بخش 8
بخش دهم : در عرفات عاشقان سرزمین عشق مغفرت همه دعای پذیرفته شده حجّ ابراهیم ( علیه السلام ) سود فراوان استجابت دعا دعا برای همه علت نام عرفات طلب از غیر خدا دعای عرفه امام حسین ( علیه السلام ) فرشته موکّل تجلّی خداوند در عرفات خاطره رنج آور منابع و مآخذ
|
211 |
|
بخش دهم
در عرفات عاشقان
|
213 |
|
سرزمين عشق
عرفات سرزمين بسيار مقدّسي است كه خداوند كريم ، آن جا را براي ضيافت و پذيرايي از ميهمانان خود مقرّر فرموده و سفره خاصّ انعام و اكرامش را در دامن كوه رحمت گسترانيده و از كافّه ميهمانانش ، دعوت به عمل آورده است كه در ساعت معيّن همه با هم برگرد خوان نعمت بي دريغش بنشينند و از بحر موّاج كرم و رحمت بي كرانش به قدر ظرفيّت و استعداد خويش برخوردار گردند .
عرفه سرزمين عشق است و شور ؛ نور است و سرور ؛ توبه است و تقوا ؛ ارتباط است اتصال ؛ درد است و درمان ؛ خداي است خدا و رحمت اوست كه در انتظار رهپويان راه رسول الله است .
در عرفات است كه آدمي به خود و خدايش معرفت پيدا مي كند و درهاي سعادت و نيك بختي را به روي خود مي گشايد و . . . .
مغفرت همه
امام زين العابدين فرموده اند :
|
214 |
|
وقتي وقوف رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) در عرفات به پايان رسيد و غروب آفتاب نزديك شد ، رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود : اي بلال ! به مردم بگو ساكت شوند . بعد از آن كه مردم سكوت كردند ، رسول خدا ( صلّي الله عليه وآله ) فرمود :
محققاً پروردگار شما امروز بر شما منّت گذاشت ، نيكانتان را مشمول مغفرت گردانيد و سپس به آنان حق شفاعت درباره بدان شما عنايت فرمود . در نتيجه بدان شما را نيز به شفاعت نيكانتان بخشيد . اينك حركت كنيد در حالتي كه عموماً بخشيده شده و مشمول عفو و رحمت و مغفرت حضرت حق گشته ايد . ( 1 )
دعاي پذيرفته شده
امام باقر ( عليه السلام ) فرموده اند :
احدي از نيكان و بدان نيست كه بر اين كوه ها ( عرفات و مشعر ) وقوف كند ، مگر اين كه خدا دعاي او را به اجابت مي رساند ؛ منتها دعاي نيكوكار نسبت به امور دنيا و آخرتش مستجاب مي شود و دعاي آدم بدكار درباره دنيايش مستجاب مي گردد . ( 2 )
حجّ ابراهيم ( عليه السلام )
در صحراي عرفات جبرئيل ، پيك وحي الهي ، مناسك حجّ را به حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) آموخت و حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) هم مي فرمود : عرفتُ ، عرفتُ ؛ شناختم ، شناختم . ( 3 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كافي ، ج 4 ، ص258 ، ج24
2 . كافي ، ج 4 ، ص 262 ، ج 28
3 . دعاي عرفه ، ص 3
|
215 |
|
سود فراوان
امام رضا ( عليه السلام ) در روز عرفه تمام اموال خود را در بين فقرا تقسيم كرد . فضل بن سهل عرض كرد : اين كار موجب زيان است . فرمود : نه موجب سود است . هرگز كاري كه موجب اجروپاداش شود ، نبايدزيان به حساب آورد . ( 1 )
استجابت دعا
رسول اكرم ( صلّي الله عليه وآله ) روز جمعه اي در عرفات بودند ؛ آن حضرت مشغول خواندن نماز عصر بودند كه شخصي به نام كلب خواست از مقابل آن حضرت عبور كند كه ناگهان افتاد و در جا مرد . وقتي نماز حضرت به پايان رسيد ، فرمود : كدام يك از شما او را نفرين كرد ؟ مردي پاسخ داد : من او را نفرين كردم . پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) فرمودند : در ساعتي دعا كردي كه هيچ مؤمني در آن ساعت دعا نمي كند ، مگر آن كه خداوند دعايش را مستجاب مي كند .
دعا براي همه
ابن ابي عمير از زيد نرسي روايت كرده كه گفت : با معاوية بن وهب در عرفات بودم و او دعا مي كرد . سپس گوش به دعاي او دادم و نديدم كه براي خود دعا كند حتي يك كلمه . يك يك مردم را در آفاق دعا مي كرد و ايشان و پدرانشان را نام مي برد تا مردم از عرفات بازگشتند . به او گفتم : اي عمّ ! از تو امر عجيبي ديدم . گفت : چيست آنچه كه تو را به تعجب آورده . است ؟ گفتم : اين كه مردم را بر نفس خود در چنين موضعي اختيار كردي و اينكه يك يك آنان را در اين جا يادكردي .
به من گفت : از اين جاي تعجب نيست ، اي پسر برادر من ! به درستي كه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . بحار الانوار ، ج 12 ، ص 90
|
216 |
|
شنيده ام ازمولاي خود و مولاي تو و مولاي هر مؤمن و مؤمنه اي و ـ به خدا سوگند او سيد گذشتگان بود بعد از پدران بزرگوار خود ـ كه فرمود : هر كه از براي برادر مؤمن خود غايبانه دعاكند ، فرشته اي ازآسمان دنيا ندا مي كند : اي بنده خدا ! مر تراست صد هزار برابر آنچه طلب كردي . فرشته اي از آسمان دوّم ندا كند كه اي بنده خدا ! مرتر است هزار برابر آنچه طلب كردي . پس كدام يك از اين دو امر عظيم بزرگ تر است ، اي پسر برادر من ؟ !
آنچه را كه من از براي نفس خود اختيار كردم يا آنچه تو مرا به آن امر مي كني ؟ ! ( 1 )
علت نام عرفات
مفسّران نوشته اند : علّت نام عرفات آن است كه ابراهيم شبي خواب ديد كه بايد فرزند را قرباني كند ، چون روز شد در فكر فرو رفت . از اين رو آن روز را ترويه ناميدند و چون شب بعد همان خواب را ديد و دانست كه خواب حق است نه شيطاني ، آن شب را عرفه ناميد . بعضي نوشته اند : چون اسماعيل در آن روز آب پيدا كرد و سيراب شده آن روز را ترويه گفتند و عرفات به اين جهت گفتند كه جبرئيل شب احكام حج را آورد و پيغمبر فرمود : ( قد عرفت ) . ( 2 )
طلب از غير خدا
امام سجاد ( عليه السلام ) شنيد كه سائلي در عرفات از مردم طلب مال مي كند ، به او فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . عدة الداعي ، ص 136
2 . داستانهاي عرفاني ، ص 107 و 108 ؛ تفسير كشف الاسرار ، ج 1 ، ص 79
|
217 |
|
واي بر تو ! آيا در چنين محلّي ( عرفات ) از غير خدا طلب مي نمايي و حال آن كه امروز آن چنان رحمت حق شامل و عامّ است كه اميد آن مي رود آنچه در شكم كوه هاست ، مشمول رحمت حق گشته و خوشبخت و سعادتمند شوند . ( 1 )
دعاي عرفه امام حسين ( عليه السلام )
بشير و بشر فرزندان غالب اسدي روايت كرده اند :
در روز عرفه در عرفات خدمت امام حسين ( عليه السلام ) بوديم . آن حضرت با گروهي از اهل بيت ، فرزندان و شيعيان خود با نهايت تذلّل و خشوع از خيمه خود بيرون آمدند و در جانب چپ كوه ايستادند .
آنان روي مبارك را به سوي كعبه گردانيدند و دست ها را برابر صورت گرفتند و مانند مسكيني كه طعام طلبد ، اين دعا را خواندند :
الحمدلله الذي ليس لقضائه دافع ولالعطائه مانع . . . اللهّم إنّي أرغبُ و أشهد بالرُّبوبيّة لك مقرّاً بأنك ربّي و أنّ إليك مردّي . . . .
آن حضرت مقداري از دعا را كه خواند ، اشك از چشمان مباركش جاري شد و كساني كه در اطرافش بودند ، دعا و گريه او را شنيده و مي ديدند و آمين مي گفتند و همگي با صداي بلند مي گريستند تا آفتاب غروب كرد . ( 2 )
فرشته موكّل
حضرت صادق ( عليه السلام ) مي فرمايد :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . وافي ، ج 12 ، ص 42
2 . مفاتيح الجنان ، ص 474
|
218 |
|
هنگامي كه حاجي وارد مكّه مي شود ، خداوند دو ملك را بر او موكّل مي فرمايد كه طواف و نماز و سعي او را نگه دارند و چون در روز عرفه وقوف كرد ، بر شانه راست او مي زنند و مي گويند : گذشته هايت را خدا آمرزيد ، مواظب آينده خود باش . ( 1 )
تجلّي خداوند در عرفات
روزي جناب آقاي ميرزا مهدي آشتياني در منزل مرحوم آيت الله حجّت بودند . ايشان در آن جا چنين تعريف كردند :
اين جانب دچار يك بيماري سختي شدم كه براي معالجه آن ، هم در كشور بسيار تلاش كردم و هم به خارج از كشور سفر كردم ، امّا معالجه نشد و از باز يافتن سلامتي خويش نوميد شدم .
در سال 1365 هـ . ق كه توده اي ها تسلط شوم خود را بر شمال و آذربايجان استحكام بخشيدند . اينجانب با اتوبوس عازم مشهد بودم كه در ميان راه حالم به هم خورد ، به گونه اي كه راننده و مسافران اتوبوس فكر كردند دچار سكته قلبي شده ام . به همين جهت ماشين را متوقّف كردند و مرا بيرون آوردند تا براي نجات من كاري بكنند .
امّا من در همان حال در عالم ديگري بودم . ديدم كه در صحراي عرفات هستم و انوار بسياري در آن جا به آسمان پرتو افكن است و انبوه مردم بدان سو چشم دوخته اند ، پرسيدم : چه خبر است ؟ گفتند : پيامبر گرامي حضور دارند .
به سوي آن حضرت رفتم كه ديدم چهارده خيمه در كنارهم به يكديگر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . گناهان كبيره ، ج 2 ، ص 204
|
219 |
|
نصب شده كه بزرگ ترين آنها از آن پيامبر ( صلّي الله عليه وآله ) است . وارد شدم و ضمن
عرض سلام خواستم بيماري خود را بازگويم كه پيامبر با مهر و محبّت بسياري فرمودند : از آن جايي كه شما زائر پسرم رضا هستي ، برو به خود او بگو .
به خيمه حضرت رضا ( عليه السلام ) رفتم و پس از عرض سلام سه حاجتي كه داشتم باز گفتم .
آن حضرت جواب مرا دادند . در اين حال بود كه آمدم ، ديدم در ميان بيابان و در حلقه مسافران اتوبوس هستم .
در آن محفل آية الله حجّت اظهار مي دارند : من مدّت ها در مورد اين روايت كه مي فرمايد : إنّ الله يتجلّي لأهل العرفات ؛ خداوند تجلّي مي كند بر اهل عرفات مي انديشيدم و اكنون براي من روشن شد كه تجلّي خدا در عرفات عبارت از تجلّي پيام آور او بر مردم و تجلّي خدا بر پيامبر گرامي و خاندان وحي و رسالت است . ( 1 )
خاطره رنج آور
شهيد بنت الهدي صدر در خاطرات خود در حجّ ، از عرفات ياد مي كند و از اين كه برخي به خاطر نبودن فرش و زيرانداز در چادر در آن سرزمين مقدّس سرو صدا كرده بودند ، ناراحت شده مي نويسد :
ماشين كنار يكي از خيابان ها ايستاد . پياده شديم ، در يك دست ساكي كه درونش جامه هاي احتياطي احرام ، سجاده ، قرآن و كتاب دعا بود . در دست ديگر آفتابه اي خالي براي تهيه آب . پشت سر راهنما راه افتاديم ، از
پيچ و خم چادرها گذشتيم تا به چادر خودمان رسيدم . با برق ، روشن بود ؛
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . كرامات صالحين ، ص 265 و 266
|
220 |
|
ولي بي فرش . سر و صداها پيرامون ما برخاست كه : اين چيست ؟ چگونه بنشينيم ، چگونه بخوابيم و . . . وضع عجيبي بود . رنج آور بود كه به خاطر نبودن وسايل راحتي ، اين بگو مگو شنيده شود ! ؟ وسايلي كه در پاكي آن سرزمين وقداست آن شب ، هيچ تأثيري نداشت ، ولي بحمد الله آن شب توانستيم به طور غير مستقيم ، در چادر فضاي معنوي دعا و نيايش ايجاد كنيم . چيزي نگذشت كه با زير انداز ، چادر مفروش شد . گر چه زيراندازها سبب راحتي جسم بود ، ولي احساس كردم كه به خاطر واقعيّت زندگي ، مورد علاقه است چرا كه يادآور حرص انسان به زندگي آسوده و استفاده از وسايل مادّي است . ( 1 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 . ميقات حجّ ، ش 10 ، ص 177 و 178
|
221 |
|
منابع و مآخذ
قرآن مجيد
الف :
آنگاه هدايت شدم ، تيجاني سماوي
ابواب رحمت ، نمازي شاهرودي
ارشاد القلوب ، ترجمه هدايت الله مسترحمي
از لابلاي گفته ها ، سيد محمد جواد مهري
اسرار نامه ، عطار نيشابوري
اصول كافي ، ثقة الاسلام كليني
ب و پ :
با دستورات اسلام آشنا شويم ، گلي زاده
بازگشت از بيراهه ، رحيم كارگر
بحارالانوار ، علاّمه مجلسي
بوستان ، شيخ مصلح الدين سعدي
پنجاه داستان از شيفتگان حضرت مهدي ( عج )
ت :
تحفة الواعظين ، محمد حسن شهيدي
تذكرة الاولياء ، عطار نيشابوري
|
222 |
|
تفسير ابوالفتوح رازي
تفسير كشف الاسرار ميبدي
توبه كنندگان ، ابن قدامه الاندلسي
التهذيب ، شيخ الطائفه طوسي
ج ، ح :
جوامع الحكايات و لوامع الروايات ، سديد الدين محمد عوفي
حكايتهاي شنيدني ، محمد محمّدي اشتهاردي
حكايتهاي شهر عشق ، موسوي زنجانرودي
حلية المتقين ، علاّمه مجلسي
خ :
الخرائج و الجرائح ، قطب الدين راوندي
د :
داستان راستان ، شهيد مرتضي مطهري
داستان عارفان ، حسين حيدرخاني
داستانها و حكايتهاي نماز ، رحيم كارگر
داستانهاي شگفت ، شهيد عبدالحسين دستغيب
داستانهاي عبرت انگيز ، سيد مهدي شمس الدين
داستانهاي عرفاني ، محبوبه جامعي
داستانهاي ما ، علي دواني
داستانهاي مثنوي معنوي ، محمد محمدي اشتهاردي
در آسمان معرفت ، حسن زاده آملي
در سايه آفتاب ، محمد حسن رحيميان
دعاي عرفه ، بي آزار شيرازي
ر :
الرسالة العليه ، كمال الدين حسين كاشفي بيهقي
رنگارنگ ، علي اكبر عماد
زندگاني علي بن الحسين ( عليه السلام ) ، سيد جعفر شهيدي
|
223 |
|
س :
سيماي فرزانگان ، رضا مختاري
ش :
شرح دعاي ندبه ، علوي طالقاني
شنيدنيهاي تاريخ ، سيد مهدي شمس الدين
شمّه اي از آثار ادعيّه و انفاس قدسيه ، سيد حسن صحفي
ط :
طرائق الاولياء ، اسدالله مصطفوي
طرفه ها ، اقبال يغمايي
ع :
عبرٌ من التاريخ ، باقر المحسني الخرمشهري
ف :
فرزانگان ، احمد بهشتي
فروع دين ، مصطفي زماني
فضيلتهاي فراموش شده ، حسينعلي راشد
فوائد الرضويه ، شيخ عباس قمي
ك :
كرامات الحسينيه ، مير خلف زاده
كرامات صالحين ، محمد شريف رازي
كشكول شيخ بهايي
كشكول ممتاز ، تاج لنگرودي
كليات جامع التمثيل ، محمّد جبلرودي
الكلام يجرّ الكلام ، سيد احمد زنجاني
كليات حديث قدسي ، محمد حسين حرّ عاملي
گ :
گزيده حديقة الحقيقة و شريعة الطريقة ، سنايي غزنوي
گلستان ، شيخ مصلح الدين سعدي
|
224 |
|
گناهان كبيره ، شهيد عبدالحسين دستغيب
م :
مثنوي معنوي ، جلال الدين مولوي
محجّة البيضاء ، مولي محسن فيض كاشاني
مردان علم در ميدان عمل ، سيد نعمت الله حسيني
مستدرك الوسائل ، محدّث نوري
مصابيح القلوب ، ابو سعيد حسن بن حسين شيعي سبزواري
مصيبت نامه ، عطار نيشابوري
مظالم ، شهيد عبدالحسين دستغيب
معادشناسي ، علاّمه حسين طهراني
مفاتيح الجنان ، شيخ عباس قمي
ملاقات با امام زمان ، سيد حسن ابطحي
مناقب ابن شهر آشوب
منتهي الآمال ، شيخ عبّاس قمي
منطق الطير ، عطار نيشابوري
مهدي موعود ، ترجمه حسن به محمود اروميه
ميقات حجّ ، فصلنامه حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت
ن :
نجوم السماء ، محمد مهدي لكهنوي
نمونه هايي از نفوذ و تأثير قرآن ، كريمي جهرمي
و :
وسائل الشيعه ، محمد بن حسن حرّ عاملي
هـ :
هداية السالك ، عزّ الدين بن جماعة الكناني
هزار و يك حكايت تاريخي ، محمود حكيمي
يادواره شهيد دستغيب ، محمد هاشم دستغيب
يادها و يادگارها ، علي تاجديني
و . . .