بخش 8

فصل پنجم : موقعیت جغرافیایی و تاریخی حلب   الف ـ اماکن زیارتی و مذهبی حلب   &NBSP 1 . مشهد الحسین ( علیه السلام )   &NBSP 2 . مشهد المحسن#160;بن الحسین ( علیه السلام )   &NBSP 3 . مقبره ابن شهرآشوب ، و قبور علمای بنی زهره   &NBSP 4 . مقبره شهید شیخ شهاب#160;الدّین سهروردی   &NBSP 5 . آرامگاه حضرت زکریای نبی ( علیه السلام )   &NBSP 6 . قبر معروف#160;بن جمر از نوادگان امام صادق ( علیه السلام )   ب ـ اماکن سیاحتی و تاریخی حلب   &NBSP قلعه تاریخی و نظامی حلب   ج ـ مساجد تاریخی حلب   &NBSP 1 . مسجد اموی یا جامع الکبیر   &NBSP 2 . جامع توته   &NBSP 3 . سایر مساجد حلب   د ـ بیمارستان#160;ها و حمام#160;های تاریخی حلب   هـ ـ مدارس و کتابخانه#160;های حلب   و ـ آثار تاریخی اطراف حلب فصل ششم : باب علی ( علیه السلام ) مزار و مقبره عمار#160;بن یاسر مرقد و مزار اویس قرنی مزار و مرقد منس


171


فصل پنجم :

استان حلب

الف ـ اماكن زيارتي و مذهبي حلب

ب ـ اماكن سياحتي و تاريخي حلب

ج ـ مساجد تاريخي حلب

د ـ بيمارستان ها و حمام هاي تاريخي حلب

هـ ـ مدارس و كتابخانه هاي حلب

و ـ آثار تاريخي اطراف حلب


173


موقعيت جغرافيايي و تاريخي حلب

« حلب » دوّمين شهر پر جميعت سوريه پس از دمشق است كه در شمال اين كشور و به فاصله 280 كيلومتري دمشق قرار دارد .

حَلَبْ در لغت به معناي شير دوشيده و مترادف با حليب است . وجه تسميه آن نيز اين است كه چون ابراهيم عليه السلام در روزهاي جمعه از گوسفندانش شير دوشيده ، به فقرا صدقه مي داد ، آنان مي گفتند « حلب ، حلب » و لذا رفته رفته ، اين نام بر شهر اطلاق شد ( 1 ) .

بعضي گويند حلب و حمص و برذعه برادراني از عماليق بوده اند كه هر يك از آنان شهري ساخته و به نام خويش خوانده اند . حلب جزو اقليم چهارم بوده و آن را از مشهورترين منطقه شام ، كه از سي قرن قبل از ميلاد داراي تمدن بوده دانسته اند .

در ذكر باني و پايه گذار حلب اختلاف است ولي بيشتر مورخان آن را به فرزندان عماليق نسبت داده اند . بعضي نخستين ساكنان آن را فرزندان حام بن نوح دانسته اند ( 2 ) . اين شهر شاهد سكونت اقوام حيثون ، آشوري ها ، مصري ها ، يوناني ها و رومي ها بوده است ( 3 ) . لذا هر يك از اين اقوام آن را به نامي مي خوانده اند ، حيثون آن را « حلبا و حلباس » ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ياقوت حموي ، همان كتاب ، ج2 ، ص282 ؛ ابن شحنه ، الدر المنتخب في تاريخ مملكة الحلب ، ص26 ؛ تيودور بيشوف ، تحف الانباء في تاريخ حلب الشهباء ص8

2 . تيودور بيشوف ، همان كتاب ، ص8

3 . مآخذ پيشين ، همان جا ؛ ابن بطوطه ، الرحله ، ص53 ؛ ابن عديم ، زبدة الحلب من تاريخ الحلب ، ص15ـ1


174


آشوريان « حلوان » ، يونانيان « باروا » و مصريان آن را « حلب » خوانده اند .

در قرون اسلامي اين شهر به « حلب الشهبا » معروف بوده و اكنون نيز گاهي اين نام در تحقيقات جديد به كار مي رود ( 1 ) . حلب در سال هفدهم هجري توسط اباعبيدة بن جراح و به فرماندهي عياض بن غنم فهري به صلح فتح شد . شهر ، در آن زمان هفت دروازه داشت و پيرامون آن ديواري محكم كشيده شده بود ( 2 ) . پس از فتح اين شهر به وسيله مسلمانان ، مسيحيان به حفظ كليساها و انجام آداب و رسوم خود مجاز شدند ولي بعضي از كنائس آنان با صلح ، به مسجد تبديل شد .

حلب در قرون چهارم و پنجم ـ كه در دست بني مرداس از حمدانيان ـ قرار گرفت ، رونق بسزايي يافت . سيف الدوله حمداني آن جا را پايتخت خويش قرار داد ، به عمران و آباداني آن همت گماشت . در اين دوران شهر حلب ، همواره مورد طمع روميان بود قلعه بسيار مستحكم آن كه به عنوان مقر فرماندهي سيف الدوله ، موقعيت خاص نظامي و استراتژيك به حلب بخشيده بود و مانع عمده اي براي دستيابي روميان به شهر محسوب مي شد .

در دوران ايوبي ها ، حلب يكي از پايگاههاي مهم نظامي مسلمانان عليه صليبي هابود و حتي يك بار نيز از سوي آنان تسخير گشت . در دوره مغول به تصرف آنان در آمد و بيشتر آن ويران و باقيمانده آن در دوران تيمور دستخوش تخريب و ويراني شد ( 3 ) .

در دوران عثماني اين شهر دوباره رونق گرفته و يكي از مراكز نظامي و مهم آنان شد . با پايان يافتن جنگ جهاني اول و تقسيم سرزمين هاي تحت سلطه عثماني ، اين شهر همانند ساير شهرهاي سوريه ، مستعمره فرانسه گرديد . اكنون شهر حلب با آثار فراوان تاريخي خود يكي از مراكز توريستي و بسيار جذاب براي جهانگردان است . شايان گفتن است كه حلب در گذشته يكي از مراكز شيعه بوده است . نفوذ تشيع در آن را بايد به دوران

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نكـ : پيشين ، ص10 ـ 7 ؛ عفيف البهنسي ، الشام الحضاره ، صص153 ـ 152

2 . نكـ : ابن عديم ، بغيه الطلب في التاريخ الحلب ، تحقيق سهيل زكار ، ص11 به بعد .

3 . محمد راغب الطباخ الحلبي ، اعلام النبلاء بتاريخ حلب الشهباء جلد دوم و سوم ؛ تيودور بيشوف همان كتاب ، ص17 به بعد .


175


ابوذر غفاري و حضور وي در شام يا هجرت آل ابي شعبه از عراق به آن سرزمين باز گردانيد . در دوره بني حمدان و بني مرداس تا حدودي فاطمي ها شيعه را در اين شهر گسترش دادند . متاسفانه در طول تاريخ ، جمعيت شيعه اين شهر به خاطر قتل و عام آنان توسط حكومتهاي متعصب و نيز مهاجرت علماي شيعه منطقه به عراق و ساير نقاط از بين رفته ( 1 ) و اكنون نيز بيشتر مردم آن سني بوده و شيعه چنداني ندارد . حلب ، مركز استان حلب است كه جمعيت آن بر اساس سرشماري 2002 ميلادي برابر با 1381ش ، چهار ميليون نفر است .

الف ـ اماكن زيارتي و مذهبي حلب

1 . مشهد الحسين ( عليه السلام ) = مسجد النقّطهيكي از اماكني كه نزد شيعه اهميت بسزائي دارد ، مشهد الحسين ( عليه السلام ) يا مسجد النقطه است . اين مكان يادآوره خاطره تلخي در تاريخ تشيع است . هنگامي كه كاروان اسرا و سرهاي شهداي كربلا از سرزمين عراق به حلب رسيدند ، در كنار تپه يا كوهي به نام جوشن ( 2 ) ـ در غرب حلب ـ و كنار معبدي به نام « مارت مروثا » كاروان يك شب متوقف شد تا لَختي بياسايد و صبحگاهان حركت به سوي دمشق را از سر گيرد . نگهبانان و حاملان سرهاي مقدس نيز به استراحت نشستند . راهبي كه در آن دير بود بادادن مبلغي به نگهبانان كاروان ، سر مبارك امام حسين ( عليه السلام ) را بر صخره اي در داخل دير قرار داد و تا صبح كنار سر مقدس بود . هنگام طلوع آفتاب كه سر مقدس را برداشتند ، چند قطره اي خون بر اين صخره يا سنگ جاري گشته بود . پس از حركت كاروان ، مردم حلب از اين مسأله خبر يافته و اطراف آن سنگ ، جمع شده و به عزاداري و شيون و زاري بر كشتگان كربلا و نواده پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) پرداختند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شيخ ابراهيم نصرالله ، حلب و التشيع ، مؤسسه الوفاء ، بيروت 1403 ، ص150 به بعد .

2 . آن را بدين علت جوشن ناميده اند كه شمر بن ذي الجوشن سر مبارك امام حسين ( عليه السلام ) را بر اين تپه گذاشته بود ( ابن شحنه ، الدر المنتخب ، ص85 )


176


بر اساس روايات شيعه ، همه ساله در روز عاشورا آن خون بر سنگ مي جوشيد و توجه بسياري از مردم شام را به خود جلب كرده بود برخي گفته اند عبدالملك بن مروان اموي دستور انتقال سنگ را از آن نقطه داد و از آن پس اثري از آن ديده نشد ( 1 ) . اما نويسنده كتاب حلب و التشيع معتقد است اين سنگ از ابتدا تا كنون برجاي خود باقي بوده است مگر مدت كوتاهي در سال 1920م كه مشهد النقطه پايگاه ذخيره سلاح عثمانيها بوده و چون بخاطر انفجار در تسليحات موجود ، مشهد النقطه تخريب و دچار آسيب شد اين سنگ موقتاً به مشهد المحسن در جوار آن منتقل و پس از بازسازي به سال 1960م دوباره بر جاي خود بازگشت داده شد . ( 2 ) سيف الدوله حمداني شيعه نخستين كسي است كه بر مكان آن سنگ ، يعني دير ياد شده حجره و جامعي به سال 350 هجري ساخت و آن را مسجد النقطه ناميد . او به اين مكان اعتقاد ويژه اي داشت و همواره به زيارت آن مي رفت . مشهد الحسين ( عليه السلام ) امروزه در شهر حلب معروف است و از سوي اهالي و زائران حضرت زينب ( عليها السلام ) ـ كه از طريق تركيه و مرز زميني به سوريه مي روند ـ زيارت مي شود . منطقه مشهد الحسين ( عليه السلام ) اكنون به « حيّ الانصاري » مشهور است . تپه جوشن نيز به رغم اينكه خانه هاي متعددي بر فراز آن ساخته شده است ولي همچنان باقي است . مكان مشهدالحسين ( عليه السلام ) سمت راست خيابان اصلي و حدود پنجاه متر بالاتر از پل هوايي است كه صحن بزرگي داشته و بر در ورودي ، نام اين مكان بر روي سنگي حجاري شده است .

در انتهاي صحن و حياط درب ديگري است كه به داخل شبستان و محل اصلي مشهد مرتبط است ، بر در ورودي آن كتيبه اي به خط كوفي ديده مي شود كه بر آن نوشته شده است « هذا مقام و مشهد الحسين ( عليه السلام ) » و پايين آن نيز نام سيف الدّوله حمداني به عنوان سازنده اين بنا به چشم مي خورد . پس از ورود ؛ به شبستان كوچك ديگري مي رسيم كه در انتهاي آن ايواني قرار دارد و كنار آن ضريحي كوچك به ابعاد 5/1×1 متر و به رنگ زرد ديده مي شود . در داخل آن سنگي بر روي استوانه اي قرار داده شده و اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . عبدالله حجاز ، معالم حلب الاثريه ، ص136 ؛ كامل غزي ، نهر الذهب في تاريخ الحلب ، ج2 ، ص209 ؛ خيرالدين اسدي ، احياء حلب و اسواقها ، ص176

2 . ابراهيم نصرالله ، همان كتاب ، ص31


177


جا همان مكاني است كه سر مقدس امام حسين ( عليه السلام ) بر آن گذاشته شده و قطره هايي از خون بر آن ريخته است . در سال 1960م براي بازسازي مشهد الحسين مؤسسه بازسازي و احسان اسلامي جعفري تأسيس شد و از آن سال ضمن بازسازي اين مكان ، اقدامات عمراني ديگري از جمله مسجد ، مركز پزشكي تخصصي ، حوزه علميه به رياست شيخ ابراهيم نصرالله تا عصر حاضر انجام شده است . شيخ ابراهيم نصرالله نويسنده كتاب حلب و التشيع ، خود امامت نماز در مشهد الحسين را امروزه بر عهده دارد .

تصاوير شماره 42 و 43

2 . مشهد المحسن بن الحسين ( عليه السلام )

يكي ديگر از اماكن زيارتي شيعه در حلب ، مشهدالمحسن است كه در سيصد متري مشهد الحسين يا مشهد النقطه قرار دارد . در اين مكان ، محسن فرزند امام حسين ( عليه السلام ) به خاك سپرده شده است . هنگام استراحت كاروان در اين مكان ، همسر امام حسين ( عليه السلام ) ـ كه به روايتي باردار بوده ـ بر اثر سختيهاي راه و فشارهاي جسمي و روحي ، فرزندش سقط شده است . روايات ديگري حاكي است ، محسن كه طفلي شير خواره بوده در اين مكان وفات يافته است . ( 1 ) به نظر مي رسد روايت اول صحيح تر باشد . زيرا امام حسين ( عليه السلام ) فرزندي به نام محسن نداشته است و اين كه مادرش او را محسن ناميده است شايد به ياد فرزند سقط شده حضرت فاطمه ( عليها السلام ) بوده است . در هر حال به گزارش ابن شحنه در 351 هجري سيف الدوله حمداني شبي در خواب ديد كه در يك نقطه شهر نوري به هوا برخاست ، چون صبح شد به آن محل رفت و پس از حفاري آن مكان ، سنگي يافت كه بر آن نوشته شده بود « هذا قبر محسن بن الحسين بن علي ( عليه السلام ) » و لذا دستور داد تا مزار و مرقدي بر روي آن ساختند ( 2 ) . ياقوت حموي اين مكان را « مشهد الدّكه » نيز ناميده است ( 3 ) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ياقوت حموي ، معجم البلدان ، ج2 ، ص284

2 . ابن شحنه ، الدر المنتخب في تاريخ مملكة الحلب ، ص85 ؛ كامل غزي ، نهر الذهب في تاريخ الحلب ، ج2 ، ص278

3 . همو ، معجم البلدان ، ج2 ، ص186 . كمونه حسيني وي را كودكي دانسته كه در آن جا از دنيا رفته است ( آرامگاههاي پاك خاندان پيامبر و صحابه و تابعين ، ترجمه عبدالعلي صاحبي ، ص101 ؛ عبدالله حجاز ، معالم حلب الاثريه ، ص139 )


178


اين مكان نيز در دامنه تپه يا كوه جوشن است و با عبور از پلكان طويلي مي توان بدان راه يافت . اين مشهد دو گنبد كوچك و نمايي قديمي دارد . بر سر در ورودي آن دو كتيبه به چشم مي خورد ، كتيبه بالاتر از سيف الدوله حمداني است كه از دستور وي براي احداث بنا در 351 هجري و كتيبه دوم نيز از تجديد بناي اين مكان توسط سلطان عبدالحميد عثماني در تاريخ 1314 ق هجري خبر مي دهد .

در سمت چپ ديوار بيروني ، كتيبه اي بسيار زيبا و خوانا به خط كوفي ديده مي شود كه به نورالدّين زنگي شهيد ، از امراي ايوبي مشهور دمشق تعلق دارد . در داخل شبستان و صحن نيز كتيبه هايي با نام « ملك ظاهر الدين بيبرس » يكي ديگر از امراي ايوبي با تاريخ 690 هجري و همچنين كتيبه اي با ذكر اسامي 14 معصوم از سيف الدوله ديده مي شود . در سمت چپ صحن يعني در شبستان كوچكي قبر محسن بن الحسين ( عليه السلام ) با ضريحي از آهن و پوشش سبز قرار دارد .

تصوير شماره 44

3 . مقبره ابن شهرآشوب ، و قبور علماي بني زهره

اين مقبره كه در بيست متري جنوب مشهد الحسين ( عليه السلام ) قرار دارد ، بسيار كوچك و به وسيله نيم ديواره اي به ابعاد 5×5 متر احاطه شده است . در اين جا علماي بزرگي مدفون شده اند . بر اين قبور سنگ قبرهايي با خط كوفي از سده هاي سوم و چهارم هجري ديده مي شوند كه اغلب شكسته و منهدم شده و بر اين كتيبه ها نام آنان ذكر شده است . يكي از علما و مورخان بزرگ شيعه يعني ابن شهرآشوب صاحب كتاب معروف مناقب الائمه و « عمرو بن صلاح حلبي » يكي از زهاد و فقهاي بزرگ اسلام در اين چهار ديواري متروك و مخروبه ، كه توجه هيچ كس را به خود جلب نمي كند مدفون هستند .

كمي پايين تر يعني در پنجاه متري جنوب اين مكان چهار ديواري كوتاه ديگري است كه در آن علماي بني زهره ـ از معروف ترين قبايل شيعه در قرن چهارم و پنجم


179


هجري ـ به خاك سپرده شده اند . در اين جا نيز سنگهاي قبور آنان كه به خط كوفي آن سده هاست بسيار شكسته و منهدم شده و به طور پراكنده بر آن قبور ريخته شده اند . در اين مقبره ، « بهاء الدين بن زهرة بن احمد حلبي » ، « احمد حسين اسحاقي » ـ شاعر و اديب و حافظ قرآن ـ ، « ابن منير طرابلسي » ـ شاعر مشهور شام ـ و ابوالمكارم حمزة بن زهره حلبي صاحب الغنيه ـ متوفي 585 ق ـ مدفون هستند . در توسعه اخير مسجد النقطه كه به همت شيخ ابراهيم نصرالله انجام شده است اين قبور نيز در داخل محوطه مورد توسعه واقع گرديده است .

4 . مقبره شهيد شيخ شهاب الدّين سهرورديشيخ شهاب الدين سهروردي ، يحيي بن حبش بن اميرك ، شيخ اشراق ، حكيم الهي و بنيان گذار حكمت اشراق به سال 549 هجري در سهرورد ـ از توابع زنجان ـ به دنيا آمد . وي در دوران كودكي به بيشتر علوم اسلامي و فلسفي احاطه يافت . در سالهاي بعد با ابداع طريقه اشراقي در فلسفه ، نسبت به بعضي از فلاسفه و قدما موضع گرفت ؛ لذا از جانب كساني كه طريقه اشراقي او مورد پسند نبود ، به الحاد و زندقه متهم شد و حتي بعضي از علماي حلب ، خون او را مباح دانستند . شيخ شهاب الدّين در بسط و تشريح مسلك جديد خود در فلسفه و حكمت يعني مكتب اشراقي ، دهها كتاب و رساله به رشته تحرير درآورد .

حكمايي چون ملا صدرا ( صدرالمتالهين ) و ملاهادي سبزواري به پيروي و تشريح عقايد اين فيلسوف بزرگ پرداختند . شيخ شهاب الدين از عرفا و حكمايي است كه عده اي او را به شيعه منتسب كرده اند لذا بايد گفت علت قتل او علاوه بر ايجاد مكتب جديدي ـ بر اساس فلسفه افلاطوني و پيروي از فلاسفه ايران قبل از اسلام ـ مي تواند همين گرايش هاي او به شيعه باشد . او بر اثر سعايت هايي كه از وي نزد سلطان صلاح الدين ايوبي فرمانرواي ايوبيان مصر و شام و سردمدار مبارزه عليه صليبي ها شد به حبس افتاد و در 587 ق به شهادت رسيد .

اكنون مقبره اين شهيد در سمت شمال غربي ميدان باب الفرج ـ داخل جامع


180


سهروردي قرار دارد . اين جامع بسيار كوچك بوده و كمتر در معرض ديد است . در داخل شبستان و سمت چپ آن مقبره سهروردي است كه سنگ قبر كوچكي دارد . بر بالاي اين قبر شرحي مختصر از زندگي اين فيلسوف ايراني و مكان تولد و رشد او در ايران به نگارش در آمده است .

تصاوير شماره 45 و 46

5 . آرامگاه حضرت زكرياي نبي ( عليه السلام ) حضرت زكرياي نبي ( عليه السلام ) يكي از پيامبران الهي و آخرين انبياي عهد قديم بود . حيات او را ، شش قرن قبل از ميلاد دانسته و گويند در دوران ترميم هيكل اورشليم ـ كه به وسيله نبوكدنصر پادشاه بابل تخريب شده بود ـ مي زيسته است . زكريا و همسرش كه هر دو در پيري و كِبَر سن قرار داشتند به قدرت الهي صاحب فرزندي به نام يحيي شدند . خداوند در قرآن كريم از اين موضوع چنين ياد مي كند . « يا زَكَريّا اِنا نُبَشِْرك بِغُلامِ اسْمُه يَحْيي ( 1 ) . . . » ( اي زكريا ما تو را به فرزندي به نام يحيي بشارت مي دهيم . . . )

مرقد مطهّر اين پيامبر الهي در داخل شبستان جامع اموي حلب ( 2 ) و در سمت چپ محراب قرار دارد . قبر او داخل ايواني است كه با ضريحي محصور شده و در آن تابوتي چوبين با پوشش سبز ديده مي شود . ابتدا در اين مكان صندوقي بوده كه نام زكريا نيز بر آن ديده مي شده است و بعدها در مكان آن ، مقبره مذكور را ساخته اند . قبر حضرت زكريا امروزه از سوي مردم حلب و زائران زينب كبري ( عليها السلام ) زيارت مي شود .

تصوير شماره 47

6 . قبر معروف بن جمر از نوادگان امام صادق ( عليه السلام )

معروف بن جمر يكي از نوادگان اسماعيل بن امام صادق ( عليه السلام ) است كه در 555 هجري به دنيا آمد . وي فردي شجاع ، متهور و از فرماندهان سپاه « ملك ظاهر بَيْبرَس » و از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . مريم : 7

2 . نكـ : ص 184 از كتاب حاضر .


181


مجاهدين في سبيل الله بود كه سالهايي از عمر خويش را در ميدان جهاد عليه صليبي ها سپري كرد . اين مجاهد بزرگوار در 640 هجري در نبرد انطاكيه به شهادت رسيد .

قبر معروف بن جُمر در داخل « سوق الزرب » كه بازاري بسيار طولاني است قرار دارد . بازار ياد شده از كمي بالاتر از درب قلعه حلب آغاز و به « جامع كبير » حلب ختم مي شود . قبر او در حدود دويست متري داخل بازار و سمت چپ آن است كه پنجره اي از مرقد او به بيرون باز شده است . مدرسه اي كه امروزه اين قبر داخل آن است توسط ملك ظاهر بيبرس به سال 590 هجري ساخته شده است . در كنار قبر او كلاهخود و لوازم و ابزارهاي جنگي او نگهداري مي شود .

تصوير شماره 48

ب ـ اماكن سياحتي و تاريخي حلب

قلعه تاريخي و نظامي حلب

در مركز شهر حلب ، در ميدان اصلي شهر ، قلعه اي بسيار عظيم و زيبا ، كه شايد از باشكوه ترين و زيباترين قلاع جهان باشد ، چشم هر بيننده اي را مبهوت مي سازد . گرداگرد اين قلعه ، خندق و دره اي بزرگ است كه عمق آن به حدود ده متر و عرض آن به بيست متر مي رسد . قلعه بر روي تپه اي ساخته شده و مساحتي حدود 375×373 متر مربع دارد . ارتفاع بالاي قلعه تا كف خندق حدود چهل متر است .

اين قلعه را در اصل روميان ساخته اند و سيف الدوله حمداني ـ حاكم موصل ، حلب و رقه ـ در سده چهارم آن را بازسازي كرده است .

بعضي گويند نخستين كسي كه قلعه حلب را بنا كرد سلوكوس از سلاطين سلسله سلوكيه ( يونانيان ) بود ( 1 ) . در جنگهاي مسلمانان و روميان اين قلعه يكي از استحكامات بسيار قوي و غير قابل نفوذ مسلمانان بوده و به عنوان مقر فرماندهي سيف الدوله موقعيتي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تيودور بيشوف ، تحف الانباء في تاريخ حلب الشهباء ، ص196 ؛ كامل غزي ، نهر الذهب في تاريخ الحلب ، ج2 ، صص36 الي 23 ؛ عبداله حجاز ، معالم الحلب الاثريه ، ص13


182


استراتژيكي داشته است . ناكفور فوكاس فرمانده سپاهيان روم نيز يك بار قلعه را به آتش كشيد پس از دوران سيف الدوله ، سلاجقه شام و امراي ايوبي از اين قلعه به عنوان دژي مستحكم در مقابل نيروهاي صليبي بهره برده و تعميراتي نيز در آن انجام دادند .

متأسفانه در هجوم مغول به حلب اين قلعه نيز تقريباً تخريب شد ولي اشرف بن قلاوون آن را تجديد بنا كرد . قلعه ياد شده براي بار دوم به دست تيمور لنگ خراب شد ولي بازسازي شد . آخرين تعميراتي كه بر آن صورت گرفت در قرن سيزدهم و پس از آسيب هايي بود كه بر اثر زلزله به آن وارد آمد ( 1 ) . امروزه بر ديوارهاي درب قلعه سوراخهاي فراواني ديده مي شود كه اثر گلوله و توپهايي است كه در جنگ جهاني اول و درگيري هاي عثماني با دولتهاي اروپايي به آن شليك شده است .

هم اكنون قلعه حلب يكي از اماكن و آثار تاريخي و سياحتي منحصر به فردي است كه بسياري از سياحان و جهانگردان را به سوي خود جذب مي كند . اين قلعه به وسيله پلي كه بر ستون ها و پله هايي از سنگ استوار است با خارج از آن مرتبط مي گردد . در گذشته ، اين پل ، چوبي و متحرك بوده و به هنگام لزوم باز يا بسته مي شده است . طول آن حدود پنجاه متر و در انتهاي آن ، درب اصلي قلعه قرار دارد ؛ كه بسيار بزرگ با دو برج ديدباني به ارتفاع دوازده متر و عرض چهار متر و ديواره هاي سنگي است .

بر سر در ورودي ، كتيبه اي بسيار بزرگ و طولاني به خط كوفي قرن پنجم ـ از دوران سيف الدوله ـ و در كنار آن كتيبه اي ديگر كه از تجديد بناي سلطان اشرف قلاوون خبر مي دهد ديده مي شود . شايان گفتن است قبل از اين درب ، برج كوچكي كه در 1507 ميلادي ساخته شده قرار دارد . پس از در اصلي ، هر يك از راهروهاي پرپيچ و خم و تاريك داراي دري هستند كه اوّلين آن « باب الحيات » و دوّمين آن « باب الاسدين » ( شعار دولت ايوبي ) است . پس از طي مسافتي طولاني و پرپيج و خم به داخل قلعه راه يافته و اين آثار و ابنيه را در آن مي بينيم :

1 . قصر و دارالاماره سلطان

در قسمت بالاي قلعه ، سالن بزرگي به ابعاد 30×30 متر و ارتفاع پانزده متر قرار دارد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . تيودور بيشوف ؛ همان كتاب ، ص196 ؛ كامل غزي ، همان كتاب ، ج1 ، ص9


183


كه قصر الضيافه سيف الدوله بوده است . اين عمارت تا حدودي شبيه سالن عالي قاپوي اصفهان است ؛ داراي سقفي بسيار زيبا از فسيفساء و منبت كاري شده از آثار هنري دوران ايوبي است .

2 . زندان قلعه

كمي بالاتر از دارالاماره و قصر الضيافه ، در سمت راست ، درب كوچكي است كه پس از عبور از راهرويي به زيرزمين و در حقيقت به زندان مخوف قلعه راه مي يابيم . زندان از دو قسمت تشكيل شده است ، اولي كه زير زميني وسيع با دو سالن بزرگ است و قسمت ديگري كه به وسيله پله اي بسيار باريك به آن راه است ، اين جا مكاني عميق تر و بسيار وحشتناك و تاريك است كه هيچ روزنه و نوري ندارد . گويا اين زندان براي مجرمان و يا افراد خطرناك با جرائم سنگين تر بوده است .

4 . حمام هاي قلعه

پس از زندان قلعه ـ در سمت چپ ـ يك حمام عمومي است كه تا حدودي سالم مانده است . اين حمام براي استفاده سربازان در نظر گرفته شده و كمي بالاتر از آن ـ در سمت راست ـ حمام سلطنتي ديده مي شود كه مخصوص فرمانده و يا فرماندهان بوده و اكنون نيز سالم باقي مانده است .

5 . جامع كبير و جامع صغير قلعه

دو مسجد در قلعه وجود دارد . اولي جامع الصغير و دومي جامع الكبير ساخته نور الدين زنگي شهيد است كه در انتهاي قلعه قرار دارد . بر بالاي درب ورودي جامع كبير كتيبه اي از 610ق به نام صلاح الدين ايوبي ديده مي شود . اين جامع كه همزمان با جامع الصغير ساخته شده داراي صحن ، شبستان و محرابي است و اطراف آن نيز با ستون هاي سنگي مسقف و گنبدي نيمه مخروبه و مأذنه اي بزرگ بر فراز آن قرار يافته است . كتيبه ديگري نيز بر ديواره جنوبي جامع با اين عنوان ديده مي شود « اَمَر بِاِنْشاءِ هذا المَسْجدِ ، مَلكِ عادل نورالدين محمود بن زنگي و اَحسن خاتِمَته سنه 563 » .

6 . مقام ابراهيم ( عليه السلام ) و رأس يحيي ( عليه السلام )

در راهروي ورودي قلعه ـ در سمت راست ـ ايواني است كه داخل آن قبر و


184


صندوقي قرار دارد . گويند پاره اي از سر حضرت يحيي ( عليه السلام ) ، فرزند زكريا ( عليه السلام ) در آن است . اين صندوق در 435 هجري كشف شده و مكان آن به مقام ابراهيم ( عليه السلام ) و مقام خضر نيز معروف و در كنار آن نيز باب الجنان يا مشهد علي ( عليه السلام ) است . وجه تسميه آن به مشهد عـلي ( عليه السلام ) به خـاطر سنـگ نبشته اي است كه ياقوت حموي گويد خط علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) است ( 1 ) .

تصاوير شماره 49 و 50

ج ـ مساجد تاريخي حلب

1 . مسجد اموي يا جامع الكبير

يكي از مساجد بسيار قديمي و تاريخي شهر حلب جامع الكبير يا مسجد اموي است . در ابتدا مكان آن به كنيسه بزرگ روم تعلق داشته و پس از فتح حلب توسط مسلمانان به مسجد تبديل شده است . بناي كنوني مسجد مذكور از دوران وليد بن عبدالملك اموي است كه آن را همزمان با جامع اموي دمشق ساخته و سليمان بن عبدالملك نيز آن را تكميل كرده است . هر چند بناي آن از لحاظ زيبايي به جامع اموي دمشق نمي رسد ولي نمونه كامل و مظهري از معماري اسلامي ( در قرن اول هجري ) است كه بر خلاف جامع اموي دمشق ، معماري رومي در آن تأثيري نداشته و مهندسان رومي در ساخت آن دخيل نبوده اند .

اين جامع در 315 هجري پس از فتح شهر به وسيله ناكفور فوكاس ـ امپراطور روم ـ به آتش كشيده شد و سيف الدوله حمداني پس از باز پس گيري شهر دوباره آن را ترميم كرد . در دو مرتبه ديگر ، يكي در دوره زنگيان و ديگري در دوره مغول نيز دچار آتش سوزي شد كه آن را بازسازي كردند ( 2 ) . مأذنه آن كه 45 متر ارتفاع دارد در 1090 ميلادي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . معجم البلدان ، ج2 ، ص284

2 . ابن شحنه ، الدر المنتخب في تاريخ مملكة الحلب ، باب نهم ؛ ابن بطوطه ، الرحله ، ص52 ؛ محمدكردعلي ، خطط الشام ، ج6 ، ص49 ؛ محمد راغب الطباخ الحلبي ، اعلام النبلاء بتاريخ الحلب الشهباء ، ج2 ، ص69 . كامل غزي ، همان كتاب ، ج2 ، ص180


185


ترميم شده است ( 1 ) . اين مسجد داراي چهار درب اصلي به نامهاي « باب النحاسين » ، « باب الجراكسه » ، « باب المساميريه » و « باب سوق الطيبه » بوده كه اكنون تنها دو باب آن مورد استفاده است .

جامع كبير در نزديكي قلعه حلب و كنار بازار اصلي اين شهر ( سوق الذرب ) قرار دارد و نماي آن از بالاي قلعه ديده مي شود . اين مسجد كه تا حدودي شبيه جامع اموي دمشق است ؛ داراي صحني بزرگ و ديواره هاي سنگي است . در وسط صحن ، دو قبه شبيه قبه هاي صحن جامع اموي دمشق ساخته اند . مأذنه چهار گوشي در كنار درب ورودي و سمت شمال غربي جامع ساخته اند .

در سمت جنوب صحن ، شبستان بسياربزرگ و زيبايي است كه داراي منبري چوبين و منبت كاري شده است . بر بالاي محراب ، كتيبه اي به نام منصور بن قلاوون و كتيبه ديگر از 740 هجري ـ در سمت راست منبر ـ ديده مي شود . در سمت چپ منبر و محراب ، مرقد مطهر « زكرياي نبي ( عليه السلام ) » است . سقف شبستان بر ستون هاي متعددي استوار گشته و به نظر نمي رسد از آن دوران يعني قرن هشتم به بعد تعميراتي در آن صورت گرفته باشد .

تصوير شماره 51

2 . جامع توته

شايد جامع توته از لحاظ قدمت ، قديمي تر از جامع كبير حلب باشد ولي مسجدي است كوچك و چندان مورد توجه نيست . اين جامع نخستين مسجدي بوده كه پس از فتح حلب توسط مسلمانان ، به سال شانزده هجري بنا شده است . نامهاي ديگر آن « جامع عمري » ، « جامع غضائري » و « جامع شعيبه » است . در دوران زنگي ها به سال 545 هجري و در عصر مماليك به سالهاي 804 هـ و 972 هـ تعمير ( 2 ) و نماي آن همچنان از آن دوران باقي است . جامع توته در سمت شمال جامع كبير و حدود يكصد متري آن در كنار ميداني واقع

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . عفيف البهنسي ، الشام الحضاره ، ص158

2 . كامل غزي ، همان كتاب ، ج2 ، صص71 و 87 و 152 ؛ خيرالدين اسدي ، احياء حلب و اسواقها ، ص94


186


شده است .

3 . ساير مساجد حلب

اين شهر به علت اينكه در دوران سيف الدوله و همچنين زنگيها و ايوبيها در تاريخ شام نقش بسيار مهمي داشته است ، همواره توجه خاصي به آن مبذول و مساجد و ابنيه هاي فراواني در آن احداث گشته است . غير از دو مسجد قديمي كه ذكر شد ، ساير مساجد حلب از بناهاي قرون ششم به بعد است كه در اين جا به ذكر نام و سال بناي آنها اشاره مي كنيم .

1 ـ جامع دباغه : از دوران ايوبي در ميدان سبع بحرات .

2 ـ جامع مقامات : ساخته 703 هجري .

3 ـ جامع طنبغا : ساخته 723 هـ توسط علاءالدين طنبغا امير مملوكي در ميدان نمك .

4 ـ جامع ابن : ساخته 707 هـ در زقاق الطويل .

5 ـ جامع رومي : ساخته 768 توسط منگلي بغا ، نائب مملوكي حلب .

6 ـ جامع زكي : ساخته 700 هجري ( 1 ) .

د ـ بيمارستان ها و حمام هاي تاريخي حلب

حلب به عنوان يكي از مظاهر تمدن اسلامي داراي شاخصه هاي تمدن در قرون اسلامي از جمله بيمارستان ، حمام ، مدرسه و كتابخانه بوده است كه در اين جا به قديمي ترين آنها اشاره مي گردد .

1 . بيمارستان نوريه

اين بيمارستان همزمان با بيمارستان نوريه دمشق به سال 599 هجري به دستور نورالدين محمود زنگي و توسط حارثي دمشقي ـ مهندس و پزشك حلب ـ ساخته شد ( 2 ) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . پيشين ، همان جا ؛ خيرالدين اسدي ، همان كتاب ، ص133 ؛ عبدالله حجاز ، همان كتاب ، صص61 ، 78و100

2 . خيرالدين اسدي ، همان كتاب ، ص167 ؛ محمد راغب الطباخ الحلبي ، اعلام النبلاء بتاريخ حلب الشهباء ، ج2 ، ص68


187


بعضي بناي آن را 458 هجري مي دانند كه در دوران نورالدين زنگي تجديد بنا گشته است . بيمارستان مذكور كه داراي بخشي مخصوص زنان بوده ، امروزه به صورت مخروبه اي است .

2 . بيمارستان ارغوني

توسط ارغون بن طيجو كاملي ، نائب حلب به سال 755 هجري ساخته شده و داراي معماري و بنايي بسيار عالي است ( 1 ) .

3 . حمام جوهري

از قديمي ترين حمام هاي حلب است كه در 787 هجري توسط امير علاءالدين جوهري ساخته شده است .

4 . حمام يلبغا ( ناصري )

يكي از زيباترين حمام هاي دمشق است كه توسط امير يلبغا ناصري به سال 892 هجري تجديد بنا شده است . تاريخ بناي آن روشن نيست ولي در حمله مغول از بين رفته و دوباره مرمّت گشته است . اين حمام در ميدان قلعه حلب و سمت راست درب قلعه است كه اكنون به موزه اي تبديل شده است . امروزه چند حمام ديگر از قرون نهم و دهم نيز همچنان در حلب فعال هستند .

هـ ـ مدارس و كتابخانه هاي حلب

اهميت علمي و تاريخي هر شهري و نقش آن در فرهنگ و تمدن ، بسته به ميزان وجود كتابخانه و مدارس آن است كه در فرهنگ اسلامي جايگاه ويژه اي دارد . شهر حلب به عنوان يكي از شهرهاي متمدن اسلامي در قرون چهارم و پنجم هجري كتابخانه هاي فراواني داشته كه متأسفانه بسياري از آنها در حمله مغول تخريب و ويران شده اند . يكي از قديمي ترين و مهم ترين كتابخانه هاي حلب كه دچار اين سرنوشت غم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كامل غزي ، همان كتاب ، 2 ، ص82 ؛ عفيف البهنسي ، همان كتاب ، ص158


188


انگيز شده كتابخانه بزرگ « جامع كبير اموي » است كه حدود ده هزار نسخه خطي از موقوفات سيف الدوله حمداني را در خود جاي داده بوده است . كتابخانه هاي « سلطانيه » ، « حلاويه » و « عصرونيه » و چند كتابخانه ديگر ، نيز متأسفانه از هجوم مغول در امان نبوده و نسخ خطي نفيس آن همگي از بين رفته اند .

كتابخانه هايي كه اكنون در اين شهر موجود هستند اغلب پس از حمله مغول بنا شده كه به بعضي از آنها اشاره مي شود .

1 ـ كتابخانه شيخ عبدالرحمن عجمي در مدرسه اشرفيه : ( 658 هجري ) .

2 ـ كتابخانه جامع منگلي بغا : ( 760 هجري ) .

3 ـ كتابخانه مولويه : ( قرن يازدهم ) ساخته شيخ احمد قاري .

4 ـ مدرسه حلاويه : قديمي ترين مدارس حلب است كه ابتدا كنيسه بوده و در قرن چهارم هجري به مسجد تبديل و در عصر نورالدين محمود زنگي دوباره به مدرسه تبديل شده است ( 1 ) .

5 ـ مدرسه شرفيه : ساخته 560 ق توسط ابن عجمي در شرق جامع كبير .

6 ـ مدرسه ظاهريه : ساخته ملك ظاهر بيبرس در قرن هفتم و در ضلع جنوبي قلعه حلب .

7 ـ مدرسه شابختيه : در 589 هـ ساخته امير شابخت اتابكي .

8 ـ مدرسه فردوسيه : در 633 هـ ساخته برادرزاده صلاح الدين ايوبي ( 2 ) .

و ـ آثار تاريخي اطراف حلب

1 . قلعه سمعانيكي از آثار ديدني اطراف حلب ، قلعه سمعان است كه در فاصله 59 كيلومتري شمال غربي حلب قرار دارد . سمعان ، همان شمعون الصفا يكي از قديسان معروف

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كامل غزي ، نهر الذهب في تاريخ الحلب ، ج2 ، ص219

2 . نكـ : شوقي شعث ، حلب ، تاريخها و معالمها التاريخيه ، جامعه حلب 1991م .


189


مسيحي است ( 1 ) . قلعه را رومي ها ساخته و در جنگهاي صليبي به عنوان دژي نظامي مورد استفاده مسلمانان بوده است . قلعه سمعان در دامنه « جبل سمعان » واقع و كنار آن نيز دير معروف سمعان است كه مخروبه آن همچنان در پنج كيلومتري شرق شهرك « معرة النعمان » باقي است . در كنار آن دير يك مسجد و در شمال آن سه قبر ديده مي شود ( 2 ) .

بسياري از آثار داخل آن قلعه از بين رفته ولي ديواره ها و برجك ها و ستون هاي آن به طور كامل باقي مانده است . معماري آن تركيبي از معماري رومي و اسلامي است و تعميراتي كه در دوران اسلامي در آن انجام شده است به وضوح ديده مي شود .

2 . قلعه حارميكي ديگر از قلعه هاي ديدني اطراف حلب است كه در حدود هفتاد كيلومتري مغرب حلب ـ در مسير انطاكيه ـ قرار دارد . اين قلعه در جنگهاي رومي ها با سيف الدوله حمداني ـ به تصرف ناكفور فوكاس ـ امپراطور روم ـ در آمده و به عنوان يكي از استحكامات دفاعي و نظامي آنان در جنگ با نيروهاي مسلمانان مورد استفاده قرار بود . در دوران سلاجقه شام و مماليك نيز از پايگاههاي نظامي و نقاط استراتژيكي اطراف حلب در جنگهاي صليبي بوده است .

قلعه حارم در حمله مغول تخريب و عثماني ها در قرن سيزدهم هجري آن را تجديد بنا كردند .

3 . معرة النعمانشهركي است در مسير « ادلب ـ حماه » و به فاصله 83 كيلومتري جنوب شرقي حلب ، آن جا زادگاه و مدفن ابوالعلاء مُعّري شاعر و فيلسوف قرن پنجم هجري است . شهرك مذكور كه كمي پايين تر از قريه « الدانا » واقع شده ، داراي آثار و قلاع فراواني از دوران

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كامل غزي ، همان كتاب ، ج1 ، صص368 ـ 357 ؛ تيودور بيشوف ، همان كتاب ، ص27 و 28 ؛ عفيف البهنسي ، همان كتاب ، ص124

2 . ابن شحنه ، الدر المنتخب ، ص99 ، اولين آن متعلق به شيخ زكريا يحيي بن منصور مغربي ، زاهد معروف بوده و دومين آن قبر فاطمه دختر عبدالملك مروان و همسر عمر بن عبدالعزيز است .


190


ايوبي ها و كاروانسراهايي از دوران عثماني ها است ( 1 ) .

4 . شهرك دانااين شهرك در مسير « حلب ـ حماة » و به فاصله 45 كيلومتري شمال غربي حلب قرار دارد . شهركي است بسيار قديمي و مخروبه كه آثار معماري دوران رومي ها ـ در قرون قبل از اسلام ـ در آن ديده مي شود . اين شهرك با « قريه الدانا » كه بالاتر از معرة النعمان است ، تفاوت دارد . شهرك دانا در جنوب قلعه و دير سمعان است .

5 . شهرك كركميش ( جرابلس )

يكي از شهرك هاي بسيار قديمي سوريه است كه در 120 كيلومتري شمال شرقي حلب ، نزديك مرز تركيه قرار دارد . اين شهر در هزاره هاي قبل از ميلاد ، داراي تمدني عالي و درخشان بوده و هم اكنون نيز آثاري از آرامي ها در آن موجود است . اين شهر امروزه به جرابلس معروف است ( 2 ) .

6 . شهرك عين دارا

اين شهرك در چهل كيلومتري شمال غربي حلب و كمي بالاتر از قلعه سمعان ( شمال آن ) قرار دارد . آثار تاريخي آن از دوره آرامي ها و هزاره هاي قبل از ميلاد است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . براي اطلاع بيشتر رجوع كنيد به محمد سليم الجندي ، تاريخ معرة النعمان ، دمشق ، وزارة الثقافه 1383ق .

2 . تيودور بيشوف ، همان كتاب ، ص13


191


نقشه آثار تاريخي حلب


193


فصل ششم :

استان رقه = منطقه صفين

1 ـ باب علي ( عليه السلام ) و ديوار قديمي رقه

2 ـ مزار و مقبره عمار بن ياسر

3 ـ مرقد و مزار اويس قرني

4 ـ مزار و مرقد منسوب به ابيّ بن كعب

5 ـ آثار تاريخي اطراف رقه و صفين


195


شهر رقه = منطقه صفين

يكي از مناطق تاريخي سوريه كه در تاريخ اسلام و بويژه شيعه ، جايگاه و يژه اي دارد « شهر رقه » و يا « منطقه صفين » است . صفين در حقيقت به ساحل روخانه و جايي كه خشكي به داخل آب راه يافته باشد گفته مي شود . اين منطقه در 37 هجري شاهد يكي از وقايع بسيار مهم در تاريخ اسلام و شيعه و در حقيقت مكاني براي رويارويي حق و باطل و نبرد با قاسطين بوده است . معاويه ، به عنوان سردمدار جريان قاسطين به همراه بزرگان و اشراف القبايل اموي به ظاهر براي انتقام وخوانخواهي عثمان و در حقيقت ، براي انتقام خون پدران و خاندان خود در جنگ بدر ـ كه به وسيله امام علي ( عليه السلام ) ريخته شده بود ـ در محلي به نام صفين ( در كنار رودخانه فرات ) اردو زد . هدف وي از مبارزه و نبرد با امام علي ( عليه السلام ) اين بود كه در صورت پيروزي ، سلطنت و رياستي كه از دوران عبدمناف ، از قبيله و خاندان وي بيرون رفته بود را دوباره بازگردانده و عرب را تحت انقياد بني عبد شمس و بني اميه در آورد .

در اين مكان خون بهترين صحابه و شيعيان علي ( عليه السلام ) از جمله عمار بن ياسر ، اويس قرني و تعداد 25 نفر از صحابه بدري و حدود 25 هزار نفر از ياران علي ( عليه السلام ) بر زمين ريخته شد . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نيز در دوران حيات خويش از كشته شدن عمار در اين منطقه خبر داده بودند ( 1 ) .

« شهر رقه » و يا « رافقه » در مجاورت منطقه صفين قرار دارد نام اين شهر را از اين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نصر بن مزاحم المنقري ، وقعة الصفين ، ص300 به بعد ؛ مسعودي ، مروج الذهب ، ج2 ، ص374


196


جهت رَقَّه گذاشته اند كه در كنار آن ، فرات آب خود را بر آن مي گسترانيد و در اصطلاح به ساحل و يا زمين هاي رملي كنار فرات گفته مي شد . شهر رقّه را جزو اقليم چهارم دانسته اند . در سال هفدهم هجري عياض بن غنم فرمانده سپاه سعد بن ابي وقاص مردم آن را به اسلام دعوت كرد و آنان به اين دين جديد گرويدند ( 1 ) .

اين شهر به « رَقَة البيضاء » نيز معروف بوده است . در سمت غربي آن ، شهر ديگري به نام « رَقَه واسط » ساخته شده بود و در مجاورت آن نيز شهرك ديگري به نام « رقة السوداء » قرار داشت . اين شهرك را منصور ـ خليفه عباسي ـ ساخته و به رافقه معروف بود . بعدها در دوران هارون ، شهر رافقه به شهر رقه متصل و هر دو اكنون يك شهر هستند كه هم به رافقه و هم به رقه معروف اند ( 2 ) .

از حلب تا رقه ـ كه در شرق آن واقع شده ـ 180 كيلومتر فاصله است و در حقيقت ، اين شهر در 547 كيلومتري شمال شرقي دمشق و شصت كيلومتري مرز جنوبي تركيه قرار دارد . در آن مظاهر تمدن و شهرنشيني كمتر به چشم مي خورد و حالت روستايي و قديمي خود را حفظ كرده است . در ميان مردم آن جمعيت اندكي از كردها نيز زندگي مي كنند . تعداد ساكنان استان حمص بر اساس آخرين سرشماري ( 2002م ـ 1381ش ) 000,500,1 نفر است . در اين شهر چند اثر تاريخي مذهبي را مي توان بازديد و زيارت كرد از جمله :

1 ـ باب علي ( عليه السلام ) و ديوار قديمي رقهدر دوران منصور عباسي به سال 155 ق اطراف اين شهر با ديواري از خشت و گل و چهار برجك محصور و دروازه اي نيز بر آن نهاده شده بود . اين دروازه بالنسبه در همان مكاني ساخته شد كه حضرت علي ( عليه السلام ) براي ورود به منطقه صفين از آن عبور كرده ولذا به باب علي ( عليه السلام ) شهرت يافته است . اكنون اين باب و همچنين نيمي از ديواره شهر رقه سالم باقي مانده و جلوه زيبايي به شهر بخشيده است ولي به علت گسترش شهر ، ديواره مذكور كمي در داخل شهر واقع شده است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ياقوت حموي ، معجم البلدان ، ج3 ، ص58 ؛ كامل غزي ، همان كتاب ، ج1 ، صص369 و 370

2 . كامل غزي ، همان كتاب ، ج1 ، صص375 ـ 372


197


ارتفاع آن حدود چهار متر و عرض آن حدود پنج متر است كه در دوران هارون عباسي به سال 180 هجري تجديد بنا شده است . باب علي ( عليه السلام ) در قرن پنجم هجري ـ در دوران سيف الدوله ، كه اين شهر نيز يكي از پايگاههاي نظامي سياسي او بوده تجديد و بازسازي قرار شده است . شايان گفتن است كه شهر رقه در حمله مغول دچار ويراني شد ولي دوباره عمران و آبادي يافت .

تصاوير شماره 52 و 53

2 ـ مزار و مقبره عمار بن ياسر

عمار بن ياسر بن مالك بن كنانه از قبيله بني ثعلبه ، كنيه اش ابويقظان و مادرش سميه و پدرش ياسر نخستين شهداي اسلام بودند . پدر و مادر عمار از كساني بودند كه در راه اسلام شكنجه فراواني متحمل شدند . بارها مشركان بدن عمار را مي سوزانيدند . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) هنگام شكنجه آنان دعا مي كرد ، « خدايا خاندان ياسر را بيامرز ! اي آل ياسر ! شكيبايي كنيد ؛ زيرا موعد شما بهشت است » . عمار بن ياسر يكي از صحابه خاص و فداكار پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بود و در تمامي غزوات آن حضرت حضور داشت . در نبرد يمامه نيز براي سركوبي مرتدين حضور يافته ، مجروح شد و باگوش بريده ، سپاهيان را به جنگ و پايداري ترغيب مي كرد .

پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در حق او سخنان بسياري فرموده است ، از جمله : « عمار تا استخوان سرش از ايمان آكنده است ، هر كه عمار را دشمن بدارد ، پروردگار ، او را دشمن مي دارد ( 1 ) » . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در جاي ديگري ، از شهادت عمار به دست گروهي ستمكار خبر مي دهد « يَقْتُلُ العَمّار الْفِئَةَ الباغَيه ( 2 ) » .

سرانجام عمار در نبرد با گروه ياغي و ستمكار در جنگ صفين ـ در ركاب علي ( عليه السلام ) ـ به شهادت رسيد . وقتي عمار كشته شد ، در سپاه معاويه اضطرابي پديد آمد كه عمار كشته

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . واقدي ، المغازي ، ج3 ، ص674 ؛ ابن حجر عسقلاني ، تهذيب التهذيب ، ج7 ، ص409

2 . ابن عبدالبر ، الاستيعاب ، ج2 ، ص473 ؛ مقدسي ، البدء والتاريخ ، ج5 ، ص40


198


شده و پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرموده اند عمار به دست گروهي ستمكار كشته مي شود ؛ و لذا سپاه معاويه پس از شهادت عمار به ترديد و سستي گرويدند . معاويه كه مي خواست به گونه اي روحيه سپاهيان را بازگردانده و تقويت كند ، مي گفت : راست مي گويند ولي تأويل آن اين است كه ما بر كشندگان عثمان باغي هستيم تا به گرفتن انتقام خون او پاك شويم ( 1 ) .

روايت شده است ، مردم از پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) سؤال كردند اگر فتنه روي آورد و اختلاف پديد آمد ما را چه دستور مي دهيد ؟ پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمودند : بر شما باد پسر سميه ، به درستي كه او هرگز حق را ترك نمي كند تا اينكه بميرد ( 2 ) . سرانجام اين صحابي فداكار در سن 73 سالگي و هنگام شب به شهادت رسيد . علي ( عليه السلام ) او را بدون غسل در همان ميدان جنگ مدفون ساخت ( 3 ) .

امروز بارگاه مقدس و ملكوتي آن يارِ فداكار علي ( عليه السلام ) در كنار شهر رَقّه ـ در منطقه صفين ـ يعني در همان جايي كه به دست آن گروه ستمكار كشته شد قرار دارد . اين مقبره در سمت راست باب علي ( عليه السلام ) است . چند سالي است به اهتمام جمهوري اسلامي مقبره اي بسيار بزرگ و باشكوه در حال ساخت است . بر فراز مقبره عمار ، گنبدي مرتفع از بتون و سيمان قرار دارد و ارتفاع و سقف مقبره نيز بسيار زياد است . قبر مطهّر او در زير اين گنبد قرار دارد .

تصاوير شماره 54 و 55

3 ـ مرقد و مزار اويس قرني

مزار و مرقد اويس قرني يكي از صحابه بزرگ پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) و از شيعيان فداكار علي ( عليه السلام ) در سمت چپ قبر عمار در شبستاني ديگر قرار دارد . ( 4 ) وي يكي از صحابه زاهد و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ابوبكر تلمساني ، جوهره در نصب و شرح حال امام علي ( عليه السلام ) ترجمه فيروز حريرچي ، ص106

2 . ابن عبدالبر ، همان كتاب ، ج2 ، ص472

3 . مسعودي ، همان كتاب ، ج2 ، ص380

4 . مسعودي به قبر وي در رقه اشاه كرده و قبر ديگري نيز در اسكندريه و ديار بكر به او منسوب داشته است ( همان كتاب ، ج2 ، ص118 ) . البته چون اويس قرني در جنگ صفين به شهادت رسيد بطور قطع بايد مزار او همان جا باشد .


199


متقي و از شيعيان خالص علي ( عليه السلام ) بود كه در ركاب آن حضرت در جنگ صفين به شهادت رسيد . بر فراز قبر آن شهيد بزرگوار نيز گنبدي مرتفع استوار يافته است . قبر او را با پارچه اي سبز پوشانيده اند .

4 ـ مزار و مرقد منسوب به ابيّ بن كعبدر شبستان سمت چپ قبر اويس قرني مقبره ديگري قرار دارد كه به ابي بن كعب منسوب است . از آنجا كه نام ابي بن كعب جزو شهداي صفين ذكر نشده و قبر او نيز در بقيع قرار دارد ( 1 ) ، به طور قطع اين انتساب صحيح نيست . احتمال مي رود اين جا يكي ديگر از شيعيان علي ( عليه السلام ) كه در جنگ صفين به شهادت رسيد به خاك سپرده شده باشد . ؛ زيرا چنانكه مي دانيم در جنگ صفين بسياري از شيعيان خالص علي ( عليه السلام ) كه مقامي كمتر از اويس قرني نداشته اند كشته شده و بعضي از آنان در همان منطقه به خاك سپرده شده اند كه امروزه هيچ اثري از قبور آنان نيست .

5 ـ آثار تاريخي اطراف رقه و صفين

1 . شهر رُصافهاين شهر به « رصافه هشام » معروف است و در 24 كيلومتري غرب شهر رقه واقع شده است . بناي آن را به هشام بن عبدالملك اموي نسبت مي دهند كه در هنگام طاعون شام ، اين شهر را بنا كرده بود ( 2 ) . البته چون قبل از اسلام به « راسابا » نيز معروف بوده و در دوره بيزانس نيز به نام « سرجيوبوليس » قدّيس ، متوفي قرن چهارم هجري مشهور بوده است لذا به نظر مي رسد هشام بن عبدالملك ديوار و بناهاي آن را تجديد و بازسازي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . بنگريد تاريخ و آثار اسلامي مكه مكرمه و مدينه منوره تأليف نگارنده اين سطور ، نشر مشعر ، سازمان حج وزيارت 1372

2 . ياقوت حموي ، همان كتاب ، ج3 ، ص46 ؛ كامل غزي ، همان كتاب ، ج1 ، ص372


200


كرده است .

در اين شهر آثاري از رومي ها مانند كليسا ، ديوار ، برج و چند قصر متعلق به دوران هشام بن عبدالملك قرار دارد كه ويرانه هاي آنها همچنان وجود است .

2 . شهرك عين ديواراين شهرك در شمال شرقي سوريه و در تلاقي مرز سه كشور تركيه ، عراق و سوريهاست . در اين شهر تاريخي يكي ازآثار رومي ها يعني پل رومي ، كه بر رودخانه دجله ساخته شده همچنان پابرجا است .

3 . قلعه جَعْبَر

يكي از نقاط بسيار ديدني و جذاب اطراف صفين و رقه ، قلعه زيباي جعبر است كه در كنار رودخانه فرات واقع و چون در نزديكي آن سد عظيمي ساخته شده اين قلعه چون جزيره اي در وسط درياست .

قلعه مذكور در مسير حلب و حدود سي كيلومتري جنوب رقه و صفين قرار دارد . در اين مسير يك دوراهي ما را به سوي شهرك الثوره راهنمايي مي كند . حدود ده كيلومتر به طرف اين شهرك ، پس از سد جديد الاحداثي ، تابلويي با عنوان الي جعبر ، مسير قلعه را نشان مي دهد . از اين نقطه تا قلعه حدود دوازده كيلومتر راه است . پس از طي اين مسافت به حاشيه رودخانه فرات مي رسيم . از دور يك خشكي كه همانند جزيره اي آب اطراف آن را فرا گرفته چشمان ما را به خود متوجه مي سازد . قلعه مذكور بر فراز تپه اي ساخته شده كه هر سه طرف آن را آب احاطه كرده است .

قلعه در گذشته به « دُوَسر » معروف بوده است . از تاريخ بناي نخستين آن اطلاعي در دست نيست ولي به گفته ياقوت حموي در دوران بني عباس فردي از بني قُشير اعمي به نام جَعْبَر بن مالك ، اين قلعه را به تملك درآورده است . وي كه فردي راهزن بوده ، پس از راهزني در اين قلعه پناه مي گرفته است . در 477 هجري سلطان ملكشاه سلجوقي اين قلعه را از تصرف وي خارج ساخت و بني قشير را از آن بيرون راند .

پس از چندي نورالدين محمود زنگي به سال 541 هجري آن را متصرف شد . اين


201


قلعه پس از چندي توسط ملك عادل برادر سلطان صلاح الدين ايوبي بازسازي شد اما هولاكو آن را تخريب و در 735 ق « امير طنبغا » نائب حلب از بيست هزار نفر براي بازسازي آن كمك گرفت . اين قلعه در دوران ايوبي ها يكي از مراكز مهم نظامي و پايگاههاي استراتژيكي آنان بوده است . ( 1 )

قلعه جعبر دو ديوار دفاعي داشته كه اطراف آن را خندق تشكيل مي داده است . ارتفاع آن تا سطح رودخانه 345 متر است . در سمت جنوب غربي آن مدخل ورودي قلعه است ، پل متحركي بر آن قرار يافته و بعدها به جاي آن پلكاني از سنگ ساخته اند . اطراف قلعه و ديواره آن ، برجهاي دفاعي فراواني به شكل مربع يا مدور و مسدس براي ديدباني قرار دارد . در گوشه جنوبي قلعه ، باقي مانده بناي محكمي ديده مي شود كه محتمل است قصر الاماره بوده باشد . امروزه بيشتر ديوارهاي قلعه كه از آجر و خشت است تخريب شده و يا روبه ويراني است بعضي از قسمتهاي كنگره ها و برجك هاي آن نيز به مرور از بين رفته است .

در حدود دو كيلومتري آن و در وسط رودخانه ، تپه اي به صورت جزيره نمايان است كه بر بالاي آن بنايي ديده مي شود . گويا اين جا پايگاه رصد يا كمين قلعه بوده است . براي رفتن به آن مكان بايد از قايق استفاده كرد . هم اكنون اين قلعه و اطراف آن بصورت تفرجگاه تابستاني مردم اطراف است .

تصوير شماره 56

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . ياقوت حموي همان كتاب ، ج2 ، ص142 ؛ كامل غزي ، همان كتاب ، ج1 ، ص375 ؛ صلاح الدين ابيك صفدي تحفه ذوي الالباب ، ج2 ، ص73



| شناسه مطلب: 77558