بخش 5
بخش پنجم: ویژگیهای تکلیف آسان بودن اندک بودن پاسخگو به نیاز انسان
بخش پنجم :ويژگيهاي تكليف
آشنايي با ويژگيهاي تكليف، بخصوص براي مسؤولان امور تربيتي ضروري است.
در اين فصل سه ويژگي مهم تكليف، بطور اجمال بررسي مي شود. اين سه ويژگي در يك جمله چنين خلاصه مي شود: تكليف، آسان، اندك و در عين حال پاسخگو به نيازهاي انسان است. اينك توضيح مطلب:
آسان بودن
قرآن اعلام كرده كه تكليف، سخت نيست. به آيات زير توجه كنيد:
خداوند نمي خواهد تكليف سختي بر شما تحميل كند.(35)
خداوند در دين اسلام، تكليف سختي بر شما تحميل نكرده است.(36)
خداوند هيچ كسي را جز به اندازه توانش تكليف نمي كند.(37)
خداوند آساني را براي شما مي خواهد و سختي و مشقّت را براي شما نمي خواهد.(38)
پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله) در ادامه اين سخن كه در تكليفهاي الهي، حقّ هر صاحب حقّي رعايت شده، مي فرمايد:
خداوند اسلام را تشريع كرد و آن را سهل و آسان و گشاده قرار داد، و سخت و تنگ قرار نداد.(39)
حديث بالا اشاره به اين است كه رعايت حقوق مردم، ايجاب مي كند كه آنها در انجام تكليفهاي شرعي خود در تنگنا قرار نگيرند. اين نكته در مقررات اسلامي مورد توجه بوده است.
رسول خدا (صلي الله عليه وآله) در مناسبتهاي مختلف با تأكيد مي فرمود كه دين اسلام آسان است و دينداري مشكل نيست، مبادا افراد نادان بر خود سخت بگيرند و متوليان امور ديني كاري انجام دهند كه مردم تصور كنند، دينداري مشكل است و با سختگيريهاي بيجا مردم را از دين فراري دهند.
روزي پس از نماز، مردم اطراف پيامبر(صلي الله عليه وآله) را گرفته، از او مسأله مي پرسيدند. چندين بار سؤال كردند كه آيا فلان كار اشكال دارد؟ آن حضرت فرمود: «نه اشكال ندارد. اي مردم! دين خدا در آساني است.»(40) اين سخن را پيامبر(صلي الله عليه وآله) سه بار تكرار كرد.
اندك بودن
يكي ديگر از ويژگيهاي تكليف، اندك بودن آن است. نه تنها توان انسان بيش از تكليف اوست، و نه فقط آنچه به انسان تكليف شده، برايش آسان است، بلكه آنچه بدو تكليف شده، اندك است.
پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله) در دعايي چنين مي فرمايد:
خداوندا! سپاس ويژه توست، بر احسان فراوان و نيكي بسيار و تكليف آسان و دفع دشوار... سپاس ويژه توست بر كمي تكليف و زيادي تخفيف.(41)
با توجه به اينكه واجبات و محرماتي كه در بابهاي مختلف فقه، بطور گسترده آمده كم نيستند، اندك بودن تكليف را به دو معنا مي توان تقسيم كرد:
1 ـ اندك بودن تكليف در مقايسه با توان انسان.
2 ـ اندك بودن تكليف در مقايسه با پاداش آن.
يك دانش آموز براي تحصيل دانش در مقطعهاي مختلف تحصيل، چقدر تكليف دارد؟ انسان براي تأمين زندگي موقت خود در اين جهان چقدر تلاش مي كند؟ و با اين قياس، تكليف او براي تأمين آسايش هميشگي خود چقدر بايد باشد؟ و چقدر هست؟!
در واقع، آنچه خداوند در برابر انجام تكليف، به انسان عنايت مي كند، چيزي جز فضل و رحمت او نيست. علاوه بر اين، آسايش انسان در اين جهان نيز در سايه انجام تكليف است.
پاسخگو به نياز انسان
مهمترين ويژگي و فلسفه تكليف، پاسخگويي به نيازهاي انسان است.
مقررات الهي بر مبناي نيازهاي واقعي انسان وضع شده و زندگي خوب و با سعادت و عاقبت نيك جز با انجام اين مقررات ميسر نيست.
امام صادق (عليه السلام) به اين اصل مهم اشاره كرده، چنين فرموده است:
در اسلام، حكمي بدون حكمت وجود ندارد.(42)
خداوند بدون در نظر گرفتن نيازها و مصالح انسان به او تكليف نمي كند. چيزي را بر او حلال يا حرام نمي نمايد; اگر چيزي را بر او حلال كرد، سود وي را در نظر داشته و اگر چيزي را برايش حرام كرد، مصلحت او را مورد توجه قرار داده است.
شخصي از امام باقر (عليه السلام) پرسيد: چرا خداوند شراب، مردار، خون و گوشت خوك را بر انسان حرام كرده است؟
امام در پاسخ اين سؤال با اشاره به نيازهاي انسان فرمود:
حرام كردن اين امور و حلال كردن ساير چيزها به دليل تمايل خداوند به آنچه حلال كرده و بي ميلي او نسبت به آنچه كه تحريم نموده نيست، بلكه خداوند كه انسان را آفريد، نيازهاي او را مي دانست و از اين رو آنچه را كه براي تأمين نيازهاي او ضروري است، بر او حلال و مباح كرد و آنچه را براي وي زيان آور مي دانست، بر او حرام نمود.(43)
درباره پاسخگويي تكاليف الهي به نيازهاي انسان توجه به اين نكته ها ضروري است:
1 ـ در بينش اسلام، انسان تركيبي است از جسم و جان. از اين رو، نيازهاي او به نيازهاي مادّي منحصر نمي شود و زندگي وي منحصر به زندگي اين جهان نيست. تكليفهاي الهي بگونه اي تنظيم شده كه نيازهاي مادي و معنوي او را براي هميشه تأمين كند.
2 ـ در احاديث اسلامي به فلسفه بسياري از احكام و مقررات الهي اشاره شده است.(44) بررسيهاي علمي نيز مي تواند فلسفه بسياري از احكام را كشف كند، ولي اين بدان معنا نيست كه جز آنچه در اين روايات آمده يا عقل و علم بدان رسيده، فلسفه ديگري وجود ندارد. نه عقل مي تواند فلسفه دقيق و كامل همه احكام را كشف كند و نه پيشوايان اسلام بنا داشته اند، راز كامل همه قوانين الهي را اعلام كنند. تمام احكام بر اساس نيازهاي واقعي انسان است و ندانستن فلسفه برخي از قوانين، دليل فلسفه نداشتن آن نيست.
3 ـ مشخص نبودن فلسفه برخي از احكام خداوند، خود فلسفه اي دارد كه امام علي (عليه السلام) در نهج البلاغه بدان اشاره كرده است:
خداوند آفريده هاي خود را با برخي از تكليفهايي كه ريشه و فلسفه آن را نمي دانند، مي آزمايد تا نيك و بد را جدا سازد.(45)
فلسفه نهايي تكليف، پرورش انسان كامل است. آنچه كه بيش از هر چيز ديگر در تكامل انسان نقش دارد، اطاعت از خداوند متعال است، بدين جهت نيت، روح و باطن عمل است و اعمال صالح بدون قصد قربت، اثري در تكامل انسان ندارد.
وقتي معلوم مي شود كه انگيزه انسان در انجام تكليف، اطاعت خداست كه بدون توجه به فلسفه تكليف و نياز خود، آن را انجام دهد و اين فقط در مورد تكليفهايي كه فلسفه آن مشخص نيست، بطور كامل قابل تحقق است.