بخش 10

دعای مَشلُول

مفاتيح الجنان

وَعَلَي الاَْرْضَينَ فَانْبَسَطَتْ وَعَلَي النُّجُومِ فَانْتَشَرَتْ وَعَلَي الْجِبالِ

و بر زمينها و آنها پهن شد و بر ستارگان و آنها پراكنده گشت و بر كوهها

فَاسْتَقَرَّتْ وَاَسْئَلُكَ بِالاِْسْمِ الَّذي جَعَلْتَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ وَعِنْدَ عَلِيٍّ

و آنها پابرجا شدند و از تو خواهم بدان نامي كه به وديعت نهادي آنرا نزد محمد و نزد علي

وَعِنْدَ الْحَسَنِ وَعِنْدَ الْحُسَيْنِ وَعِنْدَ الاَْئِمَّةَ كُلِّهِمْ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ

و نزد حسن و نزد حسين و نزد همگي امامان كه درودهاي تو بر همگي ايشان باد (از تو خواهم )

اَجْمَعينَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَقْضِيَ لي يا رَبِّ

كه درود فرستي بر محمد و آل محمد و برآوري پروردگارا

حاجَتي وَتُيَسِّرَ عَسيرَها وَتَكْفِيَني مُهِمَّها وَتَفْتَحَ لي قُفْلَها فَاِنْ

حاجتم را و آسان گرداني دشواريش را و كفايت كني مهم آنرا و باز كني قفل آنرا

فَعَلْتَ ذلِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَكَ الْحَمْدُ غَيْرُ جائِرٍ في

پس اگر چنين كردي ستايش تو را است و اگر هم نكردي (بازهم ) ستايش تو را است كه ستم نكرده اي

حُكْمِكَ وَلا حآئِفٍ في عَدْلِكَ پس مي گذاري طرف راست رو را بر زمين و مي گوئي

در حكم خود و نه خلافي انجام داده اي در عدالتت * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اَللّهُمَّ اِنَّ يُونُسَ بْنَ مَتّي عليه السلام عَبْدَكَ وَنَبِيَّكَ دَعاكَ في بَطْنِ الْحُوتِ

خدايا همانا يونس بن متي بنده تو و پيامبرت بود كه تو را در شكم ماهي خواند و تو

فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَاَ نَا اَدْعُوكَ فَاسْتَجِبْ لي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و دعا

اجابتش كردي و من نيز تو را مي خوانم پس اجابتم كن به حق محمد و آل محمد * * * *

كن به آنچه مي خواهي پس طرف چپ را بگذار و بگو: اَللّهُمَّ اِنَّكَ اَمَرْتَ بِالدُّعآءِ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا تو دستور دادي به دعا كردن

وَتَكَفَّلْتَ بِالاِْجابَةِ وَاَ نَا اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَني فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ

و اجابتش را به عهده گرفتي و من مي خوانمت چنانچه دستور دادي پس درود فرست بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ وَاسْتَجِبْ لي كَما وَعَدْتَني يا كَريمُ پس پيشاني را بر زمين گذار و بگو

محمد و اجابت كن دعايم را چنانچه وعده ام كرده اي اي بزرگوار * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

يامُعِزَّ كُلِّ ذَليلٍ وَيا مُذِلَّ كُلِّ عَزيزٍ تَعْلَمُ كُرْبَتي فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ

اي عزت بخش هر شخص خوار و اي خواركننده هر عزتمند تو به خوبي گرفتاريم را مي داني پس درود فرست بر محمد

وَآلِهِ وَفَرِّجْ عَنّي يا كَريمُ
و آلش و بگشا از من (اندوهم را) اي بزرگوار
ذكر نمازي براي حاجت در محل مذكور و آن چنان است كه چهار ركعت نماز مي گذاري و چون فارغ شدي و تسبيح گفتي

پس بگو: اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ يا مَنْ لا تَراهُ الْعُيُونُ وَلاتُحيطُ بِهِ الظُّنُونُ

* * * * * خدايا از تو درخواست كنم اي كه نبينندش ديدگان و فرايش نگيرند گمانها

وَلايَصِفُهُ الواصِفُونَ وَلا تُغَيِّرُهُ الْحَوادِثُ وَلا تُفْنيهِ الدُّهُورُ تَعْلَمُ

و توصيفش نتوانند توصيف كنندگان و تغييرش ندهد پيش آمدها و از بينش نبرد روزگارها، تو مي داني

مَثاقيلَ الْجِبالِ وَمَكائيلَ الْبِحارِ وَوَرَقَ الاَْشْجارِ وَرَمْلَ الْقِفارِ وَما

سنگيني كوهها و پيمانه درياها و برگ درختان و ريگهاي ريگزارها و آنچه را

اَضآئَتْ بِهِ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَاَظْلَمَ عَلَيْهِ اللَّيْلُ وَوَضَحَ عَلَيْهِ النَّهارُ

خورشيد و ماه بر آن بتابد و شب بر آن سايه افكند و روز

** [وَ] لا تُواري مِنْكَ سَمآءٌ سَمآءً وَلا اَرْضٌ اَرْضاً وَلا جَبَلٌ ما في اَصْلِهِ

بر آن پرتو افكند و نپوشاند از تو آسماني آسمان ديگر را و نه زميني زمين ديگر را و نه كوهي آنچه را در ريشه دارد

وَلا بَحْرٌ ما في قَعْرِهِ اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ

و نه دريايي آنچه را در قعر خود دارد از تو خواهم كه درود فرستي بر محمد و آل محمد و

تَجْعَلَ خَيْرَ اَمْري آخِرَهُ وَخَيْرَ اَعْمالي خَواتيمَها وَخَيْرَ اَيّامي يَوْمَ

قرار دهي بهترين وضع كارم را در آخرش و بهترين كردارم را پايان آن و بهترين روزهايم را آن روزي كه

اَلْقاكَ اِنَّكَ عَلي كُلِّشَيْءٍ قَديرٌ اَللّهُمَّ مَنْ اَرادَني بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ وَمَنْ

تو را ديدار كنم كه براستي تو به هر چيز توانايي خدايا هركس بد مرا بخواهد تو بدش را بخواه و هركه

كادَني فَكِدْهُ وَمَنْ بَغاني بِهَلَكَةٍ فَاَهْلِكْهُ وَاكْفِني ما اَهَمَّني مِمَّنْ

نقشه برايم كشد تو درباره اش چنان كن و هركه آرزوي نابودي مرا دارد نابودش كن و كفايت كن آنچه به اندوهم انداخته

دَخَلَ هَمُّهُ عَلَيَّ اَللّهُمَّ اَدْخِلْني في دِرْعِكَ الْحَصينَةِ وَاسْتُرْني

از كسي كه اندوهش بر من افتاده خدايا درآور مرا در ميان زره محكمت و بپوشانم به پوشش

بِسِتْرِكَ الْواقي يا مَنْ يَكْفي مِنْ كُلِّشَيْءٍ وَلا يَكْفي مِنْهُ شَيْءٌ اِكْفِني

حفظكننده ات كه كفايت كند از هرچيز و چيزي از او كفايت نكند

ما اَهَمَّني مِنْ اَمْرِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَصَدِّقْ قَوْلي وَفِعْلي يا شَفيقُ يا

كفايت كن آنچه مرا به اندوه انداخته از كار دنيا و آخرتم راست درآور گفتار و كردارم را اي مهرورز اي

رَفيقُ فَرِّجْ عَنِّي الْمَضيقَ وَلا تُحَمِّلْني ما لا اُطيقُ اَللّهُمَّ احْرُسْني

يار مهربان بگشا از من اين گناه را و بارم مكن چيزي كه تابش را ندارم خدايا نگهبانيم كن

بِعَيْنِكَ الَّتي لا تَنامُ وَارْحَمْني بِقُدْرَتِكَ عَلَيَّ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ يا

به آن ديده ات كه خواب ندارد و رحم كن به قدرتت بر من اي مهربانترين مهربانان اي

عَلِيُّ يا عَظيمُ اَنْتَ عالِمٌ بِحاجَتي وَعَلي قَضآئِها قَديرٌ وَهِيَ لَدَيْكَ

والا اي بزرگ تو دانايي به حاجتم و تو توانايي به برآوردن آن و آن در نزد تو

يَسيرٌ وَاَ نَا اِلَيْكَ فَقيرٌ فَمُنَّ بِها عَلَيَّ يا كَريمُ اِنَّكَ عَلي كُلِّشَيْءٍ قَديرٌ

آسان است و من هم نيازمند درگاه توام پس بوسيله آن بر من منت نه اي بزرگوار كه براستي تو بر هرچيز توانايي

پس به سجده مي روي و مي گوئي : اِلهي قَدْ عَلِمْتَ حَوائِجي فَصَلِّ عَلي

* * * * * * * * * * * * * * * * خدايا تو مي داني حاجتم را پس درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاقْضِها وَقَدْ اَحْصَيْتَ ذُنُوبي فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ

محمد و آل محمد و آنها را برآور و تو گناهانم را برشمرده اي پس درود فرست بر محمد

وَآلِهِ وَاغْفِرها يا كَريمُ پس بر زمين مي گذاري طرف راست روي خود را و مي گوئي

وآلش و گناهانم را بيامرز اي بزرگوار * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اِنْ كُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَاَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ افْعَلْ بي ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَلا تَفْعَلْ

اگر من بد بنده اي هستم پس تو خوب پروردگاري هستي انجام ده درباره من آنچه را تو شايسته آني و مكن با من

بي ما اَ نَا اَهْلُهُ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ پس بر زمين مي گذاري طرف چپ روي خود را

آنچه را من سزاوار آنم اي مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

و مي گوئي : اَللّهُمَّ اِنْ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ

* * * * * خدايا اگر بزرگ است گناه از بنده ات بايد نيكو باشد گذشت از نزد تو

يا كَريمُ پس پيشاني را بر زمين مي گذاري و مي گوئي : اِرْحَمْ مَنْ اَسآءَ وَاقْتَرَفَ

اي بزرگوار * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * رحم كن به كسي كه بدي كرده ودست به جنايت زده

وَاسْتَكانَ وَاعْتَرَفَ مؤ لّف گويد: كه اين دعا تا وَاغْفِرها يا كَريمُ همان

و به حال درماندگي افتاده و اعتراف دارد * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دعائي است كه در مزار قديم در اعمال صحن مسجد سهله در مقام امام زين العابدين عليه السلام نقل شده .
اعمال محراب اميرالمؤ منين عليه السلام پس نماز كن در مكاني كه ضربت زدند در آنجا حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را دو ركعت بحمد و سوره و هرگاه كه سلام دادي و

تسبيح كردي پس بگو: يا مَنْ اَظْهَرَ الْجَميلَ وَسَتَرَ الْقَبيحَ يا مَنْ لَمْ يُؤ اخِذْ

* * * * * * * * * اي كه آشكار سازد كار خوب را و بپوشاند عمل زشت را اي كه نگيرد (كسي را)

بِالْجَريرَةِ وَلَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ وَالسَّريرَةَ يا عَظيمَ الْعَفْوِ يا حَسَنَ

به جنايت و ندرد پرده و درون را اي بزرگ گذشت اي نيكو

التَّجاوُزِ يا واسِعَ الْمَغْفِرَةِ يا باسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يا صاحِبَ كُلِّ

درگذر اي پهناور آمرزش اي گسترده هر دو دست خود به رحمت اي در نزد هر

نَجْوي يا مُنْتَهي كُلِّ شَكْوي يا كَريمَ الْصَّفْحِ يا عَظيمَ الرَّجآءِ يا

راز اي سرحد نهايي هر شِكوِه اي بزرگوار چشم پوش اي بزرگ مايه اميد اي

سَيِّدي صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بي ما اَنْتَ اَهْلُهُ يا كَريمُ

آقاي من درود فرست بر محمد و آل محمد و انجام ده درباره من آنچه را تو شايسته آني اي بزرگوار

مناجات حضرت اءميرالمؤ منين عليه السلام

اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَلابَنُونَاِلاّمَنْ اَتَي اللَّهَ

خدايا از تو امان خواهم در آن روزي كه سود ندهد كسي را نه مال و نه فرزندان مگر آن كس كه

بِقَلْبٍ سَليمٍ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلي يَدَيْهِ يَقُولُ يا

دلي پاك به نزد خدا آورد و از تو امان خواهم در آن روزي كه بگزد شخص ستمكار هر دو دست خود را و گويد اي

لَيْتِنيِ اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يُعْرَفُ

كاش گرفته بودم با پيامبر راهي و از تو امان خواهم در روزي كه شناخته شوند

الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصي وَالاَْقْدامِ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ

جنايتكاران به سيما و رخساره شان و بگيرندشان به پيشانيها و قدمها و از تو امان خواهم

يَوْمَ لا يَجْزي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً اِنَّ

در آن روزي كه كيفر نبيند پدري بجاي فرزندش و نه فرزندي كيفر شود بجاي پدرش براستي

وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ

وعده خدا حق است و از تو امان خواهم در آن روزي كه سود ندهد ستمكاران را عذرخواهيشان و بر ايشان است

اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوَّءُ الدّارِ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ

لعنت و ايشان را است بدي آن سراي و از تو امان خواهم در روزي كه مالك نيست كسي براي كسي ديگر

شَيْئاً وَالاَْمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ اَخيهِ وَاُمِّهِ

چيزي را و كار در آن روز بدست خدا است و از تو خواهم امان در آن روزي كه بگريزد انسان از برادر و مادر

وَاَبيهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَاءْنٌ يُغْنيهِ

و پدر و همسر و فرزندانش براي هركس از ايشان در آن روز كاري است كه (فقط) بدان پردازد

وَاَسْئَلُكَ الاَْمانَ يَوْمَ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدي مِنْ عَذابِ يَوْمَئِذٍ بِبَنيهِ

و از تو خواهم امان در آن روزي كه شخص جنايتكار دوست دارد كه فدا دهد از عذاب آن روز پسرانش

وَصاحِبَتِهِ وَاَخيهِ وَفَصيلَتِهِ الَّتي تُؤْويهِ وَمَنْ فِي الاَْرْضِ جَميعاً ثُمَّ

و همسرش و برادرش و خويشاوندانش كه او را در پناه گيرند و هر كه در زمين هست يكسره كه بلكه

يُنْجيهِ كَلاّ اِنَّها لَظي نَزّاعَةً لِلشَّوي مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْمَوْلي

او را نجات دهد، هرگز كه جهنم آتشي است سوزان كه پوست از سر بكند مولاي من ... تويي سرور

وَاَ نَا الْعَبْدُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ اِلا الْمَوْلي مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ

و منم بنده و آيا رحم كند بر بنده جز سرور او مولاي من اي مولاي من تويي

الْمالِكُ وَاَ نَا الْمَمْلُوكُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ اِلا الْمالِكُ مَوْلايَ يا

مالك و منم مملوك و آيا رحم كند بر مملوك جز مالك مولاي من اي

مَوْلايَ اَنْتَ الْعَزيزُ وَاَ نَا الذَّليلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الذَّليلَ اِلا الْعَزيزُ

مولايم تويي عزتمند و منم خوار و ذليل و آيا رحم كند بر شخص خوار جز عزيز

مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْخالِقُ وَاَ نَا الْمَخْلُوقُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ

مولاي من اي مولاي من تويي آفريدگار و منم آفريده و آيا رحم كند بر آفريده

اِلا الْخالِقُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْعَظيمُ وَاَ نَا الْحَقيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ

جز آفريدگار مولاي من اي مولاي من تويي بزرگ و منم ناچيز و آيا رحم كند بر

الْحَقيرَ اِلا الْعَظيمُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْقَوِيُّ وَاَ نَا الضَّعيفُ وَهَلْ

ناچيز جز بزرگ مولاي من اي مولاي من تويي نيرومند و منم ناتوان و آيا

يَرْحَمُ الضَّعيفَ اِلا الْقَوِيُّ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْغَنِيُّ وَاَ نَا الْفَقيرُ

رحم كند بر ناتوان جز نيرومند مولاي من اي مولاي من تويي بي نياز و منم نيازمند

وَهَلْ يَرْحَمُ الْفَقيرَ اِلا الْغَنِيُّ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْمُعْطي وَاَنَا

و آيا رحم كند بر نيازمند جز بي نياز مولاي من اي مولاي من تويي عطابخش و منم

السّاَّئِلُ وَهَلْ يَرْحَمُ السّاَّئِلَ اِلا الْمُعْطي مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ

سائل و آيا رحم كند بر سائل جز عطاكننده مولاي من اي مولاي من تويي

الْحَيُّ وَاَ نَا الْمَيِّتُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَيِّتَ اِلا الْحَيُّ مَوْلايَ يا مَوْلايَ

زنده و منم مرده و آيا رحم كند مرده را جز زنده مولاي من اي مولاي من

اَنْتَ الْباقي وَاَ نَا الْفاني وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفانيَ اِلا الْباقي مَوْلايَ يا

تويي باقي و منم فاني و آيا رحم كند بر فاني جز خداي باقي مولاي من اي

مَوْلايَ اَنْتَ الدّاَّئِمُ وَاَ نَا الزّاَّئِلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الزّآئِلَ اِلا الدَّّائِمُ مَوْلا يَ

مولاي من تويي هميشگي و منم زوال پذير و آيا رحم كند بر زوال پذير جز خداي هميشگي مولاي من

يا مَوْلايَ اَنْتَ الرّازِقُ وَاَ نَا الْمَرْزُوقُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ اِلا

اي مولاي من تويي روزي ده و منم روزي خور و آيا رحم كند روزي خور را جز

الرّازِقُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَالْجَوادُ وَاَ نَاالْبَخيلُ وَهَلْ يَرْحَمُ

روزي ده مولاي من اي مولاي من تويي سخاوتمند و منم بخيل و آيا رحم كند

الْبَخيلَ اِلا الْجَوادُ مَوْلايَ يامَوْلايَ اَنْتَ الْمُعافي وَاَ نَا الْمُبْتَلي وَهَلْ

بر بخيل جز سخاوتمند مولاي من اي مولاي من تويي عافيت بخش و منم گرفتار و آيا

يَرْحَمُ الْمُبْتَلي اِلا الْمُعافي مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْكَبيرُ وَاَ نَا

رحم كند بر شخص گرفتار جز عافيت بخش مولاي من اي مولاي من تويي بزرگ و منم

الصَّغيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الصَّغيرَ اِلا الْكَبيرُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ

كوچك و آيا رحم كند بر كوچك جز بزرگ مولاي من اي مولاي من تويي

الْهادي وَاَ نَا الضّاَّلُّ وَهَلْ يَرْحَمُ الضّاَّلَّ اِلا الْهادي مَوْلايَ يامَوْلايَ

راهنما و منم گمراه و آيا رحم كند بر گمراه جز راهنما مولاي من اي مولاي من

اَنْتَ الرَّحْمنُ وَاَ نَا الْمَرْحُومُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْحُومَ اِلا الرَّحْمنُ

تويي بخشاينده و منم بخشش پذير و آيا رحم كند بخشش پذير را جز بخشاينده

مَوْلايَ يامَوْلايَ اَنْتَ السُّلْطانُ وَاَ نَا الْمُمْتَحَنُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ

مولاي من اي مولاي من تويي سلطان و منم گرفتار آزمايش و آيا رحم كند به بنده گرفتار آزمايش

اِلا السُّلْطانُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الدَّليلُ وَاَ نَا الْمُتَحَيِّرُ وَهَلْ يَرْحَمُ

جز سلطان مولاي من اي مولاي من تويي دليل و راهنما و منم متحير و سرگردان و آيا رحم كند

الْمُتَحَيِّرَ اِلا الدَّليلُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْغَفُورُ وَاَ نَا الْمُذْنِبُ وَهَلْ

سرگردان را جز راهنما مولاي من اي مولاي من تويي آمرزنده و منم گنهكار و آيا

يَرْحَمُ الْمُذْنِبَ اِلا الْغَفُورُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ الْغالِبُ وَاَ نَا

رحم كند گنهكار را جز آمرزنده مولاي من اي مولاي من تويي غالب و منم

الْمَغْلُوبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ اِلا الْغالِبُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ اَنْتَ

مغلوب و آيا رحم كند بر مغلوب جز غالب مولاي من اي مولاي من تويي

الرَّبُّ وَاَ نَا الْمَرْبُوبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ اِلا الرَّبُّ مَوْلايَ يا

پروردگار و منم پروريده و آيا رحم كند پروريده را جز پروردگار مولاي من

مَوْلايَ اَنْتَ الْمُتَكَبِّرُ وَاَ نَا الْخاشِعُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْخاشِعَ اِلا الْمُتَكَبِّرُ

اي مولاي من تويي خداي با كبريا و بزرگمنش و منم بنده فروتن و آيا رحم كند بر فروتن جز خداي بزرگمنش

مَوْلايَ يا مَوْلايَ اِرْحَمْني بِرَحْمَتِكَ وَارْضَ عَنّي بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ

مولاي من اي مولاي من به من رحم كن به رحمت خود و خوشنود شو از من به جود و كرم

وَفَضْلِكَ يا ذَاالْجُودِ وَالاِْحْسانِ وَالطَّوْلِ وَالاِْمْتِنانِ بِرَحْمَتِكَ يا

و فضل خود اي صاحب جود و احسان و نعمت و امتنان به رحمتت اي

اَرْحَمَ الرّاحِمينَ # مؤ لّف گويد: كه سيّد بن طاوُس بعد از اين مناجات دعاء طولاني از

مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آن حضرت نقل كرده مسمّي به دعاء امان مقام را گنجايش ذكر آن نيست و مي خواني نيز در اين مقام شريف دعايي را كه در مسجد زيد ذكر مي كنيم انشاءالله و بدانكه ما در هديّة الزّائرين اشاره كرديم به اختلاف در محرابي كه محلّ ضربت خوردن اميرالمؤ منين عليه السلام است كه آيا همين محراب معروفست يا آن محراب متروك و گفتيم كه نهايت احتياط در آن است كه اعمال محراب را در هر دو جا بكنند يا گاهي در معروف و گاهي در متروك .
اعمال دكّه حضرت صادق عليه السلام پس برو بسوي مقام حضرت صادق عليه السلام و آن واقع است در نزديكي مسلم بن عقيل رضوان الله عليه و آنجا دو ركعت نماز كن و چون سلام دادي و تسبيح نمودي

پس بگو: يا صانِعَ كُلِّ مَصْنُوعٍ وَيا جابِرَ كُلِّ كَسيرٍ وَيا حاضِرَ كُلِّ مَلاَءٍ

* * * * اي سازنده هر ساخته و اي جبران كننده هر شكسته و اي حاضر هر انجمن

وَيا شاهِدَ كُلِّ نَجْوي وَيا عالِمَ كُلِّ خَفِيَّةٍ وَيا شاهِدا غَيْرَ غائِبٍ وَيا

و اي گواه هر راز و اي داناي هر پنهان و اي حاضري كه پنهان نشود و اي

غالِبا غَيْرَ مَغْلُوبٍ وَيا قَريبا غَيْرَ بَعيدٍ وَيا مُونِسَ كُلِّ وَحيدٍ وَيا حَيّا

غالب شكست ناپذير و اي نزديكي كه دور نشود و اي همدم هر تنها و اي زنده

حينَ لا حَيَّ غَيْرُهُ يا مُحيِيَ الْمَوْتي وَمُمِيتَ الاَْحْياءِ الْقآئِمَ عَلي كُلِّ

در آن زمان كه زنده اي جز او نبود اي زنده كن مردگان و ميراننده زندگان و مراقب هر

نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ پس

كس بدانچه كرده است معبودي نيست جز تو درود فرست بر محمد و آل محمد * *

بخوان هر چه خواهي مؤ لّف گويد: كه ما در پيش از اين گفتيم و در اينجا نيز مي گوييم كه در مزار قديم و مشهور بين مردم در ترتيب اعمال مسجد آنست كه بعد از اين مقام بجا مي آورند اعمال دكّة القضاء و بيت الطّشت را كه ما موافق مصباح الزّائر و بحار و ديگران بعد از اعمال ستون چهارم نقل كرديم پس اگر خواستي به نحو مشهور عمل نمايي رجوع كن به آنجا و اعمال اين دو مقام را بجا آور انشاءالله تعالي .
ذكر نمازي براي حاجت در جامع كوفه از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه كسي كه دو ركعت نماز گذارد در مسجد كوفه بخواند در هر ركعت حمد و دو قُل اَعُوذُ و سوره اِخْلاصْ و كافِرُون و نَصر و قَدر و سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الاَْعْلي و چون سلام دهد تسبيح زهراء سلام الله عليها بگويد پس بطلبد از خدا هر حاجتي كه بخواهد خدا حاجتش را برآورده و دعايش را مستجاب خواهد فرمود مؤ لّف گويد كه اين ترتيب در سوره ها
موافق روايت سيّد بن طاوُس است در مصباح و در روايت شيخ طوسي در اَمالي سوره قَدْر بعد از سَبِّحِ اسْمَ است و شايد ترتيب در آنها لازم نباشد همين قدر بايد بعد از حمد اين هفت سوره را خواند وَاللَّهُ الْعالِمُ.
زيارت مسلم بن عقيل عليه السلام
چون از اعمال مسجد كوفه فارغ شدي برو بسوي قبر مسلم بن عقيل رضوان الله عليه و

به ايست نزد او و بگو: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَلِكِ الْحَقِّ الْمُبينِ الْمُتَصاغِرِ لِعَظَمَتِهِ

* * * * * * * * * ستايش از آن خداي پادشاه برحق آشكار آنكه كوچك گردند در برابر عظمتش

جَبابِرَةُ الطّاغينَ الْمُعْتَرِفِ بِرُبُوبِيَّتِهِ جَميعُ اَهْلِ السَّمواتِ

گردن كشان سركش و آنكس كه اعتراف دارند به پروردگاريش همه اهل آسمانها و

وَالاَْرَضينَ الْمُقِرِّ بِتَوْحيدِهِ ساَّئِرُ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ وَصَلَّي اللَّهُ عَلي

زمينها و اقرار دارند بيگانگيش همه مخلوقات به تمامي و درود خدا بر

سَيِّدِ الاَْنامِ وَاَهْلِ بَيْتِهِ الْكِرامِ صَلوةً تَقَرُّ بِها اَعْيُنُهُمْ وَيَرْغَمُ بِها اَنْفُ

آقاي تمامي بشر و خاندان گراميش درودي كه روشن گردد بدان ديدگانشان و به خاك ماليده شود بدان

شانِئِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ اَجْمَعينَ سَلامُ اللَّهِ الْعِليِّ الْعَظيمِ وَسَلامُ

بيني بدگويشان از جن و انس همگي سلام خداي والاي بزرگ و سلام

مَلاَّئِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ وَاَنْبِي آئِهِ الْمُرْسَلينَ وَاَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبينَ وَعِب ادِهِ

فرشتگان مقربش و پيمبران مرسلش و پيشوايان برگزيده اش و بندگان

الصّالِحينَ وَجَميعِ الشُّهَداَّءِ وَالصِّدّيقينَ وَالزّاكِياتُ الطَّيِّباتُ فيما

شايسته اش و همه شهيدان و راستگويان و درودهاي پاكيزه و پاك در

تَغْتَدي وَتَرُوحُ عَلَيْكَ يا مُسْلِمَ بْنَ عَقيلِ بْنِ اَبيطالِبٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ

بامداد و پسين بر تو اي مسلم بن عقيل بن ابيطالب و رحمت خدا

وَبَرَكاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّكَ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَيْتَ الزَّكوةَ وَاَمَرْتَ

و بركاتش گواهي دهم كه براستي تو برپا داشتي نماز را و بدادي زكات را و امر كردي

بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَجاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَقُتِلْتَ

به معروف (كار نيك ) و نهي كردي از منكر (كار زشت ) و جهاد كردي در راه خدا

عَلي مِنْهاجِ الْمُجاهِدينَ في سَبيلِهِ حَتّي لَقيتَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَهُوَ

آنطور كه شايد و كشته شدي بر راه جهادكنندگان در راه خدا تا اينكه خداي عزوجل را ديدار كردي در حالي كه او

عَنْكَ راضٍ وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَبَذَلْتَ نَفْسَكَ في نُصْرَةِ

از تو خوشنود بود و گواهي دهم كه تو براستي وفا كردي به پيمان خدا و بدادي جان خود را در ياري

حُجَّةِ اللَّهِ وَابْنِ حُجَّتِهِ حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ اَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْليمِ وَالْوَفاَّءِ

حجت و فرزند حجت خدا تا اينكه مرگ به سراغت آمد گواهي دهم براي تو به اينكه تسليم گشتي و وفاداري

وَالنَّصيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ الْمُرْسَلِ وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ وَالدَّليلِ الْعالِمِ

و خيرخواهي كردي براي يادگار پيمبر مرسل و آن سبط (نوه ) برگزيده و راهنماي دانشمند

وَالْوَصِيِّ الْمُبَلِّغِ وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ فَجَزاكَ اللَّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ

و وصي تبليغ كننده وآن ستمديده اي كه حقش را پايمال كردند پس خداوند پاداش دهد تو را از جانب پيامبرش و از

اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ اَفْضَلَ الْجَزاَّءِ بِما صَبَرْتَ

اميرمؤ منان و از حسن و حسين بهترين پاداشها را به خاطر آن بردباري

وَاحْتَسَبْتَ وَاَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ

و پاداش جويي و كمكي كه كردي و چه خوب است خانه سرانجام تو خدا لعنت كند كسي كه تورا كُشت و خدا لعنت كند كسي كه

اَمَرَ بِقَتْلِكَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنِ افْتَري عَلَيْكَ وَلَعَنَاللَّهُ

دستور داد به كُشتنت و خدا لعنت كند كسي كه به تو ستم كرد و خدا لعنت كند كسي را كه بر تو دروغ بست و خدا لعنت كند

مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ بايَعَكَ وَغَشَّكَ

كسي كه ناداني كرد در حق تو و سبك شمرد حرمت تو را و خدا لعنت كند كسي كه با تو بيعت كرد و فريبت داد

وَخَذَلَكَ وَاَسْلَمَكَ وَمَنْ اَ لَبَّ عَلَيْكَ وَمَنْ لَمْ يُعِنْكَ اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذي

و دست از ياريت برداشته تو را تسليم دشمن كرد و آنكه دشمن را بر عليه تو شوراند و كمكت نكرد ستايش خدايي را كه

جَعَلَ النّارَ مَثْويهُمْ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ اَشْهَدُ اَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً

دوزخ را جايگاه ايشان قرار داد و بد جايگاهي است براي واردين گواهي دهم كه براستي تو مظلوم كشته شدي

وَاَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَكُمْ ما وَعَدَكُمْ جِئْتُكَ زائِراً عارِفاً بِحَقِّكُمْ مُسَلِّماً لَكُمْ

وحتما خداوند وفاكند به آن وعده اي كه به شما داده است آمده ام به درگاهت براي زيارت و شناسايم به حق شما و تسليم شمايم

تابِعاً لِسُنَّتِكُمْ وَنُصْرَتي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّي يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ

و پيرو طريقه و روش شما هستم و ياريم براي شما آماده است تا اينكه خدا حكم فرمايد و او بهترين

الْحاكِمينَ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَعَلَّي

حكم كنندگان است پس با شمايم با شما نه با دشمن شما درودهاي خدا بر شما و بر

اَرْواحِكُمْ وَاَجْسادِكُمْ وَشاهِدِكُمْ وَغائِبِكُمْ وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ

ارواحتان و بر اجسادشان و بر حاضر و غايبتان و سلام بر شما و رحمت خدا و

اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ قَتَلَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالاَْيْدي وَالاَْلْسُنِ و در مزار كبير اين

بركاتش ، بكشد خدا آن مردمي كه شما را كشتند بوسيله دستها و زبانهاشان * * * * * * * * * * * * * * * *

كلمات را بمنزله اذن دخول قرارداده وگفته پس داخل شو وبچسبان خود را به قبر و به روايت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سابقه است كه اشاره كن به ضريح آنجناب و بگو اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام بر تو اي بنده شايسته


| شناسه مطلب: 77909