بخش 3
بخش دوّم : کوفه * شهر کوفه * زید بن علیّ بن الحسین (علیهم السلام) * مسجد کوفه * مسلم بن عقیل (علیه السلام) * مختار ثقفی * مسجد سهله
بخش دوّم
كوفه
شهر كوفه
زيد بن عليّ بن الحسين (عليهما السلام)
مسجد كوفه
مسلم بن عقيل
مختار ثقفي
مسجد سهله
شهر كوفه
قَالَ رَسُولُ اللَّه (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) : إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنَ الْبُلْدَانِ أَرْبَعَةً. فَقَالَ عَزَّ وَجَلَّ: (وَ التِّينِ وَالزَّيْتُونِ وَطُورِ سِينِينَ وَهذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ) 1 فَالتِّينُ الْمَدِينَةُ وَالزَّيْتُونُ بَيْتُ الْمَقْدِسِ وَطُورُ سِينِينَ الْكُوفَةُ وَهذَا الْبَلَدُ الأَمِينِ مَكَّة.
خداوند از بين شهرها چهار شهر را انتخاب كرد ، آنجا كه فرمود : قسم به تين و زيتون و طور سينين و آن شهر امنْ .
تين ، مدينه و زيتون ، بيت المقدس و طور سينين ، كوفه و شهر أمن ، مكه است.(2)
قال الصادق (عليه السلام) : نَفَقَةُ دِرْهَمٍ بِالْكُوفَةِ تُحْسَبُ بِمِائَةِ دِرْهَمٍ فِيمَا سِوَاهَا وَرَكْعَتَانِ فِيهَا تُحْسَبُ بِمِائَةِ رَكْعَة.
يك درهم صدقه در كوفه معادل صد درهم در غير آن و دو ركعت نماز در آن معادل صد ركعت است.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- تين / 1 - 3
2- سفينة البحار 4 / 267
3- همان 4 / 267
موضوع پيشنهادي :
1- بيان تاريخچة كوفه.
2- قداست بعضي از زمانها و مكانها و تأثير آنها در افزايش ثواب عبادات (مسجد، حرم ائمه و...).
3- كوفه و مركزيت حكومت در زمان علي 7 و امام زمان [ و بيان حكمت و فلسفة آن.
فـلك امشب نـسيمي سـرد دارد
زمين از غصه، رنــگ زرد دارد
بيـــا اي دل بنــاليــم و بگرييم
هواي كوفـــه بوي درد دارد
وفايي
* * *
خـدايـا ايـن جماعت خود پرستند
بـروي ديـن و قرآن ديده بستند
پـس از بشكستن پهلــوي زهــرا
ســر مـظلوم عالم را شكستند
وفايي
زيد بن علي بن الحسين (عليهم السلام)
قالَ الصادق (عليه السلام) : وَلا تَقُولُوا خَرَجَ زَيْدٌ فَإِنَّ زَيْداً كَانَ عَالِماً وَكَانَ صَدُوقاً وَلَمْ يَدْعُكُمْ إِلَي نَفْسِهِ إِنَّمَا دَعَاكُمْ إِلَي الرِّضَي مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَلَوْ ظَهَرَ لَوَفَي بِمَا دَعَاكُمْ إِلَيْهِ
نگوييد كه زيد خروج كرد به درستي كه زيد عالم و راستگو بود و شما را به سوي خود دعوت نكرد او شما را به امام از آل محمد (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) دعوت كرد و اگر پيروز مي شد هر آينه به آن وفا مي كرد.(1)
چند نكته درباره زيد بن علي (عليهما السلام) :
ـ امام صادق (عليه السلام) بر زيد نماز خواند در حاليكه او بهدار آويخته شده بود.
ـ امام صادق (عليه السلام) و زنان اهلبيت (عليهم السلام) بر زيد عزاداري ميكردند.
ـ زيد بن علي قائل به امامت امامان دوازده گانه بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سفينة البحار 2 / 524، كافي 8 / 264
ـ شهادت زيد در ماه صفر سال 121 ه . ق در سن 42 سالگي رخ داد. بدنش 4 سال بر دار بود و بعد از آن بدنش را سوزاندند و خاكسترش را بر باد دادند . براي او مكان يادبودي در محل دارش ساخته اند كه در محله كناسه كوفه بوده است.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ أَذِنَ فِي هَلَاكِ بَنِي أُمَيَّةَ بَعْدَ إِحْرَاقِهِمْ زَيْداً بِسَبْعَةِ أَيَّام.
خداوند عزوجل بعد از سوزاندن بدن زيد توسط بني اميه اذن به هلاكت آنان داد.
موضوع پيشنهادي :
1- بيان تاريخ زيد و قيام او و تجليل
ائمه (عليهم السلام) از او.
2- بيان تاريخ اولاد ائمه (عليهم السلام) و فشار و ظلم حاكمان بني اميه و بني عباس بر ايشان.
3- مذّمت ظلم و بيان انواع ظلم (زباني، عملي و ...) و تأثير ظلم انسان در دنيا و آخرت.
مسجد كوفه
قالَ الرضا (عليه السلام) : إِنَّ مَسْجِدَ الْكُوفَةِ بَيْتُ نُوحٍ لَوْ دَخَلَهُ رَجُلٌ مِائَةَ مَرَّةٍ لَكَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِائَةَ مَغْفِرَةٍ لِأَنَّ فِيهِ دَعْوَةَ نُوحٍ7 حَيْثُ قَالَ (رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنا).
حضرت رضا (عليه السلام) فرمود: مسجد كوفه خانة نوح بوده است. اگر فردي صدبار داخل آن شود خداوند صد مغفرت برايش مي نويسد؛ زيرا در آن دعاي نوح بوده است كه فرمود : پروردگارا! بيامرز مرا و پدر و مادرم و هركس كه مؤمن است و داخل خانهام ميشود.(1)
قالَ علي (عليه السلام) : مَسْجِدُ الْكُوفَةِ صَلَّي فِيهِ سَبْعُونَ نَبِيّاً وَسَبْعُونَ وَصِيّاً أَنَا أَحَدُهُمْ.
حضرت علي (عليه السلام) فرمود: در مسجد كوفه هفتاد نبي و هفتاد وصي نماز خواندهاند و من يكي از آنها هستم.(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار 100 / 262، ميزان الحكمه 4 / 398
2- ميزان الحكمه 4 / 398، به نقل از بحارالانوار ج 11 / 58
جهت اطلاع بيشتر، به مفاتيح الجنان، اعمال مسجد كوفه و سهله مراجعه كنيد.
موضوع پيشنهادي :
1- بيان دعاهاي قرآني و توضيح آن.
2- دعا براي اصلاح فرزندان توسط والدين
و دعا براي همة مؤمنين.
3- شهادت مكانها و زمانها در روز
قيامت به نفع يا ضرر انسان.
* * *
ز خون محــراب را گلپوش كردند
جهــــان را با غمي همدوش كردند
چــه تاريك است دلها اي دريغا
چــراغ عشق را خــــاموش كردند
* * *
نميگويم دلم چون گريه ميكرد
كه از داغ تو گردون گريه ميكرد
خــودم ديدم به همـراه پيمبــر
كنارت فـاطمه خون گريه ميكرد
* * *
ســلام ما به علـي و نمــــاز آخــر او
به حال راز و نياز و به ديدة تر او
سـلام ما به علــي و به عــدل و ايمانش
سلام ما به پيــام و كلام و منبر او
سلام ما به سجودش كه رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غـرق خون اطهر او
سـلام ما به پريشاني حسيــن و حســن
سلام ما به دل پــر ز آه دخــتر او
سـلام ما به نفسهاي نفْــس پيغمبـــر
سلام ما به فـــروغ نگاه آخـــر او
سلام ما به غـمي كـز مدينـــه دارد او
سلام ما به ملاقات او و همســر او
چـو خاك اوست سراي ابوذر و مقداد
فتاده است وفـــايي به خاك قنبر او
مسلم بن عقيل (عليه السلام)
قال الحسين (عليه السلام) : رَحِمَ اللَّهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صَارَ إِلَي رَوْحِ اللَّهِ وَرَيْحَانِهِ وَتَحِيَّتِهِ وَرِضْوَانِهِ أَمَا إِنَّهُ قَدْ قَضَي مَا عَلَيْهِ وَبَقِيَ مَا عَلَيْنَا
خدا مسلم را رحمت كند، او به روح و ريحان و رضوان الهي پيوست. آنچه بر او بود گذشت و آنچه بر ماست همچنان باقي است.
و بعد حضرت چند بيت شعر گفتند كه يكي از آن ابيات اين است :
وَإن تَكُنْ الأبْدان لِلمَوْتِ اُنْشِئَتْ
فقَتْلُ امْرِءٍ بالسَيْف في الله أفضلُ.
امام (عليه السلام) بعد از شنيدن خبر شهادت مسلم وهاني فرمود :
«إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ رَحْمَةُ الله عَلَيْهما» ـ يكرِّر ذلك مراراً ـ لا خَيْرَ في الْعيش بَعد هؤلاء
ما از خدا هستيم و به سوي او باز ميگرديم، رحمت خدا بر آنان باد (اين را بارها فرمود). در زندگي بعد از ايشان خيري نيست.
وقتي او را بر عبيدالله وارد كردند - فردي گفت : بر امير سلام كن.
مسلم گفت : ساكت باش، به خدا قسم او امير من نيست.
ابن زياد گفت : مهم نيست كه سلام كني يا نه، تو بهزودي كشته ميشوي.
مسلم گفت : اگر مرا بكشي، همانا بدتر از تو، بهتر از مرا كشته است و تو از هيچ بدي روي گردان نبودي.
ابن زياد گفت: بر امامت خروج كردهاي و فتنه بين ايشان انداختي.
مسلم گفت : دروغ ميگويي. معاويه و پسرش يزيد بين مسلمين تفرقه انداختند و تو و پدرت آنها را ياري كرديد و من اميد دارم كه شهادت من بهدست بدترين خلق باشد.
ابن زياد : خود را در جايگاهي قرار دادهايد كه اهل آن نيستيد.
مسلم : چه كسي اهل آن است؟
ابن زياد : يزيد بن معاويه.
مسلم : الحمدلله ، راضي هستيم به آنچه كه خداوند خود حكم كند.
ابن زياد : آيا براي خودتان چيزي گمان داريد ؟
مسلم بن عقيل : والله گمان ندارم بلكه اين يقيني است.
ابن زياد : به من بگو براي چه به اين شهر آمدهاي و بين مردم تفرقه انداختي؟
مسلم : من براي فتنه نيامدهام بلكه شما منكر را آشكار كرديد و معروف را دفن نموديد و بدون رضايت مردم بر مردم حكمراني ميكنيد و آنها را به غير دستورات الهي وادار ميكنيد. ما آمديم تا امر به معروف كنيم و نهي از منكر كرده و ايشان را به كتاب و سنت دعوت كنيم و ما اهل اين امر هستيم همانگونه كه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) فرمود .
در اين هنگام، عبيدالله بن زياد ناسزا و دشنام به علي و حسن و حسين: داد.
مسلم گفت:
أنْتَ وَأبُوكَ أحَقُّ بِالشَّتْمِِ، فَاقْضِ ما أنْتَ قَاضٍ يَا عَدُوَّ اللهِ.
تو و پدرت سزاوارتر به اين دشنامها هستيد. آنچه ميخواهي انجام بده ، اي دشمن خدا.
نكته :
تا زماني كه بحث و مناظره است، مسلم جواب ميدهد، ولي طاقت شنيدن دشنام به مولاي خود را
ندارد. وقتي ابن زياد ناسزا گفت، مسلم ميگويد: اگر ميخواهي مرا بكشي، بكش.(1)
موضوع پيشنهادي :
1- بيان تاريخچهاي كوتاه از زندگي مسلم
ابن عقيل.
2- لزوم داشتن تعصب ديني و عدم
تحمل ناسزا به اولياي الهي.
3- درسهايي از شهادت مسلم بن عقيل
(وفاداري، جنگ جوانمردانه، رفاه طلبي كوفيان و ...).
فـريــاد ز كوفيان كه نيرنگ زدند
بر دامن آشوبگـري چنـــگ زدند
با مسلم اگـرچه روز، بيعت كردند
شب عهد شكسته، بر سرش سنگ زدند
* * *
كوفه امشب چـه ملال انگيز است
كــوچههايش همه ماتم خيـز است
در و ديـــوار سخن ميگـــويند
سخـــن از غـربت من ميگــويند
اي خـدا ايـن دل شب من چه كنم
يك تن و اين همه دشمن چه كنم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- الملهوف / 122
اهل كـــوفه همه پيمـــان شكنند
خـود نـمكخوار و نمكدان شكنند
صبح من شمــع و همـــه پروانه
شـام بيگانه تـــر از بيگــــــانه
صبح با مـــن همگــــي پيوستند
شب درِ خـــانه برويم بستنـــــد
صـبح بر دامـن مـن چنــگ زدند
شام از بــام مرا سنــــگ زدنــد
آخـر عشـــق بود در بــــدري
حـاصلــش نيست بهجز خونجگري
گــر كشـد خـصم به پـاي دارم
دست حاشــا كه از او بـــردارم
مختار ثقفي
قالَ الْباقر (عليه السلام) لابي مُحَمَّدٍ الحَكم بن المختار: رَحِمَ اللَّهُ أَبَاكَ رَحِمَ اللَّهُ أَبَاكَ مَا تَرَكَ لَنَا حَقّاً عِنْدَ أَحَدٍ إِلاَّ طَلَبَهُ قَتَلَ قَتَلَتَنَا وَطَلَبَ بِدِمَائِنَا
حضرت باقر (عليه السلام) به فرزند مختار فرمودند : خدا پدرت را رحمت كند. خدا پدرت را رحمت كند. هيچ حقي از ما در نزد احدي نبود مگر اينكه مطالبه كرد. قاتلين ما را كشت و خونخواهي ما نمود.(1)
امام سجاد (عليه السلام) بعد از قيام مختار سجده كردند و فرمودند:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْرَكَ لِي ثَأْرِي مِنْ أَعْدَائِي وَجَزَي الْمُخْتَارَ خَيْراً.
خدا را شكر كه از دشمنان ما خونخواهي كرد و خداوند مختار را جزاي خير عنايت كند.(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سفينة البحار 2 / 147
2- همان 2 / 147
دربارة مختار و اعتقادات او اقوال مختلف نقل شده است، ولي اكثر علماي شيعه او را مدح كردهاند و اعتقاداتش را ستودهاند. زيرا از اهل بيت (عليهم السلام) سخناني در مدح او و نهي از مذمت او بسيار رسيده است و دشمنان مختار آنچنان كه بر عليه اميرالمؤمنين (عليه السلام) مطاعن ساختند دربارة او هم چنين كردهاند تا او را از قلوب شيعه دور نمايند.(1)
موضوع پيشنهادي :
1- عوامل جلب رضايت اهلبيت (عليهم السلام) از شيعيان.
2- سعي در پاكسازي جامعه از فساد و گناه در حدّ توان.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سفينة البحار 2 / 150
مسجد سهله
قالَ الصادِق (عليه السلام) :
إِذَا دَخَلْتَ الْكُوفَةَ فَأْتِ مَسْجِدَ السَّهْلَةِ فَصَلِّ فِيهِ وَاسْأَلِ اللَّهَ حَاجَتَكَ لِدِينِكَ وَدُنْيَاكَ... وَمَنْ دَعَا اللَّهَ فِيهِ بِمَا أَحَبَّ قَضَي لَهُ حَوَائِجَهُ وَرَفَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَكَاناً عَلِيّاً إِلَي دَرَجَةِ إِدْرِيسَ وَأَجَارَهُ مِنْ مَكْرُوهِ الدُّنْيَا وَمَكَايِدِ أَعْدَائِه.
امام صادق (عليه السلام) فرمود : وقتي وارد كوفه شدي به مسجد سهله بيا و نماز بگذار و حوائج دين و دنياي خود را از خدا بخواه . مسجد سهله خانة ادريس نبي بوده است كه نماز ميخواند و خياطت مي كرد و هركس در مسجد سهله دعا كند به آنچه بخواهد خداوند دعايش را مستجاب و حوائجش را برآورده مي كند و او را تا درجة ادريس در روز قيامت بالا مي برد و از مكروهات دنيا و مكايد و نيرنگ دشمنان در امان خواهد بود.
آنجا خانة ابراهيم بود كه بهسوي عمالقه حركت
كرد، مناخ و بار انداز خضر است و هركس در آنجا اقامت كند گويا در خيمة رسول خدا (صلّي الله عليه وآله وسلّم ) اقامت كرده است.
قالَ الْصّادق (عليه السلام) : كَأَنِّي أَرَي نُزُولَ الْقَائِم (عليه السلام) فِي مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ وَعِيَالِه.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: گويا ميبينم حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را در مسجد سهله در حاليكه با اهل و عيالش در آنجا فرود آمده است.
امام صادق (عليه السلام) در اين مسجد براي نجات زني كه بهخاطر لعن قاتلين حضرت زهرا (عليها السلام) به زندان افتاده بود دعا كردند و خداوند او را خلاص فرمود.(1)
موضوع پيشنهادي :
1- بيان فضائل مسجد سهله.
2- ويژگيها و صفات ياران امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) .
3- وظائف شيعيان در قبال امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
و در عصر غيبت كبري.
عمري است كه از حضور او جا مانديم
در غـربت سرد خويش تنها مانديم
او منتظــر است تا كه مــا برگــرديم
مائيم كـــه در غيبت كبري مانديم
مــن به عشقت اسيــــر مــيمـيرم
پـيش پــايت حقيـــر ميميرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- سفينة البحار 2 / 591
چـــون نهالم اگـــر نباري تــــو
بـه خــدا در كــوير ميميرم
مـهر تــو روشني بـه دل بخـــشيد
گـر كه روشن ضمير مـيميرم
چــون كــه مسكـين آستان تــوام
وقت مـردن اميــر مــيميرم
دوســت دارم كــه با تو باشم مـن
گــر جوان يا كه پير ميميرم
از رهــت پــا نميكـــشم يكدم
تـا كـه در اين مسير ميميرم
بسكـــه شــرمنــــده ز افعــالم
پيش تــو سر به زير ميميرم
دم مـــردن اگــــر تــو را بـينــم
چقــدر دلپــــذير ميميرم
لــحظـــهاي بعد ديــــدن رويت
گــر بميرم چه دير ميميرم
بـه ولاي تــــو مي خورم ســوگنـد
گـر بگويي بميـــر ميميرم
در ره عشــق تــــو وفــايي گـفت
مــن به عشقت اسير ميميرم