بخش 22

روز بیست و پنجم اعمال شب بیست و هفتم (شب مبعث ) اعمال روز بیست و هفتم

مفاتيح الجنان

الْفَقيرِ الْعاَّئِذِ الْمُسْتَجيرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَكينِ لِرَبِّهِ

فقير پناهنده پناه خواه معترف به گناه آمرزش خواه از گناه درمانده و زاري كننده به درگاه پروردگار

دُعاَّءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَرَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُ وَعَظُمَتْ فَجيعَتُهُ دُعاَّءَ حَرِقٍ

و خواندن شخصي كه ياران مورد اعتمادش او را واگذار ده و دوستانش او را رها كرده و درد جانسوزش بزرگ گشته خواندن شخص دلسوخته

حَزينٍ ضَعيفٍ مَهينٍ باَّئِسٍ مُسْتَكينٍ بِكَ مُسْتَجيرٍ اَللّهُمَّ وَاَسئَلُكَ

غمگين ناتوان بي مقدار پريشان درمانده اي كه به تو پناه آورده خدايا از تو خواهم

بِاَنَّكَ مَليكٌ وَاَنَّكَ ما تَشاَّءُ مِنْ اَمْرٍ يَكُونُ وَاَنَّكَ عَلي ما تَشاَّءُ قَديرٌ

چون تويي فرمانروا و تو چناني كه هركاري را بخواهي مي شود و تويي كه بر هرچه بخواهي توانايي

وَاَسئَلُكَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْبَيْتِ الْحَرامِ وَالْبَلَدِ الْحَرامِ

و از تو خواهم به حرمت اين ماه محترم و خانه محترم (كعبه ) و شهر محترم (مكه )

وَالرُّكْنِ وَالْمَقامِ وَالْمَشاعِرِالْعِظامِ وَبِحَقِّنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍعَلَيْهِ وَ الِهِ السَّلامُ

و ركن و مقام و مشعرهاي بزرگ (جاهاي مناسك حج ) و به حق پيامبرت محمد عليه و آله السلام

يا مَنْ وَهَبَ لاِدَمَ شَيْثاً وَ لاِِبْراهيمَ اِسْماعيلَ وَ اِسْحاقَ وَ يا

اي كه شيث را به آدم بخشيدي و اسماعيل و اسحاق را به ابراهيم دادي و اي

مَنْ رَدَّ يُوسُفَ عَلي يَعْقوُبَ وَيا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ الْبَلاَّءِ ضُرَّ اَيُّوبَ ي ا

كه يوسف را به يعقوب برگرداندي و اي كه پس از مبتلا شدن ايوب ناراحتيش را برطرف كردي اي كه

راَّدَّ مُوسي عَلي اُمِّهِ وَ زاَّئِدَ الْخِضْرِ في عِلْمِهِ وَيا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ

موسي را به مادرش برگرداندي و دانش خضر را افزون كردي اي كه دادي به داود

سُلَيْمانَ وَلِزَكَرِيّا يَحْيي وَلِمَرْيَمَ عيسي يا حافِظَ بِنْتِ شُعَيْبٍ وَيا

سليمان را و به زكريا يحيي را و به مريم عيسي را اي نگهدار دختر شعيب اي

كافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسي اَسئَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ

كفالت كننده فرزند مادر موسي از تو خواهم كه درود فرستي بر محمد و آل محمد و

تَغْفِرَ لِي ذُنُوبي كُلَّها وَتُجيرَني مِنْ عَذابِكَ وَتُوجِبَ لي رِضْوانَكَ

گناهانم را بيامرزي و از عذاب خود مرا در پناه گيري و مرا مستوجب خوشنودي

وَاَمانَكَ وَاِحْسانَكَ وَغُفْرانَكَ وَجِنانَكَ وَاَسئَلُكَ اَنْ تَفُكَّ عَنّي كُلَّ

و ايمني و احسان و آمرزش و بهشتت قرار دهي و از تو خواهم كه باز كني برايم هر

حَلْقَةٍ بَيْني وَبَيْنَ مَنْ يُؤْذيني وَتَفْتَحَ لي كُلَّ بابٍ وَتُلَيِّنَ لي كُلَّ

حلقه اي كه ميان من و ميان آزار كننده من است و بگشايي به رويم هر دري را و

صَعْبٍ وَتُسَهِّلَ لي كُلَّ عَسَيرٍ وَتُخْرِسَ عَنّي كُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ وَتَكُفَّ

نرم كني برايم هر دشواري را و آسان كني برايم هر مشكلي را و لال كني از من زبان هر بدگو را و بازداري از من

عَنّي كُلَّ باغٍ وَتَكْبِتَ عَنّي كُلَّ عَدُوٍّ لي وَحاسِدٍ وَتَمْنَعَ مِنّي كُلَّ

هر زورگو را و خوار كني دشمنان و حسودان مرا و بازداري از من هر

ظالِمٍ وَتَكْفِيَني كُلَّ عاَّئِقٍ يَحُولُ بَيْني وَبَيْنَ حاجَتي وَيُحاوِلُ اَنْ

ستمگري را و كفايت كني از من هر مانعي را كه ميان من و حاجتم حائل شود و بخواهد كه

يُفَرِّقَ بَيْني وَبَيْنَ طاعَتِكَ وَيُثَبِّطَني عَنْ عِبادَتِكَ يا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَّ

ميان من و اطاعت تو را جدايي اندازد و از پرستش تو بازم دارد اي كه مهار كردي جنيان

الْمُتَمَرِّدينَ وَقَهَرَ عُتاةَ الشَّياطينِ وَاَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرينَ وَرَدَّ كَيْدَ

نافرمان را و مقهور ساختي شياطين سركش را و گردنِ گردن كشان را به خواري كشاندي و نقشه هاي شوم

الْمُتَسَلِّطين عَنِ الْمُسْتَضْعَفينَ اَسئَلُكَ بِقُدْرَتِكَ عَلي ما تَشاَّءُ

مسلطشدگان را از ناتوانها بازگرداندي از تو خواهم به حق تواناييت بر هرچه خواهي

وَتَسْهيلِكَ لِما تَشاَّءُ كَيْفَ تَشاَّءُ اَنْ تَجْعَلَ قَضاَّءَ حاجَتي فيما تَشاَّءُ

و آسان كردنت هرچه را بهر نحو كه خواهي كه قرار دهي برآوردن حاجتم را در هرچه خواهي

پس سجده كن بر زمين و بر خاك بگذار دو طرف روي خود را و بگو اَللّهُمَّ لَكَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا براي تو

سَجَدْتُ وَبِكَ امَنْتُ فَارْحَمْ ذُلّي وَفاقَتي وَاجْتِهادي وَتَضَرُّعي

سجده مي كنم و به تو ايمان دارم پس رحم كن به خواري من و نداريم و سعي و كوششم و زاري

وَمَسْكَنَتي وَفَقْري اِلَيْكَ يا رَبِّ و كوشش كن كه اشك بريزد چشمهاي تو اگر چه

و بيچارگي ام و نيازم به درگاهت اي پروردگار * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بقدر سرمگسي (سوزني ) باشد بدرستي كه اين علامت استجابت است
روز بيست و پنجم
سنه صد و هشتاد و سه شهادت حضرت موسي بن جعفرعليه السلام به سنّ پنجاه و پنج سالگي در بغداد واقع شده و آن روزي است كه اَحْزان آل محمدعَليهمُ السلام و شيعيان ايشان تازه مي شود
اعمال شب بيست و هفتم (شب مبعث )
شب مبعث و از ليالي متبرّكه است و در آن چند عملست اوّل شيخ در مصباح فرموده روايت شده از حضرت ابو جعفر امام جوادعليه السلام كه فرمود همانا در رجب شبي است كه بهتر است از آنچه كه ميتابد برآن آفتاب و آن شب بيست و هفتم رجب است كه در صبح آن پيغمبرخداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله به رسالت مبعوث گرديد و بدرستي كه از براي عامل در آن شب از شيعه ما اجر عمل شصت سال است بخدمت آنحضرت عرض شد كه عمل در آن شب چيست فرمود چون بجا آوردي نماز عشا را و برختخواب رفتي پس بيدار مي شوي هر ساعتي كه خواستي از شب تا پيش از نيمه آن و بجا مي آوري دوازده ركعت نماز مي خواني در هر ركعتي حمد و سوره اي از سوره هاي كوچك مفصّل ومفصّل ازسوره محمّد است تاآخرقرآن پس چون سلام دادي درهر دو ركعتي وفارغ شدي ازنمازها مي نشيني بعدازسلام و مي خواني حمد را هفت مرتبه و مُعَوَّذَتَيْن را هفت مرتبه وقُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ و قُلْ يا اَيُّها الْكافِرُونَ هركدام را هفت مرتبه و اِنّا اَنْزَلْناهُ

و آية الكرسي هر كدام را هفت مرتبه و بخوان در عقب همه اين دعا را اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ستايش خاص خدايي است كه

لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ في الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيُّ مِنَ

نگيرد فرزندي و نيست براي او در فرمانروايي شريكي و نيست برايش ياوري از

الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبيراً اَللّهُمَّ اِنّي اَسئَلُكَ بِمَعاقِدِ عِزِّكَ عَلَي اَرْكانِ

خواري و به بزرگي كامل بزرگش شمار خدايا از تو خواهم به حق چيزهايي كه موجبات عزتت برپايه هاي

عَرْشِكَ وَمُنْتَهَي الرَّحْمَةِ مِنْ كِتابِكَ وَبِاسْمِكَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ

عرشت مي باشد و به حق سرحد نهايي رحمتت از كتابت و به نام بزرگتر بزرگتر

الاْعْظَمِ وَذِكْرِكَ الاْعْليَ الاْعْليَ الاْعْلي وَبِكَلِماتِكَ التّامّاتِ اَنْ

بزرگترت و به حق ذكرت كه والاتر و برتر و اعلي است و به كلمات تام و تمامت كه

تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَفْعَلَ بي ما اَنْتَ اَهْلُهُ پس بخوان هر دعائي

درود فرستي بر محمد و آلش و انجام دهي درباره من آنچه را تو شايسته آني * * * * * * *

كه خواستي و مستحبّ است غسل در اين شب و گذشت در شب نيمه نمازيكه در اين شب نيز خوانده مي شود دوّم زيارت حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام كه افضل اعمال اين شب است و از براي آنحضرت در اين شب سه زيارت است كه در باب زيارات به آن اشاره خواهد شد انشاءالله و بدان كه ابو عبدالله محمد بن بطوطه كه يكي از علماء اهل سنت است و در ششصد سال پيش از اين زمان بوده در سفرنامه خود كه معروفست برحله ابن بطوطه در بيان وُرود خود از مكه معظمه به نجف اشرف ذكر كرده روضه و قبر مبارك مولايمان اميرالمؤ منين عليه السلام را و گفته اهل اين شهر تمامي رافضي هستند و از براي اين روضه مباركه كراماتي ظاهر شده از جمله آنكه در شب بيست و هفتم ماه رجب كه نام آن شب نزد اهل آنجا لَيْلَةُ الْمَحْيا است مي آورند از عراقين و خراسان و بلادِ فارس و رُوم هر شَل و مفلوج و زمين گيري كه هست و جمع مي شود از آنها قريب سي چهل نفر در آنجا پس بعد از عشا مي آورند اين مبتلايان را نزد ضريح مقدّس و مردم جمع مي شوند و منتظرند خوب شدن و برخاستن آنها را و اين جماعت مردم بعضي نماز مي خوانند و بعضي ذكر مي گويند و بعضي قرآن تلاوت مي كنند و بعضي تماشاي روضه مي كنند تا آنكه بگذرد نصف يا دو ثلث از شب آن وقت جميع اين مبتلايان و زمين گيران كه حركت نمي توانستند بكنند برميخيزند در حاليكه صحيح و تندرست مي باشند وعلّتي در آنها نيست و مي گويند لا اِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ عَلَيُّ وَليُّاللّهِ واين امريست مشهور و مُسْتَفيض و من خودم آنشب را در آنجا درك نكردم لكن از مردمان ثقه كه اعتماد بر قول آنها بود شنيدم و هم ديدم در مدرسه اي كه مهمانخانه آن حضرت است سه نفر زمينگير كه قادر بر حركت نبودند يكي از اهل روم و ديگري از اهل اصفهان و سيّمي از اهل خراسان بود از آنها پرسيدم چگونه شما خوب نشده ايد و اينجا مانده ايد گفتند ما به شب بيست و هفتم نرسيده ايم و همين جا مانده ايم تا شب بيست و هفتم آينده كه شفا بگيريم و از براي اين شب مردم زياد از شهرها جمع مي شوند و بازار بزرگي اقامه مي شود تا مدّت ده روز فقير گويد: مبادا استِبْعاد كني اين مطلب را همانا معجزات و كراماتي كه از اين مشاهد مشرّفه بروز كرده و
به تواتر رسيده زياده از آن است كه احصا شود و در ماه شوّال گذشته سنه هزار و سيصد و چهل و سه در حرم مطهّر حضرت ثامن الا ئِمّة الهُداة و ضامِنُ الاَمَّةِ العُصاةِ مَوْلانا اَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُمُوسي الرِّضا صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ سه نفر زن كه هر كدام به سبب مرض فلج و نَحْو آن زمين گير شده بودند و اطبّاء و دكترها از معالجه آنها عاجز شده بودند شفا يافتند و اين معجزات از آن قبر مطهّر بر همه واضح و آشكارا گرديد مانند نمودار شدن خورشيد در سماء صاحيّه مثل باز شدن دَرِ دروازه نجف اشرف برروي عربهاي باديه وبحدِّي اين مطلب واضح بودكه نقل شد دكترهايي كه مطلّع بر مرضهاي آن زنها بودند تصديق نمودند با آنكه در اين باب خيلي دقيق بودند بلكه بعضي از آنها تصديق خود را بر شفاء آنها نوشتند و اگر ملاحظه اختصار و عدم مناسبت محل نبود قصّه آنها را نقل مي نمودم وَلَقَدْ اَجادَ شَيْخُنا الحُرُّ العامِلي في اُرْجُوزَتِهِ:
 
وَما بَدا مِنْ بَرَكاتِ مَشْهَدهِ       في كُلِّ يَوْمٍ اَمْسُهُ مِثْلُ غَدِهِ وَكَشِفَا الْعمي وَالمَرْضي بِهِ       اِجابَةُ الدُّعاءِ في اَعْتابِهِ

سوّم شيخ كفعمي در بلد الا مين فرموده كه در شب مبعث اين دعا را بخوانند اَللّهُمَّ اِنّي

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا از

اَسئَلُكَ بِالتَّجَلِيِ الاْعْظَمِ في هذِهِ اللَّيْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَالْمُرْسَلِ

تو خواهم به حق بزرگترين تجلي (تو) در اين شب از اين ماه بزرگ و به حق آن فرستاده

الْمُكَرَّمِ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَغْفِرَ لَنا ما اَنْتَ بِهِ مِنّا اَعْلَمُ

گرامي كه درود فرستي بر محمد و آلش و بيامرزي براي ما آنچه را تو بدان از ما داناتري

يا مَنْ يَعْلَمُ وَلا نَعْلَمُ اَللّهُمَّ بارِكْ لَنا في لَيْلَتِنا هذِهِ الَّتي بِشَرَفِ

اي كه مي داني و ما نمي دانيم خدايا مبارك گردان بر ما در اين شبي كه به واسطه شرافت

الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها وَبِكَرامَتِكَ اَجْلَلْتَها وَبِالْمَحَلِّ الشَّريفِ اَحْلَلْتَها

رسالت آن را فضيلت دادي و به كرامت خويش بزرگش كردي و به جاي باشرافتي درش آوردي

اَللّهُمَّ فَاِنّا نَسْئَلُكَ بِالْمَبْعَثِ الشَّريفِ وَالسَّيِّدِ اللَّطيفِ وَالْعُنْصُرِ

خدايا پس از تو خواهيم به آن بعثت شريف و آن آقاي بالطف و عنصر

الْعَفيفِ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ اَنْ تَجْعَلَ اَعْمالَنا في هذِهِ

پارسا كه درود فرستي بر محمد و آلش و قرار دهي اعمال ما را در اين

اللَّيْلَةِ وَفي سايِرِ اللَّيالي مَقْبُولَةً وَذُنُوبَنا مَغْفُورَةً وَحَسَناتِنا

شب و در ساير شبها پذيرفته درگاهت و گناهانمان را آمرزيده و نيكيهايمان را مورد

مَشْكُورَةً وَسَيِّئاتِنا مَسْتُورَةً وَقُلوُبَنا بِحُسْنِ الْقَوْلِ مَسْرُورَةً

قدرداني و بديهايمان را پوشيده و دلهامان را به گفتار نيك خرسند

وَاَرْزاقَنا مِنْ لَدُنْكَ بِالْيُسْرِ مَدْرُورَةً اَللّهُمَّ اِنَّكَ تَري وَلا تُري

و روزيهايمان را از نزد خود به آساني فراوان ، خدايا تو مي بيني ولي خودت ديده نمي شوي

وَاَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الاْعْلي وَاِنَّ اِلَيْكَ الرُّجْعي وَالْمُنْتَهي وَاِنَّ لَكَ

و تو در بلندترين ديدگاهي و بطور مسلم بازگشت و پايان بسوي توست و

الْمَماتَ وَالْمَحْيا وَاِنَّ لَكَ الاْخِرَةَ وَالاُْولي اَللّهُمَّ اِنّا نَعُوذُ بِكَ اَنْ

مرگ و زندگي بدست تو است و انجام و آغاز از آن تو است خدايا ما به تو پناه مي بريم از

نَذِلَّ وَنَخْزي وَاَنْ نَاءتِيَ ما عَنْهُ تَنْهي اَللّهُمَّ اِنّا نَسْئَلُكَ الْجَنَّةَ

خوار شدن و رسوايي و دست زدن به كاري كه تو آنرا قدغن كرده اي خدايا ما از تو درخواست بهشت را

بِرَحْمَتِكَ وَنَسْتَعيذُ بِكَ مِنَ النّارِ فَاَعِذْنا مِنْها بِقُدْرَتِكَ وَنَسْئَلُكَ مِنَ

به رحمتت داريم و پناه جوييم به تو از آتش دوزخ پس ما را به قدرت خويش از آتش پناه ده و از تو

الْحُورِ الْعينِ فَارْزُقْنا بِعِزَّتِكَ وَاجْعَلْ اَوْسَعَ اَرْزاقِنا عِنْدَ كِبَرِ سِنِّنا

حور العين درخواست كنيم پس به عزت خويش روزيمان گردان و وسيعترين روزي ما را در هنگام پيري ما قرار ده

وَاَحْسَنَ اَعْمالِنا عِنْدَ اقْتِرابِ اجالِنا وَاَطِلْ في طاعَتِكَ وَما يُقَرِّبُ

و بهترين اعمال ما را هنگام نزديك شدن مرگمان مقرر دار و طولاني كن عمر ما را در طاعت خود و در آنچه موجب تقرب

اِلَيْكَ وَيُحْظي عِنْدَكَ وَيُزْلِفُ لَدَيْكَ اَعْمارَنا وَاَحْسِنْ في جَميعِ

درگاهت شود و سبب بهره مندي نزد تو و نزديكي تو گردد و در تمام

اَحْوالِنا وَاُمُورِنا مَعْرِفَتَنا وَلا تَكِلْنا اِلي اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ فَيَمُنَّ عَلَيْنا

احوال و كارهاي ما معرفتمان را كامل و نيكو گردان و ما را به هيچيك از خلق خود وامگذار كه بر سر ما منت گذارد

وَتَفَضَّلْ عَلَيْنا بجَميعِ حَوايِجِنا لِلدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَابْدَاْ بِاباَّئِنا وَاَبْناَّئِنا

وبرما تفضل فرما به برآوردن تمام حاجتهاي دنياوآخرت ما و آغاز كن در تمام آنچه ما براي خودمان از توخواستيم براي پدران و فرزندانمان

وَجَميعِ اِخْوانِنَا الْمُؤْمِنينَ في جَميعِ ما سَئَلْناكَ لاِنْفُسِنا يا اَرْحَمَ

و همه برادران مؤ من ما اي مهربانترين

الرّاحِمينَ اَللّهُمَّ اِنّا نَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ اَنْ

مهربانها خدايا از تو خواهيم به حق نام بزرگت و فرمانروايي ديرينه ات كه

تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لَنَا الذَّنْبَ الْعَظيمَ اِنَّهُ لا

درود فرستي بر محمد و آل محمد و اينكه بيامرزي براي ما گناه بزرگ ما را كه براستي

يَغْفِرُ الْعَظيمَ اِلا الْعَظيمُ اَللّهُمَّ وَهذا رَجَبٌ الْمُكَرَّمُ الَّذي اَكْرَمْتَنابِهِ

نيامرزد بزرگ را مگر شخص بزرگ خدايا اين ماه رجب است كه گرامي است و همان ماهي است كه ما را بدان گرامي داشته

اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ اَكْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَيْنِ الاُْمَمِ فَلَكَ الْحَمْدُ يا ذَاالْجُودِ

نخستين ماه محترمي است كه ما را از ميان همه امتها بدان گرامي داشتي پس ستايش خاص تو است اي صاحب جود

وَالْكَرَمِ فَاَسْئَلُكَ بِهِ وَبِاسْمِكَ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْعْظَمِ الاْجَلِّ الاْكْرَمِ

و بزرگواري پس از تو خواهيم بدين ماه و به حق نام اعظم و ...... و اجل اكرم تو

الَّذي خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ في ظِلِّكَ فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ اِلي غَيْرِكَ اَنْ تُصَلِّيَ

كه آنرا آفريدي و در سايه ات مستقر گرديد و آن نام از تو به ديگري نرسد كه درود فرستي

عَلي مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرينَ وَاَنْ تَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلينَ فيهِ

بر محمد و خاندان پاك او و قرار دهي ما را از كساني كه در اين ماه

بِطاعَتِكَ وَالاْمِلينَ فيهِ لِشَفاعَتِكَ اَللّهُمَّ اهْدِنا اِلي سَواَّءِ السَّبيلِ

به طاعت تو عمل كنيم و آنانكه در اين ماه آرزوي شفاعت تو را دارند خدايا ما را به راه راست راهنمايي فرما

وَاجْعَلْ مَقيلَنا عِنْدَكَ خَيْرَ مَقيلٍ في ظِلٍّ ظَليلٍ وَمُلْكٍ جَزيلٍ فَاِنَّكَ

و قرار ده جايگاه ما را در نزد خود بهترين جايگاه در سايه هميشگي رحمتت و سلطنت باعظمتت زيرا كه تو

حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَكيلُ اَللّهُمَّ اقْلِبْنا مُفْلِحينَ مُنْجِحينَ غَيْرَ مَغْضُوبٍ

ما را كافي هستي و نيكو وكيلي هستي خدايا ما را برگردان به حال رستگاري و كاميابي كه نه در زمره غضب شدگان باشيم

عَلَيْنا وَلا ضاَّلّينَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ اَللّهُمَّ اِنّي اَسئَلُكَ

و نه از جمله گمراهان به رحمتت اي مهربانترين مهربانان خدايا از تو خواهم

بِعَزاَّئِمِ مَغْفِرَتِكَ وَبِواجِبِ رَحْمَتِكَ السَّلامَةَ مِنْ كُلِّ اِثْمٍ وَالْغَنيمَةَ

به حق وسائل حتمي آمرزشت و به آن رحمتت كه بر خويش واجب كردي كه مرا از هر گناهي سالم داري

مِنْ كُلِّ بِرٍّ وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ وَالنَّجاةَ مِنَ النّارِ اَللّهُمَّ دَعاكَ الدّاعُونَ

و از هر نيكي بهره مند سازي و به بهشتم برساني و از آتش دوزخ نجاتم بخشي خدايا خوانندگان تو را خواندند

وَدَعَوْتُكَ وَسَئَلَكَ السّاَّئِلُونَ وَسَئَلْتُكَ وَطَلَبَ اِلَيْكَ الطّالِبُونَ

و من نيز خواندمت و درخواست كنندگان از تو خواستند و من نيز از تو خواستم و جويندگان از تو جويا شدند

وَطَلَبْتُ اِلَيْكَ اَللّهُمَّ اَنْتَ الثِّقَةُ وَالرَّجاَّءُ وَاِلَيْكَ مُنْتَهَي الرَّغْبَةِ فِي

و من هم تو را جويا شدم خدايا تويي مورد اعتماد و اميد و بسوي تو است آخرين مرحله ميل و اشتياق در

الدُّعاَّءِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلِ الْيَقينَ في قَلْبي

دعاء خدايا درود فرست بر محمد و آلش و بنه يقين را در دلم

وَالنُّورَ في بَصَري وَالنَّصيحَةَ في صَدْري وَذِكْرَكَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهارِ

و روشني در ديده ام و خيرخواهي در سينه ام و ذكر خود را در شب و روز

عَلي لِساني وَرِزْقاً واسِعاً غَيْرَ مَمْنُونٍ وَلا مَحْظُورٍ فَارْزُقْني

بر زبانم و روزي وسيع بي منت و بي مانعي روزيم گردان

وَبارِكْ لي فيما رَزَقْتَني وَاجْعَلْ غِنايَ في نَفْسي وَرَغْبَتي فيما

و در آنچه نصيبم كرده اي بركت ده و بي نيازي مرا در نفس خودم قرار ده و اشتياقم را بدانچه

عِنْدَكَ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ پس به سجده برو وبگو: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي

نزد تو است به رحمتت اي مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * * * * ستايش خاص خدايي است كه

هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ وَخَصَّنا بِوِلايَتِهِ وَوَفَّقَنا لِطاعَتِهِ شُكْراً شُكْراً صد مرتبه

ما را به معرفت خويش راهنمايي كرد و به دوستي خويش مخصوص گردانيد و به طاعتش موفق داشت خدا را شكر...* * * *

پس سر از سجود بردار و بگو: اَللّهُمَّ اِنّي قَصَدْتُكَ بِحاجَتي وَاعْتَمَدْتُ

* * * * * * * * * * * * * * خدايا من براي حاجتم تو را قصد كردم و در مورد

عَلَيْكَ بِمَسْئَلَتي وَتَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِاَئِمَّتي وَسادَتي اَللّهُمَّ انْفَعْنا

خواسته ام بر تو اعتماد كردم و به وسيله پيشوايان و سرورانم بسوي تو روآوردم خدايا

بِحُبِّهِمْ وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ وَاَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ في

به دوستي ايشان مارا سودمند كن ودر جايگاه آنها واردمان كن و همنشيني ايشان را روزي ما گردان و در زمره آنان ما را داخل بهشت گردان

زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ و اين دعا را سيّد براي روز مبعث ذكر كرده

به رحمتت اي مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اعمال روز بيست و هفتم
از جمله اعياد عظيمه است و روزي است كه حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله در آن روز به رسالت مبعوث گرديد و جبرئيل به پيغمبري بر آن حضرت نازل شد و از براي آن چند عمل است اوّل غسل دوّم روزه و آن يكي از چهار روزي است كه در تمام سال امتياز دارد براي روزه گرفتن و برابر است با روزه هفتاد سال سيّم بسيار صلوات فرستادن چهارم زيارت حضرت رسول و اميرالمؤ منين عليهما و آلهما السَّلامُ پنجم شيخ در مصباح فرموده از رَيّان بن الصّلت مروي است كه حضرت امام جواد عليه السلام در زمانيكه در بغداد بود روز نيمه رجب و روز بيست و هفتم را روزه گرفت و جميع حشم آنحضرت روزه گرفتند و ما را امر فرمود كه بجا آوريم دوازده ركعت نماز كه خوانده شود در هر ركعت حمد و سوره و بعد از فراغ از نمازها خوانده شود هر يك از حمد و توحيد و مُعَوَّذَتين چهار مرتبه و لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَكْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّبِاللّهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ چهار مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبِّي لا اُشْرِكُ بِهِ شَيْئا چهار مرتبه لا اُشْرِكُ بِرَبِّي اَحَدا چهار مرتبه ششم و نيز شيخ روايت كرده از جناب ابوالقاسم حسين بن رُوح رَحَمهُاللّهُ كه فرموده بجا مي آوري در اين روز دوازده ركعت نماز مي خواني در هر ركعت حمد وسوره اي كه آسان باشد و تشهّد مي خواني و سلام مي دهي و مي نشيني و مي گوئي بين هر دو

ركعتي اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ في الْمُلْكِ

* * * ستايش خاص خدايي است كه فرزندي براي خود نگرفته و شريكي در فرمانروايي ندارد

وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيُّ مِنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبيراً يا عُدَّتي في مُدَّتي يا

و ياوري از خوار شدن ندارد (چون خواري ندارد) و به كمال بزرگي او را ياد كن اي توشه من در دوران عمرم اي

صاحِبي في شِدَّتي يا وَليّي في نِعْمَتي يا غِياثي في رَغْبَتي يا

رفيق من در سختيم اي سرپرست من در نعمتم اي فريادرس من در آنچه خواهم اي

نَجاحي في حاجَتي يا حافِظي في غَيْبَتي يا كافِيَّ في وَحْدَتي يا

بر آرنده حاجتم اي نگهبان من در غيابم اي كفايت كننده ام در گوشه تنهايي اي

اُنْسي في وَحْشَتي اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتي فَلَكَ الْحَمْدُ واَنْتَ الْمُقيلُ

همدمم در وحشتم تويي پرده پوش عيبهاي من پس ستايش تو را است و تويي ناديده گيرنده

عَثْرَتي فَلَكَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتي فَلَكَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلي

لغزشم پس ستايش تو را است و تويي برخيزاننده من هنگام افتادنم پس ستايش تو را است درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتي وَآمِنْ رَوْعَتي وَاَقِلْني عَثْرَتي

محمد و آل محمد و بپوشان عيبم را و ايمني بخش هراسم را و ناديده گير لغزشم را

وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمي وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتي في اَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ

و چشم بپوش از جرمم و بگذر از گناهانم در زمره بهشتيان بدان

الصِّدْقِ الَّذي كانُوا يُوَعَدُونَ پس چون فارغ شدي از نماز و دعا مي خواني هر يك

وعده راستي كه بدانها داده شده * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از حمد و اخلاص و مُعَوَّذَتَيْن و قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ و اِنا اَنْزَلناهُ و آية الكرسي را هفت مرتبه و بعد مي گوئي لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَكْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه و بعد مي گوئي هفت مرتبه اللّهُ اللّهُ رَبَّي لا اُشْرِكُ بِهِ شَيْئا و مي خواني هر دعا كه خواهي . هفتم در اقبال و در بعض نسخ مصباح است كه مستحبّ است در اين روز اين دعا را بخوانند:

يا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ يا مَنْ

اي كه دستور داده به عفو و گذشت و خود او هم عفو و گذشت (از گنهكاران را) ضمانت كرده اي كه

عَفي وَتَجاوَزَ اُعْفُ عَنّي وَتَجاوَزْ يا كَريمُ اَللّهُمَّ وَقَدْ اَكْدَي

عفو كرده و گذشت فرمودي مرا مورد عفو و گذشت خويش قرار ده اي كريم خدايا جستجو

الطَّلَبُ وَاَعْيَتِ الْحيلَةُ وَالْمَذْهَبُ وَدَرَسَتِ الاْمالُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ

به جايي نرسيد و راه چاره و رفتن بسته شد و آرزوها كهنه گشت و اميد بريده شد

اِلاّ مِنْكَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ اَللّهُمَّ اِنّي اَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَيْكَ

جز از تو كه يكتايي و شريكي نداري خدايا من بخوبي مي يابم كه راههاي جستجو بسوي تو

مُشْرَعَةً وَمناهِلَ الرَّجاَّءِ لَدَيْكَ مُتْرَعَةً واَبْوابَ الدُّعاَّءِ لِمَنْ دَعاكَ

گشوده است و آبشخورهاي اميد در نزد تو پر از آب است و درهاي دعاء براي كسي كه تو را بخواند

مُفتَّحَةً وَالاِْسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِكَ مُباحَةً وَاَعْلَمُ اَنَّكَ لِداعيكَ

باز است و ياريت براي آنكس كه از تو ياري خواهد آماده و مباح است و بخوبي مي دانم كه تو آماده

بِمَوْضِعِ اِجابَةٍ وَللصّارِخِ اِلَيْكَ بِمَرْصَدِ اِغاثَةٍ وَاَنَّ فِي اللَّهْفِ اِلي

اجابت دعاي خوانندگانت هستي و مهياي فريادرسي فريادخواهان از درگاهت مي باشي و اين را هم مي دانم كه در پناهنده

جُودِكَ وَالضِّمانِ بِعِدَتِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلينَ وَمَنْدُوحَةً عَمّا

شدن به جود تو و اعتماد به وعده تو عوض كاملي از منع بخيلان و بي نيازي وسيعي است از آنچه

في اَيْدِي الْمُسْتَاْثِرينَ وَاَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ اِلاّ اَنْ تَحْجُبَهُمُ

در دست توانگران و ثروتمندان است و مي دانم كه تو از خلق خويش در حجاب نشوي مگر آنكه اعمال ايشان

الاْعْمالُ دُونَكَ وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ اَفْضَلَ زادِ الرّاحِلِ اِلَيْكَ عَزْمُ اِرادَةٍ

ميان تو و ايشان حجاب قرا دهد و اين را هم دانسته ام كه بهترين توشه كسي كه به سوي تو كوچ كند يك تصميم جدي

يَخْتارُكَ بِها وَقَدْ ناجاكَ بِعَزْمِ الاِرادَةِ قَلْبي وَاَسْئَلُكَ بِكُلِّ دَعْوَةٍ

و نيرومندي است كه تو را بدان اختيار كند و با يك چنين تصميمي دل من با تو براز و نياز پرداخته از تو خواهم به حق هر دعائي

دَعاكَ بِها راجٍ بَلَّغْتَهُ اَمَلَهُ اَوْصارِخٌ اِلَيْكَ اَغَثْتَ صَرْخَتَهُ اَوْ مَلْهُوفٌ

كه تو را دعا كرده بدان شخص اميدواري كه به آرزويش رسانده اي يا فريادخواهي كه به درگاه تو فريادخواهي كرده و به دادش رسيده

مَكْرُوبٌ فَرَّجْتَ كَرْبَهُ اَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ غَفَرْتَ لَهُ اَوْ مُعافيً اَتْمَمْتَ

يا دلسوخته گرفتاري كه تو گرفتاريش را بر طرف كرده يا گنهكار خطاپيشه اي كه تو او را آمرزيده اي يا تندرستي كه نعمتت


| شناسه مطلب: 77921