بخش 33
روز ششم ماه مبارک رمضان شروع لیالی بیض در ماه رمضان اعمال شب پانزدهم ماه رمضان اعمال مشترکه شبهای قدر اعمال شب نوزدهم اعمال شب بیست و یکم
مفاتيح الجنان
مِنْ خَلْقِكَ وَاَلْبِسْني مَعَ ذلِكَ عافِيَتَكَ يا مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوي وَيا
از خلق خويش و با آنها لباس عافيتت را هم بر من بپوشان اي مرجع هر شكايت و اي
شاهِدَ كُلِّ نَجْوي وَيا عالِمَ كُلِّ خَفِيَّةٍ وَيا دافِعَ ما تَشاَّءُ مِنْ بَلِيَّةٍ يا
گواه بر هر راز و اي داناي هر پنهان و اي جلوگيرنده از هر بلا كه خواهي اي
كَريمَ الْعَفْوِ يا حَسَنَ التَّجاوُزِ تَوَفَّني عَلي مِلَّةِ اِبْراهيمَ وَفِطْرَتِهِ
بزرگوار گذشت اي نيكو درگذر بميران مرا بر كيش ابراهيم و فطرت او
وَعَلي دينِ مُحَمَّدٍ صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ و الِهِ وَسُنَّتِهِ وَعَلي خَيْرِ الْوَفاةِ
و بر دين محمد صلي الله عليه و آله و طريقه اش و بر بهترين مردنها
فَتَوَفَّني مُوالِياً لاِولِياَّئِكَ وَمُعادِياً لاِعْداَّئِكَ اَللّهُمَّ وَجَنِّبْني في هذِهِ
پس بميرانم در آن حال كه دوست دار دوستانت و دشمن دشمنانت باشم خدايا و مرا در اين
السَّنَةِ كُلَّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ يُباعِدُني مِنْكَ وَاَجْلُِبْني اِلَي كُلِّ
سال از هر كاري يا گفتاري يا عملي كه مرا از تو دور كند دورم بدار و بسوي كار يا گفتار يا
عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ يُقَرِّبُني مِنْكَ في هذِهِ السَّنَةِ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
عملي كه مرا در اين سال به تو نزديك سازد بكشانم اي مهربانترين مهربانان
وَامْنَعْني مِنْ كُلِّ عَمَلٍ اَوْ قَوْلٍ اَوْ فِعْلٍ يَكُونُ مِنّي اَخافُ ضَرَرَ
و بازم دار از هر كاري يا گفتاري يا كرداري كه از من سر زند و از سرانجام زيان آورش
عاقِبَتِهِ وَاَخافُ مَقْتَكَ اِيّايَ عَلَيْهِ حِذارَ اَنْ تَصْرِفَ وَجْهَكَ الْكَريمَ
بيمناك باشم و از خشمت بخاطر آن بر خويش بترسم ، بترسم از اينكه توجه كريمانه ات
عَنّي فَاَسْتَوجِبَ بِهِ نَقْصاً مِنْ حَظٍّ لي عِنْدَكَ يا رَؤُفُ يا رَحيمُ
را از من بگرداني و بدان جهت مستوجب نقصاني از بهره اي كه پيش تو دارم گردم اي با عطوفت اي مهربان
اَللّهُمَّ اجْعَلْني في مُسْتَقْبَلِ سَنَتي هذِهِ في حِفْظِكََوفي جِوارِكَ
خدايا در آينده امسال مرا در حفظ و پناه
وَفي كَنَفِكَ وَجَلِّلْني سِتْرَ عافِيَتِكَ وَهَبْ لي كَرامَتَكَ عَزَّ جارُكَ وَجَلَّ
و كنف خودت قرارم ده و پرده عافيت خود را بر من بپوشان و از بزرگواري خويش بر من ببخش عزيز است پناهنده به تو
ثَناَّؤُكَ وَلا اِلهَ غَيْرُكَ اَللّهُمَّ اجْعَلْني تابِعاً لِصالِحي مَنْ مَضي مِنْ
و والا است ستايشت و معبودي جز تو نيست خدايا مرا پيرو شايستگان از اولياء گذشته ات قرارم ده
اَوْلِياَّئِكَ وَاَلْحِقْني بِهِمْ وَاجْعَلْني مُسَلِّماً لِمَنْ قالَ بِالصِّدْقِ عَلَيْكَ
و بدانها ملحقم كن و چنانم كن كه براي آنانكه از جانب تو به حقيقت سخن گفتند
مِنْهُمْ وَاَعُوذُ بِكَ اللّهُمَّ اَنْ تُحيطَ بي خَطيئَتي وَظُلْمي وَاِسْرافي
تسليم باشم و پناه مي برم به تو خدايا از اينكه فرا گيردم خطا و ستم و زياده رويم
عَلي نَفْسي وَاتِّباعي لِهَوايَ وَاشْتِغالي بِشَهَواتي فَيَحُولُ ذلِكَ
بر خويشتن و پيرويم از هواي نفس و سرگرميم به شهوات و در نتيجه آنها ميان من
بَيْني وَبَيْنَ رَحْمَتِكَ وَرِضْوانِكَ فَاَكُونُ مَنْسِيّاً عِنْدَكَ مُتَعَرِّضاً
و رحمت و خوشنودي تو حائل گردد و كار بدانجا كشد كه فراموش درگاهت شوم و بدانچه موجب خشم
لِسَخَطِكَ وَنِقْمَتِكَ اَللّهُمَّ وَفِّقْني لِكُلِّ عَمَلٍ صالِحٍ تَرْضي بِهِ عَنّي
و عقوبت تو است دست زنم خدايا موفقم بدار براي هر عمل شايسته اي كه به وسيله آن از من خشنود
وَقَرِّبْني اِلَيْكَ زُلْفي اَللّهُمَّ كَما كَفَيْتَ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ
شوي و مرا به مقام قرب خويش نزديك كن خدايا چنانچه هراس دشمن را از پيامبرت محمد صلي الله عليه
وَ الِهِ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَفَرَّجْتَ هَمَّهُ وَكَشَفْتَ غَمَّهُ وَصَدَقْتَهُ وَعْدَكَ
و آله كفايت فرمودي و اندوهش را برطرف كردي و غمش را زدودي و به وعده ات درباره اش وفا كردي
وَاَنْجَزْتَ لَهُ عَهْدَكَ اَللّهُمَّ فَبِذلِكَ فَاكْفِني هَوْلَ هذِهِ السَّنَةِ وَآفاتِها
و پيمانت را با او به پايان رساندي خدايا به همان ترتيب هراس اين سال و آفات
وَاَسْقامَها وَفِتْنَتَها وَشُرُورَها وَاَحزانَها وَضيقَ الْمَعاشِ فيها
و امراض و بلاها و شرور و اندوهها و تنگي و فشار زندگي را از من دور فرما
وَبَلِّغْني بِرَحْمَتِكَ كَمالَ الْعافِيَةِ بِتَمامِ دَوامِ النِّعْمَةِ عِنْدي اِلي مُنْتَهي
و به رحمت خويش برسان مرا به كمال عافيت بوسيله ادامه نعمتت كه پيش من داري تا پايان
اَجَلي اَسْئَلُكَ سُؤ الَ مَنْ اَساَّءَ وَظَلَمَ وَاسْتَكانَ وَاعْتَرَفَ وَاَسْئَلُكَ اَنْ
عمرم ، و از تو خواهم خواستن كسي كه گناه كرده و بر خويش ستم كرده و به حال بيچارگي افتاده و به گناه خويش معترف است از تو خواهم
تَغْفِرَ لي ما مَضي مِنَ الذُّنُوبِ الَّتي حَصَرَتْها حَفَظَتُكَ وَاَحْصَتْها
كه بيامرزي گناهان گذشته مرا آنها را كه نگهبانانت ثبت كرده و فرشتگان
كِرامُ مَلاَّئِكَتِكَ عَلَيَّ وَاَنْ تَعْصِمَني اِل- هي مِنَ الذُّنُوبِ فيم ا بَقِيَ
بزرگوارت شماره كرده اند و نگاهم داري خدايا از گناهان در آينده
مِنْ عُمْري اِلي مُنْتَهي اَجَلي يا اَللّهُ يا رَحْمنُ يا رَحيمُ صَلِّ عَلَي
عمرم تا پايان عمرم اي خدا اي بخشاينده اي مهربان درود فرست بر
مُحمَّدٍ وَاَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ اتِني كُلَّ ما سَئَلْتُكَ وَرَغِبْتُ اِلَيْكَ فيهِ
محمد و خاندان محمد و بده به من همه آنچه را از تو خواستم و درباره اش مشتاقانه به درگاهت آمدم
فَاِنَّكَ اَمَرْتَني بِالدُّعاءِ وَتَكَفَّلْتَ لي بِالاِْجابَةِ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
زيرا تو خود دستور دعايم دادي و اجابت آن را نيز برايم به عهده گرفتي اي مهربانترين مهربانان
فقير گويد كه سيّد اين دعا را در شب اوّل ماه ذكر فرموده
روز ششم ماه مبارك رمضان
روز ششم سنه دويست و يك مردم بيعت كردند با حضرت امام رضاعليه السلام و سيّد روايت كرده كه براي شكرانه اين نعمت دو ركعت نماز در اين روز بگذارند در هر ركعت بعد از حمد بيست و پنج مرتبه توحيد بخوانند
شروع ليالي بيض در ماه رمضان
شب سيزدهم اوّل ليالي بيض است و در آن سه عملست اول غسل دوم چهار ركعت نماز در هر ركعت حمد و بيست و پنج مرتبه توحيد سوّم دو ركعت نماز كه در شب سيزدهم رجب و شعبان نيز خوانده مي شود در هر ركعت بعد از حمد يسَّ و تَبارَكَ الْمُلْك و توحيد بخواند و در شب چهاردهم اين نماز خوانده مي شود به چهار ركعت به دو سلام و در سابق در شرح دعاي مجير گذشت كه هر كه آن را در ايّام البيض ماه رمضان بخواند گناهانش آمرزيده شود اگرچه به عدد قطرات باران و برگ درختان و ريگ بيابان باشد
اعمال شب پانزدهم ماه رمضان
شب پانزدهم از ليالي متبركه است و در آن چند عملست : اوّل غسل دوّم زيارت امام حسين عليه السلام سوّم شش ركعت نماز به حمد و يسَّ و تبارك و توحيد چهارم صد ركعت نماز در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه توحيد بخواند شيخ مفيد در مقنعه از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام روايت كرده كه هر كه اين عمل را بجا آورد حق تعالي بفرستد بسوي او ده ملائكه كه دفع كنند از او دشمنان او را از جنّ و انس و بفرستد سي فرشته نزد مَوْت او كه او را ايمن كنند از آتش پنجم روايت شده كه از حضرت صادق عليه السلام سؤ ال كردند كه چه مي فرمائي در حق كسي كه حاضر شود نزد قبر حسين عليه السلام در شب نيمه ماه رمضان فرمود بَه بَه كسي كه نماز گذارد نزد قبر آن حضرت در شب نيمه ماه رمضان ده ركعت بعد از نماز عشاء و اين نماز غير از نافله شب باشد و بخواند در هر ركعت بعد از حمد قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ ده مرتبه و پناه ببرد به خداوند تعالي از آتش جهنّم حق تعالي او را آزاد از آتش ثبت فرمايد و از دنيا نرود تا در خواب به بيند ملائكه اي كه بشارت دهند او را به بهشت و ملائكه اي كه ايمن گردانند او را از آتش
روز نيمه سنه دوّم ولادت با سعادت حضرت امام حسن مجتبي عليه السلام واقع شد و شيخ مفيد فرموده كه تولّد امام محمد تقي عليه السلام در سنه صد و نود و پنج در اين روز بوده لكن مشهور در غير اين روز است بهرحال روز بسيار شريفي است و صدقات و مَبَرّات در آن فضليت بسيار دارد
شب هفدهم شب بسيار مباركي است و در آن شب لشكر حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله با لشكر كفّار قريش ملاقات كردند در بدر و در روزش جنگ بدر واقع شد و حق تعالي لشكر آن حضرت را بر مشركين ظفر داد و آن اعظم فتوحات اسلام بود لهذا علماء فرموده اند كه در آن روز مستحب است صدقه و شكر خدا بسيار نمودن و غسل و عبادت در شبش نيز فضيلت عظيم دارد مؤ لف گويد كه روايات بسيار وارد شده كه در آن شب بَدْر حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله با اصحاب فرمود كيست امشب براي ما برود از چاه آب بكشد بياورد اصحاب سُكوت كردند و هيچكدام اِقدام بر اين كار نكردند حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مشكي برداشت به طلب آب بيرون رفت و آن شب شبي بود سرد و باد مي آمد و ظلمت داشت پس رسيد به چاه آب و آن چاهي بود بسيار گود و تاريك و آن حضرت دَلْوي نيافت تا از چاه آب كشد لاجَرَم به چاه پايين رفت و مشك را پر كرد و بيرون آمد رو كرد به آمدن كه ناگاه باد سختي برخورد به آن حضرت كه آن جناب از سختي آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حركت فرمود كه ناگاه باد سختي ديگر مانند آن آمد آن حضرت نشست تا او نيز ردّ شد ديگر باره برخواست برود برود مرتبه سيّم نيز همان نحو بادي رسيد و آن حضرت نشست و چون ردّ شد برخاست و خود را به حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله رسانيد حضرت پرسيد كه يا اَبَاالحسن براي چه ديرآمدي عرض كرد كه سه مرتبه بادي به من رسيد كه بسيار سخت بود و مرا لرزه فراگرفت و مَكْثَم به جهت برطرف شدن آن بادها بود فرمود آيا دانستي آنها چه بود يا عليّ عرض كردنه فرمود آن اوّل جبرئيل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند و ديگري ميكائيل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند و پس از آن اسرافيل بود با هزار ملائكه كه سلام كرد بر تو و سلام كردند و اينها فرود آمدند به جهت مَدَدِ ما فقير گويد كه اشاره به همين است قول آن كسي كه گفته كه از براي اميرالمؤ منين عليه السلام در يك شب سه هزار و سه منقبت بوده و اشاره به همين نموده سيّد حميري در شعر خود در مدح آن حضرتاعمال مشتركه شبهاي قدر
اُقسِمُ بِاللّهِ وَ الا ئِهِ وَالْمَرْءُ عَمّا قالَ مَسْؤُولٌ سوگند خورم به خدا و نعمتهايش و انسان از هر چه گويد بازخواست شود اِنَّ عَلِيَّ بْنَ اَبي طالِبٍعليه السلام عَلَي التُّقي وَالْبِرِّ مَجْبُولٌ براستي علي بن ابيطالب فطرتش به پرهيزكاري و نيكي سرشته شده كانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا وَاَحْجَمَتْ عَنْهَا البَها ليلُ چنان بود كه هنگامي كه نيزه ها تنور جنگ را مي افروخت و دليران از آن گريزان بودند يَمْشي اِلَي الْقِرْنِ وَفي كَفِّهِ اَبْيَضُ ماضِي الْحَدِّ مَصْقُولٌ بسوي هماورد خويش مي رفت و در دستش شمشير بَراق و بُران و صيقلي شده بود مَشْيَ الْعَفَرْنا بَيْنَ اَشْبالِهِ اَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغيلُ چنانچه شير در ميان بچه هاي خود راه مي رود در آن حال كه بيشه براي شكار او را بيرون فرستد ذاكَ الَّذي سَلَّمَ في لَيْلَةٍ عَلَيْهِ ميكالٌ وَجِبْريلٌ علي همان كسي است كه در يكشب بر او سلام كرد ميكائيل و جبرئيل ميكالُ في اَلْفٍ وَجِبْريلُ في اَلْفٍ وَيَتْلُوهُمْ سَرافيلُ ميكائيل با هزار فرشته و جبرئيل نيز با هزار فرشته و پشت سر آنها نيز اسرافيل آمد لَيْلَةَ بَدْرٍ مَدَداً اُنْزِلُوا كَاَنَّهُمْ طَيْرٌ اَبابيلُ در شب بدر كه براي كمك فرود آمدند همانند مرغهاي ابابيل (كه به مكه آمدند)
شب نوزدهم اوّل شبهاي قدر است و شب قدر همان شبي است كه در تمام سال شبي به خوبي و فضيلت آن نمي رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدير امور سال مي شود و ملائكه و روح كه اعظم ملائكه است در آن شب به اذن پروردگار به زمين نازل مي شوند و به خدمت امام زمان عليه السلام مشرّف مي شوند و آنچه براي هركس مقدّر شده است بر امام زمان عليه السلام عرض مي كنند و اعمال شبهاي قدر بر دو نوع است يكي آنكه در هر سه شب بايد كرد و ديگر آنكه مخصوص است به هر شبي امّا اوّل پس آن چند چيز است اوّل غسل است علاّمه مجلسي فرموده كه غسل اين شبها را مقارن غروب آفتاب كردن بهتر است كه نماز شام را باغسل بكند دوّم دو ركعت نماز است در هر ركعت بعد از حمد هفت مرتبه توحيد بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَتُوبُ اِلَيْهِ بگويد در روايت نبوي صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَ اله است كه از جاي خود برنخيزد تا حقّ تعالي او را و پدر و مادرش را بيامرزد الخبرالخبرسوّم قرآنمجيد را بگشايد و بگذارد در مقابل خود و بگويد: اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ بِكِتابِكَ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا از تو خواهم به حق كتاب
الْمُنْزَلِ وَما فيهِ وَفيهِ اسْمُكَ الاْكْبَرُ وَاَسْماَّؤُكَ الْحُسْني وَما يُخافُ
فرستاده شده ات و آنچه در آنست كه در آن است نام بزرگت و نامهاي نيكويت و آنچه بدانها*ترس
وَيُرْجي اَنْ تَجْعَلَني مِنْ عُتَقاَّئِكَ مِنَ النّارِ پس هر حاجت كه دارد بخواهد
و اميد شود كه قرارم دهي از زمره آزاد شدگانت از دوزخ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چهارم آنكه مُصحَف شريف رابگيرد وبر سر بگذارد وبگويد: اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا به حق اين قرآن
وَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ وَبِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فيهِ وَبِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ
و بحق آنكس كه او را بدان فرستادي و بحق هر مؤ مني كه در اين قرآن مدحش كرده اي و بحقي كه تو بر ايشان
فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ پس ده مرتبه بگويد بِكَ يا اَللّهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ
داري زيرا كسي نيست كه حق تو را بهتر از خودت بشناسد* * * * * * * * بحق خودت اي خدا بحق محمدصلي الله عليه و آله
و ده مرتبه بِعَلي و ده مرتبه بِفاطِمَةَ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ و ده مرتبه بِالْحُسَيْنِ و ده
* * * * بحق علي عليه السلام * * * * بحق فاطمه سلام الله عليها * * * *بحق حسن عليه السلام * * * * بحق حسين عليه السلام * * * *
مرتبه بِعَلِيّ بْنِ الْحُسَيْنِ و ده مرتبه بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِي و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ
بحق علي بن الحسين عليه السلام * * * * بحق محمد بن علي عليه السلام * * * * بحق جعفر بن
مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِمُوسَي بْنِ جَعْفَرٍ و ده مرتبه بِعَلِيِّ بْنِ مُوسي و ده مرتبه
محمدعليه السلام * * * * * بحق موسي بن جعفرعليه السلام * * * * * * بحق علي بن موسي عليه السلام * * * *
بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِي و ده مرتبه بِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِي
بحق محمد بن علي عليه السلام * * * * بحق علي بن محمدعليه السلام * * * * بحق حسن بن علي عليه السلام * * *
و ده مرتبه بِالْحُجَّةِ پس هر حاجت كه داري طلب كن پنجم زيارت كند امام حسين عليه السلام
* * * * به حق حضرت حجت عليه السلام * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** * * * *
را در خبر است كه چون شب قدر مي شود منادي از آسمان هفتم ندا مي كند از بُطنان عرش كه حقّ تعالي آمرزيده هر كه را كه به زيارت قبر حُسين عليه السلام آمده ششم احيا بدارد اين شبها را همانا روايت شده هركه احيا كند شب قدر را گناهان او آمرزيده شود هرچند به عدد ستارگان آسمان و سنگيني كوهها وكيل درياها باشد هفتم صد ركعت نماز كند كه فضيلت بسيار دارد و افضل آنست كه در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبهتوحيد بخواند هشتم بخواند: اَللّهُمَّ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا
اِنّي اَمْسَيْتُ لَكَ عَبْداً داخِراً لا اَمْلِكُ لِنَفْسي نَفْعاً وَلا ضَرّاً وَلا
من شام كردم در حالي كه بنده خواري هستم كه مالك سود و زياني براي خويش نيستم و نتوانم
اَصْرِفُ عَنْها سُوَّءاً اَشْهَدُ بِذلِكَ عَلي نَفْسي وَاَعْتَرِفُ لَكَ بِضَعْفِ
از خويشتن پيش آمد ناگواري را بازگردانم و اين مطلبي است كه من آن را بر خويش گواهي دهم و به ناتواني
قُوَّتي وَقِلَّةِ حيلَتي فَصَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْجِزْ لي ما
خود و بيچارگيم در برابرت اعتراف دارم پس درود فرست بر محمد و آل محمد و وفا كن برايم بدانچه
وَعَدْتَني وَجَميعَ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ في هذِهِ اللَّيْلَةِ
بر من و همه مؤ منين و مؤ منات وعده فرمودي از آمرزش در اين شب
وَاَتْمِمْ عَلَيَّ ما اتَيْتَني فَاِنّي عَبْدُكَ الْمِسْكينُ الْمُسْتَكينُ الضَّعيفُ
و تمام كن بر من آنچه را به من دادي زيرا كه من بنده بينواي مستمند ناتوان تهيدست
الْفَقيرُ الْمَهينُ اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْني ناسِياً لِذِكْرِكَ فيما اَوْلَيْتَني وَلا [غافِلاً]
خوار توام خدايا قرار مده مرا فراموشكار از ياد خويش در آنچه به من انعام فرمودي و نه غافل از
لاِِحْسانِكَ فيما اَعْطَيْتَني وَلا ايِساً مِنْ اِجابَتِكَ وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّي
احسانت در آنچه به من عطا كردي و قرارم مده نااميد از اجابت خويش و اگرچه ديرزماني طول كشد
في سَرّاَّءَ اَوْ ضَرّاَّءَ اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخاَّءٍ اَوْ عافِيَةٍ اَوْ بَلاَّءٍ اَوْ بُؤْسٍ اَوْ
چه در خوشي و چه در سختي در دشواري يا در آسايش در تندرستي يا گرفتاري در تنگدستي يا
نَعْماَّءَ اِنَّكَ سَميعُ الدُّعاَّءِ # و اين دعا را كفعمي از امام زين العابدين عليه السلام
در نعمت براستي تو شنواي دعايي * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
روايت كرده كه در اين شبها مي خوانده در حال قيام و قعود و ركوع و سجود و علاّمه مجلسي (ره ) فرموده كه بهترين اعمال در اين شبها طلب آمرزش و دعا از براي مطالب دنيا و آخرت خود و پدر و مادر و خويشان خود و برادران مؤ من زنده و مرده ايشان است و اَذْكار و
صلوات بر محمد و آل محمدعَليهمُ السلام آنچه مقدور شود و در بعضي از روايات وارد شده است كه دعاء جوشن كبير را در اين سه شب بخوانند فقير گويد كه دعاء جوشن در سابِقْ گذشت و روايت شده كه خدمت حضرت رسول صَلَّي اللَّهِ عَلِيهِ وَاله عرض شد كه اگر من درك كنم شب قدر را چه از خداوند خودبخواهم فرمود عافيت را
اعمال مخصوصه شبهاي قدر
اعمال شب نوزدهم
و امّا دوّم يعني اعمال مخصوصه اين شبها پس اعمال شب نوزدهم چند چيز است اوّل صد مرتبه اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّي وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ دوّم صد مرتبه اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ سوّم بخواند دعاء يا ذَاالَّذي كانَ را كه در قسم چهارم گذشت .چهارم بخواند: اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فيما تَقْضي وَتُقَدِّرُ مِنَ الاْمْرِ الْمَحْتُومِ
* * * * * * * خدايا قرار ده در آنچه حكم كرده و مقدر فرموده اي از سرنوشت حتمي
وَفيما تَفْرُقُ مِنَ الاْمْرِ الحَكيمِ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَفِي الْقَضاَّءِ الَّذي لا
و در آنچه جدا كني از فرمان حكيمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدري كه برگشت و
يُرَدُّ وَلا يُبَدَّلُ اَنْ تَكْتُبَني مِنْ حُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمُ
تغيير و تبديلي ندارد كه نام مرا در زمره حاجيان خانه محترمت (كعبه ) بنويسي آنان كه حجشان
الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمُ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمُ الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَيِّئاتُهُمْ وَاجْعَلْ
مقبول و سعيشان مورد تقدير و گناهانشان آمرزيده و كردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده
فيما تَقْضي وَتُقَدِّرُ اَنْ تُطيلَ عُمْري وَتُوَسِّعَ عَلَيَّ في رِزْقي
در آنچه مقدر فرموده اي كه عمر مرا طولاني كرده و روزيم را وسيع گرداني
وَتَفْعَلَ بي كَذا وَكَذا و به جاي اين كلمه حاجت خود را ذكر كند
و درباره ام چنين و چنان كني * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اعمال شب بيست و يكم
فضيلتش زيادتر از شب نوزدهم است و بايد اعمال آن شب را از غسل و احياء و زيارت و نماز هفت قُل هُوَالله و قرآن بر سر گرفتن و صد ركعت نماز و دعاي جوشن كبير و غيرها در اين شب به عمل آورد و در روايات تاءكيد شده در غسل و احياء و جدّ و جهد در عبادت در اين شب و شب بيست و سيّم و آنكه شب قدر يكي از اين دو شب است و در چند روايت است كه از معصوم سؤ ال كردند كه معيّن فرماييد كه شب قدر كداميك از اين دو شب است تعيين نكردند بلكه فرمودند ما اَيْسَرَ لَيْلَتَيْنِ فيما تَطْلُبُ يا آنكه فرمودند ما عَليْكَ اَنْ تَفعَلَ خيرا في لَيلَتَيْنِ و نَحْوُ ذلِكَ وَقالَ شَيْخُنَا الصَّدُوق فيما اَمْلي عَلَي الْمَشايِخِ في مَجْلِسٍ واحِدٍ مِنْ مَذْهَبِ الاِْمامِيَّةِ وَ مَنْ اَحْيي هاتَيْنِ اللَّيْلَتَيْنِ بِمُذاكَرَةِ الْعِلْمِ فَهُوَ اَفْضَلُ
اعمال دهه آخر ماه رمضان : و بالجمله از اين شب شروع كند به دعاهاي شبهاي دهه آخر كه از جمله اين دعا است كه شيخ كليني در كافي از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود مي گويي در دهه آخر ماه رمضان در هر شب :اَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَريمِ اءنْ يَنْقَضِيَ عَنّي شَهْرُ رَمَضانَ اَوْ يَطْلُعَ
پناه مي برم به جلال ذات بزرگوارت از اينكه ماه رمضان از من بگذرد يا سپيده امشب بر من
الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتي هذِهِ وَلَكَ قِبَلي ذَنْبٌ اَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُني عَلَيْهِ و كفعمي در
طلوع كند و باز هم از من در پيش تو گناه يا چيزي كه پاداشش بد است مانده باشد كه بدان عذابم كني * * * * * *
حاشيه بلد الا مين نقل كرده كه حضرت صادق عليه السلام در هر شب از دهه آخر بعد از فرايض و
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نوافل مي خواند: اَللّهُمَّ اَدِّعَنّا حَقَّ ما مَضي مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ وَاغْفِرْ لَنا
* * * * * خدايا اداء كن از ما حق ايام گذشته ماه رمضان را و بيامرز
تَقْصيرَنا فيهِ وَتَسَلَّمْهُ مِنّا مَقْبُولاً وَلا تُؤ اخِذْنا بِاِسْرافِنا عَلي اَنْفُسِنا
تقصير ما را در اين ماه و آن را پذيرفته از ما دريافت كن و مگير ما را به زياده رويهايي كه بر نفس خويش كرديم
وَاجْعَلْنا مِنَ الْمَرْحُومينَ وَلا تَجْعَلْنا مِنَ الْمَحْرُومينَ و فرمود هر كه بگويد
و قرارمان ده از رحمت شدگان و قرارمان مده از محرومان * * * * * * * * * * * *
اين را بيامرزد حقّ تعالي تقصيري كه از او سرزده درايّام گذشته از ماه رمضان و نگه دارد او را از معاصي در بقيّه ماه
و از جمله سيد بن طاوس در اقبال از ابن اَبي عُمَيْر از مُرازِم نقل كرده كه حضرت صادق عليه السلام در هر شباز دهه آخر مي خواند: اَللّهُمَّ اِنَّكَ قُلْتَ في كِتابِكَ
* * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا تو فرمودي در قرآنت
الْمُنْزَلِ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي اُنْزِلَ فيهِ الْقُرْانُ هُديً لِلنّاسِ وَبَيِّناتٍ
كه از آسمان نازل گشته ماه رمضاني كه قرآن در آن نازل گشته كه آن قرآن راهنماي مردم وحجتهايي است
مِنَ الْهُدي وَالْفُرْقانِ فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ شَهْرِ رَمَضانَ بِما اَنْزَلْتَ فيهِ
از هدايت و تميز
ماه رمضاني كه قرآن در آن نازل گشته كه آن قرآن راهنماي مردم وحجتهايي است مِنَ الْهُدي وَالْفُرْقانِ فَعَظَّمْتَ حُرْمَةَ شَهْرِ رَمَضانَ بِما اَنْزَلْتَ فيهِ از هدايت و تميزو بدين ترتيب حرمت ماه رمضان را با نازل فرمودن قرآن بزرگ كرديمِنَ الْقُرانِ وَخَصَصْتَهُ بِلَيْلَةِ الْقَدْرِ وَجَعَلْتَها خَيْراً مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ
و به شب قدر مخصوصش داشتي و آن شب را بهتر از هزار ماه گرداندي
اَللّهُمَّ وَهذِهِ اَيّامُ شَهْرِ رَمَضانَ قَدِ انْقَضَتْ وَلَياليهِ قَدْ تَصَرَّمَتْ
خدايا اين روزهاي ماه رمضان بود كه بر من گذشت و اين شبهاي آن است كه آن نيز
وَقَدْ صِرْتُ يا اِلهي مِنْهُ اِلي ما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّي وَاَحْصي لِعَدَدِهِ
گذشت و من اي معبودم از اين ماه به حالي درآمده ام كه تو خود بهتر از من مي داني و شماره اش را
مِنَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ فَاَسْئَلُكَ بِما سَئَلَكَ بِهِ مَلاَّئِكَتُكَ الْمُقَرَّبُونَ
از همه مردم بهتر داري پس از تو خواهم بدانچه فرشتگان مقربت
وَاَنْبِياَّؤُكَ الْمُرْسَلُونَ وَعِبادُكَ الصّالِحُونَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ
و پيامبران فرستاده ات و بندگان شايسته ات تو را بدان خواستند كه درود فرستي بر محمد
وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفُكَّ رَقَبَتي مِنَ النّارِ وَتُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ
و آل محمد و اينكه مرا از آتش دوزخ آزاد كني و به رحمت خويش به بهشتم ببري
وَاَنْ تَتَفَضَّلَ عَليَّ بِعَفْوِكَ وَكَرَمِكَ وَتَتَقَبَّلَ تَقَرُّبي وَتَسْتَجيبَ دُعاَّئي
و به عفو و بزرگواري خويش بر من تفضل كني و تقرب جويي مرا بپذيري و دعايم را مستجاب گرداني
وَتَمُنَّ عَلَيَّ بِالاْمْنِ يَوْمَ الْخَوْفِ مِنْ كُلِّ هَوْلٍ اَعْدَدْتَهُ لِيَومِ الْقِيامَةِ
و در آن روز ترس و وحشت با امان دادنم از هر هراسي كه براي روز قيامتم آماده كرده اي بر من منت نهي
اِلهي وَاَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَريمِ وَبِجَلالِكَ الْعَظيمِ اَنْ يَنْقَضِيَ اَيّامُ
خدايا پناه مي برم به ذات بزرگوارت و به جلال و شوكت عظيمت كه بگذرد روزها
شَهْرِ رَمَضانَ وَلَياليهِ وَلَكَ قِبَلي تَبِعَةٌ اَوْ ذَنْبٌ تُؤ اخِذُني بِهِ اَوْ
و شبهاي ماه رمضان و از تو در نزد من گناه يا پاداش بدي باشد كه مرا بدان مؤ اخذه كني يا
خَطَّيئَةٌ تُريدُ اَنْ تَقْتَصَّهَا مِنّي لَمْ تَغْفِرْها لي سَيِّدي سَيِّدي سَيِّدي
خطايي باشد كه بخواهي آن را از من تقاص كني و نيامرزيده باشي اي آقاي من آقاي من آقاي من
اَسْئَلُكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اِذْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اِنْ كُنْتَ رَضيتَ عَني في
از تو خواهم اي كه معبودي جز تو نيست زيرا معبودي جز تو نيست كه اگر در اين ماه از من خوشنود گشته اي بر
هذَا الشَّهْرِ فَاْزدَدْ عَنّي رِضاً وَاِنْ لَمْ تَكُنْ رَضيتَ عَّني فَمِنَ الاْنَ
خوشنودي خويش از من بيفزا و اگر هنوز خوشنود نشده اي از هم اكنون از من
فَارْضَ عَنّي يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ يا اَللّهُ يا اَحَدُ يا صَمَدُ يا مَنْ لَمْ يَلِدْ
خوشنود شو اي مهربانترين مهربانان اي خدا اي يكتا اي بي نياز اي كه فرزند ندارد
وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً اَحَدٌ و بسيار بگو: يا مُلَيِّنَ الْحَديدِ لِداوُدَ
و فرزند كسي نيست و براي او همتايي نباشد هيچكس * * * * اي نرم كننده آهن براي حضرت داود
عَلَيْهِ السَّلامُ يا كاشِفَ الضُّرِّ وَالْكُرَبِ الْعِظامِ عَنْ اَيُّوبَ عَلَيْهِ
عليه السلام اي برطرف كننده گرفتاري و ناراحتي بزرگ از ايوب عليه
السَّلامُ اَيْ مُفَرِّجَ هَمِّ يَعْقُوبَ عَلَيْهِ السَّلامُ اَيْ مُنَفِّسَ غَمِّ يُوسُفَ
السلام اي گشاينده اندوه يعقوب عليه السلام اي زداينده غم يوسف
عَلَيْهِ السَّلامُ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ كَما اَنْتَ اَهْلُهُ اَنْ تُصَلِّيَ
عليه السلام درود فرست بر محمد و آل محمد بدانسان كه تو شايسته آني كه درود فرستي