بخش 7

ترکیه موقعیت جغرافیایی موقعیت استراتژیک تاریخ مردم ترکیه و زبان آنها مذهب در ترکیه الف ) پیرامون اسلام که خود به چندین فرقه و مذهب تقسیم می‌شوند و اهم آنها عبارتند از: ب ) پیروان سایر ادیان: سیستم سیاسی ترکیه روابط خارجی ترکیه مشکلات ترکیه با کشورهای همجوار دانستنی هایی در مورد ترکیه فلسطین تاریخ فلسطین فلسطین شهر اسلام گروه‌ها و نیروهای اصلی در فلسطین 1ـ حرکه التحریر الوطنی الفلسطینیه (جنبش فتح) 2ـ حرکه المقاومه الاسلامیه (جنبش مقاومت اسلامی حماس) 3ـ جنبش جهاد اسلامی 4ـ جبهه خلق برای آزادی فلسطین به دبیر کلی احمد جبرئل 5ـ جبهه آزادیبخش فلسطین PLF 6ـ جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین 7ـ جبهه مقاومت مردمی فلسطین موضع جمهوری اسلامی ایران


102


تركيه

موقعيت جغرافيايي

تركيه در غرب قاره آسيا قرار گرفته‌است. منطقه جغرافيائي كه تركيه در آن قرار دارد آناتولي و آسياي كوچك (آسياي صغير) نيز ناميده مي‌شود. تركيه، سرزميني در غرب آسيا و جنوب شرق اروپا، در نيمكره شمالي (35 تا 24 درجه عرض شمالي و 26 تا 45 درجه طول شرقي) با وسعتي معادل 578/814 كيلومتر مربع (720/23 كيلومتر مربع در قاره اروپا)، از دو شبه جزيره آناتولي (97 درصد خاك تركيه و بخش آسيايي) و تراس شرقي (3 درصد خاك تركيه و بخش اروپايي) تشكيل يافته است. تركيه از سه طرف به دريا راه دارد و دو همسايه اروپايي و شش همسايه آسيايي دارد، از شمال شرق 610 كيلومتر مرز با كشورهاي مشترك‌المنافع، از شرق 454 كيلومتر مرز با ايران، از جنوب با عراق و سوريه (331 و 877 كيلومتر) و از غرب با يونان و بلغارستان (212 و 269 كيلومتر) مرز مشترك دارد و درياهاي سياه (شمال تركيه)، مرمره و اژه (شمال غرب و غرب)، مديترانه (جنوب)، از طريق دو تنگه بسفر و داردانل به درياهاي آزاد مرتبط مي‌شود و از لحاظ جغرافيايي موقعيت


103


مناسب بحري به اين كشور مي‌دهند. منطقه آناتولي شرقي مرتفع ترين و بلندترين منطقه تركيه است.

موقعيت استراتژيك

موقعيت خاص جغرافيايي تركيه موجب شده است كه اين كشور از موقعيت استراتژيكي برخوردار باشد. اين سرزمين همانند پلي دو منطقه مهم و استراتژيكي بالكان و خاورميانه را به يكديگر متصل مي‌كند. وجود نفت در خاورميانه و بحران‌هاي متعدد در اين منطقه باعث افزايش اهميت تركيه شده است. همچنين نزديكي اين كشور به درياي سياه، اژه، مديترانه و وجود دو تنگه مهم بسفر و داردانل، باعث شده است كالاهاي مصرفي اروپا از طريق تركيه به خاورميانه ارسال شود. تركيه پيوندگاه دو قاره مهم آسيا و اروپا است. از ديدگاه وسعت، تركيه با 578/814 كيلومتر مربع مساحت (كمتر از نصف مساحت ايران)، سي و پنجمين كشور جهان به شمار مي‌آيد. اين كشور از نظر استراتژيكي اهميت به سزايي دارد، زيرا حلقه‌ي رابط بين اروپا و آسيا مي‌باشد. سواحل شمال، جنوب و غرب تركيه، داراي آب و هواي مديترانه با زمستان‌هاي كوتاه و معتدل و تابستان‌هاي گرم و طولاني است. قسمت‌هاي مركزي تركيه، خشك و لم‌يزرع بوده و ميانگين بارش سالانه آن، كمتر از 25 سانتي متر است. علاوه بر دامپروري، كشاورزي نيز درآن معمول است و محصولات عمده آن عبارتند از: گندم، جو، تنباكو، زيتون، نيشكر، چاي وميوه. تركيه از لحاظ توليد آهن، فولاد، كروم، زغال سنگ و ليگنيت در خاورميانه، موقعيت بالايي دارد.


104


تاريخ

دولت عثماني به دليل شكست در جنگ اول جهاني از هم پاشيد. در اين جنگ، عثماني مورد تهاجم بريتانيا و متحدانش واقع شد. پس از سقوط عثماني، مصطفي كمال پاشا به دليل سازماندهي مقاومت ملي عليه دول خارجي، قهرمان ملي تركيه گرديد و توانست جمهوري تركيه را بر پايه اصل جدايي دين از سياست بنا كند و ملقب به آتاتورك شد. تركيه فعلي در سال 1923، به رهبري مصطفي كمال پاشا (آتاتورك)، جانشين امپراتوري عثماني شد.

بعد از يك دوران تك‌حزبي و حكومتي نسبتاً غير دموكراتيك، در سال 1950، حزب دموكرات از گروه سياسي مخالف، قدرت را به دست گرفت، به تعداد احزاب اضافه شد و تعدد احزاب سياسي پذيرفته شد. مهمترين احزاب در صحنه سياسي فعلي تركيه عبارتند از: حزب عدالت و توسعه، حزب مام ميهن، حزب جمهوري خواه خلق، حزب راه راست، حزب ملي گراي حركت، حزب دموكراتيك چپ، حزب سعادت، حزب تركيه نوين و...

آزادي‌هاي سياسي در دوره‌هايي با كودتاهاي نظاميان در سال‌هاي 1960، 1971 و 1980 شكسته شد. در حال حاضر تركيه يكي از دموكرات‌ترين كشورهاي اسلامي مي‌باشد كه ارزش‌هاي مردم‌سالارانه در آن در حال نهادينه شدن هستند. با اين حال هنوز نظاميان در صحنه سياسي تركيه بازيگري قدرتمند شناخته مي‌شوند و هرگاه لازم بدانند دست به اقداماتي غير متعارف مي‌زنند.

در سال 1974، تركيه با دخالت نظامي خود عليه كودتاي يونانيان


105


در قبرس، مانع از الحاق قبرس به يونان شد.

در سال 1996، نيروهاي نظامي، دولت اربكان را كه با برنامه‌هاي اسلامي روي كار آمده بود، ساقط كرد.

از سال 1984 تاكنون، حزب كارگران كردستان و حكومت تركيه درگيري‌هاي نظامي بسياري داشته‌اند كه باعث مرگ بيش از 000/30 نفر شده است.

مردم تركيه و زبان آنها

زبان اكثر اهالي تركيه، تركي استانبولي است اما در كنار آن زبان‌هاي كردي, عربي و ارمني نيز در ميان گروه‌هاي قومي استفاده مي‌شود.

كردهاي تركيه بيشتر در جنوب شرقي و شرق اين كشور زندگي مي‌كنند. گروهاي قومي كوچك‌تر در تركيه عبارت‌اند از: آذري‌ها (شمال شرق)، لازها (شمال)، عرب‌ها (جنوب) و ارمني‌ها (استانبول).

ترك‌هاي تركيه از اقوام ترك سلجوقي بودند كه از آسياي ميانه به فلات آناتولي كوچ كردند و پس از غلبه بر امپراتوري بيزانس (روم شرقي)، امپراتوري عثماني را در آنجا بنا نهادند.

مذهب در تركيه

نخستين قانون اساسي جمهوري تركيه كه در سال 1924 ميلادي تهيه شده است، دين رسمي جامعه را اسلام تعيين نموده است. ليكن در اصلاحات قانوني سال 1928، اين ماده قانوني حذف و با تاكيد بر جدايي


106


دين از سياست، تركيه كشوري با دولت و حكومت لائيك (تفكيك دين از سياست) معرفي گرديده است. بنابر آخرين آمار موجود در تركيه، حدود 98 درصد جمعيت اين كشور را مسلمانان و 2 درصد را مسيحيان و كليميان و ديگر اديان تشكيل مي‌دهند.

مسلمانان تركيه اكثراً تابع مذهب تسنن مي‌باشند كه از ميان آنها حنفي‌ها بزرگترين گروه محسوب مي‌گردند و عمدتاً در مركز و غرب تركيه ساكن هستند. شافعي‌ها با جمعيتي كمتر در مناطق شرقي تركيه مستقر و اكثراً كرد هستند. شمار پيراوان مذاهب ديگر بسيار كم مي‌باشد. روي هم رفته پيروان اديان در تركيه به دو قسمت تقسيم مي‌شوند :

الف ) پيرامون اسلام كه خود به چندين فرقه و مذهب تقسيم مي‌شوند و اهم آنها عبارتند از:

حنفي‌ها، جمعيت قابل ملاحظه‌اي از اهل سنت تركيه را تشكيل مي‌دهند.

شافعي‌ها، شاخه‌اي از اهل سنت كه پيروان آن را بيشتر كردها تشكيل مي‌دهند.

پيراوان ساير فرق اهل سنت و طريقت‌ها.

علويان (به چهار دسته با نامهاي رافضي، باطني، حروفي و بكتاشي تقسيم و بنابر آمار رسمي دولت تركيه حدود 12 ميليون نفر پيرو دارد).

شيعيان، پيرو مذهب جعفري بوده و نزديك به يك ميليون و دويست هزار نفر هستند.


107


ب ) پيروان ساير اديان:

مسيحيان شامل فرق پروتستان، كاتوليك، ارامنه و... .

يهوديان (حدود 30 هزار نفر در اين كشور سكونت دارند).

سيستم سياسي تركيه

نظام سياسي تركيه، نظام دموكراسي پارلماني است و مسؤليت سياسي و اجرايي بر عهده نخست وزير است كه خود توسط پارلمان انتخاب مي‌شود. اين نظام سياسي جمهوري و سكولار است. پارلمان تركيه متشكل از 550 نماينده است كه براي يك دوره پنج ساله توسط مردم به صورت مستقيم انتخاب مي‌شوند. پارلمان تنها ركن قانونگذاري در تركيه مي‌باشد. هر حزبي كه اكثريت را در انتخابات پارلماني كسب كند مجاز است كابينه را تشكيل دهد، در غير اين صورت حكومت ائتلافي تشكيل مي‌شود. رئيس جمهور تركيه توسط نمايندگان پارلمان براي يك دوره هفت ساله انتخاب مي‌شود. مطابق قانون اساسي تركيه، رئيس جمهوري با رأي دست كم دو سوم از 550 نماينده مجلس ملي براي دوره‌اي هفت ساله انتخاب مي‌شود و در صورتي كه هيچ يك از نامزدهاي احراز اين سمت نتواند در دور اول و دوم رأي گيري به اين حد نصاب دست يابد، رأي گيري به دور سوم كشيده مي‌شود و فقط دو نامزد واجد بيشترين آرا به مرحله سوم رقابت راه پيدا مي‌كنند. نامزدي كه اكثريت مطلق آرا را كسب كند برنده انتخابات اعلام مي‌شود. در صورتي كه رأي‌گيري دور سوم هم به گزينش رئيس جمهوري منجر نشود، پارلمان منحل مي‌شود و انتخابات زود هنگام برگزار مي‌شود.


108


پارلمان بعدي موظف به انتخاب رئيس جمهور خواهد بود. طبق قانون اساسي، رئيس جمهور تركيه مي‌تواند مصوبات پارلمان را براي يك بار رد كند و در صورت تصويب مجدد طرح در پارلمان يا بايد طرح پارلمان را تائيد كند و يا آن را به رفراندوم بگذارد. قوه قضائيه تركيه مستقل مي‌باشد؛ قضات بر اساس اصول قانون اساسي، رويه‌هاي قضايي و تجربيات فردي قضاوت مي‌كنند و مقامات اجرايي و دولتي حق دخالت، اعمال نظر و ارائه توصيه به دادگاه را ندارند و مكلف به پيروي از رأي دادگاه مي‌باشند. طبق قانون اساسي، تمام شهروندان تركيه حق دارند رأي دهند، كانديدا شوند و در فعاليت‌هاي سياسي و حزبي شركت نمايند. حداقل سن رأي‌دهي در تركيه 20 سال مي‌باشد و رأي دادن بايد به صورت منفي باشد.

روابط خارجي تركيه

در دوران جنگ سرد، تركيه به عنوان جزئي از بلوك غرب شناخته مي‌شد. تركيه در اوايل دوره جنگ سرد (1953م)، به علت وحشتي كه از حمله شوروي سابق داشت، به عنوان بازوي شرقي بلوك غرب به پيمان نظامي ناتو پيوست و پس از فروپاشي شوروي احتمال مي‌رفت كه از اهميت نقش تركيه كاسته شود اما به علت همجوار شدن اين كشور با كشورهاي مشترك المنافع (جمهوري آذربايجان، ارمنستان و گرجستان) و وجود منابع نفت و گاز در اين منطقه، دوباره مورد توجه غرب قرار گرفت. تركيه در دوره اشغال كويت به دست نيروهاي عراق و در جنگ خليج فارس (1991)، به موازات جبهه سعودي، جبهه‌اي در شمال عراق


109


گشود و فعالانه عليه حضور نظامي عراق در كويت به نيروهاي متحدين كمك كرد. پس از وقوع انقلاب اسلامي در ايران (1979)، كشورهاي غربي سعي كردند از طريق نفوذ تركيه در آسياي مركزي و قفقاز و انحصاري ساختن بازارهاي اين مناطق، از نفوذ ايران بكاهند و حضور خود را از اين طريق افزايش دهند.

تركيه در سال 1946 به عضويت سازمان ملل در آمد و در سال 1952 به ناتو پيوست. تركيه عضو جنبي جامعه اروپا است و اكنون با اجراي اصلاحاتي سعي در تحكيم و تقويت اقتصاد و مردم سالاري دارد تا بتواند مذاكرات براي عضويت كامل و نهايي در اتحاديه اروپا را آغاز نمايد.

تركيه با تمام كشورهاي جهان رابطه سياسي دارد و دستگاه سياست خارجي اين كشور يكي از فعال‌ترين نهادهاي اين كشور مي‌باشد. در سال‌هاي اخير تركيه توجه خاصي به مسايل خاورميانه و مناطق پيراموني خود نشان داده است. با ايران هم روابط مناسبي چه به صورت دو جانبه و چه شركت در نهادهاي منطقه‌اي از قبيل دي 8 اسلامي، سازمان اكو و سازمان كنفرانس اسلامي دارد.

مشكلات تركيه با كشورهاي همجوار

تركيه از ديرباز با برخي همسايگان خود مرزهايي ناآرام داشته است. از آن جمله مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

دشمني دير ينه با ارمنستان (همسايه شرقي)؛

مرزهاي ناآرام با عراق، تجاوز به خاك اين كشور در بخش‌هاي


110


شمالي و اجراي طرح هاي تحت پوشش (GAP) كه از طريق آن تركيه كنترل مصب‌هاي دجله و فرات و بهره‌برداري يك‌جانبه و پركردن مخازن آب را انجام مي‌دهد و انقطاع جريان آب اين دو رودخانه همواره موجب نگراني دو كشور سوريه و عراق است؛

مسئله كردها و تنش با ايران، جمعيت كردهاي تركيه و فعاليت‌هاي مرزي آنها گاه مسائلي را به وجود آورده كه بر روابط دو كشور تأثير داشته است؛

ـ مشكلات تركيه در خارج از قلمروي ملي به سه كشور يونان، مقدونيه و قبرس مرتبط است. تركيه همواره با يونان بر سر حوزه درياي اژه، محدوده پرواز، حوزه فلات قاره و حقوق اقليت ترك اختلاف دارد؛

ـ تركيه مشكلاتي هم با سوريه بر سرمسائلي مانند نحوه استفاده از آب رودهاي دجله و فرات و كردها دارد.

دانستني هايي در مورد تركيه

استانبول تنها شهري در دنياست كه بين 2 قاره آسيا و اروپا واقع شده و طي هزاران سال پايتخت 3 امپراتوري بزرگ روم، بيزانس و عثماني بوده است.

اولين منطقه مسكوني كه قدمت آن به 6500 سال قبل از ميلاد مي‌رسد، در چاتال هويوك (Chatalhoyuk) واقع در كشور تركيه، قرار گرفته‌اند. همچنين مقبره (هالي كارناس) Halicarnassus در بدروم و معبد (آرتميس) Artemis الهه ماه و شكار در افس، كه دو اثر از عجايب هفتگانه دنيا مي‌باشد، در تركيه قرار گرفته است.


111


اروپايي‌ها به وسيله ترك‌ها قهوه را شناختند.

اولين نقاشي روي ديوار كه نمايشگر انفجار آتشفشان نزديك كوه حسن داغ (Hasandag) مي‌باشد، بر روي ديوار خانه چاتال هويوك در تركيه ترسيم شده است.

اولين سكه در سارديس تركيه كه پايتخت باستاني پادشاه ليديا در اواخر قرن 17 قبل از ميلاد بوده، ضرب شده است.

گل‌هاي زيباي لاله كه امروزه مركز پرورش آن در هلند است براي اولين بار در سال‌هاي 1500 ميلادي از استانبول به وين و از آنجا به هلند برده شده است.

با ارزش‌ترين فرش ابريشم دنيا در موزه مولانا در قونيه تركيه قرار دارد و در سفري كه ماركوپولو در قرن 13 به قونيه داشته است، از اين فرش به عنوان بهترين و زيباترين فرش دنيا ياد كرده است.

آخرين روزهاي زندگي حضرت مريم در خانه سنگي كوچكي در افس تركيه سپري گشته و آن خانه امروزه زيارتگاه هزاران مسيحي از سراسر دنيا مي‌باشد.

بر اساس نوشته‌هاي كتاب مقدس و همچنين نظر باستان‌شناسان، كشتي نوح بر فراز كوه آغري در كشور تركيه فرود آمده است.

هفت كليساي Philadelphia Sardis, Thyatira, Pergamum, Smyrna, Ephesus و Laodicea كه از آنها در كتاب وحي (انجيل) نام برده شده است، در تركيه واقع شده‌اند.

كليساي St.Peter در آنتاليا در جنوب تركيه اولين محل عبادت مسيحيان، غاري بوده است كه Peter روحاني در آنجا موعظه مي‌كرده و


112


در سال 1963، پاپ اين محل را به عنوان اولين كليساي جامع به دنيا معرفي كرد. هر ساله در 29 ژوِِئن، مسيحيان از سراسر جهان براي زيارت به اين مكان سفر مي‌كنند. اين مكان ميزبان زيارت‌گران مسيحي از سراسر دنيا مي‌باشد.

آناتولي، محل تولد تعداد زيادي از شخصيت‌هاي افسانه‌اي چون هومر شاعر، پادشاه ميداس، هرودوت و St. Paul روحاني بوده است.

St.Nicholas كه امروزه به بابا نوئل معروف است، در منطقه Demre (سواحل دريايي مديترانه) به دنيا آمده و در آنجا زندگي خود را سپري كرده است. مردم معتقدند تابوتي كه در كليساي St.Nicholas قرار دارد متعلق به بابا نوئل مي‌باشد.

14.احمد چلبي، از اهالي تركيه، اولين شخصي بود كه در قرن 17 توسط دو بال از برج گالاتا پرواز كرد و در منطقه اوسكودار فرود آمد.


113


فلسطين

فلسطين مهد اديان توحيدي بزرگ تاريخ و محل تلاقي تمدن‌هاست. سرزمين پربركت و زيبايي كه از لحاظ سوق‌الجيشي، سياحتي و ديني يكي از مهم‌ترين نقاط دنيا است. فلسطين در منتهي‌اليه غرب قاره آسيا و در شرق مديترانه واقع شده است. فلسطين علاوه بر جايگاه ديني كه مهد انبياء و اديان آسماني است، به دليل قرار گرفتن در خاورميانه از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. قرار گرفتن فلسطين در ميان تمدن‌هاي متخاصم كهن از يكسو و تشديد درگير‌ي‌ نيروهاي مهاجم براي تسلط و تصرف آن از سوي ديگر اهميت و حساسيت موقعيت آن را دوچندان كرده است.

فلسطين از شرق به اردن، از غرب به درياي مديترانه، از شمال و شمال شرقي به سوريه و لبنان و از جنوب به شبه جزيره مصر (سينا) و خليج‌عقبه محدود مي‌شود.

تاريخ فلسطين

انسان‌هاي اوليه دوازده هزار سال قبل از ميلاد مسيح در فلسطين زندگي مي‌كردند. باستان‌شناسان در برخي از اين مناطق استخوان‌هاي


114


انسان‌هاي اوليه را يافته‌اند. شهرهاي اريحا، مجد و غزه از كهن‌ترين شهرهاي جهان به حساب مي‌آيند. به دليل وضعيت جغرافيايي، رونق كسب و كار و كشاورزي، مهاجرت به اين سرزمين از چند هزار سال قبل از ميلاد آغاز شد. نخستين گروه مهاجر، كنعاني‌ها بودند. كنعاني‌ها از تبار كنعان بن سام بن نوح (عليه السلام) مي‌باشند. اين گروه ساكنان اصلي فلسطين محسوب مي‌شوند و سرزمين فلسطين به واسطه نام آنها «ارض كنعان» لقب گرفت. كنعاني‌ها ساكنان اصلي فلسطين شدند و با اشتغال به كشاورزي، دامپروري و تجارت، در پي‌ريزي اين تمدن كهن تلاش نمودند. كنعاني‌ها قريب به 200 شهر از جمله شهرهاي معروف قدس و نابلس را بنا كردند. در قرن سيزدهم پيش از ميلاد قبايل جنگجويي از جزيره كرت و درياي اژه وارد فلسطين شدند كه نام اصلي آنان pelest بود. پلست‌ها، دشت ساحلي از غزه تا حيفا را به تصرف خود درآوردند. پس از زماني فلسطيني‌ها جذب آيين كنعاني شدند و الهه آنها (دايگون، بعل و عشتار) را مي‌پرستيدند.

فنيقي‌ها در حدود 2500 سال پيش از ميلاد به فلسطين مهاجرت نمودند و شهر اورسالم را بنا نهادند. (قدس)

پس از آن نبطي‌ها كه فرقه‌اي عرب‌تبار بودند به فلسطين مهاجرت نمودند. اين قوم قرن ششم پيش از ميلاد از جزيره العرب به اين منطقه آ‌مدند.

حضرت ابراهيم (عليه السلام) متعاقب شروع دعوت توحيدي‌اش، حوالي سال 2000 قبل از ميلاد به منظور صيانت از دين خود به همراه برادرزاده‌اش حضرت لوط به فلسطين مهاجرت نمود. حضرت ابراهيم در


115


شهر الخليل (هبرون) اقامت گزيد. حضرت ابراهيم از همسر اول خود سارا صاحب فرزندي به نام حضرت اسحاق شد و قبل از آن نيز از همسر دوم خود هاجر، حضرت اسماعيل متولد شده بود.

حضرت يعقوب فرزند حضرت اسحاق بود، از حضرت يعقوب فرزنداني متولد مي‌شوند كه يكي از آنان حضرت يوسف بود. حضرت يعقوب و فرزندانش در دوره پادشاهي حضرت يوسف به مصر عزيمت مي‌كنند. فرزندان حضرت يعقوب در مصر باقي ماندند و سال‌ها بعد به همراه حضرت موسي (عليه السلام) ، پيامبر برگزيده خدا به فلسطين رجعت نمودند.

پيامبران بني‌اسرائيل در سرزمين فلسطين به ارشاد و هدايت مردمان آن بلاد مشغول مي‌گردند. در زمان حضرت داود (عليه السلام) و حضرت سليمان (عليه السلام) ، قوم بني‌اسرائيل به شوكت مي‌رسند.

پس از فوت حضرت سليمان بين يهوديان و ساكنان آن ديار درگيري‌هايي رخ مي‌دهد و دو حكومت يكي در شمال به نام اسرائيل و به پايتختي سامريا و ديگري در جنوب به نام يهودا به پايتختي اورشليم تشكيل مي‌گردد. جنگ و خونريزي ميان اين دو حكومت بالا مي‌گيرد و ماجرا با تسلط آشوريان بر حكومت اسرائيل پايان مي‌پذيرد. حكومت يهودا نيز توسط بخت‌النصر پادشاه كلداني (بابل) سرنگون شد و يهوديان به بردگي و اسارت درآمدند.

با سرنگوني حكومت بابل توسط كوروش هخامنشي، پادشاه ايران، فلسطين تحت فرمانروايي كوروش درآمد و وي به يهوديان اجازه بازگشت به فلسطين را داد. يوناني‌ها در سال 479 قبل از ميلاد، در نبرد دريايي «سلامين» در جنگ با جانشينان داريوش هخامنشي به پيروزي


116


رسيدند و اسكندر مقدوني توانست حكومت ايراني‌ها را پايان بخشد؛ از آن زمان قدس و فلسطين كاملاً به اشغال يوناني‌ها درآمد. پس از يوناني‌ها، سلوكيان و پس از آن رومي‌ها فلسطين را به اشغال خود درآوردند. در دوره تسلط رومي‌ها حضرت مسيح (عليه السلام) در شهر بيت‌اللحم ديده به جهان گشود. يهوديان در دربار حكام رومي عليه مسيح و حواريونش توطئه مي‌كردند و در نهايت حضرت مسيح (عليه السلام) به صليب كشيده شد. پس از پيوستن رومي‌ها به دين مسيح و تجزيه امپراتوري روم، قسطنطنيه، پايتخت امپراتوري روم شرقي شد و بيزانس نام گرفت. ملكه هلينا مادر امپراتور قسطنطنيه در سال 326 ميلادي از فلسطين ديدار و كليساي قيامت را در قدس و كليساي المهد را در بيت‌اللحم بنا نهاد.

فلسطين شهر اسلام

در دوره رسالت حضرت محمد (صلّي الله عليه وآله) ، فلسطين تحت حاكميت دولت بيزانس بود. فلسطين تداعي‌بخش خاطراتي براي رسول‌ اكرم بود. فلسطين مسير مسافرت‌هاي تجار مكه به شام بود، همچنين جد پيامبر، هاشم عبدمناف در شهر غزه مدفون مي‌باشد و پدر حضرت محمد (صلّي الله عليه وآله) نيز در يكي از شهرهاي تجاري در شام فوت نمود. حضرت محمد (صلّي الله عليه وآله) به دستور پروردگار پس از مدتي كه رو به سوي بيت‌المقدس نماز مي‌خواندند رو به كعبه آوردند:

«سبحان الذي اسري بعبده ليلاً من المسجدالحرام الي المسجد الاقصي الذي باركنا حوله».

پس از نبرد موته و غزوه تبوك در زمان حيات پيامبر اسلام،


117


فلسطين در سال 15 هجري و در زمان خليفه دوم عمر بن خطاب در نبرد برموك توسط سپاه تحت رهبري خالد بن وليد به تصرف مسلمانان درآمد. عمر، اولين خليفه مسلمانان بود كه شخصاً راهي فلسطين شد.

پس از آن عبدالملك مروان، خليفه پنجم اموي مجسمه بزرگي در‌آن ديار ساخت كه به مسجد الصخره معروف است. فرزند وي وليد بن عبدالملك، مسجدالاقصي را بازسازي نمود و از آن زمان منطقه پيرامون مسجد، حرم شريف نام گرفت. پس از اموي‌ها، عباسيون نيز به قدس اهميت ويژه‌اي مي‌دادند. سلسله فاطميون مصر، فلسطين را از سيطره عباسي‌ها خارج ساخت كه اين باعث تحليل قواي مسلمانان شد.

صليبي‌ها به فلسطين حمله نمودند و فاطميون را شكست دادند. اما در سال 583 هجري، صلاح‌الدين ايوبي، سردار سپاه اسلام بر صليبي‌ها فاتح گرديد. مملوكيان (جانشينان ايوبي‌ها) بر تاتارها پيروز گرديدند. عثماني‌ها در اوت 1516 ميلادي با پيروزي بر مملوكيان وارد فلسطين شدند و 400 سال بر سرزمين فلسطين حكومت نمودند.

پس از وقوع انقلاب فرانسه در 1789، ناپلئون به منظور مقابله امپراتوري فرانسه با عثماني و اشغال مصر و شام به فلسطين حمله كرد. احمد پاشا، سردار عثماني در عكا موفق شد سربازان فرانسوي را شكست دهد. حكومت عثماني‌ها بر فلسطين تا پايان جنگ جهاني اول و فروپاشي امپراتوري عثماني ادامه داشت.

يهوديان قرن‌ها سرگشته و تحت فشار حكام قرار داشتند؛ عده‌اي از يهوديان طرفدار بازگشت به آنچه «سرزمين موعود» مي‌خواندند بودند. شخصي كه اولين بار واژه صهيونيسم را به كار برد «ناتال پيرناوم»،


118


خبرنگار يهودي اتريشي در سال 1893 بود. با نقش‌آفريني تئودور هرتزل، رهبر صهيونيستي يهوديان، جنبش صهيونيستي متحول گرديد. وي در سال 1896 در كتابي تحت عنوان «دولت يهود»، ديدگاه‌هاي خود را درخصوص مسئله يهوديان و لزوم كوچ يهوديان و اسكان آنها مطرح نمود. هرتزل در تاريخ 29 اوت 1897، نخستين كنگره صهيونيستي در شهر بال سوئيس را پايه‌ريزي نمود كه مي‌توان گفت صهيونيسم سياسي در آن كنگره تولد يافت.

پس از مرگ هرتزل (1904)، حيم وايزمن رياست سياسي‌ها را برعهده گرفت. وايزمن در طول جنگ جهاني اول با انگليس و فرانسه روابط نزديكي برقرار نمود. از سوي ديگر بريتانيا نيز دست به كار شد و با اعزام «لورنس»، افسر سرشناس خود و ملاقات او با شريف حسين (شريف مكه)، موفق شد وي را عليه دولت عثماني و ترك‌ها بشوراند. بريتانيا وعده‌هاي دروغيني به شريف مكه داد كه مناطق آزاد شده عربي را به وي واگذار نمايد. سپاهيان عرب كه از سوي فيصل و عبدالله (فرزندان شريف حسين) فرماندهي مي‌شدند، نقش مهمي در شكست دولت عثماني داشتند. بريتانيا به شريف حسين و عرب‌ها خيانت نمود و طي مذاكراتي پنهاني با فرانسه كه به توافق سايكس ـ پيكو مشهور گرديد، مصر، اردن، عراق و فلسطين به بريتانيا و سوريه و لبنان در اختيار فرانسه قرار گرفت. در اعلاميه بالفور در 1917، كه توسط لرد آرتور بالفور وزير خارجه بريتانيا به روچيلد، سرمايه‌دار معروف يهودي نگاشته شد، تشكيل كشور مستقل براي يهوديان وعده داده شد و بريتانيا به منظور كسب قيموميت بر فلسطين سعي و تلاش نمود تا كار برپايي موطني براي قوم يهود در اين مكان را تحصيل كند. اين مسئله در كنفرانس سان‌ريمو


119


در 1920صورت عملي به خود گرفت و در ژوئن 1922، از سوي جامعه ملل به تصويب رسيد.

در طي دهه‌هاي 20، 30 و 40 ميلادي، سران يهودي در ارتباط نزديك با دولت بريتانيا مقدمات مهاجرت يهوديان و خريد زمين‌هاي اعراب محلي را به وجود آوردند. وقايع جنگ دوم جهاني و آزار بخشي از يهوديان توسط آلمان نازي سبب گرديد كه يهوديان با بزرگ‌نمايي و مظلوم‌نمايي در سطح جهان زمينه را براي تشكيل دولت مستقل يهودي بيش از گذشته آماده ببينند.

در 29 نوامبر 1947، جامعه ملل با اكثريت رأي به تقسيم فلسطين داد و سرزمين تاريخي فلسطين را به دو كشور جداگانه يهودي و عربي تقسيم نمود و بيت‌المقدس را نيز تحت كنترل بين‌المللي درآورد (قطعنامه 181 مجمع عمومي). اين طرح (طرح جدايي) را رهبران يهودي پذيرفتند (شامل‌ آژانس‌هاي بين‌المللي يهود)،‌ اما رهبران فلسطيني و اعراب آن را رد نمودند. در 15 مي 1948، دولت يهودي اسرائيل اعلام موجوديت نمود و حيم وايزمن اولين رئيس‌جمهور و ديويد بن گوريون، اولين نخست‌وزير اسرائيل معرفي شدند. ارتش آزادي‌بخش عربي (لبنان، سوريه، عراق، مصر و اردن) به همراه اعراب محلي به اسرائيل حمله نمودند و جنگ اول اعراب و اسرائيل آغاز گرديد. پس از جنگ 1948 تا قبل از جنگ 1967 (شش روزه)، نوار غزه در كنترل مصر و كرانه غربي قسمت شرقي و بيت‌المقدس در اختيار اردن قرار گرفت (قسمت‌هاي غربي در اختيار اسرائيل بود). اسرائيل در جنگ ژوئن 1967، سرزمين‌‌هاي عربي كرانه غربي رود اردن، نوار غزه، صحراي سينا و بلندي‌هاي جولان را به تصرف خود درآورد. براساس قطعنامه‌هاي 338


120


و 242 شوراي امنيت سازمان ملل متحد، اسرائيل بايستي به مرزهاي پيش از جنگ (1967) بازمي‌گشت.

در سال 1988، براي اولين بار سازمان آزادي‌بخش فلسطين كه نمايندگي فلسطيني‌ها را برعهده داشت، با پذيرش قطعنامه‌هاي 242 و 338 اصل زمين در برابر صلح را پذيرفت.

ياسر عرفات، رهبر جنبش فتح و رئيس سازمان آزادي‌بخش فلسطين با شركت در كنفرانس صلح مادريد (1991) و اسلو (1993)، موجوديت دولت يهودي اسرائيل را پذيرفت و در ازاي آ‌ن اسرائيل حكومت خودگردان فلسطين را در اراضي كرانه غربي و غزه به رسميت شناخت.

در حال حاضر حدود 1.400.000 نفر فلسطيني در نوار غزه ساكن مي‌باشند و حدود 5/2 ميليون نفر در محدوده كرانه غربي و نزديك به 2/1 ميليون نفر عرب فلسطيني در سرزمين‌هاي سال 1948 (اسرائيل) زندگي مي‌كنند. سرزمين فلسطين همچنان در اشغال به سر مي‌برد اما هويت فلسطيني همچنان پويا، زنده و مقاوم است. يك دوره دو ساله مذاكرات سازش در سال 2000 و پس از گفت‌وگوهاي صلح كمپ‌ديويد به دليل زياده‌‌خواهي‌هاي طرف اسرائيلي و چشم‌پوشي از حقوق اصلي فلسطيني‌ها از جمله بازگشت كامل آوارگان و پايتختي بيت‌المقدس براي دولت فلسطيني و لزوم عقب‌نشيني كامل اسرائيل از اراضي اشغال سال 1967، به شكست انجاميد كه به دنبال آن دومين انتفاضه مردم فلسطين معروف به انتفاضه الاقصي آغاز شد و 4 سال به طول انجاميد. متأسفانه طي چند دهه اخير بين نيروها و جريانات فلسطيني


121


اختلافات و تفاوت نظرهايي مشاهده گرديده است كه به آ‌رمان‌ آزادي فلسطين لطمه زده است. جدال‌هاي فرسايشي جنبش‌ فتح، به عنوان قديمي‌ترين نيروي سياسي و اجتماعي فلسطيني، با جنبش مقاومت اسلامي حماس در مورد نوع نگاه به اسرائيل و تسلط بر حكومت خودگردان همچنان ادامه دارد.

فتح و حماس هر دو ادعاي حمايت از آرمان فلسطين را دارند و طرف ديگر را به عدول از اين آرمان متهم مي‌نمايند.

آنچه پس از دهه‌ها اشغالگري و تجاوز و ترور مشخص گرديده است آن است كه اسرائيل محكوم و مجبور به پايان اشغال و تجاوز است. رژيم اسرائيل كه از بدو تشكيل خود تاكنون همواره دغدغه بقا و نابودي داشته است، براي حفظ يك كشور يهودي بر آن است تا با واگذاري بخش‌هايي از اراضي اشغالي 1967، و تحميل خواست‌هاي خود به فلسطيني‌ها، از تشكيل يك كشور مستقل فلسطيني‌ ممانعت كند.

مسائل كليدي و لاينحل همچنان باقي مانده است: مسئله آواراگان، تعيين مرزها و سرنوشت بيت‌المقدس مسائلي مي‌باشند كه باعث استمرار مناقشه فلسطيني‌ ـ اسرائيلي شده‌اند.

گروه‌ها و نيروهاي اصلي در فلسطين

1ـ حركه التحرير الوطني الفلسطينيه (جنبش فتح)

به رهبري محمود عباس، رياست دولت خودگردان، قديمي‌ترين و ريشه‌دارترين نيرو و جنبش سياسي فلسطين كه در سال 1965 پايه‌ريزي گرديد.


122


اعضاي كميته مركزي جنبش فتح، رده‌هاي بالاي سازمان‌ آزادي‌بخش فلسطين و اعضاي ارشد دولت خودگردان طي دو دهه اخير بوده‌اند. مواضع و رويكرد فتح با ساير نيروهاي مبارز جهادي يكسان نيست. شاخه نظامي جنبش فتح گروه‌هاي الاقصي برخلاف كادر سياسي جنبش، حملاتي را عليه اسرائيل طراحي و اجرا نموده است. از اعضاي شاخص فتح، محمود عباس، احمد قريع، صائب عريقات و مروان برغوثي مي‌باشند.

2ـ حركه المقاومه الاسلاميه (جنبش مقاومت اسلامي حماس)

در سال 1987، توسط شيخ احمد ياسين رهبر فقيد جنبش، پايه‌ريزي گرديد. نامشروع دانستن اسرائيل و لزوم مبارزه با آن تا آزادي تمام سرزمين فلسطين از اصول اساسي جنبش حماس مي‌باشد. جنبش حماس پس از سال‌ها دوري از فرايندهاي سياسي در سال 2005، با شركت در انتخابات شوراهاي محلي و در سال 2006 با شركت در انتخابات پارلماني توانست پيروزي چشم‌گيري كسب نمايد.

در طول انتفاضه اول و دوم، حماس به عنوان مهم‌ترين گروه مبارز شناخته شد. رهبران فعلي جنبش، خالد مشعل، اسماعيل هنيه، محمود الزهار و موسي ابومرزوق مي‌باشند.

3ـ جنبش جهاد اسلامي

اين جنبش نيز ديدگاه‌ها و مباني نظري نزديك به حماس دارد. دكتر فتحي شقاقي دبير كل سابق جهاد اسلامي در سال 1995، توسط


123


عوامل اطلاعاتي اسرائيل به شهادت رسيد.

هم‌اينك دكتر رمضان عبدالله، دبير كل جهاد اسلامي است. جهاد اسلامي برخلاف حماس در انتخابات پارلماني و شوراهاي محلي شركت نكرد.

4ـ جبهه خلق براي آزادي فلسطين (فرماندهي كل) به دبير كلي احمد جبرئل

5ـ جبهه آزاديبخش فلسطين PLF

6ـ جبهه دموكراتيك براي آزادي فلسطين

7ـ جبهه مقاومت مردمي فلسطين

موضع جمهوري اسلامي ايران

جمهوري اسلامي از بدو تشكيل تاكنون همواره از موضع حمايت از مستضعفين جهان و با توجه خاص به سرنوشت فلسطين به عنوان اولين قبله‌گاه مسلمانان جهان موضع كاملاً مشخص و نماياني داشته است. جمهوري اسلامي، رژيم اسرائيل را رژيمي مجعول و نامشروع مي‌داند كه ناقض حقوق ساكنان اصلي سرزمين تاريخي فلسطين شده‌اند. آن هم در دوران پس از قرارداد صلح كمپ ديويد كه توسط انورسادات، رئيس‌ جمهور پيشين مصر، گمان بر آ‌ن بود كه انسجام اسلامي و وحدت ملت‌هاي مسلمان در برابر رژيم اسرائيل كمرنگ شده است. امام خميني با اعلام آخرين جمعه ماه رمضان به عنوان روز جهاني قدس، توطئه


124


دشمنان را براي تضعيف اهميت و نقش فلسطين در جهان اسلام، نقش بر آب نمود. ايران از حركت مقاومت مردم فلسطين در طول انتفاضه اول و دوم حمايت كامل نموده است و حمايت‌هاي مادي و معنوي خود را از مردم فلسطين دريغ نكرده است.

ايران نسبت به روند صلح خاورميانه به دليل آنكه به حقوق اوليه فلسطيني‌ها توجهي نشان نمي‌داد و بستري براي استمرار سياست‌هاي اشغالگرانه اسرائيل بود، رويكردي اعتراضي نشان داد و با انتقاد از روند مذاكرات در طول دهه 90 ميلادي، حل بحران خاورميانه و پايان مناقشه خونين فلسطيني و اسرائيلي را در گرو انجام رفراندوم براي تعيين سرنوشت ساكنان اصلي، اعم از مسلمانان، يهوديان و مسيحيان مي‌داند.

ايران به دليل آنكه سازمان آزادي‌بخش فلسطين، دولت اسرائيل را به رسميت شناخت، نسبت به اين جنبش و رهبران آن موضع انتقادي داشته است. اما حمايت كامل خود را از جنبش حكومت اسلامي حماس و جهاد اسلامي و ساير نيروهاي مقاوم و مبارز نشان داده است. پس از پيروزي قابل توجه و چشمگير حماس در انتخابات اوايل سال 2006 ميلادي، جمهوري اسلامي حمايت‌هاي سياسي و معنوي خود را از جنبش ادامه داد.

در شرايط فعلي موضع رسمي جمهوري اسلامي حمايت از برگزاري يك رفراندوم با حضور و مشاركت تمامي ساكنان سرزمين تاريخي فلسطين براي تعيين سرنوشت خود، بازگشت آوارگان فلسطيني و تشكيل دولت مستقل فلسطيني به پايتختي بيت‌المقدس مي‌باشد كه به طور صريح در مواضع رهبران و سياست‌مداران جمهوري اسلامي ايران به


125


چشم مي‌خورد. ايران از موضع انفعالي و همراه با رخوت و سستي برخي از سران كشورهاي عربي انتقاد نموده است و روابط سياسي خود را طي دو دهه گذشته با مصر به حالت تعليق درآورده است.

موضع مدبرانه جمهوري اسلامي مبني بر تعيين سرنوشت سياسي فلسطين توسط ساكنان آن، رژيم اسرائيل را در حالتي انفعالي قرار داده است. ايران به دليل حمايت خود از جنبش‌هاي مبارز و آزادي‌بخش حماس و جهاد اسلامي از سوي رژيم اسرائيل و حامي اصلي آن آمريكا متهم به حمايت از تروريسم گرديده است.



| شناسه مطلب: 77773