بخش 14

جدول امرای مدینه منوره (برگرفته از کتاب مرآة الحرمین) بازگشت حاجیان از مدینه به مصر جدول ایستگاههای راهآهن دمشق ـ مدینه قرنطینه


427


صادر گرديد، مدينه جزئي از ولايت حجاز درآمد كه تا كنون نيز همچنان ادامه دارد(1).

اينك جدولي را كه در پيش روي خود داريد، نام واليان مدينه است كه بيشتر آنها را از كتاب «مرآة الحرمين»، تاريخ «ابن اثير» و ديگر كتاب هاي تاريخي در اين زمينه، استفاده كرده ايم كه اين افراد تا پايان دوران اين تاريخ نگاران بوده اند و ذكر نام واليان پس از اين تاريخ را موفق نشديم به دست آوريم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . منظور زمان نگارش كتاب بوسيله نويسنده مي باشد «مترجم».

 

جدول امراي مدينه منوره (برگرفته از كتاب مرآة الحرمين)

نام ت
سهل بن حنيف انصاري26
خالد بن زيد ابوايوب انصاري 40
مروان بن حكم41
سعيد بن عاص49
مروان بن عاص54
وليد بن عتبة بن ابوسفيان57
عمرو بن سعيد بن عاص60
وليد بن عتبه (دومين بار) 61
عثمان بن محمد بن ابوسفيان62
عبدالله بن زبير بن عوام63
مصعب بن زبير65
جابر بن اسود67
عمر بن عبدالعزيز  
عثمان بن حبان  
ابوبكر بن محمد بن عمرو  
طلحة بن عبدالله70
طارق بن عمرو73
حجاج بن يوسف ثقفي74
ابان بن عثمان76
هشام بن اسماعيل82
عبدالرحمن بن ضحاك101
عبدالواحد نضري104
ابراهيم بن هشام مخزومي106
خالد بن عبدالملك114
محمد بن هشام115
يوسف بن محمد125
عبدالعزيز بن عمر بن عبدالعزيز127
محمد بن عبدالملك بن مروان130
داود بن علي132
يزيد بن عبيدالله بن عبدالمدان حارثي133
زياد بن عبيدالله134
محمد بن خالد بن عبدالله قسري141
رباح بن عثمان مري144
عبدالله بن ربيع حارثي145

428


نام ت
جعفر بن سليمان بن علي146
حسن بن زيد بن حسن بن علي150
عبدالصمد بن علي بن عبدالله155
محمد بن عبدالله كثيري160
زفر بن عبدالله  
ابراهيم بن يحيي166
اسحاق بن عيسي  
عمر بن عبدالعزيز بن عبدالله بن عمر169
اسحاق بن سليمان بن علي بن عبدالله170
عبدالملك بن صالح  
محمد بن عبدالله  
محمد بن ابراهيم178
موسي بن عيسي بن موسي بن محمد180
ابراهيم بن محمد  
علي بن عيسي  
عبيدالله بن مصعب  
بكار بن عبدالله  
محمد بن علي  
أبوالبختري  
وهب بن منبه  
داود بن يحيي  
عبدالله بن الحسين بن عبدالله204
صالح بن العباس بن محمد بن علي209
محمد بن داود بن عيسي بن موسي221
علي بن عيسي بن جعفر بن منصور237
عبدالله بن محمد بن داود بن عيسي239
عبدالصمد بن موسي243
محمد بن سليمان الزينبي بن عبدالله245
عبدالصمد بن موسي (براي دومين بار) 249
جعفر بن الفضل بن عيسي بن موسي250
مسلم بن عقبة بن محمد قيلي333
ابوالقاسم مسلم بن احمد  
اسحاق بن محمد بن يوسف بن جعفر  
حسن بن طاهر حسيني  
ابوعلي طاهر حسيني  
مهنا بن ابوهاشم و داود بن قاسم  
ابوعمارة الحسيني  
حسين بن مخيط بن احمد بن حسين  
شهاب الدين بن ابي عمارة بن مهنا  
مهنا الاعرج الحسيني بن حسين  
حسين بن مهنا الاعرج حسيني  
ابوعبدالله بن مهنا الاعرج حسيني  
ابوفليته قاسم بن مهنا518
هاشم بن ابوعبدالله الاعرج  
جماز بن قاسم  
شيحة بن هاشم635
ابو سند بن جماز  
منيف بن شيحه  
مقيل بن شيحه  
كبش بن منصور الحسيني  
فضيل بن منصور الحسيني  
عطية بن منصور الحسيني  
محمد بن عطية بن منصور الحسيني783
عمير بن قاسم الجمازي388

429


نام ت
ثابت بن نضير الجمازي  
عجلان بن نضير الجمازي  
عزيز بن منازع  
حسن الجمازي الحسيني825
إريسان الجمازي الحسيني  
مانع بن علي بن عطية بن منصور   
ويتان بن مانع  
قايتباي بن مانع الجمازي839
سليمان بن عزيز بن منازع الجمازي    
ايسان الجمازي (براي دومين بار)   
سليمان الجمازي    
زهير بن ايسان    
فسيطل بن زهير بن ايسان   
زهير بن ايسان (براي دومين بار)   
حسين بن زهير1099

 

 

بازگشت حاجيان از مدينه به مصر

 

هم اكنون مدينه داراي چهار راه است كه مسافران از طريق آن ها از شهر خارج مي گردند. نخست راه «نجد» مي باشد كه فقط عرب هاي آن ناحيه از آن طريق خارج مي گردند. ديگري راه «وجه» است كه از سوي مرحوم «سعيد پاشا» والي مصر، در سال 1277 هجري، به هنگام زيارتش از آرامگاه پيامبر(صلي الله عليه وآله) احداث گرديد. ايستگاه هاي اين راه، عبارتند از: «مدينه منوره»، آبار عثمان(1) كه در آن جا آب، كشتزار و باغ هاي فراواني وجود دارد، سپس ايستگاه «ضعيني» كه آب در آن بسيار كم است، ايستگاه «مليح» كه آب آن شيرين است، ايستگاه «شجوي» كه آب آن فراوان است، اين مكان محل تجمع و نيز جدايي در محمل شامي و مصري از يكديگر به شمار مي آمده است، سپس ايستگاه «ابي الحلو» كه به علت شيريني آب آن، به اين اسم ناميده مي شود ايستگاه «فقارات» كه در آن جا آب وجود ندارد ايستگاه «فقير» كه آب آن گوارا مي باشد، ايستگاه «مطر» كه در آن جا آب وجود ندارد، ايستگاه «خوثله» كه آب گوارا مي باشد، ايستگاه «أم حرز» كه آب در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . چاه هاي عثمان. «مترجم»


430


آن جا وجود ندارد، سپس دهكده وجه مي باشد كه مسافران پس از اين دهكده، از راه دريا و يا خشكي به سوي «سوئز» حركت مي كردند.

راه ينبع: اين راه، بيشتر از راه هاي ديگر مورد استفاده قرار مي گيرد و اغلب حاجيان مصري، روسي، مغربي، سوداني، يمني، جاوه اي، هندي و جز اينها، از اين راه استفاده مي نمايند; اين راه به دو شعبه تقسيم مي گردد:

نخست پيش از «حمراء» كه از منطقه «ينبع النخل» عبور مي كند و ديگري «ينبع البحر» كه پس از الحمراء به آن جا مي رسد. اعراب اين سمت از قبيله «جهينه» هستند; زمين آن پوشيده از ماسه هاي نرم مي باشد. شعبه ديگري بعد از «حمراء» است و از «نقب الفار» (نقب علي) مي گذرد، اين گذرگاه كه راهي سخت و دشوار است از ميان دو كوه بلند راهي دارد كه در ميان مسير آن به طول دو كيلومتر، درختان قطوري وجود دارد.

اين راه آن چنان باريك است كه شتران يكي يكي از آن عبور مي كنند و اغلب مسافران نيز هنگام حركت از اين گذرگاه، از چهار پايان خويش پايين مي آيند و مسير را پياده طي مي كنند. گذرگاه كوهستاني ياد شده معروف به «قلعه حرب» است زيرا كوه ها طوري در اطراف آن گذرگاه قرار گرفته اند كه مانند قلعه اي به نظر مي رسد. از آن پس مسافرين به صحرايي وارد مي گردند كه به «ينبع البحر» راه دارد; در راه ياد شده، پس از «حمراء» در نيمه شرقي آن «حوازم» و در نيمه غربي آن «احامده» مسكن گزيده اند. ميانگين مسافت بين «مدينه منوره» و «ينبع» 230 كيلومتر فاصله است و در صورتي كه 450 كيلومتر مسافت ميان مدينه و مكه را، بدان اضافه نماييم و نيز چنانچه 40 كيلومتر مسافت رفت و برگشت ميان مكه و عرفات و 80 كيلومتر فاصله جده به مكه را به آن بيافزاييم، مجموع آنها به هشتصد كيلومتر مي رسد كه اين مقدار مسافت، فاصله اي است كه هر حاجي هم اكنون از راه خشكي آن را طي مي نمايد. هنگامي كه حاجيان به «ينبع» مي رسند، در انتظار كشتي مي مانند تا به سوي كشورشان مسافرت كنند. غالباً اين افراد، به علت كمبود كشتي هاي مسافري چندين روز را در آن جا در انتظار به سر مي برند و در اين مدت دچار سختي و مشقت فراوان مي گردند. علت سختي، آلودگي محيط و به ويژه بهداشتي نبودن آب خوراكي آن است كه افراد به بيماري ها و امراض فراواني


431


دچار  مي گردند.

حكومت مصر، دستگاهي را براي تقطير و تصفيه آب دريا براي آشاميدن، در اين مكان قرار داده است; ليكن به علت بي نظمي كار دستگاه و نيز لزوم اجازه گرفتن براي استفاده از آب آن همين عوامل موجب گرديده است تا فقرا و نيازمندان، نتوانند از آن بهره مند گردند و گمان نمي كنم كه اين گونه مشكلات از سوي حكومت ـ والا قدر ـ ما ايجاد شده باشد، ليكن شايد هم سختگيري از طرف كارگران آن ايجاد شده كه اين چنين وضعيتي را به وجود آورده است.

در صورتي كه دولت جديد عثماني، متوجه اين مطلب شود و شركت هاي كشتيراني خود ـ به ويژه شركت خديوي را ـ بدين محل اعزام نمايد، مي تواند از سختي ها و مشقت هاي حاجيان در اين محل بكاهد.

حاجيان مصري، از «ينبع» به «طور» منتقل مي گردند و در آنجا، در صورتي كه به قرنطينه بهداشتي نياز باشد، روزهاي تعيين شده را در قرنطينه مي گذرانند.

«طور» فضايي پهناور و وسيع است كه روي مدار جغرافيايي و در طول 33 درجه و 37 دقيقه و عرض 28 درجه و 14 دقيقه قرار دارد و فاصله ميان آن و «سوئز»، 125 مايل مي باشد. از اين نقطه، با برق (تلگراف) يا پست حاجيان بازگشت سالم خويش را به اطلاع خانواده هاي خود مي رسانند. پيش از تلگراف و پست، اين كار به دست برخي افراد صورت مي گرفت كه به همين منظور به «طور» يا «وجه» آمده بودند و برابر گرفتن خبر سلامتي آنان و رسانيدن نامه به خانواده هايشان حق الزحمه اي نيز مي گرفتند.

«طور» دهكده كوچكي است كه بر ساحل شرقي خليج سوئز قرار دارد و اغلب ساكنين آن را قبطي ها و رومي ها تشكيل داده اند و در اطراف آن بدويان مسكن گزيده اند. در نزديكي دهكده طور، چشمه آب گرمي جريان دارد كه «عباس پاشاي اول» ساختماني بر آن بنا كرده است و بدان «حمام موسي» مي گويند. گفته مي شود: اين آب براي بيماري روماتيسمي مفيد مي باشد. از اين دهكده تا «دير طور» معروف ـ مسافتي به اندازه مدت زمان دو روز با شتر، راه دارد; در آن مكان باغ هاي ميوه فراواني وجود دارد. در شمال شرق اين مكان، كوه مناجات يا «جبل المناجاة» واقع شده است اين كوه محلي است كه


432


حضرت موسي(عليه السلام) روي آن ايستاد و با خداوند سخن گفت; لازم به تذكر است كه قرآن كريم اين محل را در جاي ديگر تعيين كرده است. حاجيان روس پس از مراجعت از «بيت المقدس» به اين دير مي آمدند و بعد از زيارت آن مكان به سوي كشور خويش مي رفتند.

در شرق اين دهكده، قرنطينه «طور» وجود دارد كه مكاني بسيار پاكيزه و بهداشتي است و دستگاه هاي توليد بخار فراواني كه بدين منظور در آنجا قرار داده اند، ديده مي شود. همچنين سالن هاي ويژه اي براي اين كار در نظر گرفته شده است كه داراي ساختماني زيبا و مجلل است و بيمارستاني منظم در آن بنا گرديده كه بيمارستان ها هر يك براي يك نوع بيماري در نظر گرفته شده است.

اين قرنطينه هم اكنون با دقت نظر و عنايت دولت مصر، يكي از بهترين قرنطينه هاي بهداشتي در جهان به شمار مي آيد; بدون شك برخي از كمبودها و مشكلاتي كه در آن جا به چشم مي خورد، با بذل توجه و عنايت دولت، از ميان برداشته خواهد شد و وسايل رفاه و آسايش بيشتري را براي حاجيان به وجود خواهد آورد.

اما راه چهارم كه همان راه آهن منتهي به شام مي باشد و از سوي دولت عليه (= عثماني) رسماً افتتاح شده است. قطاري كه براي جشن افتتاح اين خط گروهي از دعوت شدگان در آن سوار شده بودند در تاريخ سوم شعبان سال 1326 هجري، مطابق 28 اوت سال 1908، به مدينه منوره وارد گرديد.

هم اكنون تعداد بسياري از حاجيان شام، ترك، روس و نيز جمع بسياري از مصريان، به ويژه براي زيارت، از اين راه استفاده مي كنند.

جهت اطلاع خوب است بدانيد كه مسافت ميان مدينه منوره و دمشق در شام، در حدود 1302 كيلومتر و تا «حيفا»، 1333 كيلومتر مي باشد; كشتي ها مسافت ياد شده را در چهار روز و با ميانگين تقريبي 80 كيلومتر در ساعت طي مي كنند. به طور متوسط قطارها از شام به «معان»، با سرعتي معادل 30 كيلومتر در ساعت و از «معان» تا «مدينه» را با سرعتي در حدود 15 كيلومتر در ساعت مي پيمايند.

هزينه هر شخص در واگن درجه يك از «حيفا» تا مدينه، به صورت رفت و برگشت، چهارده جنيه تعيين گرديده و در واگن درجه سه، نصف اين مبلغ مي باشد. اين


433


قطارها نوع درجه دو ندارد.

واگن هاي درجه يك بسيار تنگ بود، زيرا هر كوپه آن داراي شش صندلي جدا از هم بود كه هر يك داراي تكيه گاهي مي باشد. مسافرين به هنگام سوار شدن از مدينه ـ به ويژه در شب ها ـ كه بايد همانند روزها روي صندوق مي نشستند سختي و مشقت فراواني را تحمل مي كردند. بهتر آن بود كه اين گونه كوپه ها چهار صندلي مي داشت و شب ها نيز مي توانستند در كوپه ها به استراحت بپردازند. بدين جهت، بيشتر مسافرين، درجه سه و به ويژه واگن هاي كالا را براي سفر خود ترجيح مي دادند، زيرا امكان فرش كردن و خوابيدن كف كوپه در اين نوع، براي ايشان بيشتر وجود داشت. آرزو داريم كه رجال دولتي نيز در اين باره فكري كنند و امكانات بيشتري را در واگن هاي درجه يك به وجود آورند تا در نتيجه آن، مسافرين در اين سفر طولاني، به راحتي سفر خويش را به انجام رسانند.

جدول ايستگاه هاي راه آهن دمشق ـ مدينه

الف: ارتفاع آن از سطح دريا   ب: وضعيت آب ايستگاه (* = وجود آب در آن مكان)

نام ايستگاه الف ب ج
قدم شريف 0 686 *
كسوه 21 735 *
ديرعلي 31 700  
مسجد 50 620 *
جباب 63 643  
خبب 69 624  
محجه 78 601  
شفره 85 599  
اذرع 91 587  
خربة الغزاله 106 575  
درعا 123 529 *
نصيب 136 586  
المفرق 162 711 *
خربة السمراء 185 558  
زرقاء 203 617 *
عمان 222 737 *
قصر 234 941  
لوين 249 772  
جيزه 260 721 *
ضبعة 279 752 *
خان زبيب 295 782  
سواق 309 758  
قطرانة 326 783 *
منزل 308 840  
فريفرة 367 893  
حسا 378 822 *
جروفا لدراويش 397 958 *
عنزه 423 1051  

434


نام ايستگاه الف ب ج
وادي الجردون4401084  
معان4591084  
غدير الحج4751000  
بئر الشيدية487996  
عقبة5141152  
بطن الغول5201125  
وادي الرتم530994  
تل الشحم546850  
رمله555806  
مدوّرة572734 *
حالات عمار595761  
ذات الحج608691 *
بئر هرماس632747 *
هضم654754  
محطب677750  
تبوك692775 *
وادي الاتيل720844  
دار الحج744904  
مستبقة755950  
اخضر790882 *
جميس782908  
دي يسعد805924  
معظم822981 *
خشم صنعاء8531033  
الدار الحمراء8801103  
المطلع 9041151  
ابوطاقه918966  
مرججم930914  
مداين صالح955781 *
علا980684 *
بدايع 999603 *
مشهد1012670  
سهل المطران1034600  
زمرد1046714  
بتر الجديد1072739  
طويرة1090670  
مدرج 1116460  
هديه1133385  
جداعة1155457 *
ابوالنعم1143418  
اصطبل عنتر1189530 *
بوير1208472  
ديار ناصف1228489  
بواط1247531 *
حصيرة1268540  
محيط1287750 *
مدينه المنوره1302619  

از ايستگاه «درعا» شعبه اي ـ از راه آهن ـ به سوي «حيفا» منشعب مي گردد كه ايستگاه هاي آن عبارتند از: مزيريب، تل شهاب، زيزون، وادي كليب، مقارن، شجره، صحاخ، حمد، جسر مجامع، يبسان، عفوله، شمال و حيفاء.


435


 

 

قرنطينه

 

كلمه كورنتيه يا كارانتينه، از ريشه فرانسوي (Qvaratina) مي باشد و به معناي شيء است كه تعداد آن تقريباً به چهل عدد برسد. اروپاييان مي گويند: جمهوري ونيز (= ايتاليا) هنگامي كه متوجه شد كه بسياري از بيماري ها از سوي شرق به اروپا و از بلاد مغرب به شمال افريقا سرايت مي كند، در سال 1348 ميلادي تصميم گرفت كليه كشتي هاي خود را كه به مرزهاي دريايي اين كشور وارد مي شود، بازرسي بهداشتي نمايد. بدين منظور افسراني را بدين كار گماشت و آنان تمامي مسافران را بازديد بهداشتي مي كردند. در سال 1403 ميلادي، نخستين قرنطينه بهداشتي، به نام لازاريت (Lazarette) در جزيره كوچكي به نام «سانت ماري دونازاريه»، (Sainte Marie de Nazareh)، در نزديكي درياي آدرياتيك به وجود آورد. در اين قرنطينه، افراد و كالاهايي كه از شرق به اين كشور وارد مي شد، كنترل بهداشتي مي گرديد.

بدين ترتيب ساير كشورهاي اروپايي نيز از آن پيروي كردند و در قرن چهاردهم و پانزدهم، قرنطينه هايي در مرزهاي درياي مديترانه به وجود آورند; در ميان اين كشورها، ژنو(1) در سال 1467 ميلادي و مرسيلا در سال 1526 ميلادي قرنطينه احداث كرد اقدامات بهداشتي بر ضد طاعون اولين بار در زمان پادشاه رينيه (Rene) پادشاه ناپل و در سال 1476 ميلادي صورت گرفت. در سال 1656 ميلادي، هنگامي كه طاعون در كشور ايتاليا شيوع پيدا كرد، اقدامات بهداشتي شديدتر شد، تا آنجا كه حتي جسد مردگان را ـ به علت عدم توانايي ـ براي دفن، مي سوزانيدند.

سپس با شيوع وباي زرد در كاتولونيا (استاني در اسپانيا كه مركز آن بارسلون مي باشد)، اروپا اهتمام بيشتري براي جلوگيري از آن به خرج داد و فرانسه در آن هنگام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 . منظور كشور سوئيس است. «مترجم».


436


قانون قرنطينه را ـ در سوم مارس سال 1822 ميلادي ـ به تصويب رسانيد; اين قانون تمامي موارد بهداشتي قرنطينه ها را در نظر گرفته بود. سپس اين قانون در 17 اگوست سال 1847 ميلادي و نيز در تاريخ 10 اوت سال 1849 ميلادي و سپس در 24 دسامبر 1850 ميلادي با تغيراتي، كامل تر گرديد.

بدين ترتيب، در اروپا قرنطينه به وجود آمد. اما در مصر، «محمد علي» آن مصلح بزرگ، در فكر به وجود آوردن سازمان بهداشتي بود، تا اين كه در سال 1820 ميلادي اداره اي را در اين مورد تشكيل داد و اعضاي آن را فرماندهان لشكر و داروسازان تشكيل مي دادند. در سال 1825 ميلادي «كلوت بك» قوانين جديدي را بر قوانين قبلي اداره اضافه نمود و آن را «اداره بهداشت عمومي» نامگذاري كرد. در سال 1831 ميلادي هنگامي كه وبا در مصر شيوع پيدا كرد، «محمد علي» توجه بيشتري به اين اداره كرد و دستورات و قوانين بهداشتي قرنطينه هاي اروپا را نيز بدان اضافه كرد و بدين ترتيب به مسايل بهداشتي و تجارتي تمامي كشورهاي واقع در كنار درياي مديترانه، كمك نمود.

در ادامه اين كار، تمامي كنسول هاي كشورها را در كميته اي گرد هم آورد و دستورات ويژه اي را درباره قرنطينه صادر نمود كه اين فرمان در هشتم اكتبر سال 1831، اعلان گرديد و در سال 1832 ميلادي، اولين قرنطينه بهداشتي، در كنار ساحل اسكندريه به وجود آمد كه تا كنون مردمان اسكندريه، بدان «مظريطه» يا «اظاريطه» مي گويند.

در ميان اعضاي مجلس ياد شده از سوي دولت مصر عضوي به نام «طاهر بك» وجود داشت كه به علت همت عالي و انديشه والاي او، همواره سخنان او تأثير به سزايي در ساير اعضا داشت كه با مديريت و عملكرد نيكوي او بيماري وبا از سرتا سر ساكنين درياي اين منطقه، ريشه كن گرديد. در اواخر سال 1839 ميلادي، «محمد علي» مجلس كنسولي ياد شده را منحل كرد و به اصرارهاي دولت عليه (عثماني) در اين باره، توجهي ننمود. سپس «اداره بهداشت عمومي» را در مصر، جايگزين آن كرد و رييس آن را، وزير كارهاي عمومي و تجارتي قرار داد. اين اداره، داراي هفت عضو بود: طاهر بك (كه پيش از اين يادي از او به ميان آمد) و شش نفر ديگر از ميان اعيان، بزرگان و بازرگانان و از سوي دولت مصر انتخاب گرديدند. در دوران «عباس پاشاي اول»، اين نظام بهداشتي


437


دچار ضعف و سستي گرديد و كشورها بازگشت او را به نظام پيشين خواستار شدند، ليكن نامبرده به خواسته آنان توجهي نكرد، از اين پس، دولت فرانسه سعي نمود كه كنگره اي بين المللي، از كشورهاي هم جوار درياي مديترانه تشكيل دهد، تا اين كه بالاخره اين كوشش ها به نتيجه رسيد و كنگره اي در پاريس تشكيل گرديد كه اعضاي آن را كشورهاي فرانسه، مرسليا، اتريش، اسپانيا، ايتاليا، يونان، پرتغال، سردينيه، روسيه، تسكانيا و تركيه تشكيل مي دادند.

اين كنگره، قانوني را در چهارم ژوئن سال 1853 ميلادي به تصويب رسانيد كه بر طبق آن، سختگيرهاي قرنطينه، به ويژه درباره كالاها كاهش پيدا كند، زيرا در آن زمان علم به اين نتيجه رسيده بود كه بيشتر بيماري ها واگير نمي باشند، ليكن در اين ميان كشور انگلستان، اين قرار داد را به رسميت نشناخت و همچنان احتياطات لازم را در قرنطينه هاي خود عملي مي نمود.

در نتيجه اين قانون، اداره بهداشتي دولت، در آستانه (استانبول) و اداره ديگري در اسكندريه تشكيل گرديد كه وظيفه اين اداره ها اعلان در صورت وجود بيماري، اعلان پيشگيري و درمان بيماري كه در ادامه آن اقدامات لازم را جهت جلوگيري اين بيماري و ورود آن به اروپا نيز به انجام برسانند.

همچنين مقرر گرديد تا برخي از پزشكان همواره از طريق دريا به كشورهاي شرق دور مسافرت كنند و در صورت مواجه شدن با هر گونه بيماري، بلافاصله آن را به اطلاع اداره ياد شده برسانند.

«سعيد پاشا»، در اين باره اهتمام ورزيده و در سال 1854 ميلادي «اداره بهداشت» را به وجود آورد و در تاريخ 21 آوريل سال 1857 ميلادي آن را به وزارت كشور ضميمه نمود. اين اداره داراي صلاحيت نظارت بر كليه امور بهداشتي داخل كشور گرديد. همچنين اداره ياد شده كميته اي را بر نظارت بر امور بهداشتي دريايي (قرنطينه) تشكيل داد كه تا سال 1881 ميلادي بدون نظر دولت مصر در اين امور دخالت نمي كرد، تا اين كه در سوم ژوئن سال 1881 ميلادي بر طبق دستوري كه در اين باره وضع گرديد، كميته ياد شده از اداره بهداشت جدا گرديد. اين جدايي بر اساس توافقي بود كه از سوي دولت هاي


438


ذي نفع وضع گرديده بود و از اين پس، اداره نخستين به اداره «امور بهداشتي عمومي» نامگذاري گرديد كه جايگاه آن در مصر بود و دومي اداره بهداشت دريايي و قرنطينه هاي مصري ناميده شد كه مقرّ اصلي آن در اسكندريه بود. پس از اين مجدداً آيين نامه جديدي از سوي كنگره پاريس، در تاريخ 19 ژوئن سال 1893 ميلادي وضع گرديد و دستور العمل و وظايف اداره ياد شده را كامل تر نمود.

قرنطينه هاي ياد شده تنها مخصوص مواظبت از حاجيان در سفر شان به مكه و يا بازگشت از آن نبود، زيرا اين افراد، اغلب از راه خشكي اين راه را طي مي كردند و در طول مسافت راه خود، موجب زدودن آلودگي ها و بيماري ها از آنان مي گرديدند، ليكن به علت شيوع (وبايي) كه در سال 1858 ميلادي، سرتا سر سرزمين حجاز را فرا گرفت و مردم براي فرار از آن به سوي مصر رفتند، دولت مصر، ناگزير و براي اولين بار قرنطينه هايي را در «بئر عنبر»، در ميانه راه «قصير» و «قنا» احداث كرد. اما حاجياني كه همراه كاروان ها از راه «عقبه» مسافرت مي كردند، به هنگام رسيدن به «سوئز»، از ورود آنان جلوگيري به عمل مي آمد و در «عجرود» نيز قرنطينه اي براي آنان احداث كرده بودند.

از اين زمان به بعد، ضرورت ايجاد قرنطينه بهداشتي در «طور»، آشكار شد، ليكن كنگره «قسطنطنيه»، محل آن را از «طور» به «وجه» تغيير داد، زيرا اغلب حاجيان، از راه خشكي از اين دهكده عبور مي كردند. بنابراين قرنطينه در «وجه» يا «رأس ملعب» به وجود آمد و همراهان كاروانيان، در اين دو منطقه در قرنطينه بهداشتي قرار مي گرفتند. اما مسافران دريايي در «طور» و يا «عيون موسي» كه از سال 1877 ميلادي، بيشتر اين مسير را براي انجام سفر حج خويش انتخاب مي كردند، در قرنطينه هاي بهداشتي قرار مي گرفتند.

در اين هنگام بود كه دولت مصر، تمامي امكانات خويش را نسبت به قرنطينه هاي بهداشتي در «طور» مهيا نمود، به طوري كه در سال 1893 ميلادي، به طور كامل همگي مراكز را تحت پوشش بهداشتي قرار داد. از اين پس، اين مكان تنها جايگاه گسترده و كاملي، براي قرنطينه حاجيان مصري و ديگر حاجياني كه از مصر عبور مي كردند، به حساب مي آمد و تا كنون نيز همچنان اين جايگاه قرنطينه باقي مانده است و روز به روز در آن جا اصلاحاتي صورت مي پذيرد.


| شناسه مطلب: 78112