بخش 2
در کتاب فروشی دارالایمان در میان زائران برنامه های دینی تلویزیون عربستان در ایام حج در بازار کاروان های عرب شیعی و روضه خوانی نشریه روزانه زائر تجدید بنای کعبه به دست یک عالم شیعی در سال 1039 هجری فتوای بن باز در جواز صلح با دولت غاصب اسرائیل اخبار این روزها در مسجدالنبی ( صلّی الله علیه وآله ) مسجدالاجابه گفتگو با امام جماعت مسجدالاجابه
|
25 |
|
را امكانات ظاهري آنها بويژه ماشين هاي مورد استفاده شان نشان مي دهد .
يكي از نشانه هاي موجود در ميان زائران شيعي ـ مخصوصاً در ميان زائران عرب شيعي بيشتر است ـ داشتن حصير براي نماز است . در دست بسياري از آنها حصيرهايي وجود دارد كه به ظاهر براي نشستن روي آنها و جلوگيري از كثيف شدن آنهاست اما در اصل دليل آوردن آن اين است كه در سجده از آنها استفاده شود و لذا حتي بر روي فرش نيز مي اندازند . البته در موارد معدودي ديده مي شود كه سنيان نيز از اين حصيرها استفاده مي كنند .
صبح امروز كه روز شنبه است در نماز جماعت شاهد بودم كه تعدادي از آفريقايي ها تكتف نمي كنند ؛ يعني در نماز دست به سينه نمي ايستند . البته در فقه مالكي اين مسأله معروف است اما خاطرم هست كه در كتاب « رحلة العياشي » كه سفرنامه اي است از قرن يازدهم هجري از يك مغربي ـ و طبعاً مالكي ـ خواندم كه به حاجيان مالكي مذهب توصيه هايي شده بود دست به سينه نماز بخوانند تا با شيعه ها عوضي گرفته نشوند . به عكس ، مسلمانان آفريقايي در وقت تشهد انگشت سبابه هر دو دست را به شدت تكان مي دهند در حالي كه ترك هاي حنفي يا . . . تنها اگشت سبابه دست رات را باز كرده و يا مي بندند .
اين چند روز قدري به مطالعه سفرنامه جلال آل احمد كه عنوانش « خسي در ميقات » است مشغول بودم . او در اين سفرنامه با تعدادي از اعضاي خانواده خود بوده كه يكي از آن ها مرحوم محدث ارموي محقق به نام كشورمان بوده كه در سال 1358 ش . درگذشت . محدث شوهرخواهر جلال بوده است . ( جلال در سفرنامه اش نوشته است كه محدث كتاب هداية السبيل را كه سفرنامه حج فرهاد ميرزاي قاجار است با خود آورده است كه من مشغول خواندن آن هستم . ) جلال با همان نثر شناخته شده اش آگاهي هاي قابل توجهي از وضع شهر مدينه و مكه و روحيه زائران ايراني و جز آن ها داده است . اسم كتابش نيز از آنجاست كه پس از محرم شدن از مسجد شجره ، در طي رفتن به مكه احساس مي كند كه : ديدم كه تنها « خسي » است كه به ميقات آمده است و نه « كسي » كه به ميعادي ؛ و ديدم كه « وقت » ابديت است ، يعني اقيانوس زمان و « ميقات » در هر لحظه ؛ و هرجا . به هر حال كتاب جلال خواندي است و بايد طي روزهاي آينده همه اش را بخوانم . به
|
26 |
|
تحصيل كرده هايي نيز كه به حج مي آيند توصيه مي كنم يك بار آن را مطالعه كنند ـ البته منهاي برخي تعبيرات زشت و برخي نگاه هاي زشت ترش ـ .
در كتاب فروشي دارالايمان
صبح امروز شنبه سري به مكتبه دارالايمان زديم . كتابفروشي بزرگ است شامل يك خانه بزرگ سرپوشيده ، مملوّ از كتاب ؛ كتاب هاي بيروتي ، پاكستاني و مصري به وفور در آن يافت مي شود . هر بخشي از آن به موضوعي اختصاص يافته است . دو نفر افغاني كه نام يكي از آنها آقاخليل بود آن را اداره مي كنند كه طبعاً فارسي مي دانند . چند كتاب ضد ايران در آنجا بود ؛ يكي سراب ايران به زبان انگليسي با نويسنده افغاني . كتابي نيز با عنوان ثورة الايرانية في ميزان الاسلام كه رد بر شيعه بود و در انتها هم فصلي را به انقلاب اختصاص داده بود . يادم آمد كه روز جمعه نيز كه به مكتبة الثقافية الدينيه رفتم كتابي با عنوان « الاعتداء علي بيت الله الحرام » ديدم . فصلي از آن به حوادث سال 66 مكه ـ سال كشتار زائران ايراني ـ اختصاص داشت . نويسنده كه صحبت هاي مسئولان سعودي را فراهم آورده بود ، از جمله نوشته بود كه يكي از شعارهاي ايراني ها اين بوده كه « الله اكبر ـ خميني رهبر » . او نوشته بود كه ايراني ها براي حج به مكه نمي آيند بلكه براي احياي انديشه هاي فرس قديم به اينجا مي آيند . تحريفاتي از اين قبيل قطعاً با سوءنيت همراه است و نويسنده بر آن بوده تا شيعه را فرقه اي غالي معرفي كند .
در ميان زائران
امروز ظهر همچنين به ديدن يكي از آشنايان در يكي از كاروان ها رفتم . فضاي داخل كاروان ها بسيار جالب و پرنشاط است ، گرچه اتفاق مي افتد كه كدورت هايي پيش آمده و اين فضا را به هم مي زند . تا آنجا كه دستگيرم شد زائران ايراني نوعاً صبح ها و شب ها ؛ يعني اندكي قبل از مغرب تا حدود عشا و پس از آن به مسجد نبوي مي روند و در ضمن بقيع را نيز زيارت مي كنند . بقيع صبح دو ساعت و پيش از مغرب نيز دو ساعت باز است . در طول روز معدودي براي نماز ظهر يا عصر به مسجد مي روند . مشكل عمده گرمي هواست كه ايراني ها
|
27 |
|
به آن عادت ندارند . در عين حال يكي دو ساعت پس از آمدن از حرم را به بازار اختصاص مي دهند .
امسال نظير يكي دو سال گذشته ، ايرانيان تمايل چنداني به خريد ندارند ، زيرا قيمت بيشتر جنس ها ، در ايران ارزان تر است . به هر روي فضاي داخل كاروان با نوعي همكالي و همدلي همراه است بويژه هرچه كاروانيان از مناطق غير شهري تر باشند روحيه همكاري در ماين آنها زيادتر است ، گرچه هنوز حضور حاجيان كم سواد يك مشكل عمده اي محسوب مي شود .
هر كارواني از دو بعد مورد هدايت قرار مي گيرد . يك طرف مدير كاروان و معاون او و خدمه هستند كه در شمار اصحاب وي در اداره امور اجرايي به شمار مي آيند . طرف دوم روحاني و معين است ، اگر معين داشته باشد . وظيفه آنها هدايت شرعي و ديني كاروان است . در كنار اينها گاهي مداحان زائر نيز وجود دارند كه نوعاً قبل از سخنراني روحاني كاروان و يا بعد از آن افاضه مي كنند . برخي مداحان ما متأسفانه گرفتار عدم آشنايي با معارف ديني اند و اين خود مشكلاتي را توليد مي كند . شخصي نيز به عنوان ناظر يا بازرس در كاروان است كه نظارت بر كارهاي اجرايي را بعهده دارد .
برنامه هاي ديني تلويزيون عربستان در ايام حج
امروز عصر تلويزيون تماشا مي كردم برنامه آن با ترتيل شروع شد . تعدادي از نوجوانان منتخب ، قرآن را به ترتيل خواندند و جوايزي از وزارت إعلام سعودي دريافت كردند ، پس از آن شيخ عبدالعزيز آل الشيخ كه عضو هيأت كبارالعلما است آمده و احكام حج و عمره را بيان مي كردند . ظاهراً وي از بينايي محروم بود . از فاميل وي كه آل الشيخ است چنين به نظر مي آمد كه وي از نسل شيخ محمد بن عبدالوهاب بنيانگذار فرقه موسوم به وهابي است ، كساني كه با توافق با آل سعود قدرت ديني را براي خود و قدرت سياسي را به آنان واگذار كرده اند . مجري برنامه ، سئوالاتي از شيخ مذكور كرد و او نيز پاسخ داد . در اين پاسخ ها نظارت اجتهادي را مطرح كرده و هيچگونه يادي از فقهاي مذهب اربعه نمي كرد .
مي دانيم كه سال ها پيش ـ گويا تا سال 1341 ش ـ چهار امام از چهار مذهب در
|
28 |
|
مسجدالحرام نماز مي خواندند . اما كم كم سعودي ها يك امام را كه به ظاهر بر هيچ يك از مذاهب چهارگانه را نداشت نصب كردند و بدين ترتيب كوشيدند تا نوعي نگرش اجتهادي جديد را مبتني بر نگرش اخباري و اهل حديث خود عرضه كنند . برخي سئوالات بسيار ساده بود ؛ مثلاً اينكه اشهر حج كدام است و فايده اش چيست ؟ البته شايد براي برخي افراد همين سئوال ، سئوال دشواري باشد .
درباره هيئة كبارالعلماء نيز بايد بگويم كه گروهي است كه كار افتاء را در كشور سعودي بر عهده دارد و دبير آن هم شيخ بن باز است كه در حكم مفتي كل است و او نيز نابيناست ، به هر حال كانال اول تلويزيون سعودي كه برنامه هاي عربي پخش مي كند برنامه هاي مذهبي چندي را ـ لابد بيشتر در ايام حج ـ دارد . بعد از پخش برنامه آل الشيخ ، برنامه ديگري براي حج پخش كرد كه قسمت پخش شده در روز شنبه ، عنوان « نية الحج » را داشت . اين برنامه كه با يك فيلم داستاني آغاز مي شود ، زن و شوهر با يكديگر سخن مي گويند . ( لازم است بگويم كه فيلم هايي كه در زمينه امور مذهبي در عربستان ساخته مي شود قيافه زنان را محجوب ارائه مي دهد . ) زن درباره موفقيت شوهرش در كسب مدرك فوق ليسانس ـ ماجيستر ـ سخن مي گويد . دو فرزندشان نيز با يكديگر سخن مي گويند و فرزند پسر اصرار دارد تا كتاب بخواند در حالي كه دختر از او مي خواهد تا با هم بازي كنند . متن مذاكرات آن دو نفر بسيار مذهبي است ، اصولاً ساختار كلمات بكار رفته ، بهره گيري از مصطلحات ديني و قرآني است ، صحبت شوهر درست مثل يك سخنراني ديني است ، چند آيه مي خواند و آنها را شرح مي دهد و ترجمه مي كند . يكي دعا مي كند و ديگري آمين مي گويد . به هر روي مرد وارد كتابخانه مي شود تا تكليف درسي خويش را انجام دهد . در صحنه بعدي او موفق شده تا ماجيستر خويش را بگيرد و دوستان از او وليمه مي خواهند . در اين حال او با اين اعتقاد كه مستطيع شده مصمم مي شود تا به حج برود . در اين وقت همسرش مي خواهد با او برد و او درخواست وي را مي پذيرد . پس از آن پدرزن و مادرزن و برادرزنش نيز مصمم به رفتن مي شوند و اين چنين يك مرتبه تمامي افراد خانواده عازم حج مي شوند . داستان با جزئيات ديگري ادامه و سپس خاتمه مي يابد ؛ طي اين جزئيات ، آگاهي هايي درباره ماهيت و تاريخچه حج و مسجدالحرام داده مي شود .
|
29 |
|
تلويزيون سعودي درباره قصص انبيا و مباحث ديني ديگر نيز نظير اين فيلم هاي داستاني را دارد . البته در برخي فيلم هاي تلويزيوني سعودي و تمامي فيلم هاي مصري كه در تلويزيون سعودي پخش مي شود زنان عرب آرايش كرده فراوانند و محتمل آن است كه شمار آنها در غير ايام حج زيادتر باشد . در برخي از فيلم هاي داخلي نيز افراد بي حجاب با وضع نسبتاً زننده اي بازي مي كنند . گفتني است كه كانال دوم تلويزيون به زبان انگليسي است و ضمن آن عمدتاً اخبار ، كارتن هاي انگليسي ( براي ساعت هاي متوالي ) و نيز فيلم هاي به همان زبان پخش مي شود ؛ برنامه هاي ديني مختصري نيز دارد . بنابراين تا آنجا كه من متوجه شدم يك كانال عربي و يك كانال انگليسي ؛ يعني مجموعاً سعودي دو كانال تلويزيوني دارد البته علي رغم فتواي بن باز در حرمت استفاده از ديش ـ آنتن ماهواره اي ـ بر بسياري از بام هاي مدينه و مكه ، آنتن هايي براي دريافت برنامه هاي ماهواره اي وجود دارد . من خودم فتواي بن باز را در يكي از مراكز ، در داخل دانشگاه مدينه ديدم . قاعدتاً شمار اين آنتن ها در شهرهاي ديگر بايد زيادتر باشد . اين امر نشان مي دهد كه همه فتواهاي بن باز توسط حكومت به اجرا در نمي آيد و اين علي رغم نفوذ گسترده او و هيئة كبارالعلما در اين كشور است . بطور طبيعي پخش فيلم هاي سينمايي مصري كه زنندگي زيادي دارد مورد رضايت آنان نيست اما مكرر پخش مي شود .
در بازار
شب يكشنبه سري به بازار زديم . البته بازاري كه در سمت شرقي مسجد به طرف شمار وجود دارد ؛ يعني يكي از چهار بخش قطر دايره اطراف حرم كه تنها همين قسمت تخريب نشده ، اين بازار در انحصار افغانستاني ها و پاكستاني ها است و تك و توك عرب سعودي يا يمني در آنها وجود دارد . اجناس نوعاً شامل اجناس از پايين تا سطح متوسط است . بعيد به نظر مي رسد كه افراد صاحب مغازه باشند ؛ به احتمال ، يا در سود آن شريكند يا اجاره كرده و يا روزمزد مشغول كراند . اين امر نشان مي دهد كه افراد بومي اصيل شغل هاي مهمتري دارند به طوري كه در بازار تك فروشي تقريباً به تمامه در انحصار ديگران است . گفتني است كه در سراسر مكه و مدينه يك كارگر عرب ديده نشد ، اين قبيل كارها در انحصار خارجي ها است و انجام
|
30 |
|
آنها دون شأن عرب ها . اجناس اين بازار به هيچ روي مرغوبيت ندارد و قيمت ها نيز متناسب با نرخ بالاي ارز كشور ما نمي باشد . در داخل بازار يك لحظه شاهد بودم كه ماشين شهرداري با چند مأمور خشن ، اجناسي را كه مغازه داران بيرون از مغازه نهاده و يا آويخته بودند ، جمع كرده و به داخل ماشين مي ريختند . اين كار با شدت هرچه تمام تر صورت مي گرفت و اعتراضي نيز ديده نشد جز آنكه به سرعت خبر به مغازه هاي بعدي رسيد و آنان وسايل خويش را جمع كردند . پاسي از شب گذشته دست خالي به هتل برگشتيم .
دورگردهاي فراواني كه نوعاً زنان سياه هستند فراوانند ، اينها بايد از نژاد سياه ساكن عربستان يا اصولاً يمني باشند ، به هر روي درباره شان سئوال نكردم . افراد مزبور كله سحر اجناس خويش را كه شامل لباس يا جز آن است داخل بقچه اي بزرگ ريخته ، بر روي سر مي گذارند و اطراف حرم مي آيند . گاه كه نه ، بلكه هميشه در برق آفتاب مقاومت مي كنند و تعجب آن است كه سر تا پا سياهپوش هستند ، بر خلاف مردها و تمامي ساختمان ها كه با رنگ سفيد زندگي مي كنند و اين براي كاهش اثرات گرما بسيار مهم است . فروش دمپايي و اشياء كوچك ، تقريباً منحصر به اينهاست و سر و وضع آنان گاه ديگران را بر مي انگيزد كه چيزي از آنان بخرند . كار فروش گندم براي كبوتران بقيع نيز در دست همين هاست . پاكت هاي كوچك پر از گندم را به يك يا دو ريال در اطراف بقيع مي فروشند . از نظر حجاب نوعاً وضع بسيار خوبي بسر مي برند . به علاوه رنگ پوستشان كمتر هوس نگاه كردن ديگران را بر مي انگيزد . لذا از اين حيث خودشان و ديگران در امانند و تجارت با آنها به راحتي صورت مي گيرد . سال گذشته در مكه فراوان ديده شد كه زنان سياه به جمع آوري قوطي هاي نوشابه مشغولند و در حالي كه آنها را داخل كيسه هاي بزرگي ريخته و بر سر نهاده اند در خيابان ها در حركتند . امسال از اين موارد رؤيت نشد .
كاروان هاي عرب شيعي و روضه خواني
تقريباً بلكه تحقيقاً هر شيعه زائر ، هر روز صبح يا عصر ، براي زيارت به بقيع مي آيد . امروز صبح يكشنبه كه براي زيارت قبر نبي اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) و امامان بقيع مشرف شدم ، در نزديكي حرم شاهد بودم كه كاروان هاي ايراني و نيز شيعيان عرب بيشتر پس از گذشت اندكي از
|
31 |
|
وقت نماز و آن وقت كه هوا گرگ و ميش است به سمت حرم حركت مي كنند . ايراني ها اغلب روزهاي اول گروهي ـ تقريباً چند نفره يا اندكي بيشتر و كمتر ـ به همراه روحاني و مدير كاروان حركت مي كنند ، اما پس از چند روز كه با محيط آشنا شدند خودشان به تنهايي يا با يكي دو آشنا در آمد و شدند . عمده كار زائران زيارت حرم مطهر نبوي و قبور مطهر ائمه اطهار ( عليهم السلام ) است . به علاوه آنها در نماز جماعت نيز شركت مي كنند و با وجودي كه شركت آنها در نماز و اقامه آن با يك امام از اهل سنت در ميان آنان مرسوم نبوده ، مي توان گفت به دليل فتواي صريح امام ( رحمه الله ) و تذكرات مكرر مسئولين ، شركت ايرانيان در نماز بويژه در سال هاي اخير به شدت افزايش يافته و اين در اثر تذكرات مكرر بوده است .
در مورد مشرف شدن مردم به بقيع ، گفتني است كه بسياري در همان ابتداي ورود و برخي جلوتر ، كفش هاي خود را در آورده و با پاي برهنه بر زمين بقيع قدم مي گذارند ، گرچه اكثريت با همان كفش آمده و تنها در نزديكي قبور مطهر ائمه پاي برهنه مي ايستند . در سال هاي گذشته هركسي كتاب دعاي خاصي داشت اما در يكي دو سه سال اخير با انتشار كتاب ادعيه و آداب حرمين تقريباً اكثر زائران از آن استفاده مي كنند .
فضاي بسيار وسيع ميان مسجد نبوي و بقيع كه زماني محله بني هاشم و ساختمان هاي ديگري بوده ، اكنون مسطح و سنگ فرش شده و گروه هاي زيادي از ايرانيان و اعراب شيعه كه از پس از نماز صبح تا برآمدن آفتاب ـ هنگامي كه نشستن در برابر آفتاب كمتر قابل تحمل است ـ گروه گروه مشغول خواندن زيارتند . گروه هاي بزرگتر عرب نوعاً بلندگو دارند و معناي آن اين است كه تعدادشان بسيار زياد است . حضور اين تعداد عرب شيعه در اين ميان براي زائران ديگر كشورها امري بهت آور است در واقع آنها ممكن است ايراني را با اين وضع ببينند و تعجب نكنند اما ديدن چنين حجم گسترده اي از عرب ها كه از نظر سر و وضع ظاهري نيز در حد بالايي هستند براي آنان شگفت آور است . اين مسأله تأثير بيشتري بر روي آنان خواهد داشت .
نشريه روزانه زائر
نشريه زائر طي سه سالي كه بنده مشرف بوده ام نقش جالبي در انتقال تجربه هاي سفر حج به
|
32 |
|
مردم ، آگاهانيدن آنان از سرفصل اخبار مهم ايران و جهان و نيز آشنايي با ادب و معارف حج و نيز زيارت سوقيه ( يعني بازار ) دارد . بخش هايي نيز شامل مصاحبه با ميهمانان و زائران دارد كه به هر روي حامل نكات قابل توجهي است . مقالاتي نيز درباره اماكن و تاريخچه آنها دارد ، سال هاي قبل بخش طنز جالبي نيز داشت كه امسال ، تاكنون از آن خبري نيست . سعودي ها گاه از طريق كندن نشريه مزبور از ديوار هتل ها و نيز مطالعه آن توسط عناصري كه دارند ـ و نوعاً عبارت از افغاني ها هستند ـ از مطالب آن آگاهي يافته و اعتراضيه هايي درباره مطالب تند آن دارند .
نشريه زائر امروز را ديدم ، چند خبر درباره حج داشت كه فهرست آنها از اين قرار بود :
ديدار رابطين روحانيون كاروان ها با حجة الاسلام والمسلمين ري شهري ؛ ملاقات اعضاي دوازده كاروان استان خراسان با سرپرست حجاج ايراني ، درد دل يك زائر مغربي ، تفتيش زائران ايراني هنگام ورود به مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) ، فعاليت شركت مخابرات ايران در مدينه ، توقيف يك زائر ايراني به جرم حمل ترياك ! برخي شايعات بي اساس در مورد زائران ايراني كه چون ايران وضع اقتصاديش خوب نبوده نتوانسته بيشتر از اين زائر بياورد ! زائر انگليسي و درخواست توضيح المسائل ، وضعيت نامناسب بهداشتي در بعضي هتل ها ، اعتضراض بجاي چند زائر ، 23783 زائر ايراني وارد جده شدند ، موجودي دو زائر ايراني به سرقت رفت ، سرويس دهي نامناسب براي حمل حجاج ايراني از جده به مدينه .
براي نماز هماره آقاي قرائتي به حرم رفتم ، نماز مغرب كه تمام شد رفتم به طرف صحبت يكي از منبري هاي مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) سخنش در مورد حج و احكام آن بود . خطيبان سعودي در اين ايام يا فقه و اخلاق حج مي گويند يا از بدعت و شرك و كفر . گويا زمان گذشته گاه درباره سياست و وحدت امت اسلامي سخن مي گفته اند . جلال در خسي در ميقات به موردي اشاره مي كند كه بحث غرب زدگي را مطرح كرده و يا بر ضد اسرائيل شعار مي داده است .
در كنار يك زائر افغانستاني نشستم ، اهل مزارشريف بود . مي گفت افغانستان از بين خواهد رفت . او مرتب به كمونيست ها نفرين مي كرد . شرك و بدعت تمام دغدغه خاطر آخوندهاي وهابي را پركرده و گويي مسأله ديگري در جهان اسلام نيست البته امام
|
33 |
|
جماعت در قنوتي كه امشب در ركعت سوم خواند به صرب ها نفرين كرد اما هيچ اشاره به باني هاي اصلي قضيه يعني روسيه مدافع صرب ها و آمريكاي اهل معامله خائن نكرد .
در روزهايي كه در مدينه هستيم هر روز حدود دوازده كاروان به بعثه مي آيند ؛ بيشتر و گويا هميشه عصرها ؛ در اين مراسم اول مداحي مي شود ، بعد هم سخنراني يكي از ميهمانان بعثه كه براي همين كار آمده اند .
تجديد بناي كعبه به دست يك عالم شيعي در سال 1039 هجري
در يكي از ديدارها كه با آقاي قرائتي داشتم داستان ساخته شدن كعبه توسط يك عالم كاشاني را برايش گفتم . داستان از اين قرار بوده كه در سال 1039 ديوار كعبه كه در اثر سيل خراب شده و اين عالم خود را در جمله عمله معرفي كرده و توانسته است نقش قابل توجهي در بناي ساختمان كعبه داشته باشد . او در رساله اي كه آن را به زبان عربي و فارسي نگاشته ، از نقش خود در بناي كعبه و نيز تاريخچه و كيفيت كعبه و مسجدالحرام سخن گفته است . بدين ترتيب يك كاشاني باني قسمتي از ساختمان فعلي كعبه است . او كه زين العابدين نام دارد ، در سال بعد از آن ، به دليل نامعلومي به شهادت مي رسد . بهتر آن است كه خلاصه آنچه خودش در اين باره آورده نقل كنيم :
در سبب افتادن كعبه معظمه ـ زيدت مهابتها ـ و بناي آن . و آن چنان است كه روز چهارشنبه نوزدهم شعبان سنه هزار و سي و نه 1039 هـ . ق سيل عظيمي داخل مسجدالحرام شد و آب به اندرون كعبه شريفه درآمد ، به قدر قامت فقير و يك شبر و دو انگشت مضمومه ـ و فقير مربوع القامه است ـ چنانكه از زمين مسجدالحرام قريب نه ذراع مرتفع شد ؛ و كان عرشه علي الماء . ( 1 ) و سبب ذكر طول فقير آن است كه وقتي آب فرو نشست به اندرون كعبه رفتم و چيزي همراه نداشتم ، به طول خود علام آب را پيمودم . و خرابي بسيار در مكه معظمه واقع شد و چهارصد و چهل و دو كس در سيل هلاك شدند ؛ از آن جمله معلمي مع سي طفل در مسجدالحرام بوده و سيل از ابواب مسجد داخل مي شده ،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . 11 ـ هود : 7 .
|
34 |
|
نتوانسته اند كه بيرون آيند و كسي نيز نتوانست به ايشان رسيد و آب از سر ايشان گذشت ( نعوذ بالله من شرور أنفسنا ) .
و در روز پنجشنبه بيستم ماه مذكور تمام يك عرض كعبه شريفه كه ميزاب رحمت در اوست ، و از طولي كه روي كعبه شريفه است از ركن شامي تا درِ كعبه شريفه ، و از طولي كه پشت كعبه شريفه است تخميناً قريب نصف ديوار افتاد و قبل از آنكه كعبه شريفه بيفتد و آب سيل كم شده بود ، فقير ، در ميان آب ، طواف خانه مي كرد ؛ چون طواف تمام شد ، جايي نيافت كه نماز طواف در او بكند ، چرا كه در هر يك از مقام ابراهيم و حجر و مطاف آب تا كمر مانده بود ؛ بالاي منبر رفته ركعتين نماز گزارد و چون از منبر به زير آمد كعبه شريفه افتاد . و به خاطر فقير رسيد كه اين اشاره اي است از معجزات معصومين ( صلّي الله عليه وآله ) چرا كه فقير از طايفه اهل ايمان بود و همچنانكه ابتداي آن اساس شريف از سيد عابدين و زاهدين علي بن الحسين زين العابدين ( عليهم السلام ) شده بود . انتهاي قيام آن ديوار نيز به حضور غلام آن حضرت ؛ زين العابدين بن نورالدين الحسيني الكاشاني شد و چون اين ضعيف در كتاب حج كليني در باب ورود تُبّع حديث اساس را دل به اين خودش بود كه اساس كعبه شريفه را بعد از حضرت ابراهيم ، حضرت روسل ثقلين و سيد كونين محمد مصطفي ( صلّي الله عليه وآله ) گذاشته و بعد از ايشان حضرت امام زين العابدين ( عليه السلام ) الحال كه اين منصب عظيم را مخالفان به دست آورند ، شيعه را در اين باب افتخاري نخواهد ماند و بسيار جهد كرد كه به مال أهل ايمان ساخته شود و با شريف مكه قرار كرد كه ظاهراً به اسم پادشاه روم و باطناً به طريقي كه خدا از آن راضي باشد بسازد و قصد فقير آن بود كه به مال برادر عزيز في الله سلطان العارفين صدرالدين علي مشهور به مسيح الزمان ـ سلمه الله تعالي وابقاه ورزقه حج بيت الله الحرام في هذه السنة ايضاً بمحمد وآله الطاهرين صلوات الله وسلامه عليهم أجمعين ـ ساخته شود . و شريف اين معنا را قبول كرد اما مردم او را ترسانيدند ( 1 ) و اهمال كرد و اين
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . در متن عربي آمده كه در اين زمان خبر به مصر و قسطنطنيه رسيد و آنان دو نفر را به عنوان وكيل و مباشر فرستادند .
|
35 |
|
ضعيف ، شب و روز به قادر حق تعالي ـ جل جلاله ـ مي ناليد كه سببي سازد كه اهل ايمان را از اين سعادت بهره باشد . آخر الأمر به امر ملك علاّم چنان شد كه دوستان خواهند و سبب جرأت فقير اين بود كه درويشي نزد فقير آمد و گفت كه امشب خواب ديدم كه تابوت حضرت امام حسين ( عليه السلام ) را در پيش كعبه شريفه گذاشتند و حضرت رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) مع جميع انبياء واولياء ( عليهم السلام ) بر آن نماز كردند و حضرت رسول الله ( صلّي الله عليه وآله ) به شما فرمود كه اين تابوت را بردار و در اندرون كعبه دفن كن . چون فقير اين خواب را شنيد با خود « چنين تعبير كرد » ( 1 ) كه امام را به خاك سپردن منصب امامت است و منصب به خاك سپردن امام حسين ( عليه السلام ) از امام زين العابدين ( عليه السلام ) است . پس اين اشاره است كه منصب علي بن الحسين ( عليهم السلام ) در كعبه كه اساس گذاشتن است به تو فرموده اند ؛ بنابراين دل اين فقير قوي شد .
و حكايت اساس شريف چنان است كه روز سه شنبه سيوم جمادي الثاني سنه 1040 شروع در فرود آوردن بقيه خاك مبارك شد . اين ضعيف با فعله ، بكار كردن مشغول شد ـ والله يعلم المفسد من المصلح ( 2 ) ـ و جميع فعله به امر الهي به آن دو شخصي كه از جانب سلطان روم ، يكي را وكيل و يكي را مباشر كرده فرستاده بودند ، مريد و معتقد فقير شدند ؛ چنانكه هر چه مي گفت در باب خانه مبارك مي شنيدند تا آنكه چهار طرف خانه را فرود آوردند الاّ ركن شريف حجر ؛ چنانكه يك سنگ بالاي حجر شريف و يك سنگ زيرين آن را گذاشتند كه تا وقتي بنّا به آنجا برسد حجر مبارك را بردارد و فقير به مباشر گفت كه ركن شريف حجر را حفظ بايد كرد تا فَعَله پاي برو ننهند ؛ قبول كرد و الواح خشب طلبيد ؛ به امر الهي به پنج لوح به عدد آل عبا ( عليهم السلام ) ركن شريف محفوض شد . و اين ضعيف به يكي از مؤمنان گفت كه گويا حضرت آل عبا ، منع بر داشتن حج مبارك خواهند كرد . آخر چنان شد ؛ چرا كه قوتي كه فقير به توفيق الله تعالي و امداد معصومين ( عليهم السلام ) اساس بيت الله الحرام را گذاشت ، بسيار بر مخالفين گران آم د ؛ به جهت آنكه در وقت اساس گذاشتن به امر الهي ، كسي از ايشان حاضر نشد گويا كه حق تعالي ايشان را « في
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . آنچه در كروشه آمد حدسي است . در متن عكسي ما صحيح آن در حاشيه بود ، و متأسفانه عكس آن را نگرفته است .
2 . بقره : 22 .
|
36 |
|
سلسلة ذرعها سبعون ذراعا » ( 1 ) قيد كرده بود الاّ مباشر و چندكس از بنّايين ؛ چنانكه شيخ الحرم در خفيه ( ظ ) اشاره به آن جماعت كرده بوده كه اساس كعبه را فقيه رافضيان گذاشت و به گوش اين ضعيف رسيد و روزي كه بنّا به ركن حجرالاسود رسيد و خواستند حجر شريف را از جاي خود بردارند اين فقير تقيه كرده حاضر نشد و اكتفا به اساس گذاشتن و سه ذراع از ارتفاع تمام عرض كه ناودان رحمت در اوست كرده بود چرا كه از حديث اساس گذاشتن علي بن الحسين زين العابدين ( عليهم السلام ) نفس اساس گذاشتن فهميده مي شود و در اين فصل ذكر خواهد شد ـ ان شاء الله ـ
الحاصل كه حضرات معصومين ( عليهم السلام ) حجر شريف را حفظ كردند و نگذاشتند كه مخالفين آن را از جاي خود بردارند .
نعم وقتي كه سنگ بالاي حجر را خواستند كه بردارند ؛ آن سنگ رو ، زير حج مبارك كرده اند اندكي از حجر به ظلم و تعدي ايشان شكست و بدان چسبانيدند .
و قصه اساس شريف چنان است كه شب يكشنبه بيست و دوم همين ماه قرار شد كه وقت صبح اساس كعبه شريفه گذاشته خواهد شد و اين ضعيف آن شب به حق ( 2 ) سبحانه و تعالي تضرع و زاري مي نمود . وقت سحر برخاست ، غسل دخول كعبه كرد و از اعجاز معصومين ( عليهم السلام ) هيچكس از اهل مناصب حاضر نشد الاّ مباشر و چندكس از بنّايين و فعله ؛ و چون مباشر اين فقير را ديد گفت : يا سيد زين العابدين اقرأ الفاتحه ! فقير دست برآورد و فاتحه خواند و بعد از فاتحه دعا كه از ائمه معصومين ( عليهم السلام ) مرويست كه مسمّي به دعاي سريع الإجابه » است خواند و دعاي به سلطان كرد و حضرت مهدي ( عليه السلام ) را به خاطر گذراند و سنگ مبارك ركن غربي را گرفته و محمدحسين ابرقويي كه از صالحان است و شيعه است ، طاس اولين آهك را به فقير رسانيده و در زاويه ركن غربي ريخته و اين ضعيف آن اهك را بدست خود پهن كرد و در خاطر گذراند كه دولت محمد و آل محمد ( عليهم السلام ) قائم باد ؛ بسم الله الرحمن الرحيم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . الحاقه : 32 .
2 . از اينجا به مقدار يك صفحه ، نسخه عكس ما ناقص بود كه از فرائد الفوائد نقل شده و چند سطر آخر اين صفحه در آن كتاب نيز نبود كه به ترجمه متن عربي اكتفا كرده و آن را در كروشه گذاشتيم .
|
37 |
|
گفت و آن سنگ مبارك را در زاويه ركن مبارك غربي و در اساس شريف ابراهيم گذاشت « هذا عطاؤنا فامنن او أمسك بغير حساب » . ( 1 )
و روز نهم رجب همين سال به ركن حجرالأسود رسيدند و سنگ بالاي سنگ حجرالأسود را برداشتند و هرچند كه خواستند حجر شريف را از جاي خود بردارند نتوانستند و چنان در نظرشان در مي آمد ، كه گويا اژدهايي است متوجه ايشان شده . و اين ضعيف ، آن روز به دعاي سيفي خواندن ملهم شده بود برخاست و شكرِ الله سبحانه و تعالي بجا آورد : « از عهده شكرش كه برآيد ! » كه اساس كعبه شريفه ، به توفيق الله تعالي ، مؤمني گذاشت ؛ و روز بيست و دوم همين ماه رجب ، درِ مبارك خانه كعبه را آويختند ؛ و سيزدهم شعبان ، بعد از رجب مذكور اعمده سقف بيت الله الحرام ، داخل خانه مبارك ساختيم ؛ و روز پانزدهم همين ماه شعبان ، اين ضعيف داخل كعبه شريفه شد و چهار سنگ در باطن ديوار كعبه شريفه گذاشت : يكي در نفس زاويه حجرالأسود و يكي در مقامي كه اميرالمؤمنين و امام المتقين علي بن ابيطالب ( عليه السلام ) متولد شده ؛ و يكي قريب به زاويه ركن يماني و روز هجدهم شعبان مذكور الواح بين اعمده كه عبارت از تمام سقف اندرون است به بالاي كعبه شريفه برده شده و با اعمده تركيب يافت ؛ و فقير ، آن روز از جمله كاركنان بود ؛ و در روز بيست و نهم همين شعبان ، ناودان رحمت را بكار نشاندند ؛ و روز دوم ماه مبارك همين سال ، شروع در فرش كعبه شريفه شد به سنگ مرمر ؛ و نهم همين ماه ، شروع در عمل سنگ مرمر باطن ديوار و فرش اندورن كعبه شريفه شد ؛ و روز چهارشنبه ، بيست و هفتم شهر رمضان مذكور ، عمل اندرون كعبه تمام شد ؛ و جمعه آخر اين ماه ، خلق داخل خانه مبارك شدند و تاريخ اساس شريف را اقتباس از قرآن عظيم كرد : « رفع الله القواعد البيت » . ( 2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . ص : 39 .
2 . برگرفته از آيه 127 بقره .
|
38 |
|
تأسيس عرض شامي به دست علي بن الحسين ( عليه السلام ) بود كه با منجنيق خراب شده بود ، با سه ديوار ديگر بر همان حالت اول قرار داشت ؛ و اينكه اسم اين بنده ذليل با نام شريف علي بن الحسين زين العابدين ( عليهما السلام ) موافق افتاد و با منت هاي ضعف و كمي تدبير در ماين جمع مخالفين به تأسيس توفيق يافت . و شك نيست كه اين معجزه اي از معجزات ائمه معصومين ( عليهم السلام ) است براي ادخال سرور بر قلوب محبّين آنها تا خوشحال شده ، اين خبر را در تواريخ و تصانيف براي آيندگان ثبت كنند و يقين كنند كه ائمه معصومين ( عليهم السلام ) در هر حال ، از احوال آنان غافل نيستند « وقل اعملوا فسيري الله عملكم ورسوله والمؤمنون » . ( 1 )
فتواي بن باز در جواز صلح با دولت غاصب اسرائيل
در طول ايام حج ، علاقه مندان به انقلاب اسلامي از ديگر كشورها ، مراجعه به بعثه مي كنند تا درباره ايران آگاهي هايي بدست آورند . در طي راه نيز تماس هاي زيادي در اين باره با ايراني ها وجود دارد . امروز سري به اين قسمت زدم . دو نفر از گينه ـ نمي دانم كدام يك از سه گينه ـ آمده بودند كه يكي نامش شيخ ابراهيم بود و امام جماعت و ديگري نايب او . قدري با آقاي تسخيري صحبت كردند و بعد رفتند . در آنجا آقاي واعظ زاده را ديدم . از نامه اي كه سال قبل به بن باز نوشته بود سئوال كردم كه آيا جواب داد يا نه ؟ او گفت كه هيچ خبري به دست ما نرسيده است . بخش اول اين نامه كه درباره تبرك و شفاعت است در يكي از شماره هاي مجله التقريب چاپ شده است . قسمت دوم رد فتواي بن باز براي جواز صلح با اسرائيل است . امروز آقاي واعظ زاده نسخه كامل نامه اش به بن باز را در اختيارم گذاشت . نامه مزبور تايپ شده است . قبلاً راجع به آن تذكراتي دادم . در اينجا مي خواهم آنچه را كه درباره فتواي بن باز درباره صلح با اسرائيل از قول همو نقل شده بياورم ، بن باز گفته است :
انه يجب عن المسلمين وعلي الدول الاسلامية والاغنياء والمسئولين ان يبذلوا جهودهم ووسعهم في جهاد اعداء الله اليهود ، او فيما تيسر من الصلح ان لن يتيسر الجهاد ، صلحاً عادلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . توبه : 105 .
|
39 |
|
يحصل به للفلسطينيين اقامة دولتهم علي ارضهم وسلامتهم من الاذي من عدو الله اليهود ، مثلما صالح النبي اهل مكة ، واهل مكة في ذلك الوقت أكثر من اليهود وان المشركين والوثنيين أكفر من أهل الكتاب ، فقد اباح الله طعام اهل الكتاب والمحصنات من نسائهم ولم يبح طعام الكفار من المشركين ولا نسائهم وصالحهم النبي ( صلّي الله عليه وآله ) علي وضع الحرب عشر سنين يأمن فيها الناس ويكف بعضهم عن بعض وكان في هذا الصلح خير عظيم للمسلمين وان كان فيه غضاضة عليهم بعض الشئ لكن رضيه النبي ( صلّي الله عليه وآله ) ، للمصلحة العامة . فاذا لم يتيسر الاستيلاء علي الكفرة والقضاء عليهم فالصلح جائز لمصلحة المسلمين وامنهم واعطائهم بعض الحقوق . ( به نقل از مجلة البحوث الاسلاميه شماره 35 ، ص 24 ) اين متن فتواي بن باز براي جواز صلح با اسرائيل است كه وي براي خوشايند حاكمان عربستان سعودي صادر كرده است .
با آقاي واعظ زاده قدري هم از كنفرانس سال گذشته تركيه كه درباره شناخت تشيع بود صحبت كردم و اينكه بسيار مفيد بوده و مجموعه مقالات به تركي و عربي چاپ شده است . او از رمضان البوطي ياد كرد و اينكه بعد از سخنراني كسي كه حديث غدير را انكار كرده بود گفته بود كه حديث مزبور مسلم الصدور است جز آنكه ذيل آن « اللهم وال . . . » دليل بر آن است كه به معناي « دوستي » ! است . آقاي واعظ زاده گفت : من بعد از او گفتم : اگر آن صدر حديث كه تعبير « الست اولي بكم » را نداشت سخن استاد بود اما با اين صدر نظر ايشان نادرست است .
اخبار اين روزها
نشريه زائر ، عصر به دستم رسيد ، رئوس اخبار حج او از اين قرار است : مشكلات ناشي از جمع آوري پرچم هاي كاروان ها در جده كه مربوط به جمع آوري پرچم هاي علائم كاروان ها كه معمولاً هر كارواني پرچم ويژه خود را دارد تا حركت هاي جمعي را هدايتگر باشد . پول يك زائر ايراني سرقت شد . گله از كم جاذبه بودن مراسم دعاي كميل براي زائران غيرايراني ، نوار مراسم دعاي كميل مدينه توزيع شد . اولين زائر ايراني در مدينه درگذشت ( محمد وفايي 69 ساله ) باز هم سرقت . 27 هزار زائر ايراني وارد مدينه شدند . شرايط
|
40 |
|
دشوار 600 زائر كشميري در مدينه ، و برگزاري مراسم شبي با قرآن در بعثه مقام معظم رهبري . اين نشريه گزارشي از وضع اسكان زائران ايراني در مدينه داده و مهمترين خبر اينكه دورترين محل اسكان حدود 2 كيلومتر با حرم فاصله دارد . من خود به يكي دو كاروان سر زدم از جاي مناسبي برخوردار بودند مصاحبه اي نيز با آية الله مصباح يزدي دارد و بيشترين نكته در اينكه « ما در قبال مردم دنيا الگويي مسلماني و در قبال مسلمانان جهان الگوي شيعه و در قبال شيعيان جهان الگوي شيعه انقلابي هستيم و لذا بايد در رفتار خود ملاحظه همه اين جهات را بنماييم . » در اين مصاحبه بر حضور در نماز جماعت اهل سنت تأكيد شده است . ايشان گفته اند : بنابراين رعايت فتاوي اهل تسنن كه در اين مكان ها اكثريت با آنهاست و اگر ما به غير فتواي آنان عمل كنيم ما را متهم مي كنند كه ما رفتار شرعي نداريم . از باب تقيه لازم است كه ما رفتار آنان را ملاك عمل قرار دهيم . حقيقت آن است كه اين مطالب در ادامه رهنمودهاي امام در طول چند سال نشان آن است كه جامعه شيعه آمادگي كافي براي همگرايي با دنياي اسلام را دارد به شرط آنكه وهابي ها آب را گل آلود نكرده و اجازه دهند كه دو گروه شيعه و سني در اين مسير قدم هاي بيشتري را بردارند .
عصر امروز يكي از دوستان نشريه زائر آمد و درباره خاطره نويسي مصاحبه كوتاهي كرد . بعثه اعلام كرده است كه به بهترين خاطره ها جايزه خواهد داد و برخي از آنها را كه مناسب بداند نشر خواهد كرد . من هم راجع به تعدادي از كتاب هاي سفرنامه توضيحاتي دادم و نكاتي را نيز درباره خاطره نويسي يادآور شدم ، نمي دانم به كار آنها مي آيد يا نه . از دو سال گذشته تعدادي خاطره كوتاه نوشته شد كه برخي از آنها در فصلنامه « ميقات حج » چاپ شد . يكي دو سفرنامه حج نيز در ميقات تجديد چاپ و يا ترجمه شد كه از جمله سفرنامه ابن بطوطه و ناصرخسرو و نيز سفرنامه حج مرحوم سيد محمد امين بود . انصاف آن است كه مي بايست خاطرات مادي و معنوي اين سفر روحاني را نوشت بويژه درباره اماكن و جز آنها مطالبي را ثبت و ضبط كرد .
براي نماز مغرب به مسجد رفتم ، با پله برقي بر بام مسجد آمده و چندي قرآن خواندم و زيارت و بعد نماز . بام مسجد بسيار زيبا ساخته شده و فرش هاي ماشيني قسمت به
|
41 |
|
قسمت پهن شده و ميان آنها راهروهايي كه بدون فرش مانده . يك مغربي كنارم بود ؛ پرسيدم از كجا هستي و شغلت چيست ؟ گفت در يك مؤسسه اي در فرانسه كار شيمياوي دارد . ظاهراً مايل به ادامه صحبت نبود . بعد از نماز به همراه آقاي حجتي بيرون آمديم و قدم زنان به چند كتابفروشي سر زديم . يكي از صاحبان كتابفروشي ها كه سال هاي گذشته نيز مكرر از او كتاب مي خريديم گفت كه مرتب براي تفتيش مي آيند و اجازه فروش خيلي كتاب ها را نداريم . يك دوره كتاب الفتن نعيم بن حماد با يكي دو جلد ديگر خريد كرديم و بعد كتابفروشي ديگر و آنگاه به هتل آمديم . شنيدم كه اين كتاب را در مصر جمع آوري كرده اند ، نفهميدم چرا ؟ .
امشب يك شيعه خوجه كه جوان تحصيل كرده اي بود سرنماز با يكي از دوستان آشنا شده و نزد وي آمده بود . اسم او صفدر جعفر بود و گفت رشته درسي اش مربوط به امور بيمه مي باشد . او از يك گروه سي نفري از حجاج بود كه از انگليس به حج آمده بودند و از هر كدام يك هزار و پانصد پوند براي سفر دريافت كرده بودند . حساسيت فكري او مسائل شيعه و سني بود و در اين موضوع سئوالاتي مي پرسيد . وي در اصل از كنيا بوده . گفت كه يك ماهي نيز در مدرسه سيد مرتضي ( برادر سيد جعفر مرتضي استاد ما ) درس خوانده است . كتاب « اكذوبة تحريف القرآن » خودم را به او دادم .
شماره يكشنبه روزنامه البلاد را كه به عنوان روزنامه يوميه عربستان شناخته مي شود ملاحظه كردم دو صفحه از بيست صفحه آن به زبان فارسي است . خبري در آن درج شده كه برنامه فارسي راديو در مكه و مدينه روزانه به مدت 5/1 ساعت پخش مي شود . گزارش هاي مهم آن چنين بود : بيست ميليون دلار كمك سعودي براي توسعه كرانه باختري و نوار عزه ، بازديد والا حضرت وليعهد از بيمارستان فهد ، مسجد ميقات مدينه منوره آماده پذيرايي ميهمانان خانه خدا است ، قسمتي از سخنان فهد آورده بود كه : از انواع نعمت هايي كه خداوند به اين كشور ارزاني كرده يكي هم اين است كه دست استعمار به آن نرسيده و هيچكس در امور آن مداخله نكرده است !
يكي از خبرهاي علمي آن مربوط به سمينار « ورزش و اسلام » بود كه چند روز پيش در اين كشور برگزار شده است . تا آنجا كه من نگاه كردم حتي يك خبر در مورد ايران هم به هيچ
|
42 |
|
بهانه اي نداشت . بدين ترتيب حذف ايران و حتي نام آن كشور از مطبوعات ، راهي است براي زدودن هر يادي از آن در خاطره مردم اين منطقه ، كاري كه سال هاي قبل نيز شاهد آن بودم .
امروز دوشنبه سري به پزشك زدم ، چون از رفقاي قديمي بود . بچه اي بسيجي و از ده برخاسته ـ نه دهاتي ـ البته رنگ و رويش هنوز روستايي . در طي چند دقيقه اي كه بود دو نفر وارد شدند و هر كدام از او سراغ دكتر را مي گرفتند . ظاهراً دلشان نمي خواست كه او را به عنوان دكتر بشناسد اما گويا چاره اي جز قبول كردن نداشتند .
شيعيان حجازي و كويتي نوعاً كارواني به حج مي آيند ، اسامي كاروان هاي آنان احمد ، حسن و . . . يعني اسم هاي شيعي است ، حتي اگر بدون كاروان بيايند ، نام آنها معرف شيعه بودن و حتي ايراني الاصل بودن آنهاست . همين سبب مي شود كه مورد بازرسي كامل قرار گيرند . يك مسافر كويتي گفت كه با ماشين شخصي آمده و لب مرز چون يك دعاي توسل از او گرفته اند ، سه روز معطلش كرده اند و تمام قسمت هاي ماشين وي را كاوش كرده و حتي جدارهاي ماشنيش را بريده اند تا چيزي همراه نداشته باشد . تعداد حجاج كويتي اندكي بيش از دوهزار نفر است عمده كويتي ها حاجي هستند و لذا از اين حيث مشكل چنداني ندارند .
امروز نشريه روز دوشنبه زائر رسيد . اين نشريه از لحاظ خبري حجاج را تغذيه مي كند . عناوين اخبار مهم حجي او از اين قرار بود : بازديد حجت الاسلام ري شهري از بيمارستان 80 تختخوابي ايران در مدينه ؛ بيمارستان 120 تختخوابي ايران در مكه معظمه آغاز بكار كرد . اعتراض يك زائر ايراني به برخورد نامناسب برخي مأموران حرم نبي اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) منظره نامناسب از بازگشت شماري زائر ايراني به خانه از كنار صفوف نماز جمعه ؛ لزوم تذكر به برخي زائران دستفروش ؛ سرقت از يك زائر به عنوان مأمور سعودي ؛ كلاه برداران حرفه اي پول زائرين را به سرقت بردند . 360 هزار زائر ايراني وارد عربستان شدند . تشكيل هسته هاي امر به معروف در كاروان ها ( كه افرادي از كاروان با هدايت روحاني انتخاب مي شوند و پس از آن به ارشاد مي پردازند ) . دو زائر ايراني بيمار به ايران بازگردانده شدند . در اين شماره مصاحبه با زائران براي ضرورت شركت در نماز جماعت ؛
|
43 |
|
آشنايي با مدينه ، چند جمله عرفاني ، گزارشي از مسكن در مدينه و يك جمله مهم از امام در آغاز كه « حجاج بايد بدانند كه پرسه زدن در بازاري كه نمايشگاه شرق و غرب است دل صاحب شريعت را به درد مي آورد . »
امروز به سراغ بعثه مراجع عظام رفتم . دارالابيض در اول باب العوالي محل مراجعات آقايان است . امسال چند بعثه رسمي وجود دارد كه عبارتند از : بعثه آيات عظام آقايان اراكي ، فاضل لنگراني ، سيستاني ، مكارم شيرازي ، حسين نوري و شاهرودي . حدس من آن است كه عمده مراجعات به بعثه مقام معظم رهبري و آية الله العظمي اراكي است . ديگران نيز مراجعات مختصري دارند ، در بعثه آقاي اراكي جداي از فرزندش آقاي مصلحي ، آقايان قرحي ، آقاي شيع علي پناه اشتهاردي كه زماني جلد اول لمعه را نزد او خواندم ، آقاي خرازي دو سالي نزد وي درس خارج فقه ( كتاب الجهاد ) خواندم ، آقاي سليم زاده و چند تن ديگر . مراجعات عمدتاً حل مسائل فقهي و بعضاً مالي است . در بعثه مقام معظم رهبري نيز شوراي استفتاء هست كه عبارتند از آقايان كريمي ، خاتم و قديري . بخشي از مراجعات نيز محاسبه وجواهات است و حل مشكل نيابت ميقاتي و جز آن . در بعثه آقاي اراكي همه ، مناسك در دست و عروه در پيش در حال كاوش در مسأله اي مورد ابتلا و تقريباً بعد از بحث و نظر به صورت مشورت و نه شوري ، براساس ديدگاه مرجع مورد نظر مسأله بازگو مي شود .
از يكي از كاروان ها درباره وضعيت داخلي آنها پرس و جو كردم ، معين مي گفت كه معمولاً بهترين كاروان ها ، آنها است كه زائرانش تحصيل كرده اند ، آنها مشكل چنداني در اداره كاروان ندارند و تذكراتي كه مي دهند بطور مرتب به آنها عمل مي شود ، البته به شرط آنكه بين مسئولين كاروان هماهنگي باشد و الا تكليف زائرين با توجه به اختلاف آنها بويژه اختلاف روحاني و معني معلوم است . معمولاً كاروان هاي زير صد نفر يك روحاني و بالاتر از صدر نفر دو روحاني دارند كه دومي به عنوان معين تابع اولي است .
صبحي يك نسخه از فتوح الحرمين محيي لاري را به نشريه زائر دادم تا از اشعار آن در نشريه مزبور استفاده كنند . اين كتاب كه در اوائل قرن دهم هجري ساخته شده اشعالي است نغز و زيبا در مناسك حج ، فلسفه حج و توصيفي از آثار حرمين شريفين . در اصل يك
|
44 |
|
سفرنامه است به زبان شعر آن هم از زبان يك عارف .
در جاي ديگر اشاره كرده بودم ، تعداد زيادي از مسلمانان شيعه و يا علاقمند به انقلاب اسلامي به سراغ مسئولان بعثه مي آيند . يك شيعه آفريقاي جنوبي سئوال مي كرد كه ما نمي توانيم در برابر موضع رسمي كشور درباره سلمان رشدي ، عقيده خود را آشكار كنيم آيا مي توانيم در اين باره تقيه كنيم ؟ او از مناسبات اقتصادي موجود در آنجا و پيروي خود از آنها سئوال مي كرد كه چه بايد بكند ؟ از او درباره عدد حاجيان پرسيديم ، گفت : سه تا چهارهزار و گفت كه براي تمام مخارج حدود سه هزار دلار مي گيرند ؛ او گفت كه شمار شيعيان آن ديار اندك است .
امروز كه عصر دوشنبه است كانال انگليسي تلويزيون سعودي را نگاه مي كنم يك برنامه تاريخي درباره خلافت دارد قسمت هايي كه من ديدم درباره جانشيني عثمان و كارهاي او در فتوحات با جمع قرآن و ديگر مسائل بود .
امروز شماره ديگري از روزنامه البلاد را ديدم و دو صفحه فارسي آن را . عناوين مهم اين بود : زير نظر خادم حرمين شريفين برگزاري محفل فراغت دانشگاه ملك سعود ( يعني جشن فارغ التحصيلي ) ؛ تعليماتنامه حج ؛ نصايح سودمند به زائران ؛ تمجيد محافل اسلامي از ترميم مساجد بيت المقدس ( كه مقصود اجراي طرحي است كه سر و صداي آن از يك سال قبل در عربستان پيچيده كه مساجد آنجا را آباد مي كند ، يادم هست كه سال قبل چند روز اخبار سعودي اختصاص به نقل تأييدهايي داشت كه براي وي فرستاده شده بود . كانال ديگر تلويزيون نيز برنامه ديگري با عنوان « التوعية الاسلامية في الحج » گذاشت كه مصاحبه با دو نفر بود يكي از آن دو نفر عطيه محمدسالم بود كه كتاب هاي وي را در كتابفروشي ها مكرر ديده ام . در اين برنامه و در آغاز تأييد از ملك فهد و اقدامات او درباره حج و آثار و اماكن .
مشكل آب در مكه سبب شده تا از قديم الايم شغل سقايت مطرح شود . كساني كه در كنار آب زندگي مي كنند به درستي در نمي يابند كه تا چه اندازه شغل سقايت مهم بوده است ، اما هم اكنون نيز درصدي از اخبار حج مربوط به تأمين آب است . در روزنامه ها ، گوشه به گوشه از دادن آب خنك به حجاج سخن گفته مي شود و آمارهاي مكرر ؛ در ايام حج نيز
|
45 |
|
پلاستيك هاي آب كه همه اش عنوان هديه را دارد ديده مي شود . اين آب ها بويژه در ايام مني فراوان توزيع مي شود و البته همه جا با شروغي و درگيري و يك مرتبه تمام شدن آب .
در مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله )
صبح امروز ( سه شنبه 29 ذي قعده ) به مسجدالنبي ( صلّي الله عليه وآله ) رفتم ، كولرها سخت روشن و هوا به شدت سرد ؛ وقتي امام جماعت ساكت بود صداي سرفه بلند بود البته نه بشدت سال هاي قبل ؛ اين نشان آن است كه شماري از زائران در هواي گرم مدينه كه امسال بالنسبه ملايم است سرما خورده اند . بعد از نماز پيرمردي در كنار من با صداي بلند چندبار دعا كرد با ذكر « يا رب » فقط كلماتي نظير « ملوك » و « حمله به آمريكا » را از آن مي فهميدم ؛ بعد هم ساكت شد . جمعيت مسجد پس از نماز دو قسمت مي شود بخشي به بيرون مسجد و شماري كه ايرانيان جزو آنهايند به سمت روضه مسجد حركت مي كنند ، در آنجا در اطراف حرم ، و نيز ستون هاي مقدسي چون ستون توبه اجتماع زيادي مي شود . كساني در آن حجم از شلوغي نماز مي خوانند و در طي خواندن دو ركعت از نماز چندين بار به اين سو و آن سو پرتاب مي شوند . مأموران سعودي نيز افراد را از گرد اين ستون مي پراكنند ، همان طور كه از اطراف محراب رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) با اين حال اگر كسي به سرعت نيت نماز كند چاره اي جز تحمل او را ندارند .
به تدريج فضاي اصلي مسجد براي ورود زنان آماده مي شود ، به اين ترتيب كه جمعيت به قسمت جلو روضه رانده مي شود و پس از گذار از دو در كوچك كه در ميان نرده هاي كشيده شده بين محراب رسول خدا با محراب فعلي قرار دارد از قسمت جنوبي حرم خدا ( صلّي الله عليه وآله ) گذشته و از جنوبي ترين در مسجد ، در قسمت شرق خارج مي شوند . نگاه هاي مردم همراه با ذكرهاي زيارتي از سني و شيعه ، به درون ميله هاي كشيده شده در اطراف قبر رسول خداست . اما چيزي مشخص نيست بويژه كه اصرار سعودي ها و نيز فشار جمعيت اجاز ايستادن و تأميل كردن را نمي دهد .
آن دسته از زائران ايراني كه سحرخيزند و به مسجد مي آيند بلافاصله پس از زيارت رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) عازم بقيع مي شوند . در آنجا زنان اجازه ورود ندارند گرچه هرلحظه
|
46 |
|
متر صدند تا از گوشه اي وارد شوند . با اين حال مأموران سعودي بشدت مراقب اند و گاه بر سر بيرون كردن آنها به شدت عصباني شده و به داد و فرياد مي پردازند . ورود به بقيع از زمان قديم براي شيعيان دشوار بوده است . در فتوح الحرمين آمده كه زائران براي ورود به بقيع ( در آغاز قرن چهاردهم هجري ) مجبور به پدراخت چند قروش بوده اند . پيش از آن نيز در سفرنامه محمدولي كه در سال 1260 نگاشته شده ، آمده است كه براي ورود به بقيع پول دريافت مي كرده اند ، بعدها كه وهابي ها مسلط شدند قبور را تخريب كردند و براي سال ها اجازه ورود نمي دادند . حتي بعد از انقلاب هم چند سالي از ورود زائران جلوگيري كردند تا اينكه بالاخره قرار شد چند ساعتي باز باشد .
سني ها بطور ساده زيارت مي خوانند اما ايرانيان نوعاً با گريه زيارت خوانده و روضه خواني مي كنند . جمعيت زائر شيعه عرب تازه با روشن شدن هوا به سوي بقيع مي آيد . امروز شاهد چندين اتوبوس از اين زائران عرب اعم از زن و مرد و با پوشش عربي بودم كه درست اندكي قبل از طلوع آفتاب نزديك بقيع پياده شدند . به نظرم آنان گرچه منظم عمل مي كنند اما عمدتاً مقيد به عمل توصيه هاي داده شده از مسئولان بعثه ايران نيستند . بطور اصولي ، چون آنان در مناطق سني زندگي مي كنند و از قبل برخوردهاي تندي جريان داشته بيشتر بر مراسمي كه شيعي شناخته شده تأكيد دارند .
شب گذشته سري زدم به مكتبة الثقافة الدينيه كه قبلاً هم از او ياد كردم . اين بار ابتدا صاحب مغازه اول با ترديد اما بعد از آن با خوشرويي برخورد كرد ، چند كتابي كه خريدم ( مجموعاً چهار جلد به صدر ريال يعني هفت هزار و پانصد تومان ! ) پانزده ريال تخفيف داد و صد ريال گرفت . پس از آن راجع به عقيده شيعه درباره ولايت پرسيد . گفتم : شيعيان به نص اعتقاد دارند . گفت امام علي ( عليه السلام ) بيعت كرده ؟ گفتم آري اما براي مصلحت مسلمانان . گفت اينها مسائلي است كه گذشته است . گفتم تا اندازه اي بله اما حديث ثقلين كه عترت را به عنوان يك منبع دين شناسي كنار قرآن مطرح مي كند هم اكنون نيز مطرح است . پس از آن قرار شد در فرصت ديگري با هم صحبت كنيم و من بازگشتم .
يكبار ديگر ، چرخشي در بازار ، انصاف آن است كه بازار امسال بويژه از ايراني ها خلوت است و چندان خبري نيست و دليل عمده اش ارزان تر بودن بسياري از اجناس در ايران است .
|
47 |
|
امروز صبح سه شنبه مدير يكي از كاروان ها را كه آشنايي پيشين داشتيم ديدم . او گفت كه در چندين سال گذشته كه به حج آمده شديداً تحت تأثير روحيه وحدت گرايي ميان مسلمانان واقع شده و حج را از اين زاويه بسيار مهم دانست . او گفت : سال گذشته يكي از زائران در بدو ورود ، يك دوربين فيلمبرداري خريد و در حدود يك ساعت و اندي فيلم از مجموعه برنامه هاي كاروان در طول سفر تهيه كرد . پس از بازگشت متني نيز تنظيم و روي آن گذاشته شد و به صورت يك برنامه ديدني در آمد . وي افزود كه حاجيان كاروان هركدام يك نسخه از آن را براي خود تهيه كردند . در راه كه همراه مدير مزبور بودم به يك ايراني از كاروان وي برخورد كرديم . دوست ما گفت كه اين زائر كه پول فراواني همراه دارد اصرار مي كند كه دو وعده غذاي صد نفره با پول وي فراهم كنيم و سياهاني كه در اطراف خيابان هاي محل اسكان ، كار دورگردي دارند را جمع كرده و به آنها نهار بدهيم . زائر مزبور از جانبازان جنگي بوده كه علي رغم داشتن مشكل ، فيش آزاد خريده و به حج آمده بود . گفتني است كه امسال فيش آزاد از پانصدهزار تومان تا هفتصدهزار تومان معامله شد .
امروز صبح همراه برخي دوستان در مجلس روضه اي كه به مناسبت شهادت امام جواد ( عليه السلام ) ترتيب يافته بود رفتيم . جمع كثيري از زائرين ايراني و عرب و بويژه پاكستاني ( يا هندي ) حضور داشتند و به مناسبت سالروز شهادت امام جواد ( عليه السلام ) محفل روضه برقرار بود . اول يك عرب ايراني الاصل با صداي بلند مداحي كرد و گويا پيش از او آقاي ماه رخسار ، بعد هم يك روضه به زبان اردو و با حرارت هرچه تمامتر و آنگاه قرآن و پس از آن سينه زني به زبان اردو با آهنگي بسيار گيرا . فرصت سئوال و صحبت نشد و برگشتيم . به هر روي اين مجلس يك مجلس چندزبانه بود .
نشريه شماره 6 زائر ( 20 ارديبهشت / 29 ذي قعده / سه شنبه ) به دستم رسيد . اخبار حجّ آن از اين قرار است : چهارم ذي حجه روز حمايت از مسلمانان بوسني و هرز گوين است كه به همين مناسبت اعلاميه اي از نمايندگي مقام عظم رهبري در مدينه و مكه انتشار يافت . در اين اعلاميه خواسته شده تا حجاج به هر شكل ممكن كمك هاي نقدي خود را براي كمك به اين مظلومين عرضه كنند . اين اعلاميه تبعاتي داشت و عربستان اعتراض كرد . اطلاعيه سازمان حج و زيارت در مورد زائران گمشده ؛ 41 كاروان مدينه بعد ، وارد عربستان شدند .
|
48 |
|
مشكلات ناشي از سرباز زدن مالكان عربستان از اجراي تعهدات خود . 3500 دلار هزينه يك اندونزيايي ، تجليل از جوانترين زائر ايراني ( يك دختر 12 ساله با نام خانوادگي مشيري ) . دو زائر زن ايراني در مدينه منوره درگذشتند . آرزوي يك مسلمان الجزايري براي سفر به ايران . بازداشت يك زائر به جرم كشيدن سيگار در حرم . هزينه سفر يك حاجي اماراتي 490 هزار تومان . خدمات پستي به زائران ، دستگيري زائر عكاس در بقيع . درخواست برادران اهل سنت از روحاني يك كاروان جهت اقامه نماز در حال عزيمت از جده به مدينه منوره در نيمه راه . تذكر به زائراني كه در اوقات نماز از حرم باز مي گردند . همچنين آمده است كه : شعار « شيعه كافر است » بر برخي ديوارها و در دستشويي هاي جنب حرم مدينه مشاهده شده است . در اين شماره گزارشي از بيماري ها و مسائل بهداشتي مدينه آمده است .
مسجدالاجابه
مغرب روز سه شنبه براي نماز به مسجدالاجابه رفتيم ، جايي كه ما آن را مسجد مباهله نيز مي شناسيم و سنيان فقط مسجدالاجابه . محل آن در شارع ستين ( عبدالعزيز ) در كنار خيابان است ؛ به دليل اهميت ديني و تاريخي آن ـ البته بنايش قديمي نيست ـ همه زائران ايراني به ديدارش مي ايند و در آنجا نماز تحيت مي خوانند . سال هاي گذشته نيز به دليل نزديكي آن به محل استقرار به مسجد مزبور مي رفتم ، امسال نماز عشا را يك جوان مي خواند اما نماز مغرب را همان امام جماعت پيشين . بد نيست كه اشاره كنم رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در زمان حضور در مدينه ، هر از چندي به قبايل اطراف سرزده و در آنجا نماز مي خواند . مردم محل نماز آن حضرت را مسجد مي كردند اين خود دليلي بر مشروعيت تبرك در اسلام است . بدين ترتيب تاريخ مساجد صدر اسلام بيشتر همراه يك حكايت كوتاه از نماز خواندن رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در محل اصلي آن است . ابن شبه فهرستي از مساجدي كه رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در آنها نماز گزارده آورده است . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . المعالم الاثيره في السنة والسيرة صص 265 ـ 255 .
|
49 |
|
امام جماعت در ركعت سوم قنوت خواند . در دو سال گذشته فقط امام جماعت مسجدالنبي و مسجدالحرام را ديده بودم كه چنين مي كردند اما اين بار امام اين مسجد هم ضمن قنوت به مردم بوسني ، كشمير و فلسطين دعا كرد . بعد از اتمام نماز هم يك نابينا به وعظ پرداخت ، تعجب من از وجود تعداد فراوان نابينا در علماي ديني اينجاست كه از شوراي افتاء گرفته تا اينجا حضور دارند . اول از شرك سخن گفت و بعد از شرايط حج . مسجد همچنان پر سر و صدا بود و تنها تعداد اندكي آفريقايي به سخنش گوش مي دادند . قدري كه صحبت طولاني شد . امام جماعت نيز با استفاده از اين امتياز كه واعظ او را نمي بيند برخاست و در عقب مسجد شروع به نماز كرد . تعداد زيادي ايراني در مسجد بودند كه در نماز شركت كردند و اينها بي توجه به سخنران آماده براي رفتن و پر سر و صدا .
گفتگو با امام جماعت مسجدالاجابه
سال گذشته در همين مسجد با امام جماعت بحثمان شد ، من كه پس از خواندن قرآن آن را موقتاً روي زمين گذاشته بودم مورد اعتراض او قرار گرفتم ، او گفت شما به در و ديوار احترام مي گذاريد اما به قرآن احترام نمي گذاريد . در پاسخ گفتم اولاً چه كسي گفته است كه اگر قرآن را روي زمين بگذارند توهين به قرآن شده است . ثانياً آيا ما كه در حال نزاع با قدرت هاي مشرك و كافر هستيم به قرآن احترام مي گذاريم يا شما كه آمريكايي ها را به داخل كشور خود آورده ايد تا از شما دفاع كنند ؟ ! مگر نه اين است كه قرآن مي فرمايد : « ليس للكافرين علي المؤمنين سبيلا ؟ » بعد هم به او گفتم كه تبرك همين مسجد به خاطر آن است كه پيغمبر ( صلّي الله عليه وآله ) در آنجا راه رفته بود . حقيقتاً به قدري نظام فكري صوري دارند كه قابل تصور نيست ، به علاوه درباره تبرك به تمام معنا از سيره سفل دورند و در اين باره مشي برخلاف سيره و سنت اصحاب دارند . كافي است كسي آثار تاريخي و حديثي اهل سنت را مرور كند ، در آن صورت درخواهد يافت كه چه اندازه اصحاب پايبند تبرك به آثار آن حضرت بوده اند . در آخر آيه اي را كه مربوط به استفاده سامري از خاك كف پاي رسول براي به حركت در آوردن گوساله خود بود برايش خواندم .