روزهاي بودن در مدينه
النبي ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) ، توفيق زيارت رسول الله الاعظم ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) و ائمه بقيع ( عليهم السلام ) به پايان خود رسيده است . اين را از تلاش فراوان و بدون وقفه
همراهاني مي بينم و احساس مي كنم كه وسايل كاري خود را بسرعت جمع و بسته
بندي مي كنند و به انبارها تحويل مي دهند .از اين وسايل در نوبت هاي
ديگر عمره و يا در دوره تمتع استفاده خواهد شد . من يك خبرنگارم و وسيله
كاري زيادي ندارم . تمام وسايل من يك رايانه قابل حمل و كيف و متعلقاتش به
علاوه يك دوربين است . آقاي علافي مدير ايراني هتل ما – بدرالمحمديه – هم
اين روزها دائم سرود فوق العاده حزن انگيز " مدينه شهر پيغمبر ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) خدا
حافظ ، خدا حافظ " را توي سالن هاي هتل پخش مي كند. حتي فكر كردن به اينكه
بايداز مدينه بروم هم من را عذاب مي دهد . آرزوي همه ي عمرم بودن در مدينه
بوده است و حالا : اصلا اي خدا مي شود يك اتفاقي بيفتد و من اينحا بمانم .
يادت مي ياد چه روزها و شب ها تو را به اسماء مباركت به رسول خاتمت ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) به
ائمه معصومت ( عليهم السلام ) قسم دادم كه توفيق اين زيارت را نصيبم كني ؟ حالا مي شه
خودت يك كاري بكني همينجا بمانم ! خودت مي داني و حتي در وصيت نامه ام
نوشته ام كه آرزوي من اين است كه در مدينه از دنيا بروم و در بقيع دفن شوم
. زيارت خانه خدا توفيق بس بزرگي است . اين را كه اصلا نمي خواهم از دست
بدهم ،خوب حالا اگر مي شود اينطوري باشد كه مكه مشرف شوم و بعد خودت يك
كاري كن كه باز هم به مدينه برگردم ...
به خودم مي آيم ! دقايق
زيادي بود كه فارغ و بي توجه به هر آنچه در پيرامونم مي گذرد با خداي خودم
حرف مي زدم . خيلي چيزهاي ديگر هم گفتم . درد هايي كه از مدينه در دل هر
شيعه است را با او گفتم كه او عالم و اعلم بر همه چيز است . به او گفتم كه
هنوز هم هر وقت به زيارت رسول الله ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) مي روم صداي ناله افضل زنان عالم
، بنت رسول خدا ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) و ام الائمه ( عليهم السلام ) ، مايه فخر فرشتگان و زميني ها را از پشت
درخانه حضرت مي شنوم . خدايا ميان اين در و ديوار چه گذشته است؟ آن بزرگ
فاجعه تاريخ و آن نابخشودني ترين گناهان را كدام دست پليد مرتكب شد ؟
هنوز هم در نخلستان هاي
پشت بقيع مي شود شبها آن مرد سبز پوش را ديد كه سر در درون چاه دارد. آن
كه شبها نان يتيمان كوفه را بردوش مي گرفت و كوچه به كوچه مي رفت تا يتيمي
گرسنه سر بر بالين نگذارد. هر وقت چشمم به در و ديوار بقيع مي افتد همچنان
تابوتي از نور را مي بينم كه هدف تير كينه قرار مي گيرد و نمي گذارند ، نه
! درست است بگويم يكي ، يك كسي ! نمي گذارد كه پيكر مبارك آن نور و از نور
،حتي در خانه پدر آرام بگيرد. اينجا و از بيت الاحزان همچنان صداي شكوه
هاي آن فرود آمده از آسمان را مي توان شنيد ، حتي اگر نشاني از بيت برخاك
باقي نمانده باشد كه از خدا مي خواهد تا بيشتر بر او بي پدر نگذرد.
مدينه شهر پيغمبر ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) -
خداحافظ اي شهر غربت - خداحافظ اي محراب و منبر پيامبر ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) - خداحافظ محراب
تهجد - خداحافظ اي بقيع غربت گرفته - خداحافظ اي پيامبر رحمت( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) - خداحافظ
فاطمه( عليها السلام ) جان اي مادر خوبي ها - خداحافظ اي امام حسن( عليه السلام ) غريب مدينه -
خداحافظ اي سيد الساجدين ( عليه السلام ) ، اي زينت عابدان - خداحافظ اي باقرالعلوم( عليه السلام )
، اي فرزند حسن و حسين( عليه السلام ) - خداحافظ اي امام صادق( عليه السلام ) اي آن كه همه علوم را
از تو آموختند - خدا حافظ اي حمزه ( عليه السلام ) شير خدا - خداحافظ اي مادر عباس( عليه السلام )
، ام البنين ( عليها السلام ) - خداحافظ اي شيعيان مظلوم مدينه - و خداحافظ اي شهر مهدي
فاطمه ( عليها السلام )
براساس قرائن اين آخرين
باري است كه مي توانم در فرصتي مناسب به زيارت بقيع مشرف شوم .فرصت را
نبايد از دست داد . شايد ديگر توفيقي و عمري باقي نمانده باشد .از خدا مي
خواهم زيارت پيامبر اعظم ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) را روزي پيوسته همه ي مسلمين و به بركت دعاي
آنها نصيب من نيز بگرداند . رو به سوي حرم پيامبر گرامي اسلام از حضرت مي
خواهم به حق مقامش اين زيارت و زيارت فرزندانش در بقيع شريف را اگر عمري
براي من مقرر است ، آخرين زيارت من قرار ندهد . در حالي كه زيارت نامه مي
خوانم رو به سوي بقيع مي آورم .
يا فاطمه( عليها السلام ) ، من عقده دل
وا نكردم - گشتم ولي قبر تو را پيدا نكردم
از در بقيع كه رو به سوي
حرم مطهر رسول الله ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) دارد ، وارد مي شوي ، اولين چيزي كه به جهت قد و
اندازه فوري به چشم مي خورد ، تابلويي است به چند زبان و از جمله فارسي و
اردو و انگليسي كه روي آن تذكر داده شده است كه دعا كردن – شفاعت طلبيدن –
ابراز ارادت كردن و... نسبت به قول نويسنده " مردگان " بنا به قران و حديث
جايز نيست !! نتيجه اينكه شما و يا هرزائري در مقابل ائمه معصوم كه دهها
حديث و روايت در تاييد نظارت ابدي آنها بر رفتار و كردار امت شان وجود دارد
ودر مقابل رسول الله ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) كه محدثين بزرگ اهل سنت هم نقل كرده اند كه روح
مطهرشان كاملا ما را مي بينند و حاضر و ناظر هستند ، حق دعا كردن ، شفاهت
خواستن از رسول خدا ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) و ائمه معصوم ( عليه السلام ) را نداري كه در غير اين صورت اگر
دستت به نشانه دعا خواني بلند باشد و يا اينكه كتاب دعايي در دستتت ببينند
، بلافاصله تذكر داده مي شود كه اين كار كافران !!! است ، ممكن است كتاب
ضبط شود و درهمان قدم اول زائر از بقيع بيرون انداخته شود .
وهابيون
درسال 1343هجري قمري بر عربستان سعودي حاكم شدند. در اين كشور قدرت به دو
بخش مذهب و سياست تقسيم شده است . امور سياست در دست خاندان آل سعود است كه
بنيانگذار عربستان شناخته مي شود .پسوند نام اين كشور از آن خانواده گرفته
شده است و داراي چند شاخه خانوادگي است و شاخه فرزندان عبدالعزيز قدرتمند
تر هستند و ملك عبدالله پادشاه كنوني عربستان از اين شاخه است . شاخه دوم
قدرت يا مذهب كه انديشه هاي محمد عبدالوهاب بنيانگذار انديشه وهابي را
نمايندگي مي كند ، افكار تندرويانه اي دارد كه در بسياري از زمينه ها با
چهار مذهب اصلي اهل سنت و نيز مذهب تشييع در مخالفت قرار دارد و اين مخالفت
گاه به هنگام زيارت حرم شريف پيامبراكرم حضرت محمد مصطفي ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) و بقيع شريف
خود را نمايش مي دهد.
از
نظر برخي علماي اسلامي ، وهابيت يك جريان انحرافي است كه از شرايط مكاني و
زماني براي تبليغ باورهاي خود استفاده مي كنند . حجت الاسلام و المسلمين
حسن توحيدي از اساتيد حوزه علميه قم مي گويد :وهابيون اگر بر باورهاي خود
راسخ هستند، بايد بگذارند كه جريانهاي اصيل اسلامي نيز در نقد نظر آنها
ديدگاههاي خود را بيان و نشر دهند ، و بپذيرند كه مردم بهترين را انتخاب
خواهند كرد. وي گفت كه متاسفانه حتي آيات قران توسط اين گروه تحريف معنوي
مي شود وبراي نمونه آنها آياتي مانند آيه شريفه " مانك لاتسمع الموتي –
سوره روم آيه 52" را كه با مطالعه آيات قبل و بعد از آن روشن مي شود كه
مربوط به كفار و لجوج و مرده دلان است ، العياذبالله به شخص پيامبر اكرم
( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) و اهل بيت آن حضرت ( عليهم السلام ) اطلاق مي كنند .
حجت
الاسلام و المسلمين توحيدي با اشاره به آيات 79 و 93 از سوره مباركه اعراف
و حديثي از صحيح بخاري گفت : با اين بينه ، ادعاي برخي مبلغان فرقه اي
درحرمين قدسي داير بر قطع ارتباط اموات با اين دنيا ، نه تنها صحيح نيست كه
در مخالفت است.
وي
گفت : بنا بر صراحت كلام الله و حديث كه از جمله در " الجنائز باب الميت
يسمع قرع النغال و باب قول الميت و هو علي الجنازه قدموني – صحيح بخاري "
آمده ، ميت اگر صالح باشد حتي زماني كه جسد او بسوي قبر برده مي شود ، صداي
پاي تشيع كنندگان را مي شنود و مي گويد كه زودتر او را ببرند ، ولي اگر ميت
فرد صالحي نباشد ، خواهد پرسيد كه مرا كجا مي بريد ؟
بقيع قديمي ترين و همچنان
تنها گورستان شهر مدينه است . پيشينهي
تاريخي بقيع به دوران قبل از اسلام ميرسد ولي در كتب تاريخي به روشني قدمت
آن مشخص نشدهاست. بعد از هجرت مسلمانان به مدينه، بقيع تنها قبرستان
مسلمانان گرديد. مردم مدينه قبل از آمدن مسلمانان به آنجا
اجساد مردگان خود را در دو گورستان «بنيحرام»
و «بنيسالم»
و گاهي نيز در منازل و خانههايشان
دفن ميكردند و در واقع بقيع اولين مدفن و مزاري است كه به دستور پيامبر
اسلام توسط مسلمين صدر اسلام به وجود آمدهاست.
اولين كسي كه در بقيع دفن
شد "عثمان بن مظعون " بود . رسول الله برخي از شهداي اُحُد و نيز فرزندش،
ابراهيم را در آنجا دفن كرد و به اين ترتيب بر شرافت آن افزود. بعدها كه
عثمان پسر عفان در قبرستان يهوديهاي مدينه به اسم "حس كوكب " دفن شد كه در
مجاورت بقيع بود ، معاويه بقيع را به قدري گسترده ساخت كه قبر عثمان در
بقيع قرار گيرد. اينكه چرا عثمان را بعد از به قتل رسيدن در آن گورستان دفن
كردند ، داستان ديگري مي باشد كه در كتب تاريخي مستندا ذكر شده است.
بقيع هماينك مدفن ?
امام شيعه امام حسن مجتبي( عليه السلام ) ، امام سجاد( عليه السلام )، امام باقر( عليه السلام ) و امام صادق( عليه السلام )
است. همچنين قبر بيشتر زنان پيامبر و نيز عباس عموي پيامبر و فاطمه بنت اسد
مادر حضرت علي ( عليهم السلام ) و برخي ديگر از بزرگان در اين قبرستان قرار
دارد. بقيع قبرستاني مورد احترام همه فرقههاي اصلي اسلامي است
در تشرف به بقيع ابتدا
? امام شيعه را زيارت مي كنيم . اين مرقدهاي شريف كه در پيش از روي كار آمدن
وهابيون هر يك گند و بارگاهي داشتند ، پس از آنكه بناهاي آنها توسط وهابيون
تخريب و آثار و اشياي تاريخي موجود در آن بقاع نابود گرديد ، اينك بدون
هيج گونه نشانه خاصي ، و تنها با قطعاتي از سنگ معين هستند. در كنار
?
امام معصوم ، حضرت عباس سلام الله عليه عموي پيامبر( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) و حضرت فاطمه بنت
اسد مادر اميرالمومنين حضرت علي ( عليه السلام ) را زيارت مي كنيم كه مزار آنها همين
وضعيت را دارد .
در
بقيع براي زيارت اهل قبور در طول شبانه روز فقط دوبار باز مي شود. صبح ها
بعد از نماز صبح براي نزديك به يك ساعت ،شايد كمي بيشتر- بسته به اراده و
ميل مامورين دارد - و عصرها بعد از نماز عصر تا نماز مغرب . انبوهي از
زائران هميشه در مقابل پله هايي كه به بقيع منتهي مي شود و مقابل آن دري
قرار گرفته ، تجمع مي كنند تا اولين كساني باشند كه بعد از باز شدن در آن ،
سعادت زيارت فرزندان ، اهل بيت و اصحاب واقعي و صاحب قدم رسول الله ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) را
زيارت مي كنند.
بمحض
گشوده شدن در ، به يكباره صداي الله اكبر و لااله الا الله و يا رسول الله
( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) زائران است كه مامورين سعودي را عقب مي زند و راه كوتاه تا گورستان را
در پيش مي گيرد . اين زمان بهترين فرصت براي مشاهده اوج ارادت به رسول
الله ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) و اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) است . زائران از هر
گوشه جهان كه باشند با هر رنگ و ظاهر اغلب به نشانه احترام كفش از پاي
درآورده و گويي كه در مسابقه اي شركت كرده باشند هر يك سعي دارد از ديگري
زودتر وارد بقيع شريف شود و سعادت زيارت پيدا كند.
خانم
ها اجازه ورود به بقيع را ندارند . آنها فقط مي توانند عصر ها و آنهم تا
كنار در بزرگ گورستان بيايند و از آنجا زيارت نامه بخوانند. صداي گريه هاي
بي امان زائران خانم را مي شود در اين لحظه شنيد كه هر يك رسول الله را مي
خوانند و بر مظلوميت اهل بيت او مي گريند و بر ظالمان در حق محمد ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) از
اول تا آخر ، لعنت مي فرستند . مامورين سعودي كه باتوم در دست دارند هراز
گاهي زنان را از نرده ها و كنار در گورستان دور مي كنند.
شلوغ ترين نقطه بقيع
كنارمزار چهارامام معصوم ( عليه السلام ) است كه زائران آنرا همه ي فرق اسلامي تشكيل مي
دهند . تا چند سال پيش موقعيت گذرگاهها در بقيع به گونه اي بود كه مي شد تا
چند قديمي مرقد شريف ائمه رفت و از آنجا بود كه مامورين مانع از جلوتر رفتن
مي شدند. در سالهاي اخير با اصلاحاتي كه در گذرگاههاي بقيع صورت گرفته ،
مسير آمد و شد زائران بگونه اي تغيير داده شده است كه فاصله بيشتري با قبور
مطهر داشته باشند .
در
ادامه مسير و رو به شمال قبرستان زائر به زيارت " عائكه " و " صفيه " عمه
هاي حضرت پيامبر ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) نائل مي آيد و در ادامه " زينب " ، " ام كلثوم " و"
رقيه " دختران رسول خدا ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) را زيارت مي كند. مرقد شريف بعدي ، مزار "
حليمه سعديه " دايه پيامبر و در مجاورت آن مرقد "عقيل " برادر اميرالمومنين
حضرت علي ( عليه السلام ) قرار دارد كه مردي عائله مند و نابينا بود. در روايت است كه
عقيل روزي به نزد برادر رفت واز او طلب كمكي از بيت المال نمود. امير
المومنين ( عليه السلام ) آتشي را به دست عقيل نزديك ساخت و وقتي عقيل دست خود را از
آن دور كرد از برادر خواست تا راضي به آتش جهنم براي اميرالمومنين ( عليه السلام ) نشود
كه تفصيل آن در كتب بسياري آمده است . علي ( عليه السلام ) را جرج زيدان نويسنده سرشناس
مسيحي " شهيد راه عدالت " خوانده است .
اگر دلتان هواي بقيع را
كرده است لطفا با من همراه شويد . مسير را ادامه مي دهيم . دست راست ما راه
باريكي پوشيده از سيمان زائرن را به كنار مزار حضرت ام البنين
( عليها السلام ) مادر
حضرت ابوالفضل العباس ( عليه السلام ) مي برد . كنار قبر آن حضرت كه مانند بقيه فقط چند
قطعه سنگ روي آن قرار دارد ، و با يك ديوار چيني كوتاه مشخص است ، ماموري
با چفيه اي قرمز و سفيد بر سر ايستاده است . امكان نزديك شدن به مزار از
نزديك به دو متري نيست . اصلا اجازه چنين كاري داده نمي شود. و كسي هم هوس
اين كار را نمي كند چون ممكن است بازداشت و حتي اخراج شود. در همين نزديكي
مزار شريف حضرت اسماعيل فرزند امام جعفر صادق قرار دارد كه نقل مستند است
همين چند سال پيش كه بقيع را توسعه مي دادند پيكر پاكش را صحيح و سالم كشف
و در مكان فعلي در بقيع دفن كردند. مزار" عبدالله بن جعفر " همسر حضرت زينب
( عليها السلام ) نيز در همين بخش است .
عده
اي از صحابه و تابعين همچون مقداد ، جابربن عبدالله انصاري ، مالك اشتر ،
عثمان بن مظعون ، اسامه بن زيد ، اسعدبن زراه ، سعد بن معاذ ، عبدالله بن
مسعود ، محمد بن حنفيه و... نيز در بقيع است
كه مرقد آنها بواسطه تخريب
گسترده قبرستان و از بين بردن همه ي نشانه ها توسط وهابيون ، معلوم نيست .
به سبب قداست و احترام اين
مكان ، عده بسياري از عالمان و راويان و بزرگان اسلام وصيت مي كردند كه در
آنجا دفن شوند . از اين رو حضور در بقيع و خواندن فاتحه و دعا و سلام و
تحيت به مدفونين اين مزار ، اداي احترام به علم و ايمان و قران و حديت و
فضيلت نيز دانسته مي شود.
محلي
كه بقيع در آن واقع شده را در گذشته " بقيع الغرقد " مي خواندند كه اشاره
به نام درخت "غرقد " دارد كه دراين محل مي رويده است . بقيع در پيش از
اسلام هم گورستان اهالي يثرب بود كه با هجرت رسول الله ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) به آن ، مدينه
النبي ( صلَّي اللّه عليه و آله وسلَّم ) نام گرفت .
كنار
ديواري كه قبر حضرت ام البنين ( عليها السلام ) در آن بخش از بقيع واقع شده است ، انبوهي
از خانم ها را مي توان ديد كه با صداي بلند گريه مي كنند و از آن خانم با
قسم به مقام و جوانمردي فرزندش درخواست شفاعت دارند. دراينجا مي شود خانم
هاي زائر را از همه ي نقاط دنيا ديد . گريه هاي خانم هاي ايراني و پاكستاني
با سوز و گذار بسياري همراه است و همه را به گريه مي اندازد. بعضي از خانم
ها به نردهاي اين بخش از بقيع پارچه هايي را به نشانه تبرك جويي و يا
درخواست حاجتي مي بندند . مامورين مذهبي وهابي بلافاصله آنها را پاره كرده
و دور مي ريزند. در بقيع نبايد كتاب دعا و يا زيارت نامه نيز در دست داشت .
براساس تعاليم وهابي ، زيارت نامه خواندن نيز عمل ناشايستي است ! و آنرا
حرام مي دانند.
از باريكه راهي از سمت
شمال به سمت شرق بقيع ادامه مسير مي دهيم . هيچ نشاني از اينكه در اين
گورهاي بسيار چه كسي خفته است نيست . تنها نشانه سنگهايي است كه روي قبرها
قراردارد كه حتي وابستگان اموات نيز درآينده قطعا قادر به يافتن محل دفن
كسان خود نيستند. هر قبري كه روي آن يك سنگ باشد ، جسد مردي در زير آن
پنهان است و اگر دو سنگ يكي بربالاي قبر و ديگري در پايين آن ديديد ، اين
قبر متعلق به يك خانم است ، همين نشانه و بس !
اولين محدوده شناخته شده
،محل دفن عده اي از شهداي واقعه "حره – باتشديد بر (ر) " است . اين عده پس
از واقعه كربلا و شهادت امام حسين ( عليه السلام ) و يارانش به خون خواهي آن حضرت قيام
كردند كه توسط حاكم اموي وقت به شدت سركوب وتمام اموال آنان به غارت برده
شد و نواميسشان هتك حرمت شدند. تعداد شهداي آن واقعه را تا چندين هزار نفر
نقل كرده اند.
در اين بخش از بقيع عده اي
از شهداي احد نيز دفن شده اند . اين عده افرادي زخمي بودند كه براي درمان
به مدينه آورده شدند كه به شهادت رسيدند.
در ادامه قطعه اي كه
اسماعيل فرزند امام صادق ( عليه السلام ) در آن دفن شده قرار دارد ولي جاي آن مشخص
نيست .
قبر ابوسعيد خدري نيز در
انتهاي گورستان و فاصله اي دورتر قبر عثمان بن عفان است كه گفته اند قبلا
يهودي ها در آن دفن مي شدند و پس از دفن او ، معاويه بقيع را آنقدر توسعه
داد تا اين قبر نيز در محدوده بقيع واقع شود.
بيت الاحزان محل رازهاي
هميشه پنهان و همواره در سينه حضرت زهرا ( عليها السلام ) در بخشي از غرب بقيع بوده كه
امروزه از آن نيز اثري نيست .
|