد و لغزشهايهم آمرزيده شود ، پس تو هم اي مَوْلايَ عِنْدَ تَحْقيقِ اَمَلِهِ ، وَاسْاَلِ اللهَ غُفْرانَ زَلَلِهِ ، فَقَدْ مولاي من كمك دوستدارت كن تا آرزويش تحقق يابد ، و از خدا بخواه كه لغزشش را بيامرزد ، زيرا كه


411


تَعَلَّقَ بِحَبْلِكَ ، وَتَمَسَّكَ بِوِلايَتِكَ ، وَتَبَرَّاَ مِنْ اَعْدائِكَ ، به رشته محبت تو جنگ زده و به ولايت و دوستي تو تمسك جسته و از دشمنانت بيزاري جويد اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ ، وَاَنْجِزْ لِوَلِيِّكَ ما وَعَدْتَهُ ، خدايا درود فرست بر محمد و آلش ، و وفا كن بدان وعده اي كه به بنده مقربت داده اي اَللّـهُمَّ اَظْهِرْ كَلِمَتَهُ ، وَاَعْلِ دَعْوَتَهُ ، وَانْصُرْهُ عَلي عَدُوِّهِ خدايا آشكار كن سخن و آئينش را و بلند كن دعوتش را ، و ياريش ده بر دشمنش وَعَدُوِّكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ و بر دشمن تو اي پروردگار جهانيان ، خدايا درود فرست بر محمد و آل مُحَمَّد ، وَاَظْهِرْ كَلِمَتَكَ التّامَّةَ ، وَمُغَيَّبَكَ في اَرْضِكَ محمد ، و آشكار كن آن كلمه تامه ( و حجت بالغه ) خود را و آن پنهان شده در روي زمينت الْخائِفَ الْمُتَرَقَِّبَ ، اَللّـهُمَّ انْصُرْهُ نَصْراً عَزيزاً ، وَافْتَحْ لَهُ و آن هراسان نگران را ، خدايا ياريش ده ياري كامل و بگشا برايش فَتْحاً يَسِيراً ، اللّهُمّ وَأعِزَّ بِهِ الدِّيْنَ بعد الخُمُولِ ، وأطْلِعْ گشايشي آسان ، خدايا نيرومندگردان بدست او دين را پس از گمنامي ، و طالع كن به الْحَقَّ بَعْدَ الاُْفُولِ ، وَاَجْلِ بِهِ الظُّلْمَةَ ، وَاكْشِفْ بِهِ بدو ( خورشيد ) حق ( و حقيقت ) را پس از غروب آن ، و بر طرف كن بدو تاريكي ، و بگشا بدو الْغُمَّةَ ، اَللّـهُمَّ وَآمِنْ بِهِ الْبِلادَ ، وَاهْدِ بِهِ الْعِبادَ ، اَللّـهُمَّ غم و اندوه را ، خدايا امان بخش بوسيله اش شهرها را و راهنمائي كن بدو بندگانت را ، خدايا امْلأْ بِهِ الاَْرْضَ عَدْلا وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً پر كن زمين را بدو از عدل و داد چنانچه پرشده از ستم و بيدادگري


412


اِنَّكَ سَميعٌ مُجيبٌ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللهِ ، اِئْذَنْ كه براستي تو شنوا و پاسخ دهنده اي ، سلام بر تو اي ولي خدا ، اجازه ده لِوَلِيِّكَ في الدُّخُولِ ، اِلي حَرَمِكَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ براي دوستت كه به حرمت داخل شود كه درودها و رحمت خدا بر تو باد وَعَلي آبائِكَ الْطّاهِرينَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ .

و بر پدران پاكت و رحمت خدا و بركاتتش بر شما باد

سپس روانه شو به سوي سرداب غيبت آن حضرت و ميان دو در بايست و درها را به دست بگير و مانند كسي كه رخصت داخل شدن طلبد و بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ بگو و به آرامي و وقار وارد شو و با حضور قلب دو ركعت نماز در آنجا بگذار آنگاه بگو :

اَللهُ اَكْبَرُ ، اَللهُ اَكْبَرُ ، اَللهُ اَكْبَرُ ، لا اِلـهَ اِلاّ اللهُ وَاللهُ اَكْبَرُ ، وَللهِِ خدابزرگتر است ، خدابزرگتراست ، خدابزرگتر است ، معبودي نيست جزخداي يكتا ، خدابزرگتراست وستايش الْحَمْدُ ، اَ لْحَمْدُ للهِِ الَّذي هَدانا لِهذا ، وَعَرَّفَنا اَوْلِياءَهُ براي خدا است ، حمد خدايي را كه ما را به اين حرم رهنمون گشت ، و شناساند به ما دوستانش و نيز وَاَعْداءَهُ ، وَوَفَّقَنا لِزِيارَةِ اَئِمَّتِنا ، وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ دشمنانش را ، و توفيق زيارت ائمه ما را به ما داد ، و ما را از الْمُعانِدينَ الْنّاصِبينَ ، وَلا مِنَ الْغُلاةِ الْمُفَوِّضينَ ، وَلا مِنَ معاندان و دشمنان ( آنها ) و از غلوّ كنندگان و مفوّضان ، و از


413


الْمُرْتابينَ الْمُقَصِّرينَ ، اَلسَّلامُ عَلي وَلِيِّ اللهِ وَابْنِ ترديد كنندگان و مقصران قرار نداد ، سلام بر ولي خد و پسر اَوْلِيائِهِ ، اَلسَّلامُ عَلي الْمُدَّخَرِ لِكَرامَةِ اَوْلِياءِ اللهِ وَبَوارِ اوليايش ، سلام بر آنكه خداوند او را براي عزت دوستان و نابودي دشمنانش ذخيره كرد ، اَعْدآئِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَي النُّورِ الَّذي اَرادَ اَهْلُ الْكُفْرِ اِطْفاءَهُ سلام بر نوري كه كافران تصميم به نابوديش گرفتند فَاَبَي اللهُ اِلاّ اَنْ يُتِمَّ نُورَهُ بِكُرْهِهِمْ ، وَاَيَّدَهُ بِالْحَياةِ ، حَتّي ولي خداوند آن را بر خلاف ميل آنان كمال بخشيد ، و او را براي زندگي ( طولاني ) نگاه داشت تا يُظْهِرَ عَلي يَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِمْ ، اَشْهَدُ اَنَّ اللهَ اصْطَفَاكَ برغم آنان حق را بدست او آشكار سازد ، گواهي دهم كه براستي خداوند تو را در كوچكي صَغيراً ، وَاَكْمَلَ لَكَ عُلُومَهُ كَبيراً ، وَاَنَّكَ حَيٌّ لا تَمُوتُ برگزيد ، و علوم خود را براي تو در بزرگي كامل كرد ، و تو زنده هستي و نخواهي مرد حَتّي تُبْطِلَ الْجِبْتَ وَالطّاغُوتَ ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلي تا آنگاه كه باطل كني آئين جبت و طاغوت را ، خدايا درود فرست بر آن حضرت و بر خُدّامِهِ وَاَعْوانِهِ عَلي غَيْبَتِهِ وَنَأْيِهِ ، وَاسْتُرْهُ سَتْراً عَزيزاً ، خدمتكاران و كمك كارانش در دوران غيبت و دوريش ، و او را مستور دار در پرده عزت ، و وَاجْعَلْ لَهُ مَعْقِلا حَريزاً ، وَاشْدُدِ اَللّـهُمَّ وَطْاَتَكَ عَلي او را در پناهگاه محكمي قرارش ، ده و به شدت سركوب كن مُعانِديهِ ، وَاحْرُسْ مَوالِيَهُ وَزائِريهِ ، اَللّـهُمَّ كَما جَعَلْتَ دشمنانش را ، و دوستان و زائرينش را ( از گزند روزگار ) حفظ كن ، خدايا چنانچه دل مرا


414


قَلْبي بِذِكْرِهِ مَعْمُوراً ، فَاجْعَلْ سِلاحي بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً ، مرا به ياد او آباد كردي ، اسلحه مرا نيز در ياري او ( آماده و ) از نيام بدر آر وَاِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَ لِقائِهِ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلي و اگر حائل شد ميان من و ديدار آن حضرت مرگي كه مسلم كردي بر عِبادِكَ حَتْماً ، وَاَقْدَرْتَ بِهِ عَلي خَليقَتِكَ رَغْماً ، فَابْعَثْني بندگانت ، و مقدر كردي آن را بر خلق خود بر خلاف خواستشان ، پس مرا هنگام ظهورش عِنْدَ خُرُوجِهِ ظـاهِراً مِنْ حُفْرَتي ، مُؤْتَزِراً كَفَني ، حَتّي برانگيز تا سر برآرم از قبرم ، و همانطور كه كفن پوشيده ام اُجاهِدَ بَيْنَ يَدَيْهِ في الصَّفِّ الَّذي اَثْنَيْتَ عَلي اَهْلِهِ في پيكار كنم در پيش رويش در آن صفي كه ستايش كردي اهل آن صف را در كِتابِكَ فَقُلْتَ : { كَاَنَّهُمْ بُنيَانٌ مَرْصُوصٌ } اَللّـهُمَّ طـالَ قرآن و فرمودي « گوئي آنها بنائي استوارند » ، خدايا انتظار ما به درازا الاِْنْتِظارُ ، وَشَمِتَ بنا الْفُجّارُ ، وَصَعُبَ عَلَيْنَا الاِْنْتِصارُ ، كشيد ، و مردمان فاجر بدكار ما را شماتت كنند ، و انتقام ( از دشمن ) بر ما دشوار گشت اَللّـهُمَّ اَرِنا وَجْهَ وَلِيِّكَ الْمَيْمُونِ في حَياتِنا وَبَعْدَ خدايانشان ده به ما چهره مبارك بنده مقرب و نماينده ات را در حال زندگي و پس الْمَنُونِ ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَدينُ لَكَ بِالرَّجْعَةِ بَيْنَ يَدَيْ از مرگ ، خدايا من اعتقاد دارم به رجعت در پيش روي صاحِبِ هذِهِ الْبُقْعَةِ ، الْغَوْثَ ، الْغَوْثَ ، الْغَوْثَ يا صاحب اين بقعه ، فريادرس ، فريادرس ، فريادرس اي


415


صاحِبَ الزَّمانِ ، قَطَعْتُ في وُصْلَتِكَ الْخُلاّنَ ، وَهَجَرْتُ صاحب الزمان ، من براي رسيدن به فيض ديدارت از دوستان صميمي جداشدم ، و براي زيارتت لِزِيارَتِكَ الاَْوْطـانَ ، وَاَخْفَيْتُ اَمْري عَنْ اَهْلِ الْبُلْدانِ ، وطن را ترك كردم ، و هدف و مقصودم را از مردم شهرها ( ي سر راه ) پنهان داشتم لِتَكُونَ شَفيعاً عِنْدَ رَبِّكَ وَرَبّي ، وَاِلي ابائِكَ وَمَوالِيَّ في و تا تو شفيع من گردي در نزد پروردگارمان ، و پيش پدرانت : آن سرورانم برايم در حُسْنِ التَّوْفيقِ لي ، وِاِسْباغِ النِّعْمَةِ عَلَيَّ ، وَسَوْقِ توفيقي نيك ، و نعمت فراوان و جاري شدن الاِْحْسانِ اِلَيَّ ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد احسان و بخشش بسويم ، خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد اَصْحابِ الْحَقِّ ، وَقادَةِ الْخَلْقِ ، وَاْسْتَجِبْ مِنّي ما آن ملازمين حق ، و راهبران خلق ، و به اجابت رسان برايم آنچه دَعَوْتُكَ ، وَاَعْطِني ما لَمْ اَنْطِقْ بِهِ في دُعآئي ، مِنْ صَلاحِ دعا كردم ، و عطا كن به من آنچه را به زبان نياوردم در دعايم از آنچه را به صلاح ديني وَدُنْيايَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ ، وَصَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّد دين و دنياي من است كه براستي توئي ستوده و بزرگوار ، و درود خدا بر محمد وَآلِهِ الطّاهِرينَ .

و آل پاكش باد


416



نماز زيارت


آنگاه داخل صُفّه شو و دو ركعت نماز كن و بعد از آن بگو :

اَللّـهُمَّ عَبْدُكَ الزّآئِرُ في فِناءِ وَلِيِّكَ ، الْمَزُورِ الَّذي خدايا بنده زائر تو در آستان حرم بنده مقرب تو است ، زيارت فَرَضْتَ طـاعَتَهُ عَلَي الْعَبيدِ وَالاَْحْرارِ ، وَاَنْقَذْتَ بِهِ آنكه واجب كردي فرمانبرداريش را بر هر بنده و آزاد ، و نجات دادي بوسيله اش اَوْلِياءَكَ مِنْ عَذابِ النّارِ ، اَللّـهُمَّ اجْعَلْها زِيارَةً مَقْبُولَةً دوستان خود را از عذاب دوزخ ، خدايا اين زيارت را زيارتي پذيرفته قرار ده ذاتَ دُعاء مُسْتَجاب مِنْ مُصَدِّق بِوَلِيِّكَ غَيْرِ مُرْتاب ، و زيارتي كه در آن مستجاب شود دعاي فردي كه تصديق كرده ولي و نماينده تو را بدون ترديد اَللّـهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ بِهِ وَلا بِزِيارَتِهِ ، وَلا تَقْطَعْ خدايا قرار مده اين زيارت را آخرين بار آمدنم به آستان اين بزرگوار اَثَري مِنْ مَشْهَدِهِ وَزِيارَةِ اَبيهِ وَجَدِّهِ ، اَللّـهُمَّ اَخْلِفْ عَلَيَّ و مرا از زيارت او و زيارت پدر و جدش محروم مكن ، خدايا آنچه در اين راه نَفَقَتي ، وَانْفَعْني بِما رَزَقْتَني في دُنْيايَ وَآخِرَتي لي ، خرج كردم عوض آن را به من بده ، و سود بخش كن آنچه را روزي من كرده اي در دنيا و آخرتم


417


وَلاِِخْواني وَاَبَوَيَّ وَجَميعِ عِتْرَتي ، اَسْتَوْدِعُكَ اللهَ اَيُّهَا و براي برادرانم و پدر و مادرم و همه خاندانم ، تو را به خدا مي سپارم اي الاِْمامُ الَّذي يَفُوزُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ ، وَيَهْلِكُ عَلي يَدَيْهِ امام بزرگواري كه رستگار شوند بوسيله او مؤمنان ، و نابود گردند بدست او الْكافِرُونَ الْمُكَذِّبُونَ ، يا مَوْلايَ يَا بْنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ مردمان كافر و تكذيب كننده ، اي مولاي من اي فرزند حسن بن علي جِئْتُكَ زائِراً لَكَ وَلاَِبيكَ وَجَدِّكَ ، مُتَيَقِّناً ، الْفَوْزَ بِكُمْ ، به دربارت آمده ام براي زيارت تو و پدر و جدت ، و يقين به رستگاري خويش بوسيله شما دارم مُعْتَقِداً اِمامَتَكُمْ ، اَللّـهُمَّ اكْتُبْ هذِهِ الشَّهادَةَ وَالزِّيارَةَ لي و معتقد به امامت شما هستم ، خدايا ثبت كن اين گواهي و زيارت مرا نزد خودت عِنْدَكَ في عِلِّيّينَ ، وَبَلِّغْني بَلاغَ الصّالِحينَ ، وَانْفَعْني در بلندترين جاها ، و برسانم بدانجا كه رسيدند بدان مردمان شايسته ، و مرا از دوستي ايشان بِحُبِّهِمْ يا رَبَّ الْعالَمينَ .

بهره مندساز اي پروردگار جهانيان


حضرت سيد الشهدا ( عليه السلام ) :

اگر بيش از يك روز به پايان دنيا باقي نباشد ، خداوند عزّوجلّ آن روز را طولاني سازد تا مردي از فرزندان من ظهور كند و زمين را آكنده از عدل و داد كند ، چنانكه از ظلم و جور گرديده باشد . از پيامبر خدا شنيدم كه چنين فرمود . بحار 15 : 133 / 5


418



زيارت اوّل حضرت صاحب الأمر ( عليه السلام )

زيارت آل ياسين

سَلامٌ عَلي آلِ يس ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَّ سلام بر آل يسين سلام بر تو اي دعوت كننده به خدا ، و عارف آياتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ وَدَيّانَ دينِهِ ، اَلسَّلامُ به آياتش ، سلام بر تو اي واسطه خدا و سرپرست دين او ، سلام عَلَيْكَ يا خَليفَةَ اللهِ وَناصِرَ حَقِّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ بر تو اي خليفه خدا و ياور حق او ، سلام بر تو اي حجت اللهِ وَدَليلَ اِرادَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا تالِيَ كِتابِ اللهِ خدا و راهنماي ( خلق ) به خواست او ، سلام بر تو اي تلاوت كننده كتاب خدا وَتَرْجُمانَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ في آناءِ لَيْلِكَ وَاَطْرافِ و تفسير كننده آيات او ، سلام بر تو در تمام آنات و دقايق شب و سرتاسر نَهارِكَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ ، اَلسَّلامُ روز ، سلام بر تو اي بجاي مانده از طرف خدا در روي زمين ، سلام عَلَيْكَ يا ميثاقَ اللهِ الَّذي اَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بر تو اي پيمان محكم و موكّد خدا كه آنرا از مردم گرفت ، سلام بر تو اي وَعْدَ اللهِ الَّذي ضَمِنَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَلَمُ وعده خدا كه تضمينش كرده ، سلام بر تو اي پرچم


419


الْمَنْصُوبُ ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ ، وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ برافراشته و دانش ريزان ، و فريادرس خلق و رحمت الْواسِعَةُ وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوب ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقُومُ ، گسترده حق ، و آن وعده اي كه دروغ نشود ، سلام بر تو هنگامي كه بپا مي ايستي اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْعُدُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْرَأُ سلام بر تو هنگامي كه مي نشيني ، سلام بر تو هنگامي كه قرآن مي خواني وَتُبَيِّنُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصَلّي وَتَقْنُتُ ، اَلسَّلامُ و تفسير مي كني ، سلام بر تو هنگامي كه نماز مي خواني و قنوت مي گيري ، سلام عَلَيْكَ حينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُهَلِّلُ بر تو هنگامي كه ركوع و سجده بجاي آوري ، سلام بر تو هنگامي كه « لا اله الا اللّه » و وَتُكَبِّرُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ ، اَلسَّلامُ « اللّه اكبر » مي گوئي ، سلام بر تو هنگامي كه خدا را ستايش كني و از او آمرزش خواهي ، سلام عَلَيْكَ حينَ تُصْبِحُ وَتُمْسي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ اِذا بر تو هنگامي كه بامداد و شام كني ، سلام بر تو در شب هنگام يَغْشي ، وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الاِْمامُ كه تاريكيش فراگير شود و در روز هنگامي كه پرده شب برگيرد ، سلام بر تو اي امام الْمَأْمُونُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ ، اَلسَّلامُ امين ، سلام بر تو اي مقدم ( بر همه خلق و ) مورد آرزو ( ي آنان ) ، سلام عَلَيْكَ بِجَوامِعِ السَّلامِ ، اُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ اَ نّي اَشْهَدُ اَنْ بر تو به همه سلامها ، گواه گيرم تو را اي مولا و سرور من به اين شهادت :


420


لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ كه معبودي نيست جز خداي يگانه كه شريك ندارد و محمد بنده وَرَسُولُهُ ، لا حَبيبَ اِلاّ هُوَ وَاَهْلُهُ ، وَاُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ اَنَّ و رسول او است ، و محبوبي نيست جز او و خاندانش ، و گواه گيرم تو را اي مولاي من كه عَلِيّاً اَميرَ الْمُؤْمِنينَ حُجَّتُهُ ، وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ ، وَالْحُسَيْنَ علي امير مؤمنان حجت خدا است ، و حسن حجت او است و حسين حُجَّتُهُ ، وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حجت او است ، و علي بن الحسين حجت او است ، و محمد بن علي حُجَّتُهُ ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد حُجَّتُهُ ، وَمُوسَي بْنَ جَعْفَر حجت او است ، و جعفر بن محمد حجت او است ، و موسي بن جعفر حُجَّتُهُ ، وَعَلِيَّ بْنَ مُوسي حُجَّتُهُ ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حجت او است ، و علي بن موسي حجت او است ، و محمد بن علي حُجَّتُهُ ، وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد حُجَّتُهُ ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حجت او است ، و علي بن محمد حجت او است ، و حسن بن علي حُجَّتُهُ ، وَاَشْهَدُ اَ نَّكَ حُجَّةُ اللهِ ، اَنْتُمُ الاَْوَّلُ وَالاْخِرُ ، وَاَنَّ حجت او است ، و گواهي دهم كه تو حجت خدائي ، شمائيد حجّت اول و آخر ، و مسلماً رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لا رَيْبَ فيها يوم { لاَ يَنفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا بازگشت شما حق است كه شكي در آن نيست ، روزي كه سود ندهد كسي را ايمانش لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً } وَاَنَّ كه پيش از آن ايمان نياورده يا در ( مدت ) ايمان خويش كار خيري انجام نداده ، و همانا


421


الْمَوْتَ حَقٌّ ، وَاَنَّ ناكِراً وَنَكيراً حَقٌّ ، وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ مرگ حق است و منكر و نكير حق است ، و گواهي دهم كه زنده شدن پس از مرگ حق است حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ ، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ ، و برانگيخته شده حق است ، و صراط حق است و مرصاد ( كمينگاه ) حق است وَالْميزانَ حَقٌّ ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ ، وَالْحِسابَ حَقٌّ ، وَالْجَنَّةَ و ميزان حق است ، و حشر ( در قيامت ) حق است ، و حساب حق است ، و بهشت وَالنّارَ حَقٌّ ، وَالْوَعْدَ وَالْوَعيدَ بِهِما حَقٌّ ، يا مَوْلايَ شَقِيَ و دوزخ حق است ، و وعده و وعيد حق است ، اي مولاي من بدبخت كسي كه مخالفت شما كرد مَنْ خالَفَكُمْ ، وَسَعِدَمَنْ اَطـاعَكُمْ ، فَاشْهَدْعَلي ما اَشْهَدْتُكَ و سعادتمند كسي كه پيرويتان را كرد ، پس گواهي ده بر آنچه عَلَيْهِ ، وَاَ نَاوَلِيٌّ لَكَ بَريءٌمِنْ عَدُوِّكَ ، فَالْحَقُّ ما رَضيتُموُهُ ، تو را بر آن گواه گرفتم ، و من دوست توأم و بيزارم از دشمنت ، حق آنست كه وَالْباطِلُ مااَسْخَطْتُمُوهُ ، وَالْمَعْرُوفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ ، وَالْمُنْكَرُ شما پسند كرديد ، و باطل همانست كه شما بدان خشم كرديد ، و معروف همان بود مانَهَيْتُمْ عَنْهُ ، فَنَفْسي مُؤْمِنَةٌ بِاللهِوَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ ، وَبِرَسُولِهِ كه شما بدان دستور داديد و منكر همان بود كه شما از آن نهي كرديد ، من ايمان دارم به خداي يگانه اي وَبِاَميرِالْمُؤْمِنينَوَبِكُمْ يامَوْلايَ اَوَّلِكُمْوَآخِرِكُمْ ، وَنُصْرَتي كه شريك ندارد و به رسول او و به امير مؤمنان و به شما ـ اي مولاي من ـ از اول امام ، تا آخرين مُعَدَّةٌ لَكُمْ ، وَمَوَدَّتي خالِصَةٌ لَكُمْ ، آمينَ آمينَ . امام شما خاندان ، و ياريم براي شما آماده است ، و دوستيم خالص و پاك براي شما است ، آمين آمين


422



دعاي بعد از زيارت


اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد نَبِيِّ رَحْمَتِكَ ، خدايا از تو خواهم كه درود فرستي بر محمد پيامبر رحمتت وَكَلِمَةِ نُورِكَ ، وَاَنْ تَمْلاََ قَلْبي نُورَ الْيَقينِ ، وَصَدْري نُورَ و كلمه نورت ، و ديگر آنكه پركني دل مرا با نور يقين ، و سينه ام را با نور الإيمانِ ، وَفِكْري نُورَ النِّيّاتِ ، وَعَزْمي نُورَ الْعِلْمِ ، ايمان ، و انديشه ام را با نور تصميمها ، و اراده ام را با نور علم وَقُوَّتي نُورَ الْعَمَلِ ، وَلِساني نُورَ الصِّدْقِ ، وَديني نُورَ و نيرويم را با نور عمل ، و زبانم را با نور راستگوئي ، و دين و مذهبم را با نور الْبَصآئِرِ مِنْ عِنْدِكَ ، وَبَصَري نُورَ الضِّياءِ ، وَسَمْعي نوُرَ بينائيهائي از نزد خودت ، و چشمم را با نور روشنائي ، و گوشم را با نور الْحِكْمَةِ ، وَمَوَدَّتي نُورَ الْمُوالاةِ لِمُحَمَّد وَآلِهِ عَلَيْهِمُ حكمت ، و دوستيم را با نور موالات محمد و آلش السَّلامُ ، حَتّي اَ لْقاكَ ، وَقَدْ وَفَيْتُ بِعَهْدِكَ وَميثاقِكَ ، عليهم السلام ، تا تو را ديدار كنم و ، من به عهد و پيمان تو وفا كردم فَتُغَشّيَني رَحْمَتُكَ يا وَلِيُّ يا حَميدُ ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي پس رحمت خود را بر من بپوشان اي سرپرست و اي ستوده ، خدايا درود فرست بر


423


مُحَمَّد حُجَّتِكَ في اَرْضِكَ ، وَخَليفَتِكَ في بِلادِكَ ، محمد حجت خود در روي زمينت ، و جانشين تو در شهرهايت وَالدّاعي اِلي سَبيلِكَ ، وَالْقائِمِ بِقِسْطِكَ ، وَالثّائِرِ بِاَمْرِكَ ، و دعوت كننده بسوي راهت ، و قيام كننده به عدل و دادت ، و انقلاب كننده به دستورت ، وَلِيِّ الْمُؤْمِنينَ وَبَوارِ الْكافِرينَ ، وَمُجَلِّي الظُّلْمَةِ ، وَمُنيرِ دوست مؤمنان و نابودي كافران ، و برطرف كننده تاريكي ، و روشن كننده الْحَقِّ وَالنّاطِقِ بِالْحِكْمَةِ وَالصِّدْقِ ، وَكَلِمَتِكَ التّامَّةِ في حق ، و گوياي به حكمت و راستي ، و آن آفريده كاملت در اَرْضِكَ ، الْمُرْتَقِبِ الْخائِفِ ، وَالْوَلِيِّ النّاصِحِ ، سَفينَةِ روي زمين كه در حال انتظار و هراس بسر برد ، و آن سرپرست خيرخواه و كشتي النَّجاةِ وَعَلَمِ الْهُدي ، وَنُورِ اَبْصارِ الْوَري ، وَخَيْرِ مَنْ نجات و پرچم هدايت ، و روشني ديدگان مردم ، و بهترين كسي تَقَمَّصَ وَارْتَدي ، وَمُجَلِّي الْعَمي ، الَّذي يَمْلاَُ الاَْرْضَ كه جامه ورداء ببر كرد ، و زداينده گمراهي ، آنكس كه پركند زمين را از عَدْلا وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً ، اِنَّكَ عَلي كُلِّ عدل و داد چنانچه پرشده باشد از ستم و بيدادگري ، كه براستي تو بر هر شَيْء قَديرٌ ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلي وَلِيِّكَ وَابْنِ اَوْلِيائِكَ ، چيز توانائي ، خدايا درود فرست بر وليّت و فرزند اوليائت الَّذينَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَاَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَاَذْهَبْتَ عَنْهُمُ آنانكه واجب كردي فرمانبرداريشان را ، و واجب گرداندي حقشان را و دور كردي از ايشان


424


الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهيراً ، اَللّـهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ پليدي را ، و بخوبي پاكيزه شان كردي ، خدايا ياريش كن و بدست او دينت را لِدينِكَ ، وَانْصُرْ بِهِ اَوْلِياءَكَ وَاَوْلِياءَهُ ، وَشيعَتَهُ وَاَنْصارَهُ ، ياري كن ، و ياري كن بوسيله او دوستان خودت ، و دوستان او و شيعيان و ياورانش را وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ ، اَللّـهُمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ باغ وَطاغ ، وَمِنْ و ما را نيز از آنان قرار ده ، خدايا نگاهش دار از شر هر متجاوز و سركشي ، و از شر همه شَرِّ جَميعِ خَلْقِكَ ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنَ يَدَيْهِ ، وَمِنْ خَلْفِهِ مخلوق خودت ، و محافظتش كن از پيش رويش ، و از پشت سرش وَعَنْ يَمينِهِ وَعَنْ شِمالِهِ ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ اَنْ يوُصَلَ و از سمت راستش ، و از طرف چپش ، و پاسداريش كن ، و نگاهش دار از اينكه گزند و آسيبي اِلَيْهِ بِسُوء ، وَاحْفَظْ فيهِ رَسُولَكَ وَآلَ رَسُولِكَ ، وَاَظْهِرْ بِهِ بدو رسد ، و ( شوكت و عزت ) رسول و آل رسولت را در ( وجود ) او حفظ فرما ، و آشكار گردان بدست او الْعَدْلَ ، وَاَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ ، وَانْصُرْ ناصِريهِ ، وَاخْذُلْ خاذِليهِ ، عدل وداد را ، وبياريت كمكش كن ، و ياورش را نيز ياري كن ، و هر كه دست از ياريش بردارد خوار گردان وَاقْصِمْ قاصِميهِ ، وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْكُفْرِ ، وَاقْتُلْ بِهِ و در هم شكن شكننده اش را ، و بشكن بدست او قدرت و شوكت الْكُفّارَ وَالْمُنافِقينَ ، وَجَميعَ الْمُلْحِدينَ حَيْثُ كانُوا مِنْ كافران و منافقان و همه بي دينان ستيزه جو را در هر جا هستند مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها ، بَرِّها وَبَحْرِها ، وَامْلاَْ بِهِ از خاورهاي زمين و باخترهاي آن چه در خشكي و چه در دريا ، و پركن بوسيله او


| شناسه مطلب: 77511