بخش 1
پیشگفتار سلام بر رمضان
1 |
بسم الله الرحمن الرحيم
3 |
آيين رمضان
مناسبتها ، احكام ، ادعيه و آداب
11 |
پيشگفتار
باسمه تعالي
عظمت و شرافت زمانها و زمينها يكسان نيست . در تمام زمين ، مكه را حرم خدا و در همه زمان ، ماه رمضان را « ماه خدا » ناميده اند . روزه داران ماه خدا و زائران حرم خدا هر دو از ميهمانان پروردگارند .
اين ماه و آن شهر داراي ويژگيهايي است كه احكام و آداب ويژه اي را به خود اختصاص داده است .
از اين رو بر آن شديم نوشته حاضر را براي علاقمندان ، آماده كنيم ، ولي از آنجا كه از وقت تصميم گيري تا ماه رمضان فاصله چنداني نبود ، بيشتر مطالب آن را از متنهايي برگرفتيم كه پيشتر منتشر شده و در دسترس اهل مطالعه قرار گرفته بود .
سعي ما در تهيه اين مجموعه آن است كه مطالب را گزينش كرده با نظم و ترتيب و زير عنوان مربوط به خود بياوريم و اينك آن را در چهار بخش سامان مي دهيم :
بخش اوّل : در محضر ماه مبارك رمضان .
بخش دوّم : مناسبتها .
12 |
بخش سوم : احكام روزه .
بخش چهارم : ادعيه و آداب ماه رمضان .
انتشار اين دفتر ، گام اوّل اين راه است و اميدواريم كه اهل دقّت و نظر ، ما را از راهنماييهاي خود بهره مند سازند . تا در آينده بتوانيم كتابي سودمندتر تقديم نماييم .
يادآوري دو نكته :
1 ـ بخش دوّم اين كتاب ( احكام ) مطابق با فتاواي حضرت امام خميني ( قدس سره ) مي باشد . و مواردي كه با فتاواي ساير مراجع تفاوت دارد و اختلاف فتوا به حدّي است كه عمل به متن كتاب موجب بطلان عمل يا ترك واجبي براي مقلّدان ساير مراجع مي باشد ، فتاواي مراجع بزرگ تقليد در پايان همان صفحه آورده شده است تا براي مقلّدان آن بزرگواران نيز مفيد باشد .
2 ـ با كمال احترام به مقام مراجع عظام تقليد ، جهت حفظ اختصار ، در حواشي كتاب ، تنها به لقب معروف آنان اكتفا شده است .
ربّنا تقبّل منّا إنّك أنتَ السَميعُ العَليم
معاونت آموزش و تحقيقات بعثه مقام معظّم رهبري
پاييز 1377 هـ . ش .
13 |
سلام بر رمضان
رمضان ، دعوت است و تو مهمان .
رمضان دعوتي است معنوي و تو ميهمان خدايي .
مگر نه اينكه مهمان بايد به دلخواه صاحبخانه رفتار كند ؟
مگر نه اينكه هر چه را ميزبان آورد بايد تناول كرد و هر جا كه او گفت ، آرميد ؟ ! . . .
تو اينك ، در كجاي جهاني ؟ و جايگاه تو در پهنه خلقت كجاست ؟
براي چه آمده اي ؟
از كجا آمده اي و به كجا خواهي رفت ؟
تا كجا مي تواني پرواز كني و با كدام بال و پر و به سوي كدام مقصود و در كدام جهت ؟
آيا خود را شناخته اي تا بداني كه براي چه كاري ؟
آيا استعدادهايت را بازشناسي كرده اي كه بداني تا كجا مي تواني پيش بروي ؟
و . . . اساساً مال اين جهاني يا متعلّق به آن جهان ؟
براي بقايي يا فنا ؟
14 |
براي ماندن يارفتن ؟ براي عروج ياسقوط ؟ براي صعوديا براي هبوط ؟ . . .
هيچ انديشيده اي كه در پرواز ، چه عاملي نيرويت مي دهد و كدام عامل ، بال و پرت را مي شكند ؟
در حركت ، چه انگيزه اي به سوي بهشتت مي برد و كدام نيّت در آتشت مي افكند ؟
چه عملي از حركت بازت مي دارد و كدامين عمل شتابانش مي كند ؟
چه كاري به عفونتِ « خود خواهي » گرفتارت مي كند و چه كاري به طراوت و عطر « خداجويي » و « خدايابي » مي رساندت ؟ ! . . . .
ابليس را شناخته اي تا از دشمني اش در امان باشي ؟
شيطان را شناخته اي تا از وسوسه هايش مصونيّت يابي ؟
با « نفس امّاره » وميدان عملش وزمينه تلاش واغوايش آشنا شده اي تا در آن ميدان ، از پشت ، ضربه نخوري ، بلكه بتواني پشتِ نفس را بر خاك بمالي و به زمين برساني ، با نيروي تقوا و با فنِّ « جهاد اكبر » ؟ . . . .
راه رشد و تزكيه و عوامل « فلاح » و علل « فجور » را مي داني ؟
دنياي « تو در تو » و شگفتِ « دل » را گشته اي ؟
« نفسِ » هزار چهره را شناخته اي تا با هر نقابي كه بر نفسانيّت مي زند و پيش مي آيد آنرا بشناسي و از هر جا حمله آورد ، به ضدّ حمله بپردازي و هرگاه زهر ريخت ، پاد زهر بكار بري ؟
« رمضان » ، براي سلوك اين راه است .
براي هجرت دروني است . براي سير در دنياي باطن است .
براي مرور بر نفسانيات و اخلاقيّات است .
براي آنست كه ملكات نفساني را در جان خويش پرورش دهي .
15 |
براي آنست كه ارزشهاي متعالي را در عمق وجود خويش جاي دهي و پديد آوري .
براي آنست كه « اخلاق » ، جزءِ بافتِ دروني تو شود ، نه حركتِ خشك بيروني .
اگر دل را در اختيار صالحات گذاشتي ،
اگر شوق به خير و تقوا در عشق به الله را در دل مشتعل ساختي .
ديگر « حسنات » و « صالحات » ، جريان زلالي مي شود كه خودبه خود از آن چشمه مي جوشد و از درون به بيرون سرايت مي كند و از « قلب » ، به « اندام » مي رسد ، و از « دل » بر « ديده » تأثير مي گذارد .
اگر به ديدار رمضان مي روي ، ـ كه لقاءِ خداوند نيز مي باشد ـ بايد چهره جان را هم بيارايي و « جمال باطن » را هم داشته باشي .
اخلاق ، زيبايي درون است كه به ظاهر ، جاري مي شود .
تقوا ، هدايت باطني است كه در عمل خارجي ، راه مي نمايد .
رمضان ، فرصت محاسبه است .
تو اگر سالكِ راه هدايتي ،
تو اگر به « خودسازي » علاقه مندي
تو اگر براي رشد و كمال خود ، بهايي قائل هستي .
فرصت رمضان را مغتنم بشمار .
فضايل اخلاقي خود را بازرسي و بازشناسي كن .
اگر نيست ، پديدآور ،
اگر هست ، تقويت كن .
اگر اندك است ، افزونش ساز ،
16 |
اگر بسيار است ، سپاس خدا بگو .
اگر متزلزل است ، استوارش كن ،
اگر گهگاه است ، استمرارش بخش .
خلاصه . . . در اين ماه ، به « خود » برس .
تو ، يك « از پيش ساخته تغييرناپذير » نيستي .
تو بر جبر ، سرشته نشده اي .
تو « چگونه بودن » و « چگونه شدن » خويش رامي تواني انتخاب كني .
ترسيم سيماي اخلاق در دست توست .
چهره را مي توان با « آرايش » يا « آلايش » ، زيبا يا زشت كرد .
چهره باطن هم توسّط اخلاق ، قابل تغيير و زشت و زيبا شدن است .
رمضان ، فرصتِ استفاده از « نفحاتِ ربّ » است .
جان را در مسير وزش اين نسيم قرار بده ، تا طيران معنوي كند .
دل را به آواي ملكوتيِ « سحر » ها و « نجوا » ها و « مناجات » ها و « تلاوت » ها بسپار .
رمضان ، موسم « عبادت » است و عبادت ، غذاي روح است .
رمضان ، فصل مناجات و دعاست . و دعا ، نردبان تعالي جان است .
رمضان ، دوره تزكيه و تهذيب و تربيت و ساختن و مقاومت كردن و تحمّل نمودن است .
ايّام عفاف وكنترل وامساك وتوجّه به خدا و تقرب به پروردگار است .
دريغ . . . كه اين فرصت بگذرد وكاري نكني كه خداراازخويش راضي كني .
از تو حركت و همّت ، از خدا بركت و توفيق . . . ان شاءالله . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ برگرفته از كتاب روايت انقلاب ، ج2 ، استاد جواد محدثي .
17 |
بخش اوّل
در محضر ماه مبارك رمضان