بخش 8
واقعیات و اسرار حج اعمال حج و عمره نمودار منشور چهارده گانه اسلام
|
173 |
|
مكمّل اعمال حج
|
175 |
|
واقعيات و اسرار حج را از امام سجاد(عليه السلام) فراگيريد
هنگامي كه امام سجّاد(عليه السلام) از مسافرت حج بازگشت شبلي به ديدار و ملاقاتش آمد، حضرت به او فرمود: آيا حج بجا آوردي ؟ عرض كرد: آري اي پسر رسول خدا. (1)
پس آن حضرت فرمود: آيا در ميقات توقف كردي و از پوشاك و لباسهاي دوخته برهنه گشتي و غسل نمودي ؟
گفت: آري .
فرمود: هنگامي كه در ميقات توقف كردي آيا قصد كردي كه پيراهن نافرماني و معصيت را از تن بيرون و پوشاك فرمانبرداري و طاعت را پوشيده باشي ؟
گفت: نه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1.شبلي نيز در همان سال حج به جا
آورده بود.
|
176 |
|
فرمود: هنگامي كه از لباسهاي دوخته برهنه شدي آيا قصد كردي كه از ريا و دوروئي و درآمدن از شبهات برهنه شوي ؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه غسل كردي آيا قصد نمودي كه از لغزشها و گناهان غسل نموده باشي ؟
گفت: نه.
فرمود: به ميقات نرفتهاي و از پوشاك دوخته برهنه نشدهاي و غسل انجام ندادهاي .
فرمود: آيا خود را پاكيزه نمودي و احرام بستي و براي حج نيت نمودي ؟
گفت: آري .
فرمود: هنگامي كه خود را پاكيزه نمودي و احرام بستي و نيت حج كردي آيا قصد نمودي كه با توبهاي كه خالص براي خداوند متعال است خود را پاكيزه نموده باشي ؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه احرام بستي آيا قصد نمودي كه هر چيز حرامي را كه خداوند متعال تحريم فرموده بر خود حرام نمائي ؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه نيت حج نمودي آيا قصد كردي كه هر گرهي را كه براي غير خداوند است گشوده باشي ؟
گفت: نه.
|
177 |
|
فرمود: پاكيزه نگشته اي و احرام نبسته اي و براي حج نيت نكرده اي .
فرمود: آيا به ميقات در آمدي و دو ركعت نماز احرام گذاشتي و تلبيه گفتي ؟
گفت: آري .
فرمود: هنگامي كه داخل ميقات شدي آيا قصد كردي كه به نيت زيارت باشي ؟ عرض كرد: نه.
فرمود: هنگامي كه دو ركعت نماز بجا آوردي آيا قصد كردي كه به وسيله نماز كه بهترين اعمال و بزرگترين حسنات بندگان است به خداوند نزديك شوي ؟ عرض كرد: نه.
فرمود: هنگام تلبيه و لبيك گفتن آيا قصد كردي كه براي خداوند سبحان سخنگوئي به هر طاعتي و زبان خود را از هر نافرماني بازداري ؟
گفت: نه.
فرمود: به ميقات درنيامده و نماز نخوانده و تلبيه نگفته اي .
پس فرمود: آيا به حرم داخل شدي و كعبه را ديدي و نماز گذاشتي ؟
گفت: آري .
فرمود: هنگامي كه به حرم داخل شدي آيا قصد كردي كه غيبت هر مسلماني را بر خود حرام نمائي ؟
عرض كرد: نه.
|
178 |
|
فرمود: هنگامي كه به مكه رسيدي به دلت نيت كردي كه خداوند متعال را قصد كرده اي ؟
عرض كرد: نه.
فرمود: به حرم داخل نشده اي و كعبه را نديده اي و نماز نخوانده اي .
پس فرمود: آيا خانه را طواف نمودي و اركان آن را دست ماليدي و سعي ميان صفا و مروه را انجام دادي ؟
گفت: آري .
فرمود: زماني كه سعي نمودي آيا قصد كردي كه تو گريزان به سوي خداوند هستي و آيا ذات مقدس علام الغيوب آن قصد را از تو دانست؟
عرض كرد: نه.
فرمود: به خانه طواف نكرده اي و اركان را مس ننموده اي و سعي بجا نياورده اي .
فرمود: آيا به سوي حجر الاسود دست بردي و با آن مصافحه نمودي و آيا در مقام ابراهيم(عليه السلام) درنگ كردي و در آنجا دو ركعت نماز گزاردي ؟
گفت: آري .
حضرت فريادي بر آورد كه نزديك بود روح مقدسش دنيا را مفارقت كند، سپس آه بسياري كشيد و فرمود: كسي كه با حجرالاسود مصافحه نمايد مانند آن است كه با خداوند تعالي
|
179 |
|
مصافحه نموده.
اي بيچاره نظر كن مبادا اجر عملي را كه حرمتش بسيار عظيم است ضايع سازي و مصافحه را به مخالفت و سرپيچي و ارتكاب محرمات مانند گنهكاران تبديل كني .
پس فرمود: هنگامي كه نزد مقام ابراهيم(عليه السلام) درنگ نمودي و ايستادي آيا قصد كردي كه براي هر فرمانبرداري آماده و ايستاده اي و از هر نافرماني كناره گرفته و بازمانده باشي ؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه در آن مقام دو ركعت نماز خواندي آيا قصد كردي كه به پيروي از نماز حضرت ابراهيم(عليه السلام) نماز بخواني و با نماز خود دماغ شيطان را به خاك بمالي ؟
گفت: نه.
فرمود: با حجرالاسود مصافحه نكرده اي و نزد مقام نه ايستاده اي و دو ركعت نماز را بجا نياورده اي .
فرمود: آيا بر چاه زمزم رو آوردي و از آب آن آشاميدي ؟
گفت: آري .
فرمود: آيا قصد كردي كه به فرمانبرداري روي آورده و چشم از نافرماني پوشيده باشي ؟
گفت: نه.
فرمود: بر آن روي نياورده اي و از آن آب نياشاميده اي .
فرمود: آيا ميان صفاو مروه سعي كردي و راه رفتي و در ميان
|
180 |
|
آن دو موضع رفت و آمد نمودي ؟
گفت: آري .
فرمود: آيا قصد كردي كه ميان اميد و ترس هستي ؟
عرض كرد: نه.
فرمود: سعي نكرده اي و ميان صفا و مروه رفت و آمد ننموده اي .
فرمود: آيا به سوي مني رفتي ؟
گفت: آري .
فرمود: آيا قصد نمودي كه همانا مردم را از زبان و دل و دستت در امان داري ؟ گفت: نه.
فرمود: به مني نرفته اي .
فرمود: آيا وقوف در عرفات را بجا آوردي و به كوه رحمت برآمدي و بالا رفتي و بيابان نمره را شناختي و خداوند سبحان را نزد نشانه ها و سنگريزه ها خواندي ؟
گفت: آري .
فرمود: آيا هنگام وقوف در عرفات نسبت به معرفت خداوند متعال و آگاه بودن حضرتش بر همه علوم و معارف شناخت پيدا كردي ؛ و توجه داشتي ، و آيا بر اينكه نامه اعمالت در نزد او حاضر است و به رازهاي دروني و قلبت آگاه، آشنا شدي ؟
گفت: نه.
فرمود: آيا هنگام بر آمدنت به كوه رحمت در انديشه آن
|
181 |
|
بودي كه خداوند سبحان هر مومن و مومنه اي را مشمول
رحمت
مي سازد و هر مرد و زن مسلمان را سرپرستي و ياري مي فرمايد؟
گفت: نه.
فرمود: نزد نمره قصد كردي كه فرمان ندهي مگر هنگامي كه فرمانپذير باشي و باز نداري مگر اينكه خودت باز ايستاده باشي ؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه نزد عَلَم (نشانه) و نزد نمرات(1) ايستادي ، آيا قصد كردي كه آنها بر طاعات تو گواهند و با سائر فرشتگان آنها را به فرمان پروردگار آسمانها براي تو نگهدارنده هستند؟
گفت: نه.
فرمود: در عرفات درنگ ننموده و به كوه رحمت بر نيامده و نمره را نشناخته و خداوند متعال را نخوانده اي و در درگاه حضرتش دعا ننموده اي و در نزد نمرات و نشانه ها درنگ نكرده اي .
فرمود: آيا ميان دو نشانه كه (فاصل بين زمين عرفات و زمين مزدلفه است) گذشتي و آيا پيش از گذشتن از آنجا دو ركعت نماز بجا آوردي و آيا مزدلفه رفتي و آيا سنگ ريزه در آنجا برداشتي و آيا به مشعر الحرام رفتي ؟
گفت: آري .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1.نمرات، نشانه هاي زمين
حرم، بر كوهي كه واقع است دست راست كسي كه از تنگه اي كه نامش مأزمين است به
عرفات مي رود.
|
182 |
|
فرمود: هنگامي كه دو ركعت نماز گذاشتي آيا قصد كردي كه آن نماز سپاسگزاري در شب دهم ذي الحجه است كه هر سختي را نابود مي كند و هر آساني را فراهم مي نمايد؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه از ميان دو نشانه (حد فاصل) گذشتي و به راست و چپ منحرف نشدي آيا قصد كردي كه از دين حق به راست و چپ، به قلب و زبان و ديگر جوارح و اعضايت عدول نكني ؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه به مزدلفه رفتي و سنگريزه ها را از آنجا برداشتي آيا قصد كردي كه هر نافرماني و جهالتي را از خود دور و هر دانش و عمل خيري را بر خود استوار داري ؟
گفت: نه.
فرمود: به عَلَمين گذر نكرده اي و دو ركعت نماز نخوانده اي و به مزدلفه نرفته اي ، و سنگريزه ها را برنداشته اي ، و به مشعرالحرام راه نيافته اي .
فرمود به او: آيا به مني رسيدي و سنگ ريزه افكندي و سرت را تراشيدي و قرباني خود راذبح كردي و در مسجد خيف نماز گزاردي و آيا به مكه بازگشتي و آخرين طواف خود را كه (طواف وداع) است بجا آوردي ؟
گفت: آري .
|
183 |
|
فرمود: هنگامي كه به مني رسيدي و سنگ ريزه ها را افكندي آيا قصد كردي كه به مقصود و خواسته ات رسيده اي و همانا پروردگار تو هر نياز و حاجتي را كه داري براي تو برآورده است؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه سنگريزه ها را افكندي آيا قصد كردي كه دشمنت ابليس را سنگ افكنده اي و با به پايان رساندن حج گرانبهايت او را نافرماني كرده اي ؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه سرت را تراشيدي قصد كردي كه همانا از آلودگي ها و بدي عاقبت فرزندان آدمي پاك و پاكيزه شده اي و از گناهان بيرون رفته اي چنانكه مادرت تو را زائيده بود؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه در مسجد خيف نماز گزاردي آيا قصد كردي كه جز از خداوند عزيز و جليل و گناه خود ترسي نداشته و جز به رحمت و مهرباني خداوند تعالي اميدوار نباشي ؟
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه قرباني كردي آيا قصد كردي كه به آنچه تمسك جستي از حقيقت پرهيزگاري گلوي طمع را بريده باشي و آيا قصد كردي كه سنت ابراهيم(عليه السلام) را در تصميم به ذبح فرزند و ميوه جگر و ريحانه قلبش پيروي كرده باشي ؟ چه اين سنّت اوست براي كسي كه بعد از او تقرب به خداوند متعال را خواسته باشد؟
|
184 |
|
گفت: نه.
فرمود: هنگامي كه به مكه بازگشتي و طواف وداع را انجام دادي آيا قصد كردي كه همانا با رحمت خداوند تعالي روانه گشته و كوچ نمائي و به طاعت او باز گرديده و به دوستي او چنگ زده و واجبات او را انجام داده و به سوي حضرتش نزديكي جسته باشي ؟
گفت: نه.
حضرت امام زين العابدين(عليه السلام) به او فرمود: به مني نرسيده اي و سنگ ريزه را نيفكنده اي و سرت را نتراشيده اي و اعمالت را انجام نداده اي و در مسجد خيف نماز نگزارده اي و طواف افاضه را بجاي نياورده اي و به خداوند متعال نزديك نشده اي و تقرب پيدا نكرده اي ، پس دوباره براي حج باز گرد كه همانا حج به جا نياورده اي .
پس شبلي بر آنچه از حجش كه از دست داده و ضايع كرده بود شروع به گريه نمود و پيوسته مشغول ياد گرفتن شد تا آنكه سال آينده با معرفت و يقين حج را به جا آورد. (1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1.مستدرك الوسائل، ج 2، ص 186.
|
186 |
|
اعمال حجّ تمتّع
حج تمتع دو بخش است:
1ـ عمره تمتّع: احرام ـ طواف ـ نماز طواف ـ سعي صفا و مروهـ تقصير.
2ـ حج تمتع: احرام ـ وقوف در عرفات ـ وقوف در مشعرالحرام ـ بيتوته شبهاي 11 و 12 ذي حجه در مني ـ رمي جمره عقبه در روزدهم ـ قرباني ـ تقصير ـ طواف حج تمتّع ـ نماز طواف حج تمتّع ـ سعي صفا و مروه ـ طواف نساء ـ نماز طواف نساء ـ رمي جمرات سه گانه در روزهاي 11 و 12 ذي حجّه.
اعمال عمره مفرده
عمره مفرده: احرام ـ طواف ـ نماز طواف ـ سعي صفا و مروهـ تقصير ـ طواف نساء ـ نماز طواف نساء.
|
187 |
|
تصوير سير اعمال حج تمتّع
|
188 |
|
منشور چهارده گانه اسلام
مواد منشور امنيت جهان بشري كه رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله) در مسجدالحرام و صحراي عرفات و مني و مسجد خيف اعلام نمود:
ماده 1ـ حرمت خونريزي و بردن مال ديگران.
هيچ كس حق ندارد كسي را بكشد يا اموال كسي را به دزدي و غارتگري
ببرد.
هيچكس حق ندارد كمفروشي كند و فسادي برپانمايد.
همه بايد
در حفظ و اداء امانت ديگران كوشا باشند.
ماده 2ـ تساوي حقوق اجتماعي
تمام مردم از لحاظ حقوق اجتماعي از نظر اسلام برابرند.
زيرا همه از
آدم و حوا هستند.
عرب بر عجم مزيتي ندارد و عجم نيز
|
189 |
|
داراي برتري بر عرب نيست مگر به ملاك تقوا و فضيلت.
ماده 3ـ الغاء افتخارات خانوادگي .
حسب و نسب از نظر اسلام ارزشي ندارد و بستگي با فاميلها و
خاندانها موجب افتخار نيست.
بلكه كارهاي نيك خود افراد، آنان را سربلند
مي سازد.
ماده 4ـ منع انتقامجويي از خونهاي گذشته.
جنگها و خونريزي هايي كه قبل از ظهور اسلام واقع شده، به حكم اسلام، تعطيل است و بايد به دست فراموشي سپرده شود و كسي حق ندارد درباره خونهاي زمان جاهليت، اقدام به خونخواهي و انتقام نمايد.
ماده 5ـ منع رباخواري .
رباخواري به هر صورت و به هر شكل، چون موجب تزلزل وضع اقتصادي و مالي خانواده ها است، ممنوع است.
ماده 6ـ قانون آتشبس.
|
190 |
|
جنگها و زد و خوردها در چهار ماه حرام (رجب، ذي القعده، ذي الحجه و محرم) ممنوع است و همه بايد قانون آتشبس را در اين ماه ها رعايت نموده، اسلحه را زمين بگذارند تا عقلا و رهبران بتوانند نقشه صلح دائم را توأم با مصالح اجتماعي عملي سازند.
ماده 7ـ حفظ حقوق زنان.
مردان جامعه بايد در حفظ و اداي حقوق زنان كه از طرف اسلام دقيقاً تشريح شده است كوشش نمايند.
ماده 8ـ حفظ حقوق بردگان.
دارندگان و صاحبان برده بايد نهايت عدل و انصاف را درباره آنها رعايت
كنند.
از آنچه خود مي پوشند به آنان بپوشانند.
ماده 9ـ برادري مسلمانان.
هر مسلماني با مسلمان ديگر از هر نژادي كه باشند برادرند.
هيچ
مسلماني حق ندارد ديگري را گول بزند يا به او خيانت كند يا زبان به غيبتگويي
او باز نمايد، هيچ مسلماني نمي تواند خون
|
191 |
|
مسلمان ديگري را بريزد يا مال او را بدون رضايت او ببرد.
ماده 10ـ آمادگي در برابر شيطان.
با ظهور اسلام شيطان اميدي به بتپرستي شما ندارد و از اين كه
بنده او شويد نااميد شده است ولي در كارها و اعمال شما ممكن است رخنه كند و به
كارهاي ناروايتان وادار سازد.
در برابر او آماده باشيد و از او غافل
نشويد.
ماده 11ـ جلوگيري از تعرض و تجاوز.
كسي كه بي گناهي را به جاي قاتل بكشد يا بي گناهي را به جاي مجرم حد جاري كند يا نسبت به نيكي ديگران ناسپاسي كند، از مرز اسلام خارج شده و در صف بزرگترين دشمنان خدا خواهد بود.
ماده 12ـ حفظ پرچم اسلام.
من وظيفه داشتم مردم را به يگانگي خدا و پيامبري دعوت كنم و آنان كه راه خداپرستي را در پيش گرفته اند، مال و جانشان در پناه اسلام محفوظ است.
|
192 |
|
ماده 13ـ عدم تبعيت از بيگانگان
پس از مرگ و وفات من از بيگانگان پيروي نكنيد و از اسلام روگردان
نشويد.
جانشينان من قرآن و اهل بيت منند.
ماده 14ـ مسؤوليت همگاني .
كليه شما مسلمانان در برابر امر پروردگار مسؤوليت مشترك
داريد.
همانطوري كه گفته هاي مرا مي شنويد به ديگران ابلاغ
كنيد.