بخش 2

فصل اوّل : ادعیه وزیارات مشترکه ادعیه و زیارات مشترکه تعقیبات مشترکه نمازهای روزانه دعای مشلول


25


فصل اوّل : ادعيه وزيارات مشتركه


27


ادعيه و زيارات مشتركه

تعقيبات مشتركه نمازهاي روزانه :

از مصباح شيخ طوسي ( رحمه الله ) و كتب ديگر نقل شده هرگاه سلام نماز را دادي ، سه مرتبه اَللهُ أَكْبَر بگو ، و در هر يك دست ها را تا برابر گوش ها بلند كن و سپس بگو :

« لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ إِلهاً واحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ، لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ ،

« معبودي جز خدا آن معبود يكتا نيست و ما در برابر او تسليميم معبودي جز خدا نيست

وَلا نَعْبُدُ إِلاّ إِيّاهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ، لا إِلهَ

وما جز او نپرستيم ودين ( وعبادت ) را خالص براي اوگردانيم و اگر چه بر مشركان بد آيد ، معبودي

إِلاَّ اللهُ ، رَبُّنا وَرَبُّ آباءِنَا الاَْوَّلِينَ ، لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ ، وَحْدَهُ وَحْدَهُ

جزخدانيست كه پروردگار ما و پروردگار پدران پيشين مااست معبودي نيست جزخداكه يكتاي يكتاي

وَحْدَهُ ، أَنْجَزَ وَعْدَهُ ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ ، وَأَعَزَّ جُنْدَهُ ، وَهَزَمَ الاَْحْزابَ

يكتا بهوعده خودوفا كرد وبنده اش را ياري كرد ولشگرش را عزت داد و به تنهايي احزاب را مغلوب ساخت


28


وَحْدَهُ ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ ، يُحْيِي وَيُمِيتُ ، وَيُمِيتُ وَيُحْيِي ،

پس او راست ملك هستي واو راست سپاس كه زنده مي كند و مي ميراند ومي ميراندوزنده مي كند

وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ ، وَهُوَ عَلي كُلِّ شَيء قَدِيرٌ » .

و او است زنده اي كه نمي ميرد هر خيري به دست او است و بر هر چيز قادر است . »

پس بگو :

« أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَاَتُوبُ إِلَيْهِ » .

« طلب آمرزش دارم از خداي يگانه جاويد و به سوي او باز مي گردم . »

آنگاه بگو :

« اَللّهُمَّ اهْدِنِي مِنْ عِنْدِكَ ، وَاَفِضْ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ ، وَانْشُرْ

بار خدايا مرا از جانب خود راهنمائيم فرما و از فضل خويش بهره مندم فرما و از رحمتت

عَلَيَّ مِنْ رَحْمَتِكَ ، وَأَنْزِلْ عَلَيَّ مِنْ بَرَكاتِكَ ، سُبْحانَكَ لا إِلهَ إِلاّ

بر من بگستران و از بركاتت بر من فرو بار ، منزّهي تو ، معبودي جز

أَنْتَ ، اِغْفِرْ لِي ذُنُوبِي كُلَّها جَمِيعاً ، فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ كُلَّها

تو نيست همه گناهانم را بيامرز ؛ زيرا جز تو كسي همه گناهان را نيامرزد

جَمِيعاً إِلاّ أَنْتَ . اَللّهُمَّ إِنّـِي أَسْأَلُكَ مِنْ كُلِّ خَيْر أَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ

بار خدايا من از تو درخواست مي كنم هر چيزي را كه علمت بدان احاطه نمود

وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ كُلِّ شَرّ أَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ . اَللّهُمَّ إِنّـِي أَسْأَلُكَ

و پناه مي برم به تو از هر شرّي كه علمت بدان احاطه نمود ، بار خدايا من از تو در تمام


29


عافِيَتَكَ فِي أُمُورِي كُلِّها ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْيِ الدُّنْيا وَعَذابِ

كارهايم عافيت مي خواهم و به تو پناه مي برم از رسوائي و خواري دنيا و عذاب

الاْخِرَةِ ، وَأَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَعِزَّتِكَ الَّتِي لا تُرامُ وَقُدْرَتِكَ

آخرت و پناه مي برم به ذات بزرگوارت و به عزتت كه فوق آن متصور نيست وبه قدرتت

الَّتِي لا يَمْتَنِـعُ مِنْها شَيْءٌ مِنْ شَرِّ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَمِنْ شَرِّ

كه چيزي از آن سرپيچي نتواند ، از شر دنيا و آخرت و از شرّ

الاَْوْجاعِ كُلِّها وَمِنْ شَرِّ كُلِّ دابَّة أَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها ، إِنَّ رَبّـِي

تمامي دردها و از گزند هر جنبنده اي كه تو فرمانرواي او هستي همانا پروردگار من

عَلي صِراط مُسْتَقِيم ، وَلاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِاللهِ الْعَلِيّـِ الْعَظِيمِ ،

بر روش حقي است و هيچ جنبش و نيرويي نيست جز به دست خداي والاي بزرگ

تَوَكَّلْتُ عَلَي الْحَيّـِ الَّذِي لا يَمُوتُ وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ

توكل كنم بر خداي هميشه زنده اي كه هرگز نميرد و ستايش مخصوص خدايي است كه فرزندي

وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ

نگرفته و كسي در ملك هستي شريك او نيست و خواري ندارد تا نيازمند ياور باشد

وَكَبِّـرْهُ تَكْبِيــراً » .

و كاملا او را بزرگ شمـار . »

و نيز مي گويي :


30


« إِلهِي هذِهِ صَلاتِي صَلَّيْتُها لا لِحاجَة مِنْكَ إِلَيْها وَلا رَغْبَة

« اي معبود من اين نمازي كه من بجا آوردم نه به خاطر احتياجي از تو به آن بود و نه رغبتي

مِنْكَ فِيها إِلاّ تَعْظِيماً وَطاعَةً وَإِجابَةً لَكَ إِلي ما أَمَرْتَنِي بِهِ ، إِلهِي كه تودر آن داشته باشي جز تعظيم و فرمانبرداري تو و پذيرفتن آنچه مرا بدان مأمور كردي ، معبود من

إِنْ كانَ فِيهاخَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُكُوعِها أَوْ سُجُودِها فَلا تُؤاخِذْنِي

اگر در اين نماز من خللي يا نقصي در ركوع يا سجودش هست پس مرا مؤاخذه مكن و با

وَتَفَضَّلْ عَلَيَّ بِالْقَبُولِ وَالْغُفْرانِ بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ » .

پذيرفتن آن و آمرزش ( من ) بر من تفضل كن . به ( اميد ) رحمتت ، اي مهربانتـرين مهربانـان . »

و نيز بعد از هر نماز اين دعا را كه پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) براي تقويت حافظه تعليم اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) نمود ، مي خواني :

« سُبْحانَ مَنْ لا يَعْتَدِي عَلي أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ ، سُبْحانَ مَنْ لا

« منزه است خدايي كه بر آنان كه تحت فرمانش هستند ستم نكند ، منزه است خدايي كه

يَأْخُذُ أَهْلَ الاَْرْضِ بِأَلْوانِ الْعَذابِ ، سُبْحانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ ،

مردم زمين را به عذابهاي رنگارنگ نگيرد ، منزه است خداي رؤف مهربان

اَللّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قَلْبِي نُوراً وَبَصَراً وَفَهْماً وَعِلْماً ، إِنَّكَ عَلي

بار خدايا در دل من نور ( معرفت ) و بصيرت و فهم و علمي قرار داده كه تو بر

كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ » .

هر چيــز توانايـي . »


31


از شيخ شهيد نقل شده است كه حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) فرموده : هر كس بخواهد خدا او را در قيامت بر اعمال بدش مطّلع نگرداند و ديوان گناهانش نگشايد ، بعد از هر نماز اين دعا را بخواند :

« اَللّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ أَرْجي مِنْ عَمَلِي ، وَإِنَّ رَحْمَتَكَ أَوْسَعُ

« خدايا ! مسلّماً آمرزش تو اميدواركننده تر ازكارِخير من است وبه يقين رحمت تو وسيع تر

مِنْ ذَنْبِي . اَللّهُمَّ إِنْ كانَ ذَنْبِي عِنْدَكَ عَظِيماً فَعَفْوُكَ أَعْظَمُ مِنْ

از گناه من است ، بار خدايا اگر گناهم پيش تو بزرگ است ولي عفو تو بزرگتر از

ذَنْبِي . اَللّهُمَّ إِنْ لَمْ اَكُنْ أَهْلاً تَرْحَمَنِي فَرَحْمَتُكَ أَهْلٌ أَنْ

گناه من است ، بار خدايا اگر من شايسته رسيدن رحمتت نيستم ولي رحمت تو مرا شايستگي

تَبْلُغَنِي وَتَسَعَنِي ، لاَِنَّها وَسِعَتْ كُلَّ شَيء بِرَحْمَتِكَ يا

فراگرفتن دارد ؛ زيرا كه رحمت تو همه موجودات را فراگرفته به ( اميد ) رحمتت اي

أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ » .

مهربانتـرين مهربانــان . »

پس هر حاجت كه داري از خدا بخواه .

شيخ كفعمي فرموده : بعد از هر نماز مي گويي :


32


« رَضِيتُ بِاللهِ رَبّاً ، وَبِالاِْسْلامِ دِيناً ، وَبِمُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ

« خوشنودم كه پروردگارم خدا است و دينم دين اسلام است و پيمبرم محمد ( صلّي الله عليه وآله ) است

وَآلِهِ نَبِيّاً وَبِعَلِيّـ إِماماً وَبِالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَعِلِيّـ وَمُحَمَّد

و امامانم علي و حسن و حسين و علي و محمد

وَجَعْفَر وَمُوسي وَعَلِيّـ وَمُحَمَّدوَعَلِيّـ وَالْحَسَنِ وَمُحَمَّد الْخَلَفِ

و جعفر و موسي و علي و محمد و علي و حسن و فرزند

الصّالِحِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَئِمَّةً وَسادَةً وَقادَةً ، بِهِمْ أَتَوَلّي وَمِنْ

شايسته او ، درود بر ايشان كه پيشوايان و آقايان و رهبرانند به ايشان دوستي دارم و از

أَعْدائِهِـمْ أَتَبَــرَّأُ » .

دشمنانشان بيزاري جويم . »

پس سه مرتبه بگو :

« اَللّهُمَّ إِنّـِي أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْمُعافاةَ فِي الدُّنْيا

« بار خدايا من از تو گذشت و سلامتي و آسايش در دنيا

وَالاْخِـــــرَةِ » .

و آخرت را خواستـارم . »


33


دعاي مشلول

آن دعايي است كه تعليم فرموده آن را حضرت امير المؤمنين  ( عليه السلام ) به جواني كه به واسطه گناه و ستم در حقّ پدر خويش شل شده بود ، پس اين دعا را خواند ، در خواب حضرت رسول  ( صلّي الله عليه وآله ) را ديد كه دست بر اندام او ماليد و فرمود : محافظت كن بر اسم اعظم خدا كه كار تو به خير خواهد بود ، پس بيدار شد در حالتي كه تندرست بود . و دعا اين است :

اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ،

خـدايـا از تـو مـي خـواهـم بـه نـامـت بـسـم الله الـرحمـن الـرحـيم

يَا ذَا الْجَلالِ وَالإِكْرامِ ، يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ ، يَا حَيُّ لاَ إِلهَ إِلاّ أَ نْتَ ،

اي صاحب جلال و بزرگواري ، اي زنده پاينده ، اي زنده اي كه معبودي جز تو نيست

يَا هُوَ يَا مَنْ لاَ يَعْلَمُ ما هُوَ ، وَلاَ كَيْفَ هُوَ ، وَلاَ أَيْنَ هُوَ ،

اي كسي كه جز او كسي نداند كه چيست او ، و چگونه است او ، و در كجاست او

وَلاَ حَيْثُ هُوَ إِلاّ هُوَ ، يَا ذَا الْمُلْكِ وَالْمَلَكُوتِ ، يَا ذَا الْعِزَّةِ

و در كدام سو است ، اي داراي ملك و ملكوت ، اي داراي عزت


34


وَالْجَبَرُوتِ ، يا مَلِكُ يَا قُدُّوسُ ، يَا سَلامُ يَا مُؤْمِنُ يَا مُهَيْمِنُ ،

و جبروت ( قهر و قدرت ) ، اي پادشاه جهان اي منزه از هر عيب ، اي سالم از هر نقص اي ايمني بخش اي نگهبان

يَا عَزِيزُ يَا جَبّارُ يَا مُتَكَبِّرُ ، يَا خالِقُ يَا بارِئُ يَا مُصَوِّرُ ، يَا مُفِيدُ

اي عزيز اي داراي قهر اي با عظمت ، اي آفريننده اي پديد آورنده اي صورت بخش ، اي سود دهنده

يَا مُدَبِّرُ ، يَا شَدِيدُ يَا مُبْدِئُ ، يَا مُعِيدُ يَا مُبِيدُ ، يَا وَدُودُ

اي تدبير كننده ، اي محكم كار اي سبب آغاز خلقت ، و اي سبب پايان آن اي نابود كننده ، اي محبت شعار

يَا مَحْمُودُ يَا مَعْبُودُ ، يَا بَعِيدُ يَا قَرِيبُ يَا مُجِيبُ ، يَا رَقِيبُ

اي پسنديده اي معبود خلق ، اي دور و اي نزديك اي پاسخ دهنده ، اي نگهبان

يَا حَسِيبُ ، يَا بَدِيعُ يَا رَفِيعُ ، يَا مَنِيعُ يَا سَمِيعُ ، يَا عَلِيمُ يَا حَلِيمُ

اي حساب دارنده ، اي نوين آفرين اي رفيع مقام ، اي بلند مرتبه اي شنوا ، اي دانا اي بردبار

يَاكَرِيمُ يَا حَكِيمُ يَا قَدِيمُ ، يَا عَلِيُّ يَا عَظِيمُ ، يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ ،

اي كريم اي فرزانه اي قديم اي والا اي بزرگ ، اي مهرپيشه و اي نعمت بخش

يَا دَيَّانُ يَا مُسْتَعانُ ، يَاجَلِيلُ يَا جَمِيلُ ، يَا وَكِيلُ يَا كَفِيلُ ،

اي پاداش ده اي ياري جسته شده ، اي پُر جلالت اي زيبا ، اي وكيل اي كفيل

يَا مُقِيلُ يَا مُنِيلُ ، يَا نَبِيلُ يَا دَلِيلُ ، يَا هادِييَا بادِي ، يَا أَوَّلُ

اي درگذرنده اي نعمت رساننده ، اي ماهر اي راهنما ، اي رهبر اي آغاز كننده ، اي اول

يَا آخِرُ ، يَا ظاهِرُ يَا باطِنُ ، يَا قائِمُ يَا دائِمُ ، يَا عالِمُ يَا حاكِمُ ،

اي آخر ، اي ظاهر اي باطن ، اي استوار اي ابدي ، اي دانا اي حكم فرما


35


يَا قاضِي يَا عادِلُ ، يَا فاصِلُ يَا واصِلُ ، يَا طاهِرُ يَا مُطَهِّرُ ،

اي داور اي دادگر ، اي جدا كننده اي پيوند كننده ، اي پاك اي پاكيزه

يَا قادِرُ يَا مُقْتَدِرُ ، يَا كَبِيرُ يَا مُتَكَبِّرُ ، يَا واحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ ،

اي توانا اي با اقتدار ، اي بزرگ اي با عظمت ، اي يگانه اي تك اي بي نياز

يَا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ

اي كسي كه نزايد و زائيده نشده و نيست برايش همتايي هيچكس ، و نيست برايش

صاحِبَةٌ وَلاَ كانَ مَعَهُ وَزِيرٌ ، وَلاَ اتَّخَذَ مَعَهُ مُشِيراً ، وَلاَ احْتاجَ

همسر و رفيقي و نباشد با او وزيري ، و نگرفته براي خود مشاوري ، و نه نيازمند

إِلي ظَهِير ، وَلاَ كانَ مَعَهُ مِنْ إِله غَيْرُهُ لاَ إِلهَ إِلاّ أَ نْتَ ،

به كمك كاري است ، و نه معبودي جز او است شايسته ستايشي جز تو نيست

فَتَعالَيْتَ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً كَبِيراً ، يَا عَلِيُّ يَا شامِخُ

پس تو برتري از آنچه ستمكاران گويند بسيار برتر ، اي والا اي بلند رتبه

يَا باذِخُ ، يَا فَتَّاحُ يَا نَفَّاحُ يَا مُرْتاحُ ، يَامُفَرِّجُ يَاناصِرُ يَامُنْتَصِرُ

اي والا مقام ، اي گشاينده اي عطا بخشنده اي فرح بخش ، اي گشايش دهنده اي ياور اي مددكار

يَامُدْرِكُ يَامُهْلِكُ يَامُنْتَقِمُ ، يَاباعِثُ يَاوارِثُ ، يَاطالِبُ يَاغالِبُ ،

اي دريابنده اي هلاك كننده اي انتقام گيرنده ، اي برانگيزنده اي ارث برنده ، اي جوينده اي پيروزمند

يَامَنْ لاَ يَفُوتُهُ هارِبٌ ، يَاتَوَّابُ يَاأَوَّابُ يَاوَهَّابُ ، يَامُسَبِّبَ

اي كسي كه از دستش نرود گريز پايي ، اي توبه پذير اي رجوع پذير اي بخشنده ، اي سبب ساز


36


الاَْسْبابِ ، يَامُفَتِّحَ الاَْ بْوابِ ، يَامَنْ حَيْثُ ما دُعِيَ أَجابَ ،

هر سبب ، اي گشاينده درهاي بسته ، اي كسي كه هر زمان بخوانندش اجابت كند

يَاطَهُورُ يَاشَكُورُ ، يَاعَفُوُّ يَاغَفُورُ ، يَانُورَ النُّورِ ، يَامُدَبِّرَ الاُْمُورِ ،

اي پاكي بخش اي پاداش ده شاكران ، اي درگذرنده اي آمرزنده ، اي نور روشنيها ، اي تدبير كننده امور

يَالَطِيفُ يَاخَبِيرُ ، يَامُجِيرُ يَامُنِيرُ ، يَابَصِيرُ يَاظَهِيرُ يَاكَبِيرُ ، يَاوِتْرُ

اي نعمت بخش اي بينا ، اي پناه ده اي روشني ده ، اي بينا اي پشتيبان اي بزرگ ، اي يگانه

يَافَرْدُ ، يَاأَبَدُ يَاسَنَدُ يَاصَمَدُ ، يَاكافِي يَاشافِي ، يَاوافِييَامُعافِي ،

اي بي همتا ، اي جاويدان اي تكيه گاه اي بي نياز ، اي كفايت كننده اي شفا دهنده ، اي وفادار اي صحت بخش

يَامُحْسِنُ يَامُجْمِلُ ، يَامُنْعِمُ يَامُفْضِلُ ، يَامُتَكَرِّمُ يَامُتَفَرِّدُ ،

اي نيكوكار اي زيب بخش ، اي نعمت ده اي فزون بخش ، اي بزرگوار اي يگانه شناخته شده ،

يَامَنْ عَلا فَقَهَرَ ، يَامَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ ، يَا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ ، يَا مَنْ عُبِدَ

اي كه از برتري بر همه قاهر است ، اي كه فرمانروا است و نيرومند ، اي كه در دروني و از درون آگاه ، اي بپرستندش

فَشَكَرَ ، يَا مَنْ عُصِيَ فَغَفَرَ ، يَا مَنْ لاَ تـَحْوِيهِ الْفِكَرُ ، وَلاَ يُدْرِكُهُ

و او پاداش دهد اي كه نافرمانيش كنند و بيامرزد ، اي كه در فكرها نگنجد و ديده اي

بَصَرٌ ، وَلاَ يَخْفي عَلَيْهِ أَثَرٌ ، يَا رازِقَ الْبَشَرِ ، يَا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَر ،

او را درنيابد ، و هيچ كاري بر او پنهان نماند ، اي روزي ده بشر ، اي اندازه گير هر اندازه

يَا عالِيَ الْمَكانِ ، يَا شَدِيدَ الاَْرْكانِ ، يَا مُبَدِّلَ الزَّمانِ ، يَا قابِلَ

اي والا مكان ، اي سخت قدرت ، اي جابجا كننده زمان ، اي قبول كننده


37


الْقُرْبانِ ، يَا ذَا الْمَنِّ وَالاِْحْسانِ ، يَا ذَا الْعِزَّةِ وَالسُّلْطانِ ، يَا رَحِيمُ

قرباني ، اي دارنده نعمت و احسان ، اي صاحب عزت و سلطنت ، اي بخشاينده

يَا رَحْمنُ ، يَا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْم فِيشَأْن ، يَا مَنْ لاَ يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ

اي مهربان ، اي كه هر روز در كاري است ، اي كه كاري از كار ديگر سرگرمش

شَأْن ، يَا عَظِيمَ الشَّأْنِ ، يَا مَنْ هُوَ بِكُلِّ مَكان ، يَا سامِعَ

نكند اي بزرگ مقام ، اي كه در هر جا هستي ، اي شنواي

الاَْصْواتِ ، يَا مُجِيبَ الدَّعَواتِ ، يَا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ ، يَا قاضِيَ

هر صدا ، اي اجابت كننده دعاها ، اي برآرنده خواسته ها ، اي روا كننده

الْحاجاتِ ، يَا مُنْزِلَ الْبَرَكاتِ ، يَا راحِمَ الْعَبَراتِ ، يَا مُقِيلَ

حاجتها ، اي فرو فرستنده بركات ، اي رحم كننده بر اشكها ( و گريه ها ) ، اي ناديده گير

الْعَثَراتِ ، يَا كاشِفَ الْكُرُباتِ ، يَا وَلِيَّ الْحَسَناتِ ، يَا رافِـعَ

لغزشها ، اي برطرف كننده ناراحتيها ، اي بدست دارنده نيكيها ، اي بالا برنده

الدَّرَجاتِ ، يَا مُؤْتِيَ السُّؤْلاتِ ، يَا مُحْيِيَ الاَْمْواتِ ، يَا جامِعَ

مقامها ، اي دهنده خواسته ها ، اي زنده كننده مرده ها ، اي گردآورنده

الشَّتاتِ ، يَا مُطَّلِعاً عَلَي النِّيَّاتِ ، يَا رادَّ ما قَدْ فاتَ ، يَا مَنْ

پراكنده ها ، اي آگاه بر نيّتهاي دل ، اي برگرداننده آنچه از دست رفته ، اي كه

لاَ تَشْتَبِهُ عَلَيْهِ الاَْصْواتُ ، يَا مَنْ لاَ تُضْجِرُهُ الْمَسْأَلاتُ ،

صداها بر او مشتبه نشود ، اي كه ( زيادي ) خواهشها او را به ستوه و خستگي در نياورد


38


وَلاَ تَغْشاهُ الظُّلُماتُ ، يَا نُورَ الاَْرْضِ وَالسَّماواتِ ، يَا سابِغَ

و تاريكيها او را فرا نگيرد ، اي روشني زمين و آسمانها ، اي سرشار دهنده

النِّعَمِ ، يَا دافِعَ النِّقَمِ ، يَا بارِئَ النَّسَمِ ، يَا جامِعَ الاُْمَمِ ،

نعمتها ، اي جلوگير رنج و ملالها ، اي آفريننده انسان ، اي گردآورنده ملتها

يَا شافِيَ السَّقَمِ ، يَا خالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ ، يَا ذَا الْجُودِ وَالْكَرَمِ ،

اي بهبودي ده بيماريها ، اي خالق روشني و تاريكيها ، اي صاحب جود و كرم

يَا مَنْ لاَ يَطَأُ عَرْشَهُ قَدَمٌ ، يَاأَجْوَدَ الاَْجْوَدِينَ ، يَاأَكْرَمَ الاَْكْرَمِينَ ،

اي كه گامي به عرشش نرسد ، اي بخشنده ترين بخشندگان ، اي كريم ترين كريمان

يَاأَسْمَعَ السَّامِعِينَ ، يَاأَبْصَرَ النَّاظِرِينَ ، يَاجارَ الْمُسْتَجِيرِينَ ،

اي شنواترين شنوايان ، اي بيناترين بينايان ، اي پناه پناه جويان

يَاأَمانَ الْخائِفِينَ ، يَاظَهْرَ اللاَّجِينَ ، يَاوَ لِيَّ الْمُؤْمِنِينَ ، يَاغِياثَ

اي ايمني بخش ترسناكان ، اي پشت و پناه پناهندگان ، اي ياور مؤمنان ، اي فريادرس

الْمُسْتَغِيثِينَ ، يَاغايَةَ الطَّالِبِينَ ، يَاصاحِبَ كُلِّ غَرِيب ، يَامُونِسَ

فريادطلبان ، اي منتها مقصود خواهندگان ، اي رفيق هر غريب ، و مونس

كُلِّ وَحِيد ، يَامَلْجَأَ كُلِّ طَرِيد ، يَامَأْوي كُلِّ شَرِيد ، يَاحافِظَ

هر تنها ، اي پناه هر آواره ، اي جاي ده هر گريخته ، اي نگهدار

كُلِّ ضَّالَّة ، يَاراحِمَ الشَّيْخِ الْكَبِيرِ ، يَارازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِيرِ ،

هر گمشده ، اي رحم كننده پير كهن سال ، اي روزي ده كودك خردسال


39


يَاجَابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِيرِ ، يَافَاكَّ كُلِّ أَسِير ، يَامُغْنِيَ الْبَائِسِ الْفَقِيرِ ،

اي پيوند دهنده استخوان شكسته ، اي رها كننده هر گرفتار دربند ، اي بي نياز كن هر بينواي مستمند

يَاعِصْمَةَ الْخائِفِ الْمُسْتَجِيرِ ، يَا مَنْ لَهُ التَّدْبِيرُ وَالتَّقْدِيرُ ،

اي پناه ترسناكِ پناه جو ، اي كه چاره انديشي و اندازه گيري كارها بدست او است

يَا مَنِ الْعَسِيرُ عَلَيْهِ سَهْلٌ يَسِيرٌ ، يَا مَنْ لاَ يَحْتاجُ إِلي تَفْسِير ،

اي كه هر مشكلي براي او سهل و آسان است ، اي كه بي نيازي از شرح و تفسير

يَا مَنْ هُوَ عَلَي كُلِّ شَيْء قدِيرٌ ، يَا مَنْ هُوَ بِكُلِّ شَيْء خَبِيرٌ ،

اي كه بر هر چيز توانايي ، اي كه بهر چيز خبير و آگاهي

يَا مَنْ هُوَ بِكُلِّ شَيْء بَصِيرٌ ، يَا مُرْسِلَ الرِّياحِ ، يَافَالِقَ الاِْصْباحِ ،

اي كه به هر چيز بينايي ، اي فرستنده بادها ، اي شكافنده روشني صبح

يَا بَاعِثَ الاَْرْواحِ ، يَاذَا الْجُودِ وَالسَّماحِ ، يَا مَنْ بِيَدِهِ كُلُّ مِفْتاح ،

اي برانگيزنده جانها ، اي صاحب جود و سخا ، اي كه بدست قدرت او است هر كليد

يَا سَامِعَ كُلِّ صَوْت ، يَاسَابِقَ كُلِّ فَوْت ، يَا مُحْيِيَ كُلِّ نَفْس بَعْدَ

اي شنونده هر صدا ، اي جلوتر از هر گذشته ، اي زنده كننده هر شخصي پس از

الْمَوْتِ ، يَا عُدَّتِي فِيشِدَّتِي ، يَاحافِظِي فِيغُرْبَتِي ، يَا مُونِسِي

مرگ ، اي ذخيره من در روز سختي و دشواري ، اي نگهدارم در روز غربت و بي كسي ، اي همدمم

فِيوَحْدَتِي ، يَا وَلِيِّي فِي نِعْمَتِي ، يَاكَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي

در تنهايي ، اي ولي نعمتم ، اي پناهگاه من در آن هنگام كه راهها مرا مانده و


40


الْمَذَاهِبُ ، وَتُسَلِّمُنِي الاَْقارِبُ ، وَيَخْذُلُنِي كُلُّ صَاحِب ،

خسته كنند ، و نزديكان مرا واگذارند ، و هر رفيق و دوستي دست از ياريم بكشند

يَا عِمَادَ مَنْ لاَ عِمادَ لَهُ ، يَا سَنَدَ مَنْ لاَ سَنَدَ لَهُ ، يَا ذُخْرَ

اي تكيه گاه هركس كه تكيه گاهي ندارد ، اي پشتوانه آن كس كه پشتوانه ندارد ، اي ذخيره

مَنْ لاَ ذُخْرَ لَهُ ، يَاحِرْزَ مَنْ لاَ حِرْزَ لَهُ ، يَا كَهْفَ مَنْ لاَ كَهْفَ لَهُ ،

تهيدستان ، اي نگهدار كسي كه نگهداري ندارد ، اي پناهگاه آن كس كه پناهگاهي ندارد

يَا كَنْزَ مَنْ لاَ كَنْزَ لَهُ ، يَا رُكْنَ مَنْ لاَ رُكْنَ لَهُ ، يَا غِياثَ

اي گنج بي گنجان ، اي پايه محكم آن كس كه پايه محكمي ندارد ، اي فريادرس

مَنْ لاَ غِياثَ لَهُ ، يَا جَارَ مَنْ لاَ جَارَ لَهُ ، يَا جَارِيَ اللَّصِيقَ ،

كسي كه فريادرس ندارد ، اي همسايه بي همسايگان ، اي همسايه به من پيوسته

يَا رُكْنِيَ الْوَثِيقَ ، يَاإِلهِيبِالتَّحْقِيقِ ، يَارَبَّ الْبَيْتِ الْعَتِيقِ ،

اي ركن استوار من ، اي معبود مسلَّم من ، اي پروردگار خانه كعبه

يَا شَفِيقُ يا رَفِيقُ ، فُكَّنِيمِنْ حَلَقِ الْمَضِيقِ ، وَاصْرِفْ عَنِّي كُلَّ

اي مهربان اي رفيق ، آزادم كن از حلقه هاي تنگ ( روزگار ) ، و بگردان از من هر

هَمٍّ وَغَمٍّ وَضِيق ، وَاكْفِنِيشَرَّ مَا لاَ أُطِيقُ ، وَأَعِنِّي عَلَي ما أُطِيقُ ،

غم و اندوه و فشاري را ، و كفايت كن مرا از هر چه طاقتش را ندارم ، و ياريم كن بر آنچه طاقتش را دارم

يَا رَادَّ يُوسُفَ عَلَي يَعْقُوبَ ، يَا كاشِفَ ضُرِّ أَيُّوبَ ، يَاغافِرَ ذَ نْبِ

اي كه يوسف را به يعقوب برگرداندي ، اي كه ايوب را از گرفتاري نجات بخشيدي ، اي آمرزنده خطاي


41


داوُدَ ، يَا رافِعَ عِيسَي بْنِ مَرْيَمَ وَمُنْجِيَهُ مِنْ أَيْدِي الْيَهُودِ ،

داود ، اي بالا برنده عيسي بن مريم و نجات دهنده او از دست يهود

يَامُجِيبَ نِداءِ يُونُسَ فِي الظُّلُماتِ ، يَا مُصْطَفِيَ مُوسي

اي پاسخ دهنده آواز يونس در تاريكيهاي دريا ، اي برگزيننده موسي ( بوسيله سخن گفتن )

بِالْكَلِماتِ ، يَا مَنْ غَفَرَ لاِدَمَ خَطِيئَتَهُ ، وَرَفَعَ إِدْرِيسَ مَكَاناً عَلِيّاً

بدان كلمات ، اي كه بخشيدي بر آدم خطايش را ، و ادريس را از رحمت خويش به جايي بلند

بِرَحْمَتِهِ ، يَا مَنْ نَجَّي نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ ، يَا مَنْ أَهْلَكَ عاداً الاُْولي

بردي اي كه نوح را از غرق نجات دادي ، اي كه قوم عاد قديم را هلاك كردي

وَثَمُودَ فَما أَبْقَي ، وَقَوْمَ نُوح مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ

و ثموديان را باقي نگذاشتي ، و پيش از آنها قوم نوح را كه آنها ستمگرتر و سركش تر

وَأَطْغَي ، وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَي ، يَا مَنْ دَمَّرَ عَلي قَوْمِ لُوط ، وَدَمْدَمَ

بودند و دهكده هاي واژگون را بيفكندي ، اي كه نابودي بر قوم لوط فرستادي و هلاك كردي

عَلي قَوْمِ شُعَيْب ، يَا مَنِ اتَّخَذَ إِبْراهِيمَ خَلِيلاً ، يَا مَنِ اتَّخَذَ

قوم شعيب را ، اي كه ابراهيم را خليل گرفتي ، اي كه

مُوسي كَلِيماً ، وَاتَّخَذَ مُحَمَّداً صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَعَلَيْهِمْ

موسي را هم سخن خود ساختي ، و محمد صلي الله عليه و آله را

أَجْمَعِينَ حَبِيباً ، يَا مُؤْتِيَ لُقْمانَ الْحِكْمَةَ ، وَالْواهِبَ لِسُلَيْمانَ

حبيب خود كردي ، اي كه به لقمان حكمت عطا كردي ، و به سليمان فرمانروايي و


42


مُلْكاً لاَ يَنْبَغِي لاَِحَد مِنْ بَعْدِهِ ، يَا مَنْ نَصَرَ ذَا الْقَرْنَيْنِ

پادشاهي آن چناني دادي كه براي هيچكس پس از او شايسته نبود ، اي كه ذوالقرنين را بر

عَلَي الْمُلُوكِ الْجَبابِرَةِ ، يَا مَنْ أَعْطَي الْخِضْرَ الْحَياةَ ، وَرَدَّ لِيُوشَعَ

پادشاهان سركش ياري دادي ، اي كه به خضر آب حيات دادي ، و براي يوشع

بْنِ نُون الشَّمْسَ بَعْدَ غُرُوبِها ، يَا مَنْ رَبَطَ عَلي قَلْبِ أُمِّ مُوسي ،

بن نون آفتاب را پس از غروب كردن برگرداندي ، اي كه به دل مادر موسي آرامش بخشيدي

وَأَحْصَنَ فَرْجَ مَرْيَمَ ابْنَةِ عِمْرانَ ، يا مَنْ حَصَّنَ يَحْيَي بْنَ زَكَرِيَّا

و دامن مريم دختر عمران را از آلودگي نگهداشتي ، اي كه يحيي بن زكريا را

مِنَ الذَّنْبِ ، وَسَكَّنَ عَنْ مُوسَي الْغَضَبَ ، يَا مَنْ بَشَّرَ زَكَرِيَّا

از گناه حفظ كردي ، و خشم موسي را فرو نشاندي ، اي كه زكريا را به ولادت

بِيَحْيي ، يَا مَنْ فَدَي إِسْماعِيلَ مِنَ الذَّبْحِ بِذِبْح عَظِيم ، يَا مَنْ قَبِلَ

يحيي مژده دادي ، اي كه اسماعيل را به آن ذبح عظيم فدا فرستادي ، اي كه

قُرْبانَ هابِيلَ ، وَجَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلي قابِيلَ ، يَا هازِمَ الاَْحْزابِ

قرباني هابيل را پذيرفتي ، و لعنت را بر قابيل مقرر ساختي ، اي پراكنده كننده احزاب

لِـمُحَمَّد صَلَّي اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد

براي پشتيباني محمد صلي الله عليه و آله ، درود فرست بر محمد و آل محمد

وَعَلي جَمِيعِ الْمُرْسَلِينَ وَمَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَأَهْلِ طَاعَتِكَ

و بر تمامي رسولان و فرشتگان مقرب و همه آنان كه فرمانبرداري


43


أَجْمَعِينَ ، وَأَسْأَ لُكَ بِكُلِّ مَسْأَلَة سَأَلَكَ بِها أَحَدٌ مِمَّنْ رَضِيتَ

تو كنند ، و از تو مي خواهم به هر سؤالي كه از تو مي كنند هر يك از آن اشخاصي كه از آنها راضي

عَنْهُ ، فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَي الاِْجابَةِ ، يَا اللّهُ يَا اللّهُ يَا اللّهُ ، يَا رَحْمنُ

هستي و در نتيجه اجابت را برايش مسلم كردي ، اي خدا اي خدا اي خدا ، اي بخشاينده

يَا رَحْمنُ يَا رَحْمنُ ، يا رَحِيمُ يَا رَحِيمُ يَا رَحِيمُ ، يَا ذَا الْجَلالِ

اي بخشاينده اي بخشاينده ، اي مهربان اي مهربان اي مهربان ، اي صاحب جلال

وَالاِْكْرامِ ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ ،

و بزرگواري ، اي صاحب جلال و بزرگواري ، اي صاحب جلال و بزرگواري

بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ ، أَسْأَ لُكَ بِكُلِّ اسْم سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ ،

بدان بدان بدان بدان بدان بدان بدان ، تو را مي خوانم به حق هر نامي كه خود را بدان ناميدي

أَوْ أَ نْزَلْتَهُ فِيشَيْء مِنْ كُتُبِكَ ، أَوِ اسْتَأَثَرْتَ بِهِ فِيعِلْمِ الْغَيْبِ

يا در يكي از كتابهاي خود آن را نازل كردي ، يا آن را در علم غيب براي خويشتن

عِنْدَكَ ، وَبِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ ، وَبِمُنْتَهَي الرَّحْمَـةِ مِنْ كِتابِكَ

برگزيدي ، و بدان وسائلي كه عرشت را عزت بخشيد ، و به منتهاي رحمت از كتابت

وَبِما { لَوْ أَنَّ ما فِي الاَْرْضِ مِنْ شَجَرَة أَقْلامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ

و بدانچه « اگر هر درختي كه در زمين است قلم باشند و دريا با

بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُر ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ } ،

هفت درياي ديگر كه آن را كمك دهند مركب بود كلمات خدا تمام نمي شد براستي خدا نيرومند و فرزانه است »


44


وَأَسْأَ لُكَ بِأَسْمائِكَ الْحُسْنَي الَّتِي نَعَتَّها فِيكِتابِكَ فَقُلْتَ :

و از تو مي خواهم به حق آن نامهاي نيكويت كه در قرآن توصيفشان كرده اي و فرموده اي :

{ وَلِلّهِ الاَْسْماءُ الْحُسْني فَادْعُوهُ بِها } وَقُلْتَ : { ادْعُونِي

« وبراي خدا است نامهاي نيكو پس او را بدان نامها بخوانيد » و باز فرمودي : « مرا بخوانيد

أَسْتَجِبْ لَكُمْ } ، وَقُلْتَ : { وَإِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي

تا اجابت كنم شما را » و نيز فرمودي : « و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند پس من

قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعَانِ } ، وَقُلْتَ : { يا عِبادِيَ

نزديكم و پاسخ دهم دعاي خواننده را هنگامي كه مرا بخواند » ، و فرمودي : « اي بندگان من

الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلي أَ نْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَـةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ

كه بر نفس خويش اسراف و زياده روي كرديد از رحمت خدا

الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ } وَأَنَا أَسْأَ لُكَ يَا إِلهِي ،

نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را بيامرزد و او است آمرزنده مهربان » و من از تو مي خواهم اي معبودم

وَ أَدْعُوكَ يَا رَبِّ ، وَأَرْجُوكَ يَا سَيِّدِي ، وَأَطْمَعُ فِي إِجابَتِي

و مي خوانمت پروردگارا ، و اميدوار توام اي آقاي من ، و از تو طمع اجابت دارم

يَامَولايَ كَما وَعَدْتَنِي وَقَدْ دَعَوْتُكَ كَما أَمَرْتَنِي ، فَافْعَلْ بِي

اي مولاي من چنانچه به من وعده داده اي و من تو را خواندم چنانچه به من دستور دادي ، پس انجام ده درباره من

ما أَ نْتَ أَهْلُهُ يَاكَرِيمُ ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ، وَصَلَّي اللّهُ

آن آنچه را تو شايسته آني اي كريم ، وستايش مخصوص پروردگار جهانيان است و درود خدا


45


عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ أَجْمَعِينَ .

بــر مــحــمـد و آلــش هـمـگـي بـاد .

پس ذكر كن حاجت خود را كه برآورده است إن شاء الله تعالي ، و در روايت مهج الدّعوات است كه نمي خواني اين دعا را مگر آنكه با طهارت باشي .



| شناسه مطلب: 77954