بخش 1

دیباچه مقدمه زندگی‌نامه اساتید در قم جلسه تفسیری استاد برجستة حوزه در خدمت انقلاب و نظام نگاه حکومتی تألیفات ماندگار رحلت


7


ديباچه

بررسي زندگي و سيره علمي و عملي اسوه‌ها در طول تاريخ مورد توجه انسان‌هاي علاقه‌مند به كمال و پيشرفت مادي و معنوي بوده است. در اين ميان، مطالعه در مورد اسوه‌هاي علمي، اخلاقي و ديني از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، خصوصاً آن بخش از زندگاني آنان كه به سفر معنوي حج مربوط مي‌شود كه فلسفه وجودي آن خودسازي و كسب كمال معنوي است.

يكي از اسوه‌هاي علم، دانش و اخلاق آيت الله علي احمدي ميانجي است كه عمر بابركت خود را در جهت احياي فرهنگ اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) صرف نمود و آثار ارزشمندي از خود بر جاي گذاشت.

در اين مجموعه به بخشي از زندگي آيت الله احمدي ميانجي يعني سفر حج ايشان و ديدگاه‌ها و نظراتي كه در مورد حج و اسرار و ره‌آوردهاي اين سفر الهي دارد با عنوان حج نيكان پرداخته مي‌شود.



8


در اينجا لازم مي‌دانيم از زحمات محقق محترم جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاي عبدالرحيم اباذري و همكاري صميمانه مؤسسه فرهنگي آيت الله احمدي ميانجي تشكر و قدرداني كنيم.

انه ولي التوفيق

مركز تحقيقات حج

گروه اخلاق و اسرار



9


مقدمه

نوشتار حاضر از سه فصل تشكيل شده و شامل سيره، سخنان و خاطرات آيت الله احمدي ميانجي از سفر معنوي حج است. فصل اول به خلاصه‌اي از زندگي‌نامه ايشان اختصاص دارد. در فصل دوم از سيره و سخن اين عالم فرزانه در مورد حج بحث مي‌شود. فصل سوم حاوي خاطرات خودنوشته از آيت الله ميانجي است و مهم‌ترين و ارزشمندترين فصل مجموعه به شمار مي‌آيد.

در اين فصل سعي شده اصول امانت‌داري كاملاً رعايت شود. بنابراين، تغيير و تصرفي در عبارات و جملات مگر در موارد ضرورت و اندك صورت نگرفت.

در پاورقي‌ها، جاهايي كه با علامت «منه» آمده توضيح از خود آيت الله احمدي است. بقيه توضيحات توسط نگارنده تنظيم و تدوين شده است.

در پايان لازم مي‌دانم از سروران معظم آقاي حاج محمد احمدي و حجت الاسلام و المسلمين آقاموسي



10


احمدي (فرزند و نوه معظم له) كه در تصحيح و تكميل فصل‌هاي قبلي، نگارنده را ياري كردند و به خصوص «خاطرات خودنوشته» را در اختيار حقير گذاشتند، صميمانه سپاسگزاري ‌كنم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1

زندگي‌نامه

آيت‌الله حاج ميرزا علي احمدي ميانجي، چهارم محرم 1345ه‍ .ق، برابر با بيست و سوم تير‌ماه 1305ه‍ .ش، در روستاي «پورسخلو» از توابع شهرستان «ميانه» ديده به جهان گشود. پدرش، مرحوم آخوند «ملاحسين‌علي احمدي»، پدربزرگش مرحوم شيخ احمد و جد پدري‌اش مرحوم شيخ علي، همه از علماي پرتلاش، صاحب نفوذ و قابل اعتماد مردم منطقه بودند، چنان‌كه مادر ايشان نيز، دختر مرحوم «حاج سيد زين‌ العابدين»، از سادات قابل احترام منطقه بود كه به سخاوت و ميهمان‌نوازي شهرت داشت.(1)

حاج ميرزا علي، در ابتدا، زبان فارسي را با خواندن


1. به سوي نور، مجموع سخنراني‌هاي آيت‌الله احمدي ميانجي، زندگي‌نامه، صص11و12.


11



12


كتب: «نصاب‌الصبيان»، «گلستان»، «منشأت امير‌نظام»، «ابواب‌‌الجنان»، «تاريخ نادر» و «مقدمات زبان عربي» نزد پدر و عموزادة پدر فرا گرفت و پس از آن در سن دوازده سالگي به شهر ميانه آمد و در منزل شوهر خاله خود مرحوم «مشهدي حبيب الله شكرزاده» ساكن شد كه بعداً پدر زن ايشان گرديد. ايشان كتاب‌هاي «حاشيه»، «معالم»، «مطول» و بخشي از «شرح لمعه» و «قوانين‌الاصول» را از مرحوم آيت‌الله آقا ميرزا ابو محمد حجتي آموخت و قسمت ديگر «شرح لمعه» و «قوانين» را نزد مرحوم آيت‌الله حاج شيخ لطفعلي زنوزي و حاج ميرزا مهدي جديدي فرا گرفت. او در شهر ميانه ـ كه نزديك به چهار سال در آنجا ساكن بود ـ1 در اثر تلاش‌ها و مراقبت‌هاي شبانه‌روزي مرحوم آقا ميرزا ابومحمد حجتي، به يك طلبة درس‌خوان و فاضل تبديل شد. آيت‌الله احمدي، در مناسبت‌هاي مختلف و در نوشته‌هاي متفرقة خود، همواره از اين استاد گران‌قدر، با عبارت‌هاي عاطفي و گوناگون تجليل مي‌كند.(2)

وي در سال 1322 ه‍ .ش با ارشاد، راهنمايي و تشويق مرحوم زنوزي به تبريز رفت و به مدت چند ماه در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ستارگان حرم، گروهي از نويسندگان، ج11، ص134.

2. المقتطف من آثار السلف و الخلف، شامل دست نوشته‌هاي متفرقه آيت‌ الله احمدي ميانجي.

مدرسه «حسن پاشا» ساكن شد و در محضر آيت ‌الله ميرزا رضي زنوزي شاگردي كرد، اما چون به علتي نامعلوم نتوانست در آن حوزه به تحصيل ادامه دهد، به حوزة علميه قم رفت و تا آخرين لحظه عمر پربركت خود، در جوار حرم حضرت معصومه(سلام الله عليها) ساكن شد و به تحصيل و تدريس و تحقيق اهتمام ورزيد.(1)

اساتيد در قم

آيت‌الله احمدي، سطوح عالي را در قم، نزد حضرات آيات: مرعشي نجفي، سيدحسين قاضي، علامه طباطبايي، آقا ميرزا احمد كافي الملك و شيخ موسي زنجاني فرا گرفت. سپس به درس خارج فقه و اصول راه يافت. نخست مدتي در درس خارج مرحوم آيت ‌الله بروجردي و پس از آن حدود شانزده سال در درس خارج آيت ‌الله محقق داماد شركت كرد و هم‌زمان با آن، در درس‌‌هاي خارج آيت‌ الله گلپايگاني و آيت‌ الله ميرزا هاشم آملي نيز، حضور داشت و در نهايت، به درجه اجتهاد رسيد. در اين ميان، بيشترين انس وي با علامة طباطبايي بود.

او علاوه بر فقه و اصول، در تفسير و اخلاق نيز، از محضر ايشان بهره‌ها برد.

آيت‌الله احمدي در اين‌باره نقل كرده است:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. خاطرات فقيه اخلاقي، آيت‌الله احمدي ميانجي، ص79.

اوايل، با اينكه از طريق مرحوم آيت‌الله زنوزي به ايشان [علامه طباطبايي] معرفي شده بودم، اما چندان توجهي به من نمي‌كردند تا اينكه بعداً مأنوس شديم و رفت و آمدم به خدمت ايشان زياد شد و معظم له نيز، همواره به بنده لطف داشتند، ولي هميشه در ذهنم بود كه چرا آقاي طباطبايي در اوايل، با من اين جور برخورد مي‌كردند. يك روز فرصتي پيش آمد، اين موضوع را با استاد در ميان گذاشتم، فرمود: اول تصور مي‌كردم كه مي‌خواهيد بي‌جهت وقت مرا بگيريد و عمر خودتان را هم ضايع كنيد، من هم نمي‌خواستم اين‌طور بشود، ولي بعد معلوم شد اين جور نيست، لذا نظرم عوض شد.(1)

جلسه تفسيري

آيت‌الله احمدي، در كنار تحصيل و تدريس، با هم‌فكري و همكاري چند تن از دوستان خود همچون: حضرات آيات: سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي، سيد مهدي روحاني و سيد ابوالفضل ميرمحمدي، اقدام به برگزاري جلسة تفسير هفتگي كردند و پس از اندكي، دوستان ديگري همچون حضرات آيات: سيد موسي شبيري زنجاني، شيخ احمد آذري قمي، شيخ احمد پاياني،

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ستارگان حرم، ج 11، ص 135.

ميرآقا موسوي زنجاني نيز به جمع آنها پيوستند.

اين محفل علمي ـ تحقيقي، به‌طور مستمر در هر هفته تشكيل مي‌شد و در هر جلسه، هر يك از اعضا، به تفسير خاصي مراجعه و پيرامون آيه‌هاي مورد بحث، مباحث مفيدي را مطرح مي‌كرد. گاهي در مورد يك آية قرآني، آن‌قدر بحث ادامه مي‌يافت و نظرهاي گوناگون و مخالفي ارائه مي‌شد كه به قول آيت‌الله احمدي، آيه‌هاي محكم، به متشابه تبديل مي‌شد و انتخاب يك نظر خاص را سخت مي‌كرد.

اين جلسه‌ها، حدود نيم قرن ادامه پيدا كرد، ولي افسوس كه مطالب و محتواي آن، ضبط و ثبت نشد و تنها يادداشت‌هاي پراكنده‌اي از آن به‌جا ماند!1

استاد برجستة حوزه

آيت‌الله احمدي، از همان دوران طلبگي، ضمن

تحصيل به تدريس نيز، اهتمام ويژه‌اي داشت و درس‌هاي پيشين را به طلاب و فضلاي پايين‌تر از خود تدريس مي‌كرد.

آيت‌الله احمدي در حوزه علميه قم، از اساتيد بنام و شناخته شده‌اي، در سطوح عالي به‌شمار مي‌آمد. ايشان چند دوره كتاب‌‌هاي: «رسائل»، «مكاسب» و «كفاية الاصول» را

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ستارگان حرم، ج 11، ص 138.

تدريس كرده بود. فضلاي بسياري از او درخواست كردند تا درس خارج فقه و اصول را نيز تدريس كند، ولي تواضع ايشان مانع از اين كار شد.

آيت‌الله احمدي، از اساتيد درس اخلاق حوزه علميه قم بود. درس اخلاق ايشان در مدارس مختلف و در مسجد عبداللهي، علاقمندان خاص خود را داشت.

او فقه، اصول، تفسير و ساير علوم حوزوي را با اخلاق و سرشت پاك خود به هم آميخت و راستي كه تبلوري از يك «فقيه اخلاقي» بود.(1) در جلسات سخنراني ايشان كه در ماه مبارك رمضان هر سال در مسجد عبداللهي قم برگزار مي‌شد، بعضي از بزرگان مانند آيت ‌الله مشكيني حضور پيدا مي‌كردند. زندگي ساده و بي آلايش ايشان درس اخلاق ديگري بود. او تا آخر عمر در همان منزل سابق در محله پايين شهر (خاكفرج) سكونت اختيار كرد. در مراحل متعدد پيشنهاد شد كه در مناطق بالاي شهر قم ساكن شوند، ولي قبول نكرد.

در خدمت انقلاب و نظام

آيت‌الله احمدي، در سال 1341ه‍ .ش، در نهضتي

كه به رهبري حضرت امام خميني ( رحمه الله ) عليه لايحة انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي به پا شد، حضور فعال و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ستارگان حرم، ج 11، ص 139.

متعهدانه‌اي داشت. او در مقاطع مختلف، از رهنمودهاي امام خميني ( رحمه الله ) و مراجع عظام تقليد بهره‌ها برد و طبق همان رهنمودها عازم شهرستان ميانه مي‌شد و پيام آن بزرگان را به روحانيت و مردم آن منطقه ابلاغ و تشريح مي‌كرد.

از مجموع گزارش‌هاي ساواك، به‌خوبي استفاده مي‌شود كه آيت‌الله احمدي، در جهت انجام امور مربوط به روحانيت منطقه، روشنگري اذهان عمومي و افشاي كارهاي خلاف رژيم ستمشاهي نقش مؤثري داشت. تا جايي‌كه از سوي مزدوران شاه و ساواك دستگير و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

ساعت 3 بامداد روز شنبه، هشتم محرم 1399 برابر با هجدهم آذرماه سال 1357، كماندوهاي رژيم، وارد محل سكونت ايشان شدند، در و پنجره‌ها را شكستند و اين عالم متعهد را با لباس خواب و هتك حرمت و ضرب و شتم با قنداق تفنگ، سوار ماشين ارتشي كردند و همراه روحاني مبارز حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد سجاد حججي، به ساواك تبريز انتقال دادند. ولي در فرداي‌ آن روز، هنگامي كه مردم ميانه از ربوده شدن اين دو عالم مبارز آگاه شدند، به خيابان‌ها ريختند و با اعتراض و تظاهرات سرتاسري، خواستار آزادي آنها شدند. به دنبال آن، مزدوران ساواك در تبريز احساس خطر كردند و در



18


نهايت، تسليم خواسته مردم ميانه شدند و آن دو روحاني به آغوش مردم بازگشتند.(1)

آيت‌الله احمدي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز همچنان براي خدمت به انقلاب، امام و مردم به تلاش‌‌هاي خود ادامه داد.

حضرت امام خميني ( رحمه الله ) ، طي سه حكم جداگانه در 19 فروردين، 7 تير و 7 شهريور 1358، وي را به عنوان قاضي شرع، مسؤول رسيدگي به امور دادگاه‌ها و ساماندهي اوضاع جاري مناطق و رفع مشكل مردم و ايجاد وحدت ميان اقشار مختلف به ترتيب در شهرهاي ملاير، ميانه، مشكين‌شهر، منصوب كرد. متن يكي از اين حكم‌ها، به شرح ذيل است:

بسمه تعالي

جناب حجت ‌الاسلام آقاي احمدي ميانجي دامت افاضاته

مقتضي است جنابعالي مسافرتي به شهر ملاير و شهرهاي ديگر آن ناحيه نموده و نسبت به كار و اصلاح امور آنها و همچنين اصلاح و تنظيم ساير امور اقدام لازم را بنماييد و چنانچه لازم بود متصدي مقام قضاوت شرعيه بشويد و ضمناً مردم آن ناحيه را به اتحاد و يگانگي دعوت نموده و از اختلاف و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. انقلاب اسلامي در شهرستان ميانه، عبدالرحيم اباذري، ص 199.

تفرقه برحذر داريد. از خداي تعالي ادامه توفيقات آن جناب را خواستارم و السلام عليكم و رحمة الله.

روح‌الله الموسوي الخميني1

علاوه بر اين، ايشان از سوي جامعة مدرسين حوزة علميه قم و دادسراي انقلاب كل كشور، به‌عنوان سرپرست هيئت‌هاي منتخب، جهت رسيدگي به وضع دادسراها و دادگاه‌هاي انقلاب به استان‌هاي: خوزستان، لرستان و آذربايجان‌ غربي اعزام شد و به نحو مطلوب به وظايف خود عمل كرد. در رخدادهاي مهم انقلاب همچون: انتخابات خبرگان قانون اساسي، همه‌پرسي جمهوري اسلامي و قانون اساسي، غائله حزب خلق مسلمان، ماجراهاي بني‌صدر و منافقين، متعهدانه وارد صحنه شد و از حريم انقلاب، رهبري و مردم دفاع كرد.(2)

آيت‌الله احمدي در حماسه دفاع مقدس نيز حضور پرشور داشت. با رزمندگان اسلام، به خصوص با بسيجيان سلحشور و فرماندهان لشكر علي‌بن‌ابي‌طالب استان قم خيلي مأنوس بود و فرزندان خود را جهت حضور در جبهه‌هاي حق عليه باطل تشويق مي‌كرد. در نهايت يكي از فرزندان خويش را تقديم انقلاب كرد و در زمره پدر شهيدان قرار گرفت.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. خاطرات آيت الله احمدي ميانجي، بخش اسناد و تصاوير.

2. ستارگان حرم، ج 11، ص 144.

نگاه حكومتي

آيت‌الله احمدي ميانجي، در مورد انقلاب، نظام اسلامي، رهبري و ولايت فقيه، بسيار دقيق و ظريف عمل مي‌كرد، به‌طوري‌كه هرگاه كوچك‌ترين حركتي را در جهت تضعيف اين امور تشخيص مي‌داد، از آن برائت مي‌جست و مصلحت آنها را بر همه چيز و همه كس ترجيح مي‌داد.

از همه مهم‌تر، اينكه ايشان، مسائل اسلامي را از ديدگاه حكومتي ارزيابي مي‌كرد و اعتقاد داشت كه فقه اسلامي و شيعي، براي ادارة جامعة بشري از گهواره تا گور است. او كه با چنين بينش و طرز فكري وارد ميدان تحقيق و پژوهش شد، آيه‌ها، حديث‌ها و روايت‌هايي را كه تا آن زمان تنها در ابعاد فردي مورد بحث قرار مي‌گرفتند، در ابعاد حكومتي نيز به‌كار برد و آثاري همچون «الاسير في الاسلام» و «اطلاعات و تحقيقات در اسلام» را به رشتة تحرير در آورد.

بر اين اساس، او معتقد بود كه در حكومت و نظام جمهوري اسلامي كه زير نظر ولي فقيه جامع شرايط اداره مي‌شود، حتي مقررات و قوانين معمولي هم، نبايد ناديده گرفته شوند. به‌عنوان نمونه ايشان تأكيد داشت:

اگر كسي در نيمة شب مقررات راهنمايي و رانندگي را رعايت نكرد و از چراغ قرمز عبور نمود، پليس هم نبود يا متوجه نشد تا او را جريمه



21


كند، برخودش واجب است، جريمة خلافش را به صندوق ادارة راهنمايي واريز نمايد. در غير اين صورت، ذمه‌اش مشغول خواهد بود.(1)

او در باب اخذ وجوه شرعي نيز، نظر حكومتي داشت و آن را بالذات از شئونات ولي فقيه مي‌دانست و با اينكه خود مجتهدي مسلم بود، اما برخود لازم مي‌ديد تا در اين خصوص، از مقام معظم رهبري اجازة شفاهي بگيرد. رهبر معظم انقلاب نيز با توجه به اين نگرش، ايشان را به همراه حضرات آيات سيد مهدي روحاني، محمد ابراهيم جناتي، سيد محمود هاشمي، جهت بررسي احكام براي موضوع‌هاي جديد و پاسخ‌گويي به مسائل روز جهان اسلام، منصوب كرد.(2)

تأليفات ماندگار

اين عالم اخلاقي در وادي قلم و تحقيق همانند ساير عرصه‌ها، پرنشاط، نوآور و مبتكر بود. در اين بخش به جهت اختصار، تنها به فهرست آثار ايشان بسنده مي‌شود:

الف) مكاتيب‌الرسول، 4 جلد، قم، دارالحديث؛

ب) مكاتيب الائمه، (از امام علي ( عليه السلام ) تا حضرت حجت ( عجل الله تعالي فرجه الشريف ) )، 7 جلد، قم، دارالحديث؛

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. ستارگان حرم، ج 11، ص 156.

2. روزنامة اطلاعات، ش 19806، دي ماه 1371.

ج) مواقف‌ الشيعه، 3 جلد، قم، جامعه مدرسين؛

د) الاسير في الاسلام، قم، جامعه مدرسين1؛

ه‍ ) التبرك، قم، نشر مشعر؛

و) السجود علي التراب، از طريق ناشران مختلف2؛

ز) مالكيت خصوصي در اسلام، از طريق ناشران مختلف؛

ح) احاديث اهل ‌البيت عن طرق اهل‌ السنة، قم، جامعه مدرسين؛ اين اثر كار مشترك ايشان با مرحوم آيت‌الله سيد مهدي روحاني است.

ط) لزوم وزارت اطلاعات در حكومت اسلامي، قم، دفتر نشر برگزيده؛

ي) به سوي نور مجموعه سخنراني‌‌ها، تهران، نشر دادگستر؛

ك) ظلامة‌ الزهراء، تهران، نشر دادگستر؛

ل) عقيل بن ابي‌طالب، قم، دارالحديث؛

م) خاطرات فقيه اخلاقي، آيت‌الله احمدي ميانجي، به كوشش عبدالرحيم اباذري تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. اين كتاب اخيراً توسط فرزندش آقاي محمد احمدي ميانجي ترجمه شده و تحت نام "حقوق مخاصمات مسلحانه در اسلام" از طريق نشر دادگستر تهران، به چاپ رسيده است.

2. اين كتاب توسط فرزندش آقاي محمد احمدي ميانجي به فارسي ترجمه شده و تحت عنوان "آغاز و انجام سجده" به چاپ رسيده است.

3. جهت كسب اطلاعات بيشتر در مورد آثار، ر.ك: ستارگان حرم، ج11.

رحلت

آيت‌الله احمدي اين فقيه اخلاقي، پس از 74 سال تلاش، بامداد روز دوشنبه بيست و يكم شهريور ماه سال 1379، چشم از جهان فروبست و پيكرش در جوار حرم حضرت معصومه(سلام الله عليها)، نزديك مرقد علامه طباطبايي به خاك سپرده شد. در پي در گذشت ايشان، از سوي مقام معظم رهبري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، پيامي به اين شرح صادر شد:

بسم الله الرحمن الرحيم

با تأسف فراوان اطلاع يافتيم كه عالم جليل‌القدر و فقيه اخلاقي و پارسا و پرهيزكار، آيت‌الله آقاي حاج ميرزا علي احمدي ميانجي دنيا را بدرود گفته و حوزة علميه قم به فقدان اين استاد وارسته و با فضيلت، دچار گشته است. ايشان در شمار عالمان و برگزيدگان بودند كه علم را با عمل و تقوا را با جهاد و فقاهت را با تبليغ دين و برجستگي رتبة دانش و تحقيق را با كمال فروتني و زهد و كم توقعي درهم آميخته و در عرصة دين و معنويت، همچون ميدان حضور و نشاط انقلابي از پيشروان گوي سبقت ربودگان بودند. آزمون شهادت فرزند، همچون ديگر محنت‌هاي دوران مبارزة علمي و جهاد سياسي بر صبر و صفا و وارستگي اين مرد



24


بزرگ افزوده و اسوه‌اي براي فضلاي جوان و شاگردان و ارادتمندان ايشان پديد آورده بود. فقدان خسارت‌بار اين روحاني عالي‌مقام را به حضرت بقية‌الله روحي فداه و حوزة علميه قم و خاندان محترم و فرزندان مكرم ايشان تسليت عرض مي‌كنم و علو درجات ملكوتي ايشان را از خداوند رحيم مسئلت مي‌نمايم.

سيد علي خامنه‌اي1

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. 22/6/1379؛ ر.ك: سايت مقام معظم رهبري.


| شناسه مطلب: 78002