بخش 2

حضور قلب در دعا در مراسم حج بخش اوّل: اعمال وآداب حج واجبات عمره تمتّع واجبات عمره مفرده میقات های احرام واجبات احرام مستحبّات احرام محرّمات احرام مستحبات ورود به حرم آداب ورود به مسجد الحرام


26


«إِذا أَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَكَ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ قَبْلِ عَزْمِكَ
   «هنگامي كه اراده حج نمودي، پيش از هر تصميم دل خود را از هر چه غير خدا است خالي،
مِنْ كُلِّ شاغِل وَحِجابِ كُلّـِ حاجِب، وَفَوِّضْ أُمُورَكَ كُلَّها إِلي
وهرحجابي راكه ميان تو و او حاجب وحائل شده است برطرف كن، وتمام امورخويش رابه آفريدگارت واگذار.
خالِقِكَ، وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ ما يَظْهَرُ مِنْ حَرَكاتِكَ
در تمام حركات وسكنات خود، بر او تو كّل كن،
وَسَكَناتِكَ، وَسَلّـِمْ لِقَضائِهِ وَحُكْمِهِ وَقَدَرِهِ، وَوَدِّعِ الدُّنْيا وَالرّاحَةَ
وبر قضا و قدر الهي وحكم وتقدير او تسليم باش، و از آسايش دنيا و مردم منقطع شو...،
وَالْخَلْقَ ... ثُمَّ اغْتَسِلْ بِماءِ التَّوْبَةِ الْخالِصَةِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَ الْبَسْ
سپس با آب زلال وخالص توبه گناهانت را شستشو كن، ولباس
كِسْوَةَ الصّـِدْقِ وَالصَّفاءِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْخُشُوعِ، وَ أَحْرِمْ عَنْ كُلّـِ
صداقت وراستي، پاكي، صفا، خضوع وخشوع را بر تن نما، واز آنچه كه تو را
شَيْء يَمْنَعُكَ مِنْ ذِكْرِاللهِ عَزَّ وَجَلَّ وَيَحْجُبُكَ عَنْ طاعَتِهِ، وَلَبِّ
از ياد وذكر خدا باز مي دارد ومانع تو از اطاعت او ميگردد، «اِحرام» بند، ولبّيكهايت،
بِمَعْني إِجابَة صافِيَة خالِصَة زاكِيَة لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ فِي دَعْوَتِكَ،
شفافترين وخالصانه ترين پاسخ واجابت دعوت خداي متعال باشد. در حالي كه
مُتَمَسِّكاً بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقي، وَطُفْ بِقَلْبِكَ مَعَ الْمَلائِكَةِ حَوْلَ
به ريسمان محكم الهي تمسّك جسته (ازغيراودل بريده اي). ازصميم قلب ودرعالَم دل،به همراهي فرشتگان



27


الْعَرْشِ كَطَوافِكَ مَع الْمُسْلِمِينَ بِنَفْسِكَ حَوْلَ الْبَيْتِ...».(1)

عرش الهي طواف كن، هم چنان كه خود با مسلمانان، دور كعبـه طـواف مي كني».

حضور قلب در دعا در مراسم حج :

قبلاً اشاره كرديم كه حجّ از اعظم عبادات اسلامي است، ومي دانيم كه هر عبادتي را ظاهري است وباطني.

وباطن عبادات را، توجّه خالص وارتباط دائم قلبي ومراقبت ومواظبت هميشگي تشكيل مي دهد.كه بنده خود را در محضر ربّ العالمين مشاهده كند.

بر اين اساس، دعا در لسان پيشوايان بزرگوار اسلام به «مُخُّ الْعِبادَةِ»، «أَفْضَلُ الْعِبادَةِ»، «سِلاحُ الْمُؤْمِنِ»، «عَمُودُ الدِّينِ»، «نُورُ السَّماواتِ وَالاَْرْضِ»، «تُرْسُ الْمُؤْمِنِ»، «سِلاحُ الاَْنْبِياءِ»، «مَفاتِيحُ النَّجاحِ» و«مَقالِيدُ الْفَلاحِ» تعبير شده است.(2)

يعني دعا مغز عبادت، برترين نيايش، سلاح مؤمن، ستون دين، فروغ آسمان و زمين، سپر مؤمن، سلاح انبيا، كليد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مصباح الشريعه، ص16 و 17

2 ـ بحار، ج93



28


پيروزي و رستگاري مي باشد.

و مرحوم كليني در «اصول كافي» به اسناد خود از زراره از امام باقر(عليه السلام) ذيل آيه شريفه "  إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ "  .(1)

آورده كه حضرت فرمودند: منظور از عبادت در آيه شريفه دعا است. وبعد فرمودند: «وَأَفْضَلُ الْعِبادَةِ الدُّعاءُ»، «وبهترين عبادتها، دعا است».(2)

و آنچه از شيوه زندگي معنوي پيامبران الهي وائمه معصومين وبزرگان اسلام به ما رسيده نيز اين معنا را تصديق و تأييد مي كند، كه بالاترين مقام انسان، مقام عبوديّت است كه توفيق بندگي حضرت ذوالجلال نصيبش مي گردد، و اصلي ترين مرتبه و شيرين ترين مرحله عبادت، مرحله دعا و ايجاد ارتباط بنده با خدا، وتوفيق تضرّع و توبه، واظهار خضوع وخشوع، واعلان تقديس وتسبيح وتحميد حقّ است، كه اگر بنده اهل دعا نباشد مورد توجّه خدا نخواهد بود:


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مؤمن : 60 ، ترجمه: «آناني كه از عبادت من تكبّر ورزند به زودي با خفت و خواري وارد دوزخ گردند.»

2 ـ اصول كافي، ج2، ص467



29


"  ...قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ... "  .(1)

و حاجي بايد بداند كه گرچه در عتبات عاليات ومَشاهد مشرّفه واماكن وازمنه حجّ، عرض حاجت دنيوي واُخروي به محضر حضرت حقّ بردن خلاف نيست ولي نزد اولياي خدا وشيفتگان جمال ذوالجلالش دعا براي رسيدن به مرحله «كمال الانقطاع» وتحصيل نورانيّت، بصيرت قلوب و وصول و اتّصال به معدن عظمت، وكنار زدن حجاب هاي ظلمت، وسر بر آستانش سودن، و آسودن است.

اي برادران وخواهران، اينك كه به توفيق حقّ عازم حريم حرم امن «الهي» وراهي سرزمين مقدّس وحي، گشته ايد.

به آواي آن شب زنده دار معصوم; حضرت سالار شهيدان، گوش فرا دهيد، كه در مناجات شعبانيه اش به درگاه واهب المواهب عرض مي كند:

«...إِلهِي هَبْ لِي كَمالَ الاِْنْقِطاعِ إِلَيْكَ، وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا
   «بار الها كمال انقطاع وبريدن از ديگران وپيوستن به خويش رابه من عنايت فرما، وديدگان دل هاي ما را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ فرقان : 77، ترجمه: «بگو: اگر دعاي شما نبود، پروردگار من چه اعتنا وتوجهي به شما مي كرد؟»



30


بِضِياءِ نَظَرِها إِلَيْكَ، حَتّي تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ،
به نور ديدارت روشن گردان. تا آنجا كه ديدگان و بصيرت دل، حجاب هاي مانع نور را پاره كنند،
فَتَصِلَ إِلي مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَ تَصِيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ
وبه معدن عظمت واصل گردند، و روح وجان ما (تنها وتنها) به پيشگاه مقدّس تو تعلّق و وابستگي بيابند، وبه مقام
قُـدْسِـكَ...».

قدس تو بياويزند».

وبه دعاي امام حسين(عليه السلام) كه در سرزمين عرفات به درگاه خداوند مي نالد، توجه كنيد:

«إِلهِي تَرَدُّدِي فِي الاْثارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ، فَاجْمَعْنِي
   «خداوندا جستجويم در آثار قدرت و عظمت تو، موجب دوريم از زيارت جمالت مي گردد، پس مرا خدمتي فرما
عَلَيْكَ بِخِدْمَة تُوصِلُنِي إِلَيْكَ، كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فِي
تا به مقام وصلت نايل گردم. چگونه براي قرب وجودت، به آثاري استدلال شود كه خود در
وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَيْكَ، أَ يَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَيْسَ لَكَ ،
وجود خويش نيازمند تو مي باشند. آيا ظهور وپيدايش براي غير تو هست كه آن ظهور، از تو و براي تو نباشد
حَتّي يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرُ لَكَ، مَتي غِبْتَ حَتّي تَحْتاجَ إِلي دَلِيل
تا در نتيجه دليل ظهور تو گردد؟ چه وقت غايب از نظر بوده اي تا براي ظهورت
يَدُلُّ عَلَيْكَ، وَ مَتي بَعُدْتَ حَتّي تَكُونَ الاْثارُ هِيَ الَّتِي تُوصِلُ
نياز به دليل و برهان باشد؟ و چه وقت دور بوده اي تا آثار وپديده هايت دليل نزديكي



31


إِلَيْكَ، عَمِيَتْ عَيْنٌ لا تَراكَ عَلَيْها رَقِيباً، وَ خَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْد لَمْ
و وصلت باشند؟ كور است ديده اي كه تو را نبيند، در صورتي كه همواره مراقب او، با او و در كنار او هستي در خسران و زيان است
تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصِيباً، إِلهِي أَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ إِلَي الاْثارِ،
بنده اي كه از عشق ومحبت تو نصيبي ندارد معبودا! همگان را امر كردي كه به آثار قدرت وعظمتت رجوع كنند،
فَارْجِعْنِي إِلَيْكَ بِكِسْوَةِ الاَْنْوارِ وَ هِدايَةِ الاِْسْتِبْصارِ، حَتّي أَرْجِعَ
ولي مرا به تجلّيات انوار خودت رجوع ده، وبا مشاهده واستبصار، هدايتم فرما، تا از آثار بگذرم
إِلَيْكَ مِنْها كَما دَخَلْتُ إِلَيْكَ مِنْها، مَصُونَ السِّرِّ عَنِ النَّظَرِ إِلَيْها،
و به تو واصل گردم، همچنان كه از آنها گذشته ودر سِرّ درونم بدون توجّه به آنها، بر تو وارد گشته.
وَمَرْفُوعَ الْهِمَّةِ عَنِ الاِْعْتِمادِ عَلَيْها، إِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ».
همّتم را چنان بلند گردان كه نياز واعتماد بر پديده و آثار نداشته باشم كه تنها تو بر همه چيز توانايي...»

وشما زائران محترم خانه خدا در تمام مراحل ومواقيت ومواقف ودر ضمن اعمال ومناسك، اذكار وادعيه اي داريد كه سزاوار است آنها را با توجّه وخلوص كامل بخوانيد، و بدانيد كه روح حجّ، تزكيه وتعالي روحي است كه با انجام مناسك حجّ و ملازمت بر دعوات و اذكار وارده وقرائت قرآن كريم ودقّت در ثمرات معنوي واسرار باطني و عمل به واجبات و مستحبّات، حاصل مي گردد.



33


اعمال وآداب حجّ

 

واجبات عمره تمتّع:

در عمره تمتع پنج چيز واجب است:

1 . اِحرام.

2 . طواف كعبه.

3 . نماز طواف.

4 . سعي بين صفا و مروه.

5 . تقصير (گرفتن قدري از مو يا ناخُن).

احكام مربوط به عمره تمتع را در مناسك بخوانيد، وادعيه واذكار در همين كتاب خواهد آمد.

 

واجبات عمره مفرده:

در عمره مفرده هفت چيز واجب است:

1 . احرام.



34


2 . طواف كعبه.

3 . نماز طواف.

4 . سعي بين صفا ومروه.

5 . تقصير (كوتاه كردن ناخن يا مو).

6 . طواف نساء.

7 . نماز طواف نساء.

احكام مربوط به واجبات عمره مفرده را در كتاب هاي مناسك، وادعيه واذكار مربوطه را در همين كتاب بخوانيد.

ميقات هاي احرام:

كساني كه به قصد حج يا عمره عازم بيت الله الحرام مي باشند، بايد با احرام وارد مكّه شوند. محلّي كه براي احرام بستن معيّن شده «ميقات» ناميده مي شود. وميقات حجّاج به اختلاف راههايي كه از آنها به طرف مكّه مي روند مختلف مي شود، وآن پنج محلّ است:

1 . ميقات كساني كه از طرف مدينه به مكه عازم
هستند «ذو الْحُلَيْفَه» است كه همان «مسجد شجره»
مي باشد.



35


2 . و براي كساني كه از طرف شـام مي آيند «جُحفه» است.

3 . و براي كساني كه از عراق ونجد عازمند «وادي عقيق» است.

4 . وبراي كساني كه از طرف طائف مي آيند «قَرْنُ المنازل» است.

5 . و براي كساني كه از سوي يمن عازم هستند «يَلَمْلَم» مي باشد.

واجبات احرام:

براي مُحرِم شدن سه امر واجب است.

1 . پوشيدن دو قطعه لباس اِحرام (لنگ و رِدا).

2 . نيّت: در نيّت بايد به سه نكته توجّه شود:

الف: قربةً الي الله باشد.

ب: همراه با شروع پوشيدن لباس احرام باشد.

ج: تعيين نوع احرام كه براي عمره، حجّ، براي خود يا به نيابت است.

3 . تلبيه: كه گفتن اين ذكر شريف مي باشد:



36


«لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ، اِنَّ الْحَمْدَ
   «اجابت كردم خداوند را! اجابت كردم، اجابت كردم، شريكي برايت نمي باشد، اجابت كردم، سپاس
وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لا شَرِيـكَ لَكَ لَبَّيْـكَ».

و نعمت و ملك هستي ترا است، شريكي برايت نيست، اجابت كردم.»

مستحبّات احرام:

1 . غسل: مستحب است قبل از اِحرام، به قصد اِحرام غسل كنند، وبهتر است كه بعد از اداي نماز فريضه اِحرام ببندند.

شيخ صدوق فرموده: مستحب است اين دعا هنگام غسل اِحرام خوانده شود:

«بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ. اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي نُوراً وَطَهُوراً وَحِرْزًا وَأَمْنًا
   «بنام خدا و به ياري خدا، خداوندا! آن را برايم نور و پاكيزگي و مصونيت و امنيت
مِنْ كُلِّ خَوْف، وَشِفاءً مِنْ كُلّـِ داء وَسُقْم. اَللّهُمَّ طَهِّرْنِي وَطَهِّرْ
از هر ترسي و شفاي هر درد و بيماري قرار ده خداوندا! پاكيزه ام ساز و قلبم
لِي قَلْبِي، وَاشْرَحْ لِي صَدْرِي، وَ أَجْرِ عَلي لِسانِي مَحَبَّتَكَ
را پاك كن و سينه ام را گشاده فرما و بر زبانم محبّت خويش



37


وَمِدْحَتَكَ وَ الثَّناءَ عَلَيْكَ، فَإِنَّهُ لا قُوَّةَ لِي إِلاّ بِكَ، وَقَدْ عَلِمْتُ
و مدح و ثنايت را قرار ده كه نيرويي جز به كمك تو نمي باشد و مي دانم كه
أَنَّ قِوامَ دِينِي التَّسْلِيمُ لاَِمْرِكَ، وَالاِْتِّباعُ لِسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ
استواري دينم تنها تسليم بودن در برابر فرمان تو و پيروي از سنّت پيامبرت(صلي الله عليه وآله)
عَلَيْهِ وَآلِهِ».

مــي بــاشـــد.»

سپس جامه هاي احرام را پوشيده واين دعا را بخواند:

«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي رَزَقَنِي ما أُوارِي بِهِ عَوْرَتِي، وَأُؤَدِّي بِهِ
   «ستايش خداوندي را سزاست كه به من جامه اي روزي ساخت كه بوسيله آن شرمگاهم را بپوشانم و واجبم را
فَرْضِي، وَأَعْبُدُ فِيهِ رَبّـِي، وَأَنْتَهِي فِيهِ إِلي ما أَمَرَنِي، اَلْحَمْدُ لِلّهِ
ادا كنم پروردگارم را نيايش نمايم و به آنچه مأمورم ساخته است عمل نمايم، ستايش خدايي
الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي، وَأَرَدْتُهُ فَأَعانَنِي وَقَبِلَنِي، وَلَمْ يَقْطَعْ بِي،
را سزاست كه آهنگ او نمودم و او به مقصدم رساند، وقصد او كردم كمكم نمود و پذيرايم گرديد، و مرا نوميد نساخت،
وَوَجْهَهُ أَرَدْتُ فَسَلَّمَنِي، فَهُوَ حِصْنِي وَكَهْفِي وَحِرْزِي وَظَهْرِي
و قصد اخلاص كردم مرا به سلامت داشت، پس او پناهگاهم و پشت
ومَلاذِي وَمَلْجَئِيوَمَنْجايَوذُخْرِيوَعُدَّتِي فِي شِدَّتِي وَرَخائِي».
و پشتوانه ام و اميد و پناهم و يار و ياورم در سختي و آساني است.»



38


و مستحب است بعد از تلبيه واجب بگويد:

«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِيًا إِلي دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ،
   «دعوتت را اجابت كردم،اي خداوندبلندمرتبه،اجابت كردم،اجابت كردم،كه مرابه خانه امنوسلامت فراخوانده اي،اجابت كردم،
لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أَهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا
اجابت كردم، اي بخشنده گناهان، اجابت كردم، اجابت كردم، اي شايسته اجابت، اجابت كردم، اي
الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ
دارنده جلال و كرامت، اجابت كردم، اجابت كردم، اي آغازگر هستي، كه بازگشت به سوي توست، اجابت كردم، اجابت كردم،
تَسْتَغْنِي وَيُفْتَقَرُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَمَرْغُوباً إِلَيْكَ لَبَّيْكَ،
اي بي نيازي كه به تو نيازست، اجابت كردم، اجابت كردم، كه بيم و اميد به سوي توست، اجابت كردم،
لَبَّيْكَ إِلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماءِ وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ
اجابت كردم، اي معبود به حقّ، اجابت كردم، اجابت كردم، اي دارنده نعمت ها وافزون بخش نيكويي و جمال،
لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ
اجابت كردم، اجابت كردم، اي برطرف كننده غمهاي بزرگ، اجابت كردم، اجابت كردم، بنده تو و پسر
عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ.»
بنده ات، اجابت كردم، اجابت كردم، اي كريم اجابت كردم اي كريم.»
و خوب است اين جملات را نيز بگويد:

لَبَّيْكَ أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّة
   اجابت كردم، به محمّد و آلش تقرب مي جويم، اجابت كردم، اجابت كردم، براي حجّ



39


وَعُمْرَة مَعاً لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَة إِلَي الْحَجِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ
و عمره، اجابت كردم، اجابت كردم، اينك تمتع با حجّ است، اجابت كردم، اجابت كردم،
أَهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمامُها وَبَلاغُها عَلَيْكَ.»
اي شايسته اجابت، اجابت كردم، اجابت كردم، اجابتي كه تمام و كمالش به لطف توست.»

محرّمات اِحرام:

پس از آنكه حاجي مُحرِم شد، بيست و چهار چيز بر او حرام مي شود، كه عبارتند از:

1 . شكار حيوان صحرايي (وحشي).

2 . جماع كردن با زن، وبوسيدن ونگاه به شهوت وهر نوع لذّت بردن از او.

3 . عقد كردن زن براي خود يا غير.

4 . استمنا.

5 . استعمال عطريات وبوي خوش.

6 . پوشيدن پوشش هاي دوخته براي مردان.

7 . سرمه كشيدن به سياهي كه در آن زينت باشد.

8 . نگاه كردن در آيينه.

9 . پوشيدن كفشي كه تمام روي پا را مي گيرد.



40


10 . فسوق (اعمّ از دروغ گفتن وفحش دادن يا فخرومباهات كردن).

11 . جدال وگفتن لا وَالله، وَبلَي وَالله (قسم ياد كردن به نام الله).

12 . كشتن جانوراني كه در بدن ساكن مي شوند.

13 . انگشتر به دست كردن به جهت زينت.

14 . پوشيدن زيور براي زن.

15 . روغن ماليدن به بدن.

16 . ازاله مو از بدن خود يا غير چه مُحرِم باشد چه مُحِلّ.

17 . پوشانيدن مرد سر خود را، با هرچه كه آن را بپوشاند.

18 . پوشانيدن صورت براي زنان.

19 . زير سايه قرار گرفتن براي مردان، در حال راه رفتنوطيّ طريق.

20 . بيرون آوردن خون از بدن.

21 . ناخن گرفتن.

22 . كندن دندان.

23 . كندن درخت يا گياه از حرم.

24 . سلاح برداشتن (حمل سلاح).



41


مستحبات ورود به حرم:

1 . غسل كردن.

2 . پياده شدن از وسيله نقليّه.

3 . خواندن اين دعا:

«اَللّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلِ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: "  وَأَذِّنْ
   «خداوندا! در قرآنت (به ابراهيم) فرمودي و فرموده ات درست است كه «مردم را
فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَعَلي كُلّـِ ضامِر يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ
به حجّ فراخوان تا پياده و سواره بر مركب هاي لاغر اندام از هر راه دور به سويت آيند»
فَجّ عَمِيق "  ،اَللّهُمَّ إِنّـِي أَرْجُو أَنْ أَكُونَ مِمَّنْ أَجابَ دَعْوَتَكَ، وَقَدْ
خداوندا! من اميدوارم از كساني باشم كه دعوتت را پاسخ گفته و از سرزمين
جِئْتُ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة وَ مِنْ فَجّ عَمِيق، سامِعاً لِنِدائِكَ، وَمُسْتَجِيباً
و راه دوري آمده ام، ندايت را شنوا و پذيرا و فرمانبردارت
لَكَ، مُطِيعًا لاَِمْرِكَ، وَكُلُّ ذلِكَ بِفَضْلِكَ عَلَيَّ وَإِحْسانِكَ إِلَيَّ، فَلَكَ
مي باشم، و اين همه به فضل و احسان توست، پس سپاس ترا سزد كه
الْحَمْدُ عَلي مَا وَفَّقْتَنِي لَهُ،أَبْتَغِي بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ،وَالْقُرْبَةَ إِلَيْكَ،
مرا به آن توفيق بخشيدي كه به سويت تقرب جويم و نزديكي به سوي تو
وَ الْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ، وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي، وَالتَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْها بِمَنِّكَ،
و جاه و منزلت نزد تو و مغفرت گناهانم خواستار شوم كه بر من به لطف خويش ببخشايي



42


اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَحَرِّمْ بَدَنِي عَلَي النّارِ،
خداوندا! درود فرست بر محمد و آلش، و بدنم را بر آتش حرام ساز
وَ آمِنّـِي مِنْ عَذابِكَ وَعِقابِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ».

و از عذاب و كيفرت امانم دهي به رحمتت اي مهربانترين مـهـربــانـان.»

آداب ورود به مسجد الحرام:

1 . غسل كردن.

2 . پاي برهنه با حالت متانت ووقار قدم برداشتن.

3 . ورود از باب بني شيبه كه مقابل باب السّلام كنوني مي باشد.

ومستحب است بر در مسجدالحرام ايستاده، بگويد:

«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، بِسْمِ اللهِ
   «سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو اي پيامبر، به نام خدا
وَبِاللهِ وَمِنَ اللهِ وَماشاءَ اللهُ، اَلسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ وَ آلِهِ، اَلسَّلاَمُ
و به ياري او و ياري از خداست و خواست خواست خداست،سلام بر رسول خدا وآل او، سلام
عَلي اِبْراهِيمَ وَآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلي أَنْبِياءِاللهِ وَرُسُلِهِ وَالْحَـمْـدُ
بر ابراهيم خليل الله وآلش، سلام بر پيامبران خدا و فرستادگانش و سپاس



43


لِلّهِ رَبِّ الْعـالَـمِـينَ».
مخصوص خداوند; پروردگار جهانيان است.»

و در روايت ديگر وارد است كه نزد در مسجد بگويد:

«بِسْمِ اللهِ وَبِـاللهِ وَمِنَ اللهِ وَإِلَي اللهِ وَما شاءَ اللهُ وَعَلي
   «به نام خدا و به كمك او و بازگشت به سوي خداست و خواست خواست خداست و بر
مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَخَيْرُ الاَْسْماءِ لِلّهِ،
شريعت رسول خدا(صلي الله عليه وآله) مي باشم و بهترين نام ها براي خداست
وَالْحَمْدُ لِلّهِ، وَالسَّلامُ عَلي رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ
و سپاس ويژه خداوند است و سلام بر رسول خدا، سلام بر محمّد بن
عَبْدِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ
عبدالله، سلام و رحمت و بركات خدا بر تو اي پيامبر، سلام
عَلي أَنْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ، اَلسَّلامُ عَلي إِبْراهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمانِ، اَلسَّلامُ
بر انبياي خدا و پيامبرانش، سلام بر خليل خداي رحمان، سلام
عَلَي الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبّـِ الْعالَمِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَعَلي
بر پيامبران خدا و فرستادگان و سپاس مخصوص خدا; پروردگار جهانيان است، سلام بر ما و بر
عِبادِ اللهِ الصّالِحِينَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَبارِكْ
بندگان شايسته خداوند، خداوندا! دورد فرست بر محمّد و آلش و بركت بخش



44


عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد، كَماصَلَّيْتَ
بر محمّد و آلش وترحم كن بر محمّد و خاندانش، چنانچه درود و
وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ
بركت و ترحم ورزيدي بر ابراهيم و دودمان ابراهيم كه تو ستوده
مَجِيدٌ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ،
و بزرگي، خداوندا! درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد; بنده و پيامبرت،
وَعَلي إِبْراهِيمَ خَلِيلِكَ وَعَلي أَنْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَسَلِّمْ
خداوندا! درود فرست بر ابراهيم خليل و بر انبيا و پيامبرانت كه درود
عَلَيْهِمْ، وَسَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبّـِ الْعالَمِينَ،
بر آنان و سلام فرست بر رسولان و سپاس مخصوص خداوند; پروردگار جهانيان است،
اَللّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي فِي طاعَتِكَ
خداوندا! ابواب رحمتت را برايم بگشا و مرا به فرمانبرداري
وَمَرْضاتِكَ، وَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الاِْيمانِ أَبَداً ما أَبْقَيْتَنِي، جَلَّ ثَناءُ
و جلب خشنوديت به كار گير و در پناه ايمان براي هميشه تا آنگاه كه باقيم داشته اي محفوظم دار، ستايش ذات تو
وَجْهِكَ، اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ، وَجَعَلَنِي
بزرگ است، حمد مخصوص خدايي است كه مرا از واردين و زائرينش قرار داد،
مِمَّنْ يَعْمُرُ مَساجِدَهُ،وَجَعَلَنِي مِمَّنْ يُناجِيهِ.اَللّهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ وَزائِرُكَ
از كساني كه مساجدش را آباد مي كنند و با او مناجات مي نمايند، خداوندا! من بنده



45


فِي بَيْتِكَ، وَعَلي كُلّـِ مَأْتِيّ حَقٌّ لِمَنْ أَتاهُ وَزارَهُ، وَأَنْتَ خَيْرُ
و زائر خانه ات مي باشم و بر هر وارد و زائري حقي بر صاحب خانه مي باشد، و تو
مَأْتِيّـ وَأَكْرَمُ مَزُور، فَأَسْأَلُكَ يا اَللهُ يا رَحْمانُ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللهُ الَّذِي
بهترين و گرامي ترين كسي هستي كه بر او وارد مي شوند، پس از تو مي خواهم اي خداي رحمان
لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ، وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ ، بِأَنَّكَ واحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ،
كه معبودي جز تو نيست تنها و بي همتايي، يگانه، يگانه، بي نياز،
لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ ]لَكَ[ كُفُواً أَحَدٌ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ
نه زاده اي و نه زاده شده اي، و براي تو همتايي نمي باشد و اينكه محمّد
وَرَسُولُكَ، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَعَلي أَهْلِ بَيْتِهِ، يا جَوادُ يا كَرِيمُ يا
بنده و فرستاده توست كه صلوات خدا بر او و خاندانش باد اي بخشنده
ماجِدُ يا جَبّارُ يا كَرِيمُ، أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ إِيّايَ بِزِيارَتِي
اي كريم اي بزرگ اي خطاپوش، اي كريم از تو مي خواهم كه هديه مرا به خاطر
إِيّاكَ أَوَّلَ شَيْء تُعْطِيَنِي فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النّارِ».

زيارتم از خانه تو، نخستين عطايت را رهاييم از آتش قرار بده.»

   پس سه مرتبه بگويد:

«اَللّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النّارِ».

«خداوندا! مرا از آتش رهايي بخش.»



46


آنگاه چنين ادامه دهد:

«وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَيِّبِ، وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ
   «و از روزي حلال و پاكيزه بر من وسعت بخش و شرّ
شَياطِينِ الاِْنْسِ وَالْجِنِّ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».
شيطان هاي جن و انس، و شر فاسقان عرب و عجم را از من دفع كن.»

پس داخل مسجدالحرام شود، و رو به كعبه دست ها را بلند نموده بگويد:

«اَللّهُمَّ إِنّـِي أَسْأَلُكَ فِي مَقامِي هذا، فِي أَوَّلِ مَناسِكِي أَنْ
   «خداوندا! در اين جايگاهم و در اوّل مناسكم از تو مي خواهم كه
تَقْبَلَ تَوْبَتِي، وَ أَنْ تَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِي وَ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي،
توبه ام را پذيرا و از خطايم درگذري و وزر و وبالم را از من برداري
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ. اَللّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّ هذا
حمد مخصوص خدايي است كه مرا به بيت الله الحرام خويش رساند، خداوندا! من گواهي دهم كه اينك
بَيْتُكَ الْحَرامُ الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأَمْناً مُبارَكاً وَ هُديً
بيت الله الحرامي است كه تو محلّ آمد و شد مردم و محل امن و مبارك و هدايت
لِلْعالَمِينَ. اَللّهُمَّ إِنّـِي عَبْدُكَ، وَالْبَلَدَ بَلَدُكَ، وَالْبَيْتَ بَيْتُكَ، جِئْتُ
جهانيان قرار دادي، خداوندا! منم بنده تو و اين شهر شهر توست و خانه خانه تو مي باشد آمده ام



47


أَطْلُبُ رَحْمَتَكَ ، وَأَؤُمُّ طاعَتَكَ ، مُطِيعًا لاَِمْرِكَ، راضِياً بِقَدَرِكَ،
تا رحمت تو را بطلبم و آهنگ اطاعت تو كردم، فرمانبردار امر تو مي باشم، و راضي به تقدير تو هستم،
أَسْأَلُكَ مَسْأَلَةَ الْمُضْطَرِّ إِلَيْكَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ. اَللّهُمَّ افْتَحْ لِي
از تو مي خواهم همانند نيازمندي كه از تو خائف مي باشد، خداوندا! درهاي
أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».
رحمتت را به رويم بگشا و به طاعت و جلب رضايتت وادارم ساز.»

بعد خطاب كند به كعبه و بگويد:

«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي عَظَّمَكِ وَشَرَّفَكِ وَكَرَّمَكِ وَجَعَلَكِ مَثابَةً
   «حمد خدايي را كه ترا بزرگ و با شرافت و محل آمد و شد
لِلنّاسِ وَأَمْناً مُبارَكاً وَهُديً لِلْعالَمِيــنَ».

مردم و جاي امن و مبارك و عامل هدايت جهانيان قرار داد.»

ومستحب است وقتي به محاذي «حجر الأسود» رسيد، بگويد: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ،
         «گواهي مي دهم كه معبودي جز خداي يكتاي بي همتا نيست
وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللهِ، وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ
و اينكه محمّد بنده و فرستاده اوست، ايمان آوردم به خدا، و به جبت و



48


وَالطّاغُوتِ وَبِاللاّتِ وَالْعُزّي، وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ، وَعِبادَةِ كُلِّ نِدّ
طاغوت و لات و عزّي و عبادت شيطان و عبادت هر چه شريك خدا
يُدْعي مِنْ دُونِ اللّهِ».

خـوانــده شـود كـفـر ميورزم.»

امام صادق(عليه السلام) به ابوبصير فرمود: هنگامي كه داخل مسجد شدي جلو برو تا روبروي «حجرالأسود» كه رسيدي متوجّه آن شده، اين دعا را بخوان:

«اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَما كُنّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدانَا
   «حمد مخصوص خدايي است كه ما را به اينجا هدايت كرد و اگر هدايت خدا نبود به اينجاراه
اللهُ، سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ لِلّهِ وَلا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَاللهُ أَكْبَرُ، أَكْبَرُ
نمي يافتيم، منزّه است خدا و سپاس ويژه اوست و معبودي نيست جز خدا و خداوند بزرگ است، خداوند بزرگتر از
مِنْ خَلْقِهِ، وَأَكْبَرُ مِمّا أَخْشي وَأَحْذَرُ، لا إِلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا
آفريده هايش مي باشد، خداوند بزرگتر است از آنچه از آن بيمناكيم، معبودي جز خداي يكتاي
شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُوَلَهُ الْحَمْدُ،يُحْيِيوَيُمِيتُ، وَيُمِيتُ
بي همتا نيست، ملك هستي و حمد براي اوست، زنده مي كند و مي ميراند و مي ميراند
وَيُحْيِي، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ. اَللّهُمَّ
و دوباره زنده مي كند، خير و خوبي به دست اوست، و او بر هر چيز توانا است،



49


صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَبارِكْ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
خداوندا! سلام و درود فرست بر حضرت محمّد و آلش، و بر آنان بركت بخش;
كَأَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي إِبْراهِيمَ وَآلِ
بهترين درود و بركت و رحمتي كه بر ابراهيم و آلش
إِبْراهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَسَلامٌ عَلي جَمِيعِ النَّبِيِّينَ
فرستاده اي كه تو ستوده و بزرگي، سلام بر تمام پيامبران
وَالْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبّـِ الْعالَمِينَ. اَللّهُمَّ إِنّـِي أُومِنُ
و فرستادگان، و سپاس مخصوص خداوند; پروردگار جهانيان است، خداوندا!
بِوَعْدِكَ، وَأُصَدّـِ قُ رُسُلَكَ ، وَأَتَّبِـعُ كِتابَـكَ».
به وعده توايمان دارم و پيامبرانت را تصديق مي كنم و از كتابت پيروي مي نمايم.»

و در روايت معتبر وارد است كه وقتي نزديك حجرالأسود رسيدي دست هاي خود را بلند كن، وحمد وثناي الهي را بجا آور، وصلوات بر پيغمبر بفرست، واز خداوندِ عالَم بخواه كه حجّ تو را قبول كند، پس از آن حَجَر را بوسيده واستلام نما. واگر بوسيدن ممكن نشد لمس كن، واگر آن هم ممكن نشد اشاره به آن كن، وبگو:

«اَللّهُمَّ أَمانَتِي أَدَّيْتُها وَمِيثاقِي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافاةِ،
   «خداوندا! امانتم را ادا و پيمانم را تجديد كردم تا تو بر وفا به عهدم گواهي دهي،



50


اَللّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ وَعَلي سُنَّةِ نَبِيِّكَ، أَشْهَدُ أَنْ
خداوندا! كتابت را تصديق مي كنم و از سنّت پيامبرت ـ كه درود تو بر او و بر آلش ـ پيروي مي نمايم
لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ،
و گواهي مي دهم كه معبودي جز خداي يكتاي بي همتا نيست و محمّد بنده او
آمَنْتُ بِاللهِ، وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَبِاللاّتِ وَالْعُزّي،
پيامبر و رسول اوست، به خدا ايمان آوردم و به جبت و طاغوت و لات
وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ، وَعَبادَةِ كُلِّ نِدّ يُدْعي مِنْ دُونِ اللهِ».
و عزّي و عبادت شيطان و عبادت هر شريكي براي خدا كفر ميورزم.»

واگر نتواني همه را بخواني قسمتي از آن را بخوان، وبگو:

اَللَّهُمَّ إِلَيْكَ بَسَطْتُ يَدِي وَ فِيما عِنْدَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتِي
   خداوندا! به سوي تو دست گشودم و اشتياقم به آنچه نزد توست بزرگ است
فَاقْبَلْ سُبْحَتِي، وَاغْفِرْ لِي وَارْحَمْنِي،اَللّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ
پس تسبيحم را بپذير، گناهم را بيامرز و بر من ترحم كن، خداوندا! به تو از
الْكُفْرِ وَالْفَقْرِ وَمَواقِفِ الْخِزْيِ فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ».

كفر، فقر، و خواري دنيا و آخرت پناه مي برم.»


| شناسه مطلب: 77880