بخش 4
ـ احترام به سالخوردگان ـ سلام به همسفران ـ لبخند به همسفران ـ کمک به همسفران ـ ناسازگاری ممنوع ـ آزار نرساندن به همسفران ـ نادیده گرفتن لغزش#160;ها ـ بازگو نکردن خاطرات تلخ ـ جوانمردی در سفر ـ مدارا با بیماران ـ حلّ مشکلات همسفران ـ نامه#160;نگاری ـ شناخت دوست
75 |
27 ـ احترام به سالخوردگان
در هر كارواني معمولاً تعدادي از افراد سال خورده وجود دارند كه نيازمند كمك همسفران خويش اند . هنگام سوار شدن و پياده شدن از اتوبوس و رفتن و برگشتن به حرم ، سزاوار است ديگر زائران ، آنان را بر خود مقدم داشته ، ياري دهند .
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« احترام به سالخورده ، احترام به خدا است » . ( 2 )
در حديثي ديگر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« هر كس ، سالمندي را كه در اسلام موي خود را سپيد كرده احترام كند ، خداوند او را از هراس روز قيامت آسوده سازد » . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ2 ـ همان ، ص658
3 ـ همان .
76 |
28 ـ سلام به همسفران
انس و علاقه ميان برادران و خواهران ديني ، يكي از زيباترين هديه هاي دين مقدس اسلام به مردم است . از جمله اموري كه مي تواند اين پيوند را استوار سازد ، سلام كردن به يكديگر است . بنابراين در برخوردهاي داخل كاروان و نيز در ديدار با ديگر مسلمانان ، سخن را با سلام آغاز كنيد . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« پيش از سخن گفتن سلام كنيد و كسي
كه بدون سلام سخن را آغاز كرده ، پاسخش
را ندهيد » . ( 1 )
همچنين در حديث ديگري فرمود :
« نزديك ترين مردم به خدا و رسولش كسي است كه در سلام كردن پيش قدم باشد . » ( 2 )
در سلام كردن نيز با صداي بلند سلام دهيد تا طرف مقابل صداي شما را بشنود . امام باقر ( عليه السلام ) فرمود :
« خداوند ، آشكار سلام كردن را دوست مي دارد » . ( 3 )
امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج2 ، ص644
2 ـ همان .
3 ـ همان ، ص645
77 |
« هرگاه يكي از شما به ديگري سلام دهد ، صدا به سلام بلند كند و نگويد : من سلام كردم ، آن ها جوابم را ندادند . شايد سلام كرده و آن ها نشنيده باشند ! هر يك از شما نيز كه جواب سلام را مي دهد ، بلند جواب دهد تا مسلماني نگويد : من سلام كردم و پاسخ من را ندادند . . . » . ( 1 )
پيشوايان ديني ، روش اجرايي سلام كردن را نيز به ما آموخته اند . امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
« كوچك بر بزرگ ، رهگذر بر كسي كه نشسته و آنان كه تعدادشان كم است بر كساني كه تعدادشان بيشتر است ، سلام كنند . » ( 2 )
همچنين اگر تعدادي در مجلسي نشسته اند ، آنان كه تازه به مجلس وارد مي شوند ، به آنان كه قبلاً در آن مجلس حضور يافته اند ، سلام كنند . ( 3 )
اما اگر جمعي نشسته اند و گروهي به مجلس وارد شده و سلام كنند ، كافي است يك نفر آن را پاسخ دهد . ( 4 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج 2 ، ص 645
2 ـ همان ، ص646
3 ـ همان ، ص647
4 ـ همان .
78 |
29 ـ لبخند به همسفران
زائران در طول سفر تلاش كنند تا در برخورد با همسفران ، به روي آنان لبخند بزنند . امام باقر ( عليه السلام ) فرمود :
« تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِي وَجْهِ أَخِيهِ حَسَنَةٌ وَصَرْفُ الْقَذَي عَنْهُ حَسَنَةٌ وَمَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْء أَحَبَّ إِلَي اللَّهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَي الْمُؤْمِنِ » . ( 1 )
« لبخند هر مردي به روي برادر مؤمن خود حسنه است و پاداش دارد و برگرفتن خار و خاشاك از چشم او [ و برداشتن مانع از سر راه او ] حسنه است و خدا به چيزي محبوب تر از مسرور ساختن مؤمن پرستش نشده است . »
امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرمود :
« كسي از شما گمان مبرد كه اگر مؤمني را شاد كند فقط او را خوشحال كرده ، بلكه به خدا ما را شاد كرده و بلكه به خدا سوگند رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) را شادمان كرده است » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج 2 ، ص188
2 ـ همان ، ص189
79 |
30 ـ كمك به همسفران
مستحب است مسافر به همراهان خود در طول سفر كمك كند و بار خويش را به دوش ديگران نياندازد . در حضور رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) سخن از مردي به ميان آمد و برخي گفتند :
او آدم خوبي است . سپس به اوصاف وي اشاره كرده ، اظهار كردند :
او با ما به حج آمد ، هر زمان در مكاني منزل مي كرديم ، پيوسته ذاكر خدا بود و « لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ » مي گفت و آن گاه كه حركت مي كرديم ، پيوسته خدا را ياد مي كرد و ذكر خدا مي گفت تا باز در منزلي ديگر فرود مي آمديم .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
پس چه كسي به شترش علوفه مي داد و غذايش را آماده مي كرد ؟
پاسخ دادند : همه ما .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : همه شما از او بهتريد ! ( 1 )
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) در اين زمينه ، براي اصحاب و ياران خويش الگو بود . در روايت آمده است آن حضرت در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مكارم الأخلاق ، ج1 ، ص564 ، ح1955 ؛ ميزان الحكمة ، ح8614
80 |
سفري به اصحاب خود فرمود تا گوسفندي قرباني كنند ، يكي از مردان همراه گفت : ذبح گوسفند به عهده من ؛ ديگري گفت : پوست كندن آن نيز با من ؛ سوّمي گفت : قطعه قطعه كردن گوشت ها با من و چهارمي گفت : پختن آن نيز با من .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) نيز فرمود : فراهم كردن هيزم با من ! اصحاب گفتند : يا رسول الله ، پدران و مادران ما فداي شما باد ! نبايد شما به زحمت بيفتيد ، ما به جاي شما كارها را انجام مي دهيم !
حضرت فرمود : مي دانم شما به جاي من انجام مي دهيد ، ليكن خداوند عزّوجل دوست ندارد بنده اي را كه اگر با گروهي مسافرت كرد ، گوشه اي بنشيند [ و كار نكند ] . حضرت اين سخن را فرمود و برخاست تا براي آن ها هيزم جمع آوري كند . ( 1 )
بنابراين ، گرچه هم اكنون كارها به مدير كاروان و
كاركنان هتل ها واگذار گرديده ، ليكن زائر نبايد خود را از فيض خدمتگزاري به همسفران محروم سازد .
امام سجاد ( عليه السلام ) مسافرت نمي رفتند مگر با كساني كه آن حضرت را نمي شناختند و از همان آغاز نيز با آن ها شرط مي كردند كه در طول سفر كار كنند و نيازهاي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالأنوار ، ج76 ، ص273 ، ح31
81 |
كاروان را برآورده سازند .
در سفري كه حضرت با گروهي همراه شد ، مردي آن حضرت را ديد و شناخت ، سپس به كاروانيان گفت :
آيا مي دانيد اين مرد كيست ؟ گفتند : نه .
گفت : او علي بن الحسين ( عليهما السلام ) است !
آن جمع به طرف آن حضرت آمده ، دست و پاي ايشان را بوسه زدند و گفتند :
فرزند رسول خدا ! آيا مي خواستي آتش دوزخ ، به دليل رفتار نادرست با شما ، ما را فرا گيرد ؟ و در پايان عمر به هلاكت گرفتار شويم ؟ چه باعث شده تا شما اين چنين عمل كنيد ؟
حضرت فرمود : زماني با گروهي كه مرا مي شناختند همسفر شدم ؛ آن ها به خاطر رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بيش از حدّ به من احترام و كمك كردند و من نگران تكرار آن توسط شما بودم ، بنابراين مخفي بودن كارم را بيشتر دوست دارم ! ( 1 )
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« كسي كه مؤمنِ مسافري را ياري دهد ، خداوند هفتاد و سه ناراحتي را از وي دفع كند و در دنيا و آخرت او را از همّ و غم پناه دهد و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه ، ج11 ، ص430 ، ح15177
82 |
بلاي بزرگي را كه در روز اجتماع مردم [ فرداي قيامت ] ، با آن روبه رو است مرتفع سازد » . ( 1 )
در حديث ديگري به نقل از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) آمده است :
« كسي كه مسافر مؤمني را در نيازي كه دارد ياري رساند ، خداوند هفتاد و سه گرفتاري او را برطرف خواهد كرد ، يكي از آنها در دنياست كه از همّ و غم آن رهايي خواهد يافت و هفتاد و دو گرفتاري نيز هنگام اندوه و گرفتاري بزرگ [ در قيامت ] است . »
گفته شد اي رسول خدا ، گرفتاري بزرگ چيست ؟ فرمود :
« آن زمان كه مردم به خود مشغول و سرگرم مي شوند ، تا آنجا كه ابراهيم خليل ـ درود
خدا بر او ـ مي گويد :
أَسْأَلُكَ بِخُلَّتِي لَا تُسَلِّمْنِي إِلَيْهَا » . ( 2 )
در روايت ديگري آمده است :
« گروهي كه با يكديگر به سفر رفته بودند ، هنگام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه ، ج11 ، ص430 ، ح15177
2 ـ مستدرك الوسائل ، ج 8 ، ص 219
83 |
بازگشت به رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) گفتند :
ما برتر از فلاني كسي را نديديم ، او روزها را روزه مي گرفت و هر كجا منزل مي كرديم ، تا هنگام حركت به نماز مشغول مي شد و مرتب نماز مي گزارد .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : چه كسي كارهاي او را انجام مي داد و مخارج او را تأمين مي كرد ؟
گفتند : ما
پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : همه شما از او برتريد ! ( 1 )
اسماعيل خَثْعَمي مي گويد : به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كردم : وقتي ما [ در سفر حج ] به مكه مي رسيم ، همراهان ما مرا نزد اثاثيه گذاشته ، خود به طواف مي روند .
حضرت فرمود : « اَنْتَ اَعْظَمُ اَجْراً » ؛ « پاداش و اجر تو از آن ها بيشتر است » . ( 2 )
شخص ديگري به نام مُرازِم بن حكيم گويد :
با محمد بن مُصادِف همراه بودم ، وقتي به مدينه رسيديم بيمار شدم ، وي نيز مرتب مرا تنها مي گذاشت و به مسجد مي رفت ، از او به پدرش مصادف شكايت كردم ، او نيز مسأله را به امام صادق ( عليه السلام ) خبر داد ، حضرت براي محمد بن مصادف پيغام فرستاد و فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مستدرك الوسائل ، ج 8 ، ص 219
2 ـ همان .
84 |
« قُعُودُكَ عِنْدَهُ أَفْضَلُ مِنْ صَلاتِكَ فِي الْمَسْجِدِ » . ( 1 )
« نشستن تو در كنار او ، از نماز خواندنت در مسجد بالاتر و برتر است . »
روشن است كه اين توصيه ها اختصاص به حج نداشته ، ديگر سفرها را هم دربر مي گيرد .
بنابراين زائران در طول سفر ، همسفران به ويژه افراد مسن و بيمار را ياري دهند تا با اين عمل ، پاداش آن ها مضاعف گردد .
31 ـ ناسازگاري ممنوع
افراد بشر ، هر چه از خوبي ها بهره مند باشند ، باز ممكن است در برخي شرايط گرفتار كم حوصله گي ، بهانه گيري و ناسازگاري شوند و به همين دليل ، هم خود و هم ديگران را ناراحت كنند . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در سفري كه به حج مشرف مي شدند فرمودند :
« مَنْ كانَ سَيِّيءُ الْخُلْقِ وَالْجِوارِ فَلا يَصْحَبُنا » . ( 2 )
« كسي كه بد اخلاق است و به همسايه خود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مستدرك الوسائل ، ج 8 ، ص 217
2 ـ بحارالأنوار ، ج73 ، ص273
85 |
بدي مي كند ، با ما همراه نشود . »
دليل اين سخن واضح است ؛ زيرا كسي كه در وضعيت عادي كج خلق بوده و همسايه آزاري مي كند ، هنگام سفر و برخورد با سختي ها و مشكلات ، رفتاري به مراتب نامناسب تر با ديگران خواهد داشت .
علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) كميِ ناسازگاري با همسفران را از نشانه هاي جوانمردي در سفر برشمرده است . ( 1 )
سعدي نيز گويد :
يكي خوب كردار خوش خوي بود * * * كه بدسيرتان را نكوگوي بود
به خوابش كسي ديد چون درگذشت * * * كه باري حكايت كن از سرگذشت
دهاني به خنده چو گُل باز كرد * * * چو بلبل به صوتي خوش آغاز كرد
كه بر من نكردند سختي بسي * * * كه من سخت نگرفتمي با كسي ( 2 )
روشن است كه سفر ، همراه با تلخي ها و كمبودها است ، بنابراين صبر و شكيبايي بيشتري لازم است . امام صادق ( عليه السلام ) فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالأنوار ، ج73 ، ص266 ، ح1
2 ـ بوستان سعدي : باب چهارم ، ص232
86 |
« مسافرت و سير منازل ، توشه انسان را تمام ، اخلاق را بد و لباس را فرسوده مي كند . . . . » ( 1 )
در مسافرت ، نظم زندگي عادي مردم به هم مي خورد و در غذا و استراحت و مسكن آنان تغييراتي ايجاد مي شود . اين امور موجب تغيير در روحيه
و اخلاق مسافران مي گردد ، لذا بايد آنان تلاش كنند
تا در چنين وضعيتي ، همسفران خود را خسته و دل آزرده نكنند . ناسازگاري آن چنان مذموم
است كه امام باقر ( عليه السلام ) به نقل از رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله )
فرمود :
« اگر ناسازگاري در برابر چشم [ مردم ] مجسّم شود ، هيچ آفريده اي از مخلوقات خداوند از آن زشت تر نخواهد بود . » ( 2 )
زخاك آفريدت خداوند پاك * * * پس اي بنده افتادگي كن چو خاك
حريص و جهان سوز و سركش مباش * * * زخاك آفريدندت آتش مباش
چو گردن كشيد آتش هولناك * * * به بيچارگي تن بيانداخت خاك
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالأنوار ، ج73 ، ص277
2 ـ كافي ، ج2 ، ص321 ، ح2
87 |
چو آن سرفرازي نمود ، اين كمي * * * از آن ديو كردند ، از اين آدمي ( 1 )
32 ـ آزار نرساندن به همسفران
زائران ، در جلسات ، هنگام شركت در نمازهاي جماعت ، ورود و خروج به مساجد ، سوار شدن به اتوبوس و . . . تلاش كنند تا ديگران را آزار ندهند . به مكان هايي كه وارد مي شوند ، هر كجا جاي خالي بود بنشينند و از راه رفتن ميان جمعيّت فشرده زائران اجتناب نمايند .
سيره رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) اين گونه بود كه هروقت به محلي وارد مي شد ، در نزديك ترين جا به ايشان ( نزديك در ورودي ) مي نشست . ( 2 )
آن حضرت در حديثي فرمود :
« هرگاه يكي از شما به مجلسي وارد شد ، در كنار آخرين نفري كه نشسته ، بنشيند . » ( 3 )
نيز در حديث ديگري فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بوستان سعدي ، ص189
2 ـ كافي ، ج2 ، ص662
3 ـ بحارالأنوار ، ج16 ، ص240
88 |
« هر گاه كسي وارد مجلسي شود كه تعدادي آن جا حضور دارند ، اگر شخصي از ميان آنان ، برادر ديني خود را دعوت نموده و براي وي در كنار خود جا باز كند ، بايد دعوت او را بپذيرد ؛ زيرا اين احترامي است كه برادر ديني او براي وي قائل شده و بدينوسيله او را گرامي داشته است . ولي اگر كسي براي وي جا باز نكرد ، در مجلس بنگرد ، هر كجا جاي راحتي براي نشستن بود ، همان جا بنشيند . » ( 1 )
33 ـ ناديده گرفتن لغزش ها
در مسافرت ، گاهي آگاهانه و گاهي از روي غفلت ، ممكن است يكي از همسفران دچار لغزش شده ، كار خلافي انجام دهد . سيره اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) در اين زمينه آن بوده كه اين لغزش ها را يا ناديده مي گرفتند و يا با تذكّر ، رفتار فرد خطاكار را اصلاح مي كردند . زراره از امام باقر و امام صادق ( عليهما السلام ) نقل كرده كه فرمودند :
« نزديك ترين موضع بنده به كفر آن است كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالأنوار ، ج72 ، ص465
89 |
با مردي برادر ديني باشد و لغزش ها و خطاهاي او را شمرده [ نزد خود نگه دارد ] تا روزي او را به خاطر آن لغزش ها ، سرزنش كند . » ( 1 )
طبيعي است كه هر كس به دنبال كشف عيوب و خطاهاي مردم باشد ، عملا ديگران را به مقابله دعوت كرده و آنان را بر اين كار ترغيب مي كند و همين ، موجب حرمت شكني و درگيري مؤمنان و مسلمانان با يكديگر خواهد شد . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« به دنبال كشف لغزش هاي مؤمنان نباشيد ، زيرا هر كس به دنبال لغزش هاي برادر ديني خود برآيد ، خداوند لغزش هاي او را دنبال مي كند و آن كس كه خداوند به دنبال لغزش هايش برآيد ، او را رسوا خواهد كرد ، گر چه داخل خانه اش باشد . » ( 2 )
با رعايت اين نكته اخلاقي ، مي توان در سفرهاي زيارتي ، فضايي صميمي ايجاد كرد و بر شيريني و لذّت سفر افزود ، از اين رو زائران بايد با خوش بيني نسبت به
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج2 ، ص354
2 ـ همان ، ص355
90 |
يكديگر برخورد كنند و هرگز به دنبال شمردن لغزش هاي ديگران نباشند .
34 ـ بازگو نكردن خاطرات تلخ
زندگي در سفر ، جمعي و گروهي است و درنتيجه ، افراد مختلف با سليقه ها و رفتارهاي گوناگون كنار همديگر جمع شده ، چندين روز با هم زندگي مي كنند و به طور طبيعي اين اختلاف سليقه ها ، گاهي منتهي به نزاع و درگيري و كدورت مي شود . توصيه اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) به زائران اين است كه با همسفران خود ، جوانمردانه برخورد نموده ، پس از بازگشت نيز در هيچ مجلسي ، حوادث ناخوشايند سفر را براي ديگران بازگو نكنند .
امام صادق ( عليه السلام ) ، يكي از دلايل جوانمردي در سفر را كتمان اسرار و رازداري همراهان پس از جدا شدن از آن ها ذكر مي كنند . ( 1 ) و در حديث ديگري مي فرمايد :
« لَيْسَ مِنَ الْمُرُوءَةِ أَنْ يُحَدِّثَ الرَّجُلُ بِمَا يَلْقَي فِي السَّفَرِ مِنْ خَيْر أَوْ شَرّ » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مكارم الأخلاق ، ج1 ، ص541 ، ح1876 ؛ امالي مفيد ، ص44 ، ح3
2 ـ آثارالصادقين ، ج8 ، ص492
91 |
« اين از جوانمردي نيست كه انسان آن چه از خوب و بد در سفر ديده و با آن برخورد كرده را بازگو نمايد . »
35 ـ جوانمردي در سفر
در سفر ، زائران بايد با همسفران ، جوانمردانه برخورد كنند و سختي ها را به جان خريده ، آسايش و آرامش ديگران را بر خود ترجيح دهند .
هنگام سوار شدن به اتوبوس ، هنگام صرف غذا ، و در همه جا ، ديگران ـ به خصوص كودكان و كهنسالان ـ را برخود مقدّم بدارند و با برخورد صحيح و اسلامي و لبخند ، خستگي را از تن همسفران خويش بزدايند و به تعبير روايات ، با جوانمردي برخورد كنند .
رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) تلاوت قرآن ، ساختن مسجد ، دوست گرفتن برادران ديني به خاطر خدا ، جوانمردي در وطن ، بخشيدن غذا ، خوش خلقي و شوخي بدون معصيت را نشانه هاي جوانمردي در سفر دانسته اند . ( 1 )
شوخي با ديگران اگر با تمسخر و يا غيبت و امثال آن همراه باشد ، گناه و معصيت است ، ليكن ديگران را خوشحال نمودن و خستگي را از تن آنان زدودن ، از
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالأنوار ، ج73 ، ص266 ، ح2
92 |
عبادات شمرده مي شود . صفوان جمّال گويد :
مُعَليّ بن خُنَيس هنگام رفتن به سفر ، براي خداحافظي خدمت امام صادق ( عليه السلام ) آمد . حضرت به او فرمود :
« اي مُعَليّ ، بهوسيله خدا عزّت را طلب كن تا خداوند به تو عزّت بخشد . »
معلّي گفت : اي فرزند رسول خدا ، چگونه ؟
حضرت فرمود :
« اي مُعلّي ، از خداوند متعال بترس تا همه از تو بترسند . اي مُعَلّي ، با بخشش به برادرانت ، به آنان اظهار دوستي كن ؛ زيرا خداوند بخشش را وسيله دوستي و عطا نكردن به ديگران را وسيله دشمني قرار داده است . به خدا قسم اگر شما از من چيزي بخواهيد و آن را به شما ببخشم ، براي من بهتر از آن است كه از من چيزي طلب نكنيد و من نيز آن را به شما ندهم و در نتيجه مرا دشمن بداريد .
و هر گاه خداوند عزّوجلّ به دست من خيري جاري كند و آن به شما برسد ، همان مورد پسند و ستايش خدا است . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ امالي طوسي ، ص304
93 |
36 ـ مدارا با بيماران
در مسافرت ها بسيار پيش مي آيد كه يكي از همراهان ، بيمار مي شود و دوستانش به وي كم توجه يا بي توجهي مي كنند . چه بسا مي توانند او را همراه خود به زيارت ببرند ، ليكن به دليل سختي كار ، از مسؤوليت پذيري خودداري مي كنند . اين عمل با جوانمردي و اخلاق اسلامي در سفر سازگاري ندارد .
روزي مفضّل بن عُمَر خدمت امام صادق ( عليه السلام ) آمد ، امام از او پرسيد :
با چه كسي همسفر بودي ؟
مفضّل گفت : مردي از برادرانم .
حضرت فرمود : او چه شد ؟
گفتم : از وقتي كه وارد مدينه شده ام ، نمي دانم مكان او كجاست !
امام ( عليه السلام ) به من فرمود :
آيا نمي داني كسي كه چهل گام با مؤمني همسفر شود ، خداوند در روز قيامت درباره او از وي سؤال مي كند ؟ ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالأنوار ، ج73 ، ص275
94 |
همچنين امام صادق ( عليه السلام ) در حديثي ديگر فرمود :
« حَقُّ الْمُسَافِرِ أَنْ يُقِيمَ عَلَيْهِ إِخْوَانُهُ إِذَا مَرِضَ ثَلاثاً » . ( 1 )
« حق مسافر آن است كه اگر بيمار شد ، برادرانش تا سه روز كنار او بمانند . »
همچنين فرمود :
« هر كس در راهي با برادر ديني خود همراه شود ، سپس از او پيش افتد ، به اندازه اي كه از جلوي چشم رفيق خود پنهان گردد ، به او ستم كرده است » . ( 2 )
37 ـ حلّ مشكلات همسفران
گاهي در سفر ، براي برخي از زائران ، مشكلاتي ؛ مانند گم شدن پول ، بيماري و . . . پيش مي آيد كه شايسته است همسفران ، آن ها را ياري دهند و مشكلاتشان را برطرف كنند . ابان بن تغلب مي گويد :
با امام صادق ( عليه السلام ) طواف مي كردم ، مردي از اصحاب ما پيش آمد وبا اشاره از من خواست تا براي انجام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحارالأنوار ، ج 73 ، ص273
2 ـ همان ، ص275
95 |
كاري همراه او بروم ، ليكن من دوست نمي داشتم طواف با امام صادق ( عليه السلام ) را رها كرده ، او را همراهي كنم . پس در همان حال كه طواف مي كردم ، بار ديگر به من اشاره كرد و امام صادق ( عليه السلام ) او را ديد و به من فرمود :
ابان ، اين مرد تو را مي خواهد ؟
عرض كردم : آري .
فرمود : او كيست ؟
عرض كردم : مردي از اصحاب و ياران ما است .
حضرت پرسيد : آيا با تو هم عقيده و هم مذهب است ؟
عرض كردم : آري .
حضرت فرمود : نزد او برو .
عرض كردم : طواف را قطع كنم ؟
فرمود : آري .
پرسيدم : اگرچه طواف واجب باشد ؟
فرمود : آري .
ابان مي گويد : با او رفتم و پس از انجام كار وي ، نزد آن حضرت بازگشتم و به ايشان عرض كردم : مرا از حقي كه مؤمن به گردن مؤمن ديگر دارد باخبر ساز .
حضرت فرمود : آنان را واگذار و پاسخش را نخواه .
عرض كردم : فداي شما شوم پاسخ آن را خواهانم
96 |
و برخواسته ام اصرار كردم .
آنگاه فرمود : اي ابان ، تا آن جا حق دارد كه نيمي از مالت را به او بدهي !
سپس به من نگريست و عكس العمل مرا در برابر آن مشاهده نموده ، فرمود : اي ابان ، آيا نمي داني خداوند عزّوجلّ از آن ها [ افراد با ايمان و متّقي ] اين گونه ياد كرده كه ديگران را بر خود مقدم مي دارند ؟
عرض كردم : آري ، فدايت شوم .
فرمود : پس اگر تو مالت را با او قسمت كني ، او را بر خود مقدم نداشتي ، بلكه او را با خود برابر داشتي ، همانا وقتي او را بر خود مقدم داشته اي كه آن نيمه اي كه براي خود نگاهداشته اي به او دهي . ( 1 )
در روايت تنبّه آفرين ديگري ، يكي از ياران امام باقر ( عليه السلام ) گويد : به امام باقر ( عليه السلام ) عرض كردم : فداي شما ، شيعه نزد ما فراوان است !
فرمود : آيا ثروتمندان به مستمندان كمك مي كنند ؟ آيا نيكوكار از بدكار مي گذرد ؟ آيا با هم برابري و مساوات دارند ؟
عرض كردم : نه .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج2 ، ص171
97 |
امام ( عليه السلام ) فرمود :
« لَيْسَ هَؤُلاءِ شِيعَةً ، الشِّيعَةُ مَنْ يَفْعَلُ هَذَا » . ( 1 )
« اين ها شيعه نيستند ، شيعه كسي است كه اين چنين عمل كند ! »
جميل گويد از امام صادق ( عليه السلام ) شنيدم كه فرمود : مؤمنان خدمتگزار يكديگرند .
پرسيدم : چگونه ؟
فرمود : يعني براي هم سودمند هستند و بعضي براي بعضي ديگر مفيداند . . . . ( 2 )
38 ـ نامه نگاري
خانواده ، خويشان و دوستان مسافر ، از زماني كه او به سفر مي رود تا وقتي بر مي گردد ، دوست دارند پيوسته از او خبر بگيرند . در گذشته هاي دور كه ارتباط تلفني محدود بوده و يا در برخي مناطق امكان پذير نبوده ، مسافران با تلگراف و نوشتن نامه ، خويشاوندان و دوستان خود را از سلامتي خويش باخبر مي ساختند . امام صادق ( عليه السلام ) در اين زمينه فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافي ، ج2 ، ص173
2 ـ همان ، ص167
98 |
« التَّوَاصُلُ بَيْنَ الاِِخْوَانِ فِي الْحَضَرِ التَّزَاوُرُ وَفِي السَّفَرِ التَّكَاتُبُ » . ( 1 )
« رابطه ميان برادران در وطن با يكديگر ديدار كردن و ديد و بازديد و در سفر ، نامه نگاري است . »
بنابراين شايسته است مسافر ، به ويژه در زمان كنوني كه ارتباطات رشد چشمگيري يافته ، با خانواده خود تماس گرفته ، نگراني آنان را برطرف سازد .
39 ـ شناخت دوست
يكي از بهره هايي كه مي توان از مسافرت گرفت ، شناخت دوستان واقعي و آزمودن آن ها است . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
« السَّفَرُ ميزانُ الْقَوْم » . ( 2 )
« سفر ، وسيله سنجش [ اخلاق ] مردم است . »
در حكمت هاي منسوب به اميرمؤمنان علي ( عليه السلام ) نيز آمده است :
« السَّفَرُ مِيزانُ الأَخْلاقِ » . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ آثارالصادقين ، ج8 ، ص493
2 ـ مكارم الأخلاق ، ص240
3 ـ شرح ابن ابي الحديد ، ج20 ، ص294
99 |
« سفر ، وسيله سنجش اخلاق [ مردم ] است . »
امام صادق ( عليه السلام ) نيز فرمود :
« هيچ كس را دوست خود مشمار تا آن كه او را در سه چيز بيازمايي :
1 ـ او را به خشم آوري و ببيني آيا اين خشم او را از حق به باطل مي كشاند ؟
2 ـ با دينار و درهم ( در امور مالي ) .
3 ـ زماني كه با او مسافرت كني . ( 1 )
هنگام بروز مشكلات و سختي ها در سفر ، مي توان دوست واقعي را شناخت . زماني كه همه چيز خوب و منظم است ، ميان دوستان مشكلي بروز نمي كند ، ليكن اگر هنگام دشواري ها و سختي ها همراه و همسفر ، پايدار و مقاوم باقي ماند و دوست خود را تنها نگذارد ، معلوم مي شود در دوستي خويش صادق بوده و در اين آزمون موفق شده است .
امير مؤمنان علي ( عليه السلام ) يافتن چنين دوستاني را نيازمند پيمودن راهي بس دراز و طولاني مي داند . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ المحبة في الكتاب و السنه ، ص99 ، ح406
2 ـ همان ، ص101 ، ح418