بخش 30
تسبیحات هر روز ماه رمضان صلوات هر روز ماه رمضان
مفاتيح الجنان
مُحَمَّدٍ وَناصِرُ مُحَمَّدٍ وَمُفَضِّلُ مُحَمَّدٍ اَسْئَلُكَ اَنْ تَنْصُرَ وَصِيَّ مُحَمَّدٍ
محمد و ياور محمد و برتري دهنده محمد هستي از تو خواهم كه ياري دهي وصي محمد
وَخَليفَةَ مُحَمَّدٍ وَالْقاَّئِمَ بِالْقِسْطِ مِنْ اَوْصِياَّءِمُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ
و جانشين محمد و قيام كننده به عدل از اوصياء محمد را كه درود تو بر او
وَعَلَيْهِمْ اِعْطِفْ عَلَيْهِمْ نَصْرَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ بِحَقِّ لا اِلهَ إ لاّ اَنْتَ
و ايشان باد متوجه كن بر ايشان ياريت را اي كه نيست معبودي جز تو بحق كلمه لا اله الا انت
لا اله الا انتصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاجْعَلْني مَعَهُمْ فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ
درود فرست بر محمد و آل محمد و مرا در دنيا و آخرت با ايشان قرار ده
وَاجْعَلْ عاقِبَةَ اَمْري اِلي غُفْرانِكَ وَرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
و پايان كارم را به آمرزش و رحمت خود بكشان اي مهربانترين مهربانان
وَكَذلِكَ نَسَبْتَ نَفْسَكَ يا سَيِّدي بِاللَّطيفِ بَلي اِنَّكَ لَطيفٌ فَصَلِّ
و اين چنين خود را معرفي كرده اي اي آقاي من به اينكه لطف داري آري براستي تو لطف داري پس درود
عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَالْطُفْ بي لِما تَشاَّءُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي
فرست بر محمد و آل محمد و لطف فرما به من بدان چه خواهي خدايا درود فرست بر محمد و
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنِي الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ في عامِنا هذا وَتَطَوَّلْ
محمد و آل محمد و روزيم گردان حج و عمره را در اين سال و تفضّل فرما بر
عَلَيَّ بِجَميعِ حَواَّئِجي لِلاْخِرَةِ وَالدُّنْيا پس سه مرتبه بگويد اَسْتَغْفِرُ اللّهَ
من به برآوردن همه حاجتهاي دنيا و آخرتم * * * * * * * * * * * * آمرزش خواهم از خدا
رَبِّي وَاَتُوبُ اِلَيْهِ اِنَّ رَبِّي قَريبٌ مُجيبٌ اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّي وَاَتُوبُ
پروردگارم و بسويش توبه كنم كه براستي پروردگار من نزديك و اجابت كننده است آمرزش خواهم از خدا پروردگارم و بسويش
اِلَيْهِ اِنَّ رَبّي رَحيمٌ وَدُودٌ اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّي وَاَتُوبُ اِلَيْهِ اِنَّهُ كانَ غَفّارا
توبه كنم براستي پروردگارم مهربان و با محبت است آمرزش خواهم از خدا پروردگارم وبسويش توبه كنم كه براستي بسيار آمرزنده است
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لي اِنَّكَ اَرْحَمُ الرّاحِمينَ رَبِّ اِنّي عَمِلْتُ سُوَّءا وَظَلَمْتُ
خدايا مرا بيامرز كه تو مهربانترين مهرباناني پروردگارا من بد كردم و به خويشتن ستم كردم
نَفْسي فَاغْفِرْ لي اِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الَّذي لا
پس بيامرز مرا كه نيامرزد گناهان را جز تو آمرزش خواهم از خدائي كه معبودي جز او
اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الْحَليمُ الْعَظيمُ الْكَريمُ الْغَفّارُ لِلذَّنْبِ الْعَظيمِ
نيست زنده و پاينده و بردبار و بزرگ و كريم و بسيار آمرزنده گناه بزرگ است
وَاَتُوبُ اِلَيْهِ اَسْتَغْفِرُ اللّهَ اِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً پس اين دعا را بخواند
و به سويش توبه كنم آمرزش خواهم از خدا كه براستي او آمرزنده و مهربان است * * * * * * * * * * * *
اَللّهُمَّ إ نّي اَسْئَلُكَ اَنْ تُصلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَ
خدايا از تو خواهم كه درود فرستي بر محمد و آل محمد و قرار ده
فيما تَقْضي وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْعَظيمِ الْمَحْتُومِ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ
در آنچه حكم فرموده و مقدّر كرده اي از فرمان بزرگ حتمي و مسلّمت در شب قدر از
الْقَضاَّءِ الَّذي لا يُرَدُّ وَلا يُبَدَّلُ اَنْ تَكْتُبَني مِنْ حُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ
آن حكمي كه بازگشت و تغييري در آن نيست كه نامم را در زمره حاجيان خانه محترم كعبه ات
الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ
بنويسي آنانكه حجّشان پذيرفته و سعيشان مورد تقدير و گناهانشان آمرزيده و
سَيِّئاتُهُمْ وَاَنْ تَجْعَلَ فيما تَقْضي وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطيلَ عُمْري وَتُوَسِّعَ
بديهايشان جبران شده است و در قضا و قدرت مقدر فرمائي كه عمرم را طولاني كني و روزيم
في رِزْقي وَتُؤَدِّيَ عَنّي اَمانَتي وَدَيْني آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ اَللّهُمَّ
را فراخ و امانت و قرضم را بپردازي آمين اي پروردگار جهانيان خدايا
اجْعَلْ لي مِنْ اَمْري فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَارْزُقْني مِنْ حَيْثُ اَحْتَسِبُ
قرار ده در كارم گشايش و راهي و روزيم ده از آنجا كه گمان دارم
وَمِنْ حَيْثُ لا اَحْتَسِبُ وَاحْرُسْني مِنْ حَيْثُ اَحْتَرِسُ وَمِنْ حَيْثُ لا
و از آنجا كه گمان ندارم و محافظتم كن از آنجا كه من خود را محافظت كنم و از آنجا كه
اَحْتَرِسُ وَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَسَلِّمْ كَثيراً
محافظت نكنم و درود فرست بر محمد و آل محمد و سلام فرست بسيار * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تسبيحات هر روز ماه رمضان
دوّم و فرموده اند مي خواني اين تسبيحات را در هر روز ماه رمضان از اول تا به آخر و آن ده جزء است هر جزء آنمشتمل بر ده سُبْحانَ اللّهِ (1) سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ
* * * * * * * * * * * * * * منزه است خدا آفريننده هر دم زني منزه است خدا
المُصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ
صورت ده منزه است خدا آفريننده همه موجودات جُفت منزه است خدا مقرر كننده
الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ
تاريكيها و روشني منزه است خدا شكافنده دانه و هسته منزه است خدا
خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما لا يُري سُبْحانَ اللّهِ
آفريننده هر چيز منزه است خدا آفريننده آنچه ديده شود و آنچه ديده نشود منزه است خدا
مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ سُبْحانَ اللّهِ السَّميعِ الَّذي
به مقدار كلمات نامنتهايش منزه است خدا پروردگار جهانيان منزه است خداي شنوايي كه چيزي
لَيْسَ شَيْءٌ اَسْمَعَ مِنْهُ يَسْمَعُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ ما تَحْتَ سَبْعِ اَرَضينَ
شنواتر از او نيست مي شنود از بالاي عرش خود آنچه را در زير هفت زمين است
وَيَسْمَعُ ما في ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَيَسْمَعُ الاْنينَ وَالشَّكْوي
و مي شنود آنچه را در تاريكيهاي بيابان و دريا است و مي شنود ناله و شكايت را
وَيَسْمَعُ السِّرَّ وَاَخْفي وَيَسْمَعُ وَساوِسَ الصُّدُورِ وَلا يُصِمُّ سَمْعَهُ
و مي شنود پنهان و پنهان تر از پنهان را و مي شنود وسوسه هاي سينه ها را و كر نكند شنوائيش را
صَوْتٌ (2) سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ الُمصَوِّرِ
صدايي (2) منزه است خدا آفريننده هر دم زني منزه است خداي صورت بخش
سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ
منزه است خدا آفريننده همه موجودات جُفت منزه است خدا مقرر دارنده تاريكيها
وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ كُلِّشَي ءٍ
و روشني منزه است خدا شكافنده دانه و هسته منزه است خدا آفريننده هر چيز
سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما لا يُري سُبْحانَ اللّهِ مِدادَ كَلِماتِهِ
منزه است خدا آفريننده آنچه ديده شود و آنچه ديده نشود منزه است خدا به مقدار كلمات نامنتهايش
سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ سُبْحانَ اللّهِ الْبَصيرِ الَّذي لَيْسَ شَي ءٌ
منزه است خدا پروردگار جهانيان منزه است خداي بينائي كه چيزي بيناتر از او نيست
اَبْصَرَ مِنْهُ يُبْصِرُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ ما تَحْتَ سَبْعِ اَرَضينَ وَيُبْصِرُ ما
مي بيند از بالاي عرش خود آنچه در زير هفت زمين است و مي بيند آنچه
في ظُلُماتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ لا تُدْرِكُهُ الاْبْصارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الاْبْصارَ
را در تاريكيهاي خشكي و دريا است ديدگان او را درك نكند ولي او درك كند ديدگان را
وَهُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ لا تُغْشي بَصَرَهُ الظُّلْمَةُ وَلا يُسْتَتَرُ مِنْهُ بِسِتْرٍ
و او است دقيق و كاردان ديده اش را تاريكي نپوشاند و بوسيله پرده چيزي از او مستور نماند
وَلا يُواري مِنْهُ جِدارٌ وَلا يَغيبُ عَنْهُ بَرُّ وَلا بَحْرٌ وَلا يَكِنُّ مِنْهُ جَبَلٌ
و ديوار چيزي را از او پنهان نكند و ناديده نماند ازد يد او هيچ خشكي و نه دريايي و هيچ كوهي نتواند مخفي كند از او
ما في اَصْلِهِ وَلا قَلْبٌ ما فيهِ وَلا جَنْبٌ ما في قَلْبِهِ وَلا يَسْتَتِرُ مِنْهُ
آنچه را در ريشه و در زير خود دارد و نه دلي آنچه را در خود دارد و نه پهلويي آنچه را در دل دارد و نتواند بپوشاند خود را از او
صَغيرٌ وَلا كَبيرٌ وَلا يَسْتَخْفي مِنْهُ صَغيرٌ لِصِغَرِهِ وَلا يَخْفي عَلَيْهِ
كوچكي و نه بزرگي ، و پنهاني نتواند جست از او كوچكي بخاطر خرديش و مخفي نماند بر او
شَي ءٌ فِي الاْرْضِ وَلا فِي السَّماَّءِ هُوَ الَّذي يُصَوِّرُكُمْ فِي الاْرْحامِ
چيزي در زمين و نه در آسمان او است كه صورت بندد شما را در رحمها
كَيْفَ يَشاَّءُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (3) سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ
هر طور كه خواهد معبودي جز او نيست كه نيرومند و فرزانه است (3) منزه است خدا پديدآرنده
النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها
هر دم زني منزه است خداي صورت بخش منزه است خدا آفريننده همه موجودات جفت
سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ
منزه است خدا مقرر كننده تاريكيها و روشني منزه است خدا شكافنده دانه
وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما
و هسته منزه است خدا آفريننده هر چيز منزه است خدا آفريننده آنچه ديدني و آنچه
لا يُري سُبْحانَ اللّهِ مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
ناديدني است منزه است خدا به مقدار كلمات نامنتهايش منزه است خدا پروردگار جهانيان
سُبْحانَ اللّهِ الَّذي يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ
منزه است خدائي كه بوجود آورد ابرهاي سنگين را و تسبيح گويد رعد به حمد او
وَالْمَلاَّئِكَةُ مِنْ خيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّو اعِقَ فَيُصيبُ بِه ا مَنْ يَش اَّءُ
و فرشتگان از بيم او و بفرستد صاعقه ها را و دچار سازد بدان هر كه را خواهد
وَيُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَي رَحْمَتِهِ وَيُنَزِّلُ الْماَّءَ مِنَ السَّماَّءِ
و بادها را نويدي از پيشاپيش رحمت خود فرستد و آب باران را از آسمان
بِكَلِمَتِهِ وَيُنْبِتُ النَّباتَ بِقُدْرَتِهِ وَيَسْقُطُ الْوَرَقُ بِعِلْمِهِ سُبْحانَ اللّهِ
بوسيله امر خود فرو فرستد و گياه را به قدرت كامله خويش بروياند و برگ درختان را به علم خود فروريزد منزه است خدائي
الَّذي لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي الاْرْضِ وَلا فِي السَّماَّءِ وَلا
كه پنهان نماند از او هموزن ذره اي در زمين و نه در آسمان و نه
اَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَلا اَكْبَرُ اِلاّ في كِتابٍ مُبينٍ (4) سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ
كوچكتر از آن و نه بزرگتر جز آنكه در دفتري روشن است (4) منزه است خدا پديد آرنده
النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها
هر دم زني منزه است خداي صورت بخش منزه است خدا آفريننده همه موجودات جفت
سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ
منزه است خدا مقرر دارنده تاريكيها و روشني منزه است خدا شكافنده دانه
وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما
و هسته منزه است خدا آفريننده هر چيز منزه است خدا آفريننده هر چه ديدني است و هر چه
لا يُري سُبْحانَ اللّهِ مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
ناديدني است منزه است خدا به مقدار كلمات نامنتهايش منزه است خدا پروردگار جهانيان
سُبْحانَ اللّهِ الَّذي يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ اُنْثي وَما تَغيْضُ الاْرْحامُ وَما
منزه است خدائي كه مي داند آنچه بار دارد هر حيوان ماده اي و آنچه در رحمها كم شود و آنچه
تَزْدادُ وَكُلُّشَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ عالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ الْكَبيْرُ الْمُتَعالِ
بيفزايد و هر چيزي را نزد او اندازه اي است داناي غيب و شهود و بزرگ و والاست
سَواَّءٌ مِنْكُمْ مَنْ اَسَرَّ الْقَوْلَ وَمَنْ جَهَرَ بِهِ وَمَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ
براي او يكسان است هر كه از شما سخن آهسته كند يا بلند كند و هر كه به شب
وَسارِبٌ بِالنَّهارِ لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ
پنهان گردد و يا رهرو شود در روز براي خدا فرشتگاني پياپي است از جلوي روي انسان و از پشت سرش كه او را
اَمْرِ اللّهِ سُبْحانَ اللّهِ الَّذي يُميتُ الاْحْياَّءَ وَيُحْيِي الْمَوْتي وَيَعْلَمُ ما
به فرمان خدا محافظت كنند منزه است خدائي كه بميراند زندگان را و زنده كند مردگان را و مي داند آنچه
تَنْقُصُ الاْرْضُ مِنْهُمْ وَيُقِرُّ فِي الاْرْحامِ ما يَشاَّءُ اِلي اَجَلٍ مُسَمّيً
را زمين از ايشان بكاهد و مستقر كند در رحمها آنچه را خواهد تا مدتي معين
(5) سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ
(5) منزه است خدا پديد آرنده هر دم زني منزه است خداي صورت بخش منزه است خدا
خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ
آفريننده موجودات جفت همگي ، منزه است خدا مقرر دارنده تاريكيها و روشني منزه است
اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ
خدا شكافنده دانه و هسته منزه است خدا آفريننده هر چيزي منزه است
خالِقِ ما يُري وَما لا يُري سُبْحانَ اللّهِ مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ
خدا آفريننده هر چه ديدني است و هر چه ناديدني است منزه است خدا به مقدار كلماتش منزه است خدا
رَبِّ الْعالَمينَ سُبْحانَ اللّهِ مالِكِ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاَّءُ
پروردگار جهانيان منزه است خدا مالك پادشاهي ، بدهي سلطنت را به هر كه خواهي
وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاَّءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشاَّءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشاَّءُ بِيَدِكَ
و بگيري آن را از هركه خواهي و عزت بخشي هر كه را خواهي و خوار كني هر كه را خواهي هر چه خير
الْخَيْرُ اِنَّكَ عَلي كُلِّشَي ءٍ قَديرٌ تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَتُولِجُ النَّهارَ
است بدست تو است و تو بر هر چيز توانايي درآوري شب را در روز و درآوري روز
فِي اللَّيْلِ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ
را در شب بيرون آوري زنده را از مرده و برون آوري مرده را از زنده و روزي دهي
مَنْ تَشاَّءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (6) سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ
هر كه را خواهي بي حساب (6) منزه است خدا آفريننده هر دم زني منزه است خداي
الْمُصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ
صورت بخش منزه است خدا آفريننده موجودات جفت همگي منزه است خدا مقرر كننده
الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ
تاريكيها و روشني منزه است خدا شكافنده دانه و هسته منزه است خدا
خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما لا يُري سُبْحانَ اللّهِ
آفريننده هر چيز منزه است خدا آفريننده هر ديدني و ناديدني منزه است خدا
مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ سُبْحانَ اللّهِ الَّذي عِنْدَهُ
به مقدار كلمات نامنتهايش منزه است خدا پروردگار جهانيان منزه است خدائي كه نزد او است
مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها اِلاّ هُوَ وَيَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُ
كليدهاي غيب و نمي داند آنها را جز او و مي داند هر چه در خشكي و دريا است و نيفتد
مِنْ وَرَقَةٍ اِلاّ يَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ في ظُلُماتِ الاْرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا
برگي از درخت جز آنكه بداند آنرا و نيست دانه اي در تاريكيهاي زمين و نه تر و نه
يابِسٍ اِلاّ في كِتابٍ مُبينٍ (7) سُبْحانَ اللّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ
خشكي جز اينكه در نامه اي روشن است (7) منزه است خدا پديد آرنده هر دم زني منزه است
اللّهِ الْمُصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ
خداي صورت بخش منزه است خدا آفريننده هر موجود جفت همگي منزه است خدا مقرر دارنده
الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ
تاريكيها و روشني منزه است خدا شكافنده دانه و هسته منزه است خدا
خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما لا يُري سُبْحانَ اللّهِ
آفريننده هر چيز منزه است خدا آفريننده هر ديدني و هر ناديدني منزه است خدا
مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ سُبْحانَ اللّهِ الَّذي لا
به مقدار كلمات نامتناهيش منزه است خدا پروردگار جهانيان منزه است خدائي كه
يُحْصي مِدْحَتَهُ الْقاَّئِلُونَ وَلا يَجْزي بِالاَّئِهِ الشّ اكِرُونَ الْع ابِدُونَ
شماره نتوانند كرد مدحش را گويندگان و پاداش ندهند نعمتهايش را سپاسگزاران پرستش كننده
وَهُوَ كَما قالَ وَفَوْقَ ما نَقُولُ وَاللّهُ سُبْحانَهُ كَما اَثْني عَلي نَفْسِهِ وَلا
و او چنانست كه گفته و برتر از آنست كه ما گوئيم و خداي سبحان چنان است كه خودش خويشتن را ستوده و
يُحيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ اِلاّ بِما شاَّءَوَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ
رسائي ندارند به چيزي از دانشش جز بدانچه خود او خواهد قلمرو او آسمانها
وَالاْرْضَ وَلا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظيمُ (8) سُبْحانَ اللّهِ
و زمين را فراگرفته و سنگيني نمي كند بر او نگهداشتن آن دو و او والا و بزرگ است (8) منزه است خدا
بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها
پديدآرنده هر دم زني منزه است خداي صورت بخش منزه است خدا آفريننده هر جفت همگي
سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ
منزه است خدا مقرر دارنده تاريكيها و روشني منزه است خدا شكافنده دانه
وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما
و هسته منزه است خدا آفريننده هر چيز منزه است خدا آفريننده هر ديدني و هر
لا يُري سُبْحانَ اللّهِ مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
ناديدني منزه است خدا به مقدار كلماتش منزه است خدا پروردگار جهانيان
سُبْحانَ اللّهِ الَّذي يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الاْرْضِ وَما يَخْرُجُ مِنْها وَما
منزه است آن خدائي كه مي داند آنچه فرو رود در زمين و آنچه بيرون آيد از آن و آنچه
يَنْزِلُ مِنَ السَّماَّءِ وَما يَعْرُجُ فيها وَلا يَشْغَلُهُ ما يَلِجُ فِي الاْرْضِ
فرو ريزد از آسمان و آنچه بالا رود در آن و سرگرمش نكند آنچه فرو رود در زمين
وَمايَخْرُجُ مِنْها عَمّا يَنْزِلُ مِنَ السَّماَّءِ وَما يَعْرُجُ فيها وَلا يَشْغَلُهُ ما
و آنچه بيرون آيد از آن از آنچه فرود آيد از آسمان و آنچه بالا رود در آن و سرگرمش نكند آنچه
يَنْزِلُ مِنَ السَّماَّءِ وَما يَعْرُجُ فيها عَمّا يَلِجُ فِي الاْرْضِ وَما يَخْرُجُ
فرود آيد از آسمان و آنچه بالا رود در آن از آنچه فرو رود در زمين و آنچه بيرون آيد از آن
مِنْها وَلا يَشْغَلُهُ عِلْمُ شَيْءٍ عَنْ عِلْمِ شَيْءٍ وَلا يَشْغَلُهُ خَلْقُ شَيْءٍ عَنْ
و سرگرمش نكند علم به چيزي از علم به چيز ديگر و سرگرمش نكند آفريدن چيزي از
خَلْقِ شَيْءٍ وَلا حِفْظُ شَيْءٍ عَنْ حِفْظِ شَيْءٍ وَلا يُساويهِ شَيْءٌ وَلا
آفريدن چيز ديگر و نه نگهداري چيزي از نگهداري چيز ديگر و چيزي با او مساوي نيست و چيزي
يَعْدِلُهُ شَيْءٌ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ (9) سُبْحانَ اللّهِ
معادل او نيست و چيزي مانند او نيست و او شنوا و بينا است (9) منزه است خدا
بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ كُلِّها
پديد آرنده هر دم زن منزه است خداي صورت بخش منزه است خدا آفريننده هر موجود جفت
سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ
منزه است خدا مقرّر دارنده تاريكيها و روشني منزه است خدا شكافنده دانه
وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما
و هسته منزه است خدا آفريننده هر چيز منزه است خدا آفريننده هر ديدني و هر
لا يُري سُبْحانَ اللّهِ مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
ناديدني منزه است خدا به مقدار كلمات نامتناهيش منزه است خدا پروردگار جهانيان
سُبْحانَ اللّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَالاْرْضِ جاعِلِ الْمَلاَّئِكَةِ رُسُلاً
منزه است خدا خالق آسمانها و زمين آنكه فرشتگان را فرستادگاني مقرر فرمود
اُولي اَجْنِحَةٍ مَثْني وَثُلاثَ وَرُباعَ يَزيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاَّءُ اِنَّ اللّهَ
كه آنها داراي بالهايند دوتا دوتا و سه تا سه تا و چهارتا چهارتا و بيفزايد در خلقت هر چه بخواهد و براستي خدا
عَلي كُلِّشَيْءٍ قَديرٌ ما يَفْتَحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَما
بر هر چيز توانا است هر رحمتي را كه خدا گشايد كسي بستن آن نتواند و هر چه را
يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (10) سُبْحانَ
خدا بندد پس از او كسي آنرا نگشايد و او است نيرومند فرزانه (10) منزه است
اللّهِ بارِئِ النَّسَمِ سُبْحانَ اللّهِ الُمصَوِّرِ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ الاْزْواجِ
خدا آفريننده هر دم زن منزه است خداي صورت بخش منزه است خدا آفريننده هر موجود جفت
كُلِّها سُبْحانَ اللّهِ جاعِلِ الظُّلُماتِ وَالنُّورِ سُبْحانَ اللّهِ فالِقِ الْحَبِّ
همگي منزه است خدا مقرر دارنده تاريكيها و روشني منزه است خدا شكافنده دانه
وَالنَّوي سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ كُلِّشَي ءٍ سُبْحانَ اللّهِ خالِقِ ما يُري وَما
و هسته منزه است خدا آفريننده هر چيز منزه است خدا آفريننده ديدنيها و
لا يُري سُبْحانَ اللّهِ مِدادَ كَلِماتِهِ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
ناديدنيها منزه است خدا به مقدار كلمات نامنتهايش منزه است خدا پروردگار جهانيان
سُبْحانَ اللّهِ الَّذي يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الاْرْضِ ما يَكوُنُ
منزه است خدائي كه مي داند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است ، نباشد
مِنْ نَجْوي ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَلا خَمْسَةٍ اِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ وَلا
گفتگوي سرّي و رازگوئي سه نفري جز اينكه او چهارمين آنها است و نه پنج نفري جز اينكه او ششمين آنها است و نه
اَدْني مِنْ ذلِكَ وَلا اَكْثَرَ اِلاّ هُوَ مَعَهُمْ اَيْنَما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا
كمتر از اين و نه بيشتر از اين جز اينكه او با آنها است هر كجا كه باشند سپس آگاهشان كند
يَوْمَ الْقِيامَةِ اِنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليمٌ
در روز قيامت بدانچه كرده اند براستي خدا بهر چيز دانا است * * * * * * * * * * * * * * * * * *
صلوات هر روز ماه رمضان
سوّم و نيز فرموده اند مي خواني اين صلوات را در هر روز ماه رمضاناِنَّ اللّهَ وَمَلاَّئِكَتَةُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ ي ا اَيُّهَا الَّذينَ
* * * * * * * * * * * * همانا خدا و فرشتگانش درود فرستند بر پيامبر اي كساني كه
آمَنُوا صَلّوُا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْليماً لَبَّيْكَ يا رَبِّ وَسَعْدَيْكَ
ايمان آورده ايد شما هم درود فرستيد بر او و سلام كنيد سلام كامل ، پروردگارا من هم دستورت را اجابت كردم و پي درپي
وَسُبْحانَكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِكَ عَلي مُحَمَّدٍ
از تو سعادت مي خواهم و منزهي تو خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بركت ده بر محمد
وَآلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ عَلي اِبْراهيمَ وَآلِ اِبْراهيمَ اِنَّكَ
و آل محمد چنانچه درود فرستادي و بركت دادي بر ابراهيم و آل ابراهيم براستي
حَميدٌ مَجيدٌ اَللّهُمَّ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ كَما رَحِمْتَ اِبْراهيمَ
تو ستوده و بزرگواري خدايا مهرورز بر محمد و آل محمد چنانچه مهر ورزيدي بر ابراهيم
وآلَ اِبْراهيمَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ اَللّهُمَّ سَلِّمْ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و آل ابراهيم براستي تو ستوده و بزرگواري خدايا تحيت و سلام فرست بر محمد و آل محمد
كَما سَلَّمْتَ عَلي نُوحٍ فِي الْعالَمينَ اَللّهُمَّ امْنُنْ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ
چنانچه تحيت فرستادي بر حضرت نوح در ميان جهانيان خدايا نعمت بخش بر محمد و آل
مُحَمَّدٍ كَما مَنَنْتَ عَلي مُوسي وَهرُونَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ
محمد چنانچه نعمت بخشيدي بر موسي و هارون خدايا درود فرست بر محمد و آل
مُحَمَّدٍ كَما شَرَّفْتَنا بِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَما
محمد چنانچه ما را بدو شرافت دادي خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد چنانچه ما را
هَدَيْتَنا بِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً
بدو راهنمايي كردي خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و به مقام ستوده اي برانگيزانش
يَغْبِطُهُ بِهِ الاْوَّلوُنَ وَالاْ خِرُونَ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ كُلَّما طَلَعَتْ
كه اولين و آخرين بر او غبطه خورند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان كه برآيد
شَمْسٌ اَوْ غَرَبَتْ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ كُلَّما طَرَفَتْ عَيْنٌ اَوْ
خورشيد يا غروب كند بر محمد و آلش سلام باد هر زمان كه پلك چشمي بهم خورد يا
بَرَقَتْ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ السَّلامُ كُلَّما ذُكِرَ السَّلامُ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ
برقي زند، بر محمد و آلش سلام باد هر زمان كه ذكر سلامي شود، بر محمد و آلش سلام باد
السَّلامُ كُلَّما سَبَّحَ اللّهَ مَلَكٌ اَوْ قَدَّسَهُ السَّلامُ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِي
هر زمان كه تسبيح خدا كند فرشته اي يا تقديسش كند سلام بر محمد و آلش در ميان