بخش 1

مقدمه مقدمه چاپ جدید فصل اول :   1 ـ موقعیّت جغرافیایی و طبیعی سوریه       وجه تسمیّه شام و سوریه   2 ـ موقعیت تاریخی و سیاسی شام و سوریه       الف ) قبل از اسلام       ب ) پس از اسلام       ج ) دوران معاصر     3 ـ مذاهب و گروه#160;های مذهبی در سوریه


1


بسم الله الرحمن الرحيم


3


اماكن زيارتي سياحتي سوريه

تأليف : دكتر اصغر قائدان


17


مقدمه

سوريه كنوني كه در گذشته ، با كشورهاي اردن ، لبنان و فلسطين اشغالي بخشي از سرزمين شام شمرده مي شد ، سابقه اي بس دراز در تاريخ دارد كه مورّخان ، اين قدمت را به حدود پنج هزار سال پيش مي رسانند . از آنجا كه اين سرزمين در مدت ياد شده ، از فرهنگ و تمدّن درخشاني برخوردار بوده ، آثار و نشانه هايي از تمدن خود بر جا گذاشته است . پيش از فتح اين كشور به دست مسلمانان ، اقوام مختلفي ؛ از جمله اقوام سامي آموري ، آرامي ، مصري ، آشوري ، بابلي ، يوناني ، رومي و ايراني كه هر از چند گاهي اين كشور را سكونت گاه خويش ساخته و يا آن را در معرض تاخت و تاز قرار داده اند ، نشانه هايي از تمدّن خاص خويش را براي اعصار بعدي به يادگار گذاشته اند .

با فتح شام ، در سال سيزده يا شانزده هجري به وسيله سپاه اسلام ، فرهنگ غنيِ اين دين جديد ، بر تمدّن هاي چندين سده اقوام ياد شده چيره شد . از اين پس ، آثار تاريخي اين منطقه ، صبغه اي اسلامي يافت و رنگ و بويي ديگر به خود گرفت . از يك سو علاقه ساكنان تازه مسلمان و حاكمان اسلامي آن ، به اين دعوت جديد و از سوي ديگر پويايي تمدّن اسلام ، نيروي محرّكه و فعالي در ميان آنان پديد آورد تا براي تثبيت و تحكيم اين دين ، به ساخت و احداث مساجد ، ابنيه مذهبي ، مدارس ، دارالقرآن ها و . . . بپردازند كه امروزه صدها اثر تاريخي در اين خصوص زينت بخش آن سرزمين است . حضور ده ها تن از صحابه و تعدادي از بازماندگان اهل بيت پيامبرخدا ( صلّي الله عليه وآله ) و ائمه اطهار ( عليهم السلام ) و مهاجرت ايشان به اين ناحيه براي نشر عقايد اسلام و سرانجام خاكسپاري آنان در آن جا ، ناخودآگاه انبوه مقابر و مشاهد متبركه اي را بهوجود آورد كه امروزه پس از گذشت قرن ها ، بسياري از مسلمانان ، مشتاقان و ارادتمندان اهل بيت را براي زيارت اين قبور ، بهويژه مرقد


18


مطهّر زينب كبري و رقيه بنت الحسين ( عليها السلام ) از اقصي نقاط عالم و نيز ايران اسلامي به سوي خود مي كشاند .

حادثه جانفزا و مصيبت بار كربلا و ورود كاروان اسيران اهل بيت و نيز سرهاي مقدس شهداي واقعه عاشورا به دمشق ، مظلوميت شيعه در اين سرزمين را به تصوير كشانيده است . آثار مرتبط با آن واقعه دردناك در اين كشور ، دل هر مسلماني را به درد مي آورد و چشم هر بيننده اي را پر از اشك مي سازد ؛ گويي آن حادثه ، دوباره پا به عرصه وجود نهاده است .

در قرن هاي پنجم و ششم هجري ، كه مقارن با جنگ هاي صليبي بود ، حكّام بسيار مقتدر و دينداري در اين كشور بر اريكه سلطنت نشستند و پرچم جهاد بر ضدّ صليبي ها و روميان را بر افراشتند . كساني چون نورالدين محمود زنگي شهيد ، سلطان صلاح الدين ايوبي ، ملك عادل ايّوبي ، ملك ظاهر بيبرس ، سيف الدوله حمداني و . . . از افتخارات عالم اسلام بودند كه نه تنها امور جنگي و نظامي را در رأس اقدامات خود قرار دادند و به ايجاد پايگاه هاي نظامي ، ساخت قلعه ها ، حفر خندق ها و . . . پرداختند ، بلكه به خاطر عشق وافري كه به گسترش و تحكيم اسلام و تمدّن افتخارآفرين آن داشتند ، نسبت به ايجاد بناهاي مذهبي و فرهنگي ؛ اعم از مساجد ، مدارس و . . . اهتمام ورزيدند كه امروزه وجود صدها اثر تاريخي ، از آن دوران ، بيانگر اين مدعاست .

در قرون بعد ، مماليك و سر انجام تركان عثماني ، پس از استيلا بر اين سرزمين ، سياست پيشگامان خود را تداوم بخشيده و ضمن حفاظت و بازسازي آن آثار اسلامي ، به احداث بناهاي ديگري نيز پرداختند .

امروزه هر انساني كه به اين كشور گام مي نهد ، در جاي جاي آن ، آثاري از قرن ها فرهنگ و تمدّنِ درخشان مشاهده مي كند و از اهل علم كمتر كسي است كه از اين همه اعجاب ، غرق در حيرت و شگفتي نشود . صدها و هزاران اثر تاريخي ، از دوران قبل و بعد از اسلام ، در دمشق و ديگر استان هاي سوريه ، با سكوتِ خويش ، از هزاره ها و سده ها سخن مي گويند و راست گفته اند كه « تاريخ ، پرونده ملّيِ ملّت ها و عامل بقا و سند مالكيت آنان است » و بايد گفت : آثار و اماكن تاريخي نيز اوراق اين پرونده و مهر سند اين مالكيت است .


19


مورّخان عرب و بهويژه تاريخ نگاران شام ، منابع و تأليفات ارزشمندي در مورد اين سرزمين برجاي گذاشته اند ، ليكن هر يك به ابعاد خاصي از تاريخ و يا مقطع و دوره اي خاص و يا شهري معين از آن توجه داشته اند و كمتر تماميِ ابعاد و دوره هاي تاريخي و يا تمامي كشور را مورد تشريح قرار داده اند . در عصر حاضر نيز محققانِ آن خطه ، در باره پيشينه تاريخيِ خود قلم ها برگرفته و اثرها به تحرير درآورده اند ولي آنان نيز به همان راه رفته و اثري جامع و مانع ارائه نكرده اند و يا بعضي نيز بر اساس سلايق مذهبي و اعتقاديِ خود ، از شرح و توصيف آثار مرتبط با شيعه طفره رفته و يا به عمد آن ها را ناديده گرفته اند .

در سال هاي اخير نيز بعضي از محقّقان شيعه در ايران ، دست به تأليفاتي در اين باره زده اند ليكن آنان توجه خود را بيشتر به اماكن منسوب به شيعه و يا شهر دمشق معطوف ساخته اند . خلل و كاستي هايي كه در اين مورد وجود داشت ضروري مي نمود تا تحقيقي عميق ، علمي ، همه جانبه و مستند در باره آثار تاريخي و اسلاميِ تمام نواحي اين كشور ارائه گردد تا دانش پژوهان و علاقمندان به مسائل تاريخي و هنري ، از تمامي ابعاد و جوانب مورد نظر بهره مند گردند و سيّاحان ، بهويژه زائران مرقد منوّر زينب كبري ، عقيله بني هاشم و رقيه بنت الحسين ( عليهما السلام ) با بينشي كافي و وافي به اين كشور گام نهند .

گفتني است ، نگارنده تماميِ آثار توصيف شده را از نزديك و به طور مستقيم ديده و به تشريح آن پرداخته است .

در پايان ، بر خود فرض مي دانم از معاونت محترم آموزش و پژوهش بعثه مقام معظّم رهبري ، كه به چاپ اين اثر اهتمام ورزيده اند ، سپاسگزاري كرده و توفيق ديگر دست اندركاران را كه در نشر آن كوشيده اند ، از خداوند منان مسألت كنم .

اصغر قائدان

پنجم جمادي الاول 1415 هجري قمري

سالروز ولادت زينب كبري ( عليها السلام )


20


مقدمه چاپ جديد

حامداً علي نعمه و مصليّا علي نبيه و آله

هم اكنون كه نزديك به پانزده سال از نخستين چاپ اين اثر مي گذرد ، تغييرات و تحولات در آثار تاريخي اين سرزمين ، اگر چه روند پرشتابي ندارد ، با اين حال تلاشهاي سازمانهاي فرهنگي سوريه براي حفظ ، توسعه و بازسازي اماكن و آثار قابل تقدير است كه البته در اين راه حمايتهاي مادي و معنوي جمهوري اسلامي بويژه براي بازسازي اماكن مذهبي متعلق به جهان تشيع نيز بر سرعت اين روند تاثير گذار بوده است . بر اين اساس نگارنده بر آن شد كه چاپ جديد اين اثر را با تجديد نظر كلي همراه با اصلاحات و اضافات ، اطلاعات و آمارها و تصاوير جديد به راهيان حرم عقيله بني هاشم تقديم كند در اين راه از همكاري جانب آقاي سيد علي علوي در انتخاب و تنظيم عكسها و طراحي اثر برخوردار بوده ام . هم چنين آقاي سيد صلاح موسوي نيز زحمت حرفچيني مجدد آن را بر عهده داشته اند كه از خداوند توفيق ايشان را خواهانم . در پايان بر خود لازم مي دانم از معاونت محترم آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبري در سازمان حج و زيارت و همكاران محترمشان در نشر مشعر كه به چاپ اين اثر در گذشته و حال اهتمام ورزيدند سپاسگذاري كنم .

با آرزوي سلامتي و توفيق همه آنان

والسلام علي عباد الله الصالحين

اصغر قائدان

پاييز 1386


21


فصل اول :

فصل اول :

آشنايي با موقعيت جغرافيايي ، تاريخي و مذهبي سوريه

1 ـ موقعيّت جغرافيايي و طبيعي سوريه

2 ـ موقعيت تاريخي و سياسي شام و سوريه

3 ـ مذاهب و گروه هاي مذهبي در سوريه


23


1 ـ موقعيّت جغرافيايي و طبيعي سوريه

مساحت : سوريه با 180 , 185 كيلومتر مربع وسعت ، هشتاد و سوّمين كشور جهان است و در جنوب غربي قاره آسيا ، كنار درياي مديترانه قرار دارد .

همسايگان : سوريه با كشورهاي تركيه ( در شمال ) ، عراق ( در شرق و جنوب شرقي ) ، اردن ( در جنوب ) ، فلسطين اشغالي ( در جنوب غربي ) و لبنان ( در غرب ) مرز مشترك دارد .

آب و هوا : اين كشور در كناره ها و نواحي جنوب غربي ، آب و هوايي معتدل و مرطوب ( مديترانه اي ) دارد و در ديگر نقاط ، گرم و خشك است .

ارتفاع : بلندترين نقطه سوريه از دريا ، جبل شيخ با 2814 متر ارتفاع است و مهمترين ارتفاعات آن عبارت اند از : كوه هاي لبنان شرقي ، علويين ، جبل الدروز ، بشري ، عبدالعزيز و قاسيون .

جلگه ها : بيشتر جلگه هاي سوريه ، در كناره ها و نواحي جنوب غربي واقع شده اند . قسمت اعظم آن را بيابان ها پوشانده و در جنوب شرقي آن صحراي سوريه ( بادية الشام ) واقع شده است .

رودها : از مهم ترين رودهاي سوريه ، مي توان به فرات ، خابور ، عاصي ، عفرين ، قويق و دجله اشاره كرد . رود فرات با 696/2 كيلومتر طولاني ترين آن ها است كه حدود نيمي از آن در تركيه و عراق جاري است .

جمعيت : طبق آخرين آمار ( سال 2002م . ) سوريه بالغ بر 000 , 866 , 18 نفر جمعيت دارد و شصت و سوّمين كشور جهان محسوب مي شود . از اين تعداد ، 50% آن


24


شهر نشين اند . پر جمعيت ترين شهرهاي آن عبارت اند از : حلب ، دمشق ، حمص ، حماة و لاذقيه .

بنادر : از بنادر مهم سوريه مي توان به لاذقيه ، طرطوس و بانياس اشاره كرد كه در كنار درياي مديترانه واقع شده اند .

صنايع : صنايع مهم اين كشور ، عبارت اند از پالايش نفت ، نساجي ، سيمان ، شيشه ، مواد غذايي ، صابون سازي ، پوشاك و صنايع دستي .

معادن و منابع : گاز طبيعي و نفت ، فسفات ، گچ ، كرم ، نيكل ، منگنز ، سرب ، سنگ نمك و ( 1 ) . . . از منابع با ارزش سوريه به شمار مي رود .

استان ها و شهرهاي مهم : بر اساس آخرين تقسيمات كشوري ، سوريه از 13 استان تشكيل شده كه زير نظر فرماندار و يك شوراي منتخب اداره مي شود و استان هاي آن به ترتيبِ وسعت عبارت اند از :

1 . حُمص 2 . دَير الزُّور 3 . حَسكَه 4 . رِقَّه 5 . حَلَب 6 . دمشق 7 . حَماه 8 . سُوَيدا 9 . دَرعا 10 . اَدْلب 11 . لاذقيه 12 . قُنَيطره 13 . طَرسوس .

وجه تسميّه شام و سوريه

در دوران گذشته ، سوريه كنوني ، بخش عمده اي از شام بوده و در واقع سرزمين شام ، شامل كشورهاي كنونيِ سوريه ، لبنان ، فلسطين و اردن مي شده است . ( 2 ) « الشأْم و الشَأم و الشآم » در واقع ( 3 ) نامي بوده كه جغرافي دانان عرب بر اين منطقه نهاده اند . منطقه اي كه از
يك سو به درياي روم و بيابان ممتد ـ از ايله تا فرات ـ و از سوي ديگر ـ از فرات تا مرز روم ـ منتهي مي شود . بدين صورت ، سرزمين هاي روم در شمال ، مرز مصر و بيابان بني اسرائيل در جنوب آن واقع شده و آخرين محدوده آن ـ در سمت مصر « رَفَحْ » و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . محمود محبوب ، فرامرز زيارودي ، گيتاشناسي كشورها ، ص184 ؛ المعجم الجغرافي للقطر العربي السوري ، ج1 ، ص23

2 . تقسيم اين سرزمين به چهار كشور كنوني ، به دنبال جنگ جهاني اول و در پي اهداف استعماري كشورهاي سلطه گر انجام گرديده است .

3 . ياقوت حموي ، معجم البلدان ، ج3 ، ص311


25


سمت روم « الثغور » است . ( 1 )

در دوران هاي گذشته ، به سرزمين شام ، سوريه نيز مي گفتند . بكري گويد : « سوريه » ( به ضم اول و كسر الراء و تخفيف الياء ) نامي براي شام است . ( 2 )

ارنست هرتز فيلد گويد : سوريه نامي « آشوري » است كه هنگام غلبه آشوريان بر اين كشور اطلاق مي شده و سين و شين در زبان سامي ، به طور يكسان به كار مي رفته است . نام سوريه براي نخستين بار در اثر « هرودوت » به شكل « shryn » ، در خط « ميخي » و « siryon » در زبان « عبري » استعمال مي شده كه بر لبنان شرقي اطلاق مي شده است . ( 3 )

در دوران يوناني ها و بعد از آن ، استعمال اين نام گسترش يافت و بر همه منطقه نهاده شد و تا پايان جنگ جهاني اول به همين معنا به كار مي رفت . ( 4 ) بنابراين ، سوريه نامي است برگرفته از قوم آسوري يا آشوري .

در اثر هرودوت ، فلسطين قسمتي از سوريه بوده و مورّخان جنگ هاي صليبي ، فلسطين را جزئي از سوريه دانسته اند . اصطلاح « syrian » ـ در زبان انگليسي ـ در عصر حاضر ، براي اين كشور استفاده مي شود كه البته منظور كشور جمهوري عربيِ سوريه است و گاهي به پيروان كنيسه قديم سوريه يا كنيسه سريانيه كاتوليك نيز گفته شده است . ( 5 )

در حقيقت اسم سرياني « syriac » مفهومي لغوي و ديني و « syrian » نيز براي اعراب مفهومي جغرافيايي و وطني دارد . ( 6 )

جغرافي دانان و زبان دانان ، هر يك در مورد وجه تسميه شام چيزي گفته اند . بعضي معتقدند آن را بدين سبب شام ناميده اند كه قومي از كنعان در اين سرزمين ساكن شده اند ؛ « فَتَشاءَمُوا إِلَيْها » برخي ديگر گويند : بدين علت كه اهل يمن در آن « تشاءُمْ » كرده اند ؛

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اصطخري ، المسالك و الممالك ، ص55

2 . محمد كرد علي ، خطط الشام ، ج1 ، ص47

3 . محمد كرد علي ، همان كتاب ، ج1 ، ص47 ؛ عفيف البهنسي ، الشام الحضاره ، صص23 ـ 22

4 . نجدت خماس ، الشام في صدر الاسلام ، ص40 به نقل از :

« syria history » 1961 - Article The modern encyclopedia

- Syria religeouse groups, Encyclopedia britannica 15 th . p . 919-922

6 . نجدت خماس ، همان كتاب ، ص40


26


يعني به آنجا رو آورده اند . گروهي نيز گفته اند : به علّت كثرت و فراواني قريه ها و دهات آن ، كه نزديك به يكديگرند ، يا اين كه سرزمين شام به رنگ هاي مختلفي مثل سرخ ، سفيد و سياه است ، همان طور كه خال بدن انسان را شام گويند . ( 1 )

مجموع سرزمين هاي اين منطقه را شامات گويند . گاهي دمشق را نيز از باب اطلاق كل بر جزء ، شام گفته اند و عرب شهرها را اغلب به اسم سرزمين هاي آن مي ناميده است . ( 2 )

فضايل فراواني در مورد شام گفته اند . بعضي از مورّخان احاديثي از پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در مورد فضايل آن نقل كرده اند ( 3 ) كه به نظر مي رسد اين احاديث را وابستگان و محدثان اموي ساخته اند تا به گونه اي سرزمين شام را در مقابل شهر پيامبر ؛ يعني مدينة النبي ( صلّي الله عليه وآله ) مطرح كنند ؛ زيرا اين سرزمين ، مقرّ حكومتي بني اميه بوده است .

2 ـ موقعيت تاريخي و سياسي شام و سوريه

الف ) قبل از اسلام

شام و سوريه كنوني ، از قديمي ترين مناطق مسكوني آسيا بوده و در هزاره سوم قبل از ميلاد ، قوم « سامي آموري » در اين سرزمين ساكن و حكومتي در آن تشكيل دادند كه تا سال 1700 قبل از ميلاد پايدار بود . در اواخر قرن يازدهم قبل از ميلاد ، قوم ديگري به نام « آرامي » نيز در اين كشور مستقر شدند .

سوريه در پيش از ميلاد ، بارها به تصرّف مصريان ، آشوريان ، بابليان و ايرانيان در آمد و هر يك از آنان ، اين سرزمين را در زماني كوتاه يا طولاني در دست داشتند . ( 4 ) اسكندر مقدوني نيز آن را تصرف كرد و سپس اين سرزمين با مرگ وي ، جزو

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مقدسي ، احسن التقاسيم في معرفة الأقاليم ، ص140 ؛ نجدت خماس ، همان كتاب ، ص40

2 . محمد كرد علي ، همان كتاب ، ج1 ، ص48

3 . نكـ : ابي البقاء عبدالله البدري ، نزهة الأنام في محاسن الشام ، بيروت ، دارالرائد 1980 ؛ ابن طولون ، بهجة الأنام في فضل دمشق الشام

4 . ر . ك . به : احسان عباس ، تاريخ بلاد الشام ، ص 50 به بعد ؛ عفيف البهنسي ، همان كتاب ، صص140 ـ 120 . نجدت خماس ، همان كتاب ، ص45 به بعد .


27


قلمرو سلوكيان شد . در سال 63 ميلادي ، حكومت سلوكي ها بر اين سرزمين بهوسيله امپراتوري روم پايان يافت . در طي دوره تسلّط روم ، جنگ هاي فراواني با دولت اشكانيدر سوريه بهوقوع پيوست . دولت ساساني نيز مدتي بخش هايي از آن را به تصرّف درآورد . در سال 395 ميلادي ، پس از تجزيه دولت روم ، به شرقي و غربي ، اين كشور جزو قلمرو امپراتوري روم شرقي ( بيزانس ) گرديد . ( 1 ) سرانجام استيلاي بيزانس بر سوريه ، به تدريج روبه ضعف نهاد تا اين كه در قرن اول هجري ( هفتم ميلادي ) در زمان خلافت ابوبكر ، خالدبن وليد مأمور فتح شامات گرديد .

ب ) پس از اسلام

پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در مدت حيات خويش ، دو بار به مرزهاي امپراتوري روم در سرزمين شام حمله كرد . سپاه اسلام نخستين بار در غزوه « مؤته » با سپاه انبوه و تا دندان مسلّح روميان روبه رو شد . اين غزوه بود كه مقدمات نفوذ به سرزمين شام را براي مسلمانان فراهم ساخت . پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در زماني ديگر ، خود همراه لشكريانش به « تبوك » رفت و به مرزهاي روم يورش برد . آن حضرت در واپسين روزهاي حيات خود ( سال يازدهم هجري ) ، سپاهي به فرماندهي اسامة بن زيد براي هجوم به سرزمين شام تدارك ديد ، ليكن خود به ملكوت اعلي پيوست و ابوبكر اعزام آن سپاه را دنبال كرد . سپاه اسامه در يك درگيري با روميان به پيروزي رسيد و موفق شد نتيجه تلخ شكست موته را به يك پيروزي تبديل كند . پس از اندكي ، خليفه اوّل ، هجوم به مناطق تحت سلطه روم ؛ از جمله شامات را در استراتژي نظامي خويش قرار داد .

او در اين جنگ ، با فراخواني مسلمانان از نقاط مختلف ، سپاهي در مدينه فراهم آورد و آن را چهار گروه كرد ؛ گروهي را به فرماندهي « ابوعبيدة بن جراح » به سوي « حمص » ، دسته ديگر را به فرماندهي « عمرو بن عاص » راهي فلسطين و دسته سوم را به فرماندهي « يزيد بن ابي سفيان » به سوي « دمشق » و دسته چهارم را به سرپرستي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . المعجم القطر العربي السوري ، ج1 ، ص24 به بعد .


28


« شرحبيل بن حسنه » عازم « اردن » كرد . اندكي بعد ، از شام خبر رسيد كه ابو عبيده ، از عهده مقابله با روميان برنيامده است ، از اين رو خليفه نامه اي به خالدبن وليد نوشت كه به كمك سپاه شام بشتابد و به جاي ابوعبيده فرماندهي سپاه را به عهده گيرد . خالد به سوي شام رفت . او ابتدا « بُصري » را فتح كرد و سپس به مصاف با روميان شتافت . اين جنگ در تاريخ اسلام به « يرموك » معروف شد ، ( 1 ) زيرا در كنار رودي به همين نام ، كه امروزه در كشور اردن جاري است ، صورت گرفت .

روميان در اين نبرد ، 140 هزار نفر تلفات دادند و سه هزار تن از مسلمانان نيز كشته شدند . آنان رومي ها را تعقيب و « ماهان » سردار آنان را كشتند و سپس به طرف دمشقرفتند ؛ پس از آن كه يك ماه بر دروازه آن شهر متوقف شدند ، خبر وفات ابوبكر و خلافت عمر به ايشان رسيد . ( 2 )

« هِرَقْل » ( = هراكليوس ، امپراتور روم ) در بيت المقدس از فتح مسلمانان در يرموك خبر يافت و با شتاب به سوي حمص روانه شد تا آن جا را مركز جنگي خود قرار دهد . ابوعبيده نيز با سپاه حركت كرد تا به « مرج الصفر » رسيد و از خليفه كسب تكليف كرد كه اول دمشق را فتح كند يا به فحل هجوم برد ؟ عمر نيز با صحابه مشورت كرد . در اين ميان امام علي ( عليه السلام ) نظر داد ، اول دمشق را بگشاييد كه قلعه شام است و سپس سپاهي براي جلوگيري از سپاه فحل و مردم فلسطين وحمص بفرستيد . خليفه نيز به همين گونه فرمان داد .

محاصره دمشق هفتاد روز طول كشيد ؛ مسلمانان راه آذوقه و كمك رساني ساكنان شهر را بستند . چون ديوارها و خندق هاي اطراف مانع نفوذ مسلمين مي شد ، چاره اي جز ادامه محاصره نداشتند . مردم دمشق كه از محاصره به تنگ آمده بودند ، از در صلح درآمدند ؛ بعضي از دروازه هاي دمشق به صلح باز شد و مسلمين بدان راه يافتند و شهر را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن اعثم كوفي ، الفتوح ، ج1 ، صص119 ـ 80 ؛ واقدي ، فتوح الشام ، ص20 به بعد ؛ محمد بن عبدالله ازدي ، تاريخ فتوح الشام ، تحقيق عبدالمنعم عبدالله عامر ، صص73 ـ 21

the coliphate its rise, Dcline and fall, p . 9 . Muir, william,


29


فتح كردند . مورّخان در تاريخ فتح دمشق اختلاف دارند ؛ بعضي سال سيزده هجري و بعضي سال چهارده و يا هفده هجري گفته اند .

پس از فتح شام ، « يزيد بن ابي سفيان » ، كه يكي از چهار فرمانده فاتح دمشق بود ، از سوي عمر به حكومت اين شهر منصوب شد . وقتي او مرد ، عمر قلمرو او را به معاويه سپرد و وي مالك مطلق العنان اين سرزمين گشت . ( 1 )

در فتح شام بيشتر مهاجران و انصار حضور داشتند . به گفته ابن سعد ، 113 صحابه در آن شركت كردند . ( 2 ) شهر « حُمص » ـ در جنوب دمشق ـ محل ملاقات و الحاق اصحاب پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) به يكديگر بود . « ابو مسلم خولاني » وقتي داخل مسجد حمص شد ، سي تن از ريش سفيدان اصحاب را در آن ديد و كثير بن مره حضرمي نيز هفتاد بدري ، از صحابه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) را در آن جا ملاقات كرد . آنان مقدمه لشكر اسلام بودند كه آموزش فقه و قرآن در سپاه اسلام بر عهده آنان بود . بسياري از تابعين در شام به دست عبادة بن صامت ، ابو دردا و معاذ بن جبل فقه آموختند . اين كار به سبب درخواست يزيد پسر ابوسفيان صورت گرفت كه به عمر نوشته بود مردم شام فراوان اند و به تعليم قرآن و فقه نياز دارند . بدين سان حمص پايگاه عباده شد ، ابو دردا به دمشق رفت و معاذ نيز عازم فلسطين گرديد . ( 3 )

معاويه پس از آن كه از سوي عمر به جاي برادرش يزيد بن ابوسفيان به حكومت دمشق منصوب شد ، به فتح ساير شهرهاي شام اقدام كرد . وي در دوران خلافت عثمانقدرت بلامنازعي يافت و علاوه بر شام به حكومت « جزيره » نيز دست يافت . او تمامي ولايات شام را به قيسي ها سپرد و همين قيسي ها و بعد كلبي ها بودند كه او را در مقابل امام علي ( عليه السلام ) تقويت كردند . معاويه پيراهن خونين عثمان را بر منبر مسجدي ، كه بعدها ، جامع اموي به جاي آن ساخته شد ، گذاشت و رؤسا ، اشراف و قبايل را فراخواند . آنان نيز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نكـ : واقدي ، همان كتاب ، ص50 به بعد ؛ ابن اعثم كوفي ، همان كتاب ، ج1 ، صص130 ـ 80 ؛ نويري ، همان كتاب ، ج3 ، ص80 ـ 140 ؛ حسن ابراهيم حسن ، تاريخ السياسي الاسلام ، ج1 ، صص281 ـ 276

2 . ابن سعد ، طبقات الكبري ، ج7 ، صص151 ـ 111

3 . نجدت خماس ، همان كتاب ، صص98 ـ 97 ؛ احسان عباس ، همان كتاب ، صص243 ـ 222


30


سوگند خوردند كه كشندگان عثمان را قصاص كنند . ( 1 ) سپس جنگ صفين را عليه امام به راه انداختند . در اين جنگ تمامي مردم شام جز « ابو دردا » و « ابو اُمامه باهلي » حضور يافتند . ( 2 )

ج ) دوران معاصر

سوريه در 1799م ، پس از فتح مصر ، توسط ناپلئون بناپارت ، به اشغال فرانسه در آمد . پس از چندي با استقلال نسبي مصر ، سوريه نيز بار ديگر به عثماني واگذار گرديد . آزار مسيحيان و سركوبي شورش هاي آنان در اين شهر ، راه مداخله دولت هاي اروپايي را بيش از پيش به اين كشور باز كرد و سرانجام در 1860م . فرانسه به عنوان كمك به سلطان عثماني در اداره سوريه ، نيروهاي نظامي خود را در بيروت ( كه آن زمان جزو سوريه بود ) پياده كرد . ( 3 ) با ورود دولت عثماني به جنگ جهاني اول ( در 1914م ) ، ملّي گرايان عرب ، زمينه را براي اجراي مقاصد استقلال طلبانه خود مساعد ديدند و آغاز به فعاليت كردند . در همين زمان ها بود كه زمينه براي ايجاد يك دولت يهودي در فلسطين نيز آغاز شده بود . با پايان يافتن جنگ اول جهاني و شكست دولت عثماني ، امير فيصل بن حسين ( كه بعدها پادشاه عراق شد ) از سوي كنگره مردم سوريه به پادشاهي اين كشور برگزيده شد . ( 4 )

در 1918م . با حكومت وي ، موقعيت و مركزيت سياسي دمشق تثبيت شد و با رهايي از يوغ تركان عثماني مي رفت تا اهميت خود را مثل دوران ايوبي ها و صلاح الدّين ايّوبي باز يابد امّا زمان اين آزادي اندك شد ؛ زيرا در سال 1920م ، سوريه و لبنان با رأي جامعه ملل ، تحت قيمومت و سلطه فرانسه قرار گرفت .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . طبري ، تاريخ الطبري ، ج4 ، ص562

2 . منطقه صفين ، در شمال شرقي سوريه كنوني قرار داشته است . براي آگاهي بيشتر در خصوص اين منطقه ، نكـ : بحث مربوط به استان رقّه در همين كتاب .

p . 163 ؛ syria and lebanon - apolitical essay » . A . H . Hourani

oxford university by press, 1968 . syria and lebanon under french mandate » stephen hemsley

4 . نكـ : علي سلطان ، تاريخ السوريه ( 1918 ـ 1908 ) دارطلاس 1987


31


در 1926م لبنان از سوريه تجزيه و كشوري جداگانه شد . پس از مذاكرات طولاني در 1930م و 1932م توافق هايي براي تأسيس سوريه خود مختار به عمل آمد .

با واگذاري ناحيه اسكندرون از سوريه به تركيه در 1932م . احساسات ضدّ فرانسوي شدت يافت . ( 1 ) فرانسوي ها در اوايل جنگ جهاني دوم ، پايگاه هايي در سوريه مستقر كردند كه پس از شكست فرانسه در سال 1940م . ـ به دست آلمان هيتلري ـ نسبت به دولت دست نشانده نازي ها اعلام وفاداري كردند .

در 1914 م نيروهاي انگليس و فرانسه آزاد ، سوريه را به اشغال خود در آوردند . ژنرال كاترو ، فرمانده نيروهاي فرانسه آزاد ، استقلال و سپس تأسيس جمهوري سوريه را در شانزدهم سپتامبر 1941م . اعلام كرد و « شيخ تاج الدين حسني » رييس جمهور شد .

در سال 1943م نيز « شكري الغوتلي » به عنوان رييس جمهور اين كشور انتخاب و از اين سال استقلال كامل سوريه با خروج سربازان خارجي آغاز شد . اين كشور در 1948م در جنگ اعراب و اسرائيل شركت كرد . ( 2 ) از 1949م تا 1953م چند كودتا در سوريه بهوقوع پيوست كه طي آن در 1954م « هاشم الاتاسي » قدرت خود را باز يافت . در اين زمان حزب سوسياليست بعث با ائتلاف با ملّيون محافظه كار ، در صدد اتحاد با مصر در دوران ناصر بود و سوريه با انعقاد پيماني با شوروي به دول سوسياليستي پيوست . ( 3 ) در اين هنگام ( 1958م ) اتحاد با مصر محقق شد و سوريه و مصر جمهوري متحد عرب را تشكيل دادند كه رياست اين جمهوري به عهده جمال عبدالناصر بود .

از 1961م تا 1966م چند كودتاي ديگر در اين كشور صورت گرفت و مخالفان اتحاد با مصر در اين سال ها به حكومت رسيدند . در همين دوران روابط سوريه با عراق

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . براي اطلاع از چگونگي تسلّط فرانسه بر سوريه و لبنان نكـ :

, oxford university press, 1968 . syria and lebanon under french mondetelongrig Stephen hemsley

2 . نكـ : هيثم گيلاني ، الاستراتيجيات العسكريه الحروب العربية الاسلاميه ، مركز دارسات الوحدة العربيه ، بيروت 1991م .

3 . بشار الجعفري ، السياسة الخارجية السوريه ، ص141 ؛ عدنان الملوحي ، الطريق الي دمشق ، ص43 ، 1991م .


32


رو به تيرگي نهاد . ( 1 ) در 1967م پس از جنگ با اسرائيل ، قسمتي از خاك سوريه ـ از جمله ارتفاعات جولان و بخشي از قنيطره ـ اشغال شد . سر انجام در 1970م ژنرال حافظ اسد با كودتايي قدرت را به دست گرفت و به رياست جمهوري مادام العمر برگزيده شد .

در 1973م سوريه بار ديگر در جنگ اعراب و اسرائيل شركت كرد و خسارات زيادي بر اسرائيل وارد آورد . ( 2 ) در 1976م سوريه به سبب خيانت سادات به اعراب و انعقاد پيمان كمپ ديويد ، روابط خود را با مصر قطع كرد و با شركت چند كشور مترقي عربي « جبهه پايداري » را بنيان نهاد . در 1359ش ، پس از به قدرت رسيدن صدام حسين در عراق و جنگ آن كشور با ايران ، روابط سوريه با عراق نيز كاملا قطع شد . از آن هنگام ، سوريه متّحد استراتژيك جمهوري اسلامي ايران گرديد كه اين اتحاد و اتفاق همچنان ادامه دارد .

در 1982م . سوريه به دنبال هجوم صهيونيست ها به جنوب لبنان ، تا حدّي درگير نبرد لبنان بود . ( 3 ) از آن هنگام ، سوريه و لبنان در كنار يكديگر ، در برابر اسرائيل به عنوان دو متّحد قدرتمند به پايداري و مقاومت پرداختند . نيروهاي نظامي سوريه در مناطق غربي و جنوبي لبنان از اين كشور در برابر تهاجم اسرائيل ايستاد و در مقاومت مردم مسلمان و حزب الله لبنان در برابر اشغال جنوب و تسليح و حمايت مادي و معنوي از آنان سهم مؤثري ايفا كردند تا ناچار نيروهاي اسرائيل خاك لبنان را ترك كردند . حافظ اسد رييس جمهور سوريه ، تمامي تلاش هاي خود را مصروف تحقّق اين هدف ساخت . سرانجام وي پس از بيش از 30 سال رياست جمهوري ، دار فاني را وداع گفت .

در 1994م كه 24 سال از رياست جمهوري حافظ اسد مي گذشت ، فرزند او ملقّب به « اباباسل » كه قرار بود بعد از پدر جانشين او شود ، در يك تصادف كشته شد و لذا فرزند ديگر او بشار اسد به رياست جمهوري رسيد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

p . 163 . syria and lebanon - a political essay . A . H .

همچنين پاتريك سيل ، الصراع علي سوريه ، تعريب سمير عبده و محمود كلام ، ص198 به بعد .

2 . اينامار رابينوويچ ، جنگ براي لبنان ( 1985 ـ 1970 ) ترجمه صفايي و رجبي ، صص64 ـ 49

3 . نكـ : هيثم گيلاني ، الاستراتيجيات العسكريه للحروب العريية الاسلاميه 1991 ؛ پيشين ، صص141و150


33


قوه مقننه از يك مجلس قانونگذاري به نام « مجلس خلق » ، با 195 عضو تشكيل يافته است . مهم ترين احزاب در سوريه حزب سوسياليستي عربي بعث ، جنبش سوسياليست هاي عرب ، حزب كمونيست ، اتحاديه سوسياليست هاي عرب هستند . ( 1 )

3 ـ مذاهب و گروه هاي مذهبي در سوريه

مسلمانان 86% جمعيت اين كشور را تشكيل مي دهند و مسيحيان با 5/13% اقليت نسبتاً قابل توجهي در اين كشور هستند . حدود پنج هزار يهودي نيز در دمشق و پيرامون آن زندگي مي كنند و اما در ميان مسلمانان ، فرقه هاي مذهبي گوناگون در سوريه وجود دارند كه پس از اهل سنت ، كه اكثريت را تشكيل مي دهند ، عبارت اند از :

1 . دروزي ها

گروهي از غاليان شيعه هستند كه بيش از دو ميليون نفر از جمعيت سوريه را تشكيل مي دهند . اغلب دروزي ها در استان سويدا و « جبل دروز » واقع در جنوب لاذقيهساكن اند . فرقه دروزيه تركيبي از عقايد شيعه ، زرتشت و مسيحيت دارند كه « شيخ عقل » اكنون مرجع ديني آنان است .

2 . علويان

آنان خود را شيعه مي دانند ، بيش از سه ميليون نفر هستند و بيشتر در كوه هاي شمال غرب سوريه به موازات ساحل طرطوس تا انطاكيه پراكنده اند . علويان پست هاي حساس در سوريه را بر عهده داشته اند . حافظ اسد نيز خود يك علوي بوده است . گفتني است علويان بيشتر صحابه اوليه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ؛ از جمله عمار بن ياسر ، مقداد ، سلمان و اباذر را قبول دارند و به آنان و اهل بيت پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) عشق ميورزند . از لحاظ عمل به دستورات ديني چندان تقيّد ندارند و آداب و احكام ديني را به جا نمي آورند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ماجد اللحام ، دمشق في نصف قرن ، صص60 ـ 14 ؛ تاريخ معاصر كشورهاي عربي ، گروه نويسندگان آكادمي علوم شوروي ترجمه محمد حسين روحاني 1367ش .


34


3 . شيعه اماميه يا اثني عشريه

جمعيت ايشان بيش از هفتصد هزار نفر است . آنان در غرب « باب توما » در دمشق و در قريه داريا زندگي مي كنند واكنون نيز قريه راويه و اطراف مرقد مطهّر حضرت زينب ( عليها السلام ) محل سكونت بيشتر آنان گرديده است . در گذشته مرحوم « محسن الأمين » صاحب دائرة المعارف الاسلامية الشيعيه و « سيد علي مكي » منشأ تلاش هايي براي انسجام اعتقادي و فكري شيعه شده اند .


35



36



37



38




| شناسه مطلب: 77551