بخش 1
مطلع مقدمه هدفها اتحاد و یگانگی
|
9 |
|
مطلع
قرآن كريم از مردي به نام ابراهيم نام مي برد كه به حق قهرمان توحيد و سرفصل تاريخ و ايمان شمرده مي شود زيرا در پرتو ايمان قوي با عزمي راسخ از برابر قدرت مهيب طاغوتي به نام نمرود و در مقابل نيروي عقيدتي جامعه اي گمراه و بت پرست، در روز معيني كه مردم، شهر را خلوت نموده و در خارج سرگرم تفريح بودند، او تبري برداشته با كمال جسارت وارد بتكده شد و بتها را در هم شكست و سپس آن را بر گردن بت بزرگ آويخت و از بتخانه خارج شد و با اين عمل شجاعانه، تاريخ را صورتي ديگر داد و اعلام كرد كه عقل و منطق و شعور و فهم و فكر جانشين خرافه و سخافه و جهل و بتپرستي و شخص پرستي گرديد و از اين پس مردم جهان در پناه يگانه پرستي از زير بار سنگين بتپرستي و شخص پرستي آزاد خواهند زيست و از نعمت حيات بهره مند خواهند شد.
مجازاتي كه قدرت حكومت نمرودي براي چنين عمل
|
10 |
|
جسورانه اي تعيين كرد آن بود كه ابراهيم بتشكن بايد در آتش
انداخته شود.
به اين عمل اقدام كردند و به تصريح قرآن، ابراهيم از آتش نجات
يافت.
قهرمان توحيد به اين عمل اكتفا نكرد و به حكم اصل خلل ناپذير «لا» در برابر «الاّ»، همين كه آن عمل سلبي را مردانه انجام داد، مأموريت يافت تا به عمل مثبت «الاّ» اقدام كند و از اين راه رسالت جاويدش را پايه گذاري نمايد و مشعل يگانه پرستي را برافروزد.
قهرمان بزرگ توحيد از اين پس مركز تمدن و فرهنگ آن روز جهان، يعني كشور كلده را ترك كرد و راهي عربستان شد، آنگاه در محل فعلي مكه معظمه فرود آمد و همراه پسرش اسماعيل بناي مقدس كعبه را بنيان نهاد و در پايان امر به خدا عرض كرد:
«خدايا دلهاي عده اي از مردم را عاشق آنها (ذريه من كه آنها را در مكه سكونت داده ام) قرار بده و از همه ميوه ها برخوردارشان ساز.»(1)
توجه فرمائيد كه در اين آيه چه معجزاتي نهفته است:
1ـ دعاي ابراهيم از آن روز تا امروز مستجاب شده و هر سال در موسم معين، دلها متحول مي شود و عشق زيارت مكه آنها را به راه مي اندازد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1.ابراهيم: 37
|
11 |
|
2ـ ميوه هاي تازه در آن دره خشك از سراسر جهان ديده مي شود.
3ـ اجابت اين دعا مقام و شخصيت روحاني ابراهيم را ثابت مي نمايد.
4ـ درخواست ابراهيم و اجابت اين درخواست با توجه به اين كه هر سال بر تعداد زوار مكه افزوده مي شود، براي هيچ منكر، شكي باقي نمي گذارد كه در اين جهان خدايي با همان اوصافي كه قرآن كريم تصريح نموده وجود دارد، وگرنه اين كاروانها را چه عاملي تجهيز مي كند؟
باري ، صرفنظر از اين معناي مهمي كه به زبان قلم آمد، چون براي نگاشتن مقدمه اي بر اين رساله كه مرد روشندل و روشنفكري با شايستگي تمام مرقوم داشته، امر فرموده اند كه خاطراتي بر آن اضافه نمايم، به همين اشاره اكتفا كرده و به اجمال با رعايت اختصار نكاتي راجع به سفر مبارك حج به عرض خوانندگان مي رسانم.
فريضه حج از جمله فرائضي است كه منافع و مصالح دنيوي و معنوي آن محسوس است و به مناسبت اين كه حضرت امامصادق(عليه السلام)مصالح اقتصادي و فرهنگي آن را براي سائلي توضيح فرموده اند، به عنوان تبرك و تيمن آن حديث را يادآور مي شوم و سپس به بيان خاطرات و نكات ديگري مي پردازم.
بيان مبارك آن حضرت چنين است:
خداوند به مردم دستور داده است كه از شرق و غرب در مكه
|
12 |
|
گرد آيند تا با يكديگر آشنا شوند (ملاحظه فرمائيد آشنا شدن چه مصالحي
را در بر دارد) و هر ملتي كالاهاي بازرگاني را از نقطه اي به نقطه ديگر منتقل
كنند.
خدا دستور حج داده است تا مردم با آثار پيامبر خدا
(صلي الله عليه وآله) و احاديث او آشنا گردند و دستورها و
سنتهاي او فراموش نشود.
هرگاه قوم و ملتي تنها در زادگاه خود بمانند و
تجارت آنان تنها بر محور كالاهاي محل خود دور بزند (و تنها به خودشان بينديشند)
تباه و نابود مي شوند، شهرها ويران مي گردند، وضع تجارت و جلب منافع مختل
مي گردد و اخبار پيامبر(صلي الله عليه وآله) به
دست فراموشي سپرده مي شود، اين است گوشه اي از اسرار حج. (1)
براي اين كه خوانندگان به نكات و خاطرات ديگري توجه فرمايند، بايد گفت از نظر عبادت و بهره مندي از اجراي اين وظيفه مقدس، همانگونه كه در اوقات پنجگانه به خداي متعال تقرب مي جوييم و در روز جمعه اختصاصاً از اقامه نماز جمعه لذت و بهره مي بريم، در سراسر دوران زندگي ضمن سفر حج و انجام دستورهاي جزئي ، به نحو خاصي تطهير مي شويم و فرصتي به ما داده مي شود تا از نو با خداي متعال عهد و پيمان ببنديم، در اجراي وظائف انساني بكوشيم و از انحرافات گذشته پشيمان شويم و چنانكه امام(عليه السلام) فرمود، با مسلمانان شرق و غرب آشنا شويم و در محيطي كه جنگ نژادي يا نزاع طبقاتي يا رقابتهاي اقتصادي يا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1.وسائل الشيعه، ج 8، ص 9.
|
13 |
|
كشمكش هاي سياسي وجود ندارد، عالي ترين درس مكتب تربيتي را
فراگيريم و در مراجعت، ديگران را نيز آگاه سازيم، و همين كه به دردهاي عملي
مسلمانان آگاه شديم، در صدد چاره و علاج برآييم و به طور خلاصه آئين برادري جهاني
اسلام را از سرگيريم و قيامت صغرائي را كه با چشم ديده ايم درس عبرت قرار دهيم
و چون همه امتيازات مجعول بشري را در اجتماع مكه مسخره انگاشته ايم، براي
باقيمانده عمر بكوشيم تا هميشه خود را در محيط مقدس مكه ببينيم و وظائف انساني را
با سهولت انجام دهيم و همچنان كه در آن محيط روحاني از صفا و وفا و مهر و محبت
برخورداريم، در محيط اجتماعي معمولي نيز آنگونه باشيم... و باز وقتي كه با
نظر ديگري به موضوع حج بنگريم
خواهيم ديد كه اين مسأله مهمترين عبادت خداي متعال
است و شأن عظيمي دارد به دليل اين كه، اگر قلب انسان جايگاه محبت خداي متعال نباشد،
چه دليل دارد كه شخصي كسب و كار و تجارت
و خانواده و دوستانش را ترك كند و رنج و
مشقت سفر طولاني را به جان بخرد؟
پس سفر حج نشانه اخلاص شخص است و هر چه به مكه نزديكتر مي شود، بر اخلاصش مي افزايد و عاطفه عشق و صفايش بيشتر مي شود و با فزوني گرفتن جاذبه شوق، دلش از معصيت و گناه بيزار مي شود و از گناهان گذشته پشيمان مي گردد و احساس مي كند كه جز اشك ندامت چيزي او را شستوشو نمي دهد، پس براي
|
14 |
|
تطهير خويش به اشك چشم و استغفار متوسل مي گردد. در
چنين
حالي شخصيت واقعي خود را حس مي كند و به خوبي تشخيص مي دهد كه او
فراتر از مشتي گوشت و پوست و استخوان و رگ و پي و امثال اينهاست، چنان كه نويسنده
گرانمايه اين سفرنامه در مواقف گوناگون عرفات و مشعر و ميقات و مني ، چنان حالاتي را
درك فرموده و معراجي را كه داشته بر روي كاغذ مصور نموده است. (1)
از اينها گذشته در سفر حج، اتحاد و محبت و همكاري همگاني ـ براي تربيت اخوت جهاني ـ بزرگترين وسيله و مؤثرترين طريق است و خلاصه كلام، انسان در اين مقام مقدس خود را آنگونه كه خلق شده مي بيند و مي شناسد.
اين روزها كه مشغول جمع آوري خاطرات سفر حج بودم مجله جهان اسلام
(كراچي ) به دستم رسيد و خاطرات يك بانوي انگليسي در زمينه حج توجهم را جلب
نمود.
چه بهتر كه خلاصه آن را بر نكات مذكور بيفزايم.
بانو دكتر چارلس وادي ، وابسته به دانشگاه اكسفورد ـ مؤلف كتاب فكر مسلمان ـ در مجله تايمز چنين نوشته است:
«من از سرزمين دور با گناهان زياد مي آيم، هر كسي كه در هر گوشه اي از جهان اسلام زندگي كند، از مغناطيس (جاذبه) مكه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1.سزاوار است آن قسمت را با دقت و
توجه بيشتري مطالعه فرماييد.
|
15 |
|
آگاهي دارد.
از ساحل نيل و نواحي نيجريه گرفته تا سرانديب،
مردم از دوستان و نزديكان وداع نموده و به مكه مي روند.
در حال حاضر بيشتر
مردم به وسيله هواپيما به مكه مي روند و روزي ده ها هواپيما در فرودگاه
جده بر زمين مي نشيند، در روزگاري كه اسلام مانند ساير اديان مورد حمله
لامذهبي قرار مي گيرد، عده زوار كه فزوني مي گيرد، پوشيدن دو جامه
پنبه اي ساده به اين معني است كه پوشنده جامه، همه گونه امتيازات نژادي و
خصوصيات طبقاتي را به دور افكنده است و نيز در بر كردن اين دو پارچه در حكم آماده
شدن براي روز تجديد عهد است.
يك بانوي مصري كه از مكه بر مي گشت گفت: ما همه با هم در حكم يك ملت و در برابر خدا، همه با يكديگر برابريم.
جلوه هاي بيروني حج را همه مي بينند كه كعبه با لباس
سياه در تلويزيون ديده مي شود و هزاران فرد مؤمن كه جامه سفيد دربر
كرده اند و دور كعبه مي چرخند (طواف مي كنند) نيز ديده
مي شوند.
بايد پرسيد چه عاملي اين جمعيت طواف كننده را از نژادهاي
گوناگون و ريشه هاي متنوع به اين كار وادار مي كند؟
نقطه اوج شعائر حج روز عيد قربان است كه هر مسلماني آن روز را جشن مي گيرد.
اين جشن به ياد ابراهيم بر پا داشته مي شود كه مي خواست
پسرش را در راه خدا قرباني كند.
اين روز براي مسلمان چه در مكه باشد و چه در غير
مكّه عيد است.
قرباني ابراهيم در راه خدا به اين
|
16 |
|
معني است كه انسان عزيزترين دارايي خود يعني زندگي اش را بايد در راه خدا تقديم نمايد، به گونه اي كه خدا آن را قبول كند.
بنابراين دعوت اصلي حج به طور كلي عبارت است از اطاعت مطلق بنده در برابر فرمان خدا، دو جنبه ديگر آن نيز بايد يادآوري شود و آن عبارت است از استمرار اين عبادت و تعميم آن، يعني هميشه و همه افراد امت اسلام اين معني را بايد رعايت كنند.
شعائر مكه همان است كه از دوران پيغمبر اسلام (صلي الله عليه وآله) تا كنون معمول بوده است.
استمرار عمل حج در سراسر سال هاي بعد از رحلت پيغمبر (صلي الله عليه وآله)نتايجي داشته است كه شبكه ارتباطات ميان همه قسمت هاي جهان اسلام را با گسترشي كه داشته، تا امروز حفظ كرده است (توجه فرمائيد) همواره نوعي رابطه حياتي ميان بيت المقدس و مكه و مدينه به عنوان سه مركز مقدس اسلام، برقرار بوده است.
اين كه همه مسلمانان با يكديگر برابرند، در اجتماع زائرين مكه به
خوبي مشاهده مي شود.
در روزهاي بعد از انجام شعائر حج سياستمداران و
محققان، براي تبادل نظر با يكديگر فرصت و محيط مساعدي دارند، براي هر زائري به
تنهايي تحصيل اين امتياز به سهولت ميسر نيست زيرا حج آزمايش سختي است، زائر بايد
احتياجات خانواده را در نظر بگيرد و مقصودش آن باشد كه قلبش را پاك كند و هر نوع
خصومت يا رنجش ديگران را فراموش كند.
يكي از استادان دانشگاه در اين باره چنين مي گويد:
|
17 |
|
كوه هاي مكه به شدت مرا تحت تأثير قرار داد و ترجيح مي دهم دوباره موقعي به مكه بروم كه خلوت باشد، با خارج شدن از شهر و رانندگي در هواي خنك شب و خط سير پيغمبر(صلي الله عليه وآله) را گرفتن و رفتن به آن نقطه اي از كوه كه پيغمبر(صلي الله عليه وآله) در آنجا عزلت داشته و براي پذيرش وحي آماده مي شده، حالت احترام و تكريمي به انسان دست مي دهد كه شهرنشينان امروز از درك آن لذت محرومند، خداي متعال زير تابش ستارگان در سرزمين پر از سنگلاخ بر ابراهيم و پيغمبران ديگر وحي نازل فرمود، مسيحيان بايد از دعوت پدر پيغمبران توحيد سپاسگزار باشند و قلباً همسايگان مسلمان خود را تبريك دهند و بگويند: عيد مبارك، اين عيد بركتي است از طرف خدا.»
خلاصه گفتار بانوي انگليسي اينجا به پايان مي رسد، براي اين كه خوانندگان خسته نشوند و از مطالعه سفرنامه مرد بزرگوار و با اخلاصي كه از هر جهت شايستگي اين سفر مبارك را داشته (و به همان سابقه دچار عارضه شديد گرديده و با دلي شكسته بيشتر و بهتر به خدا تقرب جسته) بهره مند شوند، به همين جا ختم مي كنم، و مجدداً يادآور مي شوم، به مضامين حياتبخش و دلپذيري كه با لطف و زيبايي خاصي در مواقف عرفات و مشعر و منا داشته توجه بيشتري نموده و بهتر استفاده نمايند.
تهران محرم الحرام 1398قمري
سيد غلامرضا سعيدي
|
19 |
|
مقدمه
مراسم حج با همه سادگي ، مظهري است از زندگي انسان يكتاپرست و تلاش او براي رسيدن به معبود، و رهايي از چنگال خدايان ساختگي .
انجام چنين مراسمي بدون شناخت فلسفه تربيتي آن براي مردم نا آگاه و
بدون اطلاع از جهان بيني توحيدي ، مراسمي بي معني و نامفهوم به نظر
مي رسد.
انسان نا آگاه حتي اگر خود حج رود به جاي آن كه به صورت انساني جديد
به ديار خود باز گردد، اين سفر را وسيله اي مي سازد براي فخرفروشي و يا
خريدهاي غير ضروري و آوردن سوغات و يا ذكر خاطرات و وقايع تكراري .
اين سفر آنچنان كه انديشمند بزرگ فرمود:
«عظيمترين سفر روحاني و بلندترين معراج انساني است و راهي است به سوي كمال و تعالي انسان»؛ و من كوشش كرده ام در حد بضاعت علمي بخشي از فلسفه حج را در اين كتاب بيان كنم.
در سال 1395قمري كه من در سفر حج بودم، حادثه اي برايم
|
20 |
|
اتفاق افتاد و مرا تا آستانه مرگ برد و نجاتم از آن مهلكه چنان
معجزه آسا بود كه موجب شگفتي همه كساني شد كه از نزديك شاهد آن حادثه
بودند.
به علاوه در آن سال شاهد آتشسوزي هولناكي بودم كه آن نيز در حد خود
شگفت بود.
در بازگشت از سفر مكه مجبور شدم چند ماهي در خانه بمانم تا شكستگي پايم التيام پذيرد و در اين مدت به جمع آوري و تنظيم يادداشتها پرداختم و تلاش فراوان كردم كه اين مجموعه از فضل فروشي هاي رايج بركنار باشد و نمي دانم تا چه اندازه در بيان و شرح و فلسفه حج و احساسات خود موفق بوده ام.
به هر حال از فضلا و دانشمندان راستين انتظار دارم كه خطاهايم را به ديده اغماض ننگرند، بلكه با تذكرات، توصيه ها و انتقادات مرا مرهون محبت هاي خود سازند.
يوسف رضائي
|
21 |
|
هدف ها
اتحاد و يگانگي
ترديدي نيست كه يك گروه انساني كه براي رسيدن به هدفي تلاش مي كند، بايد افراد آن از تفرقه و جدايي و عدم هم آهنگي بپرهيزند و با شناختي صحيح و آگاهي عميق به سوي هدف پيش روند.
مسلمانان با مسؤوليت مشتركي كه در راه نجات انسانها و سوق دادن
آنان در مسير الهي دارند بايد از جدايي بپرهيزند، از اين رو اسلام با
آموزه هاي خويش جوامع اسلامي را پيوسته به اتحاد و يگانگي دعوت
مي كند.
چنگ زدن به ريسمان الهي و خودداري از تفرقه اولين وظيفه هر مسلمان
راستين است:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا }.(1)
عبادات اسلام گذشته از آن كه هر كدام هدف ويژهاي دارند،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1.آل عمران: 98
|
22 |
|
در مجموع در مسير اتحاد مسلمانان است مثلا تأكيد فراوان اسلام براي شركت در نماز جماعت، نماز جمعه موجب مي گردد كه مسلمانان از حال هم باخبر شده و در رفع مشكلات يكديگر بكوشند.
اسلام تنها به اتحاد و يگانگي و حل مشكلات واحدهاي كوچك انساني (مانند شهر و روستا) نمي انديشد، بلكه اتحاد مسلمانان در سطح جهاني مورد نظر اوست و برنامه حج، موجب اتحاد و يگانگي مسلمانان مي گردد و از اين رو نياز به يك زبان واحد الزامي است.
سفر حج موجب مي گردد كه علماي راستين ملت هاي اسلامي جامعه شناسان، پزشكان، معلمان، متخصصين امور تعليم و تربيت و خلاصه همه آنهايي كه مي توانند در تعالي جوامع اسلامي به سوي پيشرفت، نقش مؤثر داشته باشند، در كنار هم گرد آيند.
معلمان مي توانند مسائل تربيتي را در همه كشورهاي جهان اسلام
تجزيه و تحليل كنند.
از روش هاي تربيتي اسلامي در كشورهاي ديگر آگاه شوند و
در نتيجه روشي را كه به نتايجي قاطعتر منجر مي شود، انتخاب
كنند.
مسلمانان مي توانند با حضور در كنگره اسلامي حج به حل بسياري از مشكلات خود نائل آيند، نيازهاي خود را در سطح جهاني درك كنند و سرانجام به يك رويكرد قاطع و هم آهنگ دست يابند.
|
23 |
|
اما متأسفانه به علت آشنا نبودن حجاج به يك زبان واحد، چنين نتايجي از سفر حج گرفته نمي شود.
مسلماناني كه به حج رفته اند مي دانندكه چگونه حاجياني كه زبان يكديگر را نمي فهمند، نسبت به هم احساس غريبي و بيگانگي دارند.
من هميشه از ديدن آن همه انسان كه بدون توجه به هدف انساني آن اجتماع بزرگ در خيابان هاي مكه و مدينه از اين سو به آن سو مي رفتند رنج مي بردم! زيرا همه حجاج با آنكه سعي داشتند با ديدن همكيشان خود از سرزمين هاي ديگر لبخند بزنند و اظهار محبت كنند اما از آنجا كه كمتر كسي زبان عربي و يا يك زبان بين المللي ديگر مي دانست، نمي توانستند با هم سخن گويند و اين خود دردي است بزرگ كه هيچ كس در انديشه آن نيست.
اين مسأله نبودن يك زبان مشترك مسأله اي است بزرگ كه بايد آن را جدي گرفت و به درمان آن پرداخت.
در نتيجه ندانستن يك زبان مشترك، حجاج نمي توانند با برادران
مسلمان خود تماس بگيرند، با آنان راجع به مسائل و مشكلاتشان سخن گويند.
مثلا
حاجي ايراني نمي تواند با برادر مسلمان نيجريه اي خود سخن گويد و
نمي تواند با برادر خود از فلسطين و اريتره حرف بزند.
آيا اگر حاجي ايراني از رنج ممتد برادران فلسطيني و اريتره اي خود كه سالهاست در زير چكمه هاي سربازان اسرائيلي و اتيوپي خرد مي شوند و مقاومت مي كنند و مي جنگند، آگاه باشد مي تواند
|
24 |
|
اين چنين بي تعهّد بماند؟
اگر مسلمان ايراني از مرارت هاي مسلمانان فيليپين و مشقت هاي مسلمانان افريقاي جنوبي مطّلع باشد، بدون ترديد به چاره انديشي مي پردازد.
اگر همه حاجيان در مكه بتوانند با هم سخن بگويند، اين چنين غريبانه با هم رفتار نمي كنند و بسياري از سوء تفاهم هاي موجود برداشته مي شود.
مسلمانان مي توانند با تبادل افكار راه هاي بهتري براي تبليغ انديشه قرآني در جهان بيابند و در برابر دشمنان خويش كه در رأس آنها صهيونيسم قرار دارد موضع بهتري بگيرند و حتي اين تبادل نظر را با مبادله كارت، آدرسها و مكاتبه بعدي ادامه دهند.
مسلمانان در سطح وسيع (نه فقط محدوده كنفرانس سران) مي توانند مسائلي چون ايجاد بازار مشترك اسلامي براي تقويت بنيه اقتصادي مسلمانان جهان، و طرح يك خبرگزاري اسلامي براي نجات از شبكه خبرگزاري هاي صهيونيستي را براي خود مطرح سازند و به بحث و تبادل نظر بپردازند.
مسلمانان در صورتي كه بتوانند با هم سخن بگويند قادر خواهند بود تا
درباره يكنواخت كردن و هماهنگ ساختن تبليغات ديني و نحوه گسترش آن در سطح جهاني به
پيروزي هايي نايل آيند.
بهتصور آريد اگريك مجمع كوچك پنجنفري
از حجاج آمريكايي ، استراليايي ، هنگكنگي ، ايتاليايي و سوداني در
كنار
|
25 |
|
هم بنشينند، مشكلات زيادي را حل نخواهند كرد.
آيا اين موضوع را كوچك مي شماريد؟
پس از خود مي پرسيم، چه بايد كرد؟
ما عادت داريم كه مشكلات كوچك را بزرگتر از آنچه هست جلوه دهيم.
در
حالي كه دشمنان ما چنين نيستند مي بينيم كه يهوديان پنج قاره جهان كه در
اسرائيل جمع شده اند داراي زبان واحدي نيستند ولي مجبورند براي تفاهم، زبان
عبري جديد را كه احتمالا سختتر از زبان مادريشان است بياموزند.
بر
مسلمانان است كه براي رسيدن به اهداف عاليه زبان مشتركي داشته باشند و چه بهتر كه
زبان قرآن را برگزينند، زيرا در مقايسه با ساير زبانها بخصوص اسپرانتو(1) از
گرايشهاي فرهنگي خاص مصون است.
اكنون بر كليه حجاج فرض است كه قبل از رفتن
به سفر حج يك دوره كوتاه مدت محاوره زبان عربي را بياموزند.
سازمان حج مي تواند از چند ماه قبل از حركت در همه
شهرستانها به تأسيس چنين كلاسهايي مبادرت ورزد.
بايد پذيرفت كه
تأسيس چنين كلاسهايي بودجه هنگفت نمي خواهد و به علاوه اين كار موجب
گسترش فرهنگ عمومي و اجبار مردم به آموزش و تحصيل خواهد شد.
1.«اسپرانتو» زبان
بين المللي است كه در سال 1887 دكتر زامينوف آن را اختراع
كرد.