بخش 12
رباعی#160;ها گوهر ناب محمل خون همصدا جام لا دل#160;باختگان کربلا نیازمند در حسرت کربلا مرکب خون جلوه عشق وادی عشق
273 |
رباعي ها
275 |
گوهر ناب
اي روح صلات يا ابا عبدالله
وي آب حيات يا اباعبدالله
از شعله هجر روي تو مي سوزم
اي جان بفدات يا اباعبدالله
* *
محمل خون
دل را به حضور لاله ها خواهم برد
تا گلشن سرخ كبريا خواهم برد
اين زائر خسته را زِ راه ديده
با محمل خون به كربلا خواهم برد
* *
276 |
همصدا
بيگانه ز خويش و آشنايم با تو
در خواندن عشق هم صدايم با تو
اي رهسپر تربت خونين حسين
ره پوي ديار كربلايم با تو
* *
جام لا
در سنگر خونبار ولاييم همه
مست از مَيْ عشق و جام لاييم همه
تا آن سوي وادي شهادت رفتيم
از نسل قيام كربلاييم همه
* *
277 |
دل باختگان كربلا
ما خاك ره اهل ولاييم حسين
آميخته با رنج و بلاييم حسين
عمري ست كه با حسرت و غم مي گوييم
دل باختگان كربلاييم حسين
* *
نيازمند
تا دل ز غم تو گشت بي تاب حسين
اين چشم تهي نگشت از آب حسين
عمري ست نيازمند اين درگاهم
يك لحظه گداي خويش درياب حسين
* *
278 |
در حسرت كربلا
آنقدر غمت به جان پذيريم حسين
تا قبر تو را به بر بگيريم حسين
مپسند كه ما سوختگان غم تو
در حسرت كربلا بميريم حسين
* *
مركب خون
اي عشق زِ وادي بلا مي آييم
سر خوش ز حريم سرخ « لا » مي آييم
ما شيفتگان تربت ثارالله
با مركب خون به كربلا مي آييم
* *
279 |
جلوه عشق
ما موج بلند پهنه درياييم
طوفان خروشان دل صحراييم
آغوش گشاي وجلوه عشق ببين
افسرده مباش كربلا مي آييم
* *
وادي عشق
اي كرب وبلا وصل تو را مي خواهيم
بگشاي تو آغوش كه ما در راهيم
در وادي عاشقي نوشتيم به خون
ما شيفتگان قبر ثار اللّهيم
* *