بخش 13

مالـزی دولت و سیاست تقسیمات کشوری جغرافیا منابع طبیعی اقتصاد آموزش نژاد و جمعیت مذهب فرهنگ اندونزی تاریخ جغرافیا جمعیت حکومت احزاب سیاسی اصلی عبارتند از: آموزش اقتصاد


256


مالـزي

شبه جزيره مالايي مدت زيادي از يك جايگاه مهم (مركزي) در مسيرهاي تجاري بين چين و خاورميانه برخوردار بوده است. اولين پادشاهي مالايي كه بر بنادر شهرهاي ساحلي حكومت مي‏كرد در قرن 10 ميلادي تشكيل شد. اولين مدارك مبني بر وجود اسلام در شبه جزيره مالايي به قرن 14 ميلادي در ترنگانو برمي‌گردد، اما طبق برخي منابع مهاراجا دربار راجا (1179 ـ 1136 ميلادي) در قرن 9 به اسلام گرويد و نام خود را به مظفرشاه تغيير داد.

در سال 1511، مالاكا توسط كشور پرتغال تصرف شد و در آنجا يك مستعمره ايجاد نمود. پس از آن، تا زمان آغاز جنگ جهاني دوم،بخش‌هاي مختلف شبه جزيره مالايي تحت سلطه قدرت‌هاي مختلف قرار داشت. در پي تصرف مالزي از سوي ژاپني‏ها در (1945 ـ 1942) طي جنگ جهاني دوم، حمايت عمومي از استقلال افزايش يافت. برنامه‏هاي پس از جنگ انگليسي‏ها براي يكپارچگي اداره مالايا تحت يك مستعمره پادشاهي واحد كه اتحاديه مالايي ناميده شد، با مخالفت شديد از سوي مالايايي‏ها مواجه شد كه مخالف تضعيف حاكمان


257


مالايايي و اعطاي شهروندي به نژاد چيني بودند. اتحاديه مالايايي در سال 1946 تاسيس شد و شامل تمامي املاك بريتانيا در مالايا، به استثناي سنگاپور مي‌شد.

طي اين زمان، شورشيان تحت رهبري حزب كمونيست مالايا عمليات چريكي خود را براي مجبور ساختن بريتانيا به خروج از مالايا انجام دادند و در نهايت استقلال به فدراسيون مالايايي درچارچوب كشورهاي مشترك المنافع در 31 اوت 1957 اعطا گرديد.

بين دهه 1980و اوايل دهه 1990، مالزي رشد چشمگير اقتصادي را تحت رهبري دكتر مهاتير محمد تون، تجربه كرده است. اين دوره به عنوان انتقال از اقتصاد مبتني بر كشاورزي به اقتصاد صنعت محور در حوزه‏هايي چون كامپيوتر و وسايل الكترونيك، محسوب مي‏شود. در طي اين دوران بود كه منظره فيزيكي مالزي با ايجاد پروژه‏هاي كلان و متعدد تغيير يافت.

در اواخر دهه 1990، مالزي در اثر بحران مالي آسيا و نيز ناآرامي سياسي ايجاد شده به دليل بركناري معاون نخست وزير، انور ابراهيم، دچار تزلزل شد. در سال 2003، دكتر مهاتير محمد، پرسابقه‏ترين نخست وزير مالزي، به نفع معاون خود عبداله احمد بداوي، از حكومت كناره گيري كرد.

دولت و سياست

مالزي يك كشور منتخب سلطنتي با حكومت پادشاهي مشروطه است. اين كشور ظاهراً از سوي يك حاكم عالي كه معمولاً از آن به


258


عنوان شاه مالزي ياد مي‏شود، اداره مي‏گردد. او براي يك دوره پنجساله در ميان نه سلطان موروثي ايالات مالايايي انتخاب مي‏شود؛ چهار ايالت ديگر، اسماً داراي فرمانداراني هستند كه در امر اين انتخاب شركت نمي‏كنند. اين امر موجب مي‏شود كه مالزي يك كشور داراي سلطنت محسوب شود.

نظام حكومتي در مالزي نسبتاً الگوبرداري از نظام پارلماني سيستم وست مينيستر، يا به عبارتي ميراث حكومت استعمار بريتانيا است. اما در عمل، بيشتر قدرت در شاخه اجرائي دولت متمركز مي‌ود تا بخش مقننه آن، و قوه قضائيه در اثر حملات مداوم دولت در دوره مهاتير تضعيف شده است. از زمان كسب استقلال در سال 1957، مالزي توسط يك ائتلاف چند نژادي تحت عنوان ناسيونال باريسان (قبلا" يك اتحاد بوده) اداره شده است.

مجلس مالزي شامل يك مجلس پايينتر، مجلس نمايندگان يا "Dewan Rakyat (يعني "خانه مردم ") و يك مجلس بالادستي، سنا يا Dewan Negara (يعني خانه كشور) مي باشد. مجلس 219 عضوي نمايندگان از طريق هيئتهاي تك عضوي موكلاني انتخاب مي شوند كه اعضاي آن براي حداكثر يك دوره 5ساله برگزيده شده‌اند. قدرت قانونگذاري بين قانونگذاران فدرال و ايالتي تقسيم مي‏شود. تمام 70 سناتور آن براي مدت 3 سال متصدي امور هستند؛ كه 26 نفر از آنها از سوي مجامع ايالتي، 2 نفر به نمايندگي از منطقه فدرال كوآلالامپور، يعني 1 نفر از حوزه‏هاي فدرال لابوان و پوتراجايا و40 نفر باقي نيز توسط شاه منصوب مي‏گردند. انتخابات پارلماني مالزي دست كم يك‏بار در هر


259


5 سال برگزار مي‏شود. سن رأي دهندگان بايد از 21 سال به بالا باشد تا بتوانند براي اعضاي مجلس نمايندگان و نيز بيشتر ايالات و نيز مجمع قضائي ايالتي رأي دهند.

قدرت اجرايي در اختيار كابينه مالزي (هيئت دولت) به رياست نخست وزير است؛ و قانون اساسي مالزي تاكيد مي‏كند كه نخست وزير بايد عضو مجلس پايين دستي، پارلمان مالزي باشد كه بنابر نظر حاكم عالي مي‏تواند به گروه اكثريت در مجلس دستور دهد. كابينه از ميان اعضاي دو مجلس انتخاب مي‏گردد و مسئول اداره آن مرجع نيز مي باشد.

تقسيمات كشوري

مالزي داراي 13 استان است و استاندار هر استان را اصطلاحاً "سلطان" مي‌نامند.

جغرافيا

كشور مالزي در جنوب شرقي آسيا واقع شده و از لحاظ جغرافيائي از دو قسمت كاملاً جدا تشكيل شده است.

دو بخش متمايز مالزي از طريق درياي چين جنوبي از يكديگر جدا شده اند، كه هردو بخش غربي شبه جزيره مالزي و شرق مالزي، داراي منظره بسيار مشابهي از دشت‏هاي مرتفع ساحلي هستند كه اغلب از تپه ها و كوهستان‏هاي جنگلي انبوه پوشيده شده كه مرتفع ترين آن، كوه كينابالو به ارتفاع 4,095.(2) متر بر روي جزيره بورنئو قرار دارد. آب و


260


هواي محلي، استوايي بوده كه مشخصه آن بادهاي موسمي سالانه است كه (در ماه‏هاي آوريل و اكتبر) در جنوب غرب و (از اكتبر تا فوريه) در شمال غرب مي‏وزد. تانجونگ پي آي، كه در ايالت جنوبي جوهور قرار دارد، جنوبي‏ترين نقطه قاره آسيا مي‏باشد. تنگه مالاكا كه بين سوماترا و شبه جزيره مالزي قرار دارد، از مهمترين مسيرهاي كشتيراني جهان محسوب مي‏شود.

منابع طبيعي

مالزي به خوبي از مواهب طبيعي همچون زمين‏هاي حاصل خيزكشاورزي، جنگل و نيز مواد معدني در نواحي خود برخوردار است. از لحاظ كشاورزي، مالزي اولين صادر كننده پلاستيك طبيعي (كائوچو) و خرماي روغني است كه همراه آن الوارها و تنه‏هاي بريده شده درختان، كاكائو، فلفل سياه، آناناس و تنباكو (توتون) موجب رشد اين بخش شده است.

قلع و نفت خام دو منبع عمده معدني هستند كه در اقتصاد مالزي از اهميت خاصي برخوردارند. مالزي تا زمان فروپاشي بازار قلع در دهه1980، به تنهايي بزرگترين توليد كننده قلع جهان بود. در قرون نوزده و بيست، قلع نقش غالبي را در اقتصاد مالزي ايفا مي‏كرد. در سال 1972 بود كه نفت خام و گاز طبيعي، جاي قلع را به عنوان عامل اتكاء بخش معدن مالزي گرفتند. نفت خام و گاز طبيعي موجود در حوزه‏هاي برون ساحلي ساباه، ساراواك و ترنگانو، به خصوص در آن سه ايالت، كمك فراواني به اقتصاد مالزي نموده است. ديگر مواد معدني داراي اهميت يا


261


ويژگي (خاص) شامل مس، طلا، بوكسيت، سنگ آهن و زغال سنگ به همراه مواد معدني صنعتي نظير خاك رس، كائولن، سيليس، آهك، باريت، فسفات‏ها و سنگ‏هاي ساختماني همچون گرانيت و نيز بلوك‏ها و قطعات مرمر هستند. مقادير اندكي از طلا نيز توليد مي‏شود.

دولت برآورد نموده است كه مالزي با نرخ فعلي توليد قادر خواهد بود براي 18 سال نفت و به مدت 35 سال گاز طبيعي استخراج كند. مالزي دررتبه بيست و چهارم از لحاظ ذخاير نفتي و سيزدهم از نظر گاز طبيعي در دنيا قرار دارد.

اقتصاد

شبه جزيره مالايي و آسياي جنوب شرقي، همواره مركزي براي تجارت بوده است. اقلام گوناگوني همچون چيني آلات و چاشني‏ها، حتي پيش از آنكه سلطان نشين مالاكا و سنگاپور به اين شهرت برسند، فعالانه تجارت مي‏شده است.

در قرن هفدهم، ذخاير فراواني از قلع در چند ايالات مالايايي كشف شد. سپس، همانطور كه امپراتوري بريتانيا بر مالايا چيره شدند، درختان كائوچو و خرماي روغني براي مقاصد بازرگاني عرضه شدند. در طول اين دوران، مالايا به بزرگترين توليد كننده عمده قلع، كائوچو و خرماي روغني تبديل شد.

همزمان با اين كه مالايا به سوي كسب استقلال خود حركت مي‏نمود، دولت به اجراي برنامه‏هاي پنجساله خود پرداخت. برنامه پنجساله اول آن كشور در سال 1955 آغاز گرديد. با تاسيس مالزي، اين


262


برنامه‏ها بازنگري و تكرار شدند، كه اولين برنامه مالزي در سال 1965 شروع شد.

در دهه 1970، مالزي به تقليد از رويه چهار ببر (قدرت اقتصادي) اصلي آسيا پرداخت و از وابستگي به استخراج معادن و كشاورزي به اقتصادي صنعتي تغيير هويت داد. با سرمايه گذاري ژاپن، در طول چند سال صنايع سنگين آن شكوفا شد، و صادرات مالزي به موتور اوليه رشد كشور تبديل شدند. مالزي پيوسته به رشد بيش از 7 درصد در توليد ناخالص ملي دركنار تورمي پايين در دهه هاي 1980و1990 دست يافت. طي همان دوره، دولت كوشيد تا با سياست اقتصادي جديد (مالزي) (NEP) پس از حادثه شورش نژادي 13 مي 1969 فقر را ريشه كن سازد.

آموزش

آموزش در مالزي تحت نظارت وزارت آموزش دولت فدرال مي‏باشد. بيشتر دانش آموزان در مالزي آموزش را بين سنين 6 ـ 3 سالگي از مهد كودك آغاز مي‏كنند. علاوه بر بعضي مهد كودك‏هاي دولتي، بيشتر مهد كودك‏ها در مالزي به طور خصوصي اداره مي‏شوند. دانش آموزان تحصيل را از سن 7 سالگي به مدت شش سال در مدراس ابتدائي شروع مي‏كنند. دو نوع مدرسه ابتدائي (كاملاً) دولتي يا با مساعدت دولت وجود دارد: مدارس ملي از زبان مالايايي به عنوان واسطه آموزشي استفاده مي‏نمايند، و مدارس نمونه ملي از زبان چيني يا تاميلي به عنوان واسطه آموزشي بهره مي‏برند.

براي تحصيلات مرحله سوم، دانشگاه‏هاي عمومي همچون دانشگاه


263


مالايا و دانشگاه كبانگسان مالزي وجود دارد. علاوه بر اين، 5 دانشگاه معتبر بين‏المللي از سال 1998 در مالزي، شعب كمپ خود را تاسيس نموده‌اند. كمپ هر شعبه دانشگاهي را مي‌توان همچون يك شعبه دور از دانشگاه اصلي فرض كرد، كه همان رشته ها و مدارك را كه مراكز اصلي مي‏دهند، ارائه مي‏كند. دانشجويان بومي و بين‏المللي هردو مي‏توانند اين شرايط نمونه خارجي را با پايينترين هزينه تحصيل در مالزي احراز نمايند.

نژاد و جمعيت

ساكنين كشور مالزي از سه نژاد مالايي (60درصد)، چيني (27درصد)، هندي (12درصد) و غيره (1درصد)، تشكيل شده است. جمعيت مالزي مركب از گروه‏هاي نژادي متعددي بوده كه از لحاظ سياسي جمعيت غالب مالايايي‏ها هستند كه اكثريت جمعيت را (در حدود 60درصد)تشكيل مي‏دهند. تمامي مالايايي‏ها مسلمان هستند. حدود 15 درصدجمعيت مالزيايي‏ها با اعقاب چيني هستند كه به لحاظ تاريخي نقش مهمي را در تجارت و اشتغال بر عهده داشته‏اند. مالزيايي‏ها با اعقاب هندي در حدود 7 درصد جمعيت را تشكيل مي‏دهند. حدود 90 درصد جمعيت‌هندي از‌مردمان‌تاميل‌وتلوگومي‏باشند.اما‌گروه‏هاي مختلف ديگري نيز وجود دارند، از جمله افراد مالايا، پنجابي‏ها و گجراتي‏ها.

مذهب

مالزي يك جامعه چند مذهبي است و اسلام دين رسمي اين كشور مي‏باشد. برطبق ارقام آماري در سال 2000، چهار دين اصلي آن عبارتند


264


از اسلام (4/60 درصد جمعيت)، بودائيسم (2/19 درصد جمعيت)، مسيحيت (1/9 درصد، بيشتر در شرق مالزي)، و هندوئيسم (3/6 درصد). مردم مالزي عموما به اعتقادات مذهبي يكديگر احترام مي‏گذارند و عمدتاً مشكلات مذهبي داخلي از جهت سياسي به وجود مي‏آيد.

فرهنگ

مردم مالزي افرادي بسيار خون گرم و ميهمان نوازي هستند. مسلمان‏ها داراي رستوران‏ها و فروشگاه‏هايي هستند كه با آرم حلال مشخص مي‏شوند. هندوها و چيني‏ها به بودا معتقد هستند. با توجه به طبيعت بخشنده اين سرزمين، بومي‏ها كه اكثراً مسلمانند داراي اخلاقي خوش و نظم و ترتيب در كارها مي‏باشند. مالزي كشوري است كاملاً تفريحي و بسيار زيبا كه در سال 2006، 22 ميليون نفر توريست را پذيرا بوده است. جمعيت اين كشور 28 ميليون نفر مي‏باشد.


265


اندونزي

تاريخ

از قرن هفدهم، هند شرقي مهم ترين و سودآورترين بخش امپراتوري هلند به شمار مي‌رفت. به غير از اشغال كوتاه مدت بريتانيايي‌ها (1811 تا 1814) و قيامهاي گاه گاهي محلي، هلند كنترل اين كشور را تا 1942 حفظ كرد. در اين سال ژاپني ها به اين مستعمره هجوم آوردند و به عنوان آزاد كنندگان كشور از حكومت استعماري مورد استقبال اكثر اندونزيايي‌ها قرار گرفتند با تسليم ژاپن در 1945 ، احمد سوكارنو بنيانگذار حزب مليون جمهوري مستقل اندونزي را اعلام كرد.. هلنديها پس از چهار سال جنگ متناوب ولي وحشيانه، تحت فشار بين‌المللي استقلال اندونزي را در 1949 پذيرفتند.

جغرافيا

جمهوري اندونزي كشوري است مركب از جزيره‌هاي بسيار كه در مجمع‌الجزاير مالايا بين هندوچين و استراليا قرار گرفته‌است. پايتخت آن جاكارتا است.اندونزي چهارمين كشور پر جمعيت دنيا است و مسلمانان آن از هر كشور ديگري بيشترند.اندونزي در واقع مجموعه‌اي از جزاير


266


(قريب به 3000 جزيره بزرگ و كوچك) است كه در جنوب شرقي آسيا در اقيانوس كبير قرار دارد. سابقاً اين جزاير در تصرف هند و به هندِ هلند موسوم بود ولي بعد از آنكه كشوري مستقل و آزاد گرديد، «اندونزي» نام گرفت. مساحت اين كشور 1919000 كيلومتر مربع و پايتخت آن شهر جاكارتا است كه در جزيره جاوه قرار دارد و سابقاً باتاويا ناميده مي‌شد. شهر مهم آن سورابايا است. اين كشور داراي معادن قلع، نفت، ذغال‌سنگ و مس است و توتون، برنج، قهوه و كائوچو جزو محصولات كشاورزي اين كشور است.به بيان ديگر اين كشور، به شكل يك قوس، مشتمل بر هزاران جزيزه در طول خط استوا، مانند كالي مانتان، سوماترا، ايريان جايا ، مادورا ، سولاوزي ،جاوه ، بالي و جزاير سونداي كوچك (از جمله لامبارك، فلورس و تيمور) است.

اندونزي، چهارمين كشور پرجمعيت دنيا محسوب مي شود. تعداد 3000 جزيره ان مسكوني است.مردم اين كشور در سواحل جزاير و يا در دره ها و بخصوص در جزيره جاوه زندگي كرده، و كشاورز مي باشند. بيشتر جزاير اندونزي، غير قابل سكونت هستند. اين كشور، آب و هواي گرم و استواي داشته، و بارانهاي موسمي، سبب رونق كشاورزي مي‌شود.

جاوه و همسايه كوچكترش مادورا جمعيت متراكمي دارند و نزديك به دو سوم مردم اندونزي را در خود جاي مي دهند. سلسله جزاير شمالي متشكل است از كاليمانتان (بخش اندونزيايي جزيره بورنئو)، جزاير نامنظم و كوهستاني سولاوسي (سلبس)، گوره ملوك، وايريان جايا (بخش غربي گينه نو)بيش از دو سوم اين كشور از جنگلهاي استوايي باراني پوشده شده است.


267


جمعيت

جمعيت اين كشور در حدود 238 ميليون نفر است كه از اين رقم 1/86 درصد مسلمان ،7/5 درصد پروتستان ، 3 درصد كاتوليك ،8/1 هندو و4/3 بقيه از مذاهب‌ديگرهستند. زبان‌رسمي‌آنان «اندونزيايي» است.

حكومت

هر پنج سال انتخابات براي انتخاب 400 نفر از اعضاي مجلس نمايندگان تحت نظام تعيين تعداد نمايندگان به نسبت جمعيت هر منطقه، برگزار ميگردد،100 عضو ديگر را رئيس جمهور انتصاب ميكند. مجلس شوراي خلق ، كه متشكل از اعضاي مجلس نمايندگان به اضافه 500 نفر ديگر به نمايندگي از جانب دولتهاي محلي، گروههاي صنفي و ذينفع ـ هر پنج سال تشكيل جلسه ميدهد تا بر اصول كلي سياست دولت نظارت كند و به انتخاب رئيس جمهور بپردازد.رئيس جمهور كابينه را انتصاب ميكند. از 27 استان كشور دو استان خود مختارند .

احزاب سياسي اصلي عبارتند از:

گلكار (اتحاد دولت)، گروه توسعه متحد (اسلامي)

حزب دموكرات اندونزي (مسيحي) و ملي گرا

آموزش

ميزان باسوادي:4/90 درصد در كل جمعيت

نرخ باسوادي مردان:94 درصد


268


نرخ باسوادي زنان:4/86 درصد

سنين تحصيل اجباري: 7 تا 13 سال.

تعداد دانشگاه : 35 دانشگاه دولتي، 26 دانشگاه خصوصي

اقتصاد

اندونزي از نظر مواد معدني و نفت ، گاز طبيعي ، قلع ، نيكل، زغال سنگ، بوكسيت و مس نيز ثروت فراواني دارد،ولي به دليل جمعيت زياد نسبتا فقير است. بيش از 50% مردم اين كشور زارعين معيشتي هستند و برنج محصول اصلي به شمار ميرود. ولي هم كشاورزان مزارع بزرگ و هم روستاييان مقادير زيادي لاستيك ، چاي ، قهوه ، تنباكو و ادويه صادراتي توليد مي‌كنند.

بخش صنعت بيشتر به فرآوري مواد معدني و محصولات كشاورزي ميپردازد. اندونزي در دهه 1980 و اوايل دهه 1990 به ميزان رشد اقتصادي بالايي دست يافت.توريسم ، از منابع مهم درآمدهاي ارزي، اندونزي به شمار مي رود.

توليد ناخالص داخلي اين كشور در سال 2007 بالغ بر 6/845 ميليارد دلار بود.درامد سرانه اين كشور در همين سال بالغ بر 3400 دلار بود.17 درصد از مردم اندونزي زير خط فقر زندگي مي‌كنند. نرخ تورم اين كشور در سال 2007 3/6 درصد بود.صادرات اين كشور بالغ بر 4/118 ميليارد دلار است و نفت و گاز ،كالاهاي الكترونيك و نساجي مهمترين اقلام صادراتي ان هستند.


| شناسه مطلب: 77779