بخش 3
3 ـ مقام و مقبره حضرت رقیّه ( علیها السلام ) 4 ـ مسجد اموی دمشق در بستر تاریخ جامع اموی ، جلوه#160;ای شگفت#160;انگیز از تمدّن و معماری اسلامی 1 ـ آثار داخل مسجد اموی 1 ـ قبّه#160;ها و گنبد 2/1 . قبّة الغواره 3/1 . قبّة الساعات 4/1 . قبّة النسر یا گنبد عقاب 2 ـ درهای مسجد 3 ـ مأذنه#160;های مسجد 4 ـ آثار و مقام انبیا در جامع اموی 1/4 . قبر و مقام هود ( علیه السلام ) 2/4 . مقام حضرت خضر ( علیه السلام ) 3/4 . مکان نزول عیسی ( علیه السلام ) 4/4 . مقام و محل دفن سر حضرت یحیی ( علیه السلام ) 5 ـ شبستان جامع اموی 1/5 . محراب#160;های چهار گانه 2/5 . مصحف عثمانی 3/5 . منبر مسجد 4
57 |
3 ـ مقام و مقبره حضرت رقيّه ( عليها السلام )
از زيارتگاه هايي كه پس از مقبره حضرت زينب ( عليها السلام ) مورد توجه شيعه قرار دارد ، مقبره و حرم « رقيّه ( عليها السلام ) » ، دختر معصوم و كودك خردسال امام حسين ( عليه السلام ) است . بر اساس گزارش هاي منابع ، سيد الشهدا ( عليه السلام ) پنج پسر و دو دختر داشته اند . دختران آن حضرت عبارت بودند از : « سكينه » دختر رباب بنت امرءالقيس و خواهر علي اصغر . « فاطمه » دختر امّ اسحاق بنت طلحة بن عبيدالله . در برخي منابع نيز سه دختر گفته شده و طبق اين نقل ، سوّمين آن « زينب » است كه او نيز خواهر فاطمه و هر دو از يك مادر بوده اند .
بيشتر نسب شناسان ، به نام اين سه دختر اشاره كرده اند . ( 1 ) احتمال مي رود رقيّه لقب زينب باشد ؛ و اين كه از زينب ، بر خلاف فاطمه و سكينه ، نقش مؤثر و فعالي در كربلا گزارش نشده ، به نظر مي رسد وي كودكي بيش نبوده است .
براساس آنچه مشهور است ، او همراه ساير اهل بيت امام حسين ( عليه السلام ) و زينب كبري ( عليها السلام ) به اسارت در آمد و در مكاني كنار « باب الفراديس » ـ كه در آن زمان خرابه اي بود ـ استقرار يافت . رقيّه در اين زمان چهار ساله بود كه چشم از جهان فرو بست .
آن كودك را ، كنار آن مكان ، كه مقبره اي عمومي به نام « مقبره باب الفراديس » بود ، به خاك سپردند . اين مقبره در شمال غربي محله قديميِ دمشق و كنار باب الفراديس قرار
داشت و امروزه به « العماره » معروف است . در ابتدا سلاطين ايوبي بر قبر او ، كه داخل
1 . محمد بن جَرير طبري ، دلائل الامامه ، ص74 ؛ ابن صباغ مالكي ، الفصول المهمه في معرفة الائمه ، ص188 ؛ ابن منظور ، مختصر تاريخ دمشق لابن عساكر ، ج9 ، ص174 ؛ سيد حسن الامين ، دائرة المعارف الاسلاميه الشيعيه ، ج1 ، جزء دوم ص25 ؛ مصعب بن زبير ، كتاب نسب قريش ، ص59
58 |
مسجد « رأس الحسين » واقع بود ، مقبره اي كوچك ولي زيبا ساختند ؛ سنگ قبري كه نهاده شد ، از سنگ موزاييك تزيين شده به وسيله عاج و مرمر بود كه اطراف آن را ضريح زيبايي احاطه كرده بود و بر فراز آن نيز گنبد و عمارتي بنا شد . مكان ياد شده كه از همان ابتدا به صورت مسجد و مقبره بود ، در سال 1125ق بازسازي شد و در سال 1323ق نيز ( 1 ) توسط ميرزا علي اصغرخان امين السلطان ، صدر اعظم ناصرالدين شاه دوباره ترميم گرديد . در آن زمان ، سه كتيبه سنگي در داخل حرم ، در سمت محراب شبستان بود . در كتيبه اول چند حديث در فضايل اهل بيت و نام ميرزا بابا مستوفي گيلاني به عنوان تعمير كننده بقعه مقام رقيه ، به تاريخ 1125 هجري ديده مي شد . دركتيبه دوم به مكان دفن ملككامل ناصرالدين محمد كه در 880 هجري در اين مكان مدفون شده بود ، اشاره و بر كتيبه سوم نيز چند بيت شعر نوشته شده بود . ( 2 )
امّا ساكنان محله الامين كه رقيه در آن مدفون است نكته اي را متذكر مي شوند و آن اينكه ايشان به خواب يكي از سادات علوي از خاندان مرتضي آمده كه آب به داخل قبر ايشان نفوذ و آن را تخريب كرده است . اين فرد رقيه ( عليها السلام ) را سه شب در خواب مي بيند و لذا قبر را حفر و در آن جنازه دو كودك خردسال كه 5 سال بيشتر نداشتند را مشاهده مي كند و آنگاه قبر را تعمير و مرمت مي كند و سپس خود از دنيا مي رود .
چون فضاي اين مكان گنجايش زائران را نداشت ، مرحوم شيخ نصرالله خلخالي در 1350ش در صدد توسعه مقبره و حرم برآمد ؛ لذا خانه هاي اطراف را با كمك مردم خَيّرِ محل خريداري كرد ولي عده اي راضي نشدند و به همين منوال باقي بود تا در سال 1363ش به گفته جناب حجة الاسلام فهري زنجاني ، نماينده وقت مقام معظم رهبري در سوريه ، با خريد آن خانه ها و پرداخت چندين برابر قيمت آن ها ، امر پي ريزي بناي جديد حرم از سوي جمهوري اسلامي و با حضور مقامات سوريه آغاز شد .
مساحت ساختمان حرم بيش از چهارهزار متر مربع است كه ششصد متر مربع از آن ، صحن و فضاي باز است و بقيه را حرم و شبستان آن و مسجد ديگري كه در مجاورت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . قتيبه شهابي ، همان كتاب ص316 ؛ محسن الأمين ، اعيان الشيعه ، ج7 ، ص34
2 . يوسف بن عبدالهادي ، ثمار المقاصد في ذكر المساجد ، ص229
59 |
ضريح ساخته شد ، تشكيل مي دهند . در بازسازي هاي اخير ، اطراف ضريح و شبستان ها را توسعه فراواني داده اند و صحن هاي جديدي نيز در حال احداث است .
نوع معماري ، كه اكنون در بناي حرم به كار رفته ، معماري ايراني ـ اسلامي است . صحن مسجد كه گرداگرد آن به صورت ايواني به اندازه يك و نيم متر مسقف است ، با ستون هاي بسيار زيباي سنگي سفيد و كنگره اي ساخته شده اند . گنبد آن به كلي تعويض و براساس معماري ايراني ساخته شده و دوازده ستون مرمرين در داخل حرم آن را نگه داشته اند . گرداگرد سقف و ديواره ها نيز كاشي كاري است .
ضريح حرم كه از دوران امين السلطان ، صدراعظم ناصرالدين شاه مانده بود ، در 1372ش با ضريح ديگري كه بهوسيله چهل تن از هنرمندان برجسته اصفهاني ، به صورتي زيبا ساخته شد ، تعويض گرديد . البته ضريح قبلي برداشته نشد بلكه در داخل ضريح جديد قرار گرفت . نگارنده خود در مراسم تعويض آن حضور داشته و تلاش هاي شبانه روزي سازندگان و عشق آنان به اهل بيت را شاهد بوده است . هر چند كه اين ضريح تقريباً 5/1 برابر ضريح قبلي است و به علت بزرگي زياد با سن حضرت رقيّه و كودكي وي تناسبي ندارد ، ليكن از شاهكارهاي هنر ايراني و اسلامي است .
كنار حرم مطهّر ، بازاري است كه در طول تاريخ اسلام به « سوق العماره » مشهور بوده است و باب الفراديس مذكور نيز در داخل اين بازار و حدود بيست متري مقامحضرت رقيّه قرار دارد . گفتني است از شمال حرم به جامع اموي نيز راهي وجود دارد .
تصاوير شماره 4 و 5
60 |
4 ـ مسجد اموي دمشق در بستر تاريخ
جامع اموي ، جلوه اي شگفت انگيز از تمدّن و معماري اسلامي
مسجد اموي ، از شاهكارهاي درخشان تمدّن و فرهنگ اسلامي است و پيشينه آن به دوران هزار و سيصد ساله اسلامي محدود نمي شود بلكه ريشه و بنياني ديرينه ، به بلنداي چهار هزار سال در تاريخ بشريت دارد و در حقيقت بيانگر سير و تاريخچه تحول و دگرگوني اديان و مذاهب است .
مكان اين مسجد در چهار هزار سال پيش معبد آتش پرستان بوده است ؛ هنگامي كه قبيله « حَدَدْ » آرامي به سرزمين شام آمدند ، حدود هزار سال ، اين مكان را معبد خود قرار دادند . اين بنا در طول چند قرن تسلّط مصري ها بر اين سرزمين ، به معبد خدايان ايشان ؛ يعني « رامون » و « آمون » تبديل شد . پس از چندي يونانيان با تصرف اين سرزمين ، آن را معبد خود قرار دادند و تا قرن اول ميلاد حضرت مسيح ( عليه السلام ) در اين مكان به عبادت خدايان خود مي نشستند .
پس از يوناني ها ، روميان با حضور و سلطه بر اين سرزمين ، اين معبد را توسعه داده و آن را به محل عبادت خداي خويش « ژوپيتر » تغيير دادند . باگسترش مسيحيت درجهان و بهويژه در شام ، قسمت كوچكي از معبد ژوپيتر به كنيسه تبديل گشت كه به نام « قديس يوحنا » يا « ماري يوحنا » خوانده مي شد .
سرانجام در سال هفده هجري ، با فتح دمشق به وسيله مسلمانان ، اين معبد و كليسا ، به مسجد و محل عبادت ذات باري تعالي و خداي واحد تبديل شد كه البته نيمي از آن بر اساس مصالحه اي كه صورت پذيرفته بود ، همچنان به صورت كليسا باقي ماند . مساحت
61 |
اوليه آن براساس آنچه كه ابن جبير نقل كرده است از شرق به غرب ؛ يعني در طول دويست قدم ( حدود 150 متر ) و از سمت جنوب به شمال ؛ يعني در عرض 135 قدم ( حدود صد متر ) بوده و در مجموع به پانزده هزار متر مربع مي رسيده است . ( 1 )
هنگامي كه دمشق به وسيله سپاه اسلام محاصره شد ، كليساهاي فراواني در اين شهرپوجود داشت كه بعضي از آن ها طبق معاهده صلح در مقابل نيمي از كليساي اصلي شهر ؛ يعني مكاني كه بعدها جامع اموي ساخته شد ، در دست مسيحيان ماند و مسلمانان نيمه مذكور را تبديل به مسجد كرده و در آن به نماز پرداختند . مسيحيان كه نسبت به دين جديد با بي اعتنايي برخورد مي كردند ، با ايجاد سر و صداي عمدي در مراسم خود ؛ از جمله صداي مهيب ناقوس به هنگام اقامه نماز جماعت ، خواندن سرودها به صداي بلند ، براي عبادت مسلمانان مزاحمت فراهم مي كردند .
وقتي معاويه ، در شام ولايت يافت ، تصميم گرفت نيمه باقي مانده كليسا را به مسجد ملحق كند ولي مسيحيان نپذيرفتند . پس از وي عبدالملك بن مروان ، اموال فراواني به آنان داد تا اجازه دهند اين قسمت نيز به مسجد ملحق شود ولي ايشان نپذيرفتند تا اين كه وليد ، فرزندش مال فراواني به مسيحيان داد و حتي گفت اگر نپذيريد ، كنيسه باب توما را كه با زور و اين قسمت را با صلح گرفتيم ، به جاي آن تخريب خواهم كرد . ( آن كليسا بزرگتر و مهمتر بود ) ؛ لذا مسيحيان راضي شدند كه نيمه باقي مانده نيز به مسجد افزوده شود . ( 2 )
بعضي گويند : آنان راضي نشدند و وليد تهديد كرد كه اگر نپذيريد ، خود آن را تخريب مي كنم ، سپس كلنگ به دست گرفت و ديوار آن را خراب و مسجد را بنا كرد .
بعضي نيز گفته اند ، وي به جاي آن چند كليساي ديگر در داخل شهر به مسيحيان داد و آنان را راضي كرد . ( 3 )
وليد بن عبدالملك كه علاقه فراوان به ساختن مساجد و بناهاي مذهبي داشت ، براي تبديل اين كليسا به مسجد ، ماليات هفت سال كشور خود را خرج آن كرد و گويند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابن جبير ، الجامع الأموي ، تحقيق مطيع الحافظ ، ص13
2 . نعيمي ، الدراس في تاريخ المدارس ، ج2 ، ص285 ؛ ابن بطوطه ، الرحله « تحفة النظار في غرائب الأمصار و عجائب الأسفار ، ص63
3 . نعيمي ، الجامع الأموي ، ص99 ؛ ابن العمري ، الجامع الأموي ، تحقيق مطيع الحافظ ، ص51
62 |
وقتي اسنادِ مخارج آن را بر هيجده شتر بار كردند و براي تصويب نزد خليفه بردند ، وي بدون بررسي ، همه آن ها را امضا كرد و گفت : اين چيزي است كه به راه خدا داده ايم و در مقابل آن حسابي نمي خواهيم .
جامع اموي يكي از شاهكارهاي معماري اسلامي و البته تلفيق و تركيبي از معماري اسلامي و رومي است ؛ ( 1 ) زيرا در ساخت آن از مهندسان رومي نيز كمك گرفته شد . وليد در ابتدا طرح اوليه بناي آن را به روم فرستاد و هزار نفر از معماران و مهندسان آن سرزمين را براي ساخت آن به دمشق دعوت كرد . عمليات احداث آن از 86ق آغاز شد ( 2 ) و بهترين مصالح و سنگ هاي مرمر براي تزيين آن به كار رفت .
به گفته ابن معلي ، پولي كه خليفه اموي در اين راه خرج كرد ، داخل يك صد صندوق قرار داشت كه هر صندوق 228 هزار دينار در آن بود و مجموع آن به بيش از 000/800/22 دينار مي رسيد . ( 3 )
وليد دوازده هزار سنگ رخام و مرمر در آن به كار برد ، كه هزينه هر قطعه از آن 144 قنطار دمشقي بود . هنگام بناي آن ، كتيبه اي مربوط به هزاران سال پيش ، به زبان هاي مختلف ، در ديوار قبله و همچنين مناره شرقي يافت كه بر آن پندها و اندرزهاي اخلاقي نوشته شده بود . ( 4 )
بر فراز شبستان مسجد ، گنبدي به نام « نسر » يا « عقاب » ساخت و ستون هايي در زير آن قرار داد و آن را با طلا و جواهر و پوشش هاي حرير مزيّن ساخت . محراب مسجد را با قنديل هاي طلا و نقره ، معرّق هاي زيبا و زنجيرهاي طلا آراست . مخارج ساختمان مسجد چندان زياد بود كه مردم وليد را به اسراف متهم كردند و گفتند : مسجد را از بيت المال ساخته و از آن به مسلمانان نفعي نمي رسد .
هنگامي كه عمر بن عبدالعزيز به حكومت رسيد ، چون معتقد بود مالي كه در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حسن ابراهيم حسن ، تاريخ السياسي الاسلام ، ج1 ، صص276 و 277 همچنين نكـ :
- Encyclopedia of Islame, V . 7 . p . 232 .
2 . ابن بطوطه ، الرحله ، ص63
3 . ابن جبير ، الجامع الأموي ، ص13 ؛ ابن العمري ، الجامع الأموي ، ص52 و 53
4 . ابن عساكر ، تاريخ مدينه دمشق ، ج2 ، ص8 ؛ نعيمي ، الدراس في تاريخ المدارس ، ج2 ، ص286
63 |
ساختمان مسجد صرف شد ، اسراف بوده در صدد برآمد معرق ها و زينت هاي ديگر را بردارد ولي هنگامي كه هيأتي رومي از اين مسجد ديدن كردند و از عظمت و زيبايي آن در شگفت شدند ، عمر بن عبدالعزيز از تصميم خود منصرف شد . ( 1 ) س در اين زمان مسيحيان كه عمر بن عبدالعزيز را با رأفت و نرمي يافتند ، از سخت گيري هايي كه وليد در حق آنان كرده بود ، به وي شكايت بردند وخواستند كليساي خود را ، كه در نيمي از مسجد اموي قرار داشت ، بار ديگر بسازند . عمر بن عبدالعزيز نيز اگرچه به دادن چنين اجازه اي تمايل داشت ولي مسلمانان گفتند : مسجدي را كه ما در آن اذان گفته و نماز گزارده ايم مي خواهي تخريب كني ؟ ! در اين هنگام فقها و علما نيز مخالفت كردند و نزد مسيحيان وساطت كرده ، گفتند : هر كليسايي كه در داخل و اطراف دمشق هست و مسلمانان آن را به زور تصرف كرده اند ، در اختيار مسيحيان قرار گيرد ؛ لذا ايشان از كليساي خود در مسجد اموي گذشتند و رضايت خود را به خليفه اعلام داشتند . ( 2 )
گفتني است گرچه ساخت مسجد در دوران وليدبن عبدالملك هفت سال ( 68 تا 75ق . ) طول كشيد ، ولي همچنان نيمه تمام ماند و بقيه قسمت ها را سليمان ب عبدالملك به پايان رسانيد . در طول قرون مختلف ، تعميرات و توسعه هايي در آن انجام شد ، البته بر اثر چندين آتش سوزي ، بسياري از قسمت هاي آن در آتش سوخت كه به شرح آن خواهيم پرداخت .
اكنون جامع اموي پس از مختصر تعميراتي كه در اواخر حكمراني مماليك ؛ يعني تا قرن هشتم در آن صورت گرفته به همان حال باقي مانده است . صحن حياط و ديوارهاي آن از سنگ هاي دوران مماليك و از سنگ هاي بسيار بزرگ است . نيمي از ديواره هاي شمالي ، شرقي و غربي از كليسا و معبد باقي مانده از دوران قبل از اسلام است و نيمه فوقاني ديواره ها در دوره وليد و دوره هاي بعد افزوده شده است . وليد بر ديواره ها سقف بنا كرد و آن را بر ستون هاي سنگي به سبك گوتيك يا نعل اسبي استوار ساخت . در دوره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . حسن ابراهيم حسن ، همان كتاب ، ج1 ، ص525 به بعد .
2 . نعيمي ، الجامع الأموي ، ص99 و 100 ؛ ابن عمري ، همان كتاب ، ص60 و 61 ؛ در فضائل مسجد اموي گفته اند : منظور از « والتين » در قرآن كريم مسجد دمشق است . چون تعدادي در اين مسجد درختي از تين يا انجير ديده بودند كه قبل از بناي وليد وجود داشته است .
64 |
مماليك سقف ديواره هاي غربي با نقاشي هايي به رنگ طلايي كه در عربي آن را « فسيفساء » مي گويند ، تزيين گرديد . متأسفـانه فسيفساء بيشتـر سقفها به مرور تخريب شده و اكنون جز بخشي از آن باقي نيست .
تصاوير شماره 6 و 7
1 ـ آثار داخل مسجد اموي
1 ـ قبّه ها و گنبد
در صحن سه قبه و گنبد كوچك ساخته شده است .
1/1 . قبّة المال
اين قبه در 172 هجري توسط امير دمشق « فضل بن صالح بن علي العباس » پسر عموي منصور عباسي ساخته شد و چون اموال و ذخاير مسجد را در آن نگهداري مي كردند ، به « قبة المال » معروف گرديد . ( 1 ) اين قبه در غرب صحن مسجد قرار دارد كه بزرگتر از دو قبه ديگر است . هشت ستون مستطيل از مرمر بر زير گنبد مذكور قرار دارد . اين قبه و يا مخزن داراي نقاشي هاي زيبا و مزيّن به فسيفساء است .
تصوير شماره 8
2/1 . قبّة الغواره
اين قبه در وسط صحن قرار دارد و در 369 هجري ساخته شده است . در زلزله سال 1173 هجري تخريب گرديد و عثمان پاشا به سال 1182 هجري آن را بازسازي كرد . اين گنبد كوچك ، بر شش ستون از سنگ مرمر قرار داد .
گنبد ياد شده به « صخره قربان » نيز معروف بوده است . گويند حضرت هابيل قرباني خويش را ، كه گوسفندي بود ، بر اين صخره قرار داد . چون مورد قبول حق قرار گرفت ، به وسيله آتش سوخت و قرباني قابيل كه گندم بود پذيرفته نشد و به همان حال باقي ماند ، لذا به برادرش حسادت ورزيد و او را در كوه قاسيون به قتل رسانيد . از آن روز اين مكان به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نعيمي ، همان كتاب ، ص113
65 |
صخره قربان معروف شد . ( 1 )
3/1 . قبّة الساعات
اين قبه در شرق صحن اموي و كنار « باب الساعات » قرار دارد كه در قرن پنجم هجري ساخته شده و محل استقرار ساعت آبي مسجد بوده است . ( 2 )
اين ساعت كه دوازده استوانه پلاستيكي مدوّر داشت و بر محوري به سقف قبة الساعات تعبيه شده بود ، به وسيله آب كار مي كرد و پر شدن هر يك از اين استوانه ها ، نشانه يك ساعت بوده است . سازنده ساعت مذكور ، محمد بن عبدالكريم ، حارثي دمشقي بود كه در بسياري از علوم از جمله هندسه ، رياضي ، نجوم و طب استاد بوده است . وي در سال 559 هجري وفات يافت . ( 3 )
صفدي سازنده آن را رضوان خراسانيِ ساعاتي دانسته ، كه از خراسان به شام آمده است . ( 4 ) گفتني است كه ساعت پيش گفته در زمان ملك عادل نورالدين محمود زنگي نصب شد و ازآن هنگام ، كساني متولّي حفظ و اداره آن بوده اند . اكنون ساعت كه در وسط صحن جامع اموي قرار دارد ، از كار افتاده ولي ادوات آن همچنان بر جاي مانده است .
تصوير شماره 9
4/1 . قبّة النسر يا عقاب
قبّة النسر يا گنبد عقاب بر فراز شبستان ، از سنگ مرمر ساخته شده است ؛ در زير اين گنبد ، سه گنبد كوچك وجود دارد ؛ گنبدي كه به محراب و گنبدي ديگر به ديواري كه در سمت صحن قرار دارد متصل است و سوّمين گنبد نيز زير گنبد مرمر و بين آن دو است . مجموع اين گنبدها به همراه دو سقف پيراموني بر فراز شبستان ، شكل يك عقاب را تشكيل مي دهند كه گنبد بزرگ سر اين پرنده و دو سقف شيب دار اطراف آن در شرق و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مسعودي ، مروج الذهب ، حاشيه ، ج2 ، ص112 ؛ نصرالدين البحره ، دمشق الأسرار ، ص12 به نقل از عبدالوهاب المقدسي .
2 . مطيع الحافظ ، الجامع الأموي ، ص18
3 . نعيمي ، همان كتاب ، ص114 و 115
4 . پيشين همان جا ؛ ابن عمري ، همان كتاب ، ص70
66 |
غرب ، دوبال او هستند ، گويي اين پرنده ميان آسمان در حال پرواز است . وجه تسميه آن به نسر يا عقاب نيز به همين علت است .
تصوير شماره 10
2 ـ درهاي مسجد اموي
در دوران معاويه ، پيش از آن كه جامع اموي به شكلي كه در دوران وليد ساخته شده تبديل شود ، چهار دروازه به نام هاي : 1 . المسكيه 2 . باب العماره 3 . باب النوفره 4 . باب الخلفا ساخته بودند . وجه نامگذاري آن ها بدين گونه است :
1 . « باب المسكيه » گفتند چون بوي مشكي كه از سر حضرت اباعبدالله ( عليه السلام ) ـ كه بر اين دروازه گذاشته بودند ـ به مشام مي رسيد .
2 . « باب العماره » محل ورود حضرت زينب و اسراي كربلا بوده است . گويند آن حضرت ، از اين دروازه تا مصلاّ و محرابِ مسجد ، شش مرتبه از فرط خستگي و شدت مصيبت بر زمين نشستند .
3 . « باب النوفره » ، به محله قديمي شام منتهي مي شد و گويند سر شهداي كربلا از اين دروازه وارد مسجد شده است .
4 . باب الخلفا خوانده شد ، زيراكه راه ورود خلفاي اموي به داخل مسجد بود .
درهاي كنوني مسجد عبارتند از :
1/2 . باب الزياده ؛ در سمت ديوار قبله و جنوب مسجد ، كه در دوره عثماني به « باب العنبرانيين » و بعدها نيز به « باب القوافين » مشهور شد . كاخ معاويه معروف به « قصرالخضراء » در كنار آن قرار داشته است . ( 1 ) اين در ، از سمت قبله به داخل شبستان باز مي شود . در بيرون آن نيز بازار طلا فروشان است .
2/2 . باب الناطفين ؛ در شمال مسجد قرار دارد كه به « باب الفراديس » و « باب العماره » نيز معروف است . ( 2 ) در كنار ديوار خارجي اين در ، « مدرسه سميساطيه » و « خانه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابن جبير ، الجامع الأموي ، ص22
2 . پيشين ، همان جا ؛ ابن بطوطه ، همان كتاب ، ص66
67 |
عمر بن عبدالعزيز » قرار داشته كه اكنون به « معهدالدراسات الشرعيه » تبديل شده است .
3/2 . باب الساعات ؛ باب الساعات كه در شرق مسجد قرار دارد . از آن رو ، آن را « باب الساعات » گفته اند كه در مقابل آن قبة الساعات را ساخته بودند .
4/2 . باب الحميديه ؛ اين درب در مقابل بازار حميديه قرار دارد كه در غرب مسجد واقع شده و در كنار اين درب ، غزاليه و محل تدريس امام محمّد غزالي قرار داشته است .
3 ـ مأذنه هاي جامع اموي
اين مسجد داراي سه مأذنه بزرگ است كه از سنگ و به صورت مربع ساخته شده و در سمت شمال ، جنوب غربي و جنوب شرقي قرار گرفته است .
1/3 . مأذنه شرقي ؛ اين مئذنه به « منارة البيضاء » و « مناره عيسي » معروف است . گويند حضرت عيسي ( عليه السلام ) در آخرالزمان بر اين مأذنه فرود خواهد آمد . در گذشته سنگي در كنار آن بوده كه مي پنداشتند قطعه اي از همان سنگ است كه موسي با عصاي خود بر آن زد و دوازده چشمه از آن جاري شد . ( 1 ) نعيمي در قرن نهم كتيبه اي يوناني به تاريخ 224 قبل از ميلاد بر روي مئذنه شرقي مشاهده كرده است . ( 2 ) بنابراين ، روشن است اين مناره متعلق به كليسا و بناي قبلي آن بوده است .
2 . مأذنه شمالي ؛ اين مئذنه به « العروس » مشهور است . آن را بدين جهت عروس گفته اند كه در زمان هاي قديم ، مردم به هنگام اجراي مراسم عروسي و جشن ها ، با نصب چراغ و آويزان كردن دستمال ها و پارچه هاي رنگارنگ ، آن را تزيين مي كرده اند و معتقد بودند اين عمل باعث بركت خواهد شد .
3 . مأذنه غربي ؛ به مئذنه « آق باي » معروف است . ( 3 ) زاليه يا محل تدريس امام محمد غزالي در كنار اين مأذنه بوده است . اين محل كه شبستاني كوچك است . امروزه در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مسعودي ، همان كتاب ، ج2 ، ص118
2 . نعيمي ، همان كتاب ، ص28
3 . قتيبه شهابي ، مأذن دمشق ، صص57 ، 65
68 |
مجاورت درِ غربي ؛ يعني راه ورود به مسجد در انتهاي بازار حميديه قرار دارد .
تصوير شماره 11
4 ـ آثار و مقام انبيا در جامع اموي
1/4 . قبر و مقام هود ( عليه السلام )
در روضة الأنام آمده است كه مقبره « حضرت هود » در ديوار جنوبي ( ديوار قبله شبستان ) مسجد اموي است . بسياري از مورخان دمشق گفته اند كه قبر هود در اينجا است و بعضي گفته اند در اينجا سنگ قبري بوده كه بر آن نوشته شده بود : « من هود بن جلود بن عاد . . . هستم كه به رسالت نزد قوم خود آمدم و مدّت عمرم را نزد آنان بودم ، مرا تكذيب كردند و خداوند ايشان را به بادي شديد عذاب كرد . ( 1 )
اين مكان در سمت چپ « مقام رأس يحيي » يعني در مقابل ستون چهارم ، در ديوار قبله از سمت شرق شبستان قرار دارد و بر سنگ ديوار قبله به خطي زيبا در زمينه دايره اي سبز نوشته شده است : « هذا مَقام هُود النّبي عليه السلام » در اين مكان كتيبه اي در دوران وليد يافت شد كه وقتي ترجمه كردند ، پند و اندرزهايي از حضرت هود بوده است . ( 2 )
بعضي گويند : اين جا معاويه اول مدفون شده است كه ممكن است بني اميه چون از خوارج وحشت داشته اند او را در ديواره قبله مسجد مدفون كرده باشند . ( 3 )
2/4 . مقام حضرت خضر ( عليه السلام )
گويند حضرت خضرِنبي ( عليه السلام ) در مسجد اموي همواره عبادت مي كرده است . ( 4 ) مكان آن در سمت شرقي قبله ( جنوب شرقي ) نزديك مأذنه شرقي بوده است . اكنون نزديك به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . فهري زنجاني ، مراقد اهل بيت در شام ، ص24
2 . ابن عمري ، همان كتاب ، ص47
3 . گفتني است قبري نيز درپشت جامع اموي ، دركوچه معاويه منسوب به معاويه است كه ذكر خواهد شد . همچنين ابن بطوطه قبري در يمن كه به حضرت هود منسوب بوده را ديده است ( الرحله ، ص65 )
4 . ابن حوراني ، زيارات الشام ، صص14 و 15
69 |
محراب اصلي مسجد و به موازات مقام هود بر ديوار قبله عنوان « هذا مقام خضر النبي » بر دايره اي سبزرنگ ديده مي شود . گفتني است مقام حضرت خضر در بسياري ازنقاط سوريه ديده مي شود . آن حضرت بر اساس روايات ، تا ظهور حضرت مهدي ( عج ) زنده هستند .
3/4 . مكان نزول عيسي ( عليه السلام )
مسلم از اوس بن اوس و او از پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نقل كرده است كه حضرت عيسي بن مريم ، كنار مناره شرقي دمشق ؛ يعني جامع اموي نزول خواهد كرد و كنار آن مناره ، قطعه سنگي كه حضرت موسي در « كوه طور » با عصاي خود بر آن زد و دوازده چشمه جاري شد ، وجود دارد . ( 1 )
4/4 . مقام و محل دفن سر يحيي ( عليه السلام )
حضرت يحيي ( عليه السلام ) ، به قدرت الهي ، از پدر و مادر پيري است كه اميد به فرزند نداشتند . خداوند يحيي را در كودكي علم و حكمت عنايت كرد ؛ { وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيّاً . . . } . وي از دوران جواني با عفت و با تقوي بود . همواره در « مسجد الاقصي » به عبادت و رياضت مشغول بود و از اختلاط با اهل دنيا پرهيز مي كرد . او به هنگام بعثت عيسي ( عليه السلام ) نبوت ايشان را شهادت داد و در همين دوران بود كه به دستور پادشاه بني اسرائيل به قتل رسيد .
قتل وي بدين سبب بود كه در ميان قوم بني اسرائيل پادشاهي به نام « سردوس » از همسرش ، دختري به غايت زيبا داشت . اين زن كه بسيار مفسد و پليد بود ، همواره مي كوشيد تا مانع ازدواج شوهرش با زني ديگر شود ، لذا از او مي خواست كه دختر خود را به نكاح خويش درآورد ! پادشاه خدمت حضرت يحيي ( عليه السلام ) رفت تا نظر شرع را در مورد ازدواج با دختر خود سؤال كند . يحيي ( عليه السلام ) آن را جايز ندانست ، همسر پادشاه كه بدين علت كينه يحيي ( عليه السلام ) را به دل گرفته بود ، شوهرش را به قتل حضرت يحيي ( عليه السلام ) تحريك كرد . پادشاه نيز دستور داد تا سر يحيي را از بدن جدا سازند .
بر اساس روايتي ، پس از شهادت او ، خداوند فردي بي رحم را بر بني اسرائيل مسلط
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . پيشين ، همان جا .
70 |
ساخت و او در بيت المقدس هفتاد هزار نفر از بني اسرائيل را كشت . ( 1 )
از « زيد بن واقد » كه سرپرست ساختمان و بناي جامع اموي در دوره وليد بود ، نقل شده است كه : من به هنگام كار در جامع اموي شكافي در ديوار يافتم و به وليد بن عبدالملك گزارش دادم . وي آمد و آن را بررسي كرد . در داخل آن شكاف ، صندوقي بود ، وقتي آن را گشوديم ، در داخل سبدي سري بريده يافتيم . بر روي آن سبد نوشته شده بود : « هذا رَأسُ يَحْييَ بْنِ زَكَريا » . وليد فرمان داد آن را بر جاي خود گذاشته ، ستون هايي بر آن قرار داديم . ( 2 ) از « وليد بن مسلم » نقل شده كه آن سر را از زير گوشه اي از زواياي ديوار قبله به دست آورديم كه پوست و مو داشت و هنوز تغيير نيافته بود .
گويند سر يحيي ( عليه السلام ) در ابتدا از دمشق به « بعلبك » منتقل شد و پس از آن به حمص و آنگاه در قلعه حلب قرار داده شد . هنگام تسلّط مغول بر حلب و قلعه آن ، اين سر به مكان جامعدمشق منتقل گرديد . ( 3 )
اكنون مدفن رأس يحيي ( عليه السلام ) در داخل شبستانِ جامع اموي و نيمه شرقي آن ـ كه پيش تر كليسا بوده و بعد به مسجد اضافه شده ـ قرار گرفته است . مقام به صورت مربع با 22 ستون سنگي سفيد ساخته شده كه حدّ فاصل ميان آن ها پنجره هايي ضريح مانند قرار گرفته است . بر بالاي اين مقام ، گنبدي كوچك ميان دو ستون ، كه با رنگ سبز تزيين شده ، استقرار يافته است . داخل مقام ، سنگ قبر بزرگي است كه با پارچه اي سبز رنگ پوشانيده شده و فاصله مقام تا ديوار قبله ، حدود ده متر است .
تصوير شماره 12
5 ـ شبستان جامع اموي
شبستان مسجد ، بيست ستون در سمت شرق و بيست ستون در سمت غرب دارد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . زين العابدين شيرواني ، رياض السياحه ، ج2 ، صص478 و 479
2 . ابن حوراني ، زيارات الشام ، صص16 و 17 ؛ نعيمي ، الدارس في تاريخ المدارس ، ج2 ، ص286 ؛ ابن عساكر ، تاريخ مدينة دمشق ، ج2 ، ص10 ؛ ابن عمري ، همان كتاب ، صص58 و 97
3 . نعيمي ، الجامع الأموي ، صص97 و 98
71 |
چهار ستون اصلي و بزرگ به ابعاد 3×2 متر در وسط آن قرار يافته كه پايه هاي گنبد بزرگ مسجد ؛ يعني « قبّة النسر » را تشكيل مي دهد . ارتفاع داخلي اين گنبد بيش از سي متر است و همه از سنگ و با گچ سفيد تزيين و بازسازي شده است . بر روي چهل ستون مذكور ، چهل ستون كوچك ديگر قرار دارد . اين ستون ها به صورت هلالي شكل هستند كه سقف مسجد را ـ كه شايد بتوان گفت بلندترين سقف موجود در ميان مساجد جهان است ـ نگه داشته اند .
شبستان جامع ، همانند صحن و ساير قسمت هاي ديگر ، از معماري بسيار عالي برخوردار است . شبستان سه در دارد . در جنوبي آن يكي از ابواب اصلي مسجد است به خارج از مسجد ؛ يعني سوق الصاغه و بازار طلافروشان كنوني باز مي شود .
تصوير شماره 13
1/5 . محراب هاي چهار گانه
شبستان مسجد اموي ، چهار محراب دارد كه مخصوص گروه هاي چهارگانه اهل سنت است . يكي از آن ها در وسط و دو محراب ديگر در سمت راست آن و محرابي نيز در سمت چپ آن قرار دارد . محراب وسط ، كه اصلي و بزرگتر از بقيه است ، مخصوص مالكي ها است . محراب هاي سمت راست از حنفي ها و حنبلي ها و محراب سمت چپ نيز از آنِ شافعي ها است . در عصر مماليك ، در هر چهار محراب نماز مي گزاردند . ( 1 )
محراب مالكي ها كنار منبر واقع شده و به محراب الصحابه نيز معروف است . اين نخستين محراب مسلمانان در صدر اسلام بوده كه در بناي آغازين مسجد ساخته شده و مالكي ها تا قرن هشتم در آن نماز مي گزاردند . گفتني است هريك از اين محراب ها مؤذن ، مدرس ، امام و جماعتي از فقها داشته اند كه در كنار آن به تدريس و خطابه مي نشسته اند . ( 2 )
تصوير شماره 14
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . اكرم العلبي ، دمشق بين عصر مماليك و عثماني ، ص166
2 . ابن عمري ، همان كتاب ، ص67 ؛ ابن بطوطه ، همان كتاب ، ص64
72 |
2/5 . مصحف عثماني
در گوشه شرقي محراب اصلي مسجد ، مخزني است كه صندوق بزرگي داخل آن قرار دارد و در اين صندوق يكي از قرآن هاي عثمان ـ خليفه سوم ـ نگه داري مي شود . اين قرآن در دوران وي به شام فرستاده شده بود . در روزهاي جمعه اين مخزن باز و مردم آن قرآن را تبرّك مي كنند . ( 1 ) البته به نظر نمي رسد اين قرآن همان قرآن دوران خليفه سوم باشد ؛ زيرا چنانكه در شرح آتش سوزي هاي جامع اموي خواهيم گفت ، آن قرآن در آتش سوخته است .
3/5 . منبر مسجد
در كنار محراب اصلي ، منبري بسيار زيبا و بي مانند و يكپارچه از سنگ مرمر ساخته شده است . اين منبر كه در صدر اسلام از چوب بوده ، در سمت راست محراب كنوني مسجد قرار دارد و بربالاي آن قبّه كوچكي موجود است . منبر مذكور ، از آثار معماري دوره عثماني هاست .
4/5 . جايگاه اسيران كربلا
در مقابل محراب و منبر اصلي مسجد اموي در شبستان ، ـ بين دو ستون اصلي مسجد ـ جايگاهي از سنگ با نرده هاي چوبين ساخته شده است . اين مكان به صورت مربع مستطيل با ابعاد 12×6 متر و ارتفاع چهل سانتي متر است . گويند اين جا مكان نشستن اسراي اهل بيت و نماز گزاردن امام سجاد ( عليه السلام ) بوده است .
5/5 . محل غسل تعميد مسيحيانهمانگونه كه در شرح تاريخ جامع اموي گفته شد ، نيمي از آن ( نيمه شرقي ) كليسا بود و سپس توسط وليد به نيمه ديگر آن الحاق و كليساي مذكور تخريب شد . دراين نيمه و كنار درِ ورودي شرقي شبستان به فاصله بيست متري ، بقاياي استوانه و چاهي است كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . مطيع الحافظ ، الجامع الاموي ، ص22 ؛ العلبي ، همان كتاب ، ص166 ؛ نعيمي ، الدراس في تاريخ المدارس ، ج2 ، ص307 ؛ ابن بطوطه ، همان كتاب ، ص64
73 |
مسيحيان فرزندان خود را در آن غسل تعميد مي داده اند . اين مكان نزد آنان از ارزش خاصي برخوردار بوده است . اكنون اين چاه و استوانه هاي آن ، كه از مرمر ساخته شده ، موجود ولي چاه آن پوشيده شده است . گويند سر مبارك حضرت يحيي را در اين چاه شستشو و غسل داده اند .
6 ـ مقام رأس الحسين ( عليه السلام )
هنگامي كه كاروان اسرا و سرهاي بريده شهدا را به سمت دمشق مي بردند ، سر مبارك امام حسين ( عليه السلام ) در پايان همه سرها و مقابل زنان و اهل بيت حركت داده مي شد . پس از ورود كاروان ، يزيد ( لعنة الله عليه ) ، سر مبارك را طلبيد ، آن را در حالي كه در تشتي از طلا بود ، در مقابل او گذاشتند ، زنان در پشت آن نشسته ، سكينه و فاطمه به آن مي نگريستند و مي گريستند . سپس مردم به داخل مسجد آمدند ، يزيد با چوب بر دندان هاي مبارك مي زد ( 1 ) و مي گفت : امروز در مقابل روز بدر ! ( 2 )
ابو برزه اسلمي به يزيد مي گفت : اين چوب را از لب ها بردار كه پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) را ديدم بر اين لب ها بوسه مي زد . ( 3 ) آنگاه به فرمان يزيد سر مبارك را از مجلس بيرون برده و به همراه ساير سرهاي شهدا ، سه روز بر باب القصر آويزان كردند . ( 4 ) پس از آن مدت ، سر مبارك امام حسين ( عليه السلام ) را پايين آورده و در گوشه شمال شرقي مسجد در اتاقكي قرار دادند . اين سر چند روز در اين مكان قرار داشت . بعدها در آن جا به ياد بود اين حادثه غم انگيز بقعه اي ساختند كه به « رأس الحسين ( عليه السلام ) » مشهور شد . ( 5 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . طبري ، تاريخ الطبري ، ج6 ، ص267 ؛ ابن اثير ، الكامل في تاريخ ، ج4 ، ص35 ؛ ابن كثير ، البداية و النهايه ، ج8 ، ص192
2 . در روز بدر بسياري از بزرگان بني اميه به دست علي ( عليه السلام ) و سپاه اسلام كشته شدند و اين كينه اي بود كه آل ابي سفيان و بني اميه همواره از بني هاشم به دل داشتند . سخن وي كه بيانگر كينه هاي جاهلي است بدين معني است كه انتقام روز بدر را امروز گرفته ايم .
3 . طبري ، همان كتاب ، ج6 ، ص267 ؛ ابن صباغ مالكي ، الفصول المهمه في معرفة الائمه ، ص183 ؛ باقر شريف القرشي ، حياة الامام حسين ، ج3 ، ص374
4 . خوارزمي ، مقتل الحسين ، ج2 ، ص75 ؛ ابن كثير ، همان كتاب ، ج8 ، ص204
5 . نويري ، نهاية الارب في فنون الادب ، ترجمه مهدوي دامغاني ، ج7 ، صص205ـ203 ؛ ابن بطوطه ، الرحله ص65
74 |
اين مكان در كنار محراب و مسجد « امام زين العابدين ( عليه السلام ) » در داخل اتاقي به ابعاد 4×3 متر قرار دارد و در جدار داخلي گنبد آن ، اسامي ائمه نقش بسته است . در داخل شبستان مقام امام سجاد ( عليه السلام ) قابي از نقره و بسيار كوچك به اندازه سر يك انسان در داخل ديوار به ياد محل قرار دادن سر مبارك حضرت جاسازي شده است . در سمت چپ اين قاب نقره اي ، شبستان و يا اتاقي كه از آن ياد كرديم به وسيله دري آهنين جدا مي شود . در سمت چپ آن ضريحي كوچك از نقره و به صورت مستطيل با ابعاد 5/1×1 متر ديده مي شود . داخل اين ضريح ، پايه اي مستقر شده و بالاي آن سنگي با پوشش قرمز رنگ كه قرار داده شده است .
در باره محل دفن سر نواده پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) اختلاف است . مورّخان شيعه معتقدند كه سر مبارك آن حضرت به وسيله حضرت سجاد ( عليه السلام ) به كربلا باز گردانيده و كنار جسد مطهّر آن حضرت به خاك سپرده شده است . ( 1 ) بعضي از آنان نيز معتقدند كه در كنار بدن مقبره حضرت علي ( عليه السلام ) در نجف اشرف مدفون شده و لذا در بالاي سر امام علي ( عليه السلام ) زيارت امام حسين ( عليه السلام ) نيز سفارش شده است . ( 2 )
در اين ميان ، كساني چون ابن جوزي ، ابن اياس ، قلقشندي ، مقريزي و ساير مورخان اهل سنت گفته اند سر مبارك در خزانه يزيد بود ، سپس او را كفن كرده و در باب الفراديس ( نزديك حرم حضرت رقيه ) به خاك سپردند . بعدها خلفاي فاطمي آن را از باب الفراديس به عسقلان مصر و سپس به قاهره منتقل كردند و در قصر زمرد به خاك سپردند كه اكنون مقام رأس الحسين ( عليه السلام ) در آنجا معروف است . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابن شهر آشوب ، المناقب الائمه ، ج2 ، ص200 ؛ سبط بن جوزي ، تذكرة خواص الامه في معرفة الائمه ، ص150 ؛ فتال نيشابوري ، روضة الواعظين ، ص165 ؛ ابن طاووس ، اللهوف علي قتلي الطفوف ، ص112
2 . مجلسي ، بحارالأنوار ، ج45 ، ص178 و ج100 ، صص293ـ257 ؛ عباس قمي ، سفينة البحار ، ج1 ، ص492
3 . محمد زكي ابراهيم ، مراقد اهل بيت بالقاهره ، صص45 ـ 27 ؛ رأس الحسين در قاهره يكي از اماكن زيارتي و مقدس مردم است كه در داخل مسجدي قرار دارد و ضريحي پيرامون آن را احاطه كرده است . از اول تا 15 شعبان هر سال در رأس الحسين قاهره مردم كه از اهل سنت و شافعي هستند ، تولد امام حسين ( عليه السلام ) را جشن مي گيرند .
75 |
تصوير شماره 15
روايت ديگري حاكي است كه سر مبارك تا دوران سليمان بن عبدالملك در خزانه بني اميه بود و او دستور داد سر را آوردند ، در حالي كه تنها استخوان سفيدي از آن باقي بود و داخل كيسه اي قرار داشت . پس از معطر ساختن ، آن را كفن كرده و در قبرستان مسلمانان ( احتمالا باب الصغير ) به خاك سپردند . پس از آن كه عمر بن عبدالعزيز به خلافت رسيد ، از محل دفن سر جويا شد و آن محل را شكافت و سر را برداشت و كسي نمي داند چه كرد ؟ بعضي معتقدند به كربلا فرستاد تا در كنار بدن مطهر به خاك سپرده شود . ( 1 ) در هر حال ، اين مكان يكي از شريف ترين اماكن است .
7 ـ محراب و مقام حضرت زين العابدين ( عليه السلام ) هنگامي كه امام سجاد ( عليه السلام ) در مسجد اموي ، در حال اسارت بودند ، در شمال شرقي جامع و كنار در شرقي آن ، در مكاني به تهجّد و عبادت مي پرداختند .
ابن عساكر گويد آن حضرت هر شب و روز در اين مكان هزار ركعت نماز مي گزاردند . ( 2 ) نمازگاه امام سجاد ( عليه السلام ) كه پس از شبستان بزرگي قرار داشته و داراي محرابي زيبا از سنگ به وسيله محفظه اي شيشه اي حفاظت مي شود . اين محراب در مجاورت رأس الحسين ( عليه السلام ) قرار دارد .
8 ـ مَشاهد خلفاي راشدين
در زواياي چهارگانه مسجد ، چهارمشهد به نام سه خليفه وامام علي ( عليه السلام ) موجود است :
1/8 . مشهد ابي بكر ؛ در شرق ديوار قبله ، كه در آن تعدادي كتب و خزائن وقف بوده است .
2/8 . مشهد علي ( عليه السلام ) ؛ در شمال شرقي مسجد ، همان جا كه اكنون مقام رأس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نويري همان كتاب ، ج7 ، صص213 ـ 208
2 . ابن حوراني ، زيارات الشام ، صص21 ـ 20
76 |
الحسين ( عليه السلام ) قرار دارد . درداخل مشهد علي ( عليه السلام ) مكاني به نام « السجن » بوده است . گويند امام سجاد ( عليه السلام ) هنگامي كه بر ضدّ يزيد سخناني ارائه كردند ، در آن جا محبوس شدند .
3/8 . مشهد عمر ؛ در غرب ديوار قبله مسجد بوده و اكنون به مشهد عروه معروف است . در اين مكان جماعتي از علما به درس نشسته و كتب و خزائني در آن داشته اند .
4/8 . مشهد عثمان ؛ در سمت شمال مسجد بوده و نايبِ سلطان ، بر سمت پنجره آن و حاكم شافعي به سمت راست آن نماز مي گزاردند . به اين مكان كلاسه نيز گفته مي شد كه به مدرسه كلاسه در پشت جامع اموي راه داشت .
در اين مشاهد ، علماي مذاهب اسلامي به تدريس پرداخته و يا براي حل مشكلات به واليان مشاوره مي رسانده اند .
آتش سوزي هاي جامع اموي و بازسازي هاي آن
جامع اموي در دوران هاي مختلف دچار آتش سوزي شده و قسمت هاي عمده اي از آن از ميان رفته ، ولي دوباره بازسازي شده است .
1 . نخستين آتش سوزي
در نيمه شعبان 461 هجري رخ داد . علت آن درگيري ميان سپاهيان امير سپاه مصر ؛ يعني بدرالجمالي در دمشق بوده است . دسته اي از آنان خانه اي در مجاورت جامع اموي را به آتش كشيدند و لذا آتش به مسجد سرايت كرد . مردم بلافاصله به خاموش كردن آن اقدام كردند ولي آتش از صحن گذشت و به شبستان و محراب و بالاي قبه رسيد . ( 1 )
2 . دوّمين آتش سوزي
در 740 هجري به واسطه آتش سوزي كه در بازار « طرائفيين » در مجاورت جامع رخ داد ، آتش به ديوار قسمت معروف به مشهد ابي بكر سرايت كرد و به مناره شرقي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابن عمري ، همان كتاب ، ص71 ؛ اكرم العلبي ، همان كتاب ، ص288 ؛ ابن كثير ، همان كتاب ، ج12 ، ص97و98 ؛ نعيمي ، الجامع الأموي ، ص119
77 |
رسيد . ( 1 ) البته نسبت به نخستين آتش سوزي ، خسارات و خرابي كمتري داشت و بلافاصله مناره آن نيز مرمّت شد .
3 . سومين آتش سوزي
در شعبان 803 هجري رخ داد ولي خسارت فراواني ببار نياورد ( 2 ) كه علت آن روشن نيست .
4 . چهارمين آتش سوزي
در سال884 هجري ، باز جامع اموي دچار حريق گرديد ، ( 3 ) كه علت آن نيز روشن نشد .
5 . پنجمين آتش سوزي
در روز شنبه چهارم ربيع الثاني 1311 هجري حريق بزرگي در مسجد رخ داد و علت آن نيز تعمير سقف صحن غربي بود كه به وسيله جرقه اي سقف آتش گرفت ؛ و شبستان غربي به كلي سوخت ولي در 1316 هجري دوباره تعمير شد ؛ رأس يحيي ( عليه السلام ) و رأس الحسين ( عليه السلام ) نيز كه دچار حريق شده بود تعمير گشت . گويند در اين آتش سوزي مصحف عثمان كه به خط كوفي بوده و از مسجد عقيق در بُصري آورده شده بود ، سوخت .
در 1317 هجري نيز قسمت شرقي مسجد و در سال 1320 هجري قسمت غربي آن تعمير گرديد . از بناي قديم اين قسمت ها جز دو ديوار و بعضي از كتيبه هاي سلاجقه ، و ايوبيان و مماليك چيزي باقي نماند . به جاي منبر و محراب آن كه سوخته بود محراب جديدي ساختند . تمامي اين تعميرات به دستور سلطان عبدالمجيد عثماني انجام گرديد . ( 4 )
تصوير شماره 16
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ابن عمري ، همان كتاب ، ص135 و همچنين الدراس في تاريخ المدارس ، ج2 ، ص302
2 . اكرم العلبي ، همان كتاب ، ص288
3 . پيشين ، همان جا .
4 . مطيع الحافظ ، حريق الجامع الأموي ، صص13 و 59 ؛ اكرم العلبي ، همان كتاب ، ص288
78 |
سير تاريخي توسعه و بازسازي جامع اموي
از هنگام بناي جامع اموي ، در قرون مختلف ، تعميرات و اصلاحاتي در آن انجام گرفته و گاهي نيز توسعه يافته است . از جمله :
1 . سال 160 هـ . ق . ـ ساخت گنبد شرقي در صحن ( صخره قربان ) .
2 . سال 172 هـ . ق . ـ ساخت گنبد غربي به نام قبّة المال .
3 . سال 396 هـ . ق . ـ ساخت گنبد نوفره مقابل باب جيرون ( باب ساعات ) .
4 . سال 475 هـ . ق . ـ تعمير گنبدها و طاق ها در ايام پادشاه سلجوقي تتش بن آلب ارسلان .
5 . سال 503 هـ . ق . ـ تعمير رواق شمالي .
6 . سال 555 هـ . ق . ـ تجديد مناره عروس .
7 . سال 565 هـ . ق . ـ اصلاح و تجديد داخل .
8 . سال 602 هـ . ق . ـ سنگفرش مرمر كف مسجد .
9 . سال 607 هـ . ق . ـ تعمير درهاي جامع اموي .
10 . سال 607 هـ . ق . ـ فواره مسجد .
11 . سال 613 هـ . ق . ـ ترميم قبه نسر ( عقاب ) .
12 . سال 614 هـ . ق . ـ اتمام شبستان هاي داخلي .
13 . سال 617 هـ . ق . ـ ساخت محرابي براي حنبلي ها در رواق سوم ( غربي ) در داخل شبستان ، كه اكنون موجود است .
14 . سال 668 هـ . ق . ـ تعمير و سنگ مرمر ستون ها و ديوارها .
15 . سال 727 هـ . ق . ـ تزيين ديوار شمالي جامع با سنگ مرمر .
16 . سال 729 هـ . ق . ـ تزيين ديوار قبله جامع با سنگ مرمر . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نكـ : نعيمي ، الجامع الاموي ، صص128 ـ 122 ؛ اكرم العلبي ، همان كتاب ، صص289 و 290
79 |
جامع أموي