بخش 4
« د » دانش اندوزی دانشمندان بی عمل دانشمند فاسد دانشوری درخواست دروغ گویی دعا در غیاب دیگران دعوت به گمراهی دگرگونی های زندگی دنیاگرایی دوری از مواضع اتهام دوستی خدا « ر » راست گویان دروغین راهنمایی رسوایی آخرت « ز » زهد و پارسایی زیبا سخن گفتن
99 |
د
دانش اندوزي
همه كساني كه به مراتب بالايي از علم و آگاهي رسيده اند ، از هر فرصتي براي كسب دانش سود جسته اند . آنان از مطالبي كه ديگران قابل مطالعه نمي دانند و به راحتي از كنار آن مي گذرند ، بي اعتنا نمي گذرند و در راه تحصيل علم ، مرارت ها و سختي هاي فراواني را بر خود هموار مي كنند . آنان با چشم پوشيدن از خواب و خوراك ، كنار نهادن تكبر و غرور و با فروتني و احترام در برابر استاد ، ساعت ها و ماه ها و سال ها به تعليم و آموختن نشسته اند . در نظر اينان ، دانش همانند آب دريا است كه هرچه از آن مي آشامند ، همچنان خود را تشنه تر و نيازمندتر مي بينند . پيامبر گرامي اسلام در توصيه به فراگيري دانش مي فرمايد :
100 |
اَعْلَمُ النّاسِ مَنْ جَمَع عِلْمَ النّاسِ اِلي عِلْمِهِ . ( 1 )
دانشمندترين شخص آن است كه علم ديگران را بر علم خود بيافزايد .
دانشجو بايد از تنبلي و بي كاري دوري كند و با پشتكار به كسب دانش بپردازد . دانشجو بايد از هر فرصتي كه پيش مي آيد ، بيشترين بهره را ببرد تا موفقيت لازم را به دست آورد . دانش طلبان از شتاب نكردن در بهره گيري از زمان ، بيشترين زيان را مي بينند ؛ زيرا دانشجو بايد در طلب علم همچون تيري از چله كمان رها شود و از اما و اگرها و امروز و فرداها رها باشد . پيامبر گرامي اسلام كه پي جويي و پي گيري علم را تا راه هاي دوردست توصيه مي كرد ، درباره جد و جهد براي فراگيري دانش ، سخني نيكو به يادگار گذاشته است :
اُغْدُوا فِي طَلَبِ الْعِلْمِ فَاِنّ الْغُدُوَّ بَرَكَةٌ وَنَجاحٌ . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ش 360 .
2 . نهج الفصاحة ، ش 376 .
101 |
در طلب دانش زودخيز باشيد ؛ زيرا در زودخيزي ، بركت و كام يابي است .
دانشمندان بي عمل
بعضي از مردم ، ديگران را ارشاد و راهنمايي مي كنند و راه خير و سعادت را به آنان نشان مي دهند . آنها را از زشتي گناه آگاه مي كنند و راه خير و سعادت را پيش پاي آنان قرار مي دهند . به طور كلي ، مردم در پرتو دانش و فضل اين دانشمندان به رضوان الهي دست مي يابند و سعادتمند و رستگار مي شوند ، ولي آن گاه كه نوبت به خودشان مي رسد و بايد به دانستني هاي خود عمل كنند ، درمانده مي شوند و در مقام عمل كم مي آورند . تو گويي اين اندوخته ها را فقط براي راهنمايي ديگران در مخزن ذهن خود بايگاني مي كنند . اين افراد جز حسرت و پشيماني و گزيدن زبان هاي خويش بهره اي ندارند . پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) درباره وضعيت اين عالمان بي عمل مي فرمايد :
102 |
يُطْلِعُ قَوْمٌ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ اِلَي قَوم مِنْ اَهْلِ النّارِ فَيَقُولُونَ مَا اَدْخَلَكُمُ النّارَ وَقَدْ دَخَلنَا الْجَنَّةَ لِفَضْلِ تَأدِيْبِكُمْ وَتَعْلِيْمِكُمْ فَيَقُولُونَ اِنّا كُنّا نَأمُرُ بِالْخَيْرِ وَلاَ نَفْعَلُهُ . ( 1 )
گروهي از بهشتيان به عده اي از دوزخيان نظر مي افكنند و مي گويند : چه كاري شما را به آتش كشانيد در صورتي كه ما به بركت تأديب و آموزش شما داخل بهشت شده ايم . آنان در پاسخ مي گويند : ما به نيكي امر مي كرديم ، ولي خودمان به آن عمل نمي كرديم .
دانشمند فاسد
اگر دانشمندي از جاده سلامت خارج شود و از دانش خود در مسير نادرست بهره برداري كند ، مي تواند زيان هاي جبران ناپذيري براي بشريت داشته باشد . عالم چون از ظرايف امور آگاه است ، اگر گمراه شود ، مي تواند تعداد زيادي را به ورطه نابودي بكشد . عالم ، راه گمراه كردن مردم را بهتر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . وافي ، ج 14 ، ص 52 .
103 |
مي شناسد و مي داند چگونه حقيقت را وارونه و باطل را حق جلوه دهد . امروزه بسياري از آسيب ها و زيان هاي جامعه انساني بر اثر سوءاستفاده دانشمندان از دانششان رخ مي دهد . دانشمند ، نه تنها مي تواند فكر مردم را بيمار كند ، بلكه از راه دستاوردهاي علمي او ، گاهي زيان هاي فراواني متوجه مردم مي شود . بنابراين ، همان گونه كه يك عالم بافضيلت مي تواند افراد زيادي را به سوي رستگاري راهنمايي كند تا جامعه انساني از دانش او بهره بگيرد ، عالم گمراه هم منشأ آسيب هاي بسياري خواهد شد . از پيامبر گرامي اسلام پرسيدند :
اَيُّ النّاسِ شَرٌّ .
كدام يك از مردم بدترند ؟
ايشان فرمود :
اَلْعُلَمَاءُ اِذَا فَسَدُوا . ( 1 )
دانشمندان هر گاه فاسد شوند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تحف العقول ، ص 35 .
104 |
دانشوري
علم در منطق اسلام ، نوري است كه پروردگار آن را در قلب هاي مستعدي پروراند و او را به راه راست و بندگي عاشقانه و عارفانه فرا مي خواند . سعادت و نيك فرجامي آدمي در سايه اين دانش به دست مي آيد . علم ، آدمي را از تاريكي و ظلمت مي رهاند و او را به سوي نور و روشنايي رهنمون مي سازد . آدمي چگونه مي تواند از اين منبع درخشان ، روي گردان و بي بهره بماند ، در حالي كه در آموزه هاي روايي ، پي گيري آن حتي در دوردست ترين سرزمين ها ( يعني چين ) سفارش شده است . اصولاً آدمي براي رسيدن به گوهري ارزشمند ، تا اعماق زمين و درياها را مي كاود و دانش نيز چنين است ؛ گوهري ارزشمند و عافيت آفرين كه هر رنج و زحمتي براي به دست آوردن آن رواست . بايد كوشيد و لباس زيباي دانش را بر تن كرد و خود را به زيور ارزش ها
105 |
آراست كه اگر چنين شود ، منزلت دنيوي و سعادت اخروي نصيب آدمي مي شود . علم ارزشي ، مسير زندگي را به درستي مي نماياند و بهترين يار و ياور آدمي در حل مشكلات و آراستن به فضايل اخلاقي است . انسان دانشمند ، بسيار دقيق است و هر چيزي را آن گونه كه بايد ، ادا مي كند . پيامبر دانش گستر و دانشمندپرور در فضيلت دانش مي فرمايد :
بِالْعِلْمِ يُطاعُ اللّهُ وَيُعْبَدُ وَبِالْعِلْمِ يُعْرَفُ اللّهُ وَيُوَحَّدُ وَبِهِ تُوصَلُ الاَْرْحامُ وَيُعْرَفُ الْحَلالُ وَالْحَرامُ وَالْعِلْمُ اِمامُ الْعَقْلِ . ( 1 )
با دانش ، اطاعت و پرستش خدا انجام مي گيرد . به واسطه دانش ، خداوند شناخته مي شود و عقيده به يگانگي او پيدا مي شود . به وسيله دانش ، حق خويشان ادا مي شود و حلال و حرام شناخته مي گردد و دانش ، پيشواي عقل است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تحف العقول ، ص 28 .
106 |
درخواست
تمنّا كردن از ديگران ، از شخصيت و بزرگي آدمي مي كاهد . بر اين اساس ، اسلام براي تكريم شخصيت انساني ، دستور داده است تا آنجا كه مي توانيد دست نياز به سوي اين و آن دراز نكنيد . در حقيقت ، بي نيازي در پس پرده مناعت طبع قرار دارد . كسي كه عزت نفس و بزرگي دارد ، هيچ گاه به خاطر تأمين اندكي از نيازهاي خود ، رنج خواهش از ديگران را بر خود هموار نمي كند و خود را پيش ديگران خوار و كوچك نمي سازد . عملكرد معصومين ما در قناعت و درخواست نكردن بسيار آموزنده است . آنان هيچ گاه براي به دست آوردن چيزي از ديگران مطالبه نمي كردند و بردباري پيشه مي كردند تا در زمان مناسب به خواسته مشروع خود دست پيدا كنند . فقر و غنا به داشتن مال و منال نيست ، بلكه چه بسيار فقيراني كه در حقيقت ، استغناي نفس داشته اند و بزرگند و چه دارندگاني كه هنوز هم دست نياز به
107 |
سوي اين و آن دراز مي كنند . اينان در واقع ، خود به نوعي فقر و نيازمندي دچارند كه در ظاهر ديده نمي شود . به راستي ما جزو كدام دسته ايم ؟
پيامبر ارجمند اسلام درخواست كردن غير ضروري را نشانه فقر مي شمارد و مي فرمايد :
قِلَّةُ طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الْغِنَي الْحَاضِرُ وَكَثْرَةُ الْحَوائِجِ اِلَي النّاسِ مَذَلَّةٌ وَهُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرُ . ( 1 )
كم خواهش كردن از مردم ، بي نيازي حاضر و زياد خواهش كردن از مردم ، خواري و فقر حاضر است .
دروغ گويي
دروغ يكي از انحراف هاي شديد اخلاقي است . دروغ گو پيوسته دچار تشويش و نگراني است و بيم آن دارد كه حقيقت مطالب آشكار و او رسوا شود . بر اثر كشف حقايق ، شرافت ذاتي دروغ گو از دست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تحف العقول ، ص 9 .
108 |
مي رود و وي نزد ديگران حقير و ناچيز مي شود . دروغ گويي از صفات ناپسندي است كه در همه آيين ها عامل انحطاط شخصيت فرد و آسيب اجتماعي شمرده شده است . هر كس راست گوتر باشد ، سخن مردم را زودتر باور مي كند و هر كه دروغ گوتر است ، بيشتر مردم را دروغ گو مي شمارد .
از روايات معصومين برمي آيد كه درمان دروغ گويي بر بهسازي روحي و معنوي آدمي تأثير فراواني دارد . در حقيقت ، وقتي آدمي ، مادر زشتي ها را ترك مي كند ، رفته رفته كاستي هاي اخلاقي ديگر را نيز از خود دور مي سازد . پيامبر بزرگوار اسلام با تأكيد بر پرهيز از دروغ مي فرمايد :
اِيّاكَ وَالْكِذْبَ فَاِنَّ الْكِذْبَ يُسَوِّدُ الْوَجْهَ ، ثُمَّ يُكْتَبُ عِنْدَ اللّهَ كَذّاباً وَاِنَّ الصِّدْقَ يُبَيِّضُ الْوَجْهَ وَيُكْتَبُ عِنْدَ اللّهِ صادِقاً وَاعْلَمْ أَنَّ الصِّدْقَ مُبَارَكٌ وَالْكِذْبَ مَشْؤُومٌ . ( 1 )
از دروغ بپرهيز ؛ زيرا دروغ ، رو را سياه مي كند و
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تحف العقول ، ص 14 .
109 |
سپس مرتكب آن ، نزد خداوند دروغ گو نوشته مي شود و راست گويي ، رو را سفيد مي كند و نزد خداوند راست گو نوشته مي شود و بدان كه راست گويي ، مبارك و دروغ گويي ، شوم است .
دعا در غياب ديگران
دعاهايي كه در نبود افراد ، در حق آنان انجام مي شود ، بسيار به اجابت ، نزديك و نشان دهنده كمال اخلاص دعا كننده است ؛ زيرا ممكن است دعاهايي كه در حضور ديگران انجام مي شود ، با شايبه ريا و جلب اعتماد و رضايت ذي نفع همراه باشد . به يقين ، چنين اعمالي نزد پروردگار متعال ، هيچ ارزشي نخواهد داشت . دعا كننده در دعاهاي پنهاني كه تنها براي رضايت الهي است ، دعا را حتي پس از اجابت نيز فاش نمي سازد تا ذي نفع متوجه نشود كه با چه واسطه اي ، مورد لطف خداوند قرار گرفته است . پيامبر اسلام ، عمل خالصانه را گران سنگ ترين و با ارزش ترين اعمال مي داند و مي فرمايد :
110 |
اَسْرَعُ الدُّعاءِ اِجابَةً دعاءُ غائِب لِغائِب . ( 1 )
سريع ترين دعا كه اجابت مي شود ، دعاي غايب براي ديگري است .
دعوت به گمراهي
هر كس مسئول رفتار و گفتار خويش است ، ولي گاهي انسان با گفتار يا رفتار خويش در گناه يا ثواب ديگران شريك مي شود و آن در صورتي است كه فرد ، ديگران را به انحراف بكشاند . برعكس ، چنانچه انسان ، ديگران را به كار و سنت نيكو فرا بخواند تا به سعادت دنيا و آخرت برسند ، در ثواب عمل كنندگان نيز شريك خواهند بود . پس مبادا كه با گفتار و كردار خويش ، ديگران را گمراه كنيم ؛ زيرا در آن صورت ، عذابي دردناك در انتظارمان خواهد بود . رسول گرامي اسلام در اين باره مي فرمايد :
اَيَّما داع دَعا اِلي ضَلالَة فَاتُّبِعَ فَاِنَّ عَلَيْهِ مِثْلَ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج الفصاحه ، ش 291 .
111 |
اَوْزارِ مَنِ اتَّبَعَهُ . . . . ( 1 )
هر كس كه مردم را به گمراهي بخواند و از او پيروي كنند ، گناهي مثل گناه عمل كنندگان به آن خواهد داشت . . . .
دگرگوني هاي زندگي
زندگي هميشه يكنواخت نيست ، بلكه هميشه با تغيير ، دگرگوني و فراز و نشيب هايي همراه است . انسان انديشمند از تحول هاي مثبت و منفي روزگار ، درس زندگي مي آموزد و درمي يابد كه چه عواملي در شكست يا پيروزي اثرگذار است . از طبيعت بي جان كه با رويش جوانه ها و دميدن روح بهار ، طراوت و سرزندگي مي يابد و از پايدار نبودن جاه و مقام ها ، به ماهيت اين سراي گذر ، پي مي برد . در نتيجه ، از خواب غفلت برمي خيزد و خود را براي روزي آماده مي كند كه مال و فرزند به ياري انسان نمي شتابند . بلكه قلب سليم و پرهيزگاري ، دستگير انسان است . پيامبر اسلام ، كساني را كه از گذر زمان و فراز و فرودهاي روزگار پند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ش 1026 .
112 |
نمي گيرند ، نكوهش مي كند و مي فرمايد :
اَغْفَلُ النّاسِ مَنْ لَمْ يَتَّعِظْ بِتَغَيُّرِ الدُّنْيا مِنْ حال إِلي حال . ( 1 )
غافل ترين مردم كسي است كه از دگرگوني هاي دنيا پند نگيرد .
دنياگرايي
مردم دنيا پرست بسيارند و افراد دنيادار هم بي شمار . تمام فكر اين افراد در دايره ماديات سير مي كند و انديشه آنان از شهوت ها فراتر نمي رود . اگر از دين سخن مي گويند ، بسيار سطحي و گذرا است . آنان دين را هم وسيله دست يابي به اهداف دنيوي خويش قرار داده اند . اگر ميان دين و دنيايشان تزاحمي پيش آيد و مجبور شوند يكي را برگزينند ، حتماً در پي دنيا خواهند رفت . در صورت به مخاطره افتادن دينشان ، هيچ حساسيتي نشان نمي دهند و بي اعتنا از كنار آن مي گذرند ، ولي شتابان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج الفصاحة ، ش 379 .
113 |
به دور دنيا مي چرخند و تمام نيروي خود را به كار مي گيرند تا توشه دنيايي را به دست آورند . حتي در اين راه از ستمگري و حق كشي ، نيرنگ و مانند آن هم روي گردان نيستند . آنان نمي دانند كه چه گوهرهاي ارزشمندي را در راه به دست آوردن مال ناچيز دنيا هدر داده اند . پيامبر اعظم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) براي پيش گيري از اين وضعيت اجتماعي و بر حذر بودن از اين گونه افراد مي فرمايد :
يَأتِي عَلَي النّاسِ زَمانٌ لاَ يُبَالِي الرَّجُلُ مَا تَلِفَ مِنْ دِيْنِهِ اِذَا سَلِمَتْ لَهُ دُنْيَاهُ . ( 1 )
زماني براي مردم پيش خواهد آمد كه مردم به تلف شدن دين اهميتي نمي دهند ، هنگامي كه دنياي آنها محفوظ و سالم باشد .
دوري از مواضع اتهام
گاهي انسان ، خود ، شخص محترم و آبرومندي است ، ولي به دليل نشست و برخاست با كساني كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تحف العقول ، ص 52 .
114 |
مورد اتهام هستند ، در معرض تهمت قرار مي گيرد . مردم مي پندارند او نيز در سلك و پيشه آنان است ؛ چون اگر با آنان مخالف بود ، به هم نشيني با آنان ادامه نمي داد . چه بسا ممكن است او فرد درست كاري باشد ، ولي به دليل رفت و آمد با بدان ، به تدريج خوي و خصلت آنان را بگيرد و رنگ الهي خويش را از دست بدهد . بنابراين ، بسيار شايسته است كه انسان ، براي سلامت روح و روان و دوري از اتهام ، دوستي با چنين افرادي را ترك كند . پيامبر اكرم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) فرمود :
اَوْلَي النّاسِ بِالتُّهْمَةِ مَنْ جالَسَ اَهْلَ التُّهْمَةِ . ( 1 )
هر كه با متهمان هم نشيني كند ، بيش از همه سزاوار تهمت است .
دوستي خدا
آفرينش انسان به گونه اي است كه حب به ذات دارد ، هرچند به ديگر انسان ها نيز علاقه نشان مي دهد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج الفصاحه ، ش 975 .
115 |
حب به ذات سبب مي شود انسان براي حفظ جان خويش تلاش كند و براي پايداري دوستي ها به فداكاري و جانبازي دست بزند . برترين گونه عشق و محبت كه به آن عشق واقعي مي گويند ، حب به ذات لايزال الهي است . عاشق خداوند ، دوستي او را بر هر چيزي مقدم مي دارد و همه هستي خويش را براي محبت او فدا مي كند . محبت به خدا در زندگي دنيوي ، با كمك به نيازمندان ، انجام خدمات خداپسندانه و اصلاح امور هم نوعان تجلي مي يابد . پيامبر گرامي اسلام در توصيه به علاقه مُحبِّ و محبوب مي فرمايد :
مَنْ اثَرَ مَحَبَّةَ اللهِ عَلي مَحَبَّةِ النّاسِ كَفاهُ اللهُ مَؤُنَةَ النّاسِ . ( 1 )
هر كه محبت خدا را بر محبت مردم ترجيح دهد ، خداوند ، گرفتاري مردم را از او كفايت مي كند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ش 2837 .
117 |
ر
راست گويان دروغين
ظاهر و باطن برخي افراد يكسان است و به دليل اين ويژگي ، همواره مورد احترام مردم هستند و ديگران به آنان اعتماد دارند . در مقابل ، با افرادي روبه رو مي شويم كه با ظاهرسازي و رياكاري هاي حساب شده ، خود را به عنوان انسان هاي راست گو معرفي مي كنند ، ولي در مواقع مقتضي ، برخلاف انتظار ظاهر مي شوند . در اين حالت ، افرادي كه به آنان اطمينان كرده اند ، پشيمان مي شوند و اعتماد آنان به طور كامل از بين مي رود . رسول الله ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) ، اين راست گويان دروغين را به شدت مورد انتقاد قرار مي دهد و مي فرمايد :
كَبُرَتْ خِيانَةً أَنْ تُحَدِّثَ أَخاكَ حَديثاً هُوَ لَكَ بِهِ مُصَدِّقٌ وَأَنْتَ لَهُ كاذِبٌ . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج الفصاحة ، ش 2120 .
118 |
خيانتي بس بزرگ است كه تو به برادر خويش سخني بگويي كه او تو را راست گو شمارد ، در حالي كه دروغ گفته باشي .
راهنمايي
از كارهاي پسنديده آن است كه ره گم كردگان را به راه راست هدايت كنيم تا به مقصد برسند . در يك قياس كوچك مي توان گفت گاهي به افرادي كه مسافر و غريبه اند ، برمي خوريم كه كوچه ها و خيابان هاي شهر ما را نمي شناسند . ما وظيفه داريم تا آنان را به مقصد راهنمايي كنيم ؛ زيرا كاري پسنديده و ارزشمند است . همچنين گاهي افرادي هستند كه راه را از چاه باز نمي شناسند و گمراهند . در اينجا نيز انسان مشفق و خيرخواه مي كوشد تا راه راست را به او باز شناساند و وي را به سوي جاده سلامت و سعادت رهنمون شود . پيامبر گرامي اسلام درباره هدايت ره جويان مي فرمايد :
119 |
. . . اِرْشادُكَ الرَّجُلَ في أَرْضِ الضَّلالِ لَكَ صَدَقَةٌ . . . . ( 1 )
. . . راهنمايي كسي كه راه را گم كرده است ، صدقه است . . . .
رسوايي آخرت
بي شك ، انسان پس از مرگ با نتيجه اعمال خود روبه رو خواهد شد و روز حساب بيش از هر چيز ديگري به انسان نزديك تر است . راست گوترين افراد ؛ يعني پيامبران و امامان ، با تصديق اين امر ، مردم را از انجام كارهاي زشت برحذر داشته و فرموده اند كه نتيجه هر كار خوب يا بدي به انسان بازمي گردد . روزي فرامي رسد كه پرده ها فرو مي افتد و باطن و حقايق انسان آشكار مي شود و انسان هاي بدكار ، رسواي عام و خاص خواهند شد . پس اي عزيز ! ما كه حاضريم براي حفظ آبروي خود در دنيا ، هزينه هاي گزاف بپردازيم ، چگونه در برابر حفظ آبروي خود در زندگي جاويد بي توجهيم . آيا نبايد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . نهج الفصاحه ، ش 1119 .
120 |
براي حفظ آبروي خود در دنياي ديگر چاره اي بيانديشيم ؟ پيامبر راستين اسلام در اين باره مي فرمايد :
فُضُوحُ الدُّنْيا أَهْوَنُ مِنْ فُضُوحِ اْلآخِرَةِ . ( 1 )
رسوايي دنيا آسان تر از رسوايي آخرت است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ش 2057 .
121 |
ز
زهد و پارسايي
زهد به معناي غايب شدن از بين مردم و پناه بردن به غار و بيابان نيست . زهد به معناي تسبيح به دست گرفتن و به طور كلي امور دنيا را وانهادن نيست . زهد به معناي بي خبري انسان از عالم سياست و ناآگاهي از آنچه در پيرامونش مي گذرد ، نيست . زهد به معناي گوشه گيري و گره گشايي نكردن از امور فردي و اجتماعي ديگران نيست . اينها همه تفسيرهاي نادرست از زهد و پارسايي است . در اسلام ، زاهد به كسي گفته مي شود كه از دنياگرايي شديد و محور قرار دادن امور مادي پرهيز مي كند و اگر هم اندوخته اي دارد ، بر اساس چارچوبي كه دين آن را تعيين كرده است ، هزينه مي كند و به ديگران نيز ياري مي رساند . حقيقت زهد و پارسايي را بايد در سيره رفتاري و كلام نوراني معصومين ( عليهم السلام ) جستوجو كرد ؛ زاهداني حقيقي كه پارسايان شب
122 |
و شيران روز بودند . پيامبراعظم ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) در ترسيم گوشه اي از حقيقت زهد مي فرمايد :
اَلزُّهْدُ فِي الدُّنْيا قَصْرُ الاَْمَلِ وَشُكْرُ كُلِّ نِعْمَة وَالْوَرْعُ عَنْ كُلِّ مَا حَرَّمَ اللّهُ . ( 1 )
زهد در دنيا ، كوتاهي آرزو ، به جا آوردن شكر هر نعمت و پرهيز از هر چيزي است كه خداوند آن را حرام كرده است .
زيبا سخن گفتن
به راستي كه كلام ، معجزه گر است و مي تواند تأثير فراواني بر مخاطبان خود داشته باشد . سخن زيبا ، محكم ، مستدل و منطقي ، آدمي را ارشاد و راهنمايي مي كند و او را به راه راست نزديك مي سازد . سخن نيكو در خاندان عصمت و طهارت به روشني ديده مي شود . آنان هرجا دل هاي مردم را براي شنيدن آماده مي ديدند ، به سخنراني مي پرداختند . كوتاه سخن مي گفتند ؛ زياده گو و تناقض گو نبودند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . همان ، ص 58 .
123 |
شيرين سخن ترين و شيواگوترين مردمان بودند . آورده اند حتي بهشتيان نيز به زبان محمد ( صلّي الله عليه و آله و سلَّم ) سخن مي گويند . آنان هيچ گاه با نهايت مرتبه عقل و فهم خويش با كسي سخن نمي گفتند . به اندازه عقل و فهمشان حرف مي زدند . حتي دشمنان نيز در رويارويي با سخنان دل نشين معصومين ( عليهم السلام ) ، لب به اعتراف و اقرار مي گشودند و بر زيبايي كلامشان صحه مي گذاشتند . آنان نه تنها خود نيكوسخن بودند ، بلكه پيروانشان را نيز به شيوايي ، ساده گويي و نيكوسخني دعوت مي كردند . آنان با رعايت ادب در گفتار ، از ديگران مي خواستند گفتار خويش را پاس بدارند و آن را به ناسزاگويي و سخنان ناپسند آلوده نسازند . آنان سخن زيبا را با ارزش تر و اثرگذارتر از چهره زيبا مي ديدند . پيامبر گرامي اسلام ، سرسلسله نيكوسخنان فرموده است :
اَلْجَمَالُ فِي اللِّسانِ . ( 1 )
زيبايي در زبان است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . تحف العقول ، ص 37 .