بخش 7
زیارت امین اللّه زیارت وارث زیارت آل یس
155 |
زيارت امين اللّه
يكي از زيارت هاي بسيار معروف و معتبر است كه در كتاب هاي زيارات نقل شده است . مرحوم علامه مجلسي آن را از نظر متن و سند از بهترين زيارات دانسته كه مناسب است در همه حرم ها و مزارهاي ائمّه ( عليهم السلام ) بر آن مداومت شود .
اين زيارت ، هم از زيارت هاي مطلقه محسوب مي شود
156 |
كه در هر وقت مي توان خواند ، هم از زيارت هاي مخصوصه روز عيد غديرخم است و هم از زيارات جامعه اي است كه در همه حرم هاي مقدّس ائمّه ( عليهم السلام ) خوانده مي شود . محتوايي عرفاني و سراسر شور و اشتياق به قرب الهي دارد . كيفيّت آن چنان است كه به سندهاي معتبر روايت شده از جابر از امام محمّدباقر ( عليه السلام ) كه امام زين العابدين ( عليه السلام ) به زيارت اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) آمد ، و نزد قبر آن حضرت ايستاد ، و گريست ، و گفت :
« اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِينَ اللهِ فِي أَرْضِهِ وَحُجَّتَهُ عَلي عِبادِهِ ،
« سلام بر تو اي امانتدار خدا در زمين او و حجتش بر بندگان او
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ جاهَدْتَ فِي اللهِ حَقَّ
سلام بر تو اي امير مؤمنان گواهي دهم كه تو در راه خدا جهاد كردي
جِهادِهِ ، وَعَمِلْتَ بِكِتابِهِ ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيّـِهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ،
چنانچه بايد و رفتار كردي به كتاب خدا ( قرآن ) و پيروي كردي از سنتهاي پيامبرش ( صلّي الله عليه وآله )
حَتّي دَعاكَ اللهُ إِلي جِوارِهِ ، فَقَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيارِهِ ، وَأَلْزَمَ
تا اينكه خداوند تو را به جوار خويش دعوت فرمود و به اختيار خودش جانت را قبض نمود و ملزم كرد
أَعْداءَكَ الْحُجَّةَ مَعَ ما لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلي جَمِيعِ خَلْقِهِ ،
دشمنانت را به حجت و برهان با حجتهاي رساي ديگري كه با تو بود بر تمامي خلق خود
157 |
اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ ، راضِيَةً بِقَضائِكَ ، مُولَعَةً
خدايا قرار ده نفس مرا آرام به تقديرت و خوشنود به قضايت و حريص
بِذِكْرِكَ وَدُعائِكَ ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيائِكَ ، مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ
به ذكر و دعايت و دوستدار برگزيدگان دوستانت و محبوب در زمين
وَسَمائِكَ ، صابِرَةً عَلي نُزُولِ بَلائِكَ ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمائِكَ ،
و آسمانت و شكيبا در مورد نزول بلايت و سپاسگزار در برابر نعمتهاي فزونت
ذاكِرَةً لِسَوابِـغِ آلائِكَ ، مُشْتاقَةً إِلي فَرْحَةِ لِقائِكَ ، مُتَزَوِّدَةً التَّقْوي
و متذكر عطاياي فراوانت مشتاق به شاد گشتن ديدارت توشه گير پرهيزكاري
لِيَوْمِ جَزائِكَ ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِيائِكَ ، مُفارِقَةً لاَِخْلاقِ أَعْدائِكَ ،
براي روز پاداشت پيروي كننده روشهاي دوستانت دوري گزيننده اخلاق دشمنانت
مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيا بِحَمْدِكَ وَثَنائِكَ » .
سرگرم از دنيا به ستايش و ثنايت . »
پس گونه خود را بر قبر گذاشت و گفت :
« اَللّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ والِهَةٌ ، وَسُبُلَ الرّاغِبِينَ إِلَيْكَ
« خدايا براستي دلهاي فروتنان درگاهت بسوي تو حيران است و راههاي مشتاقان به جانب تو
شارِعَةٌ ، وَأَعْلامَ الْقاصِدِينَ إِلَيْكَ واضِحَةٌ ، وَأَفْئِدَةَ الْعارِفِينَ مِنْكَ
باز است و نشانه هاي قاصدان كويت آشكار و نمايان است و قلبهاي عارفان از تو
158 |
فازِعَةٌ ، وَأَصْواتَ الدّاعِينَ إِلَيْكَ صاعِدَةٌ ، وَأَبْوابَ الاِْجابَةِ لَهُمْ
ترسان است و صداهاي خوانندگان بطرف تو صاعد و درهاي اجابت برويشان
مُفَتَّحَةٌ ، وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاكَ مُسْتَجابَةٌ ، وَتَوْبَةَ مَنْ أَنابَ إِلَيْكَ
باز است و دعاي آنكس كه با تو راز گويد مستجاب است و توبه آنكس كه به درگاه تو بازگردد
مَقْبُولَةٌ ، وَعَبْرَةَ مَنْ بَكي مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ ، وَالاِْغاثَةَ لِمَنِ
پذيرفته است و اشك ديده آنكس كه از خوف تو گريد مورد رحم و مهر است و فريادرسي تو براي كسي كه
اسْتَغاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ ، وَالاِْعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِكَ مَبْذُولَةٌ ،
به تو استغاثه كند آماده است و كمك كاريت براي آنكس كه از تو كمك خواهد رايگان است
وَعِداتِكَ لِعِبادِكَ مُنْجَزَةٌ ، وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَكَ مُقالَةٌ ، وَأَعْمالَ
و وعده هايي كه به بندگانت دادي وفايش حتمي است و لغزش كسي كه از تو پوزش طلبد بخشوده است و كارهاي
الْعامِلِينَ لَدَيْكَ مَحْفُوظَةٌ ، وَأَرْزاقَكَ إِلَي الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْكَ
آنانكه براي تو كار كنند در نزد تو محفوظ است و روزيهايي كه به آفريدگانت دهي از نزدت
ناِزلَةٌ ، وَعَوائِدَ الْمَزِيدِ إِلَيْهِمْ واصِلَةٌ ، وَذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِينَ
ريزان است و بهره هاي بيشتري هم بسويشان مي رسد و گناه آمرزش خواهان ( از تو )
مَغْفُورَةٌ ، وَحَوائِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ مَقْضِيَّةٌ ، وَجَوائِزَ السّائِلِينَ
آمرزيده است و حاجتهاي آفريدگانت نزد تو روا شده است و جايزه هاي سائلان
عِنْدَكَ مُوَفَّرَةٌ ، وَعَوائِدَ الْمَزِيدِ مُتَواتِرَةٌ ، وَمَوائِدَ الْمُسْتَطْعِمِينَ
در پيش تو فراوان است و بهره هاي فزون پياپي است و خوانهاي احسان تو براي طعام خواهان
159 |
مُعَدَّةٌ ، وَمَناهِلَ الظِّماءِ لَدَيْكَ مُتْرَعَةٌ . اَللّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعائِي ،
آماده است و حوضهاي آب براي تشنگان لبريز است خدايا پس دعايم را مستجاب كن
وَاقْبَلْ ثَنائِي ، وَاجْمَعْ بَيْنِي وَبَيْنَ أَوْلِيائِي ، بِحَقّـِ مُحَمَّد وَعَلِيّـ
و بپذير مدح و ثنايم را و گردآور ميان من و دوستانم به حق محمد و علي
وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ ، إِنَّكَ وَلِيُّ نَعْمائِي وَمُنْتَهي مُنايَ
و فاطمة و حسن و حسين كه براستي تويي صاحب نعمتهايم و منتهاي آرزويم
وَغايَةُ رَجائِي فِي مُنْقَلَبِي وَمَثْوايَ » .
و سرحد نهايي اميدم و بازگشتگاه و اقامتگاهم . »
و در كامل الزّيارات بعد از زيارت اين جملات آمده است :
« أَنْتَ إِلهِي وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ ، اِغْفِرْ لِي وَلاَِوْلِيائِنا ، وَكُفَّ عَنّا
« تويي معبود و آقا و مولاي من بيامرز دوستان ما را و بازدار از ما
أَعْداءَنا ، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اَذانا ، وَاَظْهِرْ كَلِمَةَ الْحَقّـِ وَاجْعَلْهَا الْعُلْيا ،
دشمنانمان را و سرگرمشان كن از آزار ما و آشكار كن گفتار حق را و آنرا برتر قرار ده
وَأَدْحِضْ كَلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَاالسُّفْلي ، إِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيْء
و از ميان ببر گفتار باطل را و آنرا پست گردان كه براستي تو بر هرچيز
قَدِيرٌ » .
توانايي . »
160 |
زيارت وارث
زيارت مطلقه امام حسين ( عليه السلام ) معروف به زيارت وارث اين زيارت معتبر و پرمحتوا ، ابراز علاقه و همبستگي با سيدالشّهدا و شهداي ديگر ( عليهم السلام ) كربلاست ، و سلسله نوراني نياكان امام حسين و دودمان رسالت ( عليهم السلام ) را به ياد مي آورد . و پيوند زائر را با اهلبيت عصمت تحكيم مي كند . پس چون قصد زيارت امام حسين ( عليه السلام ) نمودي بگو :
« اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا
« سلام بر تو اي وارث آدم برگزيده خدا سلام بر تو اي
وارِثَ نُوح نَبِيّـِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللهِ ،
وارث نوح پيغمبر خدا سلام بر تو اي وارث ابراهيم خليل خدا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ مُوسي كَلِيمِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ
سلام بر تو اي وارث موسي هم سخن با خدا سلام بر تو اي وارث
عِيسي رُوحِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُحَمَّد حَبِيبِ اللهِ ،
عيسي روح خدا سلام بر تو اي وارث محمد حبيب خدا
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
سلام بر تو اي وارث امير مؤمنان ( عليه السلام ) سلام
161 |
يَا ابْنَ مُحَمَّد الْمُصْطَفي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ عَلِيّـ
بر تو اي فرزند محمد مصطفي سلام بر تو اي فرزند علي
الْمُرْتَضي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
مرتضي سلام بر تو اي فرزند فاطمه زهرا سلام برتو
يَاابْنَ خَدِيجَةَ الْكُبْري ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ
اي فرزند خديجه كبري سلام بر تو اي كسي كه خدا خونخواهيش كند و فرزند چنين خوني و اي تك و تنها مانده اي كه
الْمَوْتُورَ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ ، وَأَمَرْتَ
انتقام خونت گرفته نشد گواهي دهم كه تو بپاداشتي نماز را و بدادي زكات را و امر كردي
بِالْمَعْرُوفِ ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَأَطَعْتَ اللهَ وَرَسُولَهُ حَتّي
به معروف ( كار نيك ) و نهي كردي از منكر ( كار زشت ) و پيروي كردي از خدا و رسولش تا
أَتاكَ الْيَقِينُ ، فَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ ، وَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ ، وَلَعَنَ
به شهادت رسيدي پس خدا لعنت كند مردمي كه تو را كشتند و خدا لعنت كند مردمي كه به تو ستم كردند
اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ ، يا مَوْلايَ ياأَباعَبْدِاللهِ ، أَشْهَدُ
وخدا لعنت كند مردمي كه اين جريان را شنيدند وبدان راضي شدند اي مولاي من اي اباعبدالله گواهي دهم
أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ ،
كه تو براستي نوري بودي در صُلبهاي شامخ ( و بلند ) و رَحِمْهاي پاك ، آلوده ات
لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِأَنْجاسِها ، وَلَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمّاتِ ثِيابِها ،
نكرد زمان جاهليت به پليديهايش و نپوشاندت از جامه هاي آلوده و چركش
162 |
وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعائِمِ الدِّينِ وَأَرْكانِ الْمُؤْمِنِينَ ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ
و گواهي دهم كه براستي تو از جمله ستونهاي دين و پايه هاي محكم مردان با ايماني و گواهي دهم كه براستي تو
الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهادِي الْمَهْدِيُّ ، وَأَشْهَدُ أَنَّ
پيشوائي هستي نيكوكار و با تقوي و پسنديده و پاكيزه و راهنماي راه يافته و گواهي دهم كه
الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوي ، وَأَعْلامُ الْهُدي ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقي ،
امامان از فرزندان تو اساس ( و حقيقت ) تقوي و نشانه هاي هدايت و دستاويز محكم ( حق )
وَالْحُجَّةُ عَلي أَهْلِ الدُّنْيا ، وَاُشْهِدُ اللهَ وَمَلائِكَتَهُ وَأَنْبِياءَهُ وَرُسُلَهُ ،
و حجتهايي بر مردم دنيا هستند و گواه گيرم خدا و فرشتگانش و پيمبرانش و رسولانش را
أَنّـِي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِيابِكُمْ مُوقِنٌ ، بِشَرائِـعِ دِينِي وَخَواتِيمِ عَمَلِي ،
كه من براستي به شما ايمان دارم و به بازگشتتان يقين دارم طبق مقررات دين و مذهبم و پايان كردارم
وَقَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ ، وَأَمْرِي لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِـعٌ ، صَلَواتُ اللهِ
و دلم تسليم دل شما است و كارم پيرو كار شما است درودهاي خدا
عَلَيْكُمْ ، وَعَلي أَرْواحِكُمْ ، وَعَلي أَجْسادِكُمْ ، وَعَلي أَجْسامِكُمْ ،
بر شما و بر روانهايتان و بر جسدهاتان و بر پيكرتان
وَعَلي شاهِدِكُمْ ، وَعَلي غائِبِكُمْ ، وَعَلي ظاهِرِكُمْ ، وَعَلي
و بر حاضرتان و بر غائبتان و بر آشكارتان و بر
باطِنِكُمْ ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمّـِي يَاابْنَ رَسُولِ اللهِ ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمّـِي يا
نهانتان پدر و مادرم به فداي تو اي فرزند رسول خدا پدر و مادرم فداي تو اي
163 |
أَباعَبْدِاللهِ ، لَقَدْعَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ ، وَجَلَّتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَعَلي
ابا عبداللّه براستي بزرگ گشت عزايت و گران شد مصيبت تو بر ما و بر
جَمِيعِ أَهْلِ السَّماواتِ وَالاَْرْضِ ، فَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ
همه اهل آسمانها و زمين پس خدا لعنت كند مردمي را كه اسبان را زين كردند
وَاَلْجَمَتْ وَتَهَيَّأَتْ لِقِتالِكَ ، يا مَوْلايَ يا أَباعَبْدِاللهِ ، ( 1 ) أَسْأَلُ
و دهانه زدند و آماده كشتارت شدند اي مولاي من اي ابا عبداللّه
اللهَ بِالشَّأنِ الَّذِي لَكَ عِنْدَهُ وَبِالْمَحَلّـِ الَّذِي لَكَ لَدَيْهِ أَنْ يُصَلّـِيَ عَلي
از خدا خواهم بدان منزلتي كه در پيش او داري و بدان مقامي كه نزدش داري
مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَأَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ » .
كه درود فرستد بر محمد و آل محمد و قرار دهد مرا با شما در دنيا و آخــرت . »
پس دو ركعت نماز زيارت با هر سوره كه مي خواهي بخوان ، و چون از نماز فارغ شدي بگو :
« اَللّهُمَّ إِنّـِي صَلَّيْتُ وَرَكَعْتُ وَسَجَدْتُ لَكَ ، وَحْدَكَ
« خدايا من نماز خواندم و ركوع كردم و سجده بجا آوردم براي تو تنها كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ چون اين زيارت در حرم امام حسين ( عليه السلام ) خوانده نمي شود جمله « قَصَدْتُ حَرَمَكَ وَأَتَيْتُ مَشْهَدَكَ » ؛ « قصد كردم حرمت را و آمدم به زيارتگاهت » حذف گرديد .
164 |
لا شَرِيكَ لَكَ ، لاَِنَّ الصَّلاةَ وَالرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ لا تَكُونُ إِلاّ لَكَ ،
شريك نداري زيرا نماز و ركوع و سجده نيست جز براي تو
لاَِنَّكَ أَنْتَ اللهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ . اَللّهُمَّ صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَآلِ
چونكه تويي خدائي كه معبودي جز تو نيست خدايا درود فرست بر محمد و آل
مُحَمَّد ، وَأَبْلِغْهُمْ عَنّـِي أَفْضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِيَّةِ ، وَارْدُدْ عَلَيَّ مِنْهُمُ
محمد و برسان از جانب من بدانها بهترين سلام و تحيت را و باز گردان از جانب آنها نيز بر من
السَّلامَ . اَللّهُمَّ وَهاتانِ الرَّكْعَتانِ هَدِيَّةٌ مِنّـِي إِلي مَوْلايَ الْحُسَيْنِ بْنِ
سلام خدايا و اين دو ركعت نمازي كه خواندم هديه اي است از من به پيشگاه سرورم حضرت حسين ابن
عَلِيّـ عَلَيْهِمَا السَّلامُ ، اَللّهُمَّ صَلّـِ عَلي مُحَمَّد وَعَلَيْهِ ، وَتَقَبَّلْ
علي ( عليهما السلام ) خدايا درود فرست بر محمد و بر آن حضرت و بپذير
مِنّـِي ، وَاجْزِنِي عَلي ذلِكَ بِأَفْضَلِ أَمَلِي وَرَجائِي فِيكَ وفِي
از من و پاداشم بده در برابر آن برطبق بهترين آرزو و اميدي كه درباره
وَلِيّـِكَ ، يا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ » .
ولـيّ تـو دارم اي سرپرسـت مؤمنـان . »
آنگاه به قصد زيارت عليّ بن الحسين ( عليهما السلام ) بگو :
« اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ نَبِيّـِ اللهِ ،
« سلام بر تو اي فرزند رسول خدا سلام بر تو اي فرزند پيامبر خدا
165 |
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ
سلام بر تو اي فرزند اميرمؤمنان سلام بر تو اي فرزند
الْحُسَيْنِ الشَّهِيدِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ بْنُ الشَّهِيدِ ، السَّلامُ
حسين شهيد سلام بر تو اي شهيد و فرزند ( آن امام ) شهيد ، سلام
عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَظْلُومُ بْنُ الْمَظْلُومِ ، لَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ ، وَلَعَنَ
بر تو اي ستم رسيده و فرزند ( آن امام ) ستمديده خدا لعنت كندمردمي كه تو راكشتند وخدا
اللهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ ، وَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ .
لعنت كند مردمي كه به تو ستم كردند وخدا لعنت كند مردمي را كه از اين جريان اطلاع پيدا كرده و بدان راضي شدند .
أَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللهِ وَابْنَ وَلِيّـِهِ ، لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ
سلام بر تو اي وليّ خدا و فرزند ولي خدا براستي كه بزرگ گشت مصيبت تو
وَ جَلَّتِ الرَّزِيَّةُ بِكَ عَلَيْنا وَعَلي جَمِيعِ الْمُسْلِمِينَ ، فَلَعَنَ اللهُ أُمَّةً
و گران شد عزاي تو بر ما و بر تمام مسلمانان ، خدا لعنت كند مردمي
قَتَلَتْكَ ، وَأَبْرَأُ إِلَي اللهِ وَإِلَيْكَ مِنْهُمْ » .
كه تو را كشتند وبيزاري جويم بسوي خدا و بسوي تو از آنها . »
سپس به نيّت زيارت ديگر شهداي كربلا بگو :
« اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَوْلِياءَ اللهِ وَأَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا
« سلام بر شما اي اولياء خدا و دوستانش سلام بر شما اي
166 |
أَصْفِياءَ اللهِ وَاَوِدّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ دِينِ اللهِ ، اَلسَّلامُ
برگزيدگان خدا و دوستدارانش سلام بر شما اي ياوران دين خدا سلام
عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ
بر شما اي ياران رسول خدا سلام بر شما اي ياران
أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنصارَ فاطِمَةَ سَيّـِدَةِ نِساءِ
اميرمؤمنان سلام بر شما اي ياران فاطمه بانوي زنان
الْعالَمِينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ أَبِي مُحَمَّد الْحَسَنِ بْنِ عَلِيّـ
جهانيان سلام بر شما اي ياران حضرت ابا محمد حسن بن علي
الْوَلِيّـِ الزَّكِيّـِ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ أَبِي عَبْدِاللهِ ، بِأَبِي
آن دوست خيرخواه سلام بر شما اي ياران حضرت اباعبدالله پدر
أَنْتُمْ وَأُمّـِي ، طِبْتُمْ وَطابَتِ الاَْرْضُ الَّتِي فِيها دُفِنْتُمْ ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً
و مادرم به فداي شما براستي پاكيزه شديد و پاكيزه گشت آن زميني كه شما در آن مدفون شديد و به رستگاري
عَظِيماً ، فَيا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ مَعَكُمْ فِي الجِنانِ مَعَ
بزرگي رسيديد پس اي كاش من هم با شما بودم كه با شما رستگار گردم با
الشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ وَحَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ
شهيدان و شايستگان كه آنان نيكو رفيقاني مي باشند سلام بر شما
وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُـهُ » .
و رحمت و بركات خدا بر شما باد . »
167 |
زيارت آل يس
مرحوم مجلسي در كتاب بحار الأنوار به نقل از
ناحيه مقدّسه چنين آورده است كه هرگاه خواستيد بهوسيله ما به سوي خداوند تبارك وتعالي و به سوي ما توجه
كنيد ، بگوييد :
« سَلامٌ عَلي آلِ يس ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَّ
« سلام بر آل ياسين [ خاندان پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) ] سلام بر تو اي دعوت كننده بسوي خدا و عارف
آياتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ وَدَيّانَ دِينِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا
به آياتش سلام بر تو اي واسطه خدا و سرپرست دين او سلام بر تو اي
خَلِيفَةَ اللهِ وَناصِرَ حَقّـِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ وَدَلِيلَ
خليفه خدا و ياور حق او سلام بر تو اي حجت خدا و راهنماي
إِرادَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا تالِيَ كِتابِ اللهِ وَتَرْجُمانَهُ ، اَلسَّلامُ
اراده او سلام بر تو اي تلاوت كننده كتاب خدا و تفسير كننده آيات او سلام
عَلَيْكَ فِي آناءِ لَيْلِكَ وَأَطْرافِ نَهارِكَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ
بر تو در تمام آنات و دقايق شب و سرتاسر روز سلام بر تو اي بجاي مانده از طرف خدا
168 |
فِي أَرْضِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ميثاقَ اللهِ الَّذِي اَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ ،
در روي زمين سلام بر تو اي پيمان محكم خدا كه آن را از مردم گرفت و تأكيد كرد
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذي ضَمِنَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ
سلام بر تو اي وعده خدا كه تضمينش كرده سلام بر تو اي پرچم
الْمَنْصُوبُ ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ ، وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ
برافراشته و دانش ريزان و فريادرس خلق و رحمت وسيع حق
وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوب ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ
و آن وعده اي كه دروغ نشود سلام بر تو هنگامي كه بپا مي ايستي سلام بر تو
حينَ تَقْعُدُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْرَأُ وَتُبَيّـِنُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ
هنگامي كه مي نشيني سلام بر تو هنگامي كه ( فرامين حق را ) مي خواني و تفسير مي كني سلام بر تو هنگامي كه
تُصَلّـِي وَتَقْنُتُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ ، اَلسَّلامُ
نماز مي خواني و قنوت كني سلام بر تو هنگامي كه ركوع و سجده بجاي آوري سلام
عَلَيْكَ حِينَ تُهَلّـِلُ وَتُكَبّـِرُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ ،
بر تو هنگامي كه « لا اله الا اللّه » و « اللّه اكبر » گوئي سلام بر تو هنگامي كه خدا را ستايش كني و از او آمرزش خواهي
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصْبِحُ وَتُمْسِي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ إِذا
سلام بر تو هنگامي كه بامداد كني و شام كني سلام بر تو در شب هنگامي كه
169 |
يَغْشي وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّي ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الاِْمامُ الْمَأْمُونُ ،
تاريكيش فراگيرد و در روز هنگامي كه پرده برگيرد سلام بر تو اي امام امين
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوامِـعِ
سلام بر تو اي مقدم ( بر همه خلق و ) مورد آرزو ( ي آنان ) سلام بر تو به همه
السَّلامِ ، أُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ أَنّـِي أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ
سلامها گواه گيرم تو را اي مولا و سرور من كه من گواهي دهم به اينكه معبودي نيست جز خداي يگانه كه
لا شَرِيكَ لَهُ ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لا حَبِيبَ إِلاّ هُوَ وَأَهْلُهُ ،
شريك ندارد و نيز ( گواهي دهم كه ) محمد بنده و رسول او است و محبوبي نيست جز او و خاندانش
وَأُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنينَ حُجَّتُهُ ، وَالْحَسَنَ
و گواه گيرم تو را اي مولاي من كه علي امير مؤمنان حجت خدا است و حسن
حُجَّتُهُ ، وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ ، وَمُحَمَّدَ بْنَ
حجت او است و حسين حجت او است و علي بن الحسين حجت او است و محمد بن
عَلِيّ حُجَّتُهُ ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدّ حُجَّتُهُ ، وَمُوسَي بْنَ جَعْفَر
علي حجت او است و جعفر بن محمد حجت او است و موسي بن جعفر
حُجَّتُهُ ، وَعَلِيَّ بْنَ مُوسي حُجَّتُهُ ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيّ حُجَّتُهُ ، وَعَلِيَّ
حجت او است و علي بن موسي حجت او است و محمد بن علي حجت او است و علي
ابْنَ مُحَمَّد حُجَّتُهُ ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيّ حُجَّتُهُ ، وَأَشْهَدُأَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ ،
بن محمد حجت او است و حسن بن علي حجت او است و گواهي دهم كه تو حجت خدائي ،
170 |
أَنْتُمُ الاَْوَّلُوَالاْخِرُ ، ( 1 ) وَأَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ { لارَيْبَ فِيها ، يَوْمَ لا يَنْفَعُ
شمائيد اول و آخر و مسلماً بازگشت شما حق است كه شكي در آن نيست روزي كه سود
نَفْساً اِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي اِيمانِها
ندهد كسي را ايمانش كه پيش از آن ايمان نياورده يا در ( مدت ) ايمان خويش
خَيْراً } ، وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ ، وَأَنَّ ناكِراً وَنَكِيراًحَقٌّ ، وَأَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ
كار خيري انجام نداده و همانا مرگ حق است و ناكر و نكير حق است و گواهي دهم كه زنده شدن پس از مرگ
حَقٌّ ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ ، وَأَنَّ الصّـِراطَ حَقٌّ ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ ، وَالْمِيزانَ
حق است و برانگيخته شدن حق است و صراط حق است و مرصاد ( كمينگاه ) حق است و ميزان
حَقٌّ ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ ، وَالْحِسابَ حَقٌّ ، وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ ،
حق است و حشر ( در قيامت ) حق است و حساب حق است و بهشت و دوزخ حق است
وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ بِهِما حَقٌّ ، يا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خالَفَكُمْ وَسَعِدَ
و وعده و تهديد درباره آن دو حق است اي مولاي من بدبخت است كسي كه مخالفت شما را كرد و سعادتمند است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ظاهراً مقصود از اين جمله آن است كه اهل بيت ( عليهم السلام ) نخستين كساني هستند كه دين اسلام با آنان آغاز شده و آخرين كساني هستند كه اين دين با آنان پايان مي يابد ؛ چنانكه پيامبر خدا ( صلّي الله عليه وآله ) خطاب به امام علي ( عليه السلام ) مي فرمايد : « يا عَلِيّ ! إِنَّ بِنا خَتَمَ اللهُ الدِّينَ كَما بِنا فَتَحَهُ » .
اين مضمون در روايات فراواني از اهل بيت ( عليهم السلام ) مورد تأكيد قرار گرفته است . ( مراجعه كنيد به : اهل البيت ( عليهم السلام ) في الكتاب والسنّة ، ص161 ، « بهم فتح الدين وبهم يختم » ) .
171 |
مَنْ أَطاعَكُمْ ، فَاشْهَدْ عَلي ما أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ ، وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَرِيءٌ
كسي كه پيرويتان كرد پس گواهي ده بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم و من دوست توام و بيزارم
مِنْ عَدُوِّكَ ، فَالْحَقُّ ما رَضِيتُمُوهُ ، وَالْباطِلُ ما سَخَطْتُمُوهُ ،
از دشمنت حق آنست كه شما پسند كرديد و باطل همانست كه شما بدان خشم كرديد
وَالْمَعْرُوفُ ما أَمَرْتُمْ بِهِ ، وَالْمُنْكَرُ ما نَهَيْتُمْ عَنْهُ ، فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ
و معروف همان بود كه شما بدان دستور داديد و منكر همان بود كه شما از آن جلوگيري و نهي كرديد ، من ايمان دارم
بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ ، وَبِرَسُولِهِ وَبِأَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَبِكُمْ يا
به خداي يگانه اي كه شريك ندارد و به رسول او و به امير مؤمنان و به شما ـ اي
مَوْلايَ اَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ ، وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ ، وَمَوَدَّتِي خالِصَةٌ
مولاي من ـ از اول تا آخرتان و ياريم براي شما آماده است و دوستيم خالص و پاك
لَكُمْ آميـنَ آميـنَ » .
براي شما است آمين آمين . »
سپس بگو :
« اَللّهُمَّ اِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلّـِيَ عَلي مُحَمَّد نَبِيّـِ رَحْمَتِكَ
« خدايا از تو خواهم كه درود فرستي بر محمد پيامبر رحمتت
وَكَلِمَةِ نُورِكَ ، وَأَنْ تَمْلاََ قَلْبِي نُورَ الْيَقِينِ ، وَصَدْرِي نُورَ الاِْيمانِ ،
و كلمه نورت و ديگر آنكه پركني دل مرا با نور يقين و سينه ام را با نور ايمان
172 |
وَفِكْرِي نُورَ النّـِيّاتِ ، وَعَزْمِي نُورَ الْعِلْمِ ، وَقُوَّتِي نُورَ الْعَمَلِ ،
و انديشه ام را با نور تصميمها و اراده ام را با نور علم و نيرويم را با نور عمل
وَلِسانِي نُورَ الصّـِدْقِ ، وَدِينِي نُورَ الْبَصائِرِ مِنْ عِنْدِكَ ، وَبَصَرِي
و زبانم را با نور راستگويي و دين و مذهبم را با نور بينائيهايي از نزد خودت و چشمم را
نُورَ الضّـِياءِ ، وَسَمْعِي نُورَ الْحِكْمَةِ ، وَمَوَدَّتِي نُورَ الْمُوالاةِ
با نور روشنايي و گوشم را با نور فرزانگي و حكمت و دوستيم را با نور موالات
لِمُحَمَّد وَآلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ حَتّي أَلْقاكَ وَقَدْ وَفَيْتُ بِعَهْدِكَ
محمد و آلش ( عليهم السلام ) تا تو را ديدار كنم و من به عهد
وَميثاقِكَ فَتُغَشِّيَنِي رَحْمَتَكَ يا وَلِيُّ يا حَمِيدُ . اَللّهُمَّ صَلّـِ عَلي
و پيمان تو وفا كردم پس رحمت خود را بر من بپوشان اي سرپرست و اي ستوده خدايا درود فرست بر
مُحَمَّد حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ ، وَخَليفَتِكَ فِي بِلادِكَ ، وَالدّاعِي إِلي
محمد حجت تو در روي زمينت و جانشين تو در شهرهايت و دعوت كننده بسوي
سَبِيلِكَ ، وَالْقائِمِ بِقِسْطِكَ ، وَالثّائِرِ بِأَمْرِكَ ، وَلِيّـِ الْمُؤْمِنِينَ وَبَوارِ
راهت و قيام كننده به عدل و دادت و انقلاب كننده به دستور تو ، دوست مؤمنان و نابودكننده
الْكافِرِينَ ، وَمُجَلّـِي الظُّلْمَةِ ، وَمُنِيرِ الْحَقّـِ ، وَالنّاطِقِ بِالْحِكْمَةِ
كافران و برطرف كننده تاريكي و روشن كننده حق و گوياي به حكمت
وَالصّـِدْقِ ، وَكَلِمَتِكَ التّامَّةِ فِي أَرْضِكَ ، اَلْمُرْتَقِبِ الْخائِفِ
و راستي و آن كلمه ( دستور و فرمان ) كاملت در روي زمين كه در حال انتظار و بيم بسر برد
173 |
وَالْوَلِيّـِ النّاصِحِ ، سَفِينَةِ النَّجاةِ وَعَلَمِ الْهُدي وَنُورِ أَبْصارِ الْوَري ،
و آن سرپرست خيرخواه و كشتي نجات و پرچم هدايت و روشني ديدگان مردم
وَخَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدي ، وَمُجَلّـِي الْعَمي اَلَّذِي يَمْلاَُ الاَْرْضَ
و بهترين كسي كه جامه و رداء ببر كرد و زداينده گمراهي آنكس كه پركند زمين را
عَدْلاً وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً ، إِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ ،
از عدل و داد چنانچه پرشده باشد از ستم و بيدادگري كه براستي تو بر هر چيز توانايي
اَللّهُمَّ صَلّـِ عَلي وَلِيِّكَ وَابْنِ أَوْلِيائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ ،
خدايا درود فرست بر بنده مقرب درگاهت و فرزند بندگان مقربت آنانكه فرض كردي فرمانبرداريشان را
وَأَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ ، وَأَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً ،
و واجب گرداندي حقشان را و دور كردي از ايشان پليدي را و بخوبي پاكيزه شان كردي
اَللّهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ ، وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِياءَكَ وَأَوْلِياءَهُ
خدايا ياريش كن و بدست او دينت را ياري كن و ياري كن بوسيله او دوستان خودت و دوستان او
وَشيعَتَهُ وَأَنْصارَهُ ، وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ . اَللّهُمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرّـِ كُلّـِ باغ
و شيعيان و ياورانش را و ما را نيز از آنان قرار ده خدايا نگاهش دار از شر هر متجاوز
وَطاغ وَمِنْ شَرّـِ جَمِيعِ خَلْقِكَ ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ
و سركشي و از شر همه مخلوق خودت و محافظتش كن از پيش رُويش و از پشت سرش
وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمالِهِ ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ
و از سمت راستش و از طرف چپش و پاسداريش كن و نگاهش دار از اينكه گزند و آسيبي
174 |
بِسُوء ، وَاحْفَظْ فيهِ رَسُولَكَ وَآلَ رَسُولِكَ ، وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ ،
بدو رسد و ( شوكت و عزت ) رسول و آل رسولت را در ( وجود ) او حفظ فرما و آشكار ( يا پيروز ) گردان بدست او عدل و داد را
وَاَيّـِدْهُ بِالنَّصْرِ ، وَانْصُرْ ناصِرِيهِ ، وَاخْذُلْ خاذِلِيهِ ، وَاقْصِمْ
و بياريت كمكش كن وياورش را نيز ياري كن و هر كه دست از ياريش بردارد خوار گردان و در هم شكن
قاصِمِيهِ ، وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْكُفْرِ ، وَاقْتُلْ بِهِ الْكُفّارَ وَالْمُنافِقِينَ
شكننده اش را و بشكن بدست او قدرت و شوكت كافران را و آنان را بدست آن حضرت به خاك هلاك افكن و هم چنين منافقان
وَجَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ حَيْثُ كانُوا مِنْ مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها
و همه بي دينان ستيزه جو را در هر جا هستند از خاورهاي زمين و باخترهاي آن
بَرِّها وَبَحْرِها ، وَامْلاَْ بِهِ الاَْرْضَ عَدْلاً ، وَاَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ
چه در خشكي و چه در دريا ، و پركن بوسيله او زمين را از عدل و داد و آشكار ( يا پيروز ) كن بوسيله اش دين پيامبرت ( صلّي الله عليه وآله )
صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَاجْعَلْنِي اللّهُمَّ مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ وَأَتْباعِهِ
ـ درود خدا بر او و آلش ـ را و قرار ده خدايا ، مرا نيز از ياران و كمك كاران و پيروان
وَشِيعَتِهِ ، وَأَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّد عَلَيْهِمُ السَّلامُ ما يَأْمُلُونَ وَفِي
و شيعيانش و به من بنمايان در مورد آل محمد ( عليهم السلام ) آنچه را آرزو داشتند و در
عَدُوِّهِمْ ما يَحْذَرُونَ ، إِلهَ الْحَقّـِ آمِينَ ، يا ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ يا
مورد دشمنشان آنچه از آن مي ترسند مستجاب گردان اي معبود حق و اي صاحب جلالت و بزرگواري اي
أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ » .
مهـربـانترين مهـربانـان . »