بخش 12
دعای عَدیله دعای جوشن کبیر
مفاتيح الجنان
است ومنسوب است به زيدبن صوحان كه از بزرگان اصحاب اميرالمؤ منين عليه السلام و از اَبْدالْ بشمار مي رفته و در جنگ جمل در ياري آن حضرت شهيد شده و اين دعا كه ذكر شد دعاي او بوده كه در نماز شب مي خوانده و در نزديكي مسجد او مسجد برادرش صعصعة بن صوحان است كه او نيز از اصحاب اميرالمؤ منين عليه السلام و از عارفين به حق آن جناب و از بزرگان اهل ايمان است و چندان فصيح و بليغ بوده كه اميرالمؤ منين عليه السلام او را خطيب شحشح گفته و به مهارت در خطب و فصاحت در لسان او را ثنا فرموده و هم او را به قلّت مؤ نه و كثرت مَعُونه مدح نموده و
در شبي كه آن حضرت از دنيا رحلت فرمود و فرزندان آن جناب جنازه نازنينش را از كوفه به نجف حمل نمودند صعصعه از جمله مشيّعين بود و چون از كار دفن آن حضرت فارغ شدند صعصعه نزد قبر مقدّس ايستاد و مشتي از خاك برگرفت و بر سر خود ريخت و گفت پدر و مادرم فداي تو باد يا اميرالمؤ منين گوارا باد تو را كرامتهاي خدا اي ابوالحسن به تحقيق كه مولد تو پاكيزه بود و صبر تو قوي و جهاد تو عظيم بود و به آنچه آرزو داشتي رسيدي و تجارت سودمند كردي و به نزد پروردگار خود رفتي و از اين نوع كلمات بسيار گفت و گريه كرد گريه سختي و به گريه درآورد سايرين را و در حقيقت سر قبر آن حضرت مجلس روضه شد كه در آن دل شب منعقد گرديد و صعصعه به منزله روضه خوان بود و مستمعين جناب امام حسن و امام حسين عليهماالسلام ومحمد بن الحنفيّه و ابوالفضل العبّاس و ساير فرزندان و بستگان آن حضرت و چون اين كلمات به پايان رسيد روي به جانب امام حسن و امام حسين عليهماالسلام و ساير آقازادگان كردند و ايشان را تعزيت و تسليت گفتند پس جملگي به كوفه مراجعت نمودند
مسجد صعصعه
و بالجمله مسجد صعصعه ازمساجد شريفه كوفه است و جماعتي امام زمان صلواتُاللّه عليه را درماه رجب درآن مسجدمبارك مشاهده كرده اند كه دو ركعت نماز كرده و اين دعا را خوانده اَللّهُمَّ ياذَا الْمِنَنِ السّابِغَةِ وَالاْ لاَّءِ الْو ازِعَةِاَللّهُمَّ ياذَا الْمِنَنِ السّابِغَةِ وَالاْ لاَّءِ الْو ازِعَةِالدّعاء و ظاهر عمل آن حضرت آن است كه اين دعاء مخصوص اين مسجد شريف و از اعمال اوست نظير دعاهاي مسجد سهله و زيد لكن چون در ماه رجب بوده كه آن حضرت اين دعا را خوانده اند احتمال داده شده كه شايد اين دعا از دعاهاي ايّام رجب باشد و لهذا در كتب علماء در اعمال ماه رجب نيز ذكر شده و ما نيز چون آن دعا را دراعمال رجب ذكر كرده بوديم به همان اكتفا كرديم به تكرار نپرداختيم طالبين به آنجا رجوع كنند انشاءالله .
فصل هفتم
فضيلت زيارت حضرت حسين عليه السلام
-------
در فضيلت زيارت حضرت ابوعبداللّه الحسين صلوات الله عليه و آدابي كه زائر آن جناب بايد مراعات آنها را نمايد در طريق زيارت و در آن حرم مطهّر و كيفيّت زيارت آن حضرت و در آن سه مقصد است :
مقصد اول در فضيلت زيارت آن حضرت است بدانكه فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام از حيطه بيان بيرون است و در اخبار بسيار وارد شده كه معادل حجّ و عمره و جهاد بلكه بالاتر و افضل است بدرجات و باعث مغفرت و خفّت حساب و رفع درجات و اجابت دعوات و موجب طول عمر و حفظ بدن و مال و زيادتي روزي و برآمدن حاجات و رفع هموم و كربات است و ترك آن سبب نقصان دين و ايمان و ترك حقّ بزرگي از حقوق پيغمبر صلي الله عليه و آله است و كمتر ثوابي كه به زائر آن قبر شريف رسد آن است كه گناهانش آمرزيده شود و آنكه حق تعالي جان و مالش را حفظ كندتا او را به اهل خود برگرداند و چون روز قيامت شود حق تعالي او را حافظتر خواهد بود از دنيا و در روايات بسيار است كه زيارت آن حضرت غم را زايل مي كند و شدّت جان كندن و هول قبر را برطرف مي كند و آنكه هر مالي كه در راه زيارت آن حضرت خرج شود حساب مي شود براي او هر درهمي به هزار درهم بلكه به ده هزار درهم و چون رو به قبر آن حضرت برود چهار هزار ملك استقبال او مي كنند و چون برمي گردد مشايعت او مي نمايند و آنكه پيغمبران و اوصياء ايشان و ائمّه معصومين و ملائكه سَلامُ اللّه عَلَيْهِمْ اَجمعين به زيارت آن حضرت مي آيند و دعا براي زوّار آن حضرت مي كنند و ايشان را بشارتها مي دهند و حق تعالي نظر رحمت مي فرمايد بسوي زائرين امام حسين عليه السلام بيش از اهل عرفات و آنكه هر كسي در روز قيامت آرزو مي كند كه كاش زوّار آن حضرت بود از بس كه مشاهده مي كند از كرامت و بزرگواري ايشان در آن روز و روايات در اين باب بي حدّ است و ما در ضمن زيارات مخصوصه اشاره به پاره اي از فضيلت زيارت آن حضرت خواهيم نمود و در اينجا اكتفا مي كنيم به ذكر يك روايت ابن قولويه و كليني و سيد بن طاوس و ديگران روايت كرده اند به سندهاي معتبره از ثقه جليل القدر معاوية بن وهب بجلي كوفي كه گفت يك وقتي به خدمت حضرت امام جعفر صادق عليه السلام رفتم ديدم آن حضرت را كه در مُصَلاّي خويش مشغول نماز است نشستم تا نمازش تمام شد پس شنيدم كه مناجات مي كرد با پروردگار خود و مي گفت اي خداوندي كه مخصوص گردانيده اي ما را به كرامت و وعده داده اي ما را شفاعت و علوم رسالت را به ما داده اي و ما را وارث پيغمبران گردانيده اي و ختم كرده اي به ما امّتهاي گذشته را و ما را مخصوص به وصيّت پيغمبر گردانيده اي و علم گذشته و آينده را به ما عطا كرده اي و دلهاي مردم را بسوي ما مايل گردانيده اي اِغْفِرْلي وَلاِِخْواني وَ زُوّارِ قَبْرِ اَبِيَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ صَلَواتُاللّهِ عَلَيْهِمااِغْفِرْلي وَلاِِخْواني وَ زُوّارِ قَبْرِ اَبِيَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ صَلَواتُاللّهِ عَلَيْهِمابيامرز مرا و برادران مرا و زيارت كنندگان قبر ابي عبداللّه الحسين عليه السلام را آنانكه خرج كرده اند مالهاي خود را و بيرون آورده اند از شهرها بدنهاي خود را براي رغبت در نيكي ما و اميد ثوابهاي تو در صله ما و براي شاد گردانيدن پيغمبر تو و اجابت نمودن ايشان امر ما را و براي خشمي كه بر دشمنان داخل كرده اند و مراد ايشان خوشنودي تو است پس مكافات ده ايشان را از جانب ما بخوشنودي و حفظ كن ايشان را در شب و روز و خليفه ايشان باش در اهل و اولاد ايشان كه در وطن خود گذاشته اند به خلافت نيكو و رفيق ايشان باش و دفع كن از ايشان شرّ هر جبّار معاندي را و هر ضعيف و شديد از خلقت را و شرّ شياطين جنّ و انس را و بده به ايشان زياده از آنچه اميد دارند از تو در دور شدن از وطنهاي خود و در اختيار كردن ايشان ما را بر فرزندان و اهالي و خويشان خود خداوندا دشمنان ما عيب كردند بر ايشان بيرون آمدن ايشان را به زيارت ما پس اين مانع نشد ايشان را از عزم كردن و بيرون آمدن بسوي ما از روي مخالفت ايشان فَارْحَمْ تِلْكَ الْوُجُوهَ الَّتي غَيَّرَتْهَا الشَّمْسُ وَارْحَمْ تِلْكَ الْخُدُودَ الَّتي تُقَلَّبُ عَلي قَبْرِ اَبيعَبْدِاللَّهِ عليه السلامفَارْحَمْ تِلْكَ الْوُجُوهَ الَّتي غَيَّرَتْهَا الشَّمْسُ وَارْحَمْ تِلْكَ الْخُدُودَ الَّتي تُقَلَّبُ عَلي قَبْرِ اَبيعَبْدِاللَّهِ عليه السلامپس رحم كن آن رُوها را كه آفتاب متغيّر گردانيده است و رحم كن گونه هاي روي ايشان را كه مي گردانند و مي مالند بر قبر امام حسين عليه السلام و رحم كن آن ديده ها را كه گريه شان جاري شد از ترّحم بر ما و رحم كن آن دلها را كه جزع كرده اند و سوخته اند از براي مصيبت ما و رحم كن آن فغانها را كه در مصيبت ما بلند كرده اند خداوندا آن جانها و آن بَدَنْها را به تو مي سپارم تا سيراب گرداني ايشان را از حوض كوثر در روز تشنگي و پيوسته آن حضرت به اين نحو دعا مي كرد در سجده پس چون فارغ شد گفتم آن دعا كه من از شما شنيدم اگر در حقّ كسي مي كرديد كه خدا را نمي شناخت گمان داشتم كه آتش جهنم به او نرسد هرگز واللّه كه آرزو كردم كه زيارت آن حضرت كرده بودم و حجّ نكرده بودم حضرت فرمود كه چه بسيار نزديكي تو به آن حضرت چه مانع است تو را از زيارت اي معاويه ترك زيارت مكن گفتم فداي تو شوم نمي دانستم كه اين قدر فضيلت دارد فرمود كه اي معاويه آنها كه براي زيارت كنندگان آن حضرت دعا مي كنند در آسمان زياده از
آنهايند كه دعا مي كنند براي ايشان در زمين ترك مكن زيارت آن حضرت را از براي خوف از احدي كه هر كه از براي خوف ترك زيارت كند آنقدر حسرت برد كه آرزو كند كه كاش آنقدر مي ماندم نزد قبر آن حضرت كه در آنجا مدفون مي شدم آيا دوست نمي داري كه خدا به بيند تو را در ميان آنها كه دعا مي كنند براي ايشان رسول خدا و علي و فاطمه و ائمّه معصومين عليهم السلام آيا نمي خواهي از آنها باشي كه ملائكه در قيامت با ايشان مصافحه مي كنند آيا نمي خواهي از آنها باشي كه در قيامت بيايند و هيچ گناه برايشان نباشد آيا نمي خواهي از آنها باشي كه در قيامت حضرت رسول صلي الله عليه و آله با ايشان مصافحه مي كند.
آداب زيارت مخصوصه زيارت امام حسين عليه السلام
-------
در آدابي كه زائر حضرت سيّدالشهداء عليه السلام بايد مراعات آنها را نمايد در طريق زيارت و در آن حرم مطهر و آن چند چيز است اوّل سه روز روزه دارد پيش از آنكه از خانه بيرون رود و در روز سيّم غسل كند چنانكه حضرت صادق عليه السلام به صفوان دستورالعمل دادند و بيايد در ذكر زيارت هفتم و شيخ محمد بن المشهدي در مقدّمات زيارت عيدين ذكر فرموده كه چون اراده كني زيارت آن حضرت را پس سه روز روزه بدار و روز سيّم غسل كن و اهل و عيال خود را بسويخود جمع كن و بگو: اَللّهُمَّ اِنّي اَسْتَوْدِعُكَ الْيَوْمَ نَفْسي وَاَهْلي وَمالي
* * * * * * * خدايا به تو مي سپارم امروز خودم و خاندانم و مال
وَ وَُلَْدي وَكُلَّ مَنْ كانَ مِنّي بِسَبيلٍ الشّاهِدَ مِنْهُمْ وَالْغآئِبَ اَللّهُمَّ
و فرزندم را و هر كه با من راهي دارد حاضرشان و غائبشان را خدايا
احْفَظْنا [بِحِفْظِكَ] بِحِفْظِ الاْيمانِ وَاحْفَظْ عَلَيْنا اَللّهُمَّ اجْعَلْنا في
نگهدار ما را به نگهداري خودت به نگهداري ايمان و نگهداري كن بر ما خدايا قرار ده ما را
حِرْزِكَ وَلا تَسْلُبْنا نِعْمَتَكَ وَلا تُغَيِّرْ ما بِنا مِنْ نِعْمَةٍ وَعافِيَةٍ وَزِدْنا
در پناه خود و مگير از ما نعمتت را و تغيير مده آنچه ما داريم از نعمت و تندرستي و بيفزا برما
مِنْ فَضْلِكَ اِنّا اِلَيْكَ راغِبُونَ آنگاه از منزل خود بيرون برو با حال خشوع و بسيار بگو
از فضل خود كه ما براستي مشتاق توئيم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَاللَّهُ اَكْبَرُ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ و ثناي خداوند و صلوات بر پيغمبر و آل او
معبودي نيست جز خدا و خدا بزرگتر است و ستايش از خداست * * * * * * * * * * * * * * * * * *
صلواتُ اللّه عليهم بفرست و راه بيفت به آرامي و وقار و روايت شده كه حق تعالي خلق مي كند از عرق زوّار قبر امام حسين عليه السلام از هر عرقي هفتاد هزار ملك كه تسبيح مي كنند خداي تعالي را و استغفار مي كنند براي او و براي زوّار امام حسين عليه السلام تا آنكه روز قيامت برپا شود دويّم از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه چون به زيارت امام حسين عليه السلام بِرَوي زيارت كن آن حضرت را محزون و غمناك و ژوليده مو و غبار آلوده و گرسنه و تشنه كه آن حضرت با اين احوال شهيد شده است و حاجات خود را طلب نما و برگرد و آن را وطن خود قرار مده سيّم آنكه در سفر زيارت آن حضرت توشه را از چيزهاي لذيذ مانند برياني و حلواها قرار ندهد و خوراك خود را نان با لبن يعني شير يا ماست قرار دهد از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه فرمود شنيده ام كه جماعتي به زيارت امام حسين عليه السلام مي روند و با خود سُفره ها برمي دارند كه در آنها بزغاله هاي بريان و حلواها هست و اگر به زيارت قبر پدران يا دوستان خود بروند اينها را با خود برنمي دارند و در حديث معتبر ديگر منقول است كه آن حضرت به مفضلّ بن عمر فرمود كه زيارت كنيد امام حسين عليه السلام را بهتر از آن است كه زيارت نكنيد و زيارت نكنيد بهتر ازآن است كه زيارت كنيد مفضّل گفت پُشت مرا شكستي فرمود كه واللّه اگر به زيارت قبر پدران خود برويد اندوهگين و غمناك مي رويد و به زيارت آن حضرت كه مي رويد سفره ها با خود برمي داريد بلكه مي بايد ژوليده مو و گردآلود برويد مؤ لف گويد پس چقدر شايسته است براي اغنيا و تجّار كه ملاحظه اين مطلب را در اين سفر بنمايند و هرگاه در بلادي كه در بين راه ايشان است تا كربلا بعض دوستانشان كه ايشان را دعوت و ميهماني مي كنند و در زمان حركت از منزلشان سفره و ناهارخوريهاي آنها را از مطبوخات لذيذه و مرغ بريان و ساير بريانيها مملوّ مي كنند قبول نكنند و بگويند كه ما مسافر كربلا هستيم و شايسته نيست براي ما تغذّي به اين نحو غذاها شيخ كليني ره روايت كرده كه بعد از شهادت امام حسين عليه السلام زوجه كلبيّه آن حضرت اقامه ماتم نمود براي آن حضرت و گريست و گريستند ساير زنها وخدمتكاران تا حدّي كه اشكهاي آنها خشك شد و ديگر اشكشان نيامد پس از يك جائي براي آن مخدّره هديّه فرستادند جوني كه معني آن را مرغ قَطا گفته اند براي آنكه از خوردن آن قوّتي بگيرند در گريستن بر امام حسين عليه السلام چون آن محترمه آن را ديد پرسيد اين چيست گفتند هديّه اي است كه فلاني فرستاده براي شما كه استعانت بجوئيد به آن درماتم حسين عليه السلام فرمود لَسْنا في عُرْسٍ فَما نَصْنَعُ بِهالَسْنا في عُرْسٍ فَما نَصْنَعُ بِهاما كه در عروسي نيستيم ما را چه به اين خوراك پس امر فرمود آن را از خانه بيرون بردند چهارم از چيزهايي كه در سفر زيارت امام حسين عليه السلام مندوب است تواضع و فروتني و خشوع و راه رفتن مانند بنده ذليل پس كساني كه در طريق زيارت آن حضرت سوار مي شوند بر اين مراكب جديده كه به قوّه بخار به سرعت حركت مي نمايد و امثال آن بايد خيلي ملتفت خود باشند كه تَجَبُّر و تَكَبُّر نكنند و بر ساير زائرين و بندگان خدا كه بسختي و مشقّت به كربلا مي روند بزرگي ننمايند و آنها را به چشم حقارت نظر نكنند علماء در احوال اصحاب كهف نقل كرده اند كه آنها از مخصوصين دقيانوس و به منزله وزراي او بودند وقتي كه حق تعالي رحمت خود را شامل حال آنها فرمود و به فكر خداپرستي و اصلاح كار خود برآمدند صلاح خود را در اين ديدند كه از مردم كناره گيرند و در غاري ماوي گرفته به عبادت خدا مشغول شوند پس سوار بر اسبها شده و از شهر بيرون آمدند همينكه سه ميل راه رفتند تمليخا كه يكي از آنها بود گفت يا اِخْوَتاهُ جاءَتْ مَسْكَنَةُ الاْخِرَةِ وَذَهَبَ مُلْكُ الدُّنْيا اِنْزِلُوا عَنْ خُيُولِكُمْ وَامْشُوا عَلي اَرْجُلِكُمْيا اِخْوَتاهُ جاءَتْ مَسْكَنَةُ الاْخِرَةِ وَذَهَبَ مُلْكُ الدُّنْيا اِنْزِلُوا عَنْ خُيُولِكُمْ وَامْشُوا عَلي اَرْجُلِكُمْاي برادران اين راه ، راه آخرت است و بايد به نحو فقيري و مسكنت رفت و ملك و رياست دنيا را بايد كنار گذاشت اكنون از اسبها بايد پياده شويد و با پاي پياده به درگاه حق تعالي برويد تا شايد پروردگار شما بر شما رحم نمايد و گشايشي در امر شما نصيب شما فرمايد پس همگي از اسبهاي خويش پياده شدند و در آن روز آن محترمين معظّمين با پاي پياده هفت فرسخ راه رفتند تا آنكه پاهاي ايشان مجروح شد و خون از آنها متقاطر گرديد پس زائرين اين قبر مطهّر اين مطلب را در نظر داشته باشند و هم بدانند كه هر چه در اين راه شخص براي خدا تواضع كند باعث رفعت مقام او خواهد شد ولهذا در آداب زيارت آن جناب از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه هر كه به زيارت قبر امام حسين عليه السلام برود پياده حق تعالي بنويسد از براي او به عدد هر گامي هزار حسنه و محو مي كند از او هزار گناه و بلند كند از براي او در بهشت هزار درجه پس چون به شطّ فرات برسي غسل كن و پاهاي خود را برهنه كن و نعلهاي خود را در دست خود بگير و راه رو مانند راه رفتن بنده ذليل پنجم آنكه اگر در بين راه زوّار پياده ديد كه وامانده و خسته شده و از او استعانتي خواست تا ممكن شود در كار او اهتمام نموده و او را به منزل برساند و مبادا به او استخفاف و بي اعتنائي نمايد شيخ كليني به سند معتبر از ابوهارون روايت كرده كه من حاضر بودم در خدمت حضرت صادق عليه السلام كه فرمود به مردمي كه در نزد او بودند چه شده از براي شما كه استخفاف مي نمائيد به ما پس برخاست از بين آنها مردي از اهل خراسان و گفت پناه مي برم به خدا از آنكه ما استخفاف كنيم به شما يا به چيزي از امر شما فرمود آري تو خودت يكي از آن اشخاص هستي كه سبك شمردي و خوار نمودي مرا آن مرد گفت پناه مي برم به خدا كه من خوار نموده باشم شما را فرمود واي بر تو آيا نشنيدي فلان كس را در وقتي كه نزديك به جحفه بوديم با تو گفت مرا بقدر يك ميل سوار كن كه به خدا سوگند من خسته شدم به خدا سوگند كه تو سر بسوي او بلند نكردي و استخفاف به او نمودي و هر كسي كه مؤ مني را خوار نمايد ما را خوار نموده و حرمت خدا را ضايع كرده مؤ لّف گويد كه ما در آداب زيارت در ادب نهم كلامي با روايتي از عليّ بن يقطين كه مناسب است با اين مقام ذكر كرديم به آنجا رجوع كن كه در آن موعظه نيكوئي است و اين ادب كه در اينجا ذكر شد اختصاص به زوّار امام حسين عليه السلام ندارد لكن چون اين مطلب در راه زيارت آن حضرت خيلي اتفاق مي افتد لهذا ما در اينجا ذكر نموديم ششمّ از ثقه جليل القدر محمّد بن مسلم مروي است كه به حضرت امام محمّد باقر عليه السلام عرض كرد كه چون ما به زيارت پدرت حسين بن علي عليه السلام مي رويم آيا چنانست كه در حجّيم فرمود بلي گفت پس بر ما لازم است آنچه بر حاجيان لازمست فرمود كه بر تو لازم است كه نيكو مصاحبت بنمائي با هر كه رفيق تو است و بر تو لازم است كه كم سخن بگوئي مگر سخن خير و لازمست بر تو كه ياد خدا بسيار بكني و لازمست كه جامه هايت پاكيزه باشد و لازمست كه غسل كني پيش از آنكه داخل حاير شوي و لازمست كه با خشوع و رقّت باشي و نماز بسيار بكني و صلوات بر محمد و آل محمد بسيار بفرستي و بايد كه خود را نگاه داري از چيزهائي كه سزاوار نيست تو را و بايد كه ديده خود را از حرام و شبهه بپوشاني و احسان به برادران مؤ من پريشان خود بكني و اگر كسي را به بيني كه خرجيش تمام شده او را دستگيري كني و خرجي خود را ميان خود و ايشان برابر قسمت كني و لازم است بر تو تقيّه كه قوام دين تو به آن است و پرهيزكاري از چيزهائي كه خدا از آنها نهي كرده است و ترك كني خصومت و بسيار قسم خوردن و مجادله و منازعه كه در آن قسم باشد پس چون چنين كني تمام مي شود ثواب حجّ و عمره از براي تو و مستوجب مي شوي از جانب آن كسي كه طلب ثواب او كرده اي به مال خرج كردن و از اهل خود دور افتادن اينكه برگردي به آمرزش گناهان و رحمت و خوشنودي خدا هفتم در روايت ابوحمزه ثمالي از حضرت صادق عليه السلام در باب زيارت امام حسين عليه السلام منقول است كه چون به نينوا رسيدي بارهاي خود را در آنجا بگذار و روغن بر خود ممال و سرمه مكش و گوشت مخور مادامي كه در آنجا مقيم مي باشي هشتم غسل به آب فرات است كه روايات در فضيلت آن بسيار است در حديثي از حضرت صادق عليه السلام منقولست كه هر كه غسل كند به آب فرات و زيارت كند قبر امام حسين عليه السلام را از گناهان خالي شود مانند روزي كه از مادر متولّد شده باشد و اگرچه گناهان كبيره بوده باشد و روايت شده كه خدمت آن حضرت عرض شد كه بسا شود كه ما به زيارت قبر امام حسين عليه السلام برويم و دشوار باشد بر ما غسل زيارت به سبب سرما يا غير آن فرمود كه هر كه غسل كند در فرات و زيارت كند حسين عليه السلام را نوشته شود براي او از فضيلت
آنقدر كه بشماره درنيايد و از بشير دهّان روايتست كه حضرت صادق عليه السلام فرمود كه هر كه به زيارت قبر حسين بن عليّ عليه السلام برود پس وضو بگيرد و غسل كند در فرات ، برندارد قدمي و نگذارد قدمي مگر آنكه بنويسد حق تعالي براي او حجّه و عمره و در بعضي رواياتست كه غسل كن از فرات از موضعي كه برابر قبر آن حضرت واقع شود و خوبست چنانكه از بعضي روايات استفاده مي شود چون به فرات برسد صد مرتبه اَللّه اَكْبَرُ و صَد مرتبه لااِلهَ اِلا اللّهُ و صد مرتبه صلوات بر پيغمبر و آل آن حضرت بفرستد نهمّ چون خواستي داخل حاير مقدس شوي از دري كه در جانب مشرق واقع است داخل شو چنانكه حضرت صادق عليه السلام به يوسف كناسّي فرمودند دهمّ در روايت ابن قولويه است كه حضرت صادق عليه السلام به مفضّل بن عمر فرمود كه اي مفضّل چون برسي به قبر امام حسين عليه السلام بر در روضه بايست و اين كلمات رابخوان كه تورا به هر كلمه نصيبي از رحمت الهي خواهد بود: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام بر تو اي وارث
آدَمَ صَِفْوَةِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا
آدم برگزيده خدا سلام بر تو اي وارث نوح پيامبر خدا سلام بر تو اي
وارِثَ اِبْراهيمَ خَليلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُوسي كَليمِ اللَّهِ
وارث ابراهيم خليل خدا سلام بر تو اي وارث موسي هم سخن خدا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عيسي رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ
سلام بر تو اي وارث عيسي روح خدا سلام بر تو اي وارث
مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عَلِي وَصِيِّ رَسُولِ اللَّهِ
محمد حبيب خدا سلام بر تو اي وارث علي وصي رسول خدا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَارِثَ الْحَسَنِ الرَّضِيِّ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ
سلام بر تو اي وارث حسن (آن امام ) پسنديده سلام بر تو اي وارث
فاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الشَّهيدُ الصِّدّيقُ اَلسَّلامُ
فاطمه دختر رسول خدا سلام بر تو اي شهيد راستگو سلام
عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبآرُّ الْتَّقِيُّ اَلسَّلامُ عَلَي الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ
بر تو اي وصي نيكو كردار پرهيزكار سلام بر آن ارواحي كه فرود آمدند
بِفِنآئِكَ وَاَناخَتْ بِرَحْلِكَ اَلسَّلامُ عَلي مَلاَّئِكَةِ اللَّهِ الُْمحْدِقينَ بِكَ
به آستانت و بار انداختند به درگاهت سلام بر فرشتگان خدا كه در گِرد تواَند
اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَيْتَ الزَّكاةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ
گواهي دهم كه براستي تو برپا داشتي نماز را و بدادي زكات را و دستور دادي به معروف (كار خوب )
وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ اَلسَّلامُ
و نهي كردي از منكر (كار زشت ) و پرستش كردي خدا را از روي اخلاص تا آنگاه كه مرگت فرا رسيد سلام
عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ # پس بسوي قبر روانه مي شوي و به هر قدمي كه
بر تو و رحمت خدا و بركاتش * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برمي داري يا مي گذاري مثل ثواب كسي داري ، كه در خون خود دست و پا زده باشد در راه خدا
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پس چون به نزديك قبر برسي دست بر قبربمال و بگو: اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * سلام بر تو اي حجت خدا
في اَرْضِهِ وَسَمائِهِ پس مي روي و متوجه نماز مي شوي و به هر ركعت كه مي كني نزد
در زمين و آسمانش * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آن حضرت مثل ثواب كسي داري كه حج و عمره هزار مرتبه كرده باشد و هزار بنده آزاد كرده باشد و هزار مرتبه از براي خدا به جهاد ايستاده باشد با پيغمبر مرسل الخبر يازدهم از ابوسعيد مدائني منقولست كه گفت رفتم به خدمت حضرت صادق عليه السلام و پرسيدم كه بروم به زيارت قبر حسين عليه السلام فرمود بلي برو به زيارت قبر حسين عليه السلام فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله نيكترين نيكان و پاكيزه ترين پاكيزگان و نيكوكارترين نيكوكاران و چون آن حضرت را زيارت كني نزد سر آن حضرت هزار مرتبه تسبيح حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام را بخوان و نزد پاهاي آن حضرت هزار مرتبه تسبيح حضرت فاطمه سلام الله عليها را بخوان پس نزد آن حضرت دو ركعت نماز بكن و در آن دو ركعت سوره يسَّ والرّحمن بخوان پس چون چنين كني ثواب عظيم از براي توخواهدبود گفتم فداي تو شوم تسبيح علي و فاطمه عليهماالسلام را به من بياموز فرمود بلي ايابوسعيد تسبيح علي عليه السلام اين است : سُبْحانَ الَّذي لا تَنْفَدُ خَزآئِنُهُ سُبْحانَ
* * * * * * * * * * * * * * منزه است آنكه تمام نشود خزينه هايش منزه است
الَّذي لا تَبيدُ مَعالِمُهُ سُبْحانَ الَّذي لا يَفْني ما عِنْدَهُ سُبْحانَ الَّذي لا
آنكه پايان نپذيرد نشانه هايش منزه است آنكه فاني نشود آنچه نزد او است منزه است آنكه
يُشْرِكُ اَحَداً في حُكْمِهِ سُبْحانَ الَّذي لاَ اضْمِحْلالَ لِفَخْرِهِ سُبْحانَ
شريك نگيرد هيچكس را در حُكمش منزه است آنكه از ميان نرود فخر و عزتش منزه است
الَّذي لاَ انْقِطاعَ لِمُدَّتِهِ سُبْحانَ الَّذي لا اِلهَ غَيْرُهُ # و تسبيح حضرت
آنكه دورانش پايان ندارد منزه است آنكه معبودي جز او نيست * * * * * * * * *
فاطمه سلام الله عليها اين است : سُبْحانَ ذِي الْجَلالِ الْباذِخِ الْعَظيمِ سُبْحانَ ذِي الْعِزِّ
* * * * * * * منزه است صاحب جلالت والاي بزرگ منزه است صاحب عزت
الشّامِخِ الْمُنيفِ سُبْحانَ ذِي الْمُلْكِ الْفاخِرِ الْقَديمِ سُبْحانَ
بلند و فراز منزه است صاحب فرمانروائي گرانمايه ديرينه منزه است
ذِي الْبَهْجَةِ وَالْجَمالِ سُبْحانَ مَنْ تَرَدّي بِالنُّورِ وَالْوَقارِ سُبْحانَ مَنْ
صاحب شادماني و زيبائي منزه است آنكه جامه نور و وقار دربردارد منزه است آنكه
يَري اَثَرَ النَّمْلِ فِي الصَّفا وَوَقْعَ الطَّيْرِ فِي الْهَوآءِ # دوازدهم آنكه نماز
بيند جاي پاي مُور را در سنگ خارا و ردّ عبور پرنده را در هوا * * * * * * * *
فريضه و نافله را نزد قبر امام حسين عليه السلام بجا آورد زيرا كه نماز نزدآن حضرت مقبولست سيّد بن طاوس گفته كه جدّ و جهد كن كه از تو فوت نشود فريضه و نافله در حاير شريف همانا روايت شده كه نماز واجبي نزد آن حضرت برابر است با حجّ و نماز نافله با عمره مؤ لّف گويد كه در روايت مفضّل گذشت ثواب بسياري براي نماز در حاير شريف و در روايت معتبري از حضرت صادق عليه السلام منقولست كه هر كه زيارت كند آن حضرت را و دو ركعت نماز يا چهار ركعت نزد آنحضرت بكند ثواب حجّ و عمره براي او نوشته شود و آنچه از اخبار ظاهر مي شود آن است كه نماز زيارت و غير آن را در عقب قبر آن حضرت و در بالا سر كردن هر دو خوبست و اگر در بالا سر كند عقبتر بايستد كه محاذي اصل قبر مقدّس نباشد و در روايت ابوحمزه ثمالي است از حضرت صادق عليه السلام كه در نزد سرآن حضرت دو ركعت نماز بگذارد در ركعت اوّل سوره حمد و سوره يسَّ بخوان و در ركعت دوّم سوره حمد و سوره الرّحمن بخوان و اگر خواهي در پشت قبر نماز را بكن و در بالاي سر بهتر است و چون فارغ شوي نماز كن آنچه خواهي و امّا اين دو ركعت نماز زيارت ناچار است نزد هر قبري كه زيارت كنند و ابن قولويه از حضرت باقر عليه السلام روايت كرده كه به شخصي فرمود اي فلان چه مانعست تو را كه هرگاه حاجتي براي تو رُو دهد بروي نزد قبر حسين صلوات اللّه عليه و چهار ركعت نماز گذاري نزد او پس حاجت خود را بطلبي بدرستي كه نماز فريضه نزد آن حضرت معادلست با حجّ و نماز نافله معادلست با عمره سيزدهم بدانكه عمده اعمال در روضه مطهّره امام حسين عليه السلام دعاء است زيرا كه اجابت دعا در تحت آن قبّه ساميه يكي از چيزهائي است كه در عوض شهادت ، حقّ تعالي به آن حضرت لطف فرموده و زائر بايد آن را غنيمت دانسته در تضرّع و انابه و توبه و عرض حاجات كوتاهي نكند و در طيّ زيارات آن حضرت ادعيه بسياري با مضامين عاليه وارد شده و اگر بناي اختصار نبود من چند دعائي در اينجا ذكر مي كردم و بهتر آن است كه از دعاهاي صحيفه كامله آنچه تواند بخواند كه بهترين دعاها است و ما در اواخر اين باب بعد از زيارات جامعه دعائي نقل كنيم كه در همه حرمهاي شريفه خوانده شود [ و بدانكه در ملحقات اين كتاب دعائي ذكر مي شود كه جامع ترين دعاها است كه در روضات ائمه عليهم السلام خوانده مي شود، از آن غفلت نكني . منهمنه] و بجهت آنكه اين محلّ را خالي نگذاريم اين دعاي مختصر را كه در ضمن يكي از زيارات نقل شده ذكر مي كنيم و آن دعا اين است كه مي گوئي در آن حرم شريف در حالي كه دستها را بسوي آسمان بلند كرده باشي :اَللّهُمَّ قَدْ تَري مَكاني وَتَسْمَعُ كَلامي وَتَري مَقامي وَتَضَرُّعي
خدايا تو مي بيني جاي مرا و مي شنوي سخنم را و بنگري توقفگاهم و زاريم
وَمَلاذي بِقَبْرِ حُجَّتِكَ وَابْنِ نَبِيِّكَ وَقَدْ عَلِمْتَ يا سَيِّدي حَوائِجي
و پناه جستنم را به قبر حجتت و فرزند پيامبرت و بخوبي مي داني اي آقاي من حاجتهايم را
وَلا يَخْفي عَلَيْكَ حالي وَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِابْنِ رَسُولِكَ وَحُجَّتِكَ
و پوشيده نيست بر تو حالم و اكنون رو كرده ام بسويت بوسيله فرزند رسول تو و حجتت
وَاَمينِكَ وَقَدْ اَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً بِهِ اِلَيْكَ وَاِلي رَسُولِكَ فَاجْعَلْني بِهِ
و امانتدارت و آمده ام تقرب جويان بوسيله او بدرگاهت و بدرگاه رسولت پس قرارم ده
عِنْدَكَ وَجيهاً فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبينَ وَاَعْطِني بِزِيارَتي
بوسيله او در پيش خود آبرومند در دنيا و آخرت و از نزديكان و عطا كن به من بوسيله زيارتم
اَمَلي وَهَبْ لي مُنايَ وَتَفَضَّلْ عَلَيَّ بِشَهْوَتي وَرَغْبَتي وَاقْضِ لي
آرزويم را و ببخش به من آرمانم را و تفضل كن بر من بدادن خواسته و اشتياقم و برآور
حَوآئِجي وَلا تَرُدَّني خآئِباً وَلا تَقْطَعْ رَجآئي وَلا تُخَيِّبْ دُعآئي
حاجاتم را و بازم مگردان نااميد و قطع مكن اميدم را و نوميد مكن دعايم را
وَعَرِّفْنِي الاِْجابَةَ في جَميعِ ما دَعَوْتُكَ مِنْ اَمْرِ الدّينِ وَالدُّنْيا
و نشانم ده اجابت دعايم را در تمام دعاهائي كه كردم از كار دين و دنيا