بخش 8

دعای بعد از زیارت ائمّه دعا برای حضرت حجة بن الحسن دعای عهد نماز شب کیفیت نماز شب نماز حضرت فاطمه نماز دیگر از حضرت فاطمه


176


مَنْ أَطاعَكُمْ، فَاشْهَدْ عَلي ما أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ، وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَرِيءٌ
كسي كه پيرويتان كرد پس گواهي ده بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم و من دوست توام و بيزارم
مِنْ عَدُوِّكَ، فَالْحَقُّ ما رَضِيتُمُوهُ، وَالْباطِلُ ما سَخَطْتُمُوهُ،
از دشمنت حق آنست كه شما پسند كرديد و باطل همانست كه شما بدان خشم كرديد
وَالْمَعْرُوفُ ما أَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْكَرُ ما نَهَيْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ
و معروف همان بود كه شما بدان دستور داديد و منكر همان بود كه شما از آن جلوگيري و نهي كرديد، من ايمان دارم
بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ وَبِأَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَبِكُمْ يا
به خداي يگانه اي كه شريك ندارد و به رسول او و به امير مؤمنان و به شما ـ اي
مَوْلايَ اَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ، وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ، وَمَوَدَّتِي خالِصَةٌ
مولاي من ـ از اول تا آخرتان و ياريم براي شما آماده است و دوستيم خالص و پاك
لَكُمْ آميـنَ آميـنَ».

براي شما است آمين آمين.»

سپس بگو:

«اَللّهُمَّ اِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلّـِيَ عَلي مُحَمَّد نَبِيّـِ رَحْمَتِكَ
   «خدايا از تو خواهم كه درود فرستي بر محمد پيامبر رحمتت
وَكَلِمَةِ نُورِكَ، وَأَنْ تَمْلاََ قَلْبِي نُورَ الْيَقِينِ، وَصَدْرِي نُورَ الاِْيمانِ،
و كلمه نورت و ديگر آنكه پركني دل مرا با نور يقين و سينه ام را با نور ايمان



177


وَفِكْرِي نُورَ النّـِيّاتِ، وَعَزْمِي نُورَ الْعِلْمِ، وَقُوَّتِي نُورَ الْعَمَلِ،
و انديشه ام را با نور تصميمها و اراده ام را با نور علم و نيرويم را با نور عمل
وَلِسانِي نُورَ الصّـِدْقِ، وَدِينِي نُورَ الْبَصائِرِ مِنْ عِنْدِكَ،وَبَصَرِي
و زبانم را با نور راستگويي و دين و مذهبم را با نور بينائيهايي از نزد خودت و چشمم را
نُورَ الضّـِياءِ، وَسَمْعِي نُورَ الْحِكْمَةِ، وَمَوَدَّتِي نُورَ الْمُوالاةِ
با نور روشنايي و گوشم را با نور فرزانگي و حكمت و دوستيم را با نور موالات
لِمُحَمَّد وَآلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ حَتّي أَلْقاكَ وَقَدْ وَفَيْتُ بِعَهْدِكَ
محمد و آلش(عليهم السلام) تا تو را ديدار كنم و من به عهد
وَميثاقِكَ فَتُغَشِّيَنِي رَحْمَتَكَ يا وَلِيُّ يا حَمِيدُ. اَللّهُمَّ صَلّـِ عَلي
و پيمان تو وفا كردم پس رحمت خود را بر من بپوشان اي سرپرست و اي ستوده خدايا درود فرست بر
مُحَمَّد حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ، وَخَليفَتِكَ فِي بِلادِكَ، وَالدّاعِي إِلي
محمد حجت تو در روي زمينت و جانشين تو در شهرهايت و دعوت كننده بسوي
سَبِيلِكَ، وَالْقائِمِ بِقِسْطِكَ،وَالثّائِرِ بِأَمْرِكَ، وَلِيّـِ الْمُؤْمِنِينَ وَبَوارِ
راهت و قيام كننده به عدل و دادت و انقلاب كننده به دستور تو، دوست مؤمنان و نابودكننده
الْكافِرِينَ، وَمُجَلّـِي الظُّلْمَةِ، وَمُنِيرِ الْحَقّـِ، وَالنّاطِقِ بِالْحِكْمَةِ
كافران و برطرف كننده تاريكي و روشن كننده حق و گوياي به حكمت
وَالصّـِدْقِ، وَكَلِمَتِكَ التّامَّةِ فِي أَرْضِكَ، الْمُرْتَقِبِ الْخائِفِ
و راستي و آن كلمه (دستور و فرمان) كاملت در روي زمين كه در حال انتظار و بيم بسر برد



178


وَالْوَلِيّـِ النّاصِحِ، سَفِينَةِ النَّجاةِ وَعَلَمِ الْهُدي وَنُورِ أَبْصارِ الْوَري،
و آن سرپرست خيرخواه و كشتي نجات و پرچم هدايت و روشني ديدگان مردم
وَخَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدي، وَمُجَلّـِي الْعَمي الَّذِي يَمْلاَُ الاَْرْضَ
و بهترين كسي كه جامه و رداء ببر كرد و زداينده گمراهي آنكس كه پركند زمين را
عَدْلاً وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، إِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ،
از عدل و داد چنانچه پرشده باشد از ستم و بيدادگري كه براستي تو بر هر چيز توانايي
اَللّهُمَّ صَلّـِ عَلي وَلِيِّكَ وَابْنِ أَوْلِيائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ،
خدايا درود فرست بر بنده مقرب درگاهت و فرزند بندگان مقربت آنانكه فرض كردي فرمانبرداريشان را
وَأَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ، وَأَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً،
و واجب گرداندي حقشان را و دور كردي از ايشان پليدي را و بخوبي پاكيزه شان كردي
اَللّهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ، وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِياءَكَ وَأَوْلِياءَهُ
خدايا ياريش كن و بدست او دينت را ياري كن و ياري كن بوسيله او دوستان خودت و دوستان او
وَشيعَتَهُ وَأَنْصارَهُ، وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ. اَللّهُمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرّـِ كُلّـِ باغ
و شيعيان و ياورانش را و ما را نيز از آنان قرار ده خدايا نگاهش دار از شر هر متجاوز
وَطاغ وَمِنْ شَرّـِ جَمِيعِ خَلْقِكَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ
و سركشي و از شر همه مخلوق خودت و محافظتش كن از پيش رُويش و از پشت سرش
وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ
و از سمت راستش و از طرف چپش و پاسداريش كن و نگاهش دار از اينكه گزند و آسيبي



179


بِسُوء، وَاحْفَظْ فيهِ رَسُولَكَ وَآلَ رَسُولِكَ، وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ،
بدو رسد و (شوكت و عزت) رسول و آل رسولت را در (وجود) او حفظ فرما و آشكار (يا پيروز) گردان بدست او عدل و داد را
وَاَيّـِدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْ ناصِرِيهِ، وَاخْذُلْ خاذِلِيهِ، وَاقْصِمْ
و بياريت كمكش كن وياورش را نيز ياري كن و هر كه دست از ياريش بردارد خوار گردان و در هم شكن
قاصِمِيهِ، وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْكُفْرِ، وَاقْتُلْ بِهِ الْكُفّارَ وَالْمُنافِقِينَ
شكننده اش را و بشكن بدست او قدرت و شوكت كافران را و آنان را بدست آن حضرت به خاك هلاك افكن و هم چنين منافقان
وَجَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ حَيْثُ كانُوا مِنْ مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها
و همه بي دينان ستيزه جو را در هر جا هستند از خاورهاي زمين و باخترهاي آن
بَرِّها وَبَحْرِها، وَامْلاَْ بِهِ الاَْرْضَ عَدْلاً، وَاَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ
چه در خشكي و چه در دريا، و پركن بوسيله او زمين را از عدل و داد و آشكار (يا پيروز) كن بوسيله اش دين پيامبرت(صلي الله عليه وآله)
صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْنِي اللّهُمَّ مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ وَأَتْباعِهِ
ـ درود خدا بر او آلش ـ را و قرار ده خدايا، مرا نيز از ياران و كمك كاران و پيروان
وَشِيعَتِهِ، وَأَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّد عَلَيْهِمُ السَّلامُ ما يَأْمُلُونَ وَفِي
و شيعيانش و به من بنمايان در مورد آل محمد(عليهم السلام) آنچه را آرزو داشتند و در
عَدُوِّهِمْ ما يَحْذَرُونَ، إِلهَ الْحَقّـِ آمِينَ، يا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ يا
مورد دشمنشان آنچه از آن مي ترسند مستجاب گردان اي معبود حق و اي صاحب جلالت و بزرگواري اي
أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

مهـربـانترين مهـربانـان.»



180


دعاي بعد از زيارت ائمّه(عليهم السلام)

اين دعا به خاطر مفاهيم بسيار ارزشمند و عالي آن، به دعاي عالية المضامين معروف است كه آن را سيد بن طاوس در مصباح الزاير بعد از زيارت جامعه مذكوره نقل فرموده و آن دعاي شريف اين است:

«اَللَّهُمَّ إِنّـِي زُرْتُ هَذَا الاِْمامَ مُقِرّاً بِإِمامَتِهِ مُعْتَقِداً لِفَرْضِ
   «خدايا من زيارت كردم اين امام را در حالي كه اقرار به امامتش دارم و معتقدم كه اطاعتش بر من
طَاعَتِهِ فَقَصَدْتُ مَشْهَدَهُ بِذُنُوبِي وَ عُيُوبِي وَ مُوبِقاتِ آثامِي وَ
واجب است و با اين حال آهنگ زيارتگاهش را كردم و با گناهاني كه دارم و با عيوب و جرمهاي هلاكت بارم و
كَثْرَةِ سَيّـِئاتِي وَ خَطَايايَ وَ ما تَعْرِفُهُ مِنّـِي مُسْتَجِيراً بِعَفْوِكَ
بديهاي بسيار وخطاكاري هايم و آنچه تو خود مي داني و پناه آورده ام به گذشت
مُسْتَعِيذاً بِحِلْمِكَ راجِياً رَحْمَتَكَ لاجِئاً إِلَي رُكْنِكَ عَائِذاً
و به بردباريت و اميدوارم به رحمتت و ملتجي گشته ام به پايه و اساس مرحمتت و پناهنده ام
بِرَأْفَتِكَ مُسْتَشْفِعاً بِوَلِيّـِكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ وَ صَفِيّـِكَ وَ ابْنِ
به مهرت و شفيع گرفته ام ولي تو و فرزند اوليائت را و برگزيده ات و پسر



181


أَصْفِيَائِكَ وَ أَمِينِكَ وَ ابْنِ أُمَنائِكَ وَ خَلِيفَتِكَ وَ ابْنِ خُلَفَائِكَ
برگزيدگانت را و امين تو و فرزندان امانتدارانت را و جانشين تو و فرزندان جانشينانت را
الَّذِينَ جَعَلْتَهُمُ الْوَسِيلَةَ إِلي رَحْمَتِكَ وَ رِضْوانِكَ وَ الذَّرِيعَةَ إِلَي
آنانكه قرارشان دادي وسيله اي بسوي رحمت و خوشنوديت و واسطه اي
رَأْفَتِكَ وَ غُفْرَانِكَ أَللَّهُمَّ وَ أَوَّلُ حَاجَتِي إِلَيْكَ أَنْ تَغْفِرَ لِي مَا
براي مهر و آمرزشت خدايا نخستين حاجتم بدرگاه تو اين است كه بيامرزي
سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِي عَلي كَثْرَتِهَا وَ أَنْ تَعْصِمَنِي فِيما بَقِيَ مِنْ
گناهان گذشته ام را با بسياري آنها و نگاهم داري از گناه در باقيمانده
عُمُرِي وَ تُطَهّـِرَ دِينِي مِمَّا يُدَنّـِسُهُ وَ يَشِينُهُ وَ يُزْرِي بِهِ وَ تَحْمِيَهُ
عمرم و پاك كني دين و آئين مرا از آنچه آلوده و چركينش كند و معيوبش سازد و نگاهداريش كني
مِنَ الرَّيْبِ وَ الشَّكّـِ وَ الْفَسَادِ وَ الشّـِرْكِ وَ تُثَبّـِتَنِي عَلي طَاعَتِكَ وَ
از شك و شبهه و فساد و شرك و استوارم بداري بر فرمانبرداري خود و
طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ ذُرِّيَّتِهِ النُّجَبَاءِ السُّعَدَاءِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ وَ
فرمانبرداري پيامبرت و فرزندان نجيب و سعادتمندش ـ كه درودهاي تو و
رَحْمَتُكَ وَ سَلامُكَ وَ بَرَكَاتُكَ وَ تُحْيِيَنِي ما أَحْيَيْتَنِي عَلَي
رحمت و سلام و بركاتت بر ايشان باد - و زنده ام بداري تا هر قدر كه زنده ام بر
طَاعَتِهِمْ وَ تُمِيتَنِي إِذَا أَمَتَّنِي عَلي طَاعَتِهِمْ وَ أَنْ لا تَمْحُوَ مِنْ قَلْبِي
فرمانبرداريشان و بميرانيم هرگاه كه مُردم بر فرمانبرداريشان و محو نكني از دل من



182


مَوَدَّتَهُمْ وَ مَحَبَّتَهُمْ وَ بُغْضَ أَعْدَائِهِمْ وَ مُرَافَقَةَ أَوْلِيَائِهِمْ وَ بِرَّهُمْ وَ
دوستي و محبت ايشان و بغض دشمنانشان و رفاقت دوستانشان و نيكي كردن به ايشان را
أَسْأَلُكَ يا رَبّـِ أَنْ تَقْبَلَ ذَلِكَ مِنّـِي وَ تُحَبّـِبَ إِلَيَّ عِبَادَتَكَ وَ
و از تو خواهم پروردگارا كه بپذيري اين (زيارت و دعا) را از من و مرا دوستدار عبادتت كني
الْمُواظَبَةَ عَلَيْهَا وَ تُنَشّـِطَنِي لَهَا وَ تُبَغّـِضَ إِلَيَّ مَعَاصِيَكَ وَ
و مواظبتم دهي بر آن و بنشاطم آوري براي عبادت و متنفرم كني از گناهان
مَحَارِمَكَ وَ تَدْفَعَنِي عَنْهَا وَ تُجَنّـِبَنِي التَّقْصِيرَ فِي صَلاتِي
و محرماتت و بازم داري از آنها و بركنارم داري از كوتاهي كردن در نمازهايم
وَالاِْسْتِهَانَةَ بِهَا وَ التَّرَاخِيَ عَنْهَا وَ تُوَفّـِقَنِي لِتَأْدِيَتِهَا كَما فَرَضْتَ وَ
و سرسري گرفتن آن و سستي و كاهلي كردن در آن و موفقم دار براي اداء آن چنانچه واجب كرده اي
أَمَرْتَ بِهِ عَلي سُنَّةِ رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَتُكَ وَ
و دستور فرموده اي به روش پيامبرت ـ كه درودهاي تو و رحمت
بَرَكَاتُكَ خُضُوعاً وَ خُشُوعاً وَ تَشْرَحَ صَدْرِي لاِِيتاءِ الزَّكَاةِ وَ
و بركاتت بر او و آلش باد ـ با حال خضوع و خشوع و ديگر آنكه سينه ام را باز كني (و بلندي نظر به من دهي) براي پرداختن زكات
إِعْطَاءِ الصَّدَقَاتِ وَ بَذْلِ الْمَعْرُوفِ وَ الاِْحْسَانِ إِلَي شِيعَةِ آلِ
و دادن صدقات و انجام كار نيك و احسان نسبت به شيعيان
مُحَمَّد عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَ مُواسَاتِهِمْ وَ لا تَتَوَفَّانِي إِلاّ بَعْدَ أَنْ
آل محمد(عليهم السلام) و مواسات با آنها و نميرانيم مگر بعد ازاينكه



183


تَرْزُقَنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ وَ زِيَارَةَ قَبْرِ نَبِيّـِكَ وَقُبُورِ الاَْئِمَّةِ عَلَيْهِمُ
روزيم كني حج خانه كعبه ات و زيارت قبر پيامبرت و قبور امامان(عليهم السلام) را
السَّلامُ وَ أَسْأَلُكَ يا رَبّـِ تَوْبَةً نَصُوحاً تَرْضَاهَا وَ نِيَّةً تَحْمَدُهَا وَ
و از تو خواهم پروردگارا توبه حقيقي مورد پسندت را و نيتي كه ستوده درگاه تو باشد
عَمَلاً صَالِحاً تَقْبَلُهُ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِي وَ تَرْحَمَنِي إِذَا تَوَفَّيْتَنِي وَ تُهَوِّنَ
و كردار شايسته اي كه تو بپذيري و ديگر آنكه مرا بيامرزي و به من رحم كني هنگامي كه از اين جهان مرا ببري و آسان كني
عَلَيَّ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ وَ تَحْشُرَنِي فِي زُمْرَةِ مُحَمَّد وَ آلِهِ
بر من سختيهاي مرگ را و محشورم كني در گروه محمد و آلش ـ درود خدا
صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ وَ تُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ وَ تَجْعَلَ
بر او و اهل بيت باد ـ و داخل بهشتم كني به رحمت خودت
دَمْعِي غَزِيراً فِي طَاعَتِكَ وَ عَبْرَتِي جَارِيَةً فِيما يُقَرِّبُنِي مِنْكَ وَ
واشكم را فراوان كني در انجام طاعتت و سِرشكم را ريزان نمايي در آنچه مرا به تو نزديك گرداند
قَلْبِي عَطُوفاً عَلي أَوْلِيَائِكَ وَ تَصُونَنِي فِي هَذِهِ الدُّنْيَا مِنَ
و دلم را مهربان كني نسبت به دوستانت و نگاهم داري در اين دنيا
الْعَاهَاتِ وَ الاْفَاتِ وَ الاَْمْرَاضِ الشَّدِيدَةِ وَ الاَْسْقامِ الْمُزْمِنَةِ وَ
از آسيبها و آفات و بيماريهاي سخت و دردهاي مزمن
جَمِيعِ أَنْواعِ الْبَلاءِ وَ الْحَوادِثِ وَ تَصْرِفَ قَلْبِي عَنِ الْحَرَامِ وَ
و از هر نوع بلا و حادثه اي و بگرداني دلم را از توجه به حرام



184


تُبَغّـِضَ إِلَيَّ مَعَاصِيَكَ وَ تُحَبّـِبَ إِلَيَّ الْحَلالَ وَ تَفْتَحَ لِي أَبْوابَهُ وَ
و مبغوض گرداني در نزد من نافرمانيهايت را و محبوب گرداني در پيش من حلال را و بگشائي برويم درهاي آن را
تُثَبّـِتَ نِيَّتِي وَ فِعْلِي عَلَيْهِ وَ تَمُدَّ فِي عُمُرِي وَ تُغْلِقَ أَبْوابَ الْمِحَنِ
و استوار كني نيت و كارم را بر آن و دراز گرداني عمرم را و بربندي برويم درهاي غم
عَنّـِي وَ لا تَسْلُبَنِي ما مَنَنْتَ بِهِ عَلَيَّ وَ لا تَسْتَرِدَّ شَيْئاً مِمَّا أَحْسَنْتَ
و محنت را و نعمتهايي كه به من داده اي از من نگيري و چيزي از احسانهاي (بيشمار)
بِهِ إِلَيَّ وَ لا تَنْزِعَ مِنّـِي النّـِعَمَ الَّتِي أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ وَ تَزِيدَ فِيما
خود را از من باز نستاني و جدا نكني از من نعمتهاي (بسياري) را كه به من عنايت فرمودي
خَوَّلْتَنِي وَ تُضَاعِفَهُ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً وَ تَرْزُقَنِي مَالاً كَثِيراً وَاسِعاً
و بيفزائي بر آنچه به من ارزاني داشتي و مضاعف گرداني آنرا به چندين برابر و روزيم كني مالي بسيار و وسيع
سَائِغاً هَنِيئاً نَامِياً وَافِياً وَ عِزّاً بَاقِياً كَافِياً وَ جَاهاً عَرِيضاً مَنِيعاً وَ
و ريزان و گوارا و با بركت و رسا، و نيز عزتي باقي و كافي، و آبروئي پهناور و شكوهمند
نِعْمَةً سَابِغَةً عَامَّةً وَ تُغْنِيَنِي بِذَلِكَ عَنِ الْمَطَالِبِ الْمُنَكَّدَةِ وَ
و نعمتي شايان و فراگيرنده و بي نيازم كن بدينوسيله از تكاپوهاي پر مشقت
الْمَوارِدِ الصَّعْبَةِ وَ تُخَلّـِصَنِي مِنْهَا مُعَافيً فِي دِينِي وَ نَفْسِي وَ
و موارد سخت و دشوار و رهائيم دهي از آنها با سلامتي دين و جان و
وُلْدِي وَ ما أَعْطَيْتَنِي وَ مَنَحْتَنِي وَ تَحْفَظَ عَلَيَّ مَالِي وَ جَمِيعَ مَا
فرزندانم و چيزهاي ديگري كه به من عطا كرده و ارزاني داشتي و نگهداري برايم مالم و همه آنچه را



185


خَوَّلْتَنِي وَ تَقْبِضَ عَنّـِي أَيْدِيَ الْجَبَابِرَةِ وَ تَرُدَّنِي إِلَي وَطَنِي وَ
به من بخشيده اي و برگيري از سر من دستهاي (ستم پيشه) گردنكشان را و بازم گرداني به وطنم
تُبَلّـِغَنِي نِهَايَةَ أَمَلِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي وَ تَجْعَلَ عَاقِبَةَ أَمْرِي
و برساني مرا به نهايت آرزويم در دنيا و آخرتم و بگرداني سرانجام كارم را
مَحْمُودَةً حَسَنَةً سَلِيمَةً وَ تَجْعَلَنِي رَحِيبَ الصَّدْرِ وَاسِـعَ الْحَالِ
پسنديده و نيكو وسالم، و قرارم دهي فراخ سينه (و بلند نظر) و فراخ حال
حَسَنَ الْخُلْقِ بَعِيداً مِنَ الْبُخْلِ وَ الْمَنْعِ وَ النّـِفَاقِ وَالْكِذْبِ
و خوش خلقي و دور از بخل و ممانعت (از احسان و دستگيري) و نفاق و دروغ
وَالْبَهْتِ وَ قَوْلِ الزُّورِ وَتُرْسِخَ فِي قَلْبِي مَحَبَّةَ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
و بهتان و زورگويي و ريشه دار كني در دلم دوستي محمد و آل محمد
وَ شِيعَتِهِمْ وَ تَحْرُسَنِي يا رَبّـِ فِي نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ وُلْدِي
و شيعيانشان را و محافظتم كني پروردگارا در جانم و خاندان و مال و فرزندان
وَ أَهْلِ حُزَانَتِي وَ إِخْوانِي وَ أَهْلِ مَوَدَّتِي وَ ذُرِّيَّتِي بِرَحْمَتِكَ وَ
و نانخوران و برادران و دوستان و نژادم به مهر و
جُودِكَ اللَّهُمَّ هَذِهِ حَاجَاتِي عِنْدَكَ وَ قَدِ اسْتَكْثَرْتُهَا لِلُؤْمِي وَ
جودت خدايا اينها بود حاجتهايي كه من بدرگاه تو دارم و اينكه زيادشان كردم بخاطر گدا صفتي و حرص
شُحّـِي وَ هِيَ عِنْدَكَ صَغِيرَةٌ حَقِيرَةٌ وَ عَلَيْكَ سَهْلَةٌ يَسِيرَةٌ
زيادي است كه من دارم ولي همه آنها در نزد تو كوچك و اندك است و انجامش براي تو سهل و آسان است



186


فَأَسْأَلُكَ بِجَاهِ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عِنْدَكَ وَ
پس از تو خواهم به آن آبروئي كه محمد و آل محمد ـ كه بر او و بر ايشان سلام باد ـ در نزد تو دارند
بِحَقّـِهِمْ عَلَيْكَ وَ بِما أَوْجَبْتَ لَهُمْ وَ بِسَائِرِ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ
و به حقي كه ايشان بر تو دارند و بدانچه واجب كرده اي براي ايشان و به حق ساير پيمبران و رسولان و
أَصْفِيَائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ الْمُخْلَصِينَ مِنْ عِبَادِكَ وَ بِاسْمِكَ الاَْعْظَمِ
برگزيدگان و دوستان مخلص از بندگانت و به حق بزرگترين نام اعظمت
الاَْعْظَمِ لَمَّا قَضَيْتَها كُلَّها وَ أَسْعَفْتَنِي بِهَا وَ لَمْ تُخَيّـِبْ أَمَلِي وَ
كه همه اين حاجتها را برايم برآوري و كامروايم سازي بدانها و اميد و آرزويم را مبدل به
رَجَائِي، اَللَّهُمَّ وَشَفّـِعْ صَاحِبَ هَذَا الْقَبْرِ فِيَّ يا سَيّـِدِي يا وَلِيَّ اللَّهِ
نوميدي نكني خدايا و شفاعت صاحب اين قبر را درباره من بپذير، اي آقاي من اي ولي خدا
يا أَمِينَ اللَّهِ أَسْأَلُكَ أَنْ تَشْفَعَ لِي إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي هَذِهِ
واي امانتدار خدا از تو خواهم كه شفاعت كني از من بدرگاه خداي عزوجل در همه اين
الْحَاجَاتِ كُلّـِهَا بِحَقّـِ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ وَ بِحَقّـِ أَوْلادِكَ الْمُنْتَجَبِينَ
حاجتها به حق پدران پاكت و بحق فرزندان برگزيده ات
فَإِنَّ لَكَ عِنْدَ اللَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْماؤُهُ الْمَنْزِلَةَ الشَّرِيفَةَ وَ
زيرا كه براي تو در نزد خداوندي كه نامهايش منزه است مقامي است بس شريف
الْمَرْتَبَةَ الْجَلِيلَةَ وَ الْجَاهَ الْعَرِيضَ اَللَّهُمَّ لَوْ عَرَفْتُ مَنْ هُوَ أَوْجَهُ
و مرتبتي است برجسته و آبروئي است پهناور و بسيار خدايا اگر من كسي را سراغ داشتم كه آبرومندتر بود



187


عِنْدَكَ مِنْ هَذَا الاِْمامِ وَ مِنْ آبَائِهِ وَ أَبْنائِهِ الطَّاهِرِينَ عَلَيْهِمُ
در نزد تو از اين امام بزرگوار و از پدران و فرزندان پاكيزه اش(عليهم السلام)
السَّلامُ وَ الصَّلاةُ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِي وَ قَدَّمْتُهُمْ أَمامَ حَاجَتِي وَ
بطور مسلم آنها را شفيعان خود مي گرفتم و پيش روي حاجتها
طَلِبَاتِي هَذِهِ فَاسْمَعْ مِنّـِي وَ اسْتَجِبْ لِي وَ افْعَلْ بِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ
و خواسته هايم قرار مي دادم پس از من بپذير و دعايم را به اجابت رسان و انجام ده درباره من آنچه را تو شايسته آني
يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، اَللَّهُمَّ وَ ما قَصُرَتْ عَنْهُ مَسْأَلَتِي وَ عَجَزَتْ
اي مهربانترين مهربانان خدايا و هر چه را كوتاه آمد از آن درخواست من (و از يادم رفت) و ناتوان شد
عَنْهُ قُوَّتِي وَ لَمْ تَبْلُغْهُ فِطْنَتِي مِنْ صَالِحِ دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي
از آن نيرويم، و فكرم بدان نرسيد از آنچه به صلاح دين و دنيا و آخرتم باشد
فَامْنُنْ بِهِ عَلَيَّ وَ احْفَظْنِي وَ احْرُسْنِي وَ هَبْ لِي وَ اغْفِرْ لِي وَ مَنْ
پس آنها را بر من منت گذار (و عطا فرما) و محافظتم كن و پاسداريم كن و به بخش بر من و بيامرز مرا، و هر كس
أَرَادَنِي بِسُوء أَوْ مَكْرُوه مِنْ شَيْطَان مَرِيد أَوْ سُلْطَان عَنِيد أَوْ
كه قصد دارد به من آسيبي يا امر ناخوشايندي وارد كند چه از شيطاني متمرد يا سلطاني معاند
مُخَالِف فِي دِين أَوْ مُنازِ ع فِي دُنْيَا أَوْ حاسِد عَلَيَّ نِعْمَةً أَوْ ظالِم
يا مخالف در دين يا ستيزه جوئي در مال دنيا يا حسودي كه در نعمتي بر من رشك برد يا ستمكار
أَوْ بَاغ فَاقْبِضْ عَنّـِي يَدَهُ وَ اصْرِفْ عَنّـِي كَيْدَهُ وَ اشْغَلْهُ عَنّـِي
يا زورگويي (كه باشد) قدرتش را از سر من بازگير و نقشه اش را از من بازگردان و او را بخودش



188


بِنَفْسِهِ وَ اكْفِنِي شَرَّهُ وَ شَرَّ أَتْباعِهِ وَ شَيَاطِينِهِ وَ أَجِرْنِي مِنْ كُلّـِ مَا
مشغول كن و شر خودش و شر پيروان و شياطينش را از من كفايت فرما و پناهم ده از هر چه
يَضُرُّنِي وَ يُجْحِفُ بِي وَ أَعْطِنِي جَمِيعَ الْخَيْرِ كُلّـِهِمِمَّا
به من زيان زند و به هلاكتم اندازد و هر خير و خوبي است همه را به من عطا فرما چه آنكه
أَعْلَمُ وَ مِمَّا لا أَعْلَمُ، اَللَّهُمَّ صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ اغْفِرْ
مي دانم و چه آن را كه نمي دانم خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بيامرز
لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لاِِخْوانِي وَ أَخَواتِي وَ أَعْمامِي وَ عَمَّاتِي وَ
مرا و پدر و مادرم و برادران و خواهرانم و عموهايم و عمه هايم
أَخْوالِي وَ خَالاتِي وَ أَجْدَادِي وَ جَدَّاتِي وَ أَوْلادِهِمْ وَ ذَرَارِيهِمْ
و دائيهايم و خاله هايم و اجداد و جده هايم را و فرزندانشان و نژادشان و
وَ أَزْوَاجِي وَ ذُرِّيَّاتِي وَ أَقْرِبَائِي وَ أَصْدِقَائِي وَ جِيرَانِي وَ إِخْوانِي
همسران و فرزندان خودم و خويشانم و رفقا و همسايگانم و برادران دينيم را
فِيكَ مِنْ أَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ وَ لِجَمِيعِ أَهْلِ مَوَدَّتِي مِنَ
از اهل شرق و غرب عالم و تمام آنانكه با من دوستي داشته و دارند از
الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ، اَلاَْحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الاَْمْواتِ وَ لِجَمِيعِ مَنْ
مردان و زنان با ايمان زنده و مرده شان را و تمام كساني كه
عَلَّمَنِي خَيْراً أَوْ تَعَلَّمَ مِنّـِي عِلْماً، اَللَّهُمَّ أَشْرِكْهُمْ فِي صَالِحِ دُعَائِي
كار خيري را به من ياد داده يا از من علمي آموخته اند خدايا شريك ساز ايشان را در دعاي خيري كه كرده ام



189


وَ زِيَارَتِي لِمَشْهَدِ حُجَّتِكَ وَ وَلِيّـِكَ وَ أَشْرِكْنِي فِي صَالِحِ
و زيارتي كه از زيارتگاه حجت و وليت نصيبم شده و مرا نيز در دعاهاي خير ايشان
أَدْعِيَتِهِمْ بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَ بَلّـِغْ وَلِيَّكَ مِنْهُمُ السَّلامَ
شريك ساز به مهرت اي مهربانترين مهربانان و سلام برسان از طرف آنها بر ولي خودت،
وَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ يا سَيّـِدِي وَ مَوْلايَ يَا
و سلام بر تو باد اي سرور و آقاي من اي
فُلانَ بْنَ فُلان بجاي «فلان بن فلان» نام امامي را كه زيارت مي كند و نام پدر آن بزرگوار را بگويد:

صَلَّي اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلي رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ أَنْتَ وَسِيلَتِي إِلَي
   دورد خدا بر تو و بر روح و جسمت تويي وسيله من
اللَّهِ وَ ذَرِيعَتِي إِلَيْهِ وَ لِي حَقُّ مُوالاتِي وَ تَأْمِيلِي فَكُنْ شَفِيعِي
بدرگاه خدا و واسطه من در پيشگاهش و من بر تو حق دوستي و آرزومندي دارم پس شفيع من شو
إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْوُقُوفِ عَلَي قِصَّتِي هَذِهِ وَ صَرْفِي عَنْ
بدرگاه خداي عزوجل در اطلاع بر جريان كارم و بازگرداندنم از
مَوْقِفِي هَذَا بِالنُّجْحِ بِما سَأَلْتُهُ كُلّـِهِ بِرَحْمَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي
اينجا با كاميابي بدانچه درخواست كرده ام همه را به مهر و قدرتت. خدايا! روزيم كن
عَقْلاً كَامِلاً وَ لُبّاً رَاجِحاً وَ عِزّاً بَاقِياً وَ قَلْباً زَكِيّاً وَ عَمَلاً كَثِيراً وَ
عقلي كامل و خردي كه بچربد (بر هواي نفس) و عزتي باقي و دلي پاك و كرداري بسيار



190


أَدَباً بَارِعاً وَ اجْعَلْ ذَلِكَ كُلَّهُ لِي وَ لا تَجْعَلْهُ عَلَيَّ بِرَحْمَتِكَ يَا
و ادبي نيكو و همه را بسود من قرار ده نه به زيان من به مهرت
أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

اي مهربانترين مهربانان.»

دعا براي حضرت حجة بن الحسن

ـ عجل الله فرجه الشريف ـ

هرگاه بخواهي براي خويش يا ديگران دست به دعا برداري بهتر آن است كه نخست به نيّت دعا براي حضرت ولي عصر (عجل اللّه فرجه الشريف) اين دعا را بخواني:

«اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلي
   «خدايا باش براي ولي خود حضرت حجت فرزند امام حسن عسكري كه درودهاي تو بر او و بر
آبائِهِ، فِي هذِهِ السّاعَةِ وَفِي كُلِّ ساعَة، وَلِيّاًوَحافِظاًوَقائِداً وَناصِراً
پدرانش باد در اين ساعت و در هر ساعت يار و مددكار و نگهبان و رهبر و ياور و راهنما
وَدَلِيلاً وَعَيْناً، حَتّي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً، وَتُمَتِّعَهُ فِيها طَوِيـلاً».
و ديده بان تا او را از روي ميل و رغبت مردم در روي زمين سكونت دهي و بهره مندش سازي زماني دراز.»



191


دعاي عهد

از حضرت صادق(عليه السلام) روايت است كه هر كس چهل بامداد اين دعا را بخواند از ياوران قائم ما باشد و چنانچه پيش از ظهور آن حضرت بميرد خداوند او را زنده سازد تا در خدمت آن حضرت باشد و خداوند به هر كلمه اين دعا هزار حسنه به او كرامت فرمايد و هزار گناه از او محو كند.

«اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيّـِ الرَّفِيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ
   «خدايا اي پروردگار نور بزرگ و پروردگار كرسي بلند و پروردگار درياي
الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالاِْنْجِيلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظّـِلّـِ
جوشان و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور و پروردگار سايه
وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ
و آفتاب داغ و فرو فرستنده قرآن بزرگ و پروردگار فرشتگان مقرب
وَالاَْنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ. اَللّهُمَّ إِنّـِي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ،وَبِنُورِ
و پيمبران و مرسلين خدايا از تو خواهم به ذات بزرگوارت و به نور
وَجْهِكَ الْمُنِيرِ وَمُلْكِكَ الْقَدِيمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ
جمال تابانت و فرمانروائي ديرينه ات اي زنده اي پاينده از تو مي خواهم بدان نامت



192


الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ
كه روشن شد بدان آسمانها و زمينها و بدان نامت كه صالح و شايسته گشتند
بِهِ الاَْوَّلُونَ وَالآخِرُونَ، يا حَيٌّ قَبْلَ كُلّـِ حَيّ، وَيا حَيٌّ بَعْدَ كُلّـِ
بدان پيشينيان و پسينيان اي زنده پيش از هر موجود، و اي زنده پس از هر
حَيّ،وَيا حَيٌّ حِينَ لا حَيَّ، يا مُحْيِيَ الْمَوْتي وَمُمِيتَ الاَْحْياءِ، يا
موجود زنده و اي زنده در آن هنگام كه زنده اي وجود نداشت اي زنده كن مردگان و اي ميراننده زندگان اي
حَيُّ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ. اَللّهُمَّ بَلّـِغْ مَوْلانَاالاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ
زنده اي كه معبودي جز تو نيست خدايا برسان به مولاي ما آن امام راهنماي راه يافته
الْقائِمَ بِأَمْرِكَ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ وَعَلي آبائِهِ الطّاهِرِينَ، عَنْ
و قيام كننده به فرمان تو ـ كه درودهاي خدا بر او و پدران پاكش باد ـ از طرف
جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ فِي مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها،
همه مردان و زنان با ايمان در شرقهاي زمين و غربهاي آن
سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّـِي وَ عَنْ والِدَيَّ مِنَ
هموار آن و كوه آن، خشكي آن و دريايش، و از طرف من و پدر و مادرم
الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ وَما أَحْصاهُ عِلْمُهُ وَأَحاطَ
درودهائي هموزن عرش خدا و شماره كلمات و سخنان او و آنچه را دانشش احصاء كرده و كتاب و دفترش
بِهِ كِتابُهُ. اَللّهُمَّ إِنّـِي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هذا وَما عِشْتُ
بدان احاطه دارد خدايا من تازه مي كنم در بامداد اين روز و هر چه زندگي كنم



193


مِنْ أَيّامِي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي، لا أَحُولُ عَنْها وَلا
از روزهاي ديگر عهدو پيمان و بيعتي براي آن حضرت در گردنم كه هرگز از آن سرنپيچم
أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذّابّـِينَ عَنْهُ،
و دست نكشم هرگز. خدايا! قرار ده مرا از ياران و كمك كارانش و دفاع كنندگان از او
وَالْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِينَ لاَِوامِرِهِ،
و شتابندگان بسوي او در برآوردن خواسته هايش و انجام دستورات و اوامرش
وَالْمُحامِينَ عَنْهُ،وَالسَّابِقِينَ إِلي إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ
و مدافعين از آن حضرت و پيشي گيرندگان بسوي خواسته اش و شهادت يافتگان
يَدَيْهِ. اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلي عِبادِكَ
پيش رويش خدايا اگر حائل شد ميان من و او آن مرگي كه قرار داده اي آن را بر بندگانت
حَتْماً مَقْضِيّاً، فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي، مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شاهِراً سَيْفِي،
حتمي و مقرر پس بيرونم آر از گورم كفن به خود پيچيده با شميشر آخته
مُجَرَّداً قَناتِي، مُلَبّـِياً دَعْوَةَ الدّاعِي فِي الْحاضِرِ وَالْبادِي. اَللّهُمَّ
و نيزه برهنه پاسخ گويان به نداي آن خواننده بزرگوار در شهر و باديه خدايا
أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ، والْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ، وَاكْحَلْ ناظِرِي بِنَظْرَة
بنمايان به من آن جمال ارجمندو آن پيشاني نوراني پسنديده را و سرمه وصال ديدارش را به يك نگاه
مِنّـِي إِلَيْهِ، وَعَجّـِلْ فَرَجَهُ وَسَهّـِلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ
به ديده ام بكش و شتاب كن در ظهورش و آسان گردان خروجش را و وسيع گردان راهش را و مرا به



194


بِي مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ،
راه او درآور و دستورش را نافذ گردان و پشتش را محكم كن و آباد گردان خدايا بدست او شهرها و بلادت را
وَأَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَإِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: "  ظَهَرَ الْفَسادُ فِي
و زنده گردان بوسيله اش بندگانت را زيرا كه تو فرمودي و گفته ات حق است (كه فرمودي): «آشكار شد تبهكاري در
الْبَرّـِ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ " ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ
خشكي و دريا بخاطر كرده هاي مردم» پس آشكار كن براي ما خدايا نماينده ات را
وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّي بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّي لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ
و فرزند دختر پيامبرت كه همنام رسول تو است تا دست نيابد به هيچ
الْباطِلِ إِلاّ مَزَّقَهُ، ويُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقّـِقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً
باطلي جز آنكه از هم بدراند و پابرجا كند حق را و ثابت كند آن را و بگردان آن بزرگوار را خدايا پناهگاه
لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً
ستمديدگان بندگانت و ياور كسي كه جز تو ياوري برايش يافت نشودو تازه كننده
لِما عُطّـِلَ مِنْ أَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيّـِداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ
آن احكامي كه از كتاب تو تعطيل مانده و محكم كننده آنچه رسيده از نشانه هاي دين
وَسُنَنِ نَبِيّـِكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّن حَصَّنْتَهُ
و آئينت و دستورات پيامبرت (صلي الله عليه وآله) و قرارش ده خدايا از آنانكه نگاهش داري
مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ. اَللّهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
از صولت و حمله زورگويان خدايا شاد گردان (دل) پيامبرت محمد(صلي الله عليه وآله)



195


بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلي دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ،
را به ديدارش و هم چنين هر كه در دعوتش از آن حضرت پيروي كرد و رحم كن به بيچارگي ما پس از آن حضرت
اَللّهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجّـِلْ لَنا
خدايا بگشا اين اندوه را از اين امت به حضور امام زمان و شتاب كن براي ما
ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداًوَنَراهُ قَرِيباً، بِرَحْمَتِكَ ياأَرْحَمَ الرّاحِمِينَ».
در ظهور آن جناب كه اينان ظهورش را دور پندارند ولي ما نزديك مي بينيم به مهرت اي مهربانترين مهربانان.»
پس سه بار دست بر ران راست خود مي زني و هربارمي گويي:

«اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ».
   «تعجيل و شتاب فرما، اي مولاي من، اي صاحب زمان.»

نماز شب

روايات وارده از سوي پيشوايان معصوم در فضيلت نماز شب فراوان است كه به ذكر برخي از آنها مي پردازيم:

امام صادق(عليه السلام) از پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) روايت كرده است كه آن حضرت به وصيّش حضرت علي بن ابي طالب(عليه السلام) فرمود: يا علي ترا به چند چيز سفارش مي كنم به خاطر بسپار... و بر تو باد به نماز شب، و بر تو باد به نماز شب، و بر تو باد به



196


نماز شب، ...(1)

و از انس نقل شده است كه گويد: از پيامبر شنيدم كه مي فرمود: دو ركعت نماز در دل شب بهتر است از دنيا و آنچه كه در اوست.(2)

 

كيفيت نماز شب

نماز شب يازده ركعت است، و مي توان در هر ركعت به حمد تنها اكتفا كرد، هشت ركعت آن را به نيت نماز شب بايد خواند و بعد از هر دو ركعت سلام گفت، سپس دو ركعت به نيت نماز شَفْع و يك ركعت به نيت نماز وِتْر و بهتر است كه نمازگزار در قنوت نماز وتر هفتاد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّي وَاَتُوبُ إِلَيْهِ» و سپس هفت بار: «هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النّارِ» و بعد سيصد مرتبه «اَلْعَفْو» بگويد و آنگاه براي چهل نفر از مؤمنان دعا كند و بعد براي خويش دعا نمايد و چون از قنوت
فارغ شد ركوع و سجود گزارد و نماز را تمام نمايد و پس از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ كافي، ج8، ص79

2 ـ بحار، ج87 ، ص148



197


نماز، تسبيح حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام) را انجام دهد و بعد هر چه مي خواهد دعا كند.

نماز حضرت فاطمه(عليها السلام)

روايت شده كه حضرت فاطمه(عليها السلام) دو ركعت نماز مي گزارد كه جبرئيل(عليه السلام) تعليم او كرده بود، در ركعت اوّل بعد از حمد صد مرتبه سوره قَدْر و در ركعت دوّم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحيد و چون سلام مي گفت اين دعا را مي خواند:

«سُبْحانَ ذِي الْعِزّـِ الشّامِخِ الْمُنِيفِ، سُبْحانَ ذِي الْجَلالِ
   «منزه است (خداي) صاحب عزت بسيار بلند و مرتفع، منزه است (خداي) صاحب جلال
الْباذِخِ الْعَظِيمِ، سُبْحانَ ذِي الْمُلْكِ الْفاخِرِ الْقَدِيمِ، سُبْحانَ مَنْ
والا و بزرگ، منزه است (خداي) صاحب فرمانروايي فاخر قديم منزه است كسي
لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَالْجَمالَ، سُبْحانَ مَنْ تَرَدّي بِالنُّورِ وَالْوَقارِ،
كه در بردارد خرّمي و زيبايي را منزه است آنكه به رداي نور و وقار خود را آراسته
سُبْحانَ مَنْ يَري اَثَرَ النَّمْلِ فِي الصَّفا، سُبْحانَ مَنْ يَري وَقْعَ
منزه است آنكه جاي پاي مور را در روي سنگ صاف ببيند منزه است آنكه گذرگاه



198


الطَّيْرِ فِي الْهَواءِ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ هكَذا لا هكَذا غَيْرُهُ».
پرنده را در هوا ببيند منزه است آنكه او اين چنين است و جز او چنين نيست.»
شيخ در مصباح المتهجدين فرموده: سزاوار است كسي كه اين نماز را بجا مي آورد چون از تسبيح فارغ شود زانوها و ذراعها را برهنه نمايد و بچسباند همه مواضِع سجود خود را بزمين بدون حاجز و حايلي و حاجت خود را از خدا بخواهد و دعا كند آنچه مي خواهد و در همان حال سجده بگويد:

«يا مَنْ لَيْسَ غَيْرَهُ رَبٌّ يُدْعي، يا مَنْ لَيْسَ فَوْقَهُ إِلهٌ يُخْشي، يا
   «اي كسي كه جز او پروردگاري نيست كه خوانده شود و فوق او معبودي نيست كه از او بترسند اي
مَنْ لَيْسَ دُونَهُ مَلِكٌ يُتَّقي، يا مَنْ لَيْسَ لَهُ وَزِيرٌ يُؤْتي، يا مَنْ لَيْسَ
آنكه جز او پادشاهي نيست كه از او بپرهيزند اي كسي كه وزيري برايش نيست كه به نزدش روند اي آنكه
لَهُ حاجِبٌ يُرْشي، يا مَنْ لَيْسَ لَهُ بَوّابٌ يُغْشي، يا مَنْ لا يَزْدادُ
پرده داري ندارد تا به او رشوه دهند اي كسي كه درباني ندارد كه او را پنهان كنند اي آنكه درخواست
عَلي كَثْرَةِ السُّؤالِ إِلاّ كَرَماً وَ جُوداً وَعَلي كَثْرَةِ الذُّنُوبِ إِلاّ عَفْواً
فراوان نيفزايد جز به كرم و جود خود و بر بسياري گناه (بندگان) جز به گذشت
وَصَفْحاً، صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَافْعَلْ بي كَذا وَكَذا».
و چشم پوشي درود فرست بر محمد و آل محمد و به من چنين و چنان كن.»
و بجاي كلمه «كذا و كذا» حاجات خود را از خدا بخواهد.



199


نماز ديگر از حضرت فاطمه(عليها السلام):

شيخ طوسي و سيّد بن طاوس روايت كرده اند از صفوان كه محمّد بن عليّ حلبي روز جمعه خدمت حضرت صادق(عليه السلام) شرفياب شد و عرض كرد: مي خواهم مرا عملي تعليم فرمائي كه در اين روز بهترين اعمال باشد.

حضرت فرمود: من كسي را بهتر از حضرت فاطمه(عليها السلام)، نزد پيامبر سراغ ندارم و چيزي را بهتر از آنچه حضرت به او آموخت نشان ندارم.

سپس فرمود: هر كس در روز جمعه غسل كند و چهار ركعت نماز گزارد بدو سلام و بخواند در ركعت اوّل بعد از حمد پنجاه مرتبه توحيد، در ركعت دوّم بعد از حمد پنجاه مرتبه "  وَالْعادِياتِ " در ركعت سوّم بعد از حمد پنجاه مرتبه "  إِذا زُلزِلَتْ " و در ركعت چهارم بعد از حمد پنجاه مرتبه (إِذا جآءَ نَصْرُ اللهِ " چون از نماز فارغ شود اين دعا بخواند:

«إِلهِي وَسَيّـِدِي مَنْ تَهَيَّأَ أَوْ تَعَبَّأَ أَوْ اَعَدَّ اَوِ اسْتَعَدَّ لِوِفادَةِ
   «اي معبود و اي آقاي من هركس آماده و مجهز و مهيا و مستعد براي ورود بر
مَخْلُوق رَجاءَ رِفْدِهِ وَفَوائِدِهِ ونائِلِهِ وَفَواضِلِهِ وَجَوائِزِهِ، فَإِلَيْكَ
مخلوقي شده به اميد دهش و فوائد و بخشش و عطايا و جوائزش ولي اي



200


يا إِلهِي كانَتْ تَهْيِئَتِي وَتَعْبِئَتِي وَإِعْدادِي وَاسْتِعْدادِي، رَجاءَ
معبود من به سوي تو است آمادگي و تجهيز و تهيه و استعداد من به اميد
فَوائِدِكَ وَمَعْرُوفِكَ وَنائِلِكَ وَجَوائِزِكَ، فَلاتُخَيّـِبْنِي مِنْ ذلِكَ، يا
فوائد و نيكي و بخشش و جوائز تو پس از اين باره محرومم مكن اي
مَنْ لا تَخِيبُ عَلَيْهِ مَسْأَلَةُ السّائِلِ، وَلا تَنْقُصُهُ عَطِيَّةُ نائِل، فَإِنّـِي
كه نااميد نكند سائلي را در سؤال و نكاهد از او عطا و بخشش و من
لَمْ آتِكَ بِعَمَل صالِح قَدَّمْتُهُ، وَلا شَفاعَةِ مَخْلُوق رَجَوْتُهُ أَتَقَرَّبُ
با كردار شايسته اي كه پيش كش باشد به درگاهت نيامده و نه به شفاعت مخلوقي اميد بسته ام كه بدان وسيله به تو تقرب
إِلَيْكَ بِشَفاعَتِهِ، إِلاّ مُحَمَّداً وَأَهْلَ بَيْتِهِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ،
جويم جز به شفاعت محمد و خاندانش كه درود تو بر او و ايشان باد
أَتَيْتُكَ أَرْجُو عَظيمَ عَفْوِكَ الَّذِي عُدْتَ بِهِ عَلَي الْخاطِئِينَ عِنْدَ
به درگاهت آمده و اميد گذشت عظيم تو را دارم همان گذشتي كه توجه كني بدان بر آنانكه بسيار خطا كنند در آن هنگامي
عُكُوفِهِمْ عَلَي الْمَحارِمِ، فَلَمْ يَمْنَعْكَ طُولُ عُكُوفِهِمْ عَلَي
كه بر كارهاي حرام درافتاده اند و توقف طولاني آنها بر
الْمَحارِمِ أَنْ جُدْتَ عَلَيْهِمْ بِالْمَغْفِرَةِ، وَأَنْتَ سَيّـِدِي الْعَوّادُ
محرمات باز ندارد تو را از اينكه آمرزشت را از ايشان بازداري و تو اي آقاي من بسيار عادت
بِالنَّعْماءِ، وَأَنَا الْعَوّادُ بِالْخَطاءِ، أَسْأَلُكَ بِحَقّـِ مُحَمَّد وَآلِهِ
به نعمت بخشي داري و من بسيار عادت به خطا كاري، از تو مي خواهم به حق محمد و خاندان


| شناسه مطلب: 77892