بخش 2

بخش نخست : بایدها پرهیز از نخستین گناه لذت ترک گناه پاکی نفس کنترل خشم اصلاح نفس پرورش روح حساب کشی از نفس توبه تقویت اراده عاقبت اندیشی میانه روی پرهیز از ثروت طلبی ساده زیستی کار برای آخرت پرهیز از حرام خواری دوری از حرام دعا آمرزش عبادت شایسته سحرخیزی انس گرفتن با قرآن آخرین نماز عیب شناسی


25


فصل اول :

اخلاق فردي


27


اخلاق فردي / بايدها

بخش نخست : بايدها

پرهيز از نخستين گناه

انسان بااراده ، در برابر وسوسه ها چراغ سبز نشان نمي دهد و به راحتي از جاده سلامت خارج نمي شود . بايددانست كه پايداري در برابر لغزش ها ، رمزموفقيتونيك فرجامي است . خوشابه حال پرواپيشگاني كه سدّ معصيت نشكستند و خود را به گناه نيالودند و هم آنان پيروزمند و سعادتمند هستند . مولاي پرواپيشگان ، علي ( عليه السلام ) بنا به نقل شيعه و اهل سنت مي فرمايد :

ما ظَفَرَ مَن ظَفَرَ الاِْثْمُ بِهِ . ( 1 )

آن كس كه گناه بر او چيره شود ، پيروز نخواهد شد .

لذت ترك گناه

انسان ها هميشه بر سر دو راهي انتخاب هستند . آدميان چون مختارند ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . نهج البلاغه ، كلمات قصار ، ش 319 ؛ سجع الحمام في حكم الامام ، علي الجندي ، قاهره ، مكتبة انجلو مصريه ، ص 365 .


28


بايد راه خير و شر را فرا روي خود داشته باشند و با نيروي ايمان و آينده نگري ، راه خير و سعادت را برگزينند . در اين ميان ، بايد دانست دوري گزيدن از گناه چندان آسان نيست . با اين حال ، عوامل متعددي مي تواند انسان را در اين راه ياري دهند . يكي از اين عوامل ، آراسته شدن به زيور تقواست .

گرايش به پرهيزكاري ، زمينه ساز ترك گناه است . قدرت و تسلط داشتن بر نفس ، بالندگي و سرافرازي را به همراه مي آورد و لذيذترين لذت هاي روحاني را به انسان مي چشاند . اگر انسان لذتِ ترك لذت را بچشد ، ديگر لذت نفس را لذت نمي خواند . پس اگر خواهان سعادت و خوش بختي هستيد و به وزيدن نسيم خوشِ نيك بختي مشتاقيد و مي خواهيد پاك زندگي كنيد و پاكيزه بمانيد ، بايد پروا پيشه كنيد و به گناه نزديك مشويد . مولاي متقيان ، علي ( عليه السلام ) در اين باره مي فرمايد :

اَسْعَدُ النّاسِ مَن تَرَكَ لَذَّةً فانِيَةً لِلَذَّة باقِيَة . ( 1 )

خوش بخت ترين مردم كسي است كه لذت هاي زودگذر را براي لذت هاي ديرپا ترك كند .

اندكي انديشه درباره اثرات دو نوع لذت ، انسان را به گزينش لذت ديرپا و رها كردن لذت هاي زودگذر فرا مي خواند ، چنان كه بنا بر نقل اهل سنت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٌ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَتَبْقي تَبْعَتُهُ و عَمَلٌ تَذْهَبُ مَؤُونَتُهُ وَيَبْقي اَجْرُهُ . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 2 ، ص 441 .

2 . محمد شنقيطي ، كفاية الطالب ، بيروت ، دار ابن زيدون ، ص 213 .


29


چه بسيار فرق است بين دو كار ، كاري كه لذت آن مي رود ، ولي آثار وخيم آن به جاي مي ماند و كاري كه سختي آن مي رود ، ولي پاداش آن مي ماند .

پاكي نفس

انسان ، اشرف مخلوقات و برترين مظهر آفرينش است . او مي تواند راه كمال يا گمراهي بپيمايد . مي تواند چون حيوانات ، زندگاني حيواني در پيش گيرد و از انسانيت خويش فرسنگ ها دور شود يا به زندگي خود رنگ خدايي بزند و روح كمال را در خود زنده كند و راه تعالي و كمال را بپيمايد . پس در خويشتن خويش بنگريم و ببينيم اكنون كه نام انسان بر خود نهاده ايم ، كدامين راه را برگزيده ايم ؛ هدايت و پاكي يا گمراهي و تباهي ؟ پس تا فرصت باقي است به فكر اصلاح خويش باشيم تا پيش خدا و خلق رسوا نشويم . از انسان جز شرافت انتظار نمي رود و شرافت آدمي همان گونه كه امام شريفان ، علي ( عليه السلام ) فرموده ، به پاكي است :

شَرَفُ الرَّجُلِ نَزاهَتُهُ وَجَمالُهُ مُرُوَّتُهُ . ( 1 )

شرف مرد به پاكي و زيبايي اش به جوان مردي است .

اين پاكي بايدهم درظاهروهم در باطن واخلاق انسان باشد ، ولي آنچه نشانه وجود چنين پاكي است ، حسن رفتار با ديگران است وگرنه از شرافت و بزرگواري خبري نيست ، چنان كه بنا بر نقل اهل سنت ، علي ( عليه السلام ) فرمود :

لا شَرَفَ مَعَ سُوْءِ الْاَدَبِ . ( 2 )

با بدادبي ، شرافتي نيست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم و دررالكلم ، ج 4 ، ص 180 .

2 . رشيدالدين وطواط ، مطلوب كل طالب ، دفتر انتشارات اسلامي ، ص 10 ، كلمه 17 .


30


كنترل خشم

خشم و غضب بر هم زننده تعادل روحي انسان است و آتشي است كه مي تواند ويراني ها و خسارت هاي فراواني به بار آورد . اين اسب سركش اگر مهار نشود ، آسيب هاي جبران ناپذيري به سرنشين خود وارد مي سازد . متأسفانه بعضي از مردم هنگام خشم گين شدن ، كنترل خود را از دست مي دهند و به هر كاري دست مي زنند تا آتش غضب خود را فرو نشانند . ازاين رو ، ممكن است آبروي ديگران را بريزند يا انواع تهمت ها را نثار طرف مقابل كنند . اين در حالي است كه عصبانيت ، مجوزي براي ريختن آبروي ديگران نيست و اسلام هرگز اجازه نمي دهد كه انسان هنگام خشمناك شدن ، به هر كاري دست بزند . از آنجا كه عصبانيت ، بيش از همه به خود شخص عصباني زيان مي رساند ، بايد در حال خشمگيني از هرگونه كار شتاب زده خودداري كرد . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

اِكْظِمِ الْغَيْظَ عِنْدَ الْغَضَبِ وَتَجاوَزْ مَعَ الدَّوْلَةِ تَكُنْ لَكَ الْعاقِبَةُ . ( 1 )

هنگام غضب ، خشم خود را فرو كش و هنگام قدرت درگذر . در اين صورت ، عاقبت خوشي در انتظار توست .

در كلامي ديگر كه اهل سنت روايت كرده اند ، حضرت مي فرمايد :

كسي كه مهار خشم و غضب خود را به دست خويش نگيرد ، در حقيقت ، عقل او ناقص است .

مَنْ لَم يَمْلِكْ غَضَبَه ، لَم يَكْمُلُ عَقْلُهُ . ( 2 )

كسي كه مالك غضب خود نشده ، عقلش كامل نگشته است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 2 ، ص 197 .

2 . سجع الحمام ، ص 418 .


31


اصلاح نفس

زنگار گناه و پيروي از هوا به تدريج جان پاك و فطرت خدادادي را آلوده مي سازد و آدمي را به انحراف مي كشاند . انسان در زندگي خود ، خواه ناخواه ، عيب ها و كاستي هايي دارد كه خود بهتر از ديگران ، آنها را مي شناسد . هواهاي نفساني هميشه مانع تكامل انسان مي شود و به او اجازه نمي دهد به اصلاح خود بينديشد و عيب خويش را برطرف سازد . هرچند آدمي فطرت پاك خود را به كدورت گناه آلوده است ، ولي خداوند اين توانايي را به انسان داده است كه براي مبارزه با نفس ، تلاشي پي گير را آغاز كند و به تدريج ، عيب هاي دروني خود را يكي پس از ديگري كنار بگذارد تا دوباره شبستان وجود خويش را به پاكي بيارايد . او مي تواند به وسيله مبارزه با نفس ، سياهي هاي وجود خويش را برطرف سازد و به فطرت اصيل خود بازگردد . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

مَنْ اَجْهَدَ نَفْسَهُ فِي اصْلاحِها سَعِدَ . ( 1 )

هر كس در اصلاح نفس خود بكوشد ، رستگار خواهد شد .

مقصود از اين اصلاح نفس ، وجين علف هاي هرز به نام هوا و هوس است كه مزرعه سبز زندگي را به خشكاندن تهديد مي كند . حضرت در كلامي ديگر به مبارزه با آن فرا خوانده است و مي فرمايد :

جَاهِدُوا اَهْوَاءَكُمْ كَما تُجاهِدُون اَعْدَائَكُمْ . ( 2 )

همچنان كه با دشمنان خود مبارزه مي كنيد ، با هوا و هوس هاي خود مبارزه كنيد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 258 .

2 . سجع الحمام ، ص 162 .


32


پرورش روح

بهترين انسان ها كساني هستند كه ظاهر و باطني يك دست و پيراسته دارند . آنان يگانه روزگار و خوب ترين بندگان خدايند . همه افراد توفيق يافتن دوستي هم دل و هم زبان را نمي يابند . چه بسا انسان هايي كه چهره اي زيبا و جذاب ، ولي باطني بيمار و آلوده دارند . لطف خداوند رحيم ايجاب مي كند كه عيب اين افراد پوشيده بماند و آبرويشان حفظ شود ، ولي در هر حال ، خود انسان از باطنش آگاه است و نبايد از اين لطف خداوند سوء استفاده كند ، بلكه بايد در برابر اين پرده پوشي بكوشد عيب هاي باطني اش را به تدريج برطرف كند تا ظاهر و باطنش نيكو شود . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

ما اَقْبَحَ بِالاِْنْسانِ باطِناً عَلِيلا وَظاهِراً جَمِيلا . ( 1 )

چه قدر زشت است كه انسان باطني بيمار و ظاهري زيبا داشته باشد .

توجه داشته باشد كه خداوند در قيامت بر اساس واقعيت حكم مي راند ، چنان كه آن حضرت در كلامي ديگر به نقل اهل سنت مي فرمايد :

مَن كانَ ظاهِرُهُ اَرْجَحُ مِنْ بَاطِنِه خَفَّ ميْزَانُهُ يَوْمَ الْقَيَامَةِ وَمَنْ كانَ بَاطِنُهُ اَرْجَحُ مِنْ ظَاهِرِه ثَقُلَ مِيزَانُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ . ( 2 )

آن كسي كه ظاهرش بهتر ازباطنش باشد ، درروز قيامت ، ترازوي عملش سبك خواهد بود و كسي كه باطنش بهتر از ظاهرش باشد ، در روز قيامت ، ترازوي عملش سنگين خواهد بود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 6 ، ص 97 .

2 . علي متقي هندي ، كنز العمال ، بيروت ، مؤسسه الرساله ، ج 3 ، ص 75 .


33


حساب كشي از نفس

انسان موجودي است مركب از عقل و غريزه و احساسات و خواه ناخواه در زندگي ، خطا مي كند . اين خطاها به گرد و غباري مي مانند كه بر آيينه روح مي نشينند و آن را تاريك مي كنند و صفا و روحانيتش را مي گيرند .

بايد چاره اي جست تا از ميزان خطاها كاسته شود . اگر انسان كارهايي را كه در طول روز انجام داده است ، به هنگام شب ، در نظر آورد و آنها را در محكمه وجدان بررسي كند ، مي تواند اندكي از ميزان خطاهايش بكاهد . اين كار در گشايش زندگي مادي و معنوي آدمي بسيار نقش دارد ، به شرطي كه استمرار يابد و انسان با شناخت نقاط ضعف خود ، در پي اصلاح آنها برآيد . اصولا بعضي رفتارها در نگاه نخست ، ناشايست جلوه نمي كند ، ولي اگر با دقت به آنها بنگريم ، نقاط تاريك آن روشن مي شود و آدمي با آگاهي از اشتباه و لغزش خويش مي كوشد از تكرار آن بپرهيزد . حضرت علي ( عليه السلام ) در توصيه به اين امر مي فرمايد :

لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْم . ( 1 )

آن كس كه هر روز از نفس خود حساب كشي نكند ، از ما نيست .

و در سخني ديگر كه اهل سنت نقل كرده اند ، مي فرمايد :

مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ قَبْلَ يَوْمِ اَلْقَيامَةِ حَلَّ بِهِ اَلْنَّدَمُ . ( 2 )

كسي كه به حساب نفس خود ( در دنيا ) پيش از آمدن قيامت نرسد ، پشيماني سزاوار او خواهد بود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . اصول كافي ، ج 2 ، ص 453 .

2 . احمد بن مروان دينوري ، المجالس و الجواهر ، بيروت ، دار ابن حزم ، ج 1 ، ص 288 .


34


توبه

آمرزش خواهي از خدا ، وسيله رهايي انسان از آسيب هاي نافرماني و رنج هاي گناهان است . اصولا هر چيزي چاره اي دارد و چاره گناهان ، توبه است . جان و روان آدمي در زمزم توبه شستوشو مي شود و صفا و نورانيت باطن به او بازمي گردد . بايد دانست كه زيباترين توبه ، توبه خالص ، راستين و بدون بازگشت است . توبه كننده آن چنان به خدا روي مي آورد و تعهد مي كند كه دگرباره به سوي گناه بازنگردد . گناه كاران در صورت بازگشت و توبه ، علاوه بر اينكه مورد استقبال و توجه مؤمنان قرار مي گيرند ، خداوند نيز درهاي رحمت را به سوي آنان مي گشايد و چنان نوري به قلبشان مي تاباند كه احساس مي كنند مورد الطاف خداوندي قرار گرفته اند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

مَنْ تَرَكَ الشَّرَّ فُتِحَتْ عَلَيْهِ اَبْوابُ الْخَيْرِ . ( 1 )

هر كس بدي را رها كند ، درهاي خير به رويش گشوده خواهد شد .

اگر همچنان بر بدي اصرار بورزد ، بايد بداند كه باركش همه عيب هاست اگر زود نجنبد ، چه بسا راه رهايي برويش بسته شود . حضرت مي فرمايد :

اَلْشَّرُّ جَامِعٌ لِمَساوِيَ اَلْعُيُوبِ . ( 2 )

بدي دربردارنده همه زشتي ها و عيب هاست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 276 .

2 . سجع الحمام ، ص 319 .


35


تقويت اراده

اراده انسان تمام هستي اوست . كسي كه اراده ندارد ، شخصيت هم ندارد . انسان ضعيف النفس ، سست اراده است و در برابر مشكلات ، خود را مي بازد . در مقابل ، انسان هاي با اراده بر مشكلات چيره مي شوند و چون كوه در برابر حوادث مي ايستند و آنها را از پاي درمي آورند . پس در راه تقويت اراده بايد با هوس ها مبارزه كرد و با تمرين ، راه بندگي پيمود . انسان تنها با نيروي اراده مي تواند بر دشمن درون و بيرون پيروز شود . افراد سست اراده در برابر دشمنان ناتوانند و به راحتي تسليم مي شوند و به همين دليل ، هيچ گاه به مقصد و هدف خويش نخواهند رسيد . امام دلاوران و جوان مردان ، علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

مَنْ ضَعُفَ جِدُّهُ قَوِيَ ضِدُّهُ . ( 1 )

هر كس اراده اش سست باشد ، دشمنش نيرومند است .

و در سخني ديگر ، تقويت اراده در طاعت الهي را خواستار شده است و مي فرمايد :

اِذَا قَوَيْتَ فَاقو عَلي طاعَةِ اللهِ وَاِذَا ضَعُفْتَ فَاْضْعُفْ عَنْ مَعْصِيَةِ اللهِ . ( 2 )

اگر خواستي توانا باشي ، در طاعت الهي توانا باش و اگر خواستي ناتوان باشي ، در معصيت الهي ناتوان باش .

عاقبت انديشي

عاقبت انديشي يكي از رازهاي بزرگ كام يابي است . انسان بايد درباره نتايج كارش تفكر كند و عاقبت انديش باشد . اگر توانست نتيجه خوبي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 212 .

2 . كفاية الطالب ، ص 69 .


36


براي آن كار پيش بيني كند ، در انجام دادنِ آن بكوشد و اگر نتيجه را مثبت نديد ، به آن نزديك نشود ، اگرچه به ظاهر ، كار مفيدي به نظر آيد . شتاب زدگي و بدون تأمل و تدبّر در هر كاري وارد شدن ، نتيجه اي جز حسرت و پشيماني در پي نخواهد داشت و زيان هاي جبران ناپذيري بر انسان وارد مي سازد . چه بسيار عصبانيت هاي آتشين كه جان انساني را گرفته و ديگري را به پيش ميله هاي زندان و فرجام ناگوار قصاص كشانده و بنيان خانواده ها را از بين برده است . آن گاه آدمي هم دم آه افسوس و اشك ندامت بوده و با خود انديشيده است كه اي كاش قدري بيشتر مي انديشيدم و خود را كنترل مي كردم . به راستي ، اگر آدمي در زندگي ، سنجيده و حساب شده عمل كند ، باز هم به درد بي درمان « اي كاش ، اي كاش ! » گفتن دچار خواهد شد ؟ مولاي متقيان ، علي ( عليه السلام ) بنا بر نقل شيعه و اهل سنت در اين باره مي فرمايد :

اَلتَّدْبِيرُ قَبْلَ الْعَمَلِ يُؤْمِنُ النَّدَمَ . ( 1 )

عاقبت انديشي پيش از انجام دادن كار ، انسان را از پشيماني ايمن مي دارد .

ميانه روي

رعايت اصل تعادل و ميانه روي در زندگي در سيره پيشوايان ديني همواره مورد تأكيد بوده و در آموزه هاي قرآني از افراط و تفريط و خارج شدن از حدّ اعتدال نكوهش شده است . حساب گري و ميانه روي در زندگي سبب مي شود انسان از شرايط بحراني و مشكلات زندگي به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 1 ، ص 372 ؛ محمد بن سلامه قضايي ، دستور معالم الحكم ، بيروت ، شركت دار ارقم بن ابي ارقم ، ص 67 .


37


راحتي بگذرد . در مقابل ، زياده روي و تفريط ، آدمي را مغلوب مشكلات مي كند . انسان هاي حساب گر و آينده نگر ، در زندگي ميانه رو هستند و تلاش مي كنند زندگي معصومين ( عليهم السلام ) را الگوي خود قرار دهند . اين افراد همواره حدّ اعتدال و ميانه روي را برمي گزينند و از ريختوپاش هاي بي مورد و تحمل هزينه هاي غيرضروري دوري مي كنند و تلاش مي كنند همواره زندگي اقتصادي خود را بر اساس الگوي صحيح برگرفته از منش معصومين ( عليهم السلام ) تنظيم كنند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

مَنِ اقْتَصَدَ فِي الْغِني وَالْفَقْرِ فَقَدِاسْتَعَدَّ لِنَوائِبِ الدَّهْرِ . ( 1 )

هر كس هنگام دارايي و ناداري ميانه رو باشد ، براي تحمل مشكلات زندگي آمادگي خواهد داشت .

در كلامي ديگر مي فرمايد :

لَمْ يُهْلَكْ مَنِ اقْتَصَدَ و لَمْ يَفْتَقِرْ مَنْ زَهَّدَ . ( 2 )

كسي كه ميانه روي كند ، نابود نشود و كسي كه زهد بورزد ، فقير نخواهد گشت .

پرهيز از ثروت طلبي

مال و ثروت مي تواند وسيله گره گشايي از مشكلات ديگران باشد . با وجود اين ، اگر به دست نااهلان بيفتد ، ممكن است سبب هلاك هر چه بيشتر فرد و جامعه شود . در طول تاريخ ، بيشتر بدبختي هايي كه گريبان گير جوامع انساني شده ، در پي بدمستي هاي ثروتمندان مغرور بوده است . آناني كه نمي دانند سرمايه خود را چگونه و در كجا مصرف كنند و آن را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 431 .

2 . سجع الحمام ، ص 342 .


38


در راه هاي ناصحيح و نامشروع به كار مي بندند ، به جاي اينكه از نعمت دارايي ، وسيله نجات خويش را فراهم كنند ، با خرج كردن آن در راه عيش و عشرت ، هدف از آفرينش انساني خويش را از ياد مي برند . بنابراين ، همواره بايد متوجه بود كه با ثروت اندوزي ، شخصيت انساني مان مسخ نشود و گرفتار عذاب الهي نشويم . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

اِسْتَعِيذُوا بِاللّهِ مِنْ سَكْرَةِ الْغِني فَاِنَّ لَهُ سَكْرَةً بَعِيدَةَ الاِْفاقَةِ . ( 1 )

از مستي توانگري به خدا پناه ببريد ؛ چون آن را مستي عجيبي است كه به هوش آمدن از آن بسيار دور است .

آن حضرت در سخني ديگر كه اهل سنت روايت كرده اند ، راه پيش گيري از مستي توانگري را دو چيز مي داند :

مَا اَحْسَنَ تَواضُعُ الْغَنيّ لِلْفَقِيرُ رَغْبَةً فِي ثَوَابِ اللهِ وَاَحْسَنُ مِنْهُ تْيهِ الفَقيرِ عَلَي الْغَنِيِّ ثِقَةً بِاللّهِ عَزَّ وَجَلَّ . ( 2 )

چه نيكوست فروتني توانگر براي نيازمند براي رسيدن به پاداش الهي و نيكوتر از آن روي گرداني نيازمند از توانگر به جهت اعتماد بر خدا است .

ساده زيستي

گروهي از انسان ها با اينكه مي دانند دنيا ، زودگذر است ، خود را بنده دنيا مي سازند . اينان چنان در گرداب تجمل گرايي غرق مي شوند كه گذرگاه بودن دنيا را از ياد مي برند . در مقابل ، برخي زندگي ساده ، بي آلايش ، پاك و باصفايي دارند و از آلودگي هايي كه بر زندگي مردمان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . همان ، ج 2 ، ص 262 .

2 . ابوحامد غزالي ، احياء علوم الدين ، بيروت ، دارالمعرفة ، ج 2 ، ص 206 .


39


دنياطلب سايه افكنده است ، به دورند . اين افراد راهي را انتخاب كرده اند كه پيامبران خدا و بندگان صالح پيموده اند و هرگز حاضر نيستند يك روز از زندگي پاك و بي آلايش خود را با ماديات و منافع دنيوي عوض كنند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

اَلزُّهْدُ فِي الدُّنْيا الرّاحَةُ الْعُظْمي . ( 1 )

ساده زيستي در دنيا ، بزرگ ترين آسايش است .

امام ( عليه السلام ) در سخني ديگر به فايده زهدورزي اشاره مي كند و مي فرمايد :

وَازهِدْ فِي الْدُّنيا يُبَصِّرُكَ اللهُ عَوْرَاتِها . ( 2 )

در دنيا زهد بورز . خداوند زشتي هاي دنيا را به تو مي نمايد .

كار براي آخرت

هر روز مي گذرد و قافله دنيا ، مسافراني را چند روز با خود سير مي دهد . سپس با تنها گذاشتن آنان كه مي پنداشتند بايد در اين كوي براي هميشه رحل اقامت بيفكنند ، به سراغ افراد جديد مي رود . انسان در اين دنيا ، دوران كوتاه و بسيار محدودي دارد و بي شك ، پايان عمر او به معناي فاني شدن نيست ، بلكه نقطه آغازي است براي زندگاني جاودانه . نكته مهم اين است كه انسان در آن جهان بايد پاسخ گوي كردارهاي دنيايي خويش باشد . در آنجا هيچ چيز مطلوب تر از كردار نيك نيست و همه به عمل صالح نياز دارند . در آخرت ممكن است شخص آنچه را پناه گاه خويش مي پنداشت ، پوچ و بي اعتبار بيابد و خود را سرزنش كند . چرا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 1 ، ص 347 .

2 . سجع الحمام ، ص 71 .


40


توش و توانش را صرف همت هاي ناپايدار دنيايي كرده است . آن گاه كه خويشتن را در اين حال مي بيند ، بيش از هر زمان ديگر ، خود را ناتوان خواهد يافت . پس آيا بهتر نيست به جاي تكيه بر زندگي زودگذر دنيا ، خود را به عمل صالح مجهز كنيم ؟ حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

مَنْ عَمِلَ لِلدُّنْيا خَسِرَ . ( 1 )

هر كس براي دنيا كار كند ، زيان كرده است .

حضرت در سخني ديگر به نقل از اهل سنت مي فرمايد :

خُذْ مِنَ الدُّنيا مَا اَتَاكَ وَتَوَلَّ عَمَّا تَوَلّي عَنْكَ . ( 2 )

آنچه از دنيا به تو روي آورد ، بگير و آنچه از تو برگرداند ، رهايش كن .

پرهيز از حرام خواري

بهره مندي از تقواي الهي و رعايت حلال و حرام يكي از نشانه هاي اهل ايمان است . آنان اطاعت از دستورهاي الهي را با تمام وجود پذيرفته اند و بندگي خدا را افتخاري سعادت بخش براي خود مي شمارند . پس هيچ گاه لذت هاي زودگذر دنيا را با نعمت هاي پايدار جهان باقي عوض نمي كنند . انسان در اين جهان خاكي مدت كوتاهي زندگي مي كند و نمي داند چهوقت و در چه حالي از دنيا مي رود . بنابراين ، بايد توجه داشته باشيم كه مبادا غذايي را كه مصرف مي كنيم ، حرام باشد و با استفاده از آن ، باطن خود را به پليدي آلوده سازيم . خوردن مال حرام از گناهان بزرگ است و انسان حرام خوار بايد خود را براي بازخواست الهي آماده سازد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 181 .

2 . كنز العمال ، ج 6 ، ص 175 .


41


حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

بِئْسَ الطَّعامُ الْحَرامُ . ( 1 )

بدترين خوراك ها ، مال حرام است .

به همين جهت ، در سخني ديگر براي پرهيز از حرام خواري مي فرمايد :

اَجْمِلْ فِي الْطَّلَبِ وَاعْرِفْ سَبِيلَ الْمَكْتَسَبِ . ( 2 )

در طلب روزي زيبا و نيك وارد شو و راه كسب حلال را بشناس .

دوري از حرام

پيروي از دستورهاي الهي ، نتيجه اي جز نيك فرجامي ندارد . شارع مقدس از آنجا كه بعضي از امور را مانع كمال و سلامت انسان مي داند ، آنها را حرام دانسته و اموري را كه راه دست يابي به كمال را براي آدمي آسان مي سازد ، واجب كرده است . ازاين رو ، هر مسلماني موظف است حرام و حلال خدا را رعايت كند . متأسفانه بسياري از مردم دچار هواي نفس مي شوند و برخلاف شريعت و دستورهاي الهي ، به كار خلاف دست مي زنند . بي شك ، اين كار نوعي ستيزه جويي با قانون الهي و آموزه هاي پيامبران است . اين افراد با اندكي تفكر درمي يابند كه زيان كار خواهند بود و پي آمدهاي اين سرپيچي دامن گيرشان مي شود كه جز زيان ابدي چيزي نيست . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

لا وَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ الْمَحارِمِ . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 3 ، ص 251 .

2 . كنز العمال ، ج 16 ، ص 175 .

3 . غررالحكم ، ج 6 ، ص 415 .


42


هيچ پارسايي ، سودمندتر از ترك كارهاي حرام نيست .

در سخني ديگر كه از اهل سنت نقل شده است ، مي فرمايد :

شُكْرُ كُلِّ نِعْمَة اَلْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللّهِ . ( 1 )

شكر هر نعمتي ، پارسايي كردن از چيزهايي است كه خداوند حرام كرده است .

دعا

يكي از نيازهاي اساسي انسان امروز نيازهاي روحي و معنوي است كه با دعا و درخواست از پروردگار مي تواند نيازهاي معنوي خود را برآورد . انسان در زندگي ماشيني ، وقتي خسته و درمانده از كار روزانه به خانه برمي گردد ، مي خواهد خود را با قدرتي فناناپذير پيوند دهد و به آرامش روح و روان دست يابد . دعا ، رابطه انسان را با خدا بيشتر مي كند و او را به سوي معنويت مي كشاند . انسان هاي بسياري از راه ارتباط با خدا و زمزمه هاي وصل و دعاهاي عارفانه ، بهترين توفيق هاي مادي و معنوي را به دست مي آورند و چه بسا كه راه صدساله را يك شبه مي پيمايند . خداوند نيز هرگاه مي خواهد بنده اش را بپذيرد ، حس نياز به دعا و نيايش را در او تقويت مي كند تا در پرتو آن ، به نيازهاي او پاسخي در خور دهد . خداوند بسيار كريم تر از آن است كه بنده اي ، عاشقانه و عارفانه او را بخواند و پاسخي نيكوتر از درخواست بنده اش به او ندهد . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

مَنْ دَعَا اللّهَ اَجابَهُ . ( 2 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . دستور معالم الحكم ، ص 69 .

2 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 445 .


43


هر كس خدا را بخواند ، خداوند ، او را اجابت مي كند .

در سخني ديگر مي فرمايد :

قَدْ اَذِنَ لَكَ وَضَمِنَ الْاِجَابَةَ . ( 1 )

خداوند به تو اجازه دعا داده و اجابتش را نيز ضمانت كرده است .

حال اين ماييم و اين خداي مهربان * * * گر گدا كاهل بود ، تقصير صاحب خانه چيست ؟

آمرزش

بنده خوب خدا در زلال آمرزش خواهي ، خود را تطهير مي سازد و ناخالصي ها را از تن و جان خويش پاك مي كند . انسان در طول زندگي ، گناهاني انجام مي دهد كه پس از آن ، پشيمان مي شود ، به خدا روي مي آورد و توبه و تعهد مي كند كه ديگر آن گناه را تكرار نكند . در صورت وجود چنين توفيقي ، جاي اميدواري هست . با اين حال ، برخي اهل توبه و بازگشت و در فكر ترك گناه نيستند ، غافل از اينكه در يك لحظه نامعلوم ، مرگ انسان فرا مي رسد و توفيق توبه نمي يابند . راستي چه وقت بايد به درگاه بي نياز روي آورد ؟ به يقين ، زماني كه درهاي آمرزش بسته نشده باشد . در آموزه هاي ديني آمده است كه حتي كاتبان الهي ، زماني را به بندگان خطاكار فرصت مي دهند تا با انابه و توبه ، به درگاه احديت روي آورند . ازاين رو ، تا آن زمان ، از نوشتن گناهان نيز بازمي ايستند تا شايد فرد گناه كار توبه را دريابد و با پرونده سياه از گناه به پيشگاه خداوند حاضر نشود . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كنز العمال ، ج 16 ، ص 173 .


44


اَلاِْسْتِغْفارُ دَواءُ الذُّنُوبِ . ( 1 )

آمرزش خواهي ، داروي گناهان است .

و در سخني ديگر كه اهل سنت از آن حضرت نقل كرده اند ، مي فرمايد :

اَلْاِسْتِغْفَارُ يَحُتُّ الْذُنُوبِ . ( 2 )

آمرزش خواهي ، گناهان را فرو مي ريزد .

عبادت شايسته

عبادت نوعي شكرگزاري از نعمت هاي بي شمار الهي و نشانه بندگي انسان در برابر خداوند است . انجام عبادت بايد با نشاط و در بهترين ساعت ممكن انجام شود . وقتي انسان براي عبادت در پيشگاه خداوند قرار مي گيرد ، بايد بكوشد عبادتش بدون خستگي و دل سردي انجام شود . بسياري از مردم تا وقتي كه سرگرم داد و ستد يا تفريح يا كارهاي دنيايي اند ، هرگز احساس خستگي نمي كنند ، ولي همين كه مي خواهند چند ركعت نماز بخوانند ، مانند كسي كه قرار است بار سنگيني بر دوش گيرد ، احساس خستگي و بي حالي مي كنند . اين كار ناپسند ، نوعي ناسپاسي در حق خالق است . پس بايد پيوند خود را با خدا قوي تر كنيم و عبادت هاي بي روح را به نيايش همراه با شوق روحاني و اخلاص بدل سازيم . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

فَضِيلَةُ السّادَةِ حُسْنُ الْعِبادَةِ . ( 3 )

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 1 ، ص 228 .

2 . سجع الحمام ، ص 72 .

3 . غررالحكم ، ج 4 ، ص 412 .


45


فضيلت بزرگان به نيكو نيايش كردن است .

و در مقابل سستي و تنبلي در عبادت است كه حضرت بنا به نقل اهل سنت درباره اش مي فرمايد :

آفَةُ الْعِبَادَةِ اَلْفَتْرَةُ . ( 1 )

سستي و تنبلي آفت عبادت است .

سحرخيزي

برخي افراد ساعت خواب خود را به گونه اي تنظيم مي كنند كه به سحرخيزي عادت كنند و ساعتي پيش از اذان صبح ، به عبادت و بندگي خدا مشغول باشند و هم آواز با مرغان سحري ، خدا خدا گويند . اين افراد در اوايل شب مي خوابند تا از نعمت بيداري سحر برخوردار شوند و با دعا و نماز صبحگاهي ، دل و جان را در زمزم زلال مناجات شستوشو دهند . متأسفانه عده اي از افراد ، تا پاسي از شب بيدار مي مانند و بر اثر خستگي و كسالت از نعمت سحرخيزي محروم مي مانند . اينان افزون بر اينكه فريضه نماز را ترك مي كنند ، از كسب روزي حلال نيز بهره اي نمي برند . هميشه به ياد داشته باشيم كه سحرخيزي به هر دليل كه باشد ، عادتي با ارزش و مايه بركت است . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

باكِروا فَالْبَرَكَةُ فِي الْمُباكَرَةِ . ( 2 )

سحرخيز باشيد ؛ كه بركت در سحرخيزي است .

در سخن ديگر به نقل اهل سنت مي فرمايد :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كنز العمال ، ج 16 ، ص 216 .

2 . غررالحكم ، ج 3 ، ص 264 .


46


غَلِّش بِالفَجْرِ تَلْقِ اللهَ تَعالي اَبْيَضَ الْوَجْهِ . ( 1 )

سحرخيز باش تا خدا را با روي سفيد ديدار كني .

انس گرفتن با قرآن

توسل به تكيه گاهي مطمئن ، آرامش بخش انسان در مشكلات زندگي است و چه پناهگاهي مطمئن تر از كلام وحي و كتاب زندگي كه راهنماي سعادت انسان و نگه دار او از لغزش هاست . آنان كه مي خواهند در مشكلات زندگي ، دچار وحشت و اضطراب نشوند و حوادث گوناگون ، قلبشان را نلرزاند و چون كوه استوار و پابرجا باشند ، بايد خود را با آيات دل نشين قرآن مأنوس سازند . اين كار به همه زواياي زندگي فرد روشنايي و صفا مي بخشد و چنان اطمينان و اعتمادي به انسان مي دهد كه هر وحشت و اضطرابي را به امنيت و رحمت تبديل مي كند . آنان كه با قرآن هم دم هستند ، مايه آرامش خاطر ديگرانند ؛ زيرا با خزانه رحمت الهي پيوندي ناگسستني دارند . آورنده قرآن مجيد براي خواندن و انس گرفتن با آن ، ارج و اهميت ويژه اي قائل بود و شب ها تا سوره هاي حديد ، حشر ، صف ، جمعه و تغابن را نمي خواند ، نمي خفت . در سيره پيشوايان ما نيز كه به حق مفسران قرآنند ، انس گرفتن با قرآن بسيار مشهود است . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

مَنْ آنَسَ بِتِلاوَةِ الْقُرْانِ لَمْ تُوحِشْهُ مُفارَقَهُ الْاِخْوانِ . ( 2 )

هر كه با قرآن مأنوس است ، از دوري ياران وحشتي ندارد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . دستور معالم الحكم ، ص 142 .

2 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 369 .


47


در سخني ديگر كه اهل سنت نقل كرده اند ، قرآن را چنين توصيف مي كند :

عَلَيْكُمْ بِكتابِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ فِاِنَّهُ فِيهِ نَبَأَ مَا قَبْلَكُمْ وَنَبَأَ ما يَأتِي بَعْدَكُمْ وَالْحُكْمُ فِيهِ بَيِّنٌ . . . فَهُوَ حَبْلُ اللهِ الْمَتِينُ وَنُورُهُ الْمُبينُ وَشِفَاءُهُ النَّافِعُ عِصْمَةٌ لِمَنْ تَمَسّكَ بِهِ و نَجاةٌ لِمَنْ تَبِعَهُ لا يَمُوجُ فَيُقَامَ وَلا يَزْيِغُ فَيَتَشَعَّبَ وَلا تَنْقَضِي عَجائِبُهُ . ( 1 )

بر شما باد روي آوردن به كتاب خداي عز و جل ؛ زيرا در آن ، خبر گذشتگان و آيندگان است . حكمش ، روشن است . ريسمان محكم الهي و نور آشكار الهي است و درمانش سودمند است . مانع از گمراهي كسي است كه به آن بياويزد و نجات است براي كسي كه از دستورهايش پيروي كند . كج نمي شود تا نيازمند راست كردن باشد و گمراهي نمي كند تا چند راه داشته باشد و شگفتي هايش پايان نمي پذيرد .

آخرين نماز

شيفتگي انسان مؤمن به نماز بايد همچون شيفتگي انسان گرسنه به غذا و انسان تشنه به آب باشد . بايد دانست كه نماز واقعي ، نمازي است كه روح داشته باشد و روح نماز ، حضور قلب است . انسان بايد تلاش كند همواره نمازش با حضور قلب باشد و بهتر آن است هر وقت به نماز مي ايستد ، احساس كند اين ، آخرين نماز اوست و ديگر توفيق نماز خواندن نخواهد داشت . با چنين انديشه اي ، ديگر نماز خواندنش بدون توجه نخواهد بود و همه تلاش خود را به كار مي برد تا اين آخرين نماز را با توجه كامل و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . كنز العمال ، ج 16 ، ص 193 .


48


حضور قلب بخواند . گذشته از اين ، از كجا معلوم كه به راستي نمازي كه مي خوانيم ، آخرين نمازمان نباشد . پس آيا بهتر نيست كه فرصت ها را غنيمت شماريم ؟ حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

اِذا قامَ اَحَدُكُمْ اِلَي الصَّلوةِ فَلْيُصَلِّ صَلوةَ مُوَدِّع . ( 1 )

وقتي يكي از شما به نماز مي ايستد ، بنا را بر اين بگذارد كه آخرين نماز اوست .

بايد توجه داشت كه چنين عبادت كردني بسيار دشوار است و جز از آزادگان برنمي آيد ؛ همانان كه به روايت شيعه و اهل سنت ، علي ( عليه السلام ) درباره آنان مي فرمايد :

اِنّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْتُّجَّارِ وَاِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَاِنّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُكْرَاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْاَحْرار . ( 2 )

برخي ، خدا را به اميد رسيدن به بهشت مي پرستند كه اين عبادت تاجران است . برخي از ترس مي پرستند كه اين عبادت بردگان است . برخي براي شكر ، خداي را مي پرستند اين عبادت آزادگان است . ( كه از قيد بهشت و دوزخ ، آزادند )

عيب شناسي

بي شك ، هر يك از ما انسان ها عيب هايي داريم ، ولي به علت خوش بيني يا آن عيب ها را نمي بينيم ، يا اگر هم ببينيم ، توجهي نمي كنيم ؛ در حالي كه بايد درباره عيب خود فكر كنيم و در پي اصلاح آن باشيم .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ج 3 ، ص 133 .

2 . سجع الحمام ، ص 111 .


49


بهتر است از دوستان خود نيز براي شناختن عيب هايمان كمك بگيريم و به هر شكل ممكن با تمام توان ، عيب هايمان را از بين ببريم تا به انساني پيراسته از عيب و نقص بدل شويم كه در شأن مسلمان مؤمن است . خداوند ، بندگان مؤمن خود را بدون نقص و عيب مي پسندد . ازاين رو ، تمام كوشش يك انسان هدفمند بايد پيرايش درون از كاستي ها و عيب ها و دست يابي به كمال و تعالي و خداگونگي باشد . مسلمان دو روزش مثل هم نيست و هر روز گامي تازه به سوي اصلاح و سازندگي برمي دارد . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :

اَبْصَرُ النّاسِ مَنْ اَبْصَرَ عُيوبَهُ وَاقَلَعَ عَنْ ذُنُوبِهِ . ( 1 )

بيناترين مردم كسي است كه عيب هاي خود را ببيند و از گناهانش دوري گزيند .

و در سخني ديگر كه اهل سنت آن را نقل كرده اند مي فرمايد :

مَنْ اَبْصَرَ عَيْبَ نَفْسِهِ شُغِلَ عَنْ عَيْبَ غَيْرِهِ . ( 2 )

كسي كه عيب خود را ببيند ، به دنبال عيب غير خود نخواهد بود .

يكي از مهم ترين وظايف انسان ، شناخت عيب هاست . البته اين كار به ظاهر ساده به نظر مي آيد ، ولي بسيار دشوار است . زيرا بر اثر حب نفس ، بسياري از انسان ها ، عيب هاي خود را نمي بينند يا عيب هاي بسيار بزرگ خود را كوچك مي شمارند . بايد كوشيد تا به هر وسيله ممكن ، به عيب هاي خويشتن پي برد و تا فرصت از دست نرفته است ، در پي اصلاح آنها برآمد . يكي از راه هاي شناسايي عيوب خويشتن ، هم نشيني با دوستان

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . غررالحكم ، ص 410 .

2 . سجع الحمام ، ص 381 .


| شناسه مطلب: 77709