بخش 2

فصل دوم :   1 ـ دمشق در گذر تاریخ       دمشق پس از اسلام   2 ـ مرقد و مزار عقیله بنی#160;هاشم زینب کبری ( علیها السلام )     نظریه مورخان و پژوهشگران در مورد محل دفن زینب کبری ( علیها السلام )


39


فصل دوم :

آثار سياحتي زيارتي دمشق

1 ـ دمشق در گذر تاريخ

2 ـ مرقد و مزار عقيله بني هاشم زينب كبري ( عليها السلام )

3 ـ مقام و مقبره حضرت رقيّه ( عليها السلام )

4 ـ مسجد اموي دمشق در بستر تاريخ

5 ـ ساير مساجد تاريخي و مشهور دمشق

6 ـ مدارس و دار القرآن هاي تاريخي دمشق

7 ـ قبرستان باب الصغير

8 ـ ساير قبرستان هاي معروف دمشق

9 ـ ساير آثار تاريخي دمشق


41


1 ـ دمشق در گذر تاريخ

واژه « دمشق » يا « دماسكو » « Demascus » ، در اصل ، آرامي ، كلداني يا سرياني قديم بوده است . در نوشته اي « هيروگليفي » ، كه از پانزده قرن قبل از ميلاد به دست آمده ، نام « تمسقو » يا « دماسكو » در آن ديده شده است . همچنين نام دماسكو در آثار معبد « كرنك » متعلق به 18 قرن قبل از ميلاد نيز به چشم مي خورد . ( 1 )

براي دمشق اسامي بسيار گفته اند . نخستين نام آن « جَلِقْ » و سپس به علت انتساب به جيرون بن سعد بن عاد بن ارم بن سام بن نوح « جيرون » بوده است . « ارم ذات العماد » كه در قرآن كريم آمده است و همچنين عذراء ، بيت رامون ، عين الشرق ، باب الكعبه ، فسطاط المسلمين نيز از نام هاي ديگر آن است . ( 2 )

دمشق از قديمي ترين شهرهاي آباد جهان و از مهم ترين پايتخت هاي تمدّني قديم محسوب مي شود و پيشينه تاريخي آن ، به حدود پنج هزار سال قبل مي رسد و از لحاظ قدمت ، بعد از « اريحا » ( در قدس ) است . امّت ها و ملت هاي زيادي در اين شهر ساكن شده اند ؛ مانند : لودي ها ، آرامي ها ، فينيقي ها ، حيثون ، عبرانيان ، آشوريان ، بابلي ها ، ميديون ، ( مادها ـ ايرانيان ) يوناني ها ، رومي ها ، اعراب و اقوام ديگري چون ترك ها ، كردها و . . . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . يوسف جميل نعيسه ، مجتمع مدينة دمشق ، ج1 ، ص67 ، دمشق به معناي سرعت نيز آمده است .

2 . پيشين ، همان جا ؛ ماجد اللحام ، دمشق ، ص22

3 . براي آگاهي بيشتر از دولت هاي عرب شام قبل از اسلام نكـ : احسان عباس ، تاريخ بلاد الشام ، چاپ عمان 1991 ، ص53 به بعد .


42


در مورد باني اين شهر در منابع ، اختلاف فراواني وجود دارد كه هر يك آن را به كسي نسبت داده اند ؛ بعضي گفته اند : دماشق بن قالي بن مالك بن ارفخشد بن سام بن نوح و يا يقطان بن عامر بوده است و برخي ديگر بيوراسف را باني آن دانسته اند . ( 1 )

گروهي برآنند ، نخستين شهري كه حضرت نوح ، بعد از طوفان ، احداث كرد ، دمشق بوده است . عدّه اي براين باورند كه ضحاك آن را بنا كرد و جمعي به كسان ديگري چون عاد بن عوض ، اسكندر ، غلام حضرت ابراهيم به نام دماشق ، سليمان بن داوود ، دمشق بن قاين بن مالك بن ارفخشد بن سام بن نوح و دماشق بن نمرود بن كنعان نسبت داده اند . ( 2 )

به روايتي ديگر ، آن را فرزند ارم بن سام بن نوح ؛ يعني دماشق كه برادر فلسطين ، ايليا وحمص بود بنا كرد و هر يك از آنان ولايتي را آباد كرده و به اسم خويش ناميدند . ( 3 )

امّا بر اساس نظر بيشترمورخان ، اوّلين كسي كه دمشق را بنا كرد « اِرَم بن سام بن نوح » بوده كه در آن زمين باغي ساخت و طرح عمارت انداخت . چون بي نظير و ضرب المثل بود ، آن را باغ ارم گفتند ، آنگاه « شداد بن عاد » در آنجا بناهاهاي فراوان ساخت و چنانكه گويند ، طرح بهشت و دوزخي در آن محل ريخت كه خداوند در قرآن كريم از آن ياد كرده است ؛ {  إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلاَدِ } . ( 4 )

پس از آنكه اسكندر مقدوني اين شهر را ويران كرد ، تارخ ، كه او را آذر نيز گويند ( عموي حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) ) و به وزارت نمرود نيز اشتغال داشت ، آن را تعميروترميم كرد .

گويند دمشق حدود 3145 سال پس از آفرينش زمين ساخته شد و بعضي گويند هفت هزار سال پس از آن بوده و حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) پنجاه سال پس از بناي دمشق ، در آن سرزمين متولد شد . ( 5 ) آثار تاريخي فراواني ؛ از جمله كتيبه هاي متعلّق به هزاره هاي اول

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مسعودي ، مروج الذهب ، ج2 ، ص11 ؛ نويري ، منتهي الارب في فنون الادب ، ج4 ، صص136 ـ 135

2 . زين العابدين شيرواني ، رياض السياحه ، ج1 ، ص417 ؛ مسعودي ، همان كتاب ، ج2 ، ص113

3 . شيرواني ، همان كتاب ، ج1 ، ص419

4 . فجر : 7 و 8

5 . مسعودي ، همان كتاب ، ج1 ، ص113 ، همچنين براي اطلاع از شام در دوران قبل از اسلام نكـ : محمد احمد باسميل ، العرب في الشام قبل الاسلام ، بيروت ، دارالفكر ، چاپ دوم 1408


43


و دوم قبل از ميلاد مسيح در اين شهر به دست آمده است كه دكتر عفيف البهنسي اين كتيبه ها و مجسمه هاي الهه هاي شام و ظروف متعلق به آن دوران را با تصاوير تشريح كرده است . ( 1 )

دمشق پس از اسلام

در سال 41 هجري ، معاويه پس از صلح با امام حسن ( عليه السلام ) ، دمشق را مركز خلافت قرار داد . او 20 سال امير و 20 سال نيز خليفه بود . پس از مرگ معاويه دوم ، كه چهل روز بيشتر خلافت نكرد ، حكومت دمشق و در حقيقت خلافت به خاندان مروانيان انتقال يافت .

مروان بن حكم نخستين خليفه اموي بود . در ميان خلفاي اموي ، « وليد بن عبدالملك » و « عمر بن عبدالعزيز » همواره براي توسعه بناهاي فرهنگي و تاريخي شاممي كوشيدند . دمشق تا سال 133 هجري ـ كه عباسيان به خلافت رسيدند ـ همچنان پايتخت خلافت اسلامي بود تا اين كه در اين سال مركز خلافت به عراق منتقل شد . ( 2 )

از اين سال ، خلفاي عباسي از جانب خود والياني به دمشق مي فرستادند . احمد بن طولون پس از تشكيل سلسله طولونيان در مصر ، در 264 هجري ، دمشق را از دست عباسيان خارج ساخت . ( 3 )

در قرن چهارم هجري ، پس از آن كه اخشيديون در مصر به حكومت رسيدند ، دمشق را جزئي از ولايت خود قرار دادند . پس از انقراض دولت اخشيدي ها به وسيله فاطميان ( 358 هجري ) ، دمشق به سلطه آنان در آمد .

در سال 282 و 360 هجري ، قرامطه دوبار به دمشق هجوم بردند و فجايع فراواني نسبت به مردم انجام دادند . ( 4 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همو ، الشام الحضاره ، ص17 تا 150

. Caetanny, leone . ANNALY Dell''Islam, V . 2 . p . 239 .

3 . صلاح الدين ايبك صفدي ، تحفة ذوي الألباب فيمن حكم بدمشق من الخلفاء و . . . ، ج1 ، صص317 ـ 313

4 . حمزه ابن قلانسي ، ذيل تاريخ دمشق ، صص3 ـ 1 ؛ يوسف نعيسه ، مجتمع مدينه دمشق ، ج1 ، ص68 ؛ صلاح الدين ايبك صفدي ، همان كتاب ، ج1 ، صص336 و 337


44


در سال 468 هجري سلجوقيان اين شهر را از دست فاطميان بيرون ساختند ( 1 ) تا اين كه در طي سال هاي ( 543 ـ 523 ) برابر با ( 1148 ـ 1128م . ) صليبي ها برسرزمين هاي شام هجوم آورده و بارها دمشق را ويران كردند . در 549 هجري نورالدّين محمود زنگي ( حاكم حلب ) توانست صليبي ها را از شهر اخراج سازد . دوران محمود زنگي و صلاح الدين ايوبي اعتلاي دمشق را به دنبال داشت ولي متأسفانه فرزندان صلاح الدين ؛ يعني ملك عادل ، افضل و عزيز براي تسلط بر شهر ، درگيري هايي داشتند و اين شهر را دچار ويراني ساختند .

با اين وجود دمشق در ايام « ملك عادل » فرزند صلاح الدين رشد چشمگيري يافت و ابنيه و آثار تاريخي فراواني در آن ساخته شد . در سال 658 هجري هلاكو خان مغول ، به اين شهر حمله كرد و حاكمان ايوبي آن را برانداخت . پس از نيم قرن ، مماليك مصر از جمله « ملك ظاهر بيبرس » دمشق را به تصرّف خود در آوردند كه دوباره ، اين شهر رو به رشد و آباداني رفت . ( 2 )

دمشق در دوران مماليك پايتخت دوم آنان بود . چون اين شهر راه اصلي
قافله هاي حجاج و يا كساني بود كه به سوي پايتخت ايشان ؛ يعني قاهره مي رفتند ، اعتبار فراواني كسب كرد و بازارهاي آن در اين دوران گسترش يافت . مماليك به ساخت مساجد و اماكن فراواني همت گماشتند و ويراني هاي دوران مغول را تا حدودي ترميم
كردند . ( 3 ) امروزه در جاي جاي شهرهاي سوريه آثار ايوبيان و مماليك حكايت از اين امر دارد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . صلاح الدين ايبك صفدي ، همان كتاب ، ج2 ، صص56 ـ 54 . همچنين نكـ : ابن طولون ، اعلام الوري بمن ولي نائباً من الاتراك بدمشق الشام الكبري ، تحقيق احمد دهقان 1383ق .

2 . يوسف نعيسه ، همان كتاب ، ج1 ، صص69 ـ 68 ؛ همچنين نكـ : به جوزيف نسيم يوسف ، العدوان الصليبي علي بلاد الشام ، دارالمعرفه . مصر [ بي تا ] و نيز نكـ : Cambridge . The History of Islam . V . 2 . p . 321 .

3 . اكرم العلبي ، دمشق ، ص 17 ؛ همچنين براي اطلاع از تاريخ قرون ميانه دمشق و شام و همچنين مماليك مصر و واليان مصري در شام ر ـ ك به لطيفه محمد سالم ، الحكم المصري في الشام ـ قاهره ، مكتبة مدبولي 1410ق .


45


در 699 هجري اين شهر باز دچار هجوم سپاه مغول به فرماندهي غازان خان شد و سرانجام در 803 هجري به دست تيمور ويران گرديد تا اين كه در نبرد « مرج دابق » در 923 هجري به تسلّط عثماني ها در آمد . ( 1 )

عثماني ها اين شهر را به پاشا نشين هايي تبديل كردند و به آباداني و ترقّي آن همت گماشتند . ( 2 ) در اين زمان مساجد ، تكايا ، خان ها ، زوايا ، كاروانسراها ، قصرها و مدارس فراواني در اين شهر ساخته شد كه تمامي آن ها امروزه زينت بخش اين شهر تاريخي است .

اين شهر هم اكنون در تقسيمات استاني به عنوان يك شهر مستقل محسوب مي شود و بر اساس آمار 2002 ميلادي ( 1381ش ) با 000,800,3 نفر دومين شهر پر جمعيت سوريه بعد از شهر حلب است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . دائرة المعارف الاسلاميه ، ج9 ، ص264 ماده دمشق ؛ محمد محمد نرسي الشيخ ، الامارات العربيه في بلاد الشام ـ مصر 1980م .

2 . نكـ : احمد البديري ، سعيد القاسمي ، حوادث دمشق اليوميه ، ص150 به بعد .


46



47


2 ـ مرقد و مزار عقيله بني هاشم زينب كبري ( عليها السلام )

يكي از زيارتگاه هاي بسيار مهم و مورد توجه همه مذاهب اسلامي در دمشق ، مرقد و آرامگاه زينب كبري ، دختر امير مؤمنان ( عليه السلام ) است كه همواره خيل مشتاقان و ارادتمندان آن بانوي فداكار و بزرگوار ، از سرزمين هاي اسلامي بهويژه ايران ، براي زيارت قبر او عازم اين سرزمين هستند .

اميرالمومنين ، علي ( عليه السلام ) از فاطمه ( عليها السلام ) دو دختر و از ساير زنان نيز چندين دختر داشتند كه چند تن از آنان نام زينب داشته و يا ملقّب به امّ كلثوم بوده اند . بر اساس گفته « مصعب بن عبدالله زبيري » ، نسب شناس مشهور عرب ، زينب كبري كه به همسري عبدالله بن
جعفر در آمد و امّ كلثوم كبري ( زينب صغري ) كه همسر عمر بن خطاب شد ؛ ( 1 ) هر دو از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . در مورد ازدواج امّ كلثوم با عمر بن خطاب اختلافات فراواني در منابع تاريخي بوده و علما و مورخان شيعه نيز نسبت به آن مواضعي مختلف دارند . بعضي چون شيخ مفيد ، عبدالرزاق مقرم و شيخ محمد جواد بلاغي ، اين مسأله را انكار كرده و نمي پذيرند . در حالي كه كساني چون قزويني رازي ، ابن شهر آشوب ، سيد محسن امين و محمد هاشم خراساني آن را پذيرفته اند . در اين ميان عدّه اي چون شيخ طوسي ، كليني ، و طبرسي از اجله علما و محدثان و فقهاي شيعه ضمن پذيرش آن ، ازدواج را امري اجباري دانسته و اظهار مي دارند كه علي ( عليه السلام ) در قلب به اين امر راضي نبوده است . از سوي ديگر ، مورخان اهل سنت ، بالاتفاق به اين مطلب اشاره داشته ، مي گويند عمر مي خواست به وسيله اين ازدواج با خاندان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) از طريق فاطمه ( عليها السلام ) ارتباط نسبي و سببي برقرار كند ؛ زيرا خود گفته است : از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) شنيده ام كه « كُلُ نَسَب و سبب مُنْقَطِع الي يُومِ القيامه إِلاّ نسبي و سَبَبي » لذا امّ كلثوم كبري را كه فرزند فاطمه ( عليها السلام ) بود ، از علي ( عليه السلام ) خواستگاري كرد و چون عباس واسطه شد علي ( عليه السلام ) پذيرفت . در اين ميان مورخان و محققان اهل سنتِ متمايل به شيعه ؛ از جمله محمدبن جرير بن رستم طبري ، ابن صباغ مالكي ، محب الدين طبري ، ابن عنبه ، گنجي شافعي و . . . نيز آن را به تشريح ، مورد بررسي و پذيرش قرار داده اند . در هر حال در متون تاريخي به زيد و رقيه به عنوان دو فرزند حاصل از اين ازدواج اشاره شده است . زيد و مادرش زينب صغري در يك روز در مدينه وفات يافتند و به گفته حرّ عاملي در وسائل الشيعه بر هر دو در يك زمان نماز گزاردند . براي اطلاع بيشتر نكـ : سيد محسن امين اعيان الشيعه ، ج3 ، ص485 ؛ محب طبري ، ذخائرالعقبي ، صص167 تا 171 ؛ قزويني رازي ، النقض ، ص278 ؛ ابن كثير ، البداية و النهايه ، ج6 ، ص81 ؛ شريف مرتضي ، نكاح علي ابنة عمر ، رساله خطي ش21 ، ص27 ـ كتابخانه مركزي دانشگاه تهران .


48


فاطمه زهرا ( عليها السلام ) بوده اند . وي دختران معروف ديگر ايشان را ، كه از غير فاطمه ( عليها السلام ) بوده اند ، چنين نام برده است : رقيه دختر صَهباء ، كه همسر مسلم بن عقيل شد ، زينب صغري به ازدواج محمد بن عقيل درآمد وامّ كلثوم صغري كه نامش نفيسه بود و همسر عبداللهاكبر بن عقيل گرديد . ( 1 )

مرحوم محسن امين ، تعداد دختران علي ( عليه السلام ) ، كه لقب ام كلثوم داشته اند را چهار تن دانسته است : 1 . همسر مسلم بن عقيل 2 . همسر عبدالله اصغر بن عقيل 3 . همسر عمر بن خطاب 4 . همسر عبدالله بن جعفر . ( 2 )

با توجه به تعداد دختران امام علي ( عليه السلام ) كه هجده تن بوده و برخي القاب مشابه داشته اند ، بديهي است مورّخان و نسب شناسان و همچنين محققان تاريخ اسلام و شيعه در مورد آنان و نيز محل دفن ايشان ، تا حدودي دچار اشتباه و يا تناقض و سرگرداني شوند . اين اختلاف در مورد دفن زينب كبري ، امّ كلثوم كبري و زينب صغري شدّت بيشتري مي يابد ليكن با نقد و بررسي اين اختلافات مي توان به يك نتيجه ترجيحي دست يافت كه در ادامه به ذكر اقوال مختصري در اين خصوص خواهيم پرداخت .

از آنجاكه محقّقان و پژوهندگان شيعه و سني ، پژوهش گسترده اي در مورد محل

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كتاب نسب قريش صص47 ـ 43 ؛ وي نام هفت دختر ديگر از علي ( عليه السلام ) كه فرزندان همسران آن حضرت ، غير از فاطمه ( عليها السلام ) بوده اند را برشمرده و ابن عنبه ، نسابي معروف و مشهور نيز بنقل از ابوالحسن العمري در المجدي ، تعداد دختران علي ( عليه السلام ) را هيجده تن ذكر كرده است ( عمدة الطالب في انساب آل ابي طالب ص83 ) همچنين ابن صباغ به نقل از روايات مختلف در مورد تعداد دختران و پسران علي ( عليه السلام ) پرداخته است ( الفصول المهمه في معرفة احوال الائمه ، صص134 و 135 )

2 . اعيان الشيعه ، ج3 ، ص485


49


دفن زينب كبري ( عليها السلام ) به عمل آورده اند و ما نيز اشاره اي به آن ها خواهيم داشت ؛ با يك بررسي و تدقيق علمي ، به نظر مي رسد روايت دفن زينب كبري ( عليها السلام ) در شهرك راويهدمشق به صحت نزديكتر باشد . در اين مبحث كوتاه ابتدا به شمه اي مجمل از دوران حيات پرافتخار آن بانوي فداكار پرداخته و سپس نظريات و آراي مختلف در مورد محل دفن ايشان را تشريح خواهيم ساخت .

زينب كبري ، ملقّب به امّ كلثوم ، در سال ششم هجرت ـ پس از صلح حديبيه ـ و دو سال بعد از تولد حسين بن علي ( عليهما السلام ) پا به عرصه وجود گذاشت . محيطي كه او در آن رشد كرد ، مهبط جبرئيل امين و جايگاه وحي سرمدي بود . روزي كه خداوند به رسولش فرمان داد تا تمامي درهايي را كه به مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) گشوده مي شدند مسدود كند ، زادگاه او را مستثني ساخت . مادرش پاره تن رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) ، پدرش بهترين صحابه و نخستين مسلمان در اسلام ؛ و خاندان او افضل خاندان عالم بود كه خداوند متعال رجس و پليدي را از آنان دور كرده و تحت « كساء » رسولش ، در ظلّ حمايت خويش وارد ساخت .

زينب ( عليها السلام ) تحت تربيت چنين خاندان استثنايي رشدكرد . ازهمان ابتدا با مصيبت هاي فراواني روبه رو شد كه تحمّل آن بر بسياري امكان پذير نبوده و نخواهد بود . هنوز پنج سال از تولد او نگذشته بود كه ـ پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) پدر بزرگ گرامي وي ـ آن كه همواره او و برادرانش حسن و حسين ( عليهما السلام ) در آغوش پر مهر و محبت او روزگار مي گذرانيدند ، به سوي حق شتافت . اين مصيبت عظيم براي او و بهويژه مادرش طاقت فرسا و گران بود .

او ازهمان ابتدا دركنار مادر بيمار خودكه به دنبال ارتحال جانسوز پدرومصيبت هاي وارده پس از آن ، به بستر بيماري افتاده و روزهاي آخر را مي گذرانيد ، به پرستاري از او پرداخت و سرانجام شاهد مرگ او و بهترين پناه دوران كودكي خود شد . او شب هنگام ، همراه برادرانش حسن و حسين ( عليهما السلام ) ، پدرش علي ( عليه السلام ) و چند تن ديگر از محرمان اهل بيت ، در مراسم خاك سپاري مادر حضور يافت و پس از آن تلاش مي كرد تا براي دو برادر ، مادري مهربان باشد .

زينب ( عليها السلام ) پس از آن كه به سن ازدواج رسيد ، طبق گفته پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ، كه روزي به فرزندان علي ( عليه السلام ) و جعفر نگاه كرده و فرموده بود : « دختران ما براي پسران ما و پسران ما


50


براي دختران ما » ؛ از ميان آن همه خواستگاراني كه داشت به همسري عموزاده اش ، عبدالله بن جعفر بن ابي طالب ( عليه السلام ) ـ كه پنج سال از او بزرگتر بود ـ در آمد . وي نخستين نوزاد اسلام در حبشه بود ( 1 ) . پدر عبدالله ؛ يعني جعفر طيار در غزوه موته به شهادت رسيد و مادر او ، اسماء بنت عميس ، پس از شهادت همسر ، به ازدواج ابوبكر درآمد . اسماء پس از مرگ او ، همراه فرزند خردسال خود محمد بن ابي بكر و پس از پيمان همسري به خانه علي ( عليه السلام ) رفت و براي آن حضرت يحيي و محمد اصغر را به دنيا آورد . ( 2 )

نتيجه ازدواج زينب و عبدالله ، چند پسر و دختر بود كه در تعداد آنان اختلاف است . مصعب بن عبدالله زبيري ، فرزندان او را جعفر اكبر ، عون اكبر ، علي ، امّ كلثوم و امعبداللهذكر كرده است . ( 3 ) علاوه براين ها ، فرزندان ديگري به نام عباس ، عبدالله و محمد نيز به او نسبت داده اند . ( 4 ) ابن عنبه ، او را بدون فرزند دانسته است ( 5 ) در حالي كه عون ، عبدالله و محمد در ركاب امام حسين ( عليه السلام ) ـ در كربلا ـ به شهادت رسيدند و امّ كلثوم نيز به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر طيّار در آمد . ( 6 )

در هر حال ، اندك زماني نگذشته بود كه زينب كبري ( عليها السلام ) دوباره شاهد مصيبتي ديگر شد و آن ، از دست دادن پدر بزرگوارش علي ( عليه السلام ) بود ، كه در سال چهلم هجري به شهادت رسيد . پس از اين مصيبت ، زينب ( عليها السلام ) بيش از بيش تنها ماند و و ظيفه او در قبال برادرانش سنگين تر شد .

از آنجا كه او بايد در آتش حوادث مي سوخت و آبديده تر مي شد . هنوز از غم
فقدان پدر فارغ نشده بود كه پاره هاي جگر برادر ، مقابل چشمان او ظاهر گشت . او با اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابن حجر ، الاصابه في تمييز الصحابه ، ج4 ، ص87

2 . عايشه بنت الشاطي ، السيده زينب ، ص48 ؛ در مورد اسماء بنگريد به پاورقي صفحه 104 از كتاب حاضر .

3 . كتاب نسب قريش ، ص82

4 . محب الدين طبري ، ذخائر العقبي في مناقب ذوي القري ، ص167 ؛ اسد الغابه في معرفة الصحابه ، ج5 ، ص269

5 . ابن عنبه ، عمدة الطالب في انساب آل ابي طالب ، ص55

6 . زبير بن بكار ، همان كتاب ، ص82 ؛ عايشه بنت الشاطي ، همان كتاب ، ص48


51


همه مصيبت ، آموخت كه چگونه در كنار تنها برادر بازمانده اش ، امام حسين ( عليه السلام ) ، چون كوهي استوار بايستد و پذيراي مصيبت هاي بزرگتر باشد .

زينب ( عليها السلام ) در فاجعه كربلا ده ها تن از بهترين و عزيزترين كسانش را از دست داد . سرانجام خود و ساير زنان اهل بيت به اسارت شاميان پليد و ننگين چهره درآمد و با آن همه مصيبت جان فزا ، دليرانه در مقابل عبيدالله بن زياد در كوفه به خطبه ايستاد و چهره ننگين او را رسوا كرد . سپس ، همين اقدام را در مقابل يزيد در دمشق كرد و با خطبه هاي غرّا و آتشين خود ، به پاسداري از خون امام حسين ( عليه السلام ) و قيام او پرداخت . ( 1 )

آن معصومه فداكار ، پس از چند روز توقف در دمشق ، همراه ديگر زنان اهل بيت و كاروان اسراي كربلا به مدينه بازگشت و در سال 62 هجري از دنيا رفت .

نظريه مورخان و پژوهشگران در مورد محل دفن زينب كبري ( عليها السلام )

در جاي دفن عقيله بني هاشم ، ميان مورّخان اختلاف است . براي دفن ايشان سه نظريه وجود دارد :

نظريه اوّل

بعضي محل دفن آن بانوي بزرگوار را با استناد به كتاب « اخبار الزينبات » نوشته عبيدلي ( متوفاي 221 هجري ) در محلّي به نام « قنطرة السباع » در قاهره ذكر كرده اند . ( 2 ) از جمله استاد حسن قاسم مصري در پاسخ به نظر شيخ بخيت المطيعي ـ كه معتقد بود در « زينبيه » قاهره ، زينب بنت يحيي بن زيد بن علي ( عليه السلام ) مدفون است نه زينب كبري ( عليها السلام ) ، به كتاب عبيدلي استناد جسته است . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . براي اطلاع از خطبه هاي كوبنده زينب ( عليها السلام ) نكـ : طبرسي ، الاحتجاج ، جلد دوم ؛ مجلسي ، بحارالأنوار ، جزء 45 از مجلد پانزدهم ؛ ابن طيفور ، بلاغات النساء ؛ عبدالرزاق مقرم ، مقتل الحسين أو حديث كربلاء .

2 . ابوالحسين يحيي بن الحسن عبيدلي ، اخبار الزينبات ، به اهتمام سيد محمود مرعشي ، ص110 به بعد .

3 . محمد زكي ابراهيم ، مراقد اهل البيت بالقاهره ، ص53 به بعد .


52


امّا روايت دفن ايشان در مصر قطعاً نمي تواند صحيح باشد زيرا اين روايت را تنها عبيدلي ذكر كرده است . عبيدلي مي گويد چون زينب عليه بني اميّه در مدينه تحركاتي داشت حاكم مدينه به يزيد نامه نوشت و او دستور داد زينب را از مدينه دور سازد لذا او به همراه چند تن از زنان بني هاشم به مصر رفت و مورد استقبال مسلمة بن مخلد حاكم مصر قرار گرفت و او در بهترين مكانها جاي داده شد . اين روايت قابل قبول نيست زيرا : 1 ـ در آن زمان ( سال 62 ) بر اثر قيام ابن زبيرمدينه به دست عبدالله بن حنظله غسيل الملائكهافتاده و از حاكميت بني اميّه خارج شده بود . 2 ـ چگونه زينب حاضر است تنها بدون همسر و يا هيچ مردي با چند زن به يك سرزمين دور مسافرت كند . 3 ـ چگونه زينب مصر را انتخاب كرده در حالي كه در اين سرزمين كسي نسبت به بني هاشم و اهل بيت چندان نظر خوشايندي نداشته و آنان بيشتر طرفدار عثمان و بني اميّه بوده اند . 4 ـ حاكم انتصابي يزيد يعني مسلمة بن مخلد از محبان بني اميّه و عثمان است چگونه از زينب به خوبي استقبال كرده است مطلب ديگر كه مي تواند نظر عبيدلي را منتفي و بي اعتبار سازد اينكه چرا هيچ يك از مورخان مشهور مصري كه در مورد مقابر صحابه در مصر ، و زينب هاي مدفون در آن جا و كساني كه به مصر وارد شده اند ، سخن گفته اند به زينب كبري دختر علي ( عليه السلام ) اشاره نداشته اند . اين مورخان عبارت اند از : 1 . عبدالرحمان بن عبدالحكم مصري ( م 257 ق . ) صاحب منهج السالك في اخبار مصر والقري و الممالك 2 . ابو عمرو محمد بن يوسف كندي ( م 354 ق . ) مؤلف ولاة مصر 3 . ابو محمد حسن بن ابراهيم بن ذولاق ليثي مصري ( م 387 ق . ) ( 1 ) صاحب ولاة مصر 4 . قاضي سلامه قضاعي ( م 453 ق . ) صاحب انس الزائرين 5 . عبدالقادر مقريزي ( م 845 ق . ) صاحب الخطط و الاعتبار 6 . شمس الدين انصاري مصري ( م 814 ق . ) مؤلف الكواكب السياره في ترتيب الزياره . ( 2 ) 7 . شمس الدين سخاوي ( م 902 ق . ) صاحب رساله زينبيات . ( 3 ) 10 . ابراهيم بن علي فخرومي مصري ( م 891 ق . ) مؤلف الفضائل الباهره في محاسن مصر و القاهره

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . وي گويد : نخستين كس از اولاد علي ( عليه السلام ) كه داخل مصر شد سكينه دختر امام سجاد ( عليه السلام ) بود .

2 . وي نيز گويد كه يك نفر از فرزندان علي ( عليه السلام ) در مصر از دنيا نرفته است ( همان كتاب ، ص342 ) .

3 . سخاوي سخن مؤلف الكواكب السياره را تأييد كرده است ( الخطط التوفيقيه ، ج5 ، ص10 ) .


53


11 . سخاوي حنفي مصري ( م 814 ق . ) صاحب تحفة الاحباب 12 . عبدالرحمان سيوطي ( م 911 ق . ) صاحب حسن المحاضره في تاريخ مصر و القاهره و نيز درّالسحابه
فيمن دخل مصر من الصحابه ( 1 ) 13 . ابن تغري بردي ( م704ق . ) مؤلف النجوم الزاهره في الخبار ملوك مصر و القاهره 14 . ابن دقماق ( م792 ق . ) صاحب الانتصار لواسطة عقد الامصار . در هر حال امروزه در شهر قاهره مقام و مرقد باشكوهي با نام سته زينب وجود دارد كه مردم آن را به عنوان زينب كبري بنت علي مي دانند و بسيار به آن احترام گذاشته و به زيارت آن مي شتابند . به نظر نگارنده اين قبر بايد متعلق به زينب بنت يحيي بن متوج بن حسن بن حسن بن علي ( عليه السلام ) باشد كه واسطه هاي آن را حذف و آن را زينب بنت علي ( عليه السلام ) دانسته اند .

نظريه دوّم

مرحوم محسن امين ، از دانشمندان شيعه ، قول ديگري مطرح كرده و آن اين كه قبرزينب ( عليه السلام ) در بقيع است . اين نظر قطعاً صحيح نيست زيرا هيچ يك از مورّخان مدينه و حجاز به نام زينب كبري كه در بقيع مدفون باشد ، اشاره نكرده اند و زينبي كه در بقيع به خاك سپرده شده ، امّ كلثوم كبري ـ همسر عمر بن خطاب مادر زيد ـ بوده كه هر دو در يك روز از دنيا رفته اند . ( 2 )

نظريه سوّم

بيشتر محققان شيعه ؛ از جمله علاّمه بحر العلوم ، ميرزا حسين نوري ، محدث قمي ، حسون بن زيني حسيني ، علامه حسنين سابقي ( 3 ) و برخي از مورّخان اهل سنت ؛ از جمله ابن بطوطه ( 4 ) ابن حوراني ( 5 ) ابن جبير ( 6 ) عزالدين محمد صيادي شافعي و . . . معتقدند كه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سيوطي در اين كتاب به نام تمامي صحابه اي كه به مصر آمده اند ، اشاره كرده و از زينب بنت علي ( عليه السلام ) در رساله زينبات خود نامي نبرده است ( همان كتاب ، ص19 ـ 7 ) .

2 . ابن سعد ، طبقات الكبري ، ج8 ، ص464 ؛ محب طبري ، ذخائر العقبي ، ص171

3 . شيخ عباس قمي ، نفس المهموم ، ص297

4 . الرحله ، همان جا .

5 . زيارات الشام ، ص133

6 . الرحله ، همان جا .


54


زينب ( عليها السلام ) در « قريه راويه دمشق » به خاك سپرده شده و علت سفر عقيله بني هاشم را نيز واقعه حرّه ( به سال 63 هجري ) ( 1 ) يا قحطي در مدينه دانسته اند كه زينب ( عليها السلام ) به همراه
همسرش عبدالله به دمشق رفتند . عبدالله در آن شهرك زمين هايي داشته و به كشاورزي مشغول بوده است .

در اين ميان ، بعضي چون ابن حوراني و محسن امين ، قبر زينب در راويه دمشق را ام كلثوم صغري ، دختر علي ( عليه السلام ) و همسر عمر بن خطاب دانسته اند كه اين سخن در سطور گذشته مورد نقد و پاسخ قرار گرفت . اين اشتباه بيشتر به خاطر لقب آن دو ؛ يعني ام كلثوم است ؛ زيرا چنانكه گفتيم چهارتن از دختران علي ( عليه السلام ) لقب ام كلثوم داشته اند . در هر حال بر اساس شواهد و قرائن تاريخي اين قول ترجيحاً مقرون به صحت است .

قريه اي كه حضرت زينب ( عليها السلام ) در آن مدفون هستند ، در گذشته به « راويه » و اكنون به زينبيه مشهور است . در حال حاضر به شهر متصل و در هفت كيلومتري شرق دمشق قديم به طرف فرودگاه واقع است .

در خيابان اصلي اين شهرك ، گنبد و مأذنه هاي مقبره آن بانوي گرامي از دور به چشم مي خورد . گنبد اين مرقد ، طلايي است و در سمت شرقي و غربي آن دو مناره كاشي كاري شده قرار دارد .

در مدخل درِ غربي حرم و سمت راست آن ـ داخل اتاق كوچكي ـ سه قبر وجود دارد كه يكي از آن ها قبر « آية الله سيد حسين يوسف مكي عاملي » متوفاي 1397 هجري و ديگري مرحوم « محسن امين عاملي » ، صاحب تأليف معروف اعيان الشيعه و سومين آن ها نيز دختر ميرزا تقي بهبهاني است .

حرم حضرت زينب داراي صحن مربع مستطيل است كه شبستان و گنبد و ضريح در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . در سال 62 هجري ، پس از شهادت امام حسين ( عليه السلام ) ، مردم مدينه برضدّ حاكم اموي اين شهر شوريدند و يزيد را از خلافت خلع كردند . آنان براساس دعوت عبدالله بن زبير در مكّه دست به چنين اقدامي زده و بسياري نيز تحت تأثير شديد حادثه شوم كربلا واقع شده بودند . يزيد نيز مسلم بن عقبه ، يكي از خونخوارترين و سفاك ترين مأمورين خود را براي سركوبي مردم مدينه فرستاد . وي چند شب و روز به كشتار بازماندگان پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) سادات و . . . پرداخت .


55


وسط آن قرار گرفته و چهار درِ ورودي دارد . سقف شبستان و حرم از سه قسمت تشكيل شده كه به صورت پله اي بر روي هم قرار دارند و گنبد نيز در وسط آن است . بر روي اين گنبد ، آياتي از قرآن به خط ثلث زيبا نوشته شده و طلاكاري آن نيز در دهه هاي اخير توسط ايران انجام گرديده است .

در سمت شرق صحن مطهّر ، مصلاي زينبيه به همّت مرحوم آية الله فهري زنجاني ، نماينده وليّ فقيه در سوريه ساخته شده و مراسم نماز جماعت ، دعاي كميل و نماز جمعه در آن برقرار مي گردد . اين شبستان بسيار بزرگ است . مساحت كلّ صحن ، حرم و ساير مراكز وابسته حدود ده هزار متر مربع است . در صحن ها جمعاً 114 اتاق وجود دارد كه 64 اتاق آن در صحن بزرگ و بقيه در صحن دوم و حسينيه هاي اطراف است .

مقبره آن بانوي بزرگوار در ميان حرم ، با ضريحي نقره اي است و هشت ستون كاشي كاري شده ، گنبد حرم را نگه داشته اند . ديوارهاي حرم مطهّر تا نصف آن سنگ سفيد و بقيه آيينه كاري بوده و جلوه اي از هنر و معماري ايراني ـ اسلامي است . بناي داخل و خارج حرم و همچنين مناره ها و گنبد ، از حدود يكصد سال پيش است ولي توسعه هاي اطراف صحن و تزيينات آن ها همگي از سوي جمهوري اسلامي انجام شده است .

قبر نواده پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) ، فرزند بهترين حامي و ياور او و خواهر شهيد مظلوم كربلاهمواره مورد زيارت عامه مردم دمشق و كشورهاي مختلف قرار مي گيرد كه به مقصد زيارت آن بانوي مظلوم و ستمديده با هرگونه وابستگي و اعتقاد مذهبي فرسنگ ها راه پيموده و به اين قريه كوچك مي آيند . در ميان اهل سنت نيز عقيله بني هاشم از حرمت و وجاهت ويژه اي برخوردار است .

تصاوير شماره 1 و 1ـ1 و 2

قبر مرحوم محسن امين

محسن امين عاملي ، از علماي برجسته شيعه در سوريه و صاحب كتاب معروف « اعيان الشيعه » در راهروي ورودي درِ غربي حرم مطهر حضرت زينب ( عليها السلام ) ، داخل


56


اتاقكي به خاك سپرده شده است . وي در تاريخ 1371 هجري وفات يافت . گسترش شيعه در سوريه مرهون زحمات اوست .

قبر مرحوم دكتر علي شريعتي

در مجاورت مرقد عقيله بني هاشم ، در كوچه كنار حرم ، قبرستان كوچكي است كه قبر مرحوم شريعتي در يك چهار ديواري قرار دارد كه با دري آهنين آن را بسته اند و در داخل آن سنگ ، قبر زيبايي است . عكس ها و سخنان و گفته هاي وي اين چهارديواري را زينت بخشيده است .

تصوير شماره 3



| شناسه مطلب: 77552