بخش 4

نیایشی بر گرفته از دعای ابوحمزه


107


تو يگانه بي‌شريكي اي خداي مشعرالحرام.(1)

تويگانه بي‌شريكي اي صاحب كعبة با بركت.

اي كه با حلمت از گناهانِ بزرگِ بندگان مي‌گذري.(2)

اي كه با فضلت نعمت‌هاي بيكران بر بندگان نازل مي‌كني.(3)

اي كه دستگيري و ياريت ذخيره روز سختي من است.(4)

اي همدمي كه همراهيت ذخيره روز تنهايي من است.(5)

اي فرياد رسي كه فرياد رسيت ذخيره روز محنت و گرفتاري من است.(6)

اي ولي نعمتم كه آقاييت ذخيره روز تنگدستي من است.(7)

اي رب ودود

تو پناه مني در آن وقت كه راه‌هاي زندگي مرا ناتوان مي‌سازد.(8)

تو پناه مني آن هنگام كه زمين با همه وسعتش بر من تنگ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَالْمَشْعَرِ الْحَرامِ.

2. وَالْبَيْتِ الْعَتيقِ الَّذي‏ اَحْلَلْتَهُ الْبَرَكَةَ يا مَنْ عَفا عَنْ عَظيمِ الذُّنُوبِ بِحِلْمِهِ.

3. يا مَنْ اَسْبَغَ النَّعْمآءَ بِفَضْلِهِ.

4. يا عُدَّتي‏ في‏ شِدَّتي.

5. يا صاحِبي‏ في‏ وَحْدَتي.

6. يا غِياثي‏ في‏ كُرْبَتي.

7. يا وَلِيّي‏ في‏ نِعْمَتي.

8. اَنْتَ كَهْفي‏ حينَ تُعْيينِي الْمَذاهِبُ في‏ سَعَتِها.


108


مي‌آيد.(1)

تو پناه مني آن‌گاه كه سكينه و آرامش زندگيم به تشويش و اضطراب بدل گردد.

تو پناه مني آن‌گاه كه شيريني‌هاي حيات برايم تلخ و ناگوار

شود.

تو دستم را بگير.

به فريادم برس.

به غير خودت مرا وانگذار.

لطفت را شامل حالم كن.

اگر رحمتت نباشد، هلاكم.(2)

تويي كه خطايم را از گردونه كيفر دور مي‌كني.(3)

اگر پرده پوشيت نباشد رسواي رسوايم.(4)

تويي كه در پيروزي بر دشمنانم كمكم مي‌كني.(5)

اگر كمك‌هاي لحظه لحظه‌ات نباشد، مغلوب و شكست

خورده‌ام.(6)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَتَضيقُ بِيَ الأَرْضُ بِرُحْبِها.

2. وَلَوْلا رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهالِكينَ.

3. وَاَنْتَ مُقيلُ عَثْرَتي.

4. وَلَوْلا سَتْرُكَ اِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحينَ.

5. وَاَنْتَ مُؤَيِّدي‏ بِالنَّصْرِ عَلي‏ اَعْدآئي.

6. وَلَوْلا نَصْرُكَ اِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبينَ.


109


اي عزيزي كه خود را به عظمت و علو مقام اختصاص داده‌اي.(1)

دوستانت چون به تو وصلند به عزت نايل آيند.(2)

اي عزيزي كه سلاطين طوق ذلت در مقابلت به گردن انداخته‌اند و از سطوت تو در هراسند.(3)

اي احسان‌گري كه نيكي و خوبيت هرگز قطع نمي‌شود.(4)

اي عزيزي كه يوسف را در بيابان بي‌آب و علف حفظ كردي و از چاه خارجش كردي و به سلطنت رساندي.(5)

اي رؤوفي كه يوسف را به يعقوب رساندي بعد از آن‌كه چشمانش از غم سفيد شده بود.(6)

اي عزيزي كه بلا و مصيبت را از پيامبرت ايوب بر طرف كردي.(7)

اي مهرباني كه ذبح اسماعيل را توسط خليلت ابراهيم تدبير كردي.(8)

اي دستگيري كه دعاي زكريا را بر بخشش يحيي به او اجابت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. يا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرِّفْعَةِ.

2. فَاَوْلِيآئُهُ بِعِزِّهِ يَعْتَزُّونَ.

3. يا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ الْمُلوُكُ نيرَ الْمَذَلَّةِ.

4. يا ذَاالْمَعْرُوفِ الَّذي‏ لا يَنْقَطِعُ اَبَداً.

5. يا مُقَيِّضَ الرَّكْبِ لِيُوسُفَ فِي الْبَلَدِ الْقَفْرِ.

6. يا رادَّهُ عَلي‏ يَعْقُوبَ بَعْدَ اَنِ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظيمٌ.

7. يا كاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوي‏ عَنْ اَيُّوبَ.

8. وَمُمْسِكَ يَدَيْ اِبْرهيمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ كِبَرِ سِنِّهِ.


110


كردي.(1)

اي كريمي كه يونس پيامبر را از شكم ماهي نجات دادي.(2)

اي ودودي كه دريا را براي نجات بني اسراييل شكافتي.(3)

اي قهاري كه فرعون و سپاهيانش را به جرم لجاجت و استكبار غرق كردي.(4)

اي عزيزي كه ساحران فرعون را پس از سال‌ها لجاجت، هدايت و نجاتشان دادي.(5)

اي رحيمي كه بادها را با نسيم رحمت، بشارت خير فرستادي.(6)

اي رحماني كه در عقوبت و انتقام از بندگان زشتت عجله نمي‌كني.(7)

اي مهرباني كه با شكر ناچيزي كه مي‌كنم مرا از نعمت‌هايت محروم نمي‌سازي.(8)

اي خدايي كه با گناهان بزرگي كه مرتكب مي‌شوم، رسوايم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. يا مَنِ اسْتَجابَ لِزَكَرِيّا فَوَهَبَ لَهُ يَحْيي.

2. يا مَنْ اَخْرَجَ يُونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ.

3. يا مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ لِبَني‏ اِسْرآئيلَ فَاَنْجاهُمْ.

4. وَجَعَلَ‏ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ مِنَ الْمُغْرَقينَ.

5. يا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ.

6. يا مَنْ اَرْسَلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ بَيْنَ‏ يَدَيْ رَحْمَتِهِ.

7. يا مَنْ لَمْ يَعْجَلْ عَلي‏ مَنْ عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ.

8. يا مَنْ قَلَّ لَهُ‏ شُكْري‏ فَلَمْ يَحْرِمْني.


111


نمي‌سازي.(1)

اي مولايي كه مرا در حال معصيت و نافرماني مشاهده مي‌كني و افشايم نمي‌كني.(2)

اي معبودي كه در كودكي از هزاران بلا حفظم كردي.(3)

اي عزيزي كه در بزرگي مرا و اهل و عيالم را رزق دادي.(4)

اي منعمي كه نعمت‌هايت از شماره و محاسبه خارج است.(5)

اي ودودي كه خير و احسان بر من سرازير كردي و من با گناه و عصيان پاسخ گفتم.(6)

اي خداي مهربانم

در مرض و بيماري، تو شفايم دادي.(7)

در برهنگي‌ام تو پوشاندي.(8)

در گرسنگي‌ام تو سيرم كردي.(9)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَعَظُمَتْ خَطيئَتي‏ فَلَمْ يَفْضَحْني.

2. وَرَاني‏ عَلَي‏ الْمَعاصي‏ فَلَمْ يَشْهَرْني.

3. يا مَنْ حَفِظَني‏ في‏ صِغَري.

4. يا مَنْ رَزَقَني في‏ كِبَري.

5. يا مَنْ اَياديهِ عِنْدي‏ لا تُحْصي.

6. يا مَنْ‏ عارَضَني‏ بِالْخَيْرِ وَالإِحْسانِ، وَعارَضْتُهُ بِالإِسائَةِ وَالْعِصْيانِ.

7. يا مَنْ دَعَوْتُهُ مَريضاً فَشَفاني.

8. وَعُرْياناً فَكَساني.

9. وَجائِعاً فَاَشْبَعَني.


112


در عطشم تو سيرابم نمودي.(1)

در ذلتم تو عزتم دادي.(2)

در نادانيم تو معرفتم دادي.(3)

در تنهاييم تو زيادم كردي.(4)

در بي‌نواييم تو بي‌نيازم كردي.(5)

در ياري خواستنم تو بدادم رسيدي.(6)

هرگاه كه دعا نكردم بي‌دعا و خواستن، افاضه كردي.(7)

با اين همه لطف ممنونتم.

شكرت مي‌گويم.

ثنايت مي‌گويم.

حمدت مي‌كنم.

تو قلم عفو بر لغزشم كشيدي.(8)

تو رنج و سختي از من دور كردي.(9)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَعَطْشانَ‏ فَاَرْواني.

2. وَذَليلاً فَاَعَزَّني.

3. وَجاهِلاً فَعَرَّفَني.

4. وَوَحيداً فَكَثَّرَني.

5. وَغائِباً فَرَدَّني.

6. وَمُنْتَصِراً فَنَصَرَني.

7. وَاَمْسَكْتُ عَنْ جَميعِ ذلِكَ فَابْتَدَاَني.

8. فَلَكَ الْحَمْدُ وَالشُّكْرُ، يا مَنْ‏ اَقالَ عَثْرَتي.

9. وَنَفَّسَ كُرْبَتي.


113


تو دعايم اجابت كردي.(1)

تو پرده‌پوشي كردي.(2)

تو گناهم بخشيدي.(3)

تو به خواسته‌هايم رساندي.(4)

تو بر دشمنانم پيروز كردي.(5)

ناتوانم از شمارش نعمت‌ها و منتها و بخشش‌هايت.(6)

ناتوانم از حمد و ثنايت.

ناتوانم از شمارش داده‌هايت.

ناتوانم از درك انعام و فضلت.

اي مولاي من

تو با نعمت‌هاي فراوانت بر من منت نهادي.(7)

تو انعامم كردي.(8)

تو به من نيكي كردي.(9)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَاَجابَ دَعْوَتي.

2. وَسَتَرَ عَوْرَتي.

3. وَغَفَرَ ذُنُوبي.

4. وَبَلَّغَني‏ طَلِبَتي.

5. وَنَصَرَني‏ عَلي‏ عَدُوّي.

6. وَاِنْ اَعُدَّ نِعَمَكَ وَمِنَنَكَ.

7. وَكَرائِمَ مِنَحِكَ لا اُحْصيها يا مَوْلايَ اَنْتَ الَّذي‏ مَنَنْتَ.

8. اَنْتَ الَّذي‏ اَنْعَمْتَ.

9. اَنْتَ الَّذي‏ اَحْسَنْتَ.


114


تو زيبا با من عمل كردي.(1)

تو كرامت نصيبم كردي.(2)

تو نعمت‌هايت را به اكمال رساندي.(3)

تو رزقم دادي.(4)

تو توفيقم دادي.(5)

تو عطايم كردي.(6)

تو بي‌نيازي بخشيدي.(7)

تو پناهم دادي.(8)

تو كفايتم كردي.(9)

تو هدايتم كردي.(10)

تو از لغزش‌ها حفظم نمودي.11

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اَنْتَ الَّذي‏ اَجْمَلْتَ.

2. اَنْتَ الَّذي اَفْضَلْتَ.

3. اَنْتَ الَّذي‏ اَكْمَلْتَ.

4. اَنْتَ الَّذي‏ رَزَقْتَ.

5. اَنْتَ الَّذي‏ وَفَّقْتَ.

6. اَنْتَ الَّذي‏ اَعْطَيْتَ.

7. اَنْتَ الَّذي‏ اَغْنَيْتَ.

8. اَنْتَ الَّذي‏ اوَيْتَ.

9. اَنْتَ الَّذي‏ كَفَيْتَ.

10. اَنْتَ الَّذي‏ هَدَيْتَ.

11. اَنْتَ الَّذي‏ عَصَمْتَ.


115


تو گناهانم پوشاندي.(1)

تو زشتي‌هايم بخشيدي.(2)

تو معاصيم محو كردي.(3)

تو در زندگيم تمكن دادي.(4)

تو عزتم بخشيدي.(5)

تو ياريم كردي.(6)

تو دستم گرفتي.(7)

تو تأييدم كردي.(8)

تو زير بالم زدي.(9)

تو شفايم دادي.(10)

تو عافيتم بخشيدي.11

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اَنْتَ الَّذي سَتَرْتَ.

2. اَنْتَ الَّذي‏ غَفَرْتَ

3. اَنْتَ الَّذي‏ اَقَلْتَ.

4. اَنْتَ الَّذي‏ مَكَّنْتَ.

5. اَنْتَ‏ الَّذي‏ اَعْزَزْتَ.

6. اَنْتَ الَّذي‏ اَعَنْتَ.

7. اَنْتَ الَّذي‏ عَضَدْتَ.

8. اَنْتَ الَّذي اَيَّدْتَ.

9. اَنْتَ الَّذي‏ نَصَرْتَ.

10. اَنْتَ الَّذي‏ شَفَيْتَ.

11. اَنْتَ الَّذي‏ عافَيْتَ.


116


تو اكرامم نمودي.(1)

حمد و سپاس مال توست.(2)

شكر و ثنا خاص توست.(3)

خداي عزيز

منم كه به اعتراف نشسته‌ام.(4)

منم كه با اقرار به خوبي‌هايت به زشتي‌ام لب باز مي‌كنم.(5)

منم كه اعتراف به قصور و كوتاهيم دارم.(6)

منم كه فقط پيش تو لب به كاستي‌هايم باز مي‌كنم.

منم كه بد كردم.

منم كه خطا كردم.

منم كه تصميم به گناه گرفتم.(7)

منم كه ناداني ورزيدم.(8)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اَنْتَ‏ الَّذي‏ اَكْرَمْتَ.

2. فَلَكَ الْحَمْدُ دآئِماً.

3. وَلَكَ الشُّكْرُ واصِباً اَبَداً.

4. ثُمَّ اَنَا يا اِلهيَ، الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبي.

5. اَنَا الَّذي ‏اَسَاْتُ.

6. اَنَا الَّذي‏ اَخْطَاْتُ.

7. اَنَا الَّذي‏ هَمَمْتُ.

8.اَنَا الَّذي‏ جَهِلْتُ.


117


منم كه غفلت نمودم.(1)

منم كه به سهو افتادم.(2)

منم كه به خود تكيه كردم.(3)

منم كه عمداً به گناه افتادم.(4)

منم كه وعده بازگشت دادم و تخلف نمودم.(5)

منم كه پيمان‌شكني كردم.(6)

منم كه امروز به خطايم اقرار مي‌كنم.(7)

منم كه امروز اعتراف به نعمت‌هاي بي‌انتهايت بر خود دارم.(8)

خدايا مرا ببخش.

رو سياهم.

دل شكسته‌ام.

به بن رسيده‌ام.

خجالت زده از نافرمانيم.

سرشكسته از حريم شكني‌ام.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اَنَا الَّذي غَفَلْتُ.

2. اَنَا الَّذي‏ سَهَوْتُ.

3. اَنَا الَّذِي اعْتَمَدْتُ.

4. اَنَا الَّذي‏ تَعَمَّدْتُ.

5. اَنَا الَّذي‏ وَعَدْتُ وَاَنَا الَّذي‏ اَخْلَفْتُ.

6. اَنَا الَّذي‏ نَكَثْتُ.

7. اَنَا الَّذي‏ اَقْرَرْتُ.

8. اَنَا الَّذِي اعْتَرَفْتُ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ وَعِنْدي.


118


سر به زير از اين همه لطف تو و پاسخ زشت خويشم.

از همه جا رانده و مانده‌ام.

درِخانه‌اي ديگر نمي‌شناسم.

كسي در به رويم نمي‌گشايد.

خداي مهربانم

اي كه گناه بندگانت ضرري به تو نمي‌زند.

اي كه از طاعت بندگانت بي‌نيازي.(1)

اي كه عمل صالح بندگانت را تو توفيق مي‌دهي.(2)

هواي بندگيت را تو كرم مي‌كني.

نسيم عشق را به دل‌ها وزيدي.

عطر ايمان را تو به جان‌ها پاشيدي.

معبودم

به خوبي امرم كردي، از من عصيان ديدي.(3)

از گناه نهيم كردي، بي‌اعتنايي ديدي.(4)

امروز شايسته تبرئه تو نيستم.(5)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وهُوَ الَغَنِيُّ عَنْ طاعَتِهِمْ.

2. وَالْمُوَفِّقُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْهُمْ بِمَعُونَتِهِ وَرَحْمَتِهِ.

3. اِلهي‏ اَمَرْتَني‏ فَعَصَيْتُكَ.

4. وَنَهَيْتَني‏ فَارْتَكَبْتُ نَهْيَكَ.

5. فَاَصْبَحْتُ لا ذا بَرآئَةٍ لي‏ فَاَعْتَذِرَ.


119


از قدرت و ياور، دستم تهي است.(1)

با چه رويي به پيشگاهت بيايم.(2)

با شرمندگي و خجالت مي‌آيم.

با سرافكندگي و آزرم مي‌آيم.

با عرق شرم به پيشاني مي‌آيم.

از اين‌كه خودم را به تو نسبت مي‌دهم كه (بنده توام) شرمنده‌ام.

من پيش خود متهم نيستم، مجرمم.

من طريق بندگي بجا نياورده‌ام.

من شرط عبد بودنم را قاصرم.

با چه جرأتي نزد تو گام بردارم.

با چشمي كه تو به من داده‌اي.(3)

با گوشي كه تو به من داده‌اي.

با زباني كه تو به من داده‌اي.

با دستي و پايي كه تو به من داده‌اي.

اين‌ها همه نعمت‌هاي تواند و با همه اين‌ها تو را نافرماني كرده‌ام.(4)

مؤاخذه من حق توست.(5)

مجازات من مال توست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَلاذا قُوَّةٍ فَاَنْتَصِرَ.

2. فَبِأَيِّ شَيْ‏ءٍ اَسْتَقْبِلُكَ.

3. ‌ام بِبَصَري‏ ‌ام بِلِساني‏ ‌ام بِيَدي ‏‌ام بِرِجْلي.

4. وَبِكُلِّها عَصَيْتُكَ.

5. يا مَوْلايَ، فَلَكَ الْحُجَّةُ وَالسَّبيلُ عَلَيَّ.


120


نگاهم نكني، عتابم كني، اعتنايم نكني، عذابم كني حق توست.

مولاي من

زشتي‌هايم به هيچ‌ كس نگفتي.(1)

بدي‌هايم افشا نكردي.

به خودت قسم اگر ديگران بدي‌هايم را مي‌دانستند، نگاهم نمي‌كردند.(2)

اگر خلاف‌هايم را مي‌دانستند، طردم مي‌كردند.(3)

ولي تو، اي رؤوف طردم نكردي، از چشمت نيانداختي.

الان با همه بار گناهم ذليل و عاجز وحقير و سرافكنده آمده‌ام.(4)

نه شايسته تبرئه‌ام كه عذرم بپذيري.(5)

نه جز تو كسي را دارم نه كمكي.(6)

نه دليل منطقي براي جرمم دارم كه به آن استدلال كنم.

نه مي‌توانم گناهم را منكر شوم كه همه چيز را مي‌داني.(7)

اعضايم خود شاهدند و در محكمه خود به نطق رسا مي‌گويند، من

---------------------------


1. يا مَنْ سَتَرَني‏ مِنَ الأباءِ وَالاُمَّهاتِ اَنْ يَزجُرُوني.

2. وَلَوِ اطَّلَعُوا يا مَوْلايَ عَلي‏ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنّي‏ اِذاً ما اَنْظَرُوني‏.

3. وَلَرَفَضُوني‏ وَقَطَعُوني.

4. بَيْنَ يَدَيْكَ، يا سَيِّدي خاضِعٌ ذَليلٌ حَصيرٌ حَقيرٌ.

5. ذُو بَرآئَةٍ فَاَعْتَذِرَ.

6. وَلا ذُو قُوَّةٍ فَاَنْتَصِر.

7. وَلا حُجَّةٍ فَاَحْتَجُّ بِها وَلا قائِلٌ لَمْ اَجْتَرِحْ، وَلَمْ اَعْمَلْ سُوءاً.


121


بدم.(1)

خدايا مطمئنم در قيامت از اعمالم مي‌پرسي.(2)

چرا با نعمت‌هايم اين‌گونه عمل كردي؟

چرا بندگيم را پاس نداشتي؟

چرا دعوت انبيا را نشنيده انگاشتي؟

چرا از رسولانم متابعت ننمودي؟

چرا خون شهدا را در عمل پاس نداشتي؟

چرا حجت را بر تو تمام كردم، راه نيافتادي؟

چرا زمين گيرِ دنيا و هوس و شهوت و لذت باقي ماندي؟

چرا اراده برخاستن دادم، برنخاستي؟

چرا مدل‌ها و الگوهاي بندگي نشانت دادم نگاه نكردي؟

خداي رؤوف

آن‌روز همه وجودم اگر اشك حسرت شود، كم است.

اگر از شرم چون روغن به زمين ريخته شوم، كم است.

ندامتم سودي دارد؟

خجالتم نفعي دارد؟

سر به زير شدنم نجاتم مي‌دهد؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَاَنّي‏ ذلِكَ وَجَوارِحي كُلُّها شاهِدَةٌ عَلَيَّ بِما قَدْ عَمِلْتُ.

2. اَنَّكَ‏ سآئِلي‏ مِنْ عَظايِمِ الاُمُورِ.


122


تو عادلي هستي كه ظلم نمي‌كني.

اگر من باشم و عدل تو، سخت گرفتارم.

چرا عذابم نكني؟

اگر من باشم بي‌فضل تو، سخت درمانده‌ام.

حلم و جود و كرمت اقتضاي عفو دارد.

منزهي تو خداي من، من ستم كرده‌ام.(1)

منزهي تو خداي من، من توبه مي‌كنم.(2)

منزهي تو خداي من، من موحدم.(3)

منزهي تو خداي من، من خائفم.(4)

منزهي تو خداي من، من از گناهم واهمه دارم.(5)

منزهي تو خداي من، من اميد وار به لطف توام.(6)

منزهي تو خداي من، من به يگانگي‌ات معترفم.(7)

منزهي تو خداي من، من گداي در خانه توام.(8)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الظَّالِمينَ.

2. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الْمُسْتَغْفِرينَ.

3. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الْمُوَحِّدينَ.

4. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الْخآئِفينَ.

5. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الْوَجِلينَ.

6. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الرَّاجينَ.

7. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الْمُهَلِّلينَ.

8. لااِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ‏ السّآئِلينَ.


123


منزهي تو خداي من، من به تسبيح تو مفتخرم.(1)

منزهي تو خداي من، من به كبريائيت معترفم.(2)

منزهي تو خداي من، من به ربوبيت تو گواهم.(3)

خداي رؤوف

تو دعاي درمانده و پريشان را اجابت مي‌كني.(4)

تو رنج غمديدگان را بر طرف مي‌كني.(5)

تو درد بيماران را شفا مي‌دهي.(6)

تو فقر فقيران را غنا مي‌دهي.(7)

تو شكسته بالان را جبران مي‌كني.(8)

تو اسيران به زنجير كشيده را رها مي‌كني.(9)

تو طفل صغير در رحم مادر را رزق مي‌دهي.(10)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الْمُسَبِّحينَ.

2. لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ اِنّي‏ كُنْتُ مِنَ الْمُكَبِّرينَ.

3. لااِلهَ‏اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَكَ رَبّي‏ وَرَبُّ ابآئِيَ الأَوَّلينَ.

4. اَللَّهُمَ‏ اِنَّكَ تُجيبُ الْمُضْطَرَّ.

5. وَتُغيثُ الْمَكْرُوبَ.

6. السَّقيمَ وَتَشْفِي.

7. وَتُغْنِي الْفَقيرَ.

8. وَتَجْبُرُ الْكَسيرَ.

9. يا مُطْلِقَ‏ الْمُكَبَّلِ الأَسيرِ.

10. يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغيرِ.


124


امشب از بهترين هدايايي كه به بندگان خوبت مي‌دهي به من هم ارزاني دار.(1)

اكرامي كه امشب به مهدي عزيز مي‌كني جرعه‌اي هم به من عطا كن.

خداي من

تو نزديك‌ترين عزيزي هستي كه مي‌توان تو را خواند.(2)

تو سريع‌ترين اجابت كنندة خواسته‌هايي.(3)

تو كريم‌ترين عفو كننده به خطاكاراني.(4)

تو وسيع‌ترين بخشنده به گداياني.(5)

تو شنواترين به خواستة سائلاني.(6)

فريادت زدم، قبولم كردي.(7)

درخواستت كردم، عطايم كردي.(8)

به تو رغبت پيدا كردم، به من رحم كردي.(9)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَاَعْطِني‏ في‏ هذِهِ الْعَشِيَّةِ اَفْضَلَ ما اَعْطَيْتَ.

2. اَللَّهُمَّ اِنَّكَ اَقْرَبُ مَنْ دُعِيَ.

3. وَاَسْرَعُ مَنْ اَجابَ.

4. وَاَكْرَمُ مَنْ عَفي.

5. وَاَوْسَعُ مَنْ اَعْطي.

6. وَاَسْمَعُ‏ مَنْ سُئِلَ.

7. دَعَوْتُكَ فَاَجَبْتَني.

8. وَسَئَلْتُكَ فَاَعْطَيْتَني.

9. وَرَغِبْتُ‏ اِلَيْكَ فَرَحِمْتَني.


125


تمايل قلبي‌ام را ديدي به آغوشم گرفتي.

به تو نزديك شدم، نوازشم كردي.

در بحران‌هاي زندگيم به تو اعتماد كردم، نجاتم دادي.(1)

ناله و زاريم را ديدي دستم را گرفتي.(2)

خداي رؤوف

شاكرم كن.

عاقلم كن.

خادمم كن.

قدر دانم كن.

نعمت‌هايت بر من كامل كن.(3)

بخشش‌هايت را به من گوارا كن.(4)

به نعمت‌هايت ذاكرم كن.(5)

عالم مال توست و سلطنت مطلقة هستي از آن توست.

قدرت عالم هستي در يد مبارك توست.(6)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَوَثِقْتُ بِكَ فَنَجَّيْتَني.

2. وَفَزِعْتُ اِلَيْكَ فَكَفَيْتَني.

3. وَتَمِّمْ لَنا نَعْمآئَكَ.

4. وَهَنِّئْنا عَطآئَكَ.

5. وَلألآئِكَ ذاكِرينَ.

6. اَللَّهُمَّ يا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ.


126


با اين حال، هر چه بنده‌اي نافرمانيت مي‌كند مي‌پوشاني.(1)

عذر خواهي مي‌كند، در اوج قدرت، مهربانانه مي‌بخشي.(2)

ما را در سايه عفوت قرار ده.(3)

لباس فلاح و نجاح به تنمان كن و غنايم دنيا و آخرت به دستمان ده.(4)

ما را از رحمت واسعه‌ات محروم مكن و از فيوضاتت نوميد مفرما.(5)

از آنچه به فضل و كرمت آرزو و اميد بسته‌ام، محرومم مكن.(6)

دستانم را ذليلانه به سويت دراز كرده‌ام.(7)

اين دستان كشيده، به زشتي و گناه اعتراف مي‌كنند.(8)

دستان گدايي‌ام را خالي بر مگردان.(9)

دنيا و آخرتم را كفايت كن.(10)

غير تو پناهي ندارم غير تو خدايي ندارم.11

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَعُصِيَ فَسَتَرَ.

2. وَاسْتُغْفِرَ فَغَفَرَ.

3. وَتَغَمَّدْنا بِعَفْوِكَ عَنَّا.

4. اَللَّهُمَّ اَقْلِبْنا في‏ هذَا الْوَقْتِ مُنْجِحينَ مُفْلِحينَ مَبْرُورينَ غانِمينَ.

5. وَلاتَجْعَلْنا مِنَ الْقانِطينَ.

6. وَلا تَحْرِمْنا ما نُؤَمِّلُهُ مِنْ فَضْلِكَ.

7. فَقَدْ مَدَدْنا اِلَيْكَ اَيْدِيَنا.

8. فَهِيَ بِذِلَّةِ الإِعْتِرافِ مَوْسُومَةٌ.

9. اَللَّهُمَ‏ فَاَعْطِنا في‏ هذِهِ الْعَشِيَّةِ ما سَئَلْناكَ.

10. وَاكْفِنا مَا اسْتَكْفَيْناكَ.

11. وَلا رَبَّ لَنا غَيْرُكَ.


127


غير تو چاره‌سازي نيست.

خير برايم مقدر كن.(1)

مرا اهل خير مقرر كن.(2)

اجر اخروي برايم ذخيره كن.(3)

برق سبز رأفت و رحمتت را از من دريغ مكن.(4)

عزيز دل‌ها، تقديرت را اين‌گونه برايم رقم زن كه:

گداي دستِ پر برگشتة خانه تو باشم.(5)

شكر‌گزاري باشم كه شكرم نعمتت را فراوان كرده.(6)

تائبي باشم كه توبه‌ام گناهم را بخشيده.(7)

آمرزيده‌اي باشم كه گناهم تمام و كمال قلم عفو خورده.(8)

تضرع و زاريم را مي‌بيني، قبولم كن.(9)

دل عاشقم را مي‌بيني، قبولم كن.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اِقْضِ لَنَا الْخَيْرَ.

2. وَاجْعَلْ ْتَهُ.

7. وَتابَ اِلَيْكَ فَقَبِلْتَهُ.

8. وَتَنَصَّلَ اِلَيْكَ مِنْ ذُنُوبِهِ كُلِّها فَغَفَرْتَها لَهُ.

9. وَاقْبَلْ تَضَرُّعَنا.


128


غم حسرت بر عمرم را مي‌بيني، قبولم كن.

تأسفم برخسارت و فناي روزگارم را مي‌بيني، قبولم كن.

التماس پذيرشم را مي‌بيني، قبولم كن.

آنچه در دل‌ها مكنون و پوشيده است بر تو آشكار است.(1)

بر هم زدن پلك‌ها و گوشه زدن چشم‌ها بر تو آشكار است.(2)

چيزي از عمر و حياتم، اعمال و افعالم بر تو پوشيده نيست.(3)

در قيامت رسوايم مكن.

در دنيا افشايم مكن.

با مكرت استدراجم مكن.(4)

با مهرت پرده پوشيم كن.

از جهنمت ايمنم كن.(5)

در دين و دنيا و آخرتم عافيت عنايتم كن.

از شر ديگران كفايتم كن.(6)

آني به خودم وا مگذار.(7)

يا ارحم الراحمين

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. وَلا مَا انْطَوَتْ عَلَيْهِ مُضْمَراتُ الْقُلُوبِ.

2. يا مَنْ لا يَخْفي عَلَيْهِ اِغْماضُ الْجُفُونِ.

3. وَلا لَحْظُ الْعُيُونِ، وَلا مَا اسْتَقَرَّ فِي الْمَكْنُونِ.

4. اَللَّهُمَّ لا تَمْكُرْ بي‏ وَلا تَسْتَدْرِجْني.

5. وَاَعْتِقْ رَقَبَتي‏ مِنَ النَّارِ.

6. وَلا تَخْدَعْني.

7. وَادْرَءْ عَنّي‏ شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالإِنْسِ.



131


نيايشي بر گرفته از دعاي ابو حمزه

خداي رؤوف

با عذابت ادبم مكن.(1)

با سخطت تدبير بي‌حياييم مكن.

با قهرت حساب رسيم نكن.

با مكرت لغزش‌هايم را پاسخ مگو؛(2)

با مكري كه مكاران و شيادان و حقه‌بازان را به زمين مي‌زني.

و از اوج اقتدار به خاك مي‌افكني.

و عزت و لذت را به كامشان تلخ مي‌كني.

و دنياشان را تباه و پايان كارشان را سياه مي‌كني.

خدايا مرا اين‌گونه مگير.

من كيم؟ چه جايگاهي دارم؟ چه اهميتي دارم؟3

ــــــــــــــــــــــــــــــ


| شناسه مطلب: 77840