بخش 4

ورود به مکه در مسجدالحرام مسئولان بعثه در تدارک برگزاری روز برائت کنفرانس مجمع التقریب در مکه کنفرانس مجمع اهل البیت آغاز تضییقات نیروهای سعودی بر بعثه ایران دعوت بعثه ایران برای کمک به مسلمانان بوسنی و اعتراض عربستان محاصره بعثه توسط نیروهای سعودی


75


آنكه سپهرش بود احرام گاه * * * جامه احرام كند گرد راه

تا كه به اتمام نشد مهتدي * * * زو نشدي رعشه و آن بيخودي

آنكه كريم بن كريم ست او * * * سوخته آتش بيم ست او

سلسله شان سلسله من ذهب * * * هريك از ايشان عجب من عجب

هركه به آن سلسله پيوسته شد * * * از ستم حادثه وارسته شد

آنكه بود آل رسول امين * * * وقت عبادت بود احوالش اين

ما چه كسانيم و سگ كيستيم * * * ما نشناسيم كه ما چيستيم

غره شده بر عمل خويشتن * * * تكيه زده بر كرم ذوالمنن

بار خدايا به حق بيم او * * * كاوري آن بيم به ما هم فرو

كانچه به جز توست به يك سو نهيم * * * سوي حريم حرمت رو نهيم

براي حاجيان كه سال نخست آنهاست احساس تازه اي مطرح است ، بيشتر به آن دليل كه نمي دانند با چه صحنه هاي روبرو خواند شد . دلهره ديگري نيز دارند و آن اينكه مبادا حوله احرام آنها بيفتد اما به سرعت به آن عادت مي كنند .


77


در حرم خدا


79


ورود به مكه

مكه كه شد قبله اهل نجات * * * حرّسها الله عن الحادثات

بِهْ كه به احرام نشيني در او * * * تا كرم عام بيني در او

طعنه بر اكسير زند خاك او * * * گل خجل است از خس و خاشاك او

ريگ زمينش چو نجوم سماست * * * گم شدگان را به يقين رهنماست

جَّنت معني است كه بي ذرع و كشت * * * جمع درو گشته نعيم بهشت

گل نه و باد سحرش مشكبوي * * * مِيْ نه و ميخانه پر از هاي و هوي

ذرع نه و خرمن او دانه بخش * * * عرش نه و طوبي او سايه بخش

باغ نه و ميوه او ظاهر است * * * راغ نه و سبزه او ظاهر است

لاله بر افروخته در وي چراغ * * * بر دلش از حسرت او مانده داغ

هركه درين گونه زسر پا كند * * * بي خرد است ار به فلك جا كند

نام گل و لاله و نسرين مبر * * * وادي مكه دگرست آن دگر ( 1 )

ساعت 5/9 بعد از ظهر جمعه از مسجد شجره حركت كرديم و ساعت 5/3 صبح شنبه به مكه رسيده راهي محل اسكان شديم و پس از آنكه اثاثيه را در اتاق گذاشتيم راهي حرم شديم . نماز صبح تمام شده بود و چنان جمعيتي از مسجد بيرون مي آمد كه بعيد مي دانستم كسي

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . شعر محيي لاري و به نقل از فتوح الحرمين او .


80


جز آنجا اين جمعيت را ديده باشد . دريايي از حاجيان و به قول جلال : اغنياي دنياي اسلام كه صبحگاهان از خواب شيرين برخاسته به نماز مسجدالحرام آمده اند . كدام مذهب اين قدر نماز دارد و هر صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا مسلمانان را براي اظهار بندگي خود به مسجد فرا مي خواند ؟ بخش زيادي از مردم مُحْرم و ديگر نيز 98 درصد با لباس سفيد و زنان نيز . همه يك رنگ و در يك سطح و از هر نژاد و هل ملت و كشور و همه زائر خانه خدا . همه احساس انس و الفت با يكديگر دارند . نزديك هم كه مي رسند با حركات چشم و صورت دوست و برادر زائر را تحويل مي گيرند و بدين وسيله دوستي خود را با او نشان مي دهند .

در مسجدالحرام

معمولاً پس از نماز صبح مطاف شلوغ است ، اندكي تأمل كرديم با اين حال به زودي آفتاب سوزان بر مي آمد و تحمل را از ما مي گرفت ، ناچار به راه افتاديم . يك دور كامل ، چند قدم كمتر زديم تا به آغاز خط شروع رسيديم . توقف كوتاه زائران براي بوسيدن حجرالاسود و يا بلند كردن دست و گفتن بسم الله الله اكبر ، چنان فشاري ايجاد مي كند كه برخي در اين فشردگي خرد مي شوند ، پس از آن باز از اين فشار كاسته مي شود تا دور بعد . هركسي در حال و هواي خويش ذكر مي گويد و دعايي مي خواند . زائران ايراني دعاي ويژه اشواط را مي خوانند در اين صورت هم دعا كرده اند و هم عدد اشواط از دستشان خارج نمي شود .

شكل طواف افراد گونه گون است و هركدام ديدني . دسته اي در يك خط مستقيم چسبيده به هم كه زورشان چند برابر ديگران است و نوعاً اسباب آزار ديگران مي شوند . اگر سياه باشند كه معمولاً با لگدمال كردن ديگران حركت مي كنند و البته نه همه سياهان . ايراني ها كارواني حركت مي كنند كه در انداختن موج مؤثر است . غيرت خواهي ، برخي را واداشته تا همسر خويش را در محاصره خود گرفته حركت كنند و البته همه در هم آميخته اند و نوعاً در حال خود و بي توجه به اطراف خويش . اگر كساني كه فتوا داده اند كه مطاف تنها فاصله بين مقام و ديوار كعبه است ، يكبار اين فشار را مي ديدند ، رخصت بيشتري مي دادند و البته برخي داده اند ، با اين حال دل زائر ايراني بويژه براي طواف عمره و


81


حج تمتع رضايت به طواف خارج از اين محدوده نمي دهد گرچه در طواف مستحبي در اين سوي مقام نيز قدم مي گذارند . تازه ، طواف كه تمام شود دشواري نماز طواف در پشت مقام است . در پشت مقام هر از چند متري كساني به نماز ايستاده اند و مقاومتي جانانه از آنها يا محافظانش در برابر صف پرفشار جمعيت طواف كننده . هرچه به مقام نزديك تر نماز بخواني بيشتر احتمال قطع نماز و خطر له شدن وجود دارد . همه اينها در ايام شلوغي است يعني روز سوم ذي حجه به بعد . امروز در اطراف مقام كسي ممانعت از نزديك شدن به مقام و دست كشيدن به آن نمي كرد . حجرالاسود همچون گذشته غلغله بود و البته هيچ انسان عاقلي خود را در آن معركه درگير نمي كند مگر آنكه از بخشي از جان و جسمش گذشته باشد و گاه علاوه بر مردان زنان نيز اين گذشت را دارند و به قيمت ارتكاب ده جور حرام استلام حجر مي كنند . بعد از نماز طواف به مسعي آمديم و هفت بار اين مسير را طي كرديم رفت و شد نسبتاً خلوت بود و مشكل كم .

كار اداره مسجد نبوي و مسجدالحرام مربوط به شركت « دله » است . مسجدالحرام و مسجدالنبي با استفاده از رديف بودجه مملكتي بازسازي و اداره مي شود اما سود حاصل براي شركت هاي مهندسي و اداره آن به جيب اشخاص معيني مي رود . چه سيستمي مطمئن تر و پرسودتر و فريبكارانه تر از اين شيوه ؟ همه نيز خادم را دعا مي كنند و در تاريخ نيز به يادگار مي گذارند كه خادم فلان چه قدر حرم را توسعه داد و چند متر بر زمين مسجد افزود و لوحي يادگار . . . ! ؛ حتي نام پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) نيز به بهانه توحي پاك كنار گذاشته مي شود و الله جايگزين آن مي شود ، نام خادم بر الواحي مي آيد چنانكه خيابان ها نيز به نام « طريق ملك . . . » و ديگران .

نظافتچي هاي بنگلادشي و ديگر كشورها كار سقايت و تميز كردن مسجد را به عهده دارند ، هر از چند ساعت دسته زيادي از آنها در گوشه اي از مسجد ظاهر مي شوند ، طناب ضخيمي گرد محيطي مي كشند و عده اي نيز به شستن مشغول و هرچه هست دم آب مي برند و اين نوعاً شامل ده ها جفت سرپايي جامانده در اين گوشه و آن گوشه مي شود . امسال احساس كردم ظروف كمتري براي آب گذاشته اند ، شايد هم من اشتباه مي كنم ، به هر حال در فرصت هاي بعدي دقت بيشتري خواهم كرد .


82


بعد از انجام سعي ، سرم را به دست قيچي داري سپردم كه عوض چيدن چند مو ، درست مثل بچه دبستاني هايي كه مدير مدرسه براي مجبور كردن آنها به اصلاح سر ، چهار راهي وسط سرشان مي گذارد سرم را خراب كرد ، جز آنكه او عوض چهار راه دو چاه در سر ما كند . خوبختانه موي سرم چندان زياد نبود كه معلوم شود اما آن قدر چشمك مي زد كه دوستان متوجه شوند . و توصيه اينكه سرتان را در اين موارد به زير تيغ و قيچي هركسي ندهيد . خسته و كوفته به گوشه اي نشستيم و پس از اندكي استراحت ، راهي منزل و عوض كردن لباس و خوردن صبحانه شديم .

آقاي قرائتي گفت : ديشب زني در مسجدالحرام آمد كه با مادرش آمده و دو درصد بينايي دارد و مي گويد طواف نمي كنم و راضي نيستم تو هم طواف كني و اصلاً گوشه اي مي نشينيم و كسي نمي فهمد كه ما طواف نكرده ايم ! ! البته اين نمونه ها نادر است اما معلوم نيست اين افراد براي چه به اين سفر مي آيند ، براي پز دادن يا انجام تكليف شرعي ؛ آقاي قرائتي گفت از خدا خواسته بودم مرا به گونه اي كند كه مردم با ديدن من به ياد خدا بيفتند ؛ الان فكر مي كنم تا حدودي اين طور است هركس مي بيند ناخود آگاه مي گويد . . . ! يعني بله معلم تلويزيوني ما . لطيفه اي هم گفت كه به حاجي سفارش كرده بودند پس از دستشويي سيفون را بكشد ، او هم پس از دستشويي نزد مدير كاروان آمده كه سيفون را بده ببرم بكشم ؟ !

يكي از دوستان روحاني گله شديد مي كرد كه چند پير فرتوت مريض دارند كه حتي يك قدم نمي توانند راه بيايند و بايد آنان را به دوش بكشند ، او هيأت پزشكي را مقصر مي دانست . خود من هم چند پيرزن خميده را ديدم كه دست در حال ركوع راه مي رفتند البته پيداست چقدر روزهاي وقوف در عرفات و مني سختي مي كشند و سختي به ديگران مي دهند .

زماني كه همه مشغول طوافند ، در كنار ديوارهاي خانه كعبه تا اندازه اي خلوت است ، زائران خانه خدا الغب مشغول تبرك به ديوارها هستند ، در برخي قسمت ها از اين كار نهي مي شود ، امسال كمتر ديدم كه از اين كار منع كنند ، آنگونه كه مردم را از اطراف مقام ابراهيم مي پراكنند . در كنار ديوار خانه خدا برخي از شيعيان شكم خود را به ديوار


83


مي گدارند ، اين امري است مستحب ، اما زماني همين امر بهانه اي براي فتنه جويان شده و شديداً با آن برخورد مي كردند در اين باره در زماني كه عثماني ها حاكم بودند داستان هايي پيش آمده كه شنيدن آن به عنوان يك تجربه جالب است . آنان چنين شايع كرده بودند كه هدف شيعيان از اين كار تلويث بيت الله الحرام مي باشد ،

اتهام تلويث و يا تنجيس بيت الله الحرام ، يكي از اتهامات دست ساخته تركان عثماني است كه از روي نابخردي و صرفاً براي بي اعتبار كردن مذهب شيعه و به دست دادن بهانه اي براي قتل شيعه ، ساخته شده بود . در سال 1088 ، واقعه اي در مكه رخ داد كه نشانگر خبث ذاتي برخي از متعصبان ترك بر ضد شيعيان بود . اين حادثه را دو تن از معاصران آن گزارش كرده اند . عثامي ( 1049 ـ 1111 ) كه خود در همان زمان در مكه بوده مي نويسد : در روز پنجسنبه هشتم شوال 1088 حادثه غريبي در مكه رخ داد و آن اينكه در شب آن روز ، حجرالاسود ، باب و پرده كعبه ، مصلاي جمعه به چيزي شبيه غذره ، آلوده شده و هركس مي خواست حجر را ببوسد ، دست و صورتش آلوده مي شد . اين سببِ تحريك مردم و تركان شد . آنان جمع شدند و همه جا را شستشو دادند . در آنجا يكي از فضلاي رومي ( عثماني ) ملقب به « مدرس عام » ( ! ) بوده و هر روز جماعتي از رافضه را مي ديد كه به نماز و سجود و ركوع در كنار بيت مشغولند . وقتي اين واقعه رخ داد ، گفت : اين كار جز از رافضه كه ملازم بيت الله هستند سر نزده است ؛ در آن لحظه سيد محمد مؤمن رضوي در پشت مقام ايستاده و قرآن مي خواند . آنها نزد او آمده قرآن را از دست او گرفته ، بر سر او كوفته و به زدن وي پرداختند و او را از « باب الزياده » به بيرون انداختند و با سنگ بر او زدند تا بمرد . در اين حال يكي از سادات رفاعي در اين باره لب به اعتراض گشود ؛ او را نيز به وي ملحق كردند و نيز سومي ، چهارمي و پنجمي را . من خود آنها را ديدم كه بر روي هم افتاده و مردم آن را سب مي كردند . عصامي مي گويد من از نزديك آنجه رابر كعبه بود ملاحظه كردم كه از قاذورات نيست بلكه از سبزيحات و روغن متعفن است كه بوي نجاست مي دهد . عصامي مي افزايد : معلوم نشد كه اين عمل كار چه كسي بوده اما


84


گمان بر اين است كه اين كار را عمداً براي كشتن اين افراد انجام داده بودند . ( 1 )

محبي حنفي نيز در ذير شرح حال « شيخ حر عاملي » ( 1033 ـ 1104 ) اين ماجرا را نقل كرده است . او مي گويد گروهي از « سدنة البيت » متوجه تلويث كعبه شدند و خبر آن در شهر پخش شد . شريف مكه كه در آن وقت « بركات » بود با قاضي آن « محمدميرزا » در اين باره به بحث پرداختند ؛ به ذهن آنان چنين خطور كرد كه كار « رافضه » باشد ، پس بر آن يقين كردند و گفتند تا هركسي كه به رفض شهرت دارد او را بكشند . گروهي از تركان و اله مكه ، به حرم آمده و به پنج نفر برخورد كردند . يكي از آنها سيد محمد مؤمن بود كه من شنيده ام او فردي مسن ، متعبد و زاهد بوده و به تشيّع شهرت داشته است . آنان ، او و ديگران را كشتند . وي درباره شيخ حر مي گويد : در موقعي كه خبر شهرت يافت ، به ديگران اخطار كرد تا از خانه خارج نشوند . وقتي اين چند تن كشته شدند ، آنها در جستجوي ديگران به تفتيش پرداختند ، شيخ حر به سيد موسي بن سليمان از شرفاي حسني مكه پناه برده و از او خواست تا وي را به يمن فرستد و او نيز چنين كرد . محبي مي گويد : من گمان نمي كنم كسي كه بويي از اسلام و يا حتي عقل برده باشد دست به اين كار بزند . ( 2 )

سباعتي در كتاب تاريخ مكه خود ( ص 384 ) با اشاره به اين نقل ها مي گويد : يكي از توهمت متعصابنه آن عهد در ميان عامه اين بود كه شيعيان بر اين باورند كه تنها با تلويث بيت ، حج آنها درست خواهد بود ! سباعي مي گويد : اين امر به هيچ روي با منطق و عقل سازگار نيست ؛ اگر چنين بود ، هر ساله ، به دليل حضور هزاران شيعه در مكه ، نبايد جاي سالمي براي كعبه مي ماند . او تأكيد مي كند كه اين باور قديمي ترك هاست و من نمي دانم چگونه عقل آنان اجازه مي دهد كه چنين بينديشند . او از اين توهم نامعقول ، آن هم زماني كه مسلمانان نياز به برادري دارند اظهار تأسف مي كند .

در واقع اين امر ساخته دست « تركان عثماني » بود كه با « دولت صفوي » درگير بودند . آنان وقتي مي خواستند سنيان را بر ضد شيعيان تحريك كنند ، كعبه را ملوث كرده ، بر عهده شيعيان مي گذاشتند . طبيعي بود كه با اين اتهامات ، قلوب ساده عامه اي كه به قصد حج ،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . سمط النجوم العوالي ، ج 4 ، صص 529 ـ 528 .

2 . خلاصة الاثر ، ج 3 ، صص 433 ـ 432 .


85


فرسنگ ها راه آمده اند ، چه مقدار بر ضد برادران شيعه شان تحريك مي شد !

شخصي كه عصامي و محبي از او ياد كرده اند « محمد مؤمن استرآبادي » است . افندي اشاره به شهادت او كرده اما وجه نادرستي را براي شهادت وي ياد كرده و آن اينكه او را متهم كرده كه قصد تغوّط در مقام حنفي را داشته است . ( 1 ) خاتون آبادي نيز نوشته است كه محمد مؤمن در سال 1088 به سبب عداوت ديني به دست سنيان مكه به شهادت رسيد . به نظر مي رسد در ميان گزارش هاي فوق ، گزارش « عصامي » دقيق تر از همه باشد . ما دو نمونه ديگر از اين دست حوادث را در سال هاي پس از آن نيز در تاريخ مشاهده مي كنيم ، شايد موارد ديگري نيز از اين دست باشد .

يكي ديگر از علماي شيعه ايراني كه در مكه مورد ضرب و شتم قرار گرفت شيخ حسين بن ابراهيم تنكابني از خواص شاگردان ملاصدرا بوده است . او اهل حكمت بوده و مؤلفاتي نيز در اين زمينه داشته است . صاحب رياض كه با فرزند وي همدرس بوده ، مي گويد : او در حالي كه خود را به مستجار يا حجرالاسود چسبانده بود سنيان به گمان آنكه شرمگاه خود را به بيت مي مالد بر سر او ريخته و تا سر حد مرگ او را كتك زدند . وي با حال ناتوان از دست آنها خلاصي يافته به سمت مدينه حركت كرد ، اما در « ربذه » كه اكنون به « رابق » معروف است درگذشته و در نزديكي قبر ابوذر غفاري به خاك سپرده شد . ( 2 ) اين حادثه در سال 1101 يا 1105 رخ داده است .

مسئولان بعثه در تدارك برگزاري روز برائت

امسال بعد از بحث هايي كه بين ايران و عربستان مطرح بود ستاد و بعثه يكي شده و محل بعثه در مكه از ميدان معابده به عزيزيه ساختمان جُفّالي روبروي « ادارة التعليم بمكة المكرمه » تغيير كرده است . سعودي ها در برابر ساختمان قبلي آن سوي ميدان معابده ، دروبين بزرگي نصب كرده اند كه مبادا باز برنامه اي پنهاني در كار باشد . دور بودن راه مشكلاتي را براي كساني كه با بعثه سر و كاري دارند بوجود مي آورد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . رياض العلماء ، ج 5 ، ص 154 .

2 . رياض العلما ، ج 2 ، ص 34 .


86


امروز عصر جلسه روحانيون و مدير كاروان ها و بازرسين بود ؛ جمعيت بسيار زيادي جمع شده بودند ، آقاي ري شهري نماينده مقام معظم رهبري سخنراني كرد و بعد از بحثي درباره دعا و خواندن چند روايت به سراغ بحث برائت رفت ، ايشان انجام برائت را يك واجب عيني خواند و جمله اي نيز از آية الله خامنه اي در اين باره نقل كرد و از روحانيون و ديگر مسئولان خواست تا كاملاً وظايف خود را براي انجام مراسم برائت انجام دهند . سال قبل گفته شد همه حركت كنند اما اگر در جايي مانع شدند همانجا متوقف شوند ، امسال قرار شد آماده باشند تا بعثه تصميم نهايي را بگيرد ، در عين حال ظاهر امر چنين حكايت مي كند كه آمادگي و آرايش نيروي هاي سعودي جدي است . در ساختمان هاي اطراف دوربين كار كذاشته شده و عصري نيز كه مراسم بود تعداد زيادي نيرو در مدرسه مقابل و حدتي دم در ساختمان بعثه مستقر شده بودند و پس از خاتمه مراسم نيز افراد را متفرق مي كردند . آقاي ري شهري در سخنراني خود گفت مسأله برائت يك تكليف شرعي است كه بايد همه در انجام آن كوشا باشند ليكن توسط بعثه هيچ احباري براي آمدن مردم نيست فقط حجاج را توجيه كنيد ، و اهميت مسأله را براي آنان بازگو كنيد هركس نخواست نيايد . در آمدن نيز عكس و شعار و پلاكارد نباشد . تذكرات ديگري نيز درباره تعليم مناسك ، همراهي روحاني يا معين با كساني كه وقوف اضطراري دارند ، شركت در جماعات با لباس روحاني و نيز درباره فروش اجناس داند . به مداحان نيز توصيه شد كه مسأله وحدت را رعايت كنند .

دوستي را ديدم كه يكي از ماشين هاي آنها در راه چپ كرده بود ، او گفت كه سه نفر ضربه مغزي شده و فعلاً مدهوش در بيمارستان هستند اين در حالي است كه زن دو نفر آنها در كاروانند . دوست ديگري گفت : يك مغربي را ديده كه مي گفت : در كشور او بر ضد ايران تبليغات شديد مي شود كه سني ها را مي كشند ؛ ظاهراً ماجراهاي مشهد و زاهدان سوژه است . او گفت برايش توضيحاتي درباره مدارس و مساجد و محاكم و آزادي عمل آنها دادم و گفتم كه مسجد مشهد در مسير بوده و به همين دليل تخريب شده .

به همان مقدار كه رفتن به مسجدالنبي از لحاظ مسير آسان بود ، در مكه دشواري وجود دارد . راه بسيار دور و لااقل نياز به يك كورس ماشين با پنج يا دو ريال سعودي ؛ آن هم


87


غالباً ماشين هاي بسيار خراب و پر سر و صدا و البته ماشين هاي خوب در انحصار اغنياي عرب !

در طي چند روز گذشته در مصاحبه هاي تلويزيوني و نيز روزنامه المدينه ، حملات زيادي به كساني شده كه قصد آن دارند تا تظاهرات كنند . نيروهاي پليس نيز در بسياري از مناطق مستقر شده اند . ديروز يكي از دوستاني كه به همراه چند عالم اهل سنت ايراني آمده مي گفت : تا سه روز قبل به هر مركز ارشادي مي رفتيم به خوبي تحويل مي گرفتند اما در دو روز گذشته بر اثر جوّ ايجاد شده در شهر مشكلاتي بوجود آمده است .

شب گذشته ( و امروز 25 / 2 مطابق 4 ذي حجه ) به حرم رفتيم . در طي راه شمار زيادي از حاجيان بي خانمان در گوشه و كنار خيابان خوابيده بودند . زير پل ها مملو از اين زائران است كه لابد يا به حكم اظتطاعت گوش نداده اند يا به دليل ديگري در اينگونه جاها مستقر شده اند .

اخبار نشريه زائر روز شنبه 24 / 2 : اسامي مجروحين حادثه اتوبوس واژگون شده ايران و كساني كه مجروح شده و اينكه دو نفر حالشان وخيم است . ماشين مزبور سرباز بوده است . 55 هزار زائر ايراني تا جمعه گذشته وارد عربستان شدند . پاره شدن آدرس و علايم راهنماي كاروان هاي ايراني كه تا تاريخ 21 / 2 چهار مورد بوده است . سرقت از زائران ايراني هنگام طواف ؛ ليست اشياء و وجوه گمشده زائران ايراني كه تعداد زيادي از آنها از ساك هاي وسايل شخصي است كه در فرودگاه جده مفقود شده است ! تاكنون 5 زائر ايراني درگذشته اند . زائر اين شماره يك صفحه از مصاحبه بنده را با عنوان « ثبت خاطرات گام نخست در تاريخنگاري » را چاپ كرده است .

كنفرانس مجمع التقريب در مكه

در حال تحريم ( روز چهاردهم ) در چهارمين كنفرانس مجمع التقريب در مكه مكرمه نشسته ام . از سال 70 به اين سو هر ساله يك كنفرانس يك روزه تحت همين عنوان از سوي « مجمع التقريب بين المذاهب » برگزار مي شود . گزارش دو سال گذشته را در


88


كتاب « با كاروان ابراهيم » و « با كاروان عشق » داده ايم . شماري از مقاله و سخنراني عرضه مي شود و تعدادي ميهمان نيز از كشورهاي ديگر شركت مي كنند . البته امسال محدوديت از چند جهت وجود دارد و از جمله اينكه اصولاً شمار ميهمانان خارجي كم است و در مجموع موانع ايجاد شده توسط سعودي ها تعداد شركت كنندگان آزاد را نيز كاهش داده است .

هيأت رئيسه كنفرانس عبارت بودند از آقايان : جنتي ، تسخيري ، واعظ زاده ، ابراهيم الزكزاي از علماي بزرگ نيجريه و آقاي اسحاق مدني . سخنران اول بعد از قرآن آقاي ري شهري بودند . ايشان مهمترين مصيبت عالم اسلام را مشكل بوسني و هرزگوين دانست به علاوه مسأله فلسطين را نيز كه اخيراً مورد معامله برخي از رهبران فلسطيني ها با دشمنان اسلام قرار گرفته از مسائل مهم دنياي اسلام دانستند . الجزاير نيز زخم ديگري بر قلب امت اسلامي است . همين طور افغانستان كه بايد به حالشان گريست ، بعد از رهايي از چنگ كمونيست ها اكنون گرفتار جاه طلبي شده اند ، همين طور تاجيكستان ، عراق ، آذربايجان ، و همه مظلوميني كه طرفدار اسلامند و به همين دليل مورد آزار قرار گرفته اند .

تهاجم فرهنگي غرب را نيز بايد مصيبت ديگري دانست . وحدت مسلمانان تنها ابزاري است كه مي تواند اين مشكلات را حل كند . اما عده اي نفع خود را در تفرقه مسلمانان مي دانند ما بايد بر تلاشمان در جهت وحدت امت اسلامي بيفزاييم .

سخنران بعدي آقاي واعظ زاده دبير مجمع التقريب بود . وي درباره اهداف مجمع و نيز تلاش هاي آن در برگزاري كنگره هاي تهران و مكه گزارش ارائه داد . يك كار عمده تجديد چاپ مجله « رسالة الاسلام » بوده و ديگري تأسيس مجله رسالة التقريب كه تاكنون سه شماره از آن چاپ شده است . آرزوي اصلي ما ايجاد وحدت بين مذاهب اسلامي است كه متوقف بر شناخت درست آنهاست نه آنچه درباره آنها گفته مي شود كه اين خود مشكلاتي را بوجود آورده است . بويژه كه اختلافات صرفاً در مسائل جزئي و اجتهادي است كه مبتني بر فهم خاصي از آيه يا روايات است ، چيزي كه حتي بين طرفداران يك مذهب هم وجود دارد تلاش ديگر ما گشودن باب اجتهاد است تا دلايل آنچه در گذشته گفته شده مورد بررسي قرار گيرد . وي با تشكر از حاضرين صحبت خود را پايان داد . سخنراني بعدي شيخ ابراهيم الزكزاكي بود كه درباره جنبش اسلامي نيجريه سخنراني كرد ، او از تلاش هاي


89


امام در احياي اسلام و وحدت اسلامي سخن گفت و از مسلمانان خواست تا بر مفترقات تكيه نكنند بلكه به اهداف كلي اسلام بينديشند . او از حركت حزب الله لبنان نيز ستايش كرد . سخنران بعدي آقاي شيخ محمد علي تسخيري دربير مجمع جهاني اهل بيت ( عليهم السلام ) بود . او گفت كه وي درباره راه هاي عاطفي در ايجاد وحدت ميان مسلمانان سخن خواهد گفت . راه مهم تعميق اخلاقيات در تشكيلات اسلامي اعم از حقوق عبادي سياسي و جز آنهاست . اين مسأله در كنترل تعصبات مذهبي بسيار مفيد است . علاوه بر اينها بايد نمونه هاي عالي انساني را براي مسلمانان بشناسانيم . ما بايد خطابات عام قرآني به مؤمنان را براي همه مسلمانان بدانيم و منحصر به دسته خاصي نكنيم . وي تأكيد كرد كه مسلمانان بايد يك رهبري واحد داشته باشند با يك ولي فقيه كه يك جهت گيري واحد ايجاد كند . همه امكانات از آن همه مسلمانان باشد نه آنكه مربوط به عده خاصي باشد . هر مسلماني كفيل مسلمان ديگر باشد . يعني يك امت واحده به تمام معنا . بعد از آقاي تسخيري آقاي دكتر حسيني كه استاد زبان عربي و انگليسي است قصيده اي را تقديم كنفرانس كرد كه در فلسفه حج بود .

سخنران بعدي آقاي مصباح يزدي بود با اين آيه : ولا تكونوا كالذين تفرقوا . . . ايشان يك پيشنهاد را عرضه كردند و آن اينكه يك بحث تحليلي درباره علل اختلاف انسان ها و انواع آنها بايد صورت گيرد . حتي اختلاف در يك مسأله فقهي وقتي ريشه يابي شود به اصول ترين اختلافات بر مي گردد . تا به يك اختلاف اصلي برسد يعني درباره كتاب و سنت و ارزيابي آنها . حتي درباره فهم از آيات اختلاف مي شود كه باز بايد ريشه يابي فكري شود . به هر روي بايد مسائل اختلافي ميان مذاهب را طبقه بندي كنيم آنها را كه مهمتر است حل كنيم تا مسائل بعدي حل شود . از دو راه مي شود اختلافات را حل كرد . يك دسته اختلاف عمدي است كه به تعبير قرآن « اختلاف ناشي از بغي » است . اين بين اديان بوده ، بين مذهب نيز مي توانسته وجود داشته باشد . دسته ديگر اختلافات ناشي از جهل و اشتباه است اينها نيز سطوح مختلفي دارد بايد طبقه بندي و حل شود . ما براي حل اختلافات يك انگيزه عقلاني داريم و يك انگيزه الهي براي هدايت ديگران . شرط اصلي آن است كه به چشم


90


محبت به مسلمانان نگاه كنيم آن هم بر پايه اصل « اشداء علي الكفار رحماء بينهم » . بعد هم گروه تواشيح با مطلع « الشرق لنا الغرب لنا ، القدس لنا ، النصر لنا » برنامه اي را اجراء كرد كه فارسي و عربي آميخته با هم بود .

سخنران بعدي ـ و البته پس از استراحت ـ آقاي اسحاق مدني بود . ايشان گفت : اگر نشسته ايم كه روسيه و آمريكا بيايند و مشكل افغانستان را حل كنند كار بسيار اشتباهي است . اين كار كشورهاي اسلامي است كه طايفه باغي را ساكت كنند نه آنكه هر كدام جانب يك گروه را گرفته و آتش را برافروخته نگاه دارند . اكنون ايران علم وحدت را برافراشته است . اما اين چنين مورد بي تفاوتي ديگران قرار گرفته است .

سخنران بعدي آقاي دكتر محمدباقر حجتي بود او گفت : اسلام در زماني ظهور كرد كه توحش همه جا را گرفته بود و عالم نيازمند ديني عالم و شامل براي اصلاح اين توحش و خونريزي بود . اسلام براي ايجاد اين زمينه براي وحدت تكيه كرد . و اين نقطه مهمي بود كه اسلام آن را مطرح كرد . رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) تا لحظه آخر ، اسامي منافقان را جز براي خواص نفرمود تا اتحاد جامعه اسلامي حفظ شود .

سخنران بعدي آقاي دكبر تبرائيان بود ، وي درباره بازتاب انديشه توحيدي اسلام و اصل « انا لله وانا اليه راجعون » ـ در وحدت امت اسلامي مطالبي بيان كردند . ما ميراث ختم نبوت و امت واحده ايجاد شده را در اختيار داريم .

سخنران بعدي خودم بودم كه درباره « نهج البلاغه و تأثير آن در وحدت اسلامي » سخن گفتم . نظر من اين بود كه اصولاً سيد رضي كوشيد تا كتابي تأليف كند كه خط مياني شيعه و سني باشد ، به همين دليل كتاب وي در ميان همه فرقه هاي اسلامي مطرح شده و دو چاپ خوب آن يكي از شيخ محمد عبده و ديگري از صبحي صالح است . اگر ما نيز بخواهيم وحدتي ايجاد كنيم لاجرم بايد آثاري توليد كنيم كه اين چنين محبوب واقع شود .

به عبارت ديگر پيروان مذهب از همان آغاز به دو گروه متعصب و معتدل تقسيم مي شده اند ما هم معتزله متعصب داريم هم معتدل ؛ هم مرجئي مفرط داريم هم مرجئي معتدل و به همين ترتيب هر گروه از شيعه و سني نيز چنين هستند . كساني نيز بوده اند كه به دليل اعتدال مقبول همه واقع شده اند مثلاً يعقوبي با اينكه شيعه امامي است اما كتابش مورد


91


استفاده همه است . مسعودي و ابوالفرج اصفهاني نيز گرچه شيعه اند ـ اما نه شيعه امامي ـ اما معتدلند و آثارشان جاودانه و جهاني . بهترين نمونه راغب اصفهاني است كه نمي توان مذهب خاصي را به او نسبت داد . همين طور صاحب بن عباد كه شيعه معتزلي و در هر حال معتدل است . نمونه واضح شيعه امامي معتدل سيد رضي است . او با تدوين نهج البلاغه اين موضع خود را آشكار كرد و در كتاب هاي ديگرش نيز روش معتدل خود را حفظ نمود . به همين دليل نهج البلاغه در دواير شيعه و سني مطرح شد و علاقمند به اعتدال در قرن هفتم و هشتم شروحي بر آن نگاشتند . علاء الدوله سمناني نيز كوشيد تا براساس حديث غدير و نهج البلاغه شيوه معتدلي را درباره صحابه و مسأله ولايت و خلافت مطرح كند . بعد از سخنراني من ، آقاي واعظ زاده گفت از حيث مطلب سخنراني خوبي بود .

سخنران بعد از بنده آقاي شيخ صفر جوشقون بود . او از طلبه هاي سابق قم و تركيه اي الاصل و فعلاً مقيم برلن است . وي گفت كه هيچ قومي از تفرقه سودي نديده است . دليل همه اين اختلافات نيز اين است كه پاي بند به قرآن نبوده ايم . بندگي خدا كه اساس دين است ميان همه مشترك است و نيز درباره رسالت رسول و اطاعت از او نيز اختلافي نداريم . ما بايد كتاب الهل و سنت رسول را مبناي حل اختلافات خود قرار دهيم .

سخنران بعدي آقاي صابري همداني بود . او گفت : عامل اساسي براي از بين بردن مشكلات و ذلت فعلي مسلمانان چيزي جز تقريب نيست . آغاز تقريب هم درست از همانجاست كه اختلاف بوجود آم ده است . سخنران بعدي شيخ عبدالصمد از زاهدان بود . وي تعريف دين را همان « فطرة الله التي فطر الناس عليها » دانست . دين همان امر فطري است كه قرآن از آن سخن گفته و دور شدن ما از فطرت سليم ، خلاف دين است . يك مشكل مهم آن است كه معيار درستي دين را اشخاص مي گيرند و آنها را به جاي قرآن و سنت قرار مي دهند و خودشان را اسير مي كنند . ما همه بايد با حزب گرايي مخالفت كنيم ، ثانياً علماي شايسته فقيه بايد مطالب را درست بشناسند و مسائل را بيان كنند . جلسه با اذان ظهر خاتمه پيدا كرد . آقاي جعفر الهادي چند دعا كرد و همه آمين گفتند .


92


مروري مي كنم بر اخبار زائر يكشنبه 25 ارديبهشت ( 4 ذي حجه ) ؛ دعوت سرپرست حجاج ايراني از كليه زائران براس شركت گسترده در مراسم برائت از مشركين ؛ ديدار اعضاي ستاد حج و زيارت مستقر در مكه با حجة الاسلام والمسلمين ري شهري ؛ ديدار اميرالحاج با مسئولان هيأت پزشكي جمهوري اسلامي ؛ درگذشت يك زائر ايراني ( كه تاكنون به هفت نفر رسيده است ) ؛ وجوه پيدا شده توسط يك زائر ايراني ؛ انتقاد از وضعيت مسكن زائران ؛ يكي از مجروحين حادثه اتوبوس درگذشت . اظهار تمايل يك زائر خارجي براي ادامه تحصيل در ايران ؛ يك امام جماعت اهل سنت در مكه گفت : آنتن هاي ماهواره اي در عربستان بايد جمع آوري شود ؛ زائر گمشده در مسجد شجره بعد از دو روز در مكه پيدا شد .

خبر ديگر حاكي است كه يك كاروان 400 نفري حجاج ليبيايي با شتر قريب سه ماه راه آمده اند تا در حج امسال شركت كنند . پنجاه شتر و 5 نفر در راه مرده اند . اين به دليل محاصره همه جانبه غربي ها نسبت به اين كشور است .

همراه دوستمان جناب آقاي دكتر حجتي به سمت معابده حركت كرديم كه در راه با يك جوان مصري كه راننده ماشين بود برخورد كرديم . او در همان ابتدا دليل سياه و سفيدي عمامه ما را سئوال كرد . از مصر پرسيدم ؛ به دولت مبارك خيلي حمله كرد و اينكه علماني يعني غير ديني است ، او گفت سه ماه است كه براي حج به عربستان آمده و افزود كه هفت هزار ريال سعودي هزينه اي است كه فقط براي خانه و رفت و شد و عرفات بدون خوراك داده است . ! گفتم مصر ايران را متهم مي كند كه به جهاد اسلامي كمك مي كند . او گفت : اين يك اتهام است .

در بعثه آية الله العظمي آقاي اراكي با آقاي معرفت ديداري شد ، چند مسأله هم از آقاي شيخ علي پناه پرسيدم ، بعثه مزبور در ميدان معابده قرار داشت ، در حوالي مسجد الاجابه مسجدي كه دو سال قبل براي نماز آنجا مي رفتيم و سنگ نوشته اي نيز در كنار محراب بر ديوار بود و يادگار چند صد سال قبل شايد قرن ششم يا هفتم ، و اين جز مسجد الاجابه مدينه است . تا آنجا كه بياد دارم حضرت رسول ( صلّي الله عليه وآله ) در فتح مكه از طريق معابده وارد مكه شده اند و مسجد الاجابه نيز محتمل است كه محل نماز رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) بوده باشد .


93


قدم زنان از معابه به سوي مسجدالحرام حركت كرديم . نزديك مسجدالحرام كه رسيديم وقت نماز عشاء شد ، در چند مسجد طول راه تا خيابان جمعيت ايستاده بود ، دسته هاي زيادي نيز بدون اتصال در اين گوشه و آن گوشه به امام جماعت اقتدا كرده بودند . دست فروش ها نيز در همانجايي كه نشسته بودند يعني در كنار بساط خود ، نماز را به جماعت مي خواندند . نماز كه تمام شد به مسجدالحرام رسيديم و قريب يك ربع ساعت منتظر گشوده شدن راهي براي ورود به مدينه شديم پس از طواف و نماز آن به كنار آمدم و نشستم .

در مسجد هر معممي پيدا شود ، مردم اطراف او را گرفته مسائل فقهي خويش را مي پرسند . بويژه لبناني ها و هندي ها و پاكستاني ها . ايراني ها نوعاً روبروي ركن يماني يا ناودان طلا با يكديگر قرار مي گذارند . تا آنجا كه شنيدم شوراي استفتاء نيز شب ها سه ساعتي در مسجد مي نشينند . دوستي گفت كه در مسجد مراجعه كننده زياد دارد . در حالي كه ايستاده بودم يكي از گروه مبلغين ، يك هندي ساكن آمريكا را آورد . او شيعه بود و گفت كه مجله توحيد انگليسي را مي خواند . بچه هاي گروه مبلغين شبانه روز چندين ساعت در مسجدالحرام حضور دارند و با افرادي كه در آنجا مي آيند سر صحبت را باز مي كنند و ضمن تبادل آدرس آگاهي هايي درباره ايران و انقلاب در اختيار آنها مي گذارند .

كنفرانس مجمع اهل البيت

امروز دوشنبه پنجم ذي حجه « الندوة الثالثه المجمع العالمي لاهل البيت حول الاوضاع الاجتماعيه لشيعة اهل البيت » در مكه برگزار شد . وقتي من رسيدم دكتر معصومي از شيعيان افغانستان سخنراني مي كرد . او گفت : يك دليل درگيري ها خشونتي بود كه مبارزان به دليل مبارزه با روس ها گرفتارش شدند چون مبارزه با روس ها و كمونيست ها خشونت آور بود و اكنون دامن خود مبارزين را گرفته است . دخالت خارجي نيز كه اكنون پنج قدرت در آن مداخله مي كنند دليل ديگر ادامه اين درگيري ها است .

سخنران بعدي ابراهيم الزكزاكي بود كه درباره علاقه مردم سودان و نيجريه به اهل بيت سخن مي گفت . هيئت رئيسه يكي همين شيخ ابراهيم و نيز آقاي واعظ زاده و آقاي تسخيري برنامه هاي سخنراني ها طبق برنامه پخش شده از اين قرار بود : آقاي واعظ زاده


94


درباره محبت به اهل بيت در ميان مسلمانان ؛ آقاي جنتي درباره انقلاب اسلامي و اهل بيت . شيخ البطيوي درباره حب اهل بيت در شمار آفريقا . شيخ آصفي درباره اوضاع اجتماعي عراق . شيخ محمدباقر انصاري درباره اوضاع اجتماعي شيعه در آلمان . عميد زنجاني درباره ايران . حمزه گلعلي درباره تركيه . شيخ صابري درباره آذربايجان . آفتاب حيدر درباره جنوب آفريقا سيد مدثر شاه درباره آمريكا و زكزاكي درباره نيجريه . اين آخري در سخنراني خود گفت كه حب اهل بيت در نيجريه از سودان آمده است و در اشعار و تواشيح تجلي گسترده اي دارد . در آنجا نام حضرت زهرا و فاطمه فراوان است و حتي نام حسن و حسين نيز چنين است . در آنجا فرقه هاي چون تيجانيه و ديگران هستند كه سلسله خود را به امام حسن و حسين مي رسانند . كتابي نيز درباره فكرة المهدي چاپ شده كه او امام دوازدهم شيعيان است و حتي تاريخ تولدش نيز همان سال 255 دانسته شده است .

بعد از سخنراني ها ، دكتر حسيني اشعالي خواند و گفت : بعد از سيْر عقلاني يك سير احساسي نيز لازم است . بعد از اشعار زيباي او شيخ حمزه گلعلي از تركيه سخنراني كرد كه نامش در برنامه اعلام شده بود . او از اعضاي مجمع اهل بيت است وي رفاقتي نيز با من داشت و او را در ايران ديده بودم . وي درباره علويان و شيعيان تركيه به چند نكته توجه داد : يكي شناخت وضع آنان در عهد عثماني كه خود را خليفه مي دانستند نه سلطان . آنها تعداد بي شماري از شيعيان را كشتند . بعد از عثماني ، استعمارگران يك جمهولي لائيك ايجاد كردند . او درباره حركت زينبيه ، حركت صاحب الزمان و حركت انتشاراتي كوثريه توضيحاتي داده و از حركتي كه در مسجد امام علي ( عليه السلام ) واقع در شهر ازمير به راه افتاده است سخن گفت . اكنون پس از تشكيل مجمع اهل بيت اين حركت منظم تر شده است . وي گفت : اكنون ما نمي توانيم از لباس روحاني اسفتاده كنيم ، تنها در مسجد مي توان استفاده كرد و از خيابان شش سال زنداني دارد ، ما در برخي شهرها ، مراسم عاشورايي داريم ، و روز تاسوعا به صورت طبيعي در شهر اِقْدير داريم ، از مركز شهر تا انتهاي شهر .

بعد از او آقاي عميد زنجاني سخنراني كرد و در نهايت قطعنامه اي را آقاي تسخيري خواند . اولين اصل پذيرش ولايت فقيه و رهبري مقام معظم رهبري حضرت آية الله


95


خامنه اي ؛ دوم اينكه حج وسيله اي براي تربيت انسان ها بر طريق انبياست و بايد جنبه هاي سياسي و اجتماعي آن مراعات شود . سوم خط اهل بيت ، خط اسلام اصيل است . چهارم كه وحدت اتباع اهل بيت ، گام مهمي در راه وحدت امت اسلامي است . پنجم دعوت به حل مسائل اجتماعي هر منطقه با تأكيد بر حل مشكلات پيروان اهل بيت . ششم از بين بردن عوامل مشكل زا از قبيل تعصب و . . . آقاي تسخيري بر تشكيل سازمان نقابت علويان تحت نقابت آية الله خامنه اي تأكيد كرد .

آغاز تضييقات نيروهاي سعودي بر بعثه ايران

از ديشب كه امروز دوشنبه 5 ذي حجه ) است نيروهاي سعودي در اطراف بعثه زيادتر شده اند . ساعت يك بعد از نصب شب شمار فراواني از نيروها در بين بعثه متمركز بودند اول صبح امروز افرادي كه وارد بعثه مي شدند مورد تفتيش قرار مي دادند . شب گذشته قصد داشته اند پرچم هاي ايران را از ساختمان بعثه بردارند اما با چرثيل نتوانسته اند ، پس از آن خواستند به داخل بيايند اما بچه گفته اند كه خودشان بر مي دارند و آنان رفته اند . قاعدتاً امروز عصر سخت گيري زيادتر مي شود . اكنون كه نزديك ظهر است در مسير كوچه هاي طارف نيروها متمركز شده با باطوم و سپر ، ماشين هاي گشت نيز مرتب در رفت و آمد و چند ماشين آب پاش روبروي بعثه در آن سوي خيابان و دم در كيف ها را تفتيش مي كنند . در اينجا از فرصت استفاده كرده چند نكته را اشاره مي كنم :

از يكي دوستان روحاني نقل شد كه در فرودگاه جده يك مأمور سعودي خود را شيعه معرفي كرده چند مسأله درباره تقليد پرسيده و در طي صحبت جوري وانمود كرده كه مشغول خريد انگشتر است . معلوم مي شود كه گاهي هم از دستشان در مي رود .

فراموش كردم بگويم ديشب در طي طواف ديدم كه مأمور سعودي بر ديوار حجر اسماعيل نشسته بود چپ و راست در كوش يك مصري مي كوبد . او هم كارت شناسايي خود را نشان مي داد و صبورانه زدن هاي او را تحمل مي كرد و آخر نيز بدون آنكه چيزي بگويد از مطاف خارج شد . حدس زدم كسي بر ضد او شكايتي كرده بود .

علي الحساب امروز كه روز پنجم است مهمترين مسأله ، برائت فرداست و هنگام عصر


96


نيروهاي زيادي در اطراف بعثه اجتماع كرده اند . در زائر يكشنبه 25 / 2 مصاحبه اي با اقاي پورنجاتي درج شده بود و ايشان توضيحات و تأكيداتي بر اجراي مراسم برائت كرده بود . وي با اشاره به تفاهم نامه امضا شده بين وزراي خارجه دو كشور به برگزاري اجتماع برائت در سال 71 اشاره كرده و گفته است كه ما بخاطر درك شرايط عربستان راهپيمايي را به اجتماع تبديل كرديم . وي با اشاره به مطرح شدن مسائل سياسي در قنوت هاي نماز گفته است كه خود مسئولان عربستان به اين اعتقاد رسيده اند كه در احام ديني ، از جمله نماز و حج به ماهيت سياسي جهان اسلام بپردازند . اين جمله در نشريه از قول آقاي پورنجاتي تيتر شده بود : اگر مأموران سعودي مانع حضور زائران در مراسم شوند طبيعي است كه تكليف از زائران ما ساقط خواهد شد .

دعوت بعثه ايران براي كمك به مسلمانان بوسني و اعتراض عربستان

عصر روز دوشنبه جلسه اي به عنوان حمايت از مردم بوسني تشكيل شد . قبلاً اعلام شده بود كه چهارم ذي حجه روز بوسني است . صبح يك روحاني را ديدم كه در كاروان خود پول براي مردم جمع آوري كرده بود و مقدار آن سي و يك هزار تومان پول ايراني و نزديك به صد ريال سعودي بود . در جلسه عصر آقايان جنتي ، مصباح ، شيخ ابراهيم الزكزاكي و يك پاكستاني كه گفته شد رهبر نهضت تقريب ( و از اهل سنت ) است حضور داشتند . يك نفر سخنراني جالبي كرد كه به انگليسي و البته اول از اينكه انگليسي سخنراني مي كند معذرت خواهي كرد . بعد از آن ستايش زيادي از امام كرد . بعد از وي آية الله جنتي سخنراني كرد كه در ايران نماينده ولي فقيه در امور بوسني است . وي به تفصيل درباره ظلمي كه به مردم بوسني وارد شده و ادعاهاي دروغ برخي دولت ها و سازمان ملل درباره كمك به مردم بوسني سخن گفت .

زائر امروز دوشنبه نامه اي را از وزير حج عربستان چاپ كرده كه خطاب به رئيس بعثه حج ايراني است ؛ اين نامه درباره اعلام چهارم ذي حجه به عنوان روز بوسني و جمع آوري كمك ها است .

سلام عليكم : اطلاع يافتيم كه بعثه حج ايران قصد دارد از طريق چند مركز در مكه


97


مكرمه و مدينه منوره و فرودگاه جده و غيره دست به اقداماتي براي جمع آوري كمك هايي براي بوسني هرزگوين بزند و با توجه به اينكه قبلا در اين خصوص با ما مذكره اي صورت نگرفته و موافقتي حاصل نشده است ، لذا اينجانب از شما مي خواهم كه فوراً به مسئولين بعثه ايراني دستور فرماييد از اين اقدام خودداري كنند . اضافه مي نمايد كه مقامات امنيتي از هر فعاليتي در اين زمينه جلوگيري خواهند كرد . در پاسخ اين نامه ، آقاي ري شهري جوابي فرستادند : براي من مطالب مطرح شده در نامه مذكور تعجب آور است ، از سويي دولت سعودي كمك به مردم بوسني را مطرح مي كند و از سوي ديگر حجاج ايراني را از كمك منع مي كند و ثانياً مسأله كمك به صورتي كه مطرح كرده ايد عاري از صحت است و حجاج ايراني تنها شب چهارم طي مراسمي به مردم بوسني دعا كردند و ضمناً اعلام شد كه هركسي مي خواهد كمك كند مي تواند كمك خود را به مسئولان تحويل دهد . جلسات داخلي جلسات ايراني مربوط به خود آنهاست و مقامات سعودي نبايد در اين امور دخالتي بكنند .

همين الآن از آقاي تسخيري شنيدم كه آنها نامه مزبور را جواب داده اند و گفته اند كه ما فقط ادعا نكرده ايم كه كمك مي كنيم بلكه چنين كرده ايم و بعد اينكه اخبار مربوط به جمع آوري كمك به صورتي كه در خبر آمده بوده ما از راديوي شما شنيده ايم .

حدود هزار نفر سهميه حج افغاني هاي آواره ايراني است كه مي توانسته اند با گذرنامه به عربستان بيايند . متأسفانه وقتي ويزا درست شده فرودگاه جده بسته شد ( 5 ذي حجه ) و تنها با زحمت اجازه داده شده كه هفتصد نفر و اندي مشرف شوند و تعدادي هم نتوانستند بيايند كه خيلي ناراحت شده اند .

از آذربايجان نيز حدود سيصد نفر با استفاده از همين امكانات از طريق ايران عازم حج شدند . افغاني ها ، تعدادي مقيم ايران ، برخي از شهر مزار شريف و شماري از هرات هستند .

در زائر امروز دوشنبه چند خبر ديگر از حج آمده است بدين ترتيب : تلاوت كلام الله مجيد توسط كاروانيان نور در مسجدالحرام ( شنيدم كه 18 قاري قرآن امسال به حج آمده اند ) آنها هرشب از ساعت 22 تا 5/23 مقابل ناودان طلا در طبقه دوم ، به تلاوت قرآن مي پردازند ( سال قبل هم چنين مي كردند و كسان زيادي از كشورهاي مختلف در آنجا حضور داشتند . ) لزوم برخورد جدي با زائريني كه از آنها ترياك كشف شده است . گله از


98


عدم حضور سخنران در تجمع زائران 9 كاروان ، عمليات انتقال زائر ايراني ( حدود 66 هزار نفر ) به عربستان خاتمه يافت . دو زائر ديگر ( يكي 71 ساله و در طواف ) با سكته قلبي درگذشتند . يك زائر پاكستاني به دنبال صحيفه سجاديه ؛ ليست سرقت ها و اشياء گمشده زائران ايران ( بسيار طويل است ) . دو زائر جمهوري آذربايجان پاي پاده به مكه معظمه وارد شدند يكي عالم بابايف 23 ساله اهل ماشتفا و ديگري اروج اف اهل قبا . مشكلات زائران تركيه براي شركت در مراسم حج ؛ از سفر طرفداران حزب رفاه جلوگيري مي شد ، و آنان از طريق كشورهاي اروپايي عازم شده اند .

ممانعت از قرائت دعاي دستجمعي در مسجدالحرام . در اين شماره مصاحبه اي با آية الله معرفت صورت گرفته و جمله تيتر آن چنين است : مسلمانان بايد در حج به مقابله جدي با مستكبران اهتمام ورزند . آخرين آمار زائران بر اساس روزنامه هاي المدينه و عكاظ : امسال مجموعاً 933 هزار و 168 زائر به عربستان آمده اند كه از اين تعدا 789 هزار و 149 زائر از راه هوايي ، 107 هزار و 148 نفر زائر از راه زميني و 36 هزار و 781 زائر راه درياي به عربستان آمده اند . معمولاً شمار فراواني نيز از خود عربستان در حج شركت مي كنند كه گاه تا چند صد هزار بالغ مي شود .

امشب ( شب 6 ذي حجه ) ساعت 9 به حرم رفتيم . حرم رفتن ايراني ها عمدتاً براي طواف ، خواندن قرآن و نماز است ، بيشتر ايراني ها در حرم نماز قضا مي خوانند برخي با يكديگر صحبت مي كنند و كساني نيز مشغول خواندن . امشب در طواف سياهپوستي را ديدم كه چنان بي اختيار با خداي خويش سخن مي گفت و محو او شده بود كه علي رغم فشارهاي زياد به هيچ سوي نظر نمي كرد و دائماً زير لب دعا مي خواند . سري هم به قاريان قرآن زديم كه در طبقه دوم قرآن مي خواندند . شماري از حاجيان ديگر كشورها نيز حضور داشتند اما بيشتر ايراني ها جمع مي شدند ، حتي تعدادي از زائران زن نيز قرآن در دست جلسه را همراهي مي كردند .

كاروان هاي بحريني كويتي و سوري و نيز احساء و قطيف نوعاً با اسامي مشخص مي آيند . اين اسامي معمولاً زيبا و گيرا است ، مثلاً حلمة عبادالرحمن ، حملة التقوي ، حملة الصفا و نظاير اينها كه عدمتاً در پشت لباس زنان روي لباسشان نوشته شده است . از همه


99


مشخص تر زائران تركيه اند كه عدمتاً لباس مشخصي دارند مگر آنها كه از طريق اروپا بويژه آلمان مي ايند . مردان ـ و زنانشان نيز ـ يك نواخت ، نسبتاً چاق ، بطوري كه همه آنها كانه هموزن اند درست برعكس اندونزيايي ها كه چثه اي كوچك دارند و لاغر و باز همه ( در نظر ما ) شبيه همديگر . حاجيان ترك نوعاً مسن اند اما در مدينه دسته هايي از آنها را ديدم كه بسيار جوان بودند و يكي از آنها عربي بخوبي مي دانست و محتمل دانستم كه طلبه علوم ديني است .

محاصره بعثه توسط نيروهاي سعودي

امروز صبح ششم ذي حجه بعثه ايران در يك محاصره جدي قرار گرفته است . ورود افراد به داخل ممنوع است گرچه اجازه داده مي شود كه افراد خارج شوند . نامه اي نيز به تاريخ پنجم ذي حجه توسط جناب آقاي ري شهري به مقام معظم رهبري نوشته شده كه با توجه به تضييقات نيروهاي سعودي ، مراسم برائت لغو شده است . متن نامه از اين قرار است :

رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آية الله خامنه اي ـ مدضله العالي ـ

با اهداء سلام و تحيت

همانگونه كه استحضار داريد امسال نيز همچون سال هاي گذشته زائران متعهد و هشيار بيت الله الحرام با الهام از رهنمودهاي امام راحل ، احياگر حج ابراهيمي ( رضي الله عنه ) و خلف صالح و ادامه دهنده راه او ، آماده اند بار ديگر پرچم مقدس برائت از شرك و كفر و استكبار را در سرزمين وحي به اهتزاز درآورند . اما مأمورين امنيتي و نيروهاي نظامي سعودي با استقبال از ابزار و ادوات جنگي در يك اقدام غيرمسئولانه و تحريك آميز ، از سه روز قبل از مراسم ، ساختمان بعثه را محاصره و با كنترل تردد زائران ، عملاً مانع از انجام اين فريضه الهي هستند . شگفتا كه مسلمين در كنار خانه توحيد نمي توانند از مشكرني اظهار برائت كنند و تنفر و انزجار خود را از سردمداران شرك و در رأس آنها آمريكا و اسرائيل غاصب اعلام نمايند ! مسئولان دولت سعودي بايد به مسلمين بيدار جهان پاسخ دهند كه چرا فرياد برائت از مشركان و دعوت مسلمانان به اتحاد عليه دشمنان اسلام


| شناسه مطلب: 77982