بخش 1

درتعقیب نماز ظهر کما فی المتهجّد تعقیب نماز عصر منقول از متهجد تعقیب نماز مغرب منقول از مصباح متهجد

مفاتيح الجنان

كيفيت زيارت اميرالمؤ منين عليه السلام
زيارت مطلقه اميرالمؤ منين عليه السلام
-------
مطلب دوّم در كيفيّت زيارت آن حضرت است بدانكه زيارات منقوله براي آن حضرت بر دو قسم است يكي مُطْلَقَه كه مُقَيَّدْ به وقتي از اوقات نيست و ديگر مخصوصه كه عكس آن است و اين زيارات در ضمن دو مقصد بيان مي شود
مقصد اوّل در زيارات مُطْلَقه است و آنها بسيار است و ما اكتفا مي كنيم در اينجا به ذكر چند زيارت اوّل زيارتي است كه شيخ مفيد و شهيد و سيّد بن طاوس و ديگران ذكر كرده اند و كيفيّت آن چنان است كه هرگاه اراده زيارت نمائي غسل كن و دو جامه پاك بپوش و به چيزي از بوي خوش خود را خوشبو كن و اگر نيابي و نكني نيز مجزي است و چون از خانه بيرون آمدي بگو:

اَللّهُمَّ اِنّي خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلي اَبْغي فَضْلَكَ وَاَزُورُ وَصِيَّ نَبِيِّكَ

خدايا من از خانه ام بيرون آمده و جوياي فضل تواءم و قاصد زيارت وصي پيامبرت

صَلَواتُكَ عَلَيْهِما اَللّهُمَّ فَيَسِّرْ ذلِكَ لي وَسَبِّبِ الْمَزارَ لَهُ وَاخْلُفْني

كه درودهاي تو بر هر دوشان باد هستم خدايا پس آسان گردان براي من آن را وفراهم كن اسباب زيارتش را وجانشينم

في عاقِبَتي وَحُزانَتي بِاَحْسَنِ الْخِلافَةِ يا اَرْحَمَالرّاحِمينَ پس روانه شو

باش در انجام كارم و كسانم به بهترين جانشيني اي مهربانترين مهربانان * * * * * *

درحالي كه زبانت گويا باشد به ذكر: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَسُبْحانَ الِلَّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللَّهُ و چون

* * * * * * * * * * * * * * * * * * ستايش خداي را است و منزه است خدا و معبودي نيست جز خدا * * * * *

رسيدي به خندق كوفه بايست و بگو: اَللَّهُ اَكْبَرُ اَللَّهُ اَكْبَرُ اَهْلَ الْكِبْرِيآءِ وَالْمَجْدِ

* * * * * * * * * * * * * * * * خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است كه شايسته بزرگي و مجد

وَالْعَظَمَةِ اَللَّهُ اَكْبَرُ اَهْلَ التَّكْبير وَالتَّقدْيسِ وَالتَّسْبيحِ وَالاْلا ءِ اَللَّهُ اَكْبَرُ

و عظمت است خدا بزرگتر است كه شايسته بزرگ شمردن و تقديس و تنزيه و نعمتها است خدا بزرگتر است

مِمّا اَخافُ وَاَحْذَرُ اَللَّهُ اَكْبَرُ عِمادي وَعَلَيْهِ اَتَوَكَّلُ اَللَّهُ اَكْبَرُ رَجآئي

از آنچه مي ترسم و بيم دارم خدا بزرگتر است كه تكيه گاه من است و توكل بر او كنم خدا بزرگتر است كه اميد من

وَاِلَيْهِ اُنيبُ اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِيُّ نِعْمَتي وَالْقادِرُ عَلي طَلِبَتي تَعْلَمُ

است و بسويش باز گردم خدايا تو ولي نعمت مني و تواناي بر انجام خواسته ام هستي مي داني

حاجَتي وَما تُضْمِرُهُ هَواجِسُ الصُّدُورِ وَخَواطِرُ النُّفُوسِ فَاَسْئَلُكَ

حاجتم را و آنچه را پنهان كند تشويشهاي دلها و خاطرات نفوس پس از تو خواهم

بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَي الَّذي قَطَعْتَ بِهِ حُجَجَ الْمُحْتَجّينَ وَعُذْرَ

به محمد مصطفي كه قطع كردي بوسيله او دليلهاي دليل تراشان و عذر

الْمُعْتَذِرينَ وَجَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ اَنْ لا تَحْرِمَني ثَوابَ زِيارَةِ

عذرخواهان را و او را براي جهانيان رحمت قرار دادي كه محرومم نكني از ثواب زيارت

وَلِيِّكَ وَاَخي نَبِيِّكَ اَميرِ الْمؤْمِنينَ وَقَصْدَهُ وَتَجْعَلَني مِنْ وَفْدِهِ

ولي خود و برادر پيامبرت امير مؤ منان و توجه بسويش و قرار دهي مرا از واردين

الصّالِحينَ وَشِيعَتِهِ الْمُتَّقينَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وچون نمودار

شايسته و شيعيان پرهيزكارش به مهرت اي مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * *

شود براي تو قُبِّه شريفه آن حضرت بگو: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلي مَا اخْتَصَّني بِهِ مِنْ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * ستايش خداي را كه مخصوصم داشت

طيبِ الْمَوْلِدِ وَاسْتَخْلَصَني اِكْراماً بِهِ مِنْ مُوالاةِ الاَْبْرارِ السَّفَرَةِ

به پاكي ولادت و برگزيدم از روي اكرام بدوستي نيكان و سفيران

الاَْطْهارِ وَالْخِيَرَةِ الاَْعْلامِ اَللّهُمَّ فَتَقَبَّلْ سَعْيي اِلَيْكَ وَتَضَرُّعي بَيْنَ

پاك و برگزيدگان نمونه خدايا پس بپذير كوششم را بسويت و زاريم را پيش

يَدَيْكَ وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتي لا تَخْفي عَلَيْكَ اِنَّكَ اَنْتَ اللَّهُ الْمَلِكُ

درگاهت و بيامرز گناهانم را كه بر تو پوشيده نيست كه براستي توئي خداي فرمانرواي

الْغَفّارُ # مؤ لّف گويد: كه چون در وقت ديدن قبّه منوره يك حال نشاط و شوقي براي زائر

آمرزش پيشه * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

روي مي دهد كه ميل دارد در آن وقت تمام توجّه خود را به آن جناب نمايد و به هر لساني و بياني كه تواند مدح و ثناي آن بزرگوار گويد خصوص زائر اگر از اهل علم و كمال باشد دوست مي دارد كه اگر شعر بليغي در نظر داشته باشد در آن حال به آن تَمَثُّل جُويَد لذا بخاطرم رسيد كه اين چند شعر را از قصيده هائيّه اُزْرِيَّه كه مناسب اين مقام است ذكرنمايم و رَجاء واثق كه سلامي از جانب اين صاحب صحيفه سُوداء به آن صاحب قُبّه بَيْضاء بنمايد و از دُعاي خير فراموشم نفرمايد وَالاَْشْعارُ هذِهِ:

اَيُّهَا الرّاكِبُ الْمُجِدُّ رُوَيْداً       بِقُلُوبٍ تَقَلَّبَتْ في جَواها
اي سوار تندرو مهلتي ده       بر دلهائي كه زير و رو شوند در سوز و گدازش
اِنْ تَرائَتْ اَرْضُ الْغَرِيَّيْنِ فَاخْضَعْ       وَاخْلَعِ النَّعْلَ دُونَ وادي طُواها
چون نمايان گشت سرزمين نجف خضوع كن       و كفش را در بيرون دروازه شهر از پاي بيرون آر
وَاِذا شِمْتَ قُبَّةَ الْعالَمِ       الاَْعْلي وَاَنْوارُ رَبِّها تَغْشاها
و چون چشمت به گنبد عالم       اعلي افتاد كه انوار پروردگارش پوشانده
فَتَواضَعْ فَثَمَّ دارَةُ قُدْسٍ       تَتَمَنَّي الاَْفْلاكُ لَثْمَ ثَراها
فروتني كن كه آنجا خانه قدسي است       كه افلاك آرزوي بوسيدن خاكش را كنند
قُلْ لَهُ وَالدُّمُوعُ سَفْحُ عَقيقٍ       وَالْحَشا تَصْطَلي بِنارِ غَضاها
به او بگو با ديده خونبار چون عقيق سرخ       و با دلي سوزان به آتش فروزانش
يَابْنَ عَمِّ النَّبيِّ اَنْتَ يَدُ اللَّهِ       الَّتي عَمَّ كُلَّ شَيْءٍ نَداها
اي پسر عموي پيغمبر توئي دست خدا       كه فرا گرفته سخايش همه چيز را
اَنْتَ قُرْآنُهُ الْقَديمُ وَاَوْصافُ       كَ آياتُهُ الَّتي اَوْحاها
توئي قرآن قديم حق و صفات تو       آيه هاي آن قرآن است كه وحي كرد آن را
خَصَّكَ اللَّهُ في مَاءثِرَ شَتّي       هِيَ مِثْلُ الاَْعْدادِ لا تَتَناهي
ويژه ات داشت خدا به افتخارات گوناگوني       كه مانند اعداد بي پايان است
لَيْتَ عَيْناً بِغَيْرِ رَوْضِكَ تَرْعي       قَذِيَتْ وَاسْتَمَرَّ فيها قَذاها
اي كاش چشمي كه در غير بوستان تو بچرد       پر از خاشاك شود و اين خاشاك همچنان در آن بماند
اَنْتَ بَعْدَ النَّبِيِّ خَيْرُ الْبَرايا       وَالسَّما خَيْرُ ما بِها قَمَراها
تو بعد از پيغمبر بهترين مردمي       چنانچه در آسمان بهترين اختران مهر و ماه اند
لَكَ ذاتٌ كَذاتِهِ حَيْثُ لَوْلا       اَنَّها مِثْلُها لَما آخاها
ذات تو چون ذات پيمبر است و اگر چنين       نبود هرگز تو را به برادري خويش نمي گرفت
قَدْ تَراضَعْتُما بِثَدْيِ وِصالٍ       كانَ مِنْ جَوْهَرِ التَّجَلّي غِذاها
هر دوي شما از پستان وصالي شير خورده ايد       كه غذاي آن از گوهر تجلي حق بود
يا اَخَا الْمُصْطَفي لَدَيَّ ذُنُوبٌ       هِيَ عَيْنُ الْقَذا وَاَنْتَ جَلاها
اي برادر پيامبر مصطفي مرا گناهاني است       كه چون خاري در چشم منند و توئي جلا دهنده آن
لَكَ في مُرْتَقَي الْعُلي وَالْمَعالي       دَرَجاتٌ لا يُرْتَقي اَدْناها
تو را در نردبان رفعت و برتري       درجاتي است كه از پائين ترين آنها نتوان بالا رفت
لَكَ نَفْسٌ مِنْمَعْدِنِ اللُّطْفِصيغَتْ       جَعَلَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ فِداها
تو را جاني است كه از معدن لطف حق پي ريزي شده       و خدا هر جاني را فداي آن كند

و چون به دروازه نجف برسي بگو: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَما كُنّا لِنَهْتَدِيَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ستايش خدائي را كه مرا بدين جا راهنمائي كرد

لَوْلا اَنْ هَدانَا اللَّهُ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي سَيَّرَني في بِلادِهِ وَحَمَلَني عَلي

و ما خود نمي توانستيم بدان راهبر شويم اگر خدا راهنمائيمان نمي كرد ستايش خدائي را كه مرا در شهرهاي خويش سير داد و بر

دَوآبِّهِ وَطَوي لِيَ الْبَعيدَ وَصَرَفَ عَنِّي الْمَحْذوُرَ وَدَفَعَ عَنِّي

چهارپايانش سوار كرد و راههاي دور را زير پايم در نورديد و هرمحذوري را از سر راهم

الْمَكْرُوهَ حَتّي اَقْدَمَني حَرَمَ اَخي رَسُولِهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ پس

برداشت ناراحتي را از من دور كرد تا فرودم آورد در حرم برادر رسول او كه درود خدا بر او و آلش باد * * * * * *

داخل شهر شو و بگو: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي اَدْخَلَني هذِهِ الْبُقْعَةَ الْمُبارَكَةَ الَّتي

* * * * * * * * * * * * ستايش خاص خدائي است كه واردم كرد در اين بقعه مباركه اي كه

بارَكَ اللَّهُ فيها وَاخْتارَها لِوَصِيِّ نَبِيِّهِ اَللّهُمَّ فَاجْعَلْها شاهِدَةً لي پس

بركت داد خداوند در او و آن را براي وصي پيامبرش انتخاب فرمود خدايا پس آن را گواه من قرار ده * * * *

چون به درگاه اوّل برسي بگو: اَللّهُمَّ لِبابِكَ وَقَفْتُ وَبِفِنائِكَ نَزَلْتُ وَبِحَبْلِكَ

* * * * * * * * * * * * * * * * خدايا به در خانه تو ايستادم و به آستانت فرود آمدم و به ريسمان تو

اعْتَصَمْتُ وِلِرَحْمَتِكَ تَعَرَّضْتُ وَبِوَلِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ تَوَسَّلْتُ

چنگ زدم و خود را در مهر تو قرار دادم و به نماينده تو كه درودهاي تو بر او باد توسل جستم

فَاجْعَلها زِيارَةً مَقْبوُلَةً وَدُعآءً مُسْتَجاباً پس چون به در صحن برسي بگو:

پس آن را بگردان زيارتي پذيرفته و دعائي اجابت شده * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الْحَرَمَ حَرَمُكَ وَالْمَقامَ مَقامُكَ وَاَ نَااَدْخُلُ اِلَيْهِ اُناجيكَ

خدايا اين حرم حرم تو است و اين مقام مقام تو است و من داخل آن گردم و با تو راز گويم

بِما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّي وَمِنْ سِرّي وَنَجْوايَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَنّانِ الْمَنّانِ

بدانچه تو بدان از من داناتري و هم از درون من و از راز من آگاهي ستايش خاص خداي پرنعمت و پرمنت

الْمُتَطَوِّلِ الَّذي مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لي زِيارَةَ مَوْلايَ بِاِحْسانِهِ وَلَمْ

و پربخششي است كه از بخشش او است كه آسان كرد براي من زيارت مولايم را به احسانش و چنانم

يَجْعَلْني عَنْ زِيارَتِهِ مَمْنوُعاً وَلا عَنْ وِلايَتِهِ مَدْفُوعاً بَلْ تَطَوَّلَ

نكرد كه از زيارتش ممنوع باشم و نه از ولايتش بركنار بلكه بخشش كرد

وَمَنَحَ اَللّهُمَّ كَما مَنَنْتَ عَلَيَّ بِمَعْرِفَتِهِ فَاجْعَلْني مِنْ شيعَتِهِ وَاَدْخِلْنيِ

و احسان فرمود خدايا چنانچه بر من بوسيله معرفتش منت نهادي پس مرا از شيعيانش قرار ده

الْجَنَّةَ بِشَفاعَتِهِ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ پس داخل صحن شو و بگو: اَلْحَمْدُلِلَّهِ

و بوسيله شفاعتش داخل بهشتم گردان اي مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * # ستايش خدائي را

الَّذي اَكْرَمَني بِمَعْرِفَتِهِ وَمَعْرِفَةِ رَسوُلِهِ وَمَنْ فَرَضَ عَلَيَّ طاعَتَهُ

كه گرامي داشت مرا بوسيله شناختن او و شناختن پيامبرش و آن كس كه اطاعتش را بر من واجب فرمود

رَحْمَةً مِنْهُ لي وَتَطَوُّلاً مِنْهُ عَلَيَّ وَمَنَّ عَلَيَّ بِالاْيمانِ الْحَمْدُ لِلَّهِ

از روي مهري كه به من داشت و بخششي كه به من فرمود و منت نهاد بر من به ايمان ، ستايش خدائي را

الَّذي اَدْخَلَني حَرَمَ اَخي رَسوُلِهِ وَاَرانيهِ في عافِيَةٍ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي

كه وارد كرد مرا به حرم برادر رسولش و در حال تندرستي آن را نشان من داد ستايش خدائي را كه مرا

جَعَلَني مِنْ زُوّارِ قَبْرِ وَصِيِّ رَسوُلِهِ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا

از زائران قبر وصي رسولش قرار داد گواهي دهم كه معبودي نيست جز خداي يگانه اي كه

شَريكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ جآءَ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ

شريك ندارد و گواهي دهم كه محمد بنده و رسول او است كه بحق از نزد خدا آمده

وَاَشْهَدُ اَنَّ عَلِيَّاً عَبْدُاللَّهِ وَاَخوُ رَسوُلِ اللَّهِ اَللَّهُ اَكْبَرُ اَللَّهُ اَكْبَرُ اَللَّهُ اَكْبَرُ لا

و گواهي دهم كه علي بنده خدا و برادر رسول او است ، خدا بزرگتر است خدا بزرگتر است ....

اِلهَ اِلا اللَّهُ وَاللَّهُ اَكْبَرُ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ عَلي هِدايَتِهِ وَتَوْفيقِهِ لِما دَعا اِلَيْهِ

معبودي جز خدا نيست و خدا بزرگتر است و ستايش خداي را بر راهنمائيش و توفيقش به راهي كه بدان (مردم را)

مِنْ سَبيلِهِ اَللّهُمَّ اِنَّكَ اَفْضَلُ مَقْصوُدٍ وَاَكْرَمُ مَاْتِيٍّ وَقَدْ اَتَيْتُكَ

خوانده است خدايا براستي تو بهترين مقصود و گرامي ترين كسي هستي كه نزدت آيند و اينك به درگاهت آمده

مُتَقَرِّباً اِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَبِاَخيهِ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ

و تقرب جويم بسويت بوسيله پيامبرت پيامبر رحمت و به برادرش امير مؤ منان علي بن

اَبيطالِبٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَلا تُخَيِّبْ

ابيطالب عليهماالسلام پس درود فرست بر محمد و آل محمد و نوميد مكن

سَعْيي وَانْظُرْ اِلَيَّ نَظْرَةً رَحيمَةً تَنْعَشُني بِها وَاجْعَلْني عِنْدَكَ وَجيهاً

كوششم را و بنگر به من به نگاهي مهربانانه كه نجات و سربلنديم بخشي بدان و قرارم ده در پيش خود آبرومند

فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبينَ # وچون به در رواق برسي بايست و بگو:

در دنيا و آخرت و هم از مقربان * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اَلسَّلامُ عَلي رَسوُلِ اللَّهِ اَمينِ اللَّهِ عَلي وَحْيِهِ وَعَزآئِمِ اَمْرِهِ الْخاتِمِ

سلام بر رسول خدا امين خدا بر وحيش و بر دستورات حتمي اش ختم كننده

لِما سَبَقَ وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَالْمُهَيْمِنِ عَلي ذلِكَ كُلِّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ

آنچه گذشته و گشاينده آنچه پس از اين آيد و نگهبان بر همه آنها (سلام و) رحمت خدا

وَبَرَكاتُهُ السَّلامُ عَلي صاحِبِ السَّكينَةِ السَّلامُ عَلَي الْمَدْفوُنِ

و بركاتش (بر او باد) سلام بر دارنده آرامش مخصوص حق سلام بر آنكه

بِالْمَدينَةِ السَّلامُ عَلَي الْمَنْصُورِ الْمُؤَيَّدِ السَّلامُ عَلي اَبِي الْقاسِمِ

در مدينه مدفون است سلام بر آن ياري شده و تاءييد شده حق سلام بر ابوالقاسم

مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ پس داخل رواق شو و در وقت داخل

محمد بن عبداللّه و رحمت خدا و بركاتش * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شدن پاي راست را مقدم دار و بايست بر در حرم و بگو: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * گواهي دهم كه معبودي نيست جز

وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ جآءَ بِالْحَقِّ مِنْ

خداي يگانه اي كه شريك ندارد و گواهي دهم كه محمد بنده و رسول او است كه بحق از نزد

عِنْدِهِ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسوُلَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ

او آمده و رسولان را تصديق فرمود سلام بر تو اي رسول خدا سلام بر تو

يا حَبيبَ اللَّهِ وَخِيَرَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلي اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَبْدِاللَّهِ

اي حبيب خدا و برگزيده اش از خلق او سلام بر امير مؤ منان بنده خدا

وَاَخي رَسوُلِ اللَّهِ يا مَوْلايَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ

و برادر رسول خدا اي مولاي من اي امير مؤ منان بنده تو و پسر بنده تو

وَابْنُ اَمَتِكَ جآءَكَ مُسْتَجيراً بِذِمَّتِكَ قاصِداً اِلي حَرَمِكَ مُتَوَجِّهاً اِلي

و فرزند كنيز تو به نزدت آمده پناه جويم به عهده و ذمه تو قاصدم حرمت را و به

مَقامِكَ مُتَوَسِّلاً اِليَ اللَّهِ تَعالي بِكَ ءَاَدْخُلُ يا مَوْلايَ ءَاَدْخُلُ يا اَميرَ

مقامت توجه كرده ام و به درگاه خداي تعالي بوسيله تو توسل جسته ام آيا داخل شوم اي مولاي من آيا داخل شوم اي امير

الْمُؤْمِنينَ ءَاَدْخُلُ يا حُجَّةَ اللَّهِ ءَاَدْخُلُ يا اَمينَ اللَّهِ ءَاَدْخُلُ يا مَلائِكَةَ

مؤ منان آيا داخل شوم اي حجت خدا آيا داخل شوم اي امين خدا آيا داخل شوم اي فرشتگان

اللَّهِ الْمُقيمينَ في هذَا الْمَشْهَدِ يا مَوْلايَ اَتَاْذَنُ لي بِالدُّخوُلِ اَفْضَلَ

خدا كه در اين زيارتگاه مقيم هستيد اي مولاي من آيا اذن دخولم مي دهي به بهترين

ما اَذِنْتَ لاَِحَدٍ مِنْ اَوْلِيائِكَ فَاِنْ لَمْ اَكُنْ لَهُ اَهْلاً فَاَنْتَ اَهْلٌ لِذلِكَ پس

اذني كه به يكي از دوستانت داده اي ؟ كه اگر من شايسته آن نيستم تو شايسته آني * * * * * *

عَتَبه را ببوس و مقدم دار پاي راست را پيش از پاي چپ و داخل شو و در حال داخل شدن بگو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَفي سَبيلِ اللَّهِ وَعَلي مِلَّةِ رَسوُلِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ

به نام خدا و (توكل ) به خدا و در راه خدا و بر كيش رسول خدا درود خدا بر او

وَ الِهِ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لي وَارْحَمْني وَتُبْ عَلَيَّ اِنَّكَ اَنْتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ

و آلش خدايا بيامرز مرا و به من رحم كن و توبه ام بپذير كه براستي توئي توبه پذير مهربان

پس برو تا محاذي قبر مطهّر شوي و توقّف نما پيش از رسيدن به قبر و رو به قبر كن و بگو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اَلسَّلامُ مِنَ اللَّهِ عَلي مُحَمَّدٍ رَسوُلِ اللَّهِ اَمينِ اللَّهِ عَلي وَحْيِهِ

سلام از خدا بر محمد رسول خدا كه امين او است بر وحيش

وَرِسالاتِهِ وَعَزائِمِ اَمْرِهِ وَمَعْدِنِ الْوَحْيِ وَالتَّنْزيلِ الْخاتِمِ لِما سَبَقَ

و پيغامهايش و دستورات حتميش آن كان وحي و تنزيل كه ختم كننده آنچه گذشته

وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَالْمُهَيْمِنِ عَلي ذلِكَ كُلِّهِ الشّاهِدِ عَلَي الْخَلْقِ

و گشاينده است آنچه را پس از اين آيد و نگهبان بر همه آنها است گواه بر خلق ،

السِّراجِ الْمُنيرِ وَالسَّلامُ عَلَيْهِ وَرَحْمَةُ اللَّهُ وَبَرَكاتُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي

چراغ تابان و سلام بر او و رحمت خدا و بركاتش خدايا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِهِ الْمَظْلوُمينَ اَفْضَلَ وَاَكْمَلَ وَاَرْفَعَ وَاَشْرَفَ ما

محمد و خاندان مظلومش بهترين و كاملترين و برترين و شريفترين درودي كه

صَلَّيْتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اَنْبِيآئِكَ وَرُسُلِكَ وَاَصْفِيآئِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي

بفرستي بر يكي از پيمبران و رسولان و برگزيدگانت خدايا درود فرست بر

اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَبْدِكَ وَخَيْرِ خَلْقِكَ بَعْدَ نَبِيِّكَ وَاَخي رَسوُلِكَ

امير مؤ منان بنده ات و بهترين خلق تو پس از پيامبرت و برادر رسول تو

وَوَصِيِّ حَبيبِكَ الَّذِي انْتَجَبْتَهُ مِنْ خَلْقِكَ وَالدَّليلِ عَلي مَنْ بَعَثْتَهُ

و وصي حبيبت آنكس كه او را از خلق خود برگزيدي و دليل بود بر آن كس كه

بِرِسالاتِكَ وَدَيّانِ الدّينِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلِ قَضآئِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ

به رسالتهايت برانگيختي و حاكم در دين از روي عدل و جدا كُنِ حكم تو در ميان آفريدگانت

وَالسَّلامُ عَلَيْهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَي الاَْئِمَّةِ مِنْ

و سلام بر او و رحمت خدا و بركاتش خدايا درود فرست بر پيشوايان از

وُلْدِهِ الْقَوّامينَ بِاَمْرِكَ مِنْ بَعْدِهِ الْمُطَهَّرينَ الَّذينَ ارْتَضَيْتَهُمْ اَنْصاراً

فرزندانش قيام كنندگان به فرمان خدا پس از رسول تو آن پاكاني كه پسنديدي آنها را براي ياري

لِدينِكَ وَحَفَظَةً لِسِرِّكَ وَشُهَدآءَ عَلي خَلْقِكَ وَاَعْلاماً لِعِبادِكَ

دينت و براي نگهباني رازت و گواهان بر آفريدگانت و نشانه هائي براي بندگانت

صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلي اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ

درودهاي تو بر ايشان همگي سلام بر امير مؤ منان علي بن

اَبيطالِبٍ وَصِيِّ رَسوُلِ اللَّهِ وَخَليفَتِهِ وَالْقآئِمِ بِاَمْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ سَيِّدِ

ابيطالب وصي رسول خدا و جانشينش و قيام كننده به فرمان او پس از پيامبر و سيد

الْوَصِيّينَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَلسَّلامُ عَلي فاطِمَةَ بِنْتِ رَسوُلِ اللَّهِ

اوصياء و رحمت خدا و بركاتش سلام بر فاطمه دختر رسول خدا

صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَي الْحَسَنِ

صلي اللّه عليه و آله بانوي زنان جهانيان سلام بر حسن

وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلَي

و حسين دو آقاي جوانان اهل بهشت از همه خلق سلام بر

الاَْئِمَّةِ الرّاشِدينَ اَلسَّلامُ عَلَي الاَْنْبِيآءِ وَالْمُرْسَلينَ اَلسَّلامُ عَلَي

امامان راه يافته سلام بر پيمبران و رسولان سلام بر

الاَْئِمَّةَ الْمُسْتَوْدَعينَ اَلسَّلامُ عَلي خآصَّةِ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَي

پيشواياني كه سپرده شدگان (اسرار نبوت ) هستند سلام بر خاصّان خدا از آفريدگانش سلام بر

الْمُتَوَسِّمينَ اَلسَّلامُ عَلَي الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ قاموُا بِاَمْرِهِ وَوازَرُوا

دقيق نظران نكته سنج سلام بر آن مردان با ايماني كه قيام كردند به فرمان او و پشتيباني كردند

اَوْلِياءَ اللَّهِ وَخافوُا بِخَوْفِهِمْ اَلسَّلامُ عَلَي الْمَلاَّئِكَةِ الْمُقَرَّبينَ اَلسَّلا مُ

از اولياء خدا و با ترس آنها آنان نيز ترسيدند سلام بر فرشتگان مقرب حق سلام

عَلَيْنا وَعَلي عِبادِ اللَّهِ الصّالِحينَ پس برو تا بايستي نزديك قبر و رو به قبر و پشت

بر ما و بر بندگان شايسته خدا * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به قبله كن و بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبيبَ

* * * * * * * * * * سلام بر تو اي امير مؤ منان سلام بر تو اي حبيب

اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفْوَةَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللَّهِ اَلسَّلامُ

خدا سلام بر تو اي برگزيده خدا سلام بر تو اي ولي خدا سلام

عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْهُدي اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا

بر تو اي حجّت خدا سلام بر تو اي پيشواي هدايت سلام بر تو اي

عَلَمَ التُّقي اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَرُّ التَّقيُّ النَّقيُّ الْوَفِيُّ

نشانه پرهيزكاري سلام بر تو اي وصي نيكوكار پرهيزكار و پاكيزه با وفا

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَا الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَموُدَ

سلام بر تو اي پدر بزرگوار حسن و حسين سلام بر تو اي ستون

الدّينِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْوَصِيّينَ وَاَمينَ رَبِّ الْعالَمينَ وَدَيّانَ

دين سلام بر تو اي آقاي اوصياء و امانتدار پروردگار جهانيان و حكومت كننده

يَوْمِ الدّينِ وَخَيْرَ الْمُؤْمِنينَ وَسَيِّدَ الصِّدّيقينَ وَالصَّفْوَةَ مِنْ سُلالَةِ

در روز جزا (به اذن خدا) و بهترين مؤ منان و آقاي صديقين و برگزيده از نژاد

النَّبِيّينَ وَبابَ حِكْمَةِ رَبِّ الْعالَمينَ وَخازِنَ وَحْيِهِ وَعَيْبَةَ عِلْمِهِ

پيمبران و درب حكمت پروردگار جهانيان و خزينه دار وحي او و گنجينه دانشش

وَالنّاصِحَ لاُِمَّةِ نَبِيِّهِ وَالتّالِيَ لِرَسوُلِهِ وَالْمُواسِيَ لَهُ بِنَفْسِهِ وَالنّاطِقَ

و خيرخواه امت پيامبرش و پيرو رسولش و كسي كه جانش را براي او به كف گرفت و گوياي

بِحُجَّتِهِ وَالدّاعِيَ اِلي شَريِعَتِهِ وَالْماضِيَ عَلي سُنَّتِهِ اَللّهُمَّ اِنّي

به حجتش و دعوت كننده به شريعتش و رونده بر طريقه و روش او خدايا من

اَشْهَدُ اَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنْ رَسوُلِكَ ما حُمِّلَ وَرَعي مَا اسْتُحْفِظَ وَحَفِظَ مَا

گواهي دهم كه آنچه بر عهده داشت از جانب رسول تو همه را رساند و نگهداري كرد آنچه از او خواسته شده بود

اسْتوُدِعَ وَحَلَّلَ حَلالَكَ وَحَرَّمَ حَرامَكَ وَاَقامَ اَحْكامَكَ وَجاهَدَ

و حفظ كرد آنچه به او سپرده شده بود و حلال كرد حلال تو را و حرام كرد حرام تو را و برپا داشت احكامت را و پيكار كرد

النّاكِثينَ في سَبيلِكَ وَالْقاسِطينَ في حُكْمِكَ وَالْمارِقينَ عَنْ اَمْرِكَ

با پيمان شكنان (اصحاب جمل ) در راهت و با زور گويان در حُكمت (معاويه و همدستانش ) و با بيرون رفتگان از دين تو (خوارج )

صابِراً مُحْتَسِباً لا تَاْخُذُهُ فيكَ لَوْمَةُ لا ئِمٍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ اَفْضَلَ ما

بردبارانه و پاداش جويانه و در راه تو باكي از سرزنش مردم نداشت خدايا درود فرست بر او بهترين

صَلَّيْتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اَوْلِياَّئِكَ وَاَصْفِياَّئِكَ وَاَوْصِياَّءِ اَنْبِيآئِكَ اَللّهُمَّ

درودي كه بفرستي بر يكي از اولياء و برگزيدگانت و اوصياء پيمبرانت خدايا

هذا قَبْرُ وَلِيِّكَ الَّذي فَرَضْتَ طاعَتَهُ وَجَعَلْتَ في اَعْناقِ عِبادِكَ

اين قبر ولي تو است كه اطاعتش را واجب فرمودي و بيعتش را در گردن بندگانت قرار دادي

مُبايَعَتَهُ وَخَليفَتِكَ الَّذي بِهِ تَاْخُذُ وَتُعْطي وَبِهِ تُثيبُ وَتُعاقِبُ وَقَدْ

و خليفه ات كه بوسيله او بگيري و بدهي و به او پاداش نيك يا كيفر دهي و من

قَصَدْتُهُ طَمَعاً لِما اَعْدَدْتَهُ لاَِوْلِيآئِكَ فَبِعَظيِمِ قَدْرِهِ عِنْدَكَ وَجَليلِ

آهنگ او كرده ام به طمع آنچه آماده كرده اي براي دوستانت پس سوگند به آن مرتبه بزرگي كه نزد تو دارد و آن موقعيت

خَطَرِهِ لَدَيْكَ وَقُرْبَ مَنْزِلَتِهِ مِنْكَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ

شاياني كه در پيش تو دارد و منزلت نزديكش درود فرست بر محمد و آل محمد


| شناسه مطلب: 77900