بخش 25
روز نیمه شعبان دعای شب آخر شعبان و شب اول رمضان
مفاتيح الجنان
كُفُواً اَحَدٌ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاْغفِرْ لي وَارْحَمْني وَاكْفِنيهمتايي هيچكس درود فرست بر محمد و آل محمد و بيامرز مرا و به من رحم كن و كفايت كن
ما اَهَمَّني وَاقْضِ دَيْني وَوَسِّعْ عَلَيَّ في رِزْقي فَاِنَّكَ في هذِهِ اللَّيْلَةِاز من آنچه فكر مرا به خود مشغول كرده و قرضم را ادا كن و در روزيم گشايش ده زيرا كه تو در اين شب
كُلَّ اَمْرٍ حَكيمٍ تَفْرُقُ وَمَنْ تَشاَّءُ مِنْ خَلْقِكَ تَرْزُقُ فَارْزُقْني وَاَنْتَهر كار محكمي را از هم جدا كني و هر يك از مخلوقات خود را بخواهي روزي دهي پس روزيم ده كه تو
خَيْرُ الرّازِقينَ فَاِنَّكَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَيْرُ الْقاَّئِلينَ النّاطِقينَ وَاسْئَلوُا اللّهَبهترين روزي دهندگاني زيرا تو خود گفتي و تو بهترين گويندگان و ناطقان هستي كه فرمودي از خدا بخواهيد
مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِكَ اَسْئَلُ وَاِيّاكَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبِيِّكَ اعْتَمَدْتُ وَلَكَاز فضل او
از خدا بخواهيدپس من از فضل تو مي خواهم و تو را قصد كردم و به فرزند پيمبرت اعتماد كردم و از تو
مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِكَ اَسْئَلُ وَاِيّاكَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبِيِّكَ اعْتَمَدْتُ وَلَكَ
از فضل او
رَجَوْتُ فَارْحَمْني يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ # ششم بخواند اين دعا را كه حضرتاميدوارم پس به من رحمت كن اي مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * * * * * * * *
رسول صلي الله عليه و آله دراين شب مي خواندند: اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْيَتِكَ ما يَحُولُ بَيْنَنا* * * * * * * * * * * * * * * * خدايا بهره ما كن از ترس خود بدان اندازه كه حائل شود ميان ما
وَبَيْنَ مَعْصِيَتِكَ وَمِنْ طاعَتِكَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَكَ وَمِنَ الْيَقينِ ماو نافرمانيت و از اطاعت خويش بدان مقدار كه ما را به خوشنودي و رضوان تو برساند و از يقين بدان
يَهُونُ عَلَيْنا بِهِ مُصيباتُ الدُّنْيا اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِناحد كه بوسيله آن ناگواريهاي دنيا بر ما آسان گردد خدايا ما را به گوشهايمان و ديده هامان
وَقُوَّتِنا ما اَحْيَيْتَنا وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا وَاجْعَلْ ثارَنا عَلي مَنْ ظَلَمَناو نيرويمان تا زنده ايم بهره مند ساز و آن را وارث ما گردان و خون ما را به گردن كسي انداز كه بر ما ستم كرده
وَانْصُرنا عَلي مَنْ عادانا وَلا تَجْعَلْ مُصيبَتَنا في دينِنا وَلا تَجْعَلِو ياري ده ما را بر كسي كه با ما دشمني كند و مصيبت ما را در دينمام قرار مده و دنيا
الدُّنْيا اَكْبَرَ هَمِّنا وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا وَلا تُسَلِّطْ عَلَيْنا مَنْ لا يَرْحَمُنارا بزرگترين اندوه ما قرار مده و نيز آخرين حد دانش ما قرارش مده و مسلط مكن بر ما كسي را كه بر ما رحم نكند
بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ و اين دعاي جامع كاملي است و خواندن آن در اوقاتبه رحمتت اي مهربانترين مهربانان * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ديگر نيز غنيمت است و از عوالي اللئالي نقل شده كه حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله هميشه اين دعا را مي خواندند هفتم بخواند صلوات هر روز را كه در وقت زوال مي خواند هشتم بخواند دعاي كميل را كه ورودش در اين شبست و در باب اوّل گذشت نهم آنكه هر يك از سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَاللّهُ اَكْبَرُ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ را صد مرتبه بگويد تا خداوند تعالي گناهان گذشته او را بيامرزد و برآورد حاجتهاي دنيا و آخرت او را دهم شيخ در مصباح روايت كرده از ابويحيي در ضمن خبري در فضيلت شب نيمه شعبان كه گفت گفتم به مولاي خودم حضرت صادق عليه السلام كه بهترين دعاها در اين شب كدام است فرمود هر گاه به جا آوردي نماز عشا را پس دو ركعت نمازگذار بخوان در ركعت اوّل حمد و سُوره جحد كه قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِروُنَ باشد و بخوان در ركعت دويّم حمد و سوره توحيد كه قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ است پس چون سلام دادي بگو سُبْحانَ اللّهِ سي و سه مرتبه و اَلْحَمْدُلِلّهِ سي و سه مرتبه و اللّهُ اَكْبَرُ سي و چهار مرتبه پس بگو:
يا مَنْ اِلَيْهِ مَلْجَاءُ الْعِبادِ فِي الْمُهِمّاتِ وَاِلَيْهِ يَفْزَعُ الْخَلْقُ فيِ الْمُلِمّاتِاي كه به سوي او است پناه بندگان در كارهاي اندوه خيز و به سوي او پناه برند خلايق در پيش آمدهاي ناگوار
يا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِيّاتِ وَ يا مَنْ لا تَخْفي عَلَيْهِ خَواطِرُ الاْوْهامِاي داناي آشكار و نهان و اي كه بر او پنهان نماند انديشه هايي كه در دلها افتد
وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ يا رَبَّ الْخَلايِقِ وَالْبَرِيّاتِ يا مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُو تصرف كردن آن خاطرات اي پروردگار خلايق و آفريدگان اي كه ملكوت
الاْرَضينَ وَالسَّمواتِ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَمُتُّ اِلَيْكَ بِلا اِل- هَ اِلاّزمينها و آسمانها بدست او است تويي خدايي كه معبودي جز تو نيست بسويت توسل جويم به كلمه لا اله
اَنْتَ فَيا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اجْعَلْني في هِذِهِ اللَّيْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَيْهِالا انت
لا الهپس اي خدايي كه معبودي جز تو نيست بگردان مرا در اين شب از كساني كه بسويش نگريسته و مورد
اَنْتَ فَيا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اجْعَلْني في هِذِهِ اللَّيْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَيْهِ
الا انت
فَرَحِمْتَهُ وَسَمِعْتَ دُعاَّئَهُ فَاَجَبْتَهُ وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُرحم خويش قرارش داده و دعايش شنيده و اجابت كرده و پشيمانيش را دانسته پس او را پذيرفته اي
وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطيئَتِهِ وَعَظيمِ جَريرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِكَو از خطاهاي گذشته اش و گناه بزرگش در گذشته اي پس من از گناهانم به تو پناهنده شده
مِنْ ذُنُوبي وَلَجَاْتُ اِلَيْكَ في سَتْرِ عُيُوبي اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَيَّ بِكَرَمِكَو به تو ملتجي گشته ام در اينكه عيوبم را بپوشاني خدايا پس جود كن بر من به كرم خود
وَفَضْلِكَ وَاحْطُطْ خَطايايَ بِحِلْمِكَ وَعَفْوِكَ وَتَغَمَّدْني في هذِهِو فضلت و بريز خطاهاي مرا به بردباري و گذشت خويش و فراگير مرا در اين
اللَّيْلَةِ بِسابِغِ كَرامَتِكَ وَاجْعَلْني فيها مِنْ اَوْلِياَّئِكَ الَّذينَ اجْتَبَيْتَهُمْشب به فراوان كرمت و بگردان مرا در اين شب از آن دوستانت كه آنان را براي طاعت خويش برگزيده
لِطاعَتِكَ وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِكَ وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَكَ وَصِفْوَتَكَ اَللّهُمَّو براي پرستشت انتخاب فرمودي و ايشان را جزء خاصان درگاه و برگزيدگانت قراردادي خدايا
اجْعَلْني مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَيْراتِ حَظُّهُ وَاجْعَلْني مِمَّنْبدار مرا از آن كساني كه كوششش به جايي رسيده و از نيكيها بهره فراوان نصيبش گشته و به گردانم از
سَلِمَ فَنَعِمَ وَفازَ فَغَنِمَ وَاكْفِني شَرَّ ما اَسْلَفْتُ وَاعْصِمْني مِنَ الاِْزدِيادِآنانكه تندرست شده و متنعم و رستگار و بهره مند گشته و كفايت كن مرا از شر آنچه كرده ام و نگاهم دار از افزودن
في مَعْصِيَتكَ وَحَبِّبْ اِلَيَّ طاعَتَكَ وَما يُقَرِّبُني مِنْكَ وَيُزْلِفُني عِنْدَكَدر نافرمانيت و دوست گردان نزد من فرمانبرداريت را و آنچه مرا به تو نزديك و مقرب درگاهت گرداند
سَيِّدي اِلَيْكَ يَلْجَاءُ الْهارِبُ وَمِنْكَ يَلْتَمِسُ الطّالِبُ وَعَلي كَرَمِكَآقاي من به سوي تو پناه آرد شخص گريز پاي و از تو عاجزانه طلب كند جوينده و بر كرم تو
يُعَوِّلُ الْمُسْتَقيلُ التّائِبُ اَدَّبْتَ عِبادَكَ بالتَّكَرُّمِ وَاَنْتَ اَكْرَمُ الاْكْرَمينَتكيه كند شخص عذرخواه و توبه كننده ادب كردي بندگانت را به كرم ورزي به آنها و تو كريمترين كريماني
وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَكَ وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْني ماو تو خود به بندگانت دستور گذشت دادي و خود آمرزنده و مهرباني خدايا پس مرا از آنچه از
رَجَوْتُ مِنْ كَرَمِكَ وَلا تُؤْيِسْني مِنْ سابِغِ نِعَمِكَ وَلا تُخَيِّبْني مِنْكرمت اميد دارم محرومم مكن و از نعمت هاي ريزانت ماءيوسم مدار و از بهره هاي فراوانت كه در
جَزيلِ قِسَمِكَ في هذِهِ اللَّيْلَةِ لاِهْلِ طاعَتِكَ وَاجْعَلْني في جُنَّةٍ مِنْاين شب براي فرمانبردارانت مقرر داشته اي بي بهره ام مساز و مرا در پناهگاه محكمي از آزار مخلوقات
شِرارِ بَرِيَّتِكَ رَبِّ اِنْ لَمْ اَكُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِكَ فَاَنْتَ اَهْلُ الْكَرَمِ وَالْعَفْوِشرورت قرار ده پروردگارا اگر من چنين شايستگي ندارم ولي تو شايسته كرم و گذشت و
وَالْمَغْفِرَةِ وَجُدْ عَلَيَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ فَقَدْ حَسُنَ ظَنّيآمرزشي و فرو ريز بر من بدانچه تو شايسته آني نه بدانچه من سزاوار آنم زيرا براستي گمان من نيك است
بِكَ وَتَحَقَّقَ رَجاَّئي لَكَ وَعَلِقَتْ نَفْسي بِكَرَمِكَ فَاَنْتَ اَرْحَمُو اميدم درباره تو محكم شده و جانم به سر رشته كرم تو آويخته است پس تويي مهربانترين
الرّاحِمينَ وَاَكْرَمُ الاْكْرَمينَ اَللّهُمَّ وَاخْصُصْني مِنْ كَرَمِكَ بِجَزيلِمهربانان و كريمترين كريمان خدايا مرا مخصوص بدار از كرم خويش به بهره هاي فراوان
قِسَمِكَ وَاَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَاغْفِر لِيَ الَّذنْبَ الَّذي يَحْبِسُو تقسيمهاي شايانت و از كيفر تو به عفوت پناه مي برم و بيامرز برايم آن گناهي را كه عادت بد (مانند دروغ ) را بر من حبس
عَلَيَّ الْخُلُقَ وَيُضَيِّقُ عَليَّ الرِّزْقَ حَتّي اَقُومَ بِصالِحِ رِضاكَ وَاَنْعَمَكند و روزي را بر من تنگ سازد تا من به خوشنودي شايسته تو اقدام كنم و به عطاي فراوانت
بِجَزيلِ عَطاَّئِكَ وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْماَّئِكَ فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِكَمتنعم گردم و به نعمتهاي بسيارت خوشبخت شوم زيرا من به آستان تو پناه آوردم
وَتَعَرَّضْتُ لِكَرَمِكَ وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَبِحِلْمِكَ مِنْو به كرم تو آويختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس كيفرت و به بردباريت پناه جستم از
غَضَبِكَ فَجُدْ بِما سَئَلْتُكَ وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْكَ اَسْئَلُكَ بِكَ لا بِشَي ءٍخشمت پس به من عطا كن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش كردم تو را به خودت سوگند دهم چون چيزي
هُوَ اَعْظَمُ مِنْكَ پس به سجده مي روي و مي گوئي يا رَبِّ بيست مرتبه يا اَللّهُ هفتاز تو بزرگتر نيست * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه ما شآءَ اللّهُ ده مرتبه لا قُوّةَ اِلاّ بِاللّهِ ده مرتبه پس صلوات مي فرستي بر پيغمبر و آل اوعَليهمُ السلام و مي خواهي از خدا حاجت خود را پس قسم به خدا كه اگر حاجت بخواهي بسبب اين عمل به عدد قطرات باران هر آينه برساند به تو خداوند عَزَّوَجَلَّ آن حاجتها را بكَرَم عَميم وفَضْل جَسيمِ خود يازدهم شيخ طوسي و كفعمي
فرموده اندكه بخواند دراين شب اِلهي تَعَرَّضَ لَكَ في هذَا اللَّيْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ* * * * * * * * * خدايا خواهندگان در اين شب به درگاه تو آمدند
وَقَصَدَكَ الْقاصِدُونَ وَاَمَّلَ فَضْلَكَ وَمَعْرُوفَكَ الطّالِبُونَ وَلَكَ فيو قاصدان تو را مقصد خويش قرار دادند و خواهشمندان فضل و نيكي تو را آرزو كردند و تو در
هذَا اللّيْلِ نَفَحاتٌ وَجَواَّئِزُ وَعَطايا وَمَواهِبُ تَمُنُّ بِها عَلي مَنْ تَشاَّءُاين شب بخششها و جوايز و عطاهايي و بهره هايي داري كه به هر يك از بندگانت بخواهي
مِنْ عِبادِكَ وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنايَةُ مِنْكَ وَها اَنَا ذا عُبَيْدُكَعطا خواهي كرد و از آن كس كه عنايت تو نسبت به او سبقت نگرفته است آن را باز داري و من اينك آن بنده كوچك
الْفَقيرُ اِلَيْكَ الْمُؤَمِّلُ فَضْلَكَ وَمَعْرُوفَكَ فَاِنْ كُنْتَ يا مَولايَ تَفَضَّلْتَو نيازمند درگاه تو و آرزومند فضل و نيكي تو هستم پس اي مولاي من اگر بنا داري
في هذِهِ اللَّيْلَةِ عَلي اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ وَعُدْتَ عَلَيْهِ بِعائِدَةٍ مِنْ عَطْفِكَدر اين شب بر كسي از خلق خويش تفضلي فرمايي و جايزه اي از روي مهر و عطوفت به او بدهي پس درود
فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الْخَيِّرينَفرست بر محمد و آل محمد آن پاكان پاكيزه برگزيده برتر
الْفاضِلينَ وَجُدْ عَلَيَّ بِطَولِكَ وَمَعْرُوفِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ وَصَلَّي اللّهُو از نعمت و نيكي خويش بر من نيز لطف فرما اي پروردگار جهانيان و درود خدا
عَلي مُحَمَّدٍخاتَمِ النَّبيّينَ وَ الِهِ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً اِنَّ اللّهَ حَميدٌبر محمد خاتم پيمبران و بر آل پاكش و تحيت فراوان كه همانا خداوند ستوده و
مَجيدٌ اَللّهُمَّ اِنّي اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لي كَما وَعَدْتَ اِنَّكَبزرگوار است خدايا من تو را مي خوانم چنانچه دستور فرمودي پس دعايم را مستجاب كن چنانكه وعده فرمودي كه براستي
لا تُخْلِفُ الْميعادَ و اين دعائيست كه در سحرها در عقب نماز شفع خوانده مي شودتو خلف وعده نمي كني * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوازدهم بخواند بعد از هر دو ركعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهاي وِتْر دعاهائي را كه شيخ و سيّد نقل كرده اند سيزدهم بجا آورد سجده ها و دعاهايي را كه از رسول خداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله روايت شده از جمله روايتي است كه شيخ از حَمّاد بن عيسي از اَبانِ بنِ تَغْلب روايت كرده كه گفت حضرت صادق عليه السلام فرمودند شب نيمه شعباني داخل شد و بود رسول خداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله در آن شب نزد عايشه همين كه نصف شب شد برخاست رسول خداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله از رختخواب خود براي عبادت پس چون بيدار شد عايشه يافت كه پيغمبرصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله بيرون رفته از رختخواب او و داخل شد بر او آنچه كه فرو گيرد زنها را يعني غيرت و گمان كرد كه آن حضرت رفته پيش بعض زنهاي خود پس برخاست و پيچيد بر خود شَمْله يعني چادر خود را و قسم به خدا كه شَمْله او از ابريشم و كتان و پنبه نبود ولكن تار آن مو و پُود آن از كُركهاي شتر بود و جستجو مي كرد رسول خداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله را در حجره هاي زنهاي ديگرش حجره به حجره پس در اين بين كه در جستجوي آن حضرت بود به ناگاه نظرش افتاد بر رسول خداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله كه در سجده است مثل جامه اي كه چسبيده شده بر روي زمين پس نزديك آن حضرت شد شنيد كه مي گويد در سجده خود:
سَجَدَ لَكَ سَوادي وَخَيالي وَآمَنَ بِكَ فؤ ادي هذِهِ يَدايَ وَماجَنَيْتُهُبه خاك افتاد براي تو سراپايم و انديشه ام و ايمان آورد به تو دلم ، اين است هر دو دستم و آنچه جنايتي كه
عَلي نَفْسي يا عَظيمُ [عَظيماً] تُرْجي لِكُلِّ عَظيمٍ اِغْفِرْ لِيَ الْعَظيمَ فَاِنَّهُ لايَغْفِرُبر خويش كردم اي بزرگي كه در هر كار بزرگي اميد به او است بيامرز گناه بزرگم را كه نيامرزد
الذَّنْبَ الْعَظيمَ اِلا الرَّبُّ الْعَظيمُ پس بلند كرد سر خود را و دوباره برگشت به سجدهگناه بزرگ را جز پروردگار بزرگ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
و شنيد عايشه كه مي گويد: اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِكَ الَّذي اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ* * * * * * * * * * * * پناه برم به نور ذات تو كه روشن شد بدو آسمانها
وَالاْرَضُونَ وَانْكَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ وَصَلَحَ عَلْيْهِ اَمرُ الاْوَّلينَو زمينها و برچيده شد بدو تاريكيها و اصلاح شد بدو كار اولين
وَالاْخِرينَ مِنْ فُجاءَةِ نَقِمَتِكَ وَمِنْ تَحْويلِ عافِيَتِكَ وَمِنْ زَوالِو آخرين از ناگهاني رسيدن عذابت و از پا برجا شدن تندرستي تو و از زائل شدن
نِعْمَتِكَ اَللّهُمَّ ارْزُقْني قَلْباً تَقِيّاً نَقِيّاً وَمِنَ الشِّرْكِ بَريئاً لا كافِراً ولانعمتت خدايا روزيم گردان دلي پاك و پاكيزه و مبراي از شرك كه نه كافر باشد و نه اهل
شَقِيّاً پس بر خاك نهاد دو طرف روي خود را و گفت : عَفَّرْتُ وَجْهي فِي التُّرابِشقاوت * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ماليدم به خاك رويم را
وَحُقَّ لي اَنْ اَسْجُدَ لَكَ پس همين كه خواست رسول خداصلي الله عليه و آله برگرددو بر من سزا است كه برايت سجده كنم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شتافت عايشه به سوي رختخواب خود پس رسول خداصَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله آمد به رختخواب او و شنيد كه نفس بلند مي زند فرمود چيست اين نفس بلند آيا نداسته اي كه چه شبي است امشب اين شب نيمه شعبان است كه در آن قسمت مي شود روزيها و در آن نوشته مي شود اَجَلْها و در آن نوشته مي شود روندگان به حج و بدرستي كه خداي تعالي مي آمرزد در اين شب از خلق خود بيشتر از عدد موهاي بُزهاي قبيله كَلْب و مي فرستد خداي تعالي ملائكه خود را از جانب آسمان به سوي زمين در مكه چهاردهم نماز جناب جعفر را به جا آورد چنانكه شيخ از حضرت امام رضاعليه السلام روايت كرده پانزدهم بجا آورد نمازهاي اين شب را و آن بسيار است از جمله نمازيست كه روايت كرده ابويحيي صَنْعاني از حضرت باقر و صادق عَليهِماالسَّلام و هم روايت كرده اند از آن دو بزرگوار سي نفر از كساني كه وثوق و اعتماد است به ايشان كه آن دو بزرگوار فرمودندكه هرگاه شب نيمه شعبان شد پس بجا آور چهار ركعت نماز، بخوان در هر ركعت حمد و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ صد مرتبه پس چون فارغ
شدي بگو اَللّهُمَّ اِنّي اِلَيْكَ فَقيرٌ وَمِنْ* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا من به درگاهت نيازمندم و از
عَذاِبكَ خائِفٌ مُسْتَجيرٌ اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمي وَلا تُغَيِّرْ جِسْميعذاب و شكنجه ات ترسان و پناه خواهم خدايا نامم را (از زمره موحدان ) عوض مكن و جسمم را دگرگون مكن
وَلاتَجْهَدْ بَلاَّئي وَلا تُشْمِتْ بي اَعْد اَّئي اَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِق ابِكَو آزمايشم را سخت مكن و دشمن شادم مفرما پناه مي برم به عفوت از كيفرت
وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِكَ وَاَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ وَاَعُوذُبِكَو پناه مي برم به رحمتت از عذابت و پناه مي برم به خوشنوديت از خشمت و پناه مي برم
مِنْكَ جَلَّ ثَناَّؤُكَ اَنْتَ كَما اَثْنَيْتَ عَلي نَفْسِكَ وَفَوْقَ ما يَقُولُبه خودت از خودت مدح تو والا است و تو چناني كه خود ثناي خود كرده اي و بالاتر از آني كه
الْقآئِلُونَ و بدان كه فضيلت بسيار وارد شده براي خواندن صد ركعت نماز در اين شب درمردم گويند * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هر ركعتي يك مرتبه حمد و ده مرتبه توحيد و گذشت در ماه رجب دستورالعمل شش ركعت نماز در اين شب بحمد و يَّس و تَب ارَكَ و توحيد
روز نيمه شعبان
عيد مولود شريف امام دوازدهم مَوْلانا وَاِمامُنا الْمَهْدِيُّ حضرت حجّة بن الحسن صاحبُ الزَّمان صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ وَعَلي آبائِهِ است :
وَيُسْتَحَبُّ زِيارَتُهُعليه السلام في كُلِّ زَمانٍ وَمَكانٍ وَالدُّعآءُ بِتَعْجِيلِالْفَرَجِ عِنْدَو مستحب است زيارت آن حضرت عليه السلام در هر زمان و مكان و در هر جا و دعابراي تعجيل ظهور آن حضرت در هنگام
زِيارَتِهِ وَتَتَاَكَّدُ زِيارَتُهُ فِي السِّرْدابِ بِسُرَّمَنْ رَاي وَهُوَالْمُتَيَقَّنُ ظُهُورُهُزيارت و بخصوص تاءكيد شده به زيارت آن حضرت در سرداب سامراء، و ظهور آن حضرت
وَتَمَلُّكُهُ وَاَنَّهُ يَمْلاَُ الاْرْضَ قِسْطا وَعَدْلا كَما مُلِئَتْ ظُلْما وَجَوْراو فرمانروائيش مسلم است و او است كه زمين را پر از عدل و داد كند چنانچه پر شده باشد از ستم و بيدادگري
دعاي شب آخر شعبان و شب اول رمضان
ازحضرت امام رضاعليه السلام منقولست كه هر كه سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارك رمضان وصل كند حق تعالي ثواب روزه دو ماه متوالي براي او بنويسيد و ابَوُالصّلت هَروي روايت كرده است كه در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضاعليه السلام رفتم حضرت فرمود كه اي ابوالصَّلْت اكثَر ماه شعبان رفت و اين جمعه آخر آن است پس تدارك و تلافي كن در آنچه از اين ماه مانده است تقصيرهايي را كه در ايّام گذشته اين ماه كرده اي و بر تو باد كه رُو آوري بر آنچه نافعست براي تو و دعا و استغفار بسيار بكن و تلاوت قرآن مجيد بسيار بكن و توبه كن بسوي خدا از گناهان خود تا آنكه چون ماه مبارك درآيد خالص گردانيده باشي خود را از براي خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق كسي را مگر آنكه ادا كني و مگذار در دل خود كينه كسي را مگر آنكه بيرون كني و مگذار گناهي را كه مي كرده اي مگر آنكه ترك كني و از خدا بترس و توكّل كن بر خدا در پنهان و آشكار امور خود و هر كه بر خدا توكّل كند خدا بس
است او را و بسيار بخوان در بقيّه اين ماه اين دعا را: اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا اگر در آن قسمت از ماه شعبان كه گذشته
فيما مَضي مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِيَ مِنْهُ بدرستي كه حقّ تعالي در اينما را نيامرزيده اي در آن قسمت كه از اين ماه مانده بيامرزمان * * * * * * * * * * * * * * *
ماه آزاد مي گرداند بندهاي بسيار از آتش جهنّم براي حرمت ماه مبارك رمضان و شيخ از حارث بن مُغَيْرَه نَضْري روايت كرده كه حضرت صادق عليه السلام مي خواند در شب آخر شعبان و شب
اوّل ماه رمضان : اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذي اُنْزِلَ فيهِ الْقُرآنُ* * * * * * * * خدايا اين ماه مباركي كه قرآن در آن نازل گشته آن قرآني كه
وَجُعِلَ هُديً لِلنّاسِ وَبَيِّناتٍ مِنَ الْهُدي وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْناراهنماي مردم گرديده و نشانه هاي روشني از راهبري و جدا كردن ميان حق و باطل است فرا رسيده پس ما را در اين ماه
فيهِ وَسَلِّمْهُ لَنا وَتَسَلَّمْهُ مِنّا في يُسْرٍ مِنْكَ وَعافِيَةٍ يا مَنْ اَخَذَ الْقَليلَسالم بدار و آن را در حال آساني و تندرستي از ما بگير اي كه بگيرد اندك را
وَشَكَرَ الْكَثيرَ اِقْبَلْ مِنِّي الْيَسيرَ اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ لي اِليو بسيار قدرداني كند، اين طاعت اندك را از من بپذير خدايا از تو خواهم كه براي من بسوي هر
كُلِّ خَيْرٍ سَبيلاً وَمِنْ كُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ يا مَنْكار خيري راهي و از هر چه دوست نداري سر را هم مانعي قرار دهي اي مهربانترين مهربانان اي كه
عَفا عَنّي وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّيِّئاتِ يا مَنْ لَمْ يُؤ اخِذْنيگذشتي از من و از آن كارهاي زشتي كه در پنهاني كردم اي كه مرا به سبب دست زدن
بِارْتِكابِ الْمَعاصي عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ ياكَريمُ اِلهيبه گناهان نگيري گذشت ، گذشت ، گذشت تو را خواهانم اي بزرگوار خدايا
وَعَظْتَني فَلَمْ اَتَّعِظْ وَزَجَرْتَني عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْريمرا پند دادي ولي من پند نگرفتم و از كارهاي حرام خود بازم داشتي ولي من بازنايستادم پس چه عذري
فَاعْفُ عَنّي يا كَريمُ عَفْوَكَ عَفْوَكَ اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ الرّاحَةَ عِنْدَبه درگاهت دارم اي كريم از من گذشت كن كه عفوت و گذشتت را خواهانم خدايا از تو درخواست دارم آسودگي هنگام
الْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ فَلْيَحْسُنِمرگ و گذشت در وقت حساب را بزرگ است گناه از بنده ات پس بايد گذشت
التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ يااَهْلَ التَّقْوي وَيا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَكَ عَفْوَكَاز جانب تو نيز نيكو باشد اي شايسته پرهيزگاري و اي شايسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم
اَللّهُمَّ اِنّي عَبْدُكَ بْنُ عَبْدِكَ بْنُ اَمَتِكَ ضَعيْفٌ فَقيرٌ اِلي رَحْمَتِكَخدايا من بنده و فرزند بنده و فرزند كنيز تواءم ناتوان و نيازمند مهر تو هستم
وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِني والْبَرَكَةِ عَلَي الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَيْتَو تويي كه دارايي و بركت بر بندگانت فرو فرستي و تو چيره و توانايي كارهاي بندگانت را
اَعمالَهُمْ وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْشماره داري و روزيشان را قسمت كرده و زبانها و رنگهاشان را متفاوت كردي
خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَلايَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ وَلا يَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَآفرينشي پس از آفرينش ديگر و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند
وَكُلُّنا فَقيرٌ اِلي رَحْمَتِكَ فَلا تَصْرِفْ عَنّي وَجْهَكَ وَاجْعَلْني مِنْو همه ما نيازمند رحمتت هستيم پس اي خدا رو از من مگردان و مرا در كردار
صالِحي خَلْقِكَ فِي الْعَمَلِ وَالاْمَلِ وَالْقَضاَّءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنيو آرزو و امور مربوط به قضا و قدر از شايستگان خلق خويش قرارم ده خدايا زنده ام بدار
خَيْرَ الْبَقاَّءِ وَاَفْنِني خَيْرَ الْفَناَّءِ عَلي مُوالاةِ اَوْلِياَّئِكَ وَمُعاداةِ اَعْداَّئِكَبه بهترين وضع زندگي و بميرانم به بهترين مردن (يعني ) با دوستي دوستانت و دشمني با دشمنانت
والرَّغْبَةِ اِلَيْكَ والرَّهْبَةِ مِنْكَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْليمِ لَكَو رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفاداري و تسليم بودن در برابرت
وَالتَّصْديقِ بِكِتابِكَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِكَ اَللّهُمَّ ما كانَ في قَلْبيو تصديق كردن كتاب تو (قرآن ) و پيروي از روش پيغمبرت خدايا آنچه در دل دارم
مِنْ شَكٍّ اَوْ رَيْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْاز شك و ترديد يا انكار يا نااميدي يا خوشي يا گردن فرازي يا اسراف در خوشگذراني يا
خُيَلاَّءَ اَوْ رِي اَّءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِق اقٍ اَوْ نِف اقٍ اَوْ كُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْخودبيني يا خودنمايي يا شهرت جويي يا ايجاد دو دستگي يا دورويي يا كفر يا فسق يا
عِصْيانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَي ءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُكَ يا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنيگناه يا بزرگ طلبي يا چيزهاي ديگري كه تو دوست نداري پس اي پروردگارا از تو خواهم كه آنرا تبديل كني
مَكانَهُ ايماناً بِوَعْدِكَ وَوَفآءً بِعَهْدِكَ وَرِضاً بِقَضاَّئِكَ وَزُهْداً فِيبه ايمان به وعده ات و وفاداري به پيمانت و خوشنودي به قضاء و قَدرت و پارسايي در
الدُّنْيا وَرَغْبَةً فيما عِنْدَكَ وَاَثَرَةً وَطُمَاْنينَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُكَدنيا و اشتياق بدانچه نزد تو است و فضيلتي و آرامشي و توبه خالص ، اين را از تو خواهم
ذلِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ اِلهي اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصي وَمِنْ كَرَمِكَاي پروردگار جهانيان خدايا تو را بخاطر بردباريت نافرماني كنند و به طمع جود و كرمت
وَجُودِكَ تُطاعُ فَكَانَّكَ لَمْ تُعْصَ وَاَنَا وَمَنْ لَمْ يَعْصِكَ سُكّانُ اَرْضِكَاطاعت كنند پس گويا نافرمانيت نكرده اند و من با كساني كه نافرمانيت نكردند همه ساكنان زمين توئيم
فَكُنْ عَلَيْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَبِالْخَيْرِ عَوّاداً يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وَصَلَّيتو بر ما به فضل خويش بخشنده باش و به نيكويي بازگردنده اي مهربانترين مهربانان و درود
اللّهُ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِهِ صَلوةً داَّئِمَةً لا تُحْصي وَلا تُعَدُّ وَلا يَقْدِرُخدا بر محمد و آل او درودي هميشگي كه به شماره و عدد درنيايد و اندازه اش