بخش 6
درس شانزدهم خشوع در عبادت خشوع در نماز و امّا روایات : متقین در حال فقر شکیبایی در سختی ها خلاصه بحث سؤال و تمرین
|
171 |
|
درس شانزدهم
قالَ الإمام ( عليه السلام ) : « وَقَصْداً في غِنيً ، وَخُشُوعاً في عِبادة ، وَتَحمّلا في فاقَة ، وَصَبْراً في شَّدة » .
« تقواپيشگان با داشتن ثروت و امكانات ، ميانه روي مي كنند و در حال فقر آراسته حركت مي كنند و در مشكلات شكيبايند . »
پرهيزگاران در حال غنا و ثروت ميانه روي در امور را از دست نمي دهند . صاحبان قدرت و امكانات ، با پيش گرفتن ميانه روي ، توده مردمي را كه قادر به بلندپروازي نيستند ، مراعات مي كنند .
آري چنين مردان خودساخته و پرهيزگاران والا مقامي ، از مكتب مولايشان علي ( عليه السلام ) الهام گرفته اند كه در نامه خويش به « عثمان بن حنيف » ، برنامه عملي خود را چنين بيان مي كند :
« ولو شئت لاهتديت الطّريق إلي مصفّي هذا العَسَل ، ولُباب هذا القَمْح و نسائِج هذا القز ، ولكِن هَيْهات أنْ يغلبني هواي . » ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نهج البلاغه ، نامه 45
|
172 |
|
« اگر بخواهم مي توانم از عسل مصفّا ، غذا و از مغز گندم ، نان و از ابريشم خالص براي خود لباس تهيه كنم امّا غلبه هواوهوس بر مثل مني بسيار بعيد است . »
حضرت در اوايل خطبه بااشاره به ميانه روي متقين فرمود : « مَلْبَسُهُمُ الإقتِصادِ » و در اينجا قدرت روحي آنان را ياد آور مي شود كه چنانچه ثروت و مال فراوان نصيب آنان شود ، باز از ميانه روي و اعتدال منحرف نمي شوند .
خشوع در عبادت
علم و عبادت دو جوهره و كيمياي عالَم وجودند . قرآن ، غرض از خلقت جهان را تحصيل علم و معرفت و بندگي براي انسان معرّفي كرده و فرموده است :
{ الله الّذي خَلَقَ سَبْعَ سَموات وَمِنَ الأرضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الأمْرَ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا } ؛ ( 1 ) « خداست كه هفت آسمان و زمين و تمام آنچه در بين آنها لازم بوده خلق كرده است ، تا شما انسانها بدانيد » .
و در جاي ديگر مي فرمايد : { ما خَلَقْتُ الْجِنَّ والإنْسَ إلاّ لِيَعْبُدُون } ( 2 ) و با اين آيه خلقت انسان را « عبوديت و بندگي حق » بيان مي كند .
اكنون كه اهميّت عبادت را دانستيم ، بايد بدانيم كه عبادت در صورتي مفيد و ثمربخش است كه انسان با خشوع وخضوع ، قطره دل را متّصل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ طلاق : 12
2 ـ الذاريات : 56
|
173 |
|
به كانون هستي كند . در ضمن روايتي كه از اميرمؤمنان ( عليه السلام ) نقل شده ( 1 ) آمده است :
« ألا لا خَيْرَ في قَرائَة لَيْسَ فيها تَدَبُّر ، ألا لا خَيْرَ في عِبادَة لَيْسَ فيها تَفَكُّر » .
« قرائت بي تدبّر و عبادت بي تفكّر بيهوده است و خيري در آن نيست . »
خشوع در نماز
روح و حقيقت نماز ، به عنوان مهمترين عبادت اسلامي ، خضوع و خشوع ( 2 ) است و آن مقدار از نماز كه در آن حال توجه و مراقبت وجودداشته باشد ، مورد قبول درگاه خداوند قرار مي گيرد . براي روشن شدن مطلب به اين آيات و روايات توجه كنيد :
{ قَدْ أفْلَحَ الْمُؤمِنُونَ الّذَينَ هُمْ في صَلاتِهِمْ خاشِعُون } . ( 3 )
« مؤمناني كه در نمازشان خشوع دارند ، رستگارند . »
{ أقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري } ( 4 )
« نماز را به خاطر ياد من بپا دار . »
{ يا أيُّها الّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَأنْتُمْ سُكاري حَتّي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اصول كافي .
2 ـ مرحوم فيض كاشاني در كتاب محجة البيضا ، خشوع در نماز را به دو بخش تقسيم مي كند : اول خشوع بدني كه تمام اعضا و جوارح انسان حالت افتادگي و تواضع به خود بگيرد ( و در بعضي روايات وارد شده در نماز چشم خود را به سجده گاه بيفكن ) ، دوّم خشوع قلبي كه بسيار مهم است و عبارت است از بيرون كردن غير خدا از قلب و مشغول ساختن دل به معبود حقيقي ؛ يعني الله .
3 ـ مؤمنون : 2
4 ـ طه : 14
|
174 |
|
تَعْلَمُوا ما تَقُولُون } .
« اي كساني كه ايمان آورده ايد ، در حال مستي نزديك نماز نشويد تا بدانيد چه مي گوييد . » ( 1 )
از اين آيات استفاده مي شود كه فلسفه و علّت نماز همان ياد خداست ، بنابراين نماز انسان مست كه معناي آيات را نمي فهمد باطل است .
در اينجا جا دارد به مفاد آيه اخير توجه بيشتري كنيم ؛ زيرا دليل بطلان نماز شخص مست را عدم توجه او به معناي آيات و اذكار بيان مي كند . بنابراين آيا نمازِ نمازگزارِ بي توجه صحيح است ؟ گرچه فتواي فقهاي عظام اين است كه صحيح است امّا اگر دقّت كنيم چندان فرقي بين نماز مست با نماز غافل مشاهده نمي شود .
و امّا روايات :
1 ـ قالَ رَسُول الله ( صلي الله عليه وآله ) : « لا يَنْظُر الله إلي صَلاة لا يَحْضَر الرَّجُل فيها قَلْبَهُ مَعَ بَدَنِه » . ( 2 )
پيامبر گرامي ( صلي الله عليه وآله ) فرمود : « خداوند متعال به نمازي كه دل نمازگزار با بدنش همراه نباشد ، اعتنا نمي كند . »
2 ـ قالَ الباقِر ( عليه السلام ) : إنّ الْعَبْد ليرْفع لَه مِنْ صلاته نصْفها أوْ ثُلْثها أوْ رُبعها أوْ خُمْسها ، فَما يرْفع لَه إلاّ ما يَقْبل عَلَيْه مِنْها بِقَلْبِه » . ( 3 )
امام باقر ( عليه السلام ) فرمود : « گاهي بيش از نصف ، يك سوّم ، يك چهارم و يا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ نساء : 43
2 ـ محجّة البيضا ، ج1 ، ص351
3 ـ وسايل الشيعه ، ج3 ، ص 52
|
175 |
|
يك پنجم نماز انسان بالا نمي رود . و به طور كلي نماز او پذيرفته نمي شود مگر همان مقداري كه در آن اقبال و توجه قلبي داشته باشد . »
3 ـ عَن الرّضا ( عليه السلام ) : « إنَّ أمير الْمؤمنين ( عليه السلام ) كان يَقُول : « طوبي لِمَنْ أخْلَصَ لله الْعبادة والدّعاء ، وَلَمْ يَشْغَلْ قَلْبه بِما تَري عَيْناه وَلَمْ ينْس ذكْر الله بِما تَسْمع اُذناه ، وَلَمْ يَحْزن صَدْره بِما أعْطي غَيْره » . ( 1 )
امام هشتم از اميرالمؤمنين نقل مي كند كه حضرت بسيار مي فرمود : « خوشا به حال كسي كه عبادت و دعا را براي خدا خالص كرده و قلبش گرفتار به آنچه كه مي بيند نشده و ياد خدا را فراموش نكرده و نسبت به آنچه به ديگران داده شده است محزون نمي شود . »
پس معلوم شد كه غرض از خلقت عالم ، انسان است و غرض از خلقت انسان عبادت و بندگي كردن . و بديهي است روح و حقيقت عبادت حالت خشوع در عبادت است كه كيميايي بس ارزنده است و پرهيزكاران مس وجود خويش را با اين اكسير طلا كرده و به هدف خلقت رسيده اند ؛ « طُوبي لأهْلِ النَّعيمِ نَعيمُهُم ! »
متقين در حال فقر
تقوا چه نيروي عظيم و چه مربّي كاملي است كه در هر زمان و مكاني صاحب خويش را به سرمنزل مقصود هدايت مي كند ؛ در حال غنا و ثروت به اقتصاد و ميانه روي و در حال فقر و فاقت ، به تجمّل ( ظاهر را بي نياز جلوه دادن ) و عزّت نفس را نگه داشتن . متقين در حال فقر به گونه اي در
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجّة البيضا ، ج1 ، ص 353
|
176 |
|
جامعه ظاهر مي شوند كه كسي از گرفتاريهاي آنان آگاه نشود .
گاهي بسياري از بزرگان كه همه مي پنداشتند در رفاهند ، پس از مرگ معلوم شد كه براي كوچكترين ضروريات زندگي به نانوا و قصّاب بدهكار بوده اند و نتوانسته اند قرض خود را بپردازند و نيز ديده شده است كه اهل منزلي گرسنه مانده اند ولي اين خبر از چهار ديواري منزل بيرون نرفته است تا آبروي خود را حفظ كرده باشند . اين گونه افراد نه تنها ابراز فقر نمي كنند ، بلكه كفش و كلاه و لباس خود را هم به گونه اي مي آرايند كه ديگران چيزي از فقر آنها نفهمند . تجمّل پرهيزگاران همين است ، نه آن كه از زر و زيور دنيا استفاده كنند و تجمّل پرست باشند .
اينك به مناسبت بحث ، حكايتي را از يكي از اساتيدمان مي آورم : ايشان مي فرمود : نزديك شب عيد نوروز بود ، داخل مغازه اي شدم تا ماهي بخرم ، ديدم شخصي با لباس مندرسي ايستاده است و نگاه مي كند . به صاحب مغازه گفتم : يك ماهي هم به اين آقا بدهيد . ماهي را گرفت و رفت ، بعد از رفتن او ، صاحب مغازه گفت : شما ايشان را مي شناختيد ؟ گفتم : خير ، گفت : چندين باب مغازه در همين خيابان دارد و فردي ثروتمند است ! تعجب كردم ، چطور لباس و ظاهرش اين طور بود و عجيب تر اين كه ماهي را هم گرفت و رفت ؟ ! اصولا بعضي خود را فقير و گرفتار نشان مي دهند و گروهي به عكس ، آقامنش زندگي مي كنند .
شكيبايي در سختي ها
از ديگر اوصاف مردان حق ، صبر و شكيبايي در مشكلات است و چون پيشتر درباره صبر مطالبي آورديم ، در اينجا فقط به اين جمله اكتفا مي كنيم كه صبر و شكيبايي در شدايد كار بسيار مهمي است و بايد در اين
|
177 |
|
مواقع از خدا كمك گرفت . همان طوركه قرآن مجيد به ما آموخته است :
« رَبّنا ! أفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَثَبِّتْ أقْدامنا وَانْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرين » . ( 1 )
« بارالها ! ما را با صبر و شكيبايي قرين گردان و گامهاي ما را ثابت بدار و بر قوم كافر ياريمان فرما ! »
خلاصه بحث
پرهيزگاران از امام خود الهام گرفته اند و حتّي با داشتن امكانات مالي هم از مسير اعتدال و ميانه روي خارج نمي شوند .
غرض از خلقت عالم ، به تكامل رسيدن انسان است و اين تكامل در سايه عبوديت حاصل مي شود و روح عبادت هم خشوع و توجّه به حق است و پرهيزگاران با چنين كيميايي ؛ يعني خشوع در عبادت مأنوس هستند .
صاحبان تقوا در حال فقر و پريشاني آقامنش رفتار مي كنند و كسي را از نياز خويش مطلع نمي سازند و اصولا در مشكلات ، صبر را سرلوحه زندگي قرار مي دهند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بقره : 250
|
178 |
|
سؤال و تمرين
1 ـ پرهيزگاران در حال غنا و ثروت چه مي كنند ؟
2 ـ علي ( عليه السلام ) به عثمان بن حنيف چه فرمود ؟
3 ـ خشوع در عبادت چطور غرض و هدف خلقت انسان قرار مي گيرد ؟
4 ـ عبادت بدون توجه چه نقشي دارد ؟
5 ـ اهميت خضوع در نماز را از نظر آيات و روايات بيان كنيد .
6 ـ برنامه متقين در حال فقر و نداري چيست ؟
7 ـ تجمّل متقين در حال فاقت به چه معني است ؟
8 ـ حكايت مرد ثروتمندي را كه فقير مآبانه رفتار مي كرد ، بيان كنيد .
9 ـ دستور قرآن درباره صبر و مدد گرفتن از خدا چيست ؟
10 ـ خلاصه بحث را بيان فرماييد .