بخش 4
سخن اندیشمندانه بخش دوّم : نبایدها زیاده روی در غریزه بی پروایی در گناه تبذیر پرخوری دل بستگی به دنیا پول داران فقیر آرزوهای دراز عالم بی عمل دوری از خدا سوء استفاده از دین طمعورزی بی کاری تنبلی ناتوانی بزرگ نمایی بخش اوّل : بایدها مشورت نکردن با ناآگاهان مشورت در کارها پرهیز از فخرفروشی حفظ دوستان پرهیز از مجالس لهو و لعب
|
75 |
|
از آن بي بهره باشد ، بخش مهمي از زندگي اش دچار اختلال مي شود . شكرانه اين نعمت ، استفاده درست از آن است . شايسته نيست انسان به غيبت و دروغ ، گوش فرا دهد ؛ چون نه تنها سودي ندارد ، بلكه بازار غيبت كنندگان و دروغ گويان را گرم نگه مي دارد و روح و روانش را آلوده مي سازد . دستورهاي ديني نيز افراد را از گوش دادن به سخنان ديگران برحذر داشته و سرك كشيدن به گفته هاي اين و آن را مانع سعادت شمرده اند . از سوي ديگر ، به هر آنچه با شنيدن آن ، كمال انساني تأمين مي شود ، ترغيب فرموده و از انسان خواسته است به پندهاي اخلاقي و كلام آسماني گوش فرا دهد . چه خوب است كه انسان نيروي شنوايي خود را در راه درست به كار گيرد و با خواسته هاي الهي مخالفت نكند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
عَوِّدْ اُذُنَكَ حُسْنَ الْاِسْتِماعِ وَلا تُصْغِ ما لا يَزِيدُ في صَلاحِكَ . ( 1 )
گوش خود را به شنيدن مطالب خوب عادت بده و آنچه به مصلحت تو نيست ، گوش مكن .
در سخن ديگري كه اهل سنت از آن حضرت نقل كرده اند ، مي فرمايد :
يَجِبُ عَلَي الْعَاقِلِ اَنْ يَكُون بِما اَحْيا عَقْلَه مِنَ الْحِكْمَةِ اَلَكَفُ مِنْهُ بِما اَحْيا جِسْمَه مِنَ الْغَذاءِ . ( 2 )
بر شخص عاقل لازم است نسبت به آنچه از حكمت كه عقلش را زنده مي كند ، تلاش بيشتر بورزد تا نسبت به غذا كه جسمش را زنده مي گرداند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غرر الحكم ، ج 4 ، ص 329 .
2 . سجع الحمام ، ص 472 .
|
76 |
|
سخن انديشمندانه
سخن مانند تيري است كه از كمان رها مي شود و همان گونه كه تيرانداز ، پاسخ گوي تيري است كه رها كرده ، گوينده سخن نيز بايد پاسخ گوي بازتاب كلام خود باشد . ازاين رو ، پيش از گفتن هر سخني بايد درباره آن انديشيد . بسياري از اوقات ، انسان سخني نسنجيده مي گويد كه پي آمدهاي منفي دارد . به همين دليل ، گفته اند : « زبان سرخ ، سرِ سبز مي دهد بر باد . » اگر انسان آنچه را مي خواهد بگويد ، در ذهن خود بررسي كند و همه جنبه هاي مثبت و منفي آن را با دقت بسنجد ، كمتر خطا خواهد كرد . خداوند در كنار بخشيدن نيروي بيان به انسان ، قوه انديشه نيز به او عنايت فرموده است و از آدمي مي خواهد قدرت نطق و بيان خود را به وسيله نيروي انديشه تقويت كند تا دچار آسيب هاي احتمالي نشود . با وجود برخورداري از قدرت تفكر ، اگر آدمي از آن كمك نگيرد و هر سخني را بر زبان براند و به پي آمدهاي بد آن دچار شود ، جز خود كسي را نبايد سرزنش كند . حضرت علي ( عليه السلام ) در اين باره مي فرمايد :
اَلتَّرَوِّي فِي الْقَوْلِ يُؤْمِنُ الزَّلَلَ . ( 1 )
انديشيدن پيش از سخن گفتن ، انسان را از لغزش باز مي دارد .
در همين معنا شيعه و اهل سنت از آن حضرت نقل كرده اند كه فرمود :
لِسانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَقَلْبُ الْاَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غرر الحكم ، ج 1 ، ص 346 .
2 . مطلوب كل طالب ، صص 47 و 48 .
|
77 |
|
زبان خردمند در پس قلب او و قلب احمق در پس زبان اوست .
يعني شخص خردمند ابتدا مي انديشد ، آن گاه سخن مي گويد . نادان ابتدا سخن خود را مي گويد و آن گاه مي انديشد كه چه گفته است .
|
78 |
|
اخلاق فردي / نبايدها
بخش دوّم : نبايدها
زياده روي در غريزه
پيروي از اسب سركش شهوت ، نتيجه اي جز پشيماني ندارد . چه بسيار لذت هاي لحظه اي وزودگذر كه گستره ويراني و زيان هاي جبران ناپذير آن تا ساليان سال گريبان گير آدمي مي شود . خداوند حكيمي كه غريزه را براي بقاي آدمي در وجود وي نهاده است ، راه برآوردن آن را نيز در نظر گرفته است . خداوند ، انسان ها را به گونه اي آفريده است كه به ارضاي غريزه خويش نياز دارند . ارضاي غريزه ، ضروري است ، ولي بايد از راه مشروع باشد . اسلام براي اينكه نسل انسان هادست خوش نابودي نشود ، بي بندوباري در ارضاي غريزه جنسي را به شدت ردمي كند وازهمگان مي خواهد هنگام برآوردن غريزه جنسي ، قوه تعقل را به كارگيرند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
مَنْ لَمْ يَمْلِكْ شَهْوَتَهُ لَمْ يَمْلِكْ عَقْلَهُ . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 416 .
|
79 |
|
هر كس مالك شهوتش نباشد ، مالك عقلش نيست .
و كسي كه مالك شهوتش نباشد ، در حقيقت ، شهوتش مالك اوست و چنين كسي خوار است :
عَبْدُ الْشَهْوَتِ اَذَلُّ مِنْ عَبْدِ اَلْرِقِّ . ( 1 )
بنده شهوت از بنده زرخريد خوارتر است .
بي پروايي در گناه
بسيارند كساني كه بر اثر غفلت ، خود را به گناه آلوده اند . با اين حال ، پس از چندي ، از كار خويش شرمنده شده اند و در خلوت خويش از درگاه خدا آمرزش مي خواهند . برخي نيز آشكارا و بي محابا گناه مي كنند و نه تنها شرمنده نمي شوند ، بلكه از كار زشت خود شادمانند و به آن مي بالند . اينها بدترين گناه كارانند ؛ چون نهايت دشمني خود را با خدا نشان مي دهند و بي ترديد ، عذاب سختي در انتظار آنان است ، مگر اينكه تا بيش از اين دير نشده است ، به سوي نور و روشنايي باز گردند و از گذشته خود پشيمان شوند . آيا شايسته است انسان ضعيف ، دچار نخوت و غرور شود و با بي باكي در پيشگاه الهي ، جسارت انجام گناه را به خود بدهد و خويشتن را از عذاب الهي ايمن بداند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
شَرُّ النّاسِ مَنْ لايُبالِي اَنْ يَراهُ النّاسُ مُسِيئاً . ( 2 )
بدترين مردم كسي است كه از اينكه مردم او را گناه كار ببينند ، پروايي ندارد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سجع الحمام ، ص 236 .
2 . غررالحكم ، ج 4 ، ص 169 .
|
80 |
|
در مقابل اينان ، انسان هاي با شرم و حيايي هستند كه حضرت درباره آنان مي فرمايد :
مَن كَسْاهُ اَلْحَياهُ ثَوْبَهُ لَمْ يَرَ النَّاسُ عَيْبَهُ . ( 1 )
كسي كه لباس حيا بر تن كرده است ، مردم عيب وي را نخواهند ديد .
تبذير
شايسته نيست در حالي كه در اطرافمان انسان هايي به نان شب محتاجند و در حسرت شكمي سير ، شب را به صبح مي آورند ، عده اي سرگرم شادخواري و ريختوپاش باشند . شگفتا در جهاني كه هر شب ميليون ها انسان بر اثر فقر و تنگ دستي جان مي بازند ، گروهي نيز به تبذير و اسراف مي پردازند . شبي نيست كه اينان با ترتيب دادن ضيافت هاي آن چناني به رقابت نپردازند و بخشي از ثروت هاي بادآورده شان را فداي هوس هاي فخرفروشانه و چشم و هم چشمي نسازند . اينان نمي دانند كه ممكن است بر اثر اين ريختوپاش هاي غيرمشروع ، روزي به فقر و نداري گرفتار شوند . آن گاه در چنين روزي دست نياز به سوي ديگران دراز كنند . انسان مؤمن به خدا و رسول بايد به گونه اي زندگي كند و معيشت خود را چنان سامان دهد كه دچار فقر ناشي از تبذير نشود . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
مَنِ افْتَخَرَ بِالتَّبْذِيرِ اِحْتَقَرَ بِالاِْفْلاسِ . ( 2 )
هر كس به ريختوپاش افتخار كند ، دچار تنگ دستي مي شود .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . كفاية الطالب ، ج 223 .
2 . غررالحكم ، ص 433 .
|
81 |
|
پرخوري
خوردن و آشاميدن براي ادامه زندگي انسان لازم است ، ولي اگر از اندازه خود تجاوز كرد ، نه تنها مفيد نيست ، بلكه بسيار زيان بخش خواهد بود . پرخوري افزون بر زيان هاي بدني ، فكر و روح انسان را نيز دچار ناراحتي مي كند ؛ زيرا بدن و روح انسان ارتباط بسيار نزديكي با هم دارند و بر همديگر اثر مي گذارند . بسيار پيش مي آيد كه افراد از انواع غذاها استفاده مي كنند كه اين حجم غذا براي سلامت مزاج بسيار زيان آور است . در اين حال تا آنجا كه مي توانند ، معده خود را از غذاهاي حجيم پر مي سازند و با سنگيني كه در بدن ايجاد مي شود ، جايي براي فعاليت هاي ديگر باقي نمي ماند . بنابراين ، يكي از آسيب هاي مهم پرخوري به ويژه شب هنگام ، بازماندن از توفيق سحرخيزي است . حضرت علي ( عليه السلام ) در نكوهش پرخوري مي فرمايد :
لا تَجْلِسْ عَليَ الطَّعامِ إِلاّ وَأَنْتَ جائعٌ وَلاتَقُمْ عَنِ الطَّعامِ إِلاّ وَاَنْتَ تَشْتَهيِهِ . ( 1 )
بر سر سفره منشين مگر وقتي كه گرسنه باشي و پيش از سير شدنِ كامل ، از خوردن دست بكش .
در سخني ديگر ، به روايت اهل سنت ، درباره ضررهاي پرخوري چنين مي فرمايد :
كَثْرَةُ الْطَّعَامِ تُمِيْتُ الْقَلْبَ كَما تُمِيتُ كَثْرَةُ الماءِ الْزَّرْعَ . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . طوائف الحكم ، ج 2 ، ص 292 .
2 . سجع الحمام ، ص 272 .
|
82 |
|
پرخوري دل را مي ميراند ، همچنان كه آب زياد ، زراعت را نابود مي كند .
دل بستگي به دنيا
اگر انسان ، علاقه مندي هاي خود را در زندگي در راه صحيح به كار گيرد ، مايه رشد و تكامل روحي و جسمي او خواهد شد . در مقابل ، اگر در اين زمينه زياده روي كند و همه امور معنوي خود را فداي اين علايق سازد ، راه به جايي نخواهد برد و عمر گران مايه را به خوشي هاي ناپايدار دنيا خواهد فروخت كه سرانجامي جز اندوه و حسرت نخواهد داشت . پس بكوشيم دل از چنبره دنيا و علايق سست و ناپايدار آن بَر كنيم تا راه به سعادت و سلامت بريم . همه مي دانيم كه متاع دنيا ، اندك ، كم فايده و همچون كف روي آب است كه به زودي از بين مي رود ، در حالي كه متاع اخروي ، ارزشمند و پايدار است . كدام انسان عاقلي ، خوشي ناچيز و ناپايدار را با متاع گران سنگ و قيمتي كه همان خوشي هاي پايدار است ، معامله مي كند ؟ حضرت علي ( عليه السلام ) در هشداري به انسان ها چنين مي فرمايد :
اَخْسَرُ النّاسِ مَنْ رَضِيَ الدُّنْيا عِوَضاً عَنِ الاْخِرَةِ . ( 1 )
هر كس به جاي آخرت ، به دنيا دل ببندد ، زيان كارترين مردم است .
دنيايي كه به بيان ديگر آن حضرت به روايت اهل سنت چنين است :
اَلدُّنيا اَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَآخِرُها فَنَاءٌ حَلالُها حِسَابٌ وَحَرَامُهَا عَذَابٌ . ( 2 )
اول دنيا ، رنج و دشواري و سرانجامش ، مرگ و فناست . در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ج 2 ، ص 414 .
2 . سجع الحمام ، ص 187 .
|
83 |
|
حلالش ، حساب رسي است و در حرام آن [ نيز ] عذاب است .
اگر كسي چنين دنيايي را بر آخرت سراسر آسايش مقدم دارد ، به يقين زيان كارترين خواهد بود .
پول داران فقير
كساني كه روح بزرگي دارند ، ثروت و دارايي را وسيله اي براي تقرب الهي و كمك به بندگان خدا مي شمارند و مال و دارايي خويش را در خدمت به خلق به كار مي بندند . در مقابل ، برخي افراد كه ظرفيت لازم را براي بهره مندي درست از نعمت هاي الهي ندارند و تمام شخصيت خود را در گردآوري مال و ثروت جستوجو مي كنند ، خدا را از ياد مي برند و مال اندوزي برايشان به هدف تبديل مي شود . اين افراد ، نه تنها توانايي استفاده صحيح از دارايي را ندارند ، بلكه دارايي شان مايه بدبختي مادي و معنوي آنها مي شود ؛ چون خود را گم مي كنند و از انجام دادن وظايف انساني و مذهبي شان سر مي پيچند . در اين حال ، معنويت آنها كم رنگ و بي رنگ خواهد شد . از نظر مادي نيز هر روز به مال دنيا حريص تر مي شوند و از اينكه چرا بيشتر ندارند ، هميشه ناراحتند و هر زيان كوچكي مايه رنجش خاطرشان مي شود . سراب مال و ثروت ، تشنگي آنان را برطرف نمي سازد و رفتار آزمندانه شان ، ديگران را به شگفتي وامي دارد . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
رُبَّ غَنِيٍّ اَفْقَرُ مِنْ فَقِير . ( 1 )
چه بسيارند دولت منداني كه از فقير هم فقيرترند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ج 4 ، ص 69 .
|
84 |
|
نمونه پولداران فقير ، انسان هاي بخيل هستند كه ثروت دارند ، ولي حرص جمع آوري پول ، آنان را به زندگي فقيرانه كشانده است و همچون انسان هاي نيازمند زندگي مي كنند . حضرت علي ( عليه السلام ) در سخني ديگر كه اهل سنت از آن حضرت نقل كرده اند ، مي فرمايد :
عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ يَسْتَعْجِلُ الفَقْرَ الَّذي مِنْهُ هَرَبَ وَيَفُوْتُهُ الغِنَي الّذي اِيّاهُ طَلَبَ فَيَعِيْشُ فِي الدُّنيَا عَيْشَ الْفُقَرَاءِ وَيُحاسَبُ في الآخِرَةِ حِسابَ الاَغْنِيَاءِ . ( 1 )
در شگفتم از بخيل كه از فقري كه از آن فرار مي كند ، به سويش مي شتابد و بي نيازي را كه مي خواهد از دستش مي رود ، در دنيا همانند نيازمند زندگي مي كند ، ولي در آخرت همچون توانگران از آنان حساب رسي مي شود .
آرزوهاي دراز
آرزوي دراز جز آنكه فكر انسان را به خود مشغول كند و او را از فعاليت و كوشش باز دارد ، نتيجه ديگري نخواهد داشت . انسان نبايد خود را با آرزوها سرگرم كند و بيهوده به چيزهاي دست نيافتني دل ببندد ؛ زيرا اين كار جز پشيماني ثمري نخواهد داشت . آرزوي دور و دراز ، آن هم در امور دنيايي ، نه تنها انسان را نيازمند مردم مي سازد ، بلكه مسير زندگي معنوي انسان را عوض مي كند و چه بسا او را به سراشيبي سقوط مي كشاند ، همان گونه كه آرزوي حكومت ري ، ابن سعد را به كربلا كشاند و شد آنچه انتظارش را نداشت . چگونه انسان مي تواند آرزوي دراز را در دل و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . كفاية الطالب ، ص 213 .
|
85 |
|
روحش بپروراند ، در حالي كه مرگ به او بسيار نزديك است و خيلي زودتر از آرزوها به سراغ او مي آيد . حضرت علي ( عليه السلام ) بنا بر نقل شيعه و اهل سنت مي فرمايد :
اِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلَيْكُمْ خِصْلَتانِ اِتِّباعُ الْهَوي وَطُولُ الاَْمَلِ . ( 1 )
وحشتناك ترين چيزي كه براي شما از آن بيمناكم ، دو چيز است : يكي ، پيروي از خواسته هاي نفساني و ديگري ، آرزوهاي دراز .
عالم بي عمل
بهترين علم آن است كه با زيور عمل آراسته شود . وقتي مردم ، عالم وارسته و عاملي را مي بينند ، خودبه خود به راه سعادت و هدايت رهنمون مي شوند . يگانگي ميان رفتار و گفتار بهترين وسيله تربيتي است ، ولي متأسفانه برخي از عالمان ، دانش آنان تنها لقلقه زبانشان است . سخن اينان چون به علمشان عمل نمي كنند ، هيچ اثري در شنونده نمي گذارد . در مقابل ، كساني هستند كه گفته هايشان از ژرفاي قلبشان سرچشمه مي گيرد . ازاين رو ، كلامشان در شنونده اثري عميق به جا مي گذارد و آنان را الگويي شايسته و قابل پيروي مي بينند . حضرت علي ( عليه السلام ) در نكوهش عالمان بي عمل مي فرمايد :
اَوْضَعُ الْعِلْمِ ما وَقَعَ عَلَي الْلِّسانِ . ( 2 )
پست ترين دانش آن است كه تنها روي زبان باشد .
در روايتي ديگر ، به نقل از شيعه و اهل سنت از آن حضرت به دنبال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سفينة البحار ، ج 1 ، ص 30 ؛ فتح الباري ، ج 11 ، ص 202 ؛ كنز العمال ، ج 3 ، ص 818 .
2 . غررالحكم ، ج 2 ، ص 2 .
|
86 |
|
اين كلام آمده است :
وَ اَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِي الْجَوَارِحِ وَالْاَرْكانِ . ( 1 )
و والاترين دانش آن است كه بر اندام و اركان بدن ظاهر شود .
دوري از خدا
بعضي از مردم چنان به دنيا مشغولند كه گويي جز عشق به دنيا و مسائل مادي و معاشرت با مردم ، هيچ چيز ديگر نمي شناسند . اين افراد سرانجام روزي از خواب غفلت بيدار خواهند شد ، ولي در آن هنگام ، فرصتي براي جبران گذشته نخواهند داشت . چنين افرادي بايد پيش از اينكه آن روز فرا رسد ، به خود آيند و رابطه شان را با خدا تقويت كنند و گرنه روز سختي در پيش خواهند داشت ؛ روزي كه در آن جز قلب سليم ، هيچ چيز حتي مال و فرزند ، به كار نمي آيد . پس تا دير نشده است ، شعله عشق و ياد خدا را در دل هايشان فروزان نگه دارند كه ياد خداوند در قلب ها ، فرصت جولان دهي به اغيار را نمي دهد . خوش به حال آناني كه خانه دلشان به ياد خدا روشن است و چون با خدا هستند ، رضايت او را مي جويند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
اِذا رَأَيْتَ اللّهَ يُونِسُكَ بِخَلْقِهِ وَيُوحِشُكَ عَنْ ذِكْرِهِ فَقَدْ اَبْغَضَكَ . ( 2 )
وقتي مي بيني خدا ، تو را به مردم مشغول كرده و يادش را از خاطرت برده است ، [ بدان كه ] به تو غضب كرده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . كفاية الطالب ، ص 209 ؛ نهج البلاغه ، قصار 92 .
2 . غررالحكم ، ج 3 ، ص 131 .
|
87 |
|
از طرفي براي اينكه مؤمن از اجتماع نيز نبرد و در همان حال كه در اجتماع حضور دارد ، از خداوند نيز دور نشود ، بايد پاي بند به حق باشد . حضرت در كلامي ديگر كه اهل سنت آن را نقل كرده اند ، مي فرمايد :
رَاْس الْعَقْلِ التَحَبَّبْ اِلَي النَّاسِ فِيْ غَيْرِ تَرْكِ الْحَقِّ . ( 1 )
سر عقل ، محبوبيت نزد مردم بدون ترك حق است .
سوء استفاده از دين
دنياگرايان و مال پرستان از هر وسيله اي براي رسيدن به هدف هاي خود سود مي جويند . دين براي اين افراد لقلقه زبان است و تنها به عنوان ابزاري براي دست يابي به اهداف مادي خود به آن مي نگرند . جلوه هاي زندگي دنيا نيز سبب تعلق خاطرشان مي شود و دست و پاي انسان دل بسته را نيز مي بندد و زياده خواه مي كند . اين افراد به نام دين براي دنياي خود كار مي كنند و در حقيقت ، دين و مذهب را وسيله رسيدن به اهداف دنيايي خويش قرار مي دهند .
به هر حال ، پاي مال كردن دين براي رسيدن به خواسته هاي دنيايي به جز اينكه از قداست و ارزش دنيا مي كاهد ، موجب گمراهي آنان مي شود . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
حَصِّنُوا الدّينَ بِالدُّنْيا وَلاتُحَصِّنُوا الدُّنْيا بِالدِّينِ . ( 2 )
دين را با دنيا نگاه داريد ، نه دنيا را با دين .
در سخني ديگر كه اهل سنت آن را نقل كرده اند ، سرانجام كساني را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . كشف الخفاء ، ج 1 ، ص 421 .
2 . غررالحكم ، ج 3 ، ص 406 .
|
88 |
|
كه براي دنيا ، دين را پاي مال مي كنند ، چنين توصيف مي كند :
لا يَتْرُكِ النَّاسُ مِنْ اَمْرِ دِيْنِهِم لِاِسْتَصْلاحِ دُنْياهُمْ اِلّا فَتَحَ اللهُ عَلَيْهِمْ ما هُوَ اَضَرُّ مَنْهُ . ( 1 )
مردم هيچ گاه دين را براي اصلاح دنياي خود ترك نكردند ، مگر اينكه خداوند بر روي آنان چيزي را كه ضررش بيشتر از ضرري است كه مي خواستند اصلاحش كنند ، مي گشايد .
طمعورزي
طمعورزي ، انسان را گرفتار آرزوهاي دراز و دست نيافتني مي سازد . متأسفانه برخي از مردم كه اراده استواري ندارند ، آنچه را مي بينند يا مي شنوند ، مي خواهند و خواسته هايشان را بدون انديشه دنبال مي كنند و كاري ندارند كه آن چيز به سود آنهاست يا زيانشان . اين گونه انسان ها ظاهربين هستند و به آنچه دارند ، قانع نيستند و با ديدن و شنيدن هر چيزي براي به دست آوردن آن تلاش مي كنند . اين در حالي است كه هر كسي بايد خواسته هايش را با ميزان دارايي و توانايي خود ، تطبيق دهد . انسان عاقل هيچ گاه خود را با ديگران كه از هر نظر بر او ترجيح دارند ، برابر قرار نمي دهد و آرزوهاي دست نايافتني را دنبال نمي كند . امام علي ( عليه السلام ) به روايت شيعه و اهل سنت مي فرمايد :
لا تَطْمَعْ فِي كُلِّ ما تَسْمَعُ فَكَفي بِذلِكَ حُمْقاً . ( 2 )
به هر چه مي شنويد ، طمع نكنيد ؛ كه نشان حماقت و كم خردي است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سجع الحمام ، ص 325 .
2 . غررالحكم ، ج 6 ، ص 345 ؛ سجع الحمام ، ص 306 .
|
89 |
|
بي كاري
تنبلي و تن پروري همواره مورد نكوهش اسلام و پيشوايان دين بوده است . در شرافت و عزت كارگران همين بس كه رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) بر دستشان بوسه زد . زندگي براي كار و فعاليت است و اين همه نيروهاي مادي و معنوي كه خداوند به بشر عنايت فرموده است ، نبايد هدر برود ، بلكه هر كس به اقتضاي ذوق و علاقه اي كه دارد ، بايد به كار بپردازد تا هم چرخ زندگي اش به آساني بگردد و هم از مفاسدي كه بر اثر بي كاري به وجود مي آيد ، در امان بماند . حكومت ها نيز وظيفه دارند تا زمينه كار را براي همه مردم فراهم آورند . انسان تا وقتي كه كاري دارد ، فكرش نيز مشغول آن است ، ولي همين كه از كار دست كشيد و در جرگه بي كاران در آمد ، در معرض بسياري از آسيب هاي مادي و معنوي قرار مي گيرد . حضرت علي ( عليه السلام ) دراين باره فرمود :
مَعَ الْفَراغِ تَكُونُ الصَّبْوَةُ . ( 1 )
بي كاري با هوا و هوس همراه است .
در سخني ديگر به روايت اهل سنت مي فرمايد :
اَلْقَلْبُ الْفَارِغُ يَبْحَتُ فِي السُّوءِ وَالْيَدُ الْفَارِغَةُ تَنازَعُ اِلِي الإثْمِ . ( 2 )
دل فارغ از ياد حق به سوي بدي ها روي مي آورد و دست بي كار به گناه مشغول مي شود .
تنبلي
تلاش و كوشش مايه پيشرفت و تعالي و عامل دست يابي به اهداف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غرر الحكم ، ج 6 ، ص 122 .
2 . سجع الحمام ، ص 265 .
|
90 |
|
است و درهاي موفقيت را به روي آدمي مي گشايد . در اين راستا هر كسي بايد كار خويش را خود انجام دهد و حق ندارد خود را وبال گردن ديگران سازد و به آنان متكي باشد . بعضي افراد عادت دارند زحمت كار خود را بر دوش ديگران بياندازند . آنان مردمي خودخواه و تنبل هستند . امامان معصوم ( عليهم السلام ) با آن همه مسئوليت هاي ديني و اجتماعي ، كارهاي شخصي خود را به ديگران وا نمي نهادند . حتي در اين مسير بر ديگران پيشي هم مي گرفتند . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
صاحِبُ الشَيْءِ اَحَقُّ بِالشَّيْءِ اَنْ يَحْمِلَهُ اِلّا أَنْ يَكُونَ ضَعِيفاً يَعْجِزُ عَنْهُ . ( 1 )
صاحب هر شيء به حمل آن شايسته تر است تا ديگران ، مگر آنكه ناتوان باشد .
گاهي شيطان از راه خير و نمودن كار زشت در چهره زيبا ، انسان را به تنبلي مي كشاند . آن حضرت در سخني ديگر به روايت اهل سنت مي فرمايد :
اِحْذِر كُلَّ الحَذَرَ اَنْ يَخْدَعَكَ الشَّيْطانُ فَيُمَثَّلُ لَكَ التَّوَانِيَ فِي صُوْرَةِ التّوَكُل . ( 2 )
به شدت برحذر باش از اينكه شيطان تو را بفريبد و كاهلي و سستي را به صورت توكل به تو بنماياند .
ناتواني
انسان باايمان بايد مانند كوه در برابر مشكلات و ناملايمات ، استوار و پابرجا باشد و هيچ گاه نبايد ضعف و سستي به خود راه دهد . با پايداري
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ص 183 .
2 . سجع الحمام ، ص 41 .
|
91 |
|
انسان باايمان ، هرگونه سختي ، آسان مي شود ؛ چون بردباري در برابر سختي ها همواره صبح روشن آساني را به همراه دارد . ناگفته پيداست كه همه انسان ها از روح پايداري و توان مقاومت برخوردار نيستند . بعضي در برخورد با مشكلات ، روحيه خود را مي بازند و احساس ناتواني مي كنند و با ديگران نيز برخوردي آميخته با ضعف و زبوني دارند . اين خودباختگي سبب مي شود كه فريب كاران بر مال و جانشان طمع كنند . تنها راه نجات اين افراد ، دست يابي به خودباوري است . آنان بايد بدانند كه انسان بسيار نيرومند است و هيچ گاه در برخورد با مشكلات نبايد احساس ضعف و زبوني كند ؛ زيرا چشم طمعورزان به مال و منال آنان دوخته خواهد شد . حضرت علي ( عليه السلام ) در رهنمودي زيبا مي فرمايد :
اَلْعَجْزُ يُطْمِعُ الاَْعْداءَ . ( 1 )
ناتواني انسان ، دشمنانش را به طمع مي اندازد .
سرانجام عجز در برابر دشمن ها ، خواري است ، چنان كه آن حضرت بنا به نقل اهل سنت مي فرمايد :
اَلْعَجْزُ مَهانَةٌ . ( 2 )
ناتواني سبب خواري است .
بزرگ نمايي
بزرگ نمايي كاري ناپسند است ؛ چون سبب مي شود آدمي ، خود را در موقعيت غيرواقعي قرار دهد و تمام كوشش وي اين باشد كه مردم ، او را به همان وضع ببينند . چنين فردي هيچوقت خود را آن گونه كه هست ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ج1 ، ص 270 .
2 . سجع الحمام ، ص 239 .
|
92 |
|
نمي بيند و حتي چهره واقعي اش براي خود وي مشتبه مي شود . بنابراين ، انسان اگر خواستار سعادت است ، نبايد خود را بيش از آنچه هست ، به مردم نشان دهد . بنابراين ، انسان عاقل و خردمند تلاش مي كند بيش از ظرفيت و توانايي خود ، مسئوليتي نپذيرد يا به كاري دست نزند تا به عواقب آن گرفتار آيد . امام علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
لا عَقْلَ لِمَنْ يَتَجاوَزُ حَدَّهُ وَقَدْرَهُ . ( 1 )
آن كس كه از حد خود تجاوز كند ، بي خرد است .
در سخن زيباي ديگري به روايت اهل سنت مي فرمايد :
من اقتصر علي قدره كان ابقي له . ( 2 )
كسي كه به اندازه توانش بسنده كند براي او بهتر و ماندگارتر است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غرر الحكم ، ج 6 ، ص 386 .
2 . سجع الحمام ، ص 391 .
|
93 |
|
فصل دوم :
اخلاق اجتماعي
|
95 |
|
اخلاق اجتماعي / بايدها
بخش اوّل : بايدها
مشورت نكردن با ناآگاهان
يكي از بهترين راه هاي كام يابي در زندگي ، مشورت با افراد صالح است . اگر انسان با افراد شايسته مشورت نكند ، نه تنها سودي نخواهد داشت ، بلكه ممكن است بسيار زيان بخش باشد . همان گونه كه علي ( عليه السلام ) بنابر نقل اهل سنت مي فرمايد :
لا صَوَابَ مَعَ تَرْكِ الْمَشْوَرَةِ . ( 1 )
بدون مشورت كار صحيح و درست پديدار نمي شود .
طرف مورد مشورت بايد چند ويژگي داشته باشد و آنچه بيش از همه اهميت دارد ، آگاهي ، حسن نيت و امانت داري است . بسياري هستند كه اهل عبادت و تقوايند ، ولي بصيرت و آگاهي هاي لازم را ندارند . بعضي هم آگاهي دارند ، ولي امانت دار نيستند . بنابراين ، با هر كسي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . همان ، ص 12 ، كلمه 23 .
|
96 |
|
نمي توان مشورت كرد . چه بسا با مشورت نادرست ، انسان به راه ناصوابي برود . بنابراين ، دقت در گزينش مشاوران ناصح و كارآشنا ، گريزناپذير است . حضرت علي ( عليه السلام ) درباره نكته سنجي در گزينش مشاور مي فرمايد :
مَنْ ضَلَّ مُشيرُهُ بَطَلَ تَدْبِيرُهُ . ( 1 )
هر كس مشاورش گمراه باشد ، تدبير و چاره اش پوچ و تباه مي شود .
مشورت در كارها
يكي از آموزه هاي قرآني و سيره عملي معصومين ( عليهم السلام ) ، مشاوره با اهل عقل و تدبير است . با اين كار ، آدمي از عقل و تجربه ديگران بهره مي گيرد و امكان خطا در تصميم گيري وي كاهش مي يابد . انسان به هر درجه اي از كمال و معرفت برسد ، از مشورت كردن با ديگران بي نياز نيست ؛ زيرا انسان همواره در معرض اشتباه است و تنها با مشورت كردن با افراد شايسته از خطا ايمن خواهد ماند . مشورت با ديگران ، آفاق فكر را افزايش مي دهد و از درصد اشتباه ها مي كاهد . مشورت در اسلام به قدري اهميت دارد كه خداوند حتي به پيامبراعظم ( صلّي الله عليه وآله ) نيز دستور مشورت مي دهد . ( 2 )
همچنين از مؤمنان مي خواهد كه در كارهاي خود با يكديگر مشورت كنند . ( 3 ) بنابراين ، مشورت كردن از مهم ترين كارهايي است كه انسان براي پيش گيري از اشتباه ، ناگزير به انجام دادن آن است . امام علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 187 .
2 . آل عمران : 159 .
3 . شورا : 38 .
|
97 |
|
مَنْ قَنِعَ بِرَأْيِهِ فَقَدْ هَلَكَ . ( 1 )
كسي كه به رأي خود خرسند شود ، هلاك خواهد شد .
همين سخن با اندكي تفاوت از طريق اهل سنت چنين آمده است :
مَنْ اِسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ فَقَدْ هَلَكَ . ( 2 )
كسي كه بر رأي خود ، پافشاري كند ، هلاك خواهد شد .
پرهيز از فخرفروشي
دنيا با همه فراز و فرودها ، داشته ها و ناداشته ها ، توانايي ها و ناتواني ها ، برخورداري و ناداري ، زيباست و پلي براي سازندگي است . انسان ها با هم يكسان نيستند و شكي نيست كه از نظر هوش و زيبايي با هم متفاوت هستند . اين تفاوت ها غالباً طبيعي و خارج از اراده آنهاست . پس هرگز روا نيست كه انسان به كمال يا جمال خود ببالد و در برابر ديگران فخر بفروشد ؛ زيرا معلوم نيست كه اين امتيازها دايمي باشد و چه بسا ممكن است بر اثر حادثه اي ناگهاني ، همه داشته هايش را از دست بدهد . بنابراين ، آيا بهتر نيست كه به شكرانه برخورداري از كمال و جمال ، فروتني انسان بيشتر شود ؟ اصولا زيبايي باطني و بهره مندي از تقواي الهي بسيار باارزش تر و پايدارتر از امتيازهاي مادي است . چه بسيار افرادي كه به ظاهر ، متعالي جلوه نمي كنند ، ولي دنيايي از علم و تقوا را در وجود خويش پنهان كرده اند . پس تنها از روي ظاهر افراد نمي توان درباره آنها داوري كرد . چه بسا كه مقام معنوي والايي نزد خداوند داشته باشند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ج 5 ، ص 158 .
2 . سجع الحمام ، ص 386 .
|
98 |
|
حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
شَرُّ النّاسِ مَنْ يَري اَنَّهُ خَيْرُهُمْ . ( 1 )
بدترين مردم كسي است كه خود را بهتر از ديگران ببيند .
آن حضرت در سخني ديگر كه اهل سنت نقل كرده اند ، مي فرمايد :
مَنْ رَاي اَنَّهُ مُسِيءٌ فَهُوَ مُحْسِنٌ وَمَنْ رَاي اَنَّهُ مُحْسِنٌ فَهُوَ مُسِيْءٌ . ( 2 )
كسي كه خود را گناه كار ببيند ، چنين كسي در واقع نيكوكار است ، ولي آن كسي كه خود را نيكوكار مي پندارد ، به واقع بدكار است .
حفظ دوستان
دوستان خوب ، ياور انسان در سختي ها و مشكلات و آرامش دهنده آنان در غم ها و دشواري ها هستند . در حقيقت ، دوستان صالح ، نعمت هاي ارزشمندي هستند كه نبايد آنها را به آساني از دست داد ؛ زيرا جايشان را به آساني نمي توان پر كرد . ارزش يك دوست خوب بيش از آن است كه براي مسائل جزئي از او جدا شويم و رشته مودّت را پاره كنيم . بكوشيم ياران صدّيق و وفادار را حفظ كنيم و آنها را براي روزهاي تلخ و شيرين در كنارمان نگه داريم . دوستان وفادار ، آدمي را به هنگام غم و شادي تنها نمي گذارند و با شادي آنان ، خوش حال و با ناراحتي شان ، غمگين مي شوند ؛ چون آنها را جزئي از وجود خود مي شمارند . ازاين رو ، حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ج 4 ، ص 168 .
2 . سجع الحمام ، ص 399 .
|
99 |
|
مِنَ النِّعَمِ الصَّدِيقُ الصَّدُوقُ . ( 1 )
از جمله نعمت ها ، دوست باوفا است .
كدام دوست را مي توان دوست حقيقي دانست . حضرت در سخني ديگر كه اهل سنت نقل كرده اند آنان را چنين معرفي مي كند :
لا يَكُونُ اَلْصَدِيقُ صَدِيقَاً حَتي يَحْفُظَ اَخاهُ في ثَلاث في نِكْبَتِهِ وَغَيْبتَهِ وَوَفاته . ( 2 )
دوست واقعي نيست مگر آنكه برادري خود را در سه حال حفظ كند : در سختي ها ، در غيبت دوست و پس از درگذشت دوست .
پرهيز از مجالس لهو و لعب
خداباوراني كه در پي سعادت و كمال هستند ، هيچ گاه سرگرم لهو و لعب نمي شوند . آنان نيك مي دانند كه شركت در مجالس لهو و لعب و نشست و برخاست با از خدا بي خبران و غفلت زدگان و گناه كاران ، نادرست است . انسان در اين جهان فاني ، فرصت محدودي براي فراهم كردن توشه آخرت دارد و شايسته نيست اين فرصت را بيهوده هدر دهد . شركت در چنين مجالسي ، غفلت و بي خبري به همراه دارد و سرمايه عمر آدمي را تباه مي سازد . زماني مي رسد كه انسان چشم باز كند و ببيند فرصت چنداني ندارد و بار گناهان بر دوشش سنگيني مي كند و نشاط و شور جواني را هم براي جبران گذشته ندارد . بنابراين ، براي حفظ ايمان ، بايد از شركت در مجالس غفلت خودداري كرد . حضرت علي ( عليه السلام ) مي فرمايد :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . غررالحكم ، ج 6 ، ص 9 .
2 . سجع الحمام ، ص 332 .